مشخصات این فایل
عنوان: آسیب شناسی اجتماعی
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 39
این مقاله درمورد آسیب شناسی اجتماعی می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله آسیب شناسی اجتماعی می خوانید .
بنیانهای اجتماعی کجرویها
جامعه شناسان ، کجرویهای اجتماعی و ناهنجاریهای شخصیتی را زاده ناسازگاریهایی می دانند که بین فرد و جامعه یا در درون سازمانهای مختلف جامعه پدید می آید . این گونه ناسازیها را می توان به دو گروه تقسیم کرد :
ناسازگاری جامعه با ارگانیسم انسانی
چنانچه می دانیم ارگانیسم انسانی در فرایند اجتماعی شده ، مجبور به پذیرش پاره ای از قید و بند هاست . البه شخص بر اثر اعطاف فوق العاده که دارد می تواند ، خود را برای تحمیلات زندگی اجتماعی آماده سازد ، اما اگر تحمیلات و فشارهای زندگی بسیار شدید و یا ناگهانی باشد ، بیم آن می رود که ار گانیسم انسانی را از روال طبیعی خود منحرف و دستخوش کجروی کند . هنجارهای فرهنگی که مانع فعالیت طبیعی ارگانیسم شوند ، پیامد های نا خوشایندی به بار می آورند . در فلسفه هند اساس مکتب براهماچار پا ب پرهیز از امور نفسانی برای وصول به هدف و مهار احساسات متکی است . مهماتما گاندی در معنای مرسوم این مکتب می گوید که براهما چارپا عبارت از کنترل بر اعمال شهوانی و در اصطلاح هندی ”تجرد در عین تاهل” است . بدین معنی که شوهر در حالی که نهایت احترام و عزت را برای همسر و حقوق او قایل است ، از توسل به اعمال شهوانی پرهیز می کند و اجازه نمی دهد دیو شهوت حتی یکبار او را بفریبد . او اضافه می کند که بیشتر پیروان این مکتب برای رسیدن به هدف ، شکست خورده اند ، دیوانه شده اند و یا ظاهر رنجوری یافته اند .
اعضای قوم ” مانو ” نیز که در گینه نو به سر می برند ، موافق هنجارهای فرهنگی خود ، عشق جنسی را پست و شیطانی می شمارند ، و فقط گاهی به منظور تولید مثل به آمیزش جنسی تن می دهند . از این رو دستخوش محرومیتها و زدگیها و اختلالهای روانی فراوان هستند ، در صورتی که بومیان جزایر ” تروبری یاند ” که عشق جنسی را با شوق و ذوق می پذیرند، به ندرت به چنان بلیاتی دچار می شوند
( اگ برن و نیم کوف )
ناسازیهای درونی جامعه
اگر در جامعه ای معیارهای ناسازگار حاکم باشد ، بی گمان اعضای آن گرفتار کشاکش نیروهای مخالف درونی جامعه قرار می گیرند . تعارض میان هنجارهای فرهنگی جدید و قدیم که معمولا در دوره های مختلف بویژه در بحرانهای اجتماعی پدید می آید و نیز اختلالات هنجاری که بین فرد و فرهنگ مسلط جامعه ایجاد می گردد ، همه از جمله عواملی می باشند که افراد را سرگشته و پریشان حال می گردانند در ایالات متحده آمریکا اختلاف فرهنگ اصلی آمریکایی با فرهنگ خاص فرقه مورمون ” اعضای این فرقه را گرفتار اختلالات بسیار کرده است . مثلا می گساری در فرهنگ آمریکاییها ناروا نیست ، ولی در فرهنگ مورمون اکیدا ممنوع است . از این رو بسیاری از مورمونها بر اثر ای نا سازیهای فرهنگی ، چه بسا هنجارهای خودی تبعیت نمی کنند و باده گسارانی دو آتشه از کار در می آیند . بسیاری از مردم شناسان آمریکایی از جمله مارگارت مید تاکید می کنند که انواع ناسازگاریها به شدت در ارکان زندگی آمریکاییان رخنه کرده و تضاد هایی را در شخصیت کودکان پدید آورده است . خانم روث بنه دیکت مردم شناس دیگر آمریکایی نیز اضافه می کند که نوجوانان آمریکایی عموما دستخوش نوعی ستیزه روانی هستند زیرا معمولا در آستانه بلوغ با دو فشار متضاد روبرو می شوند از سویی جامعه با وساطت خانواده خواهان آن است که نوجوانان مستقل شده و از تسلط خانواده بیرون آیند و از سوی دیگر از او توقع دارند که مانند گذشته مطیع و تسلیم پدر و مادر و معلم باشند ” کارن هورنای ” روانشناس آلمانی و پیرو روانکاوی فروید معتقد است که انسان آمریکایی خود را در کام نیروهای متضاد می یابد ، کلا از طرفی جامعه از او انسان دوستی و محبت می خواهد و از طرفی او را به فکر و عمل فردی و خود پرستی تشویق می کند . جامعه به اقتضای تولید اقتصادی روز افزون خود ، فرد را به سوی فزون خواهی سوق می دهد ولی وسایل کافی رسیدن به این آرزوها را در اختیارش قرار نمی دهد .
