اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

آهنگ بی کلام

اختصاصی از اس فایل آهنگ بی کلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آهنگ بی کلام


آهنگ بی کلام

آهنگ بی کلام

مجموعه از بهترین و معروف ترین آهنگ های بی کلام را برای شما عزیزان پدید آورده ایم.


دانلود با لینک مستقیم


آهنگ بی کلام

دانلود مقاله کلام خدا وکتاب خدا

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله کلام خدا وکتاب خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 کلام خدا یکى از مسائل اساسى علم کلام، فلسفه، عرفان، تفسیر و علوم‏قرآن است. متکلمین از نظر حدوث و قدم و کلام لفظى و نفسى به آن‏مى‏نگرند، اما عرفا آن را بیان آنچه در دل است، خوانده‏اند; به همین جهت‏کلام را با لفظ برابر ندانسته و فعل خداى تعالى را نیز کلام و قول اومى‏شمارند. مقاله حاضر کلام خدا را از این دیدگاه بررسى کرده و به‏تفاوتهاى اساسى بین کلام و کتاب خدا پرداخته و کلام خدا را صرف‏نظر ازاختلاف حیثیات همان کتاب خدا دانسته است; سپس به بیان مراتب کلام وکتاب پرداخته و پس از بیان درجات تشکیکى آنها مخاطب کلام خدا را درهر کدام از این مراتب بیان کرده است.
کلید واژه‏ها: کلام، کتاب تدوینى، کتاب انفسى، کتاب تکوینى، خلق،امر، احدیت، واحدیت.
1) مقدمه
کلام خداى تعالى از موضوعات مشترک چند علم عقلى و نقلى است. هر کدام ازصاحبان علوم کلام، فلسفه، عرفان، علوم قرآن و تفسیر توجهى جدى به آن داشته و هریک از زاویه دیدخود به آن نگریسته‏اند. بیشترین دل مشغولى متکلمان پاسخ به این دوسؤال بود که آیا کلام خدا حادث است‏یا قدیم؟ و آیا کلام منحصر به لفظى است‏یا آنکه‏شامل نفسى نیز مى‏گردد؟ فرهیختگان علوم قرآنى نیز نظر و جهت‏بحث‏خود را برمحکم و متشابه و راه شناخت و تفسیر هر کدام معطوف داشتند. مقاله‏اى که اینک پیش‏روى دارید، کلام خداى را با دیدگاه عرفانى مورد مطالعه قرار مى‏دهد.
2) معناى کلام
در مشرب عرفانى هر فردى از افراد وجود کلمه‏اى از کلمات خداى تعالى است که‏داراى ظهر و بطن و حد و مطلع و مراتب هفت گانه و بلکه هفتادگانه است. بر همین‏اساس کتاب تدوینى الهى داراى هفت‏باطن است. آن از مرتبه احدیت‏به عالم الفاظ واصوات تنزل یافته تا براى تمام اقشار مردم هدایت‏باشد و هر آیه‏اى نسبت‏به هر گروهى‏باطنى دارد.
صدرالدین قونوى گوید: «کلام به معناى تاثیر متکلم در مخاطب است، به قوه‏اى که‏تابع اراده او باشد و به آن وسیله آنچه در نفس اوست‏به مخاطب ابراز شده و به اورسانده شود، و ایجاد حق‏تعالى اعیان ممکنات را نیز چنین است; زیرا آنها کلمات وحروف خداى تعالى هستند که آنها را به وسیله حرکت‏حبى غیبى از نفس خود اظهارنموده تا به وسیله این کلمات خداوند و اسماء و صفات او شناخته شوند»[1].
قونوى در اینجا کلام را به معناى تاثیر گذاردن در مخاطب دانسته و آنرا طورى تفسیرمى‏کند که با ظاهر آیات شریفه قرآن و کلمه بودن عیسى موافق درآید، و از این رو اعیان‏موجودات را کلمات و حروف الهى معرفى کرده است.
اگر ما به نحوه شکل‏گیرى کلام و هدف از پیدایش آن توجه کنیم، مقصود از کلام رابهتر متوجه مى‏شویم. آیا باید کلام را تنها در محدوده واژه‏ها و الفاظ جستجو کنیم یاآنکه اعیان موجودات خارجى کلمات واقعى بوده و در اصل کلام همانهاست و اگر الفاظرا کلام مى‏نامیم، از نوعى اعتبار بهره جسته‏ایم.
علامه طباطبائى فرموده است: «کلامى که از امور ا عتبارى است، احتیاج و ضرورت‏اجتماعى سبب پیدایش آن شده است; چون در یک جامعه مردم مجبورند که آنچه را دردل دارند، به یکدیگر اظهار کرده و بفهمانند و اگر انسان مى‏توانست‏به تنهایى زندگى‏کند، نیازى به تکلم نیز پیدا نمى‏کرد. پیدایش کلام نیز با مطالعه احوال موجودات روشن‏مى‏شود; مثلا مرغ در ابتدا وقتى مى‏خواهد وجود دانه و خوردن آن را به جوجه خودبفهماند، در برابر جوجه خود یک دانه‏اى را با منقار خود برداشته و به این وسیله دانه‏برداشتن را به او یاد مى‏دهد، و سپس دانه‏اى دیگر را برداشته و نوعى صدا از خود برمى‏آورد، و پس از مدتى تنها همان صدا را ایجاد مى‏کند و نیازى به برداشتن دانه و نشان‏دادن آن احساس نمى‏کند و جوجه نیز مقصود او را مى‏فهمد. انسان نیز اینگونه است;بنابراین مى‏توان گفت: «لفظ‏» یا «کلام‏» وجودى اعتبارى براى معناى خود است، و تکلم‏راهى است‏براى رسیدن به آنچه در دل متکلم است، و چون هدف از کلام بیان چیزى‏است که در دل است و هر فعلى نیز چنین دلالتى دارد، مى‏توان گفت که هر فعلى خودنوعى از کلام است; با این تفاوت که دلالت لفظ اعتبارى است و دلالت فعل حقیقى‏است. پس هر موجودى کلام خداوند است‏»[2].
علامه طباطبائى در این سخن خود چون به هدف کلام توجه کرده است، هرموجودى را کلام تکوینى خداوند دانسته است. اما صدر الدین قونوى باتوجه به معناى‏کلام که همان جرح و اثر گذاردن است، هر موجودى را فعل خدا دانسته است. درمهمترین خطبه توحیدى نهج‏البلاغه نیز فعل خدا کلام خدا خوانده شده است: «و انماکلامه سبحانه فعل منه‏»[3]; (کلام خداوند همان فعل اوست).
با توجه به آنچه گذشت، معلوم شد که اولا، لازم نیست که همیشه کلام «لفظ‏» باشد;بلکه کلام اعم از لفظ و فعل است و هر کدام از این دو مى‏توانند کلام باشند و ثانیا، لازم‏نیست که همیشه کلام بیان کننده آنچه در دل انسان است‏باشد; بلکه هر چه علامت چیزدیگر باشد، چه آن چیز در دل باشد یا غیر دل، کلام خواهد بود. پس هر چه بیان کننده‏جهان هستى باشد، کلام است; چه لفظ باشد یا غیر لفظ، و بیان مقصود فرقى نمى‏کند که‏بواسطه وضع یا بالذات باشد، و مهم در کلام بودن همان علامت چیز دیگر بودن است،و لذا گاهى مى‏گویند: با زبان بى‏زبانى گفتم.
ضمنا اگر آیه شریفه «لا یمسه الا المطهرون‏» (1) [واقعه 79] نفى باشد - نه نهى - چون‏کلام مقدس الهى از ساحت و مطلب خلاف مبرى و دور است و این آیه شریفه دلالت‏دارد که جز انسانهاى پاک هرگز کسى به این کتاب الهى نمى‏رسد و از طرف دیگرمى‏دانیم که انسانهاى ناپاک مى‏توانند قرآن کریم را مس کنند، معلوم مى‏شود که مراد ازاین آیه آن کتابى است که کلمات آن غیر از این الفاظ و کلمات است; یعنى: همان‏موجودات تکوینى است که کلمات خدا بوده و هر کدام دلالتى بر مراد الهى دارند.
3) معناى کتاب
معمولا مردم کاغذى را که بوسیله قلم رنگى چیزى بر آن نوشته شده باشد، «کتاب‏»مى‏نامند; ولى با اندکى دقت روشن مى‏شود که هرگز نوع کاغذ مقوم کتاب بودن نیست وبراى تحقق کتاب هرگز نوع کاغذ مدخلیتى ندارد; همچنانکه با دقت‏بیشتر معلوم‏مى‏شود که در تحقق کتاب، اصل وجود کاغذ نیز لازم نیست و بلکه نوع قلم یا اصل‏وجود قلم و حتى وجود نوشته نیز ضرورتى ندارد. تنها چیزى که قوام کتاب به آن بستگى‏دارد، این است که باید چیزى باشد که نویسنده، مقصود خود را در آن اظهار کرده باشد.چنین چیزى کتاب است. پس هر چه که بتواند نشانه مراد و مقصود شخص باشد، کتاب‏او خواهد بود، و به این جهت مى‏توان گفت که همه عالم کتاب خداست. چنین کتابى را«کتاب تکوینى‏» گویند.
بنابراین کتاب به «کتاب تدوینى‏» که قرآن مجید است و «کتاب تکوینى‏» که جهان‏است تقسیم مى‏شود، و این کتاب تکوینى نیز به «کتاب انفسى‏» که جان انسانى است (2) و«کتاب آفاقى‏» که جهان غیرانسانى است تقسیم مى‏پذیرد.
جهان کتاب تکوینى خداوند است; زیرا نشان دهنده خداى تعالى و حکمت او وهدف از خلقت است; پس صحیفه وجود عالم خلق، کتاب خدا است و اعیان موجودات‏آیات اوست: «ان فى اختلاف اللیل و النهار و ما خلق الله فى السموات و الارض لآیات لقوم‏یتقون‏» (3) [جاثیه 5] و به جهت آنکه کتاب داراى آیات است و آیات گاهى در کتاب تدوینى‏و گاهى در کتاب تکوینى انفسى و گاهى در کتاب تکوینى آفاقى ثبت‏شده‏اند، خداى‏تعالى فرموده است: «سنریهم آیاتنا فى الافاق و فى انفسهم حتى یتبین لهم انه‏الحق‏» (4) [فصلت 53].
در ادبیات عرفانى نیز معمولا آدم و عالم را به عنوان کتاب معرفى مى‏کنند. مثلا درشعرى منسوب به على‏علیه السلام آمده است:
انت الکتاب المبین الذى باحرفه یظهر المظهر (5)
و شبسترى گوید:
بنزد آنکه جانش در تجلى است همه عالم کتاب حق‏تعالى است عرض اعراب و جوهر چون حروف است مراتب جمله آیات و وقوف است
و سعدى گوید:
برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتریست معرفت کردگار
عارف بزرگ میرزا مهدى آشتیانى فرموده است: «هر چه که چیزى در آن نقش ببنددکتاب است; چه آنکه کاغذ یا لوح ظاهرى یا لوح و صحیفه باطنى و معنوى باشد و یاآنکه صحیفه ذهن عالى یا سافل یا از موجودات خارجى باشد. به هرحال تفاوتى ندارد،و اگر آن صحیفه از موجودات خارجى بود، تفاوتى نمى‏کند که از موجودات امرى باشدیا خلقى، و نیز تفاوتى نمى‏کند که حروف آن الفاظ و حروف و کلمات ظاهرى یا وجودى‏یا معنوى الهى باشد یا از کلمات تام جبروتى ابداعى یا از آیات محکمات ملکوتى‏انشائى یا از متشابهات ناسوتى عالم ماده باشد. تمام اینها کتاب مى‏باشند»[5].
دى عشق نشان بى‏نشانى مى‏گفت اسرار کمال جاودانى مى‏گفت اوصاف جمال خویشتن بى من و تو با خود به زبان بى‏زبانى مى‏گفت آندم که ز هر دو کون آثار نبود بر لوح وجود نقش اغیار نبود معشوقه و عشق و ما بهم مى‏بودیم در گوشه خلوتى که اغیار نبود[6]
عرفاى بزرگ موجودات خارجى را «کلمات وجودى‏» و مجردات و مفارقات را«کلمات تام‏» و ماهیات و حقیقت موجودات را «کلمات معنوى و غیبى‏» مى‏خوانند[7].
4) معناى کلمه خدا
سید حیدر آملى که از مفسران و عارفان بزرگ شیعه است، گوید: «در آیه شریفه «ن‏والقلم و ما یسطرون‏» (6) [قلم 1] نون همان اجمال علوم و حقایق است که به منزله دوات یاعقل اول است، و قلم عبارت از تفصیل علوم و حقایق یا نفس کلى است و این قلم ودوات همه موجودات و حقایق را نوشته‏اند که همان وجود مطلق است که این وجودمطلق کلمه خداست و ازلا و ابدا پایان ندارد. پس کلمه خداوند; یعنى: تک تک هر کدام‏از ماهیات و اعیان و حقایق موجودات خارجى. به هرحال هر موجودى را که داراى‏نوعى تعین باشد، کلمه مى‏نامند»[8]. وى در جاى دیگر گوید: «به اتفاق همه علمامقصود از کلمات خداوند اعیان موجودات است‏»[9]. همچنانکه روشن است، مقصود ازکلمات در آیه شریفه «لو کان البحر مدادا لکلمات ربى ...» نیز معنا و حقیقت کلمات‏است، نه الفاظ آنها.
5) تفاوت کلام و کتاب
اینک این سؤال در خور طرح است که آیا کتاب خداوند و کلام خداوند دو چیز است‏یا با همدیگر اتحاد دارند.
پاسخ این سؤال آن است که کلام وقتى ثبت و ضبط شود کتاب مى‏گردد و به دیگرسخن: هر گاه کلام متشخص گردد کتاب مى‏شود; به همین جهت وقتى انسانى چیزى رابنویسد، نوشته او را کلام او نیز مى‏توان نامید. چنانکه فراوان مى‏گوییم: «فلان نویسنده‏در کتاب خود گوید ...». از طرف دیگر قبلا گفتیم که وجود هر انسانى یک کتاب انفسى‏است و آنچه را که انسان مى‏گوید، در واقع تدوین کتاب انفسى اوست.
بنابراین حقیقتا هر کلامى کتاب است و هر کتابى کلام، و اگر تفاوتى بین کلام و کتاب‏است، اعتبارى و نسبى است. مقصودى که بیان شده است، اگر با فاعل آن مقایسه شودکلام است و اگر با قابل آن سنجیده شود، کتاب است. پس مى‏توان کتاب خدا را کلام خداو کلام او را کتاب او نامید.
البته اگر به نسبت‏هاى میان کلام و کتاب نگریسته شود، تفاوتهاى بسیارى میان آن دوبه نظر مى‏رسد که به برخى از آنها اشاره مى‏کنیم:
ا) کتاب خلقى است و کلام امرى است.
ب) کتاب داراى کثرت است و کلام وحدت دارد.
ج) کتاب مادى است و کلام مجرد است.
د) کتاب تفصیل و تفریق است و کلام اجمال و جمع است.
ه) کتاب مرکب است و کلام بسیط است.
و) کتاب تدریجى است و کلام دفعى است.
ز) کتاب داراى تضاد ترتبى است و رطب و یابس در آن است و کلام منزه از کثرت وتضاد است.
ح) کتاب دنیائى است و کلام آخرتى است.
ط) کتاب شهادت است و کلام غیب است.
ى) کتاب آفاقى است و کلام انفسى است.
ک) کتاب محسوس است و کلام معقول است.
به هرحال هر کدام از کتاب خدا و کلام خدا داراى آیاتى بوده و به وجهى هر کدام‏عین یکدیگر بوده و تفاوت به اجمال و تفصیل است.
انسان باید با مطالعه کتاب خداوند - چه کتاب تدوینى و چه کتاب تکوینى - از عالم‏محسوس به جهان معقول پى برده و با مطالعه کلام خداوند از غیب جهان و عالم آخرت‏باخبر شود[10].
اینک مناسب به نظر مى‏رسد، ارتباط عالم عقول با عالم ماده یا ملک با ملکوت‏روشن گردد. این ارتباط در بیت ذیل چنین بیان شده است:
چرخ با این اختران نغز و خوش و زیباستى صورتى در زیر دارد آنچه در بالاستى
این معنا را امام صادق‏علیه السلام چنین بیان فرمود: «کتاب خداى تعالى داراى چهار بخش‏است : عبارت، اشاره، لطایف، حقایق. عبارت براى عوام، اشاره براى خواص، لطایف‏براى اولیاء و حقایق براى انبیاءعلیهم السلام است‏»[11].
نکته دیگر آن که هرگز کتاب خدا با کتاب انسانها قابل مقایسه نیست; زیرا کتاب خدااز باطن به ظاهر و از غیب به شهادت و از وحدت به کثرت و از تجرد به ماده آمده است;اما کتابهاى انسانها در صورتى که ارزش و بار معنوى داشته باشند، از ظاهر به باطن و ازمحسوس به غیب و از ماده به تجرد حرکت مى‏کنند، و لذا کتاب خدا قرآن نازل و دعاقرآن صاعد است.
6) اقسام کلام
گاهى کلام را به نفسى و لفظى تقسیم مى‏کنند و گاهى به اعلى و اوسط و ادنى.
کلام لفظى همان الفاظ و حروفى است که تدریجا از متکلم صادر مى‏شوند و کلام‏نفسى آن است که در دل متکلم است و به فرموده امام خمینى: «کلام نفسى یعنى اظهارخداى تعالى آنچه در غیب احدیت اوست‏به وسیله تجلى ذاتى بر حضرت‏واحدیت‏»[12].
صدر المتالهین در تفسیر کلام اعلى و اوسط و ادنى فرموده است: «کلام ا على یابالاترین کلام آن است که عین و خود کلام مقصود اولى و بالذات متکلم باشد و هیچ‏مقصودى و غرضى پس از آن و اشرف و اهم از آن نباشد; براى مثال خداى تعالى‏مجردات را با کلمه «کن‏» ایجاد کرده است و هیچ غایتى دیگر وراى امر الهى وجودندارد; اما کلام اوسط کلامى است که خودش به تنهایى مقصود نیست; بلکه چیز دیگرى‏نیز مقصود است; ولى لزوما بر یکدیگر مترتب شده، قابل انفکاک و تخلف از یکدیگرنیستند; مثل امر خداوند به فرشتگان که قابل تخلف نیست: «لایعصون الله ماامرهم‏» (7) [تحریم‏6] و اما کلام ادنى یا پایین‏ترین قسم کلام آن است که آن کلام داراى‏مقصودى قابل تخلف باشد; مثل کلام خداوند خطاب به جن و انس‏»[13].
7) مخاطب کلام الهى

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کلام خدا وکتاب خدا

تحقیق در مورد اصول و شیوه‌های حکومت اسلامی در آینه کلام امام علی علیه السلام

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد اصول و شیوه‌های حکومت اسلامی در آینه کلام امام علی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اصول و شیوه‌های حکومت اسلامی در آینه کلام امام علی علیه السلام


تحقیق در مورد اصول و شیوه‌های حکومت اسلامی در آینه کلام امام علی علیه السلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:37

 

 

 

 

 

شاید ساده‌ترین و کوتاه‌ترین تعریفی که بتوان از نهج البلاغه ارائه داد این باشد که بگوییم: نهج البلاغه کلام امیرالمومنین، علی علیه السلام است که از حدود هزار سال پیش به صورت کتابی در سه بخش خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار تدوین شده است. اما در حقیقت این بیان قطره‌ای از دریا و ذره‌ای از دنیای این کتاب عظیم را نیز در برنمی‌گیرد. کتابی که منبعث از وحی و زیباترین و منطقی‌ترین و کامل‌ترین ادامه دهنده مسیر قرآن است.

سنت تاریخ بشر همواره بر این اساس بوده است که امور جدید به مرور زمان کهنه شده و جوان‌ها، پیر و کم کم از صحنه ذهن جامعه محو و به دست فراموشی سپرده می‌شوند. به عبارت دیگر فرسودگی، کهولت، محو شدن، بی رنگ شدن با گذشت زمان ولو مهم‌ترین حوادث عالم، از مهم‌ترین قوانین تاریخ بشر و بلکه خاصیت عالم ماده است. ولی در این میان مسائلی استثنائی وجود دارد که از این سنت تبعیت نمی‌کند و گذشت زمان، اثری روی آن نمی‌گذارد بلکه برعکس به جای کمرنگ شدن، روز به روز نامی‌تر و پرجوش‌تر و پررنگ‌تر جلوه می‌کند. از جمله این موارد، قرآن کریم است که در راس تمام امور قرار دارد. و پس از آن نهج البلاغه نیز از سنخ همین گونه امور است. چنان که امروز ملاحظه می‌کنیم علاوه بر هشتاد و یک شرح و ترجمه‌ای که علامه امینی -رحمه الله- در الغدیر در شرح حال مرحوم سیدرضی برای نهج البلاغه نقل می‌کند، باز هم شرح فراوانی بر این اثر عظیم نوشته شده و می‌شود و باز هم می‌بینیم که مسائل ناگفته در نهج البلاغه فراوان است و هر سخن جدیدی نیز که در مورد آن بیان می‌گردد، تازگی دارد.

 

امیرمومنان علیه السلام در پاسخ به کسانی که او را در برابر معاویه متهم به نداشتن «سیاست» می‌کردند فرمود: به خدا قسم، معاویه از من زیرک‌تر و سیاستمدارتر نیست، ولی او حیله باز و فاجر است و اگر از حیله گری و مکاری نفرت نداشتم از زیرک‌ترین مردم بودم، لکن هر مکر و حیله‌ای همراه با فسق و فجور است و فسق و فجور هم کفر را همراه خود دارد و هر مکار و حیله‌گری روز قیامت همراه خود پرچم و نشانی دارد که با آن شناخته می‌شود.

 

دلیل این امر آن است که نهج البلاغه از همان جایی جوشیده که قرآن از آنجا جوشیده است. نهج البلاغه فرسوده و کهنه نمی‌شود همانگونه که قرآن فرسوده و کهنه نمی‌شود و این واقعیتی عینی و انکارناپذیر است، چنان که خطبه‌ها و کلمات حضرت علی علیه السلام که در جامعه اسلامی آن روز بیان فرموده بودند، امروزه نیز در صحنه اجتماع کاربردی قوی دارد کتاب نهج البلاغه در عین حالی که مباحثی درباره معارف الهی، بحث‌های اخلاقی و تهذیب نفس و... دارد اما عمده مباحث آن را مسائل مربوط به حکومت تشکیل می‌دهد، به ویژه بخش نامه‌ها که بیشتر مباحث آن سیاسی و مربوط به نظام حکومت اسلامی است. در این میان، عهدنامه مالک اشتر یا فرمان تاریخی امام علی علیه السلام به یار و صحابی وفادار خود مالک اشتر نخعی، یکی از درخشان‌ترین فصول نهج البلاغه است که در آن قوانین حکومت دینی اسلامی از زبان امام خطاب به مالک اشتر بیان شده است. اما حقیقت این است که تمام انسان‌ها در همه مکان‌ها و زمان‌ها مخاطب این فرمان و پیمان هستند. به عبارت دیگر، احکام و فرامین انسان سازی و فشرده‌ای از افکار و اندیشه‌های علی علیه السلام به صورت بسیار دقیق و عمیق در این نامه بیان شده و در آن تکلیف تمامی افراد بشر چه به عنوان یک انسان در جامعه و چه به عنوان حاکمی مسئول در جامعه اسلامی برای اجرای احکام اسلام روشن شده است . سفارش‌های آن حضرت در این نامه خطاب به مالک اشتر و بلکه خطاب به نوع انسانیت، هرگاه به درستی در جامعه اجرا شود ضامن ایجاد عدالت و امنیت و آرامش جامعه انسانی و بلکه ضامن ایجاد حکومتی دینی براساس ملاک‌های اسلام است .

امیر مومنان علیه السلام خطاب به مالک اشترمهربانی بر مردم را پوشش قلبت قرار ده و به آنها محبت روا دار و لطف و مهر داشته باش و برای آنان چون حیوانی درنده و ضرر رسان نباش که خوردنشان را مغتنم شماری . در زمان حضرت امیر علیه السلام کوردلان و جاهلانی بودند که امام را متهم به بی‌سیاستی می‌کردند و مثال معاویه را به عنوان سیاستمداری آگاه می‌ستودند، چنان که امام علیه السلام در قسمتی از خطبه خویش، دردمندانه در این خصوص می‌فرمایند: «به خدا قسم، معاویه از من زیرک‌تر و سیاستمدارتر نیست. ولی او حیله باز و فاجر است و اگر از حیله‌گری و مکاری نفرت نداشتم از زیرک‌ترین مردم بودم. ولی هر مکری همراه با فسق و فجور است و فسق و فجور هم کفر را همراه خود دارد، و هر مکاری روز قیامت همراه خود پرچم و نشانی دارد که با آن شناخته می‌شود. قسم به خدا که مکارها نمی‌توانند مرا غافلگیر کنند و فریب بدهند و قدرتمندان نمی‌توانند مرا تحت فشار و در حال ضعف قرار دهند

 

البته در برخی نوشته‌های مخالفین شیعه، این اظهار نظر به چشم می‌خورد که علی علیه السلام با همه فضائل و کمالات، آگاهی به علم سیاست و حکومت نداشت و مشکلات دوران پنج ساله حکومت ایشان نیز از عدم سیاستمداری ایشان ناشی شده بود.

اینگونه قضاوت‌ها که معلول عدم شناخت کافی از اسلام و شخصیت آن حضرت علیه السلام است، بدین سبب است که اینان این حقیقت را نمی‌بینند که علی علیه السلام برای اجرای اسلام و احیای مکتب و با التزام به اصول اسلامی و انسانی حکومت می‌کرد، در حالی که معاویه و یا دیگر حاکمان به ظاهر موفق و سیاستمدار آن دوران، به خاطر ارضای حس برتری طلبی و ریاست خواهی و تمایلات شهوانی خویش تلاش می‌کردند و عجیب است که این افراد، اینگونه حیله‌های شیطانی معاویه و عمروعاص و طلحه و زبیر و... را به حساب سیاستمداران، و تلاش حضرت علی علیه السلام در عزل برخی والیان و قطع مستمری زورمندان را به حساب بی‌سیاستی می‌گذراند. در حالی که قطع نظر از علم امامت و تعلیمات خاص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، سرعت عمل و هوش امیرالمومنین علیه السلام در متن حوادث و جریانات سیاسی و نظامی و اقتصادی کشور، سندی قطعی در سیاستمداری امام علیه السلام و احاطه ایشان بر فنون و رموز کشورداری است.

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اصول و شیوه‌های حکومت اسلامی در آینه کلام امام علی علیه السلام

تحقیق در مورد نشانه‌های ظهور در کلام امیرالمؤمنین

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد نشانه‌های ظهور در کلام امیرالمؤمنین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نشانه‌های ظهور در کلام امیرالمؤمنین


تحقیق در مورد نشانه‌های ظهور در کلام امیرالمؤمنین

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه22

 

 نشانه‌های ظهور در کلام امیرالمؤمنین

  سلمان فارسى مى گوید: آمدم خدمت حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام عرض کردم قائم از فرزندان شما کى قیام مى کند؟ آن حضرت آهى کشیده ، فرمودند:

 لایظهر القائم حتى یکون امور الصبیان و یضیع حقوق الرحمن و یتغنى بالقرآن فاذا قتلت ملوک بنى العباس اولى العمى و الالتباس اصحاب الرمى عن الاقواس بوجوه کالتراس و خربت البصرة هناک یقوم القائم من ولد الحسین علیه السّلام

قائم ظاهر نمى شود تا اینکه چند نشانه به وجود آید:

کارها به دست نوجوانان و افراد ناآگاه قرار گیرد.

حقوق خداوند رحمان (احکام دین خدا) ضایع گردد.

 قرآن را با تغنى (به غنا) بخوانند.

پادشاهان بنى عباس که از دیدن حق محروم ، و از شناخت آن ناتوانند، به دست تیراندازان و کماندارانى کشته شوند، که صورتهایشان همانند سپر مى باشد (منظور مغولها هستند که در نهج البلاغه خطبه 128 از آنها ((المجان المطرقة )) یعنى : سپرهاى چکش خورده ، تعبیر شده است ).

 بصره خراب گردد.

 در این موقع قائم ما از فرزندان امام حسین علیه السّلام قیام مى کند.

 از امام امیرالمؤ منین و نیز از حضرت صادق و حضرت باقر علیهم السلام نقل شده است که فرموده اند:

 و یحا للطالقان فان لله فیها کنوزا لیست من ذهب ولا فضة ولکن بها رجال عرفواالله حق معرفته و هم انصار المهدى فى آخر الزمان .

خوشا به حال مردم طالقان که در اجتماع و منطقه آنان براى خداوند متعال گنجهایى است که از طلا و نقره نیست ، اما مردانى هستند که به درستى خداوند را شناخته اند و اینان از یاوران حضرت مهدى روحى له الفداء در آخر الزمان هستند (به راستى خوشا به حال آنها).

حضرت امام امیر المومنین و وسایل نقلیه زمان حکومت حضرت مهدى (ع )

   امام امیر المومنین (ع ) درباره وسایل نقلیه دوران جهانگیرى حضرت بقیه الله روحى له لفدا چنین مى فرماید:

 ثم یامر المهدى بالنشاء مراکب یبنى اربعمائه سفینه فى ساحل عکا و یوافى المهدى طرطوس فیفتحها و یتقدم الى انطاکیه فیفتحها و یهاجم القسطنطنیه فیفتحها و یتوجه الى بلاد الروم فیفتح رومیه مع اصحابه .

آنگاه حضرت مهدى (ع ) امر مى فرمایند مرکبهاى سوارى بسازند و در کرانه عکا چهار صد کشتى ساخته مى شود و به طرف طرطوس به حرکت در مى آیند و آنجا را فتح مى کند و از طرطوس به سمت انطاکیه مى رود، آنجا را هم فتح مى کند و از انطاکیه به طرف قسطنطنیه  هجوم مى آورد، آن سرزمین را هم فتح مى کند و به جانب بلاد روم (کشورهاى غربى ) حرکت مى کند و همه آن کشورها را مسخر مى نماید (اللهم عجل فرجه ) .

امیرالمؤ منین و نزول حضرت عیسى علیهماالسلام

  امام امیرالمؤ منین علیه السّلام به تشریف فرمایى حضرت عیسى بن مریم على نبینا و علیه السّلام در روزهاى اول ظهور اشاره مى فرمایند، آن هم در بیت المقدس روز جمعه:

 ثم ان المهدى یرجع الى بیت المقدس فیصلى بالناس ایاما فاذا

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نشانه‌های ظهور در کلام امیرالمؤمنین

فایل خود هیپنوتیزم بی کلام افزایش قدرت هوش

اختصاصی از اس فایل فایل خود هیپنوتیزم بی کلام افزایش قدرت هوش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فایل خود هیپنوتیزم بی کلام افزایش قدرت هوش


فایل خود هیپنوتیزم بی کلام افزایش قدرت هوش

فایل خود هیپنوتیزم بی کلام افزایش قدرت هوش

فایل خود هیپنوتیزمی:

 

فایلهای سابلیمینال یا خود هیپنوتیزم بی کلام و هیپنوتراپی هردو بر ناخودآگاه شما تاثیر می گذارند و با پیامهایی که به ناخودآگاه می دهند باعث ایجاد نغییرات مطلوب و پایدار در شمامی شوند.در فایلهای خود هیپنوتیزمی  پیامها در قالب نت های موسیقی به ضمیر ناخودآگاه ارسال می شوند. این تلقینات صرفا برای ضمیرناخودآگاه قابل درک و تشخیص است . اطلاعات و تلقینات به راحتی با زبان موسیقی به ضمیرناخودآگاه تحویل داده می شود و با تکرار گوش دادن به این فایلها می توانید ذهن خود را  با آن موضوع  هم فرکانس کرده و به طور کاملا اتوماتیک نتایج دلخواه را در زمینه ثروت بگیرید.

 

در فایلهای هیپنوتراپی کلامی تلقینات به صورت مستقیم  هم وارد ناخودآگاه می گردد . با گوش دادن به این فایلها  در زمان بسیارکوتاه باورهای اشتباه و مخرب ذهنتان که عامل اصلی نرسیدن شما به  ثروت است جای خود را با باورهای ثروت ساز عوض می کنند و ذهن شما مانند ذهن قدرتمندترین و ثروتمندترین افرادجهان به شما این توانایی را می دهد تا با اهداف و رویاهایتان در زندگی هم فرکانس شوید و بتوانید آنها را لمس کنید 

 

مزیتی که این فایلها دارند این است که شما درهر شرایطی می توانید ان ها را گوش کنید. حین رانندگی، در حال ورزش، حین آشپزی، در محل کار، حین غذاخوردن و قبل از خواب و........ و تنها با گوش کردن به این فایلها  نتایج دلخواه را بدست آورید.

 

شما به وضوح خواهید دید که لذت بخش ترین چیز در زندگی دنبال کردن و رسیدن به اهداف و آرزوهاست، امروز که شنیدن این فایل ها را شروع

 

می کنید تولد دوباره نگرش شما نسبت به زندگی است.به شما تبریک می گوییم.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


فایل خود هیپنوتیزم بی کلام افزایش قدرت هوش