اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله علل مرگ ومیر کودکان

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله علل مرگ ومیر کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله علل مرگ ومیر کودکان


دانلود مقاله علل مرگ ومیر کودکان

سازمان بهداشت جهانی : فقدان آمار دقیق مرگ و میر کارایی بشر درمقابله با بیماری ها را تنزل داده است

cri

17 نوامبر " دیمسی عویس " یک مقام بلند پایه سازمان بهداشت جهان هنگام مصاحبه با رسانه های گروهی گفت :" درحال حاضر بسیاری از کشورها خاصه کشورهای کم درآمد نمی توانند شمارکل جمعیتی که به علت ابتلاء به بیماری ها جان باخته اند و حتی امراض موجب مرگ  آنها را فراهم آورده و تشریح کنند. این مسئله کارایی بشر در مقابله با بیماری ها را بمراتب تنزل خواهد داد.

دستیار دبیر کل سازمان بهداشت جهانی هنگام حضور دراجلاس وزیران درخصوص تحقیق و بررسی مسایل بهداشتی وابسته به سازمان بهداشت جهان که همین روز برگزار شد ، اظهار داشت : آمار دقیق مربوطه بنیاد کار سیستم سلامتی کشور محسوب می شود. با آگاهی از بیماری های خطرناک که جان مردم را تهدید می کند ، دولت ها می توانند با تمرکز منابع با آنها مقابله کرده و کارایی سیستم بهداشت را ارتقا دهند.

وی گفت:اکنون درمیان 192 عضو سازمان بهداشت جهان فقط 66 عضو داده های مشروح و دقیق ارزیابی مرگ ومیر ناشی از بیماری ها را ارائه می دهند. در میان 46 عضو از منطقه آفریقایی ، تنها 4 عضو این داده ها را ارائه می کنند و یکی از آنها می تواند رکورد کامل مرگ و میر جمعیت را ارائه دهد. علاوه براین 14 عضو از35 عضو منطقه امریکایی چنین توانایی دارند ، ولی درمنطقه آسیای جنوب شرقی حتی یک عضو چنین داده های کاملی تنظیم و ارائه نمی کند.

این مقام خاطرنشان ساخت : دراکثر کشورهای کم درآمد ، سیستم بهداشت برای ثبت آمار زاد و ولد و مرگ و میر بسیار قدیمی است. ازاین جهت آنها اغلب با اتکاء به نتایج تحقیق و بررسی سازمان بین المللی وضع بهداشتی کشور خود را بررسی و قضاوت می کنند. با این حال تصویری که این داده های بین المللی نشان می دهد، معمولا بحران موجود درسلامتی کشورهای کم درآمد را کم ارزش جلوه می دهد . در این اجلاس از کشورهای پیشرفته خواسته می شود به توسعه انتقال فنون به کشورهای یادشده درزمینه هایی ازجمله مدیریت سیستم بهداشتی برای ارتقایی کارایی سیستم بهداشتی این کشورها مساعدت شود.

تنظیم و تآلیف داده های دقیق مرگ و میر کشورهای در حال توسعه برای بهبود و تقویت  آرایش منابع بهداشتی آنها مفید است . برای مثال درسال های اخیر، تانزانیا ثبت آمار مرگ و میر کودکان را یکی از محورهای سیاست بهداشتی کشورتلقی کرده است. پس از اجرای این سیاست پزشکان پی برده اند که اکثر بیماری هایی که باعث مرگ و میر کودکان می شود ، تا اندازه زیادی قابل معالجه است . بدین سبب با تمرکزمنابع موجود چنین بیماری ها را مورد پیشگیری و درمان قرار می دهند و درنتیجه میزان مرگ و میر کودکان بمراتب تنزل یافته است .

چندی پیش اجلاس وزیران تحقیقات بهداشت سازمان بهداشت جهانی و مجمع جهانی تحقیقات بهداشتی درشهرمکزیک با حضور مقامات بهداشتی و پزشکان 74 کشورعضو برای مدت 5 روزه برگزار و درآن پیرامون مسایلی مانند چگونگی از بین بردن " دو قطب فقر و ثروت " درقلمرو تحقیقات بهداشتی جهانی و افزایش سرمایه گذاری درسیستم بهداشت بحث و مذاکره شد.

 سرخک                    

مرگ و میر در بیماری سرخک چگونه می‌باشد؟            

 فهرست پاسخ‌ها

این کودکان در اثر ابتلا به ذات‌الریه و بندرت آنسفالیت می‌مردند.

میزان کشندگی سرخک در کشورهای در حال توسعه 3 تا 5 درصد و در برخی مناطق 10 تا 30 درصد تخمین زده شده است.

نوزادان 

 برگشت اسید معده در نوزادان نارس و خطر مرگ 

 کارشناسان دریافتند دارویی که H۲ بلاکرز نامیده می شود و برای درمان برگشت اسید معده برای نوزادان نارس تجویز می شود، باعث عفونت شکمی خطرناکی به نام «نکروتایزینگ انتروکولیتیس» می شود.

«H۲ بلاکرز» دارای محصولاتی مثل آکسید، زنتاک و پپسید است که همه این داروها برای جلوگیری از اسید معده تجویز می شوند.

«نکروتایزینگ انتروکولیتیس» بیماری است که ۵ تا ۱۰ درصد نوزادان نارس به آن مبتلا می شوند که در اثر این بیماری، بافتهای خطی دیواره روده از بین می رود و آن دسته از بافتهایی که از مرگ نجات پیدا می کنند نیز یا ورم می کنند یا دچار التهاب شدیدی می شوند و بخش هضم و جذب غذا توانایی خود را در هضم یا انتقال غذا از دست می دهد.

