اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره سادات در دوره مغول

اختصاصی از اس فایل تحقیق درباره سادات در دوره مغول دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره سادات در دوره مغول


تحقیق درباره سادات در دوره مغول

فایل word (لینک دانلود پایین صفحه ) 15 صفحه

 

 

یکى از پیامدهاى اجتماعى ظهور اسلام، شکل‏گیرى طبقه‏اى به نام «سادات‏» در جامعه اسلامى بود . با گسترش اسلام در سرزمین‏هاى دیگر، سادات از شرق تا غرب عالم اسلامى پراکنده شدند و به عنوان گروهى محترم و متنفذ مورد توجه قرار گرفتند . ایران از جمله سرزمین‏هایى بود که سادات در آن نفوذ و جایگاه قابل توجهى یافتند و روز به روز بر شهرت و اعتبار آنان افزوده شد . با این حال، موقعیت آن‏ها از شرایط سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و مذهبى دوره‏هاى مختلف تاریخ ایران نیز تاثیر مى‏پذیرفت . در این مقاله، وضع سادات در ایران عصر مغول بررسى شده است .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سادات در دوره مغول

دانلود تحقیق کامل درمورد علل حمله ی چنگیزخان مغول به ایران

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق کامل درمورد علل حمله ی چنگیزخان مغول به ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد علل حمله ی چنگیزخان مغول به ایران


دانلود تحقیق کامل درمورد علل حمله ی چنگیزخان مغول به ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 16
فهرست و توضیحات:

علل حمله ی چنگیزخان مغول به ایران

1 - کشته شدن بازرگانان و سفرای مغول

2 نقش خلیفه عباسی در کشاندن مغولان به بلاد اسلامی

3 نقش تضادهای درونی امپراطوری چنگیزخان در حمله به ایران

فهرست منابع

 

علل حمله ی چنگیزخان مغول به ایران

یورش مغولان به ایران و تخریب نیمی بیشتر از این سرزمین و کشتار میلیونها انسان رویدادی بود که به گفته ابن اثیر: « از بدو آفرینش آدم تاکنون … همانندش نیامده [1]» . موضوع ساده ای نیست که فقط به تکبر و نخوت سلطان محمد خوارزمشاه نسبت داده شود . بعضی از مورخان را نظر بر این است که اگر خوارزمشاه سفرا و بازرگانان مغولی را نمی کشت این تهاجم انجام نمی گرفت . این نوع قضاوت برای اتفاقاتی که از مهم ترین رویدادهای تاریخی محسوب می شود دلیل پیش پا افتاده ای است در ریشه یابی تهاجم چنگیز به ایران و دیگر بلاد اسلامی علاوه بر جریان سفرا و تجار سرانگشت اتهام به ضرورت به سوی بغداد و ناصر خلیفه عباسی که محرک اصلی فتنه بوده دراز می شود . در حالی که تضادهای درونی امپراطوری تازه تأسیس چنگیز و اشرافیت فئودال چادرنشین، در ارزیابیها نادیده انگاشته می شود .سعی بر این است که در بررسی علل حمله چنگیز به ایران سه موضوع مذکور را مورد تجزیه وتحلیل قرار داده و دیدگاههای مختلف مورخان را بازگو نمائیم:

1 - کشته شدن بازرگانان و سفرای مغول:

پس از مبادله سفرا بین ایران و مغولستان کاروانی با مال التجاره زیاد از طرف چنگیزخان روانه ایران شد اما کاروان مال التجاره در اترار غارت شده و به فرمان حاکم خوارزمشاه همة بازرگانان گردن زده شده بودند فرستادگان چنگیز قربانی آز و طمع و سوء ظن خوارزمشاه گشته بودند شاید سلطان محمد دستور قتل عام آنان را نداده بود ولی پس از ماجرا جانب حاکم خود را گرفت و از تسلیم وی ممانعت کرد گذشته از آن اهانت دیگری نسبت به چنگیزخان روا داشت و آن صدور فرمان قتل سفیر «ابن کفر ج بغرا» و تراشیدن ریش همراهان بود که برای درخواست تسلیم حاکم ارترا به دربار خوارزمشاه آمده بودند لازم به یادآوری است سفرا که ایلچی یا آلچی نامیده می شدند معرف یک عشیره یا قبیله بوده اند وضعیت خاصی داشتند و سفیر وجودی مقدس به شمار می رفت .
بنا به گفته ابن اثیر: «انگیزة خوارزمشاه در کشتن بازرگانان مغول تنها آزمندی نبود بلکه می خواست از گسترش روابط بازرگانی با خان مغول جلوگیری کند تا اسلحه و ساز و برگ به سپاهیان چنگیز نرسد . چه جاسوسان او خبر داده بودند که مغولان سرگرم ساختن اسلحه هستند [2] . »

