اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تجزیه و تحلیل مخاطره و بودجه بندی سرمایه

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله تجزیه و تحلیل مخاطره و بودجه بندی سرمایه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  39  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

تجزیه و تحلیل مخاطره و بودجه بندی سرمایه

 


خالص ارزش فعلی طرح
برای به کار گیری این روش ، ارذزش فعلی جریان نقدینه ی هر دوره باید محاسبه شود. چون مخاطره ی جریان نقدینه ی جدول 7-3 در هر دوره با دوره ی دیگر تفاوت دارد، نرخهای تنزیل مورد استفاده برای هر دوره نیز باید تغییر کنند. فرمول کلی ارزش فعلی جریان نقدینه ی آتی با نرخهای تنزیل متفاوت به شکل زیر است:

در این فرمول =F1جریان نقدینه ی مورد انتظار در دوره ی 1؛= K1 نرخ تنزیل متناسب با مخاطره ی جریان نقدینه ی دوره ی 1؛=CF2 جریان نقدینه ی مورد انتظار در دوره ی
2؛= K2 نرخ تنزیل متناسب با مخاطره ی جریان نقدینه ی دوره ی 2 و غیره است. در این صورت خالص ارزش فعلی طرح عبارت است از:
( سرمایه گذاری اولیه) – PV =NPV
برای محاسبه ی خالص ارزش فعلی طرح باید جریان نقدینه ی مورد انتظار را با استفاده از توزیع احتمالی جریان نقدینه محاسبه و سپس نرخهای تنزیل مناسب را تعیین کرد.
پیش بینی نرخهای تنزیل
روشهای متفاوتی برای پیش بینی نرخهای تنزیل مورد استفاده در ارزیابی طرحها وجود دارد. در این قسمت دو روش را بررسی و روش مبتنی بر الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایه ای (CAPM) را در قسمت بعد ارائه می کنیم.
در روش اول مدیر مالی می تواند از قضاوت و دانش خود در مورد وضعیت جاری بازار سرمایه برای تعیین نرخ تنزیل مناسب استفاده کند. مدیر مالی تحلیل آماری انجام نمی دهد بلکه تنها حدس می زند که سرمایه گذاران برای ارزشیابی داراییهای متشمن مخاطره ی ماشابه با طرح مورد نظر از چه نرخ تنزیلی استفاده می کنند، به جای استفاده از نرخهای تنزیل متفاوت برای دوره ی آتی، می توان از یک نرخ تنزیل واحد که معرف متوسط مخاطره ی جریان نقدینه ی دوره هاست، استفاده کرد. برای تعیین نرخ تنزیل می توان از نرخ بهره بدون مخاطره ( نرخ بهره اوراق قرضه ی دولتی ) به علاوه ی جایزه ی پذیرش مخاطره استفاده کرد. مدیر مالی باید به استفاده از تجزیه خود جایزه ی پذیرش مخاطره ای برای جریان نقدینه ی دوره های آتی تعیین کند.
روش دیگری که در مقایسه با روش مذکور وقتگیر است یافتن دارایی با جریان نقدینه و مخاطره ی مشابه با طرح مورد نظر است. سپس باید نرخ بازده این دارایی تخمین زده شود. از این نرخ می توان به عنوان نرخ تنزیل مناسب برای طرح استفاده کرد. برای مثال فرض کنید که شرکت شما در نظر دارد شرکتی را خریداری کند. اگر شرکت دیگری مشابه با شرکت مورد نظر در بازار وجود داشته باشد که مخاطره و الگوی رشد آن مشابه با شرکت مورد نظر است و اگر سهام دو شرکت در بورس مبادله می شود، می توانیم نرخ تنزیل که جریان نقدینه ی شرکت را با ارزش جاری آن در بازار برابر می سازد، محاسبه کنیم، از این نرخ تنزیل می توانیم برای محاسبه ی ارزش فعلی جریان نقدینه ی شرکت نامزد خریداری استفاده کنیم. اگر شرکتی دارای جریان نقدینه مورد انتظار CF1 ,CF2 … CFn باشد و ارزش فعلی آن در بازار ( سهام به علاوه ی اوراق قرضه) V0 باشد، نرخ تنزیل تعدیل شده ی مخاطره ی شرکت، برابر با K در معادله زیر است:

K نرخ تنزیل مورد استفاده ی سرمایه گذاران برای تنزیل جریان نقدینه ی آتی شرکت مزبور و برابر ساختن آن با ارزش جاری بازار شرکت است. می توانیم از این روش برای تخمین K چند شرکت مشابه استفاده و متوسط این نرخهای تنزیل تعدیل شده را برای ارزیابی جریان نقدینه ی شرکت مورد نظر به کار گیریم.
استفاده از الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایه ای برای تحلیل طرح
قبلا نشان دادیم که نرخهای بازده مورد انتظار سرمایه گذاران در بازار سرمایه را می توانیم به عنوان تابعی از بتای اوراق بهادار موجود در بازار نشان دهیم. معادله ی نرخ بازده اوراق بهادار، در صورت استفاده الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایه ای عبارت است از:
Beta j (Km – I ) + i = Kj
در این معادله Kj نرخ بازده مورد انتظار اوراق بهادار j با مخاطره Beta j است؛ نرخ بهره ی بدون مخاطره و Km نرخ بازده مورد انتظار مجموعه ی داراییهای بازار است. بنابراین اگر بتای جریان نقدینه را پیش بینی کنیم، می توانیم نرخ بازده یا نرخ تنزیل جریان نقدینه ی مورد نظر را در صورت مبادله ی دارایی مربوط در بازار تعیین کنیم، از این نرخها یم توان برای محاسبه ی ارزش بازار جریان نقدینه ی ناشی از یک سرمایه گذاری استفاده کرد. با داشتن نرخهای تنزیل می توانیم خالص ارزش فعلی هر طرح را محاسبه کنیم. اگر خالص ارزش فعلی طرح مثبت باشد، سرمایه گذاری مطلوب و اگر منفی باشد سرمایه گذاری نامطلوب است.
برای مثال فرض کنید 14%= 1(6%) + 8% = K1
اگر جریان نقدینه دوره ی 2دارای بتای 2/1 باشد، K2 برابر خواهد بود با:
2/15% = 2/1(6%) + 8% = K2
و خالص ارزش فعلی طرح عبارت است از:

 

چون NPV طرح مثبت است، بنابراین باید پذیرفته شود.
پرسش

 

1- شرکتی خرید یک ماشین جدید با هزینه ی 11000واحدپولی و عمر مفید 3 سال را در نظر دارد. قیمت مستعمل این ماشین در بازار و خالص دریافتی نقدی آن در آخر هر یک از سه سال در جدول زیر آمده است:
سال قیمت بازار خالص دریافت نقدی
1
2
3 7000
3000
0 6000
5000
4000

 

با فرض نرخ تنزیل 10 درصد، بهترین زمان جایگزینی ماشین چه زمانی است؟ توجه کنید که شرکت خرید ماشین مستعمل را بررسی نمی کند.)
منبع پیام نور (مدیریت مالی1 ،رشته بازرگانی ص212)

 

2- طرح سرمایه گذاری را در نظر بگیرید که هزینه ی اولیه ی آن 100 واحد و توزیع احتمالی جریان نقدینه ی آن عبارت است از :
احتمال CF1
5/0
5/0 50
150
عمر مفید این طرح 10 سال است. اگر نرخ بهره ی بدون مخاطره 5درصد و جایزه ی پذیرش مخاطره نیز 5 درصد باشد، ارزشی فعلی سرمایه گذاری مزبور با نرخ تنزیل تعدیل نشده برای مخاطره و نرخ تنزیل تعدیل شده برای مخاطره چه مقدار است؟ اگر جایزه ی پذیرش مخاطره به علنی به15 درصد افزایش یابد خالص ارزش فعلی طرح چقدر خواهد بود؟
منبع پیام نور (مدیریت مالی1 ،رشته بازرگانی ص213)

 

3- شرکتی دو طرح سرمایه گذاری را که هزینه ی اولیه هر دو 100000 واحد پولی است. در نظر دارد جریان نقدینه طرح اول برای مدت 8 سال سالیانه 20000 واحد پولی و برای طرح دوم 22000 واحد پولی است، اما طرح دوم پر مخاطره تر از سرح اول است، شرکت برای طرح اول نرخ تنزیل 10 درصد و برای طرح دوم نرخ تنزیل 14 درصد را انتخاب کرده است. کدام طرح باید انتخاب شود؟
منبع پیام نور (مدیریت مالی1 ،رشته بازرگانی ص213)

 

جواب تمرینهای تجزیه و تحلیل مخاطره و بودجه بندی سرمایه

 

1- خالص ارزش فعلی ماشینی که بعد از n سال فروخته می شود به شکل زیر محاسبه می گردد:
قیمت مستعمل ماشین+PV دریافتهای نقدی NPVn=-1+PV
اگر ماشین در آخر سال اول فروخته شود، خواهیم داشت:

اگر ماشین در آخر سال دوم فروخته شود، خواهیم داشت:

 

اگر ماشین در آخر سال سوم فروخته شود، خواهیم داشت:
اما شرکت بعد از عمر مفید ماشین می خواهد به کار خود ادامه دهد. بدین منظور برای مقایسه، باید NPV آنها را به یک سری دریافتهای یکنواخت سالانه تبدیل کنیم،(USA).USA را قسط یا دریافت سالانه ای تعریف می کنیم که ارزش فعلی آن برابر NPV سرح است. با استفاده از عامل ارزش فعلی برای یک قسط خواهیم داشت:
(عامل تنزیل)NPV=USA
عامل تنزیل USA=NPV/
بدین ترتیبUSA مربوط به سهNPV مذکور عبارت است از:

 

چونUSA1 بیشتر است،بهترین زمان جانشینی ماشین خریداری شده ، آخر سال اول است.

 

2- جریان نقدینه ی مورد انتظار طرح برابر اس با:

عامل ارزش فعلی برای 10 سال با نرخ تنزیل10 درصد(5 درصد نرخ تنزیل بدون مخاطره +5% جایزه پذیرش مخاطره) 145و6 است بنابراینNPV طرح عبارت خواهد بود از:

3- برای دو طرح NPV را محاسبه می کنیم،
100000-( عامل ارزش فعلی 10درصد برای 8 سال)20000= اول NPV
6700= 100000 – (335 و5)20000 = اول NPV
100000 – (عامل ارزش فعلی14 درصد برای 8 سال)22000 = دوم NPV
2058 = 100000 – (639و4)22000 = دوم NPV

 

پس طرح اول باید پذیرفته شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی

مثال
نسبت جاری
نسبت جاری از تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری حاصل می شود. داراییهای جاری، داراییهای هستند که به سرعت و به سهولت به وجه نقد تبدیل می شوند. بدهیهای جاری، بدهیهای با سر رسید کمتر از یک سال اند. اگر نسبت جاری بسیار پایین باشد، شرکت ممکن است در پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت خود با مشکل روبه رو شود. اگر نسبت مزبور بسیار بالا باشد، نشانگر آن اس که سرمایه گذاری زیادی در داراییهای جاری صورت گرفته است یا اینکه اعتبارات کوتاه مدت به شکلی نامناسب مورد استفاده قرار گیرد. برای شرکت M نسبت جاری عبارت است از:
2 = 450000 / 900000 = بدهیهای جاری / داراییهای جاری = نسبت جاری

 

نسبتهای سریع (آنی)
نسبت سریع(آنی) توانایی انجام تعهدات کوتاه مدت، با استفاده از داراییهای با نقدینگی بسیار زیاد را اندازه گیری می کند، در این مورد، موجودیها در زمره ی داراییهای دارای نقدینگی محسوب نمی شود، زیرا در مقایسه با سایر داراییها جاری، از نقدینگی کمتری برخوردارند. نسبت سریع از تقسیم داراییهای جاری منهای موجودیها بر بدهیها ی جاری به دست می آید.

