اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد على (ع) و ما جراى فدک

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد على (ع) و ما جراى فدک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد على (ع) و ما جراى فدک


تحقیق در مورد على (ع) و ما جراى فدک

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه20

 

فهرست مطالب

 

آیا پیامبران از خود ارث نمى‏گذارند؟

نظر قرآن در این باره

الف) ارث بردن یحیى از زکریا

پاسخ دو پرسش

ب) ارث بردن سلیمان از داود

حدیث ابوبکر از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم

ابوبکر براى بازداشتن دخت گرامى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم از ترکه پدر به حدیثى تکیه مى‏کرد که مفاد آن در نظر خلیفه این بود:پیامبران چیزى از خود به ارث نمى‏گذارند وترکه آنان پس از درگذشتشان صدقه است.

پیش از آنکه متن حدیثى را که خلیفه به آن استناد مى‏جست نقل کنیم لازم است این مسئله را از دیدگاه قرآن مورد بررسى قرار دهیم، زیرا قرآن عالیترین محک براى شناسایى حدیث صحیح ازحدیث باطل است.واگر قرآن این موضوع را تصدیق نکرد نمى‏توانیم چنین حدیثى را ـ هرچند ابوبکر ناقل آن باشد ـ حدیث صحیح تلقى کنیم، بلکه باید آن را زاییده پندار ناقلان وجاعلان بدانیم.

از نظر قرآن کریم واحکام ارث


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد على (ع) و ما جراى فدک

تحقیق در مورد عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام


تحقیق در مورد عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه101

 

عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام

فان فى العدل سعة و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق (نهج البلاغهـاز کلام 15)

على علیه السلام مرد حق و عدالت بود و در این امر بقدرى شدت عمل بخرج میداد که فرزند دلبند خود را با سیاه حبشى یکسان میدید،آنحضرت از عمال خود باز جوئى میکرد و ستمگران را مجازات مینمود تا حق مظلومین را مسترد دارد بدینجهت فرمود:بینوایان ضعیف در نظر من عزیز و گردنکشان ستمگر پیش من ضعیفند.حکومت على علیه السلام بر پایه عدالت و تقوى و مساوات و مواسات استوار بود و در مسند قضا جز بحق حکم نمیداد و هیچ امرى و لو هر قدر خطیر و عظیم بود نمیتوانست رأى و اندیشه او را از مسیر حقیقت منحرف سازد.على علیه السلام خود را در برابر خدا نسبت برعایت حقوق بندگان مسئول میدانست و هدف او برقرارى عدالت اجتماعى بمعنى واقعى و حقیقتى آن بود و محال بود کوچکترین تبعیضى را حتى در باره نزدیکترین کسان خود اعمال نماید چنانکه برادرش عقیل هر قدر اصرار نمود نتوانست چیزى اضافه بر سهم مقررى خود از بیت المال مسلمین از آنحضرت دریابد و ماجراى قضیه آن در کلام خود آنجناب آمده است که فرماید:و الله لان ابیت على حسک السعدان مسهدا و اجر فى الاغلال مصفدا احب الى من القى الله و رسوله یوم القیامة ظالما لبعض العباد و غاصبا لشى‏ء من الحطام.. .

بخدا سوگند اگر شب را (تا صبح) بر روى خار سعدان (که به تیزى مشهور است) به بیدارى بگذرانم و مرا (دست و پا بسته) در زنجیرها بر روى آن خارهابکشند در نزد من بسى خوشتر است از اینکه در روز قیامت خدا و رسولش را ملاقات نمایم در حالیکه به بعضى از بندگان (خدا) ستم کرده و از مال دنیا چیزى غصب کرده باشم و چگونه بخاطر نفسى که با تندى و شتاب بسوى پوسیدگى برگشته و مدت طولانى در زیر خاک خواهد ماند بکسى ستم نمایم؟

و الله لقد رأیت عقیلا و قد املق حتى استماحنى من برکم صاعا...

