فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 12 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه :
مصرف واژه جدیدی نیست اما "جامعه مصرفی" واژه کلیدی است که فهم آن حوزه های جدیدی را در علوم اجتماعی بر روی ما می گشاید. در این گفتار سعی خواهیم کرد تا بیشتر آن را بکاویم . نخست از مناقشه و تفاوت رویکردی بین رشته های علوم اجتماعی در باب مصرف خواهیم گفت و سپس با توجه به نظریات جامعه شناسان نسبت به جامعه مصرفی و مصرف ویژگی ها و پیامدهای ظهور جامعه مصرفی را در بررسی خواهیم کرد و در پایان به بررسی نسبت جامعه خود با جامعه مصرفی می پردازیم.
امروزه ما تحت محاصره خارق العادهِ مصرف تظاهری و فراوانی خدمات، اشیاء و کالاها مادی قرار گرفته ایم. همین ها جهش اساسی در اکولوژی نوع انسانی پدید آورده است. به قول جین بودلیلارد دیگر احاطه بشر بوسیله بشر پایان گرفته و اینک شاهد محاصره بشر بوسیله اشیاء (objects) هستیم. مبادله روزانه دیگر بین افراد نیست بلکه با کسب و دستکاری کالاها و پیام ها صورت می گیرد. یکی از پیامدهای روشن این وضه این است که مفهوم " محیط زیست" بی شک تنها از زمانی مورد نظر قرار گرفته که ما به دلیل واسطه گری اشیاء کمتر با سایر انسانها نزدیک هستیم.
مصرف مفهومی کلیدی است به این معنی که می توان با ان قفل فهم جامعه مدرن را دریافت. مصرف مفهومی آغشته از ارزش است. در جهان کنونی بینش بازار باز به عنوان یک جامعه خوب مطرح شده است که ادعا می شود که ثروت، کالاها و خدمات را به مصرف کنندکان عقلانی و آزادی که آنها را طلب می کنند تحویل می دهد. در مقابل هم می توان بخش منفی و تاریک مصرف را در واژه های تحقیر آمیز مصرف گرایی (consumerism) ، مادی گرایی، فرصت طلبی، خودپرستی، لذت گرایی و ... دید.
مصرف همچنین در مقابل مفاهیم دیگری قرار می گیرد: مصرف در مقابل تولید،مصرف در مقابل سرمایه گذاری، مصرف در مقابل شهروندی، مصرف در مقابل حفظ محیط زیست و ... از جمله مهم ترین تقابل های می باشند.
مصرف همچنین ابعاد مختلفی به خود می گیرد. مصرف کننده ئر نقش های مختلفی در جامعه مصرفی ظاهر می شود. هنگامی مصرف کننده به مثابه انتخاب گری است که به قصد حداکثر کردن فایده مندی خود عمل می کند. در عین حالیکه نیروی محرکه جامعه مصرفی است. این مصرف کننده کنشگر عقلانی محسوب می شود که بهترین قاضی انتخاب بین علائق خود است. مصرف کننده به عنوان ارتباط برقرارکننده ( از طریق نمادهای مصرف) از طریق راه های مختلف چون مصرف تظاهری یا اوقات فراغت تظاهری و ... مصرف کننده به مثابه اکتشاف کننده، مصرف کننده به مثابه جویای هویت ( و موقعیت) ، مصرف کننده به مثابه لذت گرا ( هنرمند)، مصرف کننده به مثابه مجروح جامعه مصرفی، مصرف کننده به مثابه مبازره گر و فعال ، مصرف کننده به مثابه شهروند،
اما هدف اصلی در این گفتار فهم جامعه مدرن از طریق بررسی ویژگیهای جامعه مصرفی است. در اینراه سوالات مختلفی مطرح خواهد شد. رابطه جامعه مصرفی با مدرنیته اولیه و مدرنیته متاخرچیست؟ آیا جامعه مصرفی در مدرنیته متاخر متمایز از نوع مدرنیته اولیه است. آنطور که برخی ادعا کرده اند ما مدرنیته متاخر را جامعه پساکمیابی یا جامعه پسا صنعتی می نایم. البته برای شناخت این نوع مدرنیته مفاهیم دیگری نیز بکار برده است چون جامعه باز اندیشی که هم جرج ساروس مدعی جعل آن است وهم آنتونی گیدنز. اریک بک نیز این جامعه را "جامعه در معرض خطر" ( های جدیدی و تولید شده و نه خطرهای خارجی) (risk society) می نامد.
سوال دیگری که مطرح است این است که آیا ما در جهان در حال توسعه وارد جامعه مصرفی شده ایم؟ یا اینکه خیر این جامعه در غرب و برخی دیگر کشورهای توسعه یافته ظاهر شده است؟ به دیگر سخن نسبت این جامعه با ما چیست؟ آیا کالاها و اشیاء در جهان جدید همانطور که تحل در سبک زندگی آنان ایجاد می کند سبک زندگی و ماهیت زندگی ما را نیز میسازند؟
آیا سیستم اشیاء ما را احاطه کرده اند؟ آیا انسان بازتابی این نظام اشیاء را باز تولید می کند؟ جایگاه فرد بازتابی در جامعه مصرفی کجاست؟ ما فرد بازتابی را فردی می دانیم که کنش هایش شرایط زندگی اش را می سازد. آیا ما در میان اشیاء یا بر اشیاء احاطه داریم ؟ برخی معتقدند که ما در دوره اشیاء هستیم و با ریتم اشیاء زندگی می کنیم. ما بر طبق سیکل ها و چرخش های لاینقطع آنها زندگی می کنیم. امروزه ما هستیم که ناظر تولد و بر اورده شدن و ارضاء و سپس و مرگ آنها هستیم. اما دیرو ز این اشیاء بودند که ناظر تولد و رشد و مرگ ما بودند : مانند مجسمه ها و عتیقه ها و ... فرد در چنین وضعی چطور می تواند شرایط زندگی خود را تغییر دهد؟
در آغاز بگوییم که بر سر مصرف و مصرف کننده مناقشه های بسیاری در رشته های مختلف علوم اجتماعی رقته است. اما ما رهیافت جامعه شناختی را برای بررسی جامعه مصرفی برگزیده ایم.
کنشگر در علم اقتصاد و وبیژه در نظریه نئوکلاسیک ها فردی است که به قصد حداکثر کردن سود و فایده مندی اش عمل می کند. در حالیکه در جامعه شناسی کنشگر در تعامل با سایر افراد بررسی می شود. فرض نئوکلاسیک ها این است که با کنشگر عقلانی روبرو هستند که بهترین انتخاب را انجام می دهد. لذا مصرف مطالعه رفتار عقلانی مصرف کننده است. بطور مثال مارشال نیازها را در ارتباط متقابل و عقلانی می داند. اما در دیدگاه جامعه شناسی عقلانیت مصرف کننده تنها یک متغیر است. اقتصاددان جامعه مصرفی را امر بیرونی تلقی می کند و تنها به تحلیل فرد مصرف کننده می پردازد و در این راه از روش های تجربی و ریاضی سود می گیرد.
انسان اقتصادی به دنبال حداکثر کردن رضایت مندی از کالاها و اشیا ست. انسان مصرف می کند چون نیاز دارد. این ها رویکرد اقتصادی است. جامعه شناسان این را برای تببین مصرف کافی نمی دانند. بودریلارد می گویید این توتولوژیک است که بگوییم افراد مصرف می کنند چون نیاز دارند. یا اینکه مصرف برای افزایش استاندارد زندگی صورت می گیرد. اما بهرحال اقتصاددان مصرف کننده را فردی می داند که به قصد فایده مندی از کالا و خدمات دست به مصرف می زند. در حالیکه برای روانشناس انگیزه و تحریک مهم است نه اشیاء. در مقابل جامعه شناس به پویایی های اجتماعی نیازها یعنی همان مدل همنوایی، انطباق و رقابت توجه دارد. لذا در جامعه مصرفی پویایی های اجتماعی مصرف مطرح می شوند و کمتر انگیزه های عمیق پرداخته می شود. وی کسی است به دنبال فعال کردن مدل های همنوایی، انطباق و رقابت مصرف کننده ای است که تحت تاثیر گروه همالان قرار دارد. مردم شناسان اجتماعی نیز به مساله مصرف می پردازند و جامعه شناسان را به خاطر تعمیم های حمایت نشده بوسیله مردم نگاری مورد سرزنش قرار می دهند. در مقابل جامعه شناسان مطالعات فرهنگی را به خاطر غفلت از بررسی طبقه اجتماعی و جنسیت مورد نقد قرار می دهند.
یکی از مهم ترین ویژگیهای جامعه مصرفی انباشت و فراوانی است. فراوانی همه چیز لباس ها – غذا - ... . نمایش یا عرضه کنندگی ، انباشت را فراتر از واقعیت آن چیزی می کند که وجود دارد. این یعنی تظاهر مازاد – یا به عبارت دیگر پایان کمیابی. شکل موثر انباشت اشیاء در نمایش (displays) و مجموعه ها (Collections) است که صورت و نمود می یابد. چنین نمایشی با عرضه و نمایش سنتی متفاوت است. حتی با نمایش مدرنیته اولیه هم متفاوت است. نمایش ویترینی آنتیگ یا عتیقه جات نمایش اریستو کراسی بود . اما نمایش مدرن اشیاء نمایش سلسله اشیاءیی که همدیگر را تکمیل می کنند و حق انتخاب را نشان می دهند.
بنابر این می توان گفت که جامعه مصرفی جامعه نمایش و جلوه است. نمایش کلان نماست . شاید به این لحاظ باشد که چنین جامعه ای را پسا کمیابی می نامیم. مصرف کننده در چنین این جامعه احساس می کند که هرچه می خواهد می یاید. نمایش کالا یعنی حذف کمبود و کمیابی. اما این سوال بجد مطرح است که آیا ایده یافتن همه چیز با اندیشه قدرتِ مصرف کننده مرتبط است؟ یا تولیدکننده؟
نمایش اندازه و حجم را مهم و آن را برابر قدرت و اقتدارمی کنند. نمایش در جامعه مصرفی وضعی پدید می آورد که حتی ناتوانانِ در خرید هم از لذت دیدن سیراب می شوند. آنها هم می توانند با مصرف زمان ویترین ها و نمایش اشیاء و کالاها را تماشا کنند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 12 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله مصرف گرایی