نظریه های جامعه شناختی کجرویها
برخی از جامعه شناسان بر این عقیده اند که اجتماع مسئول کلیه کجرویهاست ، زیرا خود عامل به وجود آورنده آنهاست . بزهکار در واقع جز یک آلت اجرایی در دست اجتماع نیست . اجتماع آلوده از انسانهای در ستکار و پاک سرشت ، مردمانی ناسازگار و ناپاک و نادرست می آفریند و تخم بزهکاری را در میان انسانهای سالم پرورش می دهد و آنان را برای ایفای نقشهای ناپسند آماده می سازد . از مهمترین تبیینهای جامعه شناختی درباره کجرویها تاکید بر تعامل میان همنوایی و کجروی در زمینه های مختلف اجتماعی است . جامعه های امروزی دارای خرده فرهنگهای متفاوتی هستند و هر کدام هنجارهای خاص خود را مراعات می کنند ون ممکن است هنجارهای خارج از خرده فرهنگ خود را رفتاری منحرف تلقی کنند . برای مثال : ممکن است بر عضو یک باند تبهکار فشار زیادی وارد شود تا برای اثبات شایستگی خود اتومبیلی را بدزدد . افزون بر این ، اختلالات زیادی از نظر ثروت و قدرت بین گروههای مختلف یک جامعه وجود دارد و این امر آنها را تحت تاثیر خود قرار می دهد . مثلا جرایمی مانند دزدی و جیب بری ، به طور طبیعی ، به وسیله افرادی از بخشهای فقیرتر جمعیت انجام می شود . در حالی که اختلاس ، جعل ، تزویر ، زمین خواری ، فرار از مالیات ( جرایم یقه سفیدان ) به افرادی که در موقعیتهای بالاتری در جامعه قرار دارند ، محدود می گردد . اصطلاح ” جرایم یقه بندان ” برای نخستین بار توسط ساترلند ” به کار برده شد . او معتقد بود . جرم یقه سفیدان جرمی است که توسط شخصی صاحب مقام و کارمندان بلند پایه دولتی انجام می شود . نیز به کار می برند . ” جرایم سفید ” در سالهای اخیر در سراسر جهان افزایش یافته و این افزلیش روز افزون است ، به گونه ای که در بسیاری از کشورها ، بیش از نیمی از نیروی پلیس صرف مبارزه با آن می شود . در کشور ما ، مبارزه با جرایم یقه سفیدان در چهار دهه بیش با تعطیل شدن موقت ادارات ثبت اسناد که فرصت طلبان و جاعلان و مزوران از طریق آن به خوردن مسیلها ، کوهها و دره ها پرداخته بودند ، آغاز شد و داستان ” مسیل خوارها ” بسیار معروف بود .
تعریف کنترل اجتماعی
کنترل اجتماعی ” به مکانیسمهایی اطلاق می شود که جامعه برای واداشتن اعضایش به سازگاری و جلوگیری از ناسازگاری به کار می برد ” به مفهوم دیگر ، کنترل اجتماعی به ” مجموع عوامل محسوس و نامحسوسی که یک جامعه در جهت حفظ معیارهای خود به کار می برد و مجموع موانعی که به قصد جلوگیری افراد از کجروی اجتماعی در راه آنان قرار می دهد ، گفته می شود . و بالاخره کنتعرل اغجتماعی را می توان ” مجموعه ای از منابع مادی و نمادینی ” دانست که در اختیار جامعه قرار دارد و برای حصول اطمینان از همنوایی رفتاری اعضای خود با اصول و مقرراتی از پیش تعیین شده و مورد تائید ، از آن استفاده می کند .( 137: 1988 ،D oob )
نظریه کنترل اجتماعی
گفتیم که کنترل اجتماعی به شیوه هایی اطلاق می شود که جامعه برای واداشتن اعضایش به همنوایی و جلوگیری از ناهمنوایی به کار می برد . طرفداران نظریه کنترل اجتماعی می گویند که باید ” رفتار مجرمانه ” در جامعه توجه داشت نه همنوایی ، زیرا زندگی روی هم رفته پر از وسوسه وم فریب است . مردم فقط به این دلیل با هنجارهای اجتماعی همنوایی نشان می دهند که جامعه قادر است ، رفتار آنان را کنترل کند و اگر چنین کنترلی نبود ، ممکن بود ، ” همنوایی ” کمی وجود داشته باشد .
دورکیم بر این باور است که اگر در جامعه ای همبستگی اجتماعی – نیروی کششی که افراد یک جامعه را به هم می پیوندد – قوی باشد ، اعضای آن احتمالا با ارزشها و هنجارهای اجتماعی همنوا می شوند ولی اگر در جامعه ای همبستگی اجتماعی ضعیف باشد ، ممکن است مردم به سوی ” رفتار مجرمانه ” کشیده شوند . به بیان دیگر ، افرادی که با اجتماع خود همبستگی دارند تمایل به تبعیتت از مقررات آن را دارند ، در حالی که کسانی که از اجتماع بریده اند ، ممکن است ، تماغیل به نقض آن مقررات داشته باشند . بنابراین کجرویها و نوع کنترل اجتماعی با توجه به ساختار جامعه ، شکل حکومت ، فرهنگ ، ساختار ، نهادهای اجتماعی و … متفاوت است . در جامعه بسته روستایی که همه همدیگر را می شناسند و روابط بر اساس احترام است و کوچکترها بوسیله و تحت کنترل بزرگترها یا به عبارتی ریش سفیدان هستند ، اعضای جامعه برای آنکه انگشت نما نشوند و از جامعه خود طرد نگردند ، کمتر به کجروی روی می آورند . از این روی ، افراد سعی دارند د رچها رچوب سنت و فرهنگ جامعه خود زندگی کنند ، زیرا در این گونه جامعه ها ، نگاه ریش سفیدان به فرد خاطی سنگین تر از چند سال زندان است . اما شکل کنترل اجتماعی در جامعه های باز مثل شهر ها متفاوت است . در شهر خانواده کوچکتر شده و اعضای خانواده به خاطر مشکلات اقتصادی و شغلی و در گیر شدن با زندگی ماشینی کمتر همدیگر را می بینند در اینجا قانون و مقررات کنترل کننده رفتار اجتماعی است .
تراویس هیر سچی ( 1969 ) بیان می کند که انسانها در جامعه به وسیله چهار عنصر زیر به هم پیوند می خورند این چهار عنصر عبارتند از :
1- علاقه : علاقه یا ارتباطات مهم با اشخاص معین دیگر است . کسانی که به دیگران توجه و علاقه دارند ، رفاه و احساسات این گونه مردمان را در نظر می گیرند و لذا مایلند با مسئولیت عمل کنند . بر عکس ، کسانی که چنین علاقه ای ندارند ، نگران این نیستند که روابط اجتماعی خود را به خطر اندازند ، بنابراین بیشتر احتمال دارد که دزدی کنند یا مواد مخدر مصرف کنند .
2- تعهد : تعهد یا دینی که مردم نسبت به جامعه دارند . هر چقدر سرمایه گذاری آنان در تحصیلات ، شغل ، خانه ، دوستان و … بیشتر باشد ، دلیل بیشتری دارند برای حفاظت از دستاوردهای خود ، با دیگران همنوا باشند ، در نقطه مقابل ، کسانی که سرمایه گذاری کمتری در جامعه دارند ؤ خطر کمتری در ارتکاب جرم می بینند و حتی ممکن است فرصتی برای سود بردن از آن نیز به دست آورند .
3- گرفتاری و مشارکت : عنصر سوم در پیوند با جامعه ، گرفتاری و مشارکت اجتماعی است . معمولا کسانی که گرفتار کار ، زندگی خانوادگی ، سرگرمی و … هستند کمتر فرصت پیدا می کنند که در رفتارهای انحرافی شرکت جویند . بر عکس آدم بیکار و عاطل و باطل دست به کار خلاف می زند . یعنی کسانی که کاری ندارند و یا در فعالیتهای مرسوم جامعه مشارکت ندارند ، فرصت بیشتری برای کجروی پیدا می کنند .
4- ایمان : ایمان یعنی وفاداری فرد به ارزشها و هنجارهای اخلاقی ، اگر مردمی قویا باور داشته باشند که برخی از رفتارهای انحرافی درست نیست . مشارکت جستن در آنها برایشان دور از تصور است . در مقابل ، کسانی که نسبت به هنجارهای اخلاقی و اجتماعی وفاداری ضعیفی دارند ، ممکن است تمایل بیشتر داشته باغشند که ارزشهای اجتماعی را نادیده گرفته و از هنجارهای اجتماعی انحراف ورزند.
( رابرتسون ، 1372: 176 ).
هیرسچی چنین نتیجه گیری میکند : گروهی که اعضایش با هم همبستگی قوی داشته باشند ، بهتر قادر به اعمال کنترل اجتماعی روی اعضایش خواهد بود تا گروهی که بین آنها همبستگی استواری وجود نداشته باشد.
نظم وکنترل اجتماعی
در هر جامعه ای ، اعضا و گروهها دارای پایگاههای تعیین شده ای هستند که از هر کدام انتظار می رود که بر اساس هنجارها و ارزشهای جامعه چه بخواهند و چه نخواهند و چه کار بکنند و چه توقع داشته باشند یا نداشته باشند . تمام اینها ، جزیی هستند از فرهنگ جامعه و فرهنگ جامعه به عنوان مجموعه ای از ” الگوهای ” استاندارد شده خواستن و اندیشیدن و رفتار ” ( نظامی 1357 : 188 ) تمام جنبه های زندگی انسانها را به گونه ای یک نواخت تعیین می کند و همین یکنواخت شدن . پیروی از هنجارهای اجتماعی یعنی نظم اجتماعی .
بقای هر جامعه ای به هنظو و ثبات بستگی دارد و برای ایجاد نظم و و تنظیم روابط اعضای خود به دو دلیل عمده متکی است :
1- حصول اطمینان : از اینکه کارهای حیاتی جامعه انجام می گیرد
2- پیشگیری از اختلالها و آشفتگیهایی که ممکن است به سبب کشمکشهای درونی جامعه در زندگی اجتماعی پدید آید .
حصول به این هدفها از طریق مکانیسمهایی که کنترل اجتماعی نامیده می شوند ، تامین می گردند و تنظیم زندگی گروهی را بر اساس تشویق رفتارهای مطلوب و تنبیه رفتارهای نا مطلوب سازمان می دهند . اقدامات ویژه ای که برای تشویق یا تنبیه رفتارهای مورد نظر در جوامع مختلف به عمل می آید . از نظر شکل و ماهیت با یگدیگر متفاوتند ولی ،تمام نظامهای مختلف کنترل اجتماعی دو عنصر اساسی را در بر دارند : اولا” ، همیشه و هر جا مجموعه ای از موازین وجود دارد که به طور کلی معین می کنند در شرایط مختلف چه نوع رفتارهایی خوب است و چه نوع رفتارهایی بد ، یا چه نوع رفتارهایی خوبتر است و چه نوع رفتارهایی بدتر. این موازین معمولا به شکل قوانین ، مقررات ، آیین نامه ها ، رسوم ، رهنمودها و معیارهای عرضه می شوند . ثانیا” همیشه مجموعه ای از ضمانتهای اجرایی تدوین می گردد تا انگیزه هایی برای واداشتن مردم به در پیش گرفتن رفتارهای مطلوب وجود داشته باشد . این ضمانتهای اجرایی به صورت پاداشها و مجازاتهای گوناگون نمود می یابند .
بخشی از فهرست مطالب مقاله آسیب شناسی اجتماعی
آسیب شناسی اجتماعی چیست ؟
هدفها و مقاصد آسیب شناسی اجتماعی
فرهنگ
ویژگیهای فرهنگ
عناصر اساسی فرهنگ
انواع هنجارها
تعریف کجروی اجتماعی
ملاکهای تشخیصی کجرویهای اجتماعی
انواع کجرویهای اجتماعی
خانواده
بنیانهای اجتماعی کجرویها
ناسازیهای درونی جامعه
نظریه های جامعه شناختی کجرویها
نظریه کنترل اجتماعی
نظم وکنترل اجتماعی
نگاهی به سرقت در ایران :
دانلود مقاله آسیب شناسی اجتماعی