اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد دلایل پرداخت یارانه به بخش کشاورزی

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد دلایل پرداخت یارانه به بخش کشاورزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دلایل پرداخت یارانه به بخش کشاورزی


تحقیق در مورد دلایل پرداخت یارانه به بخش کشاورزی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:4

 

  

 فهرست مطالب

 

 

دلایل پرداخت یارانه به بخش کشاورزی

 

 

 

سیاستهای حمایتی کشاورزی در دنیا:

 

سیاستهای حمایتی کشاورزی درایران:

 

شیوه هایی که درسیاستهای حمایتی میتواند مورد توجه قرارگیردعبارتند از:

 

 

آیا میتوان یارانه ها را حذف کرد؟

 

منبع:

 

 

 

 

 

انگیزه های مختلفی باعث شده است که درکشورهای جهان حتی کشور پیشرفته صنعتی باتوجه به شرایط اقلیمی ،اقتصادی،اجتماعی وسیاسی به بخش کشاورزی یارانه پرداخت کنند . برخی از این دلایل عبارتند از:

1-برقراری امنیت غذایی توسط دولتها

2-ریسک بسیار بالا درتولیدات کشاورزی

3-الزامی بودن تأمین غذا برای مردم توسط دولتها

4-دخالت دولتها درکنترل قیمت مواد غدایی

5-الزامات توسعه روستاها درکشورهای مختلف

6-حفظ وپایداری اشتغال دربخش کشاورزی

7-توسعه صادرات

علیرغم مذاکراتی که درمورد حذف یا کاهش میزان حمایت از تولیدات کشاورزی در نشست های سازمان تجارت جهانی صورت گرفته همچنان پرداخت یارانه با اشکال گوناگون وبا استفاده از ابزارهای حمایتی متفاوت ادامه دارد.

بطور مثال درکشورهای عضو  OECD درسال 2001 به هرکشاورزتمام وقت 12000 دلار یارانه پرداخت شده ودرمجموع دراین کشور ها طی سال مذکور 744/230 میلیارد دلار صرف حمایت از تولید کنندگان بخش کشاورزی ازطرق مختلف ازقبیل حمایتهای قیمتی(قیمت تضمینی ) یارانه برای مصرف یا عدم مصرف نهادها(جوایز وکمک های غیرنقدی) حمایت از کل درآمد وحمایت برمبنای مقدار تولید شده است .

پرداخت یارانه به بخش کشاورزی به دلیل ناکارآمدی یا ضعیف وعقب افتادگی نیست بلکه اگر بخش کشاورزی دچار برخی از محدودیتها نبود ویا کشاورزان می توانستند درصورت اقتصادی بودن این بخش تولید خود را ادامه دهند و ازتولید موادغذایی دست نکشیده وخود بعنوان مصرف کننده به سوی شهرها ومشاغل دیگر رو نیاورند ویا طبق مکانیزم بازار درصورت محدودیت یا نقصان درتولید محصولات کشاورزی قیمت کالای خود را افزایش می دادند این بخش به راحتی می توانست با دیگر بخشهای اقتصادی رقابت نماید.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دلایل پرداخت یارانه به بخش کشاورزی

دانلود پروژه بررسی دلایل بروز اختلالات روحی در زنان شاغل

اختصاصی از اس فایل دانلود پروژه بررسی دلایل بروز اختلالات روحی در زنان شاغل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

زنان نیز همپای مردان در عرصه های مختلف اجتماعی فعالیت می کنند و دیده شده که در بیشتر مشاغل حتی مشاغل سخت که پیشتر تصور می شد فقط مردان قادر به انجام آنها هستند، مسوولیت های مهم و کارآمد را برعهده دارند. وظایف زنان امروز به مراتب بیشتر از گذشته است.                                     

هرچه به جلو می رویم حضور زنان در اجتماع پررنگ تر می شود. زنان نیز همپای مردان در عرصه های مختلف اجتماعی فعالیت می کنند و دیده شده که در بیشتر مشاغل حتی مشاغل سخت که پیشتر تصور می شد فقط مردان قادر به انجام آنها هستند، مسوولیت های مهم و کارآمد را برعهده دارند. وظایف زنان امروز به مراتب بیشتر از گذشته است.

زنی که تا دیروز فقط در خانه فعالیت می کرد و عهده دار خانه داری و همسر داری بود و تنها دغدغه اش به چگونگی تربیت فرزندان معطوف می شد، امروز علاوه بر مسوولیت های پیشین بایستی در محیط اداره نیز به عنوان یک فرد کاری و پرتوان حضور داشته باشد و در راستای حفظ نقش خود به عنوان یک فرد مستقل در جامعه بکوشد. افزایش حضور زنان در عرصه های اجتماعی جدا از تاثیری که بر رشد شخصیت فرد و افزایش آگاهی های وی می گذارد در آینده نیز موجب تحکیم پایه های خانواده شده و به تربیت فرزندان سالم کمک می کند؛ چنانکه بارها گفته و شنیده ایم که پشت هر مرد موفقی زن موفق تری وجود دارد.

به رغم تمامی نتایج مثبتی که از حضور زنان در اجتماع حاصل می شود ولی پیامد های منفی هم وجود دارد که تنها متوجه خود زنان است و آن به خطرافتادن سلامت روانی آنهاست. افزایش میزان مراجعات به کلینیک های اعصاب و روان و نیز بالارفتن آمار ابتلا به بیماری های قلبی در زنان در چند سال اخیر همگی حکایت از تاثیرات منفی حضور پیش رونده زنان در مشاغل مختلف دارد.

یکی از مهمترین پیامد های فعالیت در اجتماع بروز استرس و فشار های روحی و روانی است که در زنان بیش از مردان بروز می کند. استرس موقعیتی است که در آن شخص از نظر روحی به هم می ریزد و در هم می شکند و معمولاً با واکنش هایی نظیر مشت کردن انگشتان، انقباض عضلات و به هم فشردن دندان ها و برافروختگی چهره همراه است.

به طور کلی پژوهشگران استرس را وضعیتی توصیف می کنند که افراد مجبور به ایجاد تغییرات ناخواسته در جهت تطابق با حوادث و پیشامد های زندگی می شوند. بنابراین استرس تنها پاسخ های بدنی به تغییرات فیزیکی و نیازهای فیزیولوژیک نیست که پاسخ های روحی، هیجانی و رفتاری را نیز شامل می شود. مطالعات نشان می دهد زنان در مقایسه با مردان بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات روحی و روانی ناشی از بروز استرس و اضطراب قرار دارند که این میزان در زنان شاغل خارج از منزل که مسوولیت رسیدگی به فرزندان و کارهای منزل را نیز به عهده دارند بیشتر دیده می شود.

زنان شاغل در مواجهه با شرایط بحرانی در وضعیت پراسترس زندگی می کنند. آنها نسبت به مردان شاغل یا زنان خانه دار از تظاهرات بدنی (کابوس های شبانه، اختلالات گوارشی، ناراحتی کمر و ستون فقرات) به مراتب بیشتری شکایت می کنند، ضمن اینکه بیشتر از آنان نیز در معرض ابتلا به ناراحتی های خلق و خوی، نظیر افسردگی قرار دارند.

