اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله ارتباط با امام زمان مقدمه:

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله ارتباط با امام زمان مقدمه: دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

بر اساسِ آنچه در منابعِ دین ذکر شده، اعتقاد راسخ شیعه بر آن است که تمام برکات هستی و ادامة حیات عالَم و آدم و سایر موجودات در سایه وجود مقدّس و با برکت ولی و خلیفة خدا بر روی زمین می باشد و اگر آن وجود گرامی نباشد تمام هستی نابود گشته و از بین خواهد رفت. «لَوبَقَیتِ الاَرضُ بغیرِ امامٍ لَساخَت» «اگر امام بر روی زمین نباشد، اهلش را فرو خواهد برد.» «امام صادق(ع)» [1]
و مصداق ولی خدا در زمان ما حضرت ولی الله الاعظم، حجة بن الحسن المهدی (عج) می باشد، کسی که ذخیرة پروردگار برای اقامة حکومت حقّ در عالم است. «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ لَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ»[2] «و اراده کرده‎ ایم بر مستعضعفین زمین منّت نهاده و آنها را امام بر روی زمین و وارث گذشتگان بگردانیم». به برکتِ وجودِ ایشان رزق نازل گردیده و فیضِ مادی و معنوی خداوند بر بشر جاری است و تنها و با تَمسّک و تَوسل به آن بزرگوار است که وصول به درجات بالای کمال و قرب حضرت حق میّسر می گردد. [3] امام صادق (ع) فرمودند: «اوصیاء پیغمبر در های توجه مردم به سوی خداوند می باشند.» [4]
در زمان غیبت کبری، اگر چه آن وجود مقدّس به ظاهر در میان مردم نیستند امّا طبق فرمایش پیامبر اکرم(ص) مردم همچون خورشید پشت ابر از وجودشان بهره‎ مند می گردد.[5]
و خود آن بزرگوار نیز در توقیع به شیخ مفید (ره) فرمودند: «ما هرگز شمارا به حال خود وا نمی‎گذاریم و فراموشتان نمی‎کنیم و اگر اینچنین نبود بلا‎ها بر شما نازل می گشت و دشمنان بر شما مسلط می‎شدند.»[6]
از همین رو شیعیان و ارادتمندان آن حضرت و به خصوص عالمان دین ـ که به فرمودة آن حضرت نائب ایشان در میان مردم هستند [7] پیوسته در مشکلات خویش متوسّل به وجود مقدّس آن حضرت شده و هر لحظه خود را در محضر آن حضرت حاضر می دانند و مورد توجّه و عنایات خاصّ آن وجود مقدّس قرار داشته اند . شبستانهای مسا جد سهله، کوفه و جمکران با صدای ناله ‎های این عاشقان اُنس گرفته و حکایاتی از ارتباط نزدیک عشّاق با معشوق خویش دارد.

 

سؤالی که در این میان مطرح است اینکه، آیا ملاقات با آن وجود نازنین در زمان غیبت کبری میسّر است، در حالی که در توقیع مبارک حضرت به «علی بن محمد سمری» نائب چهارم از نوّاب اربعه آمده است: «وسیأتی لشیعتی من یدّعی المشاهدة قبلَ خروج السفیانی و الصیحة فهو کذّابٌ مفتر»[8] «قبل از خروج سفیانی و صیحة آسمانی برخی از شیعیان ادعای مشاهدة امامشان را دارند و آنها دروغگویند.»
در پاسخ به این سوال باید گفت که: اولاً: با توجّه به اتمام نیابت خاصّه، مراد از ادعای مشاهده، همراه با ادعای نیابت است و اینکه هر وقت بخواهد می تواند امام را زیارت کند و چنین شخصی کذّاب است.
ثانیاً: مراد کسانی هستند که ادعا دارند حضرت را دیده و شناخته اند بدون اینکه حضرت خود را معرّفی نماید.
ثالثاً: بهترین دلیل برامکان چیزی وقوع آن است و در حالی که بسیاری از بزرگان که در وثاقت آنها شک نیست به محضرشان شرفیاب شده ‎اند پس راه ملاقات با حضرت مفتوح است. علاوه بر اینکه یک جهت این بیان مبارک برای این است که راه سؤاستفاده برای افراد فرصت طلب مسدود شود و ادعای هر کسی به راحتی پذیرفته نشود.[9]
در هر حال راه ارتباط با ولی‎عصر (عج) ـ بر فرض که راه ملاقات هم بسته باشد ـ به هیچ وجه مسدود نیست و با توجه به اشراف حضرت به اعمال شیعیان[10] و عنایت به آنها، می توان برای محکم تر نمودن این ارتباط در جهت رضایت آن وجود مقدّس تلاش نمود.
ارتباط با امام زمان در کلام بزرگان :
حضرت امام خمینی (ره): «همان طوری که رسول اکرم(ص) به حسب واقع حاکم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی همان طور حاکم بر جمیع موجودات است، آن خاتم رسل است و این خاتم ولایت...» [11]
«ببینید که تحت مراقبت هستید، نامة اعمال ما می رود پیش امام زمان ـ سلام الله علیه ـ هفته ‎ای دو دفعه (به حسب روایت) نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان ـ سلام الله علیه ـ یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان سلام الله‎ علیه ـ باشد.» [12]
«رهبر همة شما و همة ما وجود مبارک بقیة الله است و باید ماها و شماها طوری رفتار کنیم که رضایت آن بزرگوار را که رضایت خداست بدست آوریم.»[13]
«خداوند... ما را موفّق کند که به لقای جمال مبارک امام زمان ـ سلام الله علیه ـ موفق بشویم.»[14]
« بحمدالله این کشور الآن در تحت عنایت حق تعالی و در تحت حمایت ولی عصرسلام الله علیه به مقامی رسیده که می تواند راه خودش را طی کند.»[15]
حضرت آیت الله العظمی بهجت(حفظه الله): «کجا رفتند کسانی که با صاحب الزمان ارتباط داشتند؟ ما خود را بیچاره کرده ‎ایم که قطع ارتباط نموده ‎ایم و گویا هیچ نداریم. آیا آن ها از ما فقیرتر بودند؟ اگر بفرمائید به آن حضرت دسترسی نداریم؟ جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرّمات ملتزم نیستید، و او به همین از ما راضی است زیرا پرهیزگارترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد. ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.»[16]
سیرة عملی بزرگان در ارتباط و انس با امام زمان (عج):
علّامه سید مهدی بحرالعلوم(ره): این بزرگوار یکی از مشتاقان و ارادتمندان حقیقی حضرت ولی عصر(ع) بوده ‎اند، که پیوسته متوسّل به آن حضرت می شدند.
ایشان در زمان تحصیل با میرزای قمی (ره) همدرس بودند و مرحوم میرزا می گوید: چون استعدادش زیاد نبود من غالباً درس هارا برای ایشان تقریر می کردم. بعد از اینکه من به ایران آمدم و چندسالی گذشت بار دیگر به زیارت عتبات عالیات موفّق شدم. در این زمان سید بحرالعلوم اشتهار علمی زیادی پیدا کرده بود و وقتی با ایشان ملاقات کردم، ایشان را دریای موّاجی از علم دیدم. وقتی سّر قضیه را از ایشان جویا شدم، در خلوت اینگونه برایم تعریف کردند:
«شبی به مسجد کوفه رفته بودم،دیدم آقایم حضرت ولی عصر (ع) مشغول عبادت است ایستادم و سلام کردم. جوابم را مرحمت فرمودند و دستور دادند پیش بروم. من کمی جلو رفتم ولی ادب کردم و جلو تر نرفتم. فرمودند: جلوتر بیا، پس چند قدمی جلوتر رفتم باز هم فرمودند: جلوتر بیا. ومن نزدیک شدم تا آنکه او آغوش مهر گشود و مرا در بغل گرفت و به سینة مبارکش چسبانید. در آن هنگام آنچه را خداوند متعال می خواست که به قلب و سینة من سرازیر شود، سرازیر شد.»[17]
البته در موارد دیگری نیز عنایات حضرت (ع) شامل حال ایشان گردیده و موفق به زیارت حضرت شده ‎اند، که ما به ذکر همین مورد اکتفاء می کنیم.[18]
شیخ صدوق(ره): شیخ طوسی و دیگران روایت کرده ‎اند که: علی بن بابویه (ره) که پدر شیخ صدوق (ره) و از علماء بود، عریضه ای خدمت حضرت ولی عصر (عج) نوشت و در آن از حضرت خواهش کرده بود که دعا کنند خداوند فرزندی به ایشان عطا نماید. و این عریضه را توسط حسین بن روح (ره) ـ نائب خاص حضرت ـ خدمت آن وجود مقدس فرستاد. جواب آن را حضرت اینگونه مرقوم فرمودند: «برای تو دعا کردیم و خداوند به زودی دو فرزند نیکو کرامت فرماید». خداوند دو فرزند به نامهای «محمّد و حسین» به ایشان عنایت کرد که«محمّد» معروف به شیخ صدوق و صاحب کتابهای بسیاری از جمله «من لا یحضره الفقیه» است. و «حسین» نیز بسیاری از فضلاء و محدثین از نسل ایشان بوجود آمده ‎اند. و شیخ صدوق پیوسته افتخار می کرد که من به دعای حضرت مهدی (ع) متولد شده ‎ام.[19]