در برخی موارد، قسمت بزرگی از روده نوزاد برداشته می شود، اما گاهی اوقات آسیب دیدگی به قدری شدید است که نوزاد جان خود را از دست می دهد. کارشناسان هنوز دلیل مشخص ابتلا به این بیماری را نمی دانند. با این حال نیز در صورت بروز علائم باید داروی «H۲ بلاکرز» تجویز شود، اما پزشکان در مورد استفاده این دارو توسط نوزادان نارس هشدار می دهند و معتقدند باید عوارض آن کاملاً بررسی شود. 

میزان میرائى شیرخواران (Infant Mortality Rate) (IMR) 

 این میزان در واقع نسبت مرگ کودکان کمتر از یک سال در یک سال معین بر تعداد مجموع موالید زنده در همان سال است که به‌طور معمول به‌صورت میزان در هزار تولد زنده بیان مى‌شود و یکى از مقبول‌ترین نشانگرهاى بهداشت در جهان است که نه تنها وضعیت سلامت کودکان بلکه سلامت همهٔ مردم و شرایط اقتصادى اجتماعى زندگى آنها را نشان مى‌دهد. این میزان نشانگرى حساس از دسترس ‌بودن، مقدار استفاده، کارآئى خدمات بهداشتى و به‌خصوص مراقبت‌هاى دوران باردارى هم هست. برابر پیشنهاد راهبرد جهانى بهداشت براى همه میزان میرائى شیرخواران در سال ۲۰۰۰ نباید از ۵۰ مرگ به‌ازاء هر هزار تولد زنده بیشتر باشد.  

 میزان میرائى کودکان (Children Mortality Rate) (CMR

 یکى دیگر از نشا‌نگرهاى مرتبط با وضعیت کلى بهداشت میزان میرائى اوان کودکى (۱ - ۴ سالگی) است، این میزان عبارت است از: شمار مرگ‌هاى کودکان یک تا چهار ساله در یک سال معین به‌ازاى هزار کودک در همان گروه سنى در وسط سال مورد نظر، با این ترتیب در محاسبهٔ آن میزان میرائى شیرخواران حذف مى‌شود. 

 این میزان، صرف‌نظر از همبستگى آن با خدمات بهداشت مادر و کودک با نارسائى تغذیه، کم‌بودن پوشش ایمن‌سازى و مواجهه با عوارض نامطلوب محیط زیست و دیگر عوامل بیمارى‌زاى برون‌زاد، هم رابطه دارد. در حالى‌که در کشورهاى رو به پیشرفت میزان میرائى شیرخواران بیش از ۱۰ برابر این میزان در کشورهاى پیشرفته است ولى در میزان میرائى کودکان این افزایش ۲۵۰ برابر، و نشانهٔ دامنهٔ شکاف و جائى براى بهبود وضعیت است.  

  میزان میرائى نسبى کودکان کمتر از پنج سال (USYMR

 این میزان نسبت مجموع مرگ‌هائى است که در کودکان کمتر از پنج سال به وقوع پیوسته و آن را مى‌توان به‌عنوان بازتاب میزان‌هاى میرائى شیرخواران و کودکان دانست در جوامعى که وضع بهداشت بد است این نسبت ممکن است تا ۶۰ درصد برسد ولى در بعضى کشورهاى اروپائى کمتر از ۲ درصد است. این میزان منعکس‌کنندهٔ زیاد بودن میزان موالید، زیاد بودن میزان مرگ و میر شیرخواران و کودکان یک تا چهار ساله و کم بودن امید زندگى است. 

سندرم مرگ ناگهانی نوزاد 

 ـ نشانه‌ها:

ندارد

ـ مراقبت خانگی:

اگر نوزاد در گروه نوزادان با خطر بالا طبقه‌بندی شود، پزشک دستوراتی برای جلوگیری از بروز احتمالی این سندرم در منزل خواهد داد.

ـ موارد احتیاط:

۱. هر پدر یا مادری باید بداند که چطور نفس کودکی را که تنفسش قطع شده است، برگرداند. بهترین راه برای یادگیری روش مناسب این است که در کلاس‌های احیاء قلبی ـ ریوی در بیمارستان‌های محلی یا مؤسسات اجتماعی شرکت کنید. اگر به هر دلیلی شرکت در چنین دوره‌ای مقدور نبود، از پزشک خود بخواهید که آن را به شما یاد دهد.

۲. عوامل مشخصی شامل تولد زودرس، وزن کم هنگام تولد و فقدان مراقبت پزشکی برای مادر در هنگام آبستنی می‌تواند احتمال بروز این سندرم را افزایش دهد. بعضی کودکان در معرض خطر بیشتری نسبت به کودکان دیگر قرار دارند.

۳. این سندرم در خانواده‌هائی که قبلاً هم با چنین عاملی روبه‌رو بوده‌اند، شایع‌تر است.

۴. هیچ‌کس نمی‌‌داند که علت این سندرم چیست و فرضیه‌های بسیاری در این مورد وجود دارد که گاه با هم مغایرند.  

سوء تغذیه

  سوء تغذیه یکی از مهمترین علل مرگ و میر و ناتوانی در کودکان می باشد . عدم تعادل بین مواد غذایی و انرژی مصرفی با نیاز بدن برای رشد ، نگهداری وعملکرد اعضای بدن ، عامل ایجاد این ناهنجاری است .کاوشیکور و ماراسموس ۲ نمونه از کمبود انرژی - پروتئین از این بیماری می باشند . اختلاف بین این دو نمونه بر اساس عدم وجود ادم و تورم بین بافتی است که در کواشیوکور این ادم وجود دارد ولی در ماراسموس این علامت را نداریم . 

شامل 27 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله علل مرگ ومیر کودکان

دانلود مقاله ناهنجاری های رفتاری کودکان

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله ناهنجاری های رفتاری کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله ناهنجاری های رفتاری کودکان


دانلود مقاله ناهنجاری های رفتاری کودکان

این کتابچه با این هدف نوشته شده که به شما اعتماد به نفس کافی برای برخورد کردن با شرایط دشواری را بدهد که در تربیت فرزند تان با آنها ممکن است مواجه شوید. هدف دیگر این نوشته این است که شما را راهنمایی کند که بتوانید درباره راه های مختلفی که در بهبود رابطه تان با فرزندان تان می توانند موثر واقع شوند فکر کنید. و بالاخره این جزوه سعی می کند به شما اطلاعاتی بدهد که بر اساس آن می توانید قضاوت کنید که چه زمان رفتار فرزند تان ممکن است مغایر با آنچه باشد که از نظر شما قابل قبول است.

مهم است که کودکان با رفتارشان به خود یا دیگران صدمه نزنند.

 درک توقعاتی که از شما بعنوان اولیاء وجود دارد

تربیت کودک برای هر فرد تحت هر شرایطی آسان نیست.

کمبود وقت و توان، امکانات مالی، می تواند باعث شود که در بسیاری مواقع احساس کنید قدری تحت فشار و دلواپس هستید. ولی اگر علاوه برای این مشکلات، فرزندتان هم از ناهنجاری های رفتاری رنج ببرد، این وضعیت شما را دشوارتر می کند.

وقتی که چنین وضعیتی پیش آید اساس خانواده تان ممکن است تضعیف شده و آتیه فرزند تان با خطر مواجه شود.

اگر شما در خود اعتماد به نفس کافی بعنوان پدر یا مادر احساس نمی کنید این ممکن است ناشی از چندین علت از جمله برخوردار نبودن از رابطه خوب با اولیاء خودتان در گذشته باشد.

همه اینها می تواند باعث شود که در برخورد با مسائل فرزند تان با دشواری بیشر مواجه شوید.

ناهنجاری های رفتاری کودکان :فرزند تان حدود رفتار خود را همیشه محک می زند

کودکان در هر سنی حدودی که بر رفتارشان وجود دارد را محک می زنند. با محک زدن این حدود آنها به شما اعتماد می کنند و به حدودی که شما برای رفتارشان قائل می شوید اعتماد می کنند.

با بدخُلقی کردن یا با "نه" گفتن و "من این را می خواهم" زیاد، کودکان حدود رفتار خود را محک می زنند. آنها با این کار مقرراتی را که شما تعیین می کنید به چالش می گیرند و نه اقتدار شما را بعنوان ولی خود.

 شما از فرزند خود چه می توانید توقع داشته باشید

شما از آنها چه می خواهید؟

شما می خواهید آنها چگونه رفتار کنند؟

فرزندان ما بخشی از خود مان و انعکاسی از ما هستند، ولی در عین حال آنها افرادی با حقوق خود هستند.

چه چیزی واقع بینانه است که آز آنها توقع داشته باشیم؟

چه چیزی "عادی" است؟

کودکان در سنین مختلف رفتار متفاوتی دارند زیرا چیزهای مختلفی یاد می گیرند و از توانایی های مختلفی برخورد می شوند، بعنوان مثال:

  • یک کودک دو ساله نحوه هماهنگ کردن فیزیکی بدن اش را یاد می گیرد و شروع به یاد گرفتن زبان می کند؛
  • یک کودک ده ساله یاد می گیرد که احساساتش را چگونه درک کند و همینطور چگونه رفتار کودکان هم سن خودش را بفهمد؛ و
  • یک نوجوان پانرده ساله سعی می کند از عهده فعالیت های عمیق تر روانی برآید مانند اینکه چگونه باید حس فردیت خود را بسازد و از حس تعلق به جهان پیرامون خود برخوردار شود.

نحوه ای که شما بعنوان پدر و مادر رفتار می کنید باید انعطاف پذیر باشد و بسته به سن فرزند تان و شخصیت آنها شکل بگیرد. نحوه رفتار شما بعنوان پدر و مادر با توجه به چیزهای جدیدی که یاد می گیرید و با توجه به رشد فرزند تان تغییر خواهد کرد.

چرا ناهنجاری های رفتاری از فرزند تان سر می زند؟

برخی اوقات کودکان احساسات خود را از طریق رفتارشان ابراز می کنند زیرا این تنها روشی است که آنها می دانند که از طریق آن می توانند آنچه را که احساس می کنند بیان کنند.

حس خشم، سرخوردگی و بلاتکلیفی درباره چیزی، یا احساس گناه و یا شرم، می تواند باعث اشباع احساسات فرزند تان شود و یا به خستگی و ناخوشی فیزیکی آنها منجر شود؛ یا اینکه می تواند به طغیان احساسی یا رفتاری آنها بیانجامد.

اختلال تحرک بیش از حد ناشی از کمبود توجه Attention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHD)

کودکانی که بی قرار و پر از تب و تاب هستند ممکن است بعنوان افراد "پر تحرک" توصیف شوند. در کودکانی که از اختلال تحرک بیش از حد ناشی از کمبود توجه (ADHD) رنج می برند این گونه رفتار در حالت افراطی وجود دارد و ممکن است باعث صدمه یا تشویش به خانواده کودک و افراد دیگری که در پیرامون او هستند شود.

کودکانی که از این اختلال رنج می برند از ظرفیت توجه بسیار کمی برخوردارند و بیش از حد فعال هستند، بویژه در زمانی که مایل هستید آنها آرام بگیرند. رفتار دشوار آنها می تواند شامل این باشد که آنها نمی توانند منتظر نوبت خود شوند، یا بدون آنکه فکر کنند دست به عملی بزنند و یا مقرراتی که وجود دارد را نقض کنند.

این کودکان همینطور به خودشان صدمه می زنند و از نظر درسی در مدرسه ممکن است از موفقیت کمتری برخوردار باشند و یا در یافتن دوست با دشواری مواجه شوند. آنها همینطور ممکن است باعث حوادث بیشتری شوند، بدخلقی بیشتری از خود نشان دهند و نتوانند خوب بخوابند.

