دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
مشخصات این فایل
عنوان: امام مهدى(عج) در قرآن، سنت و تاریخ
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 19
این مقاله درمورد امام مهدى(عج) در قرآن، سنت و تاریخ می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله امام مهدى(عج) در قرآن، سنت و تاریخ می خوانید :
نکته سوّم:
شعارهاى مدعیان مهدویت
نکته دیگر، این است که در روایات ویژه علائم ظهور مهدى(عج)، شعارهاى مهدىهاى ظهور کرده نیز دیده مىشود. هر کس که ظهور مىکرد، روایت مىخواندند. درباره «محمد نفس زکیه» گفته شده که «اسمه اسمى و اسم ابیه اسم ابى»(91). در «سنن ابىداوود»، به همین صورت آمده است. «بن باز» روحانى وهابى سعودى گفته بود: روایات مهدى(عج) درست است؛ اما نه آن طورى که شیعیان مىگویند بلکه بهگونه دیگرى است. نظر او به همین روایت «ابن داوود» است. در ارشاد مفید ظاهراً در همان باب امام دوازدهم روایتى نقل مىکند که پیغمبر(ص) فرمود: «مِنَّا السّفّاح و المنصور.»(92) من تردید ندارم این روایت از آنهایى است که وقتى بنى عباس روى کار آمدند - براى اینکه خودشان را به عنوان منجى مورد نظر پیغمبر(ص) جا بزنند - گفتهاند. یا در حمایت آنها گفته شده. خلیفه اول آنها سفاح بود، خلیفه دوم منصور و خلیفه سوم مهدى. منصور که اسم پسرش را مهدى گذاشت، متوجه بوده چه مىخواهد بکند؛ یعنى آنها هم یک نوع حکومت مهدویت براى خودشان قائل بودند. از این قبیل مطالب زیاد پیدا مىشود.
وقتى ما فهمیدیم منطقهاى در افغانستان به نام طالقان وجود دارد و غیر از طالقان ما طالقانى آنجا است، من مطالعه کردم دیدم یحیى بن زید در آنجا قیام کرده و طرفدارش بودهاند. کسانى که از او حمایت مىکردند، طبعاً حدیث هم به نفع او مىگفتند که مثلاً از طالقان چند نفر خارج مىشوند. انجام این قبیل تحقیقات مسائل را روشن مىکند. وقتى خدا در ذیل این آیه مىگوید: «وَ مَآ اَرْسَلْنکَ إلَّا رَحْمَةً لِّلْعَلَمِینَ.»(93)؛ معنایش این است که همان رحمة للعالمینى که ما به تو وعده کردیم و تو به این عنوان آمدى، با همین عباد صالح تحقق پیدا مىکند.
یک چنین مسألهاى در حقیقت نتیجه کل ادیان و اسلام است. نتیجه کامل اسلام هم به دست آن حضرت ظاهر مىشود.
معنویت و امید
یادم مىآید در حدود 30 سال قبل در دانشگاه مشهد استادى آمده بود به نام «صلاح الصابى». شاعر و خطیبى زبر دست بود. گویا عبدالناصر او را تعقیب مىکرد و مىخواست بکشد. او به امام موسى صدر (حفظه الله تعالى) پناه برده بود. ایشان او را به دانشگاه مشهد آورد و گفت شما از این استفاده بکنید. چند سال آنجا بود. بعد هم آمد تهران درباره تشیع خیلى مطالعه کرد. اشعارى هم درباره حضرت زهراعلیها السلام و امام حسینعلیه السلام و دیگران گفت. شعرى را در کنگره شیخ توسى گفت که در یادنامه شیخ آمده است. ایشان بعد از مطالعات زیاد گفته بود: فرق بین تشیع و تسنن این است که تشیع رشته معنویت اسلام و رهبرى را قطع نکرده؛ هنوز هم ادامه دارد و هنوز امید دارد. در حالىکه براى اهل سنت و عقیده عمومى اینگونه نیست که هنوز انتظار داشته باشند. انتظار عمومى در اهل سنت نیست و در شیعه هست. او مىگفت: این براى شیعه خیلى امتیاز است که خودشان را مرتبط با رسالت و با خدا مىبینند و انتظار چنین کسى را دارند آن هم نه فقط بیاید احکام را بگوید یا در ممالک اسلامى حکومت بکند؛ بلکه حکومت جهانى پدید آورد. این یک امید فوقالعادهاى است که شیعیان دارند. اهل سنت این را ندارند شما براى این ارزش قائل شوید و قدر آن را بدانید
موعودگرایى در ادیان
مردم دنیا به دو دسته تقسیم مى شوند: یک دسته مانند حیوانات اند; از مبدإ و مقصد خلقت خویش بى خبرند و به آن کارى ندارند.
خور و خواب و خشم و شهوت, شغب است و جهل و ظلمت
حیوان خبر ندارد ز روان آدمیت(5)
دسته ى دیگر, مومنان اند که به خالق جهان هستى و روز واپسین ایمان دارند. این ها از پیروان ادیان آسمانى اند; یهود و نصارا و تمام پیروان ادیان آسمانى, با ما مسلمانان در این عقیده که در پایان این دنیا, حکومت عادله اى برپا خواهد شد, شریک اند. مسیحیان, فرمان رواى این حکومت عادلانه را عیسى بن مریم8 مى دانند که سبب آن, تحریف کتاب هاى آسمانى آن هاست. من در سخن رانى هایى که براى تلویزیون داشتم, تورات ها و انجیل ها را آوردم و نشان دادم که چگونه در چاپ هاى بعدى, آن را تحریف کرده اند. بشارت هاى آمدن پیامبر خاتم(ص) و ... را آن گونه که خواسته اند, تغییر داده اند. قرآن کریم نیز این مطلب را بیان کرده است: (... یحرفون الکلم ...)(6), (... یکتمون مآ إنزلنا ...)(7).
اما مسلمانان روایات پیامبر خاتم(ص) را در اختیار دارند و فرمان رواى آخرالزمان را امام مهدى(عج) مى دانند.
ارزش احادیث شیعیان
در مکتب خلفا, سالیانى دراز نشر حدیث پیامبر(ص) ممنوع بود; چرا که مى خواستند فضایل على(ع) و خاندان على را پوشیده نگاه دارند; اما پیروان و شیعیان اهل بیت(علیهم السلام) نقل حدیث مى کردند و این کار را افتخار خود مى دانستند و به آن مباهات مى کردند. علماى ما براى جمعآورى احادیث زحمات فراوان کشیده اند. مرحوم کلینى از نیشابور تا بغداد, شهر به شهر گشته و روایت ها را جمع کرده است. شیخ صدوق بیش از دویست جلد کتاب حدیث دارد; بنابراین ما در حقایق اسلامى بسیار روشن تر و آگاه تریم. چرا که میراث علوم آل محمد(ص) را محافظت کرده ایم و حوزه هاى علمیه ى ما وارث علوم اهل بیت اند.(8)
براى من کتاب هایى از هند و پاکستان در رد تشیع فرستادند که یکى از آن ها الشیعه و القرآن نوشته ى احسان زهیراللهى بود که شیعه را معتقد به تحریف قرآن مى دانست. در جواب او سه جلد کتاب نوشتم. البته از کتاب مرحوم حاجى نورى, فصل الخطاب فى تحریف کتاب رب الارباب استفاده کردم. با توجه به این هجوم ها علیه شیعه, حوزه هاى علمیه باید در عقاید و کلام تخصص پیدا کنند. جنگ امروز, جنگ فرهنگى و عقیدتى است.
مهدى(عج) در روایات اهل سنت
در علایم ظهور حضرت حجت(عج) و کیفیت حکومت ایشان, در احادیث هر دو فرقه از مسلمین روایات بسیار زیادى به چشم مى خورد.
شیخ ابراهیم حموینى شافعى, در فرائد السمطین, از ابن عباس روایت مى کند که:
قال رسول الله(ص): ان خلفائى و إوصیائى و حجج الله على الخلق بعدى اثنا عشر إولهم إخى و آخرهم ولدى. قیل یا رسول الله(ص) و من إخوک؟ قال(ص) على بن إبى طالب قیل و من ولدک؟ قال(ص): المهدى[عج]. الذى یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما و الذى بعثنى بالحق بشیرا و نذیرا لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتى یخرج فیه ولدى المهدى فینزل روح الله عیسى بن مریم فیصلى خلفه ... ;(9)
رسول اکرم(ص) فرمود: خلفا و جانشینان من حجت هاى خدا بر خلق پس از من دوازده نفرند, اول آنان برادرم و آخرشان فرزندم. گفته شد: اى رسول خدا برادرت کیست؟ فرمود: على بن ابیطالب[(ع]( سوال شد: فرزندت کیست؟ فرمود: مهدى[عج] که زمین را از قسط و عدل پر سازد, همان سان که از ظلم و جور پر شده.
قسم به آن که مرا به حق به عنوان بشارت دهنده و ترساننده برانگیخت اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد, خدا آن را آن چنان طولانى سازد تا فرزندم مهدى خروج کند[ پس از خروج او] عیسى بن مریم پشت سرش به نماز ایستد ... .
در تاریخ إخطب خطبإ خوارزم, موفق بن احمد حنفى به سندش از ابى سلمى از رسول الله(ص) نقل مى کند که فرمودند:
لیله إسرى بى الى السمإ إرانى الله ذریتى و المهدى فى وسطهم کإنه کوکب درى;(10)
شبى که مرا به آسمان ها (معراج) بردند خداوند ذریه ام را به من نشان داد و دیدم که مهدى(ع) در میان آنان, مانند ستاره اى بسیار درخشان بود.
هم چنان که پیامبر خاتم(ص) در میان پیامبران امتیاز داشت, حضرت حجت(عج) نیز در میان ائمه(علیهم السلام) امتیاز ویژه اى دارد. در روایتى دیدم امام جعفر صادق(ع) بر سجاده اش نشسته بود و گریه مى کرد و خطاب به امام عصر(عج) مى فرمود: سیدى.
سرداب غیبت
عالم مصرى, شیخ محمود إبوریه; که بعد از خواندن کتاب عبدالله بن سبإ شیعه شده بود, براى من از مصر نوشت:
شما عصرهاى جمعه سوار اسب مى شوید. شمشیر به دست, مى روید و در مقابل سرداب غیبت مى ایستید و مى گویید: یابن الحسن ظاهر شو و خروج کن. در پاسخ او نوشتم: من در آن شهر به دنیا آمده ام. مدتى هم آن جا بوده ام. چنین چیزى که شما مى گویید درست نیست.
حضرت امام على النقى(ع) و امام حسن عسکرى(ع) مکانى را براى عبادت خویش قرار داده بودند; همین جایى که الان به آن سرداب مى گویند. آن وقت سرداب نبود, حجره اى بود که این دو بزرگوار آن جا عبادت مى کردند. وقتى متوکل مإمورین را شبانه به منزل امام على النقى(ع) فرستاد, مإمورین, ایشان را از همین جا بردند; از جاى عبادتشان. این جا راهى داشته از محل زندگى حضرت که الان جاى قبر آن حضرت است. الان اطراف آن بالا آمده و آن جا مانند سرداب شده است.
آن چه براى ما ثابت است, آن است که خلیفه ى عباسى از بغداد سه نفر را فرستاد به محله ى عسکر; این جا را محله العسکر مى نامیدند, چون جاى لشکریان متوکل بوده و حضرت امام على النقى(ع) را آن جا برده بود و ایشان در آن جا زیر نظر بوده است.
جامى حنفى روایت مى کند: آمدند دیدند در خانه مرد سیاهى نشسته, پشم مى ریسد. گفتند: صاحب خانه کجاست؟ گفت: در خانه است. وارد شدند. آمدند تا همین جایى که الا ن به آن سرداب غیبت مى گویند. سطح سرداب پر از آب بود و در آخر سرداب یا اتاق, سجاده اى انداخته اند و شخصى روى آن, نماز مى خواند. یکى از آنان براى گرفتن حضرت, قدم در آب گذاشت, اما نزدیک بود غرق شود. دومى رفت, باز او نیز نزدیک بود غرق شود و سومى و ... عذرخواهى کردند و برگشتند. وقتى ماجرا را به خلیفه گفتند, گفت: اگر این ماجرا را جایى نقل کنید, گردن شماها را مى زنم. آن چه ما از این سرداب مى دانیم این است. ما عقیده نداریم که حضرت حجت(عج) در این جاست. ولى عقیده داریم که حضرت حجت(عج) در مراسم حج, شرکت مى کنند و شاید بارها او را دیده باشیم و نشناخته باشیم.
...
بخشی از فهرست مطالب مقاله امام مهدى(عج) در قرآن، سنت و تاریخ
امام مهدى (عج) در سنت و حدیث :
محور سوّم
امام مهدى (عج) در تاریخ
روایات مهدویّت
نکته اول کشتار و خونریزى: !
نکته دوم:
رهبرى جهان
نکته سوّم:
شعارهاى مدعیان مهدویت
معنویت و امید
ارزش احادیث شیعیان
مهدى(عج) در روایات اهل سنت
سرداب غیبت
غیبت صغرا و غیبت کبرا
چگونگى حکومت امام مهدى(عج)
اخلاق, هدف بعثت
توجه امام مهدى(عج) به شیعیان خویش
منابع :