البته ابن اثیر کشتار سفرا را تنها حمله به ایران نمی داند در این باره می گوید که :«سبب تاخت و تاز مغولان به شهرهای اسلامی غیر از اینهاست [3]…»

محمد نسوی می نویسد: « چنگیزخان از سلطان تسلیم ینال (غایرخان) را خواست و سلطان از ترس لشکریان و امراء بزرگ که از خویشان ینال بود خواسته چنگیز را اجابت نکرد و اعتقاد کرد که اگر با چنگیزخان جواب به لطف گوید طمع او زادت شود خود را بگرفت و تجلدی نمود و فرمود تا آن رسولان بی گناه به قتل آوردند و به شومی آن چند قطره خون ناحق، خون چندین اهل اقالیم که جمله مسلمانان بودند هدر شد و بهر قطره سیلی از خون حرام در جوی حسام بلکه بر روی رغام جاری گشت کینه ای توخت و جهانی سوخت [4].»

ابن العبری عقیده دارد که بازرگانان مغولی به دستور خوارزمشاه کشته شدند و همین عمل باعث تحریک احساسات چنگیز و حمله بر ایران شد : «غایر خان برای سلطان کشتن تجار و تصرف اموال آنها را به عنوان یک کار خوب جلوه داد و سلطان محمد به او اجازه داد آن امیر تمام تجار را کشت مگر یکی از آنها که توانست از زندان فرار کند … این عمل سلطان محمد در نظر چنگیزخان یک مصیبت بزرگی جلوه کرد و بی نهایت متأثر شد و خواب از سرش پرید … و به بالای یک تپه بلند رفت و سرش را برهنه کرد و به سوی خدا تضرع و زاری کرد و از خدا کمک می طلبید تا او را یاری کند و او بتواند انتقام این ظلم را بگیرد… [5]»

وصاف گوید:«چنگیز از این عمل سلطان محمد سخت برآشفت در سال 615 ه ق با لشکری از تاتار قصد ممالک سلطان محمد کرد ابتدا قاصدی بفرستاد که به دست خود آب صاف صلح و صفا را گل کردی و آتش هوی را به باد خود رأیی تیره ساختی جنگ را آماده باش که به هر قطره خون بیگناهان سلامت جوی ، جویی از خون چون جیحون روان خواهد شد و در عوض هر قیراط دینارها پرداخته خواهد گشت. [6]»
بار تولد در ترکستان نامه کشته شدن سفراء و بازرگانان را علت اصلی حمله ندانسته و می نویسد:
«گسترش امپراطوری عظیمی مانند امپراطوری مغول پس از پیروزی مغولان در چین شمالی و ترکستان شمالی و تصادم آن با امپراطوری خوارزمشاه دیگر گریزناپذیر شده بود مسأله انتقام گرفتن خان مغول از خوارزمشاه به خاطر کشتن فرستادة خان دلیل نیرومند برای جنگ بوده اما علت اصلی نبوده … [7]»

همین نویسده در اثر جدیدش علت اصلی رامتوجه سلطان محمد خوارزمشاه نموده و می نویسد:
«مقایسه اطلاعات موجود در منابع اسلامی و برخورد آنها با این پیکار ما را به این نتیجه می رساند که جنگ میان خوارزمشاه و چنگیز اگر از جانب خوارزمشاه برافروخته نشده باشد دست کم با نیات جهانگشایانة تسریع شده و نه با نیات جهانگشایانه چنگیزخان [8]».
با بار تولد می توان موافق بود که کشتن فرستاده خان دلیلی نیرومند برای جنگ بوده اما علت اصلی نبوده و بعد از واقعه اترار جنگ اجتناب ناپذیر شده بود .

