کارگاه قانون جذب
اثر بی نظیر جری هیکس و استر هیکس
شما می توانید همینجا در همین زندگی به هر چه که آرزویش را دارید و برنامه اش را ریخته اید برسید.
آنچه همین حالا احساس می کنید ترکیبی است از کسی که به آن تبدیل شده اید و کسی که اجازه می دهید باشید و هیچ چیز بیشتر از این حقیقت ندارد.
داستان زندگی شما چه چیزی را نشان می دهد ؟
*شما می دانید که چه می خواهید؟
چطور از جایی که هستید به جایی که می خواهید بروید ؟
استر هیکس در کتاب « بخواهید تا به شما داده شود» از گفتگو های خود با شخصیت آبراهام سخن می گوید که سبب الهام بخشی او بوده است. بعد از آن کتاب استر هیکس آثار دیگری هم از گفتگوهای الهام بخش خود با آبراهام منتشر کرده است.
استر هیکس یک سخنران انگیزشی و الهام بخش و همچنین یک نویسنده ی توانا در زمینه قانون جذب و موفقیت است. او به همراه همسرش جری هیکس در ۳۰ کشور جهان و ۵۰ ایالت کارگاه های کاملا تخصصی در زمینه ی قانون جذب را برگزار کرد و حدود ۱۱ کتاب را در جهان منتشر کرده اند. آنها با همدیگر به اکثر نقاط جهان سفر می کردند و کارگاه های متفاوتی از قانون جذب را برگزار می کردند. از زمانی که جری فوت کرد استر به دنبال برخی سوالات ذهنی خودش دیگر کتابی را ننوشت و چاپ نکرده است تا اینکه وین دایر این کتاب را که مجموعه ای از پرسش و پاسخ سوالات قانون جذب است را آماده و روانه بازار کرد.
شاید خیلی از مردم جهان نام استر را به خاطر اشاعه ی درست قانون جذب از سالهای ۱۹۸۷ در زیرزمین منزل خودش به یاد داشته باشند و او اولین نفری بود که به همراه جری قانون جذب را در جهان در آن سال ها گسترش داد و مردم جهان را با نام آن آشنا کرد. تلاش استر و جری در این سال ها باعث ظهور فیلمی بسیار پر فروش در جهان به نام « راز » شده است. فیلم راز توسط نویسنده ای به نام راندابرن مهیا شد و در پشت این فیلم اندیشه های استر و جری نهفته بود.
جری هیکس که در نوجوانی اش خجالتی و کمرو بود با دختر همسایه اش ( استر ) ملاقات می کند و بعدها با همدیگر ازدواج می کنند. جری توسط کتاب ناپلئون هیل ( بیندیشید و ثروتمند شوید ) در زمینه ثروت ذهنش درگیر می شود و در طی مطالعه ی این کتاب درک می کند که ناپلئون هیل از رازی در کتاب صحبت می کند. او به دنبال دست نوشته های هیل به جستجو مشغول می شود تا اینکه متوجه می شود این کتاب برخی مطالبش حذف شده است. هیل در ۷۸ سالگی اش کتابی به نام « بیندیشید و با آرامش ثروتمند شوید » را روانه بازار کرده بود و در ۸۰ سالگی کتاب پر فروش دوران نوجوانی اش ( بیندیشید و ثروتمند شوید ) را بازنویسی می کند که هیچگاه در جهان منتشر نمی شود. اما دست نوشته های او را باب پراکتور و جری هیکس مورد بررسی قرار می دهند و آن راز را برملا می کنند اما دیگر دیر شده بود زیرا فیلم راز هم دست خوش حذفیات و تغییراتی قرار گرفته بود و برخی از سکانس های آن که بعدا مشخص شد حذف شده بودند.
علاقه ی جری به مسائل ماورا و متافیزیک باعث رشد آگاهی های استر شد و تجارب جالب خویش از دانش جمعی، درک شفاف سازی و دریافت های معنوی را در اختیار همگان قرار دادند. اولین کارگاه آنها تحت عنوان « کارگاه هنر پذیرش » که به شیوه همراه با هم کنشی یا تعامل برای راهنمایان و شرکت کنندگان این جریان فکری مداوم برگزار کردند. امروزه در جهان توجه مردم به فلسفه ی خوشبختی آموزگاران آگاهی معطوف شده است. استر به همراه جری در آن سالها زاویه ی گسترده ی دید خود را مطرح می کردند و خیلی از منتقدان او، این نگرش را پذیرا نیستند اما هر چه باشد این کامل ترین آموزشی است که در جهان از قانون جذب داریم.
داستان ارتباط آبراهام از زبان استر هیکس
در آن سال ها مردم از خانمی به نام شیلا که می تواند با روح صحبت کند سخن می گفتند و من و جری تازه ازدواج کرده بودیم و من از مسائل متافیزیک می ترسیدم. جری در فکر قرار ملاقاتی با شیلا بود. من هیمشه او را از ملاقات با او منع می کردم تا اینکه قرار ملاقاتی با او گرفت و من را با خودش به آنجا برد. خانه ان زن در فونیکس آریزونا بود و خانه بزرگ و ساکت و بسیار زیبایی داشت. با ورود به منزل او، آرامش خاصی داشتم. بعد پیش خدمت ها ما را به اتاق او دعوت کردند. خانم دستیار شرح دادند که خانم شیلا می خواهد آرامش یابد و آگاهی اش را رها کند و آنگاه خانم شیلا با چند تنفس عمیق جمله را اعلام کردند: « این ابتدای کار است، آیا شما سوالاتی دارید؟ »
جری دفترش را باز کرد و شروع به پرسیدن سوالاتی که از قبل آماده کرده بود کرد. وقتی شیلا با ما حرف می زد من احساس آرامش داشتم و به او نگاه می کردم. وقتی او حرف می زد می دانستم پاسخ های فوق العاده اش، منبع دیگری دارد. جری در مورد سوالات پنج سالگی اش که در ذهنش بود می پرسید و ترس درونی قبل از ورود به آنجا به خوشبختی فراتر از همه احساساتم تبدیل شد. سوالات جری تمام شد و من به جری گفتم: خیلی علاقه مند هستم فردا باز هم به اینجا برگردیم.
فردای آن روز دوباره جری نیمی از زمان سوال پرسیدنش را به من داد تا بتوانم سوالاتم را از شیلا بپرسم. من از او سوال کردم: چگونه امکان پذی راست به شیوه ای موثرتر به اهداف مان برسیم؟ او پاسخ داد: با ایمان و مراقبه! من سوال کردم: منظورت از مراقبه چیست؟ پاسخش بسیار احساس آرامش داشت. او گفت: با لباسی راحت در یک اتاق ساکت بنشین و هنگامی که افکارت پراکنده می شوند آنها را رها کن و به نفس هایت متمرکز شو و به چیزی فکر نکن. او به من گفت که هر انسانی می تواند چنین ارتباطی را تجربه کند. از آن زمان من عشقی در درونم شکل گرفت که توانستم مزد تمام اشتیاق هایم را در آینده دریافت کنم و با مجموعه ای از آگاهی های جمعی ( آبراهام ) ارتباط برقرار کنم. این آگاهی ها ارتعاشاتی جمعی غیرفیزیکی هستند که به رشد و تعالی هر شخص به شما یاری می رسانند.
کارگاه قانون جذب