اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله شعر مرمانی معصوم

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله شعر مرمانی معصوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله شعر مرمانی معصوم


دانلود مقاله شعر مرمانی معصوم

لینک و پرداخت دانلود * پایین مطلب *

 

 

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش )

 

 

تعداد صفحه: 1

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شعر مرمانی معصوم

پوشش در شعر گویندگان پس از مشروطه

اختصاصی از اس فایل پوشش در شعر گویندگان پس از مشروطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پوشش در شعر گویندگان پس از مشروطه


پوشش در شعر گویندگان پس از مشروطه

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات19

فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه و پیشگفتار 1
حجاب از دیدگاه قرآن و اسلام 2
پدیدة کشف حجاب 4
پوشش در شعر شعرای مدافع حجاب 6
- اشرف الدین حسینی 6
- وافی عراقی 7
- دکتر محدود افشار 7
- سناد الاسلام 8
- طلوعی 8
- غرای نجف آبادی 9
- نجفدری فیروزکوهی 9
- امیدی فیروزکوهی 10
- عصمت ایزدی 10
- اقبال لاهوری 11
- آیه الله صافی 11
- نتیجه گیری 14
- پانوشت 16
- فهرست منابع و مآخذ 18

مقدمه و پیشگفتار
از دوران کهن، شخصیت و خلق و خوی زن توجه دانشمندان و فلاسفه هر عصری را همیشه به خود جلب کرده است. در فرهنگ اسلامی و شرقی ما، زن در اجتماع مقامی بس والا دارد. در تاریخ و فرهنگ ما، زنان بسیار ارجمند و عالیمقامی وجود دارند و شخصیت بزرگ آنان اصولاً در قالب فرهنگ غربی نمی گنجد و یکی از آن موارد که زن مسلمان را از زن غربی ممتاز می نماید حجاب و پوشش اسلامی اوست. حجابی که دین او آن را تائید می‌کند و کتاب آسمانیش بر آن صحه می گذارد.
نوع پوشش در کشور و فرهنگ ما از دیرباز به عنوان یک امر فقهی و تکلیف شرعی بر شمرده می شد و هیچگونه بحث و اظهار نظر خاصی در باب آن نمی شد و البته حدود پوشش مورد بحث فقها بود ولی اصل آن از طرف طوایف مسلمان مورد تائید و قبول بوده است.
ولی بحث از حجاب در کشور‌ما، همزمان با آشنایی ایران و ایرانی با عالم تجدد بوده است. احساس شکست در برابر غرب، روشنفکران ما را که ساده انگارانی بیش نبودند در باب نوع لباس و آرایش و زینت به فکر انداخت که شاید پیروزی غربی‌ها به علت همین تفاوت در ظواهر بوده است و نظریه‌ای بدنبال آن مطرح شد مبنی بر اینکه اگر به غربی‌ها تشبه جوییم می توانیم به پایه و مرتبة آنان برسیم.
این تفکر بر اقشار مختلف جامعه تأثیر خود را نهاد از جمله در جامعة ادبی کشور و نویسندگان و شعرا. حجاب در شعر شاعران پس از مشروطه به دو صورت مطرح گردید. یکی به حالت دفاع از پدیدة کشف حجاب و دیگر به صورت دفاع از حجاب و جواب به کسانی که پدیدة کشف حجاب را ستوده‌اند.
آنچه را باید بدان توجه داشت آن است که شعر گفتن دربارة زن، سابقه طولانی در ادب فارسی دارد. در دوره مشروطه نیز، اشعار فراوانی گفته شد که در برخی موارد به انتقاد کلی از برخوردی که بازن در طول تاریخ صورت گرفته، می پرداخت. از جمله مسائل مربوط به آموزش زنان، موقعیت اجتماعی آنان و …
از جمله مباحث مطرح در شعر پس از مشروطه مسأله حجاب و کشف حجاب است که در این مقاله سعی می‌شود تا به بررسی اشعار شاعران این دوره پرداخته گردد. شاعرانی که به دفاع از دین و دیانت به توصیف حجاب و پوشش و محسنات آن پرداخته‌اند و یا در پاسخ‌گویی بر اشعار گویندگان کشف حجاب پرداخته‌اند.
حجاب از دیدگاه قرآن و اسلام
انعکاس مسأله حجاب و پوشش در شعر شعرا و ادبیات معاصر ما ریشه در همان باور‌های دینی و مذهبی دارد. آنجا که گویندگان پس از مشروطیت به دفاع از حجاب پرداخته‌اند برخاسته از باور‌های دینی و تعالیم قرآنی دارد. بنابراین لازمست که با نگاهی گذرا حجاب را از دیدگاه قرآن و اسلام بررسی کنیم.
در باب محجوبیت معنوی و حفظ عفاف مردان و زنان آیه‌های سی‌ام و سی و یکم از سوره نور تعیین تکلیف کرده است.

ترجمة آیات چنین است:
«ای پیغمبر به مومنان بگوی چشمان خود را از دیدن نامحرم فروبندند و عفاف خود را حفظ کنند. ای پیغمبر به زنان مومنه بگو: تا چشمان خود را از دیدار نامحرمان بپوشند و عفاف خود را نگاهدارند و زینت خود یا مواضع زینت خود را جز برای محارم و زنان مسلمان، تابعان فاقد شهوت و اطفال غیر بالغ ظاهر نسازند و روسری‌های خود را برگریبان خویش استوار کنند و به قصد اظهار زینت و نشان دادن خلخال، پای بر زمین نکوبند و از آرایش‌های جاهلیت خودداری کنند.»
با توجه یه این آیات ارزش و مقام حجاب از دیدگاه قرآن ثابت می‌شود.


دانلود با لینک مستقیم


پوشش در شعر گویندگان پس از مشروطه

دانلود مقاله شعر چیست ؟

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله شعر چیست ؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