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد علل حمله ی چنگیزخان مغول به ایران

دانلود مقاله وزرای دورة مغول

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله وزرای دورة مغول دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله وزرای دورة مغول


دانلود مقاله وزرای دورة مغول

مقدمه

در تشکیلات اداری و کشوری و گاه لشکری، همواره وزیر نقش اول را ایفا کرده است. در طول تاریخ ایران وزارت، مهمترین رکن اداره کشور محسوب می‌شد چه در دورانی که ایرانی بر ایران حکومت می کرد و چه زمانی که مهاجمان بر این آب و خاک حکمرانی کردند،‌ همه به کمک وزیران کاردان بوده. و اگر حاکمی از برکت وجود وزیر شایسته محروم بود به طور حتم عمر دولت او نیز کوتاه بود و اگر رعیت در آرامش و کشور در ثبات قرار می گرفت در سایه تدبیر و کفایت وزیر بود.

همه حکومت های بزرگ ایران چه در قبل از سلام و چه بعد از اسلام، جملگی وزرای مدبری را به خود دیده اند. آخرین ایشان، قبل از هجوم فعول ، سلجوقیان بودند که با کمک وزاری کاردان توانستند یکی از بزرگترین امپراطوری‌ها را در زمان خود به وجود آورند و به وسیلة همین وزرا توانستند آن قلمرو وسیع را اداره کنند. شاید یکی از دلایل افول زود هنگام و سریع خوارزمشاهیان تهی بودند حکومت ایشان از وزرای با کفایت بوده باشد. چنگیزخان و جانشینانش نیز به این نکته واقف بودند، حضور دیوانیان و وزراء ایرانی در دربار مغولان و همراهی ایشان در ادارة‌ قلمرو وسیع مغولان بدون شک بنا به درخواست مهاجمان بود.

البته به طور مسلم مغولان نیز به این موضوع آگاه بودند که کار ملک داری با جنگ آوری جداست و معلوم نبود که یک جنگاور خوب بتواند اداره کنندة‌ خوب هم باشند.

مغولان فاتحان و جنگجویان خوبی بودند، اما تسلط ایشان بر امور کشوری هرگز بر پایه امور لشکری نمی رسید به همین دلیل بود که خود را بی‌نیاز از داشتن وزرای بر امور کشوری هرگز به پایه امور لشکری نمی‌رسید به همین دلیل بود که خود را بی‌نیاز از داشتن وزاری توانمند و با کفایت از میان مغلوبین متمدن، نمی دیدند. از همین رو ایرانیان دیوانسالار نیز مشتاق آن بودند که به خدمت مغولان در آیند، و به تعبیر دیگر ایرانیان در دوران بعد از اسلام در رویارویی با عنصر بیگانه هر گاه از شمشیرکاری ساخته نمی‌دید جنگ قلم را آغاز می کرد و همواره از این نبرد پیروز بیرون می‌آمد. و این جنگ قلم نه برای آنکه سرعت تسلط ایشان را بیشر سازد بلکه خواهان آن بودند تا با ورود به دستگاه ایشان جلو ویرانی بیشتر سرزمینهایشان را بدست مهاجمان بگیرند.[1]

از همین رو، وزیر ایلخان به تناسب کاردانی و سیاست خود و اعتماد ایلخانان به ایشان از قدرت بسیاری برخوردار بودند و ثروت فراوان اندوختند و در نتیجه، محسود نزدیکان و رقیبان و هدف توطئه‌های فراوان می شدند چنانکه جز یکی از آنها همه به کین دشمنان و تیغ ایلخانان گرفتار و کشته شدند.[2]

اهمیت وزیر به وظایف او

در دوران اشغال نظامی ایران (616- 651 هـ.ق) حکام اعزامی مغول با یاری دیوانیان و وزرای ایرانی توانستند ادارة‌ کشور را بدست گیرند و حکام مغول در این دوره تنها نقش ناظر را داشتند. وزارت در عهد ایلخانی بیش از دوران دیگر تاریخ ایران دچار فراز و فرودهایی است، مقام و مرتبة‌ وزیر در نزد مغولان بسیار شکنند» به نظر می‌رسد و به قول وصاف: «حقوق پنجاه سالة ‌خدمت ایشان گاه با تهمت مفسدی زیر پا گذاشته می شد.[3]»

