اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق زندگی ارسطو و اندیشه هایش

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق زندگی ارسطو و اندیشه هایش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق زندگی ارسطو و اندیشه هایش


دانلود تحقیق زندگی ارسطو و اندیشه هایش

 

تعداد صفحات : 175 صفحه     -     

قالب بندی : word              

 

 

 

زندگی ارسطو

ارسطو در 384 پ.م ، در شهر کوچک استاگیرا ، استاوروی جدید، در ساحل شمال شرقی شبه جزیره ی خاکیده یک متولد شد. گاهی کوشیده اند رگه ای غیر یونانی در منش او بیابند، و آن را به شمالی بودنش نسبت دهند. اما استاگیرا کاملا شهری یونانی بود، که از آندروس و خالکیس به آن جا کوچ کرده بودند و دارای گونه ای از گویش ایونی بودند پدرش ، نیکوماخوس ، به فرقه یا صنف آسکلیپاد تعلق داشت و محتمل است که خانواده ی او در سهده هشتم یا هفتم از مسنیا مهاجرت کرده  باشند. خانواده ی مادرش، فایستیس ، به خالکیس متعلق بود، جایی که ارسطو در روزهای آخر عمرش، از دست دشمنانش به آن جا پناه برد. پدرش طبیب، و با آمونتاس دوم پادشاه مقدونی، دوست بود، و ممکن است که بخشی از کودکی ارسطو در دربار سلطنتی سپری شده باشد. معقول است که علاقه ی ارسطو به علوم طبیعی و بیش از همه به زیست شناسی را حاصل تعلقش به نسل خانواده ی پزشکی بدانیم. گالینوس ( جالینوس) به ما می گوید که خانواده های اسکلپیاد به پسران تشریح را می آموختند، و محتمل است که ارسطو بعضی از اینگونه تعلیمات را دیده باشد، علاوه بر آن، ممکن است او پدرش را در اعمال جراحی کمک کرده باشد، و احتمالاً منشا داستانی که او را پزشکی قلابی معرفی می کند همین موضوع است. خانواده اش، زمانی که او پسر کوچکی بود، در گذشتند، و او تحت قیمومت خویشاوندی به نام پروکسنوس درآمد، که ارسطو بعدها پسر او نیکانور را به فرزندی پذیرفت.

او در هیجده سالگی وارد مدرسه ی افلاطون در آتن شد، و نوزده سال ، تامرگ افلاطون، در آن جا بود. لازم نیست که فرض کنیم کشش خاصی به زندگی فلسفی وجود داشته است که او را به آکادمی کشانده است، او صرفاً در صدد دیدن بهترین تعلیمی بود که یونان می توانست در اختیار او بگذارد. انگیزه ی او در پیوستن به مدرسه هر چه باشد، روشن است که در فلسفه ی افلاطون مهم ترین تاثیر زندگی اش را یافت. غیر ممکن بود که ذهنی این چنین قدرتمند مستلزمات همه ی آموزه های افلاطون را بپذیرد. اختلافات بزرگی در باب موضوعات مهم به تدریج برای ارسطو اشکارتر شدند. اما بر خلاف آثار علمی اش، هیچ برگی از آثار فلسفی اش نیست که اثری از افلاطون گرایی نداشته باشد .

 حتی هنگامی که با برخی آموزه های افلاطونی برخورد می کند خودش را در جرگه ی کسانی قرار می دهد که به نقد آنها مشغول است و اصول مشترک شان را خاطر نشان می کند. او نیز مانند هر مرد بزرگی در قدیم، افترا زنندگانی داشت او بعدها به گستاخی نسبت به افلاطون متهم شد. زمانی به شدت طرفدار افلاطون بود، و افلاطون او را « دانشجو» ئی تمام عیار و « مغز مدرسه» می نامید . بعدها زمانی که دیدگاه های خود را متمایز تر شد، روابط آنها صمیمیت قبل را نداشت. اما تا زمانی که افلاطون زنده بود، ارسطو عنصر وفادار مدرسه باقی ماند. او در فقره ی معروفی از وظیفه ی ناخوشایند نقد کسانی سخن می گوید که به عنوان مدرسه ی افلاطونی برایش عزیزند.

با این حال ، نباید فرض کنیم که او در خلال این بیست سال صرفا شاگرد بوده است. مکاتعب قدیم فلسفه از مردانی تشکیل شده بودند که رویه ی مشترک و دیدگاه های بنیادین واحدی به آنها وحدت بخشیده بود، اما هر کدام به طور مستقل به پژوهش های خویش مشغول بود. به ویژه، میتوان فرض کرد که ارسطو در خلال این سال ها مطالعاتش را در علم طبیعی به جایی رساند که افلاطون یا هیچ کدام از اعضای مدرسه نمی توانست بدان دست یابد. به نظر می رسد که او تدریس نیز می کرده است، اما شاید فقط درباره ی خطابه، و در مخالفت  باایسوکراتس، به نظر می رسد که تحت نظر ایسوکراتس درس نخوانده است، اما حتی سبک اسان و دقیق و بی حشو و زوایدش، و استعدادش برای صعود به مقامی موثر، بیشتر  مدیون « این مرد فصیح قدیم » است که تاثیرش در سبک یونانی و لاتین بسیار بزرگ است. در خطابه از هیچ نویسنده ای ( به جز هومر) تا این اندازه نقل نمی کند. اما در سرزنش فقر اندیشه ی ایسوکراتس، و ستایش موفقیت های خطیبانه ی او با افلاطون هم عقیده است، و این امر موجب است که ارسطو در روزهای جوانی اش خطابه را، آن چنان که مکتب ایسوکراتی حفظ کرده بود، به نقد کشد. احتمالاً چند اثر مفقود شده اش به این دوره متعلق هستند، اثاری که وی در آن ها کم و بیش به صورت عامیانه بحث کرده است نه به صورت فلسفی اصیل. همچنین به نظر می رسد که بعضی از اثار موجودش در این دوره شروع شده باشند.

هنگامی که در 7-348 پ. م اسپوسیپوس جانشین افلاطون شد و گرایش های افلاطون گرایی ای را که ارسطو آن ناراضی بود- به ویژه تمایل به « برگرداندن فلسفه به ریاضیات» عرضه کرد، ارسطو نسبت به ماندن در مدرسه بی میل شد اما ظاهراً قصد نداشت که مدرسه ای از آن خودش تاسیس کند. هم چنین این نیز ممکن است که طغیان احساس ضد مقدونی در آتن در نتیجه ی شکست الینتوس و نابودی اتحاد یونانی اتن را برای اقامت بیگانه ای دارای ارتباط های مقدومی ناامن ساخته باشد اما این دلیل به سختی می توانست کسنو کراتس را تحت تاثیر قرار دهد کسی که عضو اکادمی بود وارسطو را در مهاجرت از اتن همراهی کرد دلایل ارسطو هر چه باشد به هر حال او دعوت یکی از شاگردان قدیمی آکادمی یعنی هرمیاس  را کسی که از بردگی به رهبری اتارنئوس و آسوس در موسیا رسیده پذیرفت و حلقه ی افلاطونی کوچکی در اطراف خویش به وجود اورده بود او با پوتیاس ازدواج کرد، که زیبا و دختر خوانده ی هرمیاس بود، و او دختری به همین نام به دنیا آورد و ظاهراً در خلال اقامت بعدی ارسطو در اتن در گذشت. پس از درگذشت او، ارسطو با زنی از استاگیرا با نام هرپولیس پیوند دائمی و عاشقانه، هر چند غیر قانونی ، بست و از او پسری داشت به نان نیکوماخوس، که اخلاق نیوکاخوسی به نام اوست.

در پایان این سه سال، ارسطو به میتولنه در جزیره ی مجاور لسبوس رفت. نمی دانیم چه چیزی او را به آن جا کشاند، اما محتمل است که تئوفراستوس ، بومی جزره و کسی که ارسطو قبلا با او به عنوان عضو اکادمی آشنایی داشت، آن جا را در نظر ارسطو برای اقامت، مناسب ساخته باشد. بسیاری از پژوهش های او در زیست شناسی به اقامتش در اسوس و بیشتر از آن به اقامتش در میتولنه متعلق است در این اثار غالبا به پدیده های مربوط به تاریخ طبیعی مشاهده شد و در آن حول و حوش، و به ویژه در تالاب پورها اشاراتی شده است.

اشاره ی ایستوکراتس ، تقریباً در این تاریخ ، به فیلسوفان تازه کاری را که در لوکیوم گرد آمدند و او را چند محترم نداشتند، عموماً اشاره به ارسطو و دیگران دانسته اند، اگر چنین باشد، پس  ارسطو باید دوره از آتن دیدار کره باشد، زندگی نامه نویسان قدیم درباره ی این دیدار چیزی نمی دانند اما به نظر می رسد که این حدس بی مبناست .

در 2- 343  فیلیپ مقدونی که احتمالا ارسطو را آنگاه که نوجوانی هم سن او بوده است می شناخت و قطعا از هر میاس درباره ی  او چیزهایی شنیده بود از او دعوت کرد که آموزش و پرورش اسکندر را که در ان زمان سیزده سال داشت بر عهده بگیرد ارسطو که مایل بود پیوند قدیم با دربار مقدونیه را تجدید کند و چنانکه از سیاست بر می اید به تربیت قرمانروایان آینده اهمیت بسیار قایل بود این دعوت را پذیرفت  این موقعیت به نقوذ ارسطو در درباره منتهی شد و او راقادر ساخت تا به نفع استاگیرا و آتن و ارسوس شهر آبا و اجدادی تئوفراستوس که همراه ارسطو به پلا رفت با موفقیت پادرمیانی کند درباره ی آنچه او به این شاگرد برجسته یاد داد چیز اندکی می دانند یا اصلا چیزی نمی دانند احتمالا موضوع اصلی تعلیم او هومر و درام نویسان بوده است که رشته ی اصلی آموزش و پرورش یونانی بوده است می گویند ارسطو متن ایلیاد را برای اسکندر تجدید نظر کرده است اما شاگردان او به سنی رسیده بود که بتواند از آموزش پیش رفته تر ببیند به ویژه مسلم است که ارسطو باید با او درباب وظایف رهبران و هنر فرمانروایی بحث کرده باشد ارسطو برای او کتابی در باب مونارشی و کتابی درباب مستعمرات تصنیف کرد، که موصوع هر دو برای کسی که بزرگ ترین پادشاه یونانی و بزرگ ترین استعمارگر جالب بود.

می توان فرض کرد که در خلال اقامت وی با اسکندر نخست در پلا و سپس در قصر سلطنتی میزا در حومه ی آن شهر بود که توجه ارسطو  مخصوصا به موضوعات سیاسی جلب  شد و ایده اش در باب مجموعه ی بزرگ قوانین اساسی را شکل داد نبوغ و هوش اسکندر او را به زندگی عملی سوق داد نه به زندگی علمی – به استیلا بر آسیا که ارسطو بر ضد این اندیشه ی اسکندر فیلیپ را در جریان گذاشت و به کوشش برای ادغام تمدن شرقی با یونانی کاری که البته با عقیده ی ارسطو در باب برتری بی چون و چرای یونانی بر غیر یونانی ناسازگار بود به نظر می رسد که رابطه ی این  دو مرد هرگز به کلی گسسته نشده است اما نشانی از صمیمیت واقعی بین آن دو پس از پایان یافتن دوره ی شاگردی اسکندر با انتخاب شدن اش به مقام ولیعهدی پدرش در 340 در دست نیست احتمالا ارسطو از این پس در استاگیرا مستقر شد تردید نیست ارسطو در دوره ای که با اسکندر بود پایدارترین دوستان مقدونی اش را پیدا کرد و از جمله با آنتیپاتر دوست شد کسی که به زودی در طول غیبت اسکندر در آسیا گمارده ی او شد  و به این ترتیب مهم ترین یونان گردید .

ارسطو در 4-335 اندکی پس از مرگ فیلیپ به آتن بازگشت و پر ثمرترین دوره ی حیات او از این جا آغاز می شود در شمال شرقی خارج شهر احتمالا بین کوه لوکابتوس و ایلیسوس باغی قرار داشت که به آپولون و لوکئیوس و موساها وقف شده بود و قبلا پاتوق دلخواه سقراط بود ارسطو در این جا چند  ساختمان اجاره کرد او چون غریبه و بیگانه بود حق خریدن آنها را نداشت و مدرسه اش را بنیاد گذاشت او در این جا هر بامداد با شاگردانش در لوگیه یا میان درختان قدم می زد و درباره ی انتزاعی ترین مسایل فلسفه بحث می کرد و هر شامگاه مسایل کمتر مشکل را برای تعداد زیادتری از شنوندگان تبیین می کرد از این روی روایتی کهن بین گفتارهای آکرواماتیک یا پیشرفته و گفتارهای عمومی فرق می گذارد بی تردید این تمایز درست است اما برخلاف تصور بعضی ها هیچ نکته ی مرموزی در گفتارهای آکرواماتیک نیست یا در گفتارهای عمومی به هیچ وجه در گفتن حقایق مضایقه نشده است موضوعات انتزاعی تر منطق طبیعات مابعد الطبیعه مستلزم بررسی دقیق و برای تعداد اندکی جالب است در حالی که موضوعاتی مانند خطابه مغلطه یا سیاست به خواسته ها و نیازهای وسیع تری پاسخ می دهند و می توان آنها را برای عموم توضیح داد.

همچنین احتمالاً ارسطو در این جا صدها نسخه های دست نویس جمع آوری کرد یعنی اولین کتابخانه ی بزرگ را بنا نهاد که الگوی کتاب خانه های اسکندریه و پرگامون گردید نیز تعدادی نقشه و همچنین موزه ای از اشیا برای وضوح بخشیدن به سخنرانی هایش ، به ویژه سخنرانی های تاریخ طبیعی، تهیه کرد. می گویند اسکندر 800 قنطار به او داد تا بتواند این مجموعه را درست کند،  و به همه ی شکارچیان و شکار کنندگان پرندگان و صیادان ماهیان امپراتوری مقدونیه دستور داد که همه ی موضوعات جالبی را که در می یابند به ارسطو گزارش کنند. بی تردید همه ی این سخنان اغراق آمیز است و دانش ارسطو در باب نقاط دور دست  امپراتوری به گونه ای نیست که بتوان از اینگونه دستورات انتظار داشت اما در این داستان شاید حقیقتی وجود داشته باشد. می گویند ارسطو در مدرسه قانونی وضع کرده بود که بر اساس آن، فی المثل، اعضا موظف بودند مدرسه را به نوبت ده روز  « اداره کنند» که ممکن است از جمله  به این معنا باشد که شخص در خلال این مدت با ذکر کردن بر نهادها در برابر همه ی تازه  واردها سهمی در مدیریت داشته باشد، و این شیوه ای بود که در دانگشاه های قرون وسطایی متعارف شد. همچنین در باب غذا خوردن های دسته جمعی و مهمانی های ماهانه، که ارسطو  بر آن قواعدی وضع کرده بود، سخنانی گفته اند. اما اطلاعات ما در مورد کار مدرسه و تقسیم وظایف در اندرون ان بسیار ناچیز است . درس هایی که آثار موجود ارسطو یادداشت های انهاست، احتملاً به دوازده یا سیزده سال اصلی ریاست او بر لوکیوم متعلق هستند. واندیشه و پژوهشی که این درس ها  در خود گنجانده اند، حتی اگر فرض کنیم که بعضی از آثار را شاگردانش برایش فراهم آورده اند، متضمن نیروی ذهنی ای است که شاید بی همتا باشد ارسطو در خلال این مدت طرح های اصلی طبقه بندی علوم را به صورتی که هنوز هم باقی می مانند وضع کرده، و بعضی از علوم را به نقطه ای بسیار فراتر از آنچه  تا آن زمان رسیده بودند رساند در بعضی از آنها، مانند منطق، به درستی می تواند ادعا کند که هیچ سلفی نداشته است، و سده ها هیچ خلف ارزش مندی نیز نداشت . و در عین حال مدرسه، به سبب علاقه ی او به موضوعات عملی مانند اخلاق و سیاست، تاثیری در زندگی عملی گذاشت که با تاثیر سقراط و افلاطون سنجیدنی است و بیشتر است از تاثیر شاگردان گوشه نشین اکادمی آن عصر.

به هنگام مرگ اسکندر در 323 آتن دوباره مرکز احساسات ضد مقدونی گردید و ارتباطات ارسطو با مقدونیه او را در مظان اتهام قرار داد. ممکن است. خصومت مکاتب افلاطونی و ایسوکراتی احساسات سیاسی بر ضد او را افزوده باشد. در هر حال، بر اساس سرود و سنگ نوشته ای که او درباره ی هرمیاس نوشته بود، او را به اتهام پوچ بی دینی متهم کردند. برای آنکه اجازه ندهد آتنیان « دوباره بر ضد فلسفه گناه کنند» ، مدرسه را به تئوفراستوس سپرد، و خودش به خالکیس، پایگاه محکم مقدونی ، رفت. او در این جا به سال 322 در اثر بیماری ای که مدت ها به آن مبتلا بود در گذشت. دیوگنس وصتی نامه اش را برای ما حفظ کرده است که در ان برای خویشانس به دقت آینده نگری می کند، و بردگانش را از افروخته شدن ایمن می سازد و یکی از مستلزمات سیاست را با آزاد کردن چند تن از آنان عملی می سازد. ما گاهی می خواهیم او را فقط تجسم عقل بدانیم، اما وصیت نامه اش شاهدی گویا بر طبیعیت مهربان و قدر دان اوست.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق زندگی ارسطو و اندیشه هایش

دانلود مقاله کامل درباره نظریه های پایان تاریخ و اندیشه مهدویت( مقایسه ، نقد و بررسی )

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله کامل درباره نظریه های پایان تاریخ و اندیشه مهدویت( مقایسه ، نقد و بررسی ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره نظریه های پایان تاریخ و اندیشه مهدویت( مقایسه ، نقد و بررسی )


دانلود مقاله کامل درباره نظریه های پایان تاریخ و اندیشه مهدویت( مقایسه ، نقد و بررسی )

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 46
فهرست و توضیحات:

پایان تاریخ و مهدویت

موضوع مقاله : نظریه های پایان تاریخ و اندیشه مهدویت ( مقایسه ، نقد و بررسی )

هدف مقاله : تحلیلی مقایسه ای بین نظریات آینده نگاران غربی با حکومت مهدوی

محورهای اصلی مقاله : پایان تاریخ ، فرانسیس فوکویاما ، لیبرالیسم ، دموکراسی ، حاکم اسلامی ، حکومت مهدوی

مقوله ی پایان تاریخ  ، سرانجام حیات انسان و جوامع بشری عمری به درازای حیات انسان دارد ؛ در ادیان مختلف درباره پایان تاریخ و آخرین انسان اظهار نظرهایی شده است متفکران و فیلسوفان  در طی قرنها مساله پایان سرنوشت بشر و دوره سعادت و آرامش وی را بنوعی مورد بررسی قرار داده اند .

قبل از ورود به بحث باید دانست مقوله فرجام تاریخ ، پایان زمان بند آن نیست بلکه منظور جامعه و محیطی از تاریخ بشریت است که تمام تمنیات انسان ، آرزوها و انگیزه های انسانی در آن جامعه ارضاء می شود و انسان به آرامشی می رسد که دیگر انگیزه ای برای حرکت بعدی تاریخ وجود نخواهد داشت و این به آن معنا نیست که زاد و ولد و مرگ و میر متوقف خواهد شد یا دیگر وقایع مهمی اتفاق نخواهد افتاد بلکه منظور این است که احتمالا دیگر تحول مهمی در نهادهای اساسی  و اصول جاری پدیدار نخواهد شد .1

متفکران آینده نگار معتقدند آینده بشریت ختم به دوره ای خواهد شد که در آنجا تلاش انسان برای تغییر وضعیت خود به پایان می رسد . انسان دیگر نقطه تضاد و چالشی نخواهد داشت ؛ بطوریکه  به بیشترین مطلوبیت های خود دست پیدا می کند و به سوی مطلوب خود بطور مستقیم جهت گیری خواهد کرد .2

در حوزه های مختلف نظری ، اظهار نظرهای متفاوتی درباره نظم نوین جهانی ارائه شده که شاید مهمترین آنها  از زمان فروپاشی نظام مارکسیستی وپایان جنگ سرد باشد. پایان جنگ سرد یکی ازمهمترین تحولاتی است که در اواخر قرن بیستم ، سیاست بین الملل را دگرگون ساخته و چالشهای فکری تازه ای را پیش روی ما قرار داده است . یکی از نظریات عمده ای که بعد از جنگ سرد برای تحلیل وضعیت جهان و آنچه نظم نوین جهانی خوانده می شود ارائه شده است نظریه پایان تاریخ است که معتقد به پیروزی غرب در جنگ سرد و ختم تضادهای ایدئولوژیک و تفوق لیبرال دموکراسی در سراسر دنیاست.

نظریه پایان تاریخ را فرانسیس فوکویاما ، پژوهشگر موسسه مطالعاتی راند مطرح کرده است .3 وی نظریه ی خود را نخست به صورت مقاله و سپس با انتشار کتابی تحت عنوان پایان تاریخ  و واپسین انسان 4 مطرح ساخت . به اعتقاد وی لیبرال دموکراسی شکل نهایی حکومت در جوامع بشری است . تاریخ بشریت نیز مجموعه ای منسجم و جهت دار است که بخش اعظمی از جامعه بشری را به سوی لیبرال دموکراسی سوق می دهد .

فوکویاما می نویسد : « محتملاً آنچه که ما شاهد آن هستیم نه فقط پایان جنگ سرد بلکه پایان تاریخ است. نقطه پایان تحول ایدئولوژیک بشریت ؛ و جهانی شدن دموکراسی غربی به عنوان شکل نهایی حکومت . فوکویاما فکر می کند که امروز دیگر هیچ کس به طور جدی منکر برتری شیوه زندگی بورژوازی نیست او بر این باور است که میل دستیابی به جامعه مصرفی در دراز مدت به لیبرالیسم اقتصادی و سیاسی منجر گردیده و تصور می کند سیستم  غربی به طور پایان ناپذیری قابل گسترش است. در نظر او کشورها و تمدنهای غیر غربی قابل اعتنا نیستند و تاکید می کند که دوام و ادامه جنگ در بیرون از مرزهای غرب اهمیتی نخواهد داشت » 5

وی در تشریح نظریات خود ابراز می دارد : پایان تاریخ زمانی است که انسان به شکلی از جامعه ی انسانی دست یابد و در آن عمیق ترین و اساسی ترین نیازهای بشری برآورده شود و بشر امروز به جایی رسیده است که نمی تواند دنیایی ذاتا متفاوت از جهان کنونی تصور کند چرا که هیچ نشانه ای از امکان بهبود نظام جاری وجود ندارد.6

فوکویاما همچنین معتقد است : در طول چند سال گذشته همگام با پیروزی لیبرال دموکراسی بر رقبای ایدئولوژیک خود نظیر سلطنت موروثی ، فاشیسم و جدیدتر از همه کمونیسم در سراسر جهان اتفاق نظر درباره ی مشروعیت لیبرال دموکراسی به عنوان تنها نظام حکومتی موفق به وجود آمده است . اما افزون برآن لیبرال دموکراسی ممکن است نقطه ی پایان تکامل ایدئولوژیک بشریت و آخرین شکل حکومت بشری باشد و در این مقام پایان تاریخ را تشکیل دهد . در واقع  شکست کمونیسم دلیل پیروزی ارزشهای لیبرال غربی و پایان درگیریهای ایدئولوژیک است . 7

فوکویاما ؛ بشر را به منزله قطاری تلقی کرده که سرانجام به پایان سفر خود خواهد رسید و این پایان همان لیبرالیسم بازار آزاد است .8

اما آنچه در این مقوله از نظر ما حائز اهمیت است نظریات اسلام و خصوصا شیعه درباره پایان تاریخ است . قبل از اینکه به بررسی نقطه نظرهای اسلام در این باب بپردازیم لازم است اصول و مبانی لیبرالیسم مورد بررسی قرار گیرد .

لیبرته و آگالیته به معنای آزادی ، برابری و برادری از شعارهایی بود که در انقلاب کبیر فرانسه مطرح شد و بعد از آن لیبرالیسم به معنای آزادی طلبی  بعنوان یک ایده و خط مشی سیاسی به جریان های سیاسی وارد شد ، به مرور زمان لیبرالیسم مقوله های اقتصادی ، فکری و تربیتی را نیز شامل گردید . 9

در بعد اقتصادی ، لیبرالیسم معتقد به رفع مزاحمت دولت در امر سرمایه و تولید است و برای کسب سرمایه بیشتر خواهان آزادی از قید و بندهای حکومت است . پیشوایان این تفکر معتقد بودند نباید برنامه ریزی و محدودیت در کار اقتصادی وجود داشته باشد ، باید هرکس هر رویه ی اقتصادی که دارد اجرا کند و از برخورد و تصادم منافع اقتصادی افراد با یکدیگر وضع متعادلی پیش می آید . 10

لیبرالیسم معتقد است هر فردی همواره می کوشد تا با هر میزان سرمایه ای که می تواند در اختیار داشته باشد سودمندترین شغل را بیابد . در حقیقت آنچه که وی مد نظر دارد منافع شخصی خود اوست نه منافع جامعه ، اما بررسی منافع شخصی به طور طبیعی  یا ضرورتا او را به انتخاب شغلی سوق می دهد که بیشترین نفع را برای جامعه دارد پس به همین دلیل ، این خیر خواهی صاحب شغلها نیست که برای تامین نیازمندیهای دیگران تلاش می- کنند ، بلکه هدف تامین منافع است که آنها را به شغلهایی می کشاند که بیشترین استقبال را از سوی مردم داشته و به تبع آن بیشترین سود را برای صاحب آن شغل به دنبال بیاورد .11

دربعد نظری لیبرالیسم معتقد به نسبی بودن حق و حقیقت است . یعنی آنکه هر اندیشمندی که درصدد حقیقت یا بی  برمی آید نمی تواند به تمام حقیقت دست یابد اما به بخشی از حقیقت می رسد . بنابراین هیچ کس نباید ادعا کند که تمام حق با اوست . در چارچوب این نظریه تفکرات دینی از هیچ تقدسی برخوردار نیستند از این دیدگاه انسانیت انسان از عقیده او جداست و هر انسانی گر چه دارای عقیده ی باطل و غلطی باشد به انسانیت او لطمه نمی زند به عبارت دیگر عقیده  برتراز انسانیت نیست .

در بعد سیاسی لیبرالیسم معتقد به کاهش حضور دولت در عرصه زندگی اجتماعی و سیاسی است آنها معتقدند حکومتها نماینده مردمند اما نمی توانند به جای مردم باشند . لیبرالیسم تنها نقشی که برای دولت قائل است تامین امنیت شهروندان است ودرغیراین بصورت دولت را به عنوان مزاحم تلقی می کند که باید زحمت آن را کم کرد زیرا دولت به هر حال محدود کننده آزادی افراد است و وقتی اصل در آزادی افراد است بایدهرآنچه راکه بااین اصل تضاد پیدا می کند کنار گذاشت.12

در بعد فرهنگی و تربیتی لیبرالیسم بر اصالت انسان و انسان مداری معتقد است بطوریکه او را در تمام امور حاکم می- داند تا جائیکه هیچ نیازی به یک منبع مافوق بشر چون خدا و وحی و انبیاء ندارد . بر این اساس اراده  و خواست بشر ملاک اصلی ارزشهاست . فرد انسان در عمل به خواسته هایش آنقدر آزاد است که قوانین اخلاقی ملزم به سازگاری با امیال او هستند ، فرد بر جامعه مقدم است و مصالح اجتماعی نمی تواند محدود کننده آزادیهای فردی باشد .13

آنچه از بررسی حوزه های مختلف لیبرالیسم بدست می آید این که در تمام ابعاد اصالت به فرد داده شده و آزادی اصل و ملاک قرار گرفته است . اما در عین حال آزادی را تابع بازده اقتصادی و سودآوری ساخته و از آزادی حقیقی که زمینه ساز امنیت فردی و اجتماعی است سرباز زده است ، به ویژه چنین می نماید لیبرالیسم ناتوان از آن است که بعد ارگانیک ، برادرانه و همبستگی آفرین را به روابط اجتماعی بازگرداند چیزی که بدون آن انسان هستی و زیستی را که شایسته نام زندگی باشد نخواهد داشت . از طرفی آموزه های لیبرالیسم باعث ناکارآمدی حکومتها می شود و بخاطر فقدان دستیابی به حقیقت دائمی،انسان راهمواره دراضطراب وتشویش نگه می دارد بطوریکه فردهیچ گاه نسبت به بدیهی ترین امورنمی تواند به عنوان یک حقیقت ثابت بنگرد . انسان باید از بسیاری خواسته های فطری و غریزی خود چون میل به اتکا به یک نیروی برتر، ارتباط با ماوراء و ... را زیر پا بگذارد. در این حوزه فکری اخلاق بی معنا می شود و واژه هایی چون ایثار ، فدا کردن جان برای عقیده ، دوست داشتن دیگران ، انفاق و ... مضحک می نماید .

با توجه به این کاستیها ، گسترش فقر ، فساد و فحشا و نابرابریهای عظیم اقتصادی و اجتماعی که دستآورد نظام لیبرالیسم است چالشهای زیر بیش از پیش قابل ملاحظه است : در این نظام در واقع به حقوق مالکین اهمیت داده شده زیرا مبنا بر اصل مالکیت فردی است و حقی برای افراد غیر مالک قرار داده نشده علاوه بر این چون اصل بر مبنای سود آوری و رقابت است ضعفا و سرمایه های کوچک به سرعت از پا درآمده و لگد مال می شوند .14 در این نظام به نیروی کار انسانی مانند دیگر ابزارها نگاه می شود بطوریکه صاحب سرمایه هر وقت اراده کند می تواند کارگر را کنار گذارد . این مساله در نظر سنجی هایی که به عمل آمده کاملا نمود دارد چنانکه بر اساس آمار در کشور فرانسه 058% کارگران این کشور نگران از دست دادن شغلهایشان هستند.15 این تشویش و اضطراب در دیگر کشورهای لیبرال در بین طبقه کارگر به وفور به چشم می خورد .

بعد دیگر این مساله این است که چون مبنا بر اصل رقابت و سودآوری بیشتر است کارتل ها و شرکتهای بزرگ با سرمایه های عظیم اکثر سرمایه ها را در دست خود می گیرد نتیجه این اقدام افزایش رو به تصاعدی آمار فقر و بیکاری است بطوریکه بر اساس آماری که سازمان جهانی غذا در آستانه بیستمین سالروز جهانی غذا اعلام کرد بیش از 300 میلیون کودک در جهان از گرسنگی دائمی رنج می برند که از میان آنان تقریبا یکصد و هفتاد میلیون بدون آنکه ناشتایی خود را میل کنند به مدرسه می روند که در طول روز هم هیچگونه غذایی تناول نمی کنند.16 عموم انسانها در این بهشت نئولیبرال اینگونه زندگی می کنند : 80 درصد از مردمی که در جهان سوم زندگی می کنند تنها 22 درصد از ثروت جهانی را در اختیار دارند ، 5 کشوری که جزء فقیرترین کشورهای جهان اند، 3/2 درصد از ثروت جهانی را در30 سال گذشته داشته اند و امروزه 4/1 درصد ، به عبارت بهتر و ملموس تر درآمد و سرمایه 3 کشور از ثروتمندترین کشورها بیشتر از درآمد ناخالص داخلی 48 کشور توسعه نیافته جهان است. حدود 358 نفر میلیاردر در جهان دارای ثروتی برابر با 3/2 میلیارد انسان فقیر در جهان اند یعنی حدود نیمی از جهان . پنج کشور از غنی ترین کشورها ، 86 درصد از کالا و خدمات جهان را مصرف می کنند که شامل 45 درصد گوشت قرمز و ماهی، 74 درصد خطوط تلفن و 87 درصد وسایل نقلیه است .

 

فهرست پانوشتها:

1-     غنی نژاد ، موسی : پایان تاریخ و آخرین انسان ، ص 23

2-     سبحانی ، محمد تقی : فرجام تاریخ و انسان واپسین ،ص11

3-   مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی راندRand   در سال 1948 م به مثابه بازوی تحقیقاتی و مشورتی نیروهای مسلح آمریکا بنیان گذاشته شد.

4-   Francis fukuyama  , The End of History and the last Man

5-   ر.ک: دوبنوا ، آلن : بازگشت تاریخ شامگاه بلوک بندیها و پگاه ملتها ،ص15

6-   امیری ، وحید : نظریه برخورد تمدنها ، ص16

7-   همان، ص16

8-   آریایی ، مسعود: نقد نظریه پایان تاریخ ،ص99

9-   ر.ک: رجائی ، علی رضا : آشنایی با مبانی لیبرالیسم ،ص44

10- ر.ک: همان ، ص44

11- ر.ک: آربلاستر، آنتونی : لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط ، ص369

12- ر.ک: حصاری ، علی اکبر : تاریخ فرهنگی – سیاسی معاصر ایران، ص65

13- آربلاستر، آنتونی ،ص370

14- ر.ک: اصغری ، محمود : آزادی در قلمرو اقتصاد ،ص75 الی 100

15- اخبار نیم روزی – ساعت 14- 26/6/82

16- ر.ک: نشریه موعود ، شماره 35، ص55

17- ر.ک: آریایی مسعود : پایان تاریخ  یا بازگشت بحرانهای لیبرالیسم ،ص107

18- قرآن کریم – سوره بقره ، آیه 216

19- ر.ک: پسندیده ، عباس : گفتمان عدالت پیش شرط ظهور،ص28

20- سوره انبیاء ،آیه 73            

21- مکیال المکارم ، ج1،ص86

22- نجم الثاقب ،ص100

23- نهج البلاغه ، خ 138، ص256

24- کمال الدین و تمام النعمه ،ج2، ص392

25- غیبت نعمانی ، باب 13، ح30 ، ص345

26- نشریه موعود ، شماره 35 ،ص55

27- نهج البلاغه ، خ 150

28- مکیال المکارم ،117/1

29- همان ، ص130

30- همان ، ص130

31- همان ، ص108

32- الزام الناصب ، ص 254

33- همان ، ص254

34- نهج البلاغه ، خ 138

35- معجم احادیث الامام المهدی ، ج1، ص320

36- غیبت نعمانی ، باب 13، ح 26،ص343

37- الزام الناصب ، ص 254

38- همان ، ص 254

39- نهج البلاغه ، خ 138

40- بحار ، ج52، ح 131،ص362

41- همان ، ج51، ص30

 

فهرست منابع و مآخذ:

1-  قرآن کریم

2-  آربلاستر، آنتونی : لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط

3-  آریایی ، مسعود : پایان تاریخ  یا بازگشت بحرانهای لیبرالیسم، مطالعات منطقه ای – اسراییل شناسی . امریکا شناسی . ج3، مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، تهران ، 1379،ج3

4-   آریایی ، مسعود: نقد نظریه پایان تاریخ ، ، مطالعات منطقه ای ، مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک ، تهران ، 1379،ج2

5-   اصغری ، محمود : آزادی در قلمرو اقتصاد، اندیشه حوزه، شماره 21، فروردین و اردیبهشت 1379

6-   امیری ، وحید، مجتبی  : نظریه برخورد تمدنها هانتینگتون و منتقدانش ، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ، تهران، 1379

7-   اخبار نیم روزی ، شبکه اول سیما، ساعت 14، 26/6/82

8-   پسندیده ، عباس : گفتمان عدالت پیش شرط ظهور، نشریه موعود ، شماره 35، دی و بهمن 1381

9-   رجائی ، علی رضا : آشنایی با مبانی لیبرالیسم، نگاه حوزه، شماره 18-17- مرداد و شهریور1375

10- حصاری ، علی اکبر : تاریخ فرهنگی – سیاسی معاصر ایران، انتشارات نصایح ، قم، چاپ دوم 1381

11- دوبنوا ، آلن : بازگشت تاریخ شامگاه بلوک بندیها و پگاه ملتها ، ترجمه : ش. رستگار، اطلاعات سیاسی . اقتصادی ، شماره 50-49، مهر و آبان 1370

12- سبحانی ، محمد تقی : فرجام تاریخ و انسان واپسین، نشریه موعود ، شماره 36، بهمن و اسفند 1381

13- شیخ صدوق : کمال الدین و تمام النعمه ، ترجمه آیت الله کمره ای ، کتابفروشی اسلامیه ، تهران ، صفر ، 1379هـ

14- غنی نژاد ، موسی : پایان تاریخ و آخرین انسان، اطلاعات سیاسی . اقتصادی ، شماره 64-63 ، آذر و دی 1371    

15- معجم احادیث الامام المهدی

16- موسوی اصفهانی ، محمد تقی : مکیال المکارم ، ترجمه حائری قزوینی ، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر ، چاپ پنجم ، 1379

17- مجلسی ، محمد باقر: بحارالانوار، داراحیاء التراث ، بیروت ، لبنان ، 1403هـ

18- نهج البلاغه ، ترجمه محمد دشتی ، نسیم حیات ، چاپ اول 1379

19- نعمانی ، محمد بن ابراهیم: غیبت نعمانی ، ترجمه جواد غفاری ، کتابخانه صدوق ، 1363

20- نوری ، حسین « طبرسی نوری » : النجم الثاقب ، انتشارات علمیه اسلامیه ، تهران، بی تا

21- یزدی حائری ، علی : الزام الناصب فی اثبات حجه الغائب ، المکتبه المرتضویه ، طهران ، 1351هـ

22- نشریه موعود ، شماره 35، دی و بهمن1381

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نظریه های پایان تاریخ و اندیشه مهدویت( مقایسه ، نقد و بررسی )

دانلود مقاله ماهیت تصویر و اندیشه

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله ماهیت تصویر و اندیشه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله ماهیت تصویر و اندیشه


دانلود مقاله ماهیت تصویر و اندیشه

 

مشخصات این فایل
عنوان:ماهیت تصویر و اندیشه
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:60

این مقاله در مورد ماهیت تصویر و اندیشه می باشد.

 

 

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات مقاله ماهیت تصویر و اندیشه

 وینگشتاین پس از اینکه در اصل شماره‌ی سه رساله، اندیشه را تصویر منطقی واقعیتها معرفی می کند در اصل شماره‌ی چهار، اندیشه را به عنوان گذاره‌ی معنی دار تعریف می کند «اندیشیدن» را «نوعی زبان» می داند، «چون اندیشه هم، البته، تصویر منطقی جمله است و لذا در واقع نوعی جمله است » (یادداشتها، صفحه 82) او معتقد است که «در گزاره یک اندیشه از لحاظ حسی ادراک پذیر می گردد.» (رساله 1/3) لذا گزاره چیزی نیست جز همان اندیشه که صورت حسی یافته است در واقع اصل چهارم رساله وسیله‌ی صورت بندی اندیشه را همان گزاره‌ی معنی دار تلقی می کند ممکن است این...(ادامه دارد)

ماهیت زبان
وینگشتاین در دوره‌ی اول فعالیت فلسفی خود به دنبال یک نظریه‌ی جوهر بوده که بتواند آن را به عنوان ماهیت تمامی زبانها لحاظ کند گویا هنوز در همان فضای فلسفی سنتی قرار دارد به مانند فلاسفه سنتی به دنبال ارائه‌ی نظریه و تعریف کلی و واحدی است که همه‌ی موارد و مصادیق را در بر گیرد. فلاسفه‌ی سنتی همچون افلاطون همواره در پی آن بودند که برای واژه هایی چون سرقت، عدالت ، زیبایی، عشق، … یک تعریف کلی ارائه بدهند و در این تعریف ماهیت کلی را در نظر می گرفتند که موارد و مصادیق آن واژه به واسطه‌ی داشتن این ماهیت کلی بدان نام موسوم هستند....(ادامه دارد)

وینگشتاین معنای جهان را نیز امری بیرون از جهان قلمداد می کند و معتقد است با فهم ماهیت اعیان طبیعی عالم نمی توان به معنای جهان و معنای زندگی پی برد. علت این امر آن است که هر چیزی در جهان همان گونه است که هست و هیچ ارزشی در آن یافت نمی شود همه چیز اتفاقی و تصادفی است و آن گونه روی می دهد که روی می دهد و اگر هم ارزشی وجود داشته باشد باید بیرون از جهان قرار گرفته باشد. (رساله 41/6) به نظر وینگشتاین مسائلی همچون معنای جهان و معنای زندگی مسائلی غیرعلمی هستند و به اعتباری این مسائل را اصلا مسئله نمی داند و معتقد است که تنها راه حل این مسائل در ناپدید شدن آنهاست کسانی نیز که به معنای زندگی پی می برند دیگر نمی توانند چیستی...(ادامه دارد)

نکته دیگری که در باب «امور ناگفتنی» قابل ذکر است مسئله وجود یا عدم وجود این امور ناگفتنی است مفسران ویتگنشتاین در این زمینه نظریاتی را ارائه کرده‌اند و بحث‌هایی آورده‌اند در این زمینه که آیا می توان گفت که امور ناگفتنی وجود دارند اما به بیان نمی‌آیند، و یا اینکه بهتر آن است که بگوئیم این امور وجود ندارند، به میان آورده‌اند. از نظر ک، ت، من خود ویتگنشتاین در رساله طوری سخن می‌گوید که گویی این امور ناگفتنی وجود دارند بسیاری از مفسرین نیز معتقدند که این امور از نظر ویتگنشتاین وجود دارند. اما اتو نویرات، یکی از بنیانگذاران پوزبتویسیم منطقی، پس از اینکه این مجله وبتگنشتاین را که وقتی آراء مختلف را دربارة جمله ویتگشتاین بیان می کنید لازم نیست هر بار در آنچه نمی‌توان درباره‌اش سخن گفت، باید درباره‌اش ...(ادامه دارد)

جی. ای. مور نیز از جمله کسانی است، که ویتگنشتاین تحت تأثیر اندیشه‌های او قرار داشته است هر چند برخی دز این زمینه‌ها معتقدند که هیچ نشانی از تأثیر فلسفه‌ی مور بر ویتگنشتاین وجود ندارد اما این درست نمی‌باشد و ما می توانیم برخی از آراء و نظریات مور را در دوره‌ی متأخر ویتگنشتاین ببینیم هر چند که ویتگنشتاین با دفاع مور از عقل سلیم موافق نبود و‌آن را امری کودکانه می دانست که این حال ویرانگر راه‌حلهای خام مسائل فلسفی بود. مهمترین عقیده‌ی مورد که می‌توان آن را در آثار ویتگنشتاین مشاهده کرد« مورد پرسش قرار دادن پرشش به واسطه‌ی تحلیل دقیق و تمیز کاربرد روزمره است. به نظر مور بسیاری از مسائل فلسفی از این امر ناشی می شود که فلاسفه همواره در تلاشند که به سئوالهایی پاسخ دهند که نمی‌دانند که چه سؤالی را ...(ادامه دارد)


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ماهیت تصویر و اندیشه

پاورپوینت طرح توجیه مالی و اقتصادی مرکز مالی شهر جدید اندیشه

اختصاصی از اس فایل پاورپوینت طرح توجیه مالی و اقتصادی مرکز مالی شهر جدید اندیشه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت طرح توجیه مالی و اقتصادی مرکز مالی شهر جدید اندیشه


پاورپوینت طرح توجیه مالی و اقتصادی مرکز مالی شهر جدید اندیشه

این فایل حاوی مطالعه طرح توجیه مالی و اقتصادی مرکز مالی اندیشه می باشد که به صورت فرمت PowerPoint در 16 اسلاید در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است، در صورت تمایل می توانید این محصول را از فروشگاه خریداری و دانلود نمایید.

 

 

 

فهرست
مقدمه
مفروضات
شرح جداول مدل مالی
بررسی مالی و اقتصادی
دوره بازگشت سرمایه

 

تصویر محیط برنامه


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت طرح توجیه مالی و اقتصادی مرکز مالی شهر جدید اندیشه

نمونه سوال سیر اندیشه های سیاسی و تحول نهادهای اداری کد درس : 1234008

اختصاصی از اس فایل نمونه سوال سیر اندیشه های سیاسی و تحول نهادهای اداری کد درس : 1234008 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نمونه سوال سیر اندیشه های سیاسی و تحول نهادهای اداری کد درس : 1234008


نمونه سوال سیر اندیشه های سیاسی و تحول نهادهای اداری     کد درس :    1234008

ترم

سوال

پاسخنامه

نیمسال اول ۸۸-۸۹

 

 

نیمسال دوم ۸۸-۸۹

 

ج

نیمسال اول ۸۹-۹۰

 

ج

نیمسال دوم ۸۹-۹۰

 

ج

نیمسال اول ۹۰-۹۱

 

ج 

نیمسال دوم ۹۰-۹۱

 

ج

تابستان ۹۱

 

 

نیمسال اول ۹۱-۹۲

 

ج

      

نیمسال اول ۹۲-۹۳

 

ج

نیمسال دوم ۹۲-۹۳

 

ج

   

نیمسال اول ۹۳-۹۴

 

ج

نیمسال دوم ۹۳-۹۴

 

ج 

تابستان ۹۴

 

ج

نیمسال اول ۹۴-۹۵

 

ج

 

 


دانلود با لینک مستقیم


نمونه سوال سیر اندیشه های سیاسی و تحول نهادهای اداری کد درس : 1234008