اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله ارگ بم

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله ارگ بم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


ارگ بم

 

 

 


ارگ بم بر بلندای صخره ای سترگ، درجنوب رودخانه پشت رود جا دارد و شهر بم و دیوار شهربست قدیم آن در جنوب ارگ و درفاصله میان رودخانه پشت رود و رودخانه دیگری شکل گرفته است و امروزه بسترود به خیابانی میان شهری بدل گردیده است .

ارگ بم عضوی از منظومه ای بزرگ از بناهای تاریخی است که آن را در میان گرفته اند ؛ شهر باستانی دارزین با قدمتی در حدود هزاره اول پیش از میلاد در اراضی شمال غربی بم امروزی برپا بوده و هنوز کوشک های میان محله های شهردوران قرون اولیه اسلامی در آن بر پامانده اند و تنها قریه کوچکی در حوزه غربی آن آباد است ؛ قلعه دختر در شمال رودخانه پشت رود و در جنوب آن بنای چارطاق و ساختمان کوشک و پیر علمدار و همچنین در مشرق و نزدیکی ارگ، بنای تاریخی مسجد حضرت رسول بر پیرامون فضای ارگ برپا بوده اند . هرچند که پیشینه این بنا ها سالیابی نشده است ، با این حال قدمت آن ها ، از قرون اولیه دوران اسلامی تا دوره ایلخانی قابل تخمین به نظر می رسد.
سالیابی بناهای تاریخی واقع در ارگ بم و همچنین بناهای پیرامون آن تاکنون در برنامه کار باستان شناسان قرار نگرفته است ، از اینرو شایسته است که بیشتر به گزارش های شفاهی مردم و متون تاریخی اکتفا نمود. . در متون تاریخی ؛ پیدایش ارگ بم را به بهمن بن اسفندیار نسبت داده اند، و او را اردشیردرازدست از شاهان دوران هخامنشی قلمداد کرده اند. در سیمای برخی از برش های ارگ نیز لایه های ساختمانی بیشماری نمایان است که گویای ساخت و سازهایی مکرر در ارگ و تأییدی بر درستی تخمین قدمت متون تاریخی است.
هرچند که تا کنون وقوع زلزله های بزرگ در منطقه بم گزارش نشده است و یا دست کم از آن بی اطلاع مانده ایم ، با این حال ارگ بم طی عمر طولانی خود ، بارها مورد مهاجمه ها ، جنگ ها و محاصره های طولانی دشمن تخریب و ویرانی بوده و نشانه های شاخصی از ویرانی های آن در دست است . با این حال هر باربالنده تر گذشته برای استقرار نسل های بعدی انتخاب شده ، مرمت شده و گسترش یافته است .

ساکنان ارگ بم در حدود یکصد و پنجاه سال پیش ، برای آخرین بار مأوای ارگ را ترک نموده ودرون باروی شارستان و در میان باغ ها و نخلستان های بیرون از شهر سکنی گزیدند. وسعت ارگ بم به ییست هکتار می رسد . جز باروی شارستان که درحوزه شمالی به باروی ارگ نزدیک است و به فاصله اندکی از باروی ارگ جا دارد . در حوزه جنوبی چهار بارو بخش فراز کوه سنگی را احاطه کرده است که به احتمال زیاد راستای هر بارو نشان دهنده گسترش حاکم نشین ارگ در دوره ای از تاریخ است . ساختمان ارگ بم در شکل توسعه یافته اش از دو بخش مردم نشین و حاکم نشین تشکیل شده است. در فضای شمالی بیرون ارگ ، بنای گنبد بزرگ یخدان و در نزدیکی آن دیواره رفیع یخ چاوون جا دارد .

بخش حاکم نشین بر فراز قله صخره و در شمال ارگ جا دارد و متشکل از بنا هایی است، همچون؛ برج اصلی ، چهارفصل ، خانه حاکم ، چاه آب ، حمام ، خانه رئیس سرباز خانه (ساختمان معروف به آسیاب بادی) ، سرباز خانه ، دروازه (ساسانی) و برج و باروی این مجموعه را شامل می شود . گفتنی است که جز بنای آسیاب بادی ، دیگر بخش های حاکم نشین بر باروهایی سنگی با بلندی نزدیک به هفت متر استوار شده است که در زیر روکش کاهگلی پنهان مانده است ، چنین به نظر می رسد که در لایه های مانده در محدوده باروی سنگی به ویژه در سطوح زیرین آن کهنه ترین بخش حاکم نشین باشد. در بخش شرقی حاکم نشین دروازه مسدود شده ای است که آن را کد کرم (خانه کرم) می خواندند و وجود این پدیده را سندی بر جا مانده از داستان هفتواد تلقی نموده اند.
فضای مردم نشین یا عامه نشین با حصاری بلند در راستای شرقی غربی از بخش حاکم نشین جداشده و دسترسی این دوبخش به یکدیگر از راه دروازه ای است که از شمال بنای میر آخور به سرباز خانه حاکم نشین می رسد. بخش مردم نشین را به دوره ای از گسترش ارگ نسبت داده اند ، با این حال این دوبخش در میان باروی حصینی با 38 برج بزرگ و کوچک جای دارد که یکپارچه به نظر میرسد وتنها دروازه این مجموعه در میان باروی جنوبی مردم نشین جاسازی شده است . فضای مردم نشین شامل : دروازه ورودی ، بنای سردروازه ، راسته بازار ، مسجد جامع ، بنای زورخانه (مقبره) ، ساباط و خانه جهودا ، میدان تکیه، مسجد پیامبر ، حمام ، مدرسه (خانقاه) ، اصطبل ، بنای میراخور و محله های مسکونی است .

طی سال های اخیر ، مرمت و بازسازی ساختمان میرآخور در شمال بنای اصطبل به عنوان دفتر کار مرمت و احیای ارگ ، سرآغازی بود بر فعالیت های کلان سازمان میراث فرهنگی کشوردر شهرستان بم .در این رهکذر به مرور بررسی ، خواناسازی و احیای شبکه معابر و بناهای سردروازه ، راسته بازار ، چارسوق ، مسجد جامع ، مجموعه میرزا نعیم ، خانه ساباط ، بناهای پیرامون میدان تکیه ، اصطبل ، مدرسه ، سربازخانه ، خانه رییس قشون ، بخش جنوبی و بخش غربی بارو و برج های پیرامونی ارگ ، ساختمان گنبد یخدان ، باروی یخچاوون و مسجد حضرت رسول در فضای بیرونی ارگ مرمت و احیا گردید و برای تحقق اهداف از پیش تعریف شده راه اندازی شد و سامان گرفت .
در کاوش های سالهای اخیردر فضای دروازه اسپیکان که در باروی شارستان و در شمال غربی ارگ واقع است ، تاسیسات آب رسانی مخفی ارگ آشکار گردید .آب دو رشته قنات در ساختمان پخشگاه همجوار با این دروازه ، چند بخش شده و بخشی از آن از طریق تنبوشه به ساختمان شترگلو واقع در خندق غربی می رسیده و به میان ارگ هدایت می شده و در ساختمان حمام بخش غربی مردم نشین ظاهر می گردیده است .