ظاهراً انتخاب وزیر با توجه به سابقة وی و یا پیشنة خانوادگی او انجام می‌گرفت و بیشتر وزاری این دوره با توجه به سابقة قبلی خود در امر حکومت به وزارت انتخاب می شدند، و وظایف وزیر در این عهد به قول نخجوانی آن بود:

«مهمات خزانه وجوه خزانه و حضور لشکریان احتیاج افتد مجموع مدیر و مرتب باشد.»[4]

بنابراین اولین وظیفة وزیر رسیدگی به امور مالی مالی بود که باید به نظم کشیده می‌شود تا بتواند از عواید آن چرخ بزرگ نیروی نظامی را ، که رکن اساسی را در تشکیلات حکومتی دارا بود به گردش در آورد. گر چه امور نظامی را به امرای سپاه واگذار می کردند اما تأمین بودجه لازم برای این نیرو از وظایف وزیر محسوب می شد. به شکلی که این نیور باید همیشه آمادگی لازم را برای رزم دارا باشد و این مهم بدون توجه به تأمین مالی سپاه مقدور نبود. علاوه بر این هر وزیر دارای یک دیوان و دفتر بود که در منزل خود نگهداری می کرد و هنگامی که منصوب می شد این دیوان و دفتر ار به وی واگذار می کردند و هر گاه معزول می شد از خانه وی خارج می‌کردند.[5]

ظاهراً وزیر امور مربوط به خود را توسط «نوابش» در نقاط مختلف کشور به انجام می‌رسانید. این امور توسط احکامی که مستقیماً از سوی وزیر به نواب خود در ایالات ارسال می‌شد، اجرا می گردید. به این احکام «پروانچه» گفته می شد و برای آنکه صحت حکم بر حاکم محل اثبات شود و به «علامت آل تمغا موشع می‌گردید.» [6]

نظارت بر کار نواب و حکمان ایالت و ولایت را وزیر از طریق «منهیان» انجام می‌داد منهیان تنها در مقابل سلطان و وزیر پاسخگو بودند و تنها از سوی آنها به نواحی اعزام می‌شدند.[7] چنانچه از سوی نواب و حکام تعدی بر مردم انجام می گرفت و یا در وصول عبارتی دیگری وزیر بخشی از وظیفه نظارتی خود را به وسیله ایشان انجام می داد.

در مکتوبی که رشیدالدین فضل‌الله بر فرزند خود امیر محمود حاکم کرمان، به جهت اهالی بم نوشته آمده که:

« . . .  غرض از تسطیر این تحریر و تدوین این تقریر آن بود که منهیان اخبار بگوش ما رسانیدند که بر اهالی و متوطنان بم آن فرزند دست تغلب دراز کره و ایشان را در بوته آز و بر آتش نیاز می گذرارند و به سبب تفاوت و تکالیفات دیوانی و تواتر حوالات سلطانی و واسطة قلان و قبجور و چریک و اخراجات متفرقه متسأصل شده‌اند و لشکر هجوم بر ایشان هجوم آورده . . .  »[8]

انتطاب مقامات مختلف دیوانی و روسای دواوین گوناگون قاعدتاً باید توسط وزیر انجام می‌گرفت، اما در این دوران به دلیل نوسانان مقام و قدرت وزیر این عمل در عهد هر یک از ایلخانان به طور متفاوت انجام پذیرفت هر گاه وزیر دارای قدرت و توانایی فراوان بود کلیه انتطافات پس از خود را شخصاً انجام می داد و هر گاه ایلخان و گاه امیرالامرا که در این عهد رقیب وزیر محسوب می شد – قدرتمند بودند، این وظایف را آنان انجام می‌دادند.

وزای ایرانی دورة مغول:

محمود یلواج:

اولین وزیر ایرانی که به خدمت چنگیزخان در آمد، محمود یلواج بود. محمود یلوج پس از چندی بندگی در نزد چنگیز به عنوان نمایندة‌ خان به منظور ایجاد روابط بازرگانی با خوارزمشاه به ایران فرستاده شد، نتایج این سفر در ابتدا موفقیت آمیز بود، با کشته شدن بازرگانان و تیرگی روابط محمود یلواچ بار دیگر به ایران فرستاده شد تا مانع بروز جنگ گردد، ولی این بار بی نتیجه بازگشت، سومین سفارت وی پس از جنگ بین طرفین بود، آنگاه که چنگیز به ایران آمد خواستار آن بود تا بین ترکان خاتون و فرزندش اختلاف اندازد و مادر را با خود موافق سازد، محمود یلواج نزدیک ترکان خاتون فرستاده شد که البته این رسالت نیز بی نتیجه بود.[9] چنگیزخان محود را تربیت نمود و شغل وزارت بد و تفویض کرد و پس از وفات چنگیز اوگتای تا آن نیز منصب وزارت را به او واگذار کرد.[10]

مسعود بیک بن محمود یلواج:

...

 

فهرست مطالب

 

1- مقدمه

2- اهمیت وزارت

3- وزرای ایرانی دورة مغول

محمود یلواچ ) وزیر ایرانی چنگیزخان و اوگتای )

مسعود بیک بن محمود یلواج (وزیر کیوک و منگو )

امیراحمد بناکتی- وزیر قوبیلای قآن (یکی از چهار وزیر او)

4- وزرای عهد ایلخانان:

سیف الدین بیتکچی( وزیر هلاکو )

شمس الدین جوینی( وزیر هلاکو، آباقا، احمد تکودار)

امبربوقا( وزیر ارغون)

جلال الدین مخلص سمنانی( وزیر ارغوان )

سعد الدوله یهودی( وزیر ارغون)

خواجه صدرالدین اجمد خالدی زنجانی( وزیر گیخاتو)

جمال‌الدین دستجردانی( وزیر امور مالی باید و خان )

خواجه  صدرالدین احمد زنجانی( وزیر غازان )

خواجه جمال‌الدین دستجردانی ( وزیر غازان )

5- وزارت توأمان :

خواجه رشیدالدین فضل الله و خواجه سعدالدین ساوجی ( وزیر غازان ، اولجایتو)

خواجه تاج الدین علیشاه جیلان و خواجه رشیدالدین (وزیر اولجایتو، ابوسعید خواجه علیشاه به طور مستقل  -  وزیر ابوسعید )

رکن الدین صاین (وزیر ابوسعید)

دمشق خواجه ( وزیر ابوسعید)

غیاث الدین محمد بن رشید‌الدین و خواجه علاء‌الدین محمد ( وزیر ابوسعید و ارپاخان)

فهرست منابع و مأخذ

 

 

38 ص فایل Word

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله وزرای دورة مغول

مقاله یورش مغولها

اختصاصی از اس فایل مقاله یورش مغولها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله یورش مغولها


مقاله یورش مغولها

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:6

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت مسئله

اهداف تحقیق

صد سال از یورش مغولها می گذشت هنوز در میان ویرانه های بسیاری از شهر ها و آبادی ها که گوسفندان علف می چریدند چه کاخ های باشکوهی که لانه جغد ها نشده بود ،چه کتابهای با ارزشی که زیر خاک نپوسیده بود مردم ستمدیده این سرزمین پهناور مانند گله های انسانی می زیستند فقر و بیماری از همه بدتر تیاهی و اخلاقی بیداد می کرد مردم سرگشته در برابر بیگانگان کمرشان زیر بار مالیاتهای سنگین شکسته شده بود . هنگامی که شمس الدین به دنیا آمد مردم ترک نژاد از خاندان انچو بر فارس حکمرانی میکرد او اگر چه دست نشانده چوپانیان بود اما می کوشید که با استقلال حکومت کند.در سال 736 آخرین حکمران ایلخانی سلطان ابو سعید درگذشت و حکمران فارس نیز به دست چوپانیان کشته شد و پسرش خسرو به شیراز آمد بر تخت پدر تکیه زد از حکمرانی او دو سال بیشتر نگذشته بود که برادرش مسعمد به شیراز تاخت و تخت و تاج پدر را از او گرفت و در قلعه ای زندانی اش کرد شمس الدین محمد هفت ساله بود و در چنین روزگار تاریکی زندگی می کرد پدرش بازرگان خورده یابی بود که به تازگی ار دنیا رفته بود شمس الدین محمد تازه به مکتب پا گذاشته بود زندگی او و خانواده اش بعد از مرگ پدر به سختی می گذشت برادر بزرگتر او به ناچار باید کار می کرد و چرخ زندگی آنها را می چرخاند .