بخدا سوگند (برادرم) عقیل را در شدت فقر و پریشانى دیدم که مقدار یکمن گندم (از بیت المال) شما را از من تقاضا میکرد و اطفالش را با مویهاى ژولیده و کثیف دیدم که صورتشان خاک آلود و تیره و گوئى با نیل سیاه شده بود و (عقیل ضمن نشان دادن آنها بمن) خواهش خود را تأکید میکرد و تقاضایش را تکرار مینمود و من هم بسخنانش گوش میدادم و (او نیز) گمان میکرد دینم را بدو فروخته و از او پیروى نموده و روش خود را رها کرده‏ام!

فاحمیت له حدیدة ثم ادنیتها من جسمه لیعتبر بها!...

پس قطعه آهنى را (در آتش) سرخ کرده و نزدیک تنش بردم که عبرت گیرد!از درد آن مانند بیمار شیون و فریاد زد و نزدیک بود که از حرارت آن بسوزد (چون او را چنین دیدم) گفتم اى عقیل

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام

تحقیق در مورد امام على بن موسى الرضا

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد امام على بن موسى الرضا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد امام على بن موسى الرضا


تحقیق در مورد امام على بن موسى الرضا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه721

 

فهرست مطالب

امام رضا(علیه السلام) در مدینه، پس از امامت

موضعگیرى امام رضا(علیه السلام) در برابر هارون

 

گفتگوى امام رضا(علیه السلام) با جاثلیق

سخنانى از امام رضا(علیه السلام)

گوشه هایى از صفات و ویژگى هاى على بن موسى(ع)

ولادت

امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) بنا به نقل کلینى و شیخ مفید در یازدهم ذیقعده سال 148 هـ ق در مدینه منوره تولد یافت. پدرش موسى بن جعفر(علیه السلام) و مادرش نجمه خاتون بود. گویند نجمه را آغاز تکتم مى نامیدند و پس از ولادت امام رضا او را طاهره لقب دادند. شیخ مفید و کلینى از هشام بن احمد نقل کرده اند که گفت:

حضرت موسى بن جعفر به من فرمود: آیا خبر دارى که کسى از برده فروشان مغرب آمده باشد؟ گفتم نه. حضرت فرمود: چرا آمده است، بیا نزد او رویم. به اتفاق حضرت به محل برده فروشان رفتیم: مردى را دیدم که بردگانى چند همراه داشت. به او گفتیم بردگانت را به ما نشان بده. او هفت کنیز آورد که حضرت هیچ یک را نخواست و فرمود کنیز دیگرى بیاور. برده فروش گفت جز یک کنیز بیمار کنیز دیگرى ندارم. حضرت فرمود: چه اشکال دارد که آن را نیز به ما نشان دهى. برده فروش امتناع کرد و حضرت برگشت. روز بعد مرا فرستاده و فرمود همان کنیز بیمار را به هر قیمتى که گفت خریدارى کن. من پیش او رفتم و مرد گفت کنیز را به کمتر از فلان مبلغ نمى فروشم. گفتم به همان قیمت او را خریدارم. مرد گفت از آن تو باشد و سپس پرسید آن مردى که دیروز همراه تو بود که بود؟ گفتم مردى از بنى هاشم گفت از کدام خانواده بنى هاشم. گفتم بیش از این اطلاع ندارم. مرد گفت من این کنیز را از دورترین نقاط آفریقا خریده ام. زنى از اهل کتاب به من گفت این دختر پیش تو چه مى کند؟ گفتم او را به کنیزى براى خود خریده ام. گفت سزاوار نیست که این کنیز نزد تو باشد، بلکه او باید نزد بهترین مرد روى زمین باشد و پس از مدت کوتاهى پسرى آورد که در مشرق و مغرب مانندش نباشد. هشام گوید: من او را پیش  امام بردم، پس از چندى حضرت رضا(علیه السلام) از او متولد گردید.

کنیه امام هشتم، ابوالحسن مى باشد و آن حضرت را ابوالحسن الثانى مى گویند. مشهورترین لقب او رضا و القاب و عناوین دیگرى نیز مانند صابر، فاضل، وفى، رضى و... براى آن حضرت نقل شده است. بزنطى گوید امام جواد مى فرمود حق تعالى پدرم را به «رضا» مسمى گردانید براى اینکه او پسندیده خدا بود در آسمان و پسندیده رسول و ائمه اطهار بود در زمین و همه از او خوشنود بودند و او را براى امامت پسندیدند.

بزنطى در ادامه مى گوید: عرض کردم مگر همه پدران شما پسندیده خدا و رسول و امامان نبوده اند. فرمود بلى. گفتم: پس چرا فقط او را در میان آنها به این نام ملقب گردانیدند؟ فرمود: براى اینکه از او دوست و دشمن هر دو راضى بودند و اتفاق دوست و دشمن بر خشنودى، مخصوص آن حضرت بود، بدین جهت او را بدین اسم مخصوص گردانیدند.

حضرت دوران کودکى و جوانى را در مدینه طیبه که مهبط وحى بود در خدمت پدر بزرگوارش سپرى کرد و مستقیماً تحت تعلیم و تربیت امام هفتم قرار گرفت و علوم و معارف و اخلاق و تربیتى را که حضرت کاظم از پدرانش به ارث برده بود، به او آموخت. حدود 35 سال در سایه پدر زیست و از خرمن فیضش خوشه ها چید. در این مدت، استعداد خدادادى خود را براى پذیرش مقام امامت که منصب الهى است به ظهور رسانید و پدرش نیز در دوران حیات خود مکرر بدین مطلب اشاره کرد و از بین تمام فرزندان خویش او را به فرمان الهى براى جانشینى خود معرفى کرد. دانشمند لبنانى، احمد مغنیه، در خصوص این دوران از زندگانى امام رضا چنین مى نویسد:

امام هشتم 35 سال در حیات پدر بزرگوارش زندگانى کرد که قسمت اعظم آن در دوره هارون الرشید بود و پدرش در حبس هارون بود. گاهى در زندان بغداد و گاهى در زندان بصره عمر مبارکش مى گذشت. امام رضا این ظلم ها را مى دید و سر بر زانو غم نهاده و نمى توانست به کسى اظهار دارد. روزگار رضا بسیار شبیه به روزگار پدران او بود که یک سر آن به على بن ابیطالب و طرف دیگرش متصل به ائمه اطهار(علیهم السلام)بود.

 امامت ثامن الحجج(ع)

امام به کسى گفته مى شود که ریاست و رهبرى جامعه اسلامى را از جهات سه گانه: حکومت، بیان معارف و احکام دینى و رهبرى و ارشاد حیات معنوى مردم را به عهده مى گیرد. و در عقیده شیعه، چنین کسى باید از جانب خدا تعیین و به مردم ابلاغ شود.

امام رضا(علیه السلام) خود در حدیثى طولانى که کلینى آن را در کافى نقل کرده صفات و ویژگى هایى رابراى امام بیان مى کند و اشاره مى کند که منصب امامت مانند مقام نبوت منشأ الهى دارد و امام نیز باید از جانب خداوند تعیین و به وسیله پیامبر یا امام قبلى به مردم معرفى شود. چنانکه امام اول، امیر المؤمنین على(ع) مطابق آیه تبلیغ در غدیر خم به وسیله پیامبر اکرم به مردم معرفى و ابلاغ شد و امامان بعدى نیز علاوه بر اینکه نبى گرامى برابر احادیث موجود در کتب فریقین با مشخصات کامل تا امام دوازدهم نام برده است، هر امامى نیز امام بعد از خود را با نص صریح و قطعى معرفى مى کرده است.

امام کاظم نیز در موارد متعددى به امامت حضرت رضا پس از خود تصریح فرموده بود، از جمله داوود رقى گوید: به موسى بن جعفر عرض کردم پدرم فداى تو باد، من به سن کهولت رسیده ام و مى ترسم پیش آمدى برایم روى دهد و دیگر شما را نبینم، لذا مى خواهم مرا از امام بعد از خود خبر دهید. حضرت فرمود: پسرم على امام بعد از من است.

نصر بن قابوس مى گوید: به حضرت ابى ابراهیم، موسى بن جعفر(ع) عرض کردم که من از پدرت (امام صادق) پرسیدم که امام پس از شما کیست، شما را معرفى کرد و هنگامى که آن حضرت رحلت فرمود، مردم پراکنده شدند ولى من و یارانم به شما معتقد شدیم، شما نیز امام پس از خود را به من معرفى فرمائید. امام کاظم(ع) فرمود: فلانى. (امام رضا را نام برد)

در عین حال با همه این نصوصى که به امامت حضرت رضا(ع) تصریح دارد، پاره اى از شیعیان و حتى نواب امام کاظم بعد از شهادت حضرت، از پذیرش امامت امام رضا(ع) استنکاف کردند و به اصطلاح در امام کاظم(ع) توقف کردند و به «واقفیه» مشهور شدند. اینان مى گفتند: امام موسى بن جعفر بدرود زندگى نگفته، بلکه مانند عیسى بن مریم به آسمان رفته است و مهدى موعود او است و به زودى باز مى گردد و بعد از وى هیچ امامى وجود نخواهد داشت. به همین جهت امامت امام رضا و جانشینى آن حضرت را نپذیرفتند و متأسفانه اکثر اینان که چنین مى گفتند از بزرگان شیعه بودند. نویسنده معروف، هاشم معروف الحسینى در این باره مى نویسد:

بیشتر منابع تأکید دارند که آنهایى که در حضرت موسى بن جعفر(علیه السلام) توقف کردند و به امامت امام رضا قائل نشدند (هفت امامى ها) در شمار بزرگان و سرشناسان صحابه امام کاظم بودند که وفات آن حضرت را منکر شدند و مدعى شدند که او (امام هفتم) قائم آل محمد است و غیبتش از میان قوم خود مانند غیبت موسى بن عمران است.

یکى دیگر از نویسندگان درباره علت توقف آنان چنین مى نویسد: امام موسى بن جعفر نمایندگانى داشت که سهم امام و مالیات اسلامى شیعیان را به نیابت از آن حضرت مى گرفتند ودر فرصت مناسب به دست امام مى رساندند و یا با اجازه او در موارد مجاز مصرف مى کردند. آنگاه که امام کاظم(علیه السلام) در زندان هارون الرشید به شهادت رسید، نزد نمایندگانش اموال فراوانى گرد آمده بود تا جایى که نزد زیاد بن مروان قندى هفتاد هزار و نزد على بن حمزه سى هزار دینار جمع شده بود و همین اموال موجبات لغزش و انحراف این نمایندگان را بوجود آورد و سر انجام به خاطر تصاحب اموال، بر امامت موسى بن جعفر توقف و امامت حضرت رضا را انکار کردند و این دوستان فرصت طلب جریان انحرافى واقفیه را پى ریزى کردند.

یونس بن عبدالرحمن که از شخصیت هاى بزرگ شیعى بود و در صحنه هاى علمى و مبارزاتى در مکتب اهل بیت عصمت، گامهاى بلنى را برداشته بود مى گوید:

چون این حرکت انحرافى را مشاهده کردم و براى من حقیقت امر مبنى بر انحراف واقفیه و اثبات امامت على بن موسى الرضا(علیه السلام) آشکار گردید، به افشاگرى علیه این باند دنیا پرست زبان گشودم و مردم را از افتادن به دام انحراف واقفیه بر حذر داشتم و به صراط مستقیم امامت که در شخصیت با عظمت حضرت رضا(ع) تجلى یافته بود دعوت کردم. دو تن از رهبران جریان واقفیه، زیاد قندى و على بن ابى حمزه، چون از موضع گیرى من اطلاع پیدا کردند طى پیامى به من اظهار داشتند که اگر انگیزه ات  از مخالفت با ما ثروت است، ما تو را بى نیاز مى کنیم و ده هزار دینار براى من ضمانت کردند، به شرط آنکه از مخالفت با آنها دست بردارم و مردم را به امامت حضرت رضا دعوت نکنم. من به آن دو گفت: ما خود از امام صادق و امام باقر روایت کرده ایم که فرمود:

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد امام على بن موسى الرضا

پیام عاشورا (حاوى بیش از 160 پیام از حسین بن على (علیه السلام )) *** محمد صادق نجمى با فرمت html

اختصاصی از اس فایل پیام عاشورا (حاوى بیش از 160 پیام از حسین بن على (علیه السلام )) *** محمد صادق نجمى با فرمت html دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
پیام عاشورا (حاوى بیش از 160 پیام از حسین بن على (علیه السلام ))  *** محمد صادق نجمى با فرمت html

بسم الله الرحمن الرحیم 

مقدمه دفتر


(عاشورا) واژه اى است خاطره انگیز که پیوسته ، فداکارى ، شجاعت ، جوانمردى ، ایستادگى در برابر بیدادگرى ، پیروى از رهبر اسلامى و حمایت از دین را به همراه دارد.
(عاشورا) نشانگر حرکت آغاز شده از سوى آدم (علیه السلام ) است که وارث او پرچمداریش را به عهده گرفته و در راه آن ، جان باخته است .
(عاشورا) آیینه تمام نماى فریاد (هیهات منا الذلة ) امام حسین (علیه السلام )است که هیچ سنگى توان شکستن آن را ندارد.
(عاشورا) خورشید فروزانى است که ابرهاى تیره و تار ستم ، هرگز توان پنهان ساختن آن را ندارند.
کلام آخر اینکه : (عاشورا)، پیام آور انقلاب سرخ علوى است که تا ستم و ستم پیشه در جهان وجود دارد، هرگز از جوش و خروش باز نمى ایستد.
کتابى که اکنون در دست شما خواننده گرامى است ، بیان چندین پیام از پیام هاى عاشورا است که توسط مؤ لف محترم آن به رشته تحریر درآمده ، بدان امید که مشعل فروزان شام سیاه انسانها قرار گیرد.
این دفتر، پس از بررسى ، ویرایش و اصلاح ، آن را به زیور چاپ آراسته و در اختیار حق جویان قرار مى دهد و جز خشنودى خداوند بزرگ ، هدفى را پى نمى گیرد. در خاتمه تذکر چند نکته ضرورى است :
1 - از آنجا که این کتاب ، سخنان امام حسین (علیه السلام ) را به منابع فراوان مستند ساخته و پیداست که همه آنها یکسان نبوده و با یکدیگر اختلاف دارند لذا واحد تحقیق و بررسى سعى نموده مدارک خطبه هاى متن را با یک منبع تطبیق داده و همان را نخستین مدرک قرار دهد و منابع دیگر را به دنبال آن ذکر نماید.
2 - کوشش شده منبعى انتخاب شود که متن کتاب با آن همخوانى داشته باشد.
3 - از خوانندگان محترم تقاضا داریم هرگونه انتقاد یا پیشنهادى دارند، به آدرس : قم - صندوق پستى 749 - دفتر انتشارات اسلامى - بخش فارسى ، ارسال دارند.
دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم .

↩مقدمه مؤلف


انگیزه تنظیم کتاب با کیفیت موجود این است که : از شهادت حسین بن على (علیه السلام ) تا به امروز که نزدیک به چهارده قرن مى گذرد، کتابها و تاءلیفات بى شمارى درباره شخصیت و بیان عظمت قیام و ابعاد مظلومیت آن حضرت ، تاءلیف گردیده ، مقالات بى حد، نگارش یافته و سخنرانیها بى شمارى ایراد شده ، است و این وضع ، با روندى بیشتر، ادامه دارد و درباره هیچکس جز سالار شهیدان ، این همه تاءلیفات و مقالات و سخنرانى سابقه ندارد، (1) و هر نویسنده و گوینده در حد اخلاص خود، مثاب و ماءجور خواهد بود.
آنچه قابل ذکر است اینکه محتواى بعضى از این تاءلیفات و سخنرانیها را جنبه تاریخى عاشورا و ابعاد ظلم و ستمى که بر فرزند پیامبر (صلى الله علیه و آله ) و خاندانش وارد شده تشکیل مى دهد و جنبه هاى تحلیلى قیام عاشورا و اهداف این حرکت تاریخى ، کمتر مورد توجه قرار مى گیرد. و گاهى نیز این حادثه عظیم تنها از جنبه خاص و از زاویه محدودى تجزیه و تحلیل مى گردد و یا انگیزه هاى فرعى با عوامل اصلى ، درهم آمیخته و مسائل فرعى ، جایگزین اهداف اصلى در این قیام معرفى مى شود.
براى تکمیل این بحث و جلوگیرى از خلظ انگیزه هاى اصلى و فرعى در قیام حسین بن على (علیهماالسلام )به نظر رسید نامه ها و خطبه هاى آن حضرت را از بدو حرکت از مدینه تا هنگام شهادتش ، از منابع معتبر و با ترتیب زمانى و با توضیحات لازم ، در یک مجموعه گرد آوردیم تا راهى براى تفسیر و تحلیل قیام آن بزرگوار، بر اساس گفتار آن حضرت باشد. امید است این اقدام ، مورد استقبال طیف عظیمى از خطبا، گویندگان و نویسندگان قرار مى گیرد.
باید دانست آن چنان شخصیت حسین بن على (علیه السلام )از لحاظ شجاعت ، فداکارى و مظلومیت در میان جامعه مطرح است ، هیچ یک از مدافعان حق و حقیقت و شهداى راه فضیلت ، در این حد مطرح نیستند.
تشکیل هیاءتهاى عزادارى و مجالس سوگوارى ، سرودن اشعار و مراثى ، گریه کردن و نوحه سرایى ، اظهار حزن و اندوه و ابراز تاءثر و تاءسف در حدى که در مصیبت حضرت سیدالشهداء، انجام مى گیرد و این اظهار ارادت که به آستان مقدس آن حضرت ، با تاریخ اسلام عجین گردیده است ، درباره هیچ یک از رجال آسمانى و پیشوایان مذهبى سابقه ندارد؛ همانگونه که خود حضرت فرمود: انا قتیل العبرة یذکرنى مؤ من الا بکى ؛ من کشته اشکم ، هیچ مؤ منى مرا یاد نمى کند مگر اینکه مى گرید. (2)
لذا حسین (علیه السلام ) یک چهره شناخته شده تاریخ است و همه مسلمانان جهان و حتى افراد بیگانه از اسلام با نام عزیز حسین (علیه السلام ) آشنا هستند و همه عزاداران و نه تنها نام زیباى او را مى شناسند بلکه مى دانند که او بسط رسول خدا (صل الله علیه و آله ) و فرزند على مرتضى (علیه السلام ) و فاطمه زهراست . و مى دانند که او در سوم شعبان سال چهارم هجرت ، متولد و در عاشوراءى سال 61 در کربلا به شهادت رسید و قبر مطهر او در قتلگاهش ، زیارتگاه شیعیانش مى باشد.
- همگان نام برادران ، خواهران و فرزندان او را مى دانند و از واقعه شهادت جانگداز او آگاهند.
- مى دانند شماره یاران او در کربلا چند نفر بودند و ماجراى شهادت و اسارت آنان چه بوده است . آرى ، همه عزاداران آن حضرت با این مطالب و مطالب دیگر درباره شهادت او آشنا هستند و آنها را مى دانند.
ولى آیا همه عزاداران او فلسفه قیام و شهادتش را مى دانند؟ آیا همه کسانى که بر او اشک مى ریزند، با پیام او آشنا هستند و یا در اشعار و مراثى و در مراسم عزادارى در حالى که سیل اشک بر رخسارها جارى است و بیانگر حرکت سیل ارادت و عواطف به آستان مقدس (فرزند رسول خدا) (صل الله علیه و آله ) است ، اهداف والا و مقدس آن حضرت هم متجلى و متبلور است . و همه جملاتى که به صورت شعر، شعار و ذکر مصیبت بر زبانها جارى است ، مى تواند زبانحال واقعى و گویاى آن حقیقت باشد که حسین (علیه السلام ) و یارانش فداى آن گردیدند؟
