اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

خاستگاه و زمان پیدایی تعزیه خوانی پیوند تعزیه با اسطوره و آیین

اختصاصی از اس فایل خاستگاه و زمان پیدایی تعزیه خوانی پیوند تعزیه با اسطوره و آیین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

خاستگاه و زمان پیدایی تعزیه خوانی پیوند تعزیه با اسطوره و آیین


خاستگاه و زمان پیدایی تعزیه خوانی  پیوند تعزیه با اسطوره و آیین

فرمت وُرد

20 صفحه

 

خاستگاه و زمان پیدایی تعزیه خوانی

پیوند تعزیه با اسطوره و آیین

بحث و گفتگو درباره خاستگاه تعزیه و زمان پیدایی تعزیه خوانی در جامعه ایران، دو موضوع بسیار مهم در تاریخ تعزیه پژوهی بوده است. پژوهشگرانی که در زمینه تعزیه و تعزیه خوانی بررسی و تحقیق کرده اند در مورد اصل و منشأ و تاریخ پیدایی تعیه خوانی نظرهایی گاه مشابه و گاه متفاوت با یکدیگر ارائه داده اند. هیچ یک از تعزیه پژوهان نیز در پژوهش های خود در زمینه خاستگاه و پیدایی تعزیه خوانی به یک نتیجه و نظر دقیق و قطعی نرسیده اند و همچنان راه جست و جو و تحقیق درباره این مقوله گشوده مانده است.

در سرزمین های کهن جهان، بیشتر نمایش های کلاسیک رشته پیوندی با نمایش های آیینی و ریشه در اسطوره ها، افسانه ها، عقاید و باورها و به طور کلی فرهنگ عامه مردم داشته اند. مثلاً، آیین نیایش و بزرگداشت دیونیسوس[1]، یا باکوس[2]، خدای تاکستان ها و باروری و شور و جذبه عارفانه، بن مایه نمایش های کلاسیک تراژدی و کمدی یونانی بوده اند. ترائوره[3] (بی تا: 33) با اشاره به این موضوع و استناد به عقیده برخی نویسندگان درباره شکل گرفتن تراژدی و کمدی هجو آمیز یونان بر اساس آیین های سری دیونیسوسی و مراسمی که به افتخار باکوس برپا می شده است، می نویسد: «نمایش های آتن، حتی پس از شناخته شدن به عنوان آثار ادبی و جدایی از مذهب،  برای مدتی طولانی بخشی از مراسم جشن و سرور بوده اند».

ایرانیان شیعه نیزبه یقین در ساختن تعزیه و به نمایش درآوردن واقعه های کربلا و حدیث مصائب سیدالشهدا به سنت نمایش های آیینی ایرانیان قدیم و شیوه اجرای مناسبک و آیین های نیاکان خود و پاره ای از عناصر اسطوره ای و حماسی سازنده نمایش های آیینی نظر داشته و از آنها بهره گرفته اند. یکی از نویسندگان مصری می‌نویسد که ایرانیان با پیش زمینه هنر تیاتر که در جامعه داشتند، توانستند از شهادت امام حسین (ع) و اصحابش درام های مذهبی بیافرینند، در صورتی که عرب ها هیچ گاه به این اندیشه نیفتادند که از این وقایع بهره بگیرند، زیرا در میانشان هنر نمایش، سنت نبود (ابوالنقه، 69:1367).


[1] - Dionysos.

[2] - Bacchus.

[3] - Bakary Traore.


دانلود با لینک مستقیم


خاستگاه و زمان پیدایی تعزیه خوانی پیوند تعزیه با اسطوره و آیین

دانلود تحقیق تعزیه و تعزیه خوانی

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق تعزیه و تعزیه خوانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تعزیه و تعزیه خوانی


دانلود تحقیق تعزیه و تعزیه خوانی

 

مشخصات این فایل
عنوان: تعزیه و تعزیه خوانی
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 35

این مقاله درمورد تعزیه و تعزیه خوانی می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله تعزیه و تعزیه خوانی می خوانید :

فصل سوم : شیوۀ گفتار در تعزیه‌خوانی
عناصر سازندۀ تعزیه
الف) تک‌خوانی یا تک‌گویی
تک‌خوانی گفتاری خطابی با خود یا با دیگران است که شبیه‌خوان به تنهایی می‌خواند و انتظار پاسخ نیز ندارد. تک‌خوانی چند قسم است:
1. مناجات
در تعزیه‌هایی که پیامبرخوان، امام‌خوان و مظلوم‌خوانان نقش اصلی را دارند، تعزیه معمولا با نوعی اشعار آغاز می‌شود که اصطلاحا آن را مناجات می‌نامند. زمینۀ مناجات‌ها، راز و نیاز با خداوند یا شکایت و گله از روزگار و منافقان و کفّار (بسته به دید و شناخت تعزیه‌ساز) و مانند اینهاست. در بعضی از مجلس‌های تعزیه، اهل‌بیت امام نیز هر یک به ترتیب مقام و موقعیت خود، در آغاز تعزیه، قطعاتی را با اندکی تغییر مضمون به صورت مناجات می‌خواندند. در جریان تعزیه نیز گاهی چند بیتی به عنوان دعا و مناجات خوانده می‌شد، اما رایج‌ترین و در عین حال زیباترین نوع این اشعار همان مناجات‌های آغاز تعزیه بودند. مظلوم‌خوانان دیگر در مناجات‌خوانی نقشی نداشتند.
2. خطابه
خطابه در تعزیه معنا و مفهوم وسیعی دارد که شامل مناجات نیز می‌شود. مضمون یا مفهوم بسیاری از گفت و گو ها و مکالمه‌ها نیز تا حدی جنبۀ خطابی و کلی دارد. در اینجا، منظور ما نوع خاصلی از اشعار تک‌خوانی است که زمینه و مضمون آنها با مناجات فرق می‌کند و طرف خطاب خوانندۀ این اشعار غالبا همۀ مردم یا مسلمانان و یا تماشاگران مجلس‌اند. این نوع خطابه‌ها بر چند قسم‌اند. گاهی، تعزیه‌خوان در خطابه نظر به تماشاگران مجلس یا همۀ مردم دارد، مانند:
امام:
        می‌سزد حمد خدا را همه شاهد باشیـد        این عروسی و عزا را همه شاهد باشید
        زهره با مشتری امروز قران خواهد کرد    وصلت نور و ضیا را همه شاهد باشید..
                        (تعزیۀ «عروسی و شهادت قاسم»، نسخۀ تکیۀ دولت و قزوین)

3. مبارزخوانی
گفتاری است حماسی در مقابل رجزخوانی مظلوم‌خوانان که مخالفان و اشقیا در آغاز تعزیه برای پیکارجویی با لحنی خشنو اشتلم‌وار می‌خوانند. این نوع گفتار را معمولا قبل از مناجات امام و اولیا می‌خوانند. در بیشتر تعزیه‌های شهادت که در دهۀ اول محرم خوانده می‌شوند، معمولا شمر و ابن‌سعد مبارزخوانی می‌کنند. این مبارزخوانیها، به‌خصوص در تعزیۀ «شهادت امام»، در روز عاشورا شور و هیجان بیشتری می‌یابد.
ب) مفاوضه، یا گفت‌وگو میان دو یا چند تن
گفت و گو میان دو یا چند شخصیت تعزیه از رایج‌ترین و مهم‌ترین اقسام گفتارهای تعزیه است. این نوع گفت و گو در نسخه‌های قدیم غالبا طولانی و تکراری و یکنواخت و ملال‌آور بود (برای آگاهی بیشتر نک: بخش تحولات ادبی تعزیه). گفت و گو های بلند رفته رفته کوتاه شدند و قطعات بلند به تک‌خوانیها و خطابه‌ها و زبان‌حال‌ها اختصاص یافتند.
1. محاورۀ عادی
گفت و گوی دو به دو میان شخصیتهای مختلف تعزیه که بخش اعظم اشعار تعزیه را در بر می‌گیرد. مثلا، گفت و گوی حضرت قاسم با امام:
قاسم:
        ای نور چشم احمد مختار، ای عمو        ای جانشین حیدر کرار، ای عمو ...
2. مناظره و مفاخره
گاهی گفت و گوی دو به دو به صورت مناظره و مفاخره انجام می‌گیرد. این طرز گفت و گو هم میان مظلوم‌خوانان با اشقیا رایج است و هم میان اشقیا با خود. مثلا گفت‌وگوی حضرت عباس و شمر در تعزیۀ «شهادت عباس».
3. سؤال و جواب
گفت و گوی دو به دو گاهی به شیوۀ سوال و جواب صورت می‌گیرد. این طرز گفت و گو اغلب در قالب تک مصراعی است. مثال:
امام:
        بگو در کوفه چون شد حال مسلم؟
قاصد:
        بدان برگشته شد اقبال مسلم

4. مکالمۀ چند نفری
گفت و گویی است درباره موضوعی واحد که در آن چند تن سخنانی را به تناوب با هم رد و بدل می‌کنند، به نحوی که سخن هر یک مکمل سخن دیگری است. این گونه گفت و گو ها غالبا به مجالس مشاوره و رایزنی اختصاص دارد.
پ) همخوانی یا همسرایی
گاهی در تعزیه دو یا چند تن اشعار و نوحه و ترانه‌ای را با هم می‌خوانند. این نوع گفتار را می‌توان به دو گونه «باهمخوانی» و «پیشخوانی» تقسیم کرد. باهمخوانی؛ در جریان تعزیه گاهی تعزیه‌خوانان اشعاری را دو نفری یا جمعی با هم می‌خوانند. مثلا، در تعزیۀ «شهادت مسلم» یا «طفلان زینب»، طفلان مسلم یا طفلان زینب اشعار زیر را با هم می‌خوانندک
    آیــا ستمگـــر بی‌آبـرو خطــا کــردی    که تو تصور این رتبه را به ما کردی
    که ما دو طفل پسرهای خواهرش باشیم    غلام کوچک شهزاده اکبرش باشیم ...
                    (گفت‌وگوی طفلان زینب با اشقیا، نسخه‌های تهران و شهرهای دیگر)
ت) حدیث کردن
در آغاز هر تعزیه، تعزیه‌گردانان به صحنه می‌آیند و دعا می‌خوانند و شرح و توضیح مختصری درباره تعزیه می‌دهند و به این ترتیب شروع تعزیه را اعلام می‌کنند. شرح و توضیح همراه با دعاخوانی را «حدیث‌کردن» یا به اصطلاح امروزی «پیشگفتار» تعزیه می‌نامند.
حدیث کردن جزو متن اصلی تعزیه‌ها نبود، اما در برخی از نسخه‌ها و تعزیه‌های قدیم شاعر تعزیه یا تعزیه‌گردان قعطه شعری را که آن نیز عنوان «پیش‌خوانی» داشت و خلاصۀ واقعه در آن آمده بود، بر دیباچه و مقدمۀ نسخه می‌افزود و تعزیه‌گردان آن را به صورت خطابۀ بدون آهنگ و آواز، به جای حدیث کردن می‌خواند.
ث) دعای پایان مجلس، یا گفتار پایانی
در تعزیه‌های ساده و تعزیه‌هایی که در تکایای عمومی خوانده می‌شد، تعزیه‌گردان پس از ختم تعزیه، معمولا اشقیا را سب و لعن می‌کرد. این لعن کردن را دعای پایان مجلس یا به اصطلاح امروزی گفتار پایاین و پس‌گفتار نامیده‌اند. دعای پایان مجلس، معمولا لعنهایی این چنین بود: «بر شمر لعنت!» یا «بر قاتلان شهیدان کربلا تا روز قیامت لعنت حق باد!» یا «بر قاتلان سیدالشهدا لعنت باد!» و مانند اینها.
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله تعزیه و تعزیه خوانی

