اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد عوامل و موانع پیشرفت

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد عوامل و موانع پیشرفت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عوامل و موانع پیشرفت


تحقیق در مورد عوامل و موانع پیشرفت

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه14

 

فهرست مطالب

عوامل و موانع پیشرفت

عوامل پیشرفت همه جانبه از نظر رئیس جمهور

  • همبستگی
  • وحدت
  • کار علمی و علم آموزی
  • ایمان به خدا
  • دلسوزی برای یکدیگر
  • عشق به هموطن
  • عشق به خدا
  • عشق به ایران عزیز
  • کار
  • تلاش و مجاهدت پیگیر
  • خلاقیت
  • نگاه به قله‌های بلند و آرمانهای الهی

نقش معلمان در پیشرفت جامعه از تبدیل خاک به طلا با ارزش‌تر است

 

توسعه فرهنگى یکى از مهمترین عوامل پیشرفت جامعه است‏

حضرت آیت الله خامنه‌ای اهمیت ویژه معلمان را ناشی از تأثیر بی بدیل «آموزش و پرورش» در حیات فرد و جامعه خواندند و افزودند: همه افراد جامعه در دوران طلایی فراگیری خود یعنی از دبستان تا پایان دبیرستان، وارد کارگاهی عظیم و قرنطینه‌ای عمومی می‌شوند که نقش آفرین اساسی آن «معلم» است و به همین علت معلمی حقیقتاً شغلی شریف و با عظمت است.

ایشان، برخورداری از جامعه‌ای مستقل، مستعد، با اخلاق، پاکدامن، شجاع، مبتکر، مدبر، نقد پذیر، قانون پذیر، سختکوش و آرمان طلب را آرزوی همه ملت‌ها خواندند و افزودند: تحقق این آرزوی بزرگ در گرو «کار و تلاش» معلمان است و لذا «معلمی» در اذهان جامعه بشری نیز از جایگاهی بی نظیر برخوردار است.
رهبر انقلاب اسلامی، «مجموعه آموزش و پرورش» را حساس ترین دستگاه کشور برشمردند و افزودند: تجلیل و تکریم از معلم در نظام اسلامی، تعارف و حرف نیست، بلکه حقیقتی است که از شأن و شرافت معلمی سرچشمه گرفته است.

ایشان، تکریم معلمان را وظیفه آحاد مردم، خانواده‌ها و مسئولان برشمردند و در عین حال خاطرنشان کردند: معلمان پرتلاش کشور باید بیش از دیگران قدر جایگاه حساس خود را بدانند و به این نکته توجه کنند که اگرچه معلمی مثل دیگر مشاغل، راهی برای گذراندن معیشت نیز هست، اما دغدغه و مسئله اصلی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عوامل و موانع پیشرفت

مقاله درباره روشهای نوین انشا با رویکردی به خلاقیت

اختصاصی از اس فایل مقاله درباره روشهای نوین انشا با رویکردی به خلاقیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره روشهای نوین انشا با رویکردی به خلاقیت


مقاله درباره روشهای نوین انشا با رویکردی به خلاقیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:18

فهرست:

روشهای نوین انشا با رویکردی به خلاقیت

        متاسفانه تدریس انشا با شیوه های  خلاق،که دانش آموز را در نوشتن ماهر و توانا کند در هیچ یک از مقاطع تحصیلی کشور ما رایج نیست و به همین علت دانش آموزان اغلب از این درس گریزانند و بسیاری از آنان تا آخرین سال تحصیلی انشا نوشتن را یاد نمی گیرند شاید هم انشارا درسی بیهوده می دانند و یا تصور می کنند این درس را برای آزار آنان در برنامه درسی گنجانده اند. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش دلفی* به جمع آوری اطلاعات در زمینه ی علل ضعف دانش آموزان در درس انشا و پایین بودن خلاقیت آنهاپرداخته ایم وبه اختصار برخی موانع خلاقیت را که با ضعف انشا بی ارتباط نیست مطرح نموده ایم.ودر بخش دوم راهکار هایی را برای رفع این نواقص ارائه کرده ایم.ودر بخش پایانی شیوه های نوین تدریس انشا را مطرح نموده ، که بدون شک این شیوه ها تاثیر مستقیم در پرورش  خلاقیت دانش آموزان دارد.به امید آنکه تجارب ناچیز اینجانب مورد استفاده قرار گیرد. 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره روشهای نوین انشا با رویکردی به خلاقیت

دانلود مقاله موانع اجرای استراتژی شاهینی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله موانع اجرای استراتژی شاهینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

موانع اجرای استراتژی شاهینی

 


مقدمه
در یک دهه گذشته تغییرات بسیار وسیع و پر شتابی را درصحنه تجارت شاهد بوده ایم . با افزایش سرعت این تغییرات که ناشی از تغییر در فناوریها ، فعالیت آزادانه و نزدیک بازارهای جهانی ، افزایش نوآوریها ، کاهش مستمر چرخه زندگی محصولات و کمرنگ شدن فاصله های زمانی و مکانی در فضای فناوری اطلاعات بوده است ، سازمانها با بازارهایی روبروشده اند که وجود رقابت شدید و نیازهای جدید و رو به رشد مشتریان از ویژگیهای منحصر بفرد آن محسوب میشود . بنابراین سازمانها به این نتیجه رسیده اند که برای حفظ بقا و ماندگاری خود در این بازار لازم است هر چه سریعتر خود را با این تغییرات مستمر هماهنگ سازند و به بیان دیگر باید آینده نگر ، مبتنی بر بازار و بر اساس دانش روز به فعالیتهای خود ادامه دهند .
برای نیل به چنین اهدافی تنها برخورداری از اطلاعات مهم و اساسی در مورد این بازار کافی نیست بلکه استفاده بهینه از انبوه اطلاعات موجود در گرداگرد سازمان ، از دغدغه های اصلی مدیران بشمار میرود . استفاده از سیستمهای اطلاعاتی کارا و یکپارچه که بتواند همه فعالیتها و وظایف موجود در یک سازمان را تحت پوشش قرار داده و اطلاعات لازم و ضروری را بموقع در اختیار استفاده کنندگان آن قرار دهد یکی از ابزار مفیدی است که سازمانها برای افزایش قابلیتهای خود ، بهبود عملکرد ، تصمیم گیری بهتر و دستیابی به مزیت رقابتی از آن استفاده میکنند . امروزه با پیشرفت تکنولوژی اطلاعات ، نرم افزارهای مدرنی تولید شده است که می تواند توان سازمان را در کاهش هزینه ها داخلی و تعامل بهتر با میط و در نهایت کسب سود ، یاری دهند .نرم افزارهای مدیریت زنجیره تامین یا SCM ، سازمان را در تعامل بهتر با تامین کنندگان و محیط و تامین بهتر ورودی ها یاری می دهند.نرم افزارهای ERP ، یا نر م افزارهای برنامه ریزی منابع سازمان ، سازمان را در هدایت و برنامه ریزی عملیات یاری می دهند نرم افزارهای CRM ، یا مدیریت روابط با مشتریان سازمان را در تعامل و حفظ مشتریان یاری می رساند.
با وجود گذشت چند سال از پیدایش سیستمهایERP که بعنوان ابزاری برای کسب و کار الکترونیکی بشمار میرود ، سهم کشور ما از این بازار وسیع بخصوص در زمینه تولید و بکارگیری این سیستمها بسیار محدود است. این تحقیق بدنبال این است که بیابد چه موانعی برسر راه اجرای استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در ایران وجود دارد .

 

 

 

 

 


1- بیان موضوع تحقیق :
همگام با پیشرفت فناوری اطلاعات ، تولیدات محصولات نرم افزاری نیز متحول شده است. دوره تولید نرم افزارهای جزیره ای به پایان رسیده است و شرکت های نرم افزاری بدنبال تولید نرم افزارهای جامع و یکپارچه ای هستند که بتوانند مدیریت را در دستیابی به اطلاعات لازم برای هدایت و کنترل سازمان و همچنین امر خطیر تصمیم گیری یاری دهند. اما علیرغم این تغییر وتحولات در صنعت نرم افزار جهان ، شرکت های نرم افزاری ایرانی همچنان محصولات جزیره ای را تولید می کنند ، ولی از سوی خطر حضور نرم افزارهای مدرن خارجی را نیز احساس می نمایند. لذا از یک سو می دانند دیر یا زود باید نوع محصول خود را تغییر دهند و در واقع بنوعی استراتژی توسعه محصول را در پیش گیرند و از سوی دیگر احساس می کنند در اجرای استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن با موانعی روبرو خواهند بود.
براستی اگر شرکت های خدمات نرم افزاری ایرانی ، استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن را در دستور کار خود قرار دهند ، چه موانعی بر سر راه اجرای این استراتژی قرار خواهد داشت ؟
به عبارت دیگر می توان گفت در قسمتی از فرا یند مدیریت استراتژیک دو گام متولی زیر وجود دارد :
1- تعیین استراتژی های ممکن
2- تعیین موقعیت استراتژیک سازمان
اکنون سوال اساسی این است که اگر یکی از استراتژی های ممکن برای شرکت های نرم افزاری ایران تولید نرم افزارهای مدرن باشد ، فاصله موقعیت استراتژیک شرکت های مذکور با استراتژی مذکور چیست و برای کم کردن این فاصله باید از چه موانعی عبور کنند .

 

 

 

 

 


موضوع این تحقیق بر شناسایی این موانع بنیان نهاده شده است . و بطور خلاصه می توان گفت :

 

تولید نرم افزارهای مدرن در خارج از کشور تهدیدی برای شرکتهای نر م افزاری داخلی به شمار می رود. یکی از استراتژی های ممکن برای مقابله با این تهدید خارجی استراتژی " تولید نرم افزارهای مدرن در داخل " می باشد. اما راه برای اجرای این استراتژی چندان هموار به نظر نمی رسد. لذا ضروری است تحقیقی به منظور شناسایی موانع اجرایی صورت پذیرد.
2- اهمیت و ضرورت تحقیق
پس از تدوین استراتژی ها ، فرایند مدیریت استراتژیک به پایان نمی رسد. باید به افکار استراتژیک جامه عمل پوشانید.از سوی دیگر تدوین موفقیت آمیز استراتژی نمی تواند اجرای موفقیت آمیز را بدنبال داشته باشد. همیشه انجام دادن کار ( اجرای استراتژی ) از گفتن آنچه باید انجام شود ( تدوین استراتژی ) مشکل تر است . تدوین و اجرای تفاوت هایی دارند که در ذیل به آنها اشاره می شود :
• در تدوین استراتژی نیروها قبل از عمل قرار می گیرند
• اجرای استراتژی یعنی مدیریت بر نیروها به هنگام عمل
• در تدوین استراتژی بر اثربخشی تاکید می گردد
• در اجرای استراتژی بر کارایی تاکید می شود
• اصولا تدوین استراتژی یک فرایند ذهنی است
• اصولا اجرای استراتژی یک فرایند عملیاتی است
• تدوین استراتژی مستلزم داشتن قضاوت شهودی خوب ومهارت تحلیلی است
• اجرای استراتژی مستلزم داشتن انگیزه ویژه و مهارت های رهبری است
• تدوین استراتژی مستلزم ایجاد هماهنگی میان عده ای انگشت شمار است
• اجرای استراتژی مستلزم ایجاد هماهنگی بین عده زیادی است.

یک ضرب المثل آلمانی می گوید : " و قتی که در مسیر درست گام برنمی دارید فایده تند دویدن چیست " . بهترین فکرها و ایده ها تا زمانی که به اجرا در نیایند تنها یک رویایی ذهنی هستند. از سوی دیگر اجرا و پیاده سازی یک اندیشه بزرگ بدون فراهم کردن بستر لازم برای اجرای آن همان تند دویدن در مسیر نادرست است .
استراتژی یک اندیشه بزرگ است لذا اجرای استراتژی ها نیز از این قاعده مستثنا نیست. پس از تدوین استراتژی ، برای اجرای آندر یک سازمان ، لازم و حیاتی است که بستر اجرایی آن فراهم گردد .
فراهم سازی این بستر خود نیازمند شناسایی موانع اجرایی استراتژی می باشد ، تا با رفع کردن آن موانع زمیته و بستر لازم برای پیاده سازی استراتژی فراهم گردد.
لذا ، در این تحقیق تلاش می شود عوامل اثر گذار بر اجرای استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در شرکت ها ایرانی شناسایی ، طبقه بندی و اولویت بندی گردند.

 

3- اهداف تحقیق
1- هدف اصلی
شناسایی و تبیین موانع اجرایی استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در شرکت های خدمات نر م افزاری
2- اهداف فرعی
2-1 شناسایی و تبیین موانع داخلی اجرایی استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در شرکت های خدمات نر م افزاری
2-2 شناسایی و تبیین موانع خارجی اجرایی استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در شرکت های خدمات نر م افزاری
2-3 اولویت بندی موانع داخلی اجرایی استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در شرکت های خدمات نر م افزاری
2-4 اولویت بندی موانع خارجی اجرایی استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در شرکت های خدمات نر م افزاری
4- مدل مفهومی تحقیق
ابتدا موانع را به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم می کنیم :
1- موانع داخلی
2- موانع خارجی

 

اکنون در مرحله بعد عوامل داخلی را براساس مدل هفت اس مکینزی تقسیم می کنیم :
1- موانع داخلی سخت :
1- ساختار 2- سیستم ها 3- استراتژی
2- موانع داخلی نرم :
4- سبک های مدیریتی 5- کارکنان 6- مهارت ها 7- ارزشهای مشترک

 

 

 

و عوامل خارجی را براساس PEST تقسیم می کنیم :
1- موانع اقتصادی
2- موانع تکنولوژیکی
3- موانع سیاسی
4- موانع فرهنگی – اجتماعی
البته در مراحل بعد هریک از عوامل داخلی قابل تفکیک به عوامل فرعی خواهد بود .
5- سوالها و فرضیه های تحقیق :
1- عوامل داخلی در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -1 عوامل داخلی ناشی از سیستم های سازمانی، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -2 عوامل داخلی ناشی از ساختار سازمانی، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -3 عوامل داخلی ناشی از استراتژی، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -4 عوامل داخلی ناشی از منابع انسانی، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -5 عوامل داخلی ناشی از مهارت ها ی نیروی انسانی، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -6 عوامل داخلی ناشی از سبک های مدیریتی، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -7 عوامل داخلی ناشی از ارزشهای مشترک سازمان، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
2- عوامل خارجی در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
2-1 عوامل صنعت در عدم به کارگیری استراتژی مذکور موثرند.
2-2 عوامل ملی و بین المللی در عدم به کارگیری استراتژی مذکور موثرند.
3- عوامل خارجی در عدم بکارگیری استراتژی بیش از عوامل داخلی تاثیر دارند.
4- عوامل داخلی نرم بیش از عوامل داخلی سخت در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند .

 

6- متدولوژی تحقیق :
الف) روش کتابخانه ای :
یکی از شیوه های عمده مطالعات اجتماعی، بررسی اسناد و مدارک مکتوب یا مضبوط است. زمانی که محقق قصد مطالعه پدیده یا رویدادی را دارد که زنده نیست و مدتی قبل رخ داده است، ناچار باید از افرادی که شاهد صحنه و یا عامل و در ارتباط با پدیده مورد نظر بوده اند اطلاعات لازم را کسب کند. و یا به اسناد موجود در آن زمینه مثل گزارشها، سفرنامه ها، یادداشت های خصوصی، اسناد رسمی و ... استناد کند از زمانی که خط پدید آمد بسیاری از اطلاعات مربوط به جامعه را می توان از نوشته ها کسب کرد.

 

ب) روش دلفی :
روش دلفی برای ایجاد یک فرایند ارتباط گروهی که شامل اجزای جداگانه و متصل است به کار می رود و به آنها اجازه می دهد که در حل مسائل پیچیده شرکت نماید. پس از شناسائی موانع احتمالی از طریق روش کتابخانه ای این عوامل بین تعدادی از اساتید صاحب نظر و مدیران سازمان توزیع گردید و پس از اخذ نظرات و اعمال آن نتیجه حاصله مجدد بین افراد فوق توزیع گردید و در نهایت 44 عامل به عنوان موانع احتمالی شناسائی گردید که مبنای تنظیم پرسشنامه گردید.
ج) روش پیمایشی :
برای شناسائی موانع اجرای استراتژی مناسب ترین روش، روش تحقیق پیمایشی است، که این روش برای بررسی توزیع ویژگی های یک جامعه آماری مورد استفاده قرار می گیرد . تحقیق پیمایشی روشی است برای گردآوری داده ها که در آن از گروههای معینی افراد خواسته می شود تا به تعدادی پرسش مشخص پاسخ دهند.در این روش جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه صورت می گیرد.
د ) جامعه آماری
نخستین گام در فرآیند گردآوری اطلاعات تعریف جامعه آماری و تعیین حدود و دامنه آن می باشد. جامعه آماری در واقع جامعه ای است که عملا زیر پوشش بررسی قرار گرفته است و یافته های تحقیق قابل تعمیم به آن می باشد. این تعریف بر پایه مفهوم آماری از جامعه آماری می باشد. یعنی دلالت دارد بر گردآوری واحدهایی که نتایج بررسی به آن مربوط می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران و کارشناسان شرکتهای نرم افزاری هستند.
ه ) روش نمونه گیری
جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادف استفاده شده است از ویژگی های این روش آن است که برای دسترسی به نمونه های آماری از جامعه بزرگ می توان جامعه را طی چند مرحله به اجزای کوچک و کوچکتر تقسیم نمود و سپس از بین خوشه های مشخص شده به روش تصادفی نمونه ها را انتخاب نمود. شرکت های نرم افزاری جامعه آماری این تخمبنای انتخاب نمونه بدین صورت بود که با توجه به لیست رده بندی شرکتهای نرم افزاری ( بخش خصوصی) ارائه شده در سایت شورای عالی انفورماتیک کشور شرکتهای دارای شرایط زیر انتخاب شدند :
1- شرکت دارای درجه 1 و درجه 2
2- شرکتهایی که حجم فعالیت آنها متمرکز بر نرم افزار است. ( شرکتهای سخت افزاری حذف شدند)
3- شرکتهایی که در حوزه نرم افزارهای مالی و صنعتی فعالند. بنابراین شرکتهایی که درحوزه نرم افزارهای آموزشی ، قضایی ، نظامی ، جغرافیایی و نظایر آن بودند حذف گردیدند.
4- شرکتهایی که نرم افزارهای فوق را بصورت استاندارد تولید می کنند.

1- استراتژی
استراتژی‌، مفهومی‌ است‌ که‌ از حوزة‌ مدیریت‌ نظامی‌ سرچشمه‌ گرفته‌ است‌ و اولین‌ آثار مکتوب‌ دراین‌ زمینه‌ به‌ حدود 2500 سال‌ پیش‌ باز می‌گردد. ولی‌ سابقه‌ کاربرد این‌ مفهوم‌ در حوزة‌ مدیریت‌ وبازرگانی‌ به‌ دهه‌ پنجاه‌ میلادی‌ و در حقیقت‌ به‌ زمانی‌ باز می‌گردد که‌ نظریه‌ پردازان‌ سیستمهای‌ طبیعی‌،عامل‌ محیط‌ را در مطالعه‌ سازمانها وارد ساختند
از نظر معناشناسی‌، «واژة‌ استراتژی‌ ریشة‌ یونانی‌ دارد و ابتدا به‌ صورت‌ «استراتگوس‌» و به‌ مفهوم‌یک‌ نقش‌ (یک‌ فرمانده‌ در نقش‌ فرماندهی‌ یک‌ ارتش‌) به‌ کار می‌رفت‌. پس‌ از آن‌ به‌ معنای‌ «هنر یک‌فرمانده‌ نظامی‌» تعبیر شد که‌ به‌ مهارتهای‌ رفتاری‌ و روانشناختی‌ فرمانده‌ اشاره‌ داشت‌
در لغت نامه آکسفورد استراتژی چنین تعریف شده است :
" هنر یک فرماند کل قوا ، هنر طراحی وهدایت عملیات بزرگ نظامی و مانورهای بزرگ " این تعریف با تعریف استراتژی در چندان ارتباط ندارد، اما حداقل پیام آن است که استراتژی یک هنر است .
همچنین در لغت نامه بریتانیکا، در مورد استراتژی چنین آمده است :
" استراتژی یعنی هنر برنامه ریزی و هدایت عملیاتی و برای اینکه از تاکتیک متمایز شود باید دارای 3 ویژگی باشد :
1- گستره عملیاتی بیشتری دارد
2- دوره زمانی بلند تری دارد
3- جابجائی انبوه نیروها "
دراکر در سال 1955، در کتاب " روش مدیریت " به اهمیت تصمیمات سازمان اشاره کرد و آنرا چنین تعریف نمود " کلیه تصمیم های مربوط به اهداف شرکت و راههای رسیدن به آنها "
البته مفهوم مدیریت کامل نشده بود تا اینکه دانشمندان برجسته ای چون چندلر ، انسوف ، پورتر و چندلر و سایرین نظرات خود را در مورد آن ابراز کردند.
واژة‌ استراتژی‌ برای‌ اولین‌ بار توسط‌ «آلفرد چندلر»در کتاب‌ «استراتژی‌ و ساختار» به‌ کار رفت. وی آنرا چنین تعریف کرد :
" استراتژی عبارتست از تعیین اهداف و آرمانهای بلند مدتع و اساسی برای یک شرکت، و پذیرش مجموعه از اقدامات و تخصیص منابع لازم برای حصول به این اهداف و آرمانها "
.استراتژی ها در سه سطح استراتژیهای بنگاه ، کسب و کار و کارکردی تعریف می شوند. از آنجایی که تولید نرم افزار از جنس توسعه می باشد بنابراین در این تحقیق بر استراتژی کارکردی تحقیق و توسعه تمرکز می گردد.
2- استراتژی کارکردی در حوزه تحقیق و توسعه :
در سازمان های تلاش تحقیق و توسعه برای اجرای کارآمد استراتژی بسیار ضروری است. این نوع استراتژی که از تصمیمات و اقدامات انجام شده در تحقیق و توسعه، مهندسی و فعالیت های پشتیبانی ناشی شده است، همان استراتژی تحقیق و توسعه می باشد.
معمولا مسئولیت عرضه محصولات جدید و بهبود یا اصلاح محصولات موجود یا قدیمی بر عهده این واحد گذاشته شده است تا سازمان بتواند استراتژی ها را به شیوه ای موفقیت آمیز به اجرا درآورد.
نمونه پرسش هایی که توسط استراتژی عملیاتی تحقیق و توسعه پاسخ داده می شود شامل :
1- پژوهش پایه در برابر توسعه محصول
2- پژوهش های کوتاه مدت یا بلند مدت
3- توسط شرکت یا با قرارداد با بیرون از شرکت
4- متمرکز یا غیر متمرکز
5- موضوعات پژوهشی تهاجمی یا دفاعی
6- تناسب سازمانی
7- موضع اساسی تحقیق و توسعه
8- پروژه های جدید برای حمایت از رشد
9- انتخاب گرایش مناسب در استراتژی کسب و کار
10- انتخاب گرایش مناسب در سایر استراتژیهای کارکردی
11- رابطه میان واحد تحقیق و توسعه و مدیران محصول
12- رابطه میان واحد تحقیق و توسعه و مدیران تولید
13- رابطه میان واحد تحقیق و توسعه و مدیران بازاریابی
14- موضع تهاجمی یا دفاعی

 

استراتژی این حوزه می تواند تهاجمی یا دفاعی و یا ترکیبی باشد. استراتژی تهاجمی ویژگیهای زیر را دارا می باشد :
1- تاکید بر نوآوری تکنولوژیکی
2- ارائه محصول جدید
3- گرایش به ریسک بالا
4- توانایی تبدیل سریع نوآوری به محصولات تجاری
از سوی دیگر استراتژی دفاعی تحقیق و توسعه ویژگیهای زیر را دارا است :
1- اصلاح محصول
2- نسخه برداری
3- حفظ موقعیت موسسه

 

استراتژی ترکیبی با درجاتی از رهبری تکنولوژیکی مورد استفاده قرار میگرد . شرکت جنرال الکتریک در صنعت برق ، آی بی ام در کامپیوتر و دوپان در صنایع شیمیایی از این صنعت استفاده کرده اند.

 

سیستم تحقیق و توسعه
در حال حاضر برخی از شرکت ها هیچ نوع تحقیقی انجام نمی دهند و واحدی به نام دایره تحقیق و توسعه ندارند و این در حالی است که برخی دیگر از شرکتها بقای شرکت به فعالیت موفقیت آمیز دایره تحقیق و توسعه بستگی دارد. بویژه شرکتهایی که استراتژی توسعه محصول را به اجرا در می آورند به دایره تحقیق و توسعه اهمیت زیادی می دهند و آن را بیش از دوایر دیگر تقویت می کنند.
اگر دایره تحقیق و توسعه بخواهد در اجرای استراتژی ها اثر بخش باشد ناگریز است با سایر واحدهای مهم و حیاتی شرکت طرح های استراتژیک و از نظر عملیاتی نوعی مشارکت تشکیل دهد. در شرکت هایی که در حال حاضر دارای بهترین شیوه مدیریت هستند، شاهد روحیه همکاری مشارکت و اعتماد متقابل بین مدیران عمومی و مدیران دایره تحقیق و توسعه هستیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1 – موانع اجرای استراتژیک از نظر دیوید آش
مهمترین موانع اجرای استراتژیک از نظر دیوید آش با توجه به تحقیقاتی که از 93 شرکت انجام داده است به صورت زیر استخراج نموده است. البته لازم به ذکر است این موانع در کتاب آقای هانگر عینا ذکر گردیده است.
1- اجرا استراتژی ها بیشتر زمان بر است تا تنظیم استراتژی ها
2- مهمترین مشکل در طی اجرا عدم پیش بینی کافی موارد در اجرا از قبل می باشد.
3- هماهنگی فعالیتهای اجرا از اثر بخشی کافی برخوردار نیست.
4- فعالیت رقبا و ایجاد آشفتگی درون سازمانی موجب انحراف توجه مدیران از اجرای استراتژی ها می شود.
5- برنامه های آموزشی برای کارکنان به میزان کافی نمی باشد.
6- عوامل غیر قابل کنترل در محیط خارجی تاثیر زیادی در اجرای استراتژی ها دارد
7- هدایت و رهبری بوسیله مدیران قسمتها به اندازه کافی صورت نمی گیرد.
8- جزئیات وظایف و فعالیتهای کلیدی در اجرا، به اندازه کافی مشخص نگردیده است.
9- سیستم های اطلاعات استفاده شده برای کنترل اجرا به اندازه کافی نمی باشد.