 

بدهیهای جاری / موجودیها – داراییهای جاری = نسبت سریع(آنی)

 

برای شرکتM، نسبت سریع عبارت است از:

 

22/1 = 45000/ 350000 – 900000 = نسبت سریع( آنی)

 

نسبت بدهی به کل دارییها
این نسبت از تقسیم کل بدهیها بر کل دارییها به دست می آید. برای شرکت M، با استفاده از جدول 10-1( ترازنامه شرکت) نسبت مزبور عبارت است از:
4/0 = 2500000 / 1000000 = کل داراییها / کل بدهی = نسبت بدهی به کل داراییها

 

 

 

نسبتب دهی به حقوق صاحبان سهام
این نسبت از تقسیم بدهیا بر حقوق صاحبان سهام به دست می آید. در این مورد، می توان بدهی را به صورت کل بدهی یا بدهیهای بلند مدت تعریف کرد. از آجا که غالبا از بدهیهای بلند مدت برای محاسبه ی نسبت مزبور استفاده می شود، نسبت مزبور اطلاعات بیشتری در مقایسه با نسبت بدهی به دست می دهد، در تعریف بدهی، بدهیهای بلند مدت را در نظر می گیریم، با استفاده از اطلاعات جدول 10- 1 ( ترازنامه) نسبت مزبور برای شرکت M عبارت است از:

 

37/0 = 1500000 / 550000 = حقوق صاحبان سهام / بدهی بلند مدت = نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

 

نسبت توان پرداخت بهره
نسبت توان پرداخت بهره از تقسیم سود قبل از مالیات و بهره(EBIT) بر بهره به دست می آید. سود قبل از مالیات و بهره را می توان با افزودن هزینه ی بهره(53000 واحد پولی) به سود قبل از مالیات (400000 واحد پولی) محاسبه کرد. در جدول 10-2، نسبت توان پرداخت بهره، از تقسیم سود خالص قبل از مالیات به علاوه ی هزینه ی بهره بر هزینه بهره بر هزینه بهره به دست آمده است:
55/8 = 53000 / 53000+ 400000 = هزینه بهره / سود قبل از بهره و مالیات = توان پرداخت بهره
نسبت پوشش هزینه های ثابت
نسبت پوشش هزینه های ثابت از تقسیم سود در دسترس برای پرداخت هزینه های ثابت بر پرداخت هزینه های ثابت به دست می آید. هزینه های ثابت ثابت شامل تمامی مخارج ثابت از جمله هزینه ی بهره ی وامها، پرداخت اجاره و غیره است. هزینه ی ثابت جریان نقدینه خروجی است که شرکت بدون خدشه دار کردن توافقهای قراردادی خود، نمی تواند از پرداخت آن خودداری کند. ملا شرکت در دوره های مختلف ذخیره ای برای بازپرداخت وامهای بلند مدت کنار می گذارد یا به مالک ماشین آلات و تجهیزات اجاره پرداخت نماید. اینها هزینه های ثابت هستند. بنابراین نسبت پوشش هزینه های ثابت عبارت است از:

 

هزینه های ثابت / سود در دسترس برای پرداخت هزینه های ثابت = نسبت پوشش هزینه های ثابت
بهره+ پرداخت اجاره + ذخیره ی قبل از کسر مالیات / درآمد(سود) عملیاتی + پرداخت اجاره + سایر درآمدها =
برای شرکت M این نسبت عبارت خواهد بود از:

 

= نسبت پوشش هزینه های ثابت

 

نسبت مزبور از این نظر حائز اهمیت است که میزان سود در دسترس برای پرداخت هزینه های ثابت را نشان می دهد. وضعیت شرکت M مطلوب است، زیرا نسبت 19/4 شرکت بیشتر از حداقل قابل قبول برای شرکت، یعنی 5/3 است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پرسش

 

1- ترازنامه و صورت زیادو زیان شرکتی در زیر آمده است. علاوه بر این، نسبتهای استاندارد با هدف نیزدرج شده است. نسبتهای مالی شرکت مزبور را محاسبه و با استاندارد مقایسه کنید.
منبع پیام نور (مدیریت مالی1 ،رشته بازرگانی ص328)
ترازنامه شرکت R در آخر سال مالی 1371
داراییها
وجه نقد
اوراق بهادارا قابل فروش
خالص حسابهای دریافتی
موجودیها
ناخالص ماشین آلات و تجهیزات
ذخیره استهلاک 120000 واحد پولی
80000
800000
1000000
2000000
(800000)
3200000
بدهیها و حقوق صاحبان سهام
حاسبهای پرداختی
اسناد پرداختی
بدهیهای معرق
بدهیهای بلند مدت
سهام عادی
سود انباشته 300000
500000
40000
860000
500000
100000
3200000

 

نسبتهای مالی استاندارد برای مقایسه
نسبت جاری
نسبت سریع
نسبت بدهی
تعداد دفعات پوشش بهره( توان پرداخت بهره)
پوشش هزینه ثابت
گردش موجودیها
متوسط دوره وصول مطالبات
گردش دارایی ثابت
گردش کل داراییها
سود عملیاتی خالص
حاشیه سود فروش
بازده کل داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام 1/2
1/1
5/1
4
2/3
7
34 روز
4
2
12 درصد
5 درصد
16 درصد
20 درصد

 

صورت سود و زیان برای سال مالی منتهی به آخر سال 1372
فروش خالص
بهای کامل کالای فروش رفته
سود ناخالص فروش
هزینه عملیاتی
فروش
اداری و عمومی
کل هزینه های عملیاتی
سود عملیاتی
سایر درآمدها
سود ناخالص
کسر می شود:
بهره ی بدهیهای بلند مدت
بهره اسناد پرداختی
کل هزینه ی بهره
سود قبل از پرداخت مالیات
مالیات
سود خالص

 

 

 

525000
375000

 

 

 

 

 

110000
86000 6000000
4500000
1500000

 

 

 

900000
600000
26000
626000

 

 

 

196000
430000
145000
285000

 

2- ترازنامه و صورت سود و زیان شرکتی در زیر منعکس شده است و اطلاعات زیر نیز در مورد شرکت مزبور در دسترس است:
فروش × 25/0 = هزینه های عملیاتی
2 = نسبت گردش داراییهای ثابت
6/0 = نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
درصد 24 = نرخ بازده حقوق صاحبان سهام

 

ترازنامه آخر سال مالی 1374
داراییها:
داراییهای جاری
ماشین آلات و تجهیزات
بدهیها:
جاری
بلند مدت
حقوق صاحبان سهام
200
؟

 

100
؟
؟

 

صورت سود و زیان برای سال مالی منتهی به 29/12/1374
فروش
بهای تمام شده کالای فروش رفته
سود ناخلص فروش
هزینه های عملیاتی
سود عملیاتی
مالیاتها
سود ناخالص ؟
700
؟
؟
200
؟
؟

 

با استفاده از اطلاعات فوق نسبتهای زیر را محاسبه کنید:
1) نسبت جاری 2) حاشیه سود عملیاتی خالص 3) حاشیه ی سود فروش
منبع پیام نور (مدیریت مالی1 ،رشته بازرگانی ص330)

 

3- ترازنامه شرکتی برای دو سال 1373 – 1374 به صورت زیر آمده است:
ترازنامه مقایسه ای ( ارقام به1000 واحد پولی)
1373 1374
داراییها:
نقد
اوراق بهادار قابل فروش
خالص حسابهای دریافتی
موجودیها
ناخالص داراییهای ثابت
ذخیره استهلاک
کل داراییها

 

بدهیها و حقوق صاحبان سهام:
حسابهای پرداختی
اسناد پرداختی
بدهیهای معرق
(بدهیها) وامهای بلند مدت
سهام عادی
سود انباشته
کل بدهیها و حقوق صاحبان سهام
80
70
300
200
700
250
1100

 


100
200
50
200
100
450
1100
180
60
380
360
920
300
1600

 


130
150
70
250
500
500
1600

 

الف) صورت منابع و مصارف را با استفاده از روش ترازنامه مقایسه ای تهیه کنید:
ب) فرض کنید که شرکت در سال 1374، 20000 واحد پولی سود سهام پرداخته است. علت تغییر در سود انباشته از 450000 به 500000 را توضیح دهید.
ج) چه معاملاتی باعث تغییر در داراییهای ثابت ناخالص و ذخیره استهلاک شده اند.
منبع پیام نور (مدیریت مالی1 ،رشته بازرگانی ص330)

 

 

 

 

 


جواب تمرینهای تجزیه و تحلیل صورتها مالی

 

1-
38/2 = 840000/2000000=بدهیهای جاری/داراییهای جاری = نسبت جاری
19/1 = 840000/1000000 = بدهیهای جاری / داراییهای جاری- موجودیها =نسبت سریع
53/0= 3200000 / 1700000 = کل داراییها / کل بدهیها = نسبت بدهی
19/3 = 196000 / 626000 = هزینه بهره / سود قبل از کسر بهره و مالیات = تعداد دفعات پوشش بهره
متوسط موجودی کالا / بهای تمام شده ی کالای فروش رفته = نسبت گردش موجودیها
چون موجودی اول و آخر دوره در دست نیست به جای متوسط موجودی، رقم موجودی از ترازنامه را مورد استفاده قرار می دهیم، بنابراین نسبت به گردش موجودیها برای شرکت عبارت است از:

 

 

 


برای محاسبه ی متوسط دوره وصول مطالبات باید فروش نسیه دی روزانه را حساب کنیم با فرض اینکه تمامی فروش شرکت اعتباری و نسیه است، فروش نسیه ی روزانه با تقسیم فروش بر 360 روز بدست می آید، خواهیم داشت:

 

واحد پولی در روز

 


48 روز=16667 / 800000= متوسط فروش نسیه رزوانه/خالص حسابهای دریافتی = متوسط دوره ی وصول طلب
5 = 1200000/6000000 = داراییهای ثابت /فروش =نسبت گردش داراییهای ثابت
87/1= 3200000/6000000 = کل داراییها/فروش = گردش کل داراییها
درصد10 = 6000000/600000 = فروش/سود عملیاتی = حاشیه سود عملیاتی خالص
درصد75/4=6000000/285000= فروش/سود خالص = حاشیه سود فروش
درصد15 = 3200000/481000 = کل داراییها/سود خالص + بهره = بازده کل داراییها
درصد19 = 1500000/285000 = حقوق صاحبان سهام/سود خالص سهامداران عادی = بازده حقوق صاحبان سهام

 


در جدول زیر نسبتهای مذکور و نسبتهای استاندارد برای شرکت مزبور، جهت مقایسه آمده اند:
نسبت نسبت شرکت نسبت استاندارد
نسبت جاری
نسبت سریع
نسبت بدهی
تعداد دفعات پوشش بهره
(توان پرداخت بهره) 38/2
19/1
53/0
19/3 1/2
1/1
5/0
4
گردش موجودیها
متوسط دوره ی وصول مطالبات(روز)
گردش داراییهای ثابت
گردش کل داراییها
حاشیه سود عملیاتی خالص(درصد)
حاشیه سود فروش(درصد)
بازده کل داراییها(درصد)
بازده حقوق صاحبان سهام(درصد) 5/4
48
5
87/1
10
75/4
15
19 7
34
4
2
12
5
16
20

 

2-
الف) نسبت جاری که برابر با دارایی جاری تقسیم بر بدهی جاری است عبارت است از:

ب) برای بدست آوردن حاشیه سود خالص عملیاتی که برابر با سود عملیاتی تقسیم بر فروش است ابتدا سود عملیاتی را به شکل زیر بدست آوریم:
700- هزینه های عملیاتی – فروش = سود عملیاتی
چون 700-فروش × 25/0 = هزینه های عملیاتی
است با جایگزینی در معادله ی بالا خواهیم داشت:
700 – فروش 25/0 – فروش = سود عملیاتی
یا 700- فروش 75/0 = سود عملیاتی
اما می دانیم که سود عملیاتی برابر 200 واحد است، پس:

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 39   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تجزیه و تحلیل مخاطره و بودجه بندی سرمایه

امر به معروف و نهی از منکر

اختصاصی از اس فایل امر به معروف و نهی از منکر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   65 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

امر به معروف و نهی از منکر

 

حدیث (1) قال على علیه السلام :
وَماأعمالُ البِرِّ کُلُّها وَالجِهادُ فى سَبیلِ اللّه‏ِ عِندَ المرِ بِالمَعرُوفِ وَالنَّهىِ عَنِ المُنکَرِ إِلاّ کَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ؛
همه کارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر چون قطره‏اى است در دریاى عمیق.
نهج البلاغه، حکمت 374
حدیث (2) امام على علیه السلام :
إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهىَ عَنِ المُنکَرِ لا یُقَرِّبانِ مِن أَجَلٍ وَلا یَنقُصانِ مِن رِزقٍ ، لکِن یُضاعِفانِ الثَّوابَ وَیُعظِمانِ الجرَ وَأفضَلُ مِنهُما کَلِمَـةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائِرٍ؛
امر به معروف و نهى از منکر نه اجلى را نزدیک مى‏کنند و نه از روزى کم مى‏نمایند، بلکه ثواب را دو چندان و پاداش را بزرگ مى‏سازند و برتر از امر به معروف و نهى از منکر سخن عادلانه‏اى است نزد حاکمى ستمگر.
غررالحکم، ج2، ص611، ح3648
حدیث (3) قال رسول الله صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله :
إذا لَم یَأمُروا بِمَعروفٍ وَلَم یَنهَوا عَن مُنکَرٍ وَلَم یَتَّبِعوا الأخیارَ مِن أهلِ بَیتى ، سَلَّطَ اللّه‏ُ عَلَیهِم شِرارَهُم ، فَیَدعوا عِندَ ذلِکَ خِیارُهُم فَلا تُستَجابُ لَهُم؛
هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منکر نکنند، و از نیکان خاندان من پیروى ننمایند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط گرداند و نیکانشان دعا کنند امّا دعایشان مستجاب نشود .
امالى صدوق، ص‏254
حدیث (4) قال رسول الله صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله :
لا یَأمُرُ بِالمَعروفِ وَلا یَنهى عَنِ المُنکَرِ إلاّ مَن کانَ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ : رَفیقٌ بِما یَأمُرُ بِهِ رَفیقٌ فیما یَنهى عَنهُ ، عَدلٌ فیما یَأمُرُ بِهِ عَدلٌ فیما یَنهى عَنهُ، عالِمٌ بِما یَأمُرُ بِهِ عالِمٌ بِما یَنهى عَنهُ؛
امر به معروف و نهى از منکر نکند مگر کسى که سه خصلت در او باشد: در امر و نهى خود مدارا کند، در امر و نهى خود میانه‏روى نماید و به آنچه امر و نهى مى‏کند، دانا باشد .
بحارالأنوار، ج100، ص87، ح64
حدیث (5) قال على علیه السلام :
مَن أمَرَ بِالمَعروفِ شَدَّ ظَهرُ المُؤمِنِ وَمَن نَهى عَنِ المُنکَرِ أَرغَمَ أَنفَ المُنافِقِ وَأَمِنَ کَیدَهُ؛
هر کس امر به معروف کند به مؤمن نیرو مى‏ بخشد و هر کس نهى از منکر نماید بینى منافق را به خاک مالیده و از مکر او در امان مى‏ ماند.
کافى،ج2، ص50، ح1
حدیث (6) قال رسول الله صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله :
لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما أمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَ التَّقوى فَإذا لَم یَفعَلوا ذلِکَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَکاتُ، وَ سُلِّطَ بَعضُهُم عَلى بَعضٍ و َلَم یَکُن لَهُم ناصِرٌ فِى الأرضِ وَ لا فِى السَّماءِ؛
تا زمانى که مردم امر به معروف و نهى از منکر نمایند و در کارهاى نیک و تقوا به یارى یکدیگر بشتابند در خیر و سعادت خواهند بود، اما اگر چنین نکنند، برکت‏ها از آنان گرفته شود و گروهى بر گروه دیگر سلطه پیدا کنند و نه در زمین یاورى دارند و نه در آسمان.
تهذیب الاحکام، ج6، ص181، ح22
حدیث (7) قال الباقر علیه السلام :
أوحَى اللّه‏ُ تَعالى إلى شُعَیبٍ النَّبِىِّ إِنّى مُعَذِّبٌ مِن قَومِکَ مِائَةَ أَلفٍ: أَربَعینَ أَلفا مِن شِرارِهِم وَسِتّینَ أَلفا مِن خیارِهِم فَقالَ: یارَبِّ هؤُلاءِ الشرارُ فَما بالُ الخیارِ؟! فَأَوحَى اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیهِ: داهَنُوا أَهلَ المَعاصى فَلَم یَغضِبُوا لِغَضَبى؛
خداى تعالى به شعیب پیامبر وحى فرمود که: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد: چهل هزار نفر بدکار را، شصت هزار نفر از نیکانشان را. شعیب عرض کرد: پروردگارا! بدکاران سزاوارند اما نیکان چرا؟ خداى عزوجل به او وحى فرمود که: آنان با گنهکاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نیامدند.
کافى، ج5، ص56، ح1
حدیث (8) قال رسول الله صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله :
مَن رَأى مِنکُم مُنکَرا فَلیُغَیِّرهُ بِیَدِهِ ، فَإن لَم یَستَطِع فَبِلِسانِهِ ، فَإن لَم یَستَطِع فَبِقَلبِهِ وَذلِکَ أضعَفُ الإیمانِ؛
هر کس از شما منکرى ببیند باید با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست با قلبش آن را تغییر دهد، که پائین‏ترین درجه ایمان همین (تغییر قلبى) است.
نهج الفصاحه، ح‏3010

حدیث (9) قال الباقر علیه السلام :
إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهیَ عَنِ المُنکَرِ سَبیلُ الأنبیاءِ ، وَمِنهاجُ الصُّلَحاءِ ، فَریضَةٌ عَظیمَةٌ بِها تُقامُ الفَرائضُ ، وتَأمَنُ المَذاهِبُ ، وتَحِلُّ المَکاسِبُ ، وتُرَدُّ المَظالِمُ ، وَتَعمُرُ الأرضُ ، وَیُنصَفُ مِنَ الأعداءِ ، وَیَستَقیمُ الأمرُ؛
امر بمعروف و نهى از منکر راه و روش پیامبران و شیوه صالحان است و فریضه بزرگى است که دیگر فرایض به واسطه آن بر پا مى‏شود، راه‏ها امن مى‏گردد و درآمدها حلال مى‏شود و حقوق پایمال شده به صاحبانش برمى‏گردد، زمین آباد مى‏شود و (بدون ظلم) حق از دشمنان گرفته مى‏شود و کارها سامان مى‏پذیرد.
کافى، ج5، ص56، ح1
حدیث (10) قال رسول الله صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله :
مَن أَمَرَ بِالمَعرُوفِ وَنَهى عَنِ المُنکَرِ فَهُوَ خَلیفَةُ اللّه‏ِ فِى الرضِ وَخَلیفَةُ رَسُولِهِ؛
هر کس امر بمعروف و نهى از منکر نماید، جانشین خدا در زمین و جانشین رسول اوست.
مستدرک ‏الوسایل، ج12، ص179، ح13817
حدیث (11) امام على علیه السلام :
وَماأعمالُ البِرِّ کُلُّها وَالجِهادُ فى سَبیلِ اللّه‏ِ عِندَ المرِ بِالمَعرُوفِ وَالنَّهىِ عَنِ المُنکَرِ إِلاّ کَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ؛
همه کارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر چون قطره‏اى است در دریاى عمیق.
نهج البلاغه، حکمت 374
حدیث (12) پیامبر اکرم (ص) :
نَصرُ الْمَظلُومِ وَالْأمرُ بِالْمَعرُوفِ وَالنَّهیُ عَنِ الْمُنکَرِ جِهادٌ؛
یارى رساندن به ستمدیده و امر به معروف و نهى از منکر جهاد در راه خداست.
جامع الأحادیث قمى، ص 125
حدیث (13) امام علی (ع):
مَن تَرَکَ إنکارَ الْمُنکَرٍ بِقَلبِهِ ویَدِهِ ولِسانِهِ فَهُوَ مَیِّتٌ بَینَ الْأحیاءِ؛

 

کسى که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده‏اى است میان زندگان.
تهذیب الأحکام، ج 6، ص 181
حدیث (14) پیامبر اکرم (ص) :
مَن أمَرَ بِمَعروفٍ فَلیَکُن أمرُهُ بِذلِکَ بِمَعروفٍ.
کسی که امر به معروف می کند باید این کار را به روش خوبی انجام دهد.
کنزالعمل ج552

 

امام علی (ع) :
1. همه کارهاى نیک و جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهى از منکر بیش از قطره اى [آب دهانى] در برابر دریاى خروشان نیست.
(نهج البلاغه ، ح 366، ص 921)
2. هـمـانـا امر به معروف و نهى از منکر دو خُلق از اخلاق خداوندى است و این دو صفت و فعالیت نه مرگى را نزدیک مى کنند و نه از روزى کسى مى کاهند. (همان ، خ 155، ص 490)
3. هر کس امر به معروف کند پشت مؤمنان را سخت و محکم گرداند. (بحارالانوار، ج 68، ص 348)
4. خداوند نهى از منکر را براى بازداشتن بى خردان واجب نمود. (نهج البلاغه ، ح 244، ص 1197)
5. لعـنـت خـدا بـر آنـان باد که به معروف امر مى کنند و خود آن را وامى گذارند و از منکر نهى مى کنند و خود بدان دست مى یازند.
(همان ، خ 129، ص 386)
6. زشتى منکر را با دست و زبانت آشکار کن . (نهج البلاغه ، ن 31، ص 910)
7. خداوند سبحان نسل گذشته را مورد لعن و نفرین و عذاب خویش قرار نداد مگر به سبب اینکه امر به معروف و نهى از منکر را ترک کردند. (همان ، خ 234، ص 808)
8. به راستى که امر به معروف و نهى از منکر نه مرگ کسى را نزدیک مى ‏کنند، و نه از روزى کسى مى ‏کاهند، ولى پاداش را دو چندان کرده و اجر را بزرگ گردانند، و بهتر از این دو آن سخنى است که در راه خدا و در مسیر دفاع از عدالت در برابر پیشواى ستمگرى گفته شود.
(غررالحکم ، باب امر به معروف)
9. آدم بدکار را به وسیله کار نیک خود اصلاح کن، و با سخن زیبایت دیگران را به کار خیر رهنمون باش. (غررالحکم ، باب امر به معروف)
10. امر به معروف کن تا اهل و شایسته آن باشى، و جلوگیرى کن از کار زشت با دست و زبان خود، و از انجام کار بد جدا شود و کناره گیرى کن با تلاش و کوشش خود. (غررالحکم ، باب امر به معروف)
11. پذیرا باشید دستور معروف را و خود نیز بدان دستور دهید، و بپذیرید نهى از منکر را و خود نیز از آن نهى کنید.
(غررالحکم ، باب امر به معروف)
12. کسى که امر به معروف کند پشت مؤمنان را محکم کرده است. (غررالحکم ، باب امر به معروف)
13. به معروف امر کن و از منکر (کار زشت) باز دار، و با کسى که از تو بریده پیوند کن، و به کسى که تو را محروم کرده عطا کن.
(غررالحکم ، باب امر به معروف)
14. امر به معروف کن و خود نیز بدان عمل کن و از آن کسانى نباش که مردم را امر به معروف کنند و خود از آن دورى کنند، که در نتیجه گناه آن را بر دوش گیرند و خود را در معرض خشم پروردگار در آورند. (غررالحکم ، باب امر به معروف)
15. به معروف امر کن و از منکر نهى کن، به کار خیر عمل کن و از کار بد مردم را باز دار. (غررالحکم ، باب امر به معروف)
16. قوام و اساس شریعت اسلام امر به معروف و نهى از منکر و بر پا داشتن حدود الهى است. (غررالحکم ، باب امر به معروف)
17. امر به معروف برترین عمل ها مردم است. (غررالحکم ، باب امر به معروف)
18. کسى که سه چیز در او باشد دنیا و آخرتش سالم باشد، امر به معروف کند و خود نیز پذیراى آن باشد، و نهى از منکر کند و خود نیز پذیرا باشد، و حدود الهى را نگهدارى کند. (غررالحکم ، باب امر به معروف)

 

قال الله تعالى
«وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ اُمَّةٌ یَدْعُونَ اِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْروفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاُولئِکَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ».
یعنى: «و باید از شما مسلمانان برخى، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و مردم را به نیکوکارى امر کرده، از بدکارى نهى کنند و آنانند رستگاران».(آیه 104 سوره آل عمران)
وقال الله تعالى:
«اَلَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِىَّ الاُْمّىَّ الَّذى یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِى التَّوراةِ وَالاْنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْروفِ وَیَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ اِصْرَهُمْ وَالاْغْلالَ الَّتى کانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذى اُنْزِلَ مَعَهُ اُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».(سوره مبارکه اعراف آیه 157)
یعنى: «آنان که پیروى کنند از رسول و پیغمبر امّى که در تورات و انجیلى که در دست آنهاست نگاشته مى یابند، آنها را امر به نیکویى و نهى از زشتى خواهد کرد و بر آنان هر طعام پاکیزه را حلال و هر پلید و منفور را حرام مى گرداند و احکام پر رنج و مشقتى را که چون زنجیر بر گردن خود نهاده اند بر مى دارد. پس آنان که به او گرویدند و از او حرمت و عزّت نگاه داشتند و یاریش کردند و نورى که بر او نازل شد پیرو شدند آن گروه به حقیقت رستگاران عالمند
مى فرماید: ((شما بهترین امتى بودید که به سود انسانها آفریده شده اند (چه اینکه ) امر به معروف و نهى از منکر مى کنید و به خدا ایمان دارید)) (کنتم خیر امة اخرجت للناس ‍ تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تؤ منون بالله ).
نکته جالب توجه اینکه در این آیه مسلمانان به عنوان بهترین ((امتى )) معرفى شده که براى خدمت به جامعه انسانى بسیج گردیده است ، و دلیل بهترین امت بودن آنها این ذکر شده که ((امر به معروف و نهى از منکر مى کنند و ایمان بخدا دارند))

 

تفسیر نمونه ، جلد 3، صفحه 65
و این خود مى رساند که اصلاح جامعه بشرى بدون ایمان و دعوت بحق و مبارزه با فساد ممکن نیست ، و ضمنا از آن استفاده مى شود که این دو وظیفه بزرگ با وسعتى که در اسلام دارد در آئینهاى پیشین نبوده است .
اما چرا این امت بهترین امتها باید باشد آن نیز روشن است زیرا آنها داراى آخرین ادیان آسمانى هستند و آخرین دین روى حساب تکامل کامل ترین آنها است .
در آیه فوق به دو نکته دیگر باید توجه نمود، نخست اینکه ((کنتم )) (بودید) به صورت فعل ماضى ذکر شده یعنى شما در گذشته بهترین امت بودید، درباره مفهوم این جمله گرچه مفسران احتمالات زیادى داده اند ولى بیشتر بنظر مى رسد که تعبیر به فعل ماضى براى تاءکید است ، و نظیر آن در قرآن مجید فراوان است که موضوعات مسلم در شکل فعل ماضى ذکر مى شود و آنرا یک واقعیت انجام یافته معرفى مى کند.
دیگر اینکه در اینجا امر به معروف و نهى از منکر بر ایمان بخدا مقدم داشته شده و این نشانه اهمیت و عظمت این دو فریضه بزرگ الهى است ، به علاوه انجام این دو فریضه ضامن گسترش ایمان و اجراى همه قوانین فردى و اجتماعى مى باشد و ضامن اجرا عملا بر خود قانون مقدم است .
از همه گذشته اگر این دو وظیفه اجرا نگردد ریشه هاى ایمان در دلها نیز سست مى گردد، و پایه هاى آن فرو مى ریزد، و بهمین جهات بر ایمان مقدم داشته شده است .
از این بیان نیز روشن مى شود مسلمانان تا زمانى یک ((امت ممتاز)) محسوب مى گردند که دعوت به سوى نیکیها و مبارزه با فساد را فراموش نکنند، و آن روز که این دو وظیفه فراموش شد نه بهترین امتند و نه به سود جامعه بشریت خواهند بود. ضمنا باید توجه داشت که مخاطب در این آیه عموم مسلمانان هستند، همانطور که سایر خطابات قرآن چنین است ، و اینکه بعضى احتمال داده اند.

 

تفسیر نمونه ، جلد 3، صفحه 66
که مخصوص مهاجران یا مسلمانان نخستین باشد هیچگونه دلیلى ندارد.
سپس اشاره مى کند که مذهبى به این روشنى و قوانینى با این عظمت منافعش براى هیچ کس قابل انکار نیست ، بنابراین ((اگر اهل کتاب (یهود و نصارى ) ایمان بیاورند بسود خودشان است ، اما متاءسفانه تنها اقلیتى از آنها پشت پا به تعصبهاى جاهلانه زده اند و اسلام را با آغوش باز پذیرفته اند در حالیکه اکثریت آنها از تحت فرمان پروردگار خارج شده و حتى بشاراتى که درباره پیامبر در کتب آنها بوده نا دیده انگاشته و بر کفر و عصبیت خود همچنان باقى مانده اند.و لو آمن اهل الکتاب لکان خیرا لهم منهم المؤ منون و اکثرهم الفاسقون .

 

امر به معروف و نهی از منکر در قرآن
انسان در دستگاه خلقت الهی به گونه ای آفریده شده که اجتماعی بودن از برجسته ترین ویژگی های اوست به گونه ای که نقش هر مسلمان در تعیین سرنوشت جامعه و تعهدی که باید در پذیرش مسؤولیت های اجتماعی داشته باشد، ایجاب می کند که او ناظر و مراقب همه اموری باشد که پیرامون وی اتفاق می افتد. این مسئله مهم که در فقه اسلامی تحت عنوان « امر به معروف و نهی از منکر» مطرح شده و از مهم ترین مبانی تفکر سیاسی یک مسلمان به شمار می رود؛ چنان که از مهم ترین فرایضی است که وجوب کفایی آن, ضروری دین شناخته شده و ضامن بقای اسلام است.[1]
دلیل بر این مطلب، گذشته از اجماع علما و عنایت عقل سلیم همگان بر آن، آیات و اخباری است که در این زمینه وارد شده است.
امر به معروف و نهی از منکر, در قرآن کریم با بیانات مختلف و تاکیدات فراوان بیان شده که به برخی از این آیات اشاره می گردد:
در بیان صفات ممتاز مؤمنان می فرماید: وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیا بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ یُطِیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ [2] مردان و زنان با ایمان ولی (و یار و یاور) یکدیگرند، امربه معروف و نهی ازمنکر می کنند، نماز را برپا می دارند و زکات را می پردازند و خدا و رسولش را اطاعت می کنند.
به موجب این آیه، افراد مؤمن به سرنوشت یکدیگر علاقمند بوده و به منزله یک پیکر می باشند. پیوند سرنوشت ها موجب می شود که تخلف و انحراف یک فرد، در کل جامعه تأثیر بگذارد؛ چنان که یک بیماری واگیر در صورتی که معالجه نگردد، از فرد به جامعه سرایت نموده و سلامت آن را به خطر می اندازد.
در جای دیگر می فرماید: ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون[3] در آیه فوق به طور وضوح، وجوب آمده است، زیرا کلمه «ولتکن» امر است و ظاهر امر ایجاب است و در این آیه توضیحی است مبنی بر این که رستگاری منوط بر آن است، زیرا به طور حصر بیان کرده و فرموده است : و اولئک هم المفلحون. و نیز در آیه آمده است که این عمل واجب کفایی است نه واجب عینی، زیرا وقتی که گروهی اقدام کردند، از دیگران ساقط می گردد، چون نفرموده است که همگی امر به معروف کنید، بلکه فرموده است : باید جمعی از میان شما دعوت به نیکی کنند. بنابراین هرگاه یک فرد و یا جمعی اقدام کنند، تکلیف از دیگران برداشته شده و رستگاری از آن کسانی خواهد بود که امر به معروف کرده اند ولی اگر تمام مردم از آن خودداری کنند ناگزیر گناه متوجه تمام کسانی است که توانایی انجام آن را داشته اند.
خداوند متعال فرموده است : لیسوا سواء من اهل الکتاب امه قائمه یتلون آیات اللّه آناء اللیل و هم یسجدون، یؤمنون باللّه و الیوم الاخر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فی الخیرات و اولئک من الصالحین[4]
در این آیه خدای متعال, صالح بودن آنان را به صرف داشتن ایمان به خدا و روز واپسین گواهی نکرده است، بلکه امر به معروف و نهی از منکر را نیز بر آن افزوده است.
خداوند متعال فرموده است : و المؤ منون و المؤ منات بعضهم اولیا بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلوه.[5] مؤمنان را به انجام امر به معروف وصف کرده است. پس کسی که امر به معروف را ترک کند از جمع مؤ منان توصیف شده در این آیه خارج است.
خداوند متعال فرموده است : لعن الذین کفروا من بنی اسرائیل علی لسان داوود و عیسی بن مریم ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون، کانوا لایتناهون عن منکر فعلوه لبئس ما کانوا یفعلون[6]
این نهایت سرزنش است، زیرا آنان را به علت ترک نهی از منکر سزاوار لعن و نفرین دانسته است.
و خداوند متعال فرموده است : کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر[7]
این سخن دلیل بر فضیلت امر به معروف است، زیرا بیانگر آن است که ایشان بدان وسیله بهترین امت بودند.
همچنین خداوند متعال فرماید: فلما نسوا ما ذکروا انجینا الذین ینهون عن السوء و اخذنا الذین ظلموا بعذاب بئیس بما کانوا یفسقون.[8]
به این ترتیب بیان می فرماید که ایشان به دلیل نهی از بدی نجات یافتند. و این خود نیز دلیل بر وجوب نهی از منکر است.
در جای دیگر خداوند متعال فرموده است : الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و آتوا الزکوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر[9]
در این آیه خدای متعال، امر به معروف و نهی از منکر را در شمار صفات نیکان و مؤ منان، با نماز و زکات برابر کرده است.
خداوند متعال فرماید: تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان [10]
این دستور قاطعی است، و معنای تعاون، واداشتن دیگران به یاری رساندن به امر خیر و هموار کردن راه خیر و مسدود کردن راه های شر و تجاوز، در حد امکان است.
خداوند متعال فرموده است : لولا ینهاهم الربانیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت لبئس ما کانوا یصنعون[11] خداوند در این آیه بیان کرده است که آنان به دلیل ترک نهی از منکر، گناه کرده اند.
خداوند متعال فرموده : فلو کان من القرون من قبلکم اولوا بقیه ینهون عن الفساد فی الارض الا قلیلا ممن انجینا...[12]
در این آیه خداوند بیان داشته است که همه آنان را، به جز اندکی که از فساد در روی زمین جلوگیری می کردند، هلاک کرده است.
و نیز خداوند متعال فرموده است : یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهدا للّه و لو علی انفسکم اوالوالدین و الاقربین. [13]
این مطلب همان امر به معروف به پدر و مادر و خویشاوندان است.
- لا خیر فی کثیر من نجویهم الا من امر بصدقه او معروف او اصلاح بین الناس و من یفعل ذلک ابتغا مرضات اللّه فسوف نؤتیه اجرا عظیما. [14]
- و ان طائفتان من المؤ منین اقتتلوا فاصلحوا بینهما... [15]
اصلاح همان جلوگیری از تجاوز و بازگرداندن به طاعت خداست، و اگر متجاوز برنگشت، خداوند دستور به مبارزه با او را داده و فرموده است : فقاتلوا التی تبغی حتی تفییء الی امر اللّه [16] و این همان نهی از منکر است.
اما امر به معروف و نهی ازمنکر , در روایات گهربار معصومین - علیهم السلام از جهات مختلف تبیین شده تا جائی که درباره وجوب, اهمیت, شرایط, آثار فردی و اجتماعی و... این فریضه مهم دینی, هیچگونه ابهامی برای انسان باقی نمی گذارد, که در اینجا به اختصار به چند روایت اشاره می شود:
از پیامبر اکرم - صلی اللّه علیه و آله- نقل شده که فرمود: هیچ گروهی نیستند که مرتکب گناهی شوند و در میان ایشان کسی باشد که بتواند آنها را نهی از منکر کند و نکند، مگر این که بزودی خداوند همه آنها را به عذابی از جانب خود گرفتار می سازد[17]
از ابوثعلبه خشنی نقل کرده اند که وی از رسول خدا - صلی اللّه علیه و آله- درباره تفسیر این آیه مبارکه پرسید: لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم[18] , پیامبر - صلی اللّه علیه و اله- می فرماید: ای ابوثعلبه، امر به معروف و نهی از منکر نما و هرگاه دیدی که مردم به دنبال حرص و آز هستند و از هوای نفس پیروی می کنند و دنیا را برگزیده اند و هر صاحب نظری، فریفته نظر خویش است، مواظب خودت باش و توده مردم را رها کن، زیرا در پی شما آشوبهایی مانند پاره های تیره شب است، کسی که در آن اوقات به دست آویزی همچون دست آویز شما چنگ زند، اجر و مزد پنجاه تن از شما را دارد. گفتند: یا رسول اللّه، آیا اجر پنجاه تن از آن مردم را؟ فرمود: بلکه از شما را که نیکوکاری را یاری می کند در حالی که آنها نمی کنند [19]
از ابن مسعود درباره تفسیر این آیه پرسیدند، او گفت : اینک زمان تفسیر آن نیست، امروز متن آیه قابل قبول است و لیکن نزدیک است که زمان تفسیر آن فرا رسد؛ آن وقت شما امر به معروف می کنید، با شما چنین و چنان عمل می کنند و سخن می گویید، کسی از شما نمی پذیرد، در آن زمان است که باید به خود بپردازید و هنگامی که شما هدایت یافتید، گمراهی کسانی که گمراه شده اند به شما زیانی نمی رساند [20]
رسول خدا - صلی اللّه علیه و اله- همچنین می فرمایند: باید امر به معروف و نهی از منکر کنید وگرنه خداوند, بدکاران شما را به شما مسلط می کند و از آن پس نیکان شما هر چه دعا می کنند مستجاب نمی شود.[21] مقصود این است که هیبت و شکوه آنان در نظر اشرار از بین می رود در نتیجه, اهمیتی به آنها نمی دهند و از آنها نمی ترسند.
________________________________________
[1] . ر.ک: وسائل الشیعه، ج 11، ص 395.
[2] . توبه,71.
[3] . آل عمران , 104: باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند و آنها رستگارانند.
[4] . آل عمران , 113 و 114: آنها همه یکسان نیستند، از اهل کتاب جمعیتی هستند که قیام (به حق و ایمان ) می کنند و پیوسته در اوقات شب آیات خدا را می خوانند در حالی که سجده می کنند به خدا و روز دیگر ایمان می آورند، امر به معروف و نهی از منکر می کنند و در انجام کارهای نیک بر یکدیگر سبقت می گیرند و آنها از صالحانند.
[5] . توبه , 71: مردان و زنان با ایمان ولی (یار و یاور) یکدیگرند، امر به معروف و نهی از منکر می کنند و نماز را بر پا می دارند.
[6] . مائده , 78 و 79: آنها که از بنی اسرائیل کافر شدند، بر زبان داوود و عیسی بن مریم لعن شدند، این به سبب آن بود که گناه و تجاوز می کردند، آنها از اعمال زشتی که انجام می دادند یکدیگر را نهی نمی کردند چه بدکاری انجام می دادند.
[7] . آل عمران , 110: شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدید، زیرا امر به معروف و نهی از منکر می کنید.
[8] . اعراف , 165: اما هنگامی که تذکراتی را که به آنها داده شده بود فراموش کردند، نهی کنندگان از بدی را رهایی بخشیدیم و آنها را که ستم کردند به عذاب شدیدی به سبب نافرمانیشان گرفتار ساختیم.
[9] . حج , 41: یاران خدا کسانی هستند که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را بر پا می دارند و زکات را ادا می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می نمایند.
[10] . مائده , 2: در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید و (هرگز) در راه گناه و تعدی، همکاری ننمایید.
[11] . مائده , 63: چرا دانشمندان نصارا و علمای یهود آنها را از سخنان گناه آمیز و خوردن مال حرام نهی نمی کنند؟ چه زشت است عملی که انجام می دهند.
[12] . هود , 116: چرا در قرون (و اقوام ) قبل از شما دانشمندان صاحب قدرتی نبودند که از فساد در زمین جلوگیری کنند، مگر اندکی از آنها که نجاتشان دادیم.
[13] . نساء , 135: ای کسانی که ایمان آورده اید کاملا قیام به عدالت کنید، برای خدا گواهی دهید، اگر چه (این گواهی ) به زیان خود شما یا پدر و مادر یا نزدیکان شما بوده باشد.
[14] . نساء , 114: در بسیاری از سخنان در گوشی (و جلسات محرمانه ) آنها خیر و سودی نیست مگر کسی که (به این وسیله ) امر به کمک به دیگران یا کار نیک یا اصلاح در میان مردم کند، و هر کس برای خشنودی پروردگار چنین کند، پاداش بزرگی به او خواهیم داد.
[15] . حجرات , 9: هرگاه دو گروه از مؤ منان باهم به نزاع و جنگ پردازند، در میان آنها صلح برقرار سازید.
[16] . حجرات , 9: و اگر یکی از آنها بر دیگران تجاوز کند یا طایفه ظلم پیکار کنید تا به فرمان خدا باز گردد.
[17] . این حدیث را ابوداوود، در ج 2، ص 436 کتاب خود و ابن ماجه و ابن حیان - به طوری که در الجامع الصغیر آمده - به سنن حسن آورده اند.
[18] . مائده , 105: هنگامی که شما هدایت یافتید گمراهی کسانی که گمراه شده اند به شما زیانی نمی رساند.
[19] . این حدیث را ابن ماجه به شماره 4014، در کتاب الفتن نقل کرده است.
[20] . این حدیث را عبد بن حمید و سعید بن منصور - به طوری که در درالمنثور، ج 2، ص 339 آمده - از وی نقل کرده است.
[21] . مجمع الزوائد، ج 7، ص 266 .

 


احادیث و آیات درباره امر به معروف و نهی از منکر
آخرین بروز رسانی در یکشنبه, 11 اسفند 1392 ساعت 23:24 |
Top of Form
میانگین امتیار کاربران: / 117
ضعیف عالی
Bottom of Form
امر به معروف و نهی از منکر
قرآن
وَ لْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلىَ الخَْیرِْ وَ یَأْمُرُونَ بِالمَْعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏ ( آل عمران آیه 104 ) { باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و به خوبی فرمان دهند و از بدی باز دارند، اینان رستگارانند }
کُنتُمْ خَیرَْ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکاَنَ خَیرًْا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثرَُهُمُ الْفَاسِقُون‏ ( آل عمران آیه 110 ) { شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدید آمده است ، به خوبی فرمان می دهید و از بدی باز می دارید و به خدا ایمان دارید .اگر اهل کتاب نیز ایمان بیاورند برایشان بهتر است.بعضی از ایشان مومنند ولی بیشترشان تبهکارند }
یَابُنىَ‏َّ أَقِمِ الصَّلَوةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ اصْبرِْ عَلىَ‏ مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَالِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور ( لقمان آیه 17 ) { ای پسرک من ! نماز بگزار و به خوبی فرمان ده و از بدی باز دار و بر هر چه به تو رسد صبر کن ؛ زیرا این از کارهایی است که نباید سهلش گرفت }
وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَر ( توبه آیه 71 ) { مردان مومن و زنان مومن دوستان یکدیگرند ، به نیکی فرمان می دهند و از ناشایست باز می دارند }
حدیث

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   65 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


امر به معروف و نهی از منکر

برنامه ریزی

اختصاصی از اس فایل برنامه ریزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  42  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

برنامه ریزی، فرایندی برای رسیدن به اهداف است. بسته به فعالیتها، هر برنامه می تواند که بلند مدت، میان مدت یا کوتاه مدت باشد. برای مدیرانی که در جستجوی حمایت‌های بیرونی هستند، برنامه ریزی، مهمترین و کلیدی‌ترین سند برای رشد است.برنامه ریزی می تواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهان بازی کند. برنامه ریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک می کند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که می خواهیم برویم. برنامه ریزی به آینده می نگرد.[۱]
برنامه‌ریزی یا طرح‌ریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامه‌ریزی تعاریف متعددی ارائه کرده‌اند که برخی از آنها از این قرار است:
1. تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن،
2. تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد،
3. تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راه‌ها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،
4. طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوه‌ای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد.[۲]
برنامه ریزی، نوعی پدیده عینی اجتماعی است و خصوصیت های ویژه خود را دارد در عین حال، یک رویداد منحصربه‌فرد نیست که دارای یک ابتدا و انتهای مشخص باشد بلکه یک فرایند مستمر و دائمی و منعکس کننده تغییرات و در صدد رسیدن به اهداف است. در سازمان های پیچیده امروزی، بدون برنامه ریزی های دقیق، امکان ادامه حیات نیست و برنامه ریزی، مستلزم آگاهی از فرصت ها و تهدیدهای آتی و پیش بینی شیوه مواجهه با آنها است. [۳]
مدیران، برنامه ریزی و تصمیم گیری
تصمیم گیری، رکن اساسی تمام وظایف مدیریتی و در عین حال، مبنای برنامه ریزی است چرا که نمی توان گفت برنامه ای وجود دارد مگر اینکه تصمیمی اتخاذ شده باشد. به عبارت بهتر، تصمیم گیری، هسته مرکزی مدیریت است که در تمامی وظایف دیگر، نموددارد، به همین دلیل برخی (مانند هربرت سایمون)[۴] مدیریت و تصمیم گیری را دو واژه مترادف می دانند!
به جرأت می توان گفت برنامه ریزی و تصمیم گیری، برای نیل به اهداف سازمان مکمل اند اما نوع اتخاذ تصمیم نیز نقش به سزایی ایفا می کند [۵] با وجودی که تصمیم گیری به کلیه وظایف مدیریتی مربوط می شود، اما اساس برنامه ریزی به شمار می آید و نمی توان گفت برنامه ای وجود دارد بدون اینکه تصمیمی گرفته شده باشد. از این رو، تصمیم گیری از ارکان اساسی فعالیت های مدیریتی به شمار می رود چرا که هر مدیری برای اجرای هریک از وظایف خود، همواره با مواردی مواجه می شود که نیاز به تصمیم گیری دارد. [۶]
برنامه ریزی به عنوان وظیفه مدیران
برنامه ریزی از وظایف بسیار مهم مدیران است و با سایر وظایف آنها ارتباطی تنگاتنگ دارد. اگر نگرش مبتنی بر برنامه ریزی در سراسر زندگی فردی و سازمانی تسری یابد، نوعی تعهد به عمل بر مبنای تعقل و تفکر آینده نگر و عزم راسخ بر استمرار آن ایجاد می شود. به نوعی، تحقق اهداف فردی و سازمانی، مستلزم برنامه ریزی است. نیاز به برنامه ریزی از آنجا است که همه سازمان ها با فعالیت در محیطی پویا، مترصد آن هستند که منابع محدودشان را برای رفع نیازهای متنوع و فزاینده خود صرف نمایند و این پویایی محیط و وجود تلاطم و عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی، بر ضرورت انکار ناپذیر برنامه ریزی می افزاید.
با پذیرفتن اصول پنج گانه مدیریتی، و مبنای برنامه ریزی برای این اصول، به این اجماع نظر می رسیم که برنامه ریزی، فرایندی است دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیم هاکه در این فرایندی، مراحل مشخص و بهم پیوستهای برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیم ها وجود دارد. طی این فرایند، به پیش بینی و تدوین فعالیت هایی پرداخته می شود که باید در جهت نیل به اهداف سازمانی صورت گیرد. به عبارت بهتر در فرایند برنامه ریزی، به: چه کسی؟ کجا؟ کِی؟ چه چیزی؟ چرا؟ چگونه؟ پرداخته می شود و پاسخ به این پرسش ها به انتخاب مأموریت ها، هدف ها و اقداماتی برای نیل به آنها می انجامد که مستلزم تصمیم گیری و انتخاب از میان راه های مختلف است. برنامه ریزی می تواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصت های پنهان بازی کند. برنامه ریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک می کند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که می خواهیم برویم. برنامه ریزی به آینده می نگرد.
تعریف برنامه ریزی
نگاهی به واژه نامه های عمومی و تخصصی، کافی است تا تعاریفی از این دسته را پیش روی ما قرار دهد. اغلب واژه نامه های عمومی برنامه ریزی را کار یا فعالیت برنامه ریز؛ شکل گیری برنامه ها؛ ساخت یا ترسیم یک طرح یا نمودار؛ کشیدن طرح، طراحی، تدبیر کردن دانسته‌اند [۷] واژه نامه های تخصصی نیز آن را، شیوه و فرایند سیستماتیک و گام به گامی دانسته اند که به تعریف، ایجاد و ترسیم فعالیت های ممکنی می پردازد که با نیازها، علایق و مشکلات موجود یا آینده مطابقت داشته باشند [۸]
به عبارت دیگر، برنامه ریزی فرایندی است منظم مداوم وحساب شده ومنطقی جهت دارودورنگر به منظورهدایت وارشاد فهالیت های جمعی برایرسیدن به هدف مطلوب است .برنامه ریزی بایدمداومت داشته باشد. اهداف برنامه ریزی به شرح زیراست1)پیش بینی آینده:برنامه آینده نگر2)برنامه ساختن وشکل دادن به اینده:برنامهآینده ساز3)برنامه برای انتخاب یک شکل خاص برای آینده :آینده گزین.
متخصصین، برنامه ریزی را با توجه به حوزه ی فعالیت خود تعریف نموده اند. این واژه، در زمینه علوم و فنون بیشتر با واژه طراحی (designing) عجین شده. هر چند که:این برداشت تقلیل گرایانه و البته این واژه در متون مدیریتی جایگاهی ندارد![منبع]
مزایای برنامه ریزی
برخی از مزایای برنامه ریزی عبارتند از:
1. افزایش احتمال تحقق اهداف سازمان
2. ایجاد فرصتِ اجرای منظم تصمیم ها
3. صرفه اقتصادی
4. انطباق با شرایط متغیر محیطی
5. استفاده صحیح از منابع
6. فراهم شدن ابزارهای کنترل
7. امکان سنجش میزان پیشرفت
8. آگاهی کارکنان از اهداف سازمان و نقش خود
9. تقویت کار گروهی
10. رسیدن به اهداف شخصی
چالش های برنامه ریزی:
چالش های عمده برنامه ریزی از دید برخی منتقدان این امر عبارتند از:
1. حوادث غیر منتظره ای که می تواند تمام پیش بینی ها را نقش بر آب کند! 2.عوض شدن فکر
تغییر رویه هایی که ممکن است مقاومت ایجاد نماید.
1. صرف هزینه و وقت. 2. محدودیت های کوتاه مدت و مقطعی.
تصمیم گیری
واژه تصمیم در لغت به معنای عزم و اراده به انجام کاری است و از دید علم مدیریت، به معنای انتخاب یک راه از راه های مختلف و در حقیقت، انتخاب بهترین راه برای نیل به اهداف است. تصمیم گیری، بیش از آنکه کاری ساده باشد، فرایندی مرحله دار است.
گونه شناسی تصمیم گیری
گونه های مختلفی از تصمیم گیری را از دیدگاه های مختلف می توان شناسایی نمود. برخی از این گو نه ها عبارتند از:
1. تصمیم گیری به اعتبار برنامه (برنامه ریزی شده و برنامه ریزی نشده)
2. تصمیم گیری به اعتبار میزان اطلاعات
3. تصمیم گیری به اعتبار تصمیم گیرنده (فردی و گروهی)
4. تصمیم گیری به اعتبار درجه استقلال
5. تصمیم گیری به اعتبار میزان ساختار یافتگی
6. سایر موارد
مراحل تصمیم گیری
برآیند نسبتاً کلی از مراحلی که برای فرایند تصمیم گیری در متون مختلف طرح شده است را می توان در موارد زیر خلاصه نمود:
1. اطمینان از وجود نیاز به تصمیم
2. تعیین معیارهای تصمیم گیری
3. تشخیص میزان اهمیت معیارها
4. کشف راه حل ها
5. ارزیابی راه حل ها
6. انتخاب بهترین راه حل

 

چکیده: برنامه‌ریزی، فرآیند آگاهانه تصمیم‌گیری در مورد اهداف و فعالیتهای آینده یک فرد، گروه،واحد کاری یا سازمان است. مدیر یا مدیران برنامه‌ریزی، برنامه‌ریزی را با یک تحلیل موقعیتی آغاز می‌‌نمایند و درچارچوب محدودیت زمانی و منابع، اطلاعات مرتبط با مسأله مورد برنامه‌ریزی را جمع‌آوری و تفسیر می‌‌نمایند؛ سپس با تأکید بر‌خلاقیت، مدیران و کارکنان را تشویق کرده تا بر پایه نگرشی وسیع به امورشان بیندیشند؛ آنگاه با توجه به مزایا، مضرات و تأثیرات بالقوه هر‌گزینه، مناسبترین و امکان پذیرترین اهداف و طرحها را برگزیده و مدیران و کارکنان را توجیه نموده و منابع مورد نیاز را در اختیار آنان گذاشته و به انجام آن تشویق می‌نمایند. از آنجائیکه برنامه‌ریزی، فرآیندی پیش رونده و تکرار شونده است‌، مدیران باید بطور مستمر عملکرد واحدهای تحت تکفلشان را از جهت تطابق با اهداف و برنامه‌ها تحت نظر داشته باشند. در مقاله حاضر شما با این فرآیند و اصول و مبانی برنامه‌ریزی آشنا خواهید شد.
مقدمه
در بحث وظایف مدیریت از پنج وظیفه اصلی سخن به میان آمده است :
1- برنامه ریزی Planning
2- سازماندهی Organizing
3- به کار گماردن Staffing
4- رهبری / هدایت Directhing
5- نظارت / کنترل control
البته غیر از تقسیم بندی فوق نویسندگان مختلف تقسیم بندیهایی دیگری نیز ارائه داده‌اند برای نمونه لوترگیولیک وظایف هفت گانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای به شرح ذیل برای مدیریت بیان کرده است :
1- برنامه ریزی Planning
2- سازماندهی Organizing
3- به کار گماردن Staffing
4- هدایت Directing
5- هماهنگ کردن Coordinating
6- گزارش دادن Reporting
7- بودجه بندی Budgeting
او با به کار بردن حروف اول کلمات فوق POSDCORB را ساخته و مورد استفاده قرار داده است.
برخی دانشمندان مدیریت موضوع ایجاد انگیزه و نوع آوری را به عنوان دو وظیفه مدیریت دانسته و برخی دیگر بودجه بندی ، گزارش دادن و به کار گماردن را جزوء وظایف اصلی مدیریت نمی‌دانند و بسیاری نیز هماهنگی را به جای وظیفه مدیریت، هدف مدیریت به حساب می‌آورند
برچ در کتاب معروف خود « اصول و تجربه مدیریت » مدیریت را در چهار عنصر خلاصه می‌کنند که عبارتند از برنامه ریزی ، کنترل ، هماهنگی و ایجاد انگیزه .
فایول نیز وظایف پنجگانه ای برای مدیریت قائل است که عبارتند از : برنامه ریزی، سازماندهی ، هدایت ، کنترل و هماهنگی .
با توجه به اینکه هماهنگی بیش از آنکه یک وظیفه باشد، هدف مدیریت محسوب می گردد ؛ می توان وظایف اصلی مدیریت را در پنج عامل برنامه ریزی ، سازماندهی ، تأمین نیروی انسانی ، هدایت و کنترل خلاصه کرد.
آنچه مسلم است ، برنامه ریزی بر سایر وظایف مدیریت اولویت داشته و مقدم بر آن است. البته همه وظایف مدیریت باهم مرتبط هستند ولی در میان آنها برنامه ریزی از اهمیت و اولویت خاصی برخوردار است .در واقع برنامه ریزی وظیفه اساسی و شالوده مدیریت است .
توالی وظایف پنجگانه مدیریت در شکل زیر قابل تجسم است :
اهمیت و ضرورت برنامه ریزی
همانگونه که عنوان شد در میان همه وظایف مدیریت برنامه ریزی از اساسی‌تر‌ین آنهاست که مانند پلی زمان حال را به آینده مرتبط می سازد. به عبارت دیگر برنامه‌ریزی میان جایی که هستیم با جایی که می‌خواهیم به آن برویم پلی می‌سازد و موجب می‌شود تا آنچه را که در غیر آن حالت شکل نمی‌گیرد، پدید آید.از آنجایی که همه سازمانها به دنبال آنند که منابع محدود خود را برای رفع نیازهای متنوع و رو به افزایش خود صرف کنند. پوپایی محیط و وجود تلاطم‌ در آن، و عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی بر ضرورت انکار ناپذیر برنامه ریزی می‌افزاید.
پیتر دراکر معتقد است که میان موثر بودن (انجام کارهای درست) و کارآیی(درست انجام دادن کارها) تفاوت است و این دو در مراحل انتخاب هدفها و آنگاه در چگونگی کسب آنها توأم می باشد .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  42  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


برنامه ریزی

چگونگی بارور کردن ابرها

اختصاصی از اس فایل چگونگی بارور کردن ابرها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

چگونگی بارور کردن ابرها

 

 

 


باروری ابرها در واقع یک روند طبیعی است که در آن ابرها به بخار آب تبدیل شده و سپس به باران مبدل می‌شوند. برای ایجاد باران مصنوعی باید عوامل ابر ، رطوبت ، دما و سایر شرایط جوی فراهم باشد به هر حال با انجام باروری منظم و برنامه‌دار ابرها مقدار بارش را می‌توان در یک دوره کامل به میزان 5 تا 25 درصد افزایش داد. می‌دانیم رطوبت (وزن بخار آب موجود در یک متر مکعب هوا) عامل مهمی در تشکیل ابرهاست، همچنین می‌دانیم که هر قدر هوا گرمتر باشد، قابلیت بیشتری برای داشتن بخار آب و تشکیل ابر دارد. اما برای تشکیل ابر ضمن وجود رطوبت و دمای زیر نقطه شبنم ، وجود ذرات میکروسکوپی گرد و خاک ، دوده بلورهای نمک و ... لازم است.

 

به هر حال دو ساز و کار اصلی برای بارش از ابرها به نام روند باران گرم و روند باران سرد معروفند. بعد از اینکه دانشمندان متوجه شدند که در مناطق حاره ، باران از ابرهایی بارش می‌کند که هرگز دمای آنها زیر صفر نیست آن را باران گرم نامیدند. در این ابرها قطرات درشت آب که ابر را تشکیل می‌دهند در برخورد با قطرات کوچک ، آنها را جذب می‌کنند (پدیده ادغام) و به این ترتیب شروع به بارش می‌کنند.

 

در روند باران سرد ، یعنی زمانی که دمای ابر یا قسمتی از آن پایین‌تر از سفر می باشد، در آن پاره‌ای ابر از قطرات آب و بلورهای یخ تشکیل شده است. در این عمل بلورهای یخ با جذب رطوبت اطراف خود سریعا شروع به رشد می‌کنند تا اینکه وزن آن باعث فرود آنها می‌شود. این بلورها هنگام فرود اگر از مکانهای گرم بگذرند به باران تبدیل و در غیر این صورت به صورت برف فرود می‌آیند.

 

انسان از طریق باروری ابرها می‌تواند از لحاظ تعداد و نوع هسته‌های تشکیل باران به طبیعت کمک کند. باروری بوسیله هسته‌های تراکم در اندازه‌های بزرگ (به عنوان مثال عناصر جذب کننده رطوبت مانند بلور نمک و اوره) می‌تواند برای سرعت دادن به روند بارش گرم بکار رود. باروری بوسیله هسته‌ای منجمد (از قبیل یدور نقره و یخ خشک) در افزایش باران در روند بارش سرد به ابرهایی که کمبود هسته دارند کمک قابل توجهی می‌کند.

 

باروری ابرهای کوهستانی

 

در مناطق کوهستانی ابرها بوسیله هوای مرطوب که به بالا می‌روند و سرد می‌شوند تقریبا از غرب به شرق بر روی کوهها تشکیل می‌شوند. اگر این روند را بطور طبیعی به حال خود بگذاریم خیلی از این ابرها توانایی تولید باران را ندارند و بیش از 90% از رطوبت خود را در جو به جای می‌گذارند. اگر بعضی از این ابرها را با یدور و یخ خشک و دیگر مواد با استفاده از مولدهای زمینی یا هواپیما بارور کنیم بین 5 تا 20 درصد روند بارندگی را افزایش خواهیم داد.

 

باروری ابرهای کومولوس

 

باروری ابرهای کومولوس روند پیچیده‌تری دارد. برای تشکیل این ابرهای بزرگ ، هوای گرم و مرطوب لایه‌های نزدیک به زمین ، بالا رفتن و سرد می‌شوند، تا جایی که ذرات بخار حاوی آنها متراکم شده و تشکیل ابر می‌دهد. دلیل صعود این حجم از هوا می‌تواند گرمای خورشید که روی زمین می‌تابد و یا یک جبهه هوای گرم باشد. از یدور نقره و یا یخ خشک زمانی استفاده می‌شود که دمای سطح بالایی ابر حدود 5- درجه سانتیگراد و یا کمتر باشد. هدف از این عمل زیاد کردن بلورهای یخ موجود در قسمت سرد شده ابر می‌باشد. زمانی که این بلورها بوسیله قطرات آب سرد شده ، احاطه می‌شوند سریعا به وضعی می‌رسند که باعث فرود آنها می‌شود. این بلورها هنگام فرود ذوب شده و قطرات باران را تشکیل می‌دهند.

 

تگرگ در ابرهای بزرگتری از نوع کومولوس - نیمبوس تشکیل می‌شود، این ابرها جریان بالا رونده بسیار شدیدی دارند، برای جلوگیری از تشکیل تگرگ ، مقدار زیادی یدور نقره در بخشهای مخصوص از ابر اضافه می‌کنند. اضافه کردن هسته‌های مصنوعی انجماد باعث ایجاد یک رقابت برای جذب ذرات منجمد آب می‌شود و به همین خاطر ذرات تگرگ نمی‌تواند زیاد رشد کند، چون رشد آنها بستگی بوجود ذرات آب دارد و اگر ذرات تگرگ بزرگ نباشد، زمانی که از ابر به طرف زمین فرود می‌آیند وقت کافی برای ذوب شدن دارند.

 

 

 

زدودن مه
از این روش در بسیاری از فرودگاههایی که در آنها مه مرتبا خلل در پروازهایشان ایجاد می‌کند استفاده می‌کنند چون مشخصات فیزیکی مه سرد (در این نوع مه قطرات ریز آْب در دمای زیر صفر سرد شده‌اند) شباهت زیادی به ابر سرد دارد. معمولا از هواپیماهای کوچک برای پاشیدن یخ خشک روی این مه‌ها استفاده می‌شود و همانند ابرهای سرد ذرات مه سرد شده به بلورهای یخ تبدیل شده و همانند یک برف ملایم به زمین فرود می‌آیند و این باعث پراکندگی موقتی مه بر باند فرودگاه می‌شود و گاهی اوقات این پراکندگی با کمک پرتو خورشید و گرم شدن سطح زمین بیشتر می‌شود.
نکاتی مهم در مورد باروری ابرها
تجربه 24 کشور در سطح جهان نشان داده است که باروری ابرها می‌تواند مقدار بار را بین 10 تا 25 درصد افزایش دهد و خسارات ناشی از تگرگ را بین 30 تا 70 درصد کاهش دهد.

 

موادی که در باروری ابرها استفاده می‌شود مثل نمک خشک ، اوره یا یدور نقره هرگز باعث آلودگی نمی‌شود و خطری ایجاد نمی‌کند زیرا مقدار این مواد بیار ناچیز است (تراکم نقره به نسبت 109/1 است).

 

تا به حال نشانه‌ای وجود ندارد که باروری ابرهای منطقه باعث کاهش بارش در مناطق مجاور شده باشد (حتی تا شعاع 160 کیلومتری).
باروری ابرها هرگز عملی بر خلاف طبیعت نیست، زیرا گاهی حیات انسان و تولیدات مواد غذایی او وابسته به این روش ابداع انسان است.

 

با توجه به هزینه طرحهای وابسته به باروری ، هزینه تمام شده هر متر مکعب باران تولیدی 5 ریال و قسمت نفوذی به سفره‌های زیرزمینی 50 ریال (بر اساس محاسبات باروری ابرها در استان یزد در سال 1377 که هزینه کل طرح 50 هزار کیلومتر مربع حدود 600 میلیون مر مکعب بود، تنها 150 درصد آن به سطح زمین رسید و بطور متوسط حدود 12 میلیمتر بارندگی در استان مذکور بویژه اطراف شهر یزد ایجاد کرد) است.

 

فضای کره زمین که به مانند موتور حرارتی عظیم عمل می‌کند از انرژی خورشید برای جریان باد و بالابردن بخار آب از سطح اقیانوس‌ها، جنگل‌ها و منابع طبیعی و ذخیره کردن آنها در داخل ابرها که نهایتاً به باران تبدیل می‌شود استفاده می‌کند. تقریباً همه انرژی خورشیدی که در سطح زمین جذب می‌شود وارد پائین‌ترین لایه‌های حرارت محسوسی فضا می‌شود یا به صورت حرارت پنهان مربوط به تبخیر آب درمی‌آید. انرژی خورشیدی در سطح گسترده‌ای برای مدتی به صورت حرارت بالقوه تبخیر ذخیره می‌شود و بعداً بخار آب به صورت ابر متراکم تخلیه خواهد شد. توفان‌های شدید و توفان همراه با رعد و تندر در اثر آزاد شدن حرارت پنهان در بخار آب به وجود می‌آید. بهرحال انرژی بادها به طور عمده در اثر وجود اختلاف درجه حرارت در نقاط مختلف سطح زمین به وجود می‌آید. چون ابرها عملاً کلیه آب موجود در فضای کره زمین را تولید می‌کنند هرگونه تغییر در آنها بسیار حائز اهمیت خواهد بود. چرا مردم باید به وسیله بارور کردن ابرها به دنبال کاهش فقر، جلوگیری از کمبود آب و مبارزه با قحطی مواد غذائی باشند؟
پیوند دوگونه گل سرخ، درخت انبه، گیاهان دیگر و سایر درختان باعث تولید انواع مختلف گیاهان و درختان دیگری شده است که محصول بیشتر و بهتری را در اختیار انسان قرار داده‌اند. دو رگه‌گیری در گاوهای اهلی باعث تولید گاوهائی شده است که محصول شیر آنها به مراتب بیشتر است. انقلاب سبز محصولات بیشتری از شالیزارها بدست آورد که باعث رونق اقتصادی کشاورزان و کارگران مزارع برنج شد. تزریق مواد شیمیائی در داخل ابرها آنها را به ابرهای پرباری تبدیل کرد که تولید مقادیر قابل توجه نزولات جوی برف و باران در طول سال باعث می‌شود.
روشنفکران، دانشمندان و مهندسین چینی نه تنها این واقعیت‌های علمی را شناسائی کرده‌اند بلکه این اصول علمی را به فناوری‌های مفید بارورکردن ابرها به منظور توسعه و رشد کشاورزی، صنعتی و اقتصادی تبدیل کرده‌اند تا به این ترتیب فقر و بیماری را از بین ببرند. با درک این مفاهیم بسیاری از مردم در سایر کشورها به این حقیقت پی برده‌اند که منابع آب متعارف مانند آبهای سطحی و زیرزمینی که از رودخانه‌ها و دریاچه‌ها تأمین می‌شوند برای رفع نیاز در حال رشد جمعیت روزافزون برای مصرف شرب، آبیاری و تولید برق آبی کافی نیست. آنها مایلند از طریق بارورکردن ابرها فرودگاهها را از وجود مه پاک کنند و از بروز توفان‌های تگرگ و شدید جلوگیری کنند و با خشکسالی‌های مکرر و آثار مضر گرم شدن کره زمین مبارزه کنند. در صورتی که ابرها توسط ذرات یخ یا هسته‌های اصلی املاح نقره (Silver iodide nuclei) بارور نشوند آنها نمی‌توانند به مراکز جذب رطوبت از بخار آب موجود در هوا تبدیل شوند. در این شرایط توسعه ابرها توسط بارور کردن آنها ابرهای دیگری را دربر می‌گیرد. بعلاوه بعضی از ابرها به دلیل عدم کفایت عمق آنها خود به خود تولید باران نمی‌کنند و بنابراین لازم است آنها را با مواد شیمیائی بارور کنیم به طوری که اندازه و عمق آنها برای بارندگی افزایش یابد. بعضی از ابرها حتی در صورتی که دارای عمق کافی باشند و هسته اصلی آنها کافی نباشد فقط بین 10 تا 20 درصد رطوبت موجود در آنها به باران تبدیل شود. در صورتی که هسته‌های یخی بیشتری در آنها تزریق کنیم این گونه ابرها به سطح مطلوب نزدیک شده و می‌توانند مقدار بیشتری از رطوبت هوا را به باران تبدیل کنند. همچنین درمورد ابرهای گرم در صورتی که از تزریق مقدار کافی مواد شیمیایی جذب کننده رطوبت استفاده نکنیم، این گونه ابرهای گرم نمی‌توانند در یک منطقه معین حدود 25 درصد باران اضافی در سال تولید کنند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


چگونگی بارور کردن ابرها

مایاها

اختصاصی از اس فایل مایاها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

مایاها

 

مایا نام مجموعه‌ای از اقوام سرخ‌پوست جنوب مکزیک و شمال آمریکای مرکزی است
حدودا برای مدت 6 قرن، از سال 300 تا 900 میلادی، تمدن مایا در زمینهای پست گواتمالا و مکزیک کنونی رونق گرفت. بسیاری از مایاها در شهرهایی مثل تیکال، پالنگ کی و کوپان زندگی می کردند. حاکمان آنها در این نواحی عبادتگاههای هرمی شکل، قصرها، بازار و میدانهای تجارتی و زمینهای ورزشی بسیار زیبایی ساختند . آموزش هنر و تجارت رونق پیدا کرد و نویسندگان با استفاده از عکسها و نقشهای سمبلیک، یک سیستم نوشتاری ایجاد کردند. ریاضیدانان و ستاره شناسان مایا بسیار متخصص بودند.

 

عبادتگاه هرمی شکل

 

تعداد بسیاری زیادی از اهرام سنگی (معبدهای هرمی شکل) در جنگلهای انبوه آمریکای مرکزی پنهان شده اند. بسیاری از این اهرام توسط مایاها، در حد فاصل سالهای 300 میلادی و 900 میلادی ساخته شدند. یکی از بزرگترین هرمها، معبد کتیبه ها در منطقه پالنگ در مکزیک می باشد.
حروف تصویری مایاها

 

کسی تا کنون طریقه خواندن خط مایاها را که با استفاده از حروف تصویری نوشته می شد، کشف نکرده است. نخستین حروف تصویری روی سنگهای یاد بودی حکاکی شدند که برای بزرگداشت حاکمان یا ثبت وقایع مهم بود. سپس حدودا از تاریخ 890 میلادی، کاهنان مایا روی کاغذ های ساخته شده از پوست درختان با استفاده از قلم های ساخته شده از موی خوک وحشی، می نوشتند. یک کتاب مایا را کودکس (مجموعه قوانین) می نامند.

 

1000 سال قبل از میلاد

 

روستاهای کوچک کشاورزنشین مایاها ، مذهب و فنون و صناعت تمدنهای اولمک، ژآپوتک و تئوتی واکان متعلق به آمریکای مرکزی، را از طریق تجارت و جنگ، تاثیر پذیرفتند و آن را توسعه دادند.

 

292 میلادی

 

فرهنگ قدیمی مایاها شروع به رونق یافتن می کند. شهرها با ساختمانهای سنگی مخصوص جشنها در روی زمینهای کشاورزی روستاهای قدیمی ساخته شدند. اولین کتیبه مایاها در سال 292 میلادی روی بنای یادبودی قرارداشت که در شهر تیکال، گواتمالا، پیدا شد.

 

600

 

سال 600 فرهنگ قدیمی مایاها در اوج خود قرار دارد. کشیشهای قدرتمند و حاکمان نیرومند ، به نواحی شهری مثل کوپان و پالنگ کی تسلط پیدا می کنند. آنها معابد و قصرهای بسیار زیبایی می سازند و دستاوردهای خود را روی سنگهای یادبود می نویسند.

 

800

 

کار ساخت ساختمانها و کتیبه ها در بسیاری از شهرهای مایا از قبیل واکساکتوم، زولتان و زامانتوم متوقف می گردد. این امر بیانگر سقوط قدرت کشیشها و حاکمان می باشد.

 

900

 

بسیاری از نواحی شهری گواتمالا، شامل کریگ، تیکال و پلانگ کی، تخلیه می شوند. شهرهای جدید مایایی شامل اوسمال، مایاپان و چیچن ایتزا در شبه جزیره یوکاتان در مکزیک دستخوش نابودی نشدند. اما این مراکز در زمینه آموزش و هنر، به پای زمینهای پست قدیمی، نمی رسیدند.

 

1000

 

شهرهای مایایی چیچن ایتزا بوسیله تولتکهای مهاجم تسخیر شده و گسترش پیدا می کنند.

 

1401 ـ 1200

 

شهر مایاپان که دارای حصاردیواری بود. پایتخت شهرهای مایا می باشد. این شهر یک مرکز تجاری مهم محسوب می شود.

 

1502

 

کریستف کلمب کاشف، در سفر چهارم خود به آمریکا ، تجار مایایی را روی جزایر دور از هندوراس می بیند. آنها از دانه های کاکائو ، به عنوان پول استفاده می کردند.

 

1520

 

فاتحان اسپانیایی با مایاها روبرو می شوند، که در شهرهای کوچکی که توسط رئیسهای کوچک اداره می شد، زندگی می کردند. این شهرها در شبه جزیره یوکاتان قرار دارد.

 

تا قبل از سال 900 میلادی تمدن مایایی در سرزمینهای پست، گواتمالای امروز، رو به زوال رفت. نواحی شهری تحلیه شدند و مجسمه های سنگی و عبادتگاههای جدید ساخته نشد. هیچ کس نمی داند علت ترک آن شهرهای زیبا توسط مایاها با آن سرعت چه بود.

 

زمین لرزه یا بیماری؟

 

برخی از کارشناسان معتقدند که شهرهای مایاها بر اثر یک زلزله عظیم، ویران شدند. از طرفی، ویرانه های موجود، هیچ مدرکی را که دلیل بر وقوع چنین فاجعه ای باشد، نشان نمی دهند. برخی نیز بر این باورند که مایاها، بر اثر شیوع مالاریا یا تب زرد، از شهرهاشان گریختند. اما ظاهرا هیچ یک از این دو بیماری، تا قبل از فتح آمریکا توسط اسپانیا، در آنجا وجود نداشته است. از طرفی اگر مایاها قبل از اشغال آمریکا توسط اسپانیا، دچار تب زرد شده بودند، بطور طبیعی در برابر شیوع مجدد آن در قرن 17م، مصونیت بیشتری می داشتند.

 

بحران کشاورزی

 

صاحب نظران دیگر معتقد هستند که زوال ناگهانی این تمدن، احتمالا در اثر نابودی و سوزاندن مزارع کشاورزی حادث شده است. زارعین باستانی آمریکایی درختها را قطع کردند و بعد کنده آنها را سوزاندند تا به زمین کشاورزی بیشتری برای کشت ذرت دست پیدا کنند. اما زمینهایی که به این شکل بوجود بیایند، به تدریج حاصلخیزی خود را از دست می دهند و زارعین مجبورند همین کار را در جایی دیگری تکرار کنند. روش کشاورزی سوزاندن درختان، علت مهاجرت مداوم قبایل قدیمی را توضیح می دهد، اما کاملا سرنوشت مایاها را روشن نمی کند. بعضی از شهرهای متروک مایاها در نواحی که سکنه کشاورز آن، مزارع خود را پس از برداشت محصول آتش می زدند، قرار نداشتند. بعنوان مثال شهر کوپلن ، در منطقه حاصلخیز دره اطراف رودخانه قرارداشت.

 

قیامهای سیاسی

 

هنر مایایی در قرن نهم میلادی زرق و برق بیشتری پیدا کرد. بعضی از دانشمندان بر این عقیده هستند که علت این امر، فساد ایجاد شده در میان اقوام حاکم نواحی شهری بوده است. کاهنان و اشراف، جامعه سنتی مایایی را تحت سلطه خود داشتند. آنها دستور ساخت معابد هرمی شکل، قصرها و بناهای یادبود را صادر کردند و تنها عده ای خط سمبلی مایایی و تقویم آنها را می توانستند بخوانند. احتمالا سقوط بسیاری از تمدن های قدیمی مایا در اثر قیام سیاسی مردم عادی بر علیه حکام بوده است. ممکن است بیماری، کمبود غلات و یا بلایای طبیعی از دلایل انقلاب مردم بوده باشد.

 

حقایق ثبت شده

 

تجار مایا را به نام «پولم ها»می خواندند. آنها خدایان خاص خود را داشتند و از پرداخت مالیات معاف بودند. پولمها (تجار) به تجارت نمک، پنبه، کاکائو، عسل، موم، ماهی و سنگ چخماق در طول مسیر رودخانه ها، مابین شهرهای مایا، می پرداختند. آنها به تجارت اشیاء زینتی مانند طلا، سنگهای قیمتی و پرهای زرد مایل به سبز پرنده ای به نام کتسال، نیز دست می زدند. آنها از دانه های کاکائو، ریسمانهایی که زنگوله های مسی از آن آویخته بود، و صدفهای قرمز رنگ به عنوان پول استفاده می کردند.

 

تمدن اینکا

 

رهبر قوم اینکا اطراف دره ی " کوزکو " در ارتفاعات آند را بعد از جنگ و گریز با قوم دیگری که قبلاً در این منطقه ساکن شده بود ، تصرف نمود و کشور کوچکی تشکیل داد . این قوم بعد از جنگهایی که کرد ، توانست بر منطقه حاکم شود . رهبر

 

 این قوم نام "پاچاکوتی" را برای خود گزید ، نام به معنای

 

کسی که جهان را ا ز نو می سازد " پاچاکوتی به راستی

 

 هم جهان اینکا را بازسازی کرد . وی شعائر مذهبی را به

 

 گونه ای سازماندهی کردکه کانون اش پرستش خورشید

 

باشد و خود را نیز نماینده ی خورشید در زمین قلمداد

 

 نمود . اندیشه ی پرستش نیاکان را تشویق کرد که

 

شامل پرستش فرمانروایان گذشته اینکا نیز میشد . وی

 

شهر کوزکو را به شکل یک شیر کوهی بازسازی کرده به تسخیر سرزمینهای دیگر ادامه داد. جانشینهای وی امپراطوری را به گسترده ترین اندازه آن توسعه دادند ، به گونه ای که از ناحیه ای که امروز اکوادور نامیده میشود ، رو به جنوب تا آرژانتین ، بولیوی و شیلی را در برگرفت . امپراطوری اینکا کم تراز یکصد سال پیش از ورود فرمانده ی اسپانیایی بنیانگذاری شده بود . نخبگان اینکا با استفاده از تجربیات سازماندهی گروههای نخستینی که طی هزاران سال در سر زمینشان زیسته بودند ، موفق به ساختن چنین امپراطوری شده بودند . نبوغ قوم اینکا در آن بود که دانش و سنت های ساکنان قبلی منطقه آند را با نیروی سازماندهی و مدیریت ممتاز خود ترکیب کرد .

 

شنیدنیهایی از اینکاها

اینکا ها دو نوع تقویم داشتند : یک تقویم روز که 365 روزه بود و یک تقویم شب که ماههای قمری را محاسبه میکرد . هدف اصلی هر دوی آنان ، تعیین زمان فعالیتها و آیین ها بود . فعالیت به موقع مردمان جهان ، برای خشنودی خدایان و ادامه حیات به بهترین شیوه ، ضروری بود . برای مثال در تقویم روزانه ماه جولای ، ماه انبار کردن سیب زمینی و سایر محصولات و تمیز کردن کانالهای آبیاری است و در تقویم شبانه ماه ستامبر ، ماه پاکسازی شهر کوزکو است . ماهی که درآن بت های قوم شکست خورده از اینکا را به میدان می آوردند تا شاه را ستایش کنند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اینکاها

 

امپراتوری اینکا در قرون پانزدهم و شانزدهم توسعه پیدا کرد. این امپراتوری بوسیله فرمانروای اینکا که خود را خدایگان می پنداشت، اداره می شد. پایتخت آن، شهر کوزکو ، در ارتفاعات آند بود. شبکه ای از راههای عالی ، تمام بخشهای امپراتوری را به هم وصل می کرد و امکان اداره بیش از ده میلیون جمعیت و غلبه بر تقریبا همه قبایل همسایه را برای اینکاها، فراهم می کرد. وقتی اسپانیایی ها در سال 1532 م از راه رسیدند، امپراتوری اینکاها در اوج خود بود. فاتحان اسپانیایی به طمع طلا و نقره اینکاها، این تمدن را در عرض چند ماه نابود کردند.

 

 

 

امپراتوری اینکا

 

این امپراتوری در زمان اوج خود، سرزمینهایی ما بین اکوادور و شیلی کنونی را در بر می گرفت.

توصیفی دیگر از تمدن اینکا

 

سیستم راههای سلطنتی

 


بخشهای مختلف از طریق 25000 کیلومتر (15500 مایل) جاده و پل به یکدیگر وصل می شد. مردم پای پیاده سفر می کردند. اسب با وسیله نقلیه چرخ دار وجود نداشت. منزلگاهها به اندازه یک روز پیاده روی با همدیگر فاصله داشتند. اینکاها از قاصدهایی به نام «چاسکویی» استفاده می کردند. آنها آنقدر سریع بودند که حتی هنگامی که حاکم در پایتخت، شهر کوزکو، در فاصله 400 کیلومتری (250 مایلی) از دریا زندگی می کرد، ماهی تازه برای او می آوردند.

 

امپراتوری اینکا بیش از ده میلیون جمعیت داشت. این امپراتوری در زمان اوج خود، مناطقی از کشور پرو، جنوب بولیوی، اکوادور، شمال شیلی و جنوب آرژانتین را شامل می شد. رهبران اینکاها بدون خط و کتابت یا وسایل نقلیه چرخدار بر این منطقه وسیع حکومت می کردند.
کشاورزی

 

کشاورزی پایه و اساس زندگی اینکاها را تشکیل می داد. سال کشاورزی در ماه اوت، هنگامی که فرمانروای اینکا اولین شیار را در زمین بوسیله دیلمی نوک تیز از جنس طلا ایجاد می کرد، آغاز می شد. تمام زمینهای قابل استفاده به زیر کشت می رفت. آبراه های طولانی، زمینهای کویری ساحل را آبیاری می کردند، در حالیکه در دامنه شیب دار کوهها، شیارهایی به شکل پلکان ایجاد می شد تا آب پر ارزش را نگه دارد. کشاورزان اینکا برای تغذیه سپاهیان، کاهنان و همچنین خودشان به کشت غلات می پرداختند. آنها گوشت مورد نیاز خود را از راه پرورش خوکچه هندی تامین می کردند. چوب کمیاب بود و سوخت منازل آنها از فضولات لاما (شتر بی کوهان آمریکای جنوبی) تامین می شد.

 

 

 

 

 

مالیات میتا

 

هر کشاورز اینکایی مجبور بود زمین خود را ترک کند و به مدت پنج سال برای دولت کار کند. این کار اجباری به نام میتامعروف بود. او مجبور بود به عنوان معدنچی، کارگر راهسازی که او از خانه اش دور بود، همسر او روی مزرعه خانوادگی کار می کرد. ایالات مختلف امپراتوری اینکا، انواع کارگران مختلف دولتی را تامین می کردند. هر کس به شکلی کمک می کرد. بیکاری و فرد بیکار وجود نداشت.

 

کورکواکاها

 

هر ناحیه بوسیله یک کوراکا، مسئول دولتی، اداره می شد. او مراقب بود تا همه خانواده ها مالیات غله و میتا (کار مجانی) را پرداخت نمایند. او راههای محلی و پلها را مورد بازرسی قرار می داد. او حتی ازدواجها را ترتیب می داد. کوراکاها خانه های زنان خانه دار اینکا را بازرسی می کردند و مراقب بودند تا آنها خانه هایشان را تمیز و مرتب نگه دارند.

 

شیوه لباس پوشیدن

 

زنان اینکا، پشم لاما (شتر بی کوهان آمریکای جنوبی) و آلپاکا (نوعی شتر بی کوهان آمریکایی) را می ریسیدند و از آن لباس می بافتند. آنها لنگ، پیراهنهای گشاد و بلندی که تا روی زانو می رسید، و رداهای گرم می دوختند. در دره های ساحلی، جایی که پنبه کاشته می شد، مردم لباسهای نازکتری می پوشیدند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


مایاها