اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد شخصیت وحقوق زن در اسلام

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد شخصیت وحقوق زن در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شخصیت وحقوق زن در اسلام


تحقیق در مورد شخصیت وحقوق زن در اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه22

 

فهرست مطالب

 

شخصیت وحقوق زن در اسلام

اه زن در اسلام

ارزش و مقام زن

ارث

طلاق

ازدواج

مسئول تأمین معاش است و زن

حقوق فرهنگى


حقوق اقتصادى

شخصیت وحقوق زن در اسلام

جایگاه زن در اسلام

از نگاه اسلام، زن و مرد هر دو انسانند؛ هر دو مخلوق خدایند و هر دو برابر، امّا این برابرى در کمالات و دستیابى به مقامات معنوى و انسانى، بندگى و تعبّد الهى و کرامت وجودى انسان بر سایرین است نه در احکام و وظایف. از سوى دیگر، هر دو به یک اندازه در بنیان خانواده، اجتماع و بقاى نسل آدمى سهیمند؛ خداوند مى‏فرماید: «اى مردم، شما را از مرد و زنى آفریدیم و آن‏گاه شعبه‏هاى بسیار و قبیله‏هاى مختلف گردانیدیم.» قرآن به صراحت اعلان مى‏کند که زن و مرد، هر دو، از یک جوهر انسانى و یک نفس واحد، خلقت یافته‏اند و زن مایه آرامش و آسودگى مرد است: «او خدایى است که همه شما را از یک فرد آفرید؛ و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در کنار او بیاساید

در پیشگاه خداوند، زن و مرد هر دو یک مقام دارند و هیچ یک به خودى خود بر دیگرى برترى ندارد؛ چون هر دو از یک جوهرند و جنسیّت مایه برترى آنان بر دیگرى نیست؛ هیچ مردى را بر زنى و هیچ زنى را بر مردى برترى نیست مگر به سبب ایمان و تقوایشان؛ این همان مطلبى است که خداوند در آیه 13 سوره حجرات به آن تصریح نموده است.

در احکام و وظایف، تفاوت‏هایى براى زن و مرد لحاظ شده است که این تفاوت‏ها بر اساس نوع آفرینش و جایگاه زن در نظام خلقت و طبیعت است و این برنامه و تقسیم وظایف و مسئولیت‏هاى زن و مرد به خوبى واضح و روشن است. خدمت به زن و ارزش بخشیدن به اوست، نه تبعیض و بى‏عدالتى. اسلام مى‏خواهد زن به مقام والاى انسانیّت دست یابد؛ در سرنوشت خویش دخیل باشد و آن‏چنان که شایسته یک انسان است زندگى کند؛ از همین رو، مسیر کمالش را تعیین و راه را نشانش داده است تا وى به اختیار و اراده خویش، مسیر سعادت برگزیند و به کمال انسانى خویش نایل گردد.


ارزش و مقام زن

اسلام پشت پا به تصوّر خام و باطل تمامى کسانى زد که زن را موجودى پست و فرومایه و دختردار شدن را ننگ خویش مى‏دانستند و مى‏پنداشتند که زن موجودى زاید در نظام خلقت است. اسلام به زن ارزش بخشید و به مقابله با اندیشه‏هاى بى‏اساسى پرداخت که زن را بى‏ارزش مى‏دانست. زن را به پارسایى فرا خواند و او را نشان خوشبختى و سعادت دو جهان و بهترین گنجینه یک مرد معرّفى نمود و به آنانى که دختران را ناپسند مى‏داشتند، فرمود: «دختران را مکروه مدارید که آن‏ها مایه اُنسند»و طولى نکشید که دختر دار بودن را از ننگ، به گنج مبدّل نمود و فرمود: «هر مسلمانى که دو دختر وى به بلوغ رسند و تا در خانه او هستند با آن‏ها نیکى کند بهشتى مى‏شود.

