مشخصات این فایل
عنوان: نقش پدر در تربیت فرزند
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 28
این مقاله درمورد نقش پدر در تربیت فرزند می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله نقش پدر در تربیت فرزند می خوانید :
فصل پنجم: نقش اقتصادی پدر
مسأله اقتصاد از مسائل مهم حیات انسان و از ضرورتهای زندگی است. اهمیت اقتصاد در زندگی و سرنوشت آدمی ضروری است و چه مناسب است که پدر از همان کودکی به پایه گذاری و ایجاد شوق در این زمینه در کودک بپردازد تا در دوران جوانی سرباز نزند.
فرزندان که به تدریج بزرگ می شوند باید با شغل پدر آشنا شوند و شغل پدر باید براساس ارزش و تقوایی که در آن وجود دارد مورد بررسی قرار گیرد نه براساس مقام و درآمد و این خود درسی برای فرزندان می باشد.
از مسائل مهم در جنبه اقتصاد و تربیت اقتصادی آموزش ارزش پول و هدف و مقصد بدست آوردن آن است و کودک باید بداند که در سایه چه مقدار از کار و تلاش، می توان چه مقدار پول را دریافت کرد و با آن تا چه حد می توان خرید کرد. همچنین برپدر لازم است که از همان کودکی انفاق کردن را به کودک یاد دهد. در روایات اسلامی آمده است که اگر قصد داری انفاقی را انجام دهی به دست کودک خود بده که او با دست خود آن را به فقیر و مستمند بدهد. اخلاق انفاق از کودکی باید در ذهن فرزند القا شود و انفاق را منت نداند و اگر به فقیری چیزی می بخشد خود را از فقیر طلبکار نداند.
در محیط خانواده، دلسوزی به فقرا، خیرخواهی برای آنان، مشارکت در امورات مربوط به آنها و...باید مورد عنایت و نظر باشد و هر کس در هر سطح اقتصادی که باشد باید به میزان توانایی اش انفاق و احسان داشته باشد.
بخش یازدهم: برخوردهای پدر با کودک
فصل اول: پدر و دوستی با کودک
پدر باید از همان روزهای اول تولد، طفل را در آغوش بگیرد و با او رابطه محبت و انس برقرار کند، خونگرم و صمیمی باشد. این محبت و انس پدر دارای فوایدی است از جمله زمینه را برای زندگی بیشتر کودک فراهم می آورد، محبت عامل سلامت جسم و روان کودک است.
محبت پدر به کودک احساس امنیت می دهد. محبت والدین سبب می شود که کودک رفتار پدر و مادر را تحمل کرده و با روی خوش قبول کند. در اسلام توصیه های بسیاری به محبت و اعلام آن درباره کودک است. در شرح حال پیامبر گرامی اسلام آمده است که از اخلاق پیامبر این بود که صبحگاهان که از خواب بلند می شدند دست نوازش بر سر کودکان می کشیدند. پس سزاوار است ما که خود را پیرو آن حضرت می دانیم رفتاری این گونه با فرزندان خود داشته باشیم. محبت پدر نسبت به فرزند نشانه رحمت وعنایت خداست. مردی نزد پیامبر آمد و دید که ایشان با نوه هایشان بازی می کنند و آنها را می بوسند. عرض کرد: من 10 پسر دارم و تاکنون هیچ کدام را نبوسیده ام. پیامبر گرامی اسلام فرمودند: کسی که در دل رحم ندارد ،خدا هرگز براو رحمت نخواهد کرد.
حال این سؤال مطرح می شود که نوع محبت چگونه باید باشد؟
نوع محبت باید مناسب با سن فرزند باشد. محبت باید یه گونه ای باشد که طفل آن را لمس کرده و مزه آن را بچشد. در محبت باید راستین بود. اگر چه محبت شدید پدر و مادر به فرزند ایجاب می کند که او را همواره در کنار خود نگه دارند اما هنگامی که سن کودک بالا رفت باید به فرزند اجازه داد که به سوی استقلال در زندگی گام بردارد.
اگر فرزند همیشه در سایه پدر و مادر باشد مانند نهال نورسی که در سایه درخت تنومند قرار دارد هیچ گاه رشد و نمو لازم را نخواهد داشت. پس والدین باید به فرزند کمک کنند که او به رشد و نمو لازم برسد.
گاهی موانعی بوجود می آید که پدر نمی تواند انس و محبت خود را به کودک اعلام کند و یا نسبت به فرزندش محبت بکند. این موانع عبارتند از:
اخلاق و رفتار کودک که موجب عدم محبت پدر می شود.
کثرت اشتغال پدر که نمی تواند به فرزند محبت کند.
وجود اختلاف در زندگی خانوادگی که موجب می شود دود آن به چشم فرزندان برود.
داشتن نقص یا عضو مادرزادی در کودک
مانع پذیرش کودک بخاطر جنس او. مثلاً پدری خواستار پسر یا دختر بوده و خلاف آن شده است.
فصل دوم: پدر، تشویق و تأیید کودک
در تربیت کودک باید به اصول تربیتی، مربیان و اولیاء آگاه بوده و به آن توجه کنند. آن اصول تربیتی عبارتند از:
صمیمی بودن با کودک
جدی بودن در اجرای ضوابط
کنترل طفل در همه امور برای صیانت و رشد او
کودک برای شناخت وضع موجود و رفتارش نیاز به تأیید دارد. اگر رفتار کودک که مناسب بوده، مورد تشویق قرار گیرد، طفل خود به خود تشویق می شود که عملش را تکرار کند.
کودک نیاز به تأیید دارد، هم برای تثبیت رفتار و هم برای اینکه نسبت به خود اعتماد و اطمینان پیدا کند. این تأیید پدر و مادر باید جنبه هایی چون زیبایی، عقل، هوش، فهم و درک او را در برگیرد. تأیید پدر می تواند به صورتهای مختلفی باشد . از جمله: تحسین، تشویق، اظهار لبخند، در بغل گرفتن و بوسیدن و...
اگر تأیید کودک به روش صحیحی باشد باعث می شود تربیت و سازندگی مطلوبی در کودک بوجود آید. کودک لذت تشویق را احساس می کند و وجود آن (تأیید و تشویق) فرزند را شاداب می کند. پس والدین باید هنگامی که طفل، کار خوبی انجام می دهد او را مورد تشویق قرار دهند.
فصل سوم : پدر و بازی کودک
الف) قرآن و مسأله بازی کودک
از آنجا که طفل انرژی های فراوانی دارد، باید این انرژیها آزاد شود و کودک چاره ای جز بازی کردن ندارد. بسیاری از والدین توقع دارند که فرزندشان در یک گوشه بنشیند و با خود بازی کند، اما این توقع صحیحی نمی باشد زیرا موجب می شود که کودک به انزوا و گوشه گیری مبتلا شود.
کودک ضمن بازی با دوستانش، استعدادهایش کشف می شود زیرا بعضی از دوستانش از او باهوش تر هستند. بزرگسالان یعنی پدر و مادر باید خود را تا سرحد بچگی پایین آورده و با او بازی کنند و با بازی کردن خود با فرزند، رضایت او را حاصل کنند. بازی کردن والدین با فرزندان، باعث می شود که آنها، آرام آرام تجارب خود را به فرزندان منتقل کرده و دست آنها را گرفته و از نردبان ترقی و کمال بالا ببرند.
قرآن کریم درباره بازی کودکان می فرماید:
«قالوا یا ابانا مالک لاتأمنا علی یوسف و انا له لناصحون- ارسله معنا غدا یرتع و یلعب و انا له لحافظون» (یوسف/11و12)
«گفتند: پدر چرا درباره یوسف از ما ایمن نیستی؟ بااینکه ما خیرخواه او هستیم. او را فردا با ما بفرست تا بگردد و بازی کند و ما نگهبان او هستیم.»
با دقت در این آیه متوجه می شویم که:
1. بزگسالان نباید مانع گردش و بازی خردسالان شوند بلکه باید از حال آنها غفلت نکرد و همواره حافظ و نگهبان آنها باشند. مقصود از بازی های هدف دار و خالی از فساد و زاینده آثار خستگی و ملال است و چنین بازیهایی برای کودکان بسیار مفید است.
ب ) بررسی سیره پیشوایان در مورد بازی کودک:
بعد از قرآن، منبع موثق فرهنگ اسلامی، روایات است. در روایات به بازی کودکان بها داده شده است و رهبران دینی در راه اهمیت دادن به بازی کودکان پیشقدم بوده و بزرگسالان را موظف کرده که نه تنها مانع و سد راه بازی کودکان نباشند بلکه خود نیز همبازی آنها شوند. زیرا هر اندازه کودک از بازیهای سالم بهره مند شود از لحاظ جسمی و روحی از رشد بهتر و مفیدتری برخوردار خواهد شد. ائمه (علیه السلام) بازی را وسیله ای برای پرورش شخصیت می دانستند.
ج )وسایل بازی
دنیای امروز نسبت به کودکان بها داده و برای آنها وسایل سرگرمی فراهم نموده است. دستور بزرگان در مورد کودکان تا هفت سالگی این است که بگذارید بازی کنند و مانعی در سر راه آنها ایجاد نکنید.
حال سؤال این است که چگونه بگذاریم بازی کنند؟ به چه چیز سرگرم شوند؟ چرا بعضی از کودکان بهانه گیر می شوند؟ آیا کودک را باید با نقل و شیرینی یا توسری ساکت کرد؟ یا با هیچ کدام؟
باید روح تشنه کودک را با همبازی و اسباب بازی اشباع کرد. کودکان انسان های رشید و بالغ فردا هستند و هر کدام در آینده مسئولیتهایی را عهده دار می شوند. در کودکستان ها و پارکها همه نوع وسایل بازی وجود دارد ولی در منازل تنوع اسباب بازیها کمتر است. از طرفی بهترین روش بازی همان روش پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود که خود همبازی کودکان می شدند و از این رهگذر ایده های تربیتی خود را اعمال و پیاده می نمودند.
حال علت اینکه پیامبر همبازی حسنین (علیه السلام) می شدند به خاطر این بود که نگذارند کودکان ناباب با آنها بازی و معاشرت کنند. اسباب بازی کودکان باید متناسب با رشد عقلی آنها باشد، مثلاً کودکان بین 6-3 سال به اسباب بازی هایی که بشود آنها را ساخت و دوباره خراب کرد مانند الگوهای خانه سازی علاقه بیشتری دارند.
د ) فواید بازی با کودک:
کودک از شش ماهگی متوجه افراد و اشیائی می شود که در اطرافش می باشد. بازی کودک از سه ماهگی پررنگ تر شده و تا پایان جوانی و حتی سالهای بعد ممکن است ادامه داشته باشد.
بازی کودکان بین 7-3 سال به منزله شغل آنهاست و آنها را نباید از بازی کردن محروم کنیم.
فوائد بازی کودک:
این فوائد عبارتند از:
1- از لحاظ جسمانی موجب هماهنگی عضلات و اعضای بدن می شود.
2- تمایلات طفل را متعادل می کند و از پرخاشگری های او جلو گیری می کند.
3- عاملی است برای تفکر و خلاقیت.
4- بسیاری ازاصول ارزشمند اخلاقی را به هنگام بازی می آموزد.
ه ) نقش پدر در بازی با کودک:
پدران به نحو مشخصی بیشتر از مادران در بازی های بدنی نظیر بالا انداختن یا بالا بردن شرکت می کنند اما مادران در بازی های تماشایی شرکت می کنند. بازی محبوبی که مادران انجام می دهند این است که اسباب بازی ها را به او نشان داده و سپس به منظور تحریک آن را تکان می دهند.
بازی هایی که پدران و مادران انجام می دهند تأثیر به سزایی بر رشد اجتماعی و شناختی آینده کودک دارد. بعضی از بازی ها تأثیرات کوتاه مدت دارند و هدف از این بازی ها آن است که توجه کودک را جلب کنند و تعامل اجتماعی میان والدین و کودک را حفظ نمایند. تماشا و لمس کردن اسباب بازی ها، بالا رفتن و بالا پریدن از این نوع بازی ها هستند یعنی تأثیرات کوتاه مدت دارند. بعضی از بازی ها هم تأثیرات بلند مدت دارند مثلاً بازی های چنگ زدنی و پس گرفتنی. این بازی ها می تواند به یادگیری نوزاد کمک کند، تا وسایل بیشتر و محیط های وسیع تری را کاوش و تجربه نماید.
بازی های چهره به چهره می تواند به کودک مهارت های نوبتی را بیاموزد و درس های اولیه کنترل محیط اجتماعی را به او یاد دهد....
بخشی از فهرست مطالب مقاله نقش پدر در تربیت فرزند
مقدمه
بخش اول : تربیت
فصل اول : معنای تربیت
فصل سوم : اهمیت فرزند برای خانواده
فصل چهارم : چرا در امر تربیت به خانواده توجه شده است ؟
بخش دوم : اقسام تربیت
فصل اول : عوامل انسانی مؤثر در تربیت عبارتند از :
الف) مادر ب) پدر ج) خواهر و برادر بزرگتر د) معلم و اعضای مدرسه ه) افراد
فصل دوم : عوامل غیر انسانی نیز عبارتند از :
بخش چهارم : مراحل تربیت
بخش پنجم : شأن و مقام پدر
فصل دوم : روایاتی در مقام پدر
فصل سوم : اسلام و احترام پدر
بخش ششم : رابطه
فصل اول : اهمیت نقش پدر
بخش هفتم : تصور کودک از پدر
بخش هشتم : مسئولیت تربیت
فصل اول : حق تربیت
خانواده محیطی است که کودک به ناچار باید در آن زندگی کند. ضوابطی که در خانه
فصل چهارم : مسئولیت پدر خانواده
فصل پنجم : وظایف اساسی پدر
بخش نهم: حقوق کودک
فصل اول: حق فرزند برگردن پدر
فصل سوم: حقوق فرزندان
بخش دهم : نقش پدر در رابطه با فرