اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام


دانلود تحقیق زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام

 

مشخصات این فایل
عنوان: زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 83

این مقاله درمورد زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام می خوانید :

ویژگیهاى والاى اخلاقى
خدا پرست و زاهد:
1 - امام حسن علیه السلام، 25 بار پیاده حج گزارد.
در حالى که شترانش ازپیش روى آن حضرت حرکت مى کردند و هر گاه گروهى از مردم از کنارآن حضرت عبور مى کردند، براى احترام به مقام والا و جایگاه بزرگ وى از مَرکبهاى خود فرود مى آمدند تا آنجا که امام مجبور شد، مسیر خود رااز جاده اصلى تغییر دهد و از بى راهه برود تا بتواند در مقابل خداوندکاملاً فروتنى پیشه کند.
2 - هر گاه خداى را یاد مى کرد، مى گریست و اگر در حضورش از قبرسخن مى رفت اشک مى ریخت و چون درباره قیامت سخن مى گفتند گریه مى کرد و اگر از صراط سخن به میان مى آمد اشک مى ریخت و چون درمحضرش از حضور خلایق در پیشگاه خداوند مقتدر سخن مى رفت واینکه هر کس در آنجا به کار خود مشغول است و هیچ کس در آن روزنمى تواند دیگرى را بى نیاز کند، ناگهان از ترس فریادى مى کشید و ازشدّت بیم و هراس از هوش مى رفت.
وقتى از بهشت و دوزخ سخن مى گفت، چون بى گناهان، مضطرب مى شد واز خدا خواستار بهشت مى شد و از آتش بدو پناه مى برد.
هنگامى که وضو مى ساخت چهره اش زرد مى شد و زانوانش به لرزه مى افتاد و چون براى نماز برمى خاست، زردى رخسار و لرزش زانوانش بیشتر مى شد.
3 - تمام دارایى اش را سه بار با خدا تقسیم کرد.
بدینگونه که نصف آنرا بخشید ونصف دیگر را براى خود نگه داشت و دوبار در راه خداتمامى دارائیش را انفاق کرد به طورى که از دارایى اش هیچ چیز باقى نماند.
4 - در همه احوال، از روى بیم و امید، زبانش به ذکر خداوندعزّوجلّ گویا بود.
5 - معاصران آن حضرت درباره وى گفته اند: او عابدترین و زاهدترین مردم روزگار خود بود.
زهد آن حضرت، آن چنان بارز و مشخص بود که حتّى برخى ازنخستین نویسندگان همچون محمّد بن على بن حسین بن بابویه )متوفى 381 ه( کتابى مستقل در باره آن نوشته اند.(34)

با ابهّت و دوست داشتنى:
1 - یکى از توصیفگران وى گفته است: هیچ کس او را ندید جز آن که تحت تأثیر ابهّت وى قرار گرفت و هر کس با او رفت و آمد کرد محبّت وى را بر دل گرفت.
هر گاه دوست یا دشمنش با وى سخن مى گفتند، شنیده نشد که در سخن گفتن به آنان گستاخى کند یا سخنى گزاف بگوید.
درباره شمایل آن حضرت نیز گفته اند: هیچ کس از حسن بن على علیه السلام ازنظر خلقت و اخلاق و سیرت و سرورى به رسول خداصلى الله علیه وآله شبیه تر نبود.
همچنین در خصوص ویژگیهاى ظاهرى وى گفته اند: سیمایش سپیدبود واندکى به سرخى مى زد چشمانى سیاه و فراخ داشت.
گونه هایش لاغربود.
ریشش انبوه و موهایى مجعّد داشت گردنش گویى تُنگى نقره اى بود.
هیکلى زیبا داشت و چهارشانه و درشت استخوان بود.
چندان اهل مجادله و ستیز نبود.
قامتى میانه داشت نه بلند بود و نه کوتاه و چهره اى ملیح داشت و از خوش سیماترین مردمان بود.
2 - امام حسن نزد تمام مردم محبوب بود.
دور و نزدیک به وى احترام مى گذاشتند.
یکى از مظاهر عمومى محبوبیّت وى آن بود که بر در سرایش در مدینه فرشى برایش مى گستردند و آن حضرت در همانجا مى نشست ونیازهاى مردم را برآورده مى ساخت و مشکلاتشان را حل مى کرد.
هرکس که از آنجا مى گذشت اندکى درنگ مى کرد تا سخن آن حضرت رابشنود و چهره اش را ببیند و یاد سیماى رسول گرامى اسلام در ذهنش جان گیرد.
مردم بسیارى گرداگرد امام علیه السلام را فرا مى گرفتند و راه عبورسوارکاران گرفته مى شد و چون امام از این امر آگاه مى شد برمى خاست تامبادا راه دیگران را بند آورد.
3 - محمّد بن اسحاق درباره وى گوید: هیچ کس پس از رسول خداصلى الله علیه وآله مانند حسن بن على به قله شرافت نرسید.
4 - زبیر نیز در باره آن حضرت مى گوید: به خدا زنان از پدید آوردن کسى چون حسن بن على ناتوانند.
5 - ابن عبّاس، به منظور نشان دادن تواضع خود، افسار شتران حسن وحسین را به دست مى گرفت.
مردم نیز از مراتب خضوع ابن عبّاس نسبت به آن دو به خوبى آگاه بودند.
ابن عبّاس عنان شتران آن دو را مى گرفت وهمچون کسى که براى این کار پول مى گرفت، شتران آنان را به جلومى برد، ابن عبّاس در حقّ امام حسین نیز چنین مى کرد.

روزى مدرک بن زیاد وى را در این حالت دید.
بسیار شگفت زده شد، زیرا مى دید که استادمفسران تا این حد به حسین بن على احترام مى گذارد.
پس به ابن عبّاس رو کرد و با تعجّب گفت: تو از اینان پیرترى آنگاه عنان مَرکَبِشان رامى گیرى؟! ابن عبّاس بر وى نهیب زد و گفت: اى فرو مایه! مگر نمى دانى که اینان کیستند؟ این دو، فرزندان رسول خدایند.
آیا اینان همان کسانى نیستند که خداوند به واسطه آنها به من نعمت گرفتن عنان مرکبشان راارزانى داشته و در برابرشان فروتنى کنم؟!
6 - پیش از این نیز گفته شد که چون آن حضرت به عزم گزاردن حج باپاى پیاده راهى مکّه مى شد، وقتى مردم وى را مى دیدند از مرکبهاى خودفرود مى آمدند و در کنار آن حضرت راه مى رفتند و تا وقتى وى راه خود رااز آنان جدا نمى کرد، بر مرکوبهاى خود سوار نمى شدند.
بخشنده و بزرگوار:
1 - مردى نیازمند نزد آن حضرت آمد، امّا از حاضران خجالت مى کشیدکه نیاز خود را با امام علیه السلام بازگو کند.
امام به او فرمود: نیازت را بر کاغذى بنویس وآن را به ما بده.
چون مرد نیازش را نوشت و امام آن را خواند، باتواضع تمام دو برابر آنچه را که مرد طلب کرده بود، به وى بخشید.
برخى که شاهد این صحنه بودند، عرض کردند: اى فرزند رسول خدا! این یادداشت چه پر برکت بود! امام حسن به آنان فرمود: برکت این ورقه براى ما بیشتر است، زیرا خداوند ما را شایسته انجام کار نیک قرار داده است.
آیا نمى دانید که کار خیر آن است که بدون درخواست انجام شود،امّا اگر پس از آن که فرد نیازش را به تو باز گفت و توبدو چیزى بخشیدى در واقع بخشش تو در ازاى آبروى او بوده است وچه بسا او شب را دربسترش با بى تابى و نگرانى به صبح رسانده و در میان بیم و امید غوطه خورده است که آیا فردا اندوهناک و شکست خورده بازش مى گردانند یابا خوشحالى و سرور؟ پس او به نزد تو مى آید در حالى که زانوانش مى لرزد و دلش از ترس لبریز شده است.
پس اگر تو حاجت وى را در ازاى آبرویش روا دارى این براى او بسى بزرگتر از کار خیرى است که در حقّ اوانجام داده اى.
2 - مردى نزد آن حضرت آمد و از وى کمک خواست.
امام علیه السلام پنجاه هزار درهم و پانصد دینار به او بخشید و به وى فرمود: حمّالى بیاور تا این پولها را با خود ببرد.
مرد حمّالى حاضر کرد پس امام رداء خود را به حمّال بخشید وفرمود: این هم کرایه حمّال.
3 - اعرابى به قصد عرض حاجت نزد امام حسن آمد.
آن حضرت به اطرافیان خود فرمود: آنچه در خزانه است بدو ببخشید.
چون به خزانه رفتند بیست هزار درهم در آن یافتند و پیش از آنکه آن مرد نیاز خود رامطرح کند، تمام آن مبلغ را به وى بخشیدند.
اعرابى از چنین عملى شگفت زده شد و گفت: سرورم! چرا اجازه ندادى تا نیازم را باز گویم و تو رابستایم؟! پس امام در پاسخ وى دو بیت زیر را خواند: - ما مردمانى هستیم که بخشش ما فراوان و تازه است و امید و آرزو درآن سیراب مى گردند.
- نفسهاى ما پیش از آنکه سائل، نیاز خود را مطرح کند به وى مى بخشند از ترس آنکه مباد آبروى خواهنده بریزد.
4 - سالى آن حضرت به همراه برادرش امام حسین و عبداللَّه بن جعفرعازم سفر حج شدند.
در میان راه از اسباب و اثاثیه خود غافل شدند و آنهارا از دست دادند.
هر سه گرسنه و تشنه بودند تا آنکه پیر زنى را درخیمه اى دیدند.
پس از او آب خواستند.
پیر زن گفت: این گوسفند، شیرش را بدوشید و از گوشت آن بخورید.
آنگاه سر گوسفند را برید و کبابى براى آنها فراهم ساخت.
چون هر سه غذا خوردند به پیر زن گفتند: ما از قبیله قریشیم که اکنون به سوى مکّه مى رویم چون از حج بازگشتیم به سوى مابیا تا درباره تو نکویى کنیم.
روزها گذشت و پیر زن به تنگدستى مبتلا شدپس به سوى مدینه منوره حرکت کرد.
امام حسن همین که چشمش به پیرزن افتاد، او را شناخت و پرسید: آیا مرا مى شناسى؟ پیر زن گفت: نه.
امام فرمود: من در چنین و چنان روزى میهمان تو بودم آنگاه دستور دادهزار گوسفند و هزار دینار به وى ببخشند سپس پیر زن را نزد امام حسین فرستاد و آن حضرت نیز همان تعداد گوسفند و دینار به وى بخشید و آنگاه او را نزد عبداللَّه بن جعفر فرستاد و عبداللَّه نیز همان تعداد گوسفند و همان مقدار دینار به پیر زن بخشید.