اسلام به زن، حقّ اختیار و تعیین سرنوشت داد؛ تا خود، راه خویش را برگزیند. در صدر اسلام، دخترى بود به نام «خنساء» که خواستگاران متعدّدى داشت. یکى از خواستگاران وى جوان دلیر و شجاعى بود به نام «ابولبابه»؛ که مطلوب «خنساء» قرار گرفته بود. «حذام بن خالد»، پدر خنساء، بر خلاف میل دختر خود و بدون رضایت او، وى را به عقد شخص دیگرى آورد. «خنساء»، ناخشنود از عمل پدر، نزد پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آمد و ماجراى خویش بازگو کرد. پیامبر پس از شنیدن ماجرا، فرمود: «خنساء، آیا به کار پدرت راضى هستى؟» پاسخ داد: «هرگز.» آن حضرت فرمود: «پس عقدت صحیح نیست؛ با هر که میل دارى ازدواج کن.» سپس «حذام» را احضار نمود و فرمود: «باید طبق میل دخترت رفتار کنى واو را به عقد آن کسى که مى‏خواهد، درآورى.» او نیز چنین کرد

اسلام، ازدواج با محارم را ممنوع ساخت و به زن ارزش حقوقى بخشید تا به همگان اعلام کند که زن کالا نیست، تا مورد مبادله و تبادل قرار گیرد یا به ارث برسد. از همین رو فرمود:«این اهل ایمان، براى شما حلال نیست که زنان را به اکراه و جبر به میراث گیرید.» نیز فرمود: «با زنانى که پدران شما با آن‏ها ازدواج کرده‏اند، هرگز ازدواج نکنید؛ مگر آن‏چه در گذشته (پیش از نزول این حکم) انجام شده است؛ زیرا این کار، عملى زشت و تنفرآور و راه نادرستى است. حرام شده است بر شما، مادرانتان، ودختران، و خواهران، عمّه‏ها و خاله‏ها و دختران برادر، دختران خواهر شما، و مادرانى که شما را شیر داده‏اند و خواهران رضاعى شما و مادران همسرانتان و دختران همسرتان که در دامان شما پرورش یافته‏اند از همسرانى که با آن‏ها آمیزش جنسى داشته‏اید و همچنین همسران پسرانتان که از نسل شما هستند ـ نه پسر خوانده‏ها ـ و (نیز حرام است بر شما) جمع میان دو خواهر کنید؛ مگر آن‏چه در گذشته واقع شده؛ چرا که خداوند، آمرزنده و مهربان است.» تعدّد شوهر را نیز منع نمود و فرمود:«و نکاح زنِ محصنة ـ شوهردار ـ نیز براى شما حرام شد


ازدواج

پیمان زناشویى، پیمان مقدّسى است و رضایت زن، رکن اساسى ازدواج از نظر اسلام است؛ او آزاد است که به اختیار خود، همسر (همسفر زندگى)اش را برگزیند.

مرد، وظیفه دارد در آغاز پیمان زناشویى و زندگى مشترک، «مهریّه‏اى» را به عنوان پیش کش و هدیه براى همسر خویش در نظر بگیرد و تقدیمش کند و البتّه که این پیش کش منحصر و مختص به زن است و هیچ کس دیگرى در آن سهمى ندارد، از همین رو قرآن مى‏فرماید: «مهر زنان را در کمال رضایت و طیب خاطر به آن‏ها بپردازید.» و نیز رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرماید: «هر که زنى گیرد و در خاطر داشته باشد که مهر او را نپردازد هنگام مرگ، چون زناکاران بمیرد

خداوند در آیه 4 سوره نساء از مهریه با نام «صدقه» یاد کرده است که مى‏توان این‏چنین بیان کرد: صدقه از ماده صدق است و از آن رو بر مهریه اطلاق مى‏شود که نشانه راستین بودن علاقه مرد است و از محبّت قلبى و حقیقى وى نشان دارد.
علاوه بر مهریّه، در تمام مدّت زمانى که زن و مرد با یکدیگر زندگى مشترکى دارند، پرداخت نفقه نیز بر عهده مرد و امرى واجب است که در صورت تخلّف مرد از پرداخت آن، زن مى‏تواند اقامه دعوى کند.


ارث

اسلام، بر خلاف اکثریت قریب به اتفّاق تمدّن‏هاى قدیم که زن را از ارث محروم کرده بودند، وى را سهیم در ارث مى‏داند و مى‏فرماید: «براى اولادان ذکور سهمى از میراث پدر و مادر و خویشان است و براى فرزنان اناث نیز سهمى از میراث؛ چه مال اندک باشد یا که بسیار، نصیب هر کس از آن ـ در کتاب حقّ ـ معیّن شده است.


طلاق

اسلام، طلاق را عملى حلال، امّا منفور مى‏داند و مى‏فرماید: «زن بگیرید و طلاق مدهید؛ زیرا خداوند مردانى را که مکرّر زن گیرند و زنانى را که مکرر شوهر کنند دوست ندارد. اسلام، طلاق را اجازه داده است ولى شرایط خاصّى را براى آن در نظر گرفته است تا عملاً این عمل منفور ولى حلال را به تعویق اندازد؛ شاید پشیمانى براى زن و مرد حاصل شود و از این عمل منصرف گردند. یکى از این شرایط، لزوم حضور دو شاهد عادل است؛ در صورتى که در ازدواج، وجود شاهد شرط نیست، چون آن‏جا نمى‏خواهد موجب تأخیر خیر گردد.

در اسلام، حقّ طلاق با مرد است؛ لیکن در مواردى که مرد کوتاهى کند و به وظایف خویش نسبت به همسرش عمل نکند و حاضر به طلاق نیز نباشد، بنابر احادیث و آیات صریح قرآن، حاکم شرع باید به مرد تکلیف طلاق کند و اگر سرپیچى نمود، طلاق را جارى کند. نقش زن در اجتماع

زن در اجتماع، وظیفه‏اى دارد که از مرد ساخته نیست؛ نقشش بى‏همتاست و بدون شکّ، بقاى زندگى و نسل بشر محتاج وجود وى است. به بیان دیگر، او نیمى از پیکر جامعه است ونمى‏توان از او و نقش سازنده‏اش چشم پوشید؛گر چه کج اندیشان روزگار و دایگان دلسوزتر از مادر به بهانه حمایت از حقوق زن، او را از حقّ واقعى‏اش محروم مى‏کنند. مى‏پرسند: وظیفه زن چیست؟ نقش بى‏همتاى او کدام است؟ آنان که نمى‏دانند یا خود را به ندانستن زده‏اند، بدانند که وظیفه زن، تربیت است؛ او مربّى است و اوّلین کلاس جامعه، دامان اوست. در دامان اوست که کودک مهر و محبّت را مى‏آموزد؛ صفا و صمیمیّت را مى‏آموزد و به خود مى‏بالد و شکوفا مى‏شود.از دامان اوست که انسان‏هاى بزرگ پیدا مى‏شوند؛ از دامان اوست که سازندگان جامعه پا به اجتماع مى‏گذارند و از دامان اوست که سعادت برمى‏خیزد. او مادر است و وظیفه مادرى و انسان پرورى بر دوش دارد، و چه وظیفه‏اى بالاتر از آن؟ چه نقشى والاتر و ارجمندتر از آن؟ کدام مرد مى‏تواند چنان بارى را بر دوش گیرد؟! مسئولیتى که نظام طبیعت و خلقت بر دوش زن نهاده است.

ناگفته نماند که اسلام با حضور زن، کار و تلاش و فعّالیّت‏هاى وى در صحنه اجتماع و بستر جامعه مخالف نیست؛ آن را منع نکرده است، بلکه وظیفه اصلى او را مادرى مى‏داند و تربیت و پرورش انسان‏هاى بزرگ و وارسته. در کنار آن نیز به زن اجازه مى‏دهد تا با حفظ حریم و عفّت و پاک‏دامنى و در پوششى محفوظ از تیر زهر آلود نگاه‏هاى هوس آلوده آلوده دلان، در اجتماع حضور یابد و سرنوشت خویش را برگزیند.

اسلام به منظور پایدارى و استحکام خانواده و جامعه، وظایف اقتصادى و تأمین معاش خانواده را بر عهده مرد و وظیفه همسردارى و مادى را بر عهده زن گذاشته است. زن تا زمانى که از سوى شوهر تأمین مى‏شود براى کار در خارج از خانه باید از وى کسب اجازه کند؛ امّا در صورتى که تأمین نشود، نیازى به اجازه او ندارد. شاید برخى بپرسند: چرا مرد مسئول تأمین معاش است و زن نه؟

در پاسخ باید گفت: این تقسیم کار، بر اساس نقش طبیعى آنان است. نظام خلقت، رنج‏ها و دشوارى‏هاى باردارى و فرزند دارى را بر شانه‏هاى زن گذاشته است و او ناچار است به طور طبیعى، حدود نُه ماه طفل را حمل کند و پس از آن علاوه بر همه دردها و رنج‏هاى طاقت فرساى باردارى، شب و روز به مراقبت و نگاهدارى از نوزاد خویش بپردازد و از شیره جان خویش در کام وى ریزد تا او رشد نماید و در عین حال، تربیتش را نیز عهده دار باشد. با این همه مشقّتى که تحمل مى‏کند و رنج‏هایى که مى‏بیند دیگر تاب وتوانى نمى‏یابد که تأمین معاش خانواده را نیز بر عهده گیرد. لذا اوّلین وظیفه زن، مادرى است.


