لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:76
فهرست مطالب:
چارچوب نظری:
روستاهای تلی:
روستاهای ستاره ای :
روستاهای با نقشه هندسی:
روستا با میدان مرکزی:
- اقلیم مرطوب –خنک
- اقلیم معتدل –شدیداً سرد
- اقلیم گرم و مرطوب –سرد
- اقلیم بسیار گرم و مرطوب –معتدل
- اقلیم نیمه گرم – نسبتاً سرد
بافت، معادل واژه به معنی تارو پود و نسج است، فرهنگ دهخدا درتعریف بافت، واژه های : بافته ، منسوج ، بافته شده ، تنیده ، آوردن و آراستن سخن تلخیص سخن، نظم کردن و تلفیق را ذکر نموده است و بخشی از تعاریف ذکر شده درتعریف بافت نیز به پزشکی و طبابت و آناتومی بدن ارتباط دارد که عملاً با مفهوم مورد عمل این مطالعه متفاوت است .
واژه معادل بافت. درادبیات شهرسازی ، مفاهیم دیگری همچون مرفولوژی یا ریخت شناسی و فیزیونومی یا ترکیب فضایی به کاربرده شده است که تعاریف مورد عمل در هر یک به این شرح است:
- مرفولوژی شهری: مطالعه نظام یافته ازفرم، شکل و طرح حوزه های شهری است که دربرخی موارد رشد و کارکرد شهرنیز به آن افزوده می گردد.
- فیزیونومی: محل استقرار، تراکم، ابعاد، پلان ، چشم اندازها، نقش اصلی و منشأ سکونتگاهها را مورد بررسی قرار می دهد.
- بافت: بطور کلی تجلی گاه نظم پذیری خانه و زمین های زراعی و نحوه استقرار شبکه معابر و سکونتگاهها به شمار می رود.
آنچه که درتعریف بافت و نحوه عملکرد آن، اهمیت دارد چگونگی ترکیب فضایی و نحوه استفاده از فضا یا به تعبیری تجربه آگاهی از فضااست که می تواند تعیین کننده و جهت دهنده شکل کالبدی باشد.
به طور کلی فضا یک مقوله عام است که تمام جهان هستی را احاطه کرده است و می تواند چنان وسیع به نظر آید که احساس وجود بعد را از بین ببرد و یا چنان مملو از وجود سه بعدی باشد که به هر چیزی در حیطه خود مفهومی خاص ببخشد، فضای سه بعدی اصولاً قابلیت بسیاری دربالا بردن کیفیت زندگی ما دارد. فضا می تواند ویژگی های بسیار بارزی نیز پیدا کند . چنین شاخص هایی را در ازمنه مختلف و در فرهنگهای گوناگون به عینه می توان مشاهده نمود، مثلاً یونانیان اهمیت فضا را به خوبی درک کرده بودند و از آن بخوبی درهنر و دین استفاده می کردند و بنابر همین دلیل است که بخش اعظم معماری یونان به قصد طبیعی تحقق یافته است. درمعماری اسلامی نیز ابزار تعیین حدود فضای طبیعی تحقق یافته است . درمعماری اسلامی نیز، ابزار تعیین حدود فضا به عنوان عنصری مثبت به مرور تکامل یافته است. چهار مناره مسجد، فضای مکعبی شفافی ایجاد می کند که روح مسجد درآن دمیده شده است. گنبد نیز به فضای مذکور جان می بخشد.
آنچه که دربیان و تعبیر کالبدی آن درارتباط با فضا، مفهوم پیدا می کند مفصل بندی فضا است یعنی محدودکردن فضا با استفاده از عناصری سازه ای همچون دیوار و با توجه به کیفیات مطروحه آن ، به عبارتی فرمها، مصالح، مدولاسیون نور و سایه و رنگ درمعماری همگی دست به دست هم می دهند تاکیفیت معماری را تعیین می کند، مهارت طراح در استفاده از این عناصر و ایجاد ارتباط بین آنهاست چه درفضاهای داخلی و یا فضاهای اطراف بناهای آن.
با توجه به تعاریف مرتبط با موضوع و نظر به اهمیت عناصر مؤثر دربافت تعریف مورد عمل دراین مطالعه عبارت است از :
بافت، نحوه مقابله با همسان سازی انسان با محیط است که درعرصه کالبدی، عینیت می یابد و به مرور زمان به شیوه مرسوم و معمول، یا به عبارتی سبک و سیاق عموماًواحدی منتج می شود که تشکیل دهنده ریخت شناسی سکونتگاه است. بافت درنهایت پیکر مشخصی را تشکیل می دهد که ارتباط بین احجام ساختمانی شبکه راهها و نهایتاً ترکیب فضایی را پدید می آورد به گونه ای که بیشترین انطباق را با محیط اطراف خود به همراه داشته باشد.
نظریه پردازان
ایده ها ونظرات متفاوتی چه بطور مستقیم و یا غیر مستقیم درخصوص بافت و عرصه های مختلف آن تاکنون از جانب اندیشمندان عرضه شده است، و هریک بنابه تخصص و وسع تفکر و مطالعه ، جنبه هایی از آن را ارائه نموده اند.
کوین لینچ درکتاب سیمای شهر، به مفهوم مشابه بافت را درتحت عنوان سیمای محیط بیان نموده و درآن مفهوم زمان رابه مثابه یک اصل قطعی ذکر نموده است:
مقاله در مورد بافت