اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تاریخچه ی سازمان امداد و نجات

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله تاریخچه ی سازمان امداد و نجات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

آشنایی با سوابق و فعالیتهای سازمان امداد و نجات
در خرداد ماه 1302 با وقوع زلزله ای در شرق خراسان و زلزله ای دیگر به فاصله 3 ماه بعد در سیرجان و کرمان و همچنین جاری شدن سیلاب های گسترده در همان سال در استانهای گیلان , مازندران , آذربایجان شرقی و اصفهان زندگی بسیاری از هموطنان به مخاطره افتاد وباعث تلفات و خسارات بسیاری گردید . در این سوانح برای اولین بار نیروهای ارتش بعنوان عوامل حکومتی و با استفاده از نیرو و امکانات موجود به کمک آسیب دیدگان شتافتند و اولین استمداد ملی برای کمک به آسیب دیدگان در سطح کشور انجام گردید . این استمداد جرقه ای برای سازماندهی تشکیلاتی جمعیت شیر و خورشید سرخ بود. اولین جلسه این جمعیت تحت عنوان جمعیت شیرو خورشید سرخ در ششم مرداد مصادف با عید غدیر سال 1302 در عمارت گلستان تشکیل شد . در ابتدا فعالیتهای امدادی بعنوان یک فعالیت جنبی و در سایه خدمات درمانی که بیشتر مورد نیاز جامعه بود ، قرار گرفت . در آن هنگام بیشترین عوامل امدادی جمعیت نیروهای داوطلب یا دانش آموزان عضو سازمان جوانان بودند . اولین آئین نامه خدمات امدادی در سال 1347 به تصویب هیئت مرکزی جمعیت رسید . بموجب این آئین نامه مسئولیت ارائه خدمات امدادی درمانی به آسیب دیدگان جنگ و همچنین ارائه خدمات امدادی به آسیب دیدگان سوانح و سوانح طبیعی در زمان صلح بعهده جمعیت محول گردیده بود . اولین تشکیلات رسمی امداد بصورت منظم با استخدام نیروهای تمام وقت جهت ادارات سازمان مرکزی امداد کل و زیر نظر هیئت کمک به آسیب دیدگان که در واقع نقش سازمان امدادی ملی کشور را ایفا میکرد در سال 1350 آغاز بکار کرد .
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 و استقرار نظام جمهوری اسلامی همراه با دگرگون شدن ساختار کلی جمعیت و جدا شدن بخش درمان از فعالیت های آن ، عمده وظایف جمعیت به خدمات امدادی سوانح ، جوانان و خدمات حمایتی معطوف گردید . در سال 1360 بنا به ضرورت یکبار دیگر ساختار تشکیلاتی امداد بر حسب وضعیت جدید و شرایط جنگ تحمیلی مورد تجدید نظر قرار گرفت . تربیت و تامین نیروهای انسانی در زمینه های درمان , فنی و خدماتی ، پشتیبانی و حمایت و ارائه خدمات امدادی به آوارگان مناطق جنگی و مناطق بمباران شده نیز جزء خدمات جمعیت قرار گرفت . خدمات ارزنده جمعیت در عملیاتهای گسترده ملی و بین المللی ، زلزله سال 69 گیلان و زنجان و بحران آوارگان عراقی در سال 1370 موجب گردید جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران جایگاه ویژه ای را در بین جمعیت های صلیب سرخ و هلال احمر کسب نماید و بعنوان یکی از 10 جمعیت قدرتمند جهان در پاسخگوئی به سوانح مطرح گردد .
ب- تشکیلات و نقش سازمان امداد ونجات :
در سال 1379، با اضافه شدن واژه نجات به سازمان امداد ، وظائف این سازمان وارد مرحله نوینی شد و مسئولان سازمان برای اجرای نفشی فراتر و پر اثرتر در جامعه ، تغییراتی را در نمودار تشکیلاتی (چارت سازمانی ) و نیروی انسانی اعمال کردند .هم اینک این سازمان از بخشهای زیر تشکیل یافته است:
معاونت آموزش و برنامه ریزی : که دارای دوبخش مدیریت آموزش و مدیریت آمار و برنامه ریزی می باشد .
معاونت عملیات : که در بردارنده چهار بخش مدیریت عملیات ، مدیریت پشتیبانی عملیات ، مدیریت امداد هوائی - دریایی و مدیریت ارتباطات و مخابرات رادیویی است .
معاونت خدمات و پشتیبانی : نیز بخشهای مدیریت ترابری ، مدیریت امور اداری و مدیریت تدارکات را داراست.
ترابری - امکانات موجود ترابری و حمل و نقل سازمان از نظر تعداد و نوع وسائط نقلیه یکی از ناوگان بزرگ حمل و نقل کشور در زمینه های امدادی محسوب میشود و با خریدهای مستمر وسائط نقلیه کاربردی نظیر وانت آمبولانس و کامیون از نظر حمل و نقل و جابجائی محموله های امدادی برای عملیات درون مرزی و برون مرزی در حال حاضر بیش از 3000 دستگاه وسائط نقلیه امدادی در اختیار می باشد .
انبارها - بمنظور بهینه سازی کیفیت ارائه خدمات امدادی ، پایگاههای امداد و نجات با وسعت 200000 متر مربع زیر بنا جهت پایگاه امدادی و انبار احداث شده است .
اطلاعات انبارهای مراکز استانها بر اساس یک برنامه رایانه ای به پایگاه مرکزی وصل میباشند و اطلاعات موجودی و تغییرات موجودی انبارها بصورت روز در اختیار حوزه سازمان امداد و نجات (پایگاه مرکزی ) قرار میگیرد .
سیستم ارتباطات رادیویی : این سیستم که به عنوان سلسله اعصاب مرکزی سازمان در سوانح مطرح است، در سال 1336 برای اولین بار به خدمت گرفته شد . در حال حاضر شبکه ارتباطی جمعیت هلال احمر ایران یکی از قوی ترین مراکز امدادی در بین جمعیت های ملی منطقه محسوب میشود .
هم اینک سیستم ارتباطی VHF با 276 دستگاه ثابت و 268 دستگاه سیار و 480 دستگاه دستی و 30 تکرار کننده و 150 دکل مخابراتی و سیستم ارتباطی HF با 118 دستگاه ثابت و 60 دستگاه سیار کلیه مراکز استانها و نقاط دور افتاده و حادثه خیز با ایستگاه مرکزی در ارتباط هستند .
امداد هوائی : در حال حاصر سازمان امداد و نجات از پنج فروند هلیکوپتر ( از نوع 205 )و تعداد 14نفر نیروی متخصص در بخش مدیریت امداد هوائی – دریایی استفاده می نماید . در 20 سال گذشته ، این واحد در عملیاتهای مختلف بیش از 6000 ساعت پرواز داشته است .
امداد دریایی : سازمان امداد و نجات با عنایت به ضرورت احساس شده در امر جستجو و نجات در دریا و سیلاب به تازگی اقدام به راه اندازی و تکمیل دو پایگاه امداد و نجات دریا و سیلاب در استانهای جنوبی (بوشهر و بندرعباس) نموده و همچنین تمهید مقدمات جهت استانهای شمالی کشور در حال انجام میباشد.
امداد خواهران : این واحد از جمله فعالیتهای دارای پیشینه طولانی در سازمان امداد و نجات بوده و به عنوان مثال تنها در چهار سال اول دفاع مقدس (1358 لغایت 1361 ) اقدام به برگزاری 310 دوره آموزشی و تربیت 9500 امدادگر خواهر نموده و در سوانح بزرگی چون زلزله گیلان و زنجان در سال 1369 ، 435 نفر از بانوان امدادگر در امر ارائه خدمات رفاهی – امدادی به آسیب دیدگان پرداخته اند . در طول ده سال اخیر تعداد 24350 دوره آموزشی جهت 708722 نفر از بانوان در زمینه امداد و کمکهای اولیه برگزار شده و در بخش عملیات امدادی نیز بجز اشغال در امور امداد پزشکی ، انتقال مصدومین ، بهداشت ، پشتیبانی و تدارکات ، جدیداً این واحد وارد مقوله حمایتهای روانی از مصدومین و امدادگران شده و با انجام دوره ها و برنامه های مختلف توان خود را افزوده است .
امداد کوهستان : واحد عملیاتی امداد کوهستان از سال 1376 برای ارائه خدمات امدادی و جستجو و نجات در مناطق مختلف کوهستانهای تهران استقرار یافت و با بهره گیری از نیروهای داوطلب مجرب در قالب نیروهای کوهنوردی و درمانی فعالیتهای خود را گسترش دادند . در طول مدت استقرار درمانگاه امدادی و بکارگیری نیروهای امدادی متخصص در منطقه توچال از سال 1378 تا کنون به بیش از 6000 نفر خدمات مختلف امدادی ارائه شده و با تلاش مجدانه نیروها ، آمار فوت شدگان کاهش محسوسی داشته است.
امداد و نجات جاده ای : این سازمان در راستای اهداف بشر دوستانه جمعیت از سالها قبل اقدام به ارائه خدمات در زمینه تصادفات جاده ای خصوصاً در محورهای پر تردد و پر حادثه کشور می نمود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تعداد پایگاههای امداد جاده ای ثابت جمعیت از 3 مورد به 89 مورد رسیده است و هر ساله در ایام زمستان و نوروز و سایر مواقع پرتردد ، اقدام به فعال سازی اکیپهای سیار و ثابت غیر پایگاهی مینماید .
ب-1 :فعالیتهای آموزشی سازمان امداد و نجات :
آموزش امداد و نجات یکی از محوری ترین فعالیتهای این سازمان بویژه در زمانهای غیر بحرانی محسوب می شود و هدف از آن ارتقاء سطح آمادگی ملی ، افزایش آگاهی عمومی از سوانح و همچنین توان افزائی نیروهای همکار با جمعیت هلال احمر در امر پاسخگوئی به سوانح می باشد .به همین دلیل آموزشهای مختلفی در سطوح مختلف پیش بینی شده تا با نیاز سنجی واحدهای آموزشی زیر نظر معاونت آموزشی و برنامه ریزی سازمان در سراسر کشور به مرحله اجراء در آیند .
دوره های آموزشی استاندارد معاونت آموزش و برنامه ریزی سازمان امداد و نجات :
1. دوره آموزشی کمکهای اولیه و خود امدادی : به منظور ترویج فرهنگ ایمنی و خود امدادی کلیه افراد قادرند بدون هیچ محدودیتی در این دوره 8 و 32 ساعته رایگان شرکت نمایند.
2. دوره آموزشی تکمیلی امداد و کمکهای اولیه : کلیه افرادی که گواهینامه دوره های عمومی را دارند، قادرند در این دوره 160 ساعته شرکت کنند .
3. دوره های امداد – نجات تخصصی : این دوره های در رشته های مختلف امداد کوهستان ، امداد جاده ای ، امداد دریایی ، اردوگاه ، بهداشت و تغذیه ، مدیریت سوانح ، نجات و غیره برگزار می شود.
4. دوره های مربیگری : در سطوح مختلف و حسب نیاز کشور با مجوز سازمان برگزار می گردد .
5. دوره های باز آموزی و تمرینهای آمادگی و مانورها : هر سال حداقل دو بار باز آموزی مطالب مورد نیاز امدادگران به صورت کاربردی به اجرا در می آید . یکی از این دوره ها همزمان با هفته کاهش اثرات بلایای طبیعی – مهر ماه هر سال - در سراسر کشور انجام می پذیرد و در نهایت با انجام یک مانور سراسری پایان می یابد. همچنین مانورهای امداد و نجات در دو بخش برون سازمانی –جهت ایجاد هماهنگی در مدیریت سوانح – و داخل سازمانی – جهت ایجاد هماهنگی با دستگاههای مربوطه- به اجرا در می آید.

 

این سازمان همچنین از توانمندی بالایی برای برگزاری دوره های آموزشی بین المللی را داراست ، به طوری که تاکنون چندین دوره عالی بین المللی را در زمینه های جستجوی با سگهای تجسس ، پشتیبانی ( لجستیک ) ، برنامه ریزی راهبردی امداد سوانح و مربیگری جستجو و نجات ،امداد و نجات و غیره را در سالن مجهز سازمان برگزار کرد .
یکی دیگر از فعالیتهای آموزشی این سازمان برگزاری مسابقات امداد و نجات می باشد که سومین دوره این مسابقات جامع در شهریور ماه سالجاری در مرکز آموزشهای تخصصی نجات چاف از توابع شهرستان لنگرود و با شرکت حدود 750 نفر امدادگر و کادر و در پنج رشته تخصصی به احرا در آمد و مورد استقبال امدادگران سراسر کشور قرار گرفت.
ب-2 : فعالیتهای امدادی سازمان امداد و نجات در زمان سوانح غیر طبیعی :
1. برقراری پستهای امدادی بمنظور انجام کمکهای اولیه نجات و تخلیه مجروحین و انتقال آنان به مراکز درمانی در حوادث و سوانح
2. اعزام آمبولانس و ارسال دارو و لوازم اولیه مورد نیاز پست های امدادی ثابت و سیار
3. تاسیس و راه اندازی نقاهتگاههای مجروحین در مناطق تعیین شده با هماهنگی ارگانهای مربوطه
4. تشکیل پست های امدادی ضربت جهت نجات و تخلیه آسیب دیدگان
5. اسکان و تامین مایحتاج اولیه افراد برای مدت یک الی 6 ماه در اردوگاههای موقت جادری و یا اماکنی که دولت برای این منظور در اختیار جمعیت خواهد گذاشت .
6. ارائه خدمات امدادی به آوارگان و پناهندگان بر اساس وظایف تعیین شده و دستور العملهای هیئت اجرائی جمعیت
7. انجام سایر امور امدادی که دولت در زمان سوانح غیر طبیعی بعهده جمعیت محول خواهد کرد .
ب-3 : کمیته فرعی – تخصصی امداد و نجات : این کمیته به عنوان یکی از کمیته های نه گانه تخصصی کمیته ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی و براساس قانون تشکیل کمیته ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی ، مسئولیت سازمان امداد و نجات در قالبی فراسازمانی و با شرکت 17 وزارتخانه و سازمان در گیر در امر امداد و نجات از سال 1373 و با استناد به قوانین و مصوبات مربوطه هر ماه اقدام به تشکیل جلسه می دهد . یکی از عمده ترین طرحهای در حال انجام این کمیته ، طرح سیستم مدیریت بلایاDIS می باشد که پس از تکمیل توسط موسسه عالی علمی – کاربردی هلال ایران قادر خواهد بود اطلاعات مورد نیاز مدیران ستادی و عملیاتی امدادی کشور ، امکانات موجود و نیازهای منطقه آسیب را در اسرع وقت را در بستر GIS در اختیار قرار دهد .

 

 

 

معاینه علائم حیاتی( نشانه های زندگی)
امدادگران می بایست مهارت کافی در کنترل علائم حیاتی داشته باشند.
علائم حیاتی شامل موارد روبرو می باشد:نبض ـ فشار خون ـ تعداد تنفس ـ درجه حرارت بدن
نبض:
ابتدا با نوک دو انگشت بزرگ و نشانه نقطه لمس نبض را که محل شریان از روی استخوان یا جسم سخت می باشد پیدا کنیدمانند نقطه لمس نبض رادیال که در قسمت داخلی مچ دست ( پایین انگشت شصت ) و روی استخوان رادیوس قرار دارد و یا نقطه نبض کاروتید که در روی گردن و یا شیار کنار عضله scm در فرورفتگی کنار سیب ادم می باشد. سپس این دو انگشت را به ارامی بر روی این مکانها بگذارید. هر دو شریان کاروتید را هم زمان لمس نکنید و فشار زیادی بر روی این شریان وارد ننمائید زیرا در ریتم ضربان قلبی اختلال ایجاد می کند.با انگشت شصت نبض را لمس نکنید زیرا خود شصت نبض قابل لمس دارد. در بزرگسالان رایجترین محل برای لمس نبض شریان رادیال بوده و مطمئن ترین محل شریان کاروتید می باشد.
حدود نبض طبیعی در حالت استراحت:
نوزاد شیر خوار ( صفر تا پنج ماه ) ۱۲۰ـ۱۸۰
شیر خوار (۱۱ـ ۱۶) ۱۰۵ـ۱۶۵
شیر خوار ( ۱ ـ۲ ساله) ۹۰ ـ۱۵۰
کودک (۳ـ۴ ساله ) ۸۰ ـ۱۴۰
کودک ( ۵ ـ۷ ) ۸۰ـ۱۲۰
کودک (۸ـ۱۱ ) ۷۰ـ۱۱۰
فرد بالغ( بیش از ۱۲ سال) ۶۰ـ۱۰۰
طبقه بندی ضربان نبض در بالغین:
غیر لبیعی (ارام و یا پایین تر از طبیعی) مساوی یا کمتر از ۶۰
طبیعی در مردان و زنان بالغ ۶۰ـ۸۰
طبیعی ولی کمی افزایش یافته ۸۰ـ۱۰۰
غیر طبیعی تند ۱۰۰ـ۱۲۰
غیر طبیعی سریع ۱۲۰ـ۱۴۰
غیر طبیعی (فوق العاده سریعو به سختی قابل شمارش) مساوی یا بیش از ۱۴۰
فشار خون:
فشار خون یکی از اصلی ترین معیار ها برای تشریح وضیعت خونرسانی و عملکرد قلب می باشد. فشارخون عبارتست از فشاری که لز طرف جدار بطن چپ به خون وارد می شود و این جریان شتاب یافته خون بر دیواره رگها(فشار) وارد می کند( طبق تعریف پاسکال فشار به نیروی وارده بر واحد سطح گویند و میزان فشار در امتداد یک سطح یکسان می باشد).
کاهش فشار خون می تواند به یکی از دلایل زیر باشد:
1. از دست رفتن حجم خون یا مایعات بدن
2. کاهش توانائی بدن در انقباض عروق
3. اختلا در انقباضات قلبی
فشار خون از دو جز اساسی تشکیل میشود:۱ـ فشار خون سیستولیک ۲ـ فشار خون دیاستولیک
فشار خون سیستولیک به حد اکثر فشار ایجاد شده از طرف قلب گویند که بر دیواره ائورت وارد می اید و چون گرفتن فشار ائورت دشوار بوده و فشار در امتداد یک سطح یکسان است لذا فشار را در سطح ائورت و در ناحیه بازو اندازه گیری می کنند.
فشار خون دیاستولیکبه حداقل فشار ایجاد شده از طرف قلب به دیواره ائورت گویند که در زمان استراحت قلب یا در مرحله دیاستول ایجاد می شود. فشار سیستولیک حد اکثر فشار وارده بر عروق و فشار دیاستولیک حداقل فشار محسوب شده و به صورت کسر بیان می گردند( مثلا" ۱۲۰ روی ۷۵ میلی متر جیوه).
برای گرفتن فشار خون به دو وسله احتیاج است:
1. دستگاه فشار خون (sphygomanometer) که از کاف( cuff قسمتی است که بر روی بازو بسته می شود) ستون درجه و تلمبه و لوله های رابط تشکیل میشود
2. گوشی پزشکی(stethoscope) که از ( بل ) و دیافراگم (بخش گیرنده اصوات) لوله های رابط و گوشی درست شده است.
روش اندازه گیری فشار خون:
در ابتدا باید دستکاه را در قلب و در وسط بازو ببندید سعی نمایید لبه پایینی کاف دو سانتی متر با چین ارنج فاصله داشته باشد و کاف نه خیلی محکم و نه خیلی شل بسته شود. سپس در قسمت داخلی ارنج با دو انگشت به دنبال شریان بازویی بگردید و بل یا دیافراگم گوشی را در نقطه لمس نبض قرار دهید.بعد پیچ تلمبه را ببندید و کاف را تا ۱۵۰یا ۲۰۰ میلی متر جیوه باد کنید.به ارامی باد را خالی کرده و منتظر اولین صدا باشید.اولین خونی که از شریان بسته شده وارد رگ می گردد به صئرت گرد ابی به دیواره های جانبی شریات برخورد کرده و صدا ایجاد می کند. عدد نمایش داده شده همزمان این صدا را روی ستون درجه یا مانومتر پیدا کنید.این فشار را فشار خون سیستولیک یا ماگزیمم گویند. بتدریج تخلیه باد ادامه دهید و در نقطه ای صدای شنیده شده قطع می شود فشار دیاستولیک را ثبت نمائید. جهت اندازه گیری دقیق فشار خون سیستولیک می تواتید از لمس شریان رادیال نیز استفاده کنید.
حدود طبیعی فشار خون:
بزرگسالان ۹۰ـ۱۴۰میلی متر جیوه ( سیستولیک )
کودکان ( بین تا ۸ سال ) ۶۰ـ۹۰ میلی متر جیوه ( دیاستولیک )
شیر خواران( از زمان تولد تا یک سالگی ) دو برابر سن به علاوه ۸۰
تعداد تنفس:
در هنگام ارزیابی اولیه بخش اصلی موضوع بر این استوتر است که ایا بیمار نفس می کشد؟ (وجود تنفس) حال انکه در لرزیابی ثانویه تعداد تنفس اهمیت دارد. لذا تنفس ها را در یک دقیقه بشمارید. شمارش تنفس کودکان حتما" باید در یک دقیقه صورت گیرد. بهترین مکان ها برای شمارش تعداد تنفس به ویژه در کودکان منطقه بین شکم و قفسه سینه ( در زیر لبه دندهای ) است اما از طریق مجاری تنفسی بالا و پایین رفتن شکم یا قفسه سینه نیز می توانید تنفس را بشمارید.
حدود طبیعی تعداد تنفس:
بزرگسالان( بالای ۱۲ سال ) ۱۲ تا ۲۰
کودکان (بین یکماه تا ۱۲ سال ) ۱۵ تا ۳۰
نوزادان (بین زمان تولد تا یک ماه ) ۲۵ تا ۵۰
هنگامی که میزان تنفس را تعیین کردید صداهای تنفسی را بشنوید موارد زیر غیر طبیعی است:
1. خس خس کردن و یا با صدا نفس کشیدن
2. صدای بلند مانند فریاد
3. صدای غلغل مانند
4. راه هوائی محدود شده است.
5. راه هوائی محدود باشد.
6. مایع در راه هوائی.
درجه حرارت بدن:
حرارت بدن ناشی از سوخت و ساز مواد غذایی در بدن بوده . کاهش یا افزایش ان نیز معیار مناسبی برای پی بردن به وضعیت متابوایسم( سوخت و ساز ) بدن می باشد. برای سنجش دمای بدن از دما سنج یا ترمو متر استفاده می شود که سه نوع ان بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد:
1. حرارت سنج جیوه ای دهانی
2. حرارت سنج جیوه ای مقعدی
3. حرارت سنج نواری
بیاد داشته باسید که درجه حرارت طبیعی بدن ۳۷.۷ تا ۳۶.۶ درجه سانتی گراد می باشد.
امیدوارم که خسته نشده باشید. تقدیم به همه انانی که ارامش خود را فدای اسایش دیگران می کنند.امیدوارم موفق باشید.
یا حق

+ نوشته شده در جمعه 12 اسفند1384ساعت 11:11 قبل از ظهر توسط مصطفی مظلوم | 2 نظر
________________________________________

 

ارزیابی ثانویه:
انجام یک ارزیابی منظم و جامع از کل بدن مصدوم را همراه با گرفتن شرح حال ارزیابی ثانویه گویند. نشانه(sympton)همان گفته هایی است که مصدوم درباره بیماری خود بیان می کند.(بعنوان مثال: حالت تهوع. درد پشت. عدم وجود لامسه در انتها ها).
علامت(sign) همان یافته هایی است که امداد گر در طی معاینه از مصدوم در می یابد.( به عنوان مثال: چهره رنگ پریده . نداشتن تنفس یا پئست سرد).
ارزیابی ثانویه جهت پیدا کردن عواملی که به عنوان تهدید کننده فوری حیات مطرح نمی باشند ولی ممکن است در صورت عدم رسیدگی به انها تبدیل گردند انجام می شود.( ۳ م )
• م صاحبه و گرفتن شرح حال
• م عاینه علائم حیاتی
• م عاینه بالینی کامل ( از فرق سر تا نوک پا )

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   23 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخچه ی سازمان امداد و نجات

دانلود مقاله بررسی تاریخچه و نحوه شکل گیری و تحولات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله بررسی تاریخچه و نحوه شکل گیری و تحولات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

موضوع و مفهوم بانکهای مرکزی
مفاهیم مختلفی از بانکداری مرکزی به ذهن آمده که در همه آنها این نکته مشترک است: بانک مرکزی بانک معتبری است که قسمت اعظم عملیات خود را بجای اینکه از طریق افراد صورت دهد به وسیله بانکها انجام میدهد. و در این معاملات به بازار پول و سرمایه بیشتر توجه دارد تا به منافع صاحبان سهام. بعبارت دیگر هر وظیفه ایرا که در هر لحظه ای از زمان ایفا کند به موازات منافع عمومی خواهد بود بی آنکه جلب منفعت خویش محرک او بوده باشد.
بانکهای مرکزی در اقتصاد کشورها آنقدر موثر بوده اند و در صلح و جنگ دولتها را یاری کرده اند که ستایشگران آن چون در مقام ستایش برآمده اند از آن مفهومی معادل چرخ و آتش گرفته اند و آنرا از اختراعات عمده جهان بشمار آورده اند. این تشبیه هرچند تشبیهی بکمال تشبیهات دیگر نیست و نمیتواند جای خود را در ذهن آنچنانکه باید باز کند. ولی بنابرآنچه بانکداران بزرگ اعتقاد کرده اند قدر متیقن این است که بانک مرکزی مقتدرترین موسسه مالی است که انسان امروز بخود دیده است, و براستی روسای بانک های مرکزی در لحظاتیکه در باره پول تصمیم اتخاذ میکنند مقتدرترین مرد اقتصادی کشور خویشند.
هیس رئیس فدرال رزرو بانک نیویورک که سابقه بانکداری را به ایران سه هزار سال پیش میبرد و از نبوغ و دها مالی و پولی ایرانیان داد سخن میدهد، میگوید «بنابراین جای شگفتی نیست که بانکداران مرکزی را گاه موبدان آئین مالی میخوانند و آنانرا بجای آرندگان فرائض مرموزی میدانند که برای عامه قابل درک نیست.»
عده ای نیز بانک مرکزی را به قلب تشبیه نموده و گفته‌اند «گردش پول چون جریان خون ضامن حیات اقتصادی ملتهاست. شدت و فشار آن سبب پیدایش قدرت خرید زیاد، تورم پولی وبالنتیجه تزلزل ارکان اقتصادی و بالاخره توقف امور میشود، و ضعف آن موجب تقلیل قدرت خرید یعنی بروز بحران و شیوع بیکاری و بالمآل تنزل درآمد ملی و سطح زندگی و بعبارت دیگر باعث ناتوانی و سستی حیات اقتصادی میگردد. لذا حفظ تناسب جریان پولی با وضع اقتصادی مهمترین وظیفه بانکهای مرکزی و مقامات مسئول هدایت سیاست پولی کشورها گردیده است.»
امروزه بانکهای مرکزی را نه تنها عامل ثبات اقتصادی میدانند بلکه آنانرا مظهر استقلال اقتصادی هرکشور بشمار می‌آورند که یک واحد پولی ثابت ارائه میکنند، و این پدیده را عامل مؤثری تلقی می‌نمایند که در جهت توسعه سیستم بانکداری سالم قدم برمیدارد. بهمین دلیل بود که در کنفرانس سال 1921 بروکسل که متخصصین و کارشناسان بین المللی ثبات ارز را بررسی میکردند برای رفع مشکلات و پیشبرد هدفهای اقتصادی بین‌المللی و اعاده نظم جهانی پول توصیه کرده‌اند که در کشورهائیکه بانک مرکزی وجود ندارد باید حتماً تشکیل گردد.
تعریف جامع و دقیقی تابحال از بانکهای مرکزی نشده و این تعریف تا حد قابل ملاحظه ای بستگی به وظایف او دارد، و این وظایف از کشوری به کشور دیگر فرق میکند. بسیاری از بانکهای بزرگ مخصوصاً آنها که از ابتدای تاریخ بانکداری تشکیل شده‌اند بر وظایفشان بتدریج اضافه کرده اند، معهذا میتوان گفت که هر بانک مرکزی کاملاً نضج گرفته ای باید سه وظیفه اصلی را بعهده بگیرد، یکی اینکه بانک بانکها باشد، دیگر آنکه بعنوان بانکدار دولت عمل کند و سوم آنکه سیستم پولی را اداره نماید.
بانک مرکزی، بانک بانک ها – در اینجا بانک مرکزی همان خدماتی را انجام میدهد که بانکهای بازرگانی برای مشتریان خود، و بصورت بانک مادر سپرده ها و ذخائر بانک های تجاری را قبول میکند، چک های آنها را وصول و وجوه لازم را در اختیارشان میگذارد، و تحت شرایط خاص وامهای کوتاه مدت به آنها میپردازد و بالاخره بصورت وام دهنده نهائی از طریق عمل تنزیل مجدد به آنها کمک مینماید. بعلاوه بانک مرکزی میتواند سایر بانک‌ها را نظارت مند و در عین حال آنها را در موقع لزوم پشتیبانی نماید بی‌آنکه با آنها به رقابت بپردازد.
در گذشته که گاه بگاه در بین بانک‌های بازرگانی خارجی ورشکستگی رخ میداد و وحشت عمومی ایجاد میکرد بانک های مرکزی خدمات شایانی انجام میداد و سریعاً اینگونه بانکها را یاری میکردند و از سرایت اثار شوم ورشکستگی بسیار بانک ها شدیداً جلوگیری مینمودند.
بانک مرکزی، بانکدار دولت – بانک مرکزی بعنوان نماینده مالی دولت وجوه دولت ملی را دریافت، نگهداری، انتقال و پرداخت مینماید. سهام و اوراق قرضه دولت را بجریان میگذارد. همچنین در بازخرید آنها اقدام و در مقتضیات خاص پیش پرداختها و وامهای کوتاه مدت بدولت اعطا میکند و تقریباً در تمام کشورها بانک مرکزی مشاور مالی دولت میباشد و در واقع دیون عمومی را اداره میکند. باین وظایف باید تنظیم پول و اعتبارات کشور را برحسب احتیاجات اقتصاد ملی نیز اضافه کرد.
بانک مرکزی، اداره کننده سیستم پولی کشور – شاید بتوان گفت مهمترین وظیفه بانک مرکزی نقش کنترل پول ملی و کنترل سیستم بانکی کشور باشد، هرچه صرفاً بانکدار بانکها و دولت بودن حدمت فوق العاده درخشانی نیست. در هر سیستم پیشرفته‌ای یک بانک بازرگانی میتواند این خدمات را برای دولت و بانکها بخوبی انجام دهد، ولی اجرای سیاست پولی حائز اهمیت فراوان است و آنچه واقعاً بانک مرکزی را از سایر بانکها متمایز میسازد کفایتی است که در اجرای این وظیفه مهم، لازم دارد.
صاحبنظران اقتصادی چنین اظهار نظر میکنند که ذات بانکداری مرکزی کنترل هشیارانه سیستم پولی است، و در اجرای این وظیفه بانک مرکزی یکی از حقوق و قدرتهای مهمه دولت را اعمال مینماید، و این بدین معناست که این نیرو و قدرت باید برای تحصیل هدفهای اقتصاد ملی بکار برده شود، و نیز آنکه بانک مرکزی یک سازمان خدمات عمومی است که منافع ملی را فوق منافع خود می‌شناسد.
در اجرای نقش بانکها و اداره کننده سیستم پولی مملکت، یک بانک مرکزی پول ایجاد میکند و این نقش را یا با انتشار اسکناس، یا اعطای وام و اعتبار ببانکها و یا خرید اوراق بهادار در بازار آزاد انجام میدهد. و در ایجاد این پول چندان بصیرت و احتیاط لازم است که پول کشور پولی محکم و قابل اعتماد گردد.
این سؤال که کدام وظیفه از وظایف بانک مرکزی است که بیشتر او را به این عنوان معرفی و مشخص میکند فکر بعضی از اقتصادیون را بخود مشغول کرده است.
در اساسنامه بانک بین المللی تسویه بانک مرکزی چنین تعریف شده است «بانکی که عهده دار تنظیم حجم پول و اعتبارات کشور باشد». بعلاوه این حقیقت که بعضی از بانکهای مرکزی بنام «ریزرو بانک» معروف شده اند مثل فدرال ریزرو بانک امریکا، ریزرو بانک آفریقای جنوبی، ریزرو بانک پرو، ریزرو بانک نیوزلند، ریزرو بانک هندوستان، مبین آنست که حفظ حراست سپرده های دولت و بانکها خصوصیت بارز بانکهای مرکزی میباشد.
مفهومی از بانک مرکزی تا شروع قرن بیستم وجود نداشت، پیشرفتهای تدریجی در کشورهای مختلف جهان در این زمینه صورت گرفته بود اما برای تشکیل بانک مرکزی نبود. تنها این میل و مشیت و این فکر که اگر بانکی بتواند مرکز امور پولی و ستاد فرماندهی سیستم بانکی باشد مفید فایده خواهد بود در کشورهای پیشرو تجارت و بانکداری قوت میگرفت.
در خیلی از کشورهای قدیمی که بانکهای مرکزی از میان بانکهای بازرگانی برخاسته اند روش تا حدودی این بوده است که یک بانک رفته رفته مقام و موقعیت بانک مرکزی را پیدا میکرد، چه این بانک از تمام یا قسمتی از امتیاز صدور اسکناس برخوردار بود و بعنوان بانکدار دولت و نماینده مالی حکومت عمل مینمود. این بانکها بنام بانک مرکزی نامیده نمی‌شدند بلکه بنام بانک ناشر اسکناس، یا بانکهای ملی معروف بودند. مقررات صدور اسکناس دائر بحمایت از آنها بوسیله دولت وضع میشد و تأمین اصل تبدیل پذیری اسکانسها به طلا و یا نقره و یا هر دو، وظیفه این گونه بانکها بود. طی زمان چنین بانکهائی وظایف دیگری بعهده گرفتند تا اینکه واژه بانک مرکزی مورد استقبال قرار گرفت.
از بانکهای مرکزی موجود ریکز بانک سوئد قدیمی ترین آنهاست، اما بانک آف انگلند انگلستان اولین بانک ناشر اسکناس بود که بمقام بانکدار مرکزی تکیه زد و دست بکار وظایفی شد که امروزه معمولاً بصورت امور اساسی بانکداری مرکزی شناخته شده است. بانکداری مرکزی انگلستان امروزه بصورت نمونه در غالب ممالک پذیرفته شده و پیشرفته تدریجی آن قابل توجه بوده است.
با اینکه سابقه بعضی از بانکهای مرکزی به دویست سال یا بیشتر میرسد معهذا بانکهای مرکزی آنطور که امروزه می‌شناسیم پدیده نسبتاً تازه‌ای هستند و توسعه و پیشرفت خود را بیشتر در قرن حاضر کسب کرده اند و در واقع ثمره قرن بیستم بشمار میآیند. در سال 1900 در نیمکره غربی حتی یک بانک مرکزی وجود نداشت، مثلا فدرال ریزرو بانک امریکا در سال 1913 بوجود آمد و بانک آف کانادا تا سال 1934 تأسیس نیافته بود درحالیکه امروزه هر کشور مستقلی در نیمکره مزبور بجز یک کشور همه دارای بانک مرکزی هستند و بموجب اطلاعات موجود هم اکنون در حدود یکصد بانک مرکزی در دنیا برپاست که از آن میان 47 بانک با کمی بیشتر از سال 1940 ببعد تأسیس شده اند. علل متعددی برای این توسعه روزافزون بیان شده و شاید مهمترین این علل پیدایش کشورهای مستقل بسیاری است که هرکدام سیستم پولی و بانکی مخصوص بخود دارند.
بنژامین استرانگ رئیس سابق فدرال ریزرو بانک نیویورک بعنوان یک رئیس بانک مرکزی این شعار را نصب‌العین خود قرار داده بود، هرگز فراموش مکن که این بانک ایجاد شده است تا خدمتگزار کارفرما و کارگر، تولید کننده و مصرف کننده، وارد کننده و صادرکننده، بستانکار و بدهکار با توجه تام بمصالح عمومی کشور باشد.

 


یخش دوم
موقعیت بانکهای مرکزی
یکی از مسائلی که در طرح و تدوین قوانین بانکداری مطرح می شود ارزیابی موقعیت بانکهای مرکزی یعنی ارتبط بین بانکهای مزبور با دولتهاست. وضع و موقعیت قانونی بانکهای مرکزی از کشوری به کشور دیگر فرق می کند. روابط حقوقی و قانونی و اداری در ساختن این موقعیت حائز اهمیت فراوانی است، و قدرت و صلاحیت شخصیت هائی که در رأس دولت ها و بانکهای مرکزی از طرف دیگر قرار گرفته اند نیز در این امر تأثیر کلی دارد.
در مورد قبول یک ضابطه کلی حاکم بر روابط دولت و بانک مرکزی عقاید مختلفی ابراز شده که دو نظر از این نظرات افراطی و نظر دیگر اعتدالی بشمار میروند. نظرات حاد از یکطرف از آن کسانی است که بین نیروی مصرف کننده پول (دولت)، و نیروی ایجاد کننده آن (بانک مرکزی) جدائی آشتی ناپذیری طلب میکنند و میگویند دولت باید از دسترسی سریع و فوری بپول بدور بماند و و سازمان قوی و استواری چون بانک مرکزی از زیاده روی های احتراز ناپذیر و تقریباً همیشگی دولت با مقاومتی که نشان میدهد جلوگیری بعمل آورد، و از طرف دیگر از جانب گروهی است که استقلال بانک مرکزی را رد میکند و معتقدند که بانک مرکزی در وتقع جزئی از خزانه داری دولت است و مسئولیت مستقیم امور پولی میبایستی در دست دولت و خزانه داری باشدذ زیرا افرادی که دولت را انتخاب و باو اعتماد کرده اند خود او را مسئول همه سیاست اقتصادی کشور می‌شناسند که سیاست پولی جزئی از آن است، و چون دولت مسئول توسعه منابع کشور و تأمین کشور و تأمین سطح عالی اشتغال و درآمد حقیقی است لذا بجاست که او خود بطور مستقیم در سیاست پولی دخالت نماید.
بین این دو دسته افراطی نظر معتدل دیگری ابراز شده که بر اساس آن بانک مرکزی باید آنقدر استقلال و آنچنان آزادی عمل داشته باشد که از تأثیرات سیاست در امان بماند و بالضروره ایجاد اظمینان کند که بانک مرکزی میتواند مانع بزرگی در برابر استفاده هیا نابجا در امور پولی باشد. النهایه از این نظر که حق کامل یا نسبی صدور اسکناس و کنترل اعتبارات بنفع جامعه بطور کلی ببانکهای مرکزی اعطاء شده است لذا بمصلحت کشور است که دولت تا حدودی نظارت و دخالت در امر بانکهای مزبرور داشته باشد و چنین نظارتی از طریق مالکیت تمام یا قسمتی از سرمایه این بانکها یا تعیین یا چند نفر از مدیران آنها صورت میگیرد.
از حیث مالکیت و سرمایه، بانکهای مرکزی ممکن است به هفت گروه مختلف برحسب اینکه تمامی سرمایه متعلق بدولت، یا تماما متعلق بمردم، یا کلاً متعلق ببانکهای بازرگانی، یا اینکه مشترکاً متعلق بدولت و مردم، یا دولت و بانک های بازرگانی و مردم و بالاخره بانکهای بازرگانی و مردم باشد تقسیم شوند. تعیین چند نفر از مدیران بانک مرکزی بوسیله دولت در تمام کشورها سابقه دارد، لیکن در بعضی از موارد کنترل به وجهی شدید میگردد که مدیرانم بانک مرکزی از بین وزارء انتخاب میشوند و یا مأمورین دیگر دولت در هیئت مدیره بانک راه می یابند و یا بالاخره نماینده وزیر دارائی در جلسات مدیران آن شرکت میکند، و شگفت اینکه گاهی حق «وتو» نیز به آنها داده شده و غالباً هم از این حق استفاده میکنند و تصمیمات مهم و مقید و فوری بانک را خنثی یا اجرای آنرا بعهده تعویق می اندازند. بنابراین قانون اساسنامه بانکهای مرکزی باید دو کیفیت را جائز باشد تا استفلال بانک محفوظ بماند:
1-هیئت مدیره بنحوی تعیین و سایر سازمانهای ارکان مدیریت بانک طوری بنیان شود که نفوذ و سلطه دولت را بتواند مانع گردد.
2-بانک مرکزی باید اختیار داشته باشد که در مسائل مهم پولی ابتکار کند و در جهت منافع پولی کشور گام بردارد و علاوه بر آن در موارد لزوم توصیه های مفیدی هم بدولت بنمابد. این امر یک مسئله عمومی است که چه در کشورهای پیش رفته و چه در حال پیشرفت عنوان میشود، نهایت اختلاف بین این دو دسته از کشورها آنستکه نیاز به استقلال و آزادی در بانکهای مرکزی کشورهای در حال توسعه بیشتر است، چه در این کشورها بانک مرکزی میبایستی استقلال کامل از حکومت داشته باشد تا اینکه تمایلات تورمی دولت را که ممکن است به عدم اعتماد بپول کشور منجر گردد مقابله کند.

بخش اول
در بیان منطور
انگیزه تشکیل بانک مرکزی ایران را میتوان توسعه سریع بانکداری و افزایش روزافزون بانکهائی دانست که از چندین سال پیش باینطرف صورت پذیرفته، و شوق موجودیت این بانک پا بپای بروی کارآمدن بانکهای کوچک و بزرگ تجارتی، تخصصی و خصوصی پیدا شد و قوت گرفت. همچنین پیشرفت اقتصادی و هدفهای عالی که برای برنامه های توسعه اقتصادی تعیین شده بود نشان از آن میداد که برای رسیدن باین هدفها وجود ابزار کافی و مؤثر پولی لازم آمد، و بیک سلسله اقدامات بانکی از نوع رفورم (تجدیدسازمان) احتیاج پیدا شده است.
هرچند باتک مرکزی با آغاز برنامة تثبیت اقتصادی سالهای 39-1341 بوجود آمد و اساسً برای جوابگوی بمسائل بانکی و پولی و آنچنان اقتصادی تأسیس شده بود که بالقوه توسعه را جستجو و دنبال میکرد. زمانی بود که در کشور ما بجز یک بانک تجاری بزرگ بنام بانک ملی ایران و یکی دو سه بانک کوچک سازمان بانکی دیگری وجود نداشت و با انقضاء امتیاز بانک شاهنشاهی، بانک ملی تنها بانک فعال ما گردید، هم تجارت می کرد و هم سیاست پولی را در دست داشت، سالها راه خود را میرفت و جوابگوی اقتصالد و تجاتر آنروز کشور بود. ولی رفته رفته و بمقتضای تحرک اقتصاد در حال رشد، و توسعه همه جانبه در شئون اقتصادی و اجتماعی ایران نهضتی در بانکداری رخ داد که چهره آنرا بکلی تغییر داد بانکداری هم مانند هر حرفه دیگری مد روز شد و تب اینکار بالا گرفت، بانکهای دیگری پیدا شدند و بسرعت رو بازدیاد گسترش شعبات خود گذاشتند. شبکه ای وسیع از بانکداری کشور را فرا گرفت بطوری که این بانکها همسایه یوار بدیوار شدند. و اگر در حرف دیگر حریمی وجود داشت و حدود صنفی درنظر گرفته میشد ولی این تاجران پول پهلو به پهلو و سایه بسایه بتجارت پرداختند. در طی مدتی کوتاه و شاید کمتر از پنجسال بانکهای فراواین بیش از آنچه لازم توسعه اقتصادی کشور بود و طبع بازار و تجارت اقتضا داشت پدید آمد و زنگها را با خود بصدا درآود! پیداست این جنبش با همه منافعی که داشت و سرمایه گذاری داخلی و خارجی را رونق می بخشید، و بارتقای سطح اشتغال کمک زیادی می کرد مضاری را از نظر تورم اعتباری، خودسری و خدکامگی بانکداران و رقابتهای خطرناک در نطفه می پرورانید که خود نطفه عطفی برای ایجاد بانک مرکزی و سر و سامان دادن بوضع بانکداری ایران گردید. لاجرم مقامی میبایست تا که ضابطه ای و نظمی در امور بانکی برقرار کند و هدف سیستم بانکی را روشن نماید. و این مقام که نقش رهبری و نظارت را بدست می گرفت و بصورت یک مرکز فرماندهی درمیآمد لازم بود که از رقابت بدور و بریا بهسازی محسط بانکی صالح، مجهز، هشیار و آماده بکار باشد، ارشاد و راهنمایی بانکها را بعهده بگیرد، و در هدایت نهضتی که در این زمینه بوجود آمده است بی گمان توفیق حاصل نماید، وشر و شوق مباغه آمیزی را که در بانکسازی ابراز می گشت متعادل سازد و سوجوئی های مفرط را مهار کند، و بخاطر سلامت جامعه بانکی و حفظ شأن و ارزش اقتصادی آن از طرفی و دفاع از سپرده های مردم از طرف دیگر کوشش بخرج دهد، و نیز بتواند ایجاد نظامی کند که استحکام و اعتبار بانکها را تأمین نماید بی آنکه شائبه رقابت با آنها در میان باشد. از اینرو وجود مرکزی ایران ضرورت یافت.
بانک ملی ایران، با همه سابقه درخشانش بلحاظ اینکه خود عهده دار امور تجارتی بود و دست اندرکار کوششی با انگیزه سود، نمی توانست هم ناظر و هم رقیب بانکهای تجارتی باشد. منطق واضعین قانون بانک مرکزی این بود که بانک ملی هر قدر هم راه احتیاط در اتین خصوص می پیمود نمی توانست بین امور تجارتی خود از طرفی و امور نظارت و کنترل از طرف یدگر آشتی برقرار کند. او چگونه میتوانست فعالیت سابق خود را دنبال کند و بموازات آن برای بانکهای دیگر وضع مقررات نماید؟ چطور چارچوبی بسازد که بانکهای تجاری در آن عمل کنند و خود نیز در داخل آن چارچوب قرار گیرد؟ بانکهای تجارتی در چنین شرایطی ایا حاضر بودند ریاست فائقه بانکی رقیب را ولو بمقیاسی بزرگتر، گردن نهند؟ این طریقه اگر هم عملی میبود بانک ملی را از شائبه جانبداری از خود و تجاوز از مقررات دور نگاه نمیداشت.
امروزه این عقیده بطور کلی مورد قبول قرار گرفته است که پیشرفت بانک های مرکزی یا هر مقامی دیگر و یا بانک دیگری که نقش بانکدار مرکزی را بعهده می گیرد بستگی تام به پشتیبانی صمیمانه و توحید مساعی بانکهای بازرگانی دارد، و این چنین تشریک مساعی تنها در سایه اجتناب از امور تجاری که مستلزم رقابت با بانکهای بازرگانی است بدست می اید. بنابراین بانکهای مرکزی نباید همان عملیاتی را انجام دهند که بانکهای دیگر بدان مبادرت می ورزند مگر آنکه ضرورت این امر را ایجاب و آنها را بمقتضای منافع عامه مجبور بانجام آن معاملات نماید.

بخش دوم
بانک مرکزی ایران یک ضرورت اقتصادی
همچنانکه قبل از قرن بیستم مفهومی از بانک مرکزی در جهان وجود نداشت پیش از نهضت بانکداری در ایران هم چنین ضرورتی احساس نمیشد. زماین که بانک ملی از جهت نیازمندی های بانکی کمال مطلوب بود و با مقتضیات اقتصادی همگامی و هماهنگی داشت. بانک تجارتی متحصر بفردی بود از صحنه رقابت بدور که باقتضای داشتن حق انحصاری انتشار پول اداره پول هم باو تفویض شده بود و هماهنگ ساختن سیاست پولی و اعتباری با منافع جامعه بدست او هم ممکن بود و هم اسان، و اگر چه احتمال آن میرفت که در حالت عدم رقابت همچنانکه از خصائص و در طبیعت «انحصار» است از تحرک کافی و لازم و مطلوب بازماند معهذا در حد خود جوابگوی خواسته های اقتصادی روز بود. ولی رشد سریع و مداوم اقتصادی، لزوم اجرای برنامه هیا عمرانی، افزایش سطح تولید و توسعه جمهیت، و گشایش بانکهای متعدد یک نوعی دگرگونی ببار آورد و اهمیت یک اقدام فوق العاده سریع و شاید انقلابی را در سیستم بانکی بر همه روشن کرد. بانک ملی هم که تا آنزمان بانکی موفق و در شرایط گذشته اقتصادی ایران یک بانک کمال مطلوب بشمار می‌آید دیگر از آن پس برای ارضای احتیاجات گوناگون ناش یاز تحول سریع اقتصادی کشور ناکافی بنظر میرسد، و در بسامان رسانیدن برنامه هیا وسیعی که در پیش بود نامجهز، و برای پاسداری موجودی های مردم که به چنگ بانکهای جدیدالتأسیس میافتد بی سلاح جلوه می کرد. زیرا آهنگ رشد اقتصادی آنچنان سریع بود و نیاز به هماهنگ ساختن کوششهای مؤسسات اعتباری و مالی و تمشیت امور بانکی و جلب حداکثر اعتماد و امنیت مالی و پولی آنقدر زیاد که انتخاب راهی که احتمال هیچگونه ناکامی در آن نرود ضروری بنظر میرسید، و میبایست با وسائل تضمین کننده به بانکی که از شوق اینده نگری سرشار باشد مجهز شد، قاطع، محکم، استوار و روشن پیش رفت و در حقیقت با کمک بانکی پیشتاز که ما را در زمینه های بانکی و پولی به پیشتاز موفقیت های پی در پی اینکار انجام میشد، و بنابراین وجود بانکی نیرومند که قادر باشد خلائی را که بانکداری ما در سطح جهانی داشت پر کند مورد نظر افتاد.
در اینجا غرض آن نیست که نقش پراهمیت بانک ملی را در اقتصاد ایران نادیته بگیریم، بلکه بانک ملی چنانکه گفتیم با همه سابقه پر ارزشش در شرایطی قرار گرفته بود که برای یک پیشروی تند بشتابی معادل خیز اقتصادی طرح ریزی شده توان و تاب لازم و انعطاف کافی را نداشت،؟ و در بازار پولی کم رشدی که بانک های مرکزی هم با همه قدرتی که دارند گاهی از کنترل سیستم بانکی عاجز میمانند باید آن بانکی را تجهیز کرد که نظارت کند نه تجارت، و شرایط بانک ملی قبول چنین مسئولیتی را توجیه نمیکرد.
اصلاح سیستم بانکی از دو طریق میسر بود، یکی اینکه سازمان تازه ای بوجود اید و دیگر آنکه سازمان تازه ای پیوند کنند، ولی چون بانک ملی در حالت دوم نیز دو چهره «تجارت» و «نظارت» را در خود حفظ میکرد تنها راه، ایجاد سازمان تازه ای بود. بعبارت دیگر همین تضاد نقطه عطفی برای موجودیت بانک مرکزی ایران گردید.
بانک مرکزی ایران که در سال 1339 تأسیس یافت زائیده تکامل منطقی سیستم بانکی کشور ماست. زیرا بانک ملی ایران که در سال 1307 تشکیل گردیده بود علاوه بر فعالیتهای بازرگانی وظائفی را نیز که معمولا در همه کشورهای جهان بعهده بانکهای مرکزی واگذار شده کم و بیش انجام میداد، ولی از آنجا که بانک مرکزی باید در تصمیمات خود فقط مصالح عمومی کشور را درنظر بگیرد و نمیتواند و نباید وارد رقابتهای بازرگانی با دیگر بانکها شود و بعبارت دیگر بانک مرکزی مؤسسه ایست که باید صرفاً نقش راهنمائی و ارشاد و رهبری را داشته باشد این منظور تأمین نمیشد. نیروی بانک ملی که تا بحال صرف تنظیم پول و متعادل ساختن اعتبارات کشور میگشت اکنون در راه رقابت با بانکهای بزرگ و کوچک فراوانیکه بعنواذن همکار کم و بیش رقیب یکی پس از دیگر وارد صحنه بانکداری میشدند بکار میرفت، و چون جمع بین این دو وظیفه غیرمنطقی مینمود میبایستی چاره ای اندیشید. لازکم بود او بین دو نقش یکی را انتخاب کند یا امور بازرگانی را در دست گیرد و یا عهده دلر رهبری بانکها گردد، که در صورت اخیر یکی از بزرگترین بانکهای بازرگانی و آزموده کشور از میدان تجارت کنار یمرفت و این خود غیرعملی بود.
بنابراین برالی اینکه بانکهای تازه کار و کاملا سازمان نیافته نیز مرزی و حدود و ثغوری بشناسد و راه افراط را پیش نگیرد و در رفتارهای بانکی خود بیشتر مداقه کنند، و از ظرایط و زمینه های مساعدی که برای تأسیس آنها فراهم شده بود استفاده جوئی بیش از حد معمول ندارند نظامی میبایست برقرار میشد. و اگر بانک مسلط و قدرتمندی به وجود نمی آمد که باقتضای منطقی زمان گوش دهد و شیوه بانکداری ببانکها بیاموزد معلوم نبود چه طوفان هولناکی برپا می‌گشت! در چنین حالتی که حتماً سودجوئیهای مفطر و گمراه کننده و غیر لازم باید مهار میشد رعایت بی نظری از طرف بانک ملی اگر از محالات نبود از مشکلات خطیر مینمود. از اولیای بانک ملی نمیشد انتظار داشت که هم ناظر باشند و هم تاجر، و یا به تعبیری هم امر باشند و هم مأمور، و باز بعبارت دیگر هم برای بهبود و اصلاح سیستم پولی و بانکی طرح ریزی کنند و هم مجری طرح باشند. کما اینکه این اشکال در برنامه ریزی های کلی نیز وجود داشته و در برنامه های اقتصادی، عمرانی و تولیدی طرح برنامه و اجرای آنها از طرف یک سازمان جز در موارد بخصوصی ثمربخش نبوده است. وانگهی در دنیائی که اصل تخصص حکمفرمائی میکند و در تمام شئون از آن بهره برداری مینمایند، چرا در بانک داری از آن غافل باشیم و این دو نوع بانک را که کاملاً از لحاظ طبع فعالیتشان از هم متمایزند مشمول این قاعده نسازیم؟ هرچند در این میان رابطه برابری جای خود را بتابعیت بدهد، و قدرت بانک ملی بظاهر نحدودتر گردد.
بنابراین آیا لازم نبود چنین کوششی بنفعد اقتصاد کشور انجام شود؟ البته برای اصلاح سیستم بانکی کوششی بمقیاس جهانی ضروری. و وجود بانک مرکزی در ایرن شرایط عملی و حتی پرهیز ناپذیر مینمود، و در راه تأسیس بانکر مزبور تلاش بی وقفه ای میبایست صورت گیرد، زیرا برای رهائی از مشکلات بمقیاس بزرگ باید درمانهائی بهمان مقیاس بکار برد، و با شتاب هرچه بیشتر در راه این مهم قیام و اقدام نمود.
بانک مرکزی واقعیتی بود که میبایستی خواه ناخواه تحقق پذیرد، و برای صیانت ارزشی که پذیرفته گردد و بکار برده شود. بعبارت دیگر تشکیل بانک مرکزی اجتناب پذیر نبود و دیر یا زود موجودیتش به وقوع می پویت و هرچه بتأخیر میافتاد فرصت از دست رفته ای بود که جبرانش گران تمام میشد. آری بانکی بود ناشی از یک نیاز طبیعی.
رسالت بانک مرکزی ایران این است که با اجرای سیاست پولی و اعتباری همواره شرایط مساعد را برای پیشرفت اقتصادی و تأمین رشد لازم و کافی آن فراهم سازد و در اجرای برنامه های مختلف اعم از برنامه های تثبیت اقتصادی و توسعه اقتصادی دولت را پشتیبانی، و توصیه های لازم را راهنمائی و بهنگام ضرورت بانکها را یاری و مددکاری کند.

بخش سوم
مطالعه در سیستم بانکداری جهان و احساس لزوم ایجاد
بانک مرکزی مستقل در ایران
کنفرانس مالی بین المللی که در سال 1920 در بروکسل تشکیل شده بود قطعنامه ای صادر کرد مشعر بر اینکه تمام کشورهائیکه تا آن تاریخ فاقد بانک مرکزی بودند باید نه تنها بمنظور اعاده ثبات و ایجاد نظم بهتری در سیستم پولی و بانکی خود بلکه در جهت تأمین تشریک مساعی مالی و پولی جهانی و بازگردانی نظم پولی و بانکی خود بلکه در جهت تأمین تشریک مساعی مالی و پولی جهانی و بازگردانی نظم پولی بین المللی در تشکیل و تأسیس آن در کشور خویش قیام و اقدام نمایند.
نام بانک مرکزی نام شناخته شده ای برای مردم اغلب کشورها بالاخص ممالک غربی است، ولی بانک مرکزی ایران با آنکه سالی چند است که در ایران فعالیت میکند و سریعاً پیش میرود برای عده کثیری از مردم ما هنوز ناشناخته است.
ما بانکداری جدید را از زمانی شروع کردیم که دنیای خارج قرنها در ایران رشته کار کرده، تجربه اندوخته و به این نتیجه رسیده بودند که برای حفظ ثبات پولی داخلی و ایجاد همکاری در مسائل مالی بین المللی قدرت متمرکز و نیروی فعاله‌ای بعنوان بانک مرکزی باید بانکداری کشور را هدایت کند؛ و چون تمام پددیه های اجتماعی راه کمال می پیماند، بانکداری ما هم تنها در سطح داخلی گسترش می یافت و تا سطح جهانی فاصله بسایر بود ناچار مانند سایر پدیده های دیگر می بایست بسوی کمال راه میبرد، و به اقتباس از آنها که پیشروان صنعت بانکداری بوده اند از مرکزیت چشمگیر و موثری برخوردار میگردد، و برای ایجاد پولی بهتر همانطور که اساس بانکداری نوین را از آنها آموخته در طریق تطور و تکامل هم از تجربه آنان استفاده میکرد.
شاید عده ای که با مرکزیت بانکداری ایران بصورت فعلی موافق نباشند در مقام ایراد بگویند که مقایسه با سایر کشورها و تقلید از دیگران اغلب گمراه کننده است! اما اگر تقلید با چشم باز و با دیده منطق و دور از شائبه پی‌رویهای کورکورانه صورت گیرد، و جهات امر بخوبی سنجیده شود به گمراهی نمیگراید، در اینجا تیز جهان بینی دخالت عمده ای داشته و امری منطقی بنظر میرسید؛ چه اگر به نظم سیستم بانکی معتقد باشیم لازم می آید که بانک مرکزی مستقلی داشته باشیم، زیرا همانطور که قبلاً یاد شد سیاستهائی که بسوی رشد اقتصادی راه برده اند یقیناً از تسهیلاتی که بانک های مرکزی فراهم میکنند برخوردار بوده اند.
پس از چهارده سال مطالعه، لایحه «اساسنامه بانکی و پولی ایران» در سال 1337 تهیه و در دهم آذماه 1338 بصورت ماده واحده ای بمجلس شورای ملی تقدیم گردید. در روز هفتم خردادماه 1339 قانون مذکور پس از تصویب کمیسیونهای مشترک مجلسین بدولت ابلاغ شد تا برای مدت پنجسال بطور آزمایشی بموقع اجرا گذارده شود. در تاریخ 18 مرداد ماه 1339 بانک مرکزی ایران رسمیت یافت، و به این ترتیب پس از قریب هفتاد سال فعالیت بانکی در کشور مؤسسه مستقلی برای هدایت سیستم پولی و بانکی تأسیس گردید.

بخش چهارم
نظراتی چند در باره لزوم وعدم لزوم تشکیل بانک مرکزی ایران
هنگامی که طرح تأسیس بانک مرکزی ایران ریخته میشد و آهنگ بنای نوینی برای سیستم پولی و بانکی درمیدادند، نظرات موافق و مخالفی در این خصوص ابراز میگردید. این فکر را عده ای ستودند، و پاره ای زبان به انتقادش گشودند. در مقابل گروهی عظیم که از همان آغاز کار به استقبال آن می شتافتند، افرادی با بدبینی بر این تفکیک می نگریستند، و از این باز عده بدبین تری از همان ابتدا چشم به پایان آن دوخته بودند؛ غافل از آنکه این بانک برای آن نیامده بود که برود، و عوامل موجد آن بروشنی گویای آن که این بانک، مؤسسه دیرپائی خواهد بود. اما از میان مخالفین، عده ای صاحبنظران اقتصادی و پاره ای دیگر بانکداران خصوصی بودند. اقتصادیونی که عقیده مخالف ابراز میکردند اساساً با تأسیس آن موافق نبودند و بدین نحو اقامه دلیل مینمودند:
1-بانک ملی وظایف یانک مرکزی را بنحوی مؤثرتر و در عین حال کم خرج تر انجام میداد. مؤثر تر از آنجهت که بانک ملی قوی بود، و میدانیم که قدرت چه آثاری در بر دارد! و اینک با تفکیک این بانک در حقیقت قدرت واقعی آنرا تقسیم کرده اند، و یقیتاً تقسیم قدرت و مسئولیت، تضعیف را بدنبال خواهد آورد. بانک ملی قبل از تجزیه شدن، تأثیرش خیلی بیش از آن بود که اکنون جمع این دو بانک منفک اثر میکند. اما کم خرج تر زیرا که ایجاد بانک مرکزی مستقل، افراد و افزار و سازمان جداگانه و در عین حال مکرر و اضافی را لازم می سازد که مخارج آن تحمیل بکشور خواهد بود. اگر بانک ملی را تضعیف نمیکردند و آنرا بهمان قدرت سابق نگه میداشتند او برنامه مرکزی بودن را با سازمان کوچکتر بخوبی انجام میداد، و اضافه مبکنند که اگر نظریه موافقین را با این تعبیر که از نظر سیاست پولی و اعتباری این اقدام ضروری بوده بپذیریم ولی مخارج اضافی تفکیک دو بانک تا این حد قابل دفاع نمیتواند بود.
2-اساساً مصلحت نبود که به بانکهای خصوصی و خارجی به حد افراط اجازه تشکیل داده می شد، و اگر هم میشد حق آن بود که آنان را در معاملات ارزی مجاز نمیکردند. این دسته از بدبینان که به تشکیلات بانک مرکزی مستقل نظر مساعدی نشان نمی دهند و شاید آنرا وجود زائدی میدانند اظهار میدارند که بانکداری مملکت از همان موقع آبستن این حادثه شد، و نغمة جدائی این دو بانک زمانی بگوش رسید که به بانکهای دیگری غیر از بانک ملی اجازة چنین معاملاتی را دادند، و ابتدا بانکهای خصوصی داخلی و سپس بانکهای خارجی اجازه فعالیت یافتند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله40    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی تاریخچه و نحوه شکل گیری و تحولات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

دانلودمقاله تاریخچه هندسه

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله تاریخچه هندسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


واژه انگلیسی Geometry ( هندسه ) از زبان یونانی ریشه گرفته است. این کلمه از دو کلمه «جئو»ٍ به معنای زمین و «متری» به معنای اندازه گیری تشکیل شده است.بنابراین هندسه اندازه گیری زمین است. مصریان اولیه نخستین کسانی بودند که اصول هندسه را کشف کردند. هر سال رودخانة نیل طغیان نموده و نواحی اطراف رودخانه راسیل فرا می‌گرفت.
این عمل تمام علایم مرزی میان تقسیمات مختلف را از بین می‌برد و لازم می‌شد دوباره هر کس زمین خود را اندازه‌گیری و مرزبندی نماید. آنها روشی از علامت‌گذاری زمین‌ها با کمک پایه‌ها و طناب‌ها اختراع کردند. آنها پایه‌‌ای را در نقطه‌ای مناسب در زمین فرو می‌کردند، پایه دیگری در جایی دیگر نصب می‌شد و دو پایه توسط طنابی که مرز را مشخص می‌ساخت به یکدیگر متصل می‌‌شدند.با دو پایه دیگر زمین محصور شده ، محلی برای کشت یا ساختمان سازی‌ می‌گشت.
با برآمدن یونانیان اطلاعات ریاضی قدم به مرحله ای علمی گذاشت.در آغاز تمام اصول هندسی ابتدایی بود. اما در سال 600 قبل از میلاد مسیح ، یک آموزگار یونانی به نام تالس، اصول هندسی را از لحاظ علمی ثابت کرد.
تالس دلایل ثبوت برخی از فرضیه‌ها را کشف کرد و آغازگر هندسة تشریحی بود. اما دانشمندی به نام اقلیدس که در اسکندریه زندگی‌ می‌کرد ، هندسه را به صورت یک علم بیان نمود.
وی حدود سال 300 قبل از میلاد مسیح ، تمام نتایج هندسی را که تا به حال شناخته بود ، گرد آورد و آنها را به طور منظم ، در یک مجموعة 13 جلدی قرار داد. این کتابها که اصول هندسه نام داشتند ، به مدت 2 هزار سال در سراسر دنیا برای مطالعه هندسه به کار می رفتند.
براساس این قوانین ، هندسه اقلیدسی تکامل یافت. هر چه زمان می گذشت ، شاخه های دیگری از هندسه توسط ریاضیدانان مختلف ، توسعه می یافت.
امروزه در بررسی علم هندسه انواع مختلف این علم را نظیر هندسة تحلیلی و مثلثات، هندسه غیر اقلیدسی و هندسه فضایی مطالعه می کنیم.
خدمت بزرگی که یونانیان در پیشرفت ریاضیات انجام دادند این بود که آنان احکام ریاضی را به جای تجربه بر استدلال منطقی استوار کردند.قبل از اقلیدس، فیثاغورث( 572-500 ق.م ) و زنون ( 490 ق.م. ) نیز به پیشرفت علم ریاضی خدمت بسیار کرده بودند.
در قرن دوم قبل از میلاد ریاضیدانی به نام هیپارک، مثلثات را اختراع کرد. وی نخستین کسی بود که تقسیم بندی معمولی بابلی ها را برای پیرامون دایره پذیرفت.به این معنی که دایره را به 360 درجه و درجه را به 60 دقیقه و دقیقه را به 60 قسمت برابر تقسیم نمود و جدولی براساس شعاع دایره به دست آورد که وترهای بعضی قوس‌ها را به دست می داد و این قدیمی ترین جدول مثلثاتی است که تاکنون شناخته شده است.
بعد از آن دانشمندان هندی موجب پیشرفت علم ریاضی شدند. در قرن پنجم میلادی آپاستامبا، در قرن ششم ، آریاب هاتا ، در قرن هفتم ،براهماگوپتا و در قرن نهم ،بهاسکارا در پیشرفت علم ریاضی بسیار مؤثر بودند.
هندسه تصویری :
فرض کنید دو صفحه و در فضا داریم که لزوماً موازی یکدیگر نیستند. در این صورت، برای به دست آوردن تصویر مرکزی به روی از مرکز مفروض که در یا واقع نیست، می‌توان تصویر هر نقطه از را نقطه‌ای چون از تعریف کرد که و روی یک خط راست گذرنده از قرار داشته باشند.

 

همچنین می‌توان تصویر موازی را به این طریق به دست آورد که خطهای تصویر کننده را موازی در نظر بگیریم. همین‌طور تصویر یک خط در واقع صفحه به روی خط دیگری چون در هم به صورت تصویر مرکزی از یک نقطه ، و هم به صورت تصویر موازی تعریف می‌شود. تبدیل یک شکل به شکل دیگر از طریق تصویر موازی یا مرکزی و یا به وسیله رشته‌ای متناهی از این تصویر کردنها، تبدیل تصویری نامیده می‌شود.

 

هندسه تصویری صفحه یا خط عبارت از مجموعه آن گزاره‌های هندسی است که بر اثر تبدیلهای تصویری دلخواه شکلها تغییری در صدق آنها پدید نمی‌آید. در مقابل، هندسه متری به مجموعه‌ای از گزاره‌ها، راجعه به اندازه‌های شکلها، اطلاق می‌شود که فقط تحت حرکتهای صلب شکلها صادق می‌مانند.

..........................تصور کردن از یک نقطه......................................................................تصویرگری موازی

 


به بعضی از ویژگیهای تصویری فوراً می‌توان پی‌برد. تصویر هر نقطه، یک نقطه است. به علاوه، تصویر هر خط راست، یک خط راست است زیرا اگر خط واقع در به روی صفحه تصویر شود، تقاطع با صفحه گذرنده از و ، خط راست خواهد بود. اگر نقطه و خط راست ملازم هم باشند. آنگاه پس از هر عمل تصویر، نقطه متناظر و خط متناظر نیز ملازم هم خواهند بود. پس ملازمت یک نقطه و یک خط تحت گروه تصویری ناورداست. این واقعیت، پیامدهای ساده ولی مهمی دارد. اگر سه یا تعداد بیشتری نقطه همخط باشند، یعنی ملازم با یک خط راست باشند، تصویرهای آنها نیز همخط خواهند بود. همچنین اگر سه یا تعداد بیشتری خط راست همرس باشند یعنی ملازم با یک نقطه باشند، تصویرهای آنها نیز خطهای راست همرسی خواهند بود. در حالی که این ویژگیهای ساده – ملازمت،‌همخطی‌، و همرسی – ویژگیهای تصویری (یعنی ویژگیهای ناوردا تحت عمل تصویر) هستند، اندازه‌های طول و زاویه، و نسبتهای چنین اندازه‌هایی، عموماً بر اثر تصویر کردن تغییر می‌کنند. مثلثهای متساوی‌الساقین یا متساوی‌الاضلاع را می‌توان به مثلثهای مختلف‌الاضلاع تصویر کرد. پس اگر چه «مثلث» مفهومی متعلق به هندسه تصویری است، «مثلث متساوی‌الاضلاع» چنین نیست و فقط به هندسه متری تعلق دارد.
برسی و اثبات پنجمین اصل موضوع هندسه اقلیدسی

همانطور که میدانیم در هندسه اقلیدسی یکسری از مفاهیم اولیه نظیر خط و نقطه تعریف شده بود و پنج اصل موضوع آنرا به عنوان بدیهیات پذیرفته بودند و سایر قضایا را با استفاده از این اصول استنتاج می‌کردند . اما اصل پنجم چندان بدیهی به‌نظر نمی‌رسید . بنابر اصل پنجم اقلیدس از یک نقطه خارج از یک خط ، یک خط و تنها یک خط می‌توان موازی با خط مفروض رسم کرد . برخی از ریاضیدانان مدعی بودند که این اصل را می‌توان به‌عنوان یک قضیه ثابت کرد . در این راه بسیاری از ریاضیدانان تلاش زیادی کردند ، ولی نتیجه‌ای نگرفتند .

اشکالات وارد بر هندسه اقلیدسی :
لازم به توضیح است که تمامی اصول و مفاهیم هندسه اقلیدسی تنها شامل نظریات خود اقلیدس نمی‌شود بلکه اکثرا مجموعه‌ای جمع آوری شده از هندسه مصری‌ها و بابلی‌ها توسط اقلیدس است . هندسه اقلیدسی بر اساس پنج اصل موضوعه زیر شکل گرفته و طبقه بندی شده است :
اصل اول - از هر نقطه می‌توان خط مستقیمی به هر نقطه دیگری کشید یا اینکه کوتاه‌ترین فاصله مابین دو نقطه یک پاره خط مستقیم است .
اصل دوم - هر پاره خط مستقیم را می‌توان روی همان خط به‌طور نامحدود امتداد داد .
اصل سوم - می‌توان دایره‌ای به هر نقطه دلخواه به عنوان مرکز آن و با شعاعی مساوی هر پاره خط رسم کرد .
اصل چهارم - همه زوایای قائمه با هم مساوی هستند .
اصل پنجم - از یک نقطه خارج یک خط ، یک و تنها یک خط می‌توان موازی با خط مفروض رسم کرد .
طبق تعاریف فعلی " اصل پنجم اقلیدس که ایجاز سایر اصول را نداشت ، به هیچ وجه واجد صفت بدیهی نبود . در واقع این اصل بیشتر به یک قضیه شباهت داشت تا به یک اصل . بنابراین طبیعی بود که لزوم واقعی آن به عنوان یک اصل مورد سوال قرار گیرد . زیرا چنین تصور می‌شد که شاید بتوان آن را به‌عنوان یک قضیه ، و نه یک اصل از سایر اصول استخراج کرد ، یا حداقل به‌جای آن می‌توان معادل قابل قبول‌تری قرار داد . در طول تاریخ بسیاری از ریاضیدانان از جمله خیام ، خواجه نصیرالدین توسی ، جان والیس ، لژاندر ، فور کوش بویوئی و ... تلاش کردند تا اصل پنجم اقلیدس را با استفاده از سایر اصول نتیجه بگیرند و آن را به عنوان یک قضیه اثبات کنند ، اما تمام این تلاش‌ها بی‌نتیجه بود و در اثبات دچار خطا می‌شدند و یا به نوعی همین اصل را در اثبات خود بکار می‌بردند . سرانجام دالامبر این وضع را افتضاح هندسه نامید ."
اما موضوع بسیار مهم این است که اشیا در دنیای فیزیکی با هندسه اقلیدسی سازگارند و هندسه‌های نااقلیدسی زیر مجموعه‌ای از هندسه اقلیدسی محسوب میشوند به طور مثال یک مکعب را در نظر بگیرید که در فضای اقلیدسی ، از نظر هندسی کاملا اقلیدسی است و اگر کره محیط یا محاط آن را رسم کنیم داخل سطح کره با هندسه هذلولی و خارج سطح کره با هندسه بیضوی برسی و مطالعه میشود و اینک برای اثبات اصل پنجم هندسه اقلیدسی چه کاری میتوان انجام داد . در این مبحث به استناد اصول و مفاهیم تعریف شده در حیطه هندسه اقلیدسی سعی در ارایه راهکاری برای اثبات این اصل می‌کنیم .



خط یا پاره خط BC و نقطه A خارج از آن خط و هر دو را روی صفحه P در نظر می‌گیریم . روی خط BC نقطه دلخواه D را انتخاب و دایره دلخواه C1 را رسم می‌کنیم البته شعاع این دایره میبایست کمتر از AD باشد . بدیهی است که این دایره ، خط BC را در دو نقطه 1 و 2 قطع خواهد کرد ( یعنی این دایره را باید چنان رسم کنیم که روی صفحه P بوده و این دو تقاطع بوجود آیند ) . از نقطه A دایره C2 را به شعاع AD رسم می‌کنیم . بدیهی است که این دایره ، محیط دایره C1 را در دو نقطه 3 و 4 قطع خواهد کرد ( یعنی این دایره را باید چنان رسم کنیم که روی صفحه P بوده و این دو تقاطع بوجود آیند ) و چون سه نقطه‌ از هر دایره ( مرکز و نقاط 3 و 4 ) بر روی صفحه P واقع شده‌اند و این سه نقطه بر روی یک خط مستقیم نیستند ( برای اینکه محیط دایره C2 یک منحنی و کمان است ) ، مسلما این دو دایره بر روی صفحه P قرار گرفته‌اند ، زیرا شرط اینکه دو شکل در روی یک صفحه قرار گیرند این است که دست کم سه نقطه از آنها بروی آن صفحه واقع شده باشند و البته این سه نقطه بر روی خط مستقیمی واقع نشده باشند . اینک شرط اینکه دو خط با هم موازی باشند این است که اولا هر دوی آنها روی یک صفحه باشند و دوما اینکه آن دو خط زوایای مساوی ( ترجیحا قائمه ) در تقاطع با خط مستقیم متقاطع سومی داشته باشند . اینک عمود AE بر خط BC را رسم می‌کنیم و خط یا پاره خط FG را چنان رسم می‌کنیم که اولا دایره C2 را در دو نقطه 5 و 6 قطع کرده و از نقطه A مرکز دایره عبور کرده و دوما بر AE عمود باشد . همانطور که میدانیم خط FG دست کم دو نقطه بر روی صفحه P داشته و بر روی صفحه P واقع شده و با خط BC موازی است . حال اگر خط FG را حول نقطه A و روی صفحه P به چرخانیم زاویه FAE بزرگتر و یا کوچکتر از زاویه BEA شده و شرط دوم موازی بودن دو خط منتفی میشود و اگر FG در نقطه A حول محور AE دوران داشته باشد ، خط FG دو تقاطع 5 و 6 با دایره C2 را از دست می‌دهد ، بنابراین خط FG از صفحه P خارج و شرط اول موازی بودن دو خط منتفی میشود . پس میتوان فهمید و نتیجه گرفت که خط FG انحصاری بوده و از یک نقطه خارج یک خط ، یک و تنها یک خط می‌توان موازی با خط مفروض رسم کرد .

اینک این سوال مطرح میشود که چرا ما باید این اصل پنجم را ثابت کنیم ؟
علت بر این است که در هندسه اقلیدسی هر پاره خط مستقیمی میتواند بیانگر یک عدد باشد که بیانگر طول واقعی آن بوده و مربع و مکعب آن مقدار درستی در محاسبات ریاضی است ولی در هندسه‌های نااقلیدسی چنین نیست برای اینکه طول واقعی یک منحنی میتواند یک عدد باشد ولی این منحنی نمی‌تواند حتما و لزوما بیانگر همان عدد باشد ، برای اینکه انحنا یافته است و طول منحنی بیشتر از فاصله دو سر منحنی میباشد و این دو مقدار با هم نامساوی هستند . به طور مثال در هندسه اقلیدسی یک مربع به ضلع 1 متر بیانگر یک متر مربع است و یک مکعب به ضلع 1 متر بیانگر یک متر مکعب است ولی در هندسه‌های نااقلیدسی این مقدار‌ها متفاوت است که نیاز به در نظر گرفتن ضریبی مبنی بر درصد خطا در محاسبات داریم . اصولا انحنا در هندسه‌های نااقلیدسی ، به طور کلی نسبت به یک خط راست اقلیدسی مشخص و نسبت به یک دایره با شعاع واحد واقع بر یک صفحه مسطح اقلیدسی سنجیده میشود و صحت هندسه‌های نااقلیدسی در گرو صحت هندسه اقلیدسی است .
در هندسه هذلولی مقادیر عددی مربوط به توان کمتر از مقادیر عددی مربوط به توان در هندسه بیضوی است .



اشکال فوق مقدار هندسی یک به توان دو را نشان می‌دهند که مقدار هندسی آن در هندسه اقلیدسی ( روی صفحه مسطح ) درست ولی در هندسه هذلولی ( درون سطح حجم ) کمتر و در هندسه بیضوی ( بیرون سطح حجم ) بیشتر است .
محمدرضا طباطبایی 8/9/86
http://www.ki2100.com

الحاقی مورخه 29/9/86




درک اصل توازی در هندسه اقلیدسی :
1- تعریف دو خط منطبق بر هم : دو خط را منطبق بر هم می‌دانیم که تمامی نقاط واقع بر روی هر دو خط در یک امتداد و یک راستا قرار گرفته‌ باشند ، یعنی دو خط در مجموع خط واحدی را تشکیل دهند . به این انطباق ، انطباق درونی هم میتوان گفت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  9  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تاریخچه هندسه

دانلوئ مقاله تاریخچه ماهواره

اختصاصی از اس فایل دانلوئ مقاله تاریخچه ماهواره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تاریخچه ماهواره
لغت ماهواره طبق تعریف , به سفینه ای گفته می شود که درمداری به دوریک سیاره معمولا زمین درحال گردش باشد. در عصری که ما در آن زندگی می کنیم , ماهواره وتکنولوژی وابسته به آن آنچنان درتاروپود جوامع بشری نفوذکرده وبه پیش می تازدکه نقش تعیین کننده آن درسیرتحولات تمدن بشری ,قابل توجه است .بخشی ازتحقیقات وپژوهشهای علمی -تخصصی که درآزمایشگاههای مسقتر در فضا انجام می شود , هرگز نمی توانست روی کره زمین جنبه عملی به خود گیرد. این تحقیقات که بسیارمتعدد ومتنوع است ,درتخصصهای پزشکی , داروسازی , مهندسی مواد, مهندسی ژنتیک ودهها مورددیگر, تا به حال دستاوردهای بسیار ارزنده ای را به جوامع بشری عرضه کرده است .ماهواره ها که در فضا درحال گردشند, می توانند اطلاعات باارزشی در اختیارانسان قرار دهند که منجربه تحولات شگرفی در زمینه های گوناگون شود. ماهواره های کشف منابع زمینی هواشناسی , مخابراتی , پژوهشی ونظامی ازاین نوعند.

 

 

 

اجزای سیستم ماهواره ای مخابرات

 

سیستم ماهواره ای مخابرات مجموعه ای است از ایستگاههای فضایی و ایستگاههای زمینی به
منظور ایجادارتباطات رادیویی .بخشی ازاین سیستم ماهواره ای می تواند تنها ازیک ماهواره و .ایستگاههای زمینی مربوطه تشکیل می شود. این مجموعه , یک ( شبکه ماهواره ای ) نامیده می شود

 


ایستگاههای فضایی

 

ایستگاه فضایی شبکه ماهواره ای مخابرات , از ماهواره ( بخش اصلی شبکه ) و دستگاههای . جانبی تشکیل شده است

 

ساختمان ماهواره

 

ماهواره از دوبخش تجهیزات مخابراتی وغیرمخابراتی تشکیل شده است . زیرسیستمهای مخابراتی , آنتنها و تکرارکننده ها هستند. در بخش مخابراتی , دستگاهی وجود دارد که وظیفه تکرارکننده های رله رادیویی را .انجام می دهد و ( ترانسپاندر ) نام دارد
ترانسپاندرها سیگنالهای فرستاده شده از زمین را دریافت وپس ازتقویت وتغییرفرکانس آنها را به زمین می فرستند.آنتنهای مربوط به این ترانسپاندرها طوری طراحی شده اند که فقط قسمتهایی ازسطح زمین را که . درون شبکه ماهواره ای قرار دارند, پوشش می دهد یک ماهواره معمولا آنتنی همه جهته دارد که برای دریافت سیگنالهای فرمان صادره از زمین به کار می رود زیرا آنتنهای دیگر ماهواره احتمال دارد به سوی زمین نباشند . آنتن همه جهته همچنین برای کنترل سیستمهای فرعی در زمان پرتاب ماهواره و تعیین موقعیت آن به کارمی رود.بخش غیرمخابراتی ماهواره که در واقع قسمت پشتیبانی فنی آن است شامل سیستم کنترل حرارتی , سیستم کنترل موقعیت ومدار, ساختمان مکانیکی ,سیستم منبع تغذیه وموتور . اوج است

 


سیستم کنترل حرارتی ماهواره

 


این سیستم باید درجه حرارت دستگاهها و تجهیزات دورن ماهواره را در حد متعادل و متعارف .حفظ کند

 


سیستم کنترل موقعیت ومدار

 

کنترل موقعیت ماهواره آن است که جهت تابش پرتو فرکانسهای رادیویی آنتن را برای منطقه .موردنظر درروی زمین ثابت نگه می دارد

 


ساختمان مکانیکی

 

ساختمان ماهواره باید به گونه ای طراحی شده باشد که بتواند نیروهایی را که بر اثر فشارهای دینامیکی در هنگام روشن شدن موتور و پرتاب وارد می شود , تحمل کند. بدنه ماهواره معمولا از آلیاژ آلومینیوم سبک ساخته می شود که شامل سلولهای خورشیدی و منعکس کننده های آنتن نیز هست .این قسمت ازترکیب موادی مانند فیبرکربن که دارای استحکام وثبات ساختمانی خاصی است .ساخته می شود

 


سیستم منبع تغذیه

 

منبع اصلی تغذیه معمولا سلولهای خورشیدی هستند. انرژی خورشیدی جذب شده برای شارژکردن .باتریهای ذخیره نیزمورداستفاده قرارمی گیرد.این باتریهاازنوع نیکل -کادمیم هستند

 


موتوراوج

 

نقش موتوراوج ایجاد مدار دایره ای شکل وجلوگیری ازانحرافات مداری ماهواره است .بعضی مواقع با.استفاده ازموتوراوج , ماهواره هارادرمدار ثابت مستقرمی کنند

 


ایستگاههای زمینی :
ایستگاههای زمینی سیستمهای ماهواره ای مخابرات براساس نوع استفاده ازآنهاعبارت اند از:
ایستگاههای ثابت ,ایستگاههای سیار.ایستگاههی زمینی ماهواره معمولا ازچند قسمت تشکیل شده اند. آنتن , فرستنده , گیرنده , سیستمهای کنترل برقراری ارتباط ومنابع تغذیه مورد لزوم ایستگاه هر یک ازاجزای فوق شامل قسمتهای مختلفی اند که متناسب با نوع ایستگاه زمینی , حجم وتجهیزات .آنها متفاوت خواهدبود

 


آنتن ایستگاههای زمینی

 


به طور کل آنتن فرستنده , انرژی الکتریکی حاصل از یک منبع را در فضا به صورت امواج
الکترومغناطیسی پخش می کند. سپس آنتن گیرنده این امواج رامی گیردوبه انرژی الکتریکی تبدیل می کند . در هر سیستم مخابرات رادیویی , آنتن نقش حساس و مهمی دارد, زیرا با انتخاب آنتنهای مناسب ونصب وتنظیم صحیح آنهامی توان تاحدزیادی بازدهی سیستم رابالا برد. علایم و سیگنالهای فرستاده شده از ماهواره توسط آنتنهای بزرگ یا کوچک دریافت می شودوسپس به دستگاه تقویت کننده انتقال می یابد. ایستگاههای زمینی دارای دو نوع آنتن فرستنده و گیرنده به صورت بشقابی در اندازه های مختلــــــف هستنــــد . این آنتنها اطــــلاعات را به صورت امواج رادیویی به فضا می فرستند یا از فضا دریافت می کننـــد. آنتن ایستگا ههای زمینی در ابعــــاد بزرگ و ساختمان مکانیکی معینی ساخته می شوند که قطرنوع قدیمی آنها به بیش از 300 تن می رسد . از آنجا که فرکانس مورد نظر برای سرویس ثابت ماهواره درمحدوده فرکانسهای مگاهرتزوگیگاهرتزاست , آنتنهای مورداستفاده .ماهواره تقریباهمه ازنوع آنتنهای منعکس کننده هستند

 


سیستم های کنترل وردیابی فضایی

 


: این سیستمهابه طورکلی چهارعمل راانجام می دهند
فرمان ازراه دور: عبارت است ازفرستادن سیگنال جهت انجام کارهایی که ماهواره برای آن تنظیم شده است , مثلا برای راه اندازی یک قسمت خاص یا فرمان برای تغییر

 

مسیر یا پرتاب یک موشک

 

اندازه گیری از راه دور:
عبارت است ازسیستمی که اطلاعات دریافت شده ازماهواره یاسفینه های فضایی رابه صورت علامتهایی مخصوص و قابل درک برای تجهیزات زمینی در می آورد واز این طریق , اندازه گیری ازمسافتهای خیلی دورانجام می شود
ردیابی :
بااین کارموقعیت مداری وسرعت ماهواره ومشخصه های دیگرآن گزارش می شود

 

کنترل :
عبارت است ازهدایت وسایل وبالارودنده های فضایی وماهواره هادرمدار, به وسیله
شبکه ایستگاههای زمینی بخصوصی که کنترل , یکی از کارهای آنهاست ماهواره ها دقیقا در موقعیت خودنسبت به زمین ثابت نیستند و برای اینکه بتوان آنها را در موقعیت فضایی ازپیش تعیین شده خود ثابت نگه داشت , باید از ایستگاههای زمینی به طور مرتب
تنظیمهایی بروی موقعیت آنهاانجام گیردتابتوان ازانحراف مسیرماهواره جلوگیری کرد

 


عوامل موثردرهزینه تجهیزات ایستگاه زمینی
قطرآنتن مهمترین عاملی است که هزینه آنتن راتعیین می کند, چون بابزرگ بودن قطر, وزن آنتن سنگین ترمی شود و احتیاج به نگهدارنده هایی قویتر پیدامی کند وهمچنان که شعاع کم می شود تجهیزات ردیاب پیچیده تر می شود. برای آنتنهای بزرگ مثلا 11متری
و 13 متری سیستمهای . دریاب کامپیوتری موردنیازوسیستم هدایت امواج آنتن , بزرگتروپیچیده تر می شود در سیستم ارسال , قدرت لازم برای تقویت کننده های سیگنال , یک عامل تعیین کننده در قیمت فرستنده است . نه تنها قیمت این تقویت کننده های سیگنال گران است , تامین قدرت موردنیاز آن نیز در مناطق دورافتاده باید در نظر گرفته شود, زیرا بیشترین قدرت مصرفی در سیستم , صرف تغذیه تقویت کننده های سیگنال می شود. پس عوامل عمده ای که درهزینه تجهیزات یک ایستگاه زمینی موثرندعبارتنداز:
قطرآنتن , مقدارقدرت تقویت کننده های سیگنال , سیستمهای جایگزین .تجهیزات اصلی وقطعات یدکی

 

یک ماهواره شی ای است که بر مدار تقریبا بیضی شکل به دور زمین می گردد. نخستین ماهواره در 4 اکتبر 1957 توسط اتحادیه ی جماهیر شوروی به فضا پرتاب شد. این ماهواره، اسپوتنیک 1 نام داشت. این ماهواره کره ای به وزن 6/83 کیلوگرم . به قطر 58 سانتیمتر بود که زمین را بر مداری بیضوی با حضیض زمینی 250 کیلومتر و اوج زمینی 934 کیلومتر دور می زد و هر بار گردش آن به دور زمین 96 دقیقه طول می کشید. اسپونتیک 1 در طول عمر خود راهی برابر با 590 کیلومتر را پیمود.
عکس رو برو تصویر این ماهواره را نشان می دهد.
برای پرتاب ماهواره، باید:
1- آن را به ارتفاع لازم از سطح زمین رساند.
2- آن را در امتداد درست قرار داد.
3- تندی مناسب را به آن داد.
ماهواره را باید به ارتفاع چند صد کیلومتر برد تا اثر اصطکاک جوی بر حرکت مداریش حداقل شود. اگر بخواهیم ماهواره در مداری دایره ای شکل قرار گیرد باید سرعتی عمود بر شعاع زمین به آن داده شود و اگر بخواهیم مدار ماهواره بیضی شکل باشد، سرعتی که به آن می دهیم باید اندکی از خط عمود انحراف داشته باشد.
برای اینکه از سرعتی که حرکت وضعی زمین به ماهواره می دهد بیشترین استفاده ممکن به عمل آید باید ماهواره در استوا و به جانب مشرق پرتاب شود، زیرا در این صورت سرعت موجود حداکثر و حدود 1600 کیلومتر در ساعت خواهد بود. هر شی ای که در استوا باشد، اگر فرض کنیم که یک بار در 24 ساعت به دور زمین بچرخد دارای چنین سرعتی نسبت به فضا است. ( پیرامون زمین 40000 کیلومتر است. ) چنین ماهواره ای را تنها ناظرانی می توانند ببینند که در استوا یا در نزدیکی آن هستند. این ماهواره فقط اطلاعاتی درباره ی عرض جغرافیایی صفر درجه به ما خواهد داد.
برای آنکه ماهواره ای را همه ی ناظران زمینی ببینند، باید ماهواره در امتداد شمال – جنوب حرکت کند، ولی این وضعیت امکان استفاده از سرعت " موجود " را منتفی می کند.
سرعت افقی مناسب بین 30000 و 40000 کیلومتر در ساعت یا بین 2/8 تا 2/11 کیلومتر در ثانیه است. 8 کیلومتر در ثانیه برای مدارهای کوچک و 11 کیلومتر در ثانیه مناسب مدارهای بسیار بزرگ است. اگر سرعت افقی از 8 کیلومتر در ثانیه کمتر باشد، ماهواره در مدار قرار نخواهد گرفت و بر سطح زمین سقوط خواهد کرد. اگر این سرعت از 2/11 کیلومتر در ثانیه بیشتر باشد باز هم در مدار گردش به دور زمین قرار نخواهد گرفت. ولی این بار از میدان گرانش زمین خواهد گریخت.
معمولا سه کاری را که برای پرتاب ماهواره باید انجام داد با هم ترکیب می کنند

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلوئ مقاله تاریخچه ماهواره

تحقیق در مورد تاریخ اسلام

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد تاریخ اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تاریخ اسلام


تحقیق در مورد تاریخ اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:50

 

 

 

پیشینه
دین اسلام در سده هفتم میلادی در شبه جزیره عربستان ظهور یافت. در خلال یک سده پس از پیداییش آن، این دین موفق به ایجاد یک قلمروی اسلامی شد که از  اقیانوس اطلس در شرق تا آسیای میانه در غرب امتداد یافته بود. یکپارچگی امپراتوری اسلامی دیری نپائید و بهزودی جنگهای داخلی در آن درگرفت که در میان تاریخنگاران اسلامی به دوران فتنه معروفند. پس از این مرحله، دوره دیگری به نام دوره دوم فتنه نیز بر جامعه اسلامی تأثیرگذار شد. پس از آن دودمانهای رقیب ادعای خلیفگی مسلمانان را داشتند و یکپارچگی جهان اسلام دیگر حاصل نشد.
اما از چندین سده بدین رو جریان‌های فکری اسلامی رشد بسزایی دریکپارچگی جهان اسلامی داشته و جهان شاهد جوشش عظیم ازموج بیداری اسلامی درعصر حاضر می‌باشد.
عربستان در پایان قرن ششم میلادی در گیر و دار درد زایمان انتقال به مرحلهء یکتاپرستی بود. در دههء دوم قرن هفتم میلادی همزمان با گسترش اسلام در حجاز، در سه نقطهء دیگر عربستان نیز دین یکتاپرستی درحال شکل گرفتن بود و کسانی ادعای نبوت داشتند و دین نوینی را عرضه می‌نمودند. برای اینکه این موضوع را بهتر بشکافیم ابتدا باید به ترکیب قبایل عربستان در آن زمان نظری بیفکنیم.
قبایل درون عربستان پیش ازظهور اسلام به ۳ مجموعهء بزرگ و رقیب و متخاصم تقسیم می‌شدند که هرکدام دارای خدایان قبیله‌ئی ویژه و کعبهء قبیله‌ئی خاص و آداب و رسومِ سنتی و دین مخصوص به خودشان بودند، و در آداب و رسومشان نقاط مشترک بسیاری با مجموعه‌های دیگر داشتند. این سه مجموعه عبارت بودند از:
۱) مجموعهء قبایل یمنی در جنوب عربستان؛
۲) مجموعهء قبایلِ ربیعه در شرق و شمالشرق عربستان؛
۳) مجموعهء قبایل مُضَر (بر وزن هنر) در مرکز و غرب عربستان.
بزرگترین مجموعهء قبایل عربستان قبایلِ یمنی بودند؛ بعد ازآنها مجموعهء قبایل ربیعه قرار می‌گرفتند؛ و مجموعهء قبایل مُضَر دردرجهء سوم ازنظر جمعیتی بودند.
مجموعهء قبایل یمنی جنوب عربستان از چند بخش تقسیم شده بود: قبایل مِذحَج (بر وزن بهتر) با شاخه‌های متعددشان در درون یمن ساکن بودند. بعد ازاینها قبایل کِنده (بر وزن قبله) بودند که محل اسکانشان در منطقهء حَضرَموت در شرق یمن در همین سرزمینی بود که اکنون نیز شرق یمن نامیده می‌شود و تا مرزهای عُمان امتداد دارد و از چندین شاخه تشکیل می‌شد. یمنی‌ها از نظر سنتی دارای یک خدای برتر و مشترک بودند که دارای کعبهء مخصوص به خودش بود. درکنار او خدایان کوچک دیگر نیز پرستیده می‌شدند که نیاهای مقدس از خاندانهای کاهنان سنتی- به نامهای وُد، یَغوث، یَعوق، نَسرا- بودند. یعنی دین قبایل یمن یک دین مبتنی بر نیاپرستی بود، و کاهنانِ مرده و زنده که نوادگان نیاهای تقدس‌یافته بودند، رابطان میان مردم و خدای مشترکشان پنداشته می‌شدند؛ و منصب کهانت از پدر به پسر دست به دست می‌شد. آخرین کاهن مقدس قبایل یمنی مردی بود که در تاریخ اسلام با نام اهانت‌آمیز «اسود عَنسی»- یعنی سیاه قبیلهء عنس- شناخته می‌شود. یک شاخه از قبایل یمنی به نام بنی‌اسد نیز درشمال حجاز می‌زیستند که ازنظر آداب و رسوم سنتی شباهت تام و تمام با قبایل درون یمن داشتند و دارای کاهنان مقدس قبیله‌ئی بودند که منصبشان موروثی بود.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاریخ اسلام