لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه46
فهرست مطالب
سر آغاز:
تساوى ارزش زن و مرد در خطابات قرآنى:
تساوی از نظر خلقت:
در آیات 21 تا 24 همین باب درباره خلقت حوّا آمده است:
خروج آدم از بهشت دلیل بر پستى زن نمىشود.
الف) زن و مرد از یک پدر و مادر بوجود آمده است.
حضرت مریم اصوه فضیلت:
تساوی در کسب کمالات و فضایل:
تساوی در کیفر و پاداش:
ج) حیواة طیّبه را پاداش مىدهد.
زن و مسایل حقوقی در خطابات قرآنی:
زن و حقوق مدنی یا خانواده:
1ـ حقوق زن بر عهده شوهر:
2- حقوق زن بر عهده فرزندان
زن و حقوق اقتصادی
1. جامعه آخایى
2. اسپارت
فصل دوم - زن در روم
فصل سوم - زن در هند
فصل چهارم - زن در ایران باستان
ارزش و مقام زن
طلاق
ازدواج
«و القواعد من النساء اللاتى لایرجون نکاحا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجات بزینة و ان یستغفعن خیرلهن و اللّه سمیع علیم؛» زنهاى بازنشسته که میل به نکاح ندارند باکى نیست که کنار بگذارند لباسهاى خود را یعنى جلباب و خمار خود را بیندازند ، البته در حالى که قصد آنها اظهار زینت و جلوهگرى نباشد و اگر در حال پیرى جانب عفت را نگاه بدارند براى آنها بهتر است ، زیرا خداوند شنوا و دانا است.(46)
وجه استدلال: «الف و لام در القواعد به معناى التى است و متضمن معناى شرط است . لذا در خبر او «فا» واقع شده است . پس محصل معنا آن باشد که وضع بالاپوش براى زنان که از قواعد هستند و امید به ازدواج ندارند جایز است و مفهوم شرط که بالاتفاق حجت است این باشد که جایز نیست براى زنهایى که از قواعد نمىباشند و امید به ازدواج دارند ، هنگام بیرون رفتن سر اندرزهاى خود را فرو نهند.»(47)
«اگر حجاب بر زنان واجب نبود پیرهزنان را رخصت به بى حجابى غلط بود و تخصیص دادن زنان پیر را به جواز عدم حجاب دلیلى است که زنان دیگر واجب است با حجاب باشند ، و الا وجهى ندارد که زنان پیر را تخصیص دهد و استثناء کند.»(48)
«این تکلیف رفعش از پیرزنان ، برهان است بر ثبوت تکلیف براى زنهاى جوان ، زیرا اگر همه زنها بىحجاب بودند اختصاص وضع ثیاب به قواعد از زنان بى محل بود.»(49)
«و قرن فى بیوتکن و لاتبرّجن تبرّح الجاهلیة الاولى» زنها به خانه هایشان بمانند و مثل زنهاى عصر جاهلیت زیورنمایى نکنند.(50)
واژه «قرن»: یا از ریشه «قرار» است یعنى در خانههاى خود بمانند و یا از ریشه «وقار» یعنى در رفتار و کردار خود باوقار باشند.(51)
واژه «تبرّج»: علامه طباطبائى رحمهالله مىفرماید : تبرّج به معناى ظاهر شدن در برابر مردم است ، همانطورى که برج قلعه براى همه هویدا است.(52)
در مجمع البیان آمده است : تبرّج : ابراز کردنِ زر و زیور و موارد زینت و زیبایى است و آن گرفته شده از بُرج است.(53)
4. عن ابى عبداللّه علیهالسلام قال مر ابو جعفر بامرأة مُتنقِّبه و هى مُحرِمه فقال أحرِمى و أسفرى و أرخى ثوبِک من فوق رأسِکِ فانک ان تنقّب لم یتغیر لونِک فعال له رجل الى این تُرخیه؟ قال تغطى عینیهما.
امام صادق علیهالسلام فرمود: امام باقر علیهالسلام از زن محرمهِ نقاب دار گذشت ، به او فرمود : احرام بینداز و رویت را باز کن و لباست را از روى سرت بیاویز ، زیرا اگر نقاب بگیرى رنگت تغییر نخواهد کرد. مردى عرض کرد تا کجا لباس را بیاویزد؟ امام فرمود : چشمانش را بپوشاند.(54)
عن سماعة قال سألته عن المرأة تصلّى متنقبّه قال اذا کشفت عن موضع السجود فلا بأس به و ان أسفرت فهو افضل.
سماعه مىگوید : از امام علیهالسلام پرسیدم از زنى که با نقاب نماز مىخواند ، فرمود : اگر جاى سجده را باز کند باک نیست واگر تمام صورت را در نماز باز بگذارد بهتر است.(55)
عن ابى عبداللّه علیهالسلام لاینبغى للمرأة ان تنکشف بین یدى الیهودیه و النصرانیه فانهنَّ یصفن ذلک لازواجهن؛ امام صادق علیهالسلام فرمود : براى زنهاى مسلمان سزاوار نمىباشد که نزد زنهاى یهودى ونصرانى کشف حجاب کند ، چون آنها براى شوهرهاى خودشان توصیف مىکنند.(56)
اصبغ ابن نباته عن امیرالمؤمنین علیهالسلام قال سمعته یقول: یظهر فى آخر الزمان و اقتراب الساعة و هو شر الازمنه نسوة کاشفات عادیات متبرّجات فى الدین و اخلات فى الفِتن مایلات الى الشهوات مسرِعات الى اللذات مستحلات للمحرمات فى جهنم خالدات؛
تحقیق در مورد شخصیت و حقوق زن در اسلام