دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
مقدمه :
بخوبی میدانیم که هیچگاه تمایل به خودکشی بدون مقدمهای که دارای دید پرخاشگری علیه دیگران است مشاهده نمیشود (فروید)از زمانی که سخن خودکشی به میان میآید مانند سایر موضوعات روانشناسی، بیوشیمی،بیولوژی،نور بیولوژی وجامعه شناسی و...مییابیم.زیرا خودکشی هیچ گاه به تنهایی مطرح نیست بلکه وابسته به دلایل زیادی میباشد. اگر فیلسوفان در خودکشی تاکیدبر آزادی انسان دارد واگر جامه شناسان آن را عملی اجتماعی میدانند روانکاوان آن را مشغله ذهنی بسیار مهم میدانند.
روانکاوان خودکشی رامبنای موارد عینی وکلینیکی وبا سعی دردرک واقعیت خودکشی از خلال فرد خودکشی کننده مورد بررسی قرار داده اند. موضوع خودکشی درکودکان ونوجوانان امری بسیار پیچیده است. از نظر عملی اقدام به خودکشی ویاحتی افکار خودکشی گاهی اولین چیزی است که باید فورا به آن توجه نمود زیرا خطر تکرار واجرای عمل وجود دارد. درکودکی،عدم تفاهم ناخودآگاه وبعضا خصومت آمیز اطرافیان او راوادار میسازد که خود به تنهایی قضیه راحل وفصل کند واتفاق میافتد که تنها راه نجات به نظرش خودکشی باشد.
نوجوانی دورانی است که درطی آن نوجوان بر اساس ساختار منشی خود وتحولات همه جانبهای که خاص دوران نوجوانی است همه چیز رابطور مداوم مورد سوال قرار میدهد نگرانیهای مربوط مربوط به زندگی مرگ صور مختلف ولی بطور مستدام در ضمیر هر نوجوانی جولان میدهد ولودر معرض گذران دورههای سرشار از رنج وافسردگی قرار میگیرد.
اندیشه مرگ گذراست گاهی نوجوان میتواند از دیدگاهی فرهنگی ویا فلسفی به آن نظر کند واز حیطه احساسات خود دورش سازد وگاهی نیز این تعادل پویا صورت نمیگیرد ودر این هنگام است که رفتارهای خودکشی به شکلی آمیزهای متناقض از میان به زندگی وپذیرفتن مرگ نمایان میشود.
به هر حال نوجوانی که دست به خودکشی میزند همواره با احساس محرومیت مشخص میشود باید بپذیریم که چنین نوجوانی نیازمند یاری وحمایت است زیرا تحقیقات نشان میدهد که عوامل زمینه ساز وخطر ساز هر چه باشد عوامل حمایتی وقوع خودکشی را تقریبا غیرممکن میسازد لذا پیشگیری واقعی زمانی امکان پذیر میگردد که شناختی دقیق از عوامل زمینه ساز وخطرساز بعمل آید تا درغیاب فاکتورهای حمایتی بتوان وقوع آن را پیش بینی واز بروز آن جلوگیری نمود.÷
بیان مسئله:
برداشتی که در همه جا در مورد خودکشی معمول میباشد این است که خودکشی هم به نابودی و از بین بردن عمدی خود اطلاق میشود و هم به عجز از نجات جان خویش زمانی که مرگ آنرا تهدید میکند. تعداد فراوانی از اشخاص در هر سال دست به خودکشی میزنند اگر چه این تعداد در مقایسه با تعداد رفتارهای انحرافی دیگر مانند جرایم مالی یا ناهنجاریهای روانی ناچیز است، باین وجود تعداد خودکشیها از شماره آدمکشیها خیلی بیشتر است.
این پدیده قدیمی و دیر پا و حاد در جامعه صنعتی، امروزه مشکل و معضلی بزرگ گشته و اندیشمندان و متفکران رشتههای مختلف علم و دوستداران سعادت و بهروزی انسان تحقیقات و مطالعات فراوانی کردهاند، هر کدام بنا به نظریه و روش علمی و دیدی که به جامعه و زندگی داشتهاند مسئله و تئوری عرضه نمودهاند که هر کدام جنبهای از پدیده خودکشی را در برگرفته و شامل گردیده است.
خودکشی را در نظر اول از علائم بیماری روانی میدانند و معتقدند که فرد بیمار است که به خودکشی میپردازد و در صدد آزار و صدمه به خود بر میآید و او را ما زوخیست میدانند.
باید دانست که ما تنها نباید آنرا مسئلهای محض روانی بدانیم ( که به خودکشی میپردازد ) و از جنبههای اجتماعی و محیطی آن غفلت ورزیم.
درقرن حاضر به دلیل دسترسی جوانان به وسایل پیشرفته وتاثیر پذیری جوانان از این امکانات ووسایل به بررسی علل خودکشی از جنبههای فردی،اقتصادی-اجتماعی وفرهنگی خواهیم پرداخت.
فرضیه ها:
1-بین سن واقدام به خودکشی رابطه وجود دارد.
2- بین جنس واقدام به خودکشی رابطه وجود دارد.
3- بین اختلافات خانوادگی واقدام به خودکشی رابطه مستقیم وجود دارد.
4- بین افسردگی وبیماری روانی واقدام به خودکشی رابطه وجود دارد.
5-بین نقص عضو وبیماریهای لاعلاج واقدام به خودکشی رابطه وجود دارد.
6-بین فقر مالی واقدام به خودکشی رابطه وجود دارد.
متغیرهای تحقیق :
متغیر مستقل: سن،جنس،اختلافات خانوادگی،افسردگی-بیماریهای روانی،نقص عضوو بیماریهای لاعلاج،فقرمالی
متغیر وابسطه:خودکشی