لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 15
تعریف حزب
حزب به گروهی از شهروندان جامعه که دارای اهداف و منافع سیاسی مشترک میباشند و برای رسیدن به آن منافع و اهداف مبارزه نموده و برنامههای کادر رهبری حزب و هیات موئسس حزب را که عموماً بر پایهٔ خط مشی و اساسنامه حزبی میباشد، را اجرا مینمایند.
- حزب گروه شهروندان با آرمانهای مشترک و تشکیلات منظم و متکی به پشتیبانی مردم است که برای به دست گرفتن قدرت دولت و یا شرکت در آن مبارزه میکند.
- حزب سیاسی عبارتست از بخش پیشرفته و فهمیده یک طبقه اجتماعی که برای تامین منافع طبقاتی و رسیدن به حکومت و اجرای مرام خود با یک نظام معین مبارزه کرده و طبقه ویژهای را که این حزب نماینده آن است در کشمکشهای اجتماعی رهبری میکند.
- حزب، سازمانی سیاسی است که هدف و برنامه سیاسی روشنی دارد و معمولاً در پی کسب قدرت سیاسی در کشور است.
احزاب از دید جایگاه قانونی
احزاب از لحاظ ماهیت قانونی بطور کلی به سه گروه تقسیم میشوند ۱- احزاب قانونی ۲- احزاب غیر قانونی ۳- احزاب دولتی که قانونی و یا غیر قانونی بودن هر حزب وابسته به نوع فعالیت و خط مشی آن حزب میباشد . در کشور ایران به احزابی که توسط وزارت کشور برای آنها پروانه فعالیت حزبی صادر شدهاست احزاب قانونی گفته میشود . یک حزب قانونی نظام حاکم را به رسمیت شناخته و خط مشی آن حزب نباید با کلیات قانون اساسی در تضاد باشد . فهرست نامهای احزاب سیاسی ایران (غیرقانونی) که از نظر دولت جمهوری اسلامی ایران فعالیت آنها غیر قانونی میباشد و فهرست نامهای احزاب انجمنها و جمعیتهای سیاسی که از وزارت کشور مجوز دریافت نمودهاند اطلاعات جامعی را در درباره ماهیت قانونی احزاب ایرانی به شما ارائه میکند.
چیستی
- ماهیت هر حزب سیاسی، از دیدگاه کلی از عناصر بنیادی زیر ساخته میشود:
- دستیابی به قدرت یا شرکت در آن
- نظم و سازماندهی
- ایدئولوژی و دکترین سیاسی
- حاکمیت روح جمعی
جُستارهای وابسته
- احزاب قانونی
- احزاب غیر قانونی
- احزاب دولتی
- احزاب انجمنها و جمعیتهای سیاسی
- احزاب سیاسی ایران (غیرقانونی)
حزب قانونی
یک حزب قانونی حزبی است که در کنار حاکمیت و یا از درون حاکمیت تشکیل میشود . یک حزب قانونی به کلیات قانون اساسی نظام حاکم اعتقاد دارد و طی یک فرایند قانونی در نهاد های مرتبط با احزاب قانونی مورد ثبت قرار گرفته است . در ایران وزارت کشور مسئولیت اصلی صدور پروانه فعالیت احزاب را بر عهده دارد .
حزب غیر قانونی
اصولا احزاب غیر قانونی از لحاظ ماهیت ممکن در دو دسته اصلی قرار بگیرند .
- یک حزب غیر قانونی ممکن است در نظام هاو رژیم های گذشته قانونی بوده باشد . اما به دلیل کودتا و یا انقلاب و باروی کار آمدن یک نظام جدید از لحاظ ایدئولوژی با هیات حاکمه جدید در تعارض باشد . بنابراین منحل شده و غیر قانونی اعلام میشود . بهترین مثالی که برای این مورد از احزاب غیر قانونی میتوان به میان آورد حزب بعث عراق است .
