اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود متن کامل پایان نامه مقایسۀ اثر تصویرسازی توجه درونی و بیرونی بر اجرا و یادگیری یک تکلیف ردیابی-- 100ص

اختصاصی از اس فایل دانلود متن کامل پایان نامه مقایسۀ اثر تصویرسازی توجه درونی و بیرونی بر اجرا و یادگیری یک تکلیف ردیابی-- 100ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود متن کامل پایان نامه مقایسۀ اثر تصویرسازی توجه درونی و بیرونی بر اجرا و یادگیری یک تکلیف ردیابی-- 100ص


دانلود متن کامل پایان نامه مقایسۀ اثر تصویرسازی توجه درونی و بیرونی بر اجرا و یادگیری یک تکلیف ردیابی-- 100ص

مقدمه

امروزه ورزش بخشی از زندگی مردم است. رقابت شدید برای بالارفتن از سکوهای افتخار و کسب مدال­های رنگارنگ مسابقات جهانی و المپیک و بهره­گیری از اثرات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این افتخارات موجب شده است که دولت­ها و جوامع به­طور گسترده­ای برای تربیت­ و آماده­سازی قهرمانان سرمایه­گذاری کنند. همراه با افزایش توجّه به ورزش قهرمانی، علوم ورزشی نیز به­کمک ورزشکاران آمده تا راه­های بهبود اجرا و ربودن گوی سبقت از دیگران را برای آن­ها هموارتر کند. یکی از زمینه­های علوم ورزشی که در سال­های اخیر موجب ارتقای کیفیّت اجرای ورزشکاران و ثبت رکوردهای بهتر و برتری آن­ها در رقابت­های ورزشی شده است، علم روان­شناسی[1] است. روان­شناسی ورزش از یافته­های روان­شناسی برای مطالعۀ رفتار حرکتی استفاده می­کند و به یادگیری و اجرای حرکتی و اجرا توجّه دارد و عوامل روان­شناختی مؤثر بر یادگیری و اجرای مهارت­های حرکتی را بررسی می­کند (عبدلی، 1384). به­عبارت دیگر روان­شناسی ­ورزش یعنی به­کار بردن نظریه­های روان­شناسی در زمینه­های مختلف ورزش مانند مربی­گری و آموزش، تا از تکنیک­های ارزیابی روان­شناسی و راهبردهای مداخله­ای برای کمک به افراد جهت نیل به اجرای برتر استفاده کند و به دلیل این­که با تجزیه و تحلیل رفتار انسان در رشته­های مختلف ورزشی در ارتباط است، بر جنبه­های ذهنی اجرا متمرکز می­شود. برنامۀ تمرین مهارت­های روانی متوجّه همین هدف است. یادگیری کنترل انرژی روانی، تنظیم فشارهای روانی، مهارت­های توجّه[2] و تدوین اهداف واقعی و در عین ­حال رقابتی، نه­تنها در ورزش، بلکه در هر کوششی که برای رسیدن به موفقیّت صورت می­گیرد، از مهارت­های مفید به­شمار می­روند (عبدلی، 1384). امروزه در سطح بالای رقابتی، به­دلیل برابر بودن سطح مهارت ورزشکاران، در نتیجه ورزشکاران به چیزی فراتر از تمرینات فشرده و تلاش­های مستمر نیاز دارند که یکی­از آن­ها آمادگی روانی می­باشد. مربیان در تمام سطوح از مهارت­های روان­شناختی، مانند کنترل هیجان، تصویرسازی ذهنی[3]، هدف­چینی، بازداری تفّکر، توجّه و تمرکز و افزایش اعتماد به­نفس کمک می­گیرند تا ورزشکاران را در اجرای بهتر یاری دهند.

یکی از مهارت­های روان­شناختی برای اجرای موفقیّت­آمیز مهارت­ها، توجّه و تمرکز می­باشد. به گفتۀ جیمز[4] (1890) توجّه عبارتست ­از تسخیر ذهن به شکل واضح و روشن، به­طوری­که فرد به ­منظور ­سروکار داشتن به بعضی از چیزها، بتواند از بعضی چیزهای دیگر چشم‌پوشی نماید (سیّاح، باغبانیان، عرب عامری، 1384). تمرکز نیز عبارت از توانایی حفظ توجّه، روی محرّک انتخاب شده برای مدّت معیّن می­باشد (خبیری، 1385). موقعی­که توجّه ورزشکار به فرآیند اجرای مهارت معطوف شود، توجّه او به محرّک­های نامربوط مهار شده و می­تواند بهترین اجرا را به نمایش بگذارد. تری اورلیک[5] (1987) معتقد است که ورزشکاران باید ”طرح‌های تمرکز[6] “ را برای مسابقه توسعه دهند. ورزشکاران باید نیازهای خاصّ ورزش خود را برای توسعة طرح‌های تمرکز مسابقه ارزیابی نمایند. این طرح‌ها باید در زمان‌های مختلف در طول مسابقه متمرکز شود. با تمرین طرح‌های تمرکز با استفادة مکرّر از تصویرسازی، ورزشکاران این طرح‌ها را با موفقیّت بیشتری اجرا خواهند کرد (جنیفر و کومینگ، 2002).

از دیگر مهارت­های روان­شناختی که توسط بسیاری از قهرمانان المپیک و جهانی مورد استفاده قرار می­گیرد، تمرین ذهنی است. تمرین ذهنی به­کار گرفتن تصویرسازی، برای بهبود اجرا ورزشکار می­باشد که این نوع تمرین، در ذهن ورزشکار انجام می­گیرد. توانایی تصویرسازی ذهنی یکی از ظرفیت­های انسانی است که با تمرین آموخته می­شود و به عنوان یک مهارت، تأثیر خود را در اجرا ورزشکار به­جا می­گذارد. تصویرسازی در کمک به کانونی­کردن توجّه ورزشکاران به جنبه‌های خاصّی از مسابقه بعدی فرد بسیار مفید است.

مطالعۀ آثار حیات، نیز مؤید این مطلب است که حرکت روح و روان، مستقل از جسم و جان نیست و ورزشکاران نیز در انجام تمرینات ورزشی خود بایستی تمرینات ذهنی را در زمان و مکان مناسب انجام دهند. به­گفتۀ مالتز، تأثیر تمرینات ذهنی به موازات تمرینات جسمی می­باشد (خبیری، 1372). هم­چنین افـلاطـون معتقد است: ” تصوّر یک عمل، مقدّم بر خود آن عمل است“. در ورزش تجسّم پیروزی یا انجام یک مهارت ورزشی همیشه در ذهن ورزشکار بوده است (سهرابی، 1383). روان­شناسان ورزش ادّعا می‌کنند که تصویرسازی ذهنی مهارت ورزشی، تمرکز و تحمّل ورزشکار را به سرعت افزایش خواهد داد. هم­چنین تجسّم، نه­تنها اجرای ورزشی را بهبود خواهد بخشید، بلکه انگیزش و لذّت کلّی از ورزش را هم افزایش خواهد داد (اورلیک و پارتینگتون، 1988).

 

بیان مسئله:

یکی از عوامل اثرگذار بر یادگیری و اجرای مهارت­های حرکتی، توجّه است. در ورزش اساساً دو نوع کانون توجّه[7] شناسایی شده که برای اجرا حائز اهمّیت است، توجّه از نظر وسعت که به توجّه باریک و پهن تقسیم می­شود و توجّه از نظر جهت که به توجّه درونی و بیرونی[8] قابل طبقه­بندی می­باشد. توجّه درونی، وقتی است که اجراکننده به احساسات، تفکّرات و یا اندام­های خود برای اجرا توجّه نماید. درحالی­که در توجّه بیرونی، اجراکننده روی علائم محیطی، بازی و راهبردهای حریف و یا اثرات اجرایش بر محیط توجّه می­نماید. کانون توجّه اجراکننده نقش مهمّی در یادگیری و اجرای مهارت­های حرکتی دارد (سینگر[9]، 1988، 1985؛ سینگر، لیدر و کاراف[10]، 1993؛ وولف و پرینز[11]، 2000). به­طوری­که ارائه دستورالعمل­ها و بازخوردهایی که توجّه اجراکننده را به آثاری­که حرکاتش بر محیط دارد (اتّخاذ کانون بیرونی) معطوف می­کند، نسبت به زمانی­که دستورالعمل­های کانون درونی داده می­شود یا زمانی­که هیچ دستورالعمل کانونی خاصی داده نمی­شود منجر به یادگیری و اجرای مؤثّرتر می­گردد. تحقیقات نشان داده­اند ارائه آموزش­هایی به فراگیران به­طوری­که آن­ها توجّه خود را به نتیجه و اثر حرکت (توجّه بیرونی) و نه بر حرکات خود (توجّه درونی) معطوف کنند، می­توانند دقّت شوت­های گلف (وولف، لاترباخ و تول[12]، 1999)، ضربه تنیس (وولف، مک­نوین[13]، فوچ، رانیز و تول[14]، 2000)، سرویس والیبال (وولف، مک­نوین، 2000)، پرتاب توپ در فوتبال (وولف و همکاران، 2003) و پرتاب آزاد در بسکتبال (ال ابود[15] و همکاران، 2002) را بهبود بخشند. در تحقیق اخیری که امانوئل[16] و همکاران (2008) روی تکلیف پرتاب دارت انجام دادند به این نتیجه رسیدند که کانون توجّه بیرونی بسیار مؤثّرتر از کانون توجّه درونی می­باشد. از طرفی روان­شناسان کاربردی ورزش و تمرین استفاده از مهارت­های روان­شناختی را برای بهبود اجرا مورد تأیید قرار داده­اند (اورلیک، 1990). علاوه بر توجّه و تمرکز که به­عنوان مهم­ترین عوامل موفقیّت ورزشکاران به­شمار می­روند، یکی از مهارت­هایی که توجّه قابل ملاحظه­ای را به خود جلب کرده­ است تصویرسازی ذهنی است، که از این مهارت برای تقویت اثرات سودمند توجّه و تمرکز ورزشکار به علائم مربوط، استفاده می­گردد. تصویرسازی ذهنی یک فعالیّت روان­شناختی است که خصوصیّات جسمانی یک شیء، فرد یا مکان غایب را احضار می­نماید (دنیس[17]، 1985). درخصوص سودمندی تصویرسازی ذهنی اتّفاق نظر زیادی وجود دارد. ولی آن­چه مورد تردید بوده است میزان سودمندی و نیز شیوۀ استفاده از آن می‌باشد. لذا از تصویرسازی ذهنی به­عنوان یک فرآیند کاملاً شناختی یاد می‌شود (ولف­ و همکاران، 1989). در دهه قبل، محققین استفاده از تصویرسازی را توسط ورزشکاران با فرض این­که درک بهتری از کاربرد تصویرسازی دارند مورد بررسی قرار داده­اند که منجر به روش­های مداخله­ای مؤثّرتر گردیده است (بار و هال[18] 1992؛ راجرز[19] و بار،1990؛ سالمون[20] و همکاران، 1994؛ وایت و هاردی[21]، 1998). مانروئه و همکاران (2000) پیشنهاد کرده­اند که انجام تحقیقات گسترده روی استفاده از تصویرسازی می­تواند حول چند پرسش سازمان­دهی شود: 1) کجا ورزشکاران از تصویرسازی استفاده کنند (یعنی محل تصویرسازی). 2) چه­موقع از تصویرسازی استفاده نمایند (یعنی چارچوب زمانی). 3) چه چیزی آن­ها تصویرسازی نمایند (یعنی محتوای تصویرسازی). 4) چرا از تصویرسازی استفاده نمایند (یعنی کارکرد تصویرسازی) (جنیفر و کومینگ، 2002). در مورد محتوای تصویرسازی رویکردهای مختلفی وجود دارد، که یکی از این رویکردها، روی کیفیّت اطلاعات حسی در طول تصویرسازی تمرکز کرده است. در همین ارتباط کالیاری پدی (2008) روی نقش تمرین ذهنی در افزایش فراگیری مهارت فورهند تنیس تحقیقی انجام داد، و به این نتیجه رسید که تصویرسازی، روی توجّه به مسیر حرکت راکت، مخصوصاً برای افراد مبتدی، مؤثّرتر از تصویرسازی روی توجّه به مسیر حرکت توپ می­باشد. حال با توجّه به اثرات سودمند نوع کانون توجّه بر اجرا و یادگیری که در اکثر تحقیقات به اثبات رسیده است، هم­چنین مشابه بودن کارکرد تمرین ذهنی و جسمانی این سؤال به ذهن می­رسد که آیا تصویرسازی کانون توجّه درونی و بیرونی بر اجرا و یادگیری یک تکلیف شناختی (ردیابی) مؤثّر است؟ یا به­عبارتی چه تفاوتی بین توجّه فرد تصویرساز به هدف (محرّک نوری) و حرکت دست در اجرا و یادگیری تکلیف ردیابی وجود دارد؟

[1]– Psychology

[2]– Attention

[3]– Mental Imagery

[4] James –

[5] – Orlik

Focus Plans-[6]

 

[7] Attentional Focus –

[8] -Internal and External Focus Of Attention

[9]– Singer

[10]– Cauraugh & Lidor

[11]– Prinz   & Wulf

[12]– & Lauterbac Toole

[13]– Mc Nevin

[14] – Toole

[15] – Al Abood

[16]– Emanuel

[17] – Dennis

[18]– Hall & Bar

[19] – Rodgers

[20] Salmon –

[21] Hardy & White –

متن کامل را می توانید دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این پایان نامه در این صفحه درج شده است(به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم با فرمت ورد که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود متن کامل پایان نامه مقایسۀ اثر تصویرسازی توجه درونی و بیرونی بر اجرا و یادگیری یک تکلیف ردیابی-- 100ص

دانلود متن کامل پایان نامه در مورد نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع)-- 110 ص

اختصاصی از اس فایل دانلود متن کامل پایان نامه در مورد نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع)-- 110 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود متن کامل پایان نامه در مورد نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع)-- 110 ص


دانلود متن کامل پایان نامه در مورد نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع)-- 110 ص

مقدمه

«قرآن، نوری است که خاموشی ندارد؛ چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که روندة آن گمراه نگردد، شعله‌ای است که نور آن تاریک نشود، جدا کننده حق و باطلی است که درخشش برهانش خاموش نگردد، بنایی است که ستون‌های آن خراب نشود، شفا دهنده‌ای است که بیماری‌های وحشت انگیز را بزداید، قدرتی است که یاورانش شکست ندارند، و حقی است که یاری کنندگانش مغلوب نشوند.

قرآن، معدن ایمان و اصل آن است، چشمه‌های دانش و دریاهای علوم است، سرچشمة عدالت و نهر جاری عدل است، پایه‌های اسلام و ستون‌های محکم آن است ، نهرهای جاری زلال حقیقت و سرزمین‌های آن است.»

بار دیگر خدای مهربان را شکر می‌گویم که توفیق داد تا مدتی از عمر خود را در کنار قرآن و با قرآن باشیم و خاصعانه در درگاه ربوی‌اش مسئلت دارم که چه در دنیا و چه در آخرت این توفیق را هرگز از من سلب ننماید و قرآن را همواره مونس و یاورم قرار دهد. مجموعة حاضر با نام «نگاهی ادبی به سورة یوسف (ع)» به عنوان پروژه تحقیقاتی پایان دوره چهار ساله تحصیل در رشته تربیت معلم قرآن کریم در دانشکده علوم قرآنی تهران، به رشتة تحریر درآمده است.

حال سؤالاتی که مایلم پاسخ دهم یکی این است که «چرا نگاه ادبی؟» و دیگر اینکه «چرا به سوره یوسف؟»

و اما پاسخ سؤال اول از این قرار است که همانطور که می‌دانیم، قرآن کریم به عنوان آخرین پیام مستقیم خداوند برای بندگان، تنها ریسمان استواری است که می‌توان به آن چنگ آویخت و به کمک آن، در چند روزة زندگانی دنیوی از شر شرارتهای دشمنان بشریت (شیطان و جنودش) جان سالم به در برد و در پناه رحمت الهی قرار گرفت.

کتاب مقدسی که از آن صحبت می‌کنیم، مجموعه‌ای از معانی بلند و مضامین عالی انسان سازی و هدایت آدمی به سوی رسیدن به کمال است و گویندة چنین معانی نورانی، آنها را در قالب لفظ‌های قابل فهم برای بشر درآورده و به او ارزانی داشته است.

برای رسیدن به هر نقطه بلندی، باید از راه مناسب آن عبور نمود. برای فتح هر قله مرتفعی باید دامنه آن کوه را پیمود. برای دستیابی به قلة مفاهیم ارزشمند قرآن نیز راه منطقی و عقلائی آن این است که از دامنة الفاظ قران حرکت نموده و آرام آرام بالا رفت تا به نتیجه مورد نظر رسید. الفاظ و عبارات قرآن به منزله پلکانی است که بدون در نظر داشن آن، تصور رسیدن به بام رفیع مفاهیم قرآنی، ناممکن می‌نماید. لذا اولین گام در راه شناخت قرآن، آشنایی با الفاظ قرآن است. و این آشنایی خود مستلزم آشنایی نسبتاً کامل با زبان عربی است. چرا که قرآن کریم «بلسانٍ عربیٍ مبینِ» آموختن این زبان و درک مقتضیات آن، یکی از ضرورتهای اجتناب ناپذیر است.

اینجانب سعی کرده‌ام با نگاه به قرآن کریم از زوایه ادبیات، تا حدودی اولین گام خود را در راه انس با قرآن بردارم. و چنان که ذکر شد، استدلالم این است که چگونه می‌توان ادعای «فهم» قرآن را داشت در حالیکه ذهن با فضای ادبیات عرب بیگانه باشد؟!

و این پاسخ به کسانی است که آموختن قواعد ابتدایی زبان عربی را برای آشنایی با قرآن، امری بیهوده و راهی فرعی تصور می‌کنند و بدون جدی گرفتن صرف و نحو، اهتمام خویش را صرف آموختن اقوال تفسیری مفسران کرده‌اند. غافل از اینکه همان مفسرانی که اینان اکنون نظراتشان را مطالعه کرده و فرا می‌گیرند، روزگاری با همین قواعد به ظاهر سادة اعلال ، دست و پنجه نرم کرده‌اند و یا اینکه مدتها از عمر خود را صرف کرده‌اند تا مثلاً اعراب محلی جملات را بشناسند و خلاصه هر کس در رابطه با علوم مختلف قرآنی، به نوعی صاحب نظر شده است، مطمئناً زمانی در قواعد ادبیات و بلاغت عربی، استخوان خرد کرده است.

و اما پاسخ سؤال دوم:

انگیزه‌های انتخاب سورة یوسف را در چند مورد می‌توانم بیان کنم:

اولاً: راهنمایی استاد گرامی‌ام به این سوره برای کارکردن، یکی از عوامل انتخاب آن ثالنیاً این سوره شامل یکی از زیباترین قصه‌های قرآن و یکی از زیباترین شیوه‌های قصه‌گویی است. و قرار گرفتن (بیش از پیش) در جریان داستان حضرت یوسف (ع) خود یکی از انگیزه‌های انتخاب این سوره بود.

ثالثاً: به نظرم رسید که حجم این سوره با نوع فعالیت بنده که در حد یک پروژه تحقیقات است (و نه بیشتر)، متناسب است. به این معنی که آیاتش نه چندان زیاد است که عملاً نتوان آنها را مورد برررسی قرار داد و نه چندان کم است که پرداختن به آن، کمتر از حد انتظار باشد،

بیان مسئله و اهمیت موضوع:

چنان که ذکر شد، مسئله اصلی و مهم در انجام این تحقیق، چیزی نبوده است جز آشنایی بیشتر با فضای ادبیاتی بخشی از قرآن. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد مطالب گذشته قدری اهمیت موضوع را روشن کرده باشد. با اینحال در اینجا در مقام بیان اهمیت پرداختن به ادبیات قرآن، مقدمتاً عرض می‌کنم که پرودگار قادر سبحان، به موجودات این عالم، هستی بخشیده است و در این میان افراد بشر را به داشتن قوة ادراک و تعقل بر دیگر موجودات برتری داده و آنها را به داشتن قدرت اراده و انتخاب گرامی داشته است. و باز از روی مهربانی، برای هدایت انسا، هادیان و راهنمایانی از جانب خود، به سوی او گسیل داشته است. و معجزة جاویدان آخرین فرستادة خود را کتاب قرار داده است که «تبیاناً لکلّ شیء» است. حال این ما و این قرآن. در شرایطی که اتمام دورة‌ امتحان و آزمایش ما معلوم نیست و نمی‌دانیم چه زمانی این اختیار و قدرت انتخاب از ما سلب خواهد شد و در حالیکه شیطان و مزدورانش دست به دست هم داده‌اند تا تک‌تک افراد بشر را از صراط مستقیم خارج نمایند و آنها را تا ابد زبان کار سازند، در عین حال، با دانستن این مطلب که تنها راه بشریت تمسک به قرآن و همچنین قرآن‌های ناطق: اهل بیت علیهم السلام) می‌باشد، به نظر شما آیا در روی این کره خاکی کاری مهم‌تر از پرداختن به قرآن و اهتمام به فهم معانی آن که مؤثرترین کار در جهت عمل به مضامین عالی آن است، وجود خواهد داشت؟ و آیا (چنان که ذکر شد) این مقصود جز در سایة همت به قرار گرفتن در فضای زبان عربی میسر است؟ اگر پاسخ این سؤالات منفی است، پس به روشین مشخص است که دست کم یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که جا دارد تا مورد بررسی قرار گیرد، پرداختن به ادبیات قرآن کریم است.

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود متن کامل پایان نامه در مورد نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع)-- 110 ص

دانلود متن کامل پایان نامه درباره اهمیت حجاب-- 90 ص

اختصاصی از اس فایل دانلود متن کامل پایان نامه درباره اهمیت حجاب-- 90 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود متن کامل پایان نامه درباره اهمیت حجاب-- 90 ص


دانلود متن کامل پایان نامه درباره اهمیت حجاب-- 90 ص

مقدمه:

یکی از عمده ترین مسایل کشورهای در حال گذار، دگرگونی معانی، ارزش ها و عقاید مشترک حاکم بر این جوامع است.نتیجه تغییر این عقاید مشترک که کارکرد انسجام را در نظام اجتماعی بر عهده دارند ایجاد نوعی چند گونگی و تکثر در لایه های زیرین و درون ذهنی افراد است. اگرچه تکثر به خودی خود امری نامطلوب محسوب نمی گردد اما مسئله از آنجایی آغاز می شود که این چند گونگی در باورها و عقاید و لایه های درون ذهنی افراد صورت پذیرد و دیگر هیچ اصل و تعریف واحدی وجود نداشته باشد که این باورهای مختلف حول آن نظام یابند. در این هنگام است که جامعه عرصه بروز نگرش‌ها و کنش‌های مختلف و متفاوت و حتی گاه متناقض گشته و انسجام و یگانگی نظام اجتماعی دست خوش چالش های جدی و مهمی می گردد.

اصل «حجاب» برای زنان که در جوامع اسلامی مطرح است از جمله همین ارزش‌ها و عقایدی است که از دیرباز در جامعه ما وجود داشته و در دوره‌های مختلف تاریخی به صورت‌های مختلفی بروز و ظهور کرده است.

بیان مسئله:

توجه به اخبار روزنامه‌ها و صدا و سیما و همینطور مشاهدات معمولی و روزمره بیانگر این امر است که پوشش دختران و زنان ایرانی مخصوصاً در دهه‌های اخیر نسبت به آنچه که در نسخ دینی موجود است، دچار تحول و دگرگونی شده است؛ هم اکنون نیز این امر از حیث آنکه به عنوان یکه «مسئله» یاد می‌شود مورد توجه محافل گوناگونی واقع شده و سعی در چاره جویی برای آن می شود.

آنچه که در قرآن به عنوان مهم‌ترین منبع دینی آورده شده صورتی کلی است که جزئیات آن توسط مفسرین، مراجع و صاحبنظران به گونه‌های نسبتاً متفاوتی عملیاتی و بیان گردیده است. اگرچه غالب این تعاریف بر حداقل پوشش (یعنی پوشیدگی همه بدن به جز چهره و دستها از مچ به پایین) اتفاق نظر دارند، اما به نظر می‌رسد در عمل این تعاریف کمتر در ظاهر افراد دیده می‌شود.

از آنجایی که دیدگاه‌ها و نگرش افراد درباره موضوعات مقدمه‌ای بر کنش آنها محسوب می‌گردد؛ لذا یافتن پاسخ این پرسش که افراد جامعه چه تعریفی از واژه «باحجاب» دارند می‌تواند گام موثری در این مسیر باشد.

حال سوالی که در این تحقیق بدان پرداخته خواهد شد این است که اولاً : «تعریف تحلیلی افراد تا چه میزان به تعریف اسمی واژه «با حجاب» نزدیک است؟

ثانیاً: «افراد در عمل تا چه میزان به تعریف اسمی واژه «باحجاب» نزدیک می شوند؟»

اهمیت مسئله:

قدر مسلم تفاوت تعاریف قراردادی و تحلیلی افراد از واژه «باحجاب» دو گونه مسئله رابرای ما متصور می‌سازد:

اول اینکه تعاریف دینی موجود از واژه «باحجاب» همگی قابل اجرا و مناسب بوده اما نظام اجتماعی و فرهنگی جامعه، طی مراحل جامعه‌پذیری افراد به درستی نتوانسته این تعاریف را در میان افراد درونی سازد. و یا نظام هنجارساز جامعه دارای عملکرد ضعیفی بوده است به گونه‌ای که سایر منابع هنجارساز (داخلی یا خارجی) دست به هنجارسازی و ارایه تعاریف جایگزین در این باره زده‌اند.

دوم اینکه این تعاریف قراردادی و دینی آن طور که باید و شاید مطابق ضرورت‌ها و نیازمندی‌های زمان و مکان از متون دینی استخراج نشده و لذا افراد، خود، دست به تغییراتی در این تعاریف زده‌اند تا آن را با شرایط روز خود منطبق سازند.

هریک از مفروضات بیان شده که درست باشد نیازمند بکارگیری تدابیر مناسب در جهت همسان‌سازی نظام کنش افراد و نظام هنجاری جامعه می باشد تا شاهد کاهش انسجام و یگانگی در جامعه نباشیم.

اهداف تحقیق:

هدف از انجام این تحقیق که با دو روش “اسنادی” و پیمایشی صورت می پذیرد یافتن پاسخ‌هایی مناسب به سوالات تحقیق است. همچنین یافتن این پاسخ‌ها می‌تواند ما را در رسیدن، نگاهی واقع بینانه نسبت به بخشی از مسئله اجتماعی «بدحجابی» یاری دهد.

تعریف مفاهیم:

تعریف اسمی: تعریف اسمی تعریفی است که طی آن معنی یک واژه به وسیله صفات مشخصی به طور قراردادی تعیین گردد. (رفیع پور، کندوکاو‌ها وپنداشته‌ها)

این تعاریف قراردادی است و به همین دلیل چیزی درباره واقعیت بیان نمی کند و لذا نه درست هستند و نه غلط.‌(همان)

تعریف تحلیلی: گاهی لازم است معانی واژه‌های مورد استفاده (مثلاً در یک پرسشنامه) را قبلاً بررسی کرده و معانی معمول آن واژه‌ها را در گروه یا جامعه مورد نظر تعیین نمود. اینگونه بررسی و تعیین معانی را “همپل”، «تحلیل معنی» و اوپ ، «تعریف تحلیلی» می نامد و تفاوت آن با تعریف اسمی در این است که تحلیل معنی یا تعریف تحلیلی یک امر قراردادی نیست بلکه یک امر تحقیقی است. یعنی به صورت تجربی بررسی می‌شود که فلان واژه در بین افراد یک جامعه‌ دارای چه معنی یا معانی است و لذا در تعریف تحلیلی برعکس تعریف اسمی درباره یک امر واقع (واقعیت) صحبت می شود. (همان)

تعریف اسمی واژه «با حجاب»: دکتر مطهری در کتاب حجاب خود پس از بررسی آیات و روایات و تفاسیر گوناگون به این تعریف می رسد: «برای زن پوشانیدن چهره و دست‌ها تا مچ واجب نیست. حتی آشکار بودن آرایش‌های عادی و معمولی که در این قسمت‌ها وجود دارد نظیر سورمه و خضاب که معمولاً زن از آنها خالی نیست و پاک کردن آنها یک عمل فوق‌العاده به شمار می‌رود نیز مانعی ندارد». پس «با حجاب» بودن یعنی مطابقت با این ویژگی‌ها.

تعریف تحلیلی واژه «با حجاب» : این تعریف شامل آن تعریفی می‌شود که افراد جامعه آماری به صورت نظری آن را عنوان می کنند و همینطور در عمل آن را انجام می‌دهند.

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود متن کامل پایان نامه درباره اهمیت حجاب-- 90 ص

دانلود متن کامل پایان نامه رشته ادبیات با موضوع اسطوره- 80 صفحه

اختصاصی از اس فایل دانلود متن کامل پایان نامه رشته ادبیات با موضوع اسطوره- 80 صفحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود متن کامل پایان نامه رشته ادبیات با موضوع اسطوره- 80 صفحه


دانلود متن کامل پایان نامه رشته ادبیات با موضوع اسطوره- 80 صفحه

«مقدمه»

   در قرن حاضر که قرن پیشرفت در علم و فن آوری است. کمتر کسی احساس نیاز به گذشته خود می کند. گذشته ای که ثمره آن امروز است. برای انسان امروز اسطوره هنوز واژه ای نا آشناست.

زیرا احساس خلأ آنرا درک نکرده است. احساسی که با هیچ علم و اندیشه ای حبران نمی شود. انسان نخستین با اسطوره به دنیا می آید، زندگی می کند و از دنیا می رود. اسطوره هستة اصلی زندگی اوست. پاسخ سؤالهایش، ریشه تفکراتش، درک قدرت مافوق همه و همه با اسطوره همراه است. بنابراین اسطوره دین و دانش و اندیشه اوست.

اسطوره و تفکرات آن نیاز لاینفک انسان امروز و پرداختن به این موضوع لازمه زندگی امروز می باشد.

نگارنده سعی کرده است با طرح این عنوان اسطوره را بیان کند و با نگاهی اسطوره ای به ماهی نشان دهد حتی این موجود آرام نیز دنیای شگرف و پر رمز و رازی دارد.

هدف نگارنده از طرح این موضوع، که شامل چندین جنبه‌ می باشد بررسی نقشی است که ماهی به عنوان یک موجود زنده با نگاه اسطوره ای ایفا می کند. جنبه دیگر رساله بررسی نقوش ماهی در آثار هنری پیش از اسلام می باشد.

این تحقیق شامل سه بخش می باشد. در بخش اول نگارنده به اسطوره و سمبل پرداخته است، زیرا بدون شناخت اسطوره، نمی توان نگاهی اسطوره ای داشت.

بخش دوم شامل چهار فصل اسطوره ماهی، مذهب و ماهی، نوروز و ماهی، می‌باشد.

در بخش سوم نقوش ماهی در آثار هنری مورد پژوهش قرار می گیرد و شامل چهار فصل پیش از تاریخ، عیلام، ماد و هخامنش و پارت و ساسانی است.

 واژه و معنی اسطوره

فرهنگ نویسان عرب معتقدند اسطوره واژه ای عربی است که از ریخت «افعوله» برآمده و ریشه آن «سَطَر»به معنی افسانه ها و سخنان بی بنیاد و شگفت آور است؛ ولی به نظر می رسد که این واژه عربی نباشد، بلکه واژه ای یونانی- لاتینی است که در لغت با واژه «Historia» به معنی روایت و تاریخ از یک ریشه است. در یونانی با واژه «Myths» به معنی شرح، خبر و قصه روایت هم ریشه است.

   آموزگار اسطوره را چنین تعریف می کند‍: اسطوره را باید «داستان و سرگذشتی مینویی دانست که معمولا اصل آن معلوم نیست و شرح عمل، عقیده، نهاد یا پدیده ای طبیعی است به صورت فراسویی که دست کم بخشی از آن از سنّتها و روایت ها گرفته شده و با آیینها و عقاید دینی پیوندی ناگسستنی دارد»

گاه اسطوره را با افسانه یکی می دانند ولی باید اضافه کرد واژه اسطوره بسیار گسترده تر از افسانه است و می توان گفت از مجموع افسانه ها که مایه های فرهنگی می یابند اسطوره پدید می آید. به عبارت دیگر «افسانه ها پاره‌هایی گسسته و مایه هایی خام از گونه های جهانشناسی راز آمیز و باستانی می توانند بود که آن را اسطوره می نامیم.»

در قرآن واژه «اساطیر الاولین» که 9 بار نیز تکرار شده، اسطوره بیان شده است و مفسّران معنی آن را نشانه های پیشینیان بر شمرده‌اند. آورده اند که آگوستین قدیس در پاسخ به این پرسش که اسطوره چیست؟ گفته است: «خیلی ساده است به شرط آنکه از من نپرسند، هرگاه خواستم درباره اسطوره توضیح بدهم، عاجز مانده ام.»

با توجه به گفتة آمده، توصیف و تعریف دریای پهناور اسطوره با کمک واژه هایی که در اختیار داریم کاری دور از ذهن است. اسطوره را نمی توان در چهارچوبی قرار داد، بلکه باید گفت با دریایی ژرف روبرو هستیم، که رازناک و رمزآلود است.

انسان نخستین با شناخت طبیعت و با یاری گرفتن از اسطوره معماهای خود را پاسخ می دهد، اسطوره دین و دانش و اندیشة انسان نخستین و دانسته های معنوی اوست، دانشی که بیشتر جنبة نمادین دارد و از قوانین عملی ادوار بعد به دور است که در آن سخن از این است که چگونه هر چیزی پدید آمده و به هستی خود ادامه می دهد.

   اسماعیل پور اسطوره را چنین بیان می کند: «اسطوره روایت یا جلوه ای نمادین دربارة ایزدان، فرشتگان، موجودات فوق طبیعی و به طور کلی جهان شناختی که به یک قوم، به منظور تفسیر خود از هستی به کار می بندد. اسطوره سرگذشتی راست و مقدس است که در زمان ازلی رخ داده و به گونه ای نمادین، تخیّلی و وهم انگیز می گوید که چگونه چیزی پدید آمده، هستی دارد یا از میان خواهد رفت و در نهایت اسطوره به شیوه ای تمثیلی کاوشگر هستی است».

   بشر ناتوان غرق در اندیشه های ناپختة خویش جستجوگر مأمنی است که اسطوره نام دارد، اسطوره واکنشی ناشی از ناتوانی انسان در مقابل دنیای پیرامونش و حوادث غیر مترقّبه ای است که او هیچ نقشی در آن ندارد و نشانه‌ای از عدم آگاهی او در علل واقعی حوادث می باشد.

هم چنین اسطوره تجّسم احساسات آدمیان است برای اعتراض به اموری که برای ایشان ناخوشایند است و با استفاده از آن تسکین می یابند.

   «اسطوره تاریخی است که روانشناختی و ناخودآگاه گردیده است تاریخی است که نه به اندیشه و آگاهانه بلکه به سرشت و ناآگاه پدید آمده است.»

   در واقع اسطور ها با گوشت و خون انسان در آمیخته اند، چه آنها را بپذیریم و چه نپذیریم، با آنها زندگی می کنیم، در ژرفای وجود هر انسانی نشانه های آن را می توان یافت.

انسان در هر عصری با فرهنگش زندگی می کند و اسطوره سرشت فرهنگ اوست. وقتی می گوییم اسطوره فرهنگ مردمان نخستین است، سخن گزافی نیست.

   «اسطوره نه تنها سازه های زندگی هستند، بلکه بخشی از هر فرد، پاره ای از هر شخص هستند. قصّة کسی را گرفتن یا بردن، همچنان است که جان او را گرفته باشند. این چنین اسطوره هایی نقش های ذاتی، اجتماعی و اقتصادی دارند و این پدیداری محلی (اتفاقی) نیست، این یک قانون و قاعده است».

به هر حال جمع بندی که می توان به دست آورد، چنین است:

  • اسطوره تاریخ مینویی را روایت می کند و حادثه ای که در زمان های نخستین رخ داده است.
  • اسطوره بیان یک خلقت است، یعنی درباره اینکه چگونه هر چیزی بوجود آمده است.
  • اسطوره فرهنگ انسان نخستین است هم چنین اسطوره دین و دانش و اندیشه انسان نخستین است.
  • نقش ‏آفرینان اسطوره موجودات فراطبیعی و غیر عادی هستند.
  • اسطوره به یک عبارت کاوشگر هستی است.
  • اسطوره واقعیّتی است که به صورت نماد بیان می شود.
  • اسطوره روایت فراطبیعی و مینویی است.

مالینوسکی اسطوره را چنین تعریف می کند: «اسطوره عبارت است از احیای روایتی یک واقعیت ازلی به سود خواسته های ژرف دینی، خواستهای اخلاقی، قید و بندهای اجتماعی، بیانیّه ها و حتّی نیازهای عملی.»

   و در انتها تعریف استاد بهار از اسطوره را باز می کنیم: «اساطیر مجموعه ای است از تأثیرات متقابل عوامل اجتماعی و انسانی و طبیعی که از صافی روان انسان می‌گذرد، با نیازهای روانی- اجتماعی ما هماهنگ می گردد و همراه با آیین های مناسب خویش ظاهر می شود و هدف آن مالاً پدید آوردن سازشی و تعادلی بین انسان و پیچیدگی های روانی او با طبیعت پیرامون خویش است.»

جهان بینی و کارکرد اسطوره

«شناخت انسان های نخستین از جهان و بازتاب پندار و اندیشة آنها در قالب روایت ها و گفتارهای اسطوره ای، جهان بینی آنها را پدید می آورد.»

   «پایا ترین و استوار ترین بنیاد اسطوره ای، باور به یگانگی جهان و انسان است. در جهان بینی اسطوره ای، این دو، جدایی و بیگانگی سرشتینی از یکدیگرندارد، در بود یکسان اند و تنها در نمود از هم دور و جدا افتاده اند. پیوند در میان این دو چنان است که گویی انسان و جهان دو نام اند، ناموری یگانه را.»

   یونگ می گوید: «ذهن اقوام بدوی نه منطقی است و نه غیر منطقی، آدم بدوی نه مثل ما زندگی می کند و نه مثل ما می اندیشد. آنچه برای ما غیر طبیعی و مرموز است، برای او کاملاً عادی است و جزیی از تجارب زندگی اوست. برای ما گفتن اینکه این خانه آتش گرفته، زیرا که رعد بدان اصابت کرده است عادی می نماید، ولی برای آدم بدوی گفتن اینکه این خانه آتش گرفته، زیرا افسونگری از رعد استفاده کرده و خانه را سوزانده است، به همان اندازه عادی و طبیعی است.»

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود متن کامل پایان نامه رشته ادبیات با موضوع اسطوره- 80 صفحه

دانلود متن کامل پایان نامه کارشناسی با موضوع معماری های مفهومی

اختصاصی از اس فایل دانلود متن کامل پایان نامه کارشناسی با موضوع معماری های مفهومی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

در این پست می توانید متن کامل پایان نامه کارشناسی با موضوع معماری های مفهومی را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 1- انتزاع در تفکر معماری

کاملا امکان آن هست که کلیه فرمها را در ذهن ساخت بدون آنکه هیچ ماده ای را وارد جریان کرد، با طراحی کردن و تعیین مدارهای ثابت و ارتباط خط های گوناگون و زاویه ها. (لئون باتیستا آلبرتی. 1755b.1. 1. چیز سختی نیست تصور کردن اینکه دو تا بچه نمی توانند با همدیگر تقسیم کنند کیک شگریشان را وخش خشر rattle خشر و مابقی خرت و پرت های کوچکشان را، تا زمانیکه آنها ابتدا با همدیگر تعداد زیادی اجزای جدا از هم را تلفیق نکنند، بنابراین در ذهن آنها ایده های انتزاعی کلی شکل می گیرد، و آنها را با هم پیوند می دهند با هر اسم معمولی که آنها از آن استفاده می کنند. (جورج برکلی) اصل دانش بشری. 146

دلیل و هدف هنر شامل نگه داشتن سوژه ها و اشیاء در نهایت درستی و زیبایی آنهاست، و جمع آوری آنها در تعداد کمی نظرات کلی که تمامی نظرات و ایده ها را به روشنی بیان کند، و سازمان دهی استوار حقایق در اطراف آنها (آلفرد نورت وایت هد). 1914 نشانه های برگزیده برای سازمان ریاضیات شاخه لندن – ثبت شده در لاوسن 1980: 146.

بدون انتزاع هیچ چیزی از هر نوعی وجود ندارد که فکر بتواند روی آن جمع شود و مهارت انجام کاری را داشته باشد. علاقه خاص من استفاده کردن از قطعات آشناست، بیشتر قطعات ارزان و کم ارزش، و قرار دادن آنها در کنار همدیگر به شیوه ای که قبلا هرگز نبوده است. بنابراین به چیزی برسم که عجیب و انقلابی (آوان گارد) و ذهنی و اغلب دیریاب باشد، اما تنها با استفاده از قطعات و وسایل معمولی. من فکر می کنم که بهترین روش است برای درست کردن چیزهای نو و انقلابی. در مقایسه با خلق صرف یک مجموعه کاملا نو از اشکال دیوانه وار.

چارلز مور – در آشپزی و کلوتز، 1973: 235

البته، انتزاع همیشه جزء جدایی ناپذیر شکل های هنری بوده و قطعا خواهد بود، حتی در قوی ترین و بیشترین اثرهای هنری طبیعت گرا، کاملا فاقد انتزاع نیستند و در میان عاملهای ترکیبی و عینیت زیبایی شناسی وجود دارند – انتزاع و هنر عناصری نه تنها مفهومی بلکه عملا غیر قابل تقسیم هستند. آنها متعلق به antinomoise هستند که هنر دیالکتیک مدیون وجود آنهاست. پیدایش آبستره قطعاً، مانند دبرک های مخالف آن، در درجات مختلف و موقعیت های تاریخی متفاوت، اجبار اجتماعی، و جنبش های سبکی اتفاق افتاده است. آنورلد هاوستر 1974: 691

هنگامیکه ساختمان سازی در روند تکنولوژیکی نثر است، معماری شعر است، و ضرورتاً یک برنامه انتزاعی به خودی خود یک تشیبه ناشی از آن است برای تصویری از جهان و بودن (آلبرتو – پریز – گومز 226-1984 اثر – انتزاع (آبستره) واژه ای است که به راحتی مشخص شود با پیدا کردن آن در فرهنگ لغت، اگرچه از لحاظ ریشه شناسی از لاتین ab – به معنی off خاموش و +trahere به معنی طراحی است.

لویی کان

سکوت و نور

سکوت چندان چیز خاموشی نیست. مثل اینست که بگویید بی نوری، ناتاریکی، اینها کلماتی ساختگی هستند. ناتاریکی با چنین ترکیبی وجود ندارد. اما چرا؟ بی نوری و ناتاریکی می خواهند که باشند می خواهند اظهار شوند. آیا مرزی میان این دو کیفیت (نور و سکوت) – قابل اندازه گیری و غیر قابل اندازه گیری وجود دارد. آیا یک مرز می تواند به اندازه ای نازک باشد که مرز میان این دو نیرو و کیفیت در نور باشد؟ هر چیزی که مرز قرار دهید خود ضخامتی دارد حتی اندیشه ها و فکرها هم ضخامتی دارند. اما می شود گفت در تابش نور بر سکوت و سکوت بر نور این مرز محقق می شود و آن لحظه الهام است.

هنر زبان انسان است. زبانی ناشی از یک تمایل فراتر از نیازهای اولیه تمایل به بودن به ابراز شدن.

من اعتقاد دارم ما زندگی می کنیم برای اینکه ابراز شویم. تمام انگیزه وجود، بیان شدن است و آنچه طبیعت به جا می دهد، ابراز این بیان است.

من یقین دارم که هر موجود زنده ای به گونه ای دارای حس خودآگاهی و هوشیاری است و من آرزو می کنم دستاورد ارزنده عدم بازشناختن این کیفیت غیر قابل اندازه گیری باشد.

در ساختمان گردهمایی ها به من مکانی فکر کردم که حس گفتگو و تماس ذهن ها و اندیشه ها را القا کند. جایی باشد برای تماس افکار. مکانی برای یک اتفاق. در ساختمان گردهمایی ها، شما اندیشه را حس می کنید وجود دارد: اما حضور ملموس ندارد.

مکانی برای یک اتفاق.

شما باید به دنبال کیفیتی معمارانه باشید نه به دنبال یک هدف مشخص. شما باید بتوانید فضایی خلق کنید که در آن هیچ عنصر جدا کننده ای استفاده نشده باشد. اما جدا کننده ها به مرور زمان شکل بگیرند. این یک کیفیت معمارانه است، کیفیتی شبیه به مکان های مذهبی که به ما می گویند. این سنگ به حکم این که آنجاست با سنگ های دیگر تفاوت دارد. با سنگهای دیگر که در دل کوه و و می شود از روی آنها پرید. این نقطه آغاز معماری است.

«وجوه تمایزی که من بین تناسب پذیری و تناسب ناپذیری، شکل ظاهری و طرح یا بین فضای خدماتی و اصلی قایل هستیم، مشخصات دو گانه ای است که همچون ابزار کار، مورد استفاده قرار می گیرد. در حقیقت ذهن انسان متمایل است همه را در چارچوبی یکسان به تصور درآورد.»

لویی کان، در بیان مطلب دارای روش خاصی است. بیش تر از آن که این روش عجیب بنماید، حالت رویایی آن بنظر می آید و این، شاید به این دلیل بوده که او امیدوار بوده است در بیان موضوعات، روش مناسب تر و بهتری را خلق کند. ولی با این همه، بیان او بیشتر حاصل تجربه ی اوست. گو اینکه اعتقاد وی درباره افکار و نظریاتش جزمی و مطلق می باشد.

سکوت و نور

روشی که لویی کان در بیان و تعریف زیبایی و فلسفه به کار می برد به طور مطلق ذهنی می باشد. او مطالب خود را به شیوه ای شاعرانه و فی البداهه بازگو می کند که بی شک این روش را باید ناشی از کار فکری عظیم و در عین حال منحصر به فرد و استثنایی او بدانیم. کان، از درک ماهیت اشیا و مناسبات آنها در شالوده ی این روش متفاوت خود، به نگرش دیگری نیز عقیده مند است که ما آن را نظم می نامیم. لویی کان بر این عقیده است که از طریق هنر، می تواند معنا و مفهوم نظم آشکار شود. در اکثر نظریه های کلاسیک و متقدم، تعبیر زیبایی، در بیشتر موارد پایه و اساس معیارهای قضاوت درباره ی یک اثر هنری می باشد.

نتیجه ی این نگرش آن خواهد شد که مفهوم و تصور عمومی زیبایی – در مقام یک ارزش پر معنا – بر هر گونه معرفت از وجود ارزش های ویژه ی دیگری که در یک اثر هنری متبلور هستند برتری پیدا خواهد کرد. بدین معنا که آن چه زیباست، عالی تر و متعادل تر می باشد.

هم چنین آن ارزش های متبلور در یک اثر هنری باید دارای درون مایه ای تعیین کننده بوده و یا قابل توصیف باشد. همچنان که لویی کان با قاطعیت ابراز می کند، محتوای زیباشناختی یک اثر سوای یک شکل زیبا دارای کمیت زیبایی است و و ممکن است بعد از آن که اثر هنری اجرا شد بتوان آن را تایید کرد و به رسمیت شناخت. ارزش ها نیز پیش از ظهور هرگز قبل از مفاهیم کلی درک نخواهند شد. در هر حال هنر وجود دارد و حضور خود را حتی بدون ارتباط با شرطی اساسی و اصلی همچون زیبایی باز هم توجیه خواهد کرد. در این زمینه، بین مفهوم نطم از دید لویی کان و معماری او، رابطه ای وجود دارد. اعتقاد او درباره نظم- که پایه و اساس کارهایش می باشد- نه تنها نسبت به آن چه که تا به حال ابراز نشده اشت؛ بلکه نسبت به باور عمده خود وی نیز صادق است. آنجا که می گوید: «هیچ چیز به تنهایی از خود، اثر مفیدی بر جای نمی گذارد مگر آن که در یک مجموعه کلی دارای، اثر مفید باشد.» او معتقد است سکوت، سرچشمه تمام مظاهر هنری است همان گونه که «آندره مالرو» به هنر نام « ندای سکوت» اطلاق می کند. در واقع تنها سکوت است که بر مفهوم زیبایی، تقدم و اولویت دارد. برای لویی کان، تنها نظم است که می تواند قابل فهم و ادراک باشد و آن، آگاهی از ارتباط مشترک بین تمام اجزای هستی و همان تحقق کامل قوانین طبیعت است که به واسطه ی آن تمام جهان هستی به وجود می آید.

او بر این باور است که استنباط نظم موجود از درک محتوای مجسم آن دشوارتر است و تحقق همین نظم، سرچشمه ی شادی و سرور است. هیچ کار هنری وجود ندارد که در ساختن استادانه ی آن حتی اگر دارای مضمون ناخوشایند و غم انگیز باشد لذت وجود نداشته باشد و لذت، در آن سکوت، یعنی در آن احساس مشترک ابدی نهفته در بطن هنر، وجود دارد. بنابراین می توان گفت هنر، بین آنچه وجود دارد و آن چه که هنوز به وجود نیامده است یک نوع اتحاد و یک پارچگی ایجاد می کند.

با این همه، اگر چه ابزار و وسایل هنری همچون اشکال و سازه ها و نیز قوانین و ضوابط، به طور معمول وجود دارند، ولی هر اثر هنری ضمن وفق دادن خود با آنها، باید خصوصیت ذاتی و اصالت خود را نیز نمایان سازد.

در طول تاریخ، تمام آثار ارزش مندی که برای اول بار ظاهر شده اند، مانند چرخ ارابه، هواپیما و یا حتی سمفونی پنجم بتهوون، از ادراک انسانی که از نظم جهانی سرچشمه می گیرد به وجود آمده اند و نه، تنها از چند مفهوم زیباشناختی. در حالی که آغاز هنر، مبتنی بر سکوت است، اشیا و پدیده هایی که ما را احاطه کرده اند مبانی فعلی ظواهر هنری هستند. برای مثال در نظر لویی کان، نور، دنیای پدیده ها را معرفی می کند و علاوه بر آن که وسیله ای است برای مشاهده ی اشیا، خود سرچشمه ی حقیقی ماده است. نور، معرف طبیعت با تمام قوانین پیچیده ی آن است و لویی کان درباره ی آن می گوید: «تمام طبیعت، نور است.»

به کلامی دیگر، لویی کان استفاده از مواد را متناسب با طبیعت آنها توصیه می کرد چرا که این ماده، سرانجام با دست و کار انسان تغییر یافته و کامل می شود. کان معماری، مانند تمام هنرهای دیگر، شکاف و فاصله ی بین انسان و طبیعت را به گونه هم آهنگ برطرف کرده است. وی این موفقیت را نه به سبب ارایه ی نظریه ها زیباشناختی بلکه به خاطر احساس مسئولیت عمیق خودش در برابر واقعیت ها دست آورده است. بدین جهت معماری وی از نوع «کم دوام و سست» نبوده با کاملا مستحکم و پر ابهت، مانند تمام کارهای نو و ابتکاری، جلوه گری کرده است.

در تاریخ فلسفه، نظریه ی ماده المواد یا ماده ی اصلی جهان هستی مورد توجه فلاسفه ی یونانی بوده است. عده ای آب، برخی هوا و برخی مواد دیگر را به عنوان ماده ی اولیه معرفی کرده اند. لویی کان نیز به پیروی از آن مکاتب، نور را ماده ی اصلی می داند.

ابدیت دو برادر را مانند است.

تجلی یکی با بیان است.

و آن دیگری تحقق را متظاهر می سازد.

یکی نور چشم نواز است و دیگری نور خیره کننده.

ماده در پرتو نوری که از چشمه های گردآمده ساطع می شوند.

در یک رقص وحشی شرکت می جویند.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود متن کامل پایان نامه کارشناسی با موضوع معماری های مفهومی