اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد خاستگاه حکومت علوی الهی یا مردمی

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد خاستگاه حکومت علوی الهی یا مردمی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خاستگاه حکومت علوی الهی یا مردمی


تحقیق در مورد خاستگاه حکومت علوی الهی یا مردمی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه39

فهرست مطالب

 

پیش گفتار

 

1ـ خاستگاه تاریخی حکومت علوی

 

2ـ خاستگاه جامعه شناختی حکومت علوی

 

3ـ خاستگاه قانونی حکومت علوی

 

4ـ خاستگاه دینی حکومت علوی

 

5 ـ خاستگاه سیاسی حکومت علوی

 

یک ـ دیدگاه مشروعیت الهی حکومت علوی

 

دو ـ دیدگاه مشروعیت الهی ـ مردمی حکومت علوی

 

سه ـ دیدگاه مشروعیت مردمی حکومت علوی

 

تأملاتی پیرامون دیدگاه سوم

 

تأمل اول: دیدگاه سوم از نگاه عقل عملی و فلسفه سیاسی

 

تأمل دوم: دیدگاه سوم از نگاه کتاب و سنت

 

تأمل سوم: دیدگاه سوم از نگاه ادله خاصه حکومت علوی

 

تأمل چهارم: دیدگاه سوم از نگاه اجماع فریقین

 

تأمل پنجم: نقد اجمالی ادله نقلی دیدگاه سوم

 

تأمل ششم: دیدگاه سوم در بوته تجربه

 

تأمل هفتم: نقش مردم در حکومت علوی بر مبنای مشروعیت الهی

 

خاستگاه حکومت علوی را می توان از زوایای گوناگون تاریخی،
جامعه شناختی، حقوقی، دینی و سیاسی، مورد کاوش قرار داد. این مقاله پس از

 

عبوری سریع از خاستگاههای یادشده، محور خود را جستجو پیرامون خاستگاه
سیاسی حکومت علوی قرار می دهد. در باره خاستگاه سیاسی حکومت علوی، با
سه دیدگاه: الهی، الهی ـ مردمی و مردمی مواجهیم. نخست این سه دیدگاه، با
استناد به گفتار مدعیان آنها مطرح می شود. آنگاه با توجه به دیرینه بودن گفتمان
دیدگاه اول و دوم که یکی مربوط به پیروان آن حضرت و دیگری مربوط به دیگر
فرق مسلمان است، با عنایت به سرشاری منابع و تألیفات پیرامون آن دو، سمت و
سوی اصلی بحث را متوجه دیدگاه سوم که جنبه کاربردی بیشتری هم دارد و از
مباحث زنده سیاسی جامعه است، نموده و پس از ذکر مستندات این دیدگاه با
تأملات هفت گانه، به ارزیابی آن از نگاه عقل، کتاب، سنت و اجماع و عملکرد
تجربی آن در طول تاریخ خواهیم پرداخت و در پایان به نقش مردم در حکومت
علوی بر مبنای خاستگاه الهی آن اشارتی مختصر خواهد شد.

 

در پی قتل عثمان و بلاتکلیف ماندن مسأله زمامداری و خلافت، نخبگان و خواصّ، مرکب از
چهره های شاخص مهاجرین و انصار و دیگر افراد مؤثر در جامعه اسلامی آن برهه، به همراهی
تعداد زیادی از مردم مدینة النبی(ص)، در مسجد رسول خدا برای چاره اندیشی و شور و مشورت
در این مسأله مهم و حیاتی گرد آمدند. مسجد مملو از جمعیت شد. انگشت اشاره و ارشاد برخی از
خواصّ و سابقین در عرصه ایمان و جهاد، همچون: عمار یاسر، ابن تیهان، ابوایوب انصاری و
سخنان روشن گرانه ایشان در فضل و سابقه و جهاد و قرابت امیرالمؤمنین(ع)، زمینه های پیش
آمده در اثر حوادث بیست و پنج ساله گذشته را فعلیت بخشید و همگی بر علی(ع) اجماع و اتفاق
کردند. سیل خروشان علاقه و احساسات خواصّ و عوام به سوی بیت امام(ع) به جریان افتاد.
انبوه جمعیت در درب خانه مولا گرد آمدند و یکصدا آن امام همام را برای پذیرش حکومت و
ولایت تحت فشار قرار دادند، حادثه ای که در تاریخ خلافت، برای نخستین بار و آخرین مرتبه
اتفاق می افتاد [1]. خود حضرت در وصف بیعت گوید:

 

حیاضها یوم ورودها حتی انقطعت النعل و سقطت الرّداء و وطیء الضعیف و بلغ من
سرور الناس ببیعتهم ایّای ان ابتهج بها الصغیر و هدج الیها الکبیر و تعامل نحوها
العلیل و حسرت الیها الکعاب؛ [2]

 

دستم را گشودید، بازش داشتم و آن را کشیدید، نگاهش داشتم، همچون شتران تشنه
که روز آب خوران به آبگیر درآیند، بر من هجوم آوردید، چندان که کفش از پای در
آمد و ردا افتاد و ناتوان پایمال گردید و خشنودی مردم در اثر بیعت با من بدانجا
رسید که خردسال از آن شادمان شد و سالخورده لرزان لرزان به سوی آن روان گردید
و بیمار، برای بیعت، خود را سر پا نگه می داشت و دختران جوان نقاب از چهره
کشیدند، برای مشاهده آن منظره.">

 

در نخستین گام؛ امام(ع) که اوضاع را آشفته می دید و زمینه های اجتماعی را برای انجام
اصلاحات و بازگشت به خطوط اصلی ترسیم شده در کتاب الهی و سنت نبوی فراهم نمی دید و
می دانست دگرگونی جامعه، آن قدر الوان و رنگارنگ شده و ابرفتنه همه جا را پوشانده و مسیر

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خاستگاه حکومت علوی الهی یا مردمی

تحقیق در مورد حکومت اسلامی و رهبری آن از نظر امام خمینی

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد حکومت اسلامی و رهبری آن از نظر امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حکومت اسلامی و رهبری آن از نظر امام خمینی


تحقیق در مورد حکومت اسلامی و رهبری آن از نظر امام خمینی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه19

فهرست مطالب

 

1 ـ مفهوم حکومت اسلامی

 

2 ـ ضرورت عقلی ایجاد حکومت اسلامی

 

3 ـ هدف از ایجاد حکومت اسلامی

 

4 ـ ویژگی های حکومت اسلامی

 

5 ـ شرایط زمامدار حکومت اسلامی در عصر غیبت

 

6 ـ منابع حقوق اسلامی و ضرورت "ولایت فقیه" در زمامداری حکومت اسلامی

 

دلایل نقلی در اثبات ولایت فقیه

 

7 ـ تشکیل حکومت اسلامی توسط فقها در عصر غیبت

 

8 ـ حدودِ اختیارات زمامدار حکومت اسلامی "ولیّ فقیه">

 

الف) صلاحیت فقیه عادل در قضاوت:

 

ب) صلاحیت فقیه عادل در تصرف خُمس:

 

ج) صلاحیت فقیه عادل در امور حسبیه و تصدی امر حکومت:

 

پیمان می بسته; جنگ را فرماندهی می کرده و خلاصه, احکام حکومتی را به
جریان می انداخته است.

 

ثانیاً: برای پس از خود به فرمان خدا تعیین "حاکم" کرده است. وقتی
خداوند متعال برای جامعه پس از پیامبر اکرم (ص) تعیین حاکم می کند, به این
معناست که حکومت پس از رحلت رسول اکرم (ص) نیز لازم است. و چون
رسول اکرم (ص) با وصیت خویش فرمان الهی را ابلاغ می نماید, ضرورت
تشکیل حکومت را نیز می رساند."
[5]

 

از دیدگاه فقهی امام خمینی (س) "ضرورت اجرای احکام ِشرع" همان طور که تشکیل
حکومت اسلامی را در زمان رسول اکرم (ص) ایجاب می نموده, دلیلی است بر لزوم
ایجاد حکومت اسلامی و تشکیل آن در عصر حاضر.