حقوق اقتصادى

اسلام به زن استقلال اقتصادى بخشیده است تا وى، مانند مردان از حقّ، مالکیّت و تصرّف در اموال خویشتن، بدون نظارت و قیمومیّت کسى، بهره ببرد و با اختیار خویش ثروت‏اش را در راهى که نیاز مى‏داند صرف کند.


حقوق فرهنگى

اسلام براى فرهنگ و مسائل فرهنگى اهمیّت ویژه‏اى قائل است؛ از این رو، مسلمانان رابه کسب علم ترغیب مى‏کند و دراین امر، زن و مرد را یکسان مى‏شمرد؛ زنان و دخترانى را که ازدواج نکرده‏اند در کسب علم و معرفت آزادى کامل مى‏بخشد و زنان شوهر دار را نیز از آزادى واجب و مشروع بهره‏مند مى‏سازد. در فقه اسلامى، اگر زنى براى آموختن احکام واجب و تکالیف اسلامى و دینى خویش از منزل خارج بشود، معصیتى مرتکب نگشته است. اگر شوهر به احکام و مسایل دینى آگاه است واجب است که خودش، به همسر خویش بیاموزد؛ وگرنه حقّ ممانعت از خروج زن، براى فراگیرى احکام، را ندارد.


حقوق سیاسى

یکى از حقوق سیاسى هر فردى، حقّ رأى اوست که براى تأمین و تأثیر سرنوشت جامعه و اجتماعش است. اگر با نگاهى دقیق و موشکافانه به تاریخ گذشته بنگریم، خواهیم دید که "رأى" امروز، در حقیقت، شکل پیشرفته "بیعتِ" روزگاران قدیم است. در قدیم بیعت مى‏نمودند وامروز رأى مى‏دهند. در صدر اسلام، پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله شخصا با زنان بیعت مى‏نمود و هیچ یک از بستگان و نزدیکان زنى نمى‏توانست که به جاى او با وى بیعت کند. این ارزشى است که اسلام به زنان بخشیده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شخصیت وحقوق زن در اسلام

روانشناسی رشد شخصیت ***

اختصاصی از اس فایل روانشناسی رشد شخصیت *** دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

روانشناسی رشد شخصیت ***


روانشناسی رشد شخصیت ***

مقاله روانشناسی رشد شخصیت ، مطلب آموزشی و مقاله مناسبی برای رشته روانشناسی بوده که در 20 صفحه تهیه و آماده شده است .

 
این مقاله بی نظیر مشتمل بر مضامین زیر است :
 
مقدمه 
مبانی اختلاف شخصیت ها 
اختلافات بدنی  
تأثیر وراثت و محیط  
اختلافات روانی
حیث جنبه روانی، استعدادهای ذاتی 
 آدمی می تواند به تجرید و تعمیم بپردازد و مفاهیم مجگرد و کلی دریابد  
جنبه ادراک ، جنبه ابداع و جنبه انتقاد
جنبه انفعالی و عاطفی
عوامل هیچکدام منفرداً در کار نیستند
منش – شخصیت اختصاصی 
منش، روش عادی و ثابت واکنش مخصوص هر فرد آدمی است
روان کاوی برای واژه منش 
نظر لوسن منش آدمی 
منش شناسی 
روان شناسان اروپائی از تأثیر محیط در تشکیل شخصیت غافل نیستند
معانی دیگر واژه اروپائی منش 
چگونگی علم آدمی به شخصیت خود 
ارکان دوگانه شخصیت 
مثال ساده از عملی که وحدت است 
استعداد شعور ظاهر ( ضمیر خودآگاه )
هویت دوام و بقای وحدت درطول زمان هویت 
رکن هویت 
گذشت زمان و عوامل گوناگون محیط 
التفات آدمی به شخصیت خود 
مراحل علم به شخصیت 
مرحله بدنی 
مرحله اجتماعی 
منابع‌  

دانلود با لینک مستقیم


روانشناسی رشد شخصیت ***

بررسی انواع شخصیت ها

اختصاصی از اس فایل بررسی انواع شخصیت ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی انواع شخصیت ها


بررسی انواع شخصیت ها

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

شخصیت الگوی نسبتاً پایدار و ثابت افکار، هیجان‌ها و رفتار یک فرد است. شخصیت شامل ویژگی‌های نسبتاً با ثبات و پایدار است که صفت نامیده می‌شوند (مانند "زودرنج"، "مضطرب" و "پر حرف").

عدهء کمی از مردم را می بینیم که از وضع خود کاملا راضی اند، بیشتر افراد معتقدند که از ویژگیهای مرموزیکه برای موفقیت اجتماعی لازم اند، برخوردار نیستند. در بین این ویژه گیهای مطلوب صفتی است که آن را معمولا ((شخصیت)) می نامند.

در نظر روانشناسان، معنای کلمهء شخصیت فراتر از صفت جذابیت است که ما را وادار میکند در مورد دارندهء آن بگوییم که (( فردی با شخصیت است.))

شخصیت یک فرد از تمام صفات او تشکیل یافته است.

واژه شخصیت، معادل کلمه Personality است که از ریشه لاتین Persona گرفته شده و به معنی نقاب یا ماسکی است که در یونان و روم قدیم، بازیگران تئاتر بر چهره می‌گذاشتند.[1]

  در حال حاضر، تعریف واحدی از شخصیت که مورد توافق همگان باشد وجود ندارد. بعضی از روان‌شناسان شخصیت، جنبه‌های بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی کنش انسان را مطالعه می‌کنند. گروهی، به افراد و رفتار قابل مشاهده آن‌ها توجه می‌کنند‌. برخی، شخصیت را با توجه به ویژگی‌هایی چون؛ فرآیندهای ناهشیار تعریف می‌کنند که به طور مستقیم قابل مشاهده نیست و پاره‌ای از روان‌شناسان، شخصیت را تنها از طریق ارتباط‌های متقابل افراد با یکدیگر تعریف کرده‌اند. بنابراین، دامنه تعاریف موجود، از فرایندهای درونی ارگانیسم تا رفتارهای مشهود ناشی از تعامل افراد، در نوسان است.

  در تعریف علمی شخصیت آمده است: شخصیت بیان‌گر آن دسته از ویژگی‌های افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری است. در این تعریف چند نکته مطرح است:

الف- مفاهیم شخصیت باید طوری بیان شوند که روان‌شناسان در نحوه مشاهده و اندازه‌گیری آن رفتارها به توافق برسند.

ب- شخصیت، هم بیان‌گر اصول و قواعد مربوط به کنش یک فرد و هم نشان‌گر اصول و قواعدی است که در کنش همه افراد مشترک است.

ج- شخصیت، شامل شناخت(فرایندهای تفکر)، عواطف(هیجانات) و رفتارهای مشهود است.[2]

 

  هر انسان و رویدادی در نوع خود منحصر به فرد است. با وجود این، بین بسیاری از انسان‌ها و رویدادهای زندگی‌شان، آن قدر شباهت وجود دارد که بتوان نکات مشترکی را در نظر گرفت. روان‌شناسان شخصیت، برای کلیت فرد و تفاوت‌های فردی اهمیت خاصی قایل هستند. اگر چه روان‌شناسان وجود شباهت‌هایی بین افراد را قبول دارند، لکن توجه آن‌ها بیشتر به تفاوت‌های افراد از یکدیگر معطوف است.[3]

  نظری اجمالی به تعاریف شخصیت، نشان می‌دهد که تمام معانی شخصیت را نمی‌توان در یک نظریه خاص یافت. برای مثال؛ کارل راجرز( Carl Rogers)، شخصیت را یک خویشتن سازمان یافته دایمی می‌دانست که محور تمام تجربه‌های وجودی بود. یا گوردن آلپورت(Gordon Allport) شخصیت را مجموعه عوامل درونی که تمام فعالیت‌های فردی را جهت می‌دهد تلقی کرده است. جی.بی.واتسن(J.B.Watson) شخصیت را مجموعه سازمان یافته‌ای از عادات می‌پنداشت و زیگموند فروید، عقیده داشت که شخصیت از نهاد(ID)، خود(Ego) و فراخود(Super ego) ساخته شده است.[4]

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار

می‌گیرد.

تعداد صفحات : 25


دانلود با لینک مستقیم


بررسی انواع شخصیت ها

پایانامه رابطه بین شخصیت و عزت نفس

اختصاصی از اس فایل پایانامه رابطه بین شخصیت و عزت نفس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه رابطه بین شخصیت و عزت نفس


پایانامه رابطه بین شخصیت و عزت نفس

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:123

فهرست و توضیحات:

فصل اول کلیات

2

مقدمه

3

بیان مسئله

4

اهمیت و ضرورت تحقیق

5

اهداف تحقیق

6

فرضیه‌های تحقیق

5

تعریف اصطلاحات

7

فصل دوم، پیشینه و ادبیات نظری تحقیق

8

مقدمه

9

حرمت خود

10

مفهوم حرمت خود

11

حرمت خود چیست؟

13

اهمیت حرمت خود

13

ابعاد حرمت خود

14

سطوح حرمت خود

15

شکل‌گیری مفهوم خود و حرمت خود به مثابه صفات شخصیتی

18

از حرمت خود بالا یا پایین چه استنباطی می‌شود؟

21

دیدگاه متقدمان روان‌شناسی در بارهٔ حرمت خود

22

روی‌آوردهای نظری دربارهٔ حرمت خود

25

رابطه خودآرمانی، خودپنداشت و حرمت خود

28

روش‌های تغیرپذیری حرمت خود و پاره‌ای پژوهش‌ها در مورد آن

29

پسخوراند

30

آموزش ابراز وجود

31

درمان شناختی- رفتاری

32

حرمت خود و اختلالات روانی

33

آسیب‌پذیری حرمت خود و افسردگی

35

مبانی نظری شخصیت

37

مقدمه

37

نظریه‌های شخصیت

38

تعاریف شخصیت

79

طبقه‌بندی ویژگی‌های شخصیت

84

موافقین و مخالفین

85

مدل پنج عاملی در فرهنگ‌های مختلف

86

سنجش مدل 5عاملی

88

تأثیرات وراثت و محیط

89

اندازه‌گیری شخصیت

90

پیشینه و سوابق تحقیقات در مورد حرمت خود

99

فصل سوم، روش اجرا

102

جامعه تحقیق

103

روش و شیوهٔ نمونه­‌گیری

103

ابزار پژوهش

103

روایی و اعتبار

104

مقیاس حرمت خود روزنبرگ و ویژگی‌های آماری آن

105

شیوهٔ نمره گزاری

107

فصل چهارم، تجزیه و تحلیل آماری

108

یافته‌ها

109

فصل پنجم، نتیجه‌گیری و پیشنهادات

115

بحث و تفسیر

116

محدودیتهای تحقیق

118

پیشنهادات

118

منابع

123

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه رابطه بین شخصیت و عزت نفس

پایانامه شخصیت

اختصاصی از اس فایل پایانامه شخصیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه شخصیت


پایانامه شخصیت

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:79

فهرست و توضیحات:

فهرست مطالب

چکیده ................................. الف

فصل اول.................................. 1

مقدمه ................................... 2

بیان مساله .............................. 6

اهمیت و ضرورت تحقیق...................... 8

اهداف تحقیق............................. 11

تعریف اصطلاحات .......................... 12

فصل دوم،پیشینه ، تحقیق.................. 14

مقدمه .................................. 15

دیدگاههایی درباره شخصیت................. 16

شخصیت از نظر فروم....................... 16

شخصیت از نظر یونگر...................... 17

شخصیت از نظر ماری....................... 17

نگرش فرانکل به شخصیت.................... 18

نگرش مزلو به شخصیت...................... 18

چشم اندازی به رشد شخصیت ................ 18

دیدگاههایی در باره رشد شخصیت ........... 19

رشد شخصیت از نظر یونگر.................. 19

رشد شخصیت از نظر ماری................... 20

عوامل موثر بر رشد شخصیت................. 20

نظریه های نسخ شناسی شخصیت............... 21

نظریه های تحلیلی عاملی شخصیت............ 23

نظریه کاتل.............................. 23

نظریه انسان گرایی در شخصیت.............. 25

نظریه های شناختی شخصیت.................. 26

ماهیت شخصیت ............................ 27

سنجش شخصیت.............................. 28

مسائل اساسی در سنجش شخصیت............... 28

اعتبار.................................. 29

مهار ................................... 29

میل به مهار............................. 30

توهم مهار............................... 31

پیامدهای اعتقاد داشتن به مهار........... 32

تفاوتهای فردی در درک جایگاه مهار ....... 33

واکنش در برابر از دست دادن مهار......... 35

جایگاه مهار............................. 35

جایگاه مهار درونی – بیرونی ............. 37

طبقه بندی سه بعدی از نظر واینر.......... 40

جایگاه مهار درونی و بیرونی از نظر واینر. 42

نظریه یادگیری اجتماعی................... 43

توان رفتاری ............................ 43

انتظار.................................. 44

ارزش تقویت.............................. 44

موقعیت روان شناختی ..................... 45

آزادی حرکت.............................. 45

روشهای راتر برای سنجش مفاهیم خود........ 46

انگیزش رفتار از نظر راتر................ 48

انتظارات مربوط به جایگاه هندسی مهار..... 49

نظریه اسناد............................. 53

اسنادهای بعد از موفقیت و شکست........... 53

تغییر دادن اسنادها برای بهبود عملکرد.... 55

دیدهای بازده تحصیلی بر اسناد............ 56

زمینه های کاربردی آزمونها............... 58

زمینه تحصیلی ........................... 59

پیشنهادات .............................. 61

نتیجه گیری.............................. 62

خلاصه ................................... 63

منابع .................................. 65

 

چکیده:

       تعاریف مختلفی از شخصیت ارائه شده است که هر یک بر وجهی از شخصیت تأکید کرده‌اند. هیلگارد (Hilgard) شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوه‌های تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین می‌کند» تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت «مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد می‌شوند» تعریف می‌کنند.
شخصیت (Personality) از ریشه لاتین (Persona) که به معنی «نقاب و ماسک» است گرفته شده است و اشاره به ماسک و نقابی دارد که بازیگران یونان و روم قدیم بر چهره می‌گذاشتند و این تعبیر تلویحا به این موضوع اشاره دارد که «شخصیت هر فرد ماسکی است که او بر چهره خود می‌زند تا وجه تمایز (تفاوت) او از دیگران باشد.

شخصیت به همه خصلتها و ویژگیهایی اطلاق می‌شود که معرف رفتار یک شخص است، از جمله می‌توان این خصلتها را شامل اندیشه ، احساسات ، ادراک شخص از خود ، وجهه نظرها ، طرز فکر و بسیاری عادات دانست. اصطلاح ویژگی شخصیتی به جنبه خاصی از کل شخصیت آدمی اطلاق می‌شود.

     شخصیت یک «مفهوم انتزاعی» است، یعنی آن چیزی مثل انرژی در فیزیک است که قابل مشاهده نیست، بلکه آن از طریق ترکیب رفتار (Behavior) ، افکار (Thoughts) ، انگیزش (Motivation) ، هیجان (Emotion) و استنباط می‌شود. شخصیت باعث تفاوت (Difference) کل افراد (انسانها) از همدیگر می‌شود. اما این تفاوتها فقط در بعضی «ویژگیها و خصوصیات» است. به عبارت دیگر افراد در خیلی از ویژگیهای شخصیتی به همدیگر شباهت دارند بنابراین شخصیت را می‌توان از این جهت که «چگونه مردم با هم متفاوت هستند؟» و از جهت این که «در چه چیزی به همدیگر شباهت دارند؟» مورد مطالعه قرار داد.

از طرف دیگر «شخصیت» یک موضوع پیچیده است ولی از زمانهای قدیم برای شناخت آن کوششهای فراوانی شده است که برخی از آنها «غیرعملی» ، بعضی دیگر «خرافاتی» و تعداد کمی «علمی و معتبر» هستند. این تنوع در دیدگاهها به تفاوت در«تعریف و نگرش از انسان و ماهیت او» مربوط می‌شود. هر جامعه برای آنکه بتواند در قالب فرهنگ معینی زندگی کرده ، ارتباط متقابل و موفقیت آمیزی داشته باشد، گونه‌های شخصیتی خاصی را که با فرهنگش هماهنگی داشته باشد،


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه شخصیت