5 - دو مرد با یکدیگر به شدّت نزاع مى کردند.
یکى اموى بود و دیگرى هاشمى و نزاع آنان بر سر این بود که قوم کدامیک بخشنده تر هستند؟ یکى از آن دو گفت: تو به سوى ده نفر از کسانت برو و من نیز به سوى ده نفر از کسانم مى روم و از آنان مى خواهیم که به ما چیزى ببخشند.
آنگاه مى بینیم که کدام یک بخشنده ترند.
سپس چون این آزمون به پایان رسید،اموال را به صاحبانشان باز پس مى دهیم.
البته آنان با خود شرط کرده بودند که کسى را از جریان این آزمون آگاه نسازند.
مرد اموى به سوى ده تن از کسانش رفت و از هر کدام از آنان هزاردرهم گرفت.
مرد هاشمى هم به سوى امام حسن بن على علیه السلام رفت.
آن حضرت دستور داد یکصد و پنجاه هزار درهم به وى ببخشند.
آنگاه آن مرد به نزد امام حسین رفت.
آن حضرت از وى پرسید: آیا پیش از من نزدکسى دیگرى هم رفته اى؟ وى پاسخ داد: نخست نزد امام حسن رفتم.
فرمود: من نمى توانم افزون بر آنچه سرورم داده است، بپردازم.
آنگاه به وى یکصد و پنجاه هزار درهم بخشید.
مرد اموى با ده هزار درهم بازگشت و مرد هاشمى با سیصد هزار درهم آمد.
با این تفاوت که اموى این مبلغ را از ده نفر جمع آورى کرده بودوهاشمى تنها از دو نفر.
چون مرد اموى آن همه درهم را دید خشمگین شد، زیرا شکست خود را در گزافه گویى در مورد قبیله اش مشاهده کرد.
چون این آزمون به پایان رسید، بنابر شرطى که داشتند، مرد اموى اموالى را که گرفته بود به سوى صاحبانشان برد و آنان با کمال خوشحالى هر مبلغى را که داده بودند، باز پس گرفتند.
مرد هاشمى نیز اموالى را که از امام حسن و امام حسین علیهما السلام ستانده بود به آنان باز گرداند، امّا آن دو از پذیرش آن خود دارى کردندوفرمودند: ما رد بخشش خود را قبول نمى کنیم.
فروتن و بردبار:
1 - امام حسن به گروهى از تهیدستان برخورد که بر سفره اى نشسته بودند وخرده هاى نان را مى خوردند.
همین که آنان مرکب امام را دیدند،به احترام او برخاستند و آن حضرت را به غذا فرا خواندند و به وى گفتند:اى فرزند رسول خدا بفرمایید.
امام در حالى که مى فرمود: "خداوندمتکبران را دوست ندارد" از مرکب خود پایین آمد و با آنان شروع به خوردن کرد.
پس از تناول غذا، آن حضرت آنان را به میهمانى خودفراخواند و ایشان را خوراک و لباس داد.
2 - آن حضرت در دوران خلافت و امامت خود طوفانهاى بسیارسهمناکى را تحمّل کرد که اگر این طوفانها بر کوهى اصابت مى کردند، آن را از جاى کنده بودند.
آن حضرت در آن شرایط دشوار و حساس،مسؤولیتى سنگین بر دوش داشت و با بردبارى و صبر توانست از عهده تحمّل آن برآید.
تا آنجا که مروان، مخالف ترین دشمنان وى، در باره حلم و بردبارى آن حضرت گفت: حلم او چنان بود که کوهها با حلمش برابرى مى کرد.
صفت حلم از بارزترین ویژگیهاى امام حسن مجتبى بود و در این خصلت بسیار به پیامبر اکرم شباهت داشت.
پرتوى از بلاغت امام حسن علیه السلام

نه جبر و نه تفویض
هر که به خداوند و قضا و قدر او ایمان نمى آورد البته کافر شده است.
و هر که گناهش را به گردن پروردگارش اندازد، مرتکب فجور شده است.
همانا خداوند به اجبار اطاعت نمى شود و با تسلّط بر او به کسى نمى بخشد، زیرا او بر آنچه آنان در تصرف دارند، مالک مطلق است و برآنچه آنان را بر انجام آن توانا کرد، تواناست.
پس اگر به طاعت عمل کردند خداوند میان آنان و کردارهایشان حایل نمى شود، ولى اگر به طاعت نخواهند عمل کنند خداوند هم آنان را به اجبار به عمل وانمى داردو اگر خداوند مخلوقات را بر طاعت خویش مجبور مى کرد اجر و پاداش را از آنان بر مى داشت و اگر خود آنان را بر انجام گناهان وامى داشت،بندگان را عذاب نمى کرد و اگر ایشان را به حال خود وامى نهاد این علامت ناتوانى او محسوب مى شد، امّا خداوند در مخلوقاتش خواست ومشیّتى دارد که از دید آنان نهانش ساخته است.
پس اگر آنان به طاعات خداوندعمل کنند آن طاعتها بر ایشان منّت است و اگر به معصیّت رفتار کنند آن معاصى، بر ضدّ آنان گواه است.
مرگ در پى توست.
اى جناده! خود را براى کوچ مهیّا کن و پیش از رسیدن مرگت،توشه اى فراهم آر و بدان که تو در پى دنیایى و مرگ در پى توست.
اندوه روزى را که هنوز بر تو نیامده در روزى که در آنى به خود راه مده و بدان که تو مالى بیش از آنچه که قوت توست به دست نمى آورى مگر آن که نگاهبان مال دیگرى باشى و بدان که دنیا در حلالش حساب و در حرامش عقاب و در شبهاتش عتاب است.
پس دنیا را به منزله مردارى بدان و از آن به اندازه اى که تو را بس آید بهره مند شو.
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام

پیشگفتار
ولادت و پرورش امام حسن مجتبى
وراثت
تربیت
وفات پیامبر و انحراف مسلمانان
دوران امامت
استراتژى صلح در نظر امام مجتبى
موضع گیریهاى تابناک
حرکت به سوى مدینه
سیاست امام و حکومت معاویه
شهادت فرجامى شایسته
ویژگیهاى والاى اخلاقى
بخشنده و بزرگوار:
فروتن و بردبار:
پرتوى از بلاغت امام حسن علیه السلام

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام

تحقیق در مورد سیره امام على و تساهل و تسامح

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد سیره امام على و تساهل و تسامح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سیره امام على و تساهل و تسامح


تحقیق در مورد سیره امام على و تساهل و تسامح

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه45

 

بخشی از فهرست مطالب

چکیده:

 

موضوع تسامح و تساهل

 

تفاوت دیدگاه اسلام با لیبرالیسم

 

تساهل و عدم تساهل درسیره على(علیه السلام)

 

انعطاف ناپذیرى در اصول

 

تساهل و حقوق شخصى

 

قاطعیت در برابر ناقضان حدود الهى

 

صلابت در اجراى عدالت اجتماعى

 

عدم تساهل نسبت به غارتگران بیت المال

 

سیره على(علیه السلام) در برابر توطئه گران براندازى نظام اسلامى

 

 تساهل و تلورانس در فرهنگ غرب داراى مبانى و فرایند تاریخى خاصى است که با آنچه در فرهنگ اسلامى تحت این عنوان مطرح شده تفاوت ماهوى دارد. در مکاتب گوناگون سخن از تساهل و عدم تساهل مطلق نیست. در هیچ مکتبى سازش و تحمّل رفتار مخالف و یا نابردبارى در برابر آن به طور مطلق تجویز نشده است بلکه بحث از تساهل و عدم تساهل نسبى است. بنابراین مهم تبیین موارد تساهل و عدم تساهل در مکاتب مختلف است. از آن جا که سیره على(علیه السلام) تجسّم عینى اسلام است، براى راه یابى به موارد تساهل و عدم تساهل در مکتب اسلام مى توان سیره آن حضرت(علیه السلام)را مورد توجه قرار داد. نبشتار حاضر با این هدف به سیره على(علیه السلام) نگریسته و اجمالاً روشن کرده است که امام على(علیه السلام)با تمام وجود به اصول اساسى دین پاى بند بود و مداهنه و سازش درباره آن ها را روا نمى دانستند و در برابر ناقضان حدود الهى، تهدیدکنندگان عدالت اجتماعى و توطئه گران براندازى نظام دینى سخت نامتساهل بودند. در عین حال، در مورد حقوق شخصى و مناظرات علمى بسیار با سعه صدر و متساهل بودند. در این خصوص، نمونه هایى از سیره آن بزرگوار ارائه شده است.

 

مقدمه

 

واژه ها و اصطلاحات در هر فرهنگى معانى و خاستگاه ویژه خود را دارد و بدون توجّه به فرایند تاریخى و مبانى فکریى که در پیدایش آن ها مؤثر بوده است هرگز نمى توان درباره آن ها داورى کرد. این مطلب در مورد واضح ترین مفاهیم نیز صادق است; مثلاً، تعریف یک مسلمان از «خدا»، «انسان»، «دین» یا «اصلاح» غیر از تعریف یک مسیحى است. یکى از مسائلى که اکنون در عرصه فکر و اندیشه، با آن مواجهیم، همین مسأله است که افراد بدون ملاحظه پیشینه تاریخى و مبانى فکرى، برخى مفاهیم غربى را مطرح مى کنند و آگاهانه یا ناآگاهانه سعى مى کنند آن ها را منطبق با فرهنگ اسلام قلمداد نمایند; از جمله این مفاهیم واژه «تسامح و تساهل» است. برخى «تسامح و تساهل» را مادرِ تمدن ها و عامل دین دارى واقعى و اکسیرى معجزه آسا براى
حلّ تضادهاى اجتماعى و سیاسى مى دانند. اینان اهل تساهل بودن را از افتخارات خویش مى شمارند. برخى دیگر آن را آفت دین و مخالف کتاب و سنّت و ابزارى در دست مخالفان براى تقدّس زدایى از فرهنگ اسلام مى دانند. البته اگر این مفهوم، که از فرهنگ غرب واردادبیات ماشده است، به صورت علمى تبیین گردد ومبانى فکرى و پیش فرض هاى آن از منظر اسلام نقد و بررسى شود، به یقین، در بین دین باوران اختلاف فاحشى نخواهد بود. بسیارى از اختلافات موجود از خلط مباحث و عدم توجه به مبانى و پیشینه این مفهوم ناشى مى

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سیره امام على و تساهل و تسامح

مقاله کامل در مورد تربیت در نهج البلاغه -دکتر على شریعتمدارى‏

اختصاصی از اس فایل مقاله کامل در مورد تربیت در نهج البلاغه -دکتر على شریعتمدارى‏ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله کامل در مورد تربیت در نهج البلاغه -دکتر على شریعتمدارى‏


مقاله کامل در مورد تربیت در نهج البلاغه -دکتر على شریعتمدارى‏

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 42
فهرست و توضیحات:

تربیت در نهج البلاغه

ابعاد اساسى شخصیت على علیه السلام

عقل و تفکر در نهج البلاغه:

علم و تفکر:

تربیت و عادت:

تنبیه و پاداش:

تقوا و تربیت:

نتیجه

 

تربیت در نهج البلاغه

دکتر على شریعتمدارى

پیش از بررسى تربیت در نهج البلاغه، یادآورى یک نکته ضرورت دارد.

معمولا وقتى از تربیت بحث مى‏شود، دو معنا به ذهن مى‏آید، اول معناى عام و دوم معناى خاص. تربیت در معناى خاص با پرورش انسان بطور کلى و امر تعلیم و تعلّم سر و کار دارد. تربیت بمعناى عام با امورى مانند خویشتن شناسى، رابطه انسان و خدا، رابطه انسان و طبیعت، رابطه انسان با همنوعان و رشد و تکامل انسان در رابطه با ارزشهاى الهى و انسانى و حرکت او بسوى اللَّه ارتباط دارد. بدون تردید این دو معنا با هم ارتباط نزدیک دارند.

مطالعه نهج البلاغه و زندگى حضرت على علیه السلام این حقیقت را آشکار مى‏سازد که تربیت در دو معناى عام و خاص در رفتار و گفتار این شخصیت الهى متبلور و منعکس است.

نهج البلاغه یک کتاب تربیتى

کتاب نهج البلاغه در مجموع یک کتاب تربیتى است. با مطالعه نهج البلاغه فرد مى‏تواند خود را بشناسد و موقع خود را در جهان آفرینش درک کند، با جهان شناسى الهى آشنائى پیدا کند، وظیفه خود را در برابر خدا تشخیص دهد، رابطه خود را با همنوعان در سایه ضوابط و معیارهاى اسلامى استحکام بخشد، از مطالعه موجودات‏مختلف به پیچیدگى مسئله آفرینش و نقش خدا در خلقت موجودات پى برد، از بررسى تاریخى عبرت گیرد، وضع خود را در برابر ارزشهاى معنوى و دنیائى روشن سازد و با الهام از تعلیمات اخلاقى نهج البلاغه شخصیت اخلاقى خود را به سوى رشد و تکامل سوق دهد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله کامل در مورد تربیت در نهج البلاغه -دکتر على شریعتمدارى‏

مقاله در مورد زندگانى امیرالمومنین على

اختصاصی از اس فایل مقاله در مورد زندگانى امیرالمومنین على دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد زندگانى امیرالمومنین على


مقاله در مورد زندگانى امیرالمومنین على

لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*

 

فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه : 62

 

فهرست مطالب:

 

شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین على

1- از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام،

2- از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه،

3- از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام،

4- از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت،

5- دوران خلافت آن بزرگوار

 

شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین على

حضرت على (ع) در سیزده رجب سال 30 عام الفیل در کعبه به دنیا آمد مادرش فاطمه بنت اسد و پدرش ابوطالب نام داشت. در بیست و یکم ماه رمضان سال 40 هجرى در شهر کوفه به درجه شهادت رسید. قبر مطهرش در نجف اشرف قرار دارد

بخشهاى زندگانى على (ع)

با توجه به اینکه امیرمومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر (ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام هموارده در کنار پیامبر اسلام (ص) قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نیز سى سال زندگى نمود، مى‏توان مجموع عمر 63 ساله او را به پنج بخش زیر تقسیم نمود:

1- از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام،

2- از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه،

3- از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام،

4- از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت،

5- دوران خلافت آن بزرگوار

1- از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام( ص)

چنانکه اشاره کردیم، اگر مجموع عمر على (ع) را به پنج بخش تقسیم کنیم، نخستین بخش آن را زندگى امام پیش از بعثت پیامبر تشکیل مى‏دهد. مقدار عمر امام در این بخش از ده سال تجاوز نمى‏کند زیرا زمانى که على (ع) دیده به جهان گشود، بیش از سى سال از عمر پیامبر نگذشته بود و پیامبر در چهل سالگى به رسالت مبعوث گردید، بنابراین على (ع) در موقع بعثت پیامبر بیش از ده سال نداشت.

در آغوش پیامبر

على(ع) در این دوره که دوره حساس شکل‏گیرى شخصیت و دوره پذیرش تربیتى و روحى او بود، در خانه حضرت محمد (ص) و تحت تربیت او به سربرد. مورخان اسلامى در این زمینه مى‏نویسند:

یک سال، قحطى بزرگى در مکه رخ داد. در آن زمان ابوطالب عموى پیامبر داراى عائله زیاد و هزینه سنگینى بود. حضرت محمد (ص )به عموى دیگر خود «عباس» که از ثروتمندترین افراد بنى هاشم بود، پیشنهاد کرد که هر کدام از ما یکى از فرزندان ابوطالب را به خانه خود ببریم تا فشار مالى ابوطالب کم شود، عباس موافقت کرد، و هر دو نزد ابوطالب رفتند و موضو(ع) را با او در میان گذاشتند. ابوطالب با این پیشنهاد موافقت کرد. در نتیجه عباس، «جعفر» و حضرت محمد ص «على» را به خانه خود برد. على (ع) همچنان در خانه آن حضرت بود تا آنکه خداوند او را به نبوت مبعوث فرمود و على (ع) او را تصدیق کرد و از او پیروى نمود.(1) پیامبر اسلام (ص) پس از گرفتن على (ع) فرمود: همان را برگزیدم که خدا او را براى من برگزید.(2)

از آنجا که حضرت محمد (ص) در سنین کودکى - پس از درگذشت عبدالمطلب - در حانه عمویش ابوطالب و تحت کفالت او بزرگ شده بود، مى‏خواست با تربیت یکى از فرزندان او، زحمات وى و همسرش فاطمه بنت اسد را جبران کند و از میان فرزندان او نظر به على (ع) داشت

على (ع) در دوران خلافت خود، در خطبه «قاصعه» به این دوره تربیتى خود اشاره نموده و مى‏فرماید:

«شما (یاران پیامبر) از خویشاوندى نزدیک من با رسول خدا و موقعیت خاصى که با آن حضرت داشتم آگاهید و مى‏دانید موقعى که من خردسال بودم، پیامبر مرا در آغوش مى‏گرفت و به سینه خود مى‏فشرد و مرا در بستر خود مى‏خوابانید به طورى که من بدن او را لمس مى‏کردم، بوى خوش آن را مى‏شنیدم و او غذا در دهان من مى‏گذارد

من همچون بچه‏اى که به دنبال مادرش مى‏رود، همه جا همراه او مى‏رفتم، هر روز یکى از فضائل اخلاقى خود را به من تعلیم مى‏کرد و دستور مى‏داد که از آن پیروى کنم.»(3)

على (ع) در غار حرأ

حضرت محمد (ص) پیش از آنکه به رسالت مبعوث شود، سالى یک ماه در غار حرأ به عبادت مى‏پرداخت (4)و در این مدت اگر تهیدستى نزد وى مى‏رفت به او طعام مى‏داد و وقتى که ماه به پایان مى‏رسید و مى‏خواست به خانه برگردد، ابتدأا به مسجدالحرام مى‏رفت و هفت بار یا هر قدر که خدا مى‏خواست خانه خدا را طواف مى‏کرد و سپس به منزل خود باز مى‏گشت. (5)

قرائن نشان مى‏دهد که حضرت محمد (ص) با عنایت شدیدى که نسبت به على (ع) داشت او را در آن یک ماه همراه خود به حرأ مى‏برد

وقتى که فرشته وحى براى نخستین بار در همان غار بر حضرت محمد (ص) نازل شد و او را به مقام رسالت مفتخر ساخت، على (ع) در کنار آن حضرت بود و آن روز از همان ماهى بود که حضرت محمد (ص) براى عبادت به کوه حرأ مى‏رفت


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد زندگانى امیرالمومنین على

تحقیق در مورد سیاست از دیدگاه على (ع) و روش حکومتى آن حضرت

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد سیاست از دیدگاه على (ع) و روش حکومتى آن حضرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سیاست از دیدگاه على (ع) و روش حکومتى آن حضرت


تحقیق در مورد سیاست از دیدگاه على (ع) و روش حکومتى آن حضرت


لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:31

 

 

مقدمه

شرح آراء سیاسى و برنامه‏هاى ادارى و روش کشوردارى امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام، هدفها و مقاصد او از قبول زمامدارى و روابط سیاسى و بازرگانى و فرهنگى دولت او با سایر دولتها و ملل عالم و نیز بحث و اظهار نظر در علل عصیان ناکثین و مارقین و قاسطین که منجر به جنگهاى داخلى و مهاجرت امام على (ع) از مدینه به عراق و شهادت وى در کوفه و انتقال قدرت به معاویه... گردید در یک کتاب یا یک مقاله نمى‏گنجد و به قول مولوى:

گر بریزى بحر را در کوزه‏اى

چند گنجد قسمت یک روزه‏اى‏

مع ذلک اشارت بنیاد محترم نهج البلاغه را مغتنم شمرده مقاله حاضر را تقدیم مى‏دارد باین امید که فتح بابى شود و رمز آشنایان کلمات امیر مؤمنان نارسایى سخن این ضعیف را جبران فرمایند و در شرح روش کشوردارى و ویژگیهاى سیاست روحانى آن حضرت که محور تقوى و عدالت در جهان و اساس و محرک تداوم سازندگى و انقلاب در اسلامست کتب و مقالاتى بزبان فارسى مرقوم دارند.

دکتر محمد حسین مشایخ فریدنى‏

امیر المؤمنین علیه السلام در مقام رهبرى سیاسى

مقدمه

سیاست در عرف استعمار

وظایف مقام خلافت

حکومت عدل و مساوات

روش رهبرى

اداره جهان اسلام

تقسیمات کشور

امور مالى

زکات و صدقات طبق موازین شرعى.

امور دفترى

دستگاه عدالت

ارتش

خطبه‏هاى سیاسى

تغییر مرکز خلافت و هجرت به کوفه

فرمان امام على (ع) به مالک اشتر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سیاست از دیدگاه على (ع) و روش حکومتى آن حضرت