دانشنامه جهان اسلام
مدخل (بم) نوشته خسرو خسروی
بًم، شهرستان،‌ شهر، و قلعه ای در استان کرمان.
1) شهرستان بم (جمعیت طبق سرشماری 1375 ش 198435 تن، که از آن میان حدود 43 درصد شهرنشین؛ و حدود 47 درصد روستانشین بوده اند). در مشرق و مرکز استان کرمان قرار گرفته، از شمال به شهرستان کرمان، از مشرق به شهرستانهای زاهدان و ایرانشهر، از جنوب به شهرستان جیرفت
، و از مغرب به شهرستان بردسیر محدود است. مشتمل است بر چهاربخش حومه (مرکزی)، رایگان، نًرماشیر و فًهوج، و شهرهای بم و بًروات. کویر لوت (دشت لوت)، در قسمت شمال و شمال شرقی آن واقع شده و مغرب آن کوهستانی است. آبادیهای بم در دامنة کوهها و دشت قرار دارد. رشته کوههای بارز و کوههای راین درشمال و مغرب آن (ارتفاع بلندترین قله: 4465 متر به نام هزار در بخش راین) تا جنوب شهرستان امتداد دارد، و در آنجا شاه کوه و نمداد (ارتفاع بلندترین قله: 3491 متر) نامیده می شود. کوه کِشیت در شمال شهرستان با جهت شمال غربی – جنوب شرقی تا مغرب شهر بم امتداد دارد و کویر لوت را از درة‌ تهرود جدا می کند. گردنة سرپشت در نزدیکی دارزین در مغرب شهر بم واقع است. رودهای موسمی آن فهرج و تَهْرود جدا می کند. گردنة سرپُشت در نزدیکی دارزین در مغرب شهر بم واقع است. رودهای موسمی آن فهرج و تَهرود است. تَهرود از کوه هزار در ارتفاعات ساردویه سرچشمه می گیرد، از دهستان تهرود، در بخش راین، می گذرد و به لوت شورگَز منتهی می شود. بم در تابستان بادهای گرم به نام لِوار دارد. در مشرق شهرستان،‌ در بخشهای ریگان و نرماشیر، جنگلهای تُنُکِ درختان گز و کَهور دیده می شود. دره های واقع در کوههای بارز و کشیت،‌ با آب فراوان و سبز و خرمی،‌ از دیرباز باعث سکونت مردم در آنجا و پیدایی آبادیها و کشت و ورز شده است. آب آشامیدنی مردم از چشمه ها و چاههای عمیق و نیمه عمیق و قنات تامین می شود. دهها رشته قنات،‌ زمینهای آن را مشروب می کند. از محصولات عمدة آن گندم و جو و مرکبات است. خرما و حنا و مرکبات آن صادر می شود. از صنایع دستی قالی بافی،‌ سبدبافی،‌ حصیربافی و گلیم بافی دارد. پرورش گاو و گوسفند و بز در آن رایج است. در نواحی بیابانی بم از شتر برای رفت و آمد و بارکشی استفاده می شود. معادن مرمر و چشمة آب گرم معدنی دارد. راه اصلی کرمان – زاهدان، کرمان- ایرانشهر، و کرمان- جیرفت از آن می گذرد. این شهرستان زلزله خیز است. از جمله آثار باستانی آنجاست: میل نادری (درست تر: میل قاوردی)، از آجر، از دوره نادرشاه به ارتفاع تقریبی چهل گز در نزدیکی شهر فهرج (وزیری کرمانی، 1364 ش، ج 1، ص 355،‌ 356، حاشیه)؛ قلعة دختر؛ ویرانه های شهر قدیمی ریگان از دورة اشکانی (مستوفی، ص 349) در حدود 37 کیلومتری جنوب شرقی شهر فهرج؛ ویرانه های ساسانی – اسلامی نرماشیر، نزدیک روستای چَغوک آباد (حدود نوزده کیلومتری جنوب غربی آبادی فهرج)؛ و قلعه (ارگ) بم در 1316 ش، شهرستان بم در استان هشتم با بخشهای بم (حومه)‌، سبزواران (جیرفت)، ساردویه،‌ کهنو (کَهْنوج)، و مَشیز (بردسیر) تشکیل شد (ایران. وزارت کشور، ص 15 مکرر). در تیر 1324 بخش بردسیر از آن مجزا و تابع شهرستان سیرجان گردید (همان، ص 23 مکرر) طبق تصویبنامة شهریور 1325، دهستان نرماشیر (فهرج) تبدیل به بخش، و تابع شهرستان بم شد (همان، ص 24 مکرر) و جیرفت از شهرستان بم مجزا و تبدیل به شهرستان گردید (همان، ص 25 مکرر) درهمان سال،‌دهستانهای اسفندقه و راین از بخش ساردویه مجزا و به عنوان بخش، تابع شهرستان جیرفت شد (همانجا) در مهر 1326، دهستان ده بکری (مُرغَک)، از بخش مرکزی (حومه) شهرستان بم مجزا و تابع بخش راین و جزو شهرستان بم گردید، و دهستان اسفندقه از بخش راین شهرستان بم مجزا و ضمیمه بخش ساردویه و تابع شهرستان جیرفت شد (همان، ص 26 مکرر) بعداً بخش کهنوج نیز از شهرستان بم جدا و به شهرستان تبدیل شد.
2) شهر بم. مرکز شهرستان بم (جمعیت طبق سرشماری 1375 ش: 70079 تن)، در ارتفاع حدود 1060 متری،‌ در دشتی حاصلخیز، در شمال رشته کوههای بارز در مسیر راه اصلی کرمان – زاهدان، و کرمان – ایرانشهر- چابهار (دریای عمان)، در حدود 200 کیلومتری جنوب شرقی شهر کرمان واقع است. فاصلة آن تا ایرانشهر در جنوب شرقی حدود 357 کیلومتر، و تا جیرفت در جنوب غربی حدود 118 کیلومتر است. آب و هوای آن عمدتاً کویری است. حداکثر مطلق دمای آن به 49 درجه سانتیگراد، و حداقل آن به 9- درجه سانتیگراد می رسد. گاهی در بم برف می بارد. رشته کوههای بارز مانند سدّی در جنوب دشت بم کشیده شده است. رود موسمی تهرود از شمال شهر به نام رود بم (یا رود پشت) می گذرد. آب آشامیدنی بم عمدتاً از چاه و قنات تامین می شود. حدود 29 رشته قنات با جهت غربی- شرقی وارد شهر و حومة آن می شود. طول برخی از آنها به حدود بیست کیلومتر می رسد. محلة قدیمی زرتشتیها در شمال غربی شهر واقع است. از جمله بناهای قدیمی شهری: مسجد سید (تاریخ بنا: 1262)؛ امامزاده اسیری؛ مسجد اسعدالدوله (1294)؛ بقعة امامزاده زید منسوب به یکی از امام چهارم علیه السالم که زیارتگاه اهالی است؛ و مسجد وکیل (تاریخ بنا: 1284-1287) محلة کوزران (گوزاران) در شمال غربی آنجاست. ده بکری در دهستان کوهستانی مرغک،‌ در حدود 26 کیلومتری جنوب آبادی دارزین، از مراکز ییلاقی اهالی بم است. بم کارگاههای چاقوسازی دارد. از تفرجگاههای مردم شهر باید از ارگ جدید بم نام برد. بم دارای فرودگاه است. از جمله محله های قدیمی شهر، لشکر فیروز است که در مغرب قلعه قرار گرفته است (محلاتی، ج 1، ص 201، نقشه) هنگام شورش آقاخان محلاتی، نصرت الدوله چهارده ماه بم را محاصره کرد و پیرامون آن عماراتی بنا نهاد (ذوالفقار کرمانی، ص 20) که بتدریج به نام لشکر فیروز معرف شد.
3) قلعه (ارگ) بم. شهر قدیمی در محوطه ای محصور در شمال شرقی شهر کنونی بم، که به نوشتة وزیری کرمانی (1354 ش، ص 92) بر روی سنگی به ارتفاع حدود دویست ذرع قرار دارد و بزرگترین قلعة سالم ایران است. این قلعه از دو قسمت تشکیل شده است: قسمت شمالی که بر روی تپه ای سنگی و مرتفع قرار دارد، و قسمت جنوبی که در گودی واقع است. در دورة قاجاریه، به لحاظ عظمت قلعه، اعتمادالسلطنه (1367-1368 ش، ج 1، ص 470) آن را «قلعة خدای آفرین» ضبط کرده است. امروز همة قسمتهای این ارگ، به صورت آثار باستانی نگهداری می شود،‌ و قسمتی از شمال آن بازسازی شده است. شهر قدیمی ظاهراً تا 1253 مسکونی بوده، و پس از آن بتدریج از سکنه خالی شده است. مدتی از ارگ آن (قسمت شمالی) به عنون پادگان استفاده می شد (وزیری کرمانی، 1354 ش، ص 94). شهر قدیمی بم ویژگیهای شهرهای ایران بویژه شهرهای خراسان دورة اسلامی را دارد، و مشتمل بوده بر قلعه یا ارگ (حاکم نشین) و خزاین و زندان. قسمت اصلی شهر (به اصطلاح جغرافیانویسان قدیم: شارستان) و گرداگرد آن (رَبَض) با برج و بارو از هم جدا می شد. امروز گاهی به اشتباه همة قسمتها را ارگ یا قلعه می گویند. هستة مرکزی شهر (جای مسکون) که در گودی قرار گرفته، به شکل مربع مستطیل با شیبی از مغرب به مشرق به طول حدود 425 متر، و عرض آن از شمال به جنوب حدود سیصد متر است (گوبه ، ص 305)، ارگ (حاکم نشین)، در شمال این مربع مستطیل و متصل به آن بر روی کوه سنگی واقع است و از فراز آن کوههای شاهسواران در جنوب دیده می شود. محوطة کوچکی در شمال غربی شهر قدیمی به مساحت حدود 175 مترمربع قرار گرفته که احتمالاً بعداً به آن الحاقاتی شده است (همانجا). دژ قدیمی، با خندقی در جنوب که پلی روی آن بوده، و با برجها و باروی (چهار حصار) کنگره دار محافظت می شده است. این دژ بارها مرمت شده است. دروازه اصلی در جنوب پس از پل قرار دارد، و آثار دروازة شمالی با برجی کنار آن به نام کَتِ کِرْم (یا کَدِ کرم)، میان دیوار دوم و سوم دیده می شود. شهر مشتمل بر میدان و بازار و تکیه و مسجد و حسینیه و زورخانه و چاه و آسیای بادی و اصطبل با آخور (پس از دیوار دوم)، و حمام و زندان بود و با چند بارو و برج حراست می شد. پس از دیوار بلند دوم و دروازة آن، محوطه ای با اتاقهای متعدد برای نگهبانی دیده می شود، که چاهی در آن حفر شده و ساختمان دو طبقة کنار آن هنوز برجاست که احتمالاً در دوره ای قدیمی بر روی بناهای قدیمتر ساخته شده است. مجموعة میرزا نعیم در مشرق بازار قرار دارد که اخیراً تعمیر شده است. محوطة حاکم نشین با برج و بارو، و دروازه و حرم حاکم در جنوب آن و خانه ای به نام «چهارفصل» پس از دیوار سوم قرار گرفته که سالمترین قسمت به جا مانده از شهر قدیمی است که پیش از انقلاب اسلامی تعمیر شده است. ویرانه های مسجد در قسمت جنوبی شهر در مشرق بازار قرار دارد که در محوطة شمالی آن محلة‌ اعیان نشین بود، و نزدیک آن زورخانه ای با عمق 5/1 متر به شکل مربع قرار داشت. ساختمان اصطبل و طویله در محوطة زیر ارگ، و میدانی در بالای بازار با کاروانسرایی نزدیک آن قرار گرفته است. مسجدی نیز که احتمالاً بر روی خرابه های مسجد جامع (از دورة صفاریان)‌احداث شده است، محرابی با تاریخ 810 دارد. امروزه از مسجد جامع دورة صفاریان،‌ براثر خاکریزی بر سطح مسجد دورة صفاریان، بر روی مسجدی قدیمیتر بنا شده بوده است. در کنار مسجد، چاهی وجود دارد که نزد اهالی مقّدس است. در سال پیروزی انقلاب اسلامی نماز عیدفطر در همین مسجد که حیاطی مربع شکل دارد خوانده شد. در سوگواریهای مذهبی، مردم از شهر جدید بم به این مسجد می روند و در محراب آن شمع روشن می کنند. به نظر گوبه، از رودی که از شمال ارگ می گذشته،‌ نهری حفر شده بوده که وارد شهر می شده است (ص 306)، و امروزه بستر خشک آن دیده می شود. مقدسی (ص 465)‌ نیز از نهری نام برده که از محلة‌ بزازان می گذشته است و ظاهراً مقصود او همان نهر است. همچنین مقدسی از یکی از مساجد جامع که اصطخری (ص 166) و ابن حوقل (ص 312)‌ نیز از آن نام برده اند، سخن گفته است که آثار آن در مغرب محوطة اصلی به جا مانده است. شمال غربی آن کاروانسرا و حسینیه ای قدیمی قرار دارد. محله قدیمی بزازان بیش از همة قسمتها ویران شده است. در شمال این محله، دروازه ای با باروی کنگره دار، قسمت اصلی شهر را از ارگ جدا می کند که پس از آن قسمت دوم شهر قرار گرفته و با خیابان شرقی – غربی از قسمت اول جدا شده است. عمده ترین ساختمان آن، میدانی است که در کناره های آن آخورهای اسب، و در قسمت جنوب شرقی آن چاهی قرار گرفته است. آثار آسیای بادی در قسمت شمال غربی آن دیده می شود. بالای آخورها در طبقة دوم جای سربازان بوده است. گویا در همین جا بوده است که لطفعلی خان زند، پس از درگیری با حاکم بم دستگیر می شود. در قسمت غربی این محوطه، پس از جایگاه سربازان و میدان و آخور، کاروانسرای قدیمی واقع شده است. در قورخانه، خانة نظامیان دو طبقه است. زندان در محوطة اداری حاکم نشین قرار دارد که پس از گذشتن از دالانی به عمق چهارمتر به محوطة پهن تری متصل می شود. به نظر پوپ ، ویرانه های دیواری که در مشرق شهر قدیمی در محلة باغ دروازه (امروزه نزدیک گورستان) دیده می شود، بقایای مسجد حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم است که عبدالله بن عامر در دورة‌ عثمان آن را بنا کرده است (ج 3، ص 930؛ ظاهراً پوپ این مطلب را از کتاب سفرنامة ژنرال سرپرسی سایکس، ص 254، و سایکس آن را از تاریخ کرمان، وزیری کرمانی، 1364 ش، ج 1، ص 280، گرفته است). اما این مطلب چندان صحیح به نظر نمی رسد، زیرا رفتن عبدالله بن عامر به شمر بم در کتابهای معتبری مانند فتوح البلدان بلاذری و تاریخ الرسل و الملوک طبری نیامده است؛ بعلاوه مسلمانان مساجد را در داخل شهر می ساختند، نه در کنار شهر، سایکس محلة‌کنونی گوزاران را کنار رود کجاران (گزاران) شاهنامه می داند (سایکس، همانجا).
وضع ساختمان قلعه از دورة‌ ناصرالدین شاه (حک: 1264-1313) تاکنون تغییر چندانی نکرده است. به نوشتة‌ ذوالفقاری کرمانی (ص 23)، در دورة‌ ناصرالدین شاه، قطر دیوار قلعه 28 ذرع، وعرض خندق دوازده ذرع بود. دروازة‌ اصلی در جنوب بود و از روی پلی چوبی وارد شهر می شدند. قلعه دارای 51 برج در پیرامون، و نُه برج با شکلهای مختلف و بسیار بزرگ بود. برج میان دیوار غربی، سیزده ضلع بیقاعده داشت و محیط آن 104 ذرع بود. از زیر آن آبی از بیرون وارد شهر می شد، اما در همة خانه ها برای هنگامی که در محاصره قرار می گرفتند چاه کنده بودند که عمق آنها میان پنج تا هشت ذرع بود. از دروازة اول که داخل شهر می شدند، نخست از میان بازاری رو به شمال می رفتند که طول آن 120 ذرع و عرض آن چهار ذرع بود که از هر سو راسته بازار داشت. برای ورود به ارگ می بایست از سه دروازه می گذشتند، به عبارت دیگر شهر با ساخت دیوار محافظت می شد. در شمال، در دیوار قلعه رو به بیرون دروازه ای بود که مخصوص اهل ارگ بود و به آن دروازة کَتِ کَرْ می گفتند. پس از شکست آقاخان محلاتی، سکونت در قلعه و شهر قدیمی ممنوع شد، از اینرو مردم بیرونِ قلعه را آباد کردند (ذوالفقار کرمانی، ص 20، 23-24).
پیشینه. الف) پیش از اسلام. درباره بم پیش از اسلام و قلعه آن اطلاع چندانی در دست نیست. به نوشتة‌ اعتمادالسلطنه (1367-1368 ش، همانجا)‌ بم از بناهای بهمن بن اسفندیار است. در اواخر دورة اشکانیان، از لشکرکشی اردشیر به منطقه ای که بم در آن قرار داشت مطالب فراوانی در دست است نام آثار باستانی پیرامون قلعة بم امروزی، مانند نرماشیر و قلعة دختر، از زمان ساسانیان حتی پیش از آن در منابع دیده می شود. ظاهراً منطقة بم در دورة‌ اشکانیان نیز آباد بوده است. طبق کارنامة اردشیر بابکان، او در لشکرکشی خود به دژ گذاران (در شاهنامه: کجاران) با هفتان بوخْت ( در شاهنامه: هفتواد)، پادشاه آن منطقه، به جنگ پرداخت (ص 55-61) فردوسی محل کجاران را در خطة‌ دریای پارس (خلیج فارس و دریای عمان)‌ آورده است (ص 139)‌. از لحاظ جغرافیای آن زمان، دریای پارس پهناورتر بود وبطلیموس آن را پرسیکوس سینوس ضبط کرده است (مشکور، ص 12).
طبق مطالب کارنامة اردشیر بابکان، هفتان بوخت در دژ گذاران پادشاهی می کرد، و دژ گولار و دستگرد (دستجرد= مزرعه)، جزو دژ گذاران به شمار می آمد (ص 55-61) به نوشتة فردوسی،‌ هفتواد پس از کشتن یکی از امرای محلی، بر سر کوهی نزدیک کجاران دژی ساخت (ß فردوسی، ج 7، ص 141-142) که احتمالاً نخستین پایه های قلعة بم بود، چون در آن نزدیکی جز کوه سنگی که امروزه ارگ بم بر روی آن است، کوهی دیده نمی شود.
فردوسی رویداد تاریخی لشکرکشی اردشیر را با افسانة شگفت انگیزی در هم آمیخته است؛ برای مثال از دختر هفتواد «اختر» (بخت و اقبال)‌ سخن گفته که به پنبه ریسی می پرداخته است. او با پرورش کرمی در دوکدان و استفاده از فَره «اختر» (اقبال) کرم، توانسته بود طرازی فراوان بریسد که سبب ثروتمند شدن هفتواد شده بود. بنابر مطالب شاهنامه قلمرو هفتواد که شاه آن منطقه شمرده می شد، از دریای چین تا کرمان بود (همان، ج 7، ص 143). طبق مطالب کارنامة اردشیر بابکان، هنگام لشکرکشی اردشیر به گذاران، هفتواد بر بومِ سِند و مکران و دریای پارس نیز فرمانروایی داشت (ص 57). اردشیر بی شک از راه سیرجان – دارزین یا جیرفت – دارزین به بم لشکر کشیده است. چون لشکر دوازده هزار تنی او نمی توانسته است از مسیر بدون آب (رود) و چمنزار پیشروی کند، در شاهنامه بارها از واژة آبگیر در مسیر این لشکرکشی سخن به میان آمده که ظاهراً مقصود هلیل رود یا رود لاله زار است (فردوسی، ج 7، ص 145، 147).
در کارنامة اردشیر بابکان همچنین آمده است که در جنگ دوم، پس از پیروزی اردشیر و کشته شدن هفتان بوخت، اردشیر «خواسته و زر و سیم از آن به دژ به هزار بار شتر کرد [و] به گوار (اردشیر خُرّه) گسیل کرد» (ص 87). طبری (سلسلة اول، ص 820) نیز این مطالب را تـایید کرده است. به نوشتة او، اردشیر به اَلّار (نولدکه، ص 41-69: گُلار) از رستاق (از مناطق روستایی) کوجَران (کجاران) لشکرکشید و مال و گنج فراوان به دست آورد که این ثروت بی تردید از تولید ابریشم آن منطقه بوده است. ظاهراً انگیزة لشکرکشی اردشیر به گذاران نیز به دست آوردن ثروت حاصل از ابریشم بوده است. بارون کارا دو وو، پس از بررسی دقیق مطالب شاهنامه، به این نتیجه رسیده است که خاستگاه ابریشم، باید ایران باشد، نه چین (ج 1-2، ص 290).
ب) پس از اسلام. به نوشتة افضل الدین کرمانی (ص 121)، کرمان را عبدالله بن عامر کُرَیْز گشود و تربت او در بم است. برخی نیز گویند آنجا را عمربن عبدالعزیز فتح کرد، اما نخستین بار بلاذری (ص 551) نام بم را آورده است. به نوشتة او، هنگام فرار یزدگرد و سقوط شیرجان (سیرجان) ابوموسی اشعری، ربیع بن زیاد را به کرمان گسیل داشت. او نواحی پیرامون شیرجان را گشود و با اهل بم و اندغار [از شهرهای قدیمی کرمان] صلح کرد، اما بعداً این بلاد کفر ورزیدند و پیمان شکستند. در دورة بعدی، بویژه پس از استحکام حکومت مرکزی در بغداد و رونق گرفتن اقتصاد منطقه، اطلاعات ما از بم بیشتر است. از قرن سوم و چهارم از بم و از جاده هایی که بم را با مناطق و شهرهای دیگر پیوند می داده مطالبی آمده است. ابن خردابه (ص 49، 54) و قدامه بن جعفر (ص 196) از جادة بم – جیرفت تا نرماشیر سخن گفته اند. قلعة بم در آن دوره مشهور بوده است، به طوری که یعقوب لیث در شوال 259 رهسپار نیشابور شد و محمدبن طاهر را دستگیر کرد و خود و خاندانش را در قید و بند به قلعة کرمان فرستاد (یعقوبی، ص 85)‌ یعقوبی (ص 62) در قلاع کرمان از قلعة بم سخن گفته می افزاید: «قلعة کرمان که به آن قلعة بم می گویند...» ظاهراً این سخن به لحاظ اهمیت قلعة‌ بم در آن دوره در ولایت کرمان بوده است. ابن فقیه (ص 206، 208) بم و جیرفت و هُرموز را از شهرهای کرمان آورده و فاصلة جیرفت – بم را بیست فرسنگ نوشته است. ابن رسته (ص 106) نخستین بار بم را از کوره های استان کرمان ضبط کرده است. از قرن چهارم به بعد، به لحاظ پیدایش مرکزیت درسرزمینهای خلافت و توسعه یافتگی اقتصادی – اجتماعی جهان اسلامیِ آن روز، اقتصاد بم نیز رونق گرفت، زیرا آب فراوان داشت و در مسیر جاده ای بود که از کویر می گذشت. بم از یک سو مناطق جنوب شرقی ایران را به خراسان (و ماوراء النهر) و چین و ماچین، و از سوی دیگر ایالات سیستان، سند و کابل و حتی هندوستان را به بغداد (مرکز خلافت) پیوند می داد و از این طریق با آن مناطق مراودة‌ اقتصادی داشت؛ از اینرو به یکی از کانونهای برخورد فرهنگی و اجتماعی قومهای مختلف تبدیل شد، و نیز محل داد و ستد کالاهای ممالک مختلف گردید. در این دوره، کرمان از لحاظ جغرافیایی به دو بخش شرقی و غربی تقسیم و، دوشق خوانده می شد:‌ شق شرقی مشتمل بر بم و نرماشیر و جیرفت بود (محمدبن ابراهیم، ص 32، حاشیه). بم در این دوره به لحاظ رشد شهرنشینی در بلاد اسلامی، از طریق هرموز و دریای فارس با عراق و شام و مصر روابط اقتصادی یافت؛ و ناحیة بم با دهکده های حاصلخیز و آب و هوای خوش که بهتر از جیرفت بود، شهرت پیدا کرد. اصطخری (ص 164) و ابن حوقل (ص 312-315) از دیوار مستحکم بم و جاده های آن تا سیرجان و هرموز، و از طرازی [=کارگاهی] که در آنجا سلطان داشت مطالبی آورده اند و محصولات آن را ستوده اند؛ از جمله جامه های بلند که به عراق و مصر و خراسان صادر می شد، طیلسانها،‌ و جامه هایی عالی که هریک حدود سی دینار ارزش داشت و در عراق و خراسان و مصر به فروش می رفت (نیزß مقدسی، همانجا). در 372، به نوشتة‌ مؤلف حدود العالم (ص 128)، «بم شهری است با هوایی تن درست و اندر شهرستان وی حصاری است محکم و از جیرفت مهتر است، و اندر وی سه مزگت [=مسجد] جامع است، یکی خوارج را و یکی مسلمانان را، و یکی اندر حصار، و از وی کرباس عامه و دستار بمی و خرما خیزد.»
ظاهراً پس از قرنها دوباره بم به تولید ابریشم دست یافت و توانست فرآورده های ابریشمی خود را به بلاد دیگر صادر کند و به احتمال قوی مبدا «جادة ابریشم» بم بوده است. قلعة بم از قرنهای نخستین اسلام تا دورة قاجاریه 1255-1256، اغلب پناهگاه شورشگران بوده است، به طوری که در 297 سُبکَری، حاکم فارس، پس از شکست خوردن از سردار خلیفه در شیراز، به بم پناهنده شد (ابن اثیر، ج 6، ص 136) در 324. معزالدوله دیلمی در یورش به کرمان، بم را تصرف کرد (همان، ج 6، ص 255) در 364، یُوزتُمُر پس از شکست از مطهربن عبدالله، سردار عضدالدوله، وارد بم شد و حصاری گردید (همان، ج 7، ص 62). در 391، بهاء الدوله دیلمی به سرداری استاد هرمز به بم حمله کرد. در این هنگام طاهربن خلف از صفاریان در قلعة بم به سر می برد (همان، ج 7، ص 210) در492، تیرانشاه، پسر تورانشاه فرزند قاوُرْت، پس از شورش مردم کرمان بر ضد او به شهر بم فرار کرد، اما اهالی بم از ورود او به شهر جلوگیری کردند و با وی جنگیدند (همان، ج 8، ص 203) در 584، افضل الدین کرمانی در عِقدالعُلی برای نخستین بار بم را ولایت ضبط کرده است. به نوشتة او، بم ولایتی معمور از بلاد کرمان بود و از آنجا ابریشم صادر می شد (ص 128) در دورة سلاجقه، به دستور محمدبن ارسلان شاه (536-551) مساجد و رباط و مدرسه در بم و جیرفت ساخته شد (محمدبن ابراهیم، ص 42) ادریسی، جغرافیادان بزرگ جهان اسلام در بلاد مغرب (493-560) از کارگاههای پارچه های پنبه ای و طیلسانهای فاخر بم که بازرگانان به بلاد مصر و شام و عراق می آورده اند، مطالبی گفته که نشان دهندة رونق صنایع دستی دربم و پیوندهای اقتصادی بم با دیگر بلاد اسلامی است (ج 1، ص 435) در قرن ششم، بم از لحاظ مرکزیت سیاسی وضع خاصی پیدا کرد، به طوری که در حکومت ملک ارسلان بهرامشاه بن طغرل (متوفی 567 یا 570)، برای نخستین بار «دارالملک» خوانده شد (محمد بن ابراهیم، ص 56، 69، 71) در اواخر قرن هشتم، در تسلط غزان بر کرمان، فرزند کهین ملک دینار عجمشاه (حک:‌ 592-600) در بم حکومت می کرد (همان، ص 192)‌ در اوایل قرن هفتم، یاقوت حموی بم را «مدینه جلیل» و از شهرهای بزرگ کرمان نوشته و آب آن را از قنات دانسته است (ج 1، ص 737) که نشاندهندة آبادیها و کشتزارهای پیرامون قلعة بم (شهر بم در آن روزگار) است، چون آب قنات به قلعه که در ارتفاع قرار داشت سوار نمی شد و احداث قناتها برای کشت در نواحی اراضی جنوب قلعة کنونی بم بود. این اراضی امروزه مشتمل بر شهر بم و حومة آن است. ظاهراً از اوایل قرن هفتم،‌ گروههایی از مردم در خارج از قلعه نیز ساکن بوده اند. از قرار معلوم بر اثر حملة مغول و جنگهای فراوان پس از آن، در بم دشواریهای اقتصادی – اجتماعی پدید آمده بود، به طوری که رشیدالدین فضل الله (645-718) به پسرش که حاکم کرمان بود، دستور داد مدت سه سال مردم کورة‌ ولایت بم را از پرداخت مالیات معاف کند تا کشتزارهای ایشان شود (رشید‌الدین فضل‌الله، ص 10-12).
در 696 غازان‌خان، محمدشاه پسر حجاج سلطان را به کرمان فرستاد، چون در این هنگام نصرت مَلِک شورش کرده و در قلعه بم متحصن شده بود (وصاف حضره، ص 181). بر طبق مطالب تاریخ آل‌مظفر، امیر مبارز‌الدین (700-765) از شاهان آل‌مظفر،‌ پس از چهار سال محاصره قلعه بم، آن را گشود (کتبی، ص 44-45) و سرانجام در قلعه بم درگذشت. بم در دوره آل‌مظفر رو به ویرانی نهاد (همان، ص 144). حمدالله مستوفی قلعه بم را همان قلعه هفتواد دانسته است. به نوشته او «کرم هفتواد در بم بترکید» (ص 140). در 742، هنگام یورش امیر مبارزالدین به قلعه بم، اخی شجاع‌الدین خراسانی که مدتی کوتوال قلعه بم بود، ارگ بم را تعمیر کرد و آماده دفاع شد (وزیر کرمانی، 1364 ش، ج 1، ص 483).
در این هنگام، بم دارای خندق و حصاری بود (معین‌الدین یزدی، ج 1، ص 130) که کما بیش مطابق با خندق و حصار امروزی قلعه بم است. پس از حمدالله مستوفی، دیگران هم بم را همان قلعه هفتواد دانسته‌اند، از جمله معین‌الدین یزدی در 767 می‌نویسد: «در خطه بم قلعه‌ای است که از بلندی ایوان به عمارت سلیمان اشتهارد یافته است و در تواریخ عجم ذکر آن به دژ هفتواد مانده است» (ج 1،‌ ص 123).
در 811، میرزا ابابکر، از سرداران تیموری، ‌در خطه بم، شهر و بلوکات پیرامون آن را مدتی تصرف کرد (خواندمیر، ج 3، ص 571). در اوایل قرن نهم، مردم در بیرون از قلعه بم هم ساکن بوده‌اند، زیرا طبق مطالب رساله مقامات عرفای بم (اوبن، ص 178) «چون ابابکر به بم آمد، لشکر از هر طرف بر او گرد آمدند و او را ترغیب کردند به عمارت قلعه بم چنانکه حکم کردند که خلق بروند و بنیاد عمارت کنند و خانه‌ها به اندرون قلعه برند.»
در 857، طبق مطالب مقامای عرفای بم (همان، ص 124) هنگامی که سلطان سنجر ]=بابر میرزا[ کرمان را گشود، در بم قحطی پیش آمد «چنانکه در بم بر دو دولتخانه سید ]طاهرالدین محمد، از عرفای بزرگ بم[ بسیار خلق جمع می‌شدند و نان می‌گفتند و جان می‌دادند.» در 860،‌ سیدطاهرالدین محمد، ‌در این شهر به قتل رسید (همان، ص 129-131). به نوشته میرمحمد سعید مشیزی (بردسیری) در 1047، بم با جیرفت و نرماشیر و خبیص جزر ولایت اربعه به شمار می‌آمد (ص 95، 217، حاشیه). در 1105 که شاه سلطان حسین جانشین پدرش شد، محمود افغان نیز به ایران حمله کرد. محمود افغان در حمله به نرماشیر، به کوتوال قلعه بم نامه نوشت،‌ اما حاکم با او همراهی نکرد (باستانی پاریزی، ص 380). پس از محمود، اشرف غلزائی بر سر کار آمد. در این دوره اوغانان ]=افغانها[ توانستند بم را مانند گواشیر و نرماشیر و خبیص و گَوک (گلباف کنونی) و رفسنجان تصرف کنند (وزیری کرمانی، 1364 ش، ج 2،‌ ص 651). در 1209، لطفعلی خان زند از دست لشکریان آقامحمد به قلعه بم گریخت (سپهر، ج 1، ص 69). او مسافت شهر کرمان تا قلعه بم را که 34 فرسنگ بود، در یک شبانه‌روزی طی کرد (موسوی اصفهانی، ص 389). پس از آن، آقا محمدخان قاجار (حک: 1200-1211) ششصد اسیر را در کرمان زد، و سرهای آنان را با سیصد اسیر به بم فرستاد، حاکم بم نیز آن سیصد اسیر را به قتل رسانید و با سرهای این نهصد تن مناره‌ای در شهر برپا کرد که هفده سال پس از آن (1226) سیاح انگلیسی، پاتینجر،‌ آن را به چشم خود دید (ص255، پانویس 2). به نوشته او بازار بم بزرگ و پر از انواع کالاها بود (ص 230). به نوشته شیروانی در 1248، بم هزار خانه داشت و دارای میوه‌های گرمسیری و سردسیری بود (ص 148). به نوشته اعتمادالسلطنه،‌ در 1255 «آقاخان محلاتی، ابن‌شاه خلیل‌الله رئیس طایفه اسماعیلیه که سابقاً به بم متحصّن شده بود،‌ اطمینانی یافته به دارالخلافه آمد» (1363-1367 ش، ج 3، ص 1649). به نوشته وزیری کرمانی (1354 ش، ص 94) آقاخان محلاتی در 1253 پس از شورش، قلعه بم را مامن خود ساخته بود. در 1271، ارگ بم تعمیر شد (اعتمادالسلطنه، 1363 ش، ج 1، ص 95). در 1293، به نوشته وزیری کرمانی (1354 ش، همانجا)، در بالای ارگ بم آسیای بادی بود که با باد شمال به حرکت در می‌آمد. در دوره ناصرالدین شاه، در 1268، دو رشته قنات در بم و نرماشیر احداث شد (اعتمادالسلطنه، 1363 ش، ج1،‌ ص 92). در این دوره منسوجات بم معروف بود (اعتمادالسلطنه، 1367-1368ش،‌ ج1،‌ص 470). در 1297 فیروزمیرزا فرمانفرما در سفرنامه کرمان و بلوچستان می‌نویسد: ‌«شهر (بم) که در زیر ارگ واقع شده بکلی خراب می‌باشد که خانوار هم ساکن نیست» (ص 7).
منابع: ابن‌اثیر، الکامل فی‌التاریخ، بیروت 1405/1985؛ ابن‌حوقل، کتاب صوره‌الارض، چاپ دخویه، ‌لیدن 1967؛ ابن‌خرداذبه، کتاب المسالک و الممالک،‌ چاپ دخویه، ‌لیدن 1967؛ ابن‌رسته، کتاب الاعلاق النفیسه، ‌چاپ دخویه، لیدن 1967؛ ابن‌فقیه، مختصر کتاب البلدان، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهه المشتاق فی اختراق الآفاق، قاهره ]بی‌تا[؛ ابراهیم‌بن محمد اصطخری،‌ کتاب مسالک الممالک، چاپ دخویه،‌ لیدن 1967؛ ‌محمدحسن‌بن علی اعتماد‌السلطنه،‌ تاریخ منظم ناصری، چاپ محمد اسماعیل رضوانی، تهران 1363-1367 ش؛ همو، المآثر و الآثار،‌ در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج 1، تهران 1363 ش؛ همو، مرآه البلدان، چاپ عبدالحسین نوائی و میرهاشم محدث، تهران 1367- 1368 ش؛ احمد بن حامد افضل‌الدین کرمانی،‌ عقدالعلی للموقف الاعلی، چاپ علیمحمد عامری نائینی، تهران 1356 ش؛ ژان اوین، «مقدمه بر دو رساله صوفیانه، مقامان طاهرالدین محمد و شمس‌الدین ابراهیم»، فرهنگ ایران زمین، ج 2 (1333 ش)؛ ایران. وزارت کشور،‌ قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران،‌ مصوب 16 آبانماه 1316، تهران ] بی‌تا[؛ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، سیاست و اقتصاد عصر صفوی، تهران 1357 ش؛ احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، چاپ عبداله انیس طبّاع و عمر انیس طبّاع، پیروت 1407/1987؛ هنری پاتینجر، مسافرت سند و بلوچستان، اوضاع جغرافیائی و تاریخی، ترجمه شاهپور گودرزی، تهران 1348 ش؛ ‌حدود العالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده،‌ تهران 1340 ش؛ حمدالله‌بن ابی‌بکر حمدالله مستوفی، کتاب نزهه القلوب، چاپ گی‌لسترنج، لیدن 1915، چاپ افست تهران 1362 ش؛‌ غیاث‌الدین‌بن همام‌الدین خواندمیر، تاریخ حبیب‌السیر، چاپ محمد دبیرسیاقی،‌ تهران 1353 ش؛ ذوالفقار کرمانی، جغرافیای نیمروز، تهران 1374 ش؛ حسینعلی رزم‌آرا، فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، ج 8:‌ استان هشتم (کرمان و مکران)، ‌تهران 1355 ش؛ رشیدالدین فضل‌الله، کتاب مکاتبات رشیدی، چاپ محمد شفیع، لاهور 1364/1945؛ پرسی مولزورث سایکس، سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس، ترجمه حسین سعادت نوری، ‌تهران 1336 ش؛ محمدتقی سپهر، ناسخ‌التواریخ:‌ سلاطین قاجاریه، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران 1344-1345 ش؛ زین‌العابدین بن‌اسکندر شیروانی، بستان السیاحه،‌ یا، سیاحت‌نامه، تهران 1315، ‌محمد بن جریر طبری،‌تاریخ الرسل و الملوک، چاپ دخویه، لیدن 1879-1896، چاپ افست تهران 1965؛ ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، متن انتقادی، مسکو 1963-1971؛ فیروز میرزابن عباس‌میرزا فرمانفرما، سفرنامه کرمان و بلوچستان، چاپ منصوره اتحادیه (نظام مافی)،‌ تهران 1360 ش؛ قدامه بن جعفر، کتاب الخراج، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ کارادووو، متفکران اسلام، ترجمه احمد آرام، ج 1-2،‌ تهران 1363 ش؛ کارنامه اردشیر بابکان، با متن پهلوی، آوانویسی،‌ ترجمه فارسی و واژه‌نامه، چاپ بهرام فره‌وشی، تهران 1354 ش؛ محمود کتبی، تاریخ آل‌مظفر،‌ چاپ عبدالحسین نوائی، تهران 1364 ش؛ هاینس گویه،‌ «ارگ بم» ترجمه کرامت‌الله افسر، در نظری اجمالی به شهرنشینی و شهرسازی در ایران، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران 1365 ش؛ محمد مهدی محلاتی، جغرافیای شهر بم، تهران 1367 ش؛‌ محمدبن ابراهیم، تاریخ کرمان: سلجوقیان و غز در کرمان، چاپ باستانی پاریزی، تهران 1343 ش؛‌ مرکز آمار ایران،‌ سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی کل کشور،‌ تهران 1376 ش؛ احمد مستوفی،‌ شهداد و جغرافیای تاریخی دشت لوت، تهران 1351 ش؛ محمد جواد مشکور، «نام خلیج فارس»، در مجموعه مقالات خلیج فارس، تهران 1369 ش؛ محمد سعید بن علی مشیزی، تذکره صفویه کرمان، تهران 1369 ش؛‌ علی بن محمد معین‌الدین یزدی، مواهب الهی، ‌چاپ سعید نفیسی، ‌تهران 1326 ش؛ محمد بن احمد مقدسی،‌ کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ محمدصادق موسوی اصفهانی، تاریخ گیتی‌گشا، با مقدمه سعید نفیسی، تهران 1363 ش؛ تئودور نولدکه،‌ تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ترجمه عباس زریاب، تهران ]تاریخ مقدمه 1358 ش[؛ احمدعلی وزیری کرمانی، تاریخ کرمان، چاپ باستانی پاریزی، تهران 1362 ش؛ همو، جغرافیای کرمان، چاپ باستانی پاریزی، تهران 1354 ش؛ عبدالله بن فضل‌الله وصاف حضره، تحریر تاریخ وصّاف، به قلم عبدالمحمد آیتی، تهران 1346 ش؛‌ یاقوت حمودی، معجم‌البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد،‌ لابیزیک 1866-1873؛ چاپ افست تهران 1965؛‌ احمدبن اسحاق بعقوبی، البلدان،‌ترجمه محمد ابراهیم آیتی،‌ تهران 1356 ش؛

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  40  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ارگ بم

دانلودمقاله مالچ ها

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله مالچ ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


مالچ ها موادی هستند که روی سطح خاک قرار می گیرند تا رطوبت را حفظ کنند. شرایط خاک را بهبود بخشند، در طبیعت برگهای درختها روی رنین می ریزند.و لایه ای از مواد آلی ایجاد می کنند که از خاک حفاظت کرده و سبب ساخته شدن خاک می شود. در حالیکه در نظر فضای سبز شهری برگها از زیر درختان جمع آوری می شوند و روی سطح خاک باقی نمی مانند. استفاده از مالچی که خرده های چمن برگها مواد ناشی از هرس شاخه ها بدست می آید می تواند این مزایا را برای فضای باز و سبز در برداشته باشد.
مالچ پاشی :
فرآیندی است که سطح خاک را با مواد گیاهی مانند برگ ، علف شاخه ها یا بقایای محصولات و کلاه و غیره می پوشانند.
پوشش مالچ فعالیت ارگانیم های خاک مثل گرم خاکی را افزایش می دهد. همچنین به بهبود بافت خاک با ایجاد خلل و فرج بزرگ و کوچک فروان کمک و در نتیجه در هنگام بارندگی آب راحت تر به داخل خاک می نماید که این امر به کاهش رداناب کمک سطحی کمک می کند. هنگامیکه مواد ارگانیگ خاک افزایش یافته که این موادارگانیگ خاک به بهبود بافت مناسب خاک ایجاد ساختار پایدار نرم کمک می کند ودر نتیجه ذرات خاک بوسیلۀ آب جا به جا نمی شوند. بنابراین ماچ پاشی نقش مهم و حیاتی را در جلوگیری از فرسایش خاک به همراه دارد . در بعضی مناطق از موادی مانند ورقه های پلاستیکی و یا سنگها برای پوشش استفاده میکنند . دراین حالت مالچ پاشی فقط برای استفاده مواد ارگانیگ قابل تجزیۀ گیاهی به کار می رود .
ازمزایای استفاده از مالچ می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. حفاظت خاک از فرسایش آبی و بادی که اجزای خاک نمی توانند شسته و یا برده شوند .
2. بهبود نفوذ آب باران و آبیاری با حفظ بافت خاک ، باعث سفت شدن خاک و همچنین باز ماندن خلل و فرج می شود.
3. باعث مرطوب نگه داشتن خاک با کاهش تبخییر می گردد. گیاهانیکه به آبیاری کمتری احتیاج دارند می توانند بارن قابل دسترس با بازدۀ بیشتری در مناطق یا فصول خشک استفاده کنند.
4. فراهم کردن مواد غذایی برای محصولات ، هنگامی که مواد ارگانیک مالچ تجزیه می گردند مرتباً مواد غذایی آزاد شده در نتیجه باعث باروری خاک می گردد.
5. افزایش محتویات موارد ارگانیک ، بخشی از مواد ارگانیک مالچ تبدیل به هوموس خواهد شد.
کشاورزی زمینی (ارگانیک ) :
راههای زیادی برای تمرین کشاورزی ارگانیک وجود دارد، یک راه جایگزین کردن مواد ارگانیک مانند کمپوست و کود حیوانی به جای کودهای شیمیائی برای بهبود شرایط مطلوب خاک است. برای مثال در حالت استفاده از کمپوست (کود گیاهی ) مواد ارگانیک مثل قطعات گیاهی ، مواد غذایی و برگها است که برای مصرف و سوختن توسط باکتریها ، حشرات و قارچ ها باقی می ماند. آنچه باقی می ماند چیزی نیست جز سلولز و مواد معدنی گیاه که می توان آنرا در باغ استفاده کرد. مواد معدنی مانند آنچه در بقایای حلزون ، اشنۀ دریایی یا استخوان حیوانات یافت می شود نیز می تواند در باروری خاک مفید باشد.
به جای استفاده از علفکشها ، کشت ارگانیک معمولاً از ایجاد سد یا مانع برای محدود کردن رویشی و رشد علفهای هرز استفاده می کند. مالچ از این روشها ست که می تواند شامل سنگ نی و یا همان حصیر ، خاک اره یا برگ باشد که دورتا دور گیاه قرار می دهند . یان مالچ نه تنها مانع از رشد علفهای هرز میشود بلکه بعضی ازآنها (مخصوصاً برگ ،حصیر یا نی و چوب ) به حفظ رطوبت خاک کمک هم می کنند.
در یک بررسی انجام شده دراستهبان مشخص شد استفاده از مالچ گیاهی (تفالۀ شیرین بیان ) در افزایش کیفیت و عملکرد درختان انجیر مؤثر است.
استاده از مالچ گیاهی در جلوگیری از بروز خشکسالی در درختان انجیر بسیار مؤثر بوده و در درختانی که از مالچ گیاهی استفاده شد وضعیت سبزینگی و رشد خوب بوده و از شادابی برخورد شدند، همچنین کیفیت انجیر از لحاظ قطر و رنگ افزایش داده است .
نتایج یک بررسی:
محققان واحد گیاهشناسی مرکز تحقیقات مصر به تازگی نتایج دوسالۀ بررسی خود را بر روی درختان 15 سالۀ نارنگی منتشر ساخته اند . بررسی آنها به تأثیر تیمارهای استفاده از خاکپوش پوشال برنج ، خاکپوش اکالیفا(لویی) ، خاکپوش پلاستیک سیاه ، از بیخ کندن علفهای هرز با کج بیل و استفادۀ از علفکش گلای فوزیت بر کنترل علفهای هرز ، عملکرد و کیفیت میوۀ نارنگی پرداخته است.
محققان دریافتند که بیشترین میزان مهار علفهای هرز (94 تا 100 درصد) با خاکپوش پلاستیک و خاکپوش سه لایۀ پوشال برنج و لویی حاصل شد. پوشاندن خاک با دولایه از پوشال و لویی نیز در حد 98-85 درصد موجب مهار علفهای هرز شد . همچنین استفاده از این خاکپوشها بطور معنی داری سبب افزایش مهار علفهای هرز شد. این نتایج نشان می دهد که استفاده از خاکپوش دولایۀ پوشال برنج و گیاه لویی در مهار علفهای هرز باغهای مرکبات موثر است . البته این محققان در گزارش خود نکات مهمی را به تولید کنندگان یا آور شده اند و ان ضروری قرار دادن خاکپوشهای گیاهی با عمق بیشتر در خاک برای ردودن علفهای هرز است.
استفاده از مالچ در باغبانی :
مالچ دهی در باغبانی و برای درختان باید بگونه ای انجام شود که مالچ 15 تا 30 سانتیمتر دور تر از تنۀ درخت و درختچه بکار رود زیرا تنۀ درختان به شرایط مرطوب مقاومت ندارند و مالچ باید دور از تنه بکار رود تا خطر صدمۀ بیماریها حشرات و جانواران کاهش یابد . مالجچ را باید روی سطح بالایی خاک نگه داشت تا از مصرف شدن ازت جلوگیری شود. تعدادی از باغبانان تصور می کنند چون استفاده از مالچ برای گیاه مزایایی دارد هر چه بیشتر استفاده کنند نتیجۀ بهتری می گیرند در حالیکه لایۀ ضخیم مالچ می تواند مشکلات زیادی برای گیاه فراهم کند. بعنوان مثال باعث می شود ریشه های گیاه بجای اینکه در خاک رشد کنند ، در داخل مالچ رشد نمایند . همچنین این گیاه براحتی در اثر کاربرد علفکشها و کودها و در دوره های استرس خشکی آسیب می بیند . مالچ ضخیم اطراف گیاه سبب ایجاد رطوبت بیش از حد وپوسیدگی ریشه می شود. برای استفادۀ مالچ طبیعی اطراف درختان می توان از ترکیب پوستۀ خارجی ماکادمیا با مواد ارگانیک مالچی عالی برای اطراف درختان تهیه کرد.
استفاده از مالچ های ارگانیگ در فضای سبز و زیبا سازی محیط:
بی شک چمن یکی از ابزارهای طبیعی و با طراوت است که جهت زیبا سازی فضای سبز مورد استفاده قرار می گیرد اما باتوجه به مشکلات نگهدری و آبیاری که چمن در بر دارد امروزه اکثر طراحان فضای سبز جهت صرفه جویی در یزان آبیاری و هزینه های متعلقۀ آبیاری نگهداری فضای چمنی ، از محصول مالچ که دارای خواص و امتیازات برجستۀ ذیل می باشد در فضای سبز مورد استفاده قرار می گیرد. در طی چند سال اخیر کشورهای آمریکائی اروپای غربی و همچنین کشورهایی که دارای فضای سبز و جاذبه های توریستی می باشند به حد انبوه از این محصول استفاده می نمایند. محصول مالچ ارگانیک رنگی می تواند به شکل ترکیبی در کنار چمن مورد استفاده قرار گیرد و در مناطقی که کاشت و پرورش چمن توجیه فنی و اقتصادی ندارد، محصول مالچ ارگانیک رنگی جایگزین بسیار مناسبی می باشد .
مالچ ارگانیک رنگی از تراشه های طبیعی چوب درختان افرا ، صنوبر و...
تهیه شده است . مالچ از رشد علفهای هرز تا حد زیادی جلوگیری می کند ،
رطوبت را درخود حفظ می کند و ضد کپک و ضد قارچ می باشد . مالچ ارگانیک رنگی هیچ ضرری برای انسان و یا گیاه نداشته و جلوۀ زیبائی به فضای شهری و مسکونی می باشد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 18   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مالچ ها

دانلودمقاله ساختمان

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله ساختمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

دورة کارآموزی را که زیرنظر شرکت ساختمان «ساربتون» که مجری ساخت یک ساختمان مسکونی واقع در عظیمیه کرج است می گذرانم.
درطی این مدت عکسهایی از مراحل پیشرفت و ساخت این ساختمان گرفتم که در فواصل گزارشها و مطالب جایگزین شده است. اما عملاً شرکت ساختمانی ساربتون که خود کارفرمایان و سهامداران این شرکت می باشند دورة کارآموزی من را برعهده گرفته اند.
توضیح اینکه جناب آقای مهندس واحدی و مهندس آذرتاش که خود مؤسس شرکت ساربتون می باشند درواقع کارفرمای اصلی شرکت بوده و همچنین پیمانکارانی نیز بعنوان پیمانکار اصلی پروژه می باشند.
پروژه ساختمانی مسکونیA تحت نظر شرکت ساختمانی ساربتون بوده که من طی مراحل پیشرفت کار را بررسی کرده و تا به اینجا رسانده ام.

وضعیت فیزیکی پروژه:
- وضعیت فیزیکی ساختمان: این ساختمان شامل 4 طبقه مسکونی به همراه یک طبقه پیلوت و یک طبقه زیرزمین( سونا، جکوزی، انباری ها) در آن پارکینگ تعبیه شده است که مراحل فونداسیون را گذرانده و سقف اول و دوم را تمام کرده در حال اجرای مراحل بعدی است.

 

موقعیت ساختمان در سایت:
- ساختمان در عظیمیه کرج، بوستان 5 بالای میدان مهران – انتهای خیابان – ساختمان جنوبی- پلاک 71 واقع شده است.

 

کروکی سایت: « ساختمان مسکونی A » *
1- انبار وسایل
2- کانکس( محل اقامت ناظر)
3- آشپزخانه کارکنان
4- اتاق کارکنان
5- حصار چوبی کارگاه
6- محوطة ساختمان
7- چاه آب( جهت آب های مصرفی مصالح ساختمانی)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیشرفت کار در روش کار پیمانکار:
کار ساختمان عظیمیه از مهر 1385 شروع شده و پیمانکار معتقد است تا شهریور 1386 کار را به پایان برساند.
- در شروع کار پیمانکار برنامة زمانبندی و مالی دقیقی تعیین کرده و تسلیم کارفرما نموده است. که پیشروی کار طبق این برنامه، کارفرما متعهد به پرداخت هزینه های ماهیانه می باشد. صورت وضعیت های تهیه شده توسط سرپرست کارگاه درابتدای هرماه در اختیار کارفرما قرار می گیرد وطی جلسه ای بررسی دقیقی توسط کارفرمایان و پیمانکار روی صورت وضعیت ها انجام می شود و پس از اطمینان از صحت آن مبلغ موردنظر توسط کافرمایان پرداخت می شود.
در این پروژه برای انجام هر یک از فعالیتها اعم از فونداسیون، بتن ریزی، تیغه چینی، لوله کشی، نازک کاری و ..... و همچنین برای هر یک از مصالح سرپرست کارگاه استعلام قیمتی از اشخاص مختلف می گیرد و پس از مشورت با شرکت یکی از آنها را انتخاب و با وی قراردادی تهیه کرده و مشغول بکار می شوند.
البته دراین انتخاب تنها هزینه مطرح نیست بلکه نوع جنس و نوع انجام کار هم حائز اهمیت می باشد. که در تمامی مراحل کار موارد ذکرشده بررسی و سپس انتخاب صورت می گیرد.

 

انواع قراردادهای پیمانکاری:
قرارداد قیمت مقطوع بهای کل پیمان مقطوع
امانی بهای خدمات پیمانکار محاسبه می شود.
انواع مناقصه:
عمومی درج آگهی با توجه به مشخصات و شرایط مشارکت
محدود ارسال دعوتنامه به شرکت ها
ترک مناقصه ترک تشریفات صلاح وصرف نباشد مستقیماً انتخاب می شوند.
قرارداد پیمانکاری شرکت به صورت قرارداد مقطوع می باشد که با شرکه بهای پیمان به صورت مقطوع بین پیمانکار و کارفرما منعقد شده است.
نوع مناقصه صورت گرفته : مناقصه محدود می باشد که با ارسال دعوتنامه به شرکت های شناخته شده واقع در شهر کرج صورت می گیرد.
ساختمان عظیمیه
کارفرما: شرکت ساختمانی ساربتون
پیمانکار: شرکت ساختمانی ساربتون
پیمانکار جزئی: تأسیسات شرکت ساختمانی آسمان – اجراء کار مهندس ملکی و مهندس شیدی
مشاورین:آقای مهندس میرزایی / مهندس نادری
طراح: شرکت ساختمانی ساربتون
- اصول طرح کارگاه و ساختمان: 1- انتخاب ماشین آلات 2- محل کارگاه 3- طرح کلی کارگاه
- موضوعات پیمان بین کارفرما و پیمان کار برای ساخت:
1- قرارداد 2- تعهدات و التزامات 3- موضوع پیمان 4-مدت پیمان 5- ضمانت نامه 6- پیش پرداخت 7- جریمه
جدول مصالح مصرفی در انبار:
درکارگاه ساختمانی نمودارهایی به انبار داده شده که از ورود و خروج مصالح مصرفی پای کار اطلاع پیدا می کنیم و انباردار موظف است در جدول موردنظر مقدار مصالح را که در هر روز وارد انبار می شود و یا خارج می شود و موجودی انبار را یادداشت نماید. مثلاً:

ردیف نوع ورودی خروجی موجودی مربوطه توضیحات
1) سیمان 8:30 12:30 50 کیسه پرتلند 30 کیسه خارج شده
2) سنگ 11 11:30 100 کیسه گرانیت 50 بسته خارج شده
3) گچ 10 12:30 200 کیسه ساختمانی 80 کیسه خارج شده
4) // // // // // //
5) // // // // // //
نحوه کارگزارش کارگاه در مورد مسئولیتها : ( هفته ای، ماهی )
در کارگاه ساختمانی چارتی به شکل زیردر هر هفته تهیه شده و در آن فعالیتهای انجام شده و تعداد پرسنل ومصالح مصرفی و ...... توضیح داده شده و به حضور پیمانکار محترم می رسد.

 

گزارش کار
لیست مصالح ماشین آلات
ورودی خروجی تعداد نوع
لیست نیروی انسانی فعالیتهای انجام شده

 

گزارش روزانه:
هر کارگاه همه روزه پس از اتمام فعالیتها گزارش روزانه مکتوبی توسط سرپرست کارگاه ارائه می شود این گزارش شامل ریزکارهای انجام شده در قسمتهای مختلف، لیست ماشین آلات و تجهیزات، لیست نیروی انسانی و لیست مصالح پیمان کار می باشد.

 

فصل دوم
عملیات ساختمانی
بازدید وشناسایی زمین
قبل از شروع هر عملیات باید زمین بازدید شده و وضعیت آن نسبت به خیابانها و جاده های اطراف مورد بررسی قرار گیرد و همچنین پستی و بلندی زمین با توجه به نقشه باید مورد بازدید قرار گیرد و عوارض پستی و بلندی زمین به وسیله مهندس نقشه بردار تعیین گردد و همچنین محل چاهها، فاضلاب، چاه آبی قدیمی و مسیر قناتهای قدیمی تعیین شده و محل آن نسبت به پی سازی مشخص شود و چاهها در صورت لزوم باملات شفته پر شود و محل احداث ساختمان نسبت به زمین تعیین شده و نسبت به ریشه کنی یا کندن ریشه های نباتی و برداشتن خاکهای نباتی اقدام شود و شکل زمین و زوایای آن کاملاً معلوم شده و با نقشه ساختمان مطابقت داده شود و نوع زمین مشخص و خاک آن آزمایش گردد.
طبقه بندی زمین از نظر خاک ومقاومت آن:
زمین های خاک ریزی شده( خاک دستی)
زمینهای ماسه ای
زمینهای دج
زمینهای رسی
زمینهای شنی
زمینهای سنگی
زمینهای مخلوط
زمینهای بی فایده

آزمایش خاک
2- برای آزمایش خاک در این ساختمان نمونه هایی از خاک ساختمان را در ظروفی مکعبی شکل به ابعاد سانتی متر ریخته سپس با یک نوار چسب مناسب درزهای آن را مسدود می کنند و در روی جعبه نیز مشخصات محل و عمق موردنظر را یادداشت می کنند. و این عمل را تا رسیدن به خاک خوب ادامه می دهند و جعبه ها را به محل آزمایش خاک برده تا تاب تحمل را اندازه گیری کنند. پس از بررسی ظرف معکب شکل مشخص شد که خاک محل از نوع« شن بوم» است که مخلوطی از شن و ماسه با لای کم و بیش دانه های قلوه سنگ که می توا آنها را بآسانی متراکم کرد. وطی بررسی و عملیاتی روی زمین مشخص شد که نوع زمین«دج» است که با کلنگ و پتک و کمپرسور می توان زمین را کند.

 

 

 

 

 


طبقه بندی زمین ها
زمینها را برحسب مورد می توان برحسب نوع( اندازه) مصالح متشکله، برحسب وضعیت طبیعی و یا برحسب میزان نشست و قابلیت تراکم طبقه بندی نمود.

 

الف) طبقه بندی زمینها برحسب نوع مصالح متشکله
مصالح تشکیل دهندة انواع زمینها، به غیر از زمینهای سنگی، عبارتند از شن،ماسه، سیلت، رس ومواد آلی یا ارگانیکی حاصله از گیاهان.
شن به دانه هائی اطلاق می شود که دارای قطری بزرگتر از 6 میلی متر و کوچکتر از 76 میلی متر باشد .
به قطعات سنگی بزرگتر از 76 میلیمتر قلوه سنگ ویا لاشه سنگ اطلاق می شود.
ماسه به مصالحی اطلاق می شود که از شن کوچکتر ولی بزرگتر از 7/0 میلی متر باشد دانه های سیلت از الک نمره 200 عبور کرده ولی از002/0 میلیمتر بزرگترند. رس از ذراتی به قطر کمتر از 02/0 میلی متر تشکیل شده است و بالاخره خاک های آلی به خاک هائی اطلاق می شود که قسمت اعظم آنها مواد ارگانیکی حاصله از بقایای گیاهان تشکیل شده باشد.
زمینها ممکن است متشکل از یک یا چند نوع از مصالح فوق باشند و لذا خصوصیات آنها به میزان زیادی بستگی به نوع مواد متشکله آنها دارد.
در طبقه بندی زمینها، که غالباً بعنوان طبقه بندی و یا رده بندی خاک ها عنوان می شود دو روش وجود دارد. روش رده بندی متحد و روش رده بندی AASHTO، در روش رده بندی متحد هر رده از خاکها را با دو حرف که اولین آن مشخص کننده نوع خاکی است که قسمت عمده مواد متشکله باقی مانده روی الک نمره 20 از نمونه ها راتشکیل میدهد و حرف دوم بستگی به درصد مواد عبورکرده از الک نمره 200 دارد.خاکهائی که بیش از 50% وزنشان از الک نمره 200 عبور کند بعنوان خاک های ریزدانه و خاک هائی که کمتر از 50% وزنشان ازالک نمره 200 عبور کند بعنوان خاک های درشت دانه نامیده می شود.
در روش AASHOT، خاکها برحسب ارزش نسبی آنها بعنوان مصالح زیرسازی از 1- A تا 7- A طبقه بندی شده اند.

 

ب)طبقه بندی زمینها برحسب وضعیت طبیعی
زمینها را برحسب وضعیت طبیعی به دو دسته زمینهای خاکریزی شده یا مصنوعی و زمینهای طبیعی تقسیم می کنند.

 

زمینهای خاکریزی شده یا زمینهای مصنوعی
این زمینها که لایه های روئین آنها تا عمق زیادی از خاک های حاصله از گودبرداری و خاک برداری زمینهای دیگر تشکیل شده است، و اصطلاحاً به آنها زمینهای خاک دستی گفته می شود، از نامناسب ترین انواع زمین برای ساختمان است. زمینهای خاک دستی، حتی اگر سالها از عمر آنها گذشته باشد، نمی توانند نظر زمینهای طبیعی مقاوم و قابل اعتماد باشد. چنانچه بخواهیم در این زمینها ساختمان و یا سازه ای بنا کنیم باید آنقدر آنها را حفر نمائیم تا به زمین طبیعی و مقاوم برسیم. چنانچه زمین طبیعی و مقاوم در عمق نسبتاً زیادی قرار داشته باشد باید به تمهیداتی نظیر شمع کوبی، که بعداً به آن اشاره خواهد شد متوسل گردید.

 

زمینهای طبیعی
این زمینها خود به چند دسته بشرح زیر تقسیم می شوند:

 

زمینهای ماسه ای نرم
این زمینها که از ماسه های نرم و به قطر نسبتاً زیاد تشکیل شده اند در صورتی که خشک بوده و در سطح افقی قرار گرفته باشند می توانند فشاری در حدود 5/1 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع را تحمل نمایند. زمینهای ماسه ای در صورتی که مرطوب بوده و یا در شیب قرار داشته باشند به هیچوجه برای ایجاد سازه ای برروی آنها مناسب نیستند.

 


زمینهای شنی
در صورتی که قسمت اعظم مواد متشکله زمین از شن باشد به آن زمین شنی گفته می شود. اگر طبقات و شنهای متشکله زمین بهم فشرده و محکم شده باشند برای ساختمان مناسب بوده و قابلیت تحمل فشار نسبتاً بالایی را خواهد داشت. به این زمینها دجی نیز گفته می شود. میزان دج بودن زمین، که معمولاً برحسب درصد عنوان می شود، بستگی به میزان فشردگی دانه های شن به یکدیگر و سختی زمین دارد. قابلیت مقاومت زمینهای دجی گاهی تا 5/4 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع بالغ می شود.

زمینهای رسی
همانطورکه از نام این زمینها برمی آید قسمت عمده مواد متشکله آنها از رس تشکیل یافته است. این زمینها در صورتیکه خشک بوده و قشرهای آن به هم فشرده باشند زمینهای مناسبی برای ساختمان محسوب می شوند و می توانند برحسب مورد فشاری تا 5/4 کیلوگرم بر سانتیمترمربع را تحمل نمایند در صورتی که زمینهای رسی مرطوب و آبدار باشد بهیچوجه برای ساختمان مناسب نیستند زیرا اگر زمین رسی شیب دار بوده و با لایه های رسی متشکله زمین در شیل قرار گرفته باشند بعلت لغزندگی تحت فشار زیاد حرکت کرده باعث خرابی ساختمان می شود در صورتی که لایه های زمینهای رسی مرطوب بصورت افقی قرار گرفته باشند فشارهای وارده از طرف پی به زمین به زیر دیوارها و قسمتهای دیگر سازه انتقال می یابد و باعث خرابی و یا شکاف برداشتن آنها می شود.

 

زمینهای سنگی
چنانچه زمین از سنگ یک پارچه و یا تخته سنگهای بزرگ تشکیل شده باشد زمین بسیار مناسبی برای ساختمان خواهد بود. زمینهای سنگی قادرند فشارهای زیادی را تحمل نمایند معمولاٌ تا مقاومت سنگ را در محاسبات منظور می کنند. باید توجه و دقت نمود که هر نوع زمین سنگی برای ایجاد ساختمان برروی آن مناسب نیست، زیرا بعضی از سنگها، گرچه ظاهراً محکم و مناسبند ولی موقعی که در مجاورت آب قرار می گیرند بعلت تغییراتی نظیر اضافه حجمی که پیدا می کنند برای ساختمان بسیار نامناسب و خطرناکند. زمینهای گچی را می توان به عنوان نمونه جز اینگونه زمینهای سنگی نام برد.
زمینهای مخلوط
این زمینها مخلوطی از شن و ماسه و رس هستند در صورتی که مصالح متشکله این زمینها خوب بهم فشرده شده باشند قابلیت تحمل فشار نسبتاً بالائی در حدود 5/2 تا 5/4 کیلوگرم بر سانتیمترمربع، دارند. در صورتیکه مصالح متشکله این زمینها خوب بهم فشرده نباشند زمین مناسبی برای ساختمان بحساب نمی آیند. به زمینهای مخلوط خوب بهم فشرده زمینهای دجی نیز اطلاق می شود.

 

زمینهای بی فایده
این زمینها که قسمت اعظم آنها ا ز موادآلی حاصله از گیاهان تشکیل شده است بهیچ وجه برای ساختمان مناسب نیستند. در صورتی که بخواهیم در این زمینها ساختمانی بسازیم باید آنقدر زمین را حفر کنیم تا به زمین خوب و مقاوم رسید، یا همانطوری که در مورد زمینهای خاکریزی گفته شد یا روشهای سطوح مقاومی را برای پی سازی در آنها بوجود آورد.

 

ج) طبقه بندی زمینها برحسب میزان نشست
زمینها را برحسب میزان نشست و قابلیت تراکم پذیری به سه دسته به شرح زیر تقسیم می کنند:

 

زمینهای غیرقابل تراکم
نشست این زمینها پس از ایجاد ساختمان و اعمال فشار از طرف آن ناچیز و غیرقابل توجه است این زمینها خود به سه گروه تقسیم می شوند:
1) زمینهای متشکله از سنگ سخت نظیر گرانیت، بازالت وشیست این زمینها علاوه بر اینکه غیرقابل تراکمند در مقابل آب نیز مقاوم بوده و نفوذپذیری آنها فوق العاده کم است.
2) زمینهای متشکله از سنگهای نرم، این زمینها نظیر زمین رسی سخت تقریباً غیرقابل تراکمند ولی کمی قابل نفوذ بوده و در مقابل آب شسته می شوند

 


زمینهای با قابلیت تراکم کم
تراکم این زمینها متناسب با فشار وارده بر آنهاست. این زمینها که قابلیت شسته شدن نسبتاً کمی دارند می توانند فشاری حدود دو کیلوگرم بر سانتیمتر مربع را تحمل نمایند زمینهای مارنی را می توان از جمله این نوع زمینها بحساب آورد.

 

زمینهائی با قابلیت تراکم زیاد
این زمینها نه تنها، در مقابل فشارهای وارده متراکم می شوند بلکه فشارهای وارده به راحتی به مناطق اطراف پی نیزمنتقل شده و باعث خرابی وخسارت به ساختمان می شود این زمینها که قابلیت شسته شدن آنها زیاد است بهیچوجه برای ساختمان مناسب نیستند زمینهای باتلاقی از جمله این زمینها به شمار می روند .

 

تخریب
در صورتی که قرار باشد ساختمان به جای یک ساختمان قدیمی ساخته شود باید به عملیات تخریبی دست زد. مصالح تخریبی به دو دسته تقسیم می شوند. یکسری مصالح تخریبی که بعد از تخریب هم قابل استفاده اند و باید با احتیاط برداشته شوند و یک سری مصالح تخریبی که بعد از تخریب مورد استفاده قرار نمی گیرند که باید از محل کارگاه به محل مناسبی حمل شوند.
تخریب محل برای آماده کردن ساختمان سازی شامل 3 مرحله بود: الف: تخریب ساختمان قبلی و تأسیسات موجود ب: ریشه کنی بوته ها و درختان که این مرحله تخریب حدوداً روز طول کشید و چون این ساختمان جنوبی بوده و دو ساختمان درسمت راست و چپ آن قرار داشته بنابراین در جریان تخریل بایستی حفظ و مراقبت از ابنیه مجاور کاملاً موردنظر می گرفتند و نیز تأسیسات زیرزمینی مانند لوله کشی آب و گاز و یا فاضلاب و کابل کشی برق و تلفن که از دید پنهان می باشد، مراقبت و جابجایی آنها توسط مأموران سازمان های مربوطه انجام و بررسی می شود.

 


خاکبرداری
خاکبرداری یعنی برداشت هرگونه مصالح و موا خاکی، مصالح قلوه سنگی، شن، ماسه و غیره بمنظور تسطیح، شیب بندی و آماده کردن محل پی ساختمانها، راههای ارتباطی محوطه، عملیات خاکی و رگلاژ سطوح بودن پوشش باید همزمان انجام شود و کارهای بعدی باید بعد از خاکبرداری آغاز شود.
زمین این ساختمان پس از تحویل دارای سنگلاخ و ناهمواریهای زیادی بود که مانع از انجام عملیات ساختمانی می شد بنابراین محوطة ساختمان سازی و کارگاه را تا عمق مناسب تا آنجایی که امکان بود پاک و هموار نمودند. مناسب ترین ماشین مخصوص خاکبرداری جرثقیل با قاقشک جمع شوند می باشد.
مناسب ترین زاویه خاکبرداری بوسیله جرثقیل با قاشک دراگ لین 15 درجه به جلو و عقب از محور قائم می باشد.

 

گودبرداری( پی کنی):
گودبرداری انجام عملیات خاکی است برای کندن محل پی ساختمان و دیوار حاصل که با دست و ماشین انجام می شود.
عملیات گودبرداری باید با دیوار قائم صورت گیرد مگر اینکه نوع خاک، گودبرداری را بصورت شیبدار، غیرقابل اجتناب کند. اگر بیش از حد گودبرداری انجام شود باید با مصالح مناسب مثل بتن پر شود.
طی بررسیهای لازم معلوم شد که گودبرداری این ساختمان برای ساختمان های مجاور ایجاد مشکلاتی می کرد که قبل از شروع عملیات از الوارها و چهارتراش های چوبی بعنوان حائل بندی ساختمان های مجاور استفاده کردند. چون زمین این ساختمان دارای ذرات و دانه های متشکله کاملاً بهم چسبیده و محکم شده است گودبرداری و پی کنی این زمین نسبتاً راحت است. عمق پی در این ساختمان حدوداً بین 80 تا 120 سانتیمتر است. بعلت جلوگیری از یخ زدن و یا عوامل دیگری نظیر آبرفتگی سطحی در زمینهای کاملاً مقاوم و محکم نیز وجود دارد.
پی خارجی را حداقل و پی داخلی را حداقل داخل زمین قرار دادند. از آنجایی که همیشه ابعاد گودبرداری و پی کنی را باید باندازه کافی بزرگتر از ابعاد واقعی تعیین شده روی نقشه در نظر گرفت تا امکان اجرای عملیات بعدی نظیر قالب بندی و یا دیوارچینی و عایق کاری براحتی وجود داشته باشد بنابراین در پی های این ساختمان محل پی را تا از هر طرف بزرگتر حفر کرده اند تا امکان قالب بندی و بازکردن قالبها پس از بتن ریزی میسر باشد.

 

گودبرداری و پی کنی در زمینهای آبدار
روشهای مختلفی برای گودبرداری و پی کنی در زمینهای آبدار وجود دارد. مورد استفاده این روشها بستگی به نوع زمین، میزان نفوذپذیری و میزان رطوبت و آبهای سطحی موجود در زمین دارد.
در مواقعی که نفوذآب زیاد نیست می توان بتدریج که گودبردای انجام می شود آبهای نفوذی و جمع شده را به وسیلة تلمبه خارج کرد. ولی در مواقعی که نفوذ آب زیاد است، و یا مواقعی که پی کنی و گودبرداری باید در داخل آب صورت گیرد، دیگر با وسائل و روشهای ساده ای که قبلاً شرح داده شدند نمی توان عملیات گودبرداری را انجام داد. در این مواقع ابتدا باید محل گودبرداری و پی کنی را برحسب مورد و به اندازة لزوم از نفوذ آب محفوظ داشت.
میزان اثر آب، در پایداری و مقاومت خاک بستگی به خصوصیات فیزیکی خاک و بخصوص اندازة ذرات متشکله آن، که از ذرات بسیار ریز رس تا دانه ها و یا قطعات بزرگ سنگ و قلوه ممکن است تغییر کند، دارد. اثر آب روی این ذرات، نظیر یک روان کننده، باعث می شود که دانه ها تحت اثر نیروهائی نظیر نیروی وارده از طرف پی، حرکت کرده و یا حتی در اثر حرکت آب های سطحی جابجا شوند. حفره هائی که در اثر گودبرداری و حفر زمین ایجاد می شوند باعث تشدید نفوذ آب می شوند. در مواقعی که احتمال نفوذ جریان آب وجود دارد ممکن است به طرقی نظیر ایجاد موانع مصنوعی و یا عملیات ژئوتکنیکی از آن جلوگیری کرد.

 

روشهای پائین بردن سطح آب
روشهای مختلفی، که بستگی به نوع زمین و مواد متشکله آن دارد. برای جلوگیری از نفوذ آب به محل پی کنی وگودبرداری از طریق پائین بردن سطح آب و کاهش فشار آبهای سطحی وجود دارد که به اهم آنها در زیر اشاره می شود.

 

1) پمپاژه ته نشینی
در این روش در کنار محل گودبرداری گودالهائی که سطح کف آنها پائین تر از کف محل گودبرداری است، حفر کرده و و نفوذکرده در آنها را بوسیلة پمپ خارج می کنند این روش برای انواع زمینها و بخصوص زمینهای ماسه ای و شنی برای موقعی که عمق گودبرداری کم باشد، مناسب است. روش پمپاژه ته نشینی باز معمولاً تا عمق 7/5 متر، بعلت محدودیت ارتفاع پمپها قابل استفاده است. روش دیگر پمپاژ ته نشینی با روش پمپاژ جهشی است که هدف اصلی آن، نظیر روش قبلی، کاهش فشار نفوذ آب و همچنین جلوگیری از حرکت خاک است.
در این روش لوله ای فلزی را داخل زمین کرده و سوراخ حفرشده را با شن نفوذپذیر می کند و سپس با استفاده از پمپ آنها را خارج می سازند.

 

2) سیستم ته چاهی
روش معمول برای پائین بردن سطح آب در خاک های غیرچسبنده تا عمقی در حدود 6متر روش ته چاهی است پائین بودن سطح آب از عمق بیش از شش متر نیاز به عملیات مرحله ای دارد.

 

3) روش پمپاژ عمیق
این روش به عنون راه حلی دیگر، غیر از روش ته چاهی چندمرحله ای در مواقعی که لازم است سطح آب را تا عمق 9 متر پائین برد می توان بکار گرفت. چاههائی به قطر 30 تا 60 سانتیمتر را از طریق واردکردن لوله هائی به عمق موردنظر و به تعداد لازم حفر کرده و با خارج کردن آنها به وسیلة پمپهای مخصوص سطح آب را پائین می برند. فضای بین لوله خارجی و جدار داخلی را پس از خارج کردن لوله خارجی از شن و یا ماسه پر می کنند.( شکل 1-26).

 

4) روش زه کشی افقی
روشهائی که قبلاً گفته شد سیستم های عمودی بودند. روش دیگر برای زه کشی، یا کاهش آب زمین روش کنترل افقی است. این روش از طریق قراردادن لوله های PVC به قطر 10 سانتیمتر که با یک فیلتر نایلونی افقی برای جلوگیری از ورود ذرات دانه های خاک مجهزند و استفاده از پمپ برای خارج کردن آبهای سطحی صورت می گیرد.
روشهای دیگر نظیر روشهای تزریق و یا یخ زدن زمین برای جلوگیری از نفوذ آبهای ط سطحی به محل پی کنی و یا گودبرداری نیز وجود دارند که از شرح آنها صرفنظر می شود.

 

ابعادپی و پی سازی
ابعادپی:
عرض و طول وعمق پی ها کاملاً بستگی به وزن ساختمان و قدرت تحمل خاک محل ساختمان دارد. در ساختمان های بزرگ قبل از شروع کار بوسیله ماشین آلات مکانیک خاک، قدرت مجاز تحملی زمین را تعیین نموده و سپس از روی آن مهندس محاسب ابعاد پی را تعیین می نماید. ولی در ساختمانهای کوچک که آزمایشات مکانیک خاک در دسترس نیست باید از مقاومت زمین در مقابل بار ساختمان مطمئن شویم.
پی این ساختمان از نوع پی بتنی است چون مقاومت این نوع پی در مقابل زلزله زیاد است و نیز بمنظور تقویت پی ساختمان از میلگردهای فولادی استفاده کردند. از آنجا که بتن تحمل نیروی فشاری بیشتری از نیروی کشش را دارد لذا میلگردهای فولادی را در محدودة واردشدن نیروی کششی یعنی سطح تحتانی قرار دارند و میلگرد حداقل 5/2 سانتیمتر در داخل بتن قرار داده و در مناطق مرطوب فاصله میلگردها را تا به افزایش می دهند.
کلیه سازه هائی نظیر سدها، ساختمانها و پلها که برروی زمین قرار می گیرند، دارای دو قسمت تحتانی یا پی. پی در حقیقت رابط بین سازه اصلی و زمین بوده و وظیفه اصلی آن انتقال وزن سازه اصلی و بارهای وارده بر آن به اضافة وزن خود به زمین است. پی را نمی توان مجزا از زمینی که سازه پی برروی آن قرار می گیرد بحساب آورد. بهمین علت است که خرابی پی ناشی از نشست و یا حرکت زمین را معمولاً به خرابی و یا عدم استقامت کافی پی بحساب می آورند.

 

 

 

پی های گسترده :
ساده ترین و معمول ترین انواع پی ها، پی های گسترده اند. نوع پی معمولاً شامل تاوه ای است از بتن مسلح به شکل مربع با مربع مستطیل که وظیفه انتقال و توزیع بارهای وارده از ساختمان به زمین را بعهده دارد.
سطح پی باید باندازه ای باشد که فشار وارده بر زمین بستر پی از مقاومت مجاز زمین تجاوز ننماید.
وضعیت مطلوب پی موقعی است که به شکل مربع ساخته شده و ستون درست در مرکز آن قرار داشته باشد، رعایت این وضعیت مطلوب، بعلت شرایط خاصی که ممکن است وجود داشته باشد پیوسته میسر نیست. بعنوان مثال گاهی اتفاق می افتد که سازه پیشنهادی باید با دیوارها و پی های ساختمانهای موجود مجاور همآهنگ طراحی و در نظر گرفته شود. در این مواقع غالباً بازهای وارده از طرف ستونها درست در مرکز پی اگر بصورت منفرد در نظر گرفته شود وارد نمی آید. در این مواقع پی های گسترده را بوسیلة شناژ بتنی بهم متصل می سازند. شناژ اتصالی بین نظیر تیری که بارهای وارده از طرف ستونها بر روی آن بعنوان بارهای منفرد تلقی می شود عمل می کند.

 

پی های منفرد
پی های منفرد به پی هائی گفته می شود که بصورت مجزا و مستقل بار وارده از یک ستون یا دیواره را تحمل کرده و به زمین منتقل سازد.

 

پی یکپارچه
پی های یکپارچه و یا رادیه جنرالها مرکب از تاوه ای است که از بتن مسلح در زیر کلی ستونها ساخته می شود. بعبارت دیگر پی های گسترده یکپارچه بصورت یکپارچه در زیر سازه اصلی قرار گرفته است. چون این نوع پی ها معمولاً برای ساختمانهای بزرگ بکار گرفته می شوند. ساختمان آنها معمولاً همراه با گودبرداریهای عمیق و بتن ریزیهایی با حجم زیاد می باشد.

 


پی های شناور
پی شناور نوعی پی ترکیبی گسترده است که وزن خاک حاصله از گودبرداری محل آن تقریباً برابر وزن سازه است که ایجاد می شود. لذا،از لحاظ تئوری، ایجاد سازه هیچگونه تغییری در میزان بار وارده روی زمین را باعث نمی شود. و بنابراین نشتی ایجاد نخواهد شد، در عمل در هر حال، در موقع گودبردار، بعلت تورم خاک، زمین قدری حرکت و نشست کرده و پس از استقرار سازه دو مرتبه فشرده می شود.
وضعیت مطلوب پی موقعی است که به شکل مربع بوده و ستون درست در مرکز آن قرار گیرد. رعایت وضع مطلوب در تمام شرایط مقدور نیست و کراراً اتفاق میافتد که بعلت وضعیت خاص نظر وجود سازه های موجود مجاور، باید به راه حلهای دیگری متوسل شد.

 

شمع بندی:
پس از اجرای عملیات خاکی و گودبرداری احتمال آن است که خاک گذار محل گودبرداری شده ریزش کند و باعث خرابی یا ترک خوردن ساختمان مجاور شود، برای جلوگیری از این کار بوسیله شمع بندی مانع از ریزش خاک می شویم.
پس از اجرای عملیات خاکی این ساختمان نیز به دلیل تشخیص مهندسین که شاید احتمال ریزش و یا ترک خوردن و خرابی ساختمانهای مجاور بوسیله 4 تا 6 شمع بندی چوبی که قطر چوبها و طول 2 تا 4 متر را در زمین کوبیده که این شمعها قادر بودند باری بین تا را تحمل کنند.

 

ترازکردن کفی پی:
برای تراز کردن کف پی ها معمولاً از ترازیاب آبی استفاده می کنند. در دیوارهای طویل برای صرفه جویی در وقت از سه(T ) می توان استفاده کرد که بیشتر در جاده سازی و زمینهای پهناور بکار می رود.

شفته ریزی:
کف پی ها باید کاملاً افقی باشد لذا اول کف پی را آب می پاشند و سپس شفته را داخل آن می ریزند( شفته عبارت است از خاک و شن و آهک به نسبت های مناسب).
پس از مرحلة ترازکردن پی ساختمان شفته را داخل آب ریخته کاملاً مخلوط می کنند وسپس روی کف پی می ریزند.

 

قالب بندی( پی ها):
در ساختمان های کوچک معمولاَ برای قالب بندی پی ها از آجر استفاده می کنند. ضخامت این آجرچینی می تواند 10 سانتیمتر هم باشد. بهتر است برای این آجرچینی ازملات گل استفاده شود زیرا در اینصورت بعد از سخت شدن بتن می توان آجرها را برداشته و مجدداً استفاده نمود ولی ممکن است در موقع بتن ریزی دیوارهای قالب تحمل وزن بتن را ننموده و متلاشی شود که در این صورت باید قبل از بتن ریزی پشت کلیه قالب ها با خاک و یا مصالح دیگر بسته شود بطوریکه بتواند بخوبی وزن بتن را تحمل نماید. برای جلوگیری از مکیده شدن آب بتن توسط آجر بهتر است که بعد از سخت شدن بتن ها، آجرها براحتی از قالب جداشده و در محلهای دیگر می توانند مورد استفاده قرار گیرند. در ساختمان های بزرگ قالب پی ها با تخته ها تهیه می نمایند. تخته ها باید طوری درزبندی شوند که شیره بتن از آنها خارج نشود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   59 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ساختمان

دانلود مقاله

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 در شرایط فعلی حقوق جزا لازم اعمال مجازات به مجرمین وجود مسئولیت کیفری باشد. بدیهی است اگر فردی فاقد مسئولیت کیفری باشد به هیچ وجه نمی توان نسبت به او مجازاتی را اعمال نمود. ارتکاب جرم و تحمیل مجازات مستلزم تحقق ارکان سه گانه جرم می باشد. بر اساس اصل قانونی بودن حقوق جزا که از اصول مقبول در نظامهای حقوقی است. اعمال و رفتار افراد هر اندازه زننده و غیر اخلاقی و مضر به حال فرد یا اجتماع باشد تا زمانی که قانونگذاری این اعمال را جرم نشناخته و برای آن قانونا مجازاتی تعیین نکرده باشد عمل جرم نبوده و مرتکب از دید حقوق جزای اسلامی مسئول عمل خود شناخته نخواهد شد. بدین دلیل است که مقنن در ماده 2 قانون مجازات اسلامی جرم را چنین تعریف نموده است (هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می شود) اما مساله مهم تر مسئولیت ناشی از جرم است و پس از تحقق آن مرتکب باید دارای شرایط و خصوصیاتی باشد تا بتوان وی را مسئول شناخت و عمل مجرمانه را به او نسبت داد بنابراین زمانی می توان مرتکب را مسئول عمل مجرمانه قلمداد نمود که میان فعل مجرمانه و مجرم یک رابطه علت و معلولی وجود داشته باشد.
تعلیق مجازات
یکی از مهم ترین اهداف مجازات که مورد نظر و قبول علمای متأخر حقوق قرار گرفته، اصلاح و تهذیب مجرم از اعمال مجازات است و به تعبیری دیگر بازگرداندن مجرم به اجتماع و اجتماعی ساختن اوست و معتقدند که در پاره ای از موارد و راجع به عده ای از بزهکاران شایسته است که اجرای مجازات تحت شرایطی معلق گردد.
به طور کلی وارد شدن نظام تعلیق مجازات در قوانین جزیی را باید نتیجه تاثیر مطالعات جرم شناسی دانست. امروزه اکثر حقوقدانان معتقدند که هدف از اجرای مجازات، صیانت جامعه در قبال ارتکاب مجدد جرم از طرف مجرم و اصلاح او و به تعبیری دیگر دوباره اجتماعی ساختن مجرم است و اکثراً به این نتیجه رسیده اند که گرچه سلب آزادی مجرم به عنوان یک مجازات ضروری است، ولی برای اصلاح و تربیت او کافی نیست. علاوه بر این مضار زندانهای کوتاه مدت در اکثر موارد آشکار شده و نه تنها این مجازاتها نمی تواند موثر در تهذیب اخلاقی و بهبود وضعیت او باشد، بلکه غالبا اثرات سوء به دنبال دارد، چرا که مجرم در اثر تماس با محیط نامناسب زندان و معاشرت و مصاحبت با تبهکاران حرفه ای فاسدتر خواهد شد. از طرفی دیگر شخص مرتکب جرم حرفه و شغل معین خود را از دست داده و این امر باعث استیصال خانواده و تحمل مخارجی بر عهده دولت خواهد گردید.
با عناین به این مسائل است که اهل فن را بر آن داشته تا درصدد ایجاد چنین تاسیس حقوقی تحت عنوان «تعلیق مجازات» باشند. تعلیق مجازات بر دو قسم است:
تعلیق ساده که در آن مجرم در مدت معینی و بدون هیچ قید و شرطی از تحمل مجازات معاف می گردد و اگر این دوره را بدون ارتکاب جرم هیچ قید و شرطی از تحمل مجازات معاف می گردد و اگر این دوره را بدون ارتکاب جرم جدید به پایان برساند به طور قطع از اجرای مجازات معاف وگرنه حکم صادره درباره او به موقع اجرا گذارده خواهد شد.
تعلیق مراقبتی مجازات و آن تعلیقی است که محکوم بدون قید و شرط از اجرای مجازات معلق شده معاف نشده، بلکه در دوران تعلیق از الزامات و قیودی برخوردار و در ضمن کمکهای مورد نظر را رعایت کرده باشد، از تحمل مجازات معاف و درغیر این صورت مجازات به مورد اجرا گذارده می شود.
نکته مورد توجه این است که نباید بین تعلیق اجرای مجازات و تعلیق تعقیب کیفری اشتباه نمود. تعلیق اجرای مجازات در دادگاه و پس از صدور حکم و با احراز شرایطی و در مورد دسته معینی از جرائم مطرح می شود و از اختیارات دادرس دادگاه است، در حالی که تعلیق کیفری در دادسرا و به هنگام تعقیب جرم و در مرحله تحقیقات مقدماتی مورد بحث قرار می گیرد.
و اما در مورد تعلیق اجرای مجازات، برای اولین بار در قانون مجازات عمومی سال 1304 مورد پذیرش قرار گرفت و مواد 47 الی 50 این قانون به تعلیق اجرای مجازات اختصاص یافت. تعلیق اجرای مجازات در این قانون از نوع ساده و ارفاقی بوده و فقط شامل تعدادی از محکومیت ها می شد. در سال 1307 اصلاحیه ای بر موارد تعلیق وارد که موارد شمول تعلیق را محدودتر نمود. به تدریج که محاکم با سیستم تعلیق آشنا شدند. نارسایی های قوانین مربرط به تعلیق آشکار گردید تا اینکه در سال 1346 قانون تعلیق اجرای مجازات مشتمل بر 17 ماده به تصویب رسید. در این قانون برای افرادی که از تعلیق برخوردار می شدند مراقبتی پیش بینی نشده بود، لیکن در ماده 17 مقرر شده بود: «وزارت دادگستری مکلف است ظرف پنج سال پس از تصویب این قانون، وسائل اعمال نظارت بر مجرمینی را که مجازات آنها معلق شده و یا در مدت تعلیق دستوراتی برای آنها صادر شده، فراهم نماید و تصویب اعمال نظارت طبق آئین نامه ای خواهد بود که وزارت دادگستری تصویب نماید.»
تصویب این آئین نامه سالها به تعویق افتاد تا اینکه بالاخره اعمال نظارت و مراقبت برای مشمولین تعقیب با تصویب نامه امور زندانها در جلسه 273 مورخ 7/2/1361 شورای عالی قضایی سابق به تصویب رسید. اندکی بعد از مقرر شدن مراقبت و نظارت بر مشمولین تعقیب، با تغییرات اساسی در قوانین جزایی، قانون مربوط به تعلیق نیز تغییر یافت و به صورت انطباقی با قوانین جزایی جدید از صورت قانون خاص خارج شده و به صورت ماده 40 به عمومات قانون راجع به مجازات اسلامی راه یافت. بالاخره قانون اخیرالذکر نیز با تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب 8/5/1370 منسوخ و مقررات تعلیق اجرای مجازات مورد اصلاح قرار گرفت.
گفتار اول – شرایط تعلیق اجرای مجازات
اختیار دادگاه صادر کننده حکم کیفری در به کار بردن تعلیق اجرای مجازات، محدود و منوط به احراز بعضی از شرایط یا مربوط به شرایط ماهوی است و یا مربوط به شرایط شکلی است.
الف- شرایط ماهوی
در ماده 25 قانون مجازات اسلامی مقرر شده: «در کلیه محکومیت های تعزیری و بازدارنده حاکم می تواند اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را با رعایت شرایط زیر از دو تا پنج سال معلق نماید...»
از سیاق این عبارت شرایط زیر قابل استنتاج است:
1- محکومیت تعزیری و یا بازدارنده
اولین شرط اعطای تعلیق اجرای مجازات درصدر ماده 25 قانون مجازات اسلامی تعزیری و بازدارنده بودن محکومیت است. با توجه به منطوق ماده 16 قانون مجازات اسلامی درخصوص مجازاتهای تعزیری و با نگرش به مفاده ماده 17 همین قانون که مجازات بازدارنده را تعریف کرده و انطباق این مواد با صدر ماده 25 چنین مستفاد می شود که:
اولا- نوع جرم ارتکابی برای تعلیق، مورد نظر قانونگذار نبوده، بدین سان که صرف اینکه دادگاه با توجه به ضوابط قانونی، حکم به محکومیت تعزیری و یا بازدارنده دهد. اعم از اینکه محکومیت تعزیری ناشی از ارتکاب جرائم تعزیری بوده و یا ناشی از ارتکاب جرائم غیر تعزیری باشد، می تواند با در نظر گرفتن شرایط مندرج قانونی اجرای مجازات را معلق نماید. به عنوان مثال می توان در مورد ارتکاب جرائم غیر تعزیری که منجر به محکومیت تعزیری می شود. به مقررات ماده 291 قانون مجازات اسلامی استناد نمود: «هر گاه شخصی دندان کسی را بشکند یا بکند، با رعایت شرایط قصاص عفو، قصاص می شود. در صورتی که مجنی علیه قبل از قصاص، دندان در آورد اگر دندان جدید معیوب باشد جانی به پرداخت ارش محکوم می گردد و اگر سالم باشد تا 74 ضربه شلاق تعزیر می گردد.»
یا در ماده 68 قانون مجازات اسلامی مقرر شده: «هر گاه مرد یا زنی در چهار بار نزد حاکم اقرار به زنا کند محکوم به حد زنا خواهد شد و اگر کمتر از چهار بار اقرار نماید، تعزیر می شود.»
ثانیا- انواع محکومیت های تعزیری و بازدارنده به هر میزانی که باشند، قابل تعلیق بوده، مگر اینکه از جمله محکومیت هائی باشند که از لحاظ حیثیت عمومی و خطرات اجتماعی اهمیت فوق العاده داشته که از شمول قانون تعلیق مستثنی می گردند.
2- فقدان محکومیت قطعی به برخی از مجازاتها
شرط دوم برای صدور دستور تعلیق اجرای مجازات، عدم سابقه محکومیت قطعی محکوم علیه به مجازاتهای زیر است. الف- محکومیت قطعی به حد
ب- محکومیت قطعی به قطع یا نقص عضو
ج- محکومیت قطعی به مجازات حبس به بیش از یکسال در جرائم عمدی
د- محکومیت قطعی به جزای نقدی به مبلغ بیش از دو میلیون ریال
هـ سابقه محکومیت قطعی دو بار یا بیشتر به علت جرمهای عمدی با هر میزان مجازات.
برخی از حقوقدانان شرط فقدان محکومیت موثر کیفری را مورد انتظار قرار داده و معتقدند که: «با توجه به مبنا و منظور تعلیق «اصلاح مجرم» در صورت اعتلای سطح فرهنگ و اوضاع اجتماعی جامعه، هر موقع درباره هر مجرمی که احتمال اصلاح می رود، باید مجازات مورد حکم قابل تعلیق باشد. در این صورت تعلیق ساده اجرای مجازات کافی نبوده و بایستی به منظور تأمین اصلاح مجرمین و جلوگیری از تکرار جرم، مقررات موثری برای نظارت و حمایت وجود داشته باشد.»
ایراد فوق منطبق با واقع بوده چرا که کسی با وجود محکومیت قبلی مرتکب جرم دیگری شده در واقع از تکرار کنندگان جرم است که هرگز با یک تهدید ساده، دست از ارتکاب جرم نمی کشد. بنابراین بهتر است که اعطای تعلیق مجازات مشروط به فقدان سابقه محکومیت موثر کیفری باشد.
3- استحقاق محکوم
سومین شرط از شرایط تعلیق اجرای مجازات این است که دادگاه شخصیت بزهکار، سوابق، صلاحیت اخلاقی و اینکه آمادگی برای اصلاح و تربیت را دارد، مد نظر قرار دهد. به موجب بند ب ماده 25 قانون مجازات اسلامی: «دادگاه با ملاحظه وضع اجتماعی و سوابق زندگی محکوم علیه و اوضاع و احوالی که موجب ارتکاب جرم گردیده است، اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را مناسب بداند.»
بدیهی است که جهت احراز استحقاق محکوم لازم می آید که آزمایش های متعدد جسمانی، روانی، اجتماعی به عمل آمده و تحقق این امر ممکن نیست مگر اینکه مسئولین ذیربط موسسات وسائل اعمال این آزمایشات را فراهم سازند در غیر این صورت به دلیل تراکم پرونده های کیفری، کیفیت فدای کمیت خواهد شد.
لازم به ذکر است که قانونگذار سال 1361 در ماده 40 قانون راجع به مجازات اسلامی، علاوه بر شرط فوق الذکر، شرط دیگری را نیز جهت صدور دستور تعلیق اجرای مجازات اضافه نموده و گفته بود که: «محکوم علیه تعهد نماید زندگی شرافتمندانه ای را در پیش گرفته و از دستورهای دادگاه کاملا تبعیت کند.»
منظور نمودن چنین شرطی در قانون باعث می گردید که یک جانبه بودن حالت تعلیق از طرف دادگاه از بین رفته و علاوه بر تمایل دادگاه به اعطای تعلیق مجازات، پذیرش آن از طرف محکوم علیه و تعهد او به داشتن زندگی شرافتمندانه نیز لازم می بود. گرچه بعید به نظر می رسد که محکوم علیه از قبول چنین تعهدی سرباز زده و تحمل مجازات را ترجیح دهد، ولی وجود این چنین شرطی باعث می گردید که در صورت عدم رضایت محکوم، اعطای تعلیق مجازات امکان پذیر نگردد. به همین علت است که قانونگذار جدید شرط اخیرالذکر را از عداد شرایط ماهوی اعطای تعلیق مجازات حذف نموده است.
ب- شرایط شکلی
علاوه بر شرایط ماهوی جهت اعطای امتیاز تعلیق اجرای مجازات، شرایطی چند از نظر تشریفاتی می بایست مورد رعایت قرار گیرد. اهم این شرایط عبارتند از:
1- مقارن بودن صدور حکم محکومیت با قرار تعلیق اجرای مجازات
شرط فوق در ماده 27 قانون مجازات اسلامی پیش بینی و مقرر شده: «قرار تعلیق اجرای مجازات ضمن حکم محکومیت صادر خواهد شد و مجرمی که اجرای حکم مجازات حبس او تماما معلق شده اگر بازداشت باشد، به دستور دادگاه فورا آزاد می گردد.»
بدین ترتیب دادگاه می بایست در ضمن محاکمه، متناسب بودن تعلیق را احراز و در ضمن صدور حکم محکومیت، قرار تعلیق را نیز صادر نماید و صدور قرار تعلیق برای مجرمی که حکم محکومیتش قبلا صادر شده، وجهه قانونی نداشته و قابل نقض خواهد بود. حال اگر دادگاهی در ضمن صدور حکم بدوی اقدام به صدور قرار تعلیق اجرای مجازات نکرده باشد، آیا این امکان برای دادگاه تجدید نظر وجود دارد یا خیر؟ در صورتی که حکم بدوی نقض شود، دادگاه مرجع تجدید نظر می تواند برابر نظر و تشخیص خود، حکم مجدد صادر و مجازات دیگری غیر از مجازات قبلی تعیین یا آن را تخفیف یا معلق نماید. اما اگر حکم بدوی فاقد اشکال قانونی باشد و نقض نشود، مجوزی برای تغییر آن چه به نحو تخفیف و چه به نحو تعلیق وجود ندارد. به همین ترتیب حکم قطعی را نمی توان به موجب قرار بعدی تعلیق نمود و تعلیق اجرای حکم به موجب رای یا قرار موخر فاقد مجوز قانونی است.
2- اعلام ضمانت اجرای تخلف از مقررات تعلیق
دومین شرط از شرایط شکلی در ماده 35 قانون مجازات اسلامی مقرر شده است: «دادگاه هنگام صدور قرار تعلیق آثار عدم تبعیت از دستورهای صادره را صریحا قید و اعلام می کند که اگر درمدت تعلیق، مرتکب یکی از جرائم مستوجب محکومیت مذکور در ماده 25 شود، علاوه بر مجازات جرم اخیر، مجازات معلق نیز درباره او اجرا خواهد شد.»
منظور از ضمانت اجرای مقرر در این ماده چنین است که:
اولا- تهدیدی محکوم علیه را احاطه و بدین وسیله هشداری به او داده می شود.
ثانیاً- محکوم علیه احساس نکند که به حال خود رها شده و هیچ کنترلی نسبت به او اعمال نخواهد شد، بلکه باید مطلع باشد که نسبت به او روشی به مورد اجرا گذارده شده که به نفع نهایی اجرای آن، متوجه خود محکوم خواهد شد.
3- تعیین مدت معین
دادگاه بایستی پس از بررسی جهات مختلف و تشخیص به لزوم تعلیق اجرای مجازات در حکم، تکالیف و الزاماتی را بر حسب چگونگی سرشت و خصوصیت مجرم و شخصیت او تعیین نموده و مدت تعلیق مجازات را در قرار اصداری معین کند. این مدت درصد ماده 25 قانون مجازات اسلامی از دو تا پنج سال پیش بینی و دادگاه مکلف است بر اساس اوضاع و احوال محکم علیه، مدتی را به صورت ثابت تعیین که از حداقل و حداکثر مقرر شده، تجاوز نکند.
تعیین مدت یکی از شرایط اساسی تعلیق اجرای مجازات بوده، چرا که مراقبت و تمهیدات دادگاه نسبت به محکوم علیه در این مدت صورت می گیرد. بدیهی است که این مدت باید به نحوی تعیین شود که مناسب با مراقبت های مورد نیاز محکوم و تمهیدات دادگاه موثر واقع شود.
گفتار دوم – قلمرو تعلیق اجرای مجازات
وفق مقررات ماده 25 قانون مجازات اسلامی، محکومیت های تعزیری و بازدارنده به استثنای محکومیت های ممنوع التعلیق در قلمرو تعلیق اجرای مجازات قرار گرفته و دادگاههایی که صلاحت رسیدگی به امور کیفری را دارند، در صورتی که بر اساس ضوابط قانونی محکومیت تعزیری و یا بازدارنده را مورد حکم قرار دهند، صالح برای اصدار چنین قراری می باشند.
الف- قلمرو تعلیق در مجازاتهای اصلی
محکومیت های تعزیری و بازدارنده اصلی قابل تعلیق در مقررات مواد 16 و 17 قانون مجازات اسلامی پیش بینی شده است که اهم آن عبارتند از:
1- محکومیت به حبس
محکومیت به حبس یکی از انواع محکومیت های تعزیری و بازدارنده بوده و میزان حبس تاثیری در اجرای تعلیق نداشته و با توجه به ضوابط قانونی، مجازات حبس به هر میزانی که باشد، قابل تعلیق می باشد. حال ممکن است این سوال مطرح شود که آیا دادگاه می تواند ضمن صدور حکم علاوه بر این که محکوم علیه را مثلا به یکسال حبس قطعی محکوم می کند، او را نیز به چهار سال حبس تعلیقی محکوم نماید یا خیر؟ بدیهی است که پاسخ این سوال منفی است و دادگاه در صورت احراز شرایط تعلیق، می تواند مجازات پنج سال حبس را کلا تعلیق نماید و نه قسمتی از آن را. بنابراین تعیین حبس منجز و معلق برای یک عمل مجرمانه، مخالف نص صریح قانون است.
به نظر می رسد که قانونگذار به نحو شایسته ای منظور اجرای تعلیق مجازات را مورد توجه قرار داده و اختیار قضات جهت اعمال تعلیق را گسترش داده تا مطول بودن مدت حبس مانعی جهت اعمال تعلیق در مواردی که واقعا مناسب تشخیص دهند، نشود، زیرا که ارتکاب جرائمی که دارای مجازات حبس طویل المدت است در همه موارد حاکی از خطرناکی مجرم نیست، بلکه ارتکاب یک جرم غیر مهمه نیز ممکن است دلالت بر حالتی از مجرم باشد که احتمال بازپروری و اصلاح او را ضعیف نشان دهد. بدین ترتیب اعمال تعلیق نسبت به مجازات حبس طویل المدت گام مثبتی است که قانونگذار اسلامی درجهت تامین اهداف تعلیق اجرای مجازات برداشته است.
2- محکومیت به شلاق
مجازات شلاق نوع دیگری از محکومیت های تعزیری است که با تغییر و تحول قوانین بر اساس مقررات و ضوابط اسلامی به قوانین جزایی ایران راه یافته و وفق مقررات ماده 25 قانون مجازات اسلامی قابل تعلیق است. شمول تعلیق بر مجازات شلاق را می توان در راستای عنایت تعلیق اجرای مجازات قلمداد نمود و آن را با اوضاع و احوال مجرم تطبیق داد و بی جهت نباید تا آنجا که می توان مجرم را در قلمرو حمایتی تعلیق قرار داد، اقدام به اجرای چنین مجازاتی نمود، چرا که به هر ترتیب مجازات شلاق مجازاتی است که بر جسم شخص مرتکب جرم وارد شده و بالمال تاثیرات و عواقب سویی بر روان او وارد خواهد ساخت.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  30  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله

دانلودمقاله سلجوقیان

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله سلجوقیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده:

 


سلجوقیان قومی ترک که در حدود 150 سال بر قسمتهای وسیعی از ایران حکومت کرده و باعث تحولاتی در همه زمینه ها من الجمله هنر و به خصوص معماری در ایران گشتند، معماری دوره سلجوقی حاوی ظرافت های تمدن گذشته ایران و تلفیقی از هنر ملت هایی که به تصرف و تسلط قوم غالب یعنی سلاجقه در آمده بودند. معماری دوره سلجوقی را می توان از آجرکاری بسیار ماهرانه آنان را در اکثر بناها، مخصوصا در بناهای معروف سلجوقی یعنی مسجد جامع اصفهان، و رباط شرف به وضوح مشاهده کرد.
قبل از آغاز و شروع متن از جنابعالی به خاطر نارسایی ها و کاستی های طرح عذرخواهی می نمایم.

 

 

 

 

 

 

 


هنر کاری می کند که هیچ یک از موالید فکر بشر نمی تواند جانشین آن شود، ما را از محدود به نامحدود می برد، از ماده منصرف و به معنی می کشاند به مکنونات خاموش و دلپذیر روح و احساسات راه می یابد و با آنها سخن می گوید، ما را از خود حقیرمان منتزع و به خودی عظیم و والاتر منعطف می کند.
آن لمبتون، نویسنده تاریخ ایران بعد از اسلام در فصل اول کتاب خود می آورد. « دوره سلجوقیان بزرگ را در ایران همانند قرون وسطای متقدم و یا مطابق با آن در غرب دانست.»
سلجوقیان ترکان غز بودند که برای تصرف زمینهای حاصل خیز از ماوراء النهر به ایران آمده و توانستند بر ایران، آسیای صغیر دست یابند، درک هیل در کتاب خود تحت عنوان معماری و تزئینات اسلامی در آغاز از سلسله سلجوقیان چنین می نویسد: سلجوق رئیس قبیله ای بود که قراخانیان او را همراه قبیله اش در مرزهای آسیای مرکزی اسکان داده بودند وی و قبیله اش در اواخر قرن دهم میلادی اسلام آورد. »
در مورد ورود ترکان به اسلام، در کتاب سرگذشت سلجوقیان چنین می خوانیم : «با سقوط سلسله ساسانی و حمله اعراب مسلمان فصل تازه ای در تاریخ ایران رقم خورد، زیرا در کنار هر عنصر عرب و بهم، عنصر تازه ای به نام ترک نیز مطرح گردید.
ابتدا از روزگار معتصم خلیفه عباسی به عنوان حافظین نظامی خلفا وارد عرصه سیاست شدند، از روزگار منتصر توانستند بر خلفا مسلط شده و به واسطه دلاوری و شجاعت خود مراتب ترقی را سریعا طی کنند، سلجوقیان که نسب شان به سلجوق می رسد ابتدا در خدمت یبغو (خان ترکان قرلت) بودند و چون اختلاف افتاد، به هند فرار کرده و در آن جا اقامت کردند و در واپسین دهه های سده چهارم به اسلام گرویدند و در سال 431 هجری پس از شکست سلطان مسعودی غزنوی در نبرد دندانقان، امپراطوری عظیمی بوجود آوردند.»
امیران سلجوقی در سال 426 هجری اواسط قرن پنجم از نور بخارا به جانب خراسان کوچ کردند و عبارت بودند از یبغو جغری بیک داود طغرل بیک محمد، فرزندان میکائیل بن سلجوق و قتلمش بن اسرائیل بن اسرائیل بن سلجوق، در زبده التواریخ این چنین آمده: سلطان معظم رکن الدین ابوطالب طغرل بن میکائیل بن سلجوق در رمضان سال 431 وفات یافت ولی فرزندی نداشت، آلپ ارسلان به قدرت رسید، بعد از قتل آلپ ارسلان فرزندش ملکشاه به پادشاهی رسید که وی سه فرزند داشت: برکیارق، محمد و سنجر که کارفرمان روایی عراق، خراسان، آذربایجان، فارس، کرمان، مازندران، دیاربکر و شام در دست بود، پس از مرگ سلطان سنجر خراسان ویران گشت و با قتل طغرل بن ارسلان شاه عراق به ویرانی رسید، در روزگار ایشان عدل محوری و آبادان و جواب آن مورد توجه و عنایت لکن ظلم، ساکن و زمین گیر و شکسته بال بود.
علی حسین مولف اخبار الدوله السلجوقیه در صفحه 212 کتاب خود این چنین آورده است که در سال چهار صد وسی و یک در نبرد دندانقان، سلجوقیان، سلطان مسعود را شکست داد و به قدرت رسیدند.
اما در ادامه این فتح و پیروزی نصیب ترکان بیابان گرد ماوراء النهر شده بود، گردیزی در زین الاخبار نحوه به حکومت رسیدن آنان را این چنین در کتاب خود می آورد: «اما سلجوقیان در پی این پیروزی از اردوگاه مسعود چندان غنیمت به دست آوردند که به شمار نمی آمد و چغری بیک داود آنها را بین یاران خود تقسیم کرده و به دنبال این قضیه، طغرل بیک به نیشابور رفت و آن جا را دوباره متصرف شد و پادشاهی خاندان سلجوقی را آغاز نمود.» در غزال نامه تالیف استاد جلال الدین همایی اسامی پادشاهان سلجوق بدین ترتیب ذکر شده است:
« 1- رکن الدین ابوطالب طغرل بک از 455-429 – 1063-1038
2- عنصرالدین ابوشجاع آلپ ارسلان 465-455 1072-1063
3- جلال الدین ابوالفتح ملکشاه بن آلپ ارسلان 485-465 - 1092-1072
4- ناصرالدین محمود بن ملکشاه 486-485 1093-1092
5- رکن الدین ابوالمنظر برکیارق 498-585 - 1105-1092
6- غیاث الدین ابوشجاع محمد بن ملکشاه 511-498 - 1118-1105
7- معزالدین ابوالحارث سنجر بن ملکشاه 552-490 - 1157-1118
که در سایت دانشنامه رشد
www.daneshnameh.roshd.ir
پادشاهی جغری بیک سلجوق از سالهای 452-429 آورده شد و همینکه دوره سلطان سنجر از 511 هجری تا 552 ذکر شده است.
وزرای دوره سلجوق در کتاب غزالی بدین ترتیب نام برده شد که بنده فقط وزرای معروف آمد را نام می برم:
1- عمید الملک کندری: وزیر آلپ ارسلان
2- خواجه نظام الملک طوسی، مدت سی سال وزیر بوده ده سال در دوره آلپ ارسلان و بیست سال در دوره ملکشاه وی بزرگترین و مقتدرترین وزیر سلاجقه بوده است.
3- تاج الملک معروف به دارشت وزیر ملکشاه.
4- مجد الملک وزیر برکیارق
به نوشته کتاب تجارب السلف: ابوالفتح رازی اولین وزیر سلجوقی بود، که وی وزیر طغرل سلجوقی بوده است.
سلجوقیان در تاریخ ایران پدیده قابل توجهی هستند، چرا که این سلسله ترک نژاد علاوه بر تسلط بر نواحی وسیعی از متصرفات اسلامی، دارای ثروت و موقعیت ویژه ای شده اند که این موقعیت ویژه سبب اعتلای هنر در این دوره شد.
پروفسور ریپکا در کتاب ادبیات ایران در زمان سلجوقیان در این مورد چنین می نویسد:
« سلاطین سلجوقی با اینکه خود فاقد فرهنگ بودند اما این مانعی بر سر راه این کار (گسترش زبان و ادبیات و هنر) نبود چون سیاست داخلی اینها در دست مشاورین و مدبران متعهد ایرانی قرار داشت.»
در مورد ثروت و موقعیت سلجوقیان که سبب شکوفایی هنر در این هنر شده است، درک هیل در معماری و تزئینات اسلامی چنین می نویسد: «کاملا روشن است که ثروت و موقعیت این سلاطق آنها را به صورت مهمترین حامیان این بناها درآورده بود، آنها بانی ساخت قلعه ها، برج و باروری شهرها قصرها بوده و به حمایت از نهادهای مذهبی چون مساجد و مدارس پرداخته اند.»
شاید اولین و بدیهی ترین سوال که در ذهن بوجود می آید این است که علت این امر چه بوده است که محمد یوسف کیانی در کتاب تاریخ هنر معماری ایران دوره اسلامی این امر این گونه توضیح می دهد: «شکوفایی هنرها در این دوره مدیون ثبات سیاسی قلمرو سلجوقیان و همچنین وزیران دانشمندی چون خواجه نظام الملک و عمیدالملک بوده است.»
دوره 150 ساله پادشاهی سلجوقیان در ایران، را شاید بشود به قول گرابر«دومین عصر کلاسیک اسلامی نام گذاری کرد که اولین آن هم در قرنهای هشتم و نهم که ترکیب فرهنگ ایرانی و عربی در اسپانیا بوده است.
وضعیت مالی خوب و نسبتا ثروتمند دوره سلجوقیان سبب اعتلای هنر شد، و در این باره هنرمندان حامیانی چون پادشاهان، وزرا، ثروتمندان و نجار داشته اند.
گرابر در کتاب معماری و تزئینات اسلامی می نویسد: «در ساخت بناها و تولید اشیاء چند گروه حامی وجود داشت: 1- سلاطین 2- طبقه مذهبیون شهرنشین مرکب از تجار و صنعتگران 3- طبقه مذهبیون 4- گردهمایی که بر هنر و مخصوصا معماری تاثیر داشت ولی اطلاع دقیق و چندانی از آنها در دست نیست مانند غیر مسلمانان ارمنیان و نسطوریان که رد ایران فعال بودند.»
در دوره امپراطوری سلجوقی را از قرن یازدهم میلادی آغاز و تا قرن سیزدهم ادامه داشته، همزمان با دوره گوتیک در اروپاست (مجلل ترین آمار هنری غرب قرون وسطی در اروپا خلق شد.
هانری مارتن نویسنده معاصر در کتاب سبک شناسی هنر در یاران می نویسد: هنر اسلامی هنری نیست که خود بخود بوجود آمده باشد بلکه حامل آمیختگی هنر شرق و هنر کشورهای فتح شده است.» ولی هدف نمایی و نهایی هنر در این دوره چه در ایران و چه در اروپا را توجه به خداوند و روی کردن به اهداف متعالی می داند.
لمبتون بر خلاف نظریه گرابر معتقد است که «دوره سلجوقیان دوره جنگهای شدید، قحطی، طاعون و سختی از ویژگیهای عادی این روزگار به شمار می رفت اما زا طرف دیگر دوره ای بود ک در خلال آن تمدن ایران به قلل پیشرفت مادی و معنوی دست یافت، افرادی چون غزالی، شهرتانی، نسخی، انوری، نظام الملک، عمرخایم، ابوسعید ابی الخیر و معزی همه در این دوره زندگی می کردند.»
وی معتقد است که به علت تنوع اقلیمی و شرایط طبیعی با وجود فرهنگ اسلامی و ترکی غالب بر جامعه نوعی دلبستگی خاصی و تنوع محلی در اخلاقیات اجتماعی پدید آمده بود که سبب رشد و شکوفایی هنرها و ویژگیهای متفاوت در آن دوره می شد.
در دوره سلجوقیان، سفالگری؛ فلزکاری مشغول شده و هنرمندان در نساجی به مهارت رسیده و در معماری هم عناصر جدیدی از ترکیبات قضایی به وجود آمد، دولت سلجوقیان، دولت متمرکز و سازمان یافته ای بود که در یک شرایط خاصی بوجود آمده که سبب شکوفایی هنر شد که البته این هماهنگی در یک زمان محدود و در یک وقت معین رخ ننمود بلکه همگانی بود.
راوندی در کتاب راحه الصدور می نویسد: «هر چند از ربع مسکون از بسیط زمین به امارات و ابنیه خیرات سلاطین آل سلجوق آراسته است و هیچ شهری از شهرهای اسلامی از آن زینت و حلیت خالی و عاطل نمانده است و تقدیم آن بر امهات مهمات واجب دانسته اند.»
دوره سلجوق دوره تحکیم و علومی چون مثلثات، نجوم و اخترشناسی است که در تاریخ ایران کمبریچ جلد پنجم ... می نویسد: «سلطان ملکشاه بفرمود تا سال شمسی تازه ای تاسیس کنند و تردیدی نیست که این تقویم نهم رمضان سال 471 و مصادف با زور اعتدال ربیعی مصادف می گشت، گزارش دیگری می گوید که گروهی از اخترشناسان از جمله خیام ماموریت یافتند به اصلاح تقویم بپردازند.»
دربار سلجوقی پر از علما و نویسندگان ایرانی بود، زبان فارسی زبان رسمی و بر خلاف دوره غزنوی مکاتبات با این زبان انجام می گرفت از لحاظ فرهنگی عصر سلجوق اوج فرهنگ و تمدید فرهنگ و تمدید ایرانی است و شعر و ادب رونقی به سزا داشت «شعرایی چون: انوری و خاقانی در سبک عراقی (استعمال مفردات عربی در شعر) به کمال رسیده و قالب شعر حماسه غنایی که سراینده و مبتکر آن نظامی بود بوجود آمد از دیگری شهرای این دوره ریپکا در تاریخ ایران کمبریچ از شهاب الدین عمعق بخارایی ... عبدالواسع جبلی رشید الدین محمد عمر معروف به وطواط نام می برد.»
پروفسور رپیکا می افزاید: «شعرای عهد سلجوقی برای اعاشه بهتر از درباری به دربار دیگر می رفتند.» ولی از قصیده سرایانی چون انوری خراسانی و خاقانی قفقازی نام می برد وی همچنین از ادیب صابر شاعر دربار سلطان سنجر که اشعار حماسی عشق و شراب وی معروف بوده است یاد می کند.»
سلجوقیان در گسترش زبان و فرهنگ فارسی و ایرانی تلاش زیادی کردند و به حمایت ادبا و شعرا پرداختند به طوریکه شعر فارسی رونق گرفت شاعرانی چون ناصرخسرو ظهیر فاریابی - ابوالفرج رونی - خیام جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی – کمال الدین اسماعیل اصفهانی – انوری – امیر صفوی و سنایی غزنوی در کتاب سرگذشت سلجوقیان تالیف نادره جلالی از مورخین به نام این دوره تحت عنوان: ابوالحسن علی بن زید بمیتی معروف به این خندق: تاریخ یمینی – الرسل الی الرسل تالیف بهاءالدین محمد موید بغدادی – سلجوقنامه توشه شهیری نیشابوری «گردیزی صاحب زین الاخبار – راوندی صاحب راحه الصدور و آیه الصدور و دانشمندانی چون امام محمد غزالی ، فخر رازی و نیز طوسی یاد می کند وی افزاید این دوره وزیران دانشمند و با کفایتی چون: خواجه نظام الملک و عمید الملک کندری داشته است که ملکشاه سلجوقی در سی بیست سال سلطنت خود که سبب آبادانی و عمران در کشور و اعتلای هنر گشته است وزیر نام آوری چون نظام الملک در خدمت او بوده است. که از عرفای بزرگ دوره سلجوق نیز می تواند از ابوحمید محمد بن ابوبکر ابراهیم معروف به فرید الدین عطار نام برد. قدیمی ترین و کهن ترین قصه ایرانی به روایت پروفسور ریپکا در کتاب ادبیات ایران در زمان سلجوقیان «سمک عیار که در سال 585 هجری قمری توسط فرامرز خداداد به عبدالله کاتب الارجانی نوشته شده است.»
و همچنین مجموعه جوامع المکایات ولوامع الروایات که شامل حکایات کوتاهی است که توسط سدید الدین محمد عرفی گردآوری شده است و کتاب کلیله و دمنه که ازمنه بسیار قدیم یکی از نفیس ترین کتب ملل شرق و غرب بوده است به نام حکایات بیدپا پا توسط ابوالمعانی نصرالله در طی سالهای 552-511 قمری به ترجمه جدیدی از این کار همت گماشت و کتاب مرزبان نامه تالیف مرزبان رستم بن شهریار بن شروین که آمد را مقارن پایان قرن چهارم نوشته است و روضه العقول نوشته محمد بن نمازبن ملطیوی وزیر سلاجقه روم در پایان قرن ششم هجری است.
خاقانی بزرگترین نماینده قصیده سرایی و نظامی برجسته ترین سراینده حماسه های ادبی است.
«در نقاشی و هنرهای تزئینی اگر هنر بی مانند اما نسبتا پایدار اشیاء سده های ششم و هفتم هجری را که مخاطب عمومی داشتند را مستثنی کنیم، تازگی و نومایگی این دوره در این که نخستین لحظات تاریخ شناخته شده نقاشی ایران است.»
هنر معماری ایران در طول تاریخ از تداوم کم نظیری برخوردار بوده است که نشان دهنده اعتقادات و باورها و و تستهای مردم ایران زمین است. نگاهی به نوع معماری ایران این نکته را در ذهن روشن می سازد که ایرانیان و معماران ایرانی علاوه بر تامین مسکن از جهت گرما و سرما و امنیت به مسائل روحی و معنوی نیز توجهی خاص داشته اند.
در تاریخ هنر معماری ایران دوره اسلامی می خوانیم: « معماران ایرانی با توجه به موقعیت اقلیمی و جغرافیایی این سرزمین پهناور در ابداعات و نوآوری راه ترقی را پیمود و در ایجاد انواع پوششها، طاقها، طاقنماها، در عصر و دوره ای شاهکارهای فراوانی به وجود آورده اند، در بین انواع بناها، ایرانیان با توجه به مبدا یگانه و آفریدگار جهان در ایجاد مساجد که توجه را به سوی عالم بالا و وحدانیت معطوف می دارد سعی و کوشش فراوانی به خرج داده اند. بناهای ایرانی که بسیاری از آنها رد طول زمان بر اثر عوامل متعدد از میان رفته نتیجه کار استاد کارانی است که مسئولیت ایجاد و نگهداری و مرمت آن را به عهده داشته اند.
پروفسور ویلبر می گوید: «اجرای هر طرح معمایر به سه عنصر اجتماعی بستگی دارد، جامعه ای که به آن طرح نیازمند است، دوم شخص یا اشخاصی که از اجرای طرح حمایت می کنند و هزینه آن را می پردازند و سوم معمار یا استادکاری که طرح را اجرا می کنند و جذابیت معماری در ایران به این است که دریابیم چگونه این عوامل سه گانه بر یکدیگر تاثیر گذاشت و سرانجام بنایی را به وجود می آورند.»
«معماری سلجوقی موثر و نیرومند و دارای ساختاری بغرنج بود ولی این حمله نه ناگهانی بود و نه تصادفی بلکه تجل متعالی یک رستاخیز ایرانی بود که در اوایل قرن دهم با سامانیان آغاز شد.»
زیگفرید گیدئین در کتاب فضا، زمان، معماری می گوید: چگونه هر معمار خلاق به این شرایط اقلیمی و زمینی جواب می دهد و از آن الهام می گیرد این بستگی به کیفیت این شرایط و وظیفه خاصی وی دارد، اما مسلم است که این شرایط در هر منطقه دنیا متفاوت است، پس در هر منطقه از جهان معماری تنوع و اصالت خود را خواهد داشت.»
به طور کلی بناهای دوره اسلامی به دو گروه تقسیم می شود: الف - بناهای مذهبی شامل مساجد، آرامگاهها، مدارس، حسینیه ها، تکایا، مصلا ها ب- بناهای غیر مذهبی: شامل پلها، کاخها، کاروانسراها، حمامها، بازارها، قلعه ها و آب انبارها.
کلا در نیمه اول قرن ششم در شهرهای ایران مساجدی ساخته شد که بنای این مساجد صرفا بازتابی از رشد ثروت و جمعیت این دوره بوده است، ایجاد بناها و معماری دوره سلجوقی چه مجموعه های مذهبی و چه غیر مذهبی آن مستلزم آگاهی از علومی نظیر هندسه، ریاضی و طراحی بوده است متاسفانه در متون تاریخی دوره اسلامی مطالب مهم و تصاویر چندانی در مورد چگونگی ایجاد بناها به چشم نمی خورد، برخی می گویند علت این یمن فقدان مطالب سودمند درباره معماران دوره اسلامی، کم اهمیت بوده آنان در جامعه است هر چند که مورخان اسلامی نظیر بیهقی ابن خلدون، خواجه رشید الدین مطالب سودمندی راجع به معماری و معماران نوشته اند و معتقدند که معماران مسلط به علوم ریاضی و نقشه کشی و هندسه بوده اند از جمله فارابی فیلسوف بزرگ ایران می گوید: معماری مبتنی بر علم الحیل است وحیل عمارت است که با کار استادانه و هنرمندانه در اشکال هندسی نشان داده می شود.
مسئولیت ساخت بنا به عمده گروههای متعددی بوده است، مثلا گروهی مسئول احداث ساختمان تا مرحله سفت کاری و گروهی مسئول تزئینات بنا مانند آجر کاری، گچبری و کاشیکاری بوده اندو همین استادکاران، سلسله مراتبی وجود داشته مانند مهندس، معمار، بنا، سرکارگر، سنگکار، گچکار، کاشیکار و کارگر ساده.
معماران ایران به علت فروتنی از پشت کردن نام خود بر بناها خودداری می کردند، به همین علت جز تعدادی از بناها که نام معمار یا سازنده آن مشخص است، بقیه فاقد نام استاد کار یا سازنده آن است.
نوع معماری در ایران نوع جدیدی مخصوصا در ساخت مساجدات که به قول گرابر: یا اینها با نگرش و دید ایرانیان سازگار بوده است، یا اینکه اشکال گنبدی شکل از دوره ساسانیان به جای ماند که در این صورت عصر سلجوقی یک رنسانس است یا این که این نوع معماری تاثیر صاحبان ترک آن بر هنر معماری ایران است.»
آندره گدار در کتاب آثار ایران می نویسد: «در عهد سلجوقیان تمام مساجد و مدارس مشهد اعم از آنهایی که از تلفیق دو سبک به وجود آمده اند یا نه در منطقه اصفهان قرار داشتند، عجیب اینکه خراسان که خود با واسطه مدرسه، نقشه صنعتی با چهار ایوان را به مساجد سبک اصفهانی اعطاء کرده بود در عوض خود طرح مساجد چهار ایوانی را از مکتب اصفهانی دریافت داشته است.»
پادشاهان و وزرای عصر سلجوقی هر یک به نوبه خود در اعتلای معماری ایران نقشی بسزا داشتند:
راوندی می گوید: ملکشاه از همه مالک اصفهان را اختیار کرد و آن جا عمارتهای بسیار فرمود و در شهر و بیرون شهر از کوشکها و باغها چون باغ کاران و بیت الماء و باغ احمد سیاه و باغ دشت کور و ... و قلعه شهر و قلعه دز کوه را او بنا نمود.» مسجدی که ملکشاه در آن جا برآورده بود به جامع السلطان معروف بود و در سال 485 هجری آغاز گردیده بود – شاهدژ در اصفهان که غلامان و خزائن را در آن جا می نهاد، «خلق آثار عمده اسلامی بخصوص در دو نوع اصلی مسجد و قصر تجلی می نماید، در سرزمینهای اسلامی مسجد به عنوان پایگاهی و پناهگاهی بریا زندگی پر آشوب و پر تلاطم به شمار می آمد.
«تجارت معماری مسجد اولیه ایرانی پس از آزمایشهای متعدد در دوران سلجوقی شکل واحدی یافت و خصوصا بین سالهای 473 تا 555 هجری قمری در این زمان مساجد مهمی ساخته شد یا توسعه یافتند مانند مسجد جامع اصفهان به مسجد اردستان که در آن تغییر نهایی شبستان در مساجد ایرانی است که از معماری مذهبی و کاخ ساسانیان برای اهداف و مقاصد تازه استفاده می کند.»
به طور کلی آرامگاههای بزرگ چهار گوش گنبد دار سلجوقی مرسده تالار گنبدی است که نشانه قبله در مسجد سلجوقی است.
دیگر از مساجد معروف دوره سلجوقی : مسجد نظامیه خرگرد در دوره محمد بن ملکشاه ساخته شده مسجد زواره در سال 542 هجری، مسجد فرومد در ابتدای قرن هفتم، مسجد زوژن متعلق به 616 هجری که سبک معماری نشانگر دوره سلجوقی است.
مسجد زواره بنای آن از سال 530 آغاز تا 542 ادامه داشته که به صورت مستطیل ساده ای است مناره های الحاقی و صحنی با چهار ایوان و گنبد بزرگی در پشت ایوان قبله پدیدار می گردد که این نوع معماری مسجدها در مسجد ورامین نیز مورد استفاده قرار گرفت از مشهورترین مساجد چهار ایوانی است.
دیگر از بناهای دوره سلجوقی باید از قلعه ها نام برد. قلعه های کوهستانی و قلعه های دشت که معروفترین قلعه کوهستانی مربوط به فرقه اسماعیلیه می شود که مصالح آن نیز قلوه سنگ و آجر و آهک و ساروج بوده است.
و قلعه هایی در دشت بوده بریا حفاظت از کاروانها یا برای استفاده سربازان بود که عمدتا نقشه های مربع، مستطیل به چند ضلع یا مدور داشته اند و دارای برج و باروری و مصالح آنان نیز بیشتر از آجر و خشت بوده است.
از دیگری مقبره های می توان به مقبره برجی شکل ابرقد در سال 1056 اشاره کرد و همچنین مقبره های برج مانند خرقان در اواسط قرن یازدهم میلادی ساخته شده است.
مساجد دوره سلجوقی معمولا شامل اتاق بند دار با ایوان مقابل آمده که به قول دونالد ویلبر در کتاب هماری اسلامی: آجر چنین برکار و پر نقشه نیز از خصوصیات معماری دوره سلجوقی است. از مساجد خراسان می تواند از مسجد ببر آباد و عبدالله آباد در سال 535 هـ.ق که احتمالا هر در نیز از دوره سلجوقی مستند نام برد، مخصوصا از مناره ها که به صورت مستقل استوانه ای بوده که خاصی دوره سلجوقی است.
در مورد مسجد جامع اصفهان که در دوره ملکشاه ساخته شده در پایان صحبت خواهم کرد.
در سرگذشت سلجوقیان آمده که مقابر در دوره سلجوقیان به دو شکل بوده برج و قبه سلجوقیان نیز به دژهای مستحکم اهمیت می دادند مثل حصار شهر قونیه به فرمان علاء الدین و همچنین به ساختن کاروان سرا که در پایان به کاروان سرای شرف اشاره خواهیم داشت.
پروفسور سیرو معتقد است: «که مسجد در عهد سلجوقیان روی ویرانه های یک بنای ساسانی بر شاه و دارای یک شبستان گنبد دار بوده است.»
از دیگر مساجد دوره سلجوقیان از مسجد جامع اردبیل که اولین ساختمان در مسجد در دوره سلجوقی بود، که بعد وی در دوره مغولان ویران شده است مسجد زوزن در مرز افغانستان و مسجد گناباد و مسجد جامع بروجرد را می توان نام برد.
دیگر از بناهای دوره سلجوقیان باید از آرامگاهها نام برد که آرامگاه به محل دفن یک یا چند شخصیت مذهبی یا سیاسی گفته می شود که این نوع مقبره به دو نوع مذهبی و غیر مذهبی بوده است، مقبره های مذهبی که به امام زاده معروف شده اند و در مقایسه با سایر ابنیه بجز مساجد از اعتبار ویژه ای برخوردارند مقبره ها معمولا مدور مربع 5200077652 یا هشت ضلعی با شیوه های گوناگون هستند که با آجرکاری و گچبری و کاشیکاری و آینه کاری تزئین شده اند.
دو بقعه نیز که مدفن فرزندان ائمه بوده است به نامهای مشهد اردهال که محل دفن یکی از فرزندان امام پنجم شیعیان است و بقعه محمد هلال که در روستای آرام در شمال کاشان محل دفن یکی از فرزندان حضرت علی (ع) است که مربوط به دوره سلجوقی است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   31 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سلجوقیان