یا بیشتر آنها برخاسته از عواطف گویندگان و بیانگر فکر و اندیشه آنان است که به عنوان زبانحال امام حسین (علیه السلام )و ایده و اندیشه او ارائه مى گردد؟ آیا همه عزاداران و خطبا و گویندگان ما به این واقعیت مى اندیشند که تاریخ از دید قصه و بیان حوادث ، گر چه تنها یک (یزید) دارد که لحظاتى از تاریخ یک قومى و ایامى از روزهاى مردمى را اشغال کرد و جنایاتى آفرید و گذاشت و گذشت ، اما از دیدگاه صحیح و درست تاریخ ، عناصرى زنده و فعال در میان اقوام و ملل مختلف در تمام دور آنها و لحظات تاریخ وجود دارد که مى تواند مستمرا یزید آفرین باشد و این عناصر، هیچگاه عقیم نیستند و اگر جامعه ما رو نداشت ، بلکه از وجود چنین یزیدى غافل بود.
از شناخت حسین روز هم غافل بود، در عزاى حسین (علیه السلام ) کوتاهى نداشت در حالى که در نظامى زندگى مى کرد که همه برنامه اش ضد حسین ضد مکتب حسین بود. تسلط دشمنان حسین (علیه السلام ) آنچنان عمیق بود که تصمیم داشت هر چه رنگ و بوى اسلام دارد، از میان بردارد و اگر شناخت صحیح از حسین و یزید زمانه وجود داشت ، بایستى از مدتها قبل و نه در سال 57، انقلاب صورت بگیرد. و اگر امام خمینى (قدس سره ) نبود، نه حسین زمان شناخته مى شد و نه یزید زمان .
از اصل موضوع ، دور شدیم .سخن در اینجا بود که بخش مهمى از اشعار، مراثى ، شعارها و نوحه ها هماهنگى کامل با فکر و اندیشه امام (علیه السلام ) و قیام او ندارد و پیام عاشورا در آنها کم رنگ است و یا اصلا مشهود نیست . و یکى از علل آن ، عدم درک صحیح از واقعه عاشورا و قیام حسین بن على (علیهماالسلام ) است ؛ زیرا یک شاعر و گوینده هر چه توانا و گویا و ارتباط او با آنچه توصیف مى کند، نزدیک باشد، باز هم از ترسیم واقعیت آن عاجز و از بیان حقیقت آن ناتوان خواهد بود، آن هم در یک حادثه عظیم تاریخى مانند حادثه عاشورا و قیام اباعبدالله الحسین ، با گذشت بیش از چهارده قرن و با ابعاد و جنبه هاى متعددى که بر آن حاکم بوده که حقا تجزیه و تحلیل صحیح آن براى افراد عادى ، مشکل و یا غیر ممکن است .
مگر اینکه ترسیم این هدف و ابلاغ این پیام از خود حسین بن على (علیه السلام )باشد و این واقعیت را از کلام خود او دریابیم ، بر این اساس ، تصمیم گرفتیم از سخنان و گفتارهاى آن حضرت ، فرازها و فقرات کوتاه که داراى جنبه عاشوراست ، در اختیار ارادتمندان آن حضرت از شعرا، مداحان ، نوحه سرایان و عزاداران قرار بگیرد تا تدریجا این مفاهیم عالى و ارزشمند، جایگزین مطالب احیانا تکرارى و بعضى اشعار کم محتوا گردیده و پیام دلنشین عاشورا که سراپا درس عشق و شهادت و درس دشمن شناسى و ثبات و استقامت در مبارزه با اوست ، گسترش یابد، همانگونه که در نظام اسلامى ، بر مسؤ ولین ذیربط است که در حذف مطالب و حرکات بى مفهوم و گسترش پیام واقعى عاشورا، تلاش و هدایت بیشترى را بر عهده بگیرند.
آرى ، چه کلامى بالاتر و شیرین تر از کلام حسین بن على (علیه السلام )؟ و چه شعارى گویاتر و کوبنده تر از شعار او؟! و چه پیامى جاودانه تر و سازنده تر از پیام او؟
براى تاءمین این منظور، تا آنجا که امکان داشت ، پیامهاى موجود آن حضرت را به تناسب موضوعات ، گردآورى و نقل نمودیم و بعضى از پیامها که داراى دو جنبه بوده ، مکرر نقل گردیده است که مجموعا 163 پیام در بیست و سه موضوع مختلف ، محتواى این جزوه را تشکیل مى دهد. و ثواب آن را به روح پدر و مادر عزیزم که ارادت به خاندان عصمت را به عمق جانم در آمیخته اند، تقدیم مى دارم .
اللهم تقبلة بمنک و کرمک .


محمد صادق نجمى آذر ماه 1375.


دانلود با لینک مستقیم


پیام عاشورا (حاوى بیش از 160 پیام از حسین بن على (علیه السلام )) *** محمد صادق نجمى با فرمت html