اختلال تحرک بیش از حد ناشی از کمبود توجه (ADHD) یک وضعیت پزشکی است که از طریق معالجه و دارو قابل درمان است. دریافت کمک در مراحل اولیه این وضعیت می تواند به فرزند شما و خانواده تان کمک کند و زندگی را در خانه و محیط اجتماعی تان بیشتر مثمر به ثمر کند.

برای اینکه دریابید که آیا این اختلال عامل رفتار کودک تان است، با دکتر خانوادگی تان (GP) تماس بگیرید.

تغییرات در رفتار

وقتی که رفتار فرزند تان دشوار می شود، از خود بپرسید:

  • چه چیزی اکنون متفاوت است و یا در حال تغییر در زندگی فرزندم است؟
  • چه احساساتی ممکن است باعث این رفتار دشوار شده باشند؟

فرزندا نتان ممکن است با تغییرات یا دوره های انتقالی در زندگی شان مواجه شوند که برای آنها پراضطراب باشد، بعنوان مثال:

  • تغییر مدرسه؛
  • از دست دادن دوستی با کسی؛ یا
  • تغییراتی که در وضعیت فیزیکی خود آنها با رشدشان رخ می دهد.

تجارب ناراحت کننده دیگر می تواند شامل اینها باشد:

  • تغییرات زیاد و همزمان در روال عادی زندگی شان؛
  • فقدان عاطفی، بعنوان مثال وقتی یکی از اولیاء یا کسانی که از او مراقبت می کرده است فوت کرده یا او را ترک کرده است؛
  • مشکلات مدرسه، بعنوان مثال اذیت شدن، یا دشواری در یادگرفتن و فشار از طرف هم کلاسی ها؛
  • آزار فیزیکی، عاطفی و جنسی ویا این نوع آزارها را شاهد بودن؛
  • استعمال مواد مخدر و مشروب.

رفتار غیرقابل قبول

"پرخاشگری" چیست؟

اگر رفتاری که متوجه شماست حس پرخاشگری در خود دارد، در آنصورت آن پرخاشگری است.

سن کودک را مد نظر داشته باشید: وقتی که یک کودک دو ساله بطرف شما می دود و جیق می زند این رفتار با وقتی که یک پسر نوجوان به طرف شما می دود و فریاد می زند فرق می کند.

وقتی که این رفتار متوجه شماست و احساس می کنید که بیش از حد است، در آنصورت می توانید بگویید که این رفتار غیرقابل قبول است.

تشخیص اینکه چه رفتاری غیرقابل قبول است

شما می توانید سعی کنید و یک چیزهایی را خودتان تغییردهید و ممکن است در این رابطه فکرکنید که صحبت با دوستان و خانواده مفید است.

رفتار پرخاشگرانه رایج:

  • فحاشی به شما، یا به برادر و خواهر، یا فریاد و جیق زدن؛
  • به کسی عنوان زشت دادن و یا او را تحقیرکردن؛
  • زور فیزیکی علیه دیگران بکار بردن: بعنوان مثال، هل دادن، تنه زدن، با آرنج به کسی زدن یا به کسی پشت پا دادن؛
  • تهدید به استفاده از زور فیزیکی؛
  • نادیده گرفتن شما ویا با سکوت به شما برخورد کردن؛
  • کسی را نسبت به موضوع حساسی اذیت کردن – یک خصوصیت فیزیکی و یا موضوع خانوادگی؛ یا
  • به حرمت خصوصی کسی تعرض کردن – سر زذه به اتاق کسی رفتن، دفتر خاطرات خصوصی کسی را خواندن و یا به عمد بیش از حد به کسی نزدیک ایستادن.

هر چند این گونه رفتارها بسیار رایج هستند، ولی اگر احساس کردید که وضعیت برایتان بیش از آنی غیرقابل تحمل شده است که بتوانید از پس آن برآیید در آنصورت باید سعی کنید کمک کسی را جویا شوید.

رفتارهای بیش از حد پرخاشگرانه

رفتارهای بیش از حد پرخاشگرانه رفتارهایی هستند که می توانند به فرزند تان، خود شما و یا افراد دیگر صدمه بزنند.

رفتار بیش از حد پرخاشگرانه شامل اینها می شود:

  • صدمه فیزیکی به دیگران زدن، استفاده از توانایی فیزیکی، قد و یا ساخت فیزیکی برای غالب شدن به دیگران و یا آزار دادن آنها؛
  • اذیت کردن خواهران و برادران، هم کلاسی ها، و/یا خود شما – منجمله استفاده از شماتت، تهدید و ارعاب دیگران برای اینکه از او حساب ببرند؛
  • پخش شایعات صدمه زننده درباره دیگران؛
  • به عمد یک حیوان زنده کوچک یا حیوان اهلی را کشتن و مُثله کردن؛
  • دزدیدن و یا تخریب اموال عمومی؛
  • صدمه زدن به خود از طریق زخمی کردن خود، خودآزاری و یا مبادرت به خودکشی؛
  • سوء استفاده جنسی از کودک دیگری.

در این شرایط جدی، و یا وقتی که رفتار پرخاشگرانه رایج برایتان بیش از حد غیرقابل تحمل می شود، شما باید سعی کنید در اسرع وقت کمک بیابید نه فقط از طرف دوستان و خانواده تان بلکه همینطور از طرف محیط اجتماعی پیرامون تان.

این را برسمیت بشناسید که مشکلی وجود دارد

برخی مواقع مشکل است که قبول کرد مشکلی وجود دارد. ممکن است وقتی که احساس می کنید رفتار فرزند تان تهدید کننده است وسوسه شوید که آن را انکار کنید به این امید که آن رفتار تمام شود و یا ممکن است امیدوار باشید که با بزرگ شدن فرزند تان این دوره را پشت سرخواهد گذاشت.

برسمیت شناختن اینکه مشکلی وجود دارد، قدم اول برای این است که تصمیم بگیرید دیگر نمی خواهید با آن کنار بیاید.

بیاد داشته باشید که شما آنچه برای فرزند تان خوب است را می خواهید: از اینرو لازم نیست که احساس گناه بکنید. فشار روزانه پدر یا مادر بودن ممکن است باعث تضعیف روحیه شود و جسارت زیادی می خواهد که کسی بتواند از وضعیت موجود فاصله بگیرد و مسائل را بشکل متفاوتی انجام دهد.

اگر شما مورد خشونت خانگی توسط همسر خود بوده اید، ممکن است به شما حس دشواری دست دهد وقتی که فرزند تان نسبت به شما عصبانی می شود و یا با دیگران دعوا می کند.

کمک گرفتن

ایده خوبی است که وقتی احساس می کنید که فشار افکار نگران کننده بیش از حد برایتان زیاد شده است و یا کارهای روزانه و یا سلامتی تان بشکل مضری از آنها متاثر می شوند کمک بخواهید. اگر سایر فرزندان تان هم از مشاهده و یا تجربه این رفتار آزاردهنده رنج می برند در آنصورت این هم علت دیگری است که نشان می دهد باید سراغ کمک بگردید.

موضوع را پیش خودتان نگه ندارید

تقاضای کمک کردن کار آسانی نیست، بویژه برای پدر و مادری که تنهاست. شما ممکن است به سادگی به این عادت تمکین کنید که باید خودکفا و متکی به خود باشید.

ولی به یاد داشته باشید: وقتی تقاضای کمک می کنید شما حدود خودتان را برسمیت می شناسید، و دارید بطور مسئولانه عمل می کنید و نمونه خوبی برای فرزند تان درست می کنید.

چه زمانی وقت آن است که تقاضای کمک کنید؟

اگر پاسخ شما به سئوال های زیر مثبت باشد در آنصورت وقت آن است که حمایت دیگران را برای کمک به اینکه فرزند تان بتواند رفتار پرخاشگرانه اش را کنترل بکند، جویا شوید.

آیا شما فکر می کنید که:

  • علیرغم اینکه سعی می کنید مسائل را رفع کنید هیچ تغییری رخ نمی دهد؛
  • احساس ضعف و یا بلاتکلیفی نسبت به آنچه باید انجام دهید دارید؛
  • از حس گناه رنج می برید نسبت به اینکه نمی توانید آنچه می تواند بهتر باشد را انجام دهید؛
  • در انجام وظایف روزانه تان با دشواری مواجه هستید؛
  • بطور منظم احساس سرخوردگی دارید؛
  • بطور فردی تلاش می کنید زیرا نگران این هستید که بقیه نسبت به شما و فرزند تان چه عکس العملی نشان خواهند داد و یا چه فکر می کنند؟

آیا شما از این می ترسید:

  • که فرزند شما ممکن است بخواهد برود و با ولی دیگر خود زندگی کند؛
  • که فرزند شما ممکن است تحت مراقبت خدمات اجتماعی قرار گیرد؛
  • که امنیت تان در خطر است و یا از رفتن به خانه می ترسید؟
  • که رفتار فرزند تان:
  • نسبت به خودتان و یا دیگران صدمه زننده و یا توهین آمیز است؛
  • باعث دلواپسی شما نسبت به امنیت فرزندان دیگرتان می شود؛
  • باعث شده نسبت به امنیت فرزند خودتان دلواپس شوید؛ یا
  • حضور او در مدرسه و موفقیت تحصیلی او را مختل کرده است؟

آیا این چیزها دشوارتر شده اند:

  • رابطه شما با فرزند تان؛
  • کمک شما به فرزند تان در انجام تکالیف مدرسه اش؛
  • رابطه فرزند شما با سایر اعضای خانواده، دوستان و همسایه ها؛ یا
  • روابط شما با هر کس دیگری در پیرامون تان و لذا سلامتی و شادی خودتان تحت تاثیرقرار گرفته اند؟

شامل 65 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ناهنجاری های رفتاری کودکان

دانلود مقاله هوش و خلاقیت کودکان

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله هوش و خلاقیت کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله هوش و خلاقیت کودکان


دانلود مقاله هوش و خلاقیت کودکان

همه ما اغلب با دیدن کودکانی که رفتار قابل ملاحظه ای دارند، از آنها به عنوان کودکان نابهنجار یاد می کنیم. برخی از معلمان نیز با دیدن چنین دانش آموزانی، بدون ارزیابی هوش و توان خلاقیت او، برخوردهای نادرستی از خود نشان می دهند. البته این رویه در مورد پدر و مادران چنین فرزندانی هم صادق است. یکی از دوستان می گوید: چند سال پیش در گفت و گو با یکی از پدران مراجعه کننده به کانون اصلاح و تربیت، متوجه شدم که پدری، فرزندش را به خاطر شیطنت، شوخ طبعی، رفتار گاه احمقانه و در نهایت زبل بازی بر زمین کوفته بود، به عبارت دیگر او با این عمل خود، فرزند خلاق خود را ناخواسته به فرزند بزهکار مبدل کرده بود؛ چون فرزندش پس از این رفتارهای نابهنجار پدر، دچار دگرگونی اساسی شده بود: از آن فرزند خلاق با فکر مثبت دیگر اثری نبود. آیا او باید این بار خلاقیت اش را در رفتارهای بزهکارانه دنبال می کرد؟
به راستی شما پدران و مادران و اولیای مدرسه ها، چقدر با مقوله خلاقیت و ارتباط آن با یادگیری کودکان آشنایی دارید؟ مطلبی را که خانم «نگین برات دستجردی» در این مورد گردآوری کرده است، در ذیل می خوانید.

