اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله چین

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله چین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

معرفی کشور چین
جمهوری خلق چین کشوری است در شرق آسیا. چین پرجمعیت‌ترین و یکی از گسترده‌ترین کشورهای جهان است. پایتخت آن پکن می‌باشد، شانگهای مهم‌ترین شهر و بندر آن است. نام چین از نام خاندان سین گرفته شده‌است که بر این کشور فرمان می‌راندند.

 

جغرافیا

 

کشور چین در منطقه شرق آسیا قرار گرفته‌است و مساحت آن بیش از ۹٬۵۹۶٬۰۰۰ کیلومتر مربع است که به این ترتیب بعد از روسیه، دومین کشور پهناور آسیا به حساب می‌آید. چین دارای مرز زمینی با ۱۴ کشور است. این کشور همچنین از سمت شرق و جنوب با دریای چین شرقی، خلیج کره، دریای زرد ، و دیگر آبهای آزاد احاطه شده‌است.

 

آب و هوا
آب و هوای این کشور بسیار متنوع می‌باشد از مناطق گرمسیر و بارانی در جنوب تا بسیار سردسیر شمال را شامل می‌شود . طوفان‌های موسمی (در حدود ۵ مورد در سال) در امتداد سواحل جنوبی و شرقی، سیل‌های مخرب، سونامی ، زلزله ، رانش زمین و خشکسالی از بلایای طبیعی منطقه چین هستند.

 

تقسیمات کشوری

 

کشور جمهوری خلق چین از ۲۲ استان تشکیل شده‌است. علاوه بر آن چین، مدعی مالکیت تایوان به عنوان یکی از استانهای خود است.

مردم
کشور چین بیش از یک میلیارد و دویست و هشتاد میلیون نفر جمعیت دارد. بیشتر مردم چین از نژاد زرد هستند و به زبان ماندارین سخن می‌گویند. جز چینی‌ها تیره‌های دیگری نیز در این سرزمین پهناور همچون مغول‌ها، تبتی‌ها و ترک‌ها زندگی می‌کنند، شماری از تاجیک‌ها نیز در بخش سین کیانگ چین می‌زیند. ادیان رایج این کشور عبارتند از:کنفسیوس،بودایی،تائوئیسم،اسلام و آیین ترسایی.

 

تاریخ
چین تاریخ کهنی دارد. گاهی به گونه یکپارچه و گاهی به مانند چند کشور جدا از هم بوده‌است. همواره همسایگان به این سرزمین می‌تاخته‌اند و از آن دسته مغولها بودند که در روزگار چنگیز خان چین را تصرف کردند.
خیزش چینیان ضد سلطه مغول
«ژو یووان زانگ» یک روستایی و کشاورز ساده بود که چین را بار دیگر متحد کرد و سلسله پادشاهی مغول‌ها را در چین منقرض ساخت و آنها را به دشت «گبی»: همانجایی که آمده بودند فراری داد، وی در ۲۰ دسامبر سال ۱۳۹۸ میلادی درگذشت. ژو (زو) هنگام مرگ ۷۰ساله بود. پدر ژو او را در جوانی از کار کشاورزی بازگرفت و به مدرسه آموزش روحانیون بودایی فرستاد و روحانی شد و در این سمت اطلاعات وسیعی از عدم رضایت مردم از دولت مغولی چین (سلسله یووان) بدست آورد. سپس دسته یی از کشاورزان و مردم عادی چین را با خود همراه کرد و انقلاب بزرگی به راه انداخت که به انقلاب کلاه قرمزها(دستار قرمزها) معروف شد. او می‌دانست که اربابان حامی پادشاه هستند. بنابراین، نخست به تضعیف و از میان بردن آنان پرداخت و در سال ۱۳۶۸ شهر پکن را به آسانی تسخیر کرد. سپس شاهزادگان ایالت‌ها را عزل و زندانی و وحدت چین را بار دیگر تامین کرد. وی تا آخرین لحظه عمر از غم مردم عادی و کشاورزان فارغ نبود و برای نویسندگان و اهل فرهنگ و ادب، حتی آنان که روش وی را نمی‌پسندیدند حقوق ماهانه برقرار کرده بود تا به کار خود در هر گوشه یی که بخواهند (منزل) ادامه دهند. ژو برای حفظ وحدت چین، یک شبکه سراسری اطلاعاتی مرکب از ماموران مخفی ایجاد کرده بود تا او را از هر گونه مخالفت و دشمنی و توطئه آگاه گردانند. ژو پس از شناخت مخالفان می‌کوشید که آنان را قانع کند تا دست از مخالفت بردارند. فرمول «تبدیل دشمن به مخالف، و مخالف به ناراضی، و ناراضی به بی اعتنا (خنثی - بی طرف)» از اوست که اینک در سراسر جهان به کار بسته می‌شود و دولت‌ها به جای مجازات سخت، مخالفان خود را طبق این فرمول، آرام و خنثی می‌کنند بدون این که انعکاسی داشته باشد و در افراد تولید مقاومت کند.
چین نوین

 

روند تاریخی شکل گیری کشور چین.
سون یات سن «پدر چین مدرن» سیاست‌مدار و رهبرانقلابی چین در براندازی دودمان چینگ در انقلاب سال ۱۹۱۱ بود. در اوایل سال ۱۹۱۱ نیروهای انقلابی به رهبری سون یات سن بر امپراتوری منچو پیروز شدند.
رژیم چین پس از انقلاب مردمی از پادشاهی به جمهوری بازساخته شد. وقتی جمهوری چین در سال ۱۹۱۲ تأسیس شد سون یات سن اولین رئیس جمهور چین در سال ۱۹۱۲ بود. او بعداً هم حزب ملی چین کومین تانگ را تأسیس کرد و تا سال ۱۹۲۱ رهبر این حزب بود. سون یات سن در سال ۱۹۲۱ در گذشت.
حزب کمونیست چین در سال ۱۹۲۱ میلادی تأسیس شد. از سال ۱۹۲۱ مبارزات سخت مردم چین را رهبری می‌کرد و در نتیجه جمهوری خلق چین را در سال ۱۹۴۹ تأسیس نمود. آنگاه ژاپنیها بر این سرزمین تاختند. با پایان جنگ جهانی دوم تازش ژاپنیها ایستانده شد ولی جنگ داخلی میان هواداران ژنرال چیانگ کای شک و مائو تسه تونگ بالا گرفت که سرانجام به پیروزی هواداران حزب کمونیست چین انجامید و از آن پس چین به گونهٔ کمونیستی تا به امروز گردانده می‌شود و هواداران چیان کایچک نیز که ملی‌ها بودند به جزیره تایوان گریختند و تا به امروز به ایستادگی دربرابر فشار جمهوری خلق چین ادامه داده‌اند.
از سال ۱۹۵۶، حزب کمونیست چین به دلیل فقدان تجربه کافی در جریان رهبری اقتصادی و نوسازی چین اشتباهاتی مرتکب شد. به تبع آن مبارزه قدرت (انقلاب فرهنگی چین) در سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۶ در حزب کمونیست چین شروع شد. چهره‌های میانه رو حزب اخراج شدند. پس از پایان انقلاب فرهنگی چین در اکتبر سال ۱۹۷۶، چین به دوره نوین توسعه تاریخی وارد شد.
از آغاز سال ۱۹۷۹ حزب کمونیست چین سیاستهای اصلاحات و درهای باز را که تنگ شیائوپنگ مطرح کرد به اجرا گذارد. پس از اجرای سیاستهای اصلاحات و درهای باز به این طرف، توسعه اقتصاد ملی و اجتماعی چین به دستآورده‌های چشمگیری نائل آمده‌است. چهره کشور دستخوش تغییرات تکان دهنده شد. این دوران از لحاظ وضعیت بهترین زمان پس از تأسیس جمهوری خلق و بهترین دوره برای مردم به لحاظ تامین منافع آنان به شمار می‌رود.
سیاست
جمهوری خلق چین یک کشور سوسیالیستی است. نظام سوسیالیسم نظام اصلی جمهوری خلق چین است.
• اعتراضات میدان تیان‌آن‌من (۱۹۸۹ میلادی)
چین از سال ۱۹۹۶ عضو پیمان امنیتی سازمان همکاری شانگهای می‌باشد. سازمان همکاری شانگهای از دل رقابت قدرت‌های بزرگ برسر منطقه ژئوپلیتیک آسیای میانه ظهور کرد.
قانون اساسی

