حواشی دکتر محمد معین بر اشعار خاقانی شروانی با مقالهای از آن استاد
حواشی دکتر محمد معین بر اشعار خاقانی شروانی با مقالهای از آن استاد
مشخصات این فایل
عنوان: بیان احساس ابیاتی از حسبیه خاقانی شروانی
فرمت فایل : پاورپوینت و word (قابل ویرایش)
تعداد اسلایدها : 29
این پاورپوینت در مورد بیان احساس ابیاتی از حسبیه خاقانی شروانی می باشد.
چنان که در قصیده ای با مطلع
غصه بر هر دلی که کار کند آب چشم آتسین نثار کند
نیز این موضوع را بیان میکند و لب به شکوه می گشاید ، دوستان و خود را در رهایی از زندان بی تاثیر می داند و از اینکه در بند و زندان است می نالد و نسبت به زمان بی اعتماد است و امید وفاداری را از او ندارد و می گوید :
"روزگارم وفا کند هیهات"
کار زمانه را نیرنگ می داند که در این میانه می بازد ، احساس شکست در وجودش رخنه کرده است . اظهار می دارد در این دنیا جز بدی و ظلم چیزی نصیبش نگشته است که او را به شکوه گری کشانده است.......(ادامه دارد)
قصیده ترسائیه خاقانی به مطلع
فلک کژ روتر است از خط ترسا*
را هنگامی که میخوانیم غلیان احساسات را به روشنی در خواهیم یافت که از دشتهای شروان برخاسته، روح او بس آزرده و رنجور است از جهل و جور حکام و به زندان افتادنش که عالم در نظر او تاریک و روزگار کژ رو شده.
چنانکه میگوید:
فلک کژ روتر است از خط ترسا مرا دارد مسلسل راهب آسا
خود را در برابر سختیهای زمانه ناتوان و تنها میبیند و احساس دلتنگی بر او چیره گشته که همه را با خود نامهربان دانسته است و میگوید:
"به من نامشفقند آباء علوی"
از همه کس و همه چیز ناراضی است و همین نارضایتی او را زود رنج و تند خو ساخته که زبان به شکایت میگشاید که:......(ادامه دارد)
سرودن سوگندنامهای در زندان
علاوه بر این قصاید حبسیهی بسیار زیبا که در لطف و انسجام بینظیر است، سوگندنامهای نیز در زندان سروده برای وزیر شروانشاه (رضی الدین ابونصر نظام المک)
به مطلع:
ما ز هاتف همت رسد به گوش خطاب
کزین رواق طنینی که میرود دریاب
(دیوان خاقانی – ص 37)
این سوگندنامه با قصیده مردف به "من" در موقعیت مشابهی سروده شده است و در هر دو از مشکلات مادی سخن گفته:
بماندهام ز نوا چون کمان خاجب راست
نخورده چاشنی خوان حاجب الحجاب......(ادامه دارد)
سرودن قصیدهای با نام قاضی القضات، امام احمشاد، و چند قصیده دیگر
روزهای تاریک زندان، به اندازهای برای خاقانی رنج آور است که در قصیدهای دیگر که برای قاضی القضات، امام احمشاد، سروده راجع به آنها سخن میگوید که انعکاس احساس این قصیده در شعری که خطاب به صاحب الجیش عبد الغفار کرده نیز بازتاب یافته است.که خاقانی در هر دو شعر به شکوه و شکایت پرداخته و احساس درماندگی و همینطور استمداد دارد که با توجه به کل دیوان مخصوصا در رابطه با شعرهای حبسیه مشخص میشود که خاقانی بیش از همه با خود در جنگ است.
مانند بیتی که در این مورد دارد:
خسته دلم شاید اگر بخشدم کلک و بنان تو شفای جنان
و از در به در شدن و تنهایی خود میگوید و دردسرهایی را که از دست حوادث کشیده بر میشمارد و بیان ......(ادامه دارد)
نتیجه:
در شعر و ادب فارسی، شاعران زیادی حبسیه سرودهاند، اما میتوان گفت که حبسیات خاقانی علاوه بر جدال سختی، با ظلم ستیزی و بی عدالتی جریان دارد.
در جولانگاه حبسیه، خاقانی در برابر دشمنان ایستادگی کرده و به مبارزه طلبی میپردازد. در قالب حبسیه ترس از مغز و دل او رخت بر بسته و جزأت و جسارت در دل او جای گرفته است.6/1 اشعار خاقانی در زمینه انتقادی است و مابقی تکراری و مشابه است و مدام در پی نکته بینی و خردهگیری در کار گذشتگان است و در واقع خودستاییها و مفاخرههای او ریشه در تنازع روحی و روانی دارد.
بنابراین در قصیدههایی به مانند قصیده مردف به "من" و سوگندنامه و موقعیتهای روحی مشابه وجود دارد و در آن ابیات از مشکلات مادی شکایت دارد و به اشعار خود تفاخر میکند و نسبت به حاکمان و زورگویان بی اعتناست ......(ادامه دارد)
چکیده
مقدمه:
پیشینه پژوهش:
بیان مسئله پژوهش
همان طور که می دانیم:
چنان که در قصیده ای با مطلع :
مانند قصیده ای با مطلع
قصیده ترسائیه خاقانی به مطلع
سرودن سوگندنامه ای در زندان
غرلی به مطلع
سرودن قصیدهای با نام قاضی القضات، امام احمشاد
فهرست منابع