اگرچه تمدن و فرهنگ بشری نتیجه تلاش همه آدمیان در تمام دوران هاست، اما غنا و عظمت آن را مدیون گروه کوچکی از انسان ها هستیم که کاشف، مخترع، هنرمند یا متفکر نامیده می شوند. از کشف آتش تا اختراع رادیو و سفینه های فضایی، از نقاشی های دیواری در غارها تا آثار هنرمندانی نظیر کمال الملک و پیکاسو و از اولین آثار مکتوب نانوشته ها ، سروده های فردوسی و شکسپیر، همه محصول کار و اندیشه جمع کوچکی از بشریت است. تمدن بشر مرهون اندیشه خلاق آدمی بوده و دوام آن نیز بدون بهره گیری از خلاقیت که عالی ترین عملکرد ذهن انسان محسوب می شود، غیر ممکن خواهد بود. عصاره خلاقیت غیرقابل پیشگویی بودن است.

مفهوم خلاقیت و تفکر خلاق از منظر دیگران نگاهی به منابع معتبر مربوط به خلاقیت، نوآوری و تفکر خلاق نشان می دهد که ریشه این اصطلاح در نوع روش فکری انسان نهفته است. در حقیقت فرد خلاق کسی است که از ذهنی جستجوگر و آفریننده برخوردار باشد. بررسی تعاریف خلاقیت نشان می دهد که عده ای از آنها به ویژگی های شخصیتی افراد، بعضی به فرآیند و برخی نیز به نتیجه و محصول خلاقیت پرداخته اند. بنابر تعریفی، خلاقیت توانایی مرزشکنی یا توانایی سفر به فراسوی چهارچوب استانداردهای علمی – شغلی – حرفه ای و اجتماعی را در بر می گیرد. به عبارتی دیگر خلاقیت هم درک و پذیرش الگوهای قبلی و هم تشکیل و ابداع الگوهای جدید را در حوزه های مختلف شامل می شود.

«هالپرن» خلاقیت را توانایی شکل دادن به ترکیب تازه ای از نظرات با ایده ها برای رسیدن به یک نیاز یا تحقق یک هدف می داند. از دیدگاه «پرکینز» تفکر خلاق، تفکری است که به نحوی تشکیل شده که منجر به نتایج تازه و خلاق می شود. خلاقیت را می توان با اشاره به چند توانایی ذهنی توصیف کرد که به تولید آثار خلاق منجر می شود.

فرآیند آموزش و یادگیری، می تواند تفکر خلاق را پرورش دهد و افرادی کاوشگر، آفریننده، مشکل گشا، نوآور، مولد و عامل تغییر را تربیت کند.

خلاقیت در روند شکل گیری  تحقیقات تجربی و گسترده مربوط به خلاقیت به طور عمده از اواخر دهه 1950 در ایالات متحده آمریکا آغاز شده است. هر چند پیش از این نیز مطالعاتی محدود توسط گالتون، والاس، پاتریک راس من و دیگران در زمینه خلاقیت صورت پذیرفته بود، ولی تا آن زمان خلاقیت به عنوان موهبتی که به افراد قلیلی از اجتماع اعطا شده، در نظر گرفته می شد. شوک اسپوتنیک در اواخر 1950 حرکت گسترده ای را در مراکز علمی و تحقیقاتی آمریکا و اروپا موجب گردید. این جنبش با هدف جبران عقب ماندگی های علمی – تحقیقاتی غرب و با به کارگیری امکانات مالی قابل توجه صورت پذیرفت و باعث رشد سریع تحقیقات مربوط به خلاقیت شد.

گیلفورد یکی از پیشگامان این گرایش به حوزه خلاقیت محسوب می گردد.هدف پروژه تحقیقاتی گیلفورد و همکاران وی آن بود که درباره ی ماهیت هوش انسان و فرآیند ذهنی که منجر به ظهور رفتار خلاق می شود، تحقیق کند.

خانواده مهمترین نقش را در کنترل و هدایت تخیل و ظهور خلاقیت دارد. اگر خانواده فرصت های لازم را برای سؤال کردن، کنجکاوی و کشف محیط به کودکان بدهد و هرگز آنها را تنبیه نکند، زمینه را برای رشد خلاقیت فراهم می کنند. تنبیه و تهدیدهای مکرر، آفت خلاقیت های ذهن است.

گروه گیلفورد موفق شد قابلیت هایی نظیر سیالی ذهن، انعطاف پذیری و حساسیت نسبت به مسائل را کشف کند. پس از گیلفورد گروه «بارون و مک میلان» با هدف تعیین ویژگی های شخصیتی افراد خلاق تحقیقات دامنه داری را در دانشگاه کالیفرنیا انجام دادند. همچنین تحقیقات پل تورنس در مورد روش های پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان نتایج پرباری را به همراه داشت.

تایلور و همکاران با جمع آوری سرگذشت افرادی که از لحاظ علمی سرآمد محسوب می شدند، سعی کردند خصوصیات و ویژگی های افراد خلاق را مشخص کنند. تحقیقات مربوط به خلاقیت از آن زمان تاکنون به طور خستگی ناپذیری ادامه یافت و روز به روز بر وسعت و غنای موضوعات مورد مطالعه افزوده می شود. آنها چهار کارکرد عمده برای ذهن خلاق قائل هستند که عبارت اند از:

- پدید آوردن یک محصول یا خدمت جدید

- پدید آوردن کاربردی جدید از یک محصول یا خدمت جدید

- حل یک مسئله.

- حل یک منازعه.

از آنجایی که شناخت مسائل، تحلیل و بازسازی اطلاعات، ابداع راه حل ها یا تعدیل های نو یا بدیع فعالیت های ذهنی است که برای فرآیند خلاقیت ضروری است و از آنجا که خلاقیت واژه ای بسیار مبهم است و بین محققان و روان شناسان در مورد تعریف آن اتفاق نظر جامعی وجود ندارد، لذا لازم است که مفهوم خلاقیت با دقت بیشتر بررسی شود.

از جمله به این نکته ظریف توجه شود که خلاقیت خود یک فرآیند است، نه تولید. در هر حال در مطالعه خلاقیت باید به دو نکته بسیار مهم توجه داشت:

الف: اول این که خلاقیت می تواند خلق شکل ها یا صورت های نو از ایده ها یا تولیدهای کهنه باشد، در این صورت عمدتاً فکرها و ایده های گذشته است که اساس خلاقیت های جدید قرار می گیرد.

ب: دوم این که خلاقیت امری است انحصاری و حاصل تلاش فردی و لزوماً موقعیت یا اقدامی عمومی نیست.

یعنی ممکن است فردی چیزی را خلق کند که قبلاً هیچگونه سابقه ذهنی از آن نداشته است، گرچه آن چه که او خلق کرده است، به صورت های مشابه یا کاملاً یکسان قبلاً توسط شخص دیگری و در موقعیت خاصی خلق شده باشد.
ویژگی های تفکر خلاق :  ویژگی های تفکر خلاق عبارت اند از:

1- خلاقیت در ارتباط با میل، رغبت و آمادگی شدید اتفاق می افتد.

2- خلاقیت کار در نهایت ظرفیت شخصی را در بر می گیرد، نه در حد معمول آن.

3- خلاقیت، تنظیم مجدد، بسط یا تفسیر و یا بازسازی اندیشه ها، نظریه ها و یا عقاید را در بر می گیرد.

4- خلاقیت به یک مکان درونی برای ارزشیابی بیشتر از مکان بیرونی آن احتیاج دارد.

5- خلاقیت بعضی اوقات، از طریق پرهیز از درگیری شدید برای مدتی به منظور اجازه دادن به بروز جریان آزاد فکر تسهیل می شود.

خصوصیات شخص خلاق یافته های علمی نشان می دهد که اشخاص خلاق کم و بیش دارای خصایص ششگانه زیر هستند:

  • فصیح صحبت می کنند.
  • در جو آزاد انعطاف و وفاق دارند و در جو فشار گردن کشی می کنند.

    3- در فکر کردن بیشتر واگرا و مبتکرند تا همگرا و دنباله رو.  

4-حافظه خوب و فکر جویای آنها سبب می شود که هر چیز نوظهور را آشنا بیابند. 

 5- به خلق خوش و رفتار شوخ تمایل دارند. 

6- به داشتن افکار احمقانه و غریب شهرت دارند. 

به آسانی می توان دریافت که بعضی از این مختصات سبب ناراحتی بسیاری از معلمان می شود خوشبختانه عدم وفاق در زمینه خاص بیش از آنکه نمودی از شرارت ذاتی باشد، به طور ساده یک صفت مطلوب شناخته می شود این شناخت اولین گام معلم یا مربی در جهت حفظ این منبع خلاقیت محسوب می شود.

اما این نگرانی کاملاً از بین نمی رود، زیرا خلاق بالقوه در مدرسه به دفعات عدیده ناموفق است و نیز خلاقان بالقوه افرادی مستقل، روشنفکر، زبان دار در حد اعلا هستند و در بعضی اوقات غیر اجتماعی اند. آنان از دروس حفظی و گوش دادنی عادی لذت نمی برند. دانش آموز خلاق تفکری تحلیل گر، بارور و سازنده دارد. او می تواند ذهن خود را روی یک چیز متمرکز کند و آن قدر به آن انرژی بدهد تا واقعیت امر با آفریدن تصویر کاملاً واضح و قابل درک در ذهن روشن شود و در نهایت مسئله حل گردد.

ارتباط خلاقیت و هوش  برخی معتقدند که بین آزمون های هوش و آزمون های خلاقیت از لحاظ توانایی مورد اندازه گیری هم پوشی زیادی وجود دارد و در کل جمعیت بین نمره های آزمون هوش و آزمون های خلاقیت همبستگی مثبت دیده
می شود.

البته برخی دیگر معتقدند همبستگی بین آزمون های خلاقیت و هوش بسیار پایین است. بنابراین از روی نمرات هوش کودکان نمی توان میزان خلاقیت آنها را پیش بینی کرد. به طور کلی چنین به نظر می رسد که آزمون های خلاقیت، دسته ای از ویژگی های ذهنی را می سنجند که آزمون های هوش قادر به اندازه گیری آنها نیستند. این وضعیت درباره رابطه بین خلاقیت و پیشرفت تحصیلی نیز صادق است، بدین معنی که بین نمرات آزمون های خلاقیت و نمرات آزمون های پیشرفت تحصیلی نیز ضریب همبستگی بالایی به دست نیامده است، اما با وجود همبستگی ناچیز بین نمرات آزمون های هوش و پیشرفت تحصیلی نباید انتظار داشت که افراد خلاق را در میان افراد دارای هوش پایین یافت.

والدچ و رانکو ضمن تأیید این مطالب اظهار می دارند که داشتن حداقلی از هوش، برای خلاقیت ضروری به نظر می رسد. بررسی های انجام شده نشان می دهد افراد ، با هوش بالاتر از حد متوسط معمولاً در آزمون های خلاقیت نمره های بالایی می گیرند. البته از سطح هوشی معینی به بالا (مثلاً بالاتر از 120) رابطه بسیار ناچیزی بین هوش و نمره ها خلاقیت دیده می شود.

چه بسیار کودکانی با هوش بهره هایی بسیار بالا، در آزمون های خلاقیت نمره های بسیار پایینی دارند و از سوی دیگر کودکانی که از لحاظ هوش مختصری بالاتر از حد متوسط هستند، اما در آزمون های خلاقیت نمره های بسیار بالایی به دست می آوردند. نتیجه اینکه گرچه خلاقیت بسیار پیچیده است، ولی انجام یک عمل خلاق یا کارهای برجسته و فوق العاده صرفاً نتیجه ضریب هوشی بیشتر و بالاتر نیست.

حال این پرسش پیش می آید که هوش و خلاقیت، دو مفهوم مترادف یا دو خصوصیت کاملاً متفاوتند؟

روان شناسان برای پاسخ به این پرسش با استفاده از روش تحلیل عوامل یا الگوهایی از ساخت توانایی ذهنی انسان به دست آورده اند که از جمله آنها الگوی اسپیرمن، ورئون، ترستون و گیلفورد است.

در الگوی اسپیرمن و ورئون، خلاقیت یکی از عوامل گروهی کوچک و محدود است که در سطح استعداد عددی یا مکانیکی به شمار می آید، ولی گیلفورد با کنار گذاشتن مفهوم هوش عمومی، خلاقیت را یکی از 5 عمل اصلی ذهن می داند و از آن تحت عنوان تفکر واگرا در برابر تفکر همگرا سخن می گوید. آزمایشات والاج و آندرسون و کروبلی نشان داده است که افراد خلاق طبقات ادراکی گسترده تری از محیط می گیرند و در واقع می توان گفت که گسترش طبقه ادراکی یکی از مشخصات بارز افراد خلاق است.

حذف یا سانسور شناختی در فرد خلاق کمتر صورت می گیرد و از سویی توجه گسترده او به محیط سبب می شود که در آن واحد، با عناصر متعددی سر و کار داشته باشد و به اشتباه کردن و تجدید نظر در رفتار عادت کند. در نتیجه نسبت به دیگران انعطاف پذیری ذهنی بیشتری دارد. دل به دریا می زند و راه حل های گوناگون را می آزماید. مک کینون بر مبنای چند معیار مختلف خصوصیات فردی گروه برجسته ای از نویسندگان ریاضی دانان و ... را بررسی کرد.

نتایج تحقیقات او نشان می دهد که هر گروه از این افراد خلاق، از هوش بسیار بالایی برخوردارند و قدرت تخیل قوی دارند، فرد گرا، مستقل و خودپرورند. از ذوق و احساس هنری بهره مندند، بر رفتار خود تسلط دارند و پیشرفت فردی و استقلال را به پیشرفت از طریق همرنگی با دیگران ترجیح می دهند و به آسانی می توانند از فرآیندهای فکری ثانویه (تفکر منطقی) به فرآیندی فکری ابتدایی وارد شوند.

خانواده و خلاقیت   بدون شک خانواده مهم ترین نقش را در کنترل و هدایت تخیل و ظهور خلاقیت دارد. اگر خانواده فرصت های لازم را برای سؤال کردن، کنجکاوی و کشف محیط به کودکان بدهد و هرگز آنها را تنبیه نکند، زمینه را برای رشد خلاقیت فراهم می کنند. تنبیه و تهدیدهای مکرر، آفت خلاقیت های ذهن است. فرزندان خلاق در خانه به آرامش روانی، اطمینان خاطر و اعتماد به نفس قوی نیاز دارند.

هرچند شواهد کامل نیست، اما برخی تحقیقات نشان می دهد که والدین کودکان خلاق در رفتار خود هماهنگی کمتری نشان می دهند، کودکان خود را آن گونه که هستند، قبول دارند و آنها را به کنجکاوی درباره اشیاء و امور تشویق می کنند و کودکان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد می گذارند و کارها و برنامه های آنان را تحت نظر دارند و پی گیری می کنند.

شامل 40 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هوش و خلاقیت کودکان

تحقیق در مورد کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی


تحقیق در مورد کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه48

 

کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی

مقدمه و تاریخچه

عقب ماندگی ذهنی یا به اصطلاح دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هر دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعالیتهای ذهنی در حد طبیعی نبوده اند .

اجتماع برای مصلحت ، تعجب یا سالم سازی ، بعضی از این افراد را تحمل می کرد عده ای را محبوس می ساخت و دسته ای را به مرگ محکوم می نمود. پنیل که به حق باید او را بنیانگذار روانپزشکی جدید نامید اولین کسی بود که به دلجویی بیماران پرداخت و برای آنان برنامه های تفریح و گردش در نظر گرفت . او بیماران روانی را به ۴ دسته تقسیم کرد :

۱. ملانکولی یا مالیخولیا

۲. مانی یا جنون شور و شوق

۳. جنون

۴. عقب ماندگی ذهنی

بعد از پنیل ، یک پزشک فرانسوی بنام ایتارد به تربیت کودکی وحشی پرداخت که در جنگلهای «‌ آویرون » فرانسه پیدا شد . کودک عقب ماندگی بسیار عمیقی داشت ایتارد تربیت کودک را بعهده گرفت و کوششهای بسیطی در این زمینه مبذول داشت تا موفق به پیدایش راه جدیدی در نحوه آموزش و پرورش افراد عادی عقب مانده و حتی معلولین گردید .

همکار ایتارد بنام سگن بدنیال زحمات وی و به منظور شکوفا کردن این کودکان مؤسسه ای برای عقب ماندگان ذهنی ایجاد کرد و روش حواس حرکتی را در آموزش کر و لالها به کار برد .

این پیشرفتها همچنان ادامه یافت تا اوائل قرن بیستم که توجه به اصلاح نژاد بشر در دستور کار قرار گرفت و در امریکا به توصیه بخش اصلاح نژاد کمیته پژوهشی انجمن زاد و ولد امریکا ، نازا کردن عقب مانده ها به صورت قانون در آمد و بالاخره در قرن بیستم بود که دانشمندان و پژوهشگران عقب ماندگیهایی که به دلیل اختلالات متابولیکی ، نقصهای کروموزومی ، بیماریهای مادر در دوران بارداری و … ایجاد می شد را کشف کردند و راه را برای پژوهش و درمان این افراد هموار ساختند .

ترقیات روز افزون علوم پزشکی ، جراحی اعصاب و مغز و علوم ژنتیک علاوه بر علل عقب ماندگیها تدریجاً و تا اندازه ای باعث تخفیف و گاهی بهبودی نسبی و حتی پیشگیری از ابتلا به این ناراحتیهای وخیم شده است .

شرایط بهداشتی ، تغذیه کودکان ، پیدایش آنتی بیوتیکها و سایر داروها در درمان بیماریهای خاص که شایعترین علل عقب ماندگیهاست از مرگ و میر این افراد به میزان قابل توجهی کاسته است


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی