لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:23
فهرست مطالب
چراباید به زندگی باز پسین بیاندیشیم(مقدمه)-------------------------------------- 3 رابطه انسان با معاد------------------------------------------------------------ 4
نقش ایمان به معاد درزندگی---------------------------------------------------- 5
تاثیرایمان به معاد دراندیشه واخلاق--------------------------------------------- 5
تحلیلی از معمای مرگ--------------------------------------------------------- 7
امکان تجدید حیات مردگان------------------------------------------------------ 8
لازمه عدل خدا برپا کردن قیامت است------------------------------------------- 9
راستگویان از قیامت خبرمی دهند------------------------------------------------ 10
رستاخیزدرکجاخواهد بود-------------------------------------------------------- 10
قیامت بزرگ است-------------------------------------------------------------- 11
استخوانهای پوسیده چطورزنده می شوند------------------------------------------ 12
دیدگاههای شخصی-------------------------------------------------------------- 13
90اسم ازاسامی قرآن ازدیدگاه قرآن---------------------------------------------- 16
منابع---------------------------------------------------------------------------
برخی از اشخاص براین باورند که ضرورتی ندارد درباره مرگ و معاد بیندیشیم وازمسائلی که راهی برای
شناخت آن نداریم , سخنی بگوییم ویا کتابی بخوانیم.
آنها می گویند: ما باید به وجدانیات وقوانین جاری کشور, آداب و سنن ملی واجتماعی پای بند باشیم .
به کسی ستم نکرده و حقی را از احدی ضایع نکنیم . از دروغ و خیانت ودزدی و... پرهیز کنیم . کاری بر خلاف وجدان و عملی بر خلاف قانون انجام ندهیم , تا مورد ملامت وجدان ومکافات قانونی قرار بگیریم.
برای اینکه خوش باشیم , نباید به مصائب و دشواری های مردمان محروم کاری داشته باشیم . از مرگ و –میر عزیزان نباید متا ثر شویم . اگر جمعیتی بر اثر زلزله و یا بمب اتمی نابود شوند ,به ما ربطی ندارد . ما برای دردها , رنج ها و بدبختی های مظلومان اشک تاثر نمی باریم...
هم اکنون زندگی جمعی از خانواده ها بر این منوال می گذرد , حتی برخی از مذهب ها عملا زندگی خود را بر پایه ی این عقاید تنظیم کرده اند . ولی به عنوان درآمد پاسخ باید گفت : این گفتارها در حد شعار و حرف مطلوب است . آیا افراد بشر می توانند در جامعه زندگی کنند و از اینگونه مسائل کناره گیرند؟! مگرمی شود انسان خردمند و کنجکاو و متفکر و آینده نگر , ضروری ترین مسائل اعتقادی و فرهنگی را از تفکرات خود حذف کند ؟! مگر می شود درباره مرگ نیندیشید , در صورتی که به قول ((موریس مترلینگ))در زندگی و جهان ما فقط یک حقیقت قابل توجه وجود دارد و آن هم مرگ است ؟! مگر می شود از چنگ اینگونه مسائل فرار کرد؟!
(( مرگ عبارت است از تولدی جاودانی در گهواره ای از نور و آتش هر کس بخواهد تصور وجود مرگ را از مخیله ی خود دور کند , یا از چنگ آن بگریزد بیش تر خود را در چنگال آن گرفتار می بیند . شبح مرگ مانع از دیدن همه ی چیزها می شود. ))1
(( به نقل از کتاب معاد درنگاه دین و عقل اثر محمد باقر شریعتی))
------------------------------------------------------------------------------------------------------
1 - موریس مترلینگ ,مرگ,ترجمه فرامرز برزگر ص 2
رابطه انسان با معاد
این باورجهانی وریشه دارازچند جهت باانسان ارتباط دارد: یکی ازنظرفلسفه تاریخ,که ازارکان((جهان بینی))به شمارمی آید: وقتی انسان به رشد جسمی وبلوغ فکری میرسد, قهرمانان خیر و شر را در کشمکش و نزاع می بیند .دراین جدال همگانی و پیکار دایمی و تاریخی , نمودهای فضیلت ,مغلوب عناصر رذیلت گشته و باطل غالبا بر حق چیره می گردد ,
و تاریخ به طور مقطعی به سود ستمگران رخ می نماید. اما برای وجدان حساس و ضمیر بیدار بشرقابل قبول نیست که خداوندان آزادی وعدالت, مقهوروقربانی آفرینندگان شرارت وجنایت گردند و با فرا رسیدن مرگ آنان , همه چیز پایان پذیرد , و روزی قرار نباشد به حساب این دو قطب متضاد, رسیدگی شود و ((یوم الفصل )) (روز جدایی خائن از خادم ) فرا نرسد .
آرمان های بی نهایت و اندیشه های بی پایان انسانی دومین دلیلی است که ایمان به رستاخیز را با جان آدمی پیوند می دهد . سقراط می گوید :
(( این بذرهای بی حد و حصر برای رویش و پرورش خود , مزرعه ای بی نهایت و زمینه ای نامتناهی لازم دارد .))
از این رو باغبان آفرینش برای روییدن بذرهای ابدیت طلبی و مطلق خواهی بشر , سرزمین دیگری را فراهم ساخته , که از ابعاد زمان و مکان کنونی فراتر است , و می تواند پرورشگاه آرمان های نامحدود بشر باشد .
