اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه بررسی میزان عزت نفس کارکنان مجرد و متاهل بیمارستان حکیم و مقایسه میزان افسردگی و سطح عزت نفس گروهی از دانشجویان

اختصاصی از اس فایل پایان نامه بررسی میزان عزت نفس کارکنان مجرد و متاهل بیمارستان حکیم و مقایسه میزان افسردگی و سطح عزت نفس گروهی از دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی میزان عزت نفس کارکنان مجرد و متاهل بیمارستان حکیم و مقایسه میزان افسردگی و سطح عزت نفس گروهی از دانشجویان


پایان نامه بررسی میزان عزت نفس کارکنان مجرد و متاهل بیمارستان حکیم و مقایسه میزان افسردگی و سطح عزت نفس گروهی از دانشجویان

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 38

بررسی میزان عزت نفس کارکنان مجرد ومتاهل بیمارستان حکیم ومقایسه میزان افسردگی وسطح عزت نفس گروهی از دانشجویان شاغل و غیر شاغل
 
مقدمه :
انسان همواره نیازهایی دارد که سبب اصلی حرکت، تلاش در رفتارهای وی است. اگر نیازهای فرد به خوبی شناخته شود و شرایطی جهت رفع نیازها در حد تعادل فراهم شود،از سویی موجب پیشگیری از مشکلات ،اختلالات ونابسامانیهای جسمی وروانی می شود و از سوی دیگر سبب رشد وشکوفائی استعدادهای درونی می شود. 
در یک دید اجمالی نیازها به دو دسته تقسیم می شوند:
بشر گذشته از نیازهای فیزیولوژیک نظیر آب ،غذا ،هوا و غیره به نیازهای عالی تر و بالاتری نیاز داردبنابه تعریف نیاز یک حالت کمبود یا نقصان در موجود زنده است و انسان وقتی احساس نیاز میکند،یک حالت و احساس ناخوشایندی در او به وجود می آید ووقتی نیاز برطرف شد این حالت برای او یک حالت خوشایند است(سیف ۱۳۶۸).
 
یکی از نیازهای روانی انسان نیاز به احساس خود ارزشمندی یا عزت نفس است. تحقیقات نشان می دهد،نوجوانی که از عزت نفس زیاد برخوردار است خیلی موثرتر می آموزد،روابط سود بخش تری برقرار می کند،بهتر میتواند از فرصتها استفاده کند و خودکفا باشد،دیدگاه روشنتری نسبت به مسیر زندگی خود داشته باشد(علیپور۱۳۷۳).
 
اهمیت عزت نفس برای کسانی که با کودکان ونوجوانان سروکاردارند امری روشن است،روان شناسان و جامعه شناسان ،عزت نفس مثبت رابه عنوان هسته مرکزی سازگاری اجتماعی تلقی می کنند که این دیدگاه ریشه ای تاریخی و عمیق دارد یافته های تجربی جدید ارتباط بین عزت نفس مثبت رابا عملکرد موثر ومطلوب اثبات نموده اند.مساله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان ونوجوانان است. برخورداری از اراده وعزت
 
نفس قوی ،قدرتمند تصمیم گیری وابتکار،خلاقیت ونوآوری ،سلامت فکر و بهداشت روانی رابطه مستقیمی با میزان وچگونگی عزت نفس و احساس خود ارزشمندی فرد دارد. امروزه اصلاح ودرمان بسیاری از اختلالات شخصیتی ورفتاری کودکان ونوجوانان نظیر کمرویی،لجبازی ،پرخاشگری وتنبلی و کندرویی به عنوان اولین یا مهمترین گام برای ارزیابی وپرورش احساس عزت نفس،تقویت اعتماد به نفس ،مهارتهای فردی و اجتماعی آنان می پردازند. برای اینکه کودکان بتوانند از حداکثر ظر فیت
 
ذهنی وتوانمندی های بالقوه خود بهرمند شوند،می بایست از نگرشی مثبت به خود و محیط اطراف وانگیزه ای غنی برای تلاش برخوردار باشند. به طور کلی با توجه به تحقیقات انجام گرفته شده جامعه ای که افراد آن از احساس خود ارزشمندی برخوردار باشند در مقابل انواع مشکلات ومسائ
 
ل زندگی ،فشارهای روانی ، مقاوم وپایدار خواهند بود برخورداری از احساس خود ارزشمندی و عزت نفس به مثابه یک سرمایه وارزش حیاتی است واز جمله عوامل عمده در شکوفایی استعدادها وخلاقیت است. واقعیتهای وجود دراد که اجتناب ازآنها امکان پذیر نیست .یکی از این واقعیتها اهمیت عزت نفس است عزت نفس یکی از نیازهای اصلی انسان است که برای سازگار شدن انسان ضرورت دارد ودر رسانیدن او به موفقیت نقش ایفا می کند. هر چه این نیاز کمتر مرتفع شود امکان فاصله گرفتن از موقعیت ورشد و تعالی کاهش پیدا می کند .عزت نفس متاثر از عوامل درونی و بیرونی است منظور از عوامل درونی عواملی است که از درون نشات می یگرد یا خود
 
شخص آن را ایجاد می کند نقطه نظرها ،باورها،اعمال یا رفتار.عوامل بیرونی همان عواملی بیرونی همان عوامل محیطی هستند، پیامهایی که کلامی وغیر کلامی انتقال پیدا می کنند و تجربه هایی که بانی وباعث آن پدر،مادر،آموزگاران ،اشخاص مهم در زندگی ،سازمان دهندگان فرهنگ هستند.
عزت نفس چیزی به مراتب بیش از احساس خود ارزشمندی است .عزت نفس اعتماد به توانایی خود را اندیشیدن است ،اعتماد به توانایی
 
بیان مساله 
مساله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل رشد مطلوب شخصیت اس
 
ت .از برجسته ترین ویژگی های صاحبان تفکر واگر او افراد اخلاق ،داشتن اعتماد به نفس واحساس خود ارزشمندی بسیار بالاست .عزت نفس همیشه یک نیاز شخصی ضروری بوده که دردهه آخر قرن حاضر از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است .بررسی درباره شکست های شغلی نشان می دهد که یکی از دلایل محرز این شکستها (ترس از تصمیم گیری)است.تمام کسانی که در هر درجه و مقام قرار دارند،از سطح مدیران عالی رتبه تا کارکنان صفوف مقدم به عزت نفس بیشتر احتیاج دراند و توجه به این نکته برای درک بیکاری سطح بالا ضرورت دارد مفهوم عزت نفس
 
نباید با مفهوم خود پنداره اشتباه شود .خود پنداره عبارت است از مجموعه ویژگیهایی که فرد برای توصیف خویشتن بکار می برد. یک فرد ممکن است خودش را یک فوتبالیست خوب،علاقمندبه داستانهای علمی بداند که اینها محتوای خود پنداره را تشکیل می دهند و اما عزت نفس عبارت از ارزشی است که اطلاعات درون خود پنداره برای فرد دارد واز اعتقادات فرد در مورد تمام صفات
 
وویژگیهایی که دراو هست ناشی می شود مفهوم افسردگی از دیدگاه آسیب شانسی یک حالت درونی است که باغمگینی ،بیحوصلگی ،دلتنگی یا دل گرفتگی ظاهر می شود وشامل یک طیف وسیعی است که در یک سر این طیف حالات طبیعی ودر سوی دیگر آن حالتهای کاملا بیمار گونه قرار دارد. برای بیماری افسردگی تب مثال خوبی است: به دنبال در بخشی از بدن،آماس بوجود می آید این آماس موجب تظاهراتی از تنش می گیردد که خود را به شکل تب بروز میدهد اما تب
 
نیز به نوبه خود مکانیسم های دفاعی بدن را بر می انگیزد مانند: ازدیادی گلبولهای سفید یا پادتن ها که با ارگانیسم های عفونت را مبارزه می کنند. بنابراین بیماری حاصل از تب ،هم درد و هم واکنش در برابر آن است .افسردگی را می توان به همین گونه در نظر گرفت نشانه های حقیقی ناآشکار و نشانه های آشکار بیماری افسردگی ،همانطور که توصیف شد می توانند هم نتیجه فشار وارده برفرد وهم ناشی از بسیج مکانیسم های دفاع روانی فردباشند که در برابر آن فشار سازگاری بوجود می آورند.بیکاری یا از دست دادن شغل نیزخود به عنوان یک رویداد مطلوب در زندگی میتوانند در درجه افسردگی فرد نقش داشته باشد. با توجه به مطالب فوق ،پژوهش حاضر به طو
 
ر کلی به
 
دنبال پاسخی برای سئوالهای زیر است:
۱- آیا در جامعه ما نداشتن شغل یا از دست دادن آن تاثیری در عزت نفس افراد دارد؟
۲- آیا بیکاری به عنوان یک عامل نقشی در درجه افسردگی دارد؟
۳-آیا دانشجویان شاغل از نظر سطح عزت نفس در سطح بالاتری از دانشجویان بیکار قرار دارند؟ 
۴-آیا افراد شاغل از نظر میزان افسردگی در سطح پایین تری از افراد بیکار قرار دارند؟
هدف مطالعه
 
در دوران معاصر بیکاری یکی از مشکلات اجتماعی است که بسیاری از کشورهای جهان دست به گریبان آن می باشند .در کشور خود ما ایران نیز بیکاری پدیده ای شایع است ورفته رفته برگروه بیکاران افزوده می شود .این یک واقعیت است که بیکاری می تواند برجنبه های مختلف زندگی انسانها از جمله مسائل روانی آنها تاثیر گذارده و مشکلاتی را به بار آورد .هدف پژوهش حاضر
 
تعیین نقش اشتغال و بیکاری در عزت نفس و افسردگی دانشجویان می باشد در اینجا قصد ما این است که سطح عزت نفس افراد را مشخص کنیم و بگوییم که در چه سطح و میزانی قرار دارند و قصد ما این است که سطح عزت نفس انها رابا هنجارهای جامعه مقایسه کنیم . بلکه در اینجا همان طور که در عنوان پژوهش امده است هدف مقایسه سطح عزت نفس ومیزان افسردگی در بین دو گروه دانشجویان شاغل و بیکار است تا مشخص شود در سطح عزت نفس و میزان
 
افسردگی این دو گروه تفاوت وجود دارد و اگر وجود دارد آیا معنا دار است یا خیر.
ضرورت تحقیق
مسئله اشتغال و بیکاری در طبقه عوامل اجتماعی قرار دارد که میتوانند در حالات و بیماریهای روانی تاثیر گذار باشد .بیکاری یا از دست دادن شغل به عنوان یک رویداد مخصوصا دربین مردان که وظیفه تامین معاش خانواده برعهده آنهاست ودرجامعه از آنان انتظار داشتن شغل می رود می توانند تاثیر
 
زیادی در روحیات آنها داشته باشد. با توجه به آنچه در بالا ذکر شد نتیجه این پژوهش می تواند هم در زمینه پیشگیری و هم در زمینه اقدامات درمانی مورد استفاده قرار گیرد. اگر در سطح عزت نفس و شدت افسردگی دو گروه دانشجویان شاغل و بیکار تفاوت معنی داری وجود داشته باشد میتوان از ایجاد اشتغال بعنوان عاملی برای پیشگیری از شدت افسردگی و کاهش عزت نفس این افراد استفاده کرد و یا درصورت افسرده بودن ونداشتن شغل,م
 
فرضیه های تحقیق
۱- سطح عزت نفس در گروه دانشجویان شاغل بالاتر از گروه دانشجویان بیکار می باشد. 
۲- میزان افسردگی در گروه دانشجویان بیکار بالاتر از گروه دانشجویان شاغل می باشد.
تعاریف اصطلاحات تحقیق
عبارت است ازمیزان ارزشی که فرد برای خود قائل است یک قضاوت شخصی در مورد با ارزش بودن پذیرش یا عدم پذیرش خود.(برونو,۱۹۸۶ترجمه فرزانه طاهری ومهشید یاسایی,۱۳۷۰)
سطح عزت نفس:در این پژوهش منظور از سطح عزت نفس نمره ای است که توسط پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت بدست می آید.
افسردگی : اصطلاح بسیار وسیع وتاحدودی مبهم است که برای شخص
 
عادی حالتی با غمگینی ,گرفتگی و بی حوصلگی وبرای پزشک ,گروه وسیعی از اختلالات خلقی زیر شاخه های متعدد را تداعی می کند.(پورافکاری,۱۳۷۳)
میزان افسردگی :در این پژوهش منظور از میزان افسردگی نمره ای است که توسط پرسشنامه افسردگی یکب ه دست می آید.
دانشجو: به فردی اطلاق می شود که در سال تحصیلی ۸۳-۸۲در دانشگاه پیام نور شهرستان نیشابور مشغول به تحصیل می باشد.
فرد شاغل:منظور از فرد شاغل کسی است که کاری انجام دهد ودر قبال آن کار دست مزدی دریافت کند.(برونو۱۹۸۶,ترجمه طاهری ویاسایی,۱۳۷۰)
فرد بیکار:منظور از فرد بیکار کسی است که کاری انجام نیمدهد وبنابراین دستمزدی نیز دریافت نیمکند ویا اگر حقوق ناچیزی می گیرد در قبال کاری که بالقوه میتواند انجام دهد نیست بلکه به صورت کمکی است که به او داده می شود.(برونو,۱۹۸۶,ترجمه طاهری ویاسائی,۱۳۷۰)
سازمان بندی ۳بقیه رساله:ادامه پژوهش حاضر در چهار فصل به هم پیوسته وبا این عناوین و سر فصل ها دنبال می شود در فصل دوم (پیشینه وادبیات پژوهشی)با نگاهی به مفاهیم نظری در مورد عزت نفس وافسردگی ومفاهیم وعناوین برخاسته ازآنها ضمن تعریف وشرح هر کدام به تقسیم بندی اختلالات افسردگی می پردازیم در انتهای فصل دوم مروری برپژوهش های انجام شده در زمینه عزت نفس و افسردگی خواهیم نمود. در فصل سوم (روش پژوهش )با توضیح چگونگی روش جمع آوری اطلاعات جامعه نمونه روش نمونه گیری شرح وبیان می کردند همچنین در این فصل روش تجزیه وتحلیل داده های پژوهش مشخص شده وابزار اندازه گیری و جمع آوری داده
 
ها را همراه با مواد اجرا و نمره گذاری ,رشد مقیاس واعتبار روایی برای هر کدام از ابزارهاو آزمونهای مورد مطالعه را مورد بحث قرار خواهیم داد.در فصل چهارم (تجزیه و تحلیل داده ها)به تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات پرداخته و ضمن توصیف داده ها وآزمون فرضیه های پژوهش به توصیف ویژگی های عمومی گروه آزمودنیها پرداخته و آنها رابرحسب ویژگی های جمعیت شناختی از نظر عزت نفس و افسردگی طبقه بندی کرده وبالاخره در فصل پنجم (بحث و نتیجه گیری) فرضیه های تحقیق هر کدام بطور مشروح مورد بحث و نتیجه گیری قرار می گیرند در یان فصل یافته های پژوهش های
 
آینده ضمن ارائه خلاصه ای از پژوهش ما را به انتهای این رساله می رساند.
نتیجه گیری فرضیه های پژوهش 
فرضیه اول 
(سطح عزت نفس د رگروه دانشجویان شاغل بالاتر از گروه دانشجویان بیکار می باشد)
این فرضیه بصورت (یک دامنه)بیان شده است وبدیهی است که نتیجه آزمون فرضیه مذکور براین اساس استوار است که (میانگین عزت نفس افراد شاغل با افراد بیکار تفاوت معنی داری وجود ندارد)مورد تایید قرار نگرفتن این فرضیه همسو و موافق با بسیاری از پژوهشهای انجام شده در این راستا نمی باشد. یافته بدست آمده از این فرضیه موید تحقیقاتی است که در زمینه بیکاری واشتغال وارتباطشان با افسردگی شده است.بطوریکه نتایج بدست آمده نشان می داد که عزت نفس در بین مدیران بیکار پایینتر نبوده وبا مدت بیکاری طولانی تر کاهش نمی یابد.
 
فرضیه دوم 
(میزان افسردگی در گروه دانشجویان بیکار بالاتر از گروه دانشجویان شاغل می باشد)
همانطور که آزمون t نشان داد فرضیه فوق مورد تایید قرار گرفت وبراساس سطحد معنی داری آزمون مذکور با ۹۵درصد اطمینان میتوانیم ادعا کنیم که میانگین افسردگی دانشجویان بیکار بطور معنا داری با میانگین افسردگی دانشجویان شاغل تفاوت دارد .این فرضیه بصورت(یک دامنه)بیان شده است وبدیهی است که نتیجه آزمون فرضیه مذکور براین اساس استوار است که (میانگین
 
افسردگی دانشجویان بیکار بالاتر از میانگین افسردگی دانشجویان شاغل می باشد) میانگین بدست آمده از نمرات افسردگی دانشجویان بیکار ۷۸/۱۳بطور چشمگیر وشاخصی از میانگین افسردگی دانشجویان شاغل ۱۸/۹بالاتر بود. یافته بدست آمده ازاین فرضیه موید اکثر تحقیقاتی است که در زمینه بیکاری اشتغال وارتباطشان با افسردگی شده است از جمله بررسی
 
فیدر(۱۹۸۲)تحت عنوان بیکاری و همبسته های روان شناختی آن که از آزمودنیهای بیکار (هم مردان و هم زنان) نمرات افسردگی بالاتر ونمرات عزت نفس پایینتری داشتند.همچنین در بررسی ,فرس ومر(۱۹۸۷)نتایج نشان داد که بیکاری طولانی یا بیکاری مجدد به افسردگی کاهش یافتن امید ومشکلات مالی منجر می شود. همچنین دربررسی نصیری شیخانی (۱۳۷۳) نتایج نشان داد که افراد نمونه شاغل نسبت به نمونه غیر شاغل از هسته کنترل درون بین تر تمایلات افسردگی کمتر اعتماد به نفس بیشتر وانگیزه پیشرفت قوی تری برخوردار بودند.
پیشنهاد هایی برای پِژوهش های آینده
به منظور ثبت و گسترش یافتهای این پژوهش وگشوده شدن افقهای نوین در این زمینه وزمینه های مشابه پیشنهادهای زیر به پژوهشگران ومحققان آینده توصیه می شود:پیشهاد می شود پژوهشی مقایسه ای برای بررسی سطح عزت نفس و شدت افسردگی در بین بیماران افسرده وافراد بهنجار صورت گیرد. 
-پیشنهاد دیگر مقایسه افراد ورزشکار و غیرورزشکار از نظر میزان وسطح عزت نفس می باشد .
– بالاخره بعنوان آخرین پیشنهاد رابطه عزت نفس وهوش برای مقایسه بین افراد تیز هوش وافراد متوسط میتواند موضوع پژوهش جذابی را فراهم سازد.
۳-محدودیتهای پژوهش 
خودبه کنار آمدن با چالشهای اولیه زندگی است .هرچه عزت نفس ما محکمتر و بیشتر باشد ،برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی ودر کار و شغلمان بروز می کند،آمادگی بیشتری داریم .افسردگی یکی از متداول ترین مشکلات روانی در جهان است و در واقع از این جهت مقام اول را داراست .وسعت این ناراحتی تابدانجاست که آن را با سرما خوردگی مقایسه میکنند.(زلیگمان ،
 
۱۹۷۵)براساس آمار ارایه شده بین ۹تا۲۶درصد زنان و۵تا۱۲درصد مردان در طول زندگی خود ممکن است عوارض ونشانه های مختلف افسردگی را از خود نشان می دهند. حداقل ۱۲درصد از جمعیت کشورهای پیشرفته در طی عمر خود برای معالجه علائم افسردگی به متخصصان روانی مراجعه می کنند و حدس زده می شود که ۷۵درصد افراد یکه در موسسات درمان روانی بستری می شود دچار افسردگی هستند زنان دو برابر بیشتر از مردان به افسردگی دچار هستند واین نسبت در
 
جمعیت های بالینی نیز گزارش شده است.(براون وهریس ،۱۹۷۸).مطالعاتی که در سالهای اخیر از طرف متخصصان سازمان جهانی بهداشت۳(WHO)در کشورهای در حال توسعه آسیا و آفریقا انجام گرفته از افزایش دامنه شیوع افسردگی در میان ملل در حال رشد حکایت دارد.(سازمان جهانی بهداشت،۱۹۷۳) .احتمال بهبود افسردگی در اشخاص جوانتر نسبت به افراد مسنتر بیشتر است ونیز احتمال تجربه مجدد بیماری درآنها کمتر می باشد .(رونیزوهمکاران ،۱۹۸۴،بلاکروکلار،۱۹۸۷)در اجتماع امروزی کار بیش از پیش اهمیت پیدا می کند.وقتی یکدیگر را ملاقات می کنیم پس از سلام واحوال پرسی،اولین سئوالی که معمولا مطرح می شود این است: چکار می کنید؟کار نه تنها منابع مالی و سطح زندگی افراد را بهبود می بخشد،بلکه برسلامت جسمی وروانی آنها نیز اثر مثبت می گذارد.
اینجاست که گفته اقبال لاهوری مصداق پیدا می کند:
((ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست ))
امروز پیدایش و گسترش سریع شهرها وافزونی شدید جمعیت آن همراه با مسایل و مشکلات خاصی است که در طول تاریخ سابقه ندارد. اشتغال نیروی انسانی ،مهمترین و اصلی ترین هدف برنامه ریزی در هر کشور است و بدون آن زندگی فردی و اجتماعی تامین نمیشود چرا که که بیکاری نوعی بیماری و زمینه ساز بسیاری از نابسامانی ها و مشکلات می باشد.
 
در حال حاضر یکی از مسایل مهم در کشور ما ایران ،بیکاری است بویژه در قشر دانشجو وفارغ التحصیلان دانشگاهها که موجب مشکلات روحی وروانی عدیده ای در این افراد شده است .هدف از ارایه این پژوهش ،نقش اشتغال و بیکاری در عزت نفس میزان افسردگی دانشجویان می باشد وتلاش براین است که پژوهش حاضر حتی الامکان مورد توجه و استفاده مسئولین قرار گیرد.
 
بیان مساله 
مساله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل رشد مطلوب شخصیت است .از برجسته ترین ویژگی های صاحبان تفکر واگر او افراد اخلاق ،داشتن اعتماد به نفس واحساس خود ارزشمندی بسیار بالاست .عزت نفس همیشه یک نیاز شخصی ضروری بوده که دردهه آخر قرن حاضر از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است .بررسی درباره شکست های شغلی نشان می دهد که یکی از دلایل محرز این شکستها (ترس از تصمیم گیری)است.تمام کسانی که در هر درجه و
 
مقام قرار دارند،از سطح مدیران عالی رتبه تا کارکنان صفوف مقدم به عزت نفس بیشتر احتیاج دراند و توجه به این نکته برای درک بیکاری سطح بالا ضرورت دارد مفهوم عزت نفس نباید با مفهوم خود پنداره اشتباه شود .خود پنداره عبارت است از مجموعه ویژگیهایی که فرد برای توصیف خویشتن بکار می برد. یک فرد ممکن است خودش را یک فوتبالیست خوب،علاقمندبه داستانهای علمی بداند که اینها محتوای خود پنداره را تشکیل می دهند و اما عزت نفس عبارت از ارزشی است که اطلاعات درون خود پنداره برای فرد دارد واز اعتقادات فرد در مورد تمام صفات وویژگیهایی که دراو هست ناشی می شود مفهوم افسردگی از دیدگاه آسیب شانسی یک حالت درونی است که باغمگینی ،بیحوصلگی ،دلتنگی یا دل گرفتگی ظاهر می شود وشامل یک طیف وسیعی است که در یک سر این طیف حالات طبیعی ودر سوی دیگر آن حالتهای کاملا بیمار گونه قرار دارد. برای بیماری افسردگی تب مثال خوبی است: به دنبال در بخشی از بدن،آماس بوجود می آید این آماس موجب تظاهراتی از تنش می گیردد که خود را به شکل تب بروز میدهد اما تب نیز به نوبه خود مکانیسم های دفاعی بدن را بر می انگیزد مانند: ازدیادی گلبولهای سفید یا پادتن ها که با ارگانیسم های عفونت را مبارزه می کنند. بنابراین بیماری حاصل از تب ،هم درد و هم واکنش در برابر آن است .افسردگی را یم توان به همین گونه در نظر گرفت نشانه های حقیقی ناآشکار و نشانه های آشکار بیماری افسردگی ،همانطور که توصیف شد می توانند هم نتیجه فشار وارده برفرد وهم ناشی از بسیج مکانیسم های دفاع روانی فردباشند که در برابر آن فشار سازگاری بوجود می آورند.بیکاری یا از دست دادن شغل نیزخود به عنوان یک رویداد مطلوب در زندگی میتوانند در درجه افسردگی فرد نقش داشته باشد. با توجه به مطالب فوق ،پژوهش حاضر به طور کلی به دنبال پاسخی برای سئوالهای زیر است:
 
۱- آیا در جامعه ما نداشتن شغل یا از دست دادن آن تاثیری در عزت نفس افراد دارد؟
۲- آیا بیکاری به عنوان یک عامل نقشی در درجه افسردگی دارد؟
۳-آیا دانشجویان شاغل از نظر سطح عزت نفس در سطح بالاتری از دانشجویان بیکار قرار دارند؟ 
۴-آیا افراد شاغل از نظر میزان افسردگی در سطح پایین تری از افراد بیکار قرار دارند؟
یکی از موضوعات مهم در بهداشت روانی عزت نفس می باشد. که منظور همان عزت نفس وخودپندار فرد می باشد.
دو مفهوم کلیدی در مورد عزت نفس وجود دارد:
۱-احساس دوست داشتن وپذیرش توسط دیگران 
۲-صلاحیت وشایستگی در حل مسائل ومشکلات بدون وابستگی به دیگران.
 
Seifesteemیا عزت نفس یعنی احساس ارزش درجه تصویب ،تایید و پذیرش و ارزشمندی است که با شخص نسبت به خویشتن دارد. میزان اعتماد به نفس در رابطه با میزان ارتباط،تصویر خود وخود ایده آل حاصل می شود.به طور کلی کسانی که عزت نفس ضعیفی دارند،به استعداد های خود خیلی اطمینان ندارند و خیلی برای خود ارزش قایل نمی شوند. 
خودایده ال شامل آرزوها ،اهداف کلی ،ارزشها ومعیارهای رفتارهایی که فرد به عنوان ایده آل به آنها می نگرد وبرا ی کسب آنها تلاش می کند،می باشد. فردی که از خود تصویری نزدیک ،هماهنگ با خود ایده آل دارد،از یک سطح بالای اعتماد به نفس برخوردار است. در حالیکه شخصی که متفاوت از خود ایده آل دارد،اعتماد به نفس پایین دارد. 
در کودکی نقش اصلی ایجاد عزت نفس وافزایش عزت نفس به عهده والدین می باشد چون کودک تمام وقت خود را با آنها سپری می کند در حالیکه در نوجوانی با هسمالان و همجنسان بیشتر مراوده می کند وآنها در عزت نفس نوجوانان تاثیر به مراتب بیشتراز والدین دارند. در جوانی بابرقراری رابطه با جنس مخالف،فردبه عزت نفس مورد نظر می رسد و در ضمن آن نقش مربوط به جنس را هم کسب می کند.
حدود ۳۰سال قبل تحقیقات در مورد عزت نفس توسط martinseligmanمتحول شد.سلیگ من عقیده داشت که باید به کودکان کمک کرد تا احساس خوبی نسبت به خود داشته باشند وباید کودکان رادر مقابل احساساتی چون ناکامی وناراحتی حمایت کرد. 
اریکسون وپیاژه میگویند بی تردید یکی از نیازهای اساسی انسان ،افراد وآحاد انسانی،در تمام طبقات ودرجات علمی و اخلاقی ،نیاز به داشتن میزان معینی از عزت نفس است. هر قدر فرد میزان آسیب پذیری بیشتری داشته باشد نیازمند به اعتماد به نفس زیادی است. 
کوپر اسمیت(۱۹۶۷) می گوید:عزت نفس عبارت از یک قضاوت شخصی در مورد باارزش بودن یا بی ارزش بودن ،قبولی یا عدم قبولی خودکه در نگرش او ظاهر می شود در حقیقت ،شخص ممکن است خود را آنطورکه مردم می بینند ببیند. 
شاملو می نویسد(۱۳۶۳)عزت نفس عبارت از ارزیابی وارزشیابی مداوم که شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود دارد.عزت نفس نوعی قضاوت شخص ،نسبت به ارزشمندی وجودی می باشد.
 