پس از تأسیس جمهوری خلق چین در اول اکتبر سال ۱۹۴۹، چهار قانون اساسی در سالهای ۱۹۵۴، ۱۹۷۵، ۱۹۷۸ و ۱۹۸۲ جداگانه در جمهوری خلق چین تنظیم و صادر شد.
چهارمین قانون اساسی جمهوری خلق چین یعنی قانون اساسی فعلی در چهارم دسامبر سال ۱۹۸۲ در مجلس ملی نمایندگان خلق چین به تصویب رسیده و صادر شد. این قانون ضمن ادامه وتوسعه اصول اساسی قانون اساسی سال ۱۹۵۴، با توجه به جمع‌بندی تجربیات توسعه سوسیالیستی چین و جذب تجربیات بین‌المللی در این زمینه، یک قانون اصلی دارای ویژگیهای چین و منطبق با نیاز ساختار مدرنیزاسیون سوسیالیستی چین محسوب می‌شود. در این قانون به طور مشخص نظامهای سیاسی و اقتصادی جمهوری خلق چین، حقوق و وظایف اتباع تأسیس ارگانهای دولتی و چهارچوب ماموریت و وظایف اصلی کشور در آینده قید شده‌است. ویژگی‌های اساسی این قانون قید نظام و وظایف اصلی چین، تشخیص چهاراصل اساسی و رهنمود اساسی اصلاحات و درهای باز است. در این قانون قید شده‌است که مردم تمام ملتهای و سازمان‌های سراسر کشور باید طبق قانون اساسی فعالیت کرده وهیچ سازمان یا شخصی حق تخطی و نقض قانون اساسی و قوانین دیگر را ندارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چین

دانلود مقاله بهداشت روانی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله بهداشت روانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه :
بهداشت روانی همان سلامت فکر و قدرت سازگاری فرد با محیط و اطرافیان است. همچنان که از جسم خود مراقبت می کنیم روح خود را نیز باید مقاومت تر کنیم تا زندگی بهتری داشته باشیم. در زندگی «چگونه بودن» خیلی مهم تر از «بودن یا نبودن» است. ایجاد فرصت برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و کنار آمدن با خود و دیگران یکی از اهداف مهم و اساسی بهداشت روانی است. جوامع مختلف سعی می کنند تا سیاست های مربوط به بهداشت روانی و سازماندهی کنند. اصل کلی در این تلاش، سالم سازی محیط فردی و اجتماعی است که افراد جامعه را در بر می گیرد. این نگرش حکم می کند که خانواده ها بیش از پیش با بهداشت روانی خانواده و چگونگی پیشگیری و درمان بیماری های روحی آشنا شوند.
چون در مواجهه با چالش ها و مشکلات روزمره، ما براساس ویژگی های روانی خود با آنها برخورد می کنیم، هر چه از سلامت روانی بیشتری برخوردار باشیم به یقین آسیب پذیری ما کمتر خواهد بود. امید است با برخورداری از سلامت فکر و روان به موفقیت های بیشتری رسیده و بیش از پیش بر مشکلات غلبه کنیم.
«سلامت باشید»

 

تعریف بهداشت روانی :
سازمان جهانی بهداشت می گوید بهداشت روانی عبارتست از «توانایی کامل برای ایفای نقش های اجتماعی، روانی و جسمی» . این سازمان معتقد است که بهداشت روانی فقط عدم وجود بیماری و یا عقب ماندگی نیست، بنابراین کسی که احساس ناراحتی نکند از نظر روانی سالم محسوب می شود.

 

اهداف بهداشت روانی د رخانواده :
- تأمین سلامت جسمانی، روانی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی اعضای خانواده
- تلاش برای شناخت رفتار خود و افراد خانواده .
- برقراری روابط حسنه بین اعضای خانواده .
- ایجاد ارتباط صمیمانه و حفظ اسرار خانواده، به طوری که اعضای خانواده در داخل خانه به یکدیگر تذکر بدهند ولی در بیرون مدافع هم باشند.
- تقویت اعتماد و عزت نفس اعضای خانواده و احترام به شخصیت دیگران
- به وجود آوردن احساس رضایت از زندگی
- آموزش خانواده ها برای کمک به پیشبرد اهداف صحیح اجتماعی

 

ویژگی های فردی که بهداشت روانی دارد:
- نسبت به خود، خانواده و جامعه بی تفاوت نیست.
- با دیگران سازگاری دارد.
- شاد و مثبت اندیش است.
- به خود و دیگران احترام می گذارد.
- بد بین نیست.
- به نقاط ضعف و قدرت خود آگاهی دارد.
- انعطاف پذیر است.
- شناخت او از واقعیت نسبتاً دقیق است و برای رسیدن به هدفهای خود براساس عقل و احساس عمل می کند.
- نسبت به خود نگرش مثبت دارد و ناکامی ها را تحمل می کند.
- توانایی حل مشکلات خود را د ارد.
- از اوقات فراغت خود به نحو مطلوب استفاده می کند.
- در مواجهه با مشکلات اجتماعی، کنترل و تعادل خود را از دست نمی دهد.
- استعدادهایش به طور هماهنگ و به خوبی رشد می کند.
- نه بنده کسی است، نه کسی را بنده خود می کند، می داند که خدا او را آفریده و برای خود ارزش قائل است.
- دنیا را گذرگاهی برای رسیدن به آخرت می داند.
- رابطه اش با دیگران سازنده و مثبت است.
- نیازهایش را از طریقی برآورده می کند که با ارزش های اجتماعی منافات نداشته باشد.
- صابر، صادق ، درستکار بخشنده، استغفار کننده و فرزند خویشتن خویش است.
- در نظر دیگران فرد موجهی محسوب می شود، زیرا در همه کارها متعادل است.

 

عوامل مؤثر در بهداشت روانی:
«تغذیه»
حالات روحی ما در انتخاب نوع غذایی که می خوریم مؤثرند. ما در حالات مختلف غذاهای متفاوتی را طلب می کنیم، هنگام احساس قدرت و پیروزی به غذاهای گوشتی، هنگام احساس تنوع و تحول به غذاهایی با انواع سس و هنگام اضطراب یا پرخاشگری به خوراکی های گاز زدنی تمایل داریم در حالی که وقتی خسته هستیم چای و قهوه را ترجیح می دهیم. بنابراین با شناخت خود و سوخت و ساز بدن می توانیم با انتخاب مواد خوراکی مناسب به آرامش بیشتری دست یافته و از خوردن لذت ببریم:

 

«ایمان»
اعتقادات و باورهای مذهبی قادر است در مصیبت های زندگی، از فرد افسرده و مأیوس ، انسانی امیدوار و محکم بسازد، چنانکه هرگز خود را تنها و بیمناک احساس نکند. او باور دارد که خدا پیوسته با اوست، در رویارویی با سختی های زندگی تنها نیست و خدای مهربان به او علاقه و توجه دارد. این باور موجب می شود که فرد علیه انزوا طلبی و گوشه گیری که بسیاری از مبتلایان به امراض خطرناک را از پای در می آورد، ایمن شود.

 

«مدرسه»
مسؤولیت اولیای مدرسه فقط در پرورش نیروی عقلی و آشنا کردن دانش آموزان به مسائل اجتماعی و اخلاقی خلاصه نمی شود. مدرسه مسؤول تغییر و اصلاح رفتارهای ناسازگارانه و تأمین بلوغ عاطفی و سلامت روانی دانش آموزان نیز می باشد.
در مدرسه فرزندان دوست داشتن و دوست داشته شدن را تجربه می کنند، معلم با تکریم شخصیت، محبت و توجه، آنان را در مسیر صحیح هدایت می کند، دانش آموز در مدرسه چگونگی برقراری روابط درست عاطفی، سازگاری با دیگران و مسئوولیت پذیری را می آموزد و راههای مبارزه با کینه توزی، دیگر آزاری و حسادت را یاد می گیرد.

 


«ورزش»
ورزش یکی از رموز سلامت جسمانی و روانی است. افراد دارای آمادگی جسمانی از لحاظ احساسات، عواطف ، شخصیت اجتماعی و نوعدوستی کاملتر و در فعالیتهای شغلی و حرفه ای موفق ترند. ورزش موجب تقویت اعتماد به نفس در فرد شده ، او را متعادل، متفکر و سازگار با محیط می کند. با ورزش، شخص کمتر دچار حسادت ، حقارت و ستیزه جویی می شود و در نتیجه از سلامت روانی بهتری برخوردار خواهد بود.

 

راهها تقویت بهداشت روانی فرزندان:
- اگر با ناراحتی های روانی کودکان ، نوجوانان و جوانان روبرو شدیم با حوصله و متانت آن ها را رفع کنیم و از تصمیم های عجولانه بپرهیزیم.
- در ناراحتی های شدید، درد دل و گریه کردن باعث تخلیه روانی و آرامش می شود، در این شرایط از یک دوست صمیمی می توانیم کمک بگیریم.
- مشارکت جو باشیم تا دوستان جدید بیابیم.
- از مشاهده فعالیت های جدید فرزندانمان لذت ببریم.
- با پرورش ابعاد روحی، معنوی و مذهبی شخصیت خود و فرزندانمان به سلامت روانی بالاتری دست یابیم.
- با احترام به دیگران به بهداشت روانی خود و دیگران کمک کنیم.
- زمینه های اعتماد را فراهم کنیم.
- به احساسات فرزندانمان توجه کنیم و ویژگی های آنها را بشناسیم.
- محیط زندگی را در حد توان جذاب و پرنشاط کنیم.
- فرصت های مناسب برای بروز احساسات و شخصیت فرزندانمان ایجاد کنیم.
- به دست آوردن بهداشت روانی منوط به روبرو شدن با واقعیت، سازگار شدن با تغییرات، ظرفیت داشتن برای مقابله با اضطراب ها، کم توقع بودن، احترام قائل شدن به دیگران و ... ا ست، بکوشیم این شرایط در خانواده فراهم شود.
- رفتار والدین در خانواده بگونه ای باشد تا فرزندان خود را در زندگی شاد، خوشحال و فارغ از گرفتاری های احساس کنند.

 

بهداشت روانی دوران بلوغ

 

نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب می‌شود زیرا سر آغاز تحولات و دگرگونی‌های جسمی و روانی در اوست و بلوغ نقطه عطفی در گذر زندگی او از مرحله کودکی به بزرگسالی است. بر اساس تعریف سازمان جهانی دوره نوجوانی به گروه سنی 10 تا 19 سالگی اطلاق می‌شود و در اکثر کشورهای جهان به خصوص کشورهای درحال توسعه بخش قابل توجهی از جمعیت را نوجوانان تشکیل می‌دهند. با توجه به این واقعیت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتی‌شان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط برای خود آنها بلکه برای خانواده‌ها، جامعه و نسل آینده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوری می‌بایست به مسائل آنها توجه خاص شود. آشنا شدن با پدیده‌های جدید در زندگی، ‌انسان را از بار هیجانی همراه آن پدیده که غالبا اضطراب و آشفتگی است می‌رهاند، مطالعات روانشناختی نشان داده است که تاثیر منفی عوامل استرس‌زا که همراه با آگاهی قبلی است بسیار کمتر از زمانی است که عوامل استرس‌زا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد می‌شوند. در زمینه برخورد با پدیده بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی و روانی متعاقب آن هر اندازه آگاهی نوجوانان ما بیشتر باشد نتایج مبحث این مرحله از زندگی در مسیر آینده نوجوان بیشتر است. آگاهی نداشتن و یا عدم آگاهی کامل و صحیح، نوجوانان را گیج و سردرگم می‌کند و این حالات نتایج منفی و زیانباری بدنبال خواهد داشت. والدین و مربیان وظیفه دارند اطلاعات کافی در خصوص تغییراتی که در طول و به دنبال بلوغ جنسی در نوجوان اتفاق می‌افتد به تدریج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافی و صحیح در مورد بلوغ باعث می‌شود که نوجوان از منابع دیگر که معمولا انحرافی است، اطلاعات کسب کند و این اطلاعات غلط می‌تواند او را به انحراف کشاند. والدین و مربیان از یک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان می‌بایستی اقدامات زیر را انجام دهند. - او را آماده کنند که به زودی و بتدریج تغییراتی را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد. - به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغییرات ایجاد شده طبیعی است. - از اینکه این تغییرات در او شروع شده به او تبریک بگویند و خاطرنشان کنند که دوره جدیدی در زندگی او آغاز شده است. - به او یادآوری نمایند که این تغییرات در جهت تکامل فردی و قدمی بسوی اجتماعی شدن اوست به همین دلیل وظایف فردی و اجتماعی جدیدی برای او منظور شده است. - خاطرنشان کنند که این تغییرات قطعا شروع می‌شود اما زمان دقیق و مشخصی ندارد؛ بنابراین اگر دیرتر از دیگران هم شروع شود یک امر طبیعی است . - به او بگویند که تغییرات جسمانی همراه با تغییرات روانی خواهد بود این تغییرات روانی در سه بعد هیجانی، خلقی و رفتاری اتفاق می‌افتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراری ارتباط صحیح با نوجوان است. کودک دلبند دیروز شما با تغییراتی که درجسم و روانش روی می‌دهد پا به دوران بزرگسالی می‌نهد. او اینکه می‌خواهد هویت جدیدی را برای خودش به دست آورد، طبیعی است که در برقراری رابطه با او مشکلاتی برای شما بوجود آید. برای این که روابط شما والدین و مربیان با فرزند یا دانش‌آموز نوجوانشان صمیمانه‌تر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زیر توجه کنید. پذیرش نوجوانان: گام اول برای ایجاد و تحکیم یک رابطه دوستانه و صمیمی با نوجوان این است که او را با همه کمی‌ها و کاستی‌هایش قبول داشته باشید. کاستی‌های رفتاری او را همچون نقاط قوت و توانایی‌هایش بپذیرد و او را به عنوان فردی که دارای استقلال، سلیقه‌های خاص و عقاید قابل ارائه است،‌ نگاه کنید. احساساتش را پذیرفته و اعتماد به نفس او را با کم اهمیت جلوه دادن اشتباهات و تقدیر از کارهای پسندیده‌اش بالا ببرید. نوجوانانتان را درک کنید: درک و برداشت از زندگی و مسائل آن متفاوت از برداشتی است که نوجوان دارد. او زندگی را به ساده‌ترین وجه ممکن می‌نگرد، بطوری که عقایدش برای شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقایدش بی‌اهمیت نباشید وی را مورد تمسخر قرار ندهید. چرا که این استهزاء به تداوم رابطه عاطفی با فرزندان لطمه می‌زند. ارتباط را دو طرفه کنید: در بسیاری از اوقات و به دلایل گوناگون ممکن است شما والدین و مربیان به نوجوان بگویید که چه بکند و چه نکند و از او توقع حرف‌ شنوی نیز داشته باشید. این برخورد با نوجوان که حاکی از ارتباط یک طرفه، معیوب و غیر قابل دوام است، منجر به سرکشی و عصیان نوجوان در برابر دستورات شما می‌شود و به رابطه عاطفی و صمیمانه بین شما و او لطمه می‌زند. در این مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان که سخنی را گفتید از او نیز سخنی بشنوید و نظر او را نسبت به وظایف محوله‌اش جویا شوید. از دادن پند و اندرز مستقیم خودداری کنید: نوجوانان از شنیدن نصیحت و اندرز مستقیم و اینکه آنها را یکجا ارائه کنید و اشکالات رفتاری و گفتاری‌شان را تذکر بدهید گریزان هستند. نوجوانان اعمال خود را بی‌نقص می‌دانند و تحمل شنیدن پند و اندرز از جانب شما را ندارند. جهت اصلاح رفتار، آنها را بطور غیر مستقیم نسبت به اعمال و رفتار نادرست‌شان آگاه کنید و خودتان الگویی برای آنها باشید تا با پیروی از رفتار و گفتار شما روش صحیح برخورد را فرا گیرند. آزادی عمل به نوجوانتان بدهید همچنان که به کودک نوپا اجازه می‌دهیم تا گاهی خود به تنهایی راه رفتن را امتحان کند و دفعاتی هم به زمین افتد، باید به نوجوان هم اجازه داد که تا حدودی پیامدهای رفتارهایش را تجربه کند و طعم برخی سختیها را چشیده و برای زندگی مقاوم شود. برای ارتباط با نوجوان وقت کافی بگذارید: نوجوانان نیازمند توجه هستند، آنها می‌خواهند صحبت کنند. اعتراض کنند و از هیجانات و اتفاقاتی که در مدرسه می‌افتد و یا از دوستانشان می‌شنوند، حرف بزنند؛ هر چه زمان این ارتباط با شما به عنوان مادر، پدر و یا مربی بیشتر باشد خرسندی آنها بیشتر شده و امکان ارتباط نادرست و غلط آنها کمتر خواهد شد. توجه به تاثیر مشکلات اجتماعی: مشکلات اجتماعی تاثیرات ناخوشایندی بر نوجوانان دارد. عدم مداخله شما والدین و مربیان در بهبود شرایط اجتماعی، تاثیر تلاش‌هایتان را در خانه و مدرسه کمرنگ می‌کند. انرژی سرشار نوجوانان نیاز به تخلیه دارد: در این سنین نوجوان دارای انرژی فراوان جسمانی است، بخشی از این انرژی در غریزه جنسی نهفته است که در شروع دوران نوجوانی به طریق مقبول اجتماع قابلیت ندارد. نوجوان مقادیر دیگری از انرژی جسمانی خود را به صورت رفتارهای پرخاشگرانه مبارزه طلبی، حادثه‌جویی و .. تخلیه می‌کند. تشویق نوجوانان به انجام ورزشهای مختلف، شرکت در فعالیتهای الگوسازی برای آنان و تحریک آنها بر همانندسازی با آن الگوها باعث می‌شود تا آنها انرژی خود را به طریق منطقی تخلیه کنند. وضعیت تحصیلی نوجوان را پیگیری کنید: در این سنین ممکن است که فرزند شما نسبت به درس اظهار بی‌علاقگی نماید و به اموری مثل افراط در ورزش کردن، رسیدگی به سر و وضع خود و ... بپردازد، چنانکه می دانید پند، اندرز، سرزنش و مقایسه با دیگران کارساز نیست..

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   22 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بهداشت روانی

دانلود مقاله زن در دوره ساسانی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله زن در دوره ساسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

زن در دوره ساسانی

 

ساسانیان مظلومترین سلسله تاریخ ایران هستند به این دلیل که با سقوط آنها، سقوط ایران هم آغاز میشود و دلخوریها متوجه آنان میگردد. این که می گویند ساسانیان در تاریخ دست برده‌اند درست نیست و نسخه‌های تاریخی این حکومت، منابع اندیشمندان ایرانی آن دوران بوده است. ساسانیان تعصبات دینی نداشتند، به عنوان مثال در دانشگاه «جندی شاپور» مسیحیان نیز درس میخواندند و فردوسی هم در شاهنامه از این حکومت تعریف کرده است. اختلاف طبقاتی در زمان ساسانیان وجود نداشته و برپایه منابع تاریخی، خواندن و نوشتن برای همه آزاد بوده است. اردشیر بابکان نظام نوینی را در این سلسله ایجاد میکند که از ایران وارد غرب می شود. اقتصاد ساسانیان ترکیبی از سرمایه داری و سوسیالیسم بود و نکته بسیار جالب این است که همه مردم بیمه بودند، بدون این که حق بیمه و عوارض پرداخت کنند.
عصر ساسانی از درخشانترین دوران تاریخ ایران است. در هنگام فرمانروایی ساسانیان، زن ایرانی از ارج و پایداشت والایی برخوردار بود. تحصیل و کار برای زنان آزاد بوده است. «گردیه» خواهر «بهرام چوبین» به سپهسالاری و نیز فرمانروایی قلمرو ری رسید. دو بانو: آزرمدخت و پوراندخت بر تخت شاهنشاهی ایران زمین نشستند. در داستان ها، بارها میبینیم که شاه ساسانی به گونه ای ناشناس در خانه شبان یا کشاورز مهمان بوده و از میان همین مردم، دختری به زنی گرفته وبعدها فرزندی که از همان دخترشبان یا کشاورز به دنیا آمده بود، به پادشاهی ایران برگزیده می شد. قباد با دختر یکی از دهقانان اهواز زناشویی می کند و کسرا (انوشیروان) زاده میشود.

سکه شاه بانو: پوراندخت

 

«سعیدی سیرجانی» در کتاب «سیمای دو زن» هنگام سنجش میان دو زن ایرانی و عرب (شیرین ـ‌ لیلی) مینویسد: در دیار «شیرین» منعی بر مصاحبت و معاشرت مرد و زن نیست. پسران و دختران با هم می نشینند، با هم به گردش و شکار می روند و با هم در جشن ها ومهمانی ها شرکت می کنند. و عجبا که در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران، پاسدار عفاف ایشان است که به جای ترس از پدر و بیم بدگویان، محتسبی در درون خود دارند و حرمتی برای خویشتن قایلند. دخترها، مادران و پیران خانواده را مشاوران نیک اندیش خویشتن می دانند، و هشداری دوستانه چنان در دل و جانشان اثر می کند که وسوسه های شهزاده جوان عشرت طلبی چون پرویز نمی تواند در حصار پولادین عصمتشان رخنه کند. در سرتاسر داستان خسرو و شیرین بیتی و اشارتی به چشم نمی خورد که آدمی زاده خیرخواه مصلحت اندیشی از عمل نامعقول شیرین انتقادی کرده باشد. در دیار شیرین مردم چنان گرم کار خویشتن اند و مشاغل روزانه، که نه از ورود نامنتظر ولیعهد شاه ایران به سرزمین خود با خبر می شوند و نه پروای سرگذشت عشق شیرین و پرویز دارند. حتی یک نفر هم در این مملکت بی در و دروازه متعرض این نکته نمی شود که در بزم شبانه مهین بانو چه می گذرد و جوانانی چون پرویز و همراهانش چرا با دختران ولایتشان مسابقه اسب تازی و چوگان بازی می گذارند. گویی احدی را عقده ای از میل های سرکوفته بر دل ننشسته است. دختری سرشناس یکه و تنها بر پشت اسب می نشیند و بی هیچ ملازم و پاسداری از ناف ارمنستان تا قلب تیسفون می تازد و وقتی که محروم از دیدار یار نادیده به دیار خود برمی گردد، یک نفر مرد غیرتی در سرتاسر مملکتش پیدا نمی شود تا بپرسد چرا رفتی و کجا رفتی؟ دنیای شیرین دنیای گشاده ی بی پروایی ها است، دنیایی است که جزییاتش با یکدیگر هماهنگی دارد. شیرین دست پرورده زنی است که سترگی از مردان بیشتر دارد، دختری ورزشکار، نشاط طلب و طبیعت دوستی است که بر اسب گردش زمانه و اندیشه و رفتار برمی نشیند و با جماعتی از دختران هم سن و سال خویش که از برقع نیست ایشان را روی بندی، هر یک با فنون سوارکاری و جنگ آوری و دفاع از خویش چنان آشنایی دارند که در معرکه مبارزه کنند. دختری که در چنین محیطی بالیده است در مورد طبیعی حق مشروع خویش یعنی انتخاب شوهر نه گرفتار حیای مزاحم است و نه در بند ریای محبت کش. آخر در محیط او هیچ دختری را به جرم زیبایش به قداره نکشیده اند و به جرم نگاه محبتی به زندان سرای حرم نسپرده اند و داغ بدنامی و رسوایی بر جبین بختش ننهاده اند، تا او بترسد و عبرت گیرد و در نخستین برخوردش با تصویر پرویز ابرو در هم کشد و روی بگرداند و دزدانه ای از گوشه چشم قناعت ورزد. او به حکم تربیتش و محیش با نخستین جرقه عشق احساس درونی خود را بر زبان می آورد. شیرین خود یک پا مرد است، دور از تحکمات متعصبانه و آسوده از بد زبانی ها و شایعه سازی های مردم محیط و بلفضولان قبیله اش. دخترک با اسب و چوگان سر وکار دارد نه دوک و چرخه، مرد محبوبش را شخصن انتخاب می کند و روزها و شب ها در میدان چوگان و بزم طرب با می نشیند و می گوید و می خندد، بی آنکه حریم حرمتش در هم شکند و به گستاخی های مستانه طرف مجال تجاوزی دهد. در داستان خسرو و شیرین هم واسطه و دلاله‌ای هست اما نه میان همسر آینده و پدر دختر، و نه برای جوش دادن قضیه! در همچو حال و هوایی است که شیرین با همه فوت و فن های دل ربایی آشنا و در همه مقولات لوندی استاد، یک تنه جامه سفر می پوشد و بر اسب می نشیند و به شکار شوهر می رود بی آنکه از رهزنان بیابان و ولگردان شهرهای سر راهش بیمی داشته باشد. ملاحظه می فرمایید چه هم دست و هماهنگ شیخ گنجوی صحنه های داستان را آفریده و پرورانده است. در محیطی بدین آسودگی و استغناست که جوان پر شر و شوری چون پرویز در جنگل انبوه مسیرش، بر سطح آبگیری لبریز از طراوت هوس انگیز بهاری چشم می گشاید و دختر زیبای برهنه ای را مشغول آبتنی می بیند، و عکس العملی هماهنگ با دیگر اجزا و صحنه های داستان نشان می دهد. اگر همچو صحنه در کویر دیار لیلی اتفاق می افتاد تصور می فرمایید رهگذر به گنج رسیده وگرچه نوفل شمشیرزن باشد بدین سادگی و بزرگواری از این خلوت بی مدعی و سفره بی انتظار دست بر می داشت؟! اما در حال و هوای داستان خسرو و شیرین مجال این خشونتها نیست. در این گوشه جهان شاهزاده ای هوس پرست و شهوت زده ای چون پرویز هم چاره ای ندارد جز به صبری آورد فرهنگ در هوش، دیده بستن و دندان بر جگر گذاشتن و به آیین جوانمردی بر فرق هوای نفس پای مردانگی کوفتن و از تماشای اندام لخت زن به سیر طبیعت پرداختن. اینجا است که خواننده بی اختیار مجذوب ظرافت هنر نمایی نظامی می شود و تسلطش در رعایت فنون داستان سرایی در همچو فضای داستانی زن نه تنها احساس حقارت و بی چارگی نمی کند که خودش را یک سر و گردن از مردان بالاتر می بیند و شاه مغرور و محتشمی چون پرویز را از لب آب تشنه برمی گرداند.

 

«کریستیان بارتلمه» در رساله «زن در حقوق ساسانی» اشاره میکند که: تربیت علمی در میان زنان شاهنشاهی ساسانی شیوع داشته است. کتاب حقوقی «مادیکان هزار دادستان» گزارشی را از نوشته یک قاضی محقق نقل می کند که وی را روزی، 5 زن در سر راهش به دادگاه نگه می دارند. یکی از زنان سوالاتی راجع به مسایل حقوقی مربوط به ضمانت و اهلیت می کند. قاضی مذکور یادآور می شود که نخست پرس و گو به خوبی برگزار شد لیکن در پاسخ آخرین سوال در جای خود ایستاده و هیچ گونه جوابی برای آن نمی دانستم. در این هنگام یکی از زنان، قدم پیش نهاده می گوید: «استاد بیهوده به مغز خود فشار نیاورید و به آسانی بگویید: نمی دانم! و ضمنا می توانید پاسخ این سوال را در فلان کتاب بیابید»! در اینجا ملاحظه می کنیم که حتی مطالعه و تحصیل علم حقوق در میان زنان عصر ساسانی بیگانه و نامأنوس نبوده است. و تصور نمیرود که این علاقه به مطالعه، در مورد رشته های عمومی تر و غیر اختصاصی تر کمتر موجود بوده است. دختر می توانست به پدر و یا قیم خود اظهار دارد که از قبول ازدواج پیشنهادی او خودداری خواهد کرد، و پدر نیز ناگزیر از قبول سخن وی می گردید. بدین ترتیب، پدر مجاز نبوده است که دختر خود را به ازدواج مجبور کند و یا حتی هنگام اجتناب دختر خود از ازدواج، نمی توانسته است او را از ارث محروم سازد و یا به وسیله دیگری او را کیفر دهد. در مورد این گونه مسایل، مردم عصر ساسانی، کم تعصب و دارای سعه‌ی صدر و افق نظر و بینشی بلند بوده اند. زن می توانسته است در دادگاه به نفع خود اقامه دعوی کند. در موارد متعددی گزارش شده است که شوهری حق تصرف در قسمت معینی از اموال خانوادگی و یا بهای آن را صریحن به زن خود واگذار کرده است. در یک مورد جالب دیگر می خوانیم که مردی با دو زن قراردادی می بندد که یک شرکت سهامی تجارتی تشکیل دهند و در این شرکت هر یک از سه طرف دارای حقوق برابر باشند به استثنای حق فسخ قرارداد که از برای مرد باقی می ماند. از آنچه که منابع و مآخذ ما با اطمینان خاطر در اختیار ما می گذارند، می توانید ملاحظه کنید که زن در شاهنشاهی ساسانی، به راستی راه تعالی و استقلال حقوقی خود را می پیموده و نیز بخش بزرگی از این راه را در پشت سر داشته است. لیکن پیروزی عرب و سقوط شاهنشاهی ساسانی دوباره موجب شد که این موفقیت های زن، همه یکباره طریق زوال و تباهی در پیش گیرند.

 


در افسانه ها، بارها می بینیم که شاه ساسانی به گونه ای ناشناس در خانه شبان یا کشاورز مهمان بوده و از میان همین مردم، دختری به زنی گرفته وبعدها فرزندی که از همان دخترشبان یا کشاورز به دنیا آمده بود، به پادشاهی ایران برگزیده می شد. قباد با دختر یکی از دهقانان اهواز زناشویی می کند و کسرا(انوشیروان)زاده می شود.
«سیرجانی» می نویسد: در دیار«شیرین» منعی بر مصاحبت ومعاشرت مردوزن نیست.پسران ودختران با هم می نشینندبا هم به گردش وشکار می روند وبا هم در جشن ها ومهمانی ها شرکت می کنند.وعجبا که در عین آزادی معاشرت،شخصیت دختران پاسدار عفاف ایشان است، که به جای ترس از پدر و بیم بدگویان، محتسبی در درون خود دارند و حرمتی برای خویشتن قایلند. دخترها، مادران و پیران خانواده را مشاوران نیک اندیش خویشتن می دانند، و هشداری دوستانه چنان در دل و جانشان اثر می کند که وسوسه های شهزاده جوان عشرت طلبی چون پرویز نمی تواند در حصار پولادین عصمتشان رخنه کند. در سرتاسر داستان خسرو و شیرین بیتی و اشارتی به چشم نمی خورد که آدمی زاده خیرخواه مصلحت اندیشی از عمل نامعقول شیرین انتقادی کرده باشد.
در دیار شیرین مردم چنان گرم کار خویشتن اند و مشاغل روزانه، که نه از ورود نامنتظر ولیعهد شاه ایران به سرزمین خود با خبر می شوند و نه پروای سرگذشت عشق شیرین و پرویز دارند. حتی یک نفر هم در این مملکت بی درودروازه متعرض این نکته نمی شود که در بزم شبانه مهین بانو چه می گذرد و جوانانی چون پرویز و همراهانش چرا با دختران ولایتشان مسابقه اسب تازی و چوگان بازی می گذارند. گویی احدی را عقده ای از میل های سرکوفته بر دل ننشسته است. ظاهرا" این دیار ولنگاری ها و بی اعتنایی ها نمونه همان سرزمین بی حساب و کتابی است که در آن کسی را با کسی کاری نباشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زن در دوره ساسانی

دانلود مقاله اسماء الهی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله اسماء الهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

یکی از مسائل مهم اعتقادی و کلامی پس از اثبات هستی خداوند، ارائه یک تصویر مفهومی از چگونگی هستی باریتعالی است (بطوری که مستلزم محدودسازی خداوند متعال نباشد). این بحث از مباحث ضروری و بنیادین در حوزه دین پژوهی و از مسائل مشترک علوم کلام، فلسفه و عرفان است و هر یک از این علوم ازمنظر خاص خود به تشریح و تبیین این مسئله پرداخته اند. در طول تاریخ اندیشه دینی نیزبحث از اوصاف و اسماء الهی بخش عظیمی از محتوای علوم دینی را به خود اختصاص داده است، چرا که این سوال همیشگی ذهن بشر بوده است که آیا در قالب مفاهیم و الفاظ متداول انسانی، می توان خدا را شناخت و درباره او سخن گفت. علاوه بر مباحث مفصل وبسیار جامع در حوزه دین پژوهی کلاسیک (عرفان، فلسفه و کلام)، امروزه نیز این بحث یکی از مباحث روز علوم دینی و از جمله کلام جدید (چه در کشور خودمان و چه در غرب) است. مباحث ما در این مقالات بیشتر صبغه کلامی دارد. لازم به ذکر است که در بیشتر کتب کلامی بحث اسم و بحث صفت در هم ادغام شده و تحت یک عنوان مورد بحث قرار گرفته است. غالبا در اینگونه موارد اسم و صفت مترادف به کار می رود ( گاهی نیز تفاوت هایی بین آن دو گذاشته می شود). در عرفان، میان اسم و صفت تفاوت و تمایز گذاشته می شود.

 


در آیات و روایات بسیاری به اسما و صفات الهی اشاره شده است؛
1. «وَللّهِ الأسْمَاءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَآئِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ» ( اعراف / 180).
2. «قُلِ ادْعُوا اللّه اَوِ ادْعُواْ الرَّحْمنَ اََیّا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنی» (اسراء/110).
3. «اللّه لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنی» (طه / 8).
4. «هُوَ اللّه الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنی» (حشر / 24)
و ...
آیات فراوان دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که بر اسما و صفات الهی تاکید دارد. با وجود این همه تاکید، هر انسان متدینی باید در این زمینه مطالعه و مداقه نماید. در روایات اهلبیت (علیهم السلام) نیز بیانات مختلفی در باره صفات الهی وارد شده است که به ما در فهم این بحث کمک می کند.
گاهی در برخی از متون دینی و روایات با بیاناتی مواجه می شویم که دلالت بر نفی صفات از خداوند متعال دارند. مثلا حضرت علی (ع) در نهج البلاغه می فرمایند:
«و کمال الاخلاص له نفی الصفات عنه لشهادة کل صفة انها غیر الموصوف و شهادة کل موصوف انه غیر الصفة» (نهج البلاغه، خطبه 1 )
«و کمال الاخلاص له نفی الصفات عنه لشهادة کل صفة انها غیر الموصوف و شهادة کل موصوف انه غیر الصفة» (نهج البلاغه، خطبه 1) حضرت در این بیان صریحا بیان می کنند که کمال اخلاص برای خدا، نفی صفات از اوست زیرا که هر صفتی غیر از موصوف و هر موصوفی غیراز صفت است. این بیان حضرت (ع) دلالت دارد که خداوند متعال اصلا صفت ندارد، ولی با توجه به سخنان دیگری که حضرت در این زمینه دارند، می توان مقصود این بیان را فی صفاتی دانست که دلالت بر محدودیت و نقص می کند
حضرت در این بیان صریحا بیان می کنند که کمال اخلاص برای خدا، نفی صفات از اوست زیرا که هر صفتی غیر از موصوف و هر موصوفی غیراز صفت است. این بیان حضرت (ع) دلالت دارد که خداوند متعال اصلا صفت ندارد، ولی با توجه به سخنان دیگری که حضرت در این زمینه دارند، می توان مقصود این بیان را فی صفاتی دانست که دلالت بر محدودیت و نقص می کند. هر گونه صفتی که مستلزم محدودیت و تناهی در ذات الهی باشد منتفی است. زیرا در احادیث دیگر می بینیم که این مطلب بطور صریح بیان می شود و تنها صفاتی که دلالت بر محدودیت داشته باشند نفی می شوند. احادیث بسیاری در این زمینه وجود دارد و ما تنها به برخی از آنها اشاره می کنیم: «لم تحط به الصفات فیکون بادراکها ایاه بالحدود متناهیا» (شیخ صدوق، التوحید، قم، منشورات جامعة المدرسین، باب 2، ح 27). در این حدیث تاکید بر نفیصفاتی است که دلالت بر محدودیت خداوند کنند. صفات بر خداوند محیط نیستند که باعث محدود شدن خداوند شوند. و یا در ادمه می فرماید: «سبحانه و تعالی عن الصفات فمن زعم ان اله الخلق محدود فقد جهل الخالق المعبود» (شیخ صدوق، التوحید، باب 2، ح 27) او از صفات منزه و متعالی است. پس کسی که گمان برد اله مخلوقات محدود است آفریننده معبود را نشناخته است. احادیث بسیار دیگری نیز وجود دارد که موید این مطلب است که نمی توان بطور کلی صفات را از خداوند نفی کرد. 1
به نظر می رسد شناخت ذات الهی جز از طریق شناخت اسما و صفات او غیرممکن است. قدرت خدا، علم خدا، فاعلیت خدا و ... از صفات الهی شمرده می شوند. همانطور که گفتیم، بحث از اسما و صفات از نظر رتبه متاخر از بحث اثبات خداوند است.

 

 

 

علامه طباطبایی در این زمینه می فرماید:
«وقتی ماچشم خود را گشوده، به جهان هستی نظر می افکنیم نخست خود و سپس نزدیک ترین امور به خود را... درک می کنیم؛ لکن ما خود و همچنین قوا و افعال خود را نمی بینیم، مگر مرتبط به غیر. پس حاجت، اولین چیزی است که انسان آن را مشاهده می کند و آن را در ذات خود و در هر چیزی که مرتبط با او و قوا واعمال اوست و همچنین در سراسر جهانِ بیرون از خود، می بیند و در همین اولین ادراک به وجود ذاتی حکم می کند که حوائج او را برمی آورد، و وجود هر چیزی به او منتهی می شود، و آن، ذات خدای سبحان است. [اثبات وجود خداوند] ... در قدم دومی که در این راه برمی داریم، ابتدایی ترین مطلبی که به آن برمی خوریم این است که ما در نهاد خود چنین می یابیم که غایت وجود هر موجودی آن حقیقت است و وجود هر چیزی از اوست، پس او مالک تمام موجودات است؛ زیرا اگر واجدِ آن نباشد نمی تواند آن را بغیر خود افاضه کند... پس او دارای همه کمالاتی است که ما در عالم سراغ داریم، از قبیل حیات، قدرت، علم، شنوایی، بینایی، رزق، رحمت، عزت و امثال آن، و در نتیجه او حی، قادر، عالم، سمیع و بصیر است، چون اگر نباشد ناقص است، حال آن که نقص در او راه ندارد. و همچنین او رازق، رحیم، عزیز، محیی، ممیت، مبدی ء، معید، باعث و امثال آن است، زیرا که رزق، رحمت، عزت، زنده کردن، میراندن، ابداء، اعاده و برانگیختن کار اوست... این راه ساده ای است که ما برای اثبات اسماء و صفات خدای تعالی طی می کنیم» (علامه طباطبایی، المیزان، ج8، ص350-349)
بنابراین، ما با دیدن هر صفتی از صفات کمال در جهان، بطور عقلی پی می بریم که خداوند واجد آن صفات است. اما سوالات کلامی مهمی درباره اسماء و صفات الهی، نحوه شناخت ما از آنها و نسبت آنها با ذات الهی وجود دارد. اسما و صفات به چه معنا هستند؟ آیا همانطور که ما انسان ها خودمان را به برخی صفات متصف می کنیم، به همان معنا خداوند را به صفات الهی متصف می کنیم؟ رابطه اسما و صفات با ذات الهی چیست؟ آیا صفات عین ذات هستند؟ و .... از میان متکلمان اهل سنت، معتزله منکر صفات الهی هستند و ذات الهی را نایب مناب صفت دانسته اند و در مقابل، متکلمان اشعری به زیادت صفات بر ذات معتقد بودند. در مقالات پیش رو تلاش می کنیم بطور خلاصه به این سوالات پاسخ دهیم و نظر متکلمان شیعه را بیان کنیم.

 

اسماء الهی از نگاه عرفانی امام خمینی
بی تردید یکی از اساسی ترین و ضروری ترین بحثها، در حوزه دین پژوهی، مسأله شناخت حق سبحانه و اسماء حسنای اوست. و از آنجا که بحث از اسماء حق سبحانه، محور اصلی و اساسی همه علوم الهی نظیر کلام، فلسفه و عرفان و مانند آن است، لذا هر کدام از آنها از منظر خاص خود به تشریح آن پرداخته و حقایق ظریف و مهمی در این زمینه ارائه نموده اند، گرچه آن حلاوت و ظرافتی که در این باره در عرفان اسلامی وجود دارد، در هیچ جای دیگر نمی توان یافت.
و از آنجا که ره آورد فکری فقیه مجاهد، حکیم ژرف اندیش و عارف نکته آموز، حضرت امام خمینی در احیاء معرفی و نشر معارف الهی در حوزه های مختلف فقهی، کلامی، فلسفی و عرفانی، پرجاذبه، گویا، آموزنده و مؤثر است، به این سبب طرح شناخت اسماء از نگاه عرفانی آن بزرگ مرد اندیشه و عرفان، ضرورت انکارناپذیر داشته و در نشر حقایق توحیدی، تأثیری بسزا خواهد داشت، بخصوص این که این گونه معارف الهی بیشتر از مسائل و موضاعات دیگر مهجور بوده، و در پرتوی اندیشه آن عارف حماسه آفرین شانس ظهور و اظهار پیدا کرده و زمینه طرح، پژوهش و نشر آن فراهم شده است. اینک در این مقاله به جلوه ای از ره آورد عرفانی حضرت امام خمینی، درباره اسماء الهی اشاره می شود.
مفهوم عرفانی اسم الهی
یکی ازمباحث کلیدی در شناخت اسماء الهی (از نگاه امام خمینی) بحث تعریف مفهوم عرفانی اسم الهی است. حضرت امام براساس مبانی عرفان در این باره می فرماید: «اسم الهی عبارت است از ذات یا صفتی معین از صفات، و تجلی از تجلیات مثلاً
هرگاه ذات حق سبحانه با صفتی معین تجلی کند اسمی از اسماء آن پدید می اید مثلاً از تجلی خداوند با رحمت واسعه او، اسم «الرّحمن» پدیده آمده و از تجلی او با رحمت خاصه کمالی، اسم «الرحیم» ظاهر شده است. و از تجلی حق با وصف انتقام، اسم «المنتقم» ظهور یافته است.
و در جای دیگر نیز آورده اند: «اسم، عبارت است از ذات، که به تعین خاصی متعین شده و منشأ اثر گردیده باشد.
و نیز می فرمایند: «اسم علامت است و این علامت یک شناسایی است، اسماء خدا هم علامتهای ذات مقدس اوست، و آن قدری که بشر می تواند به ذات مقدس حق تعالی اطلاع ناقص پیدا کند، از اسماء حق است.
بنابراین اسماء الهی از منظر عرفانی حضرت امام عبارت از تجلیات ذات حق سبحانه و ظهورات وجودی اوست. و این معنا برای اسم الهی بر مبنایی استوار است که بزرگان اهل عرفان به تفصیل درباره آن بحث کرده اند. از آن میان عارف کاشانی در این باره گفته است: «اسم در اصطلاح عرفا از سنخ لفظ نیست، بلکه عبارت است از خود ذات، وقتی با صفت خاص وجودی ماند علیم، قدیر، قدوس، سلام و مانند آن در نظر گرفته شود.»[75] و یکی دیگر از بزرگان نیز گفته است: «اسم الهی عبارت است از ذات حق سبحانه به لحاظ تقیدس یعنی ذات، هر گاه موصوف به صفت معین در نظر گرفته شود اسم نامیده می شود مانند «الرحمن» که ذاتی دارای رحمت است، «قهّار» که ذات دارای قهر است»[76] و حکیم سبزواری درباره اسم الهی می گوید: «اسم نزد عرفا عبارت از حقیقت وجود است، هنگامی که با تعین صفاتی در نظر گرفته شود یا با تجلّی خاص از تجلیات الهی ملاحظه گردد.»[77] از بررسی مجموع ره آورد اهل معنا بدست می اید که تقریباً همه آنها با تعبیرات مشابه درباره تعریف اسم الهی اتفاق نظر دارند.
نکته ای که در این بحث باید اشاره شود، تفاوت اسم و صفات الهی است. اهل نظر بر آنند، که هستی را بی هیچ گونه تعین، مسمّی، و بشرط تعین اسم؛ و خود تعین را صفت می گویند.
و همچنین گفته شده که تفاوت بین اسم و صفت مانند تفاوت عرضی و عرض یا فعل و صورت است مثلاً ناطق اگر بشرط شیء لحاظ شود عرضی بوده و قابل حمل نیست. اسماء و صفات الهی نیز چنین است، مثلاً عالم و قادر، سمیع و بصیر را اسم؛ و علم، قدرت،
سمع، و بصر را صفت گویند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   18 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اسماء الهی

دانلود مقاله تب بی دوام گاوی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله تب بی دوام گاوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

  واژه شناسی : (Terminology)
در زبان و ادبیات انگلیسی واژهٔ bovine هم اسم و هم صفت است، البته در جمله بیشتر جایگاه صفت دارد و به معانی ذیل به کار می آید :
۱) صفت نسبی گاو، یعنی گاو (Pertaining to Bos)
۲) گاو مانند- گاو منش- معانی مجازی آن یعنی : کندذهن و آهسته
۳) به هر یک از گونه های جنس Bos از نشخوارکنندگان تهی شاخ را Bovine می گویند.
واژهٔ ephemeral در زبان و ادبیات انگلیسی دارای چهار معنی تقریباً مرتبط با هم می باشند که عبارتند از :
۱) تک روزه - یک روزه
۲) موقت - کوته زمان
۳) ناپایدار- گذرا- بی دوام
۴) چند روزه- کوته زی
۵) در حشره شناسی به معنی گونه هایی که از راستهٔ بالداران اِفمروپترا که از چند ساعت تا چند روز بیشتر عمر نمی کنند که به این حشرات کوته زی همچنین mayfly هم گفته می شود.
▪ پس معادلهای واژه شناسی این بیماری عبارتند از :
تب بی دوام گاوی- تب سه روزه گاوی- بیماری سه روزه گاوی- تب گذرای گاوی- اما در این مجموعه، بیشتر از اختصار زبان انگلیسی آن یعنی BEF استفاده می شود.
● تعریف : (Definition)
تب بی دوام گاوی (BEF) یک بیماری ویروسی، بندپابُرد (arthropod- borne) همه گیر، غیرواگیردار (non contagious- not transmissible by contact) است که صرفاً در گاو و گاومیش بروز می کند. مشخصهٔ بیماری بروز ناگهانی تب، افسردگی، جمود مفصلی و لنگش است. نکتهٔ بسیار جالب و منحصر به فرد در BEF این است که، شدت بالینی بیماری با بهبود سریع متعاقب علایم بالینی در اکثر حیوانات تحت تأثیر واقع شده (affected animals)، ناسازگار و متناقض است.
● - سبب شناسی : (Etiology)
ویروس BEF ، یک رابدویروس آربوویروسی که از نظر تیپ گونه ای جنس افمروویروس (Ephemerovirus) است. ویروس مذکور یک ویروس RNA دار یگانه، حساس به اتر و دارای پنج ساختمان پروتئینی(G Protein) است. افمروویروس از نظر پادگنی با حداقل سه ویروس غیربیماریزا برای گاو، دارای قرابت است، که این سه ویروس عبارتند از : کیمبرلی، بیریمه و ویروس رودخانهٔ آدلآید، و همچنین دو ویروس دیگر که در گاو بیماری شبه تب بی دوام گاوی ایجاد می کنند، که این دو ویروس کوتون کان در آفریقا و پوچونگ در مالزی است. ارتباط پادگنی ویروس BEF با سایر رابدوویروس هایی که در گاو ایجاد عفونت می نمایند دارای اهمیت می باشد، زیرا که این رابدو ویروس ها موجب افزایش پاسخ پادتنی در گاو متعاقب BEF بالینی می شوند. محافظت زودگذر بر علیه BEF می تواند ناشی از ویروس های آکابان، آینو و سایر آربوویروس ها باشد، بدین معنی که عفونت این چنین آربوویروسی می تواند دام را بر علیه BEF به صورت موقتی ایمن نماید. این پدیده در ماکرو اپیدمیولوژی بروز تب سه روزه از اهمیت خاصی می تواند برخوردار باشد.
● دامنهٔ میزبانی : (Host Range)
علایم بالینی بیماری صرفاً در گاو و گاومیش آبی (Water buffaloes) بروز می کند. اگر چه پادتن های خنثی کننده (Neutralizing antibodies) برعلیه ویروس BEF در گاومیش دماغهٔ امید- Syncerus caffer) گاومیش بومی آفریقای جنوبی) ، گونه های گوزن و آنتلوپ آفریقایی و گوزن استرالیایی دیده شده است پادتن های BEF می تواند در حیوانات کوچک آزمایشگاهی، متعاقب تزریق وریدی و زیرجلدی هم ایجاد شوند.
● گسترش جغرافیایی : (Geographic Distribution)
▪ گسترش جغرافیایی در جهان :
تب سه روزه اولین بار در سال ۱۹۰۶ در آفریقای جنوبی شناخته شد، اگر چه قبل از این تاریخ در سال ۱۸۶۷ به صورت خلاصه توسط شووین فورث (Schweinfurth) توضیح داده شده بود، بصورتیکه در سال ۱۸۹۵ در مصر تب سه روزه اعلام شده بود. بیماری امروزه در یک کمربند پهنی در مناطق حاره، تحت حاره و معتدله وجود دارد، که در کشورهای سه قارهٔ آسیا، آفریقا و استرالیا و همچنین بیماری شبیه به این، بعنوان تب اپی زئوتیک گاوی در ژاپن بروز می کند. کشورهایی که در دو طرف استوا در دو قارهٔ آسیا و آفریقا قرار دارند و تب سه روزه در آنها گزارش شده است عبارتند از :
سوریه، فلسطین اشغالی، عراق، ایران، پاکستان، هند، بنگلادش، مناطق جنوبی و مرکزی چین، جنوب ژاپن، جنوب شرقی آسیا تا استرالیا این نوار کشیده می شود. تاکنون بیماری از اروپا، آمریکای شمالی و جنوبی، نیوزیلند و جزایر حوزهٔ اقیانوس آرام گزارش نشده است.
▪ گسترش جغرافیایی در ایران :
تا قبل از پدیدهٔ ال نینو و لانینو، تب سه روزه بصورت همه گیری های کانونی (Focal outbreaks) منحصراً در استان های فارس و ایلام گزارش می گردید. در سایر نقاط کشور بصورت موارد استثنایی و منفرد و یا اینکه در اصل هم تشخیص داده نمی شدند. اصولاً تشخیص موارد انفرادی BEF دشوار است و اولین گام در تشخیص بیماری تب سه روزه، داشتن آگاهی های لازم همه گیری شناسی، بالینی و تشخیص افتراقی توسط کلینیسین ها می باشد (بویژه در مناطق پرخطر BEF ).
اما در سال جاری (فصل تابستان سال ۸۱) علاوه بر استان فارس همه گیری هایی در استانهای تهران، قم، خراسان و یزد و خوزستان بروز کرده است.
● انتقال : (Transmission)
بیماری تب بی دوام گاوی می تواند به صورت تجربی در گاو و صرفاً از راه تزریق، وریدی ویروس BEF ایجاد شود. چون ویروس ارتباط نزدیک با بخش پلاکت- لکوسیت خون دارد، از این رو تزریق زیرجلدی یا داخل عضلانی در ایجاد تجربی بیماری ناموفق است. شواهد همه گیری شناسی دلالت بر این امر مهم می کنند که ویروس BEF در طبیعت تنها از طریق نیش حشرات گسترش می یابد. حشرات می توانند عفونت را در طی یک هفته بعد از خونخواری از دام های آلوده منتقل کنند. از نظر مخزن (reservoir) در بین حیوانات، تاکنون غیر از گاو، هیچ حیوان دیگری بعنوان مخزن مشخص نشده است بیماری از طریق تماس مستقیم دام با دام، آئروسل، ترشحات بدن دام بیمار، و حتی انتقال و یا تزریق اگزودا و ترشحات دام های بیمار به دام سالم، صورت نمی پذیرد. به عبارت دیگر یک بیماری عفونی غیرواگیردار (non contagious) است و تنها راه انتقال بیماری از طریق نیش ناقلین (Vector&#۰۳۹;s) است.
انتقال بیماری عمدتاً مستقل از نقل و انتقالات دامی است. BEF از طریق منی و تلقیح داخل رحمی هم انتقال پیدا نمی کند.گوشت نمی تواند یک منبع خطر برای انتقال بیماری باشد، زیرا ویروس در PH حدود ۵ کاملاً غیرفعال می شود. این درجه اسیدیته در لاشهٔ گاو، سریعاً پس از کشتار بوجود می آید. نکتهٔ مهم دیگر این است که ضدعفونی (جایگاه، بدن دام و ...) بهیچ وجه نقشی در کنترل انتقال بیماری ندارد.
