مفهوم «benchmarking»
درسالهای اخیر یکی از مفاهیم و فنون جدیدی که به عنوان «قیاس کردن» یا مقایسه بین کسب و کارها میتوانیم بنامیم مفهوم «benchmarking» است. در اصل یک کسب وکار که جنبه های مختلف فعالیتهای خود یا نتایجی را که به آن رسیده است، باکسب وکارهای دیگر، بامیانگین های شاخه صنعت واگرهیچ یک از اینها نباشد، با ارزشهای سالهای گذشته خود کسب وکار(business ( درداخل نسبتها یا اندازه های مشخصی مقایسه میکندبه منظور تثبیت اهداف،اولویتها و بهبودها به سنجش محصولات، خدمات وفرایندهای سازمان می پردازد که این به نوبۀ خود به مزیت رقابتی ویا کاهش هزینه ها می انجامد. که درواقع ابزاری برای بهبود مستمر است وتوسط سازمانها به کار گرفته میشود.و نیز از الگوها و روشهای نوین ارزیابی و بهبود عملکرد می باشد که در حسابداری سنجش مسئولیت استفاده می شود
الگو برداری«benchmarking» یک فرایند سیستماتیک و پیوسته از ارزیابی محصولات،خدمات و روشهاست که در مقایسه با رقبای اصلی ویا شرکتهایی که به عنوان پیشگام مطرح هستند،انجام می پذیرد ودر واقع ابزاری مؤثر در دست مدیران جهت بهبود فرایندهای کاری است. زیرا تکنیکهایی را معرفی می کند که می توان بوسیلۀ آنها، شکاف موجود بین یک سازمان تا سازمان پیشرو را پر کرده و به حداقل رساند. این تکنیک که در کتاب« ABC»جزءِ تکنیکهای حسابداری مدیریت و بهای تمام شده،عنوان شده،از نوآوریهای دهۀ1980 محسوب گردیده که «محک زدن رقبا» معنی شده است
اجراهایی که در این قلمرو شناخته شده است،تجزیه و تحلیلهای ترازنامه مقایسه ای(تطبیقی)،تجزیه و تحلیلهای مالی است
مفهوم «benchmarking»