عکس 360 درجه ای شهر مکه
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 19
بخشی از توضیحات:
فتح مکه
در سال هشتم هجرى که سپاه اسلام پس از جنگهاى متعدد کوچک و بزرگ ورزیده و از نظر تعداد نیز زیاد شده بود پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم لازم دانست که بسوى مکه رفته و شهر و مولد خود را که در اثر توطئه قریش شبانه از آنجا هجرت کرده بود تصرف کند.
مدت سیزده سال پیغمبر صلى الله علیه و آله در شهر مکه مشرکین قریش را بتوحید و خدا پرستى دعوت کرده و نه تنها از این دعوت نتیجهاى حاصل نشده بود بلکه در ایذاء و آزار او هم نهایت کوشش را بعمل آورده بودند پس از هجرت بمدینه بطوریکه گذشت مشرکین مکه دائما با مسلمین در حال مبارزه و زد و خورد بودند.
مسلمین مهاجر که بحال ترس و زبونى شبانه از مکه فرار کرده و بمدینه رو آورده بودند اکنون موقع آن رسیده است که با صولت و عظمت در رکاب پیغمبر صلى الله علیه و آله وارد مکه شوند .
بعضى از مسلمین در اندیشه فرو رفته واز مآل کار خود بیمناک بودند ولى رسول خدا صلى الله علیه و آله آنها را بفتح و پیروزى بشارت مىداد زیرا وعده فتحى را که خداوند باو فرموده بود از این آیه استنباط میکرد:
لقد صدق الله رسوله الرؤیا بالحق لتدخلن المسجد الحرام ان شاء الله امنین. (1)
همچنین سوره نصر نیز که پیش از فتح مکه نازل شده بود بفتح مکه و اسلام آوردن مردم آن شهر دلالت داشت.
هدف اصلى پیغمبر صلى الله علیه و آله این بود که فتح مکه باحترام خانه خدا که در آن شهر واقع است بدون جنگ و خونریزى انجام شود بدین جهت ابتداء اندیشه خود را در مورد حرکت بسوى مکه و زمان آن را از مسلمین پنهان مىداشت که مبادا این موضوع باطلاع قریش برسد و تنها کسى را که امین و راز دار خوددانسته و با او مشورت میکرد على علیه السلام بود ولى پس از مدتى چند نفر از اصحاب را نیز از این مطلب آگاه گردانید.یکى از مهاجرین بنام حاطب که در مکه اقوامى داشته و از مقصود پیغمبر با خبر شده بود نامهاى نوشته و آنرا بوسیله زنى بمکه فرستاد و قریش را از تصمیم پیغمبر آگاه نمود.
خداوند تعالى رسول اکرم صلى الله علیه و آله را از ماجرا آگاه ساخت و آنحضرت على علیه السلام را با زبیر براى استرداد نامه بسوى آن زن فرستاد و آنها در راه باو رسیده و نامه را باز گرفتند. (2)
رسول خدا صلى الله علیه و آله در اوائل رمضان سال هشتم هجرى با سپاهیان خود که از مهاجر و انصار تشکیل شده و بالغ بر دوازده هزار نفر بودند بقصد فتح مکه از مدینه خارج گردید .
چون به نزدیکىهاى مکه رسید عباس بن عبد المطلب براى ترسانیدن قریش از کثرت سپاهیان اسلام که با ساز و برگ کامل مجهز بودند بسوى مکه شتافت اهالى مکه نیز از آمدن پیغمبر کم و بیش آگاه بودند بدینجهت ابوسفیان براى کسب اطلاع از مکه بیرون آمد و در راه بعباس رسید.
عباس بن عبد المطلب کثرت مسلمین مخصوصا ایمان قوى و روح سلحشورى آنها را بابوسفیان نقل کرد و او را از عواقب وخیم مقاومت در برابر سپاهیان اسلام بر حذر داشت و قانعش نمود که بخدمت رسیده و تسلیم شود.
ابوسفیان از روى اضطرار و ناچارى پذیرفت و بحمایت عباس از میان دریاى سپاه در حالیکه از قدرت و شوکت آن متحیر شده بود گذشته و بخدمت پیغمبر رسید و پس از مختصر گفتگو اسلام آورد.
ابوسفیان که مدت 21 سال کفار قریش را علیه آنحضرت تحریک و تجهیز میکرد اکنون در برابر آن قدرت و عظمت سر تسلیم فرود آورده و با دیده اعجاب و شگفتى بآن سپاه منظم و منضبط مینگرد و انتظار عفو و بخشش از گذشته را دارد.پیغمبر اکرم بنص قرآن کریم داراى خلق عظیم و رحمة للعالمین بود (3) ابوسفیان را بمکه فرستاد تا براى کسانى که اسلام آوردهاند امان بگیرد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله پرچم را که ابتداء در دست سعد بن عباده بود (از این نظر که او ممکن است با اهالى مکه با خشونت و جدال رفتار کند) بدست على علیه السلام داد و با سپاه مسلمین در حالیکه جاه و جلال آنها چشم هر بیننده را خیره و مبهوت میکرد وارد مکه شد و در مقابل درب کعبه ایستاد و گفت:
لا اله الا الله وحده وحده صدق وعده و نصر عبده...
آنروز اولین روزى بود که شعائر توحید و خدا پرستى علنا در مکه اجرا گردید و بانگ اذان بلال که بر فراز کعبه ایستاده بود با آهنگ دلنشین در فضاى مکه طنینانداز شد و مسلمین به پیغمبر صلى الله علیه و آله اقتداء کرده و نماز خواندند سپس آنحضرت اهل مکه را که منتظر عقوبت و انتقام از جانب او بودند مورد خطاب قرار داد و فرمود:ماذا تقولون و ماذا تظنون؟در حق خود چه میگوئید و چه گمان دارید؟
گفتند:نقول خیرا و نظن خیرا اخ کریم و ابن اخ کریم و قد قدرت،سخن بخیر گوئیم و گمان نیک داریم برادرى کریم و برادر زاده کریمى و بر ما قدرت یافتهاى.
رسول اکرم صلى الله علیه و آله را از کلام آنان رقتى روى داد و فرمود من آنگویم که برادرم یوسف گفت لا تثریب علیکم الیوم.
آنگاه فرمود:اذهبوا فانتم الطلقاءـبروید که همه آزادید (4)
این عفو عمومى در روحیه اهالى مکه تأثیر نیکو بخشید و همه بى اختیار محبت آنحضرت را در دل خود جاى دادند.
آنگاه پیغمبر صلى الله علیه و آله دستور داد تمام بتها را شکستند و على علیه السلام را همراه خود بداخل کعبه برد و هر چه بت و آثار بت پرستى بود از میانبرده و آنها را در هم شکسته و بیرون ریختند.
از جمله صفات عالیه على علیه السلام بت شکنى اوست که بهیچوجه حاضر نبود مظاهر شرک و کفر را در بین مردم مشاهده کند و چون بعضى از بتهاى بزرگ مانند هبل بر فراز کعبه نصب شده بود على علیه السلام بدستور پیغمبر اکرم پاى بر دوش آن بزرگوار نهاده و آنها را سرنگون ساخت و ساحت مقدس کعبه را از لوث بت پرستى پاک گردانید.
غزوه حنین و طائف:
پس از فتح مکه مردم آن شهر دسته دسته بدین اسلام گرویده و با پیغمبر صلى الله علیه و آله بیعت نمودند نبى اکرم نیز چندى در مکه توقف کرده و امور آنشهر را مرتب ساخت و پس از برقرارى امنیت و انضباط با سپاه فاتح خود تصمیم گرفت که بمدینه مراجعت نماید و در این مراجعت دو هزار نفر از اهالى تازه مسلمان مکه را هم به سپاه خود ملحق نمود بطوریکه کثرت سپاهیان اسلام، مسلمین را باعجاب و شگفتى واداشت و ابوبکر گفت ما با این کثرت سپاهیان هرگز مغلوب نخواهیم شد ولى آنها ندانستند که کثرت سپاهیان چندان مهم نیست آنچه مورد توجه است توکل بر خدا و یارى خواستن از اوست چنانکه موقع برخورد با دشمن مانند غزوه احد چیزى نگذشت که همه مسلمین از جمله ابوبکر فرار کردند و فقط 9 نفر از بنى هاشم و یکى هم ایمن بن ام ایمن در اطراف پیغمبر صلى الله علیه و آله باقى ماند تا اینکه خداوند آنها را نصرت فرمود و گریختگان بازگشتند و مجددا بدشمن حمله برده و پیروز گردیدند در اینمورد خداوند در قرآن کریم فرماید:
لقد نصرکم الله فى مواطن کثیرة و یوم حنین اذ اعجبتکم کثرتکم فلم تغن عنکم شیئا.... (5)
و جریان امر بقرار زیر بوده است.
چون رسول خدا صلى الله علیه و آله از مکه قصد مراجعت بمدینه نمود دو قبیله هوازن و ثقیف که اسلام نیاورده بودند با یکدیگر همدست شده و بفکر مقابلهبا مسلمین افتادند.
پی نوشتها:
(1) سوره مبارکه فتح آیه .27
(2) تاریخ طبرىـسیره ابن هشام جلد 2 ص 398ـارشاد مفیدـاعلام الورى.
(3) و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین(سوره انبیاء آیه 107) و انک لعلى خلق عظیم(سوره ن آیه 4) .
(4) تاریخ طبرىـمنتهى الامال.
(5) سوره توبه آیه 24 و .25
(6) ارشاد مفید جلد 1 باب 2 فصل 40:و ذلک انه علیه السلام ثبت مع رسول الله عند انهزام کافة الناس الا النفر الذین کان ثبوتهم بثبوته.و ان بمقامه ذلک المقام و صبره مع النبى (ص) کان رجوع المسلمین الى الحرب و تشجعهم فى لقاء العدو.(یعنى بفرض محال اگر على ثابت نمیماند نه بنىهاشم میماند و نه از فراریان کسى برمیگشت) .
(7) سیره ابن هشامـاعلام الورىـارشاد مفید جلد 1 باب فصل .38
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
یکی از شهرهای تاریخی عربستان سعودی است و بخاطر قرار داشتن کعبه در آن قبله مسلمانان است.
ورود غیر مسلمان به این شهر ممنوع است.[نیاز به ذکر منبع]
شهر مکه در فاصله ۸۰ کیلومتری دریای سرخ واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا، ۳۳۰ متر است. به خاطر اتوبانی که اکنون ساخته شده، تا بندر جده تنها ۶۰ کیلومتر فاصله دارد و از طریق بزرگراه هجرت، ۴۲۵ کیلومتر با مدینه فاصله دارد.
مسلمانان معتقدند پس از آنکه به اذن خداوند چشمه زمزم زیر پای اسماعیل جوشید و در آن منطقه آب یافت شد، مردم در آنجا ساکن شدند و شهر مکه به وجود آمد.
این شهر در میان کوههای کوچک سنگی واقع شدهاست به طوری که اطراف مسجدالحرام را خانهها و هتلهایی فرا گرفته، که بر فراز این تپههای سنگی واقع شدهاند. برای سهولت رفت و آمد، تونلهای زیادی برای عبور ماشینها در نظر گرفتهاند، که مسافتها را بسیار کاهش میدهد.
مکه در میان کوهها واقع شده، فاصله بین دو کوه را اعراب شعب میگویند معروفترین آنها شعب علی یا شعب ابیطالب است، که اکنون در میان محوطه باز جلوی صفا و مروه قرار دارد و اثری از آن نیست.
برفراز کوه ابوقبیس، که در گذشته مساجد و اماکن زیارتی زیادی برفراز آن بود و گفته میشود قبر چند تن از پیامبران الهی در آنجاست، اکنون قصری بسیار مجلل ساخته شده، که به قصر الضیافه مشهور است و محل پذیرایی از میهمانان خارجی میباشد. این قصر مشرف بر مسجد الحرام است.
آب و هوای مکه گرم و کمی مرطوبتر از مدینهاست.
مزار ابوطالب و خدیجه، اکنون در قبرستان ابوطالب، زیر پل حجون قراردارد. در این محدوده در سال ۱۳۶۶ زائرین ایرانی که مراسم برائت از مشرکین را اجرا میکردند مورد حمله نظامیان سعودی قرار گرفتند و عده زیادی از آنان کشته و مجروح شدند.
مسجدهای مکه