این پکیج حاوی چهل طرح توجیهی از بهترین طرح ها است که همه ان ها توسط ارگان های زیر ربط اجرایی و به بهره برداری رسیده است.
مجموعه طرح های توجیهی صنعتی و کار آفرینی(صنعتی،معدنی،کشاورزی،غذایی،سلولوزی،شیمیامی،خودرو و........)
این پکیج حاوی چهل طرح توجیهی از بهترین طرح ها است که همه ان ها توسط ارگان های زیر ربط اجرایی و به بهره برداری رسیده است.
آنچه در این تحقیق میخوانید :
سوره بقره دومین سوره قرآن کریم و بزرگترین سوره آن است به نحوی که از جزء اول قرآن شروع شده و در جزء سوم پایان می پذیرد . سوره بقره با تأکید بر اهمیت و نقش ایمان در سعادت فردى و اجتماعى انسان ، اعلام مىدارد که تنها راه سعادت ، ایمان به خدا و پایبندى به تعالیم انبیاست . این سوره از سه بخش تشکیل شده است : در بخش نخست اهمیت و جایگاه ایمان و بندگى خدا در زندگى انسان بیان مىگردد. بخش دوم به سرگذشت قوم بنى اسرائیل اختصاص دارد و در آن پیامدهاى ذلتبار مخالفت این قوم با خدا و پیامبران بیان شده و تلاشهاى آنها در شکست دادن پیامبر اسلام خنثی مىگردد. سومین بخش سوره نیز به معرفى دین توحیدى اسلام مىپردازد و بسیارى از احکام و مقررات دینى را همراه با معارف اعتقادى و اخلاقى اسلام بیان مىکند.
39 آیه نخست این سوره اهمیت و جایگاه ایمان به خدا و بندگى او را در زندگى فردى و اجتماعى انسان بیان مىکند که یکی از این آیات آیه 31 میباشد .
متن عربی آیه :
« وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاء هَـؤُلاء إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ »
ترجمه : و [خدا] همه [معانى] نامها را به آدم آموخت سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: «اگر راست مىگویید، از اسامى اینها به من خبر دهید.»
درباره معناى اسماء که رمز برترى انسان بر فرشتگان است مفسران آراى گوناگونى دارند:
حال به تفسیر و بررسی دقیقتر این موارد می پردازیم .
گر چه مفسران در تفسیر «علم اسماء» بیانات گوناگونى دارند، ولى مسلّم است منظور، تعلیم کلمات و نام هاى بدون معنا به آدم نبوده; چرا که این افتخارى محسوب نمى شده است، بلکه منظور تعلیم معانى این اسماء و مفاهیم و مسمّاهاى آنها بوده است.البته این آگاهى از علوم مربوط به جهان آفرینش و اسرار و خواص مختلف موجودات عالم هستى، افتخار بزرگى براى آدم بود. در حدیثى داریم که از امام صادق(علیه السلام) پیرامون این آیه سؤال کردند، فرمود: الأَرَضِینَ وَ الْجِبالَ وَ الشِّعابَ وَ الأَوْدِیَةَ ثُمَّ نَظَرَ إِلى بِساط تَحْتَهُ، فَقالَ: وَ هذَا الْبِساطُ مِمّا عَلَّمَه: «فرمود منظور زمین ها، کوه ها، دره ها و بستر رودخانه ها (و خلاصه تمامى موجودات) مى باشد، سپس امام(علیه السلام) به فرشى که زیر پایش گسترده بود نظرى افکنده فرمود: حتى این فرش هم از امورى بوده که خدا به آدم تعلیم داد»!.بنابراین، «علم اسماء» چیزى شبیه «علم لغات» نبوده است بلکه مربوط به فلسفه، اسرار، کیفیات و خواص آنها بوده است، خداوند این علم را به آدم تعلیم کرد تا بتواند از مواهب مادى و معنوى این جهان، در مسیر تکامل خویش بهره گیرد.همچنین استعداد نام گذارى اشیاء را به او ارزانى داشت تا بتواند اشیاء را نام گذارى کند و در موارد احتیاج، با ذکر نام، آنها را بخواند تا لازم نباشد عین آن چیز را نشان دهد، و این خود نعمتى است بزرگ. هنگامى به اهمیت این موضوع پى مى بریم که مى بینیم بشر امروز، هر چه دارد به وسیله کتاب و نوشتن است و همه ذخائر علمى گذشتگان در نوشته هاى او جمع است، و این خود به خاطر نام گذارى اشیاء و خواص آنها است، و گر نه هیچ گاه ممکن نبود علوم گذشتگان به آیندگان منتقل شود.
«وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء» یعنی خداوند حقیقت اسماء را به آدم (ع)یاد داد که اینها چگونهاند و چه کسانی هستند. منظور از اسماء حقایق این عالم است ولی حقایقی که در وجود حضرت محمد - صلی الله علیه وآله ـ و فرزندان او جمع است، کسی که آنان را بشناسد و به حقیقت آنان پی ببرد، همه چیز را شناخته است و لیاقت خلیفة الهی شدن را دارد؛ شاهد این مطلب کلمة «هَـؤُلاء» در آیه است که برای صاحبان عقل میآید و نیز روایاتی است که «اسماء» را به محمد - صلی الله علیه وآله – و خاندان او تفسیر کردهاند، امام صادق(ع) فرمود: « ان الله تبارک و تعالی علم آدم اسماء حجج الله کلها ثم عرضهم و هم ارواح علی الملائکة ...؛ خداوند متعال اسمای حجتهای خود را به آدم (ع) آموخت و درحالی که آنان به صورت روح بودند بر فرشتگان عرضه کرد.»
«( وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا) اسماء انبیاء الله و اسماء محمد ـ صلی الله علیه وآله ـ و علی و فاطمة و الحسن و الحسین و الطیبین من آلهما و اسماء خیار شیعتهم و عتاة اعدائهم.»
علم به اسماء یعنی شناخت پیامبر و اهل بیت او، با اینکه ملائکه میدانستند این افراد وجود دارند، ولی چون فرشتگان در مرتبة پایین تری از پیامبر و آل او قرار دارند، نمیتوانند به حقیقت آنان پی ببرند و واقعیت آنان را درک کنند.
و ....