براساس تحقیقات انجام شده در دانشگاه ییل، زنان شاغل در مقایسه با زنان خانه دار از سلامت جسمی نامطلوبی برخوردارند. ریسک ابتلا به بیماری های قلبی در زنانی که در کارشان تحت فشار شدید قرار دارند بیشتر از افراد دیگر است.

به نظر می رسد اگر زنان بتوانند به روش دلخواه و در مشاغل مناسب تا مراحل مدیریتی کار کنند، ریسک بیماری های قلبی در آنها پایین باقی می ماند. شاغل بودن زنان تنها به قرار گرفتن آنها در شرایط پراسترس محدود نمی شود. متاسفانه همراه با شاغل شدن، مصرف غذاهای آماده که به نسبت از چربی و کالری بیشتری برخوردارند و در گروه غذاهای پرکلسترول ناسالم به شمار می روند بیشتر می شود که این خود نقش مهمی در به خطر افتادن سلامت جسمی و بروز بیماری های قلبی ایفا می کند. ضمن اینکه تاثیر استعمال سیگار که در زنان شاغل بیشتر از زنان خانه دار است و در موارد بحران زا بیشتر می شود را نباید نادیده انگاشت که آن خود نیز عامل مهمی در پایین بودن سطح سلامت زنان به شمار می رود.

زنان شاغل حتی بیشتر از مردان شاغل در معرض ابتلا به بیماری های قلبی قرار دارند که البته آن هم به الگوی رفتاری آنها مربوط می شود، مثلاً اینکه زنان در مقایسه با مردان زودتر دچار کمبود اعتماد به نفس می شوند و امنیت خود را از دست می دهند. با اینکه زنان در موقعیت های اجتماعی نرم خو تر از مردان هستند و در کنترل خشم نیز موفق تر از آنها عمل می کنند ولی در مواجهه با موقعیت های پرخطر خیلی زود ثبات روحی و روانی خود را از دست می دهند و در بحران ها سریعاً پریشان و گیج می شوند.

در زمان پیشامد های ناگوار نظیر شرایط استرس زا فشار خون بالا رفته و ضربان قلب تند می شود که باعث ایجاد آشفتگی در جریان خون شده و آن هم فشار وارده به دیواره های شریان ها را افزایش می دهد. ترشح بیش از حد هورمون های استرس در گردش خون ممکن است باعث آسیب در جداره درونی شریان ها شود. پلاکت های موجود در خون (به حرکت درآمده توسط هورمون های استرسی) در جهت شروع عمل ترمیم جداره آسیب دیده بدان متصل می شود که در نتیجه این عمل ترمیمی، دیواره شریانی ضخیم رگ ها تنگ می شود. با توجه به اینکه گفته شد استرس تاثیر بسزایی در بروز بیماری های قلبی دارد تعجب آور نخواهد بود اگر بگوییم زنان شاغل رتبه اول را در ابتلا به بیماری های قلبی دارند.

استرس تنها یکی از عوامل تهدید کننده سلامت زنان شاغل است. زنان به علت نداشتن شرایط یکسان اجتماعی در جامعه بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی و اضطراب قرار دارند. طبق آمار های رسمی اعلام شده، ۷ تا ۱۲ درصد از مردان در سراسر دنیا از افسردگی رنج می برند در حالی که این رقم در زنان به ۲۰ تا ۲۵ درصد می رسد.

تاکنون فرضیه های فراوانی برای کشف علل افزایش بروز افسردگی در بین زنان عرضه شده است ولی آنچه مشخص است میزان بروز افسردگی در زنان امروز به نسبت گذشته تفاوت بسیاری کرده است. در گذشته و تا قبل از ورود گسترده زنان به اجتماع تنها عوامل فیزیولوژیک بودند که به بروز افسردگی منجر می شدند. افسردگی پس از زایمان یکی از مهمترین دلایل بروز افسردگی در زنان است که در نوع شاغل و غیرشاغل تفاوتی ندارد.

افسردگی پس از زایمان یک اختلال شایع و ناتوان کننده اجتماعی است که بیش از ۸۵ درصد مادران باردار پس از زایمان آن را تجربه می کنند. افسردگی پس از زایمان یک اختلال چند عاملی بوده و تغییرات هورمونی پس از زایمان عمده ترین دلیل پیدایش این مشکل است.

نتایج تحقیقات حاکی از آن است که سابقه افسردگی در گذشته، فشار روانی ناشی از زایمان، مسوولیت نگهداری از نوزاد، مشکلات زناشویی، بیکاری، حمایت اجتماعی ناکافی، نوع زایمان، سن مادر هنگام زایمان، عدم دسترسی کافی به خدمات پزشکی و اضطراب پس از زایمان نیز از جمله عوامل ابتلا به افسردگی پس از زایمان به شمار می آیند.

همچنین، مشخص شده است افسردگی پس از زایمان اثرات ناگواری بر مادر، کودک و دیگر اعضای خانواده می گذارد؛ به صورتی که در مادران ناتوانی در انجام مراقبت از فرزند، خودکشی و احتمال افسردگی دائمی را افزایش داده و نیز در کودکان موجب ایجاد اختلال در برخی رفتارها و نیز اختلال در رشد و تعامل می شود. همانطور که گفته شد افسردگی پس از زایمان در اغلب زنان مشاهده می شود و مساله ای نیست که شاغل بودن زنان در آن دخالت فراوان داشته باشد. یکی از مهمترین عواملی که در چند دهه اخیر در بروز افسردگی های شدید در زنان تاثیر داشته مساله روابط کاری و شغلی است.

عواملی نظیر تحقیر شخصیت زنان در جامعه یا دشواری شرایط برای رسیدن آنها به اهداف مورد نظرشان همگی می تواند افسردگی های شدید را در آنها به دنبال داشته باشد و این موضوع همانطور که در سطور پیشین نیز گفته شد ارتباط مستقیمی با نوع واکنش های غالباً مدارامآبانه زنان در برخورد با شرایط بحرانی دارد که در بیشتر موارد به شخصیت خود آنها آسیب می رساند. زنان در وضعیت های مشکل سریع تر از مردان به این تفکر می رسند که قدرت انجام کاری را ندارند و همین موضوع در طولانی مدت بر روند شکل گیری شخصیت آنها تاثیر گذاشته و به عدم ثبات درونی در آنها می انجامد.

یکی دیگر از مسائلی که باعث بروز افسردگی در زنان می شود و باز هم در زنان شاغل بیشتر نمود دارد افسردگی ناشی از اختلالات زناشویی است. بسیاری از اختلافات زناشویی ناشی از عدم مصاحبت زن و شوهر است که ممکن است آنها را به مرز جدایی بکشاند. اغلب مردان از این موضوع شکایت دارند که همسرشان بیشتر وقت خود را در محیط کار می گذراند و کمترین توجهی به آنها نمی کند و قادر به برآورده ساختن جزئی ترین نیاز های همسر و فرزندان خویش نیست. در طرف دیگر زن از این موضوع ناراضی است که چرا باید تمام وقت خود را متمرکز خانه و امور منزل کند در صورتی که قابلیت های فراوانی در محیط اجتماع دارد و می تواند هم پای همسر خویش فعالیت کند ضمن اینکه قادر خواهد بود همسر خوبی برای شوهر و مادر نمونه و دلسوزی برای فرزندانش باشد.

در چنین شرایطی زن دچار افسردگی شده و از آنجا که بسیار حساس است ممکن است سکوت را بی تفاوتی یا طرد از طرف مقابل تلقی کند و منزوی و گوشه گیر شود. زنان شاغل که به این احساس دست می یابند بیش از گذشته خود را تنها می بینند به همین خاطر خود را از دیگران طرد کرده و بیش از گذشته به انجام امور شغلی می پردازند و به نوعی خود را در کار غرق می کنند که همین باعث افزایش انتقاد، بهانه گیری، پرخاشگری و بی تفاوتی همسر شده که متاسفانه در بسیاری موارد رابطه زناشویی با این تفکر که «او با شغلش ازدواج کرده و کارش را بیشتر از من دوست دارد» از هم می پاشد و به جدایی می انجامد. در این میان تنها، احساس بیهودگی و پوچی مضاعف است که نصیب زن می شود و افسردگی او را شدت می بخشد.

 

ما در زبان روزمره از کلمه افسردگی یا Depression جهت توصیف ترکیبی از احساسات غمگینی، ناکافی، ناامیدی و شاید رخوت و بی حالی استفاده می کنیم. افسردگی بیماری ساده ای نیست. بلکه انواع گوناگون دارد. به طوریکه در بعضی افراد به صورتهایی ظاهر می شود که معمولاً آن را افسردگی نمی شناسیم. افسردگی مسائل گوناگونی به همراه دارد غیر از مسائل پزشکی و اندوه که بسیار شایع است. فرد مبتلا به افسردگی خود را در کارها مورد تبعیض و از نظر اجتماعی مطرود و حتی ، منفور خانواده خودش می بیند. علت افسردگی از دیدگاههای نظری مورد بررسی قرار گرفته است. مشهورترین دیدگاه در حال حاضر این است که گروههای مشخصی از افراد افسرده وجود دارند که نشانه های مرضی آنان علل مختلفی دارد. گروه اول کسانی هستند که علت افسردگی آنان ناتوانی در سازش با مقتضیات دشوار زندگی است. افراد گروه دوم افرادی هستند که امکان دارد افسردگی آنان علت بدنی داشته باشد. [مانند بروز دشواریهایی در انتقال پیامهای عصبی به دلایل نارسایی و کمبود مقدار انتقال دهندگان شیمیایی به نام کتکولانیها] بسیاری از پژوهندگان عوامل ارثی همراه با آنچه در زندگی شخص به وقوع می پیوندد. یعنی ترکیب آمادگیهای ارثی و فشارهای روانی و محیطی را علت افسردگی و رفتارهای ناشی از آن می دانند. از جمله عوامل مخاطره انگیز برای افسردگی جنسیت می باشد. در بسیاری از مطالعات انجام شده میزان افسردگی در زنان بیشتر از مردان بوده است. معمولاً زنان بیش از مردان و با سهولت بیشتری از افسردگی خود شکایت کرده و خواهان معالجه رفتار خویش هستند. ممکن است این حالت را ناشی از آن دانست که زنان به غلط به عنوان جنس ضعیف شناخته شده اند.و یا آن رامی توان به انعکاس جریانهای اجتماعی و کیفیت و چگونگی زندگی آنان نسبت داد زیرا مواردی نظیر ازدواج ، در سنین جوانی، تحمیل نقش خانه داری و مادری همراه با مشکلات مالی و تربیت فرزندان فقدان همراهی و تکامل اجتماعی لازم میزان آسیب پذیری زنان جوانان را افزایش می دهد. احساس همدردی و اعتماد به نفس و نیز داشتن همسرمناسب و بطور کلی وجود هر نوع وابستگی عاطفی میزان توسعه و پیشرفت افسردگی را کاهش می دهد. در ازدواجهایی که همسر شریک نافذ و قدرتمندی است نقش ثانوی به زن محول می شود و وی باید متعادل کننده زندگی باشد. در نتیجه انتقاد پذیری و احتمال افسردگی رو به افزایش خواهد بود . روشن است که افسردگی ناشی از عوامل روحی، جسمی یا اجتماعی می باشد. بیشتر مسؤولین بهداشتی معتقدند که هر سه عامل در ایجاد زمینه افسردگی در زنان نقش دارد.متأسفانه زنان و دختران همواره تحت تأثیر افکار منفی که تقریباً بی پایه و اساس است قرار دارند و این در حالی است که در شرایط افسردگی افکار تحت تأثیر یک فضای منفی گرایی قرار می گیرد که نه تنها خود بلکه دنیا را تیره و تار می بیند و مسأله مهم این است که کم کم باور می کنند اوضاع به همان بدی است که فکر می کنند. از جمله عوامل به وجود آورنده افسردگی در میان دختران عبارتند از ترس از مرگ ، نقص عضو، معلولیت های جسمانی ، بیکاری ، فوت بستگان، داشتن تفکرات نسبت به آینده از نظر شغل، ازدواج، وتحصیل، تأیید نشدن. طرز تفکر زنان و دخترانی که اقدام به خودکشی می کنند نشان می دهد که اغلب آنها انسانهای بدبینی هستند که زندگی برایشان کابوس جهنمی می باشد. واقعیت این است که شرایط نامساعد اجتماعی عامل مؤثر در جهت افسردگی جوانان به خصوص دختران است. یک انسان افسرده توانایی تفکر درست را از دست می دهد. و نمی تواند اوضاع را آنطور که هست تحلیل کند. در این شرایط تمیز درست از نادرست غیر ممکن است و اهمیت حوادث منفی آنقدر زیاد می شود که تمام واقعیت ها را مخدوش می کند. دختران به علت توقع و انتظاری که از جامعه دارند و فقدان توانایی تطابق خود با زندگی، بیشتر در خطر شیوع بیماری هایی مانند افسردگی قرار می گیرند.بر اساس تحقیقات انجام شده افسردگی درخانواده های کم درآمد بیشتراست .جایی که سنت و فقر و نداشتن امکانات دست به دست هم بدهد چیزی جز افسردگی باقی نمی گذارد. در ایران نگرش خاصی در مورد دختران و پسران وجود داردکه نقش های آنان را مشخص می کند. این نگرش ها از قوانین آداب و رسوم سنت ها و باورها تأثیر پذیرفته است. تفاوت بین دخترها و پسرها در حدود ۱۸ سالگی بیشتر است. یعنی همان سالهایی که فشارهای مختلف روی دخترها بیشتر می شود. در بعضی جاها موضوع ازدواج اجباری پیش می آید و در جاهای دیگر روی فعالیت اجتماعی دخترها حساس تر می شوند. گروهی از روانشناسان بر این باورند که تغییرات اساسی اجتماع کانونی ناسالم درون افراد به وجود آورده و آنها را بیش از اندازه به رضایت خاطر و شکست های مشخص وابسته کرده است. دختران به دلایل بسیار زیادی که با مقام زنان و وضع اجتماعی آنها در جامعه ما ارتباط دارد نسبت به افسردگی آسیب پذیرترند.ناگفته نماند بنابر تجربیات زیست شناسان در طول عادت ماهانه و دوران نقاهت پس از زایمان میزان افسردگی بالاتر می رود.اغلب دختران در زمان بلوغ دچار ناآرامی می شوند. حدود ۲۰ درصد از زنان که در سنین باروری هستند به صورت دوره ای در زمان قاعدگی دچار تغییراتی از جمله افسردگی، تحریک و گریه و ... هستند. علت این تغییرات به اختلالات هورمونی مربوط می شود . افسردگی و اختلالات هورمونی ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر دارند. از آنجایی که میزان جریان هورمونها در زنان بیشتر است می تواند یک دلیل دیگری برای ریسک بالای ابتلای آنها به افسردگی باشد.

 

علل بروز افسردگی در میان زنان و دختران   

 

 

افسردگی بیماری شایع عصرماست و در تمامی جهان روند فزاینده ای دارد. این در حالی است که حدود نیمی از مبتلایان به افسردگی یا از بیماری خود بی خبرند یا بیماری آنها چیز دیگری تشخیص داده شده است. افسردگی یک بیماری اختصاصی نیست.

گذشته از مسائل مطرح شده تغییرات اساسی اجتماعی ضمن آنکه زنان متحمل ایفای دونقش (حضور در اجتماع و منزل با نقش محوری به عنوان مادر) می باشند. ضمن آنکه توقع امتیازات برابر با مردان در آنها رشد می کند و فرهنگ جامعه ظرفیت پذیرش این اشتراکات انسانی میان مرد و زن را ندارد. توقع آنان تحقق نمی یابد و در نتیجه زنان در معرض ابتلا به بیماری روحی قرار می گیرند. به نظر می رسد اختلالات افسردگی در میان زنان شاغل خصوصاً آنانی که دارای فرزند زیر ۶ سال هستند تمرکز بیشتری دارد. در مطالعات انجام شده ۲۳% از زنان کارمند دچار افسردگی می شوند. در حالیکه این رقم برای زنان طبقه متوسط فقط ۶% می باشد. در صورتی که زنان شاغل به علت گذراندن زندگی سرشار از فشار در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند.

زنانی که زیر خط فقر زندگی می کنند و به تنهایی با مشکلات می جنگند. بیشتر در معرض آسیب های افسردگی قرار دارند. بسیاری از زنان سرپرست خانوار که به دلایل متعددی مثل مهاجرت شوهر، زندانی شدن یا از کار افتادگی او، طلاق ، سرپرستی خانواده را به عهده گرفته اند. آسیب پذیرترین قشر اجتماع محسوب می شوند. دو عامل در افزایش فقر در میان زنان سرپرست خانوار مؤثر است. یکی محدودیت مشارکت آنان در مشاغل رسمی و پردرآمد ، دوم فقدان تأمین اجتماعی فراگیر و در نهایت بسیاری از این شرایط دست به دست هم داده و به رنج این زنان می افزاید.علاوه بر زنان سرپرست خانوار رقم افسردگی در میان زنان خانه دار رو به افزایش است. احساس تنهایی ، ترک خانه توسط فرزندان ، کار بدون دستمزد، فقر اقتصادی ، بها ندادن به ارزش اقتصادی و اجتماعی در جامعه، قدرناشناسی نسبت به تلاش زنان خانه دار، خشونت ، نداشتن مشارکت اجتماعی، کمبود مراکز تفریحی، بالا بودن هزینه ها جهت تفریح و پرکردن اوقات فراغت از جمله علل بروز افسردگی در میان زنان خانه دار می باشد. دکتر انور صمدی راد « جامعه شناس» سن افسردگی زنان خانه دار را معمولاً از سن ۳۷ سالگی به بعد بر می شمارد و معتقد است به دنبال بروز علائم یائسگی تشدید می شود. به گفته وی مشکلات اقتصادی و اجتماعی فعلی جامعه بر افزایش افسردگی زنان خانه دار تأثیر گذار بوده چرا که مردان به منظور تأمین نیازهای اقتصادی خانواده اکثراً دو یا حتی چند شغله اند. و حضور آنان تا دیر وقت و نبودن در کنار اعضای خانواده به مشکلات ذکر شده می افزاید.بر اساس تحقیقات انجام شده بیش از ۶۰% زنان ایرانی دست کم یکبار قربانی خشونت خانگی بوده اند. خشونت می تواند همه زنان را در هر سن، نژاد و طبقه اجتماعی قربانی کند. اما طبق یافته های پژوهش این نوع سوء رفتار با عوامل مالی و پایگاه اقتصادی افراد رابطه مستقیم دارد. زنان خانه دار یا مشغول به کارهای کم درآمد در مقابل خشونت خانگی آسیب پذیرتر می باشند ودر زمره قربانیان خاموش خشونت خانگی محسوب می شوند.تحقیقات نشان می دهد که خشونت و آزارهای جنسی در خانه و یا در محیط کار علیه زنان بیماریهای زنانه و یا افسردگی را به ارمغان می آورد. امروزه همه دریافته اند که طبق مطالعات انجام شده خودکشی در میان زنان و دختران روند افزایشی دارد و در آنها به عوامل سبب سازی چون اختلافات خانوادگی و زناشویی ، درگیری با بستگان ، بیکاری و اختلالات روانشناختی اشاره شده است.دکتر سید هادی معتمد نژاد روانپزشک و مدیر کل دفتر آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی کشور می گوید: در حال حاضر حدود بیش از یک میلیون نفر از زنان کشور یا بی سرپرست هستند یا دارای دو شغل و دو جایگاه می باشند. علاوه بر اینکه مادر و خانه دارند، مادر و شاغل هم می باشند. این خود سبب ایجاد آسیبهای روحی روانی و جسمی می شود و طبعاً بر فرزندان آنان هم تأثیر فراوان خواهد داشت. به گفته وی بسیاری از مشاغل بیمه دارند. ولی زنان خانه دار بیمه نیستند و از پشتوانه مالی بهره مند نمی باشند و تا زمان توسعه کشور و حل مشکلات نمی توان به کاهش افسردگی در بین آنان امیدوار بود. زنان افسرده انرژی کافی برای مطالعه، آموزش، یادگیری کار و حتی ورزش ندارند که این امر منجر به افت عملکرد می شود و به دنبال آن لطمات وارده به جامعه غیر قابل انکار می باشد. به نظر می رسد با توجه به وسعت و پیچیدگی مسائل بهداشت روان در جامعه و نیاز روزافزون مردم به خدمات بهداشت روان مسؤولان بایستی در مورد ساختار تشکیلاتی سیستم بهداشت روان با زندگی و تدابیر سریع و لازم الاجرایی بیندیشندچرا که جامعه فعلی و نسل آینده وجود مادرانی افسرده نسلی افسرده را تحویل جامعه خواهد داد .

ا در زبان روزمره از کلمه افسردگی یا Depression جهت توصیف ترکیبی از احساسات غمگینی، ناکافی، ناامیدی و شاید رخوت و بی حالی استفاده می کنیم. افسردگی بیماری ساده ای نیست. بلکه انواع گوناگون دارد. به طوریکه در بعضی افراد به صورتهایی ظاهر می شود که معمولاً آن را افسردگی نمی شناسیم. افسردگی مسائل گوناگونی به همراه دارد غیر از مسائل پزشکی و اندوه که بسیار شایع است. فرد مبتلا به افسردگی خود را در کارها مورد تبعیض و از نظر اجتماعی مطرود و حتی ، منفور خانواده خودش می بیند. علت افسردگی از دیدگاههای نظری مورد بررسی قرار گرفته است. مشهورترین دیدگاه در حال حاضر این است که گروههای مشخصی از افراد افسرده وجود دارند که نشانه های مرضی آنان علل مختلفی دارد. گروه اول کسانی هستند که علت افسردگی آنان ناتوانی در سازش با مقتضیات دشوار زندگی است. افراد گروه دوم افرادی هستند که امکان دارد افسردگی آنان علت بدنی داشته باشد. [مانند بروز دشواریهایی در انتقال پیامهای عصبی به دلایل نارسایی و کمبود مقدار انتقال دهندگان شیمیایی به نام کتکولانیها] بسیاری از پژوهندگان عوامل ارثی همراه با آنچه در زندگی شخص به وقوع می پیوندد. یعنی ترکیب آمادگیهای ارثی و فشارهای روانی و محیطی را علت افسردگی و رفتارهای ناشی از آن می دانند. از جمله عوامل مخاطره انگیز برای افسردگی جنسیت می باشد. در بسیاری از مطالعات انجام شده میزان افسردگی در زنان بیشتر از مردان بوده است. معمولاً زنان بیش از مردان و با سهولت بیشتری از افسردگی خود شکایت کرده و خواهان معالجه رفتار خویش هستند. ممکن است این حالت را ناشی از آن دانست که زنان به غلط به عنوان جنس ضعیف شناخته شده اند.و یا آن رامی توان به انعکاس جریانهای اجتماعی و کیفیت و چگونگی زندگی آنان نسبت داد زیرا مواردی نظیر ازدواج ، در سنین جوانی، تحمیل نقش خانه داری و مادری همراه با مشکلات مالی و تربیت فرزندان فقدان همراهی و تکامل اجتماعی لازم میزان آسیب پذیری زنان جوانان را افزایش می دهد. احساس همدردی و اعتماد به نفس و نیز داشتن همسرمناسب و بطور کلی وجود هر نوع وابستگی عاطفی میزان توسعه و پیشرفت افسردگی را کاهش می دهد. در ازدواجهایی که همسر شریک نافذ و قدرتمندی است نقش ثانوی به زن محول می شود و وی باید متعادل کننده زندگی باشد. در نتیجه انتقاد پذیری و احتمال افسردگی رو به افزایش خواهد بود . روشن است که افسردگی ناشی از عوامل روحی، جسمی یا اجتماعی می باشد. بیشتر مسؤولین بهداشتی معتقدند که هر سه عامل در ایجاد زمینه افسردگی در زنان نقش دارد.متأسفانه زنان و دختران همواره تحت تأثیر افکار منفی که تقریباً بی پایه و اساس است قرار دارند و این در حالی است که در شرایط افسردگی افکار تحت تأثیر یک فضای منفی گرایی قرار می گیرد که نه تنها خود بلکه دنیا را تیره و تار می بیند و مسأله مهم این است که کم کم باور می کنند اوضاع به همان بدی است که فکر می کنند. از جمله عوامل به وجود آورنده افسردگی در میان دختران عبارتند از ترس از مرگ ، نقص عضو، معلولیت های جسمانی ، بیکاری ، فوت بستگان، داشتن تفکرات نسبت به آینده از نظر شغل، ازدواج، وتحصیل، تأیید نشدن. طرز تفکر زنان و دخترانی که اقدام به خودکشی می کنند نشان می دهد که اغلب آنها انسانهای بدبینی هستند که زندگی برایشان کابوس جهنمی می باشد. واقعیت این است که شرایط نامساعد اجتماعی عامل مؤثر در جهت افسردگی جوانان به خصوص دختران است. یک انسان افسرده توانایی تفکر درست را از دست می دهد. و نمی تواند اوضاع را آنطور که هست تحلیل کند. در این شرایط تمیز درست از نادرست غیر ممکن است و اهمیت حوادث منفی آنقدر زیاد می شود که تمام واقعیت ها را مخدوش می کند. دختران به علت توقع و انتظاری که از جامعه دارند و فقدان توانایی تطابق خود با زندگی، بیشتر در خطر شیوع بیماری هایی مانند افسردگی قرار می گیرند.بر اساس تحقیقات انجام شده افسردگی درخانواده های کم درآمد بیشتراست .جایی که سنت و فقر و نداشتن امکانات دست به دست هم بدهد چیزی جز افسردگی باقی نمی گذارد. در ایران نگرش خاصی در مورد دختران و پسران وجود داردکه نقش های آنان را مشخص می کند. این نگرش ها از قوانین آداب و رسوم سنت ها و باورها تأثیر پذیرفته است. تفاوت بین دخترها و پسرها در حدود ۱۸ سالگی بیشتر است. یعنی همان سالهایی که فشارهای مختلف روی دخترها بیشتر می شود. در بعضی جاها موضوع ازدواج اجباری پیش می آید و در جاهای دیگر روی فعالیت اجتماعی دخترها حساس تر می شوند. گروهی از روانشناسان بر این باورند که تغییرات اساسی اجتماع کانونی ناسالم درون افراد به وجود آورده و آنها را بیش از اندازه به رضایت خاطر و شکست های مشخص وابسته کرده است. دختران به دلایل بسیار زیادی که با مقام زنان و وضع اجتماعی آنها در جامعه ما ارتباط دارد نسبت به افسردگی آسیب پذیرترند.ناگفته نماند بنابر تجربیات زیست شناسان در طول عادت ماهانه و دوران نقاهت پس از زایمان میزان افسردگی بالاتر می رود.اغلب دختران در زمان بلوغ دچار ناآرامی می شوند. حدود ۲۰ درصد از زنان که در سنین باروری هستند به صورت دوره ای در زمان قاعدگی دچار تغییراتی از جمله افسردگی، تحریک و گریه و ... هستند. علت این تغییرات به اختلالات هورمونی مربوط می شود . افسردگی و اختلالات هورمونی ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر دارند. از آنجایی که میزان جریان هورمونها در زنان بیشتر است می تواند یک دلیل دیگری برای ریسک بالای ابتلای آنها به افسردگی باشد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه بررسی دلایل بروز اختلالات روحی در زنان شاغل

دانلود مقاله دلایل ریزش مو در زنان

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله دلایل ریزش مو در زنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله دلایل ریزش مو در زنان


دانلود مقاله دلایل ریزش مو در زنان

اجازه دهید قبل از بیان دلایل این حقیقت را روشن کنیم که تنها شما نیستید که ریزش مو را تجربه می کنید بلکه اکثر زنان چنین اختلالی را تجربه کرده اند . کم شدن مو در زنان به دلایل متفاوتی اتفاق می افتد ولی بحث جدی در این رابطه -حداقل در مورد زنان - صورت نگرفته است در بسیاری از موارد دلایل ریزش مو قابل تشخیص و درمان است .
بنابر این اجازه دهید ابتدا بعضی از فاکتورهای رایج که باعث ریزش مو می شود را بیان کنیم.

1- کمبود آهن : فقر آهن -در صورت داشتن یا نداشتن آنمی- می تواند منجر به ریزش مو شود. ولی بهتر است قبل از اینکه خودسرانه از قرص های آهن مکمل استفاده کنید با پزشک خود در این زمینه مشورت کنید تا از در صورت تشخیص نیاز توسط پزشک از مکمل ها استفاده کنید. زیرا آهن بیش از اندازه در بدن نیز منجر به بروز بعضی مشکلات می شود.

2- اختلالات غده تیروئید: در هر دو حالت کم کاری یا پرکاری غده تیروئید ریزش مو اتفاق می افتد.

3- کاهش مقدار استروژن: خیلی از زنان ، ریزش مو را در دوران یائسگی و بعد از آن تجربه می کنند . زمانیکه ترشح مقدار استروژن در بدن کاهش می یابد. سایر تغییرات هورمونی- برای مثال تغییر میزان استفاده از داروهای ضد حاملگی - نیز می تواند منجر به ریزش مو شود.

4- تغییرات هورمونی بعد از حاملگی : مادرانی که تازه کودکان خود را متولد کرده اند از ابتدا تا بعد از 6 ماه نیز ریزش مو را تجربه می کنند و این زمانی است که مقدار استروژن در خون در حال برگشت به مقدار نورمال است. در حقیقت چیزی که به نظر ریزش موی شدید می آید در واقع تنظیم چرخه رشد طبیعی مو است 0( نسبت به زمان حاملگی که در اثر میزان زیاد هورمون ریزش مو از حد نورمال کمتر می شود)

telogen efflovium-5- (تلوژن افلووین): این یک اصطلاح برای بیان ریزش مو به صورت موقت و ناگهانی است که در اثر استرس یا جراحی اتفاق می افتد و به طور عمومی تا دو ماه بعد از بیماری ادامه دارد (این اصطلاح همچنین برای بیان ریزش

 

شامل 2 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله دلایل ریزش مو در زنان

پایان نامه ی بررسی دلایل انقراض حکومت ساسانی توسط مسلمانان. doc

اختصاصی از اس فایل پایان نامه ی بررسی دلایل انقراض حکومت ساسانی توسط مسلمانان. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی بررسی دلایل انقراض حکومت ساسانی توسط مسلمانان. doc


پایان نامه ی بررسی دلایل انقراض حکومت ساسانی توسط مسلمانان. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 135 صفحه

 

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد «M.A»

گرایش: تاریخ ایران اسلامی

 

چکیده:

اگرچه امپراتوری ساسانی در زمان حکومت یزدگرد سوم سقوط کرد، اما انحطاط این حکومت از چندین دهه قبل آغاز شده بود. انحطاط مزبور تنها به قلمرو سیاسی مربوط نمی شد بلکه در همه زمینه ها گسترش می یافت. اتفاقاً انحطاط سیاسی اندکی دیرتر از زمینه های دیگر شدت گرفت. مهم ترین جنبه های انحطاط جامعه ایرانی در سال های پایانی فرمانروایی ساسانیان عبارتند از:

الف- انحطاط اعتقادی ب- افزایش فقر مالی مردم ج- فشار ناشی از جنگ های شاهان د- افزایش مالیات‌ها.

دلایل انقراض حکومت ساسانی توسط مسلمانان عبارتند از: 1- ناخشنودی مردم ایران از حکومت ساسانی در پایان کار این خاندان 2- امتیازهای طبقاتی و برخورداری دسته ای خاص از این امتیاز و محروم ماندن اکثریت مردم در دوره ساسانی 3- انحطاط عقیدتی حکومت ساسانی بر اثر اقدامات و رفتارهای نسنجیده موبدان زرتشتی 4- اختلافات داخلی بین شاهزادگان ساسانی به خاطر رسیدن به سلطنت 5- انتشار آیین اسلام در واقع منادی اصلاحات اجتماعی و برابری انسانها بدون توجه به قومیت ها، نژادها و موقعیت های اجتماعی بود.

 

پیشگفتار:

اینجانب برای پی بردن به علل اصلی سقوط ساسانیان و شناسایی ریشه های نابسامانی و انحطاط امپراتوری ساسانی، موضوع پایان نامه خود را انتخاب کردم.

بحران های داخلی، ضعف و فساد دستگاه حاکمه، نفوذ ایدئولوژی اسلام در مرزنشینان ایران و ... باعث گردید تا حکومت ساسانی که روزگاری می توانست در سطح جهانی تهاجمات وسیع امپراتوری قدرتمند روم را دفع کند، به سرعت از پای درآید و شهرهای مرزی ایران یکی بعد از دیگری سقوط کند و تیسفون به دست اعراب مسلمان بیفتد.

در پایان از استاد راهنمایم، دانشمند فرزانه جناب آقای دکتر داود اصفهانیان و استاد مشاورم سرکار خانم دکتر لیلی خبازی، که در تهیه و گردآوری منابع تاریخی و نگارش پایان نامه، بنده را راهنمایی نموده اند، سپاسگزاری می نمایم.

                                                                                                    

مقدمه

تاریخ ایران بعد از اسلام، از فتح مداین بدست اعراب مسلمان آغاز می شود که به دنبال آن امپراتوری کهنسال ساسانی انقراض یافت و سراسر ایران به دست اعراب مسلمان افتاد. این حادثه بزرگ سرفصل تاریخ جدید ایران و پایان عهد باستان آن به شمار می رود. و هر کسی به تاریخ ایران می نگرد می خواهد سرّ این نکته را کشف کند و معلوم بدارد که امپراتوری ساسانی به چه سبب با سرعتی چنان شگفت انگیز سقوط کرد. تحقیق این نکته، مستلزم غور در تاریخ اواخر دوره ساسانی و مطالعه وقایع و احوالی است که منجر به ضعف و انحطاط قطعی حکومت ساسانی گشت.

می توان گفت که مقارن هجوم اعراب مسلمان، ایران خود از پای درآمده بود و شقاق و نفاق بین طبقات و اختلافات و رقابتهای میان نجبا، آن را به کنار ورطه نیستی کشانیده بود. حرص و تجمل تمام مبانی حکومت ساسانی را سست و ضعیف کرده بود موبدان در دوره سلطه ساسانیان بر ایران در حقیقت ابزار سلطه سیاسی شاهان و توجیه کننده سیاست های آنان به شمار می رفتند. و با همه قدرتی که در دستگاه شاهی داشتند هرگز قدمی به نفع مردم محروم برنمی داشتند و از حقوق آنان دفاع نمی کردند. در شرایطی که قوه قضایی کشور، در انحصار موبدان بود و آنان در امور کشور نقشی اساسی داشتند، هرگز به هنگامی که مردم دچار شدیدترین مشکلات اقتصادی بودند و گاه با قحطی و بیماری دست و پنجه نرم می کردند کاری به نفع آنان نمی کردند.

پیوستگی دین و دولت که اساس سیاست دولت ساسانی به شمار می آمد موبدان را مداخله جوی و قدرت طلب نموده بود. جامعه ساسانی آماده پریشانی و پاشیدگی بود و در این جامعه بین طبقه اشراف و نجبا با طبقه عامه جدایی بسیار بود. به تعبیر نویسنده نامه تنسر این اشراف و نجبا از عامه مردم به، (لباس و مرکب و سرای و بستان وزن و خدمتکار) ممتاز بودند. در جامعه ساسانی، هر فرد و هر خانواده جا و مقامی داشتند و هیچ کس نمی توانست خواهان درجه یی باشد برتر از آنکه به مقتضای نسب به او تعلق دارد. خون و نژاد، عامل عمده یی در امتیاز طبقاتی به شمار می‌آمد و عامل دیگر مالکیت بود.

از مرگ خسروپرویز تا به تخت نشستن یزدگرد سوم بیش از چهار سال نمی گذشت که در این چهار سال اگر پادشاهی شهر براز، را به حساب نیاوریم، یازده نفر به تخت پادشاهی این کشور نشسته اند. این سلطنتهای لرزان نشان می دهد که اوضاع سیاسی در آن سال ها تا چه اندازه بی ثبات بود و چگونه این امپراتوری گسترده از داشتن قدرتی که حافظ نظم دربار شاهنشاهی باشد محروم بوده است. جنگ های طولانی ایران و روم در مدتی بیش از بیست سال، که جز در سال های نخست به زیان ایران بود، فشار زیادی بر مردم وارد می کرد. در این جنگ ها چه نیروهای انسانی فراوانی که از پا درآمد و چه شهرها و روستاها که بیهوده ویران شد و چه مالیاتهای سنگین که برای تامین هزینه این جنگ های طولانی بر ملت تحمیل گردید. ناامنی شهرها و راه ها که پی آمد چنین وضعی است، بحران وضع بازرگانی و خرابی اقتصاد، عواملی بودند که هر یک، برای ناخشنود کردن مردم و ایجاد گلایه و شِکوه و مقاومت در برابر دولت، کافی بود، چه رسد بدانکه همه یکباره فراهم آید. می‌توان گفت از نیمه دوم پادشاهی خسروپرویز تا جلوس یزدگرد سوم، مردم ایران از دو دسته اقلیت و اکثریت تشکیل می شد. اقلیتی از درباریان و وابستگان به آن، از لشکریان و موبدان گرفته تا دهقانان (مالکان) که همه چیز برای آنان آماده بود، و اکثریتی که هرچه می خواست، نداشت. و نیز طبقه اشراف یا بزرگان امتیازات ویژه ای مانند حق درس خواندن و رسیدن به شغل های مهم را در انحصار خود گرفته بودند و طبقه عامه مردم که شامل کشاورزان و پیشه وران بود از این امتیازات محروم بودند. موبدان که از بانفوذترین و قدرتمندترین طبقات جامعه ساسانی محسوب می شدند با رفتارها و کارهایی که انجام دادند آسیب های جدی به آیین زرتشت وارد کردند و نه تنها در مواقع سختی پشتیبان مردم نبودند بلکه بیشتر توجیه کننده کارهای ظالمانه شاهان ساسانی بر مردم بودند. بدون تردید مردم از موبدان زرتشتی به شدت ناخرسند بودند. علاوه بر این احکام و مراسم مذهبی در آیین زرتشت بسیار سخت و طاقت فرسا بود و در حالی که احکام دین اسلام بسیار معقول و منطقی و آسان بود و نیز دین اسلام بر مساوات و عدالت و برابری انسانها بدون توجه به قومیت و نژاد و موقعیت اجتماعی، تأکید داشت.

 

فهرست مطالب:

چکیده    

پیشگفتار 

مقدمه    

شناخت منابع و نقد و بررسی آنها        

فصل اول: کلیات   

1- 1. هدف

1-2. پیشینه تحقیق

1-3. روش کار و تحقیق

قلمرو جغرافیایی ساسانیان                                                                           

فصل دوم: اوضاع سیاسی و تشکیلات اداری و اوضاع اجتماعی و اقتصادی ایران در دوره ساسانی  

2- 1. اوضاع سیاسی ایران در دوره ساسانی      

2-2. تشکیلات اداری حکومت ساسانی

2- 3. اوضاع اجتماعی ایران در دوره ساسانی    

2- 4. اوضاع اقتصادی ایران در دوره ساسانی    

فصل سوم: مذاهب دوره ساسانی         

3-1. آئین زرتشت

3- 2. آئین مانی    

3- 3. آئین مزدک  

فصل چهارم: جنگ های ساسانیان با اعراب مسلمان و دلایل انقراض حکومت ساسانی      

مقدمه فصل چهارم                                                                                     

4-1. جنگ یُل یا (واقعه جسر)

4- 2. واقعه بویب یا (واقعه نُخیله)      

4- 3. جنگ قادسیه

4- 4. فتح مداین   

4- 5. جنگ جلولاء

4- 6. جنگ شهر شوشتر     

4- 7. جنگ نهاوند

4- 8. دلایل انقراض حکومت ساسانی  

فصل پنجم: نتیجه گیری      

نتیجه‌گیری          

پیوست ها

منابع و مآخذ        

فهرست منابع       

چکیده انگلیسی      

 

منابع و مأخذ:

1- ابن اثیر، عزالدین علی، 1370، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، مترجم عباس خلیلی، انتشارات علمی، تهران، جلد دوم.

2- ابن ندیم، 1346، الفهرست، مترجم رضا تجدد، انتشارات ابن سینا، تهران.

3- اصفهانی، حمزه، 1346، سنی ملوک الارض و الانبیاء، مترجم دکتر جعفر شعار، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران.

4- امستد، 1334، تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، مترجم دکتر مقدم، انتشارات ابن سینا، تهران.

5- اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مفصل ایران از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه، انتشارات کتابخانه خیام، تهران.

6- آلیاری، حسین، 1385، جزوه نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط ساسانیان تا آغاز خلافت عباسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر.

7- بلاذری، احمدبن یحیی، 1346، فتوح البلدان، مترجم آذرنوش آذرتاش، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران.

8- بلعمی، ابوعلی، 1372، گزیده تاریخ بلعمی، انتخاب و شرح دکتر جعفر شعار، دکتر محمود طباطبایی، نشر قطره، تهران، چاپ اول.

9- بیرونی، ابوریحان، 1363، آثار الباقیه، مترجم اکبر داناسرشت، انتشارات امیرکبیر، تهران.

10- بویل، جی. آ، 1368، تاریخ ایران کمبریج (از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان)، مترجم حسن انوشه، انتشارات امیرکبیر، تهران، جلد سوم(قسمت اول)، چاپ اول.

11- بهمنش، احمد، 1332، تاریخ ملل قدیم آسیای غربی، انتشارات دانشگاه تهران، تهران.

12- پلوتارک، 1346، حیات مردان نامی، مترجم رضا مشایخی، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، جلد چهارم.

13- پیرنیا، حسن، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان، انتشارات کتابخانه خیام، تهران.

14- پیرنیا، حسن، ایران باستان، انتشارات دنیای کتاب، تهران، 3 جلد.

15- تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران (قبل از اسلام)، 1370، شرکت چاپ و نشر ایران، تهیه شده در گروه تاریخ دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی.

16- جوان، موسی، 1340، تاریخ اجتماعی ایران، انتشارات بی تا، تهران.

17- خواجه نظام الملک طوسی، سیاست نامه، به اهتمام هیوبرت دارک، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران.

18- دینوری، احمدبن داود، 1371، اخبار الطوال، مترجم دکتر محمود مهدوی دامغانی، نشر نی، تهران.

19- دورانت، ویل، 1337، تاریخ تمدن، مشرق زمین گاهواره تمدن، مترجم احمد آرام، انتشارات اقبال، تهران، جلد اول.

20- دیاکونف، 1354، تاریخ ماد، مترجم کریم کشاورز، انتشارات پیام، تهران.

21- دیاکونف، 1354، اشکانیان، مترجم کریم کشاورز، انتشارات پیام، تهران.

22- داندامایف، 1354، تاریخ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هخامنشیان، مترجم میرکمال نبی پور، نشر گستره، تهران.

23- دوبوار، نیلسون، 1342، تاریخ سیاسی پارت، مترجم علی اصغر حکمت، انتشارات ابن سینا، تهران.

24- دریایی، تورج، 1384، شاهنشاهی ساسانی، مترجم مرتضی ثاقب فر،انتشارات ققنوس، تهران، چاپ دوم.

25- راوندی، مرتضی، 1354، تاریخ اجتماعی ایران، انتشارات امیرکبیر، تهران، جلد اول.

26- زرین کوب، عبدالحسین، 1373، تاریخ مردم ایران (1) (ایران قبل از اسلام)، انتشارات امیر کبیر، تهران، جلد اول، چاپ چهارم.

27- زرین کوب، عبدالحسین، 1371، تاریخ مردم ایران، انتشارات امیرکبیر، تهران، جلد دوم، چاپ سوم.

28- زرین کوب، عبدالحسین، 1373، تاریخ ایران (بعد از اسلام)، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ هفتم.

29- زرین کوب، عبدالحسین، 1380، بامداد اسلام، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ دهم.

30- زرین کوب، عبدالحسین، 1386، کارنامه اسلام، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ دوازدهم.

31- زرین کوب، عبدالحسین، 1386، آشنایی با تاریخ ایران، انتشارات سخن، تهران، چاپ اول.

32- زیدان، جرجی، 1373، تاریخ تمدن اسلام، مترجم علی جواهرکلام، انتشارات امیرکبیر، تهران، جلد اول، چاپ هشتم.

33- سایکس، سرپرسی، 1363، تاریخ ایران، مترجم فخر داعی گیلانی، انتشارات دنیای کتاب، تهران، جلد اول.

34- شهیدی، سیدجعفر، 1370، تاریخ تحلیلی اسلام، شرکت چاپ و نشر ایران، تهران.

35- ضیاءپور، جلیل، مادها و بنیانگذاری نخستین شاهنشاهی در غرب فلات ایران، انتشارات انجمن آثار ملی، تهران.

36- طبری، محمدبن جریر، 1352، تاریخ طبری، مترجم ابوالقاسم پاینده، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران، جلد پنجم.

37- فیاض، علی اکبر، 1374، تاریخ اسلام، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ هفتم.

38- فرای، ر.ن، 1363، تاریخ ایران کمبریج (از اسلام تا سلاجقه)، مترجم حسن انوشه، انتشارات امیرکبیر، تهران، جلد چهارم، چاپ اول.

39- فرای، ریچارد، 1344، میراث باستانی ایران، مترجم مسعود رجب نیا، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران.

40- کریستین سن، آرتور، 1375، ایران در زمان ساسانیان، مترجم رشید یاسمی، انتشارات دنیای کتاب، تهران، چاپ هشتم.

41- گیرشمن، رومن، 1383، ایران از آغاز تا اسلام، مترجم دکتر محمد معین، انتشارت معین، تهران، چاپ اول.

42- گوتشمید، آلفردفن، 1356، تاریخ ایران و ممالک همجوار آن از زمان اسکندر تا انقراض ساسانیان، مترجم کیکاوس جهانداری، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران.

43- گیبون، 1353، انحطاط و سقوط امپراطوری روم، مترجم فرنگیس شادمان، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، جلد اول.

44- لوکونین، 1350، تمدن ایران ساسانی، مترجم عنایت الله رضا، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران.

45- مستوفی، حمدالله بن ابی بکر، 1364، تاریخ گزیده، به اهتمام عبدالحسین نوایی، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ سوم.

46- مسعودی، علی بن الحسین، 1382، مروج الذهب، مترجم ابوالقاسم پاینده، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، جلد اول، چاپ هفتم.

47- مسعودی، علی بن الحسین، 1349، التنبیه والاشراف، مترجم ابوالقاسم پاینده، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران.

48- نولدکه، تئودور، 1356، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، مترجم عباس زریاب خوئی، انتشارات انجمن آثار ملی، تهران.

49- هرودوت، 1338، تاریخ هرودوت، مترجم دکتر هادی هدایتی، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، جلد اول.

50- هوار، کلمان، 1363، ایران و تمدن ایرانی، مترجم حسن انوشه، انتشارات امیرکبیر، تهران.

51- یعقوبی، ابن واضح، 1355، تاریخ یعقوبی، مترجم دکتر محمد ابراهیم آیتی، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، جلد اول.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی بررسی دلایل انقراض حکومت ساسانی توسط مسلمانان. doc