لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه135
بخشی از فهرست مطالب
چکیده......................................... 1
الف: مبانی هنر دینی........................... 2
ب: مبانی معنوی طراحی مسجد..................... 7
ج: تعیین مبانی معنوی در عناصر مسجد........... 12
تاریخچه عناصر مسجد........................... 19
از ساختن خود تا ساختن محیط................... 22
مخاطب شناسی بیان............................. 26
فکر و ذکر.................................... 30
معرفی یک واژة نمونة دلیل..................... 31
نیایش و زیباییشناسی.......................... 36
نمونههای موردی............................... 38
منابع و مآخذ................................. 104
چکیده
در سطور زیرمسجد از نگاه خاصی مورد بررسی قرار گرفته است . معمولا در بررسی مساجد، حتی افرادی مثل مرحوم گدار، تنها در مواد به کار رفته ساختمان آنها کنکاش کرده اند که البته خود قابل تحسین است و در مقابل عده ای مثل بوکهارت ، معنویت را بی هیچ توجهی به ماده ، جوهر قرار داده و بقیه را عرضی می دانند .
در مقاله زیر نگارنده سعی کرده با توجه به قلت اندوخته خویش نگاهی از منظر اسلام و اندیشه اسلامی به مساجد و مهم تر از آن به سازندگان آنها بیاندازد . بر همین اساس مقاله به قسمت های زیر تقسیم شده است :
الف – مبانی هنر دینی
ب – مبانی معنوی طراحی مسجد
الف – مبانی هنر دینی
ما برای رسیدن به یک تعریف شفاف از هنر دینی و احیانا هنر قدسی ، بایستی با نگرشی در حد توان ژرف در مبانی زیبایی شناسی اسلام ، موضع اسلام ( نه موضع خود) را حتی المقدور در وادی قلم و انشاء الله در بستر شهر اسلامی به شکوفایی و عمل برسانیم . اصولی که در زیر می آید به نظر حقیر ، می تواند نظر اسلام باشد .
1- آینگی : بر خلاف تمدن غرب که اساس را بر من می گذارد و با نگاه او مانیستی به جهان مینگرد ، هنرمند مسلمان اصولا نگاه و تاویلی خاص خود ندارد و حتی امضای خاصی به نام خود نمیگذارد . شهید آوینی در این مورد می گوید :
آنچه در عالم تحقق می یابد ، به مشیت مطلقه خداوند باز می گردد با لذات یا بالعرض زیباییها با لذت و زشتی ها بالعرض و لکن فعل هنری از آن جا که به وساطت صفت خلاقیت روح خدایی انسان انجام می گیرد عین حسن بها حضرت حق است و بر این اساس می تواند در نظام احسن عالم جذب شود و با لذات به خلاقیت خدایی منتسب گردد . روشن است که این مطلب تحقق نمی یابد مگر با فنای هنرمند در خدا هنرمند باید آینگی بداند ...که آیینه از خود هیچ ندارد و هر چه هست آن وجود حقیقی است که خود را در آینه می نگرد . 1
در همین رابطه به ریشه و خاستگاه او مانیستی تفکر پستمدرن و مدرنیته و هم تضاد شدید آن با این تفکر توجه کنید .
2- عدم تبلور زیبایی صرف : وقتی ما به حاصل دست معمار هستی می نگریم زیایی را در جای جای هر آفریده می توان به نظاره نشست اما ما آفریده ای به نام زیبا نداریم یعنی گل هست ولی این گل در عین زیبایی فقط زیبا نیست شهید آوینی می گوید:
در جهان آفرینش طبعا چیزی موجود نیست که فقط زیبا باشد و لاغیر . یعنی ممکن نیست در جواب پرسش ماهیتی این چیست ؟ بگویند این زیباست اما زیایی صفتی برای موصوف خود می تواند باشد مثل مسجد ، باغ و گل و ... مسجد و مسکن ما نیز به کار زندگی مسلمان قرون قبلی می آمده است و تنها حاصل تلاش زیبایی صرف نبوده است؟ 2
3 – قالب و محتوا حیطه متحد هنر دینی : کم نیستند اندیشمندانی که سعی دارند الهامات عرفانی خود را در قالب زبان جهانی (و مخصوصا غربی) هنر معرفی کنند و بیافرینند . غافل از اینکه از کوزه برون همان تراود که در اوست .
شهید آورینی می گوید :
هنر دینی هرگز هنری نیست که در قالب ها و مواد هنری جدید و در محتوا یا مضمون دینی باشد : هنر دینی ماده و صورت ، قالب و محتوی را هر دو از دین می گیرد و الهامات و شوارق دینی و عرفانی، خود عین هنر هستند ، نه آنکه الهامات و اشراقات دینی در قالب های مجزا و منفک از خویش تزریق شوند . و هنر حقیقی لزوما هنری وحدت گراست این وحدت همان توحید است در این هنر قالب و محتوا به عینیت و وحدت می رسند و در یک تجلی واحد با لذات مخاطب خویش را به آسمان دلالت می کنند . 3
4 – وجود رویه در دوران های متعدد : در این باره
مقاله در مورد مسـجـد