فصل اول : رخت و لباس و اسباب تعزیه
1. رخت و لباس                                 
مقدمه         4    
لباس امام‌خوان         6    
لباس بچه‌‌خوانان        7    
لباس شهادت‌خوانان و جنگجویان موافق        7    
لباس اشقیا و مخالف‌خوانان        8    
لباس زن‌خوانان        8    
لباس فرشتگان و حوریان        9    
لباس درگذشتگان و مردگان        9    
2. اسباب تعزیه
شمشیر        9    
خنجر        10    
سپر        10    
تیر و کمان        10    
خود یا کلاهخود        11    
پر        11    
زره        11    
چکمه        12    
عصا        12    
مشک        13    
چادر        13    
عَلَم یا بیرق        14    
کجاوه یا هَودَج        14    
اسب        15    
فصل دوم : موسیقی تعزیه
1. موسیقی آوازی
شیوه‌های مختلف آوازی تعزیه‌خوانان        16    
انواع موسیقی ویژۀ تعزیه‌خوانی        17    
2. موسیقی‌سازی و غیرآوازی
موسیقی اعلام و فراخوانی         19    
موسیقی مقدماتی و تشریفاتی        19    
موسیقی صحنه        20    
آهنگ‌های ورود تعزیه‌خوانان        20    
3. ساز‌های موسیقی تعزیه
سازهای بادی سنتی        21    
سازهای کوبی        22    
فصل سوم : شیوۀ گفتار در تعزیه‌خوانی
عناصر سازندۀ تعزیه
الف) تک‌خوانی یا تک‌گویی        24    
ب) مفاوضه، یا گفت‌وگو میان دو یا چند تن        25    
پ) همخوانی یا همسرایی        26    
ت) حدیث کردن        27    
ث) دعای پایان مجلس، یا گفتار پایانی        27    
فصل چهارم : ضرب‌المثل‌ها، تشبیه‌ها، تمثیل‌ها و اصطلاح‌ها
ضرب المثلها         28    
تشبیه ها        30   
تصویرها        34    


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تعزیه و تعزیه خوانی

دانلود مقاله تعزیه خانی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله تعزیه خانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

. رخت و لباس
مقدمه
تعزیه در لغت به معنای سوگواری و بر پا داشتن مراسم عزاداری به یادبود گذشتگان است و در اصطلاح به نوعی نمایش آیینی و مذهبی بر اساس واقعه کربلا و شهادت امامان و وقایع دیگر مذهبی و قصه‌ها و داستان‌های تاریخی و اساطیری و عامیه اطلاق می‌شود. با تکامل و تحول تدریجی تعزیه‌‌خوانی در دوره‌های اخیر، بعضی از تعزیه‌های شادی‌بخش و طنزآمیز نیز به آنها افزوده شده است. از این رو غم‌انگیز بودن، دیگر شرطِ حقیقیِ تعزیه به مفهوم کلی آن نیست. در سرزمین‌های کهن جهان، بیشتر نمایش‌های کلاسیک رشته پیوندی با نمایش‌های آیینی و ریشه در اسطوره‌ها، افسانه‌ها، عقاید و باورها و به طور کلی فرهنگ عامه مردم داشته‌اند. مثلا آیین نیایش و بزرگداشت دیونیسوس، یا باکوس، خدای تاکستانها و باروری و شور و جذبه عارفانه، بن مایه نمایش‌های کلاسیک تراژدی و کمدی یونانی بوده‌اند. ایرانیان شیعه نیز در ساختن تعزیه و به نمایش درآوردن واقعه‌های کربلا و حدیث مصایب سیدالشهدا به سنت نمایش‌هایی آیینی ایرانیان قدیم و شیوۀ اجرای مَناسک و آیین‌های آنان و پاره‌ای از عناصر اسطوره‌ای و حماسی سازندۀ نمایشهایی آیینی نظر داشته‌اند. مثلا نمایش «مصایب میترا» و «سوگ سیاوش» در ایران. به احتمال قوی اصلی‌ترین نمونه از آیین‌های زمینه‌ساز نمایش «مصایب امام حسین» و وقاع کربلا بوده و این دو آیین در شکل‌گیری تعزیه‌خوانی تأثیر داشته‌اند. تعزیه‌خوانی بیرون از حوزۀ مجد و منبر و حیطۀ عمل و نفوذ دستگاه رسمی مذهب، و دور از نظر و رأی جامعۀ روحانیت و در میان توده مردم دیندار و متعصب کوچه و بازار تکوین یافت و شکل گرفت. تعزیه در میان سنت‌های ایرانی رفتاری است آیینی – نمایشی که ساخت و پرداختی تاریخی – دینی، ریشه در رفتار، و مناسک آیینی کهن ایرانی روانده و مایه از اسطوره‌ها و داستان‌های ایرانی گرفته است. در جامعه‌ی دینی – سنتی جهان، در هر دوره و زمانی، انسانی کامل و قهرمانی برتر در ذهنیت جامعه یا در واقعیت حیات تاریخی مردم می‌زیسته است. نمونه این انسان والا و کامل و قهرمان در پیش از تاریخ سیاوش و در تاریخ حیات اجتماعی شیعیان ایران دورۀ اسلامی، حسین علیه‌السلام بوده و هست. از ویژگی‌های تعزیه می‌توان این عوامل را نام برد: زمینه دینی – مذهبی، زمینه تاریخی، مُجلّای نمونه‌های مِثالی عامه، اسطوره‌پردازی بر اساس نمونه‌های اَزَلی، منظومه و غنایی، «تراژیک» یا حزن‌انگیز بودن، آمیختگی با مجموعه‌ای از نشانه‌های نمادی و رمزی، پیوند با زمان آیین‌های کونواری شهیدان.
تعزیه‌خوانی بیشتر در میان مردم جامعه‌های سنتی، جاذبه و پذیرندگی داشته است. سبب جاذبه و پذیرندگی تعزیه در جامعه‌های سنتی این بوده است که فرهنگی که مردمِ این جامعه‌ها در آن رشد می‌کنند و می‌پایند، فرهنگی مذهبی و مبتنی بر آیین‌های تمثیلی و مناسب اسطوره‌ای است. انواع تعزیه‌خوانی عبارتند از: تعزیه‌خوانی‌های عمومی سالانه، دولتی، اعیانی، و گهگاهی.
خصوصیات تعزیه‌خوانی‌های اولیه:
الف) نخستین تعزیه‌های محرم فقط در یک یا روز عاشورا (احتمالا تاسوعا و عاشورا) خوانده می‌شده‌اند نه در سراسر دهه محرم.
ب) موضوع نخستین تعزیه‌های روز عاشورا، خلاصه تا رفتن به شام و بارگاه یزید بود.
پ) در تعزیه‌های قدیم اَشقیا و شبیه‌های مخالفان یا اصلا نقشی نداشتند یا نقششان بسیاراندک و محدود بود.
ت) «حرکت» و «عمل» در تعزیه‌های نخستین بسیار اندک و محدود بود و تعزیه بیشتر بر آواز و کلام تکیه داشت، و در واقع چیزی همانند اِپداهای مذهبی بود.
ث) تعزیه و تعزیه‌خوانی ظاهراً در همۀ شهرها و روستاهای ایران در یک زمان و بر یک منوال رواج نیافت و از نظر کیفیت و شیوۀ ارائه و اجرا نیز یکسان نبود.
روند تحول و دگرگونی‌های کمی و کیفی تعزیه‌ها در مناطق مختلف ایران متفاوت بود مثلا در شهرهایی چون شیراز، اصفهان، کاشان، تبریز، قزوین، تهران و رشت و چند جای دیگر به علل گوناگون اجتماعی – فرهنگی، مذهبی، سیاسی و اقتصادی، رشد و تحول و گسترش بیشتری یافت و از کیفیت بهتری برخوردار شد.
لباس امام‌خوان
عمّامه
عمامۀ امام‌خوان سبزرنگ بود. امام‌خوانان عمامه را به شیوۀ عربی، لیکن نه مندیل‌وار، بر سر می‌پیچیدند و مقداری از آن را از پشت گردن و شانه، متفاوت با «تحت‌الحنک» که در کنار گوش آویزان است، می‌آویختند.
عبا و قبا
عبای امام نوعی مخصوص و معروف به نجفی، و رنگ آن مشکی یا سبز و گاهی عنّابی بود. عبایی که امام‌خوان در تکیۀ دولت می‌پوشید ابریشمی و شانه‌زری بود.
کفش
کفش شبیه امام در همۀ تعزیه‌های شهادت نعلین، به‌خصوص نعلین زرد، بود. شبیه امام در تکایای عمومی و محلی کفش معمولی نیز به پا می‌کرد و در روزهای عاشورا چکمه می‌پوشید.
عصا
ابزار دست شبیه امام عصا بود که در همۀ تعزیه‌ها آن را در دست داشت. امام، به هنگام جنگ و رفتن به میدان، عصا به دست نمی‌گرفت.
لباس بچه‌‌خوانان
لباس بچه‌خوانان پسر در دو گروه اولیاخوان و اشقیاخوان تنها شال و قبا بود. پوشش سر انان دستمال بزرگی بود با سربند که به جای چپیه دور سر می‌بستند، به نحوی که قرص صورتشان پیدا باشد. رنگ قبا و روسری بچه‌خوان‌های اولیا سبز یا آبی یا سفید، و رنگ قبا و روسری بچه‌خوانان اشقیا، مانند پسران ابن سعد در تعزیۀ حُر، سرخ یا تیره بود.
