پرسشنامه سنین و مراحل A.S.Q شش ماهگی
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات:34
چکیده:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر آموزش حل مسئله بر میزان حرمت خود نوجوانان دارای مشکلات رفتاری ارتباطی سنین 12 تا 13 ساله (مقطع راهنمایی تحصیلی) بوده است. ابزار مورد استفاده در این تحقیق آزمون حرمت خود کوپر اسمیت و پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر بوده است. از بین 68 دانش آموز 48 نفر که نمرات آنها در پرسشنامه راتر 9 و بالاتر از 9 و در پرسشنامه حرمت خود پایین تر از حد میانگین بود به طور تصادفی انتخاب گردید و به گروههای آزمایش و کنترل تقسیم شد. گروه آزمایش به مدت 7 هفته (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای) تحت تأثیر متغیر مستقل قرار گرفتند، در حالیکه گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. بعد از آن، پس آزمون انجام گرفت و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که بین میانگین های حرمت خود کلی دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (P = 0). بدین گونه که میانگین نمرات حرمت خود کلی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بیشتر بود همچنین مقایسة بین میانگین های حرمت خود کلی دو گروه پسر و دختر در پس آزمون تفاوت معنی داری را نشان نداد. تأثیر متقابل جنسیت و آموزش حرمت خود در این تحقیق معنیدار نبود.
واژه های کلیدی: سبک حل مسئله، نوجوانان، حرمت خود، مشکلات رفتاری ارتباطی
بیان مسأله:
در خلال نیم قرن گذشته حرمت خود به عنوان یکی از سازه های اصلی شخصیت همواره مورد توجه روان شناسان بوده است. روزنبرگ (1979) بر این عقیده بود که حرمت خود به معنای یک سازه کلی، ارزشیابی فرد از خود را به منزله موجود انسانی شایسته و با ارزش نشان می دهد. برخی از محققان (تفردی و ساوان، 2001) ابعاد اصلی تشکیل دهنده حرمت خود را در چهارچوب دو مولفه احترام و تمایل یا علاقهمندی6 قابل تمایز می دانند. این مولفان نشان دادهاند که حرمت خود کلی در دو سطح صلاحیت خود و علاقه به خود9 قابل جداسازی است. صلاحیت خود نوعی تجربه شخصی ارزشمند است که در آن فرد خود را عامل عمل احساس می کند. بنابراین، سطح صلاحیت خود می تواند دارای جهت گیری مثبت یا منفی باشد. علاقه به خود، به عنوان بعد دیگر حرمت خود نیز شرایط و عوامل تجربه مفیدی را برای فرد به عنوان یک موجود اجتماعی فراهم می آورد (نقل از نورالله محمدی، 1384).
بدون تردید یکی از دلایل اصلی توجه پژوهشگران به مفهوم حرمت خود، اثر بالقوه آن بر سلامت است. پژوهش هایی که به مطالعه اثرات حرمت خود اختصاص یافته اند آشکار ساخته اند که «حرمت خود آسیب دیده» تحمل شرایط دشواری که افراد در زندگی روزمره خواه ناخواه با آن مواجه می شوند را غیرممکن می سازد و پیامدهای روانی و جسمانی زیان آوری را برای آنها به بار می آورد (تیلور و اسپینوال، 1996) این شواهد نشان می دهند که گستره وسیع پیامدهای فردی مواردی چون اضطراب و افسردگی (نقل از کاپلان، 1996)، اختلال های جسمانی و روانی (اوگدن، 1998). مشکلات رفتاری و ارتباطی (سلیمی، 1376) و پاسخ های نامطلوب و انحراف آمیز مانند استفاده از مواد مخدر، خرابکاری، تحریف واقعیت (به نقل از کاپلان، 1996) را در بر میگیرد. بیتردید چنین پیامدهایی میزان آسیب پذیری فرد را به طور فزاینده ای افزایش می دهد که این نیز به نوبه خود برای نظام های بین فردی و اجتماعی عواقبی چون جدا افتادن فرد از ایفای نقش بهنجار را به دنبال دارد (کاپلان 1996، نقل از طاووسی، 1380).
کوپراسمیت (1987) حرمت خود را به عنوان یک متغیر آستانه ای در نظر می گیرد، به این معنا که حرمت خود پایین تاثیر بازدارنده ای بر پشتکار، اعتماد، و عملکرد تحصیلی (صدر السادات و اسفند آباد، 1380) می گذارد و عملکرد فرد را در قلمرو روانشناختی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی دچار اختلال می کند و وی را وادار می سازد تا در جهت تغییر موقعیت خود یا سازش یافتگی با آن گام بردارد؛ سازش یافتگی که می تواند موثر یا ناموثر باشد (دادستان، 1377).
حرمت خود یکی از تعیین کننده های اصلی در شکل دهی الگوهای رفتاری- عاطفی به ویژه در نوجوانان بشمار می آید. چه از دیدگاه تحولی حرمت خود همچون دیگر ویژگیهای کودکان در خلال کودکی و نوجوانان دچار تغییراتی می گردد. طبق نظریه تعالی خود2، نوجوان دارای ارزشگذاری منفی از خود، ارزشگذاری مشابهی را نزد همسالان داراست. به عبارت دیگر گروه همگنان موجب نگرش منفی به خود در فرد میشود و همین ارزشگذاری منفی موجب بی ارزشی خود شده که در حیطه های مختلف حرمت خود تجلی می یابد. هرچه بیشتر نوجوان احساس بی ارزشی را در خود تجربه نماید، به همان نسبت احتمال درگیر شدن او در رفتارهای انحرافی افزایش می یابد (کاپلان، 1996، نقل از سلیمی، 1376). همچنین نتایج تحقیقات دیگر نشان می دهند که حرمت خود همبستگی منفی با مشکلات رفتاری دارد. (شوایتزر و همکاران، 1992) در تحقیق خود نمونه های بالینی را مورد بررسی قرار دادند و ارتباط منفی بین حرمت خود و مشکلات رفتاری را در نوجوانان ارجاع شده به کلینیک ها به دست آوردند. میزان حرمت خود در این نوجوانان پایین تر از میزان حرمت خود در نوجوانان سالم بود. پترسون و همکاران (1992) متوجه شدند که پسران پرخاشگر حرمت خود تحصیلی پایین تری نسبت به پسران فاقد پرخاشگری دارند و بین حرمت خود تحصیلی و بزهکاری همبستگی منفی وجود دارد.
مقاله با عنوان فوق که در اولین کنفرانس ملی عمران و توسعه ارائه شده است، آماده دانلود می باشد.
محل برگزاری کنفرانس: رشت - دانشگاه آزاد اسلامی واحد لشت نشا
سال برگزاری کنفرانس: 1390
تعداد صفحات مقاله: 8
محتویات فایل: فایل زیپ حاوی یک pdf
چکیده
در این تحقیق نتایج 858 سری نمونه گیری انجام شده در آزمایشگاه بتن اداره کل نوسازی مدارس گیلان مورد بررسی قرار گرفته و روابط خطی و توانی با همبستگی بالا ارائه شده است. با بررسی این نمونه ها میانگین نسبت مقاومت فشاری 28 به 7 روزه، برای بتنهای با عیار 200 کیلوگرم سیمان در مترمکعب بتن 1/60 برای بتنهای با عیار 250 1/50 و برای بتنهای با عیار 300 1/45 بدست امد میانگین نسبت مقاومت فشاری 61 به 7 روزه برای بتنهای با عیار 200 2/16 و برای بتنهای با عیار 300 1/80 می باشد . میانگین نسبت مقاومت فشاری 61 به 28 روزه برای بتنهای با عیار 200 1/25 و برای بتنهای با عیار 300 1/21بدست آمد.
مقدمه :
بخوبی میدانیم که هیچگاه تمایل به خودکشی بدون مقدمهای که دارای دید پرخاشگری علیه دیگران است مشاهده نمیشود (فروید)از زمانی که سخن خودکشی به میان میآید مانند سایر موضوعات روانشناسی، بیوشیمی،بیولوژی،نور بیولوژی وجامعه شناسی و...مییابیم.زیرا خودکشی هیچ گاه به تنهایی مطرح نیست بلکه وابسته به دلایل زیادی میباشد. اگر فیلسوفان در خودکشی تاکیدبر آزادی انسان دارد واگر جامه شناسان آن را عملی اجتماعی میدانند روانکاوان آن را مشغله ذهنی بسیار مهم میدانند.
روانکاوان خودکشی رامبنای موارد عینی وکلینیکی وبا سعی دردرک واقعیت خودکشی از خلال فرد خودکشی کننده مورد بررسی قرار داده اند. موضوع خودکشی درکودکان ونوجوانان امری بسیار پیچیده است. از نظر عملی اقدام به خودکشی ویاحتی افکار خودکشی گاهی اولین چیزی است که باید فورا به آن توجه نمود زیرا خطر تکرار واجرای عمل وجود دارد. درکودکی،عدم تفاهم ناخودآگاه وبعضا خصومت آمیز اطرافیان او راوادار میسازد که خود به تنهایی قضیه راحل وفصل کند واتفاق میافتد که تنها راه نجات به نظرش خودکشی باشد.
نوجوانی دورانی است که درطی آن نوجوان بر اساس ساختار منشی خود وتحولات همه جانبهای که خاص دوران نوجوانی است همه چیز رابطور مداوم مورد سوال قرار میدهد نگرانیهای مربوط مربوط به زندگی مرگ صور مختلف ولی بطور مستدام در ضمیر هر نوجوانی جولان میدهد ولودر معرض گذران دورههای سرشار از رنج وافسردگی قرار میگیرد.
اندیشه مرگ گذراست گاهی نوجوان میتواند از دیدگاهی فرهنگی ویا فلسفی به آن نظر کند واز حیطه احساسات خود دورش سازد وگاهی نیز این تعادل پویا صورت نمیگیرد ودر این هنگام است که رفتارهای خودکشی به شکلی آمیزهای متناقض از میان به زندگی وپذیرفتن مرگ نمایان میشود.
به هر حال نوجوانی که دست به خودکشی میزند همواره با احساس محرومیت مشخص میشود باید بپذیریم که چنین نوجوانی نیازمند یاری وحمایت است زیرا تحقیقات نشان میدهد که عوامل زمینه ساز وخطر ساز هر چه باشد عوامل حمایتی وقوع خودکشی را تقریبا غیرممکن میسازد لذا پیشگیری واقعی زمانی امکان پذیر میگردد که شناختی دقیق از عوامل زمینه ساز وخطرساز بعمل آید تا درغیاب فاکتورهای حمایتی بتوان وقوع آن را پیش بینی واز بروز آن جلوگیری نمود.÷
بیان مسئله:
برداشتی که در همه جا در مورد خودکشی معمول میباشد این است که خودکشی هم به نابودی و از بین بردن عمدی خود اطلاق میشود و هم به عجز از نجات جان خویش زمانی که مرگ آنرا تهدید میکند. تعداد فراوانی از اشخاص در هر سال دست به خودکشی میزنند اگر چه این تعداد در مقایسه با تعداد رفتارهای انحرافی دیگر مانند جرایم مالی یا ناهنجاریهای روانی ناچیز است، باین وجود تعداد خودکشیها از شماره آدمکشیها خیلی بیشتر است.
این پدیده قدیمی و دیر پا و حاد در جامعه صنعتی، امروزه مشکل و معضلی بزرگ گشته و اندیشمندان و متفکران رشتههای مختلف علم و دوستداران سعادت و بهروزی انسان تحقیقات و مطالعات فراوانی کردهاند، هر کدام بنا به نظریه و روش علمی و دیدی که به جامعه و زندگی داشتهاند مسئله و تئوری عرضه نمودهاند که هر کدام جنبهای از پدیده خودکشی را در برگرفته و شامل گردیده است.
خودکشی را در نظر اول از علائم بیماری روانی میدانند و معتقدند که فرد بیمار است که به خودکشی میپردازد و در صدد آزار و صدمه به خود بر میآید و او را ما زوخیست میدانند.
باید دانست که ما تنها نباید آنرا مسئلهای محض روانی بدانیم ( که به خودکشی میپردازد ) و از جنبههای اجتماعی و محیطی آن غفلت ورزیم.
درقرن حاضر به دلیل دسترسی جوانان به وسایل پیشرفته وتاثیر پذیری جوانان از این امکانات ووسایل به بررسی علل خودکشی از جنبههای فردی،اقتصادی-اجتماعی وفرهنگی خواهیم پرداخت.
فرضیه ها:
1-بین سن واقدام به خودکشی رابطه وجود دارد.
2- بین جنس واقدام به خودکشی رابطه وجود دارد.
3- بین اختلافات خانوادگی واقدام به خودکشی رابطه مستقیم وجود دارد.
4- بین افسردگی وبیماری روانی واقدام به خودکشی رابطه وجود دارد.
5-بین نقص عضو وبیماریهای لاعلاج واقدام به خودکشی رابطه وجود دارد.
6-بین فقر مالی واقدام به خودکشی رابطه وجود دارد.
متغیرهای تحقیق :
متغیر مستقل: سن،جنس،اختلافات خانوادگی،افسردگی-بیماریهای روانی،نقص عضوو بیماریهای لاعلاج،فقرمالی
متغیر وابسطه:خودکشی