اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله معاد

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله معاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


مقدمه
بسـم‌ الله‌ الـرّحمن‌ الـرّحیم‌
سپاس‌ و حمد بی‌اندازه‌ و قیاس‌ از ویژگیهای‌ حضرت‌ ربّ ودود ذوالجلال‌ و الاءکرام‌، خدای‌ منّان‌ است‌ که‌ بشر را بعد از آفرینش‌ و هدایت‌ تکوینیّه‌ به‌ خلعت‌ حرکت‌ بسوی‌ کمال‌ به‌ هدایت‌ تشریعیّه‌ راهنمائی‌ و مخلَّع‌ فرمود؛ اللَهُ وَلِیُّ الَّذِینَ ءَامَنُوا یُخْرِجُهُم‌ مِّنَ الظُّلُمَـ'تِ إِلَی‌ النُّورِ. [1]
و پاکترین‌ درود و تحیّت‌ و اکرام‌ بر پیامبران‌ و برگزیدگان‌ راه‌ خدا و طریق‌ هدایت‌ بسوی‌ معارف‌ حقّة‌ او باد، که‌ با ارشاد خود بشر را از ظلمتکدة‌ جهل‌ به‌ وادی‌ ایمن‌ انوار علم‌ و دانش‌ الهیّه‌ رهبری‌ نمودند، و از جمود و رکود به‌ مقام‌ سعة‌ اطلاق‌ و گشایش‌ حقائق‌ و واقعیّات‌ به‌ پرواز درآوردند.
خاصّه‌ خاتم‌ پیمبران‌ حضرت‌ سیّدالمرسلین‌ محمّد بن‌ عبدالله‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ و جانشینان‌ او حضرت‌ سیّد الوصیّین‌، أمیرالمؤمنین‌ علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ و یازده‌ فرزند امجد او که‌ یکی‌ پس‌ از دیگری‌ عالم‌ را به‌ نور وجود خود منوّر، و با تحمّل‌ أعباء خلافت‌ و امانت‌ الهی‌ کاروان‌ بشریّت‌ را به‌ میقات‌ خدا و لقاء او رهنمون‌ شدند، و صدای‌ پر طنین‌ جرس‌ قافله‌ را به‌ گوش‌ جهانیان‌ رساندند.
در دلهای‌ مردم‌ از نفحات‌ قدسیّه‌، نور و سرور و حبور وارد کرده‌، و آن‌ دلها را به‌ مقام‌ عزّ خدا پیوستند. و راه‌ عبور از عقبات‌ مخوفه‌ و کریوه‌های‌ مهولة‌ نفس‌ را به‌ راستی‌ و درستی‌ نشان‌ داده‌، به‌ مراحل‌ و منازل‌ واقعة‌ در طیّ طریق‌ آشنا نمودند. و انسان‌ را به‌ آخرین‌ منزل‌ خود که‌ مقام‌ مقرَّبین‌ و صدّیقین‌ و مخلَصین‌ است‌ به‌ حرم‌ امن‌ و امان‌ حضرت‌ پروردگار جمیل‌ و جلیل‌ رهبری‌ کردند؛ فَلِلّهِ دَرُّهُم‌ و علَیه‌ أجرُهم‌ و سلامُه‌ علَیهم‌ أجمَعین‌. از آنجائی‌ که‌ توفیق‌ الهی‌ شامل‌ حال‌ این‌ بندة‌ ناچیز شد، تا در روزهای‌ ماه‌ مبارک‌ رمضان‌ از سنة‌ 1396 و در شب‌های‌ این‌ ماه‌ از سنة‌ 1399 هجریّة‌ قمریّه‌ با بسیاری‌ از برادران‌ ایمانی‌ و اخلاّء روحانی‌ بحث‌ معاد که‌ از جمله‌ شریف‌ترین‌ و زیباترین‌ بحث‌های‌ اعتقادی‌ است‌ مرتّباً و مسلسلاً بازگو شود؛ خداوند رحمن‌ و رحیم‌ را سپاسگزارم‌ که‌ با تأییدات‌ بی‌نهایت‌ و تسدیدات‌ بی‌دریغ‌ خود باز بذل‌ مرحمت‌ و عنایت‌ نمود تا مذاکرات‌ را به‌ رشتة‌ تحریر آورده‌ و به‌ صورت‌ مجالسی‌ تدوین‌ شود، و بالنّتیجه‌ برای‌ خود حقیر و برادران‌ ایمانی‌ عزیز و ارجمند موجب‌ یادآوری‌ گردد.
این‌ مجالس‌ که‌ در حدود شصت‌ و اندی‌ خواهد بود، کیفیّت‌ سیر و حرکت‌ انسان‌ را در دنیا و عالم‌ غرور و اعتبار، و نحوة‌ تبدّل‌ نشأة‌ غرور را به‌ عالم‌ حقائق‌ و واقعیّات‌، و ارتحال‌ او را بسوی‌ خدا و غایة‌ الغایات‌ نشان‌ می‌دهد؛ و در ابحاثی‌ مرتّباً از عالم‌ صورت‌ و برزخ‌ و نحوة‌ ارتباط‌ ارواح‌ در آنجا با این‌ عالم‌، و کیفیّت‌ خلقت‌ فرشتگان‌ و وظائف‌ آنها، و نفخ‌ صور و مردن‌ تمام‌ موجودات‌ و سپس‌ زنده‌ شدن‌ همة‌ آنها و قیام‌ انسان‌ در پیشگاه‌ حضرت‌ احدیّت‌، و عالم‌ حشر و نشر و حساب‌ و کتاب‌ و جزاء و عرض‌ و سؤال‌ و میزان‌ و صراط‌ و شفاعت‌ و أعراف‌ و بهشت‌ و دوزخ‌ بحث‌ می‌نماید. از آیات‌ قرآن‌ و اخبار معصومین‌ و ادلّة‌ عقلیّه‌ و فلسفیّه‌ و مطالب‌ ذوقیّه‌ و عرفانیّه‌ به‌ نحو أوفی‌ و اوفر آمده‌، و از ذکر اخلاقیّات‌ و مواعظ‌ نیز در حدود امکان‌ کوتاهی‌ نشده‌ است‌.
این‌ مباحث‌ در حدود ده‌ مجلّد خواهد شد که‌ قسمت‌ «معادشناسی‌» از دورة‌ علوم‌ و معارف‌ اسلام‌ را تشکیل‌ می‌دهد.
این‌ دوره‌ در سلسلة‌ عقائد شامل‌ سه‌ دورة‌ «الله‌ شناسی‌» و «امام‌شناسی‌» و «معاد شناسی‌» است‌؛ و در قسمت‌ احکام‌ و مسائل‌ شامل‌ بحث‌هائی‌ در پیرامون‌ قرآن‌ کریم‌ و مسجد و دعا و نماز و روزه‌ و اخلاق‌ و برخی‌ از مسائل‌ دیگر است‌ که‌ به‌ حول‌ و قوّة‌ الهی‌ امید است‌ به‌ تدریج‌ مورد استفادة‌ عموم‌ قرار گیرد.
وَ مَا تَوْفِیقِی‌´ إِلاَّ بِاللَهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ.[2]
رَبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَ إِلَیْکَ أَنَبْنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ. [3]
و هُوَ المُستَعانُ و علَیهِ التُّکْلانُ
سیّد محمّد حسین‌ حسینی‌ طهرانی‌

 

مجلس أوّل
حـقـائـق‌ و اعـتـبـاریّـات‌

أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم‌
بِـسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَـنِ الـرَّحـیم‌
الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ و الصَّلَوةُ و السَّلامُ عَلَی‌ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ و ءَالِهِ الطّاهِرینَ
و لَعْنَةُ اللَهِ عَلَی‌ أعْدا´ئِهِمْ أجْمَعینَ مِنَ الاْ´نَ إلَی‌ قیامِ یَوْمِ الدّینِ
و لا حَوْلَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ الْعَلیِّ الْعَظیم[4]‌


قال‌ اللهُ الحکیمُ فی‌ کتابِه‌ الکریم‌:
بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَـ'نِ الرَّحِیمِ * وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ * وَ طُورِ سِینِینَ * وَ هَـ'ذَا الْبَلَدِ الاْمِینِ * لَقَدْ خَلَقْنَا الاْءنسَـ'نَ فِی‌´ أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ * ثُمَّ رَدَدْنَـ'هُ أَسْفَلَ سَـ'فِلِینَ * إِلاَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّـ'لِحَـ'تِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ * فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ * أَلَیْسَ اللَهُ بِأَحْکَمِ الْحَـ'کِمِینَ. خداوند در این‌ سوره‌ که‌ نود و پنجمین‌ سوره‌ از قرآن‌ کریم‌ است‌ سوگند یاد می‌کند به‌ انجیر و زیتون‌ که‌ مراد[5] همان‌ دو میوة‌ معروف‌ است‌، یا به‌ دو درخت‌ آنها، یا به‌ کوه‌ تین‌ که‌ شهر دمشق‌ در دامنة‌ آن‌ واقع‌ شده‌ و کوه‌ زیتون‌ که‌ شهر بیت‌ المَقْدِس‌ در دامنة‌ آن‌ است‌ و محلّ پیدایش‌ انبیاء و مرسلین‌ می‌باشد؛ و سوگند یاد می‌کند به‌ طور سینا که‌ محلّ مناجات‌ حضرت‌ موسی‌ کلیم‌ الله‌ علَی‌ نبیِّنا وآله‌ و علیه‌السّلام‌ بوده‌ است‌، و به‌ شهر مکّة‌ مکرّمه‌ که‌ شهر امن‌ و امان‌ بوده‌ م‌ و خداوند آنرا مأمن‌ قرار داده‌ است‌ که‌:
انسان‌ را در بهترین‌ [6] قوام‌ وجودی‌ و ماهُوِی‌ و عالیترین‌ طینت‌ و سرشت‌ و نیکوترین‌ بنیاد و سازمان‌ آفریدیم‌، و سپس‌ او را به‌ پائین‌ترین‌ درجه‌ و منزله‌ فرود آوردیم‌؛ مگر آن‌ کسانیکه‌ ایمان‌ به‌ خدا آورده‌ و به‌ کردار شایسته‌ مشغول‌ شوند، که‌ برای‌ آنها البتّه‌ مزد و ثواب‌ مستمرّ و همیشگی‌ خواهد بود.
پس‌ بنابراین‌ روز جزا حقّ است‌ و قابل‌ تکذیب‌ نیست‌، زیرا که‌ بر اساس‌ اختلاف‌ حالات‌ و درجات‌ مردم‌، خداوند حاکم‌ به‌ حقّ که‌ حکمش‌ استوار و قائم‌ به‌ اصول‌ متینه‌ است‌ بین‌ آنها در روز بازپسین‌ حکم‌ خواهد فرمود.
به‌ خواست‌ خداوند متعال‌ چنانچه‌ توفیقات‌ حضرتش‌ شامل‌ شود، در نظر آمد که‌ یک‌ دوره‌ بحث‌ معاد که‌ متّخذ از آیات‌ شریفة‌ قرآن‌ و أخبار ائمّة‌ أهل‌ البیت‌ علیهم‌ السّلام‌ باشد بیان‌ شود، و از خصوصیّاتی‌ که‌ انسان‌ در حال‌ سکرات‌ مرگ‌ پیدا می‌کند و کیفیّت‌ عالم‌ برزخ‌ و انتقال‌ از آن‌ به‌ قیامت‌ کبری‌ و اجتماع‌ خلائق‌ در حشر و نشر و سؤال‌ و میزان‌ و عرض‌ و صراط‌ و شفاعت‌ و أعراف‌ و کوثر و بهشت‌ و دوزخ‌، بقدر وسع‌ و گنجایش‌ به‌ ترتیب‌ مفصّلاً ذکر شود.
در سورة‌ مبارکة‌ والتّین‌ که‌ در مطلع‌ گفتار قرائت‌ شد، خداوند موقعیّت‌ انسان‌ را از عالم‌ بالا به‌ عالم‌ طبع‌ و مادّه‌ و حیات‌ دنیا و منطق‌ احساس‌ بیان‌ می‌فرماید که‌: ما او را در بهترین‌ سرشت‌ و قوام‌ آفریدیم‌ و سپس‌ او را به‌ پائین‌ترین‌ مرتبه‌ از حدود و قیود و گرفتاری‌ در ظلمات‌ عالم‌ حسّ و دور بودن‌ از عالم‌ اُنس‌ و جمعیّت‌ و معرفت‌ نزول‌ دادیم‌، تا خود به‌ پای‌ خود برگردد و با اختیار و اراده‌ به‌ اعلا درجات‌ برسد، و بر ذروة‌ عالی‌ از مدارج‌ و معارج‌ مقام‌ انسانیّت‌ نائل‌ آید؛ در این‌ صورت‌ در نزد خدای‌ خود مقیم‌ بوده‌ و به‌ اجر و پاداش‌ غیر مقطوع‌ خواهد رسید.

 

مقام‌ انسان‌ در میان‌ موجودات‌
در میان‌ تمام‌ موجودات‌ از جماد و نبات‌ و حیوان‌، انسان‌ دارای‌ یک‌ شرافت‌ و دارای‌ یک‌ خاصّه‌ای‌ است‌ که‌ او را از بقیّه‌ متمایز نموده‌ و در صفّ خاصّی‌ قرار داده‌ است‌؛ و آن‌ همان‌ قوای‌ عاقله‌ و ادراک‌ کلّیّات‌ و امکان‌ عروج‌ و صعود به‌ عوالم‌ اعلا و مجرّدات‌ از نفوس‌ قدسیّه‌ عقلانیّه‌ است‌.
گرچه‌ علوم‌ تجربی‌ هنوز نتوانسته‌ است‌ برای‌ جمیع‌ موجودات‌ حتّی‌ نباتات‌ و جمادات‌، اثبات‌ شعور و قدرت‌ بنماید ولی‌ در فلسفة‌ کلّیّة‌ الهیّه‌ به‌ مرحلة‌ ثبوت‌ و برهان‌ رسیده‌ است‌ که‌ هر موجودی‌ که‌ بر آن‌ نام‌ موجود بتوان‌ گذاشت‌ حتّی‌ یک‌ پر کاه‌ و یک‌ ذرّة‌ نامرئی‌، همه‌ از نعمت‌ حیات‌ و علم‌ و قدرت‌ بهرمندند و «وجود» ملازم‌ با این‌ سه‌ خاصیّت‌ است‌؛ غایة‌ الامر هر موجودی‌ به‌ حسب‌ گنجایش‌ ظرف‌ وجودی‌ خود دارای‌ همان‌ درجه‌ از حیات‌ و علم‌ و قدرت‌ است‌؛ موجودات‌ مادّیّه‌ بقدر گنجایش‌ خود، نباتات‌ و حیوانات‌ بقدر توسعة‌ ظروف‌ وجودی‌ آنها، انسان‌ و ملائکه‌ نیز بحسب‌ قابلیّت‌ خود دارای‌ این‌ خواصّ می‌باشند.
انسان‌ در میان‌ همة‌ موجودات‌ دارای‌ قوای‌ متضادّه‌ و غرائز مختلفه‌ و در گیر و قوسِ کشمکش‌ امیال‌ نفسانیّه‌ و شهوات‌ از طرفی‌ و قوای‌ عاقله‌ و مجرّده‌ از سوی‌ دیگر است‌.
دائرة‌ فعّالیّت‌ حیوانات‌ محدود، و اختیار و اراده‌ و شعور آنها محدود است‌. و برای‌ جلب‌ منافع‌ و دفع‌ مضارّ خود بحرکت‌ در می‌آیند؛ پرندگان‌ در فضا به‌ پرواز آمده‌، و حیوانات‌ بحری‌ در دریا برای‌ طعمه‌ و صید حرکت‌ می‌کنند، و وحوش‌ و جانوران‌ برّی‌ جز تمتّع‌ حسّ و تولید مثل‌ و إعمال‌ غرائز محدود و بسیط‌ خود قدمی‌ فراتر نمی‌نهند.
آنها غیر از یک‌ طریق‌ مشی‌ محدود هیچ‌ آرزو و هدفی‌ ندارند، لذا اجتماع‌ آنها بسیط‌ و محدود است‌.
ولی‌ برای‌ انسان‌ این‌ زندگی‌ به‌ صورت‌ دیگر درآمده‌ است‌. ورود اعتباریّات‌ در صحنة‌ زندگی‌ انسان‌ پیوسته‌ دائرة‌ فعّالیّت‌های‌ او را در زوایای‌ مختلفة‌ زندگی‌ توسعه‌ داده‌ است‌.
کارهای‌ حقیقی‌ انسان‌ توأم‌ با یک‌ سلسله‌ امور اعتباریّه‌ گشته‌ و امور مصلحتی‌ برای‌ حفظ‌ آبرو و رسیدن‌ به‌ امیال‌ نفسانی‌ و شؤون‌ موهومة‌ زندگی‌ و ریاست‌ و مرؤوسیّت‌ و مالکیّت‌ و مملوکیّت‌ و حبّ جاه‌ و حسّ تفاخر و حبّ تکاثر، موجب‌ شده‌ بنی‌ آدم‌ دست‌ به‌ یک‌ سلسله‌ فعّالیّت‌های‌ دامنه‌دار و وسیعی‌ بزنند.
گرایش‌ تند و شدید به‌ این‌ امور اعتباری‌، طبعاً انسان‌ را از عالم‌ معنی‌ و حقیقت‌ دور می‌کند و آنطور که‌ باید و شاید نمی‌گذارد به‌ مقصودش‌ برسد.
مثلاً شخصی‌ که‌ برای‌ ادامة‌ زندگی‌ خود احتیاج‌ به‌ غذا دارد، اصل‌ غذا که‌ متکفّل‌ امر حیاتی‌ اوست‌ بسیار ساده‌ و راحت‌ بدست‌ می‌رسد، ولی‌ مشکلاتی‌ عجیب‌ و غریب‌ از امور اعتباریّه‌ او را احاطه‌ می‌کند؛ می‌گوید چه‌ غذائی‌ انتخاب‌ کنم‌ که‌ آبرویم‌ نرود؛ رفیقم‌ مرا در آن‌ حال‌ ببیند از من‌ انتقاد نکند، یا میهمانی‌ که‌ به‌ منزل‌ می‌آید از من‌ خرده‌ نگیرد. اینها یک‌ رشته‌ امور اعتباریّه‌ است‌ که‌ با آن‌ امر حقیقی‌ ممزوج‌ شده‌ و بالنّتیجه‌ عمل‌، شامل‌ هر دو گونه‌ از دست‌ یابی‌ به‌ واقع‌ و لحاظ‌ امر اعتباری‌ می‌گردد.
و چه‌ بسا هست‌ که‌ کثرت‌ توارد و تزاحم‌ امور اعتباری‌ به‌ حدّی‌ است‌ که‌ آن‌ امر واقع‌ را بکلّی‌ از بین‌ می‌برد و در کام‌ خود هلاک‌ می‌کند.
تمام‌ اموری‌ که‌ در دنیا برای‌ انسان‌ پیش‌ می‌آید یا انسان‌ بدانها دست‌ می‌زند از قبیل‌ خرید و فروش‌، صلح‌، هبه‌، وکالت‌، اجاره‌، مزارعه‌، مساقاة‌، مضاربه‌، نکاح‌، طلاق‌؛ بر اساس‌ اعتباراتی‌ شدید متورّم‌ می‌گردد به‌طوریکه‌ چه‌ بسا انسان‌ برای‌ حفظ‌ آنها خود را در کام‌ مرگ‌ می‌کشاند، و آن‌ تورّم‌های‌ اعتباری‌ و مصلحت‌اندیشی‌های‌ موهوم‌ را با جان‌ عزیز خود معاوضه‌ و مبادله‌ نموده‌ و در شطرنج‌ روزگار به‌ رایگان‌ می‌بازد.

 

پست‌ترین‌ عوالم‌، حکومت‌ منطق‌ حسّ است‌
این‌ عالم‌ اعتبارات‌، أسفلُ السّافلین‌ است‌، یعنی‌ پست‌ترین‌ عوالم‌ از سرحدّ حقیقت‌ و متن‌ واقع‌. چون‌ انسانی‌ که‌ در مسیر تکاملی‌ خود باید صد در صد وجودش‌ را با حقائق‌ تطبیق‌ دهد، و در سیر بهره‌یابی‌ از موادّ حقیقیّة‌ عالم‌ و وصول‌ به‌ واقعیّات‌ در نردبان‌ صعود به‌ ترقّیات‌ روز افزون‌ نائل‌ گردد؛ کارش‌ در انحطاط‌ به‌ جائی‌ می‌رسد که‌ تمام‌ عمر خود و سرمایة‌ وجودی‌ خود را از عقل‌ و علم‌ و حیات‌ و قدرت‌، صرف‌ گفتگوی‌ داستانهای‌ خیالی‌ و افسانه‌ای‌ زید و عَمرو می‌کند و برای‌ آبرو به‌ یک‌ سلسله‌ آرزوهای‌ دراز که‌ معلوم‌ نیست‌ به‌ آنها می‌رسد یا نمی‌رسد، دلبستگی‌ پیدا می‌کند.
و برای‌ وصول‌ و کامیابی‌ به‌ آن‌ منویّات‌ و آرزوهای‌ خیالیّه‌ دست‌ به‌ فعّالیّت‌های‌ تند می‌زند، و بالنّتیجه‌ میوة‌ عمرش‌ نارسیده‌ و با دست‌ تهی‌ و از ثمرات‌ حیات‌ بهرمند نگشته‌ از دنیا می‌رود، و با حال‌ انکسار و فتور بدین‌ عمر گذشته‌ می‌نگرد، حسرت‌ و ندامت‌ سراپای‌ او را فرا می‌گیرد؛ چون‌ در مقابل‌ عمر ضایع‌ شده‌ و طومار درهم‌ پیچیده‌ و بانگ‌ رحیل‌ چه‌ می‌توان‌ کرد ؟!

 

دین‌ تنظیم‌ کنندة‌ روابط‌ میان‌ امور حقیقی‌ و اعتباری‌ است‌
دین‌ از طرف‌ پروردگار آمده‌ است‌ تا سلسلة‌ اعتباریّات‌ انسان‌ را در حدودی‌ که‌ برای‌ انسان‌ منفعت‌ دارد و مانع‌ از ترقّی‌ و تکامل‌ او نمی‌گردد مشخّص‌ و معیّن‌ کند. بسیاری‌ از آنها را که‌ به‌ درد او نمی‌خورد بلکه‌ او را به‌ جهنّم‌ می‌کشد از دست‌ او بگیرد و یک‌ رشته‌ دستوراتی‌ که‌ انسان‌ را به‌ عالم‌ هستی‌ و حیات‌ می‌رساند به‌ او تعلیم‌ کند.
کسانیکه‌ طبق‌ این‌ دستورات‌ عمل‌ می‌کنند ثمرة‌ وجودی‌ آنها به‌ مرحلة‌ کمال‌ خود می‌رسد و از استعدادات‌ و قوائی‌ که‌ به‌ آنها داده‌ شده‌ است‌ حدّاکثر استفاده‌ نموده‌ قوای‌ هستی‌ خود را به‌ فعلیّت‌ می‌رسانند. در این‌ صورت‌ هنگام‌ مرگ‌ بشّاش‌ و خندان‌ بوده‌ (چون‌ از مراحل‌ ابتدائیّة‌ تکامل‌ گذشته‌ و به‌ سِرّ عالم‌ رسیده‌اند) حقائق‌ بر آنها منکشف‌ گشته‌ و با خدای‌ خود ربط‌ پیدا نموده‌ و وجود جزئی‌ خود را به‌ کلّیّت‌ این‌ عالم‌ مربوط‌ و در علم‌ و حیات‌ و قدرت‌ کلّیّه‌ مُنغمر و فانی‌ شده‌اند. و هیچ‌ حال‌ منتظره‌ای‌ برای‌ آنها باقی‌ نمانده‌ و از مردن‌ هراس‌ ندارند بلکه‌ عاشق‌ مردن‌ و دلباختة‌ مرگند که‌ آن‌ عوالمی‌ را که‌ در اینجا ندیده‌اند و بنا به‌ مصلحتی‌ از ایشان‌ نهفته‌ مانده‌ است‌ در پیش‌ ببینند.
و کسانیکه‌ به‌ این‌ دستورات‌ عمل‌ نمی‌نمایند و دوران‌ عمر خود را به‌ بازی‌ مشغول‌ و از دائرة‌ اعتبار قدم‌ فرا نمی‌نهند، چون‌ باطل‌ دلهای‌ آنان‌ را مسخّر نموده‌ و در لباس‌ حقیقت‌ و با صورتهای‌ زینت‌ دهندة‌ خیالیّه‌ افکار آنان‌ را به‌ خود مشغول‌ ساخته‌ و بالاخره‌ بدون‌ کامیابی‌ از ثمرات‌ هستی‌بخش‌ عالم‌ واقع‌ و وصول‌ به‌ مقصد خلقت‌ و سرّ آفرینش‌ و آشنائی‌ با وطن‌ اصلی‌ و ربط‌ با عالم‌ کلّی‌ و مناجات‌ و انس‌ با خدای‌ خود بسر برده‌اند؛ ناچار حرکت‌ آنها به‌ عالم‌ بعد توأم‌ با ضعف‌ و نقصان‌ وجودی‌ آنها بوده‌، با حال‌ انکسار و شکستگی‌ و همّ و غم‌ و حسرت‌ و اندوه‌ بدون‌ دریافت‌ نتیجه‌، تشنه‌کام‌ از این‌ عالم‌ رحلت‌ می‌کنند.
رِجَالٌ لاَّ تُلْهِیهِمْ تِجَـ'رَةٌ وَ لاَ بَیْعٌ عَن‌ ذِکْرِ اللَهِ وَ إِقَامِ الصَّلَو'ةِ وَ إِیتَآءِ الزَّکَو'ةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الاْبْصَـ'رُ * لِیَجْزِیَهُمُ اللَهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَ یَزِیدَهُم‌ مِّن‌ فَضْلِهِ وَ اللَهُ یَرْزُقُ مَن‌ یَشَآءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ * وَ الَّذِینَ کَفَرُو´ا أَعْمَـ'لُهُمْ کَسَرَابِ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْـَانُ مَآءً حَتَّی‌'´ إِذَا جَآءَهُ و لَمْ یَجِدْهُ شَیْـًا وَ وَجَدَ اللَهَ عِندَهُ و فَوَفَّـی'هُ حِسَابَهُ و وَ اللَهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ[7].
تابش‌ نور حقیقت‌ و جلوة‌ الهی‌ در دل‌ مردمانی‌ است‌ که‌ تجارت‌ و خرید و فروش‌ آنها را از یاد خدا و اقامة‌ نماز و زکاة‌ باز نداشته‌ و امور اعتباریّة‌ این‌ عالم‌، از آن‌ مقصد و مقصود و از آن‌ هدف‌ و معبود آنها را به‌ خود مشغول‌ نکرده‌ است‌. پیوسته‌ آنان‌ از روزی‌ که‌ عاقبت‌ وخیم‌ اعمال‌ زشت‌ دلها و چشمها را واژگون‌ کند در خوف‌ و هراسند.
آری‌، خداوند به‌ بهترین‌ پاداش‌ آنان‌ را مفتخر خواهد نمود، و از فضل‌ و رحمت‌ خود مقدار بیشتری‌ به‌ آنان‌ عنایت‌ خواهد فرمود، و خداوند از روزیهای‌ وافر خود بدون‌ دریغ‌ و حساب‌ به‌ آنها مرحمت‌ خواهد نمود.
امّا کسانیکه‌ به‌ خدای‌ خود کافر شدند، اعمال‌ آنها، رفتار آنها، مقصد و منظور آنها مانند سراب‌ است‌. سراب‌، آب‌ خیالی‌ است‌ نه‌ واقعی‌؛ شخص‌ برای‌ پیدا کردن‌ آب‌ هر چه‌ می‌رود دستش‌ به‌ آب‌ نمی‌رسد، چون‌ سراب‌ است‌، از شعاع‌ خورشید روی‌ ریگها و خاکهای‌ متلالی‌ منظره‌ای‌ از آب‌ از دور به‌ چشم‌ می‌خورد و انسان‌ تشنه‌ تصوّر آب‌ می‌کند.
کافر تشنه‌کام‌ برای‌ آنکه‌ خود را از آب‌ سیراب‌ کند، در بیابان‌ خشک‌ و سوزان‌ عالم‌ اعتبار بدنبال‌ آب‌ می‌دود ولی‌ به‌ آب‌ هرگز نمی‌رسد و کامش‌ سیراب‌ نمی‌گردد. عمرش‌ سپری‌ می‌شود، نعمت‌ حیات‌ را از دست‌ می‌دهد. چون‌ به‌ صراط‌ مستقیم‌ حرکت‌ نکرده‌ و نقاط‌ ضعف‌ وجود خود را ترمیم‌ نکرده‌، نقصان‌ وجودی‌ تبدیل‌ به‌ کمال‌ نشده‌، آب‌ نخورده‌، از آب‌ حیات‌ استفاده‌ نکرده‌ است‌. تنها بدنبال‌ سراب‌ رفته‌؛ سراب‌ که‌ انسان‌ را سیراب‌ نمی‌کند! در نتیجه‌ عمر تباه‌ و در پیشگاه‌ خدا و عالم‌ حقیقت‌ شرمنده‌ و مورد حساب‌ و بازجوئی‌ قرار خواهد گرفت‌.

 

فرق‌ مؤمن‌ و کافر در پیروی‌ از عقل‌ و حسّ
از اینجا استفاده‌ می‌شود که‌ کفّار هم‌ بدنبال‌ آب‌ می‌گردند. کفّار هم‌ بدنبال‌ خدا می‌گردند. آنها هم‌ گمشده‌ای‌ دارند و برای‌ بدست‌ آوردن‌ آن‌ در حرکت‌ و جستجو و برای‌ نیل‌ به‌ آن‌ در تکاپو و تلاشند لیکن‌ راه‌ را گم‌ کرده‌اند. راه‌، راه‌ آب‌ باید باشد نه‌ راه‌ سراب‌. مؤمن‌ بدنبال‌ آب‌ می‌رود و از راه‌ آب‌ به‌ چشمة‌ زلال‌ و گوارای‌ حقیقت‌ دست‌ می‌یابد و سیراب‌ می‌شود؛ کافر برای‌ رفع‌ تشنگی‌ و رسیدن‌ به‌ آب‌ راه‌ آب‌ را بدست‌ نسیان‌ سپرده‌، راه‌ سراب‌ در پیش‌ می‌گیرد، و برای‌ زیاد کردن‌ اعتباریّات‌ دنیا از جاه‌ و مال‌ و زن‌ و فرزند و ریاست‌ و حکومت‌ هر چه‌ بیشتر می‌کوشد، و هر چه‌ بیشتر بکوشد از راه‌ حقیقت‌ دورتر شده‌ و به‌ سراب‌ نزدیکتر، حرارت‌ آفتاب‌ و سوزندگی‌ بیابان‌ خشک‌ جگر او را تشنه‌، عمر سپری‌، راه‌ برگشت‌ باقی‌ نمانده‌، با نکبت‌ و وبال‌ در آرزوهای‌ خود مدفون‌ می‌گردد و خیالات‌ و افکار باطل‌ مقبرة‌ او می‌شود.

 

تقسیم‌ مراحل‌ اعتباری‌ در طول‌ حیات‌ انسان‌ از نظر قرآن‌ مجید
در قرآن‌ مجید چقدر این‌ موضوع‌ به‌ شکل‌ عالی‌ و تشبیه‌ لطیفی‌ بیان‌ شده‌ است‌:
اعْلَمُو´ا أَنَّمَا الْحَیَو'ةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفَاخُرُ بَیْنَکُمْ وَ تَکَاثُرٌ فِی‌ الاْمْوَ ' لِ وَ الاْوْلَـ'دِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ و ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَن'هُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَـ'مًا وَ فِی‌ ا لاْ خِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَهِ وَ رِضْوَ ' نٌ وَ مَا الْحَیَو'ةُ الدُّنْیَآ إِلاَّ مَتَـ'عُ الْغُرُورِ[8].
ببینید خداوند علیّ أعلا چگونه‌ حقیقت‌ را برای‌ انسان‌ مجسّم‌ می‌کند؛ می‌فرماید: این‌ زندگی‌ دنیا، این‌ زندگی‌ که‌ بشر با این‌ صحنة‌ وسیع‌ از اعتبارات‌ و خواسته‌ها و آرزوها که‌ عمر خود را بر اساس‌ آنها سپری‌ می‌کند، و ساعات‌ و دقائق‌ خود را بر آنها منطبق‌ می‌نماید، و بالاخره‌ با دست‌ تهی‌ از دنیا می‌رود، از پنج‌ موضوع‌ خارج‌ نیست‌. این‌ زندگی‌ که‌ حقیقةً مادون‌ زندگی‌ حیوانات‌ و بهائم‌ است‌، این‌ اعتباریّاتی‌ که‌ بشر را بخود مشغول‌ نموده‌ و از حقائق‌ دور نموده‌ و از زیست‌ درندگان‌ پائین‌تر آورده‌ است‌، مرکّب‌ است‌ از لَعِب‌: بازی‌ بدون‌ خواهش‌ نفسانی‌، و لَهْو: کارهائی‌ که‌ انسان‌ روی‌ تمایلات‌ نفسانی‌ انجام‌ می‌دهد و غرض‌ عقلائی‌ صحیحی‌ بر آن‌ مترتّب‌ نیست‌، و زینَة‌: روی‌ باطل‌ و اعتبارات‌ را به‌ لباس‌ حقیقت‌ پوشانیدن‌ و امور م‌ فانیه‌ را بصورت‌ امور باقیه‌ جلوه‌دادن‌، و تَفَاخُرُ بَیْنَکُمْ: خودپسندی‌ نمودن‌ و بر اساس‌ تفاخر و مباهات‌ امور زندگی‌ خود را بنا نهادن‌، و تَکَاثُرٌ فِی‌ الاْمْوَ ' لِ وَ الاْوْلَـ'دِ: پیوسته‌ بدنبال‌ زیاد نمودن‌ مقدار اموال‌ و تعداد اولاد بر آمدن‌.
مرحوم‌ شیخ‌ بهاء الدّین‌ عاملی‌ (ره‌) کلام‌ لطیفی‌ [9] در تفسیر این‌ آیه‌ دارد و می‌فرماید: خداوند این‌ پنج‌ مرتبه‌ را به‌ موازات‌ سیر عمر افراد بشر بیان‌ فرموده‌ است‌. چون‌ انسان‌ در اوّل‌ مرحله‌ از زندگی‌ که‌ همان‌ دوران‌ صباوت‌ است‌ به‌ بازی‌ مشغول‌ می‌گردد، و سپس‌ در اوان‌ بلوغ‌ به‌ لهو و امور مُشهیانه‌ دست‌ می‌زند، و در هنگام‌ شباب‌ و جوانی‌ زینت‌ به‌ حدّ اعلا بدو روی‌ می‌آورد، و در نیمة‌ عمر به‌ تفاخر و حسّ تفوّق‌ می‌پردازد، و بالاخره‌ در اوان‌ پیری‌ و شیخوخیّت‌ داعیة‌ زیاد نمودن‌ اموال‌ و اولاد در سر او می‌افتد.
آری‌! انسان‌ پس‌ از گذرانیدن‌ دوران‌ صباوت‌ و بلوغ‌ دوست‌ دارد به‌ خود زینت‌ ببندد. لباس‌ خود را، شغل‌ خود را، زندگی‌ و مکان‌ خود را، و بالاخره‌ تمام‌ متعلّقات‌ خود را بنحوی‌ ترتیب‌ دهد که‌ نقش‌ بقاء و بنحو ابدیّت‌ زیست‌ نمودن‌، روی‌ حقیقت‌ فناء را بپوشاند و واقع‌ امر در تحت‌ این‌ نقشهای‌ باطله‌ مختفی‌ و منتفی‌ گردد. از این‌ مرحله‌ که‌ بگذریم‌ دوران‌ تفاخر است‌، می‌گوید: قدرت‌ من‌ چنین‌ است‌، مال‌ من‌ چنان‌ است‌، علم‌ من‌ فلان‌ است‌؛ حتّی‌ با کمال‌ جرأت‌ به‌ استخوانهای‌ پوسیده‌ و خاکستر شدة‌ آباء و نیاکان‌ خود فخر می‌کند و رجز می‌خواند، و بر اشیاء درهم‌ شکسته‌ و نقشه‌های‌ پوسیده‌ افتخار می‌کند و آنها را در موزه‌های‌ مجلّل‌ و با شکوه‌ قرار می‌دهد و شعرهای‌ حماسی‌ می‌خواند. و بالاخره‌ در آخر دوران‌ زندگی‌ نیروی‌ وجودی‌ خود را در زیاد کردن‌ مال‌ و فرزند متمرکز می‌کند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  126  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله معاد

دانلود مقاله توکل

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله توکل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

مقدمه
از مباحث مهم تصوف و سیر و سلوک صوفیانه مقامات و احوال است که صوفی و عارف برای رسیدن به حق و حقیقت و کمال حقیقی باید مقامات را طی کند و از حالاتی که درون او وارد می شود بهره گیرد.
از کتب صوفیه این طور برداشت می شود که مقام اکتسابی است و شخص سالک باید با سعی و تلاش و دریافت مقامی را که به دست می آورد و چون شرطهای آن را به جای آورد به مقام دیگری برود تا به ذات حق نائل شوداما حال وارد غیبی است در یک لحظه در دل سالک می افتد و مانند برقی می گذرد و دوام ندارد.
ابونصر سرّاج مصنّف کتاب اللّمع مقامات صوفیه را اینگونه ذکر کرده است که مقامات عبارتند از:
«توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکل، رضا»
که بحث مورد تحقیق اینجانب در مورد مقام ششم یعنی توکل می باشد که در ابتدا توکل در بعضی از آیات قرآن و روایات معصومین (ع) مورد بررسی قرار گرفته و سپس سخنان و نظرات برخی از عرفا و صوفیان در آن مورد ذکر شده است.
البته درباره توکل در قرآن و روایات و سخنان عرفا مطالب زیادی ذکر شده که در این تحقیق فقط به بخشی از آنها اشاره می کنیم.
امید است ماحصل مورد پسند واقع شود.

 

 

 


توکل از نظر معنای لغوی
توکل یعنی « جمع کردن عزم بر فعل یا اطمینان قلبی به خدای تعالی و از نظر صوفیه افکنون در عبودیّت و تعلّق قلب به ربوبّیت »1
اما در لغت نامه دهخدا «توکل یعنی اعتماد کردن، تکیه کردن و اعتماد نمودن بر کسی و اعتراف کردن به عجز خود، به خدا سپردن و دل برداشتن از اسباب دنیا و به حضرت مسبب الاسباب توجه نمودن، نزد اهل حقیقت اعتماد کردن به آنجه از خداست و یأس از آنچه در دست انسان است.
این اصطلاح اخلاقی و عرفانی است و آن بود که در کارهایی که حواله آن به قدرت و کفایت بشری نبوده و رأی و رؤیت خلق را در آن مجال تصرّفی صورت نبندد، زیاده و نقصان و تعجیل و تأخیر نطلبد و به خلاف آن چه باشد میل نکند و از نظر عارفان دلبستگی او به آن ذات بی همتا زیادت شود.2»
توکل در بعضی آیات قرآن
منظور از توکل بر خدا، این است که انسان تلاشگر کار خود را به او واگذارد و حل مشکلات خویش را از او بخواهد، خدایی که از تمام نیازهای او آگاه است، خدایی که نسبت به او رحیم و مهربان است «و توکل علی العزیز الرحیم»3
و خدایی که قدرت به حل هر مشکلی دارد: «و ان یمسسک الله بضر فلاکاشف له الاهووان یمسسک بخیر فهو علی کل شیءٍ قدیرٌ»4
________________________________
1- فرهنگ لاروس (عربی- فارسی) خلیل جُر- مترجم سید حمید طبیبیان- انتشارات امیر کبیر- تهران 1373- جلد اول- صفحه 683.
2- لغت نامه- علی اکبر دهخدا- دانشگاه تهران 1344- جلد 8 حرف ت
3- شعرا 26/217
4- انعام 6/17
و اینکه انسان در برابر مشکلات و حوادث زندگی و دشمنیها و سرسختیهای مخالفان و پیچیدگی ها و بن بستهایی که در مسیر خود به سوی هدف دارد در جایی که توانایی برگشودن آنها ندارد او را وکیل خود سازد و به او تکیه کند، از تلاش و کوشش باز نایستد، بلکه در آنجاهم که توانایی بر انجام کاری دارد باز مؤثر اصلی را خدا بداند. «و کفی بالله ولیا و کفی بالله نصیراً»1
از دریچه چشم یک موحد سرچشمه تمام قدرتها و نیروها اوست و هر حرکت و کوشش و تلاش و جنبش و هر پدیده ای که در جهان صورت می گیرد بالاخره به علت نخستین این جهان یعنی ذات خداوند ارتباط می یابد.
«الله خالق کل شی ء و هو علی کل شئ وکیل»2
و چنانچه بعضی از مفسران گفته اند که تمام مسیر انسان در طریق عبودیت پروردگار در دو جمله ی این آیه خلاصه شده: «فاعبده و توکل علیه»3 چرا که عبادت خواه عبادت جسمانی باشد مانند عبادات معمولی و یا عبادات روحانی باشد مانند تفکر در عالم آفرینش و نظام اسرار هستی، آغاز این سیر است.
و توکل یعنی واگذاری مطلق به خدا و سپردن همه چیز به دست او که یک نوع «فناء فی الله« محسوب می شود آخرین نقطه این سیر می باشد.
در تمام این مسیر از آغاز تا انتها توجه به حقیقت توحید صفات؛ رهروان این راه را یاری می دهد و به تلاش و تکاپوی آمیخته با عشق وا می دارد.»4
_______________________________
1- نساء 4/45.
2- زمر 39/62 .
3- هود 11/123.
4- تفسیر نمونه- ناصر مکارم شیرازی- ناشر دارالکتب الاسلامیه- 1372- چاپ مدرسه الامام امیرالمؤمنین- جلد 9- صفحه 289
توکل در حدیث
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که فرمود: از پیک وحی خدا جبرئیل پرسیدم: توکل چیست؟ گفت: حقیقت توکل این است که انسان بداند: مخلوق، نه زیان می رساند و نه نفع، نه عطا می کند و نه منع، چشم امید از خلق برداشتن، هنگامی که چنین شود انسان جز برای خدا کار نمی کند، به غیر او امید ندارد، از غیر او نمی ترسد، و دل به کسی جز او نمی بندد این روح توکل است1 «فقل حسبی الله لااله الاّ هو علیه توکلت، و هو رب العرش العظیم»2
«در حدیث دیگر پیغمبر (ص) در شب معراج از پیشگاه خداوند سؤال فرمود: پروردگارا ! ای الاعمال افضل؛ خداوند متعال فرمود: لیس شیءٌ عندی افضل من التوکل علی والرضا بما قسمت
چیزی در نزد من افضل و برتر از توبر من و خشنودی به آنچه قسمت کرده ام نیست3»
امیر المؤمنین علی (ع) نیز در همین رابطه می فرمایند: «من رضی من الله بما قسم له استراح بدنه4»
نبی مکرم اسلام در جایی دیگرمی فرمایند: «من احب ان یکون اتقی الناس، فلیتو کل علی الله»5 که در این حدیث شریف توکل از مصادیق بارز تقوای الهی ذکر شده است.
مولا امیر المؤمنین (ع) نیز در باب توکل فرمودند: «من وثق بالله اراه السر و رومن توکل علیه کفاه الامور»6
________________________________________
1- تفسیر نمونه- ناصر مکارم شیرازی- ناشر دارالکتاب الاسلامیه- 1372- چاپ مدرسه الامام امیر المؤمنین- جلد 24- صفحه 239 به نقل از بحار الانوار جلد 69- صفحه 373- حدیث 19.
2- تؤبه 9/129.
3- تفسیر نمونه- جلد 24- صفحه 289- به نقل از سفینه البحار- جلد 2- صفحه 683.
4- بحار الانوار- محمد باقر مجلسی- چاپ مدرسه الوفاء بیروت- 1403هـ - جلد 68- صفحه 139.
5- بحار الانوار- جلد 68- صفحه 138. 6- همان- صفحه 151.
بر طبق فرمایش ایشان کفایت امور در توکل بر خدا خلاصه می شود و این بدین معناست که اراده حق در تمامی امور زندگی بشر اعم از کوچک و بزرگ و جسمانی و روحانی ساری و جاری است و توکل بر خدا باعث آرامش دل و اطمینان خاطر می شود.
« به نا خدای توکل سپرده ام خود را مرا تردد خاطر زموج دریانیست »1
امام صادق (ع) نیز در این باره می فرمایند: «من اعطی ثلاثاً لم یمنع ثلاتاً : من اعطی الدعا اعطی الاجابه ومن اعطی الشکر اعطی الزیاده من اعطی التوکل اعطی الکافیه »2
شخصی از امام رضا (ع) پرسید ما حد التوکل: «فقال ان لاتخاف مع الله احداً«3 اینکه با اتکای به خدا از هیچ کس نترسی.
« خانه بر دوشان که دارند از توکل پشتبان هر دو عالم گر شود زیر و زبر در مأمند »4
و انسان باید از صمیم قلب به خدا اعتماد وثوق داشته باشد و تمام امور را به او واگذارد و دل به دنیا و زرو زیور و علایق مادی نبندد و به کسی جز خدا اعتماد نداشته باشد و خدا را در تمام کارها وکیل خود قرار دهد و چه وکیلی بهتر از او «حسبنا الله و نعم الوکیل»5
چون توکل می کنی مگو ازغیر رخ درو کن، بتاب رو از غیر 6
________________________________________
1- لوح فشرده در ج2- دیوان اشعار صائب تبریزی.
2- وسائل الشیعه - محمد بن الحسین الحر العاملی- چاپ مکتبه الاسلامیه- تهران- 1396 هجری قمری- جلد 11 صفحه 167- حدیث 20310.
3- تفسیر نمونه- جلد 10- صفحه 298- به نقل از اصول کافی جلد 2- باب التفویض الی الله حدیث3
4- لوح فشرده در ج 2- دیوان اشعار صائب تبریزی.
5- آل عمران 3/173.
6- لوح فشرده در ج 2 از جام جم- اوحدی مراغه ای.

 

توکل در سخنان و نظرات بعضی از عرفا و صوفیان
«به اعتقاد صوفیه، مقام توکل از عالی ترین مقامات مقربین است و از مقاماتی است که هم از جهت علم، فهم آن غامض و هم در عمل به جا آوردن آن بسیار دشوار است، توکل از فروغ توحید است، یعنی توحید حقیقی اصل و پدید آورنده توکل است1»
توکل لغتی است مشتق از وکالت که موکول الیه «وکیل» و مفوّض به او «متوکل» نامیده می شود.
به عبارت دیگر« توکل تفویض امر است به کسی که بدان اعتماد باشد و به معنای واگذاری امور شخص است به مالک خود و اعتماد بر وکالت او مالک شئ کسی است که مقتدر باشد بر آن در جهات مصاح او و در اصطلاح سالکان واگذاری امور است بر مالک علی الاطلاق2 »
با توجه به تعاریف فوق در مورد توکل به ذکر نظرات برخی از عرفا و صوفیان می پردازیم:
سهل بن عبدالله التستری می گوید: « اول مقامات التوکل ان یکون العبد بین یدی الله کالمیت بین یدی الغاسل یقلبه کیف ارادو لایکون له حرکه ولا تدبیر، نخستین مرحله توکل آن است که بنده در برابر خدا، چون مرده باشد در دست غسال که هر طور خواهد او را زیر و رو کند و حرکت اراده ای از خود نداشته باشد»3
همچنین از او نقل است که گفت: «اهل توکل را سه چیز دهند، حقیقت یقین، مکاشفه غیبی و مشاهده قرب حق تعالی. و نیز گفت : توکل درست نیاید الابه بذل روح و بذل روح نتوان کرد الا به ترک تدبیر
و همچنین گفت: توکل حال پیغمبران است هرکه در توکل حال پیغمبر دارد گو سنت او فرو مگذار4

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله توکل

دانلود مقاله حسابرسی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله حسابرسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
" اموال، ماشین آلات و تجهیزات و استهلاک"
* توصیف اموال، ماشین الات و تجهیزات، تمام دارائی های مشهودی را دربر می گیرد که عمر مفید آنها بیش از یکسال است و در عملیات شرکت مورد استفاده قرار می گیرند و به منظور فروش، تحصیل نشده است.
* سه گروهی فرعی اما عمده از این گونه دارایی به شرح زیر است:
1) زمین 2) ساختمان، ماشین آلات و تجهیزات و تاسیسات زمین 3) منابع طبیعی
* هدفهای حسابرسان از رسیدگی به اموال، ماشین آلات و تجهیزات تعیین موارد زیر است:
1) کفایت سیستم کنترل داخلی 2) اعتبار ثبت شده 3) ثبت دفاتر بودن
4) صحت محاسبات ریاضی 5) درستی ارزشیابی 6) کفایت افشاء وچگونگی ارائه
* تمایز حسابرسی اموال، ماشین آلات و تجهیزات با حسابرسی دارائیهای جاری:
* زمان رسیدگی به دارائیهای ثابت در مقایسه با کل زمان صرف شده برای حسابرسی یک واحد تجاری، نسبت کوچکی را به خود اختصاص می دهد چون:
1) ارزش ریالی هر قلم از دارایی ثابت بالاست.
2) در طی سال تغییرات زیادی در این حساب صورت نمی گیرد.
3) حسابرس به قیمت جاری این دارائیها در تاریخ ترازنامه توجهی ندارد.
4) انقطاع معاملات در دارائیهای ثابت از اهمیت کمتری برخوردار است چون سود خالص دوره را تحت تاثیر قرار نمی دهد.
* سیستم کنترل داخلی اموال، ماشین آلات و تجهیزات:
هدف اصلی کنترل های داخلی مربوط به اموال، ماشین آلات و تجهیزات، کسب حداکثر بازده از هریک ریال سرمایه گذاری شده در دارائیها، وجود یک سیستم کنترل داخلی قوی را برای تهیه صورتهای مالی قابل اطمینان، ضروری می سازد.
* بودجه ماشین آلات و تجهیزات:
استفاده مفید از بودجه ماشین آلات و تجهیزات مستلزم وجود مدارک حسابداری قابل اطمینان و تفضیلی درباره آنهاست. شناخت کامل انواع، مقادیر و وضعیت تجهیزات موجود، مبنای اساسی است برای پیش بینی موارد موردنیاز به جایگزینی ماشین آلات و تجهیزات یا افزودن بر آنها.
* کنترل های مهم مربوط به ماشین آلات و تجهیزات به شرح زیر است:
1) تهیه حساب معین جداگانه برای هریک از اقلام اموال، ماشین آلات و تجهیزات
2) یک سیستم صدور مجوز که هرگونه تحصیل ماشین آلات و تجهیزات، اعم از خرید و اجاره بلند مدت یا ساخت، را مستلزم دریافت قبلی مجوز از مدیریت ارشد کند.
3) استقرار یک سیستم گزارشگری که مستلزم افشاء و تجزیه و تحلیل به موقع انحراف مخارج مصوب و مخارج واقعی باشد.
4) تدوین دستور العمل کتبی درباره تمایز مخارج سرمایه ای و مخارج جاری.
5) برقراری سیستم خرید ماشین آلات و تجهیزات که تنها از طریق دایره خرید صورت گیرد و مستلزم رعایت روشهای استاندارد دریافت، بازرسی و پرداخت نیز باشد.
6) شمارش عینی دارائیها در فواصل زمانی متناوب.
7) استقرار سیستم برکناری دارائیها.
* کاربرگهای حسابرسی:
کاربرگ اساسی اموال، ماشین آلات و تجهیزات، جدول خلاصه دارائیهای ثابت است که بر تغییرات طی سال مورد رسیدگی تاکید دارد. کاربرگ مزبور مانده های ابتدایی دوره را برای هریک از انواع دارائیهای ثابت نشان می دهد. این مانده ها همان مانده های پایان دوره قبل است که در کاربرگهای سال پیش نشان داده شده است، پس اضافات و برکناریهای طی سال در کاربرگ فوق نشان داده می شود.
* حسابرسی نخستین و حسابرسی بعدی:
در حسابرسی نخستین از یک صاحبکار جدید، مانده های ابتدا دوره می تواند با مراجعه به کاربرگهای حسابرسان قبلی، اثبات شود. چنانچه صاحبکار در سالهای قبل توسط حسابرسان خوش نام حسابرسی شده باشد، حسابرسان فعلی معمولا رسیدگیهای بیش از مرور تاریخچه اموال، ماشین آلات و تجهیزات را به شکلی که در حسابها منظور شده اند، انجام نمی دهند. و همچنین اگر در حسابرسی نخستین صاحبکاری که قبلا توسط حسابرسان مستقل حسابرسی نشده است، تجزیه و تحلیل کامل اموال، ماشین آلات و تجهیزات، بهترین نحوه برخورد می باشد. حسابرسان با بررسی دقیق تمام اقلام بدهکار و بستانکار حساب این داراییها از زبان تحصیل تاکنون می توانند از اعمال شدن یکنواخت روشهای مناسب حسابداری برای ثبت اضافات و برکناریهای این گونه دارائیها و تامین ذخیره استهلاک کافی برای آنها، اطمینان یابند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حسابرسی

دانلود مقاله تونس

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله تونس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


نام کشوری در شمال آفریقا و جنوب دریای مدیترانه است که از غرب با الجزایر و از شرق و جنوب با لیبی هم‌مرز است. پایتخت این کشور شهر تونس است.
تونس در ۱۹۵۶ از فرانسه استقلال پیدا کرد و حبیب بورقیبه اولین رئیس جمهور این کشور بود. زبان اکثر مردم این کشور عربی و مذهب بیشتر آنان اسلام است.
عصر حجر و دوران نوسنگی

 

پیشینهٔ زیستن انسان در تونس به عصر سنگ در حدود دویست هزار سال پیش باز می‌گردد.
در حدود هشت هزار سال پیش ، مردمانی از سوی شرق به سرزمین تونس کوچ کردند که شناخته شده ‌ترین آنان کاپسی‌ها بودند. شیمی-کربن استخوان‌ها و ابزارهایی که در حفاری‌های باستان‌شناسی شهر قفصه (کاپسای باستانی) یافته شده‌اند، نشان می‌دهند که این مردم تا هزارِهٔ پنجم پیش از میلاد مسیح در جنوب تونس ‌زیسته‌اند.
تا هزاره سوم پیش از میلاد ، اقوامی از تیره‌های گوناگون ، از جنوب اروپا به این سرزمین کوچیدند. گمان می‌رود بربر (آمازیغ)‌ها از نوادگان ایشان باشند.
کارتاژ ، جنگ‌های پونیک ، وندال‌ها و بیزانتی‌ها
فنیقی‌ها که مردمانی دریانورد و بازرگان بودند، در سال ۱۱۰۱ پیش از میلاد، از شهر تایر (صور) (لبنان امروزی) به کرانه‌های تونس کوچ کردند. دولت شهر کارتاژ توسط مهاجران فنیقی در ۸۱۴ پیش از میلاد بنیان نهاده شد.

 

در میانهٔ سده‌های هفتم و ششم پیش از میلاد سرزمین فنیقیه به دست آشوریان گشوده شد و به دنبال آن، کارتاژ استقلال سیاسی پیدا کرد. با پایان یافتن سدهٔ ششم پیش از میلاد، کارتاژ به امپراتوری نیرومندی تبدیل شد که کرانه‌های شمال آفریقا از تریپولی (طرابلس) در غرب لیبی تا اقیانوس اطلس، جزایر سیسیل، کورسیکا، ساردنی، مالت و جزایر بالئارس را زیر فرمان داشت. بربرهای شمال آفریقا هیچ‌گاه به فرمان کارتاژ در نیامدند و گاهی با ایشان وارد جنگ می‌شدند. بربرها در سال ۲۰۲ پیش از میلاد مسیح پادشاهی نومیدیا را بنیان نهادند و تنها در جنگ‌های کارتاژ و روم بود که به سود کارتاژ جنگیدند.

 

کارتاژ در سه دوره جنگ که به جنگ‌های کارتاژ یا پونیک نامی شدند، (۲۴۱-۲۶۴ ، ۲۰۱-۲۱۸ ، و ۱۴۶-۱۴۹ پیش از میلاد مسیح) به تدریج از روم شکست خورد. رومیان پس از پیروزی کارتاژ را ویران کرده و این سرزمین کهن را به همراه کشور نومیدیا به قلمرو امپراتوری خود افزودند. کارتاژ و نومیدیا به بخش آفریقایی روم تبدیل شدند و یکی از کانون‌های آغازین مسیحیت بودند.

 

رومیان با بازسازی شمال آفریقا، پایه‌های قدرت سیاسی و اقتصادی خود را استوار ساختند. ساکنان شهرهای بخش آفریقایی روم، به جز شمار اندکی از مهاجران رومی، همگی از اهالی بومی شمال آفریقا بودند که فرهنگ رومیان را پذیرفته بودند.

 

وندال‌های ژرمن که در براندازی امپراتوری روم نقش داشتند، در سال ۴۳۹ میلادی کارتاژ را گشودند. فرمانروایی وندال‌ها تا سال ۵۳۳ میلادی ادامه داشت، زمانی که ارتش بیزانس این سرزمین را فتح نمود. تونس در این دوره بخشی از استان بیزانسی نومیدیا به شمار می‌آمد.

 

دورهٔ اسلامی
در سدهٔ هفتم میلادی اعراب مسلمان حملات خود را به تونس آغاز کردند. ایشان سرانجام به فرماندهی عقبة بن نافع بخش‌هایی از سرزمین تونس را تصرف و شهر قیروان را ساختند. حسان بن نعمان تونس را به طور کامل فتح کرد. در سدهٔ نهم میلادی اغلبیون (اغالبه) - که از قبیلهٔ بنی تمیم بودند- به فرماندهی ابراهیم بن اغلب از سوی خلفای عباسی به حکومت تونس رسیدند.
در سال ۹۰۹ میلادی خلفای اسماعیلی‌مذهب فاطمی اغلبیون را شکست داده و شهر مهدیه را بنا کردند. در سال ۹۶۱ میلادی المعز خلیفهٔ فاطمی مصر را تصرف کرد و مقر حکومت فاطمی را از مهدیه به آن سامان انتقال داد. پس از این رویداد دودمان بربری زیریون که از قبیلهٔ صنهاجه بودند به سرکردگی بلقین بن زیری در تونس قدرت را به دست گرفتند. زیریون از خلفای فاطمی مصر پیروی می‌کردند، اما پس از سرپیچی از ایشان در سال ۱۰۵۰ توسط جنگجویان قبیلهٔ بنی هلال قلع و قمع شدند. از این پس زیریون بخش بزرگی از قلمرو خود را از دست دادند و تنها به شهر ساحلی مهدیه و حومهٔ آن محدود شدند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تونس

دانلودمقاله استرس

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله استرس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

چکیده:
از آنجائیکه فشارهای عصبی ناشی از محیط کاری و کار، تاثیرات زیان آور فیزیولوژیکی و روانشناختی
بر کارکنان سازمان ها دارد و نه تنها سلامت آنانرا به خطر می اندازد بلکه مساعدت و همکاری آنها را در
رابطه با تولید سازمان نیز بگونه ای نامطلوب تحت تاثیر قرار می دهند. لذا آگاهی از استرس مرتبط با شغل
برای مدیران بسیار مهم می باشد. استرس مزمن منجر به نتایج ناگوار فیزیکی و روانی بر افراد می شود.
استرس علت اصلی ترک خدمت، غیبت وکم کاری است و تاثیری نا مطلوب بر اثر بخشی دارد. استرسهای
حاد، نیروی انسانی سازمان را ضایع نموده و هدف سازمان را دستخوش تزلزل می نماید. در این مقوله
الگویی همه جانبه جهت شناخت عوامل استرس زا عرضه می شود.

 

واژگان کلیدی:
استرس(stress )، سازمان(organization)، اثر بخشی((effectiveness ، رهبری(leadership )
واکنش(reaction) ،توازن(equation) ،ارتعاش(vibration)، تکنولوژی(technology )، تعارض
((contradiction ، توسعه(development)

 

مقدمه:
در دنیای پر هیاهو و استرس زای امروز فشار عصبی بعنوان یکی از آفات نیروی انسانی شناخته شده است و یکی از مباحث اصلی رفتار سازمانی را بخود اختصاص داده است . متاسفانه ، از اواخر این قرن ، استرس تبدیل به بخشی لاینفک از زندگی انسانها گردیده است .اثرات مخرب فشارهای عصبی بر زندگی فردی و اجتماعی کاملا مشهود است ،بطوریکه گروهی از صاحبنظران رفتار سازمانی ،استرس را بیماری شایع قرن قلمداد نموده اند.هزینه های مالی و انسانی استرسهای ناشی از شغل ،بسیار چشمگیر است،با این حال ،علیرغم تایید تاثیر تعیین کننده استرس روی افراد و سازمانهای،میزان توجه و دقت کارکنان بر این شناخت علل(منابع)
استرس ناشی از کار و کاستن از شرایط کاری استرس زا ، در مقایسه با سایر زمینه ها نظیر نگهداری مناسب
و کارآمد تجهیزات و متوازن ساختن بودجه های مالی ،نسبت ناچیز است. سازمانها هر ساله مقادیر قابل توجهی پول را صرف برنامه های مدیریت استرس (عمدتاً آموزش مدیریت استرس) می نمایند، اما اغلب شناخت ناقصی از آن دسته از منابع استرس که باید با آنها مقابله نمود و همچنین میزان اثر بخشی رویکردها

 


مدیریت استرس در رویارویی با این عوامل استرس زای خاص ،وجود دارد .لذا چندی است که پژوهشگران استرس
اقدام به بحث و اظهار نظر روی بی نظمی های ظاهری مدیریت استرس در محیط های سازمانی و عدم سازگاری
و تناسب میان اقدامات انجام شده در این زمینه نموده اند. استرس ضعیفترین و آسیب پذیرترین افراد را هدف قرار می دهد، ولی در عین حال قویترین افراد هم از گزند آن در امان نمی باشند. هانس سلیه ابزاری
دارد که انسان پیوسته در حالت استرس بسر می برد، چرا که استرس پاسخی است اختصاصی که بدن در برابر هرگونه درخواستی، از خود نشان می دهد.
فشارهای روانی در زبان فارسی بمعنای فشارهای عصبی و یا فشارهای جسمی، روحی و روانی به کار رفته
است. یکی از کاربردهای این کلمه در زبان انگلیسی، فشارهای فیزیکی، روحی- روانی و هرگونه فشاری
است که بر پیکر انسان وارد شده و بطور ناخواسته، بر جسم و روح و روان فرد اثرات نامطلوبی را به
جا میگذارد.
انسان موجودیست زنده و متفکر، بدیهی است که محرکهای دنیایی خارج از وجود و آنچه که در ذهن
مجسم میکند که ممکن است بنا به تعریف قبلی این برداشتها، خوشایند یا ناخوشایند باشند. به همین جهت
روانشناسان فشارهای روانی را از حالات طبیعی انسان میدانند.
دکتر هانس سلیه، بنیانگذار بحث فشارهای روانی که در دهه 1930 از اروپای مرکزی به کانادا مهاجرت
کرد و تحقیقات خود را در همین زمینه ادامه داد، فشارهای روانی را عکس العمل نامشخص و نامعلوم بدن
در مقابل هر گونه تقاضای وارد شده به آن میباشد. به عبارت ساده به نظر وی ، فشارهای روانی عکس
العمل فیزیکی، روانی یا شیمیایی بدن در مقابل رویدادها، موقعیتهای وحشتناک، هیجان آور، گیج کننده،
خطرناک و یا حساس برای انسان است.
اگر انسان در زمان نسبتاً طولانی تحت فشارهای جسمی، ر.حی و روانی بیش از حد تحمل خویش قرار گیرد،
ممکن است این فشارها او را از پای درآورند و پیامدهای خطرناک و جبران ناپذیری را بدنبال داشته باشد.
بنابراین انسان می تواند در زمانی کوتاه و نه چندان طولانی در مقابل پاره ای از فشار روحی بطور طبیعی
مقاومت نماید. البته این در صورتی است که میزان اینگونه فشارها از حد تحمل شخصی انسان بیشتر نباشد،
حتی گاهی ممکن است برخی از فشارهای جسمی و روحی و روانی باعث پدید آمدن نوعی اراده، تصمیم،
قدرت و انرژی برای مبارزه با علل و عوارض اینگونه فشارها در انسان گردد که حتی ممکن است
عکس العملهایی انجام دهد که برای خودش یا دیگران، غیر قابل تصور و غیر ممکن نموده است.
به نظردکتر هانس سلیه، انسانها به مقداری از فشارهای جسمی، روحی و روانی برای زندگی سالم نیازمندند.

 


و این نوع فشارهای روانی را فشارهای روانی مثبت می خواند.
تعیین حداکثر میزان تحمل انسانها در مقابل فشارهای عصبی استاندارد پذیر نیست و به بسیاری از عوامل جسمی، روحی- روانی و غیره بستگی دارد. بطور خلاصه می توان گفت که تمام انسانها در مقابل انواع فشارهای روانی، مناسبترین عکس العملها و رفتارها را از خود نشان میدهند و لیکن، چنانچه میزات اینگونه فشارها بیش از حد باشد نتایج نامطلوب و حتی خطرناک و غیر قابل جبرانی را در بر خواهد داشت. (ابطحی 1374 )
بنا به تجربه عوامل بسیاری برای تحمیل فشار و اضطراب وجود دارد. با این حال شاید اضطراب از
فشار تاثیر نامطلوبی داشته باشد، زیرا به تشدید فشار نیز کمک می نماید. متاسفانه فشار و اضطراب
موجد افسردگی است و افسردگی در معنایی گسترده شامل: یک موقعیت حسی آزار دهنده، اختلال
در تمرکز حواس، رنجیدگی دائم و ناامیدی است. به هر حال هرگاه نشانه های یاد شده را در کار خود
یا کارمندان مشاهده کردید باید به سرعت بر آنها غلبه کنید. آیا شما در تعدیل این وضعیت بویژه در
مواردی که به شخص شما مربوط میشود، توانیی کافی دارید ؟ که یقیناً باید داشته باشید. بی شک،
بخشی از وظایف سرپرستان، کاهش فشار و اضطراب در محدوده شغلی آنهاست و موفقیت در این کار
به بهبود شرایط کار در کل سازمان می انجامد. چنانچه بتوانیم از گرفتار شدن به فشار و اضطراب
جلوگیری نمائیم، آرامش بیشتری خواهیم داشت و کارهای روزمره از جذابیت بیشتری برخوردار
خواهند بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

استرس چیست؟
استرس نظریه نیست، بلکه کشف علمی است. امروزه واژه«استرس» رواج زیادی یافته است. مفهوم آن گسترده است و شاید اندکی نیز گمراه کننده باشد. به نظر عامه، استرس حادثه یا موقعیت است که به لحاظ
روانشناختی خصلت تهاجمی دارد و دارای عوارض عضوی است. هانس سلیه معتقد بودکه جنبه روانشناختی
استرس در زمینه علل و پیامدهای ناشی از آن باید بوسیله روانپزشکان(PSYCHIATIES) و متخصصان اعصاب
(NEUROLOGIST) مورد مطلعه قرار گیرد. اما او در کتاب خود تحت عنوان«استرس بدون پریشانی»
که در سال 1974 منتشر شده شخصاً همچون دیگر پژوهشگران بر نقش مهم عوامل روانشناختی موثر در
علل، مکانیسم و پیامدهای استرس تاکید می کند. وی استرس را«یک پاسخ غیر اختصاصی»
(RESPONSE NON SPECIFIQUE ) که بدن در مقابل درخواستهایی که با آن مواجه می شود، از خود نشان می دهد تعریف نمود. اگر چا مساله تاثیر عوامل محیطی بر بیماریها از قدیم مورد توجه بوده است و در پزشکی قدیم ایران نیز تحت عنوان«اعراض نفسانی» و تاثیر آنها بر بیماریها سخن گفته شده است، اما
فرضیه های مربوط به رابطه میان محرکهای محیطی و بیماری از ابتدای قرن حاضر بطور جدی مورد بحث قرار گرفته اند.
واژه استرس امروزه چنان نقل هر هر زبانی است که گویا استرس مساله ای همگانی و همه گیر و مبتلا به
انسان امروز و مسخصه زندگی اوست. در اینجا هر چند با اصطلاحی روبرو هستیم که گاه افراد گوناگون
به معنی و منظورهایی متفاوت بکار می برند، اما قدر مسلم اینست که در تمام این معنی ومنظورها، عناصر
مشترکی وجود دارد که وجوه گوناگون همان واقعیتی را نشان می دهند که استرس نامیده اند، حال این
استرس چیست؟ استرس واژه ای است که در اصل به معنی فشار و نیرو می باشد. در جهان فیزیکی، هرگاه
فشاری بر چیزی وارد شود، کنشی را بر آن وارد می کند، ثبات اجزای درونی آن را بر هم می زند و تنشی
(TENSION ) در آن پدید می آورد و بر آن می آشوبد و سرانجام آن شیء یا دستگاه را به واکنش می اندازد.
در مهندسی گفته می شود که هرگاه فشار وارده از میزان مقاومت شیء بیشتر باشد. آن شیء متلاشی می شود
و از وضعیت موجودش خارج می شود.
روانشناسان و دیگر صاحبنظران استرس نیز ابراز می دارند که روی هم جمع شدن رویدادهای
(دگرگونیهای) که زندگی سازگاری افراد را با وضع موجودش بر هم می زند، موجب استرس می شود. و این تشابه نزدیکی با مفهوم فیزیکی یا مهنسی استرس مورد بحث ما، مفهوم بسیار گسترده تر از فشار
فیزیکی یا مادی است و مصداق های گوناگون بسیار نیز دارد. در اینجا بطور کلی گفته می شود، هر
فکری که در انسان ایجاد تنش کند و در او واکنشی«پاسخی» ((RESPONSE بر انگیزد، عامل استرس زا

 

شناخته می شود. تنش ایجاد شک و پاسخ به آن تنش، روی هم رفته فرایندی را به وجود می آورند که به آن«استرس» میگویند عامل استرس زا در واقع ارگانیسم انسان را در وضعیتی قرار می دهند تا کوششهایی
درونی یا بیرونی نشان دهد واین وضعیت کوشش برانگیز تحمیل شده بر ارگانیسم را در اصطلاح علمی
«درخواست» (DEMAND) نامیده اند. به عبارت دیگر، خواست یعنی روبرو شدن ارگانیسم با رویدادی الزام آور، الزام به اینکه مجموعا ای کنش های درونی و بیرونی انجام دهد که چون در تقابل با رویداد
صورت می گیرد، در واقع«واکنش» هستند و روی هم رفته به آنها«پاسخ» می گویند.
مجموعه کوششهایی که ارگانیسم به کار می بندد تا بتواند خواست پیش آمده را بر طرف کند، مقابله
(CONFRONTATION) با استرس یا بطور خلاصه«مقابله» می نامند.
لازم به توضیح است که منظور از ارگانیسم کلیتی است یگانه و یکپارچه که جسم و ذهن و روان را یکجا
در خود جمع دارد. عامل استرس ممکتست بیرونی باشد یا درونی ویا ترکیبی از هر دو. مثلاً مرگ فردی
عزیز، مشکل مالی، اختلاف زناشویی و طلاق از انواع عاملهای بیرونی استرس زا هستند، بنا بر آنچه که
گفته شد، اصطلاح استرس عموماً به دو معنی به کار می رود 1 ) محرکی که در فردی ایجاد استرس می
کند، یعنی عامل استرس زا، 2 ) فرآیند پیچیده و پیشرونده ای که پدید آمدن عامل استرس زا و تحمیل
خواستی بر ارگانیسم شروع می شود و به مجموعه ای از واکنشها در فرد می انجا مد.
باید گفت که اصطلاح فشار«روانی» که در سالهای اخیر در برابر استرس پشینهاد شده و تا اندازه ای هم
رواج یافته، از هیچ رو متضمن معنای علمی و وسیع و دقیق استرس نیست. فشار روانی در واقع یکی از
وجوه یا عارضه های گوناگون استرس است. واژه استرس نیز مانند بسیاری از واژه های علمی- جهانی
کنونی، در زبانهای گوناگون دنیا با همین لفظ و معنا بکار می رود. نزدیک به صد سال است که مفهوم
استرس مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مفهوم با آنکه در ابتدا بسیار مورد متوجه روانشناسان
بوده است، اما نخستین بررسی های استرس در حوزه دانش پزشکی انجام شده اند. این مفهوم اکنون به
موضوعی«میان رشته ای» در علوم انسانی، پزشکی و حوزه های وابسته تبدیل شده است. هانس سلیه
(hans selye ) را می توان نخستین کسی دانست که در سال 1956 استرس را به عنوان مفهوم تازه ای
در نوع خود بطور گسترده بحث و بررسی می کند. سلیه استرس را پاسخی می داند که بدن در برابر
خواسته هایی که بر آن وارد می شود از خود نشان می دهد. وی بیان می نماید که این پاسخ، پاسخی غیر
اختصاصی است، به این معنی که عامل استرس زا هر جه باشد(بیرونی یا درونی) و فرد در معرض استرس
نیز هر که باشد، بدن انسان در واکنشی که نشان می دهد، همواره از الگوی عام ویکسان و معینی پیروی

 


می کند. تعاریف متنوعی از فشار عصبی ارائه گردیده است. ایوان سویج و ماتیسون فشار روانی را با زبانی
ساده تاثیر و تاثر ارگانیسم و محیط تعریف می نمایند، ولی بلافاصله یک تعریف کاربردی تفصیلی بدین
شرح به آن می افزایند. این تاثیر وتاثر، نوعی پاسخ انطباقی است که با میانجی گری ویژگی های شخص
و یا فرآیندهای روان شناختی تحقیق می یابد، یعنی معلول هر نوع عمل خارجی، موقعیت یا واقعه ای است
که شخص را در برابر تقاضاهای خاص جسمانی و یا روانشناختی قرار می دهند. در تعریف دیگری، استرس
بعنوان واکنش روانی و فیزیولوژیکی نسبت به، هرم توازن قابل توجه میان ضرورتهای محیطی و توانایی
افراد برای فائق شدن بر آنها تعریف شده است.
گرین برگ و بارون استرس رابه این صورت تعریف می نمایند:«استرس الگویی است از حالات احساس
و عکس العمل های فیزیولوژیکی و در موقعیت هایی رخ می دهد که افراد تهداتی را نسبت به اهداف مهم
خود که ممکنست توانایی نیل به آنها را نداشته باشند اداراک می نمایند».
هر چند تعاریف مختلفی از فشار عصبی ارائه شده است، اما زمینه مشترک همه این تعاریف این است که
علت فشار عصبی، وجود محرکی بصورت فیزیکی یا روانی است که فرد به طریق خاص نسبت به آن
عکس العمل نشان می دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

طبقه بندی عوامل استرس زا :
عوامل استرس زا را می توان به 6 طبقه اساسی به شرح زیر تقسیم نمود:
الف) عوامل درونی خود شغل
ب ) نقشهای سازمانی
ج ) روابط کاری نظیر ارتباط با سرپرستان، همکاران و زیر دستان
د ) مسائل مربوط به توسعه کار راهه
ه ) عوامل سازمانی نظیر ساختار و جو سازمان، و محیط سیاسی آن
و ) تداخل کار با مسائل خانوادگی
در ادامه به توضیح هر یک از این موارد می پردازیم.
الف) ویژگی های درونی خود شغل
این عوامل استرس زا با عملکرد وظایف خاصی که شغل فرد را شکل می دهند که گاهی از آن بعنوان
«عوامل محتوای موضوع» یاد می شود، عوامل محیط کاری و عوامل مربوط به جدول زمانی کار، مرتبط
می باشد. این عوامل استرس زا شامل متغیرهایی نظیر سطح پیچیدگی شغل، تنوع وظایفی که فرد انجام
می دهد، میزان آزادی عمل وکنترلی که افراد روی سرعت و زمان بندی کار خود دارند و محیط فیزیکی
انجام کار می شوند در ادامه به تشریح این عوامل می پردازیم.
الف-1)سرو صدا(noise ) : شرایط کاری ضعیف (نظیر سرو صدا و حرارت زیاد) می توانند اثرات
تعیین کننده بسیار مهمی روی سلامت فیزیکی و روانی کارمند داشته باشند.(jones)=(19822) پیشنهاد
می نماید که نمی توان به راحتی از اهمیتی که سرو صدا برای سلامتی افراد دارد، گذشت. هر چند اصوات
خاصی نظیر موسیقی، به زندگی فرد معنا بخشیده و موجب محکمتر شدن فرهنگ و جامعه می شود، اما
از اصوات ناخواسته، بعنوان «سرو صدا» (noise ) یاد می شود. (1980) استدلال می نمایند که سرو و
صدای بیش از اندازه (تقریبا 80 دسیبل)و مداوم می توانند با کاهش میزان تحمل کارمند در برابر سایرعوامل استرس شده و بطور نا مطلوبی بر انگیزش فرد انتظار این سزو صدا را دارد ،در مقایسه با شرایطی که در آن ،این سرو و صدا غیر قابل پیش بینی و یا غیر قابل انتظار است ،عامل استرس زای ضعیف به حساب می آید ،به علاوه تغییر در سطوح سرو وصدا می توانند بطور با لقوه نسبت به سطوح ثابت سرو صدا ،عامل استرس زای قوی تر باشد.

 

 

 

الف-2)ارتعاش و درجه حرارت (vibration and temperature): لرزش و درجه حرارت بعنوان منابع مهم محیطی استرس شناخته شده اند ،خطرهای ناشی از آنها برای سلامتی عبارتند از :تهوع،از دست دادن تعادل و توازن و خستگی ، لرزشهایی که از اشیاء فیزیکی به بدن منتقل می شوند ، ممکنست تاثیر نامناسب و سودای روی عملکرد داشته باشند.در مطالعه ای که توسط کوپر وساترلند(1986) انجام پذیرفت،37%
ازکارگران اظهار می داشتند که «لرزش» یکی از عمده استرس بوده و حتی بسیاری از آنها مدعی بودند
که خود را با این لرزش عادت داده اند ،درجه حرارت یکی دیگر از خصوصیات محیط فیزیکی است که ممکنست تاثیری جدی روی کارگران داشته باشد. نوع واکنشهای فیزیولوژیکی ارائه شده در برابر شرایط
(محیط های)گرم ،در بین کارگران بسیار متفاوت بوده وحتی یک فرد از شغلی به شغل دیگر ، واکنشهای متفاوتی را ارائه می دهد.با این حال درجه حرارتهای بالا(سرد و گرم)می توانند شامل عامل واکنشهای فیزیولوژیکی باشند که ممکنست دارای آثار نامطلوبی روی عملکرد کاری و سلامتی فرد باشند.
آندسته از کارهایی که نیازمند اتخاذ تصمیمات مهم ،تشخیص های دقیق و عملکرد سریع می باشند ،
می تواند بوسیله عوامل استرس زای حرارتی آسیب ببینند .در یک محیط کاری سرد،چابکی و مهارت
دستها کاهش یافته و ممکنست این امر تبدیل به عاملی برای وقوع حوادث ،بعلت کاهش حساسیت تحرک
کمترو... گردد.
الف-3)حجم کار(work load): مقدار کاری که باید توسط فرد انجام گیرد ،عامل استرس زای دیگری برای
بسیاری از کارکنان می باشند هم حجم کاری کم وهم حجم کاری زیاد می توانند منجر به استرس روانی و فیزیکی گردند.در سال 1908 ،دابسون وجرکس قانون (dobsongekes) را پیشنهاد نمودند . این قانون بیان می دارد مه رابطه ای (u) شکل میان مقدار کار مورد نیاز فرد و سلامتی و عملکرد وی وجود دارد .لذا هر فرد دارای مجموعه ای بهینه از حجم کار است،لذا حجم بهینه ای از کار برای هر فرد وجود دارد. هر گونه انحراف ار این میزان بهینه،(چه در جت بالا و چه در جهت پایین) ،می تواند منجر به ایجاد استرس گردد. همچنین تمایز قائل شدن میان حجم کاری یا حجم کاری کم ازلحاظ کمی و کیفی بسیار مهم است . حجم کاری کمی ((ualitative over load اشاره با میزان خالص کار مورد نیاز و چارچوب زمانی تکمیل انجام کار دارد.
الزام به کار کردن تحت فشار ،اضطراب و افسردگی مرتبط است.همچنین حجم کم کاری از لحاظ کمی نیز بعنوان عاملی استرس زا در نظر گرفته شده است ،بگوئنه ای که عدم وجود چالش ناشی از کارهای روتین و تکراری منجر به اضطراب ،افسردگی و عدم رضایت شغلی میگردد.حجم کاری کم و یا حجم کاری زیاد

 


ممکنست ناشی از جریان نامنظم کاری باشد که تحت کنترل کارگر نیست،نظیر نیازهای بازار و درخواستهای
فصلی ، حجم کاری کم و حجم کاری زیاد کیفی نیز می توانند منابع موثری برای فشار روانی بوده و با عکس العمل های موثر افراد نسبت به مشاغلشان مرتبط می بتشند.حجم کاری کیفی زمانی اتفاق می افتدکه افراد معتقد باشند،آنها دارای مهارتها و یا ظرفیتهای لازم برای انجام رضایت بخش وظایف شغلی شان نبوده و این امر با سطوح پایین عزت نفس نیز مرتبط باشد.حجم کاری کم از لحاظ کیفی نیز می تواند به اندازه حجم کاری و یا تو سعه کامل توانایی های بالقوه داده نشود ،این امر منجر به عدم رضایت شغلی ،انگیزه پایین و جابجایی بالای کارکنان می شود .تکنولوژی جدید و افزایش اتوماسیون در صنعت نیز میتواند منجر به ساده شدن کار و مشاغلی تکراری گردد که اینگونه مشاغل از لحاظ حجم کاری ،استرس زا می باشند.اگرچه کارهایی که نیازمند تلاش و جنب و جوش زیادی هستند، استرس زا می باشند ،کارهای خسته کننده، تکراری ویکنواخت نیز می توانند برای سلامت فیزیکی و روحی ،بسیار مضر باشند.فقدان انگیزه ،استفاده نکردن از مهارتها ،خستگی و بی حوصلگی ،ویژگی بسیاری از مشاغل کارگران یقه آبی بوده و ممکنست
بسیار خطرناک باشند.
الف-4)ساعات کاری(workhours): تعداد ساعاتی که فرد مشغول به کار است نیز می توانند استرس زا باشند.مطالعات متعدد صورت گرفته نشان می دهند که رابطه مهمی میان ساعات کلی کار و شاخصه های مختلف بهداشتی و سلامتی وجود دارد . تجزیه و تحلیلی که اخیراً انجام گرفت رابطه جزئی (کوچک)،
اما از لحاظ آماری بسیار مهم را بین ساعات کاری و سلامت فرد(هم سلامت فیزیولوژیکی و هم سلامت روانی) نشان داده،((parks و سایرین (1997)بیان میدارند که ممکنست رابطه ای غیر خطی میان ساعات کاری و نشانه های بیماری مرتبط با استرس وجود داشته باشد،بگونه ای که افرادی که بیشتر از 48 ساعت در هفته کار می کنند ،بیشتر در معرض بیماری قرار می گیرند.در سالهای اخیر شاهد ظهور الگوهای مختلف ساعات کاری و یا در واقع جداول کاری(work schedules) بوده ایم .یکی از آنها «کار متغیر»(shift work)
است که بعنوان الگوی متغیر ساعت کاری(تغییر الگوی ساعات کاری)تعریف می شود،نوع دیگری از جداول کاری که اخیرا توجه قرار گرفته است،«جدول کاری متغیر وفشرده»(shift schedule compressed)
است.بسیاری از سازمانها برای تعریف انعطاف پذیری و بهره ورزی و همچنین برای کاهش هزینه های سفر
کارکنان(در جائیکه کارکنان باید از محل زندگی به محیط کاری منتقل شوند)،ساعات کاری روزانه را افزایش داده اند و از میزان روزهای هفتگی کاسته اند.

 

 

 

الف-5) تکنولوژی جدید(new technology): در میحط کاری سریع التغییر ،مهارتها سریعاً کهنه می شوند.
الزام به آشنایی مداوم با سیستم ها و تجهیزات جدید ممکنست برای بعضی از افراد تعهد آور باشد.هنگاه عرضه تکنولوژی جدید در محیط کاری ،هر چند آموزشهای لازم هم داده شده باشد و افراد برای این امر مهیا گردیده باشند ،ممکنست آنه در سازگاری با نو آوری ها ،احساس ناتوانی ،که این امر می تواند شرایط
استرس زایی را بوجود آورد. بعنوان مثال (karetta,huemer,weiss) (1995)مشاهده نمودند که عرضه تکنولوژیهای جدید با تغییر در رضایت شغلی و سلامتی جمعی از افراد مرتبط می باشد.همراه شدن با تکنولوژی جدید نیز ممکنست برای مدیران استرس زا باشد.هر چند در سالهاس اخیر میزان استفاده از کامپیوتر در تمام سطوح سازمان ،افزایش چشمگیری داشته است ،اما مدیران اغلب نگران پیشرفت تکنولوژی کامپوتری بوده و تمایل کمی برای استفاده از سیستمهای جدید از خود نشان می دهند،که این امر ممکنست بای مدیران و زیر دستانشان مشکل ساز گردد.
الف-6)قرار گرفتن در معرض ریسکها و خطرات(exposure to risk and hazards) : بعضی از گروهای شغلی نظیر افسران پلیس ،کارگران معدن،سربازان،پرسنل زندان،آتش نشانان و کارگران صنایع اکتشافات و تولید نفت وگاز ،دارای ریسک بالایی می باشند.این افراد در حالت هیجان دائمی و آمادگی برای ارائه واکنش فوری بسر می برند که این امر می تواند برای سلامتی آنها مضر باشد . همچنین احتمال این امر نیز وجود دارد مه تاکید مداوم و مستمر بر«نیاز به توجه و ایمنی در محیطهای خطرناک»نسبت به خود خطرها ،استرس بیشتری را بوجود آورد.(bohemier) (1985)ابراز می دارد که این طبعیت انسان است که از تفکر
درباره خطر و یا مرگ در محیطی خطرناک دوری نماید.با این حال مطالعات مختلف نشان می دهند که بهضی از کارگران ،خطرات مرتبط با شغل را بعنوان عامل و منبعی برای استرس قلمداد می نمایند.
ب)نقشهای سازمانی:
نقشها شامل رفتارها و الزاماتی (behaviors and demand) هستند که با کاری که فرد انجام می دهد ،در ارتباط می باشند. اهمیت استرسهای ناشی از شغل برای اولین بار توسط(kahn) وسایرین(1964)مورد تاکید قرار گرفت.مطالعات و برسیهای وی در این زمینه ،چار چوبی را برای انجام پژوهشهای بعدی روی استرس ناشی از شغل ،فراهم آورد.بر طبق نظر آنها ،«اختلال در نقش ها»(dysfunctonin roles) به دو طریق صورت می گیرد که عبارتند از :ابهام نقش( (role ambiguity نقش و تضاد نقش (role conflict) و الزامات شغلی متعارض.

 

 

 

ب-1)ابهام در نقش: آنگونه که (kahn) و سایرین (1964) تعریف می نمایند. ابهام نقش اشاره به غیر قابل پیشبینی بودن پیامد های عملکرد شغلی فرد دارد.بعدا این مفهوم گشترش پیدا نمود وفقدان اطلاعات
مورد نیاز برای ایفای نقش را نیز در بر گرفت. لذا این مفهوم، هم غیر قابل پیش بینی بودن پیامد ها مهم کمبود اطلاعات مورد نیاز را با توجه به رفتارهای مورد انتظار نقش،ارزیابی می نماید. مطالعات متعدد نشان داده اند که رابطه ثابتی میان ابهام نقش در شغل و سطوح بالای استرس روانی وجود دارد.
ب-2)تعارض نقش: متشابها تعارض در نقش که منعکس کننده الزامات (خواسته های) ناسازگاری از فرد (چه در یک نقش و چه در نقشهای متعدد و مختلفی که فرد بر عهده دارد) می تواند باعث بوجود آمدن واکنشهای منفی روانی در فرد شود (زمانیکه فرد احساس ناکارآمدی در شغل نماید).
ب-3)حجم نقش(roleover load): حجم نقش اشاره به تعداد نقشهای مختلفی دارد که یک فرد مجبور به انجام آنهاست .حجم نقش نه تنها منجر به ایجا د فشار زمانی برای انجام شده توسط (naraganan) و سایرین(1999)، اکثر پاسخ دهندگان اظهار می داشتندند که حجم کاری در مقایسه با ابهام و یا تضاد شغلی ،موجب ایجاد استرس(فشارهای)بیشتری می گردد.دلیلی که می توان برای آثار منفی این متغیر های مربوط به نقش (ابهام،تضاد وحجم) روی سلامت روانی و فیزیکی فرد بیان نمود، اینست که این متغیرها منجر به ایجاد عدم اطمینان(برای فرد)می گردند،که این امر نیز به نوبه خود از لحاظ روانی ،ناراحت کننده و عذاب آور است و اگر تداوم داشته باشد و این تداوم در سطوح بالا صورت گیرد ،می تواند منجر به اختلالات روانی در فرد گردد.

 

ب-4) مسولیت(responsibility) : مسولیت بعنوان یک عامل استرس ژای بالقوه مرتبط باد نقشهای افراد در سازمان شان ، شناخته شده است.بین مسولیت در قبال اشیاء و وسایل (مثل بودجه ها و یا تجهیزات) و مسولیت در قبال افراد ،تمایزو تفاوت وجود دارد .اگرچه مسولیت بیش از حد ،عاملی برتی ایجاداسترس به شمارمی آید ،در عین حال فقدان مسولیت نیز ممکنست استرس زا باشد(خصوصا اگر افراد ،فقدان مسولیت را دال بر حجم کاری کم،تلقی نمایند). برای بعضی از کارگران ،مسولیت در قبال زندگی و امنیت دیگران ،عامل مهمی برای استرس روانی بشمار می رود.بعنوان مثال، راننده یک جرثقیل می داند که در صورت مرتکب شدن اشتباه،پیامدهای خطرناکی بوجود می آید.همچنین مسولیت در قبال ایمنی و سلامت افراد ،ممکنست عاملی مهم در پیش بینی خطر ابتلا به بیماری های قلبی در بین کنترل کننده های ترافیک هوایی باشد.

 


ج)روابط کاری (work relations) :
کیفیت روابط بین فردی و فقان حمایت اجتماعی (social support) (از سوی سایرین در محیط کاری) به عنوان منابع بالقوه استرس مرتبط با شغل مورد بررسی قرار گرفته اند. این امر زوشن است که روابط بین فردی منفی و عدم وجود حمایت از سوی همکاران و سر پرستان ،می تواند عامل استرس زای مهمی برای بسیاری از کارکنان باشد . برعکس ، برخورداری از حمایت اجتماعی از سوی سایرین در درون سازمان،
میتواند مستقیماً از میزان استرس روانی بکاهد و آنرا تسکین دهد.((mclear (1979) ابراز میکرد که حمایت اجتماعی به شکل انسجام گروهی ،اعتماد بین فردی و توجه سرپرست به فرد ،با سطوح پایین تر استرس شغلی و سلامتی بیشتر در ارتباط است. به عبارت دیگر ، رفتار غیر حمایتی سرپرست ، ارتباط چشمگیری بت احساس فشارشغلی دارد.وهمچنین سرپرستی دقیق و نظارت سخت و غیر منعطف بر عملکرد نیز میتواند استرس زا باشد.
ج- 1) شخصیت های نابهنجار و تند (Abrasive personalities) : بعضی افراد ممکنست به علت نادیده
گرفتن احساسات سایرین، بطور ناآگاهانه برای سایرین ایجاد استرس نمایند. levinson (1978) از این
افراد بعنوان«شخصیت ناهنجار» نام می برد. این افراد، اغلب افرادی موفقیت گرا و با هوش می باشند،
اما در سطح احساسی، از عملکرد خوبی برخوردار نمی باشند. نیاز به کمال، داشتن مشغله ذهنی فخرفروشی
و شیوه انتقادی شخصیت ناهنجار، باعث ایجاد احساس ضعف وکمبود در سایر کارکنان می گردد.
«هنگامی که فردی یا فرد دارای شخصیت خسن وناهنجار، همکار می گردد، برقراری ارتباط به این گونه
شخصیت برای وی مشکل آفرین و استرس زا می گردد.
ج- 2 ) شیوه رهبری (LEADERSHIP STYLE ) : سبک رهبری، یکی از منابع بالقوهاسترس کاری برای
کارکنان است. خصوصاً مشاهده شده است که سبکهای رهبری اتوکراتیک و خودکامه، منجر به ایجاد
استرس برای بسیاری از کارکنان می شود.
عدم توجه به انگیزه ها، نگرشها و نیازهای کارمندان، که مبین شیوه رهبری وظیفه گرایی می باشد، منجر
به ایجاد استرس برای بسیاری از کارکنان می شود.
واکنشهای ارائه شده به کسب اقتدارگرا بین افراد متفاوت است. اگر چه تعداد کمی از افراد ترجیح
می دهند که کسی آنها را هدایت نماید و در کارشان اختیار هیچگونه تصمیم گیری نداشته باشند، اما
بسیاری از کارکنان برای داشتن نقش در فرآیندهای تصمیم گیری و داشتن آزادی عمل در محیط کارشان
ارزش قائلند.

 


د ) توسعه کار راهه (Career Development)
این طبقه از عوامل بالقوه اسرس زا شامل عدم امنیت شغلی، (job Insecurity) احساس ارتقاء ناکافی
(Under promotion) و یا ارتقاء بیش از حد در سازمان (Over promotion) و احساس عدم دستیابی
به اهداف و یا رویاهای فردی می شود. در سالهای اخیر شاهد تغیراتی اساسی در مفهوم کار راهه
بوده ایم، بطوریکه اشکال مختلفی از قراردهای استخدامی مورد توافق طرفین قرار گرفته و یا در
بعضی از حالات به اجرا در آمده اند، برای بسیاری از کارکنان مسیر خطی توسعه کار راهی، یک گزینه
امکان پذیر و حتی مورد دلخواه نیست. با این حال، در مقایسه با سایر عوامل تشریح شده در بالا، رابطه
موجود میان موضوعات کار راهی واسترس، کمتر بطور تجربی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.
شواهد بسیاری دال بر این مطلب وجود دارد که احساس نبود فرصتهای ترفیع و فقدان پیشرفت کار راهی
برای فرد،منابع اولیه عدم رضایت شغلی می باشد، و لذا بعنوان عوامل مهم استرس زا برای بسیاری از افراد
به حساب می آیند.
د- 1 ) عدم امنیت شغلی (Job Insecurity ) : یکی از ابعاد کار راهه ای بسیاری از افراد در حال
حاضر و آینده، در زمینه مدیریت، تهدید از دست دادن شغل با توجه به بیکاری و وجود کارمندان مازاد
می باشد. با توجه به افزایش میزان ادغام ها (Mergeres) و کوچک کردن (Down sizizng) در صنایع
و همچنین تلاشهای صورت گرفته برای کاهش سطوح مدیریت در درون سازمانها، بسیاری از افراد،
خصوصاً آن دسته از افرادی که پست های مدیریتی میان سازمان مشغول به کارند، با خطر از دست دادن
مشاغلشان مواجه شدهاند و این روند در طی دهه 1990 نیز تداوم داشته است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  45  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله استرس