لباس بچه‌خوانانی که شبیه دختران اولیا می‌شدند، مانند فاطمه صغری و رقیه خاتون، پیراهن سیاه عربی بلند و روسری سیاه با سربند بود. روسری را به طرزی به سر می‌بستند که مانند بچه‌خوان‌های پسر، فقط قرص صورتشان پیدا باشد. دخترخوان‌هایی که از اشقیا بودند، مانند دختر یزید، پیراهن عربی می‌پوشیدند. این پیراهن از همان نوع پیراهن بچه‌خوانان دیگر، منتها با رنگ‌های تیره یا سرخ یا زرشکی و مانند آن بود. بر سر نیز روسری و سربندی از پارچۀ ابریشمی و حریر گلدار و مانند آن می‌بستند.
لباس شهادت‌خوانان و جنگجویان موافق
لباس شهادت‌خوانان و جنجگویان موافق مانند حضرت عباس، علی‌اکبر، قاسم، مسلم، حُر و امثال آنان عموماً قبایی یک‌لا، زره، کلاهخود، ابلق، چکمه و شمشیر بود. شهادت‌خوانان قبایی سفید یا سبز و روی آن زره می‌پوشیدند. روی کمر شال می‌بستند. دو سر شال را جلوی کمر گره می‌زدند به نحوی که دو سر شال تقریبا به اندازه یک متر از پیش پا آویزان می‌شد. این شال آویخته را شرّابه می‌گفتند. ظاهراً این رسم و شیوۀ لباس پوشیدن از سواران و جنگجویان قدیم ایران به یادگار مانده است. آویختن دو سر شال، شاید برای آن بوده است که سوار به هنگام مجروح شدن در کارزار سر شال را ببرد و آن را به‌جای پارچه، روی زخم خود ببندد. به هر حال، اکنون در تعزیه‌ها، شهادت‌خوانان هنگام تأثر و نشان دادن غم و اندوه خود، سر شال آویخته را جلوی چشم می‌گیرند. همچنین، پس از تکاپو و جنگ و گریز زیاد، از آن به‌جای دستمال برای پاک کردن عرق صورت استفاده می‌کنند.
شهادت‌خوانان هنگام جنگ و ستیز، مخصوصاً جنگهای پیاده مانند پهلوانان قدیم ایران، دو طرف دامن قبا را بالا می‌زدند؛ مثلاً حضرت مسلم در جنگ با سپاه کوفه، یا ابراهیم مالک اشتر در جنگ با قاتلان امام در تعزیۀ «خروج مختار» چنین کاری را می‌کردند. لباس جنگجویانی نظیر شبیه حر، مالک‌اشتر، ابراهیم‌اشتر، سلیمان‌بن‌صُرَد، همانند لباس شهادت‌خوانان بود، با این تفاوت که رنگ قبای آنان به جای سبز یا سفید، زرد، آبی، طوسی و به رنگ‌های دیگر، به‌جز سرخ، بود.
لباس اشقیا و مخالف‌خوانان
امیران مخالف
امیران مخالف، مانند ابن‌زیاد، ابن‌سعد، یزید، معاویه، هارون و مأمون عمامه‌هایی به رنگ زرد تیره و شیر و شکری بر سر می‌بستند و قبا و جبۀ سرخ یا تیره می‌پوشیدند.
شمرخوانان و اشقیای دیگر
لباس شمرخوان و شبیه‌خوانانی که نقشی چون او در تعزیه داشتند، مانند مرحب خیبری، عمروبن عبدود و...، مانند شهادت‌خوانان، زره و قبا و کلاهخود و ابلق و چکمه بود. قبا، و گاهی شال کمر و پر ابلق کلاهخودشان، معمولاً به رنگ سرخ بود. شمرخوانان همواره خنجری بر کمر داشتند و شمشیر حمایل‌دار می‌بستند. اشقیاخوانان دیگر، مانند سنان، خولی، حارث و حرمله، به‌خصوص در تکایای عمومی، وقتی نقش درجه دوم داشتند، بیشتر چپیه و عگال بر سر می‌بستند و عبا می‌پوشیدند و شالی روی آن بر کمر می‌بستند. آنها از زره و کلاهخود کمتر استفاده می‌کردند.
لباس زن‌خوانان
زن‌خوانان پیراهن بلند و گشاد و سیاهی که تا پشت پا می‌رسید و آستین بلندی داشت می‌پوشیدند، و پارچه یا روسری سیاه بزرگی را روی سر می‌افکندند. این روسری به قدری بزرگ بود که تا سرانگشت‌های دستشان را می‌پوشاند. یک پارچه یا مقنعۀ سیاه نیز به پیشانی می‌بستند تا تمام صورت به‌جز چشم‌هایشان زیر آن پوشیده شود. زنان همسر مخالفان و اشقیا، اگر از هواداران اولیا بودند، مانند زن شمر و زن ظهوی یهودی، همین‌گونه لباس می‌پوشیدند؛ لیکن اگر از مخالفان اولیا بودند، مانند قطامه و جعده، پیراهن و روسری سرخ یا زرشکی و تیره‌رنگ می‌پوشیدند.
لباس فرشتگان و حوریان
فرشتگان و ملائکه و حوریان تور نازک و گُرد (گردی) گل‌بهی یا آبی یا صورتی‌رنگ بر چهره می‌افکندند که نشانۀ پوشیدگی و قداست و روحانیت و لطافت آنها بود. فرشتگان معروف و مقرب مانند جرائیل، میکائیل، اسرافیل و... گردی پولک‌دار بر چهره می‌بستند.
لباس درگذشتگان و مردگان
شبیه درگذشتگان و مردگان، اگر از انبیا و اولیا بودند، با همان لباس معمول خود (البته با افکندن تور بر چهره) ظاهر می‌شدند. اگر از افراد عادی و معمولی بودند با کفن‌های سراسر سفید به صحنه می‌آمدند. مفن سراسری مرده‌خوانان، یک یا دو قطعه چلوار، یا قطیفه‌های عریض و بلندی بود که مانند چادر زنانه بر سر و رو و تمام قامت می‌کشیدند و دو طرف آن را در بالای سر گره می‌زدند، به نحوی که فقط چشمانشان از چاک آن پیدا بود.
2. اسباب تعزیه
شمشیر
سلاحی است با تیغۀ آهنین یا فولادین که دمی برنده دارد. شمشیر دارای دسته‌ای معمولاً از آهن یا استخوان و شاخ حیوانات، یا از چوب صندل است که آن را «قبضه» یا «مُشته» می‌نامند. تیغۀ شمشیرها بلند و مستقیم یا خمیده است. شمشیرهای تعزیه‌خوانی بیشتر از نوع خمیده بودند. شمشیرهای با غلاف و حمایل را که به اصطلاح «شمشیر گردن» می‌نامیدند، جنگاوران را به کمر می‌بستند. این شمشیرها بیشتر در جنگ‌های تن به تن به کار می‌رفتند.
خنجر