برای پرورش روح ما مکان تنگ است بیا به عرصه ی میدان لا مکان برویم
دو روز عمر ,تمتع نمی دهد , برخیز که همچوخضر پی عمرجاودان برویم
دل از ملازمت تنگنای تن , بگرفت بیا بیا که به خلوت سرای جان برویم
اشباع حس کنجکاوی و حقیقت یابی انسان , در مورد سرنوشت نهایی عالم و آدم و این که پس از ویرانی جهان ,آیا سایه ی سنگین عدم و خاموشی همه جا را فرا می گیرد ,یا جنبش و -جوشش دیگری در جهان پیدا می شود ,حاکی از ارتباط این ایمان با ذات و فطرت بشری است وبالاخره هر متفکر و روشنفکری می داند برای کتاب زندگی بشرسر فصل های بی شماری وجود دارد ,که چند بخش آن در حیات دنیا تامین می گردد , و فصل های مبهم و تماشایی آن پس از مرگ و ظهور قیامت ,آغاز وپایان می پذیرد .
بی دلیل نیست که این ایمان عمومی , در سرلوحه مسائل اعتقادی و معارف بشری قراردارد , اگر چه در مقابل اقیانوس خروشان جوامع انسانی , خاروخس هایی بوده وهست که بخاطر مسخ فطرت و بیماری روحی ویا فرو رفتن در حیوانیت و وجود تعصبات گروهی و جریانات انحرافی, تلاش کرده اند این فریاد درونی را خفه کرده و این شعله ی مقدس را خاموش نمایند ; غافل از اینکه خاموش کردن این مشعل محیط درونی آدمی را تیره وتار میکند و زمینه را برای یورش خفاشان و شیاطین درونی و برونی, آماده می سازد ,تا انسانیت را تباه ساخته وازآنها جانورانی سفاک و عناصری پلید بسازند. اینک نقش خلاق ایمان به معاد و اثرات فردی و اجتماعی آن راموردبررسی قرارمیدهیم .
نقش ایمان به معاد در زندگی
ماتریالیست ها و هواداران آنها می گویند : ایمان به حیات بازپسین , درامورفردی وجمعی
اثرات منفی می گذارد و قدرت تحرک و نشاط را از آدمی سلب کرده واو را به انزوای سیاسی و اجتماعی می کشاند. دراین صورت او با اعتقاد به مکافات و انتقام الهی , با استعمارواستبداد
نمی جنگد وبه امید ورود به بهشت ونجات ازدوزخ به ذکروعبادت می پردازد وازکارومبارزه
دست می کشد وبه نیازمندی های مادی ومعنوی زندگی که منشا تلاش وفعالیت است ,بی توجه
می شود .
که دراینجابا تحلیل و بیان اثرات مثبت و سازنده ایمان به معاد به این اشکال پاسخ خواهیم داد.
تاثیرمعاد در اندیشه و اخلاق
اسلام جهان بینی و رسالت خود را بر سه پایه اساسی : مبدا, معاد و نبوت بنا گذاشته است . انکار هر یک از آنها را مانند نفی دو اصل دیگر می داند. ازطرف دیگر پایگاه تعلیم و تربیت- اسلامی بر زنده کردن فطرت استوار شده است ; بنابرین اسلام ایمان به معادرا ازارکان حیاتی
انسان می داند که بدون آن ,زندگی برای بشر مفهوم درستی ندارد. مقررات دینی قوانین خشک و بی روح نیست ,که صرفا به خاطر تقلید و تشریفات در حاشیه زندگی تنظیم شده باشد ,بلکه
مجموعه ای از احکام , اخلاقیات واعتقادات است که هماهنگ با طبیعت و آفرینش است .1
------------------------------------------------------------------------------------------------------
1- براسا س آیات 30 روم و 40 یوسف
بدون شک انگیزه فعالیت , میل به بقا وعشق به حیات است وانسان برای تامین لوازم و نیازهای زندگی همچو خوراک و پوشاک و مسکن به تلاش برمی خیزد. آیین بشری ,زندگی
محدود و منحصر در حیات چند روزه ی دنیاست. بی شک قوانین بشری که بازتاب نیازها و خواسته های بسیاری ازمردم است,برای همین دنیا وضع گردیده است,اما قوانین الهی,زندگی
انسان ,یک زندگی ابدی و بی نهایت است, وخوشبختی و بدبختی او درگروسعادت و شقاوت زندگی دنیوی اوست ;ازاین روباید یک خط مشی معقول ومنطقی برای بشرتنظیم گردد,نه یک
استراتژی عاطفی. باید مصلحت واقعی افراد تامین گردد. نه هوی وهوس آنها. انسان با شعور فطری ووجدانی خود,معاد راباورمی کند و بدین وسیله حیات ابدی رامی فهمد,که او باید حیات
معقولی داشته باشد و یک لحظه از نیازهای آن غفلت نورزد. ولی یک فرد مادی – که منطقی جزتامین خواسته های حیوانی خود,و آرمانی جز دستیابی به هواهای نفسانی ندارد – اگر خیلی
مترقی باشد ,آرزوداردهمه تمایلات حیوانی انسانها تامین گردد , و معتقد است نیازی به اخلاق و انسانیت نیست.
تحقیق در مورد معاد و جهان پس از مرگ