همه گیری تب سه روزه در تابستان، در مناطق معتدله، سه قاره آفریقا، آسیا و استرالیا بروز می کنند و با شروع فصل سرد، این همه گیری ها کاملاً ناپدید می شوند. در آفریقا، چین و استرالیا بیماری تب سه روزه سریعاً در فواصل طولانی منتقل می شود اما همیشه جهت آن بصورت گریز از خط استوا است. این حرکت ماکرو اپیدمیولوژی BEF عمدتاً به جمعیت حشرات ناقل و همچنین نیرو و جهت بادهای بیش ورز (Prevailing winds) بستگی دارد، که در فاصلهٔ کوتاه مدت زمانی، به دلیل تبعات پدیده های ال نینو و لانینو، توده های حشرات ناقل فواصل مکانی طولانی را طی می کنند. (در شرق آفریقا در فاصلهٔ ۲۴ ساعت تا ۷۰۰ کیلومتر جابجایی برای ناقلین تب درهٔ ریفت، گزارش شده است.) در شرق آفریقا بویژه کنیا همه گیری های تب سه روزه متعاقب باران های سیل آسا گزارش شده است.
در سالهای اخیر، علیرغم اینکه کارهای علمی و پژوهشی در سطح وسیع برروی ناقلین BEF شده است، لیکن هنوز به درستی و به شکل واضح لیست ناقلین تب سه روزه مشخص نشده است. اما احتمالاً پشه های جنس آاِدس، کولکس، آنوفلس و پشه ریز نیش زن، از خانوادهٔ سراتوپو گوینده یعنی جنس کولیکوئیدس (biting midge) بعنوان ناقل بیولوژیکی در استرالیا مشخص شده اند. بدین سان که ویروس BEF از پشه های جنس کولیسین و آنوفلین در استرالیا و جنس کولیکوئیدس در آفریقا و استرالیا جدا شده است. نهایتاً دو دلیل عمده که مؤید این نکته است، که این بندپایان بعنوان ناقلین اصلی ویروس BEF مطرح می باشند، عبارتند از :
۱) ایجاد بیماری تجربی BEF تنها از طریق تزریق وریدی خون کامل یا بخش لکوسیت خون دام آلوده صورت می پذیرد.
۲) عدم وجود ویروس در ابتدای ویرمی در مایع لنفی دام بیمار
● دورهٔ کمون : (Incubation Period)
دورهٔ کمون بیماری ۴-۲ روز، اگر چه ممکن است تا ۱۰ روز هم طول بکشد. این زمان بستگی به سویه و میزان (dose) ویروس وارد شده به بدن دام دارد. تزاید ویروس به صورت اولیه در سیستم عروقی بدن دام صورت می پذیرد. تحت شرایط همه گیری BEF ، ابتلا یک یا چند مورد شاخص «Index Case(s) » در گلهٔ گاو بروز می کند و متعاقباً بعد از متوسط یک هفته موج اصلی بیماری BEF در گله حادث می شود. اوج زمان ویرمی معمولاً ۲۴ ساعت قبل از بروز علایم تب است.
Index Case(s) main wave of cases in a herd
موج اصلی موارد BEF در گله مورد یا موارد شاخص BEF
● علایم بالینی : (Clinical Signs)
گوساله ها کمترین تأثیر بالینی را از BEF نشان می دهند، بدین سان که کمتر از ۶ ماهگی هیچگونه علایم بالینی را نشان نمی دهند. گاوهای شیری، گاوهای نر با شرایط بدنی خوب و مناسب و تلیسه ها و گاوهای چاق بیشترین تأثیر را از ویروس BEF می پذیرند. در گروه سنی ۶ ماهگی تا ۲ سالگی بیشترین موارد ابتلا مشاهده می شود. اصولاً در اکثر موارد، بیماری تب سه روزه یک بیماری حاد است. علایم بیماری بسیار آشکار و کاملاً شدید است.
پس از اینکه مورد یا موارد شاخص بروز کرد، متعاقب آن پس از یک هفته، موج اصلی تب سه روزه در گله شایع می شود. اولین علایم بالینی تب ناگهانی C ۵/۴۱-۴۰ ، بصورت دو مرحله ای و گاهی هم سه مرحله ای معمولاً ۱۸-۱۲ ساعت طول می کشد. سایر علائم معمولاً متعاقب چند ساعت پس از کاهش و ناپدیدشدن تب در اکثر گاوها بروز می کند. قطع اشتها و کاهش شدید شیر حادث می گردد. یبوست شدید در بعضی از دام ها و اسهال در سایر دامهای دیگر دیده می شود. افزایش میزان تنفس و ضربان قلب به همراه ترشحات غلیظ و چسبنده در بینی و ترشحات سروزی آبکی از چشم، از علایم بارز BEF است.
▪ سایر علایم عبارت است از :
ـ لرزش عضلانی و تکان دادن مستمر سر حیوان
ـ آماس و تورم در شانه ها، گردن و پشت دام
ـ علایم عضلانی در روز دوم آشکار می شود که با جمود شدید عضلات و مفاصل توأم با ضعف در عضلات اندام های حرکتی
ـ لنگش در چهار اندام حرکتی دام که نظیر لامینیت حاد، دام اندام های حرکتی را در زیربدن خود جمع کرده و بصورت متناوب وزن بدن را برروی این اندام ها جابجا می کند. (به دلیل درد در مفاصل اندام های حرکتی)
ـ حدوداً در روز سوم تب فروکش نموده و دام شروع به خوردن و نشخوارکردن می کند، اما لنگش و ضعف عمومی برای ۲-۳ روز دیگر ادامه می یابد.
طاعون گاوی (Rinderpest) RP یک بیماری ویروسی واگیردار است که درگاو و گاو میش اهلی وبعضی حیوانات وحشی بوجود میآید . این بیماری با تب زخمهای دهانی اسهال و نکروز غدد لنفاوی و مرگ ومیر زیاد مشخص میشود ظاهر میشود. علت شناسی(سبب شناسی)Etiologyویروس طاعون گاوی تنها ویروس دارایRNA تک رشته ای است از خانواده بارا میکسوویریده ازجنس موربیلوویروس هاست. این ویروس با ویروسهای : دیستمپر وسرخک انسان وطاعون نشخوارکنندگان کوچک و موربیلو ویروس پستانداران دریائی وابستگی ایمنی دارند. ویروس طاعون گاوی فقط یک سروتیپ دارد ولی ویروس مزرعه ( وحشی ) آن واگیری شدید وگسترده ای دارد که بآسانی به دامهای حساس منتقل میشود. ویروس طاعون گاوی در مقابل نورآفتاب حساس است و از بین میرود بنابراین بایستی واکسن های تولیدی در شیشه های تاریک قهوه ای رنگ نگهداری شوند . این ویروس در لایه های خونی نازک بعد از دو ساعت غیر فعال میشود. در رطوبت بالا و یا خشکی سریعا" غیر فعال میشود. در مقابل حرارت حساس است بنابراین در زمان لیوفیلیزه و حل شدن ویروس ها بایستی در شرایط خنک نگهداری شوند . درصورتیکه و-اکسن لیوفیلزه برای مدت طولانی ذخیره میشود در ۲۰- درجه سانتیگراد بایستی نگهداری شود از شرایط مهم نگهداری واکسن است که میتوان آنرا تا چند سال نگهداری کرد . واکسن در آب خالص پتاسیل خود را سریعا" از دست میدهد برای نگهداری واکسن بایستی از سرم فیزیولوژی یا محلول ۹ در هزار نمک استفاده کرد در محلولهای مولاریون سولفات متراکم پایداری ومقاومت ویروس در مقابل حرارت بیشتر میشود.
● طرز انتقال طاعون گاوی در سال ۱۷۵۴ بعنوان یک بیماری واگیردار شناخته شد درآن زمان ترشحات محتوی جرم ویروسی را در دامهای ألوده با شکاف دادن زیر غبغب دام تزریق می کردند . برای بدست آوردن ویروس در سال ۱۸۹۹ یا تسویه ترشحات از جرم میکروبی از ترشحات دامهای آلوده ویروس تهیه می کردندو به گله ها برای یکبار تزریق میشد یک یا دو روز قبل از مشاهده علائم کلینیکی پارتیکل ویروسی به مقدار زیادی از ترشحات ومدفوع خارج میشود و ۸تا ۹ روز بعد ار مشاهده علائم کلینیکی مقدار زیادی ویروس در این ترشحات ومواد خروجی از بدن وجود دارد. ویروس بطور مستقیم یا غیر مستقیم توسط دام آلوده یا لباس کارگران درتماس با دام آلوده ووسائل ویا ازطریق کود و آب پخش میشود . انتقال وپخش ویروس بوسیله باد و هوا به فاصله زیاد ثابت نشده ولی در فاصله کم از طریق باد وهوا نیز ویروس منتقل میشود . در ‌آفریقا بیشتر واگیریها توسط کوچ گله های گاو آلوده در مناطقیکه بدنبال آب و علف بوده اند ایجاد میشده این گله های آلوده فاصله های زیادی را درافریقا طی میکنند ( مثل گوسفند وبز عشایری در ایران ) گسترش بیماری در آفریقا از این طریق میباشد تنها سروتیپ ویروس که وجود دارد برای تهیه واکسن برای پیشگیری و نجات دامهای حساس استفاده میشود. انتقال بیماری در دامها بصورت عمودی ( Vertical) نیست . همچنین توسط بند پایان انتقال نمی یابد 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   18 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تب بی دوام گاوی