کاربرد روش¬های فازی و عصبی-فازی در سازه-های کنترل شده با میراگر جرمی تنظیم شونده و میراگر تنظیم پذیر مغناطیسی
به صورت ورد ودر 244صفحه
امروزه حفظ عملکرد سازه و امنیت آن در برابر حوادث طبیعی، از دغدغه¬های بزرگ مهندسین است، این امر با روند بلند مرتبه سازی و ساخت و ساز در مناطق لرزه خیز اهمیت فوقالعادهای پیدا کرده است. لذا در پایان نامه حاضر، کنترل سازه¬ها با استفاده از میراگرهای جرمی تنظیم شونده و میراگرهای تنظیم پذیر مغناطیسی مورد مطالعه قرار گرفته است. از آنجا که شرایط لازم و کافی جهت طراحی بهینه میراگرهای جرمی یک سری معادلات همزمان غیرخطی است، بنابراین با استفاده از روش¬های عددی به طراحی پارامترهای میراگر جرمی در جهت حداقل کردن پاسخ¬های مختلف سازه پرداخته شده است. همچنین به منظور افزایش عملکرد طرح کنترل، طراحی بهینه میراگر جرمی چندگانه نیز مورد ارزیابی قرار گرفته و نشان داده شده است که میراگرهای جرمی چندگانه از عملکرد مطلوبتری نسبت به میراگرهای جرمی معمول برخوردارند. یکی از چالش¬ها در استفاده از میراگر های مغناطیسی ساخت استراتژی کنترلی است که بتواند به طور کامل توانایی¬های این میراگر را آشکار سازد. به منظور دستیابی به استراتژی کنترل مطلوب، امکان استفاده از سیستم¬های فازی بهینه و شبکه¬ عصبی فازی مورد بررسی قرار گرفته و با سایر کنترل کننده¬های کلاسیک نظیر غیرفعال خاموش، غیرفعال روشن، لیاپانوف بهینه، کلیپ بهینه، شبه بنگ بنگ و بنگ بنگ خروج از مرکز مقایسه شده است. نشان داده شده است که این سیستم¬ها با حداقل پیچیدگی می¬توانند پاسخ¬های سازه را به نحو موثری کاهش دهند. یکی از اصلیترین عوامل در افزایش کارایی یک طرح کنترل، محل اعمال نیروهای کنترل کننده به سازه است، بنابراین بهینه سازی محل¬ تعبیه میراگرهای جرمی تنظیم شونده و تنظیم پذیر مغناطیسی، نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در مورد میراگر جرمی، محلی که در آن تغییر مکان مود اصلی سازه بیشینه می¬گردد و در مورد میراگر مغناطیسی، طبقه¬ای که در آن تغییر شکل نسبی مود اصلی سازه به حداکثر مقدار خود می¬رسد، به عنوان محل¬های مطلوب معرفی شده¬اند.
کاربرد روش¬های فازی و عصبی-فازی در سازه-های کنترل شده با میراگر جرمی تنظیم شونده و میراگر تنظیم پذیر مغناطیسی