- یک حزب غیر قانونی ممکن است حزبی باشد ، که در قدرت شرکت داشته اما بدلیل تغییر مواضع حزبی و یا مسایلی از این دست مجبور به خروج از حاکمیت شده و یا حتی در موضع اپوزیسیون بر انداز قرار گیرد . همانند سازمان مجاهدین خلق
خط مشی مسلحانه
- آنچه که در میان انواع احزاب غیر قانونی مشترک است این مورد میباشد که تمامی آنها سعی بر بازگشت به راس حاکمیت و یا شرکت در بخشی از قدرت است که به دلیل غیر قانونی شدن آنها این امر میسر نمیباشد بنابراین بعضی از این احزاب انشعاب نموده و خط مشی مسلحانه و ترور را برای نیل به اهداف حزبی خود انتخاب میکنند .
تعریف حزب سیاسی
حزب سیاسی به مفهوم جمعیتهای خاص دارای اهدافی ویژه که منتج از شرایط عینی و ذهنی ساختار نظام سیاسی جامعه خویش باشند در ایران پیشینهای چندان قوی ندارد و تنها به بعد از دوران مشروطه برمیگردد و آن هم به صورت منقطع و پاره پاره به طوری که هرگاه استبداد مطلقه به اوج خود میرسید و یا بحران سیاسی به وجود میآمد این احزاب متلاشی شده و یا تجزیه میگشتند. در دوران استبداد پهلوی دوم به ویژه پس از شهریور 1320 ما به گونهای از احزاب برمیخوریم که از هیچ بستر عقیدتی و ایدئولوژیکی برخوردار نبوده و بدون اتکا به حمایت مردم تنها به دستور عوامل قدرت از بالا تشکیل میشدند و وظیفه ای جز حفظ و تقویت قدرت سیاسی حاکم نداشتند. این احزاب از اجزای ساختار سیاسی و حکومتی عصر بودند که به دفاع همه جانبه از قدرت و حکومت مرکزی میپرداختند و خود از وسایل استبداد داخلی بودند. این دسته از احزاب در تاریخ معاصر ایران به احزاب دولتی معروف شده اند. این احزاب همه در سه چیز درباری، فرمایشی و غیرمردمی بودن اشتراک داشتند و در سه دوره در تاریخ معاصر ایران خودنمایی کردند.
دوره دوم
فکر ایجاد حزب دولتی در عصر پهلوی دوم، پس از کودتای 28 مرداد 1332ش و ایجاد حکومت مطلقه محمدرضا شاه در ایران شکل گرفت. قصد حکومت از تشکیل چنین احزابی، در دست گرفتن نبض فعالیتهای سیاسی جامعه و پر کردن خلاء ناشی از نبودن احزاب آزاد بود. اما این فکر تا سال 1335ش همچنان در اذهان باقی ماند. تا اینکه به دستور شاه اسدالله علم یار دیرینه اش مسئول تأسیس حزب مردم گشت.
حزب مردم
حزب مردم در اردیبهشت 1336ش موجودیت خود را اعلام کرد. سران این حزب غالباً چهره های علمی و دانشگاهی و شخصیتهای سیاسی و حکومتی بودند. رهبر عملی این حزب تا پایان حیات سیاسی آن اسدالله علم بود. از دیگر بنیانگذاران این حزب میتوان از پرفسور یحیی عدل، دکتر پرویز ناتل خانلری، دکتر موسی عمید، دکتر حسن ستوده تهرانی و دکتر احمد فرهاد نام برد.
ایجاد نظام تک حزبی
فکر ایجاد حزب واحد و فراگیر از سوی ایرانیان تحصیلکرده در خارج کشور به ویژه طرفداران ساموئل هانتینگتون (استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد) مطرح شد. هدف از ایجاد چنین حزبی جلوگیری از بی تفاوتی سیاسی اکثریت مردم کشور بود تا از طریق علاقمند کردن آنان به امور سیاسی مطلوب و عاملی مؤثر در جهت پیوند دولت و مردم ایجاد گردد.
بدین ترتیب تلاشهایی در جهت کسب موافقت محمدرضاشاه صورت گرفت و او را با این عنوان که از این پس با اجرای طرح نظام حزب واحد شاه رهبریت کل فعالیتهای سیاسی را برعهده خواهد گرفت، با خود همآهنگ نمود. شاه در کتاب خود (پاسخ به تاریخ) در این مورد میگوید:
“ ما معتقد هستیم همه مردم ایران باید برای رسیده به هدفهای ملی که سعادت و آسایش فرد فرد ما را تامین خواهد کرد متحد باشند و در یک جهت حرکت کنند، همه کوششها باید در راه پیشرفت کشور باشد. نه خنثی کردن تلاشهای یکدیگر. در نظام چند حزبی امکان تفرقه و تشتت بسیار است. هر گروه که در حزبی هستند با دیگران بر سر کسب قدرت و به دست گرفتن حکومت ستیز و دعوا دارند. هر گروه میخواهد حرفهای خودش را به کرسی بنشاند و در نتیجه اختلافات به وجود میآید. در حالی که در حزب رستاخیز از جنگ گروهی خبری نیست“
بنابر این حزب رستاخیز ملی ایران به دستور شاه در یازده اسفند 1353ش تشکیل شد و کلیه احزاب منجمله حزب ایران نوین، حزب مردم، پان ایرانیست و ایرانیان در آن ادغام شدند. اندکی بعد کار به جایی رسید که شرکت در این حزب سیاسی، اجباری اعلام شد و شاه در سخنان خود گفت: “ هر کسی باید جزو این حزب بشود و تکلیف خود را روشن بکند. اگر نشد از ایران خارج شود. اگر نخواستند خارج شوند، جایشان در زندان است، و دولت اعلام نمود برای هر ایرانی که خواستار شرکت در حزب نیست پاسپورت صادر و به خارج فرستاده خواهد شد.“
بدین گونه حزب رستاخیز نیز حربهای در دست دولت و دیکتاتوری شد و شاه رکن چهارمی به سه رکن دیکتاتوری خود افزود و حزب دولتی به جای آنکه از قدرت و استقلال بیشتری بهره مند باشد و در فعالیتهای سیاسی نقشی چشمگیر داشته باشد عملاً به صورت یکی از ابزار اعمال قدرت حکومتی درآ‚د. دبیرکلی حزب جدید در ابتدا به عهده امیرعباس هویدا نخست وزیر وقت و رئیس حزب ایران نوین نهاده شد و البته قصد شاه این بود که فعالیتهای سیاسی نخست وزیرش را نیز تحت اختیار خود بگیرد. بعدها رهبری این حزب به عهده جمشید آموزگار گذارده شد و اندکی بعد به نخست وزیری برگزیده شد. اما عملکرد جمشید آموزگار در حزب که به ایجاد جناح پیشرو انجامید خود از موانع ضعف حزب گشت و به جای آنکه حزب باعث اتحاد و یکرنگی و ثبات در جامعه گردد، خود از عوامل اصلی تشتت آرا و ایجاد اختلاف بین رجال دولتی و دولتمردان سیاسی گشت. در این بین درگیری جناحهای پیشرو، سازنده و لیبرال بر شدت این جریان افزود.
حزب رستاخیز ملت ایران سه سال بعد از تشکیل به عنوان یکی از پایه های رژیم مورد حملات مخالفین رژیم قرار گرفت و عملکرد آن باعث تشدید نارضایتیها گشت. به طوری که در اهداف خود از جمله تحکیم رژیم و نهادی کردن سلطنت و تثبیت دولت موفق نشد و به جای ایجاد ثبات، کل رژیم را تضعیف کرد و سلطنت را بیش از پیش از ملت جدا ساخت و معدود پیوند موجود در رژیم را از بین برد و سرانجام در پائیز 1357 به دستور خود رژیم برچیده شد.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
دانلود تحقیق کامل درمورد حزب