زندگی خصوصی شمس الدین سخت و تاریک و مه آلود است زندیگش گویی نه بر روی زمیکه یکسرهع در سرزمین قصه ها و افسانه ها گذشته است در حالی که کتابهای دوره او پر است از تاریخ زندگی شاهان همراه با شرح کوچکترین رویدادها از سال و ماه و روز و حتی از ساعت تولد و مرگ آنها گرفته تا بیماریها و مستی ها و حتی خوابشان.       

نویسندگان و تنی به یاد حافظ افتاده بودند که سالها از مرگ اوگذشته بود و زندگیش به افسانه ها پیوسته بود این قصه ها همه از این شاعر بزرگ به جا مانده است نمی توان به آسانی از آنها گذشت .

شمس الدین در سال 740 دوازده ساله بود و در شهری زندگی می کرد پر از آشوب و غوغا شیراز در این سال آشوب زده و در آستانه جنگ با یکی از ایران چوپانی بود .مردم بینوا از چنگ سخن می گفتند و به فکر آذوقه ای بودند که باید یرای زمان جنگ فراهم می کردند شهر به زودی از همه طرف محاصره می شد .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله یورش مغولها

تحقیق در موردعلل حمله مغول به سرزمین های اسلامی

اختصاصی از اس فایل تحقیق در موردعلل حمله مغول به سرزمین های اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در موردعلل حمله مغول به سرزمین های اسلامی


تحقیق در موردعلل حمله مغول به سرزمین های اسلامی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه20

 

فهرست مطالب

 

مقدمه

هدف از تحقیق و پژوهش

 

تاریخ سیاسی چنگیز خان

آداب تدفین

وضع مذهب نزد مغولان

رابطه مغولان با ادیان مسیحیت

منابع و ماخذ

مغول ها قوم بیابانگرد و چادرنشین بودند که در قسمت اسیای مرکزی و شرقی زندگی می کردند و رئیس آن ها شخصی به نام «تموچین» یا چنگیز بود که در سال617 هجری حملات خود را از سر حدات چین آغاز کرد چنگیز خان وقتی خبر کشته شدن جمعی از تجار مغول به وسیله حاکم شهر اوترار شنید برای سلطان محمد خوارزمشاه پیغام فرستاد به زودی به سراغ تو خواهم آمد.

از دلایل دیگر حمله مغول به سرزمین های اسلامی می توانیم به ارتباط سری بین مغولان و مسیحیان مغرب زمین 2 تنش حکومت قراختاییان و تعریف خلای عباسی مغولان اشاره کرد.

و باید دانست که مهم ترین علل انقراض دولت خوارزمشاهی و خلافت عباسی و افتادن اکثر ممالک اسلامی در دست مغوان بت پرست، چند چیز بوده: یکی آنکه محمد خوارزمشاه اکثر امراء و حکمفرمایانی که ممکن بود در روز درماندگی و حمله بیگانگان، کشور ایران را محافظت نمایند از میان برداشت و بلادی که بین ایرانیان و مغولان حایل بوده ضمیمه متصرفات خود کرد و از این جهت تقریبا با آن هم سر حد گردید. از همه بدتر اینکه محمد خوارزمشاه در موقع حمله مغول خویشتن را باخته و جرات از دست داده چنان بر او مستولی شده است که به جلال الدین هم اجازه جنگ نداد و همه را دلسرد و مایوس ساخت و بالنتیجه واقع شد آنچه ازخواندن آن دل ها در طپش آید و حال منقلب گردد. علت دیگر پیشرفت مغول دربار خلافت عباسی با خوارزمشاه بود و شاید خلیفه باطنابی میل نبود که حریف خود را بدست مغول ها ببیند و از شر او راحت گردد و از همین جهت خلیفه نه فقط با خوارزم شاه مساعدت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در موردعلل حمله مغول به سرزمین های اسلامی