سلاحی است دارای تیغۀ کوتاه و تیز دم و نوک تیز و خمیده‌تر از شمشیر و با قبضه یا «مشته». غلاف خنجر را معمولا از چرم و چوب یا چدن می‌ساختند. برخی از این غلاف‌ها روکش مخمل داشتند و بعضی دیگر، به‌خصوص غلاف‌های تکیۀ دولت و تکایای اشرافی و اعیانی، از طلا یا طلاکوب و نقره‌کوب و جواهرنشان شده بودند. خنجر بر خلاف شمشیر، بند و حمایل نداشت. آن را در پهلو زیر شال یا کمربند جای می‌دادند.
خنجر را بیشتر مخالف‌خوانان و معمولا برای بریدن سر اولیاخوانان به کار می‌بردند.
سپر
سپر تعزیه گرد و به اندازه‌های مختلف بود. سپر را از پوست «کَرک» (کرگدن)، یا چرم گاو و گاومیش، یا ورقۀ آهن و چدن می‌ساختند. بهترین آنها سپر کرگدنی بود. بیرون سپر محدب و برآمده و درون آن مقعر و گود بود. در گودی آن دستگیره‌ای از تسمه به شکل x یا اا قرار داشت. در میان گودی نیز یک بالشتک از پنبه و تیماج و کهنه می‌نهادند که ضربات گرز و شمشیر، دست گیرندۀ سپر را آزار و آسیب نرساند. روی بخش محدب بسیاری از سپرهای کرگدنی را میخهای درشت و سرپهن (گل میخ) از جنس ورشو، برنج یا آهن می‌کوبیدند که هم زیبا بود و هم پردوام.
تیر و کمان
در تعزیه‌ها از تیر و کمان واقعی کمتر استفاده می‌کردند. در تکیۀ دولت و برخی از تکایای مهم و معروف، کمان‌های زه‌داری به کار می‌رفت که آنها نیز از کمان‌های واقعی و مخصوص جنگ کوچک‌تر بودند. در بیشتر تکایا و تعزیه‌خوانی‌ها، هر گاه به تیر و کمان نیاز داشتند، از تیر و کمان کم و بیش تیر و کمان بازیچۀ کودکان استفاده می‌کردند.
برای ساختن کمان، دو سر چوب خمیده‌ای را که طول آن در حدود یک تا یک متر و نیم بود با نخ ضخیمی می‌بستند و به شکل کمان درمی‌آوردند. تیرکمان هم یک ترکۀ چوب بی‌پیکان و سوفار (دهانۀ تیر) بود. مثلا در تعزیۀ «شهادت امام» روز عاشورا، هنگامی که شبیه حرمله باید به سوی علی‌اصغر، فرزند خردسال امام تیر بیفکند، یا وقتی که ابن‌سعد فرمان می‌دهد که خیمه‌گاه امام را تیرباران کنند، تیراندازان از همین تیر و کمان‌های ساده استفاده می‌کردند. به طور کلی، در تعزیه‌ها به هنگام جنگ و ستیز تیر و کمان کمتر به کار می‌رفت. ظاهرا به همین سبب گردانندگان تعزیه در ساختن کمان‌های محکم و خوب به شکل واقعی کوشش نکرده‌‌‌اند.
خود یا کلاهخود
نوعی کلاه آهنین است به شکل نیم کره مجوّف که شهادت‌خوانان مانند حضرت عباس، مسلم، علی‌اکبر و... و جنگجویان مخالف مانند شمر و عمروبن عبدود بر سر می‌گذارند. کلاهخود تعزیه‌خوانان کم و بیش شبیه کلاهخود سپاهیان و جنگاوران دورۀ قاجار و صفوی بود.
پر
برخی از شبیه‌خوان‌ها در نقش‌های دیگر، از جمله نقش فرنگیان و کشیشان، بر کلاهشان پر می‌زدند. این شبیه‌ها، پر را که پری ساده و کوچک و معمولا از پر شاهین یا خروس بود، در کنار راست کلاهشان نصب می‌کردند. همچنین برخی از امیران مخالف، مانند یزید و هارون و مأمون، گاهی بر بالای دستارهایشان تاج مخصوصی نصب می‌کردند که روی آن تاج، تاجی از پر می‌گذاشتند. این نوع پر را ابلق نمی‌نامیدند.
زره
نیم‌تنه‌ای است آستین کوتاه و جلوباز آهنی یا فولادی. این نیم‌تنه یا جامۀ جنگی، بافت حلقه‌ای دارد و آن را جنگجویان به هنگام جنگ و ستیز روی لباسهایشان می‌پوشیدند. زره بر دو نوع بود، زره داوودی یا میخ گرد و زره معمولی. زره داوودی زرهی بود محکم و ریزبافت که سیمهای فولادی را به طرزی خاص می‌کردند و می‌بافتند و هر جا سیم تمام می‌شد، با سیم ظریف‌تر و نازک‌تری آن را پَرچ می‌کردند. زره معمولی زرهی بود که حلقه‌ها را دانه دانه در عرض و طول به هم می‌انداختند.
چکمه
کفش ساقه بلندی از تیماج سیاه یا سرخ بود که ساق آن تا زیر زانو می‌رسید. چکمه را جنگجویان سیاه، اعم از شبیه اولیا و اشقیا، مانند حضرت عباس، علی‌اکبر، حُر، شمر و عمروبن عبدود می‌پوشیدند. شبیه امام، فقط در تعزیۀ «شهادت امام» در روز عاشورا، چکمه می‌پوشید. معمولا چکمۀ سیاه را شهادت‌خوانان به پا می‌کردند و سرخ را اشقیاخوانان. در برخی از تکایا و دسته‌های تعزیه‌خوان که اسباب و وسایل کافی نداشتند، شمرخوان از هر نوع و هر رنگ چکمه‌ای که به دستش می‌دادند، استفاده می‌کرد.
عصا
عصا از اسباب و ابزار ضروری در مجالس تعزیه بود. در بسیاری از تکایا و تعزیه‌ها، معمولا از سه یا چهار نوع عصا استفاده می‌کردند.
عصای تعزیه‌گردانان
عصایی بود بلند و سرگره‌دار. آن را معمولا از چوب آبنوس، یا عنّاب یا آلبالو می‌ساختند. سر و ته برخی از عصاها نقره‌کش، یا نقره‌کوب شده بود. مثلا، معین‌البکا در تکیۀ دولت عصایی از نوع سر و ته نقره‌دار به دست می‌گرفت. تعزیه‌گردان‌های دیگر نیز ظاهرا به تقلید از او، از همین نوع عصا، یا از گونه‌های ساده‌ترش استفاده می‌کردند. حتی در تعزیه‌خوانی‌های زنانه که در خانه‌های اعیان بر پا می‌شد، تعزیه‌گردان زن عصای بلندی به دست می‌گرفت. این نوع عصا نشان‌دهندۀ مدیریت و رهبری مجالس تعزیه بود.
عصای امام‌خوانان
عصای امام‌خوانان یا شبیه پیامبران و امامان، عصایی معمولا سرکج یا ساده و از چوب آبنوس و عنّاب و مانند آن بود. شبیه امام، در همۀ تعزیه‌های شهادت در ایام محرم، چنین عصایی در دست داشت، لیکن به هنگام رفتن به میدان جنگ، به خصوص در تعزیۀ «شهادت امام» روز عاشورا، عصا به دست نمی‌گرفت. این عصا، چنان که در بخش تعزیه‌خوانان نیز به آن اشاره کردیم، نماد و نشانۀ رهبری و زعامت و وقار و متانت امام بود، از این رو تعزیه‌گردانان کارکشته و آگاه برای شبیه امام و امام‌خوان این نوع عصا را انتخاب می‌کردند.
عصای سالخوردگان
عصای سرخمیدۀ معمولی بود. این عصا را در تعزیه‌ها معمولا شبیه شخصیت‌های پیر و بیمار، نظری حبیب‌بن مظاهر، امام زین‌العابدین و فاطمۀ صغری به دست می‌گرفتند.
عصای تخت‌خوانان
چوب‌دستی نسبتا کوتاه و باریکی بود که آن را عصای تعلیمی هم می‌خواندند. این عصا نشانۀ امارت و فرماندهی و خشونت و شقاوت بود. تخت‌خوانان عصای معمولی به دست نمی‌گرفتند. در بعضی از تعزیه‌ها، از همین عصای تعلیمی استفاده می‌کردند و گاهی با آن مغضوبان را می‌زدند. مثلا، در تعزیۀ «عبدالله عفیف»، عبیدالله زیاد عصای تعلیمی به دست می‌گرفت. همچنین در تعزیۀ «بازارشام» یزید یک تعلیمی از چوب خیزران در دست داشت و با آن بر لب و دندان سر بریدۀ امام می‌زد.
مشک
پوست گوسفند یا بزی است که آن را درسته و غلفتی درآورده و پشم و موی آن را کنده و دباغی کرده‌اند. مشک را برای نگهداری و حمل آب و دوغ و زدن دوغ و کره‌گیری استفاده می‌کنند. سقّایان مشک آب را با بند و تسمه‌ای که به آن بسته بودند، از گردن و شانه می‌آویختند.
چادر
تکیه‌های بی‌سقف را به هنگام لزوم با چادر می‌پوشاندند، یا به اصطلاح چادر می‌زدند. در برخی از کاروانسراها و حیاط بیرونی خانه‌های اعیان و اشراف نیز، به هنگام مجالس تعزیه‌خوانی چادر می‌افراشتند.
جنس چادر معمولا از کرباس بود که آن را در قطعات متعدد و اندازه‌های مختلف، به اندازۀ سقف مناسب فضای تکیه می‌دوختند.
عَلَم یا بیرق
پارچۀ سیاه یا رنگین ساده یا نقشداری است که معمولا به صورت پردۀ مستطیل یا مثلثی درمی‌آورند و بر سر نی (نیزه) یا چوبی باریک نصب می‌کنند. علم نشان یک جمعیت یا حزب یا فرقۀ مذهبی یا کشور است. در مجالس تعزیه‌خوانی و عزاداری، علم‌های مختلفی به کار می‌بردند. علم‌ها را می‌توان به سه گونه تقسیم کرد:
1- علم‌های سبک و ساده که پرده‌های آنها بیشتر به رنگ سیاه یا سبز، و دسته‌های آنها از نی یا چوب بودند. پردۀ برخی از این علم‌ها نقش و نگار داشت و با گلدوزی‌های زیبایی تزیین شده بود.
2- علم‌هایی که سنگین‌تر و بزرگ‌تر از علم‌های نوع اول و پارچۀ پردۀ آنها معمولا از اطلس و حریر و شال و امثال آن بود. در متن و حواشی پردۀ این نوع علم‌ها، اشعار و آیاتی از قرآن‌مجید را با سوزنکاری و گلدوزی نقش می‌زدند. پردۀ این گونه علم‌ها به اندازه‌ای بلند بود که علمدار معمولا دسته و سرپرده را با هم می‌گرفت. بعضی از این علم‌ها، سرعلمی به شکل پنجه یا گنبد داشتند.
3- علم‌های استوانه‌ای که پردۀ آنها کیسه‌مانند و به رنگ‌های مختلف، یا تلفیقی از چند رنگ بود. بر روی برخی از پرده‌های این نوع علم‌ها مغزی‌هایی از ابریشم طلایی به صورت عمودی دوخته بودند.
کجاوه یا هَودَج
و وسایل و اسباب تعزیه، به‌خصوص تعزیه‌خوانی‌های تکیۀ دولت کجاوه یا هودج بود. کجاوه دو اتاقک چوبین و روباز به هم پیوسته‌ای بود که آن را روی شتر یا استر، به طوری می‌بستند که اتاقک‌های آن در دو طرف حیوان قرار می‌گرفت. از کجاوه برای نشان دادن کاروان امام، در تعزیه‌هایی چون «حجه‌الوداع» و «ورود به کربلا»، استفاده می‌کردند. گاهی در مراسم عزاداری و دسته‌گردانی ایام تاسوعا و عاشورا نیز آن را به کار می‌بردند.
کجاوه در تعزیه بیشتر جنبۀ نمایشی و تشریفاتی داشت، و بر خلاف کجاوه‌های معمولی، کسی در میان آنها نمی‌نشست. مثلا، به هنگام حرکت کاروان در تعزیۀ «حجه‌الوداع» اهل بیت امام بر شتر یا اسب و استر سوار می‌شدند، و یک یا چند کجاوه خالی بر شتر یا قاطر بار می‌کردند.
اسب
از مهم‌ترین چهارپایان لازم و ضروری در مجالس تعزیه، اسب بود. در تعزیه‌های شهادت در دهۀ اول محرم، امام و جنگجویان موافق و مخالف، به هنگام جنگ و در بعضی مواقع دیگر، به اسب نیاز داشتند. در بسیاری از تعزیه‌های حماسی و تاریخی نیز، مانند «جنگ خندق»، «جنگ خیبر» و «نبرد بثرالعلم»، اسب از چهارپایان حتمی و ضروری تعزیه به شمار می‌رفت.
فصل دوم : موسیقی تعزیه
1. موسیقی آوازی
شیوه‌های مختلف آوازی تعزیه‌خوانان
با آن که خواندن آواز در مقام‌ها و گوشه‌های معین در تعزیه یک رسم یا رویۀ سنتی تعزیه‌خوانی بود، مع‌هذا تعزیه‌خوانان برخی از شهرهای سبک و شیوۀ خاص هنری خود را نیز به کار می‌بردند.
در اینجا دو نکته لازم را یادآوری می‌کنیم:
1- در برخی از شهرها و مناطق ایران، احتمالا از آهنگ‌های موسیقی محلی نیز در تعزیه‌خوانی استفاده می‌کرده‌اند. به‌هرحال، سبک و شیوۀ تعزیه‌خوانان تهران، به‌خصوص تعزیه‌خوانان تکیۀ دولت، همچنین، تعزیه‌خوانان قزوین سرمشق تعزیه‌خوانان بسیاری از شهرها و روستاهای مرکزی و شمالی ایران بوده است.
2- خواندن تعزیه در تکایای بزرگ و مهم کار هر آوازخوانی نبود. تعزیه‌خوانان این تکیه‌ها، به‌خصوص کسانی که نقشهای عمده و اصلی تعزیه را داشتند، مانند شهادت‌خوانان، علاوه بر استعداد هنری و چهره و اندام مناسب، می‌بایست از قدرت صدای کافی و لازم نیز برخوردار باشند تا بتوانند در مواقع لزوم صدای خود را به گوش تماشاگران دور هم برسانند.

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  35  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تعزیه خانی

دانلود تحقیق در مورد تعزیه داری و شبیه خوانی

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق در مورد تعزیه داری و شبیه خوانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق در مورد تعزیه داری و شبیه خوانی


دانلود تحقیق در مورد تعزیه داری و شبیه خوانی

در گذشته طی دو ماه محرم و صفر ، 60 مجلس تعزیه اجرا می شده است ولی در سالهای اخیز صرفاً در ده روز اول محرم تعزیه می خوانند و در دیگر مواقع سال ، به طور متفرقه چندمجلس تعزیه برگزار می شود.

مرحوم میرزا اسماعیل هنر جندقی در عصر قاجاریه اشعار تعزیه حضرت ابوالفضل (ع) و شبیه فرنگی را سرود و در تنظیم دیگر مجالس تعزیه کوشید. مراسم تعزیه خوانی بانی دارد و بانیان تعزیه هم مخارج تعزیه خوانان را می پردازند و هم از آنان پذیرایی می کنند. از شب هفتم تا دهم محرم در خور و توابع آن تعزیه های حضرت مسلم بن عقیل (ع) حضرت علی اکبر (ع) و حضرت عباس (ع) برگزار می شود.در روز عاشورا تعزیه حضرت امام حسین را می خوانند. تعزیه طفلان زینب (س) ، عابس و حبیب بن مظاهر در خلال این تعزیه انجام می گیرد. عده ای از نیکوکاران محلی با وقف آب و املاک خود در زمان حیات و پس از مرگ ، مجالس شبیه خوانی را تداوم بخشیده اند.

نظر مراجع قدیم و روش برخورد آنان با تعزیه چیست؟از دیدگاه اسلام، عزاداری و سوگواری اهل بیت(ع) می تواند در قالب ها، فرم ها و ابزاری که در میان ملل و اقوام مختلف مرسوم بوده، محقق شود و به شیوه های گوناگون تجلی یابد.
البته این تا زمانی است که قالب ها به شکل ها، شیوه ها و گونه ها، به اصل پیام و محتوا لطمه وارد نسازد، بلکه به بهترین نحو پیام را در ذهن و جان مخاطب جای دهد. از این رو استفاده از شیوه های عزاداری که در زمان صدر اسلام رایج نبوده (مانند زنجیرزنی، سینه زنی، تعزیه و...) نه تنها از نظر شرعی اشکال ندارد، بلکه مددکار اسلام بوده و می تواند در حد خود، شعارهای عاشورا و اهل بیت(ع) را به گوش انسان معاصر رسانده و قلب او را به سمت باور بدان ها سوق دهد.
البته باید به این نکته مهم نیز توجه کرد که عزاداری مشروع و مجاز دارای حدود و چارچوب های خاصی است که به وسیله شرع و عقلاء تعیین می گردد. اگر عزاداری در شیوه هایی اجرا شود که شور را بر شعور غالب سازد و به نوعی موجب انحراف از فلسفه عزاداری گردد خارج از حدود عزاداری مشروع، مقبول، موجه و معقول است.
اگر قالب های عزاداری به گونه ای باشد که عقلای جامعه، آن را تقبیح کرده، آن را موجب وهن مذهب و آموزه های اصلی عاشورا می دانند، قطعا حد غیرمجاز عزاداری خواهد بود.

 

29 صفحه فایل ورد قابل ویرایش

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق در مورد تعزیه داری و شبیه خوانی

دانلود تحقیق در مورد تعزیه داری و شبیه خوانی

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق در مورد تعزیه داری و شبیه خوانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق در مورد تعزیه داری و شبیه خوانی


دانلود تحقیق در مورد تعزیه داری و شبیه خوانی

در گذشته طی دو ماه محرم و صفر ، 60 مجلس تعزیه اجرا می شده است ولی در سالهای اخیز صرفاً در ده روز اول محرم تعزیه می خوانند و در دیگر مواقع سال ، به طور متفرقه چندمجلس تعزیه برگزار می شود.

مرحوم میرزا اسماعیل هنر جندقی در عصر قاجاریه اشعار تعزیه حضرت ابوالفضل (ع) و شبیه فرنگی را سرود و در تنظیم دیگر مجالس تعزیه کوشید. مراسم تعزیه خوانی بانی دارد و بانیان تعزیه هم مخارج تعزیه خوانان را می پردازند و هم از آنان پذیرایی می کنند. از شب هفتم تا دهم محرم در خور و توابع آن تعزیه های حضرت مسلم بن عقیل (ع) حضرت علی اکبر (ع) و حضرت عباس (ع) برگزار می شود.در روز عاشورا تعزیه حضرت امام حسین را می خوانند. تعزیه طفلان زینب (س) ، عابس و حبیب بن مظاهر در خلال این تعزیه انجام می گیرد. عده ای از نیکوکاران محلی با وقف آب و املاک خود در زمان حیات و پس از مرگ ، مجالس شبیه خوانی را تداوم بخشیده اند.

نظر مراجع قدیم و روش برخورد آنان با تعزیه چیست؟از دیدگاه اسلام، عزاداری و سوگواری اهل بیت(ع) می تواند در قالب ها، فرم ها و ابزاری که در میان ملل و اقوام مختلف مرسوم بوده، محقق شود و به شیوه های گوناگون تجلی یابد.
البته این تا زمانی است که قالب ها به شکل ها، شیوه ها و گونه ها، به اصل پیام و محتوا لطمه وارد نسازد، بلکه به بهترین نحو پیام را در ذهن و جان مخاطب جای دهد. از این رو استفاده از شیوه های عزاداری که در زمان صدر اسلام رایج نبوده (مانند زنجیرزنی، سینه زنی، تعزیه و...) نه تنها از نظر شرعی اشکال ندارد، بلکه مددکار اسلام بوده و می تواند در حد خود، شعارهای عاشورا و اهل بیت(ع) را به گوش انسان معاصر رسانده و قلب او را به سمت باور بدان ها سوق دهد.
البته باید به این نکته مهم نیز توجه کرد که عزاداری مشروع و مجاز دارای حدود و چارچوب های خاصی است که به وسیله شرع و عقلاء تعیین می گردد. اگر عزاداری در شیوه هایی اجرا شود که شور را بر شعور غالب سازد و به نوعی موجب انحراف از فلسفه عزاداری گردد خارج از حدود عزاداری مشروع، مقبول، موجه و معقول است.
اگر قالب های عزاداری به گونه ای باشد که عقلای جامعه، آن را تقبیح کرده، آن را موجب وهن مذهب و آموزه های اصلی عاشورا می دانند، قطعا حد غیرمجاز عزاداری خواهد بود.

 

29 صفحه فایل ورد قابل ویرایش

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق در مورد تعزیه داری و شبیه خوانی