 

2 – موانع اجرا کردن استراتژی پیترلورانج
در پیاده کردن استراتژی موانعی وجود دارد که بعضی نتیجه محدودیتهای محیطی و پاره ای ریشه در محدودیتهای داخلی دارد که به شرح زیر توضیح داده می شود :

 

2- 1) محدودیتهای محیطی
به عقیده پیتر لورانج پنج عامل محیطی بر پیاده شدن استراتژی اثر می گذارند. وی می گوید که سازمانها باید این عوامل را که نتیجه پیچیدگی محیطی می باشند برای رسیدن به استراتژی برنامه ریزی ادغام نمایند این پنج عامل عبارتند از :
1- کمیابی : رشد کمبود منابع طبیعی از قبیل انرژی، غذا، مواد معدنی و ... باعث می شود که فعالیت ها به نحوی طراحی می شوند تا مواد به کارایی در حد بسیار بالا مصرف گردند و در عین حال به فکر کمبودها و جستجوی منابع جایگزین نیز باید بود.
2- سیاستها : با توجه به مسایل قانونی جهت گیریهای دولت به کار و تجارت و سیاستهای عمومی، مسیر حرکت سرمایه ای سازمان را نمی توان به درستی پیش بینی کرد و علیرغم برنامه های استراتژیک، مدیریت باید در این رابطه بسیار هوشمندانه عمل نماید تا منافع شرکت در رابطه با تحولات شدید و ناگهانی اقتصاد و سیاست جهانی لطمه کمتری ببیند.
3- موقعیت : در سالهای اخیر دو حرکت مهم در موثر بودن سازمانها به وقوع پیوسته اولی تغییرات حاصل در موقعیت و وضعیت سازمان که حرکت به سوی رشد دارد و دومی چالش انتظارات سنتی نسبت تعهدات سازمان و انجام دادن آنها از طرف کارکنان. با توجه به اینکه مسایل فوق در چارچوب واقعیتهای سیاسی و ارزشهای اجتماعی قرارداد و استراتژی سازمان نیز بر آن منطبق می باشد مدیران مسئول وظیفه دارند درک کارکنان از استراتژی ها را هر چه بیشتر نموده تا در پیاده و اجرا کردن آن دچار تشتت و اختلال نشوند.
4- تغییرات قدرت : تاثیر گروههای نفوذ و فشارهای خارجی بر سازمان به گونه ای دایم در حال تغییراند. در این شرایط تکلیف تعدیل اثرات اینگونه تغییرات بر اهداف سازمان سعی در کم کردن خطاپذیری سیاست های عمومی سازمان نسبت به فشارهای خارجی از طریق انتقال دادن و دور کردن منابع خود از طریق حساس به مناطق مطمئن می باشد.
5- تکنولوژی : تخصص های تکنیکی امکان دارد در آینده به تنها و مهمترین «استراتژی منابع» تبدیل گردند. در چنین وضعیتی، استراتژی ها باید تکنولوژی را مدیریت نمایند و به همانگونه که منابع مالی و پولی و دانش فنی بین قسمتهای مختلف سازمان توزیع می گردد تکنولوژی نیز در همان کانالهایی که منابع مالی و فنی و علمی حرکت نموده اند جریان پیدا کند.
2- 2- محدودیتهای داخلی
1- عدم انعطاف پذیری: واحدهای عملیاتی سازمان معمولا پس از مدتی به صورت تیول شخصی مستقل و غیر قابل تغییری در می آیند و توانایی برقراری ارتباط و همکاری با سایر واحدها را به تدریج از دست می دهند مدیران باید به طبیعت ارتباط عملیاتی متقابل که به صورت ذاتی در سازمان وجود دارد توجه داشته و فعال نگهداشتن آن را ترغیب نمایند. برای رفع این مشکل لورانچ معتقد به «سیستم دوگانگی مسئولیت» است. به این معنی که مدیران علاوه بر مسئولیتهای اولی باید به مشاغل استراتژیک که دارای ماهیت عملیاتی متقابل می باشند منصوب شوند تا به جنبه های مختلف مشکل تسلط کافی پیدا کنند.
2- کهنه بودن تفکر مدیران : افراد سازمان با گذشت زمان و با تحولات محیط به تدریج دارای طرز تفکری کهنه و منسوخ می شوند و چنانچه در جهت باز پروری فکری و یادگیری اقدام ننمایند. قادر به حفظ ادامه فعالیتهای سازمان به گونه مثبت نخواهند بود. استراتژی باید کفایتهای انسانی را به عنوان منابع قابل انتقال که توانایی انتقال از مشکلی به مشکل دیگر به هنگام ضرورت را دارند تلقی نماید تا اینکه آنها را به استخدام درآورده و پس از رفع مشکل یا مشکلات از خدمت مرخص کند.
3- محدودیتهای فکری : تنگ نظری و محدودیت فکری پاره ای مدیران اغلب باعث می شود که به جای وفاداری به سازمان یک موجودیت کل به کسب و کار و یا وظیفه محدود خود احساس وفاداری نمایند. لورانچ می گوید که محدودنگری و به چارچوبی معلوم و مشخص توجه داشتن تا به منافع کلی سازمان، استراتژی های کلی و اساسی را به مخاطره می اندازد و مدیران عالی باید به این مشکل نهایت توجه را بنمایند.
4- ارزشها، سبک ها سنت ها : فرهنگ سازمان اجرا و پیاده کردن استراتژی را ساده می نمایند زیرا دیدگاه ها و نظرات را واحد نموده و بر یکدیگر منطبق می سازد. از طرفی ارزشها و سبکها می توانند به گونه ای منافع مقرره عمل نمایند زیرا در کنار فرهنگ سازمان ه شکل گرفتن نوعی فرایند استراتژیک کمک می کنند که منجر به بهبود فعالیت های جدید و در نتیجه منتفی شدن مشکلات محیطی می گردد.
5- قدرت : در بسیاری از سازمانها مدیران عالی اصولا فاقد برنامه استراتژیک می باشند. این حالت بیشتر در شرایطی اتفاق می افتد که قدرت اجرایی غیر متمرکز و بیشتر در دست مدیران عملیاتی قرار دارد و یا مدیرعامل در حال باز نشسته شدن می باشد. در چنین وضعیتی که مدیرعامل به علت بی علاقه شدن اعتماد به نفس خود را نیز از دست می دهد، فعالیتها به صورت ضعیفی انجام می شوند که انعکاسی قوی در سطح سازمان دارند. راه حل این مشکل فقط از طریق اجتماع مدیران عالی امکان پذیر است که با ترغیب کارکنان، آنها را به پیاده کردن و اجرای استراتژی وادار نمایند.

 

3- موانع اجرای استراتژی از نظر جان . ام برایسون
برایسون 4 عامل کلیدی را به عنوان مانع اجرای استراتژی معرفی می کند :
1- مشکل انسانی عبارت است از مدیریت و توجه و تعهد افراد. توجه افراد کلیدی باید معطوف به مسایل کلیدی، تصمیم ها، اختلاف نظرها و تعیین اولویت های خط مشی در مقاطع کلیدی فراگرد و سلسله مراتب سازمانی باشد.
2- مشکل فراگرد عبارت است از مدیریت اندیشه های استراتژیک به روشی مناسب دانش نامتعارف باید به دانش متعارف تبدیل شود.
3- مشکل ساختاری عبارت است از مدیریت روابط جزء و کل. محیطهای داخلی و خارجی باید به صورتی سودمند با هم مرتبط شوند.
4- مشکل نهادی عبارت است از به کار بردن رهبری تغییر شکل. دشوارترین مشکلاتی را که برنامه ریزی استراتژیک با آنها مواجه است تنها از طریق تغییر شکل نهادی می توان حل کرد. این تغییر شکل بدون رهبری قوی محقق نخواهد شد.

 

4- موانع اجرای استراتژی از نظر کاپلان و نرتون
کاپلان و نرتون در سال 2001 مهمترین عامل اجرای ضعیف استراتژی را به شرح زیر عنوان کرده اند:
1- استراتژی های قابلیت اجرا نداشتند.
2- استراتژی ها با اهداف فردی گروهی و سازمانی مرتبط نیستند.
3- استراتژی ها با منابع کوتاه مدت و بلند مدت سازمان مرتبط نیستند.
تفاوت اصلی کاپلام و نرتون با سایر تئوری پردازی ها در این است که آنان به سبک های مدیریت در داخل سازمان نپرداخته اند.
5- موانع اجرای استراتژی از نظر بیروایزینستیت
بیروایزینستیت در تحقیقات خود در سال 2000 موانع اجرای استراتژی را به سه دسته آرام، خاموش و مخفی تقسیم کردند. این موانع با سیک مدیریت و فرهنگ سازمانی گره خورده است.

 

6- سایر دیدگاه در زمینه موانع اجرای استراتژی

 

در نظریه دیگر موانع اجرای استراتژی به سه سطح قابل تقسیم است 1- موانع خارجی 2- موانع و فشارهای داخلی 3- فشارهای واحد بازاریابی

 

1- موانع خارجی
فاکتورهای اجتماعی : تغییرات جمعیتی و الگوهای اجتماعی
فاکتورهای قانونی : افزایش قوانین تاثیرگذار بر فعالیتهای سازمانی
فاکتورهای اقتصادی : تغییرات بازار و تغییرات جهانی
فاکتورهای سیاسی : نقش دولت در فعالیتهای سازمانی
فاکتورهای تکنولوژی : تغییرات اساسی در تکنولوژی

 

2- موانع داخلی
رهبری : درجه ای از سبک مدیران عالی سازمان
فرهنگ سازمانی : فرهنگ سازمانی مشتری مدار یا بازار مدار
طرح سازمانی : توانایی ارائه استراتژی
سیاستهای وظیفه ای : وقتی که سیاستها و رویه های سازمان در یک راستا نباشد.
منابع : آیا منابع کافی برای اجرای استراتژی ها وجود دارد؟ آیا مدیرعامل سازمان اولویت ها را در توزیع منابع در نظر می گیرد؟
3- فشارهای داخلی واحد بازاریابی :
وظایف متعدد بازاریاب
نقش بازاریاب
کنترل بازاریاب
آقای گلین دیکنز پیما موانع اجرای استراتژی را به چهار قسمت تقسیم می کند :
1- استراتژی ها برای کارکنان مجری قابل درک نیست.
2- سیستم های مدیریتی برای رضایت مشتریان تنظیم نشده بلکه برای کنترل عملیات طراحی شده اند.
3- فرایند تولید طراحی شده برای تولید کالا و خدمت و نه برای اجرای استراتژی ها
4- شایستگی افراد و اهداف مشارکتی با استراتژی ها گره نخورده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

با کوتاه شدن دوره عمر محصولات ، سازمانها قادر نخواهند بود در این محیط رقابتی و همراه با تغییرات شدید در فناوری ، منابع زیادی را برای تولید محصولات جدید صرف نمایند و به عبارتی باید به فکر استفاده بهینه از منابع باشند . بر همین اساس و در جهت استفاده بهینه از منابع سازمان ، مشکل اصلی مدیران کمبود اطلاعات راجع به منابع سازمان نیست بلکه مسئله اصلی همان چگونگی استفاده از حجم زیاد اطلاعات در سازمان میباشد . امروزه استفاده از سیستمهای اطلاعاتی که یکی از دستاوردهای فناوری اطلاعات در سازمانها میباشد به یک ضرورت تبدیل گشته و سازمانها را در جهت استفاده هر چه بیشتر از این فناوری جدید که بستگی به تفکر مدیران ارشد سازمان و شناخت و درک آنان از اهمیت این سیستمها در امورسازمان دارد ، ترغیب خواهد کرد . فناوری اطلاعات به عنوان ابزاری قوی در جهت آمادگی سازمانها برای رقابت در عرصه جهانی و افزایش کارایی سازمان و همچنین تغییر ساختارسازمان از حالت هرمی و مقاوم در برابر تغییر به ساختار مسطح با سطوح کمتر مدیریت و درجه بالای تغییر و انعطاف پذیری مورد استفاده قرار خواهد گرفت . به عبارت دیگر فناوری اطلاعات در سازمانها با حذف فواصل زمانی و مکانی با استفاده از سیستمهای تحت وب ، شبکه های داخلی و خارجی و معماری مبتنی بر Client/Server ، مدیران را در جهت استفاده بهینه از منابع سازمان یاری خواهد کرد یعنی هر شخص قادر است بر اساس حق دسترسی تعریف شده برای وی به اطلاعات مورد نیاز خود دست یافته و بر اساس آن تصمیم گیریهای لازم را انجام دهد .
با استفاده از فناوری اطلاعات سازمانها قادرند وظایف مختلف طراحی ، تولید و خدمات پس از فروش را بطور جداگانه و در نقاط مختلف دنیا انجام دهند و در هر زمان اطلاعات لازم و مورد نیاز خود را بصورت آنلاین دریافت کنند .برای پیاده سازی چنین مکانیزمی استفاده از سیستمهای یکپارچه که قادر باشد تمامی واحدهای سازمان از قبیل مالی، تولید ، انبار ، اداری ، عملیات و... را تحت کنترل داشته باشد ضروری بنظرمیرسد . به چنین سیستمی که بعنوان یکی از فرآورده هاو کاربردهای فناوری اطلاعات در سازمانها به شمار میرود و وظیفه برنامه ریزی منابع سازمانی را برعهده دارد سیستم ERP (برنامه ریزی منابع موسسه ) گفته میشود . این سیستم از یک بانک اطلاعاتی واحد تشکیل شده و همه بخشهای سازمان از اطلاعات واحد موجود در این بانک اطلاعات بطور مشترک استفاده میکنند .منظور از یکپارچگی در این نرم افزارها استفاده اشتراکی دو یا تعداد بیشتری از برنامه های کاربردی موجود دراین سیستمها از اطلاعات یکسان میباشد و کاربران سیستمها این اطلاعات یکسان را همواره و در همه این برنامه ها مشاهده و مورد استفاده قرار میدهند .