 

مرحوم مقدس اردبیلی(ره): سید میر علّام تفرشی از شاگردان ایشان می گوید: شبی در تاریکی استادم را دیدم که به سمت حرم امیرمؤمنان (ع) آمدند در به روی ایشان باز شد، داخل رفتند و صدای مکالمه ‎ای را می شنیدم. بعد دوباره در باز شد بیرون آمدند و به سمت مسجد کوفه رفتند. من نیز ایشان را دنبال کردم.در آنجا نیز وارد محراب امیرالمومنین(ع) شدند و من صدای مکالمة مبهمی را شنیدم. در برگشت به سمت نجف ایشان متوجه من شدند. من ایشان را به امیرمؤمنان(ع) قسم دادم که قضیة امشب چه بود. ایشان بعد از اینکه از من قول گرفت: این قضیه را تا آخر عمرشان برای کسی نگویم، فرمودند: بعضی مسائل مشکل برایم پیش آمده بود که در حّل آنها متحیّر بودم. از این رو متوسّل به امیر مؤمنان شدم، ایشان مرا به فرزندشان حضرت مهدی (ع) که امام زمان ماست ارجاع دادند و فرمودند: ایشان در مسجد کوفه ‎اند. به آنجا آمدم سؤال هارا جواب گرفتم و اکنون به نجف بر می گردم.[20]

 

آیة الله میرزای شیرازی (ره): در زمانی که استعمار انگلیس امتیاز انحصاری کشت و فروش توتون و تنباکو را در ایران بدست گرفت و قصد نفوذ و استعمار کشور را داشت، علماء در صدد مقابله بر آمدند. آیة الله سید محمد فشارکی نزد استادشان میرزای شیرازی بزرگ آمده و طی صحبت صریحی از ایشان می خواهند، بر علیه استعمار انگلیس قیام کرده و موضع شدیدی اتّخاذ نماید. حضرت آیة الله العظمی میرزای شیرازی نظری به ایشان افکنده می فرماید: «مدّتهاست که در فکر آن بودم ودر این مدّت، جهات مختلف این فتوی را بررسی کردم تا اینکه دیروز به نتیجة نهائی رسیدم و امروز به سرداب مقدّس رفتم تا از مولایم امام زمان (ع) اجازة حکم بگیرم و آقا نیز اجازه فرمودند و قبل از آمدن شما حکم را نوشتم». و اینگونه بود که ایشان حکم الهی خود را به این مضمون صادر کردند.«الیوم استعمال توتون و تنباکو بأیّ نحوکان، در حکم محاربة با امام زمان ـ سلام الله علیه ـ است.»وطومار استعمار را در کشور ایران با عنایت حضرت ولی عصر (عج) در آن زمان در هم پیچیدند.[21]

 

آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی(ره): آیة الله بهجت (حفظه الله) فرمودند: «آقا سید ابوالحسن اصفهانی(ره) برای یکی از علماء سنّی مجلس فاتحه اقامه کرد. شخصی به ایشان اعتراض می‎کند که چرا از سهم امام (ع) اینگونه مجالس را برگذار می کنید. ایشان به شخص معترض ورقة سبزی را نشان داده بود که بنابر نقل، به خطّ و امضای حضرت غایب ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بود و ایشان هم یقین کرده بود که ورقه از جانب حضرت است که به مرحوم سید اجازه داده بود که: «سهم امام را در آنچه موجب اعتلای مذهب حق است صرف نماید.»[22]

 

حضرت آیة الله العظمی مرعشی نجفی (ره): بنابر آنچه در زندگینامة معظّم‎له ذکر شده، ایشان سه مرتبه موفق به تشرّف به خدمت حضرت شدند، که ما در اینجا یک مورد را به طور اختصار ذکر می کنیم: «در ایّام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت (ع) در نجف اشرف شوق زیاد جهت دیدار جمال مولایمان بقیة‎الله الاعظم (عج) داشتم. با خود عهد کردم که چهل شب چهار‎شنبه پیاده به مسجد سهله بروم؛ به این نیّت که جمال آقا صاحب الامر (علیه السلام) را زیارت و به این فوز بزرگ نائل شوم. تا 35 یا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً این شب، رفتنم از نجف به تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود. هنگامی که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجودِ مرا فرا گرفت... ناگهان صدای پائی از دنبال سر شنیدم که بیشتر ترسیدم. برگشتم به عقب، سیّد عربی را با لباس اهل بادیه دیدم. نزدیک آمد و با صدای فصیح گفت: «ای سید، سلام علیکم» ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و تعجب آور بود که در این تاریکی ایشان چگونه متوجّه سیادت من شد. به هر حال سخن گفته و می رفتیم. از من سؤال کرد: قصد کجا داری؟گفتم مسجد سهله. گفت: به چه جهت؟ گفتم: به قصد تشّرف زیارت ولی عصر (ع) مقداری که رفتیم به مسجد زیدبن صوحان رسیدیم، داخل شده و نماز خواندیم و بعد از دعائی که سیّد خواند که کأن دیوار و سنگها با او دعا می خواندند انقلاب عجیبی در خودم احساس کردم که از وصف آن عاجزم. بعد سیّد فرمود: تو گرسنه‎ ای و سه قرص نان و سه خیار سبز تازه در سفره داشت که باهم خوردیم و من به این معنی منتقل نشدم که در وسط زمستان خیار تازه از کجا آمده سپس داخل مسجد سهله شده ایشان اعمال مقامات را انجام دادند ومن هم تبعیت کردم و نماز مغرب و عشاء را هم به ایشان اقتدا نمودم... بعد به ایشان گفتم: چای و قهوه و یا دخانیات میل دارید؟ فرمودند: اینها از فضول زندگی است و ما از این فضولات دوریم»... بعد صحبتهائی بین آن بزرگوار و آقای مرعشی رّد و بدل می شود و آقا سفارشاتی به ایشان می کنند از جمله تأکید بر خواندن زیارت عاشوراء و قرائت قرآن. سپس آقای مرعشی به جهت حاجتی از مسجد بیرون رفته و به ذهنشان خطور میکند که این بزرگوار کیستند؟ برمی گردد و دیگر آقارا نمی بیند و یقین می کند که حجةبن ‎الحسن المهدی (ع) بوده ‎اند.»[23]

 

یکی دیگر از تشرفات ایشان در سامرّاء[24] در سرداب مقدّس بعد از اینکه چند شب در آنجا بیتوته کرده و به حضرت متوسل می شوند، رخ می دهد و تشرف دیگر در مسیر رفتن به امامزاده سید محمد (ع) حاصل می گردد.[25]

 

حضرت آیة الله قاضی(ره): آقا سیّد هاشم حدّاد فرموده اند: «حضرت آقا ]آیة الله قاضی[ خیلی در گفتارشان و در قیام و قعودشان و به طور کلی در مواقع تغییر از حالتی به حالت دیگر خصوص کلمة «یا صاحب الزمان» را بر زبان جاری می‎کردند. یک روز یک نفر از ایشان پرسید: آیا شما خدمت حضرت ولیّ عصر ارواحنافداه مشرّف شده ‎اید؟
فرمودند: کور است هر چشمی که صبح از خواب بیدار شود ودر اوّلین نظر نگاهش به امام زمان (عج)نیفتد.»[26]
ادأب و عادت ایشان در تربیت شاگردان بر این بوده که در ابتدا احادیث مربوط به غیبت و ظهور ولی عصر (عج) را برای آنها تدریس می ‎فرمودند.[27]
مرحوم علامه طباطبائی نقل کرده ‎اند که: «مرحوم قاضی می‎فرمود، در روایت است وقتی حضرت قائم ظهور می‎کند و یاران ایشان گِرد او جمع می شوند حضرت به آنها مطلبی می گوید که همه گرد عالم متفرّق می شوند و چون دارای طّی ‎الارض هستند همه جا را تفحص کرده، درمی یابند که غیر از ایشان کسی دارای ولایت مطلقة الهیه نیست، به مکه بر می گردند و با ایشان بیعت میکنند. آنگاه ایشان فرمودند: آن کلمه ای راکه حضرت به یاران خویش می گوید و متفرق می شوند من می‎دانم که چیست.» و این سخن بلندی است که مرحوم قاضی (ره) فرمودند.[28]

 

توسّل به حضرت مهدی (عج)جهت شهریة طلاب: بارها پیش آمده، که وجوهات به جهت شهریة طلاب به دست مراجع نرسیده وآن بزرگواران و یا نمایندة آنها با توسّل به محضر ولی عصر (ع) به طور معجزه آسا، پول مورد نیاز را دریافت کرده ‎اند. از جمله اینکه موقعی چند ماه شهریة طلاب نمی‎رسد و پولی در اختیار حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) نبوده و متوسّل به ولی عصر (عج) می شوند بعد از ظهری، آقای گلپایگانی در خواب می شنوند که منادی ندا می کند: به آشیخ عبدالکریم ‎بگویند که از گریه ‎های امام زمان (ع) وجوه متوجه قم شد. بعد که به حاج شیخ میگویند، ایشان می فرماید: یک نفر آمده و تقبّل کرده هرماه شهریة طلاب را بدهد.[29] در قضیة دیگر حضرت آیة الله گلپایگانی فرموده بودند: در زمان حاج شیخ عبدالکریم ، طلبه‎ ها از مقسّم شهریة ایشان آشیخ محمّد تقی بافقی درخواست عبای زمستانی می کنند. او با حاج شیخ در میان می گذارد، حاج شیخ می فرماید: از کجا بیاورم. بالاخره آقای بافقی می گوید من به جمکران می روم و از امام زمان می‎گیرم. شب جمعه‎ ای به جمکران رفته متوسّل به حضرت می‎شوند و فردا خدمت حاج شیخ آمده می‎گوید: آقا وعده دادند چهارصد عبا به تعداد طلاب مرحمت نمایند. و روز شنبه یکی از تجاّر چهار‎صد عبا می‎آورد و بین طلاب تقسیم می‎گردد.[30]

 

حضرت آیة الله العظمی بهاءالدینی (ره): حجةالاسلام حیدری کاشانی در کتاب سیری در آفاق اینگونه نقل کرده ‎اند: «آنچه خود از دو لب مبارک حضرت آیة الله بهاءالدینی(ره) شنیدم، این بود که فرمودند: ‌مدّت شصت سال بود که ما آرزوی زیارت حضرت را داشتیم یک روز در حال نقاهت و کسالت در این اطاق خوابیده بودم یک مرتبه آقا از در اطاق دیگر وارد شد.سلام محکمی به من کرد آن‎چنان سلامی که در مدت شصت سال کسی چنین سلامی به ما نکرده بود . و آن قدر گیج شدیم که نفهمیدیم جواب سلام را دادیم یا نه. آقا تبسّمی کرد و احوالپرسی و از آن در خارج شد.»[31]
یکی دیگر از شاگردان ایشان می گوید: «‌مدّتی بود آقا در قنوت نماز‎ها تغییر رویه داده و به جای دعاهای مرسوم، دعای فرج حضرت ولی عصر (عج) «اللّهم کن لولیّک الحجة بن الحسن(ع)...» را می خواندند . وقتی در فرصت مناسبی علت را از ایشان جویا شدیم، فرمودند: «‌حضرت پیغام دادند در قنوت به‎ من دعا کنید
رفاه و آسایش در عصر ظهور
مقاله ها مهدویت رفاه و آسایش در عصر ظهور
بخش قابل ملاحظه ای از جرم و جنایات، ناشی از فقر و تنگدستی است؛ چرا که فقر و تنگدستی «به دین وایمان انسان لطمه می زند، عقل را از کار انداخته، قوت و قدرت تشخیص درست را از او می گیرد و باعث کدورت و دشمنی می شود.» (1)
حضرت علی(ع) فقر را به مرگ بزرگ تشبیه نموده و به فرزندش این گونه توصیه می کند: «انسانی که درپی کسب معیشت خود است را ملامت مکن، زیرا درفقر و تهیدستی، خطاهای او، زیاد می شود. ای فرزندم! فقیر حقیر است، سخن او شنیده نمی شود و مقام او، شناخته نمی گردد؛ شخص فقیر، اگر راستگو باشد، دروغگویش خوانند و اگر زاهد باشد و پرهیزگار، او را نادان گویند. فرزندم هر فردی که به فقر مبتلا شود، به چهار خصلت نیز مبتلا شود: سستی در یقین، کاستی در عقل، رقت و سستی در دین و کم شدن حیا در صورت، پس پناه به خدای متعال از فقر» (2)
صبر و تحمل در برابر مشکلات و تنگناهای اقتصادی از ناحیه افراد معمولی جامعه، کاری است بس مشکل، اکثریت جنگ ها و ناهنجاری هایی که در سطح کشورها وجوامع انسانی به وجود می آید، مشکلات و نزاع های خانوادگی، عدم ازدواج جوانان و تن دادن به بی عفتی، دزدی و تجاوز... به خاطر فقر، محرومیت و تهیدستی است. شخص فقیر و تهیدست اگر از راه های مشروع و قانونی برای رفع نیازهای طبیعی خود، روزنه ای پیدا نکند، به ناچار دست به دزدی، تجاوز و کلاهبرداری و...خواهد زد. اگر در پرونده های سارقین مسلح و حرفه ای هم دقت شود؛ این نکته دیده می شود که اکثرا در مراحل اولیه و ابتدایی برای رفع نیازهای ضروری خود، اقدام به دزدی و کلاهبرداری نموده اند، ولی با تکرار آن، رفته رفته به دزدان حرفه ای و خطرناک، تبدیل شده اند. و این کلام زیبای پیامبر گرامی اسلام(ص) است که: «فقر موجب روسیاهی انسان در دنیا و آخرت می شود» (3) و در جای دیگر از شر کفر و فقر، به خدای خود پناه می برد(4) و می فرماید: «فقر انسان را در آستانه کفر قرار می دهد». (5) از حضرت اباذر، تربیت شده در مکتب پیامبر اسلام(ص) نیز نقل شده است که: «از کسی که غذا در منزلش پیدا نمی شود، تعجب می کنم که چگونه شمشیرش را بر مردم نمی کشد» (6)
مبارزه اسلام با فقر
دین مقدس اسلام برای قطع و نابودی ریشه های فقر و محرومیت، که مایه بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی می باشد، راهکارهای اقتصادی را در دستور کار قرار داده است. از قبیل تشویق و ترغیب به کار و کوشش، دوری از سستی و تنبلی، اخذ مالیات و توزیع عادلانه آن دربین افراد فقیر و بی بضاعت... تا از این طریق، جلوی نظام های طبقاتی را مسدود نماید و از فقرا و مستمندان دستگیری کرده باشد.
به راستی اگر روزی مالیات اسلامی، خمس و زکات... به صورت کامل اخذ و جمع آوری شود و در بین فقرا و مستمندان واقعی، به گونه عادلانه تقسیم و توزیع شود، چه انقلاب عظیم اقتصادی به وقوع خواهد پیوست، آیا بازهم فقیر و نیازمندی باقی خواهند ماند که به خاطر فقر و فلاکت، به مال و ثروت دیگران، چشم دوخته و در گوشه و کنار اجتماع، اقدام به دزدی تجاوز بنماید و با اعمال خلاف قانون و رواج بی عفتی... چهره اجتماع انسانی را مخدوش نموده، نظم آسایش و امنیت اجتماعی را سلب کند؟ جواب قطعا منفی است، لذا امام صادق(ع) می فرماید: «اگر همه مردم زکات اموال خود را بپردازند مسلمان فقیر و نیازمندی نخواهد ماند و مردم فقیر، محتاج، گرسنه و برهنه نمی شوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان»(7)
رفاه و آسایش در عصر ظهور
آنچه از روایات استفاده می شود این است که در عصر طلایی ظهور حضرت حجت(عج)، مشکلات اقتصادی جامعه بشری در سطح کلان حل خواهد شد. رفاه و آسایش پدید خواهد آمد و عوامل سلطه بر فکر و فرهنگ و اقتصاد از بین خواهد رفت و با زدودن فقر و تهیدستی، زمینه رشد و تکامل مادی و معنوی انسان ها فراهم خواهد شد، احادیث و روایاتی که رونق اقتصادی در عصر ظهور را بیان می کند، فراوان است، لذا به چند دسته از این روایات اشاره می شود:

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 13   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ارتباط با امام زمان مقدمه:

تحقیق در مورد مدیریت زمان

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد مدیریت زمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مدیریت زمان


تحقیق در مورد مدیریت زمان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه17

 

فهرست مطالب

 

7-لبخند بزنید

6-یکرو باشید

9-فروشنده مهربان

8-خوش بین باشید

 

برآوردهای زمانی

مقدمه

از زمانی که بشر به زندگی اجتماعی روی آورد, برای رفع نیازهای خود همواره در کارهای دسته جمعی و گروهی نیاز به هماهنگی و رهبری و در بسیاری موارد برنامه ریزی و سازماندهی پیدا کرد.

در هر زمینه ای که برای تحقق اهداف دسته جمعی نیاز به همکاری پیدا می شد.

ولی واقعیتی که وجود دارد این است که بدون وجود اندیشه مدیریتی از بدو زندگی اجتماعی انسانها, یا از بدو تاریخ, عمل مدیریت وجود داشته است.

بررسی تاریخ ملل باستانی مانند مصر, چین, ایران و روم نشانگر آنست که بدون وجود سیستمهای منطقی از اعمال سازمان یافته و نظامدار و بدون مدیریتی دقیقی امکان اجرای سیستمهای آبیاری و کشاورزی منظم  برای آبادانی سرزمینهای آنها, ساختن آثار معماری بسیار عظیم و دقیق و زیبا و بسیاری از موارد دیگر   امکان پذیر نبود.

 

مدیریت چیست؟

انسان برای نیل به مقاصد خود و جهت دادن به فعالیتهای در راستای هدفهایش به سرپرستی, نظارت] هماهنگی و هدایت نیاز دارد. مجموعه وظایفی که رفتار و فعالیتهای سازمان را در مسیر هدف تنظیم تداوم فعالیت خود به مدیریت نیاز دارد.

 

1-هدف داشته باشید

شما, همه چیز برای مردم نیستید, بر روی مشتریان مخصوص خودتان تمرکز کنید و سعی کنید آنها را راضی کنید. بازار هدف شما معمولاً بخش خاصی از مردم هستند نه همه مردم.

 

2-متفاوت باشید

اگر رقبای شما کاری را انجام می دهند, شما انجام ندهید, از بازارهای شلوغ پرهیز کنید که در این بازارها همه محصولات و تبلیغات آنها مانند هم هستند.

 

3-یک تیم داشته باشید

برای پر نمودن یک جای خالی در کسب و کارتان استخدام نکنید. افراد را برای این استخدام کنید که بخشی از تیم شما باشند و کسب و کار شما را بسازند.

 

4-سریع باشید(مدیریت زمان داشته باشید)

زمان گرانبهاترین کالای شماست. وقتی قرار است کاری را روز جمعه انجام دهید, سعی کنید انرا پنج شنبه عصر انجام دهید. همه تلفنها و ایمیلها را سریع پاسخ دهید.

 

5-تشکر کنید


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مدیریت زمان

دانلود مقاله مدیریت زمان

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله مدیریت زمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


مقدمه
از زمانی که بشر به زندگی اجتماعی روی آورد, برای رفع نیازهای خود همواره در کارهای دسته جمعی و گروهی نیاز به هماهنگی و رهبری و در بسیاری موارد برنامه ریزی و سازماندهی پیدا کرد.
در هر زمینه ای که برای تحقق اهداف دسته جمعی نیاز به همکاری پیدا می شد.
ولی واقعیتی که وجود دارد این است که بدون وجود اندیشه مدیریتی از بدو زندگی اجتماعی انسانها, یا از بدو تاریخ, عمل مدیریت وجود داشته است.
بررسی تاریخ ملل باستانی مانند مصر, چین, ایران و روم نشانگر آنست که بدون وجود سیستمهای منطقی از اعمال سازمان یافته و نظامدار و بدون مدیریتی دقیقی امکان اجرای سیستمهای آبیاری و کشاورزی منظم برای آبادانی سرزمینهای آنها, ساختن آثار معماری بسیار عظیم و دقیق و زیبا و بسیاری از موارد دیگر امکان پذیر نبود.

 

مدیریت چیست؟
انسان برای نیل به مقاصد خود و جهت دادن به فعالیتهای در راستای هدفهایش به سرپرستی, نظارت] هماهنگی و هدایت نیاز دارد. مجموعه وظایفی که رفتار و فعالیتهای سازمان را در مسیر هدف تنظیم تداوم فعالیت خود به مدیریت نیاز دارد.

 

1-هدف داشته باشید
شما, همه چیز برای مردم نیستید, بر روی مشتریان مخصوص خودتان تمرکز کنید و سعی کنید آنها را راضی کنید. بازار هدف شما معمولاً بخش خاصی از مردم هستند نه همه مردم.

 

2-متفاوت باشید
اگر رقبای شما کاری را انجام می دهند, شما انجام ندهید, از بازارهای شلوغ پرهیز کنید که در این بازارها همه محصولات و تبلیغات آنها مانند هم هستند.

 

3-یک تیم داشته باشید
برای پر نمودن یک جای خالی در کسب و کارتان استخدام نکنید. افراد را برای این استخدام کنید که بخشی از تیم شما باشند و کسب و کار شما را بسازند.

 

4-سریع باشید(مدیریت زمان داشته باشید)
زمان گرانبهاترین کالای شماست. وقتی قرار است کاری را روز جمعه انجام دهید, سعی کنید انرا پنج شنبه عصر انجام دهید. همه تلفنها و ایمیلها را سریع پاسخ دهید.

 

5-تشکر کنید
خیلی زیاد, به مشتریان و کارمندهای خود بگویید که چقدر برای شما مهم هستند. حتی بهتر از این, اینکار را با روشهای قدیمی انجام دهید, قلم را بردارید و این مطلب را برای آنها بنویسید.

 

6-یکرو باشید
مطمئن باشید که کسب و کار شما دارای ظاهر و درون یکسان باشد. مشتری همیشه باید با تمام افراد در کسب و کار شما یک ارتباط مناسب داشته باشد.

 

7-لبخند بزنید
قیمت, محصولات, کیفیت یا خدمات شما دلیل خرید یک مشتری از شما نیست, بلکه مشتری چون شما را دوست دارد از شما خرید می کند.

 

8-خوش بین باشید
همیشه نیمه پر لیوان را ببینید. نگرش مثبت شما در انتها بر همه چیز غلبه کرده و تمامی مسائل جانبی شما را در بر خواهد گرفت.

 

9-فروشنده مهربان
تلاش نکنید با فشار و زور خدمت یا محصولی را به مشتری بفروشید. مشکلات را حل کرده و نیازهای مشتری را بر طرف نمائید. بهترین کاری را که می توانید برای مشتری انجام دهید.

 

10-آسایش خود را فراموش نکنید
هیچگاه اعتقاد نداشته باشید راهی که می روطد همیشه باید بروید, هیچگاه باور نکنید که ایده های جدید یا تکنولوژی جدید بدرد شما نمی خورد.

 

برآوردهای زمانی
زمانیکه فعالیت مورد نظر از نظر روال کار؛ تهیه و تنظیم گردید, همه فعالیتی را باید بر حسب زمانیکه برای انجام آن لازم است روشن ساخته و "برآورد زمانی" آن را معلوم نمود.
گرچه می توان از برآورد زمانی منفرد استفاده نمود ولی سه نوع برآورد زمانی برای هر فعالیت بکار برده می شود:

 

1-برآورد زمانی با خوش بینی (optimizer time) (to)
مدت زمان لازم برای انجام فعالیت بدون پیش بینی مشکلات اینده, در بسیاری از موارد چنین برآورد زمانی مشکل و دارای احتمال موفقیت کمی است. تجربه نشان داده است که فقط یک درصد احتمال برای انجام کار زودتر از زمان پیش بینی شدهخ وجود دارد.

 

2-برآورد زمانی محتمل (motlikely time) (tm)
مدت زمانی که در آن فعالیت مربوط با بیشترین احتمال انجام می گردد. در این نوع براورد باید حوادث عادی پیش بینی گردیده و زمان کافی برای وقایع غیر قابل پیش بینی در نظر گرفته شود و بر اساس بهترین اطلاعات موجود برآورد مربوط به عمل آید.

 

3-براورد زمانی با بدبینی (pessimistic time) (tp)
مدت زمان لازم برای انجام فعالیت با درنظر گرفتن مشکلات آینده. در صورتی که برآورد زمانی استفاده کنیم باید برآورد زمانی محتمل(tm) را به کار برد.
برآورد زمانی را مستقیماً روی دیاگرام شبکه می نویسند و اگر از سه نوع برآورد استفاده شده باشد. ترتیب نوشتن آن: اول برآورد زمانی با خوش بینی , دوم برآورد زمانی محتمل و سوم برآورد زمانی با بدبینی می باشد. این عمل موجب تسهیل در فهم مطالب و فعالیتها گردیده احتمال بی توجهی به بعضی از فعالیتها را کاهش می دهد.

 

مدیریت زمان
مدیریتزمان امری محال و غیرممکن است. این نکته نگران کننده ولی در عین حال منطقی است. بنابراین مهم نیست که شما مشغول انجام چه کاری هستید؛ زمان بدون توجه به شما با سرعت ثابت یک ثانیه در هر ثانیه به حرکت خود ادامه خواهد داد . تا زمانی که نتوانیم ماشین زمان را کنترل کنیم زمان نیز قابل کنترل نیست. سوال این است؛ شما چگونه قصد دارید چیزهایی را که هم اکنون در حال انجام دادن آن هستید کنترل کنید؟
ممکن است بارها شنیده باشید که تمرکز اصلی مدیریت زمان بر مفهوم زمان است. اگرچه بحث زمان در مدیریت زمان به دفعات مطرح می شود با این وجود زمان تنها یک عامل ثتنویه در مدیریت زمان به شمار می اید زیرا که عامل اساسی در مدیریت زمان واقعی باید اولویتهای شخصی شما باشد.
نکته جالب توجه این است که اکثر مردم مدیریت زمان را یک فعالیت بی روح و خسته کننده تلقی می کنند زیرا فکر می کنند مدیریت زمان تنها درباره زمان بحث می کند. علی رغم اقبال عمومی کتاب تقویم؛ هنوز تعداد انگشت شماری از ما به بحث زمان علاقه مندیم. عامل اصلی شکست و ناکامی ما در مدیریت موفق زمان, نادیده گرفتن واژه شخصی است. اغلب اوقات مقاصد و نیات برنامه ریزی شده در آغاز سال به این علت فراموش می شوند که آنها به اولویت های اشخاص دیگر ارتباط پیدا می کنند. بطور مشابه علت شکست مدیریت زمان در کسب و کارهای مختلف فقدان یک زیربنای اساسی برای تشخیص اهمیت اشخاص است. پروژه های کاری ممکن است در فهرست اولویتهای شخصی شما جایگاه بالایی داشته باشد اما نکته مهم این است که شما به عنوان یک فرد آن اولویتها را تنظیم می کنید:
حیطه کارهایی که مهم نیست ولی اضطراری است. برای این کارها نمی توان برنامه ریزی زمانی کزد و به طور ناگهانی برای ما اتفاق می افتند. اینگونه کارهای اتفاقی می تواند تا 15 درصد از زمان ما را به خود اختصاص دهد.
حیطه کارهایی که نه مهم است و نه اضطراری, یکتا 2 درصد از زمان ما می تواند باری انجام کارها تلف شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مدیریت زمان

دانلود مقاله ورزش از چه زمان در میان مردم رواج یافت

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله ورزش از چه زمان در میان مردم رواج یافت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

از آغاز تشکیل اجتماعات بشری ورزش نیز وجود داشته است. انسانهای غارنشین برای محافظت از خانواده و یا خانه های مسکونیشان مجبور بودند که با حیوانات وحشی و یا انسانهای دیگر بجنگند. همین امر سبب شد که اعضای یک خانواده عارنشین، در هنگام فراغت با یکدیگر به تمرین و ورزش بپردازند تا در صورت حمله حیوان و یا انسان متجاوزی آمادگی لازم را داشته باشند.
با پیشرفت تمدن بشری و تشکیل اجتماعاتی در شهر کوچک، ارتشهایی برای دفاع از شهرها پدید آمدند. در این زمان تمرینهای وزرشهای رزمی شکل منسجم منظم به خود گرفت و اهالی هر شهر و مخصوصا” جوانان، وظیفه داشتند که در تمرینهای ورزشی شرکت کنند. در آثار باقیمانده از تمدنهای باستانی سومر و بابل، نشانه هایی از ورزشهای گوناگون وجود دارد. در مصر باستان هم انواع مختلف ورزش وجود داشته است. تصاویری که بر روی دیوارهای مقبره های فرعونهای مصر باقیمانده، نشان می‌دهند که از 3400 سال قبل از میلاد، مردم مصر به بازیهای مختلف ورزشی علاقه مند بوده‌اند.
معمولا” اقوام مختلف و مردم هر تمدنی ورزشهای خاص خود را داشتند. در تمدن جزیره کرت، نمایش شگفت انگیز رقص بر روی شاخهای گاو جمعیت زیادی را به خود جلب می‌کرد. ورزشهای رزمی با اوج گرفتن سه تمدن بزرگ ایران، یونان و روم نظم تازه‌ای یافت.
ورزش در ایران باستان چگونه بود؟
ایرانیان از قدیم الایام به پرورش بدن اهمیت می‌دادند و ورزش را امری ضروری می‌دانستند. در دو کتاب مذهبی ایرانیان باستان، یعنی کتاب اوسـتا ومینو خرد پهلوی درباره نیرومندی جسم انسانی بحث شده وازمردم خـواسـته شده که تربیت جسم را با پرورش روح هماهنگ سازند و قوت بدن را وسیله خدمت به دیگران نمایند. قدیمی‌ترین تربیت ملی و اجتماعی ایرانیان را می‌توان تربیت رادمردی یا پهلوانی و قهرمانی دانست.
در ایران باستان مهمترین بخش تربیت نوجوانان ورزشهای رزمی بود. نوجوانان بتدریج با اسبدوانی، ارابه رانی، چوگان بازی، دو و زورآزمایی آشنا می‌شدند. گزنفون ( 427 تا 354 قبل از میلاد )‌ سردار و مورخ یونانی ضمن تاکید بر این نکته که ایرانیان برای این ورزشها اهمیت خاصی قائل می‌شدند، از « سحرخیزی» نوجوانان ورزشکار ایرانی سخن می‌گوید. استرابون ( 63 قبل از میلاد تا 20 بعد از میلاد) مورخ یونانی تصریح می‌کند که در میدانهای ورزش، جوانان را پیش از برآمدن آفتاب با صدای شیپور حاضرباش از خواب بیدار می‌کردند. سپس جوانان به گروههای پنجاه نفری تقسیم و برای انجام برنامه‌های پرورشی آماده می‌شدند.
هرودوت ( حدود 486 تا 420 قبل از میلاد)‌ مورخ دیگر یونانی در کتاب تاریخ خود بارها به اهمیتی که ایرانیان باستان به ورزش و تربیت بدنی قائل می‌شدند اشاره کرده است. او می‌گوید: « ایرانیان به فرزندان خود سه چیز می‌آموختند: اوّل، اسب سواری، دوم، تیراندازی، سوم، راستگویی. »
ایرانیان باستان به چه ورزشهایی بیشتر علاقه داشتند؟
فردوسی، شاعر بزرگ و حکیم اندیشمند ایران در اشعار خود از ورزشها و سلاحهایی نام می‌برد که عبارت از: کمنداندازی که برای حمله از مسافت دومورد استفاده قرار می‌گرفت وجنس آن از چرم و یا رسن بود. شمشیرزنی، پرتاب زوبین، تیراندازی، اسب سواری، شکار، چوگان و شنا از ورزشهای دیگر مورد علاقة ایرانیان بود.
استرابون جغرافیادان و مورخ یونانی ضمن اشاره به دلبستگی فراوان مردم ایران باستان به انواع ورزش، دربارة‌ علاقة‌ ایرانیان به ورزش شنا می‌نویسد: « ایرانیان به کودکان خود شنا می‌آموختند و اغلب جوانانی که به سن 15 سالگی می‌‌‌رسیدند این فنّ را آموخته بودند. یکی از آموزشهای مخصوص شنا در میان جوانان ایرانی آن بود که از جوی و نهر و رود بگذرند و جامه و سلاح خود را خشک نگه دارند و یا بارهای گرانی را از رودخانه عبور دهند. از طرفی چون عموما” مردم در پیرامون شهرها و رودخانه‌ها و نهرها استحمام می‌کردند، شنا کردند را نیز می‌آموختند و این عمل در ایران مرسوم شد و باقی ماند. »
مسابقات ارابه‌‌رانی در یونان باستان چگونه انجام می‌گرفت؟

 

مردم یونان به تماشای مسابقات ارّابه‌رانی علاقة‌ فراوان داشتند. این مسابقات با بازیهایدیگر تفاوت داشت و معمولا” صاحبان ارابه و اسبها کسانی را استخدام می‌کردند که در ارابه‌رانی مهارت داشتند. در سال 416 قبل از میلاد، یک نظامی ثروتمند یونانی به نام آلسیبیاد 9 ارابه به میدان آورد و برندة‌ اولین، دومین و چهارمین جایزه شد. البته سالها قبل از آغاز مسابقات المپیک، جنگجویان یونانی به مسابقات ارابه‌رانی علاقة‌ فراوان داشتند. هومر، شاعر یونانی، در آثار خود از اجرای مساقات سخن می‌گوید که بخشی از مراسم به خاک سپردن جنگجوی معروف یونان پاتروکلوس بود. در این مسابقات هر ارّابه‌ای فقط با دو اسب کشیده می‌شد. پس از علامت دادن، ارابه‌رانان همگی اسبهایشان را شلاق می‌زدند و دهانه را می‌کشیدند و آنها را وادار به حرکت می‌کردند. آنها در میان گرد و غبار برای آنکه اسبهایشان با سرعت بیشتری حرکت کنند، فریاد می‌کشیدند. مسابقات ارابه‌رانی از مسابقاتی بود که پس از ضعف و سقوط یونان، به روم برده شد.
مسابقات المپیک از چه زمانی آغاز شد؟
ورزش در یونان باستان سرانجام به بازیهای المپیک منجر شد، ولی هنوز هم هیچ کس بدرستی نمی‌داند که این بازیها را چه کسی آغاز کرد یا چطور شد که این بازیها معمول شد. در یونان باستان مردم به یک خدا عقیده نداشتند. آنها خدایان ساختگی بسیاری را می‌پرستیدند و در واقع از نظر عقیدتی مشرک بودند. یونانیها دربارة هر کدام از خدایان خود افسانه‌هایی ساخته بودند. یکی از خدایان آنها زئوس نام داشت. زئوس را پدر خدایان می‌دانستند و می‌گفتند که او خدای خدایان و خدای تمام انسانهاست. به عقیدة آنها زئوس روزی جشنی گرفت و برای سرگری مردم این بازیها را به راه انداخت.
یونانیها افسانة دیگری هم داشتند. می‌گفتند که روزی شاه سرزمین الیس به زئوس بی‌احترامی کرد. یکی از پسران زئوس، در دشت المپیاد با او کشتی گرفت و او را شکست داد. آن وقت در آنجا زمینی را نشان کرد و دستور داد تا در آنجا بازیهای المپیک به افتخار زئوس برپا شود. البته اینها افسانه‌هایی هستند که انسانهای مشرک ساخته‌اند. شروع بازیهای المپیک داستان دیگری هم دارد که به واقعیت نزدیکتر است.
دشت المپیا در نزدیکی سه شهر یونان به نامهای پیزا، الیس و اسپارتا قرار دارد. در روزگارهای قدیم هر کدام از این شهرها برای خودش حکومت جداگانه‌ای داشت. این سه شهر همیشه با هم در حال جنگ بودند. وقتی که سران این شهرها می‌خواستند آشتی کنند، در دشت المپیا جمع می‌شدند و با هم مشورت می‌کردند. بازیهای المپیک هم برای سرگرمی سران این شهرها و همراهان آنها برگزار می‌گردید. سران این شهرها با هم قرار گذاشتند که در مدتی که این بازیها ادامه دارد هیچ کس ابزار جنگی به دشت المپیا نبرد و در اندیشة‌ جنگ نباشد.
وقتی که کم کم بازیها مشهور شد، مردم بیشتری برای تماشا می‌رفتند. برگزارکنندگان آن مراسم یک زمین دایره شکل برای بازیها درست می‌کردند. تماشاچیان دور این زمین می‌ایستادند و بازیها را تماشا می‌کردند. در آغاز، بازیهای المپیک پنج رشته داشت: دو، پرش طول، پرتاب وزنه، پرتاب نیزه و کشتی. برای هر مسابقه هم یک مدال در نظر گرفته بودند. مسابقة‌ پرش طول از مهمترین بازیها بود.
نزدیک به 2700 سال پیش نام بازیها و ورزشکاران برنده روی کاغذ نوشته شد. ما این تاریخ را سرآغاز بازیهای المپیک می‌دانیم. اولین کسی که نامش جزو برندگان نوشته شد، یک دونده بود. مدتی بعد مسابقه مشتزنی به بازیها اضافه گردید. در آن زمان داورهای بازی کاری به وزن مشتزنها نداشتند. وقت را هم حساب نمی‌کردند. هر مسابقه مدتها طول می‌کشید. وقتی که یکی از دومشتزن بکلی خسته می‌شد یا از حال می‌رفت و به زمین می‌افتاد مسابقه تمام می‌شد.
مسابقة مشتزنی به زبان یونانی پانکراتیوم نامیده می‌شد و برای اولین بار در المپیاد سی و هشتم به بازیها اضافه شد.
بعد از مرگ اسکندر، یونان ضعیف شد و استقلال خود را از دست داد. در عوض امپراتوری روم نیرومند شد و وسعت یافت و بتدریج ادارة‌ بازیهای المپیک به دست امپراتوران روم افتاد.
مسابقات المپیک چگونه دوباره آغاز شد؟
نزدیک به 120 سا ل پیش، باستان شناسها خرابه های المپیا را از زیر خاک بیرون آوردند. آنها سعی کردند که دوباره آنها را بسازند. بعدها یک مرد فرانسوی به نام پیردو کوبرتن به این فکر افتاد که با نوشتن مقالاتی مردم کشورها را به برقراری مجدد مسابقات المپیک تشویق کند، ولی شروع به نوشتن مقالات پرشوری کرد. مقاله‌های او توجه افراد بسیاری را به این موضوع جلب کرد. کوبرتن از مردم می‌خواست که بازیهای المپیک را دوباره احیا کنند و دربارة‌ ارزش این بازیها نوشت: « وقتی ما می‌توانیم دنیای بهتری داشته باشیم که جوانان بهتری تربیت کنیم. با این بازیها می‌توانیم جوانان بهتری پرورش بدهیم. شرکت در این بازیها بهتر از برنده شدن است. در زندگی مهم آن است که خوب مبارزه کنیم. برنده شدن مهم نیست. »
سرانجام نوشته‌های کوبرتن به نتیجه رسید. نمایندگان چندین کشور دور هم جمع شدند. آنها برای آغاز بازیها نقشه‌هایی کشیدند. قرار شد که ورزشکاران سراسر جهان در این بازیها شرکت کنند.
علامت بازیهای المپیک چیست و چه مفهومی دارد؟

 

علامت بازیهای المپیک پنج دایرة‌ رنگی است. این دایره‌ها یکدیگر را قطع می‌کنند. هر دایره نشانة‌ یک قارّه است. در زیر این دایره‌ها نوشته‌اند: تندتر، بالاتر، تواناتر. پنج رنگ دایره عبارت‌اند از: سیاه، آبی، زرد، سبز و قرمز. علت انتخاب این رنگها آن است که به پرچم هر کشور که نگاه کنید یکی از رنگها را در آن می‌بینید. پرچم المپیک سفید است و در وسط آن این پنج دایره را کشیده‌اند.
در دشت المپیا معبدی هست که همیشه آتشی در آن روشن است. پیـش از آغاز بازیها، یک دونـده مشعـلی را با آن روشن می‌کند. آن وقـت به طرف جای بازیهای المپیک می‌دود. چندین دونده این مشعل را دست به دست می‌برند. تا مشعل به محل بازیها برسد. مشعل بازیهای المپیک را با این مشعل روشن می‌کنند و پس از روشن شدن آنها بازیها آغاز می‌شود. در پایان بازیها مشعل را خاموش می‌کنند.
در آخر بازیها، مدالهای برنده را تقسیم می‌کنند: مدال طلا برای نفر اوّل، مدال نقره برای نفر دوم و مدال برنز برای نفر سوم.
اولین دورة‌ جدید مسابقات المپیک در کجا انجام شد؟
کوبرتن ابتدا در نظر داشت که اولین دورة‌ بازیها را در سال 1900 و در پاریس برگزار کند، امّا با اصرار نمایندة‌ یونان در جلسه‌ای که برای گزینش مکان بازیها تشکیل شده بود، جلسه موافقت که اولین دورة‌ بازیها در آتن برگزار شود. اولین دورة‌ بازیهای المپیک جدید به طور رسمی در 5 آوریل 1896 در حضور 80 هزار تن تماشاگر در آتن آغاز شد. تعداد کشورهای شرکت کننده کمتر از 15 و رشته هایی که به مسابقه گذاشته شد عبارت بود از: دو و میدانی، دوچرخه‌سواری، شمشیربازی، ژیمناسیک، تنیس، تیراندازی، شنا، وزنه‌برداری، و کشتی. قایقرانی و پاروزنی نیز جزء برنامه بود که به دلیل نامساعد بودن هوا برگزار نشد و نیز مسابقه و نمایشهایی با اسب در برنامة‌ بازیها وجود داشت.
اولین رشته‌ای که در المپیک اوّل به اجرا درآمد و مدال گرفت، پرش سه گام بود که یک امریکایی با نتیجة‌ 71/13 متر در آن اوّل شد و اولین مدال نقرة‌ المپیک را تصاحب کرد.
دو تیم دو و میدانی امریکا به طور کلی در بازیهای آتن کلیة‌ مدالهای دو و میدانی را، بجز مدالهای دوی ماراتون و 800 متر و 1500 متر، به دست آورد. در دوی ماراتـون پـیروزی اسـپریدون لوئیـس، دوندة‌ یـونانی، هیجان عجـیب و بی‌مانندی در مردم یونان به وجود آورد. اسپریدون لوئیس دهقانزاده‌ای بود که خود نیز چوپانی و دهقانی می‌کرد. وی در زمان گذراندن خدمت سربازی، استعداد و قدرت خوبی در دوهای استقامت از خود نشان داده بود.
مسابقة دوی ماراتون اولین المپیک در حدود ساعت دو بعدازظهر در هوایی سرد و ابری با صدای شلیک تپانچه آغاز شد. بعد از 30 دقیقه، دوندة‌ فرانسوی با حدود دو کیلومتر فاصله از نفر دوم پیشتازی می‌کرد و در زمانی که مسافت به نیمه رسید، دوندگان فرانسه، استرالیا و امریکا به ترتیب اول، دوم و سوم بودند و البته دوندة‌ فرانسه به اسم لرماسیاکس به فاصله بسیار در صدر بود، و لوئیس – امید یونانی‌ها – حتی در بین چهار نفر اول هم نبود. دوندة‌ پیشتاز فرانسوی در کیلومتر 32 استقامتش تمام شد و در حالی که تقریبا” بی حال بود، از مسابقه بیرون رفت. در این هنگام لوئیس یونانی کم‌‌کم خود را به گروه صدر رساند و دوشادوش دوندة‌ استرالیا پیش رفت. در کیلومتر 36، دوندة‌ استرالیا نیز ناگهان از شدت ضعف بر زمین سقوط کرد و در نتیجه لوئیس یک تنه پیش می‌رفت.
وقتی که لوئیس به عنوان نفر اول وارد ورزشگاه شد تا دور پایان را آغاز کند، هیجان و شادی یونانی‌ها چنان بود که در هیچ المپیکی نظیر آن دیده نشد. ولیعهد یونان از جایگاه خود برخاست. خود را به محل در ورودی ورزشگاه رساند و پا به پای قهرمان کشورش دور پایانی را دوید.
پس از پایان بازیهای المپیک، پادشاه یونان، لوئیس را به حضور خواست و از او خواست که بگوید در مقابل پیروزی بزرگی که به دست آورده، چه جایزه‌ای می‌خواهد. لوئیس تنها خواستار یک اسب و چند « دلو» مخصوص حـمل آب شد تا بتـوانـد بـه وسـیلة‌ آن از دهـکـده‌اش آب بـه آتـن آورده و بفروشد.
در آن زمان مردم آتن با کمبود آب روبه رو بودند و آب خنک و گوارا از دهکده‌های اطراف خریدار داشت.
گفته می‌شود یکی از دلایل استقامت و قدرت دوندگی لوئیس این بوده است که علاوه بر زراعت و گله‌داری، همه روزه دوبار با قاطر آب را از دهکده‌اش به آتن می‌آورد و می‌فروخت و همیشه این مسافت طولانی را در کنار قاطر می‌دوید. لوئیس بعد از شرکت و پیروزی در دوی ماراتون المپیک اوّل، هرگز در هیچ مسابقة‌ دیگری شرکت نکرد.
در المپیک اوّل تعداد شرکت کننده‌ها اندک و دوسوم آنها یونانی بودند، ولی انجام ورزشها در آتن سرآغازی برای بازیهای المپیک بود.
در روم باستان ورزش بوکس چگونه انجام می‌گرفت؟

 

ما امروزه ورزش بوکس را ورزشی طاقتفرسا و دشوار می‌دانیم، امّا در روم باستان مسابقه‌هایی به نام مسابقات مشت‌زنی انجام می‌گرفت که براستی وحشیانه و ضد انسانی بودند. بوکسورها دستکشهای مخصوص در دست می‌کردند که کائستی نامیده می‌شد. این دستکشهای چرمی از ساچمه‌های آهنی یا سربی پر گشته بود. ضربه‌هایی که به وسیلة‌ این دستکشها بر بدن ورزشکار وارد می‌آمد، بسیار دردناک بودند. دستکشهایی که امروزه بوکسورها به دست می‌کنند بیشتر برای کاستن تأثیر ضربه‌هاست، امّا دستکشهای بوکسورهای روم باستان برای شدیدتر شدن ضربه‌ها درست شده بود. بوکسورهای رومی هیچ پوششی نداشتند و به همین علت بدنهای آنها بشدت مجروح و خون‌آلود می‌شد. هوراس، شاعر رومی می‌گوید که اگر تماشاگران بازی را خسته کننده و یکنواخت می‌دیدند با فریادهای خود ورزشکاران را به زدن ضربه‌های شدیدتر تشویق می‌کردند.
یکی از بوکسورهای بیرحم روم باستان داموکسن از شهر سیراکیوز بود. او در هنگام مسابقه بر رقیب خود ضربه‌های مرگبار فرود می‌آورد. بی‌رحمی و قساوت او در هنگام مسابقه با باکسور دیگری به نام کرویگاز موجب شد که برای همیشه از مسابقات محروم بماند.
ماجرایی که منجر به کنار گذاشتن او از مسابقه شد آن بود که یک بار مسابقة‌ او با کرویگاز آنقدر طول کشید که داوران از آنان خواستند از مشتزنی دست بکشند. آن وقت قرار شد که هر کس به نوبت یک مشت بزند. اولین ضربه را کرویگاز وارد آورد که کرویگاز وارد آورد که گر چه شدید بود، امّا موجب صدمة چندانی نشد. ضربة بعدی را داموکسن بی‌رحم و وحشی آنچنان بر شکم رقیب زد که باعث مرگ فوری کرویگاز شد و این نمونه‌ای از آن وحشیگریهای روم باستان بود.
ورزش بوکس در روم باستان با رواج گرفتن دستکشهایی که آن را کائستوس می‌نامیدند، شکل وحشیانه‌تری به خود گرفت. کائستوس ترکیبی از تسمه و سنگ بود که مشت را به صورت سلاحی مرگبار در آورده بود. پس از مدتی استفاده از این دستکشها اجباری شد و از آن پس اغلب مسابقه‌های بوکس به مرگ یکی از بازیکنان منجر می‌شد. معمولا” برندگان این مسابقات وحشیانه، سخت مجروح می‌شدند.
در روم باستان ساکنان شهرها به شارمندان، بردگان و خارجیان تقسیم می‌شدند. شارمندان از حقوق و مزایای مدنی خاصی برخوردار بودند که از جمله حق ازدواج قانونی و دارا بودن ملک در جامعة رومی نیز بود. شارمندان خود را « مردم آزاد »‌ می‌دانستند. مردم آزاد شهر رم و دیگر شهرهای امپراتوری وسیع روم به تماشای مسابقه علاقه بسیار داشتند، امّا تنها مسابقات نبود که آنان را به شور و هیجان وا می‌داشت. نمایش مبارزة بی‌رحمانه و خونین گلادیاتورها با هم و یا با حیوانات وحشی که در کلوزیوم و دیگر میدانها انجام می‌شد، دهها هزار تماشاگر رومی را به خود جلب می‌کرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    17صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ورزش از چه زمان در میان مردم رواج یافت

مجموعه 6 طرح لایه باز میلاد امام زمان (عج) و عید نیمه شعبان 2

اختصاصی از اس فایل مجموعه 6 طرح لایه باز میلاد امام زمان (عج) و عید نیمه شعبان 2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مجموعه 6 طرح لایه باز میلاد امام زمان (عج) و عید نیمه شعبان 2


مجموعه 6 طرح لایه باز میلاد امام زمان (عج) و عید نیمه شعبان 2

دانلود مجموعه 6 عدد طرح لایه باز psd تولد امام زمان نیمه شعبان

باقیمتی مناسب جهت رفاه حال شما کاربران وهمکاران گرامی

سایز : 90*200


دانلود با لینک مستقیم


مجموعه 6 طرح لایه باز میلاد امام زمان (عج) و عید نیمه شعبان 2