به نظر کوپر(۱۹۶۷) منابع عزت نفس شاملو موارد زیر می باشد: 
۱-قدرت:وقتی شخص احساس قدرت کند می تواند روی سایرین اثر بگذارد وکارهایش را خوب انجام دهد وعزت نفس او بالا می ورد.
۲- مهم بودن:وقتی شخص متوجه شود که اهمیت دارد ودرزندگی دیگران مهم است،عزت نفس اوبالا می رود.
۳-پای بند به آداب وقوانین اجتماعی و اخلاقی .
۴-موفقیت.
عزت نفس در اثر نیاز به نظر مثبت به وجود می آید وشامل برخورد گرم و محبت آمیز و احترام وصمیمیت و پذیرش ومهربانی است که از طرف محیط اجتماعی واولیاء خود تامین می گردد. بنابراین محیط اجتماعی در رشد عزت نفس تاثیر بسزایی دارد و می توان آن را یکی از انگیزشهای اجتماعی محسوب نمود.بنابراین مهم است که دانشجویان با چه نگرشی رشته تحصیلی خود را انتخاب میکنند.کارمندان چه نوع کاری برمی گزینند واصولا هر صاحب من چه بخشی از خدمات انسانی را بر عهده بگیرد. 
بنابراین مساله ای که در این تحقیق بررسی می شود میزان عزت نفس کارمندان مجرد و متاهل بیمارستان حکیم است.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی میزان عزت نفس کارکنان مجرد و متاهل بیمارستان حکیم و مقایسه میزان افسردگی و سطح عزت نفس گروهی از دانشجویان

پایان نامه ی بررسی میزان عزت نفس کارکنان مجرد ومتاهل بیمارستان حکیم ومقایسه میزان افسردگی وسطح عزت نفس گروهی از . doc

اختصاصی از اس فایل پایان نامه ی بررسی میزان عزت نفس کارکنان مجرد ومتاهل بیمارستان حکیم ومقایسه میزان افسردگی وسطح عزت نفس گروهی از . doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی بررسی میزان عزت نفس کارکنان مجرد ومتاهل بیمارستان حکیم ومقایسه میزان افسردگی وسطح عزت نفس گروهی از . doc


پایان نامه ی بررسی میزان عزت نفس کارکنان مجرد ومتاهل بیمارستان حکیم ومقایسه میزان افسردگی وسطح عزت نفس گروهی از . doc

 

 

 

 

 

 

 

دانشجویان شاغل و غیر شاغل

نوع فایل: word

قابل ویرایش 30 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

مقدمه:

انسان همواره نیازهایی دارد که سبب اصلی حرکت، تلاش در رفتارهای وی است. اگر نیازهای فرد به خوبی  شناخته شود و شرایطی جهت رفع نیازها در حد تعادل فراهم شود،از سویی موجب پیشگیری از مشکلات ،اختلالات ونابسامانیهای جسمی وروانی می شود و از سوی دیگر سبب رشد وشکوفائی استعدادهای درونی می شود.

در یک دید اجمالی نیازها به دو دسته تقسیم می شوند:

الف)نیازهای فیزیولوژیک  ب)نیازهای روانی (میرزا بیگی ،1373).

بشر گذشته از نیازهای فیزیولوژیک نظیر آب ،غذا ،هوا و غیره به نیازهای عالی تر و بالاتری نیاز داردبنابه تعریف نیاز یک حالت کمبود یا نقصان در موجود زنده است و انسان وقتی احساس نیاز میکند،یک حالت و احساس ناخوشایندی در او به وجود می آید ووقتی نیاز برطرف شد این حالت برای او یک حالت خوشایند است(سیف 1368).

یکی از نیازهای روانی انسان نیاز به احساس خود ارزشمندی یا عزت نفس است. تحقیقات نشان می دهد،نوجوانی که از عزت نفس زیاد برخوردار است خیلی موثرتر می آموزد،روابط سود بخش تری برقرار می کند،بهتر میتواند از فرصتها استفاده کند و خودکفا باشد،دیدگاه روشنتری نسبت به مسیر زندگی خود داشته باشد(علیپور1373).

اهمیت عزت نفس برای کسانی که با کودکان ونوجوانان سروکاردارند امری روشن  است،روان شناسان و جامعه شناسان ،عزت نفس مثبت رابه عنوان هسته مرکزی سازگاری اجتماعی تلقی می کنند که این دیدگاه ریشه ای تاریخی و عمیق دارد یافته های تجربی جدید ارتباط بین عزت نفس مثبت رابا عملکرد موثر ومطلوب اثبات نموده اند.مساله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان ونوجوانان است. برخورداری از اراده وعزت نفس قوی ،قدرتمند تصمیم گیری وابتکار،خلاقیت ونوآوری ،سلامت فکر و بهداشت روانی رابطه مستقیمی با میزان وچگونگی عزت نفس و احساس خود ارزشمندی فرد دارد. امروزه اصلاح ودرمان بسیاری از اختلالات شخصیتی ورفتاری کودکان ونوجوانان نظیر کمرویی،لجبازی ،پرخاشگری وتنبلی و کندرویی به عنوان اولین یا مهمترین گام برای ارزیابی وپرورش احساس عزت نفس،تقویت اعتماد به نفس ،مهارتهای فردی و اجتماعی آنان می پردازند. برای اینکه کودکان بتوانند از حداکثر ظر فیت ذهنی وتوانمندی های بالقوه خود بهرمند شوند،می بایست از نگرشی مثبت به خود و محیط اطراف وانگیزه ای غنی برای تلاش برخوردار باشند. به طور کلی با توجه به تحقیقات انجام گرفته شده جامعه ای که افراد آن از احساس خود ارزشمندی برخوردار باشند در مقابل انواع مشکلات ومسائل زندگی ،فشارهای روانی ، مقاوم وپایدار خواهند بود برخورداری از احساس  خود ارزشمندی و عزت نفس به مثابه یک سرمایه وارزش حیاتی است واز جمله عوامل عمده در شکوفایی استعدادها وخلاقیت است. واقعیتهای وجود دراد که اجتناب ازآنها امکان پذیر نیست .یکی از این واقعیتها اهمیت عزت نفس است عزت نفس یکی از نیازهای اصلی انسان است که برای سازگار شدن انسان ضرورت دارد ودر رسانیدن او به موفقیت نقش ایفا می کند. هر چه این نیاز کمتر مرتفع شود امکان فاصله گرفتن از موقعیت ورشد و تعالی کاهش پیدا می کند .عزت نفس متاثر از عوامل درونی و بیرونی است منظور  از عوامل درونی عواملی است که از درون نشات می یگرد یا خود شخص آن را ایجاد می کند نقطه نظرها ،باورها،اعمال یا رفتار.عوامل بیرونی همان عواملی بیرونی همان عوامل محیطی هستند، پیامهایی که کلامی وغیر کلامی انتقال پیدا می کنند و تجربه هایی که بانی وباعث آن پدر،مادر،آموزگاران ،اشخاص مهم در زندگی ،سازمان دهندگان فرهنگ هستند.

عزت نفس چیزی به مراتب بیش از احساس خود ارزشمندی است .عزت نفس اعتماد به توانایی خود را اندیشیدن است ،اعتماد به توانایی

 

بیان مساله:

مساله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل رشد مطلوب شخصیت است .از برجسته ترین ویژگی های صاحبان تفکر واگر او افراد اخلاق ،داشتن اعتماد به نفس واحساس خود ارزشمندی بسیار بالاست .عزت نفس همیشه یک نیاز شخصی ضروری بوده که دردهه آخر قرن حاضر از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است .بررسی درباره شکست های شغلی نشان می دهد که یکی از دلایل محرز این شکستها (ترس از تصمیم گیری)است.تمام کسانی که در هر درجه و مقام قرار دارند،از سطح مدیران عالی رتبه تا کارکنان صفوف مقدم به عزت نفس بیشتر احتیاج دراند و توجه به این نکته برای درک بیکاری سطح بالا ضرورت دارد مفهوم عزت نفس نباید با مفهوم خود پنداره اشتباه شود .خود پنداره عبارت است از مجموعه ویژگیهایی که فرد برای توصیف خویشتن بکار می برد. یک فرد ممکن است خودش را یک فوتبالیست خوب،علاقمندبه داستانهای علمی بداند که اینها  محتوای خود پنداره را تشکیل می دهند و اما عزت نفس عبارت از ارزشی است که اطلاعات درون خود پنداره برای فرد دارد واز اعتقادات فرد در مورد تمام صفات وویژگیهایی  که دراو هست ناشی می شود مفهوم افسردگی  از دیدگاه آسیب شانسی یک حالت درونی است که باغمگینی ،بیحوصلگی ،دلتنگی یا دل گرفتگی ظاهر می شود وشامل یک طیف وسیعی است که در یک سر این طیف حالات طبیعی ودر سوی  دیگر آن حالتهای کاملا بیمار گونه قرار دارد. برای بیماری افسردگی تب مثال خوبی است: به دنبال  در بخشی از بدن،آماس بوجود می آید این آماس موجب تظاهراتی از تنش می گیردد که خود را به شکل تب بروز میدهد اما تب نیز به نوبه خود مکانیسم های دفاعی بدن را بر می انگیزد مانند: ازدیادی گلبولهای سفید یا پادتن ها که با ارگانیسم های عفونت را مبارزه می کنند. بنابراین بیماری حاصل از تب ،هم درد و هم واکنش در برابر آن است .افسردگی را می توان به همین گونه در نظر گرفت نشانه های حقیقی ناآشکار و نشانه های آشکار بیماری افسردگی ،همانطور که توصیف  شد می توانند هم نتیجه فشار وارده برفرد وهم ناشی از بسیج مکانیسم های دفاع روانی فردباشند که در برابر آن  فشار سازگاری بوجود می آورند.بیکاری یا از دست دادن شغل نیزخود به عنوان یک رویداد مطلوب در زندگی میتوانند  در درجه افسردگی فرد نقش داشته باشد. با توجه به مطالب فوق ،پژوهش  حاضر به طور کلی به دنبال پاسخی برای سئوالهای زیر است:

1- آیا در جامعه ما نداشتن شغل یا از دست دادن آن تاثیری در عزت نفس افراد دارد؟

2- آیا بیکاری به عنوان یک عامل نقشی در درجه افسردگی دارد؟

3-آیا دانشجویان شاغل از نظر سطح عزت نفس در سطح بالاتری از دانشجویان بیکار قرار دارند؟

4-آیا افراد شاغل از نظر میزان افسردگی در سطح پایین تری از افراد بیکار قرار دارند؟

 

فهرست مطالب:

مقدمه

بیان مساله

هدف

مطالعه

ضرورت تحقیق

فرضیه های تحقیق

تعاریف اصطلاحات تحقیق

نتیجه گیری فرضیه های پژوهش

فرضیه اول

فرضیه دوم

پیشنهاد هایی برای پِژوهش های آینده

بیان مساله

پیشنهادات و محدودیت های تحقیق و ضمائیم

محدودیت ها و پیشنهادات

 

منابع و مأخذ:

1. افروز،غلامعلی.(1363).روان شناسی وآموزش وپرورش کودکان استثنایی. تهران :انتشارات وچاپ دانشگاه تهران

2. براهنی،محمد تقی.(1363).انگیزش وهیجان .تهران :انتشارات چهر

3. براهنی ،محمدتقی.(1368).زمینه روان شناسی.تهران:انتشارات رشد

4. بیابانگرد،اسماعیل.(1372).روشهای افزایش عزت نفس در کودکان ونوجوانان.تهران:انتشارات انجمن اولیاءومربیان

5. پناهنده ،الهه(1373).پایان نامه .(بررسی تاثیر برخود و والدین در عزت نفس فرزندان)

6. پورافکاری،نصرت الله(1373).خلاصه روان پزشکی.تهران :انتشارات آزاد

7. حیدری ،اکرم (1372).روان شناسی رشد و اختلالات رایج در کودکان.تهران:انتشارات انجمن اولیاء ومربیان

8. سیاسی،علی اکبر(1371).نظریه های شخصیت یا مکاتب روان شناسی.تهران:انتشارات دانشگاه

9.شاملو،سعید(1368).بهداشت روانی .تهران :انتشارات چهر

10. طاهری،فرزانه،یاسایی،مهشید.(1370)،فرهنگ توصیفی اصطلاحات روان شناسی.تهران:انتشارات طرح نو

11. اقدسی،محمد تقی(1370).بررسی ومقایسه عزت نفس دانش آموزان ورزشکار وغیرورزشکار.دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس

12.پورشافعی،هادی(1370).پایان نامه کارشناسی ارشد،بررسی رابطه عزت نفس با پیشرفت تحصیلی ،دانشگاه تربیت معلم

13. منطقی ،مرتضی(1372)،روان شناسی تربیتی،تهران :انتشارات جهاد دانشگاهی

14. مزلو ،آبراهام ،اچ(1369).انگیزش وشخصیت،ترجمه محمد رضوانی:انتشارات آستان قدس

15. هولتین،لوان،ترجمه :گیتی خوشدل.(1369).روان شناسی کمال.انتشارات :نشر نو

16.منصور،محمود (1371).احساس کهتری.انتشارات :دانشگاه تهران

17. علیپور،پروین(1373).روشهای تقویت عزت نفس در نوجوانان.مشهد:انتشارات آستان قدس

18. قائمی ،علی (1363).نشریه پیوند،انتشارات انجمن اولیاءومربیان

19. مجلسی،ملامحمدباقر:بحارالانوار،جلد17

20.فلسفی ،محمد تقی(1362).گفتار فلسفی کودک از نظر وراثت وتربیت.انتشارات :هیئت نشر معارف اسلامی

21. مطهری ،مرتضی.(1369).انسان کامل .انتشارات صدرا

22.موسوی،سید غفور(1369).عزت نفس وسلامت روان.اصفهان :انتشارات اردکان

23. دلاور،علی(1379).روشهای آماری در روانشناسی وعلوم تربیتی:انتشارات دانشگاه پیام نور

24. هاشمی،جمال(1372).روان شناسی حرمت نفس.تهران:انتشارات شرکت سهامی انتشار.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی بررسی میزان عزت نفس کارکنان مجرد ومتاهل بیمارستان حکیم ومقایسه میزان افسردگی وسطح عزت نفس گروهی از . doc

بررسی میزان تحمل استرس بین دانشجویان مجرد و متاهل رشته روانشناسی

اختصاصی از اس فایل بررسی میزان تحمل استرس بین دانشجویان مجرد و متاهل رشته روانشناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .


مقدمه :
افراد جامعه کنونی بیش از پیش نسبت به استرس و پیامدهای آن هوشیار شده اند . بزرگسالان ، نوجوانان و حتی کودکان از آلودگی محیط زیست امکان وقوع یک جنگ هسته ای به پایان رسیدن منابع طبیعی وجوه اافزوده های غذایی و مواد سرطان زا و .... سخن می گویند و تمامی اسائل بخشی از زندگی روزمره را تشکیل می دهند . زندگی عصر ما چنان است که در اغلب خانواده ها پدر و مادر هر دو باید کار کنند تا بتوانند هزینه ای روز افزون را تامین نمایند . طلاق افزایش یافته ، ازدواج مجدد هم امری نا ممکن نیست افزون رسانه های گروهی ، افراد به مشاهده ی صحنه های جنگ خشونت ، تخریب ، بی رحمی و مرگ و کشتار عادت داده اند (استوا ، 1998)
استرس یکی از مفاهیم مهم در مطالعه روانشناسی و بهداشت روانی به شمار می آید و به کفیات گوناگون در زندگی اطلاق می شود و به عنوان علل بسیاری از درد ها ، ناراحتی ها و بیماری ها و بیماری ها تلقی می شود . مردم عادی آن را پدیده ای رنج آور و ناخوشایند ، پزشکان مسئله را از دید واکنش های فیزولوژیک روانپزشکان بنا را بر فشارهای عصبی و به کار بردن مکانسیم های سایکوفیزیولوژیک و بالاخره روانشناسان آن را تغییر رفتار و حالات هیجانی و بحرانی می دانند (اتکینسون ، ترجمه براهنی ، 1368 )
مطالعه استرس به عنوان احساس حاصل از ارزیابی موقعیتی به عنوان فشار یا اضافه باری به منابع روانشناختی ، مطالعه چگونگی تعادل بین جسم و روان است . محققان بر این نکته توافق دارند که ما را در وریطه ی یک همه گیری استرس هستیم که باعث بیماری و حتی مرگ می شود . اما درباره ی چگونگی تعریف استرس توافق کمتری دارند . تعریف استرس دشوار است . نظریه پردازان مختلف این اصطلاح را به شیوه های مختلفی بکار برده اند . یکی از شیوه های رایج تعریف استرس در نظر گرفتن آن به عنوان محرک است . توماس هوامز (1979) استرس را واقعه محرکی که لازم است فرد با آن سازگار شود تعریف کرد . بنابراین استرس به عنوان یک محرک ، هر موقعیتی است که در خواست های غیر معقول و فوق العاده را داشته و نیازمند تغییر در الگوی زندگی جاری فرد باشد (هولمزو راهه 1976)
موارد استرس به عنوان یک محرک شامل امتحان بلایای طبیعی و جدایی زناشویی است این واقع استرس زا هستند . چون فرد را ملزوم به انجام رفتارهای سازگارانه برای کنار امدن با درخواست های محیطی تحمل شده می کند .
استرس به شکل دیگر می تواند به صورت پاسخ فیزیولوژیکی در نظر گرفته شود (سیله 1976) طبق نظر هانس سیله فیزیولوژیست ، الگوی نا متمایز فعالیت فیزیولوژیکی ذاتاً ناگوار است . زیرا تند شدن ضربان ، قلب ، تند شدن تنفس و افزایش تنش عضلانی و کارکرد تعادل حیاتی را مختل می کند . طبق نظریه سیله ، هرگاه شخصی برای مدت طولانی انگیختگی ، فیزیولوژیکی را تجربه کند (مثل بیمار تب دار ) بدن دچار استرس می شود . پژوهشگران دیگر می گویند واکنش استرس نه تنها تغییرات فیزولوژیکی بلکه اختلال واکنش های رفتاری – حرکتی (مثل لرزش دست ، اختلال های گفتاری) آشفتگی هیجانی و بدکاری شناختی را شامل می شود (لازاروس 1966)
چون مردم به محرک های یکسان ، به صورت متفاوت واکنش نشان می دهند پس باید استرس را چیزی بیش از یک محرک در نظر گرفت . لازاروس و فوکلمن مخالف در نظر گرفتن استرس به عنوان پاسخ فیزیولوژیکی نیز هستند . بسیاری از وقایع زندگی نظیر ورزش و عاشق شدن ، به تشدید فعالیت دستگاه عصبی خودمختار می انجامد ولی شخص ورزش و عشق را به عنوان یک عامل استرس زا تجربه نمی کند .
دانشجویان در جامعه ای زندگی می کنند که مشخصات بارز آن را می توان افزایش جمعیت ، شهر نشینی گسترش موسسات و پیچیدگی تکنولوژی در ارتباطات دانست و این موارد بیش از پیش انسانها و مخصوصاً دانشجویان را به هم نزدیک کرده و باعث شده تا آنها در جهت رقابت با سایرین به تکاپو و تلاش بیشتر وادار شوند . از این طریق افزایش توقعات و انتظارات روز افزون جامعه نیز در جهت رفع این توقعات و حل موارد فوق مسمر الثمر نخواهد بود . یکی از مهمترین موضوع که با آن بیشتر در این تحقیق سرو کار داریم استرس ها و عواملی که باعث این فشار های عصبی است که همه دانشجویان با آن درگیر هستند که باید آنها را بشناسیم . امروزه استرس به عنوان مهمترین فاکتور در جوامع می باشد که باعث به وجود آمدن امراض جسمی و اختلاهای روانی در رفتارهای دانشجویان است . استرس در زندگی دانشجویان به شیوه های متفاوتی بروز می کند ، پرخاشگری ناگهان در پاسخ به یک سوال ساده لوحانه ، سر درد شدید در پایان یک روزگاری سخت ، بروز عصبانیت برای همین میزان تحمل دانشجویان به استرس نسبت به فاکتورهای شخصیت و محیط متفاوت است و آنها در دوران تحصیل استرس را تجربه می کنند . گروهی از روانشناسان رفتاری استرس را بیماری شایع قرن نامگذاری کرده اند در حالی که در عصر حاضر که در آن هستیم عصر استرس و فشارهای روانی و عصبی است دوره ای که در آن دانشجویان بیش از هر زمان دیگری در معرض عوامل وجود استرس قرار گرفته و مسائل و مشکلات بی شماری از هر طرف آنها را احاطه کرده است .


دانلود با لینک مستقیم


بررسی میزان تحمل استرس بین دانشجویان مجرد و متاهل رشته روانشناسی

پایان نامه بررسی میزان تحمل استرس بین دانشجویان مجرد و متاهل رشته روانشناسی

اختصاصی از اس فایل پایان نامه بررسی میزان تحمل استرس بین دانشجویان مجرد و متاهل رشته روانشناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی میزان تحمل استرس بین دانشجویان مجرد و متاهل رشته روانشناسی


پایان نامه بررسی میزان تحمل استرس بین دانشجویان مجرد و متاهل رشته روانشناسی

 بدر این پایان نامه به  بررسی میزان تحمل استرس بین دانشجویان مجرد و متاهل رشته روانشناسی می پردازیم.

بخشی از مقدمه این پایان نامه :

افراد جامعه کنونی بیش از پیش نسبت به استرس و پیامدهای آن هوشیار شده اند . بزرگسالان ، نوجوانان و حتی کودکان از آلودگی محیط زیست امکان وقوع یک جنگ هسته ای به پایان رسیدن منابع طبیعی وجوه اافزوده های غذایی و مواد سرطان زا و .... سخن می گویند و تمامی اسائل بخشی از زندگی روزمره را تشکیل می دهند . زندگی عصر ما چنان است که در اغلب خانواده ها پدر و مادر هر دو باید کار کنند تا بتوانند هزینه ای روز افزون را تامین نمایند . طلاق افزایش یافته ، ازدواج مجدد هم امری نا ممکن نیست افزون رسانه های گروهی ، افراد به مشاهده ی صحنه های جنگ خشونت ، تخریب ، بی رحمی و مرگ و کشتار عادت داده اند


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی میزان تحمل استرس بین دانشجویان مجرد و متاهل رشته روانشناسی

پایان نامه مقایسه میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل و مجرد

اختصاصی از اس فایل پایان نامه مقایسه میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل و مجرد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مقایسه میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل و مجرد


پایان نامه مقایسه میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل و مجرد

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در  55 صفحه می باشد.

 فهرست

فصل اول    ۱
مقدمه       ۲
بیان مساله    ۳
اهداف تحقیق    ۵
فرضیه       ۶
تعریف عملیاتی    ۷
فصل دوم    ۸
پیشینه تحقیق    ۹
فصل سوم    ۳۰
جامعه تحقیق    ۳۱
نمونه تحقیق    ۳۱
روش نمونه گیری    ۳۱
روش جمع آوری اطلاعات    ۳۱
ابزار تحقیق    ۳۲
فصل چهارم    ۳۷
تجزیه و تحلیل داده ها    ۳۸
فصل پنجم     ۴۱
نتیجه گیری    ۴۲
محدودیتها    ۴۳
پیشنهادها    ۴۴
منابع و ماخذ    ۴۵

 منابع و مآخذ :

 ۱ ) آندره، میشل، (۱۳۵۴)، جامعه شناسی خانواده و ازدواج ترجمه فرنگیس اردلان، انتشارات دانشگاه تهران ؛

 ۲ ) اتکینسون، هیلگارد، (۱۳۷۱)، زمینه روانشناسی (جلد اول و دوم)، ترجمه محمد تقی براهنی ؛

 ۳ ) براهنی، محمد تقی، قولیان، نیسان، (۱۳۶۵)، واقعیت و خیال در روانشناسی آیزنک هانس، ج – ، روز ۱۳۶۵ ؛

 ۴ ) پلاچیک، روبرت، (۱۳۶۵)، هیجان نهان، ترجمه محمود رمضان زاده، انتشارات معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی ؛

 ۵ ) دوان، شولتز و سیدنی آلن شولتز، (۱۳۷۸)، نظریه های شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی، [ویرایش ۲] – تهران، موسسه نشر هما؛

 ۶ ) سروری، محمد حسین، (۱۳۶۶)، روانشناسی اختلافی، دوبس، موریس، پیرون – هانری، سخن ؛

 ۷ ) سیاسی، علی اکبر (۱۳۶۶)، نظریه های شخصیت، انتشارات دانشگاه تهران ؛

 ۸ ) شکتون، ویویان فلچر، کلیو – فاطمی، (۱۳۷۱)، تفاوتهای فردی، ترجمه یوسف کریمی و جمهری، تابستان ۱۳۷۱ ؛

 ۱۰ ) فرجی، ذبیح الله، (۱۳۷۱)، انگیزش و هیجان، انتشارات خردمند؛

 ۱۱ ) نورافشان، نازی، (۱۳۷۱)، ارتباط بین میزان حس هیجان خواهی و درونگرایی و برون گرایی زیر نظر دکتر حسن پاشا شریفی ؛

 ۱۲ ) مارشال، ریو، جان، (۱۳۷۸)، انگیزش و هیجان [تهران]، موسسه نشر ویرایش؛

 ۱۳ ) مارشال ریو، جان، (۱۳۸۲)، انگیزش و هیجان [ویرایش ۲]، تهران، موسسه نشر ویرایش ؛

 ۱۴ ) محی الدین بناب، مهدی، (۱۳۷۵)، روانشناسی انگیزش و هیجان، نشر دانا؛

 ۱۵ ) محی الدین بناب، مهدی، (۱۳۶۷)، روانشناسی و روش علمی در شناخت ماهیت انسان، اسپرلینگ، آبراهام – روز.

مطالعه انگیزش را می توان حداقل تا یونانیان باستان مانند سقوط، افلاطون و ارسطو ردیابی کرد. افلاطون شاگرد سقراط معتقد بود که انگیزش از روح ذهنی یا روان سه جزیی سرچشمه می گیرد که به صورت سلسله مراتبی ترتیب یافته است که در ابتدایی ترین سطح که به اشتها و امیال بدن مثل گرسنگی و میل جنسی کمک می کرد و در سطح دوم جنبه رقابتی قرار داشت که به معیارهای اجتماعی مثل احساس افتخار یا بیشتر مهم کمک می کرد و بالاترین سطح جنبه محاسباتی قرار داشت که به قابلیتهای تصمیم گیری روح رفتارهای گوناگونی برابر می انگیخت.

 صدها سال بعد روح سه جزیی یونانی به دوگانه نگری کاهش یافت : هوس های بدن و تعقل ذهنی توماس آکیناس اعلام نمود که بدن تکانه های انگیزش غیرمنطقی و مبتنی بر لذت ایجاد می کند. در حالی که ذهن انگیزه های منطقی و مبتنی بر اراده را فراهم می آورد.

 در دوران پس از رنسانس، رنه دکارت، فیلسوف فرانسوی، جنبه های نافعال و فعال انگیزش را هم متمایز کرد و آن را به این کونابه نگری ذهن، بدن افزود. بدن عامل ماشینی و از لحاظ انگیزش نافعال بود در حالی که اراده عامل غیرمادی و از لحاظ انگیزش فعال بود. (سید محمدی یحیی، ص ۳۰ ).

 سطح متوسط انگیختگی با تجربه لذت برابر است (برلین ، ۱۹۶۷) تحریک کم، کسالت و بی حوصلگی به بار می آورد.

 تحریک زیاد موجب تنش و استرس می شود. هم کسالت و هم استرس تجربه های ناخوشایندی هستند و افراد می کوشند از آنها بگریزند وقتی که کم انگیخته هستیم و دچار عاطفه منفی می شویم معمولاً فعالیتهای را می جوییم که تحریک را بیشتر کنند و به کاوش و کنجکاوی درباره چیز تازه ای می پردازیم و شاید حتی دست به مخاطره جویی بزنیم و از طرف دیگر وقتی که انگیختگی بیشتر از سطح بهینه است از افزایش بیشتر تحریک محیطی اجتناب می ورزیم و آن را دفع می کنیم وقتی بیشتر انگیخته این افزایش تحریک تازگی و خط عاطفی منفی مانند استرس ناکامی و عذاب ایجاد می کند. افراد بیش انگیخته آرامش محیطی را دوست دارند، مثلاً دوست دارند مرخصی بگیرند و به طور سرسری روزنامه بخوانند یا به قدم زدن در محیطی آرام بپردازند. (سید محمدی، یحیی ، ص ۲۶۶ ).

 اگر برانگیختگی بسیار بالا باشد رفتار به سوی کاهش دادن آن هدایت خواهد شد. مثل روزی که سخت سرگرم کارید، پشامدهای زیادی رخ می دهند و شما شدیداً برانگیخته هستید شاید متوجه شوید که دارید کارهایی از قبی قبیل دو شاخه تلفن را از پریز درآوردن هستید تا از بار سنگین برانگیختگی خود بکاهید و با انجام این کار شما به سوی سطح بهینه برانگیختگی حرکت می کنید و سطوح پایین برانگیختگی (مانند وقتی که حادثه ای رخ نمی دهد و شما حوصله تان سر می رود) نیز ممکن است رفتار در جهت افزایش برانگیختگی تا سطح بهینه سوق دهئ. (صحی الدین بناب محمدی ، ص ۱۴ – ۱۳ )

 هیجان خواهی مانند برون گرایی براساس توانایی برانگیختگی قرار دارد. فردی که زیاد هیجان خواه است تحریک مغزی مداوم را ترجیح می دهد، از کارهای یکنواخت خسته می شود و همواره به دنبال آن است که از طریق تجربه های مهیج انگیختگی خود را بیشتر کند. فردی که کم هیجان خواه است تحریک مغزی کمتری را ترجیح می دهد و کارهای یکنواخت را نسبتاً خوب تحمل می کند و به (زاکرمن، ۱۹۹۴) آندنک (به نقل از براهنی و قولیان، ۱۳۶۵ ، ص ۶۶ – ۶۵ ) می گوید : تعداد چشمگیری پژوهشهای تجربی در خلال سالهای گذشته نه چندان در روی تعدادی زیاد از آزمودنیها در آمریکا و انگلستان و نیز قاره اروپا صورت گرفته است، به این ترتیب که آزمودنیها درجه بندی می شدند و یا خودشان پرسشنامه هایی تکمیل می کردند که در آنها گونه های بسیاری از ویژگیهای رفتاری گنجانده شده بود.

 سپس به روی نتایج حاصل از این پژوهشها تحلیل های آماری پیچیده، تحلیلهای همبستگی و عاملی و نظایر آن صورت گرفت تا آنکه بتوان خطوط اصلی ابعاد شخصیت را به دست آورد. این که همه کم و بیش می دانند که این کوششها مجهز به پیدایی دو عامل، دو محور و یا دو بعد بسیار نیرومند و پرنفوذی شد که در جوهر وزیر بنا همانند ان چیزی است که وونت یافته بود. یکی از این دو محور درونگرایی برونگرایی نام نهادیم و بعد دیگر را به نام های گوناگونی نامیده اند : «نااستواری هیجانی یا تهیج پذیری در برابر استواری هیجانی یا هنجاری.»

 برونگرایی و درونگرایی بعدی است که دامنه ای بین دو حد انتهایی دارد و در وسطهای این دامنه افرادی قرار دارند که نه برونگرا هستند و نه برونگرا. از داده های تجربی هم در حین آزمونهای مختلف معلوم شده که بیشتر مردم در منطقه بینابین قرار دارند.

 آندینک ۳ بعد شخصیت را معین می کند، اول بعد درونگری – برونگری، به دوم بعد روان رنجوری و بی ثبات و باثبات و سرانجام بعد روان پریشی به اولین بعد از این ۳بعد توجه خاصی شده است.

 مثلاً معلوم شده است که درونگرایی سریعتر از برونگرایی شرطی می شوند و به تحریک کمتری از محیط خارج نیاز دارند. برونگرایان افراطی معمولاً بسیار اجتماعی و فعالند (صحی الدین بناب محمدیف ۱۳۶۷ ، ص ۳۱۸ ).

 نظریه کتل :

 گسترده ترین مطالعه و بررسی درباره صفحات شخصیت توسط کتل صورت گرفته است. و او طی سه دهه به کمک پرسشنامه آزمونهای شخصیت و مشاهده رفتار در شرایط واقعی زندگی داده هایی به دست آورد و او ۱۶ عامل را به عنوان صفات بنیادی و زیربنای شخصیت شناسایی کرد به دو عامل دو نام داد یکی برای نمرۀ بالا و دیگری برای نمره پایین (براهنی و همکاران، ۱۳۶۸ ، ص ۸۵ )

 کتل مطالب زیادی درباره حالتهای عاطفی، انگیزش چگونگی اثر موقعیتها بررفتار نیز دارد. با تعریف شخصیت به صورت آنچه رفتار را در یک موقعیت معین و با یک حالت عاطفی معین تعیین می کند او در نظریه خود بیش از آیزنگ برای نوسانهای رفتاری گذرا در پاسخ به اوضاع و احوال جاباز می کند. (کریمی و حمبری، ۱۳۷۱ ، ص ۷۷ ).

 کتل صفات را یک ساخت ذهنی می راند که از ملاحظه رفتار به دست آمده و تشابه و پایداری آن رفتار را می رساند او صفتها را سه دسترسی کند :

۱ ) صفات منشی که سرعت و قوت و هیجان انگیزی را می رساند.

 ۲ ) صفات تحریکی که شخص را به سوی هدفی به حرکت در می آورند.

 ۳ ) صفات توانی که مرداد زیرکی، مهارت و زبردستی هستند (سیاسی، ۱۳۷۰ ، ص ۳۱۹ ).

 هدف کتل از مطالعه شخصیت پیش بینی کردن رفتار است یعنی پیش بینی کردن آنچه یک فرد در پاسخ به یا نانهنجار نمی کند. یعنی چیزی که هدف نظریه پردازان دیگر شخصیت بود. بیمارانی که نظریه هایی با گرایش بالینی از آنها به دست آمد به خاطر این برخی از هیجانها یا جنبه ای از از رفتارشان آنها را ناخشنود یا آشفته می ساخت جویای خدمت روان شناسی برای تغییر دادن آنها بودند در مقابل آزمودنی های کتل افراد هنجاری بودند که او شخصیت آنها را بررسی می کردند این که درمان کند غیرممکن یا حداقل نابخردانه است. (سید محمدی، یحیی ، ۱۳۷۸ ، ص ۳۰۰ ).

 نظریه هیجان خواهی زاکرمن :

 ماروین زاکرمن (متولد ۱۹۲۸ ) از اوایل سال ۱۹۸۰ میلادی در دانشگاه دلور تحقیقات زیاد در زمینه محدودی از شخصیت به عمل آورد. اولین جنبه محمد از شخصیت را حس هیجانخواهی نامید. به اعتقاد وی این مسأئله از واداشت ناشی می شود. این خصوصیت از دیدگاه وی از طریق ویژگی هایی مانند نیاز به تنوع، کسب احساسات جدید و تجارب پیچیده مشخص می شود. نظری هنگامی که این افراد خواهان کسب چنین تجاربی هستند اگر با خطرات اجتماعی و جسمانی روبرو شوند از خود هیچونه نارضایتی نشان نمی دهند (زاکرمن، ۱۹۷۹ ، صص ۴۴ – ۴۱ ).

 اشخاصی که نمره بالایی در مقیاس هیجانخواهی می گیرند به صورت خودکار در اواسط خود با دیگران بسیار با جرأت عمل می کنند و سلطه پذیر نیستند و تعجب آور نیست که ریسکهای را پذیرا شوند. عملکرد این افراد مستقل است به عقاید اجتماع نیازها و نگرشهای افراد دیگر اصلاً ارتباطی ندارد و اساساً براساس نیازهای خودشان عمل می کنند و برای این که به خودشکوفایی و فعالیتهای مستقلانه است یا جنبه فرصتهای مناسب را به حداکثر امکان می رسانند. هنگامی که دیگران احساس و عمل مشابه آنها را انجام می دهند، خوشحال می شوند. به اعتقاد زاکرمن داشتن حس هیجان خواهی بالا با انعطاف پذیری در ارتباطات و این توانایی و نگرش مطلوبی را برای پذیرش تجارب و عقاید نابهنجار، عجیب و یا احمقانه دارند. (زاکرمن، ۳۴۵ ، ۱۹۷۹ – ص ۳۴۳ )

 ارزیابی هیجانخواهی زاکرمن :

 زاکرمن یک پرسشنامه نوشتاری ۴۰ ماده یا ساخت که آن را مقیاس هیجان خواهی (SSS)[1] نامید او برای ساختن این آزمون آن را در مورد افراد بسیاری که رفتارشان با تعریف هیجان خواهی او مطابقت داشتند اجرا کرد. اینها افرادی را شامل می شدند که داوطلب شرکت در آزمایشهای روان شناختی بودند که آنها را با تجربه های جدید مواجه می کردند، اشخاص که کارشان خطر جسمانی دربرداشت مثل افراد پلیس، رانندگان مسابقات اتومبیل رانی و افرادی که به تجربه کردن مواد مخدر و انواع تجربه های جنسی اعتراف کرده بودند نمره های SSS آنها با نمرخ های افرادی که ترجیح می دانند از این گونه فعالیتهای پرمخاطره و جدید اجتناب کمتر مقایسه شد.

 آنهایی که عمدتاً فعالیتهای غیرعادی را جستجو می کردند نمره بالایی در SSS گرفتند و آنهایی که فعالیتهای کم مخاطره را ترجیح می دادند نمره کسی کسب کردند.

 نظریه کنون بارد :

 هیجان احساس شده و پاسخ های بدنی رویدادهای مستقلی هستند. در سال ۱۹۲۰ نظریه ای دیگر دربارۀ رابطه میان حالتهای بدنی و هیجان احساس شده از سوی والتر کنون پیشنهاد شد. وی روش کار خود را بنیاد پژوهش هایی که فیلیپ بارد درباره هیجان انجام داده بود استوار ساخت. نظریه کنون بارد بیانگر آن است که احساس هیجان و واکنشهای بدنی به یکدیگر وابسته نیستند، بلکه هر دو به طور همزمان عمل می کنند.

 بنا به این نظریه ما نخست به طور بالقوه موقعیتهایی را که سبب به وجود آمدن هیجان می گردند از دمنیای خارج ادراک می کنیم. سپس نواحی پایین مغز مانند هیپوتالاموس به فعالیت واداشته می شوند آنگاه سطوح پایین مغز پیامهای خود را به در مسیر می فرستند.

 ۱ ) به اعضای درونی بدن و ماهیچه های بیرونی که جلوه گاه هیجان به شمار می آیند.

 ۲ ) به دو قشر کرتکس یعنی آن ناحیه از پایین مغز که هیجان را احساس می کند.

 نظریه جیمز لانگه :

 هیجانهایی که احساس می شوند ادراک دگرگونی بدنی است یکی از نخستین نظریه های هیجان که به وسیله ویلیام جیمز مطرح گردید به اختصار چنین است :

 «گریه می کنیم، زیرا غم و اندوه به ما روی آورده است. که زد و خورد می پردازیم، زیرا خشمگین هستیم، دست و پایمان می لرزد، زیرا ترسیده ایم.»

 این نظریه که در اواخر قرن ۱۹ به وسیله ویلیام جیمز روانشناس و فیلسوف آمریکایی و فیزیولوژیست را غارکی کارل لانگه به عنوان نظریه جیمز – لانگه ارائه شد هیجان را احساس و ادراکی می داند که از تغییرات بدنی پدید می آید. این پژوهشگران ترتیب و توالی زیر را در رویدادها و حالتهای هیجانی پیشنهاد کرده اند :

 ۱ ) موقعیتی را ادراک می کنی که سبب به وجود آمدن هیجان می شود.

 ۲ ) نسبت به این موقعیت واکنش نشان می دهیم.

 ۳ ) به واکنش هایمان توجه می کنیم.

 ادراک ما از این واکنش اساس و بنیاد هیجانی است که ادارک می کنیم. نباید این تجربه هیجانی، یعنی هیجان احساس شده پس از دگرگونی های بدنی رخ می دهد. این تغییرات بدنی یا تغییرات داخلی در دستگاه عصبی خودمختار با حرکات بدنی پیش از تجربه هیجانی وقوع می یابند.

 ویژگی افراد هیجان خواه :

 زاکرمن و همکاران وی دریافتند که هیجان خواهی در نتیجه سن تغییر می کند. افراد جوانتر بیش از افراد مسن تر به جستجو حادثه، ریسک و تجربیات جدید گرایش دارند. نمره های آزمون های نوجوانان تا ۶۰ ساله نشان داد که هیجان خواهی با افزایش سن کاهش می یابد و حدود ۲۰ سالگی آغاز می شود. مردان در هیجان زدگی و ماجراجویی، بازداری زدایی و حساسیت نسبت به یکنواختی نمره های بالاتری گرفتند. زنان در تجربه جویی نمره های بالاتری گرفتند.

 پژوهشگران همچنین تفاوتهای نژادی و فرهنگی معناداری در هیجان خواهی یافتند. آسایی ها از افراد کشورهای غربی نمره کمتری در SSS گرفتند. آزمودنی سفید از غیر سفیدها نمره بالاتری گرفتند. (سید محمدی، یحیی، ۱۳۷۸ ، ص ۵۲۷ – ۵۲۶ ).

 تفاوتهای فردی :

 زاکرمن دریافت با وجود آنکه برخی افراد زیاد هیجان خواه از فعالیتهایی چون کوهنوردی پرئاز با هواپیمای بی موتور، مسابقات اتومبیل رانی، اسکی و غواصی لذت می برند و افراد کم هیجان خواه عموماً از آنها لذت نمی برند. تفاوتهای رفتاری همیشه چشمگیر نیستند. برخی از افراد زیاد هیجان خواه تجربه های متنوع را به تجربیات خطرناک تر ترجیح دادند. آنها شرکت در گروههای رویارویی، آموزشی مراقبه و آزمایشهای روان شناختی جدید را ترجیح دادند. زمانی که برانگیختگی اولیه این تجربه ها فروکش می کند، افراد زیاد هیجان خواه معمولاً این فعالیتها را قطع می کنند، زیرا آنها سطح مطلوب تحریک را ایجاد نمی کنند. افرادی که نمره بالایی در SSS گرفتند از آنهایی که نمره پایین گرفتند نشانه های شدیدتری از سوء استفاده از ماده مخدر از جمله اختلال روانی و مصرف بیش از یک نوع ماده مخدر غیرمجاز را نشان دادند. معتادانی که نمره بالایی گرفته بود همچنین مصرف مواد مخدر را در سنین پایین تر از معتادان دارای نمره کم آغاز کرده بودند. از این گذشته افراد زیاد هیجان خواه با احتمال بیشتری سیگار می کشیدند و الکل مصرف می کردند، با سرعت رانندگی می کردند، تصادف و محکومیت های بیشتری به خاطر رانندگی هنگام مستی داشتند و به فعالیتهای جنسی زیاد می پرداختند.

 در طی پژوهشهایی معلوم شد که رفتار خطر پذیری جسمانی به هیجان خواهی مربوط است، هوانوردان آتش نشانها، افراد پلیس کنترل آشوب و رانندگان مسابقات اتومبیل رانی از گروههایی که در این نوع فعالیتها درگیر نیستند. نمره های بالاتری در SSS به دست آورند. افراد زیاد هیجان خواه با احتمال بیشتری از افراد کم هیجان خواه در ورزشهای پرمخاطره شرکت می کنند و داوطلب واحدهای ویژه نبرد ارتش می شوند. و به نظر می رسد که افراد زیاد هیجان خواه بیشتر مایل به نقل مکان از محیط آشنا به محیط جدید هستند و بیشتر از آنها دوست دارند و به مکان های غریب مسافرت کنند، حتی زمانی که این مسافرت خطرات جسمانی داشته باشد (سید محمدی، ۱۳۷۸ ، صص ۵۲۸ – ۵۲۷ ).


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مقایسه میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل و مجرد