 

همانگونه که میدانیم در فرایند ارضای سفارشات ، سه حوزه اصلی بازاریابی ،تدارکات و تولید درگیر هستندکه در هر یک از این حوزه ها ، کاربر سیستمهای اطلاعاتی نقش مهمی را ایفا میکند . برای مثال سیستم اطلاعات مدیریت بازاریابی ، برنامه های کاربردی از قبیل پیش بینی تقاضا و مدیریت سفارشات مشتری را شامل میشود . سیستم اطلاعات مدیریت تدارکات ، مدیریت عرضه کنندگان و سفارشات خرید را در بر میگیرد و نهایتا سیستم اطلاعات مدیریت تولید ، اطلاعاتی در مورد ردیابی محصولات و قطعات و منابع مورد نیاز برای تولید را شامل میشود . نکته مهمی که درواقعیت با آن روبرو هستیم آن است که دو یا بیش از دو بخش از این حوزه های وظیفه ای نیازمند تسهیم و به اشتراک گذاری اطلاعات با یکدیگر هستند . برای مثال اطلاعات در مورد سفارشات تولید و موجودیهای جاری بطور همزمان بوسیله بخشهای بازاریابی ، تدارکات و تولید مورد استفاده قرار میگیرند . بعبارت دیگر:
پرسنل بازاریابی این اطلاعات را برای تعیین میزان محصولات قابل عرضه به مشتریان استفاده میکنند و در مورد زمان تحویل سفارشات مشتریان بوسیله محصولات تولید شده تصمیم گیری میکنند .
پرسنل تولید این اطلاعات را برای کنترل موجودیها و اینکه آیا این مقدار موجودی برای سفارشات رسیده کافی است و آیا سفارشات ، بموقع بدست مشتری خواهد رسید یا خیر مورد استفاده قرار میدهند .
پرسنل تدارکات نیز از اطلاعات موجودی برای تصمیم گیری در مورد اینکه چه موقع و به چه میزان باید قطعات و مواد مورد نیاز را سفارش دهند استفاده میکنند .
در این حالت اگر هر بخش کار خود را با سیاست مستقل و جداگانه ای دنبال کند ، اهداف کلی و کلان سازمان کمرنگ شده و مدیران ارشد و اجرایی سازمان نمیتوانند گزارشات مختلف از عملکرد و وظایف متعدد سازمان خود را بطور یکجا و مرتبط با هم مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند . بنابراین به راه حلی نیاز است تا وظایف و فرآیندهای مختلف در یک سازمان را بصورت یکپارچه و به شکل زنجیره ای واحد تبدیل کند . در نتیجه مدیران قادر خواهند بود با استفاده از داده های بدست آمده از کل سازمان در زمان مناسب و بموقع تصمیم گیریهای لازم را انجام دهند . استفاده از این روش برای مشتریان نیز موجب کاهش زمان و هزینه دستیابی به کالا و خدمات مورد نیازشان میگردد . در عمل توانایی و قابلیت سیستمهای اطلاعاتی سنتی برای پشتیبانی از سفارشات پویا و یکپارچه کافی نمیباشد از طرف دیگر مشکل دوباره کاری در ورود داده یکسان به این سیستمها توسط بخشهای مختلف وجود دارد . در نتیجه ، این امرتلاشها را در جهت ایجاد یک سیستم اطلاعات مدیریت یکپارچه سوق داد . این سیستمها بطور ایده آل نه فقط برای پشتیبانی از فرآیند تصمیم گیری بلکه بعنوان ابزاری ارتباطی بین اعضای حوزه های مختلف کاری سازمان مورد استفاده قرار میگیرد
اولین تلاشی که برای دستیابی به این نیاز صورت پذیرفت در قالب یک گروه از نرم افزارها بنام پردازنده های صورت مواد ( (BOMPsبمنظور استفاده بهینه از مواد ، تجهیزات و نیروی انسانی مورد استفاده قرار میگرفت . روش کار در این برنامه ها بدین صورت بود که مقدار مورد نیاز محصول به همراه اجزاء و قطعات مورد نیاز برای تولید آن محصول به سیستم وارد میشد و سیستم میتوانست بر اساس آن ، همه مواد مورد نیاز برای تولید آن مقدار محصول را محاسبه و ارائه کند . بر اساس این نتایج ، پرسنل تدارکات قادر بودند برای خرید و تدارک مواد مورد نیاز ، برنامه ریزی لازم را بعمل آورند . ولی مشکل عمده ای که این نرم افزارها داشت آن بود که مقادیر مواد و قطعات موجود در خط تولید و یا مقادیر موجودی مانده در انبار که از تولیدهای قبلی باقی مانده بود را در نظر نمیگرفت ، بنابراین میزان موجودی انبار به مقدار قابل توجهی افزایش می یافت . از سوی دیگر زمان تاخیر در سفارش مواد و تهیه آن نیز در محاسبات مد نظر قرار نمیگرفت . بنابراین سعی در تولید نرم افزارهایی برای کنترل موجودی انبار گسترش یافت و توجه مدیران به سمت سیستمهای برنامه ریزی مواد مورد نیاز (MRP) سوق یافت .
در این دیدگاه جدید که شکل پیشرفته BOMPs بود ، با در دست داشتن اطلاعات لازم در مورد میزان تقاضا برای محصولات و همچنین ساختار محصولات مورد نیاز میتوان براحتی مقدار مورد تقاضا برای هر محصول و اجزای آن را محاسبه کرد و این کار باعث کاهش خطای موجود در زمان پیش بینی میگردد . در این روش، مشکلات موجود در نرم افزارهای پردازشگر صورت مواد نیز حل شده بود . بعبارت دیگراین سیستم، میزان موجودی در گردش و زمان تهیه مواد را نیز در نظر میگرفت و بر این اساس برنامه زمانبندی شده ای برای خرید و تولید مواد ارائه میداد .سیستمهای MRP اولیه که با MRP I شناخته میشدند اطلاعات بازاریابی موجود در برنامه کلان تولید (MPS) را با اطلاعات مربوط به سطوح جاری موجودیها و سفارشات تولید ، خرید ، اطلاعات تکنولوژیک در مورد ساختار محصول و فرایندهای تولید آن محصول ترکیب میکند . نتایج بدست آمده به این صورت خواهد بود که از هر قطعه ، ماده اولیه ، محصول و ... چه میزان خریداری ، تولید و یا مونتاژ شود و چه موقع سفارش خرید یا تولید صادر شود ؟
برنامه کلان تولید(MPS ) ، اطلاعات مربوط به سفارشات مشتریان شرکت و پیش بینی های تقاضای انجام شده را در هر دوره ترکیب میکند . این اطلاعات با حجم موجودیهای جاری مقایسه میشود و زمان دریافت اقلام مورد نیاز نیز با توجه به زمان تاخیر دریافت اقلام از عرضه کنندگان یا در سطح کارخانه (از سایر دپارتمانها ) منظور میگردد . بعدها سیستم برنامه ریزی نیازمندیهای مواد برای سازمانهای خدماتی نیز طراحی و مورد استفاده قرار گرفت . با گذشت زمان قابلیتهای جدیدتری به این سیستمها اضافه شد که از آن میان میتوان به ماجولهای برنامه ریزی ظرفیت و کنترل سطح کارخانه که به بهره برداری کارا از ظرفیتهای محدود منجر میشد اشاره کرد .
در نیمه دوم دهه 1980 میلادی سیستم MRP II که شکل توسعه یافته MRP بود توسط شخصی بنام اولیور وایت ارائه شد . در این سیستم علاوه بر اطلاعات مواد مورد نیاز ، برای سایر منابع از جمله ماشین آلات و تجهیزات ، پرسنل ، ابزار ، ظرفیت انبار و... نیز برنامه ریزی انجام میشد . بدین ترتیب بهره وری منابع و کارایی سازمان به شکل چشمگیری افزایش یافت . با گذشت زمان ، عملیات مربوط به برنامه ریزی توزیع نیز در مجموعه نرم افزارهای MRP II به نام DRP وارد شد و بصورت یکپارچه ای با عملیات تولید مرتبط گردید .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   150 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله موانع اجرای استراتژی شاهینی

دانلود مقاله موانع و راهکارهای شفاف سازی بازار سرمایه ایران

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله موانع و راهکارهای شفاف سازی بازار سرمایه ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   12 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

موانع و راهکارهای شفاف سازی بازار سرمایه ایران

 

 

 


چکیده:
پس از رسوایی های مالی تعدادی از شرکتهای بزرگ و مشهور در سطح دنیا از جمله انرون و ورلدکام در آغاز قرن اخیر که کاهش اعتماد عمومی نسبت به اطلاعات و گزارشات مالی منتشر شده توسط شرکتها را به دنبال داشت،نیاز به اطلاعات بیشتر وبا کیفیت تر افزایش یافته و منجر به تقاضای بیشتری در خصوص شفافیت بیشتر اطلاع رسانی و گزارش دهی شرکتها شده است.افشا و شفافیت بیشتر منجر به سرمایه گذاری های بلندمدت تر از سوی سرمایه گذاران،دسترسی آسان تر به سرمایه جدید،هزینه تامین مالی کمتر،مدیریت موثر و مسئولانه تر و در نهایت قیمت بالاتر سهام ومنافع در خور توجه تر سهامداران خواهد شد.
در این مطالعه ، با جمع‌آوری اطلاعات کتابخانه‌ای ، موانع عدم شفّافیت بازار سرمایه ایران، با یک تفکّـر سیستمی مورد بررسی قرار گرفته‌انـد. نتایج بدست آمده نشان داده انـد که وجود و دخالت دستگاه‌های مهم دولتی و یا به عبارتی تصمیم‌گیرندگان کلان ، بر رونـد مبادلات بازار سرمایه در قالب ائتلاف ، نقش به سزایـی را در عدم شفافیت این بازار بازی می‌کنـد. همچنین در این مطالعه ، معاملات صـوری ، ارائـه اطلاعات نادرست از سوی شرکت‌ها ، ندادن اطلاعات از سوی شرکت‌ها و انتشار اخبار کذب به ترتیب عوامل مهم دیگری بوده‌انـد که بر این ناکارایـی (عدم شفافیت) می‌افزاینـد. در نهایت در راستای گذر از چنین موانعی جهت هر چه کاراتر نمودن بازار سرمایه ایران ، راه‌کارهایی اساسی و اجرایی ارائـه گردیده است.

 

واژه‌های کلیدی : بازار سرمایه ‌، شفافیت بازار، کارایی بازار، اطلاعات ،معاملات

 


مقدمه
بازار سرمایه به عنوان بخشی از بازار مالی، نقش مهمی را در اقتصاد بازار، بازی می کند. از طریق چنین بازارهایی است که پس اندازها در بخش های مختلف اقتصاد ملی، برای سرمایه گذاری درصنعت، به شرکت ها منتقل می شوند. به علاوه، بازارهای مالی چشم انداز آتی بنگاه های اقتصادی را ارائه می کنند. منافع بالقوة تجهیز چنین بازارهایی، بسیار زیاد است و البته، چنین کاری با چالش های بسیار همراه است.توسعة مالی در بسیاری از اقتصادهای بازار در حال رشد،باعث گردیده تا کسری های بودجه کاهش یافته وتورم آرام گیرد. در نهایت، این بازار می تواند به رفاه عمومی و تقویت ترازنامة خانوارها ‏، کمک شایان توجهی نماید.در ایران نیز، بخش مالی اهمیت خود را یافته؛ به گونه ای که سهم بانکداری، بیمه و خدمات مالی در تولید ناخالص ملی در حال رشد است و شاید نزدیک به یک میلیون نفر، در حوزة خدمات مالی مشغول به کارند.
رسیدن به رشد و توسعة اقتصادی مطلوب، بدون تجهیز منابع مالی بلندمدت، امری غیرممکن است. در این راستا، توجه به جایگاه و نقش کلیدی بازار سرمایه، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. بازار سرمایه که همان بازار عرضه و تقاضای منابع مالی است، زمانی می تواند نقش حیاتی خود را به خوبی ایفا نماید که فرایند عرضه و تقاضای منابع مالی آن از تخصیص بهینه برخوردار باشد.پیش شرط اصلی تخصیص بهینة منابع در بازار سرمایه، وجود کارایی در عملکرد آن است[1] . تفاوت بازارهای مؤثر و کارآمد سرمایه با بازارهای ناکارآمد، ناشی از پدیدة اطلاعات و میزان دسترسی به آن است. هر چه اطلاعات مرتبط با بازار سرمایه (به صورت جامع، منسجم و تاثیر گذار بر فعالیت بازار)، بیشتر باشد ،تاثیرگذاری بازار سرمایه بر رشد و توسعة اقتصادی نیز بیشتر خواهد شد.
در سال 1956 در حوزة مالی، تعریفی در خصوص کارآیی بازار مطرح شد. در این تعریف، کارایی بازار سرمایه به حالتی اطلاق می شود که قیمت اوراق بهادار در هر لحظه، انعکاس کاملی از همة اطلاعات در دسترس باشد.بر این اساس در هر بازار کارآ، تمامی اطلاعات باید به سرعت و فوریت و با کمترین هزینه، در اختیار همگان قرار گیرد. از دیدگاه جونز، بازار کارآ، بازاری است که در آن، اطلاعات موجود بلافاصله بر قیمت اوراق بهادار تاثیر می گذارد.مفهوم بازار کارآ بر این فرض استوار است که سرمایه گذاران در تصمیمات خرید و فروش خود، تمامی اطلاعات مربوط را در قیمت سهام، لحاظ خواهند کرد.بنابراین قیمت فعلی سهام، شامل تمامی اطلاعات شناخته شده اعم از اطلاعات گذشته (مانند سود مربوط به سال یا فصل گذشته) و اطلاعات فعلی است. اطلاعات فعلی می تواند شامل اطلاعاتی باشد که اعلام شده ولی هنوز اعمال نشده است مانند، خبر تجزیة سهام[2] . در چنین بازاری، قیمت اوراق بهادار به ارزش ذاتی آن نزدیک می شود. به عبارت دیگر ویژگی مهم بازار کارآ این است که قیمت تعیین شده در بازار، شاخص مناسبی برای ارزش واقعی اوراق بهادار باشد.در چنین بازاری قیمت اوراق بهادار، منعکس کنندة تمام اطلاعات موجود در بازار است.
جهت شفاف سازی این بازار، باید زمینه ای برای رشد افرادی فراهم شود که پختگی لازم را جهت سنجش تاثیر اطلاعات بر قیمت اوراق بهادار، داشته باشند. در این صورت آنها می توانند آثار اطلاعات خاص و جهت تاثیر آنها بر قیمت ها را درک کنند و اثر مجموعة اطلاعات و تغییرات آنها را بر قیمت اوراق بهادار، حدس بزنند. بازاری که به سمت آن حرکت می کنیم بازاری خواهد بود که در معرض جریان دو طرفة اطلاعات قرار خواهد داشت.
بر این اساس، این مقاله سعی دارد تا موانع ناکارآیی و به عبارتی عدم شفافیت اطلاعاتی بازار سرمایه را در ایران، مورد بررسی قرار داده و در نهایت به ارائة راهکارهایی بپردازد.
مروری بر مطالعات خارجی انجام شده
شفافیت بازار سرمایه، به میزان اطلاعات مربوط به شرایط بازار و معاملات، در یک مبنای زمانی خاص، اطلاق می شود که این شفافیت، اغلب به دو دسته تقسیم می شود.
1) شفافیت قبل از معامله که به اعلان و نشر قیمت ها یا دیگر عملگرها و شاخص های مرتبط با معامله، بر می گردد.
2) شفافیت بعد از معامله که مربوط به افشای داده ها و اطلاعات معاملات انجام شده، می باشد.
بازارهایی که مقدار کمی از اطلاعات را افشا می کنند، غیر شفاف تلقی می شوند.[3]
مدل ارائه شده توسط پاگانو و روئل (1996)، نشان می دهد که شفافیت بازار باید هزینه های پرداختی معامله گران غیر رسمی را نسبت به کارگزاران رسمی، کاهش دهد[4]. به علاوه، نیک ، نیوبرگر و ویس واناتان (1999)، مدلی را توسعه دادند که در آن تاکید می شود با شفاف سازی بازار سرمایه، می توان سهم ریسک موجودی سهام را بهبود و هزینه های بکارگیری موجودی را کاهش داد[5]. در همین راستا، فلود، هایس من، کودجیک و ماهایو (1999)، شواهدی تجربی را نشان دادند که شفاف سازی قبل از معامله، تفاضل های بین قیمت پیشنهادی و درخواستی را کاهش می دهد[6].
بسیاری از تحلیل گران تئوریکی، پیش بینی می کنند که بازارهای با شفافیت پایین، ممکن است نقدینگی را افزایش دهند[3]. به طور خاص، بلوم فیلد و اٌهارا ، عنوان می کنند که یک بازار غیر شفاف، ممکن است انگیزه هایی را برای بازار سازان فراهم نماید که تفاضل های بین قیمت پیشنهادی و درخواستی را تا حد ممکن کاهش دهند. زیرا جریان سفارش که به وسیلة نزدیک شدن قیمت های پیشنهادی و درخواستی به هم، بالا می رود؛ اطلاعات باارزشی در مورد ساختار و اساس بازار را در بر می گیرد. با این حال، این محققان در سال 2000، شواهدی تجربی که به طور کلی دلیلی بر ادعای فوق باشد ارائه نمودند.
شواهد تجربی در مورد بازارهای دارایی های واقعی، ناقص و ناکافی است . این امر تا حدی به خاطر این است که تغییرات ساختاری در شفاف سازی بازارهای دارایی های واقعی، نادر است.[3] جمیل (1996)، بازار سهام لندن را بعد از انجام دو تغییر در زمینة شفاف سازی بعد از معامله، مورد بررسی قرار می دهد و در نهایت، هیچگونه تغییری را در نقدینگی مشاهده نمی کند. تا قبل از 1988، معامله گران بازار بورس لندن، مجبور بودند که هرچه سریع تر ، معامله های کلان خود را گزارش دهند.از سال 1991 تا 1992، آنها مجبور به افشای معاملات خود در 90 دقیقه شدند. این در حالی است که در طول سال های 1989 تا 2000، آنها مجبور به افشای معاملات خود در 24 ساعت بودند[3]. مدهاوان، پورتر و ویور (2004)، به بررسی نقدینگی بازار تورنتو در طول سال 1990 (زمانی که این بازار،شروع به انتشار کتاب سفارش محدود نموده بود)، پرداختند و مستندات آنها، هزینه های اجرایی و نوسان بیشتری را در قیمت ها، بعد ازانجام شفاف سازی قبل از معامله، نشان دادند. بوهمر، سعر و یو (2004)، تاثیر شروع افشا سازی (اعلان) اطلاعات را در ژانویة 2002 بر روی بازار سهام نیویورک، مورد بررسی قرار دادند. آنها نشان دادند که معامله گران سفارش محدود، قادرند که از اطلاعات، برای پالایش و بهبود استراتژی هایشان استفاده نمایند. برعکس یافته های مدهاوان، پورتر و ویور، آنها نشان دادند که نقدینگی، به عنوان معیاری برای هزینة معاملات و کارآیی اطلاعاتی قیمت ها، بهبود یافته است. نتایج تجربی بدست آمده از این مطالعات، ممکن است منعکس کنندة این پیام باشد که آنها تغییرات را در شفافیت بازارهایی از سهام که در حال حاضر کاملاً شفاف هستند، مورد مطالعه قرار داده اند[7].
مطالعات انجام شده در زمینة مفهوم کارآیی بازار، چنین عنوان می کنند که این مفهوم، برای اولین بار در اوایل قرن بیستم(1900)، در رسالة دکتری ریاضی شخصی به نام بچلیر ، مطرح شد. وی در اولین پاراگراف خود چنین عنوان می کند که حوادث گذشته،حال و حتی رخدادهای بی اهمیت آینده، در قیمت بازار، منعکس شده اند. اما اغلب رابطة آشکاری برای تغییر قیمت ها، وجود ندارد[8] .
وضع کارآیی بازار سرمایه در ایران
نگاهی گذرا به سه دهة قابل تفکیک در فعالیت بورس اوراق بهادار تهران که رکن اصلی بازار سرمایة کشور محسوب می شود؛ نشان دهندة آن است که کارآیی در فعالیت این بورس، از کمترین جایگاه برخوردار بوده است.بررسی بحث کارآیی بازار سرمایة، مربوط به دوران حیات مجدد بورس اوراق بهادار تهران است که با آغاز اولین دورة برنامة پنج سالة توسعة اقتصادی،اجتماعی و سیاسی کشور، همزمان شده است.
کلیة تحقیقات انجام شده در مورد وضعیت کارآیی بازار سرمایه، از فقدان سطح ضعیف کارآیی در بورس اوراق بهادار تهران، خبر می دهند. به عبارت دیگر، بورس اوراق بهادار تهران، حتی از سطح ضعیف کارآیی که حداقل میزان کارآیی تعریف شده در بازار سرمایه می باشد نیز، برخوردار نیست.مهم ترین پیامد چنین وضعیتی، عدم تخصیص بهینة منابع مالی کشور به بخش های سودآور اقتصادی برای رشد و توسعة کشور است. تخصیص غیر بهینة منابع مالی کشور، سبب اتلاف منابع مالی شده که نتایج زیانباری را برای اقتصاد کشور در بر خواهد داشت[1] .با توجه به آماری که در پی می آید نقش بورس اوراق بهادار تهران در مقایسه با سایر بورس های معتبر و مطرح، آشکار می گردد: در کشور آلمان، 58 درصد از سرمایه گذاری ها از طریق فروش سهام و اوراق بهادار، در بورس تامین می شود. این رقم در انگلیس برابر38 درصد، در مالزی 27 درصد، در کرة جنوبی 19 درصد و در ایران، تنها 5/0 درصد از سرمایه گذاری ها از طریق فروش سهام و اوراق مشارکت، صورت می گیرد[1].
تجزیه و تحلیل شفاف سازی بازار سرمایة ایران
آنچه باعث شکل گیری و تغییر انتظارت سرمایه گذاران بازار سرمایه می شود ، اطلاعاتی است که به نحوی به این بازار مربوط می گردند.این اطلاعات می تواند شامل هرگونه اطلاعاتی باشد که از منابع مختلف منتشر و به گونه ای تغییراتی را در بازار سرمایه به وجود می آورند. هر سرمایه گذار، بنابر نوع انتظاراتی که بر پایة این اطلاعات، برای خود شکل می دهد، نرخ بازدة مورد انتظار خود را تعیین نموده و بر همین اساس، جهت انجام معاملات، قیمت های پیشنهادی خود را ارائه می دهد. بدیهی است که نوسان این اطلاعات و مهمتر اینکه، غیر شفاف بودن آنها، باعث عدم شکل گیری صحیح انتظارات شده و در نهایت، به شکل گیری قیمت های کاذب و غیر واقعی در بازار، خواهد انجامید.
سرمایه گذاران بازار سرمایه بر اساس بازده های مورد انتظار(انتظارات) و میزان ریسک پذیری خود، وارد معامله ای می شوند که هم خریدار و هم فروشنده، قبل از انجام معامله، انتظار کسب سود دارند. به طور قطع، در چنین بازاری، نوع اطلاعاتی که باعث شکل گیری انتظارات شده، حائز اهمیت بوده و به طور کلی ، وجود اطلاعات ناهمگون آنها ، باعث شکل گیری سریع معاملات خواهد شد. در چنین شرایطی، معاملات به گونه ای شکل می گیرد که پس از انجام معامله، انتظارات قبل از معامله با واقعیتی که بعد از معامله اتفاق می افتد، بسیار متفاوت خواهد بود. زیرا همان ناهمگونی اطلاعات باعث گردیده تا روند معامله، غیر شفاف شده و به عبارتی نوعی رانت اطلاعاتی ایجاد خواهد شد.چنین بازاری تنها به نفع سرمایه گذارانی عمل خواهد نمود که در معادلة نابرابر اطلاعات، به منابع اطلاعاتی خاصی وابسته اند و بر پایة همین اطلاعات، وارد بازی برد- باخت سرمایه گذاری خواهند شد. چنین بازاری صرفاً انحصاری عمل نموده و برای عده ای خاص می باشد که نه تنها باعث رونق و توسعة اقتصادی کشور نمی شوند بلکه توزیع غیر عادلانة ثروت و تجمع آن در دست عده ای خاص را نتیجه خواهد داد. در این نوع بازار، صنعت و بازار به خدمت رانت خواران اطلاعاتی درآمده و نه تنها فلسفة بازار سرمایه محقق نخواهد شد بلکه باعث وارد آمدن شوک های منفی عمیقی به اقتصاد کشور خواهد شد.
موانع و راهکارهای عدم شفافیت بازار سرمایة ایران
به طور کلی می توان فعالیت گروه ها و یا به عبارتی آنچه که باعث دسترسی این گروه ها به نوعی اطلاعات خاص می گردد را تحت عناوین زیر بیان نمود.
1) انجام معاملات صوری
در این روش، یک نفر به تنهایی و یا به کمک فرد دیگری، اقدام به خرید و فروش همزمان سهام می کنند. اگرچه ظاهراً معامله ای انجام گرفته ولی تغییر مالکیت واقعی صورت نگرفته است. هدف از این گونه معاملات، ایجاد قیمت مصنوعی و غیر واقعی برای سهام، به منظور کسب سود یا نشان دادن زیان مصنوعی برای اهداف مالیاتی است.در حال حاضر در اکثر بورس های دنیا، معاملات صوری،غیر قانونی اعلام گردیده است. البته اگر چنین معامله ای از جانب دو نفر انجام شود، اثبات صوری بودن آن، بسیار مشکل خواهد بود. انجام معاملات صوری که معمولاً با افزایش قیمت همراه است این تصور را در ذهن افراد عادی ایجاد می کند که سهام مزبور، مورد تقاضای افراد زیادی قرار گرفته و احتمالاً این روند ادامه خواهد داشت. ایجاد چنین تصوراتی، موجب افزایش تقاضا و قیمت بازار سهم خواهد شد[10].
بنابراین در بازاری که گروهی خاص، اقدام به معاملات صوری می نمایند؛ در واقع، دامی را گسترانیده اند که در آن سایر سرمایه گذاران متضرر خواهند شد.با انجام معاملات صوری، گروه های خاص همانند صیادی عمل می کنند که برای صید خود، طعمه تدارک می بیند. همانگونه که اشاره شد اثبات صوری بودن معاملات، بسیار مشکل بوده و تنها راه مقابله با آن، فرهنگ سازی برای گروه های خاصی است که دست به چنین اقداماتی می زنند و تدوین قوانین و مقررات و مجازات ها برای این مورد، مؤثر نمی باشد.
2) انتشار اخبار کذب
یکی از روش های سوء استفاده، انتشار اخبار کذب در بازار با هدف پایین آوردن قیمت و خرید سهام به قیمت های پایین و سپس انتشار اخبار مساعد در بازار، با هدف افزایش قیمت سهام و فروش سهام به قیمت های بالاتر می باشد. این روش ها معمولاً از سوی مقام های رده بالای دولتی، کارگزارن بورس و مدیران ارشد شرکت ها به کار گرفته می شوند[10].
در این قسمت، عناصر اصلی گروه های خاص، تاحدی مشخص شده است. به طور منطقی، هیچگاه اخبار افراد عادی، نمی تواند چنین موج هایی را در بازار ایجاد نماید. زیرا میزان تاثیر گذاری اطلاعات، به اعتبار منبع منتشر کننده و میزان قدرت آن بستگی دارد. بنابراین در کشور، گروه هایی خاص و اینگونه، به وجود آمده اند که به راحتی می توانند شیوة معاملات را در بازار، اهرم نموده و به نفع خویش سود کسب نمایند. در این مورد وجود و تدوین قوانین و مقررات، می تواند تا حدی، چنین گروه هایی را متلاشی نموده و یا میزان اعتماد به اطلاعات آنها را پایین آورد.
3) تشکیل ائتلاف
ائتلاف، عبارت است از اتحاد موقت دو یا چند نفر، با هدف مشترک در معاملة سهام. هر یک از اعضای ائتلاف، باید مقدار مشخصی سرمایه، به حساب مشترک واریز نماید. مدیر ائتلاف که معمولاً از زمرة کارگزاران و معامله گران در بورس اوراق بهادار است؛ در انجام وظیفة محوله دارای تجربه و مهارت است. در بعضی موارد، مدیران ارشد شرکتی که سهام آنها مشمول ائتلاف گردیده نیز عضو ائتلاف می شوند. این مدیران، چون در به دست آوردن سود شریک اند، با ائتلاف همه نوع همکاری می کنند. آنها اخبار نا مساعد را تا زمانی که ائتلاف، کلیة سهام خود را در بازار نفروخته، انتشار نمی دهند یا اخبار مساعد دست اول را ابتدا در اختیار ائتلاف قرار می دهند تا آنها سهام شرکت را جمع آوری کرده و سپس این اخبار را منتشر می کنند[10].
اعضای ائتلاف به نشر شایعات و انجام معاملات صوری می پردازند و در نتیجه، باعث تغییر مصنوعی در قیمت ها می شوند. در ائتلاف، حداقل، مثلثی با سه راس تشکیل می شود که رئوس آن را مدیران ارشد شرکت ها، کارگزاران و مقامات دولتی تشکیل می دهند. در نهایت، این امر باعث قبضه کردن بازار و اطلاعات آن، توسط اعضای ائتلاف خواهد شد.
در بازار سرمایة ایران که از وجود چنین مشکلی رنج می برد، تدوین قوانین و مقررات مربوط به مدیران شرکت ها و کارگزاران دولتی از یک سو و خصوصی سازی شرکت ها به گونه ای که نقش دولت و مقامات آن تا حدی کمرنگ گردد، به گونه ای می توانند در جلوگیری از تشکیل چنین گروه هایی راهگشا باشند.در چنین وضعی(با وجود ائتلاف)‏، بازار حالت انحصاری به خود گرفته و در دامنه ای محدود و برای گروه یا گروه هایی خاص، فعالیت خواهد کرد. در نتیجه، این امر، روز به روز بر روند توزیع ناعادلانة ثروت و همچنین ناکارآمدی بازار سرمایه، خواهد افزود. عدم آگاهی از فلسفة تشکیل بورس و عدم تعهد اعضای تشکیل دهندة چنین ائتلاف هایی به رشد و توسعة بازار سرمایه و در نهایت، توسعة اقتصادی کشور از یک طرف و محدود بودن دید سرمایه گذاری(کوتاه مدت بودن اهداف) افراد در این ائتلاف ها و همچنین تاکید بر افزایش سودآوری خود بدون توجه به روش مورد استفاده و آثار و تبعات کلان آن، از طرف دیگر، می تواند علت وجود چنین پدیده هایی گردیده و باعث عدم شفافیت اطلاعاتی بازار سرمایه گردد.
4) ندادن اطلاعات از سوی شرکت ها و استفاده از اطلاعات محرمانه توسط دست اندرکاران شرکت
یکی از مهم ترین منابع اطلاعاتی سرمایه گذاران، صورت های مالی شرکت و سایر اطلاعاتی است که از طرف شرکت منتشر می شود. اگر شرکت، اطلاعات را به موقع در اختیار سرمایه گذاران قرار ندهد آنها در تصمیم گیری ، دچار اشتباه خواهند شد. نکتة مهمتر اینکه، ممکن است وقایعی در شرکت رخ دهد که تاثیر قابل توجهی بر وضعیت مالی و نتایج عملیات شرکت داشته باشد. نخستین افرادی که از این وقایع مطلع می گردند، دست اندرکاران و مدیران شرکت ها می باشند. آنها با تحلیل پیامدهای وقایع، سهام را ارزیابی و قبل از دیگران، اقدام به خرید و فروش سهام می کنند و از این طریق سودهای کلانی بدست می آورند. در این گونه موارد، سرمایه گذارانی که به اطلاعات، دسترسی ندارند متحمل زیان خواهند شد[10].
در بازار سرمایة ایران برای این گونه موارد، قوانین و مقررات تدوین شده ای وجود دارد ولی آنچه مهم است نحوة اجرای این قوانین است که در بعضی موارد به علت غیر شفاف بودن آنها و همچنین عدم تشخیص علت چنین اتفاقاتی، ناکارآمد هستند. بنابراین در چنین مواردی تعهد بر اجرای قوانین و همچنین شفاف تر نمودن آنها، می تواند راهگشا باشد. قانون افشای اطلاعات شرکت ها در کمترین زمان ممکن و بسته نمودن نماد شرکت هایی که از این قانون پیروی نمی کنند، می تواند شفافیت اطلاعاتی را افزایش دهد. شبکه ای نمودن اطلاعات شرکت ها از طریق ابزارهایی چون اینترنت و رسانه های جمعی و از همه مهمتر گسترش فرهنگ به کارگیری و استفاده از این ابزارها، می تواند از انباشت اطلاعات محرمانه و خاص در شرکت ها بکاهد و قدرت عکس العمل دارندگان اطلاعات خاص را تقلیل دهد.
5) ارائة اطلاعات نادرست از سوی شرکت ها
بعضی از مدیران شرکت ها سعی دارند که نتیجة اقدامات خود را بهتر از آنچه هست، جلوه دهند. در بعضی از شرکت ها، پاداش مدیران تابعی از افزایش قیمت سهام شرکت است. بنابراین آنها کوشش خواهند کرد تا سود شرکت را بالاتر نشان دهند و انتشار این اخبار، باعث خواهد شد تا قیمت سهام، افزایش یابد. اگر بعد از انتشار اخبار مشخص گردد که سود واقعی شرکت افزایش نیافته، قیمت سهام کاهش می یابد و عده ای که بر اساس اخبار مساعد، سهامی را خریده اند زیان خواهند دید[10].
به طور کلی عدم نظارت و حسابرسی های دقیق بر صورت های مالی شرکت ها، باعث به وجود آمدن چنین سوء استفاده هایی خواهد شد که در نهایت، بازار را از حالت کارآیی خارج و به سمت عدم کارآیی سوق می دهد.در بخش های قبل، مشکل انتشار اطلاعات وجود داشت در حالیکه در این بخش، بحث صحت اطلاعات مطرح است. صحت اطلاعات، حاصل نمی گردد مگر به وسیلة نظارت دقیق و بدون انعطاف دستگاه های نظارتی و مالیاتی کشور.
هر چند که نظارت هایی بر بازار سهام صورت می گیرد اما تا زمانی که اقتصاد زیر زمینی در کشور حاکم است همچنان با مشکلاتی از جمله دستکاری قیمت ها مواجه هستیم. در همة دنیا با الزام افشای اطلاعات، زمینة اعمال کنترل و نظارت فراهم می کنند. یعنی معتقدند که خرید و فروش سهام از سوی مدیران و کارگزارن، مورد نداشته اما همة معاملات آنها افشا خواهد شد و با افشای این اطلاعات در زمان مشخص، اعمال نظارت، حسابرسی وکنترل دستکاری های احتمالی سهم، خود را نشان خواهد داد.
در کشور ما عملیات پولی و بانکی، مشخص نیست. اطلاعات مالی در اختیار نظام مالیاتی نبوده و این بزرگترین مشکل محسوب می گردد. بنابراین تا زمانی که در کشور، اقتصاد زیر زمینی فعال است انجام پاره ای نظارت ها، حسابرسی ها و برقراری نظام حساب دهی و حساب خواهی، مشکل است. بنابر این تصویب قانون بازار سرمایه و قانونمند کردن آن، کمک خواهد نمود تا بازار سرمایه به سمت کارآ شدن سوق پیدا کند و در اثر اجرای این قانون و آیین نامه، حاکمیت شرکتی که بازیگران بازار سرمایه هستند مجبور به افشای معاملات خود خواهند بود و هر زمان که در اثر دستکاری، قیمتی بالا و پایین شده باشد، به طور قطع با نظارت هایی که اعمال می شود قابل کشف است.
بحث و بررسی
تا زمانی که ضایعة رانت خواری در برخی از شرکت های بورسی از بین نرود، نمی توان انتظار داشت که در بازار سهام، خانه تکانی اساسی رخ دهد. این امر باید در بعد کمی ، کیفی و ساختاری صورت گیرد. در غیر اینصورت، سال های سال ، نمی توان به بازار مطلوب دسترسی پیدا کرد. شفاف نبودن عملکرد مالی شرکت ها سبب می شود تنها عده ای که از رانت اطلاعاتی برخوردارند قادر شوند سهام های خوب را معامله کنند. در پی این بورس بازی، مردمی که تمایل به سرمایه گذاری در بورس را دارند به دلیل اینکه از رانت اطلاعاتی برخوردار نیستند، معمولاً جزء کسانی خواهند بود که در معاملات بورس، نصیبی نمی برند. برای مقابله با این تخلفات، باید مجازات های خیلی شدیدی برای شرکت های بورس در نظر گرفته شود. زیرا شرکت های بورسی مختلف، برای خود نمادسازی می کنند و اطلاعاتی را هم که به بازار منتقل می کنند، صحیح نیست.
در حال حاضر دو نوع معامله گر در بازار سهام هستند . یک گروه آماتورها هستند که دارای سرمایة جزئی هستند و دائماً مورد تشویق برای سرمایه گذاری در راستای کارآفرینی، اشتغال زایی و فعال کردن تولیدات واقع می شوند. این افراد به دلیل دسترسی نداشتن به اطلاعات واقعی شرکت ها، اغلب دچار خسارت و سرخوردگی می شوند. این امر واقعیت تلخی است که شرکت ها، اطلاعات خود را از مجرای قابل اطمینان، منعکس نمی کنند و در نهایت، جریانی از رانت خواری اطلاعاتی در بورس به وجود می آید که باعث بدبینی در مردم می گردد.
در بورس‌های معتبر جهانی ، هیچ شرکتی جرأت رانت‌خواری ندارد و بازار سهام بر شفاف بودن اطلاعات به عنوان یک اصل ، نظارت کامل دارد. قانون بورس ایران مربوط به سال 1345 بوده و آئین‌نامه‌های بازار سرمایه نیز تناسبی با بورس ندارند و این سوء‌استفاده در بورس می‌تواند شامل زد و بنـدهای پنهانی ، قیمت‌گذاری غیرواقعی و یا فروش اطلاعات و دسترسی به اطلاعات باشـد. برای سپرده‌گذاری و خرید سهام ، باید شرایطی فراهم شود که همة افراد در شرایط مساوی قرار گیرند ، موضوعاتی از جمله رانت اطلاعاتی ، زد و بندهای پشت پرده ، نقش سهامداران خصوصاً شرکت‌های دولتی و عوامل داخلی آنها و حتّی سازمان‌های خصوصی‌سازی، نباید به نحوی باشد که بقیه خریداران دچار این توهم شوند که قیمت‌گذاری‌ها و نوع خرید و فروش، از اساس به نحوی تدارک دیده شـده تا سود و منافع ، نصیب فروشندگان و یا خریداران اولیه گردد و مضرات و عیوب ، متوجه خریداران بعدی گردد. مخبر کمیسیون اقتصادی مجلس در مورد لایحه بازار اوراق بهادار برای متخلّفان و نحوة مجازات‌های آنها ،اخیراً در مصاحبه ای با روزنامة دنیای اقتصاد، بیان نمود «با توجه به تجربیات مجریان و اطلاعاتی که مردم از طرق مختلف ، اعلام می‌کردند ، تلاش کردیم تعاریفی در خصوص تخلّفات ، جرائم و مجازات‌ها داشته و در مورد خریداران سهام و یا نزدیکان به مسؤولان بورس تمهیداتی تعریف شود. به این معنا که آنها در خصوص بسیاری از امور ، امکان سوءاستفاده نداشته باشنـد یا در مورد فروش اطلاعات یا تخلّفات قابل‌توجهـی که ممکن بود اتّفاق بیفتـد ، مجازات‌های مؤثّری پیش‌بینی کردیم ، چرا که بر اساس پیش‌بینی مجازات ، می‌توان از این امور و تخلّفات جلوگیری کرد وی افزود : «تخلّفاتی که در بورس صورت می‌گیرد ، در چند مرحله است ، یکی آماده‌سازی شرکت‌ها برای عرضـة سهام که ممکن است واقعیت‌ها پوشانده شود و شرکت‌ها، بیش از حد واقعی ، جلوه داده شونـد. مرحله بعـد ، قیمت‌گذاری است. مرحله سوم خرید است . در خرید ، چند دستـه عوامل دخالت دارند که می‌تواند مجموعه‌هایی غیر از مشتری را شامل شود. البته عوامل اجرایی سازمان بورس و خصوصی سازی، کارگزاران و عوامل تصمیم گیرنده، نیز می توانند امکان سوءاستفاده از موقعیت خود را داشته باشند.»
به طور کلّی ، اینگونه عوامل باعث می‌گردند تا شخص سرمایه‌گذار از حالت نظم و برنامه‌ریزی خارج گردد و با عکس‌العمل‌های غیرمنظّم و غیربرنامه‌ریزی شده‌ای به فعالیت در بازار سرمایه بپردازد. به گونه‌ای که در شهری که هیچکس قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت نمی‌کند ، رعایت قوانین و مقررات رانندگی ، نوعی نقص است و باعث تصادف خواهد شـد. بنابراین چنین عواملی بازار سرمایه ایران را به سمتی سوق داده که هیچ قانون و برنامه‌ای جهت انتخاب سهام و نحوه خرید و فروش ، برای خریدار و یا فروشنده نمی‌تواند به درستی ، کارساز باشـد و تنهـا شیوة معاملـة سهام ، همان شیوة مارپیچی و یا آزمون و خطاست.
می‌توان علّت وجود چنین موانعی را بطور کلّی ، غیررقابتی بودن بازار ، عدم آگاهی سرمایه‌گذاران از تحلیل‌های مالی و عدم آگاهی بسیاری از افراد ، از جمله مدیران شرکت‌ها ، مقامات دولتی ، کارگزاران و در نهایت سرمایه‌گذاران ، از تأثیرات کلان بازار سرمایه در توسعة اقتصادی کشور دانست.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله موانع و راهکارهای شفاف سازی بازار سرمایه ایران

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با معاونت فنی هنرستان

اختصاصی از اس فایل گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با معاونت فنی هنرستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با معاونت فنی هنرستان


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با معاونت فنی  هنرستان

دانلود گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با معاونت فنی  هنرستان بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


آشنایی با وظایف و مسئولیت های معاونت فنی مهارتی هنرستان
شاغل این پست با رعایت موازین شرعی واسلامی و مطابق مقررات اداری و مالی تحت نظارت مسئول مربوط عهده دار انجام وظایف محوله زیر خواهد بود :
 - همکاری با مسئول هنرستان
- همکاری با دیگر معاونین هنرستان
- تهیه پیش نویس گزارشات لازم ومکاتبات مربوطه در صورت لزوم
- اشراف کامل بر رشته های دایر در هنرستان ومعرفی وتهیه منابع کنکور  به هنرجویان
-  شرکت در جلسات شورای دبیران  وانجمن اولیاء ومربیان وسایر جلسات متشکله در هنرستان بر حسب مورد
 - تهیه وتنظیم برنامه هفتگی آموزشی فنی ومهارتی هنرآموزان
- تهیه وبایگانی استانداردهای مورد آزمایش در هنرستان ومنابع آموزشی ودر اختیار قراردادن آنها
- تشکیل جلسات تخصصی با شرکت هنر آموزان رشته های مختلف به جهت ایجاد هماهنگی بین هنر آموزان
- حضور فعال در هنرستان در اوقات رسمی ضمن سال تحصیلی ودوره تابستان حداقل نیم ساعت قبل از شروع کار روزانه و مادامی که برنامه ها وفعالیتهای آموزشی در جریان است
-نظارت ومراقبت بر امور مربوط به بایگانی هنرستان ومعرفی هنرجویان برای برگزاری امتحانات مهارتی
  پایان دوره با نظر مسئول هنرستان
- مراقبت در حسن اجرای برنامه هفتگی تنظیم شده در سال تحصیلی
- نظارت برنحوه آموزشهای علمی فنی ومهارتی وهمکاری باهنرآموزان استاد کاران سایر عوامل آموزشهای عملی (مانند انبار داران )در رابطه با انجام وظایف شغلی
- بازدید مداوم از کارگاهها و مراکز آموزشهای عملی ونظارت بر امور آموزشی وکنترل آموزشها با استاندارد ها
- کنترل پیگیری ونظارت بر امور مربوط به کارورزی هنرجویان
- رسیدگی ومراقبت درامر بهداشت واصول ایمنی دانش آموزان درهنرستان وکارگاه
- تلاش  وکوشش واهتمام در نگهداری وحفظ وحراست از تجهیزا ت وتاسیسات
- تهیه مقدمات برگزاری امتحانات  مهارتی ونظارت بر حسن اجرای آزمونها
- کنترل لیست آزمون مهارتی هنرستان جهت برگزاری امتحانات مهارتی
- همکاری با مدیریت هنرستان در ارتباط باتعیین کتابهای درسی مرتبط با مهارتهای در حال اجرا در رشته    های مختلف
- مطلع بودن از تعداد واحد های دروس مهارتی وچگونگی ارائه آن
- توجیه هنر آموزان نسبت به چگونگی قبولی دردروس مهارتی
- جمع آوری طرح سالانه  از دبیران مهارتی
- نظارت بر رشد وپیشگیری از افت تحصیلی هنر جویان
- حسن ارتباط با هنر جویان والگو دهی به آنها
- انجام صادقانه وظایف محوله در غیاب مدیر
- اشراف کامل با سرفصل های هر استاندارد  واعمال تغییرات روی استانداردها طبق دستورالعمل های ارسالی در موعد مقرر
- انجام سایر امور ارجاعی مرتبط در صورت لزوم
تفاوت دانش آموزان دبیرستان و هنرستان
مرتبط کردن آموزش و تربیت نیرو با نیاز کار و اشتغال ، یکی از وظایف اساسی هنرستانهای فنی و حرفه ای و کاردانش است. این آموزش فنی و حرفه ای است که تفاوتها را در بین دانش آموزان بوجود می آورد، استعدادها را شکوفا کرده و قابلیتهای شخصی را کامل می کند. بنابراین آموزش فنی و حرفه ای و کاردانش وسیله ای برای فرد در طول زندگی، برای نیل به پیشرفت، راهی برای حل مشکلات شغلی و یکی از ابعاد هویت فردی در زندگی اجتماعی است.آموزش های تئوری در کشور ما قوی و پرشمار است به  نحوی که در دانش نظری پیشرفت فوق العاده ای داشته ایم، اما به موازات آن نتوانسته ایم نیروی انسانی را برای کسب مهارتهای لازم که بتوانند این دانش را به کار و ثروت تبدیل کنند، آموزش دهیم. بنابراین با توجه به حسن نیت رهبر معظم انقلاب نسبت به هنرستانها و تاکید وزیر محبوب آموزش و پرورش جناب آقای حاج بابایی بر شناخت بیشتر اولیاء و دانش آموزان از هنرستانهای فنی و حرفه ای و کاردانش و نقشی که فارغ التحصیلان هنرستانی در کاهش بیکاری و افزایش اشتغال زایی در جامعه دارند، ضرورت دارد که اطلاعات کاملتری از هنرستانها داشته باشیم.
      مزیت های ادامه تحصیل  دانش آموزان در هنرستانها نسبت به دبیرستانها
1-  تنوع رشته های مختلف هنرستانها نسبت به رشته های دبیرستان  ( 454 رشته مهارتی و فنی )
2-  یادگیری همزمان آموزشهای تئوری و عملی
3-  امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر با شرایط آسانتر

4-  فرصت ادامه تحصیل برای دانش آموزانی که در بعضی از دروس پایه ای (ریاضی و...) ضعیف می باشند
5-  وجود بازار کار مناسب برای دانش آموزان هنرستانی  حتی قبل از فارغ التحصیل شدن
6-  آشنایی دانش آموزان هنرستانی که چطور می توان علم و آموزش های تئوری را به ثروت و درآمد تبدیل کرد
7-  بالا بودن روحیه تعاون و همکاری دانش آموزان هنرستانی به خاطر انجام کارهای گروهی در کارگاه ها  در زمان تحصیل
8-  با انجام کارهای عملی اعتماد به نفس دانش آموزان هنرستانی به مراتب بالاتر از دبیرستانی است
9-  امید به آینده در صورت عدم ورود به دانشگاه در دانش آموزان هنرستانی بالاتر از دبیرستانی است
10-  بالا بودن قدرت تصمیم گیری در دانش آموزان هنرستانی بخاطر اینکه در طول دوره تحصیل با شرایط مختلف کاری روبرو می شوند
11-     با گذرانده واحد کارورزی دانش آموزان هنرستانی٬ آمادگی بیشتری برای ورود به بازار کار دارند
12-  دانش آموزان هنرستانی در آینده یک تولیدکننده هستند تا مصرف کننده
13-   یک دانش آموز هنرستانی استفاده بهینه از انرژی  را بیشتر درک میکند
14-   یک دانش آموز هنرستانی اهمیت ساخت یک کارخانه یا کارگاه های تولیدی را بیشتر درک میکند
15-   یک دانش آموز  هنرستانی استقلال یک کشور را بهتر می تواند رقم بزند
16- یک دانش آموز هنرستانی مفهوم توسعه صنعتی را بهتر درک می کند
17-   حضور دانش آموزان هنرستانی در کارگاه های عملی باعث شادابی و افزایش روحیه در آنان میشود
18-  کم شدن یک سال زمان تحصیل از مزایای دیگر دانش آموزان هنرستانی است  
19-  دانش آموزان هنرستانی یک سال زودتر وارد دانشگاه ٬ بازار کار ٬  اجتماع و ... می شوند
20-   شانس قبولی بیشتر دانشگاه  بخاطر هم سطح بودن اکثر دانش آموزان ورقابت کمتر دانش آموزان هنرستانی نسبت به دبیرستانها
21-    تنوع بیشتر دروس در هنرستانها که باعث خستگی و دلزدگی کمتر دانش آموزان می شود
22-   بیشتر ساعات درسی هنرستانها عملی می باشد
23-به علت عملی بودن دروس  وعلاقه دانش آموزان به کار عملی٬ میانگین معدل  در زمان فارغ التحصیلی بالاتر از میانگین معدل ورودی است
24- در هنرستانها خلاقیت ها و استعدادهای دانش آموزان شکوفا می شود
25- توجه مسئولین نظام بیشتر٬ سرمایه گذاری روی هنرستانها است
25 – طبق آمار رسمی ( وزیر آموزش و پرورش ) 90 در صد فارغ التحصیلان دیپلم هنرستانی مشغول به کارهستند ولی 70 درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی نظری بیکار می باشند
  26- دانش آموزان هنرستانی بعد از فارغ التحصیلی می توانند از وام های خود اشتغالی استفاده و وارد بازار کار شوند
27- دانش آموزان هنرستانی حداقل  می توانند احتیاجات خود وخانواده را برآورده نماید
28- دانش آموزان هنرستانی از بدو ورود به کلاسهای اختصاصی و کارگاهی در ذهن خود شغل آینده را پیش بینی کرده و برای آینده در زمان تحصیل برنامه ریزی می نمایند
29- علم و فن آوری در هنرستانها باعث بروز شغل های جدید در جامعه می شود
30- کارفرمایان و شرکتها و .. یکی از شرایط استخدامی را تجربه کاری و  کارهای عملی در نظر میگیرند  که دانش آموزان هنرستانی از این امتحان سربلند بیرون می آیند
31- مراکز آموزش عالی در دانشگاهها نمی توانند تمامی مهارتهای لازم را بصورت کامل در زمان تحصیل به  دانشجویان ارائه  نمایند ولی دانش آموزان هنرستانی با توجه به مستمر بودن آموزش مهارتها در زمان تحصیل با اعتماد به نفس و روحیه بیشتری وارد بازار کار میشوند
مزیتهای ادامه تحصیل دانش آموزان  در هنرستانها نسبت به دبیرستان
32-   هنرستانها عامل مهمی در ایجاد تحول کمی و کیفی و طراحی تولیدات مورد استفاده صنایع داخلی با طرح های ابداعی خود میتوانند باشند
33- دروس نهائی دانش آموزان هنرستانی نسبت به دبیرستانی کمتر است
34- دانش آموزان هنرستانی با حداقل امکانات می توانند حداکثر کارایی و  درآمد زایی را داشته  باشند    
35- دانش آموزان هنرستانی بدلیل اینکه بایستی در کارگاها نظم و دقت کافی را داشته باشند لذا نظم پذیری بالاتری دارند
36- دانش آموزان هنرستانی نقش بسیار مهمی در کاهش بیکاری و افزایش اشتغال زایی دارند  
37- دانش آموزان هنرستانی خود باوری بالاتری دارند
38- توانایی  دانش آموزان هنرستانی به رفع نیاز خود و اطرافیان
39- در صورتی که تصمیم به تغییر در رشته تحصیلی داشته باشند به راحتی می توانند عمل کنند
40-  از مشخصات بارز در دانش آموزان هنرستانی قانع بودن و نداشتن غرور کاذب و راحت تر برخورد کردن با مشکلات روزمره است
41-  دانش آموزان هنرستانی چون همزمان با انجام کاربه سرعت بازخورد کار خود را می بینند انگیزه برای کار و موفقیت قویتر می شود  
42- امید بیشتر به استقلال شغلی و مالی در سنین پائین در دانش آموزان هنرستانی
43- پیشرفت هرکشور به پیشرفت صنعت بستگی دارد که دانش آموزان هنرستانی یکی از نقش آفرینان و تاثیر گذاران  صنعت هر کشوری محسوب میشوند   
و ...
هدف ازایجادشاخه کاردانش :
 هدف ازایجادشاخه کاردانش ،تربیت نیروی انسانی ماهردرسطوح نیمه ماهر،ماهر،استادکاری،سرپرستی برای بخش های مختلف صنعت،کشاورزی،خدمات،واحرازآمادگی نسبی دانش آموزان برای ادامه تحصیل دررشته های خاص علمی کاربردی است.طراحی واجرای آموزش های شاخه کاردانش باعنایت به آئین نامه همکاری وزارتخانه ها،سازمانها،مراکزآموزشی وتولیدی دراجرای نظام جدیدآموزش متوسطه ازطریق توافقنامه هایی باهمکاری وهماهنگی دستگاه های متولی آموزش مهارتی انجام می شود.
فراز و نشیب های آموزشهای فنی وحرفه ای و کاردانش در مدارس ایران
قدمت آموزش های فنی و حرفه ای از زمان تاسیس نخستین هنرستان در سال 1305 در ایران به حدود 90 سال می رسد اما هنوز کیفیت آموزش این شاخه نتوانسته سطح توقعات طراحان آن را برآورده کند هر چند در سال های اخیر تلاشهایی برای رشد کمی و کیفی این آموزش ها صورت گرفته است.
تربیت 'تکنسین درجه دو 'برای فارغ التحصیلان هنرستان های شاخه فنی و حرفه ای و 'کارگر ماهر' برای فارغ التحصیلان شاخه کاردانش و ورود به بازار کار از جمله توقعات طراحان این آموزش ها در مدارس ایران بوده است.
باوجود آنکه ایجاد این شاخه ها در نظام آموزش متوسطه، آماده کردن جوانان برای ورود به بازار کار بوده اما این آمادگی برای برخی از فارغ التحصیلان و در شماری از رشته های تحصیلی شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش محقق نشده است.
تجهیز نبودن کارگاه های هنرستان ها و فراز و فرودهای ناشی از تغییرات فناوری و پیچیدگی در محل کار، هنوز در کیفیت ارایه آموزش های این مراکز سایه افکنده است تا شماری از فارغ التحصیلان همچنان برای ورود به بازار کار با مشکل روبرو شوند.
تعیین ظرفیت آموزش های فنی وحرفه ای بدون نگاه به ظرفیت های جذب و توسعه از جمله ایرادهای آموزش این شاخه ها محسوب می شود به طوریکه درسال 1358 شمار دانش آموزان فنی و حرفه ای نسبت به کل دانش آموزان دوره متوسطه - با احتساب نوبت دوم - 2/21 درصد بوده که با حذف نوبت دوم هنرستان ها این نسبت به 16 درصد کاهش یافت.
براساس آمار این نسبت تا سال 71 کاهش داشته که میانگین آن به 3/13درصد رسید، پس از این سال در یک مسیر شتاب دار، این سهم به 38 درصد رسید.
به باور کارشناسان، تنوع و شمار رشته های تحصیلی، کاهش تدریجی سرانه های دانش آموزان فنی وحرفه ای در مقایسه با تعداد کل دانش آموزان و افزایش بهای تجهیزات وماشین آلات نشان می دهد که آموزش های فنی وحرفه ای با افول روبرو بوده است.
مدارس کاردانش که پس از انقلاب در کشور تاسیس شده نیز با وضعیت مشابه و شاید نامناسب تر از هنرستان های فنی و حرفه ای روبرو بوده است. به باور کارشناسان، این مدارس هر چند با تعدد و تنوع رشته های تحصیلی توانست به سلایق مختلف تقاضاهای آموزشی پاسخ دهد اما در ارایه کیفیت آموزشی به موفقیت زیادی دست نیافته اند.
کارگاه های شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش از مهم ترین بخش های آموزش این شاخه ها محسوب می شود. هر چند در سال های اخیر تلاش هایی برای تجهیز این کارگاه صورت گرفته اما بنظر می رسد هنوز امکانات این بخش ها با استانداردهای بین المللی فاصله داشته باشد.
با این حال فارغ از کیفیت آموزش در این شاخه ها،یکی از دغدغه های اصلی و اساسی دانش آموزان پایه اول متوسطه، انتخاب رشته تحصیلی آنان است که در واقع با این انتخاب آینده شغلی خود را رقم می زنند و در سایه انتخابی درست و بجا می توانند، آینده شغلی خود را بسازند.
هر چند شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش تمام تلاش خود را برای تربیت هنرجویان توانمند برای حضور در بازار کار انجام می دهند اما به نظر می رسد که تبلیغات و فرهنگ سازی لازم برای ترغیب دانش آموزان برای ادامه تحصیل در این شاخه صورت نگرفته است.
یکی از اهداف و سیاست های کلی وزارت آموزش و پرورش، توسعه کمی و کیفی رشته های فنی و حرفه ای و کاردانش است تا از این طریق زیرساخت های لازم برای اشتغال جوانان در کنار افزایش دانش آنان فراهم شود.وزارت آموزش و پرورش هر چند در این زمینه گام هایی برداشته اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیاد وجود دارد.
یکی از مزیت های شاخه فنی و حرفه ای این است که هنرجویان آن در کنار افزایش دانش، زودتر از دانش آموزان رشته های دیگر وارد بازار کار می شوند. استقبال از رشته های فنی و حرفه ای هر ساله با سیر صعودی مواجه است و استقبال بیشتر دانش آموزان و همچنین والدین نسبت به این رشته ها، نیازمند تبلیغات و فرهنگ سازی است. از مشکلات مهم و اساسی رشته های فنی و حرفه ای، نحوه هدایت تحصیلی دانش آموزان است. متاسفانه مشاوران تحصیلی در پایه اول دبیرستان به خوبی دانش آموزان را برای انتخاب رشته های تحصیلی مشاوره نمی دهند و دانش آموزانی که دارای معدل های پایین هستند را به رشته های فنی و حرفه ای و کاردانش هدایت می کنند با این تصور که تحصیل در این رشته ها سهل و آسان است.
باید انتخاب رشته ها و نیازسنجی جامعه با مدیریت صحیح صورت گیرد، والدین نیز باید نسبت به رشته های فنی و حرفه ای آشنایی داشته باشند تا با تحصیل فرزندان خود در شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش مخالفت نکنند. باید تصور عمومی جامعه نسبت به این رشته ها تغییر کند، گفت: این تغییر باید در آموزش و پرورش و با توجیه مشاوران تحصیلی آغاز شود.
بسیاری از رشته های تحصیلی بیش از ظرفیت موجود جامعه در یک رشته، دانش آموز و یا دانشجو پذیرش می کنند در حالی که این فارغ التحصیلان باید جذب بازار کار شوند.
رشته های کامپیوتر و حسابداری از رشته هایی است که در جامعه متقاضی بسیاری دارد و از سویی دیگر بازار کار در این زمینه اشباع شده است این در حالی است که در برخی از رشته ها از جمله معماری و طراحی، با کمبود نیروی متخصص مواجه هستیم و در این زمینه تبلیغات لازم صورت نگرفته است.
براساس برنامه چهارم توسعه باید 4/44 درصد از دانش آموزان سال های دوم و سوم متوسطه در هنرستان های فنی و حرفه ای و کاردانش جذب می شدند که تا کنون 38 درصد از این برنامه تحقق یافته است.
برنامه های جدی در وزارت آموزش و پرورش برای افزایش هنرجویان هنرستان های صورت گرفته است به ویژه در بخش نیروی انسانی که در این زمینه 9 هزار نفر نیروی متخصص فنی از طریق آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش جذب این وزارتخانه شدند.
در صورت تصویب تغییر نظام آموزشی کشور( شش، سه - سه) در شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا مجلس شورای اسلامی، دوران تحصیل هنرجویان فنی و حرفه ای و کاردانش از 11 به 12 سال افزایش می یابد.
:با تغییر نظام آموزشی و افزایش یک سال دیگر به دوران تحصیل هنرجویان هنرستان ها، علاوه بر افزایش کیفیت آموزشی هنرجویان، بازار کار از آنان به راحتی استقبال خواهد کرد.
با تغییر نظام آموزشی ساعت های آموزش مهارتی نیز به دو هزار و 700 ساعت خواهد رسید که نزدیک به استاندارد است.
هنرستان ها در مسیر کاربردى کردن آموزش و درآمدزایى
آموزش هاى فنى و حرفه اى رسمى از جمله آموزش هایى است که بسیارى از کشورهاى توسعه یافته و همین طور در حال توسعه براى تربیت نیروى کار متخصص و ماهر از آن بهره مى گیرند تا جایى که این آموزش ها در برخى کشورها هرم شغلى را از شکل مخروطى به شکل تخم مرغى تغییر داده است، به این معنى که بیشترین جایگاه هاى شغلى را تکنسین هاى آموزش دیده از طریق مراکز فنى و حرفه اى رسمى اشغال کرده اند.
در کشور ما نیز گسترش این آموزش ها در برنامه چهارم توسعه مورد تأکید قرار گرفته و مقرر شده است تا پایان برنامه چهارم ۱۹‎/۲ درصد دانش آموزان پایه هاى دوم و سوم دبیرستان را هنرستان هاى فنى و حرفه اى زیر پوشش بگیرند که این امر بنا به عوامل مختلف تا به امروز محقق نشده است. البته براى ترغیب دانش آموزان براى ورود به این آموزش ها و همین طور ایجاد انگیزه در بین هنرجویان آن، برنامه هاى متعددى همچون کاربردى کردن و درآمدزایى آموزش هاى فنى و حرفه اى تدارک دیده شده است که بزودى اجرا مى شود.
براساس قانون تا پایان برنامه چهارم توسعه باید ۴۴‎/۲ درصد دانش آموزان پایه هاى دوم و سوم دبیرستان آموزش هاى فنى و حرفه اى و کاردانش را فرا بگیرند، در این میان سهم آموزش هاى فنى و حرفه اى ۱۹‎/۲ درصد است، برهمین اساس تاکنون باید این سهم به ۱۷‎/۸ درصد مى رسید که این امر محقق نشده و ۲‎/۳ درصد نسبت به برنامه مصوب عقب است.
به گفته مسئولان آموزش هاى فنى و حرفه اى وزارت آموزش و پرورش، نبود برنامه ریزى منسجم و سیاست هاى کلان در این باره و همین طور کمبودها و مشکلات موجود در تأمین منابع نیروى انسانى و امکانات و تجهیزات آموزش هاى فنى و حرفه اى، موجب عقب ماندن از برنامه چهارم توسعه شده است.
* کتابچه اى حاوى اطلاعات درباره رشته هاى فنى و حرفه اى در اختیار دانش آموزان قرار مى گیرد
در سال هاى اخیر گام هاى مثبتى براى برون رفت از مشکلات آموزش هاى فنى و حرفه اى برداشته شده است، استخدام نیروى انسانى جدید، سفارش تربیت دبیر به دانشگاه شهید رجایى و نوسازى تجهیزات و فضاهاى آموزشى از جمله آنهاست، اما عوامل دیگرى همچون افزایش ظرفیت پذیرش دانشگاه ها و تعداد صندلى هاى آن در عقب ماندن برنامه هاى فنى و حرفه اى از قانون مصوب دخیل است، به این معنى که افزایش صندلى هاى دانشگاه دانش آموزان را ترغیب مى کند تا ورود به دانشگاه را سهل و آسان تر بیابند و توجه به رشته هاى فنى و حرفه اى کمتر شود البته این در حالى است که افزایش پذیرش بیشتر در رشته هاى علوم انسانى و غیرفنى اتفاق افتاده است، در حالى که اگر بسیارى از این دانش آموزان رشته هاى فنى و حرفه اى را فرا گرفته بودند امکان یافتن شغل براى آنها افزایش مى یافت.
آگاهى و اطلاع رسانى کافى درباره رشته هاى فنى و حرفه اى در بین خانواده ها، دانش آموزان و جامعه رخ نداده است، البته پیش نویس کتابچه اى شامل معرفى ۴۲ رشته فنى و حرفه اى و همین طور دو رشته جدید انیمیشن و مکاترونیک آماده شده است که در آن علاوه بر معرفى رشته ها، توانمندى ها، ظرفیت ها و جایگاه شغلى این رشته ها در کشور نیز مدنظر قرار گرفته است. این کتابچه قبل از ثبت نام براى سال تحصیلى جدید در اختیار تمامى دانش آموزان اول دبیرستان قرار مى گیرد تا آنها را در انتخاب رشته کمک کند.
براساس آمارهاى رسمى کشور ۶۴ درصد از نیروى کار کشور تحصیلاتى کمتر از دیپلم دارند، در حالى که مى توان با ورود دانش آموزان به دوره هاى آموزش فنى و حرفه اى ترکیب نیروى انسانى از نظر سطح مهارت و تحصیلات را در سال هاى آینده تغییر داد.
هرم شغلى در بسیارى از جوامع در حال توسعه و پیشرفته از شکل مخروطى (در رأس مدیر، در میانه مهندس، تکنسین و کارگر ماهر و در پائین ترین سطح، کارگر ساده) به شکل تخم مرغى (سهم سطوح میانى یعنى تکنسین هاى فنى و حرفه اى از همه بیشتر است) تغییر یافته است اما این تغییر در جامعه ما بسیار اندک رخ داده است، در حالى که مى توان با افزایش پوشش آموزش هاى فنى و حرفه اى حرکت به سمت وضع شغلى تخم مرغى شکل را تسریع کرد.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با معاونت فنی هنرستان