« شعر چیزی جز به موسیقی رسیدن کلام نیست »1 شعر زیبای آفرینی با زبان است2 زبان شعر زبان خبر نیست زبان برای شاعر هدف است نه وسیله و شاعر به یاری آن احساسات خود را – که معمولاً احساسات همه انسانها نیز هست نسبت به واقعیات مسائل حیات زیبا نشان می دهد و زبان زیبای شعر که تجسم بخش عواطف سرشار شاعر درلحظات شور و جذبه و ناخود آگاهی است در خواننده و شنونده همان شور و حال شاعر را بر می انگیزد و در عواطف او نفوذ می کند.
شعر گره خوردگی عاطفه و تخیل است در زبان . ساختار گرایان شعریت شعر را در خود ساخت زبان جستجو می کنند و معتقدند زبان شعر زبانی است نا متعارف و غریب همان که « آشنایی زدای » اصلاح شده است .
کار اصلی ادبیات آشنایی زدایی در زبان یا به قولی تهاجم سازمان یافته ، هنرمندانه و محصول خلاقیّت شاعر و ادیب علیه زبان خبر و بدیع و شگفت انگیز ساختن زبان است . با آشنایی زدایی واژه ها و قواعد زبان جانی تازه میگیرند.
بدیهی است که زیبایی زبان هم در شعر است و هم در نثر اما ترفندهای ادبی در شعر بیشتر از نثر بکار می روند و همین ترفندها و آرایه های ادبی است که زبان را به شعر تبدیل می کنند . این آرایه ها ابتدا همه بدیع نامیده می شوند بعدها بخشی از آنها که به بررسی شیوه های خیال انگیز (تشبیه ، استعاره ، مجاز ، کنایه ) می پرداخت از بدیع جدا شد و در علم دیگری به نام بیان جای گرفت .
بخشی دیگر که در سخن گفتن به مقتضای حال برای دخالت در نفوس و عقول از آنها استفاده می شد در علم معانی مورد بررسی قرار گرفت و دیگر فنون شاعری منحصر به علم بدیع گردید.
واژه بدیع در لغت به ((معنی نو آیین))، ((نو پدید)) و ((نو آورده)) است 1 و در زبان سخندانان دانش آرایه های سخن است . و معتقدند که زیبایی علم بدیع آرایشی و عرضی است . جناب دکتر وحیدیان معتقدند این نظر درست نیست زیرا همه آرایه های بدیعی جنبه آرایشی ندارند و ارزشهای آنها یکسان نیست و آنها را به چند دسته طبقه بندی نموده اند .
1- آنها که زیبایی ذاتی دارند مثل تضاد ، غلو و …
2- آنها که زیبایی آرایشی دارند مثل جناس و سجع و عکس و …
3- آنها که بدون آرایه ها و ترفند های زیبایی آفرین ، زیبا نیستند مثل سوال و جواب ، حسن مطلع ، حسن مقطع و …
4- بعضی از ترفند ها که گرچه زیبایی دارند زیبایی آنها مشخص نمی شوند مگر تصادفی مثل ذو بحرین
« در میان مباحثی که در تمدن اسلامی نام علوم بلاغت به خود گرفته است . شامل سه علم معانی ، بیان و بدیع است علم اخیر یعنی بدیع بیشتر از آن دو شاخه دیگر همواره دستخوش تحّول بوده است و از نخستین ادوار شکل گیری این فن در میان مسلمانان تا روزگار ما ، شماره نامهایی که برای صنایع بدیعی عرضه شده از 12-10 شروع می شود و به حدود 220 صفت می رسد »‌
به هر حال در کتب بدیع از گذشته تا حال در زمینه علم بدیع همه ، کوشیده از تعریفی ظاهری از هر صنعت بیاورند ، همراه با چند مثال . که البته برخی از این صنعتها و آرایه های بدیعی بر مبنای زیبایی آفرینی و اصول زیبایی شناسی تعریف نشده اند و بیشتر از جنبه علمی به آنها نگریسته شده است . اساس شعر و هر هنر دیگری زیبایی است و کار ترفندها ( صنعتها ) ی بدیعی این است که زبان را زیبا می سازند لذا طبقه بندی آنها باید بر پایه اصول زیبا شناختی استوار باشد و هر ترفند ، باید مورد بررسی قرا گرفته ، تحلیل شود و میزان کاربرد و بدیعی بودن ( نو بودن ) که باعث ارزشمند شدن آن می گردد ، بحث شود .
در این رساله همانگونه که در بخش اول ذکر شده ، اساس کار بر پایه کتاب (( کتاب بدیع از دیدگاه زیبایی شناسی )) دکتر تقی وحیدیان کامیار است که آن را بر پایه اصول زیبا شناختی تدوین نموده اند و طبقه بندی صرفاً‌ بر اساس زیبایی شناختی است و هر صنعت ( ترفند ) در طبقه مناسب خود منظور شده است و در نهایت همه ترفندهای ادبی بر اساس شش عامل زیبایی آفرین « تکرار ، تناسب ، غیر متنظره بودن ، بزرگ نمایی ، چند بعدی بودن ، استدلال » طبقه بندی شده اند.
و ما هم به تبع از روش این کتاب همین شیوه تقسیم را برگزیدیم و شعر فخر الدین عراقی مانند دیگر شعرا از صنعت پردازی بدور است و بافت سخن عروی ساختگی و قرار دادی نیست بلکه لطیف و پیرایه است و اگر زیبایی هم هست در زبان فصیح و ساده و عاری از ابهام و تعقید اوست که صنایع لفظی و معنوی در شعر آن ، شده باعث قوام و جلای بیشتر شعرش است ولی این صنایع ( ترفندها ) ، آن قدر طبیعی و بی تکلّف در سخن او جا افتاده که ایجاد تقعید نمی کند ، بلکه بر شیوایی سخنش می افزاید به همین جهت در این رساله و بر اساس طبقه بندی کتاب بدیع دکتر وحیدیان ناچار شدیم که برخی از این ترفندها و آرایه های بدیعی را چشم بپوشیم چون نمونه های آن را در دیوان عراقی نیافتیم.

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول :
تکرار :
«روشی است در بدیع لفظی که موسیقی کلام را بوجود می آورد یا افزون می کند » 1 تکرار که یکی از شگردهای زیبایی آفرین در کلام است و از ارکان بنیادی در شعر بودن شعر به شمار می آید گونه های بسیار دارد ولی به طور کلی به دو نوع است : 2
1- طبیعی 2- موسیقایی که هر یک نیز به انواع دیگری قابل تقسیم هستند ؛ از قبیل :
1- نشان دهنده کثرت و تأکید
2- شعر پژواکی
3-رابطه طبیعی حروف و اژه ها با مضمون شعر
از دیدگاه زبان شناختی تأثیرهای برخاسته از کنش و ذات زبان ، اگر با احساس ابراز شده تطبیق کنند ، تأثیر های طبیعی خوانده می شوند پس احساس با ذات زبان مطابقت دارد2
« سوختم سوختم در آتش شوق بیخودم کن دمی به باده ذوق » مثنوی عشاق نامه
تکرار واژه سوختم در این شعر شدت سوختن را طبیعی و زبیا نشان می دهد با حذف تکرار رابطه طبیعی لفظ و معنی از میان می رود و شعر فاقد این زیبایی می گردد.
تنگ آمدم از وجود خود تنگ ای مرگ به سوی من کن آهنگ رباعیات 221
در بیت فوق نیز تکرار واژه تنگ مطابقت احساس دقیق شاعر را با ذات زبان و لفظی که برگزیده ، می توان دید و بنابر این رابطه طبیعی واژه با مضمون و همیچنین تأکیدی که در بیت داشته است منظور دقیق شاعر را به سهولت به خواننده می رساند
تکرار موسیقایی :
به مجموعه عواملی که زبان شعر از زبان محاوره و روزمره ، به اعتبار بخشیدنِ آهنگ و توازن ، اعتبار می بخشد ، گروه موسیقایی نامیده اند به عبارت دیگر کل موسیقی شعر را مرهون تکرار می دانند .1
تکرار موسیقایی خود نیز بر دو گونه است 1- آزاد 2- منظم
تکرار آزاد تابع نظمی نیست و بسیاری از آرایه ها (ترفند ها ) بر پایه آن بوجود آمده و انواعی دارد
الف) تکرار حرف (واج )
تکرار حرف گرچه منظم نباشد در کلام عاطفی و زیبایی آفرین ، زیباست به شرط آنکه فاصله میان حروف در حدی باشد که ذهن تکرار را دریابد البته تکرار بعضی حروف محسوس تر از دیگر حروف است یا بعضی حروف خوشتر و گوش نواز تر از بر خی حروف دیگرند و البته زیبایی تکرار حروف در شعر بر اساس اصل وحدت در کثرت است و تکرار هر حرفی می تواند زیبایی آفرین باشد تکرار می تواند تکرار صامت یا مصوت در چندین کلمه باشد .
1- نگاهی تازه به بدیع ، دکتر شمیسا ص 57
2- بدیع از دیدگاه زیبایی شناسی ، دکتر وحیدیان کامیار 23
3- مجله رشد ( آموزش زبان و ادب فارسی ) شماره 50 ، بهار 1378 ، ص 32
4- بدیع از دیدگاه زیبایی شناسی ص 27 .
تکرار صامت – تکرار مصوت
بگوش جان عرا قی رسید آن زاری از آن زکوی تو زار و نرار می گذرد ص 177 ص 2107
تکرار صامت «ز» با بسامد بالادر جمله
در این بیت تکرار حرف «ز» از همه برجسته تر است و تأثیر موسیقایی آن صرف نظر از معانی کلمات و مفهوم شعر که حالت زار و نزار بودن را به وضوح در خواننده یا شنونده منعکس می کند . آوای هجاهای بلند و هماهنگی آنها با هم و همچنین وزن دل پذیر شعر به شنونده لذتی می بخشد که به ظاهر با التذاذا ادبی آن ارتباطی ندارد این لذت شنیداری است نه دیداری .
در بیت زیر :
چو بگذری به تعجب تو ماهروی براه چو ماه ، ماهرخان دست بر دهان دارند ص 195
تکرار «هـ» به زیبایی موسیقی شعر افزوده است همچنین تکرار مصوت «ا» موسیقی شعر را دلنشین تر ساخته است .
در مکیده چون او باش ، میخواره شو و قلاش
می میخور و خوش می باش ، مخروش و دلم مخراش
جان همچو عراقی پاش ، گر طالب جانانی مثلث ص 108
8 بار تکرار صامت «ش» و قافیه میانی ، آهنگ شعر را زیبا ساخته است . حتی حرف «خ» با وجود آنکه به تنهایی نا خوش است ، اما با تکرار به زیبایی موسیقی شعر افزوده است .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شعر چیست ؟

پایان نامه بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو

اختصاصی از اس فایل پایان نامه بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو


پایان نامه بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو

 

 

 

 

 

 

 

فرمت فایل:word  (قابل ویرایش)

تعداد صفحات :142

فهرست مطالب :

پیشگفتار 2
1- مباحث نظری
مقدمه 2
1-1 ساختگرایی 3
1-2 زبان و نشانه 3
1-2-1 زبان و گفتار 4
1-2-2 نشانه زبانی 5
1-2-3 رابطه 5
1-2-4 همزمانی و درزمانی 5
1-3 نقش های زبان 8
1-3-1 نقش های زبان از دیدگاه یاکوبسن 9
1-3-1-1 نقش عاطفی 9
1-3-1-2 نقش ترغیبی 10
1-3-1-3 نقش ارجاعی 10
1-3-1-4 نقش فرازبانی 10
1-3-1-5 نقش همدلی 11
1-3-1-6 نقش ادبی 11
1-3-2 اشکالات تقسیم بندی یاکوبسن 12
1-3-3 اشکالات تقسیم بندی مارتینه 13
1-3-4 اشکالات تقسیم بندی هلیدی 13
1-4 نقش زیبایی آفرینی یا ادبی 14
1-5 نقش های زبان هنجار 17
1-6 نقش های زبان فراهنجار 17
1-7 برجسته سازی ادبی 19
1-7-1 فراهنجاری 20
1-7-1-1 فراهنجاری واژگانی 22
1-7-1-2 فراهنجاری نحوی 22
1-7-1-3 فراهنجاری نوشتاری 23
1-7-1-4 فراهنجاری معنایی 23
1-7-1-5 فراهنجاری گویشی 24
1-7-1-6 فراهنجاری سبکی 24
1-7-1-7 فراهنجاری زمانی (کهن گرایی) 25
1-7-2 قاعده افزایی 25
2- پیشینه 25
مقدمه 28
2-1 مطالعات زبانشناختی ادبیات در غرب 28
2-2 مطالعات زبانشناختی ادبیات در ایران 32
3- فراهنجاری های زبانی شعر شاملو
مقدمه
3-1 فراهنجاری زمانی یا کهن گرایی
3-1-1 کهن گرایی صرفی 36
3-1-1-1 بکار بردن پسوند جمع ساز "گان" 36
3-1-1-2 بکار بردن پسوند جمع ساز "ان" 37
3-1-2 کهن گرایی نحوی 37
3-1-2-1 کاربرد "را" به جای "به"، "با"، و "برای" 37
3-1-2-2 رعایت "ی" شرط در جملات شرطی 39
3-1-2-3 افزودن پیشوند "ب" در آغاز فعل برای تأکید 39
3-1-2-5 بکار بردن "همی" به جای "می" 41
3-1-2-6 افزودن "ا" در آخر اسم یا اسم مصدر برای تعظیم، تفخیم و تعجب 41
3-1-3 کهن گرایی واژگانی 41
3-1-3-1 فعل های کهن 41
3-1-3-1-1 فعل های ساده 42
3-1-3-1-2 فعل های پیشوندی 49
3-1-3-1-3 فعل های مرکب 58
3-1-3-1-4 عبارت های فعلی 64
3-1-3-2 اسم های کهن 69
3-1-3-3 صفت های کهن 77
3-1-3-4 قیدهای کهن 81
3-1-3-4-1 قیود یا ادوات شک وتردید 81
3-1-3-4-2 قیود یا ادوات تشبیه 83
3-1-3-4-3 قیود و حروف ربط مرکب 86
3-1-3-5 حرف اضافه های کهن 91
3-1-3-6 ضمایر کهن 99
3-1-3-6-1 ضمایر شخصی 99
3-1-3-6-2 ضمایر انعکاسی 100
3-1-3-6-3 ضمایر اشاره 102
3-1-4 کهن گرایی معنایی 104
3-2 فراهنجاری واژگانی 109
3-2-1 واژگان جدید 109
3-2-1-1 ترکیبات ابداعی 110
3-2-1-1-1 اسم + اسم 110
3-2-1-1-2 اسم + صفت 112
3-2-1-1-3 صفت + اسم 113
3-2-1-1-4 اسم + پسوند 116
3-2-1-1-6 پیشوند + اسم
3-2-1-1-7 پیشوند + صفت
3-2-1-1-8 اسم + بن فعل
3-2-1-1-9 صفت + بن فعل
3-2-1-1-10 حرف اضافه + بن فعل
3-2-1-2 واژگانی ابداعی
3-2-1-3 عبارت های ابداعی
3-2-2 فعل های جدید
3-3 فراهنجاری نحوی
3-3-1 جابجایی نهاد
3-3-1-2 جابجایی فعل و عبارتهای فعلی
3-3-1-3 جابجایی قید
3-3-1-4 جابجایی ضمایر منفصل و متصل
3-3-1-5 جابجایی سایر عناصر جمله
3-3-1-5-1 جابجایی منادا
3-3-1-5-2 جابجایی جمله پیرو
3-3-2 ایجاد فاصله میان اجزای عبارت فعلی
3-3-3 حذف عناصر جمله
3-3-4 کاربرد واژگان در نقش های متفاوت
3-3-4-1 کاربرد اسم به جای صفت
3-3-4-2 کاربرد صفت به جای صفت
3-3-4-3 کاربرد صفت به جای اسم
3-3-4-4 کاربرد اسم به جای قید
3-3-5 استفاده از شناسه فعل به جای فعل
3-4 فراهنجاری صرفی
3-5 فراهنجاری معنایی
4 نتیجه گیری
چکیده
پژوهش حاضر با عنوان "بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو" کوششی است جهت شناساندن سبک فردی شعر شاملو به لحاظ معیارهای زبانشناختی. یافته های این پژوهش از طریق بررسی منتخب اشعار شاملو در کلیه مجموعه آثارش بدست آمده است. در این پژوهش این نکته را دریافتیم که راز زیبایی و زبان نسبتا منحصر به فرد شعر شاملو در فراهنجاری های زبانی خاصی است که او در اشعارش از آنها بهره برده است؛ فراهنجاری هایی از نوع واژگانی، صرفی، نحوی ،معنایی و کهن گرایی. با بررسی آین فراهنجاری ها در منتخب اشعار شاملو پی بردیم که برجسته ترین فراهنجاری بکار رفته در اشعار، فراهنجاری زمانی یا همان کهن گرایی است، که شاملو بطرز مبالغه آمیزی در اشعارش از آن بهره برده بطوری که زبان شعرش را نسبتا یکدست آرکائیک کرده است.
شاملو با بهره گیری از این قبیل شگردها نه تنها به زیبایی، صلابت، فصاحت و بلاغت اشعارش افزوده بلکه کاربرد فراهنجاری هایی از این دست توسط او به آفرینش سبکی منحصر به فرد با عنوان "شعر سپید" انجامیده است.

پیشگفتار
ادبیات به اقتضای ماهیت خود که دربارﮤ زندگی و پیچیدگی وجوه گوناگون آن است، از سرشتی پذیرنده برخوردار است و این قابلیت را دارد که از دیدگاه علوم دیگر مورد بررسی قرار گیرد. سالهاست که شیوه هایی در نقد ادبی متداول شده اند که اصول و روشهای آنها از علوم نشأت می گیرد؛ از قبیل نقد فلسفی، نقد روانکاوانه، نقد تاریخ مبنایانه، نقد ساختار گرایانه، نقد مارکسیستی، نقد صور نوعی، نقد جامعه شناسانه، نقد نشانه شناسانه، و... . با این حساب زبانشناسی را نباید یک استثنا تلقی کرد. از آنجا که زبانشناسی مطالعه ی علمی زبان یعنی تار و پود بوجود آورندﮤ ادبیات است، قاعدتاً می تواند با نقد ادبی پیوند داشته باشد.(خوزان مریم، 1369، ص 12)
پیشرفت سریع دانش زبانشناسی در قرن حاظر به فراهم آوردن امکاناتی جدید برای مطالعه ی زبان و ادبیات انجامیده است. حاصل پژوهش هایی از این دست در زمینه ی زبان به شکل مجموعه ای از دستورهای ساختاری در اختیار ما است، و اگرچه استفاده از امکانات ساختگرایی در زمینه ی ادبیات و بررسی ویژگی های آن گامهای نخستین راه را می پیماید، بازده آن حتی امروز نیز چشمگیر است.
پیشگامان استفاده از زبانشناسی در ادبیات و پیروان آن سعی داشته و دارند که برای ادبیات بطور اعم و هر یک از گونه های ادبی بطور اخص توجیهی زبانشناختی بیابند و توصیفی علمی از هر فن ادبی به دست دهند، زیرا چنین می نماید که استفاده از فنون پراکنده ای چون عروض و قافیه، بدیع، معانی و بیان در مطالعات ادبی سنتی در چهارچوب مبنایی نظری قابل توجیه نباشد.(صفوی کورش، 1383، ص 7)
مجموعه ی حاضر با این امید نوشته شده است که دانشجویان و علاقه مندان به زبانشناسی بتوانند تصویری کم و بیش روشن از کاربرد زبانشناسی در ادبیات بدست آورند. اما پنداری خطاست اگر تصور کنیم صرف آشنایی با مباحث زبانشناسی می تواند مجوزی برای بررسی ادبیات باشد.
از آنچه گفته شد می توان چنین نتیجه گرفت که زبانشناسان مایل به تجزیه و تحلیل متون ادبی از دیدگاه زبانشناسی، باید پیش از کار، شناخت کافی از ادبیات داشته باشند؛ و به همین ترتیب، منتقدان ادبی که قصد نقد متون ادبی با شیوﮤ نقد زبانشناسانه را دارند، باید نخست با آن مباحثی از زبانشناسی که به این زمینه مربوط می شود آشنا باشند.
زبان با تمام شگردهای شاعرانه ای که آن را به چشم خواننده بیگانه و خلاف عادت می سازد، در خدمت بیان عاطفه و حادثهٴ ذهنی انگیخته از آن است. اما زبان خاص شعر نه تنها بیگانه نمایی خاص خود را در پرتو عاطفه ی آمیخته با معنی یا معنی گرایی حادثه انگیز به دست می آورد، بلکه در عین حال کلید های گشودن طلسم گنج عاطفه و معانی پنهان و رمز زیبایی ها و ظرافت های شعر را در خود نهفته دارد. عناصر آشنایی زدایی از زبان که هم می تواند با کاهش و هم افزایش عناصری از زبان و بر زبان صورت گیرد، متعدد است. اما برجسته ترین آنها را می توان به مقوله های موسیقی، بیان و بلاغت، صرف و نحو و واژگان زبان و مطالب فرعی مربوط به هر یک از آنها محدود کرد. زبان از این نظرگاه گسترده که به آن بنگریم، چنان که اشاره کردیم، از دیدگاه نظریه پردازان جدید، مهم ترین عنصر شعر است. شکلوفسکی، که شعر را رستاخیز کلمه ها خوانده است، زبان شعر را از همین چشم انداز گسترده دیده است و به همین سبب تعریف او می تواند دربرگیرندﮤ تعریف های متعدد دیگری که بر اساس توجه و تاکید بر یکی از این ابعاد گستردﮤ زبان، صورت گرفته است، نیز باشد: (( اگر بپذیریم که مرز "شعر و نا شعر"، همین رستاخیز کلمه هاست، یعنی تمایز و تشخیص بخشیدن به واژه های زبان، آنگاه به این نتیجه خواهیم رسید که چون "رستاخیز کلمه ها" یا صورت تشخیص یافتن آنها در زبان می تواند هم علل و هم صور متعدد داشته باشد، کسی که در تعریف شعر، وزن و قافیه را اساس قرار می دهد، درک او از قیامت کلمه ها، و تمایز زبان شعر از زبان مبتذل و اتوماتیکی، در حد وجود وزن و قافیه و یا عدم آنهاست، آنکه فراتر از این می رود و شعر را کاربرد مجازی زبان تعریف می کند، او نیز تمایز با قیامت کلمات را در جابجا شدن مورد استعمال آنها می داند...)).(شفیعی کدکنی محمدرضا، 1358، ص 6)
به هر حال هر تعریفی که از شعر تا کنون به دست داده شده است براساس مصادیق موجود بوده است. و این مصادیق همواره رو به تغییر و تبدیل و تحول پذیر بوده است. نظریه های جدید تکمیل و توسعه ی نظریه های قدیم براساس دگرگونی و غلبه ی نوعی خاص از مصادیق، یا پیدا شدن مصداق های تازه به علت تغییر وضع هستی انسان در جهان بوده
است. زبان عاطفه در شعر، اگر در مفهومی گسترده آن را در نظر آوریم، مهم ترین عنصر مشترک و پایدار شعر در طول قرن ها هم در حوزﮤ مصادیق و هم در حوزﮤ نظریه های متنوع است. (تقی پور نامداریان، 1381، ص 82)
پژوهش حاضر با نام بررسی فراهنجاری های زبانی در شعر احمد شاملو به عنوان پایان نامه ی کارشناسی ارشد، طرحی بین رشته ای محسوب شده و مانند پلی بین زبانشناسی به لحاظ علمی از یک سو، و ادبیات فارسی به لحاظ ادبی از سوی دیگر، ارتباط برقرار می کند.
به دلیل این که در ادبیات فارسی بیشتر به ویژگی های زیبایی شناختی آثار ادبی پرداخته شده، و جای بررسی های علمی آن تقریبا خالی مانده یا اگر پژوهشی انجام شده رد پای آن در تحقیقات زبانشناسی بسیار کمرنگ است؛ لذا به جز تعداد محدودی اثر پژوهشی با موضوعاتی از این قبیل، این طرح کار نسبتأ نویی به حساب می آید. از این جهت در این پژوهش سعی بر این بوده تا از زبانشناسی به عنوان دانش بررسی زبان بطور عام، و زبان شعر بطور خاص، برای انجام این مهم استفاده شود.
در زمینه آشنایی با شعر شاملو تالیفات اندکی وجود دارد که می توان گفت هر کدام در کامل کردن دیگری نقش بسزایی داشته است اما با این حال بدلیل پیچیده بودن شعر شاملو چه به لحاظ ادبی و چه به لحاظ زبانشناختی این کوششها هنوز هم بسیار اندک بوده و بررسی های بیشتری را می طلبد.
بعضی از این تالیفات که به نقد و بررسی شعر شاملو پرداخته است را می توان شامل موارد زیر دانست:
امیرزاده کاشی ها، نوشته دکتر پروین سلاجقه؛ سفر در مه، نوشته تقی پور نامداریان؛ طلا در مس، نوشته ابراهیم براهنی؛ سنگ بر دوش؛ شعر زمان ما وغیره.
تا جایی که نویسنده این سطور بررسی کرده است در بین مقالات و رساله های انجام شده نیز تحقیقی که مستقیما به بررسی شعر شاملو پرداخته باشد وجود ندارد به جز دو پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوعات مشابه، بررسی زبانشناختی اشعار فروغ فرخزاد و سهراب سپهری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
این پژوهش بطور کلی تلاشی است در جهت طبقه بندی زبانشناختی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو، و در تحلیل نهایی کوششی است برای یافتن پاسخ به این پرسش که میزان بکارردن فراهنجارهایی در شعر به چه گونه ای است.
به این ترتیب می توان گفت که پژوهش حاضر به بررسی زبانشناختی شعر شاملو به عنوان سبکی از شعر فارسی می پردازد و هدف های زیر را دنبال می کند:
هدف اول این پایان نامه، بررسی زبانشناختی و علمی فراهنجاری های زبانی گزیده ای از اشعار احمد شاملو، یعنی آنچه زبان او را به شعر بدل کرده است، و پس از آن تبیین و رده بندی این فراهنجاری ها به لحاظ جنبه های مختلف زبانی، از جمله نحوی، معنایی، واژگانی و غیره می باشد.
هدف دوم در این طرح، شناساندن یک سبک ادبی به لحاظ معیارهای زبانشناختی خاص آن سبک است.
در واقع منظور اصلی از این طرح، فراهم آوردن زمینه های آشنایی بیش تر و دقیق تر و سنجیده تر با شعر شاملوست.
بنا بر آنچه اشاره شد، اساس بررسی شعر شاملو در این پایان نامه بررسی و توصیف زبان شعر او است. از این رو در این پژوهش به تحلیل و توصیف عناصری که زبان شعر شاملو را فراهنجار کرده است، به خصوص در حوزﮤ صرف و نحو و واژگان و ترکیبات زبان و دیگر عناصری که به این مباحث و به دیگر شگرد های فراهنجاری از زبان مربوط است، خواهیم پرداخت.
شاید اشاره به این نکته بی فایده نباشد که در این بررسی، به توصیف شعر شاملو و قضاوت درباره ی آن بر اساس این توصیف پرداخته شده است. بنابراین بررسی افکار و عواطف مطرح در شعر او که بخشی از این توصیف است، دلیل قبول یا رد نظرگاه های شاملو درباره ی مقوله های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیست.
به هنگام جمع آوری نمونه های ادبی به هیچ وجه به ارزش ادبی آن ها توجه نشده است؛ زیرا این کار ممکن است از ارزش علمی کار بکاهد؛ به همین دلیل تمامی نمونه ها بطور اتفاقی و بدون کوچکترین پیش انگاری انتخاب شده اند. در ضمن شاملو در نوشتن اشعارش از دیکتهٴ خاص خود استفاده کرده است؛ در واقع او در نوشتن روش جدایی کلمه ها از پیشوند و پسوند آنها، و استفاده از "ی" به جای همزه، را به کار برده است. در این پایان نامه سعی بر آن شده تا حد ممکن در نوشته های شاملو هیچ دست کاری نشود، لذا ممکن است خطا های دیکته ای و نگارش زیادی در این پایان نامه دیده شود که به لحاظ بکر ماندن دست نوشته های شاملو آنها را نادیده می انگاریم.
ساختمان اصلی رسالهٴ حاضر در سه فصل به دست داده شده است. فصل نخست الزامأ به ملاحظات نظری اختصاص یافته است تا چهارچوب نظری این بررسی مشخص گردد.
فصل دوم به پیشینهٴ مطالعات زبانشناختی ادبیات اختصاص یافته است. در این فصل بیشترین توجه معطوف مطالعاتی می شود که به شکلی با بررسی حاضر ارتباط دارند.
فصل سوم در برگیرندﮤ هستهٴ اصلی بررسی حاضر است. در این فصل فراهنجاری های زبانی در شعرهای منتخب شاملو مورد بررسی قرار می گیرد. در فصل چهارم از طریق آمار و اطلاعات به دست آمده در فراهنجاری های زبانی توصیف و طبقه بندی می شوند. این فصل حاوی مرتبط با تعداد و آمار فراهنجاریهای زبانی در منتخب اشعار شاملو نیز می باشد.
فهرست منابع پژوهش نیز در پایان رساله به دست داده می شود.
مقدمه
فصل حاضر شامل پنج بخش است که در مجموع، چهار چوب نظری بررسیهای بعدی رابه دست میدهد. از آنجا که مبنای نظری بررسی حاضر نقش ادبی زبان است، بخش نخست به ارائه ی نقشهای زبان از دیدگاه صورتگرایان می پردازد. در بخش بعد نقش ادبی زبان به صورتی دقیق تر مورد بررسی قرار می گیرد. بخش سوم و چهارم به بررسی نقش های زبان هنجار و فراهنجار اختصاص داده خواهد شد و سر انجام با توجه یه این که از دیدگاه ساختگرایان، هنر آفرینی در قلمرو ادبیات از طریق فرایند برجسته سازی توجیه می گردد، بخش پنجم به این فرایند و دو گونهٴ آن یعنی هنجار گریزی و قاعده افزایی می پردازد. در این بخش به فرایند قاعده افزایی کمتر پرداخته می شود، زیرا هدف اصلی این نوشته در کل، بررسی فرایند هنجار گریزی و طبقه بندی گونه های آن است.
1-1 نقشهای زبان
کمتر کتابی درزمینه ی زبانشناسی می توان یافت که بخشی از آن به توصیف نقش های زبان اختصاصی داده نشده باشد. درمیان تمامی این توصیف ها، بیش از همه باید به دید گاه مارتینه(Martinet, A 1960) هلیدی(Halliday, M.A. K. et al.1973. ) ویا کوبسن(Jakobson, R, 1960) توجه کرد.
در قرن بیستم که زبان شناسی وارد مرحله نوینی شد زبان شناسان نظراتی متفاوت درباره نقش های زبان ارائه دادند، همچنین روان شناسان و اهل منطق. بعضی نقش های زبان را چهار تا دانسته اند و بعضی بیشتر، حتی یعضی برای زبان پانزده نقش بر شمرده اند. چند عامل یا اشکال سبب اختلاف نظر دانشمندان در مورد نقش های زبان شده است. ما در این گفتار ضمن بررسی نظرات این سه زبان شناس معروف درباره نقش های زبان، به بررسی اشکالات تقسیم بندی آنان می پردازیم و نظر جدید خود راارائه می دهیم.( وحیدیان کامیار، تقی. 1383. صص 28-29.)
نقش های گوناگون که این زبانشناسان به دست داده اند، به نظر می رسد که کامل کننده یکدیگرند وچنین می نماید که طرح به دست داده شده از سوی یا کوبسن را بتوان نمونه ای منسجم تر دراین میان دانست.
یاکوبسن به هنگام طرح نقش های زبان(فالر، راجر و دیگران. 1369، ص 77) .
ابتدا نموداری کلی از روند ایجاد ارتباط به دست می دهد. به اعتقاد وی، گوینده پیامی را برای مخاطب می فرستد، پیام زمانی موثر خواهد بود که معنایی داشته باشد وطبعاً می باید از سوی گوینده رمز گذاری واز سوی مخاطب رمز گردانی شود. پیام از طریق مجرای فیزیکی انتقال می یابد. وی فرایند ارتباط کلامی را درنمودار (1) به دست می دهد. فالر، راجر و دیگران، 1369، ص 77.)
موضوع
پیام
مخاطب ........................................................گوینده
مجرای ارتباطی
رمز
نمودار (1)
یا کوبسن شش جزء تشکیل دهندهٴ فرایند ارتباط یعنی گوینده، مخاطب، مجرای ارتباطی، رمز پیام وموضوع را که حاصل معنی است، تعیین کنندﮤ نقشها ی ششگانه¬ی زبان می داند.
1-1-1 نقش های زبان از دیدگاه یاکوبسن
وی دراصل دیدگاه بولر را مبنای کار خود قرارمی دهد(Bühler, K, 1935. P. 25 ) وبه تکمیل آن می پردازد این نقشهای ششگانه عبارتند از:
1-1-1-1 نقش عاطفی(emotive)
به اعتقاد یاکوبسن دراین نقش از زبان جهت گیری پیام به سوی گوینده است. این نقش زبان تأثیری ازاحساس خاص گوینده را به وجود می آورد، خواه گوینده حقیقتاًًًًًً آن احساس را داشته باشد وخواه وانمود کند که چنین احساسی را دارد فالر، راجر و دیگران،1369، ص 78). یاکوبسن معتقد است که نقش صرفاً عاطفی زبان در حروف ندا تظاهر می یابد، مانند « ای وای » یا حتی اصواتی نظیر«نچ نچ »وجز آن. این نقش نخستین بار توسط مارنی مطرح شد(Lyons, J. 1977. P. 52.
). این همان نقشی است که مارتینه آن را با اندکی کسترش «حدیث نفس» می نامد(Martinet, A. Eléments de Linguistique Générale, Paris, 1977. p. 10. )
1-1-1-2 نقش ترغیبی(conative )
دراین نقش جهت گیری پیام به سوی مخاطب است. ساختهای ندایی یا امری را می توان بارز ترین نمونه های نقش ترغیبی زبان دانست. صدق یا کذب این گونه ساختها قابل سنجش نیست، مانند«این کتاب را بخوان »، «ای خدا» و جزآن. این نقش زبان، پیش از یاکوبسن با اندک تفاوتی از سوی بولر مطرح شده بود. آنچه مارتینه تحت عنوان حدیث نفس به دست می دهد، در اصل آمیزه ای از نقش عاطفی و برخی از ساختهای ندایی مطروحه درنقش ترغیبی است. ازنظر مارتینه صورتهایی نظیر«ای وای»و« یا خدا» هردو در چهار چوب نقش حدیث نفس زبان قرار می گیرند.( Martinet, A. 1977. PP. 9-10.)
1-1-1-3 نقش ارجاعی(refrential)
دراین نقش، جهت گیری پیام به سوی موضوع پیام است و صدق وکذب گفته هایی که ازنقش ارجاعی برخوردارند به دلیل آن که جملاتی اخباری به شمار می روند، از طریق محیط امکان پذیر است. مانند « امروز باران می بارد»، « برادرم به دانشکده رفته است» وجز آن. یا کوبسن براین نکته تاکید دارد که تمایز میان نقش ارجاعی ونقش ترغیبی زبان از طریق امکان تشخیص صدق یا کذب گفته مشخص می گردد وجملات اخباری زبان تماماً از نقش ارجاعی برخوردارند. لاینز(Lyons, J, 1977. P. 50.)
این نقش را توصیفی(Descriptive) و بولر آن را بیانی انگلیسی می نامد(- Lyons, J 1977. P.52.).
1-1-1-4 نقش فرازبانی(metalinguistic )
به اعتقاد یا کوبسن، هرگاه گوینده یا مخاطب یا هر دو آنها احساس کنند لازم است از مشترک بودن رمزی که استفاده می کنند مطمئن شوند، جهت گیری پیام به سوی رمز خواهد بود. درچنین شرایطی زبان برای صحبت دربارﮤ خود زبان به کار می رود و واژگان مورد استفاده شرح داده می شود. از نقش فرازبانی بویژه درفرهنگهای توصیفی استفاده می شود، برای نمونه جمله ای نظیر «عمو یعنی برادر پدر» نشان دهندﮤ کاربردی فرازبانی است، یا مثلاً « گفتم جواد، جیم واو الف دال » Lyons, J 1977. P.10.)
1-1-1-5 نقش همدلی(phatic)
دراین نقش، جهت گیری پیام به سوی مجرای ارتباطی است. بنا به گفته¬ی یاکوبسن، هدف برخی از پیام ها این است که ارتباط برقرار کنند، موجب ادامه¬ی ارتباط شوند یا ارتباط را قطع کنند، برخی دیگر عمدتاً برای حصول اطمینان از عمل کردن مجرای ارتباط استفالر، ترجمه مریم خوزان. ، ص79). مانند «الو؛ صدایم را می شنوی؟ »،« خانم وبچه ها چطورند؟» وجز آن.
1-1-1-6 نقش ادبی(literally)
دراین نقش از زبان، جهت گیری پیام به سوی خود پیام است. دراین شرایط پیام فی نفسه کانون توجه قرار می گیرد. به اعتقاد یاکوبسن، پژوهش دربارﮤ این نقش زبان بدون درنظر گرفتن مسائل کلی زبان به ثمر نخواهد رسید واز سوی دیگر بررسی زبان نیز مستلزم بررسی همه جانبهنقش شعریpoetic آن است(فالر، راجر و دیگران، 1369، ص 81.)
به اعتقاد نگارنده این سطور کاربرد اصطلاح « نقش شعری» واستفاده از واژﮤ« شعر» یاکوبسن خود براین نکته اذعان دارد که نقش شعری زبان را نمی توان محدود به شعر دانست وساختار شعر نیز محدود به نقش شعری زبان نیست بنابراین شاید بهتر باشد از این پس دراین مختصر به هنگام طرح این زبان از اصطلاح « نقش ادبی» استفاده شود، که دراصل همان نقشی است که ماتینه آن را« نقش زیبایی آفرینی» می نامد.( Martinet, A, 1977. P. 10.)
به این ترتیب می توان براساس دیدگاه یاکوبسن، نمودار (2) را که تلفیقی از عناصر سازندﮤ ارتباط ونقشهای ششگانه¬ی زبان است به دست داد:


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو

دانلودمقاله باورهای مذهبی در شعر ( معاصر )

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله باورهای مذهبی در شعر ( معاصر ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 از جنگل نیزه برآمد .
یکی از ویژگی های بارز شعر امروز ، استفاده از پشتوانه ی فرهنگی و مذهبی در شعر است ، که نشان دهنده ی تفکر و اندیشه ی شاعر می باشد . اگر چه باورهای مذهبی در شعر ، سابقه ی طولانی دارد و از آغاز سرایش شعر فارسی، بویژه در شعر شاعران بزرگ و صاحب سبکی همچون کسایی مروزی ، مولانا جلال الدین محمد بلخی ، حافظ شیرازی و محتشم کاشانی و دیگران یافت می شود ، اما این مسئله در شعر شاعران بعد از انقلاب ارزش و اعتبار دیگری دارد ؛ و به کارگیری از عناصر فرهنگی ، اسلامی و ملی در شعر ، از نظر جامعه شناختی نیزط ارزش خاصی به شعر می دهد ، و بر این اساس می توان گفت (( شعر امروز نتنها بی ریشه نیست ، بلکه ریشه در اعماق فرهنگ و اجتماع ، و در مفهوم پیشرفته اش ، ریشه در خرده فرهنگ ترقی خواه نواندیش دارد ؛ و اگر شاعری از موضوع لاقیدی ، با اشعاری نامفهوم که از بار فرهنگی خلاق و پویا بی بهره است ، با زبانی غیر از زبان خود مردم با آنان سخن گوید ، باید تلخی این مکافات را بپذیرد که گفته و خواسته اش شنونده و اجابت کننده ای نداشته باشد .))
اساساً شعر مذهبی از دوری سلاطین صفوی در ایران رشد چشمگیرتری یافته است . پادشاهان صفوی از آغاز تسلط خود بر ایران به شدت شروع به انتشار مذهب تشیع در ایران نمودند ، و یکی از بهترین راههای انتشار مذهب تشیع را تلفیق " مذهب " با " شعر " ، که در میان عموم مردم رواج داشته است ، دانسته اند ؛ و از این روست که مرثیه سرایی ، مدح ائمه و منقبت سرایی در این دوره به اوج خود می رسد . چنانکه نویسنده ی کتاب " عالم آرای عباسی " – اسکندر بیک ترکمان – درباره ی احوال شاعران دوره ی صفوی و پاس نهادن این پادشاهان به منقبت سرایی می نویسد (( در اوایل حال ، حضرت خاقانی جنت مکانی را توجه تمام به حال این طبقه بود ...و در اواخر حیات ، که در امر به معروف و نهی از منکر مبالغه ی عظیم می فرمودند ، چون این طبقه ی علیه را وسیع المشرب شمرده ، صلحا و زمره ی اتقیا نمی دانستند ، زیاده توجهی به حال ایشان نمی فرمودند ، و راه گذرانیدن قطعه و قصیده نمی دانند .
مولانا محتشم کاشانی قصیده ای غرا در مدح آن حضرت ) شاه تهماسب ) و قصید های دیگر در مدح مخدره ی زمان (( شهزاده پریخان خانم )) ، به نظم آورده ، از کاشان فرستاده بود به وسیله ی شهزاده ی مذکور معروض گشت . شاه جنت مکان فرمودن که " من راضی نیستم که شعرا زبان به مدح و ثنای من آلایند .قصاید در شان شاه ولایت و ائمه ی معصومین علیه السلام بگویند ، صله ، اول از ارواح مقدسه ی حضرات ، و بعد از آن از ما توقع نمایند .
زیرا که به فکر دقیق ، معانی بلند و استعاره های دور از کار در رشته ی بلاغت در آورده به ملوک نسبت می دهند که به مضمون در اکذب اوست احسن او اکثر در موضع خود نیست . اما اگر به حضرات مقدسات نسبت نمایند ، شان معالی نشان ایشان بالاتر از آن است که محتمل الوقوع است . )) غرض که جناب مولانا صله ی شعر از جانب اشراف نیافت .))
بنابراین می بینیم که " محتشم کاشانی " پس از این مسئله از مدح سلاطین دست می شوید و به طرف شعر مذهبی دست می یازد و آن ترکیب بند مشهور " دوازده بند " را درباره ی واقعه ی جانسوز کربلا می سراید ؛ و شاعران زیادی نیز به پیروی از او به سرایش اشعار مذهبی روی می آورند و با گذشت قرن ها از عمر ادبیات رسمی تشیع ، هنوز هم جایگاهش رفیع می باشد .
البته ناگفته نماند که بین " هنر " و " مذهب " همواره رابطه ی بسیار نزدیکی وجود داشته و این دو در کنار " عرفان "یک تثلیث محکمی را بوجود آوردند ؛ چنان که دکتر شریعتی در این مورد می گوید (( خویشاوندی میان مذهب و عرفان و هنر را تاریخ نیز شاهد بوده است . هنرها ، مذهبی ترین و عرفانی ترین موجودات این عالم اند . در دامن دامن مذهب و عرفان زاده اند و از این دو پستان شیر خورده اند . هنر ، هنری معراجی است و یا شوق معراجی که در آن هنرمند هر چه از بار " هست " سبک بارتر است ، سدره المنتهایش از زمین دورتر است و روشنایی و گرما و قداست و زیبایی ماوراء را بشر احساس می کند ... و از این است که موسیقی علی رغم بدرفتاریهای مسلمانان ، هرگز دست از دامن تصوف اسلامی برنداشته و از همین روست که مسئله ی پیچیده ای که در ادب و فرهنگ فارسی مطرح است ، روشن می گردد که چرا عرفان ما تا چشم می گشاید خود را در دامن شعر می افکند و به تعبیر بهتر ، تا زبان باز می کند به شعر سخن می گوید و بر خود این دو خویشاوند همدرد و همزبان با هم زیباترین و شورانگیزترین واقعه ی تاریخ معنویت شرق پر معنی است . ))
اما باورهای مذهبی در شعر بعد از انقلاب حال و هوای دیگری دارد . شاعران این دوره فقط به مدح ائمه ی اطهار و یا به مرثیه سرایی صرف بسنده نکردند ، بلکه در کنار این مسایل و با توجه به شریعت شعر تلاش کردند اشعار مذهبی از نظر فرم و ساختار محکم تر بوده تا تاثیر بیشتری در ذهن و زبان مردم داشته باشد و زود به بوته ی فراموشی سپرده نشود . برای نمونه وقتی به مثنوی های " علی معلم " ، این شاعر پر آوازه و صاحب سبک دوره ی معاصر ، نگاه می کنیم ، می بینیم پشتوانه ی فرهنگی ، اسلامی و ملی بیشترین عناصر تشکیل دهنده ی سروده هایش می باشد و اندیشه اش همواره اندیشه ی مذهبی است ؛ و با استفاده از تلمیحات ارزشمندی که این شاعر در ذهنش دارد یک شعر پویا و مانا می سراید .
روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه ها گل کرد خورشید
شید و شفق را چون صدف در آب دیدم
خورشید را بر نیزه گویی خواب دیدم
خورشید را بر نیزه ؟ آری این چنین است
خورشید را بر نیزه دیدن سهمگین است
این شعر که درباره ی " عاشورای حسینی " سروده شده ، شاعر توانسته است با استفاده از پشتوانه ی عظیم مذهبی ، که همواره مذهب و شعر دو خویشاوند جدا نشدنی هستند ، یک شعر بسیار تاثیر گذاری بسارید . در این شعر ، شاعر شهادت امام حسین (ع) و یاران وفادارش را بسیار زیبا به تصویر می کشد و اشاره ی هم به صحنه پر سوز و گداز به نیزه کشیدن سر مبارک سید الشهدا (ع) دارد ، که فکر می کنم اگر باورها و پشتوانه های اسلامی – مذهبی در این مثنوی وجود نداشت ، شعر به این اندازه تاثیر گذار و محکم نبود ؛ و همه ی این مسایل نشان از آگاهی و توان علمی شاعر دارد بی تردید این آگاهی به توان هنری شاعر کمک می کند .
ویا در شعری دیگر :
به مکه شب ، همه ی شب را ستاره باریده است
شگفت واقعه ای تا که ، یا که نشنیده است
خبر زوادی نجوا دو واحه این طرف است
چه چار سدره از آن سو قبیله معترف است ...
این شعر در مورد گرامیداشت تولد حضرت رسول (ص) سروده شده است . شاعر در این شعر معتقد است که در شب ولادت پیامبر اکرم (ص) آسمان مکه کاملاً روشن و ستاره باران شد بود و در همان شب ولادت ، همگی از این واقعه ی بزرگ به سرعت آگاه شدند ؛ و همچنین به کار بردن واژه هایی مانند وادی ، قبیله ، واحه ، نشان از موقعیت اقلیمی و جغرافیایی مکه دارد .
از دیگر شاعرانی که پس از انقلاب به شعر مکتبی گرایش بیشتری داشته و در اکثر سروده هایش باورهای مذهبی وجود دارد ، "حسن حسینی " است . این شاعر با چاپ مجموعه ی گنجشک و جبرئیل ثابت کرده که به راحتی می توان به غیر از قالب های کلاسیک که گذشتگان در آن قالب شعر سروده اند ، در قالب های نیمایی و سپید نیز شعر مذهبی سرود و می توان گفت که این شاعر با مجموعه ی مذکور ، شعر مذهبی را به کمال و اوج خود رسانده است :
ای زن !
قرآن بخوان
تا مردانگی بماند
قرآن بخوان به نیابت کل آن سی جزء
که با سرانگشت نیزه
ورق خورد
قرآن بخوان
و تجوید تازه را
به تاریخ بیاموز ...
این شعر که در مورد حضرت زینب (س) سروده شده است ، نشان می دهد که دید شاعر نسبت به مسایل مذهبی برخلاف شاعران پیشین ماست . عموماً شاعران در گذشته مصیبت ها ، اندوه ها و آوراگی های حضرت زینب (س) را به تصویر می کشیدند ، ولی سراینده ی این شعر ، بسیار ژرف نگر است و برای شهیدان مویه کند ؛ بلکه بر این باور است که حماسه ی عظیم کربلا با زینب (س) و صبرش و مردانگی اش به اوج می رسد و انتشار می یابد . او از این بانوی بزرگ می خواهد که قرآن بخواند تا شرف و مردانگی بماند و حتی بر این باور است که او توان آموختن راهی تازه به تاریخ را نیز دارد . بنابراین حماسه ی عاشورا با وجود این زن می ماند و منتشر می شود و با وجود مکتبی و معتقد ، نسبت به زن است ، و ادبیات شیعه با وجود این گونه شاعران ارزشمند می شود .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   17 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله باورهای مذهبی در شعر ( معاصر )