گفته می شود، هر روزه بر تعداد خانواده هایی که زن و شوهر هر دو شاغل هستند، افزوده می شود. زنان تلاش می کنند، از طریق اشتغال از یک سو، به استقلال مالی برسند و از سویی دیگر برای خود موقعیت اجتماعی متفاوتی دست و پا کنند. در چنین شرایطی، خواه ناخواه بافت خانواده دستخوش تغییراتی می شود. هر چند ممکن است اشتغال زن، موجب تغییر قابل توجهی در اقتصاد خانوار شود و با افزایش درآمد خانواده، امکان برآوردن نیازهای خانواده و اعضای آن بیش تر شود و به عبارتی، خانواده از فرصت های اقتصادی بیش تری برخوردار شود، ولی فرصت های اجتماعی آن محدودتر و کم تر می شود. نگهداری فرزندان، انجام امور خانه، لزوم گذران اوقات فراغت با یکدیگر و کاهش زمان های مشترک از جمله مشکلاتی است که خود بار مالی مضاعفی را بر خانواده تحمیل می کند. از این رو، چنین خانواده هایی درصدد حل مشکل به انحای مختلف برمی آیند. یکی از راه ها که از سوی خانواده های شرقی در جامعهء آمریکا دامن زده شد و اکنون مورد استقبال بخشی از آمریکاییان قرار گرفته است، رجوع به خانوادهء پدری و زیستن در کنار آن ها با هدف کاستن از مخارج زندگی و تربیت بهتر فرزندان است. یکی دیگر از روش های کاهش مشکلات چنین خانواده هایی، حضور بیش تر مرد در خانه است که الیزابت کلهر در نوشتهء خود با بیان برخی از مشکلات خانواده های زوجین شاغل، به آن پرداخته است. نوشتهء وی را که بخشی دیگر از تجربهء خانواده های آمریکایی است، با کمی دخل و تصرف می خوانیم.
نقش های زن و مرد در خانواده هایی که زن و شوهر هر دو شاغل هستند، در حال تغییر است. هر چند از یک سو کار زن ها باعث افزایش درآمد خانوار می شود، ولی از سوی دیگر مردان در
شامل 16 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله زوج های هردوشاغل