لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:46
فهرست مطالب
زیباییشناسی
ابداع و اختراع آثار هنری
طبقهبندی هنرها
گشتالت (پیکرة محصول)
تأثیرات فیزیکی و شیمیایی محیط بر محصول
تأثیرات تولید بر محیط
نتیجه گیری
وندالیسم در جامعة تهران
روان
روانشناسی:
روانشناسی محیط
فیزیولوژی بینایی:
خلاصة فیزیولوژی دریافت رنگ:
شناخت زیبایی که در زبانهای اروپایی آن را “استتیک” میگویند معرفتی است که از زیبا، زیبایی، هنر و هنرها گفتگو مینماید، یکی از فلاسفة آلمانی موسوم به “بائومگارتن” که از پیروان “لایب” نیز بوده برای اولین بار در تألیف خود موسوم به “استتیکا” واژة مزبور را در معنی بالا بکار برده است. در اینکه زیبا و زیبایی را چگونه و از چه لحاظ باید مورد مطالعه قرار داد، آراء مختلف وجود دارد.
روش شناخت زیبایی
روش عبارتست از مجموع وسایلی که برای رسیدن به منظور و هدفی بکار برده میشود، هر روش علمی هم عبارت از راهها و اسلوبهایی است که با مراعات آنها حقیقتی را بدست آورده و به مجهولی پی میبرد.
زیبا و زیبایی را میتوان از لحاظ متافیزیک، روانشناختی، جامعهشناسی، تاریخی، علمی و تجربی مورد مطالعه قرار داد.
ـ شناخت زیبایی از لحاظ متافیزیک قدیمیترین و مشکلترین نظریاتی را شامل میشود که در این باب موجود است. متافیزیک یا فلسفة ما بعدالطبیعه عبارت از پی بردن به وجود مطلق و وجود فینفسه است. هدف این رشته دانش این است که از ظواهر اشیاء و نمودها که بوسیلة حواس یا وجدان شناخته میشوند تجاوز کره و حقیقت آنها را دریابد.
پس متافیزیک، پدیدهها را که نسبت به یکدیگر و نسبت به فکر شخص فرق و اختلاف پیدا میکند کنار میگذارد و جستجوی مطلق و تغییرناپذیر و بلاشرط را منظور خود قرار میدهد.
یکی از مهمترین و زیباترین عقاید متافیزیک دربارة زیبا و زیبایی نظریة فیلسوف نابغة یونان افلاطون است. به عقیدة او عالم محسوس، عالمی که به وسیلة حواس شناخته میشود، یک عالم ظاهری و مجازی است. زیرا موجوداتی که آنرا تشکیل میدهند دائماً در تلون و تغییر هستند. در صورتیکه حقیقت یکی است و تغییرناپذیر. اشیائی که ما میبینیم بعضی بزرگ و برخی دیگر کوچکند. بزرگها، کوچک و کوچکها، بزرگ میشوند. اینها همه ظواهرند ولی بزرگ و کوچک حقایقند.
ویکتور کوزون میگوید: اگر زیبایی مطلقی وجود نداشته باشد باید به زیباییهای نسبی و متغیر مثلاً زیبایی باستانی توجه کرد که هر یک از این زیباییها نیز اقسام مختلف خواهند داشت.
“غلط بودن نتیجه” غلط بودن اصلی را میرساند این عقیده که به نظر کوزون نادرست است، نظر و عقیدة اکثر دانشمندان امروز است. از اینرو نمیتوان سنخ واحدی برای زیبایی قبول کرد. پس استنتاج نظریهای دربارة هنر و زیبایی از فلسفة مابعدالطبیعه که مورد قبول همه باشد میسر نیست.
ـ جامعهشناسی و تاریخ، هر دو امور اجتماعی را مورد تحقیق و مطالعه قرار میدهند. منتها اولی، صفات کلی و عمومی و مشترک و دومی، پدیدههای فردی و خصوصی آنها را در نظر میگیرد.
عدهای از متفکرین معتقدند که شناخت زیبایی را باید بویژه از لحاظ متافیزیک و جامعهشناسی و تاریخ مورد تحقیق و بحث قرار داد، زیرا اثر هنری همیشه محصول محیط اجتماعی بوده و توالی اشکال مختلف هنرها و حتی سنخهای زیبایی را باید در تاریخ جستجو و توجیه کرد.
هر اثر هنری و زیبا جزء مجموع آثار هنرمند و مؤلف بوده و خود هنرمند نیز به یک گروه و مکتب هنری، یک کشور و یک زمان مربوط و متعلق است. با درنظر گرفتن نکات گفته شده قاعدة زیر بدست میآید:
برای فهم و شناخت آثار هنری و هنرمندان باید شرایط و اوضاع کلی و عمومی و ممیزات فکری و اخلاقی دورة آنها را بطور دقیق شناخت.
اکنون پرسشی پیش میآید؛ شرایط و عوامل بوجود آورندة آثار هنری و نوابغ کدامها هستند؟ “تن” در مقدمة تاریخ ادبیات انگلیس عوامل بوجودآورندة آثار هنری را عبارت از نژاد، محیط و زمان دانسته است.
تحقیق در مورد بررسی روابط بوجودآورندة گشتالت -پیکره زیباییشناسی