صفات الهی را می توان در یک تقسیم بندی کلی بر دو قسم دانست :
صفات ثبوتی
صفات سلبی
صفات ثبوتی
یعنی صفاتی که در آنها کمال خاصی را در نظر گرفته و به نحو مثبت ایجابی به خداوند نسبت می دهیم ، مانند اینکه می گوییم : خدا عالم است ، خدا قادر است ... در اینجا علم ، قدرت ، عدالت ... جزو صفات ثبوتی و همگی از کمالات بشمار می روند
صفات سلبی
به صفاتی می گویند که ذات خدا را از هر گونه عیب و نقص مبرا می سازد . از قبیل اینکه خدا : جسم نیست ، مرکب نیست ، عاجز نیست و ... و همان طور که می بینیم در صفات سلبی ابتدا نقص خاصی را در نظر می گیریم و سپس این نقایص را از او سلب و منتفی می کنیم .
صفات ثبوتی خود بر دو نوع هستند :
صفات فعل
صفات ذات
صفات فعل
صفاتی هستند که آنها را از افعال خداوند انتزاع کرده و به او نسبت می دهیم . مانند از افعال خلق کردن و یا روزی دادن توسط خداوند ، صفات خالقیت و رازقیت را انتزاع می کنیم و او را خالق و رازق می خوانیم .
صفات ذات
صفاتی هستند که با قطع نظر از افعال خداوند ، خود ذات الهی را متصف به این صفات می دانیم و به عبارت دیگر صرف نظر از اینکه خداوند فعلی را انجام بدهد و یا نه ، می توان برای ذات او این صفات را قائل شد مانند علم ، قدرت ، وحدانیت و نظایر آن ( بر خلاف صفات فعل که اگر افعال خلق کردن و روزی دادن از او سر نزند نمی توان عناوین خالق و رازق را به او اطلاق کرد )
علم الهی
یکی از مهمترین کمالات و صفات خداوند ، صفت علم است. در بینش اسلامی،خدا به همه امو عالم و از هر چیزی اگاه است.همان (علم) معنایی روشن دارد که هر یک از ما میتوانیم ان را در درون خود تجربه کنیم . با این حال ، برای انتساب این معنا به خداوند ، لازم است آن را از همه قیود و محدودیت های فلسفی که شایسته مقام الهوی پروردگار نیست، بپیراییم . بر این اساس، می توان گفت که علم الهی ، علمی است مطلق نامحدود ، ازلی و ابدی که به هیچ گونه ابزارومقدمه و واسطه نیاز ندارد؛ خطا نا پذیر است و مستلزم تآثیرپذیری ذات الهی از غیر خود نیست .
آنچه در علم الهی بیش ازهمه اهمیت دارد، مساله گستردگی بی منتهای دانایی خداوند است.خدا،هم به ذات خویش علم دارد،وهم بر همه موجودات هستی ،چه پیش از افرینش آن ها و چه پس از آن اگاه است
علم پیشین خداوند و اختیار انسان
همان گونه که اشاره کردیم ،علم خداوند نامحدود وبی پایان است و همه حوادث رادر گذشته ، حال و آینده جهان دربرمیگیرد . بنا بر این ، خداوند درازل از همه اموری که در آینده و تا ابد ، واقع می شوند آگاه است و از آن جمله می دانند که آدمیان در آینده به چه کارهایی دست می زنند و از چه کارهایی خود داری می کنند . معلوم بودن آینده بشر در پیشگاه خداوند ، از دیر باز به عنوان دلیلی به سلب اختیار از آدمی تلقی شده و گروهی چنین پنداشته اند که علم پشین الهی به افعال آتی انسان ها با اختیار آنها سازگاری ندارند.
علم الهی در منظر قران روایات
درآایات فراوانی از علم و دانایی خداوند سخن گفته شده است . از صیغه های فعلی مصدر علم، مانند « علم» (دانست) و « یعلم» (می داند) که بگذریم، صفت « علیم » ( بسیار دانا ) و فروع آن مانند « سمیع » ( شنوا ) و « بصیر» ( بینا ) ، ده ها بار درتوصیف خداوند به کار رفته اند. افزون براین،درپاره ای آیات شاهد اوصاف خاص تری ، مانند« عالم الغیب» و « علام الغیوب » هستیم. با توجه به گستردگی فراوان این آیات ، به ذکر دو نکته اکتفا می کنیم . اثبات علم الهی
چنین می نماید که قران کریم اتصاف خداوند را به وصف دانایی و اگاهی ، بی نیاز از اقامه برهان و دلیل می داند. با این حال ، در پاره ای آیات،تعبیری به کار رفته است که می تواند الهام بخش نوعی استدلال بردانایی خداوند باشد ؛« الا یعلم من خلق و هو اللطیف الخیر ؛ آیا کسی که آفریده است نمیداند؟ با این که او خود باریک بین اگاه است ( 1)» .
بودن خدا را با دو برهان ثابت می کنیم :
نظم جهان یکی از شواهد علم الهی است . در برهان نظم نشان داده شد که منظم بودن پدیده های جهان دلالت بر وجود صانع با شعور می کند . اگر مبدا جهان عالم و آگاه نبود هرگز نمی توانست چنین نظامی خلق کند
انسان خود را عالم به بعضی امور می بیند و همین امر نشان می دهد که خالق بشر ، جاهل نیست زیرا اگرما عالم باشیم و او جاهل ، در این صورت لازم می آید که مخلوق از خالق خود کاملتر باشد و این محال است
شامل 31 اسلاید powerpoint
دانلود پاورپوینت صفات خداوند