 

"بدیهی است ضرورت اجرای احکام, که تشکیل حکومت رسول اکرم (ص) را
لازم آورده, منحصر و محدود به زمان آن حضرت نیست; و پس از رحلت
رسول اکرم (ص) نیز ادامه دارد."> [6]

 

هم چنین "لزوم وحدت اسلامی" دلیل ِعقلی دیگری است بر ضرورت ایجاد حکومت اسلامی
که توسط امام خمینی (س) ارائه شده است:

 

"ما برای این که وحدت اسلام را تائمین کنیم, برای این که وطن اسلام را از
تصرّف و نفوذ استعمارگران و دولت های دست نشانده آن ها خارج و آزاد کنیم,
راهی نداریم جز این که تشکیل حکومت بدهیم."> [7]

 

مضافاً, ضرورت نجات محرومان و مبارزه با ظالمان, "وظیفه مسلمین و علمای
اسلامی" را در ایجاد دولت اسلامی مشخص و محرز می کند:

 

"ما وظیفه داریم مردم مظلوم و محروم را نجات دهیم. ما وظیفه داریم پشتیبان
مظلومین و دشمن ظالمین باشیم. همین وظیفه است که امیرالمومنین (ع) در
وصیّت معروف به دو فرزند بزرگوارش تذکر می دهد و می فرماید: وَ کُونا لِلظّالِم ِخَصماً, و
لِلمَظلُوم ِعَوناً".
[8] "علمای اسلام موظف اند با انحصارطلبی و
استفاده های نامشروع ستمگران مبارزه کنند; و نگذارند عده کثیری گرسنه و
محروم باشند, و در کنار آن ها ستمگران غارتگر و حرام خوار در ناز و نعمت به
سر ببرند."> [9]

 

از سوی دیگر, پیرامون ضرورت ایجاد ارکان حکومتی برای حکومت اسلامی,
امام خمینی (س) ایجاد قوه مجریه و تصدی حاکم اسلامی برای اجرای احکام و مجموعه
مقررات و قوانین شریعت الهی را ضروری و الزامی دانسته اند:

 

"مجموعه قانون برای اصلاح جامعه کافی نیست. برای این که قانون مایه اصلاح
و سعادت بشر شود, به قوه مجریه احتیاج دارد. به همین جهت, خداوند متعال
در کنار فرستادن یک مجموعه قانون, یعنی احکام شرع, یک حکومت و دستگاه
اجرا و اداره مستقر کرده است. رسول اکرم (ص) در رائس تشکیلات اجرایی و
اداری جامعه مسلمانان قرار داشت. علاوه بر ابلاغ وحی و بیان و تفسیر عقاید و
احکام نظامات اسلام, به اجرای احکام و برقراری نظامات اسلام همت گماشته
بود تا دولت اسلام را به وجود آورد."> [10]

 

از دیدگاه فقهی امام خمینی (س), تشکیل حکومت اسلامی یکی از احکام اولیه
اسلام است به طوری که ایجاد آن مقدم بر تمامی احکام فرعیه حتی نماز, روزه و حج
است. چه این که حکومت اسلامی "شعبه ای از ولایت مطلقه رسول اللّه (ص)" است. [11]

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حکومت اسلامی و رهبری آن از نظر امام خمینی

تحقیق - عدالت اجتماعى در حکومت علوى

اختصاصی از اس فایل تحقیق - عدالت اجتماعى در حکومت علوى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق - عدالت اجتماعى در حکومت علوى


تحقیق - عدالت اجتماعى در حکومت علوى

 

لینک دانلود "  MIMI file " پایین همین صفحه 

 

تعداد صفحات "  51 "

فرمت فایل : "  word   "

 

 

فهرست مطالب :

 

عدالت اجتماعى در حکومت علوىّ
مفهوم عدل در بیان علوى
نگاهى به معناى لغوى عدل
مفهوم اصطلاحى عدل
جایگاه عدل در بیان علوى
الف: در باورها و بینشها
ب: در نظام سیاسى
عوامل تحقق عدالت
موانع اجراى عدالت
الف: تبعیض
ب: سودجویى
ج: امتیازطلبى
د: ضعف نفس
گستره عدالت در حکومت دینى
سرآغاز بى ‏عدالتى ‏ها در تاریخ سیاسى اسلام
جلوه‏هاى عدالت در سیره علوى
ستیز با عدالت‏گریزان
عدالت علوى در سیاست و اقتصاد

 

بخشی از  فایل  :

 

عدالت اجتماعى در حکومت علوىّ

بحث عدل از مباحث گسترده و پردامنه در فرهنگ اسلام است، و چرا چنین نباشد که هر چه «هست» وامدار عدل «هستى‏بخش» است و فراخناى آسمان و محدوده زمین بر پایه عدل قرار گرفته است. «در قرآن از توحید گرفته تا معاد و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت و از آرمانهاى فردى گرفته تا هدفهاى اجتماعى، همه بر محور عدل استوار شده است. عدل قرآن همدوش توحید، رکن معاد، هدف تشریع نبوت، فلسفه زعامت و امامت، معیار کمال فرد و مقیاس سلامت اجتماع است.»[1] در یک سخن: تنها واژه‏اى که بیانگر نوع ربوبیت و حاکمیت و خالقیت و ولایت خداى هستى بر مجموعه هستى مى‏باشد عدل است. یعنى شیوه ربوبیت و ولایت حق بر اساس عدل و طرز خالقیت و حاکمیت او بر مبناى عدالت است.
اینکه اصل عدل در مجموعه اصول اعتقادى شیعه جاى گرفته است تنها به خاطر بحثهاى کلامى معمول و مدرن نیست بلکه قطعاً معلول هدایتى الهى و به یقین با اشارت ائمه عدل علیهم صلوات اللَّه بوده است، زیرا در عالم هستى پس از نام مبارک حضرت حق که حقیقت عالم است و توحید آن ذات بى‏مثال، واژه‏اى به زیبایى و عظمت و سعه عدل و رفتارى دوست‏داشتنى‏تر و آرام‏بخش‏تر از عدالت وجود ندارد.
در فرهنگ مدون معارف اسلامى آنچه در باره عدل گفته و نوشته شده است تنها در بعد کلامى آن عدل الهى و یا در بعد اخلاقى اعتدال روحى فردى بوده است و با کمال تأسف‏در زمینه روابط متعادل پدیده‏هاى طبیعى و تأثیر و تأثر آنها که به منزله عدل درمتن‏طبیعت و کلید تسخیر آن است هیچ قدمى تا کنون البته از منظر معارف اسلامى-برداشته نشده است. چه اینکه در زمینه عدالت اجتماعى نیز که باید گفت ثمره ونتیجه مباحث قبل مى‏باشد جز سخنانى بسیار کوتاه و کلى و یا حداقل چند کتابى کوچک ومختصر، کارى در خور انجام نگرفته است. این است که بسیارى از آیات قرآن و متون‏حدیثى در این باب همچون رازى سر به مهر ناگشوده مانده و به دلیل عدم تبیین بعد اجتماعى دین،این فرازهاى معجزه‏گر به دیار متشابهات ره سپرده‏اند. و بویژه در سیره علمى و عملى‏حضرت امیرالمؤمنین على(ع) که بحق، جانشین حق در رعایت و مدیریت و ولایت براساس حق و عدل است به تحلیل و تبیین این مباحث پرداخته نشده است. در این نوشتار بامرورى به سخنان و برخوردهاى آن تندیس عدالت به سرفصلهایى از مباحث عدالت اجتماعى اشاره نموده، تحقیق دقیق عدالت علوى را توسط اساتید بزرگوار علوم اجتماعى به‏انتظار مى‏نشینیم.

مفهوم عدل در بیان علوى

حضرت امیر در ضمن تفسیر آیه «انّ اللَّه یأمر بالعدل و الاحسان ...»[2] مى‏فرماید: «العدل: الانصاف و الاحسان: التفضّل».[3] و در سخنى دیگر مى‏فرماید: «العدل انصاف».[4] گرچه در سخنى دیگر انصاف را از مصادیق عدل قرار داده و فرموده است: «انّ من العدل ان تنصف فى الحکم».[5] چه اینکه در سخنى دیگر عدل را از مصادیق معروف شمرده و به هنگام تبیین جایگاه امر به معروف و نهى از منکر مى‏فرماید: «و افضل من ذلک کله کلمة عدل عند امام جائر».[6] و در موارد بسیارى عدل را همراه با حق ذکر فرموده به نحوى که گویا این دو، کلمه‏اى مترادف مى‏باشند. آن حضرت در ردّ عملکرد حکمین مى‏فرماید:
«و قد سبق استثناؤنا علیهما فى الحکم بالعدل و العمل بالحق سوء رأیهما و جور حکمهما...؛[7]پیش از آنکه آن دو تن ابوموسى و عمروعاص رأى نادرست گویند و حکمى ستمکارانه دهند، شرط ما با آنان این بود که حکمشان به عدالت و کارشان به حقیقت باشد.»
و در فرازى دیگر مى‏فرماید:
«فانّه من استثقل الحق ان یقال له او العدل ان یعرض علیه کان العمل بهما اثقل علیه؛[8]آن کس را که شنیدن سخن حق گران آید و عرضه داشتن عدالت بر او دشوار نماید، کار به حق و عدالت کردن بر او دشوارتر باشد.»
و نیز در فرازى مى‏فرماید:
«اعدل الخلق اقضاهم بالحق؛[9]به حق حکم‏کنندگان، دادگرترین مردمانند.»
به نظر مى‏رسد تعریف بسیار زیباى حضرت امیر از معناى عدل نیز تأکیدى بر این نکته است که: عدل، مراعات حق و بایسته‏هاست. زیرا وقتى از آن حضرت تفاوت بین عدل و جود را مى‏پرسند، مى‏فرماید:
«العدل یضع الامور مواضعها و الجود یخرجها من جهتها ...؛[10]عدالت، کارها را در آنجایى مى‏نهد که شایسته است و بخشش، آنها را از جاى خود بیرون‏مى‏کند.»
چه اینکه در سخن روشنگر دیگرى عدل مترادف با میزان قرار گرفته است:
«انّ العدل میزان اللَّه سبحانه الذى وضعه فى الخلق و نصبه لاقامة الحق ...؛[11]عدل، ترازوى خداوندى است که در میان خلق و براى اقامه حق قرار داده شده است.»
و نیز در فرازى دیگر مى‏فرماید:
«العدل ملاک؛[12] عدل، مقیاس و ملاک همه چیز است.»
از سوى دیگر با توجه به اینکه عدل از مفاهیم ارزشى است، به هنگام بیان ضد آن در بیشتر موارد از واژه جور استفاده شده است. در بیانى راهگشا از آن حضرت نقل شده است‏که‏فرمود:
«العدل صورة واحدة و الجور صور کثیرة و لهذا سهل ارتکاب الجور و صعب تحرّى العدل و هما یشبهان الاصابة فى الرمایة و الخطاء فیها و انّ الاصابة تحتاج الى ارتیاض و تعهد و الخطاء لا یحتاج الى شى‏ء من ذلک؛[13] عدالت چهره‏اى یگانه دارد و ستم داراى چهره‏هاى گوناگون است، به همین سبب ستمگرى آسان و دادگرى دشوار است. آن دو همچون تیراندازى مى‏مانند که در زدنِ به هدف تمرین و ریاضت و توجه لازم است ولى در خطا زدن نیازى به تمرین و تعهد نیست.»و در حدیث دیگرى مى‏خوانیم: «استعمل العدل و احذر العسف و الحیف؛[14] عدل را به کار بند و از ناهماهنگى و انحراف بپرهیز.»


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق - عدالت اجتماعى در حکومت علوى

تحقیق در مورد حکومت استبدادی

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد حکومت استبدادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حکومت استبدادی


تحقیق در مورد حکومت استبدادی

خرید و دانلود تحقیق در مورد حکومت استبدادی

نوع فایل : WORD 

تعداد صفحات : 6

چکیده:

حکومت استبدادی نوعی حکومت است که در آن دامنه اختیارات حاکم و طول دوره حکومت ‌آن‌ها بسیار است. در حکومت استبدادی؛توزیع قدرت عادلانه نیست. طرف‌داران حکومت استبدادی؛معتقدند که این نوع حکومت امکان انباشت سرمایه،برنامه‌ریزی متمرکز و تصمیم‌گیری قاطع برای رفع موانع راه را برای توسعه فراهم می سازد.در حالی که مخالفان این نوع حکومت معتقدند که استبداد باعث احساس بی‌قدرتی سیاسی در بین مردم می‌شود و کارایی و خلاقیت آ‌ن‌ها را کاهش می‌دهد.

«استبداد» از منظر قرآن

          قرآن کریم خاستگاه استبداد را در «خود بنیاد پنداری آدمی» می‏داند. از این رو نه حکومت فردی، نه حکومت جمعی و نه هر گونه سازوکاری از توزیع قدرت را، مانع نفوذ استبداد نمی‏داند. استبداد در قرآن که با واژگانی چون ستم، نافرمانی، جور و شرک بیان شده است...  


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حکومت استبدادی

تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی


تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه23

                                                             

فهرست مطالب

 

 

مقدمه

 

مفهوم انتقاد

 

عیب جویی و انتقاد

 

نهی از منکر و انتقاد

 

فلسفه انتقاد

 

ارزش و جایگاه انتقادگری

 

نقد حاکمان

 

تفاوتهای اساسی نقد حاکمان و مردم

 

نقدپذیری حاکمان

 

انتقاد از حاکمان و امنیّت ملّی

 

مرز انتقاد و توطئه در حکومت علوی

 

علل فراخوانی علی(ع) به نقد حکومت خود

 

 

 

امروزه، یکی از جدّی ترین مسایل فلسفه سیاسی، نقش مردم در تعیین نوع و
هدایت سمت و سوی حکومت است. حضور مردم در صحنه سیاسی، نمادهای
گوناگون دارد که از مهمترین آنها، حضور نقادانه و جست و جوگرانه مردم در نوع
رفتار و منش مسؤولان حکومتی است. بشر ِجایزالخطاء اگر به حال خود واگذارده
شود، آن چنان در تهاجم ِانواع ِعوامل ِفساد، خودباخته می شود که گاهی بی آن که خود
بفهمد، در کمند شیطان گرفتار آمده و در عین حال، در پندار خود، خویشتن را راه
یافته می یابد.

 

خطر این گونه مردمان، اگر در پستهای حکومتی قرار گیرندگفته امیر مؤمنان علیه السلام: "فلیست تصلح الرعیّة الّا بصلاح الولاة"؛ [1] صلاح و
فساد امت، به صلاح و فساد حاکمان منوط است. هر چه دستگاههای کنترل کننده
فساد قدرت، زیادتر باشد، ضریب امنیت معنوی و صلاح والیان بیشتر خواهد بود و
شاید بر پایه همین فلسفه است که خداوند، با این که خود، برای ثبت اعمال بندگان،
کافی است و نیازی به مراقبی دیگر نیست، فرشتگان و جوارح را نیز مراقب رفتار
آنها قرار داده است. در دعای کمیل آمده است: "و کُلُّ سیّئةٍ أمرْتَ بإثباتها الکرام
الکاتبین الذین وکّلتهم بحفظ ما یکون منّی و جعلتهم شهوداً علیّ مع جوارحی و کنتَ
أنْتَ الرّقیب علیّ من ورائهم ...؛ [2] پروردگارا! ببخش از من، هر گناهی را که به
فرشتگان نویسنده خودت، دستور ثبت آن را دادی؛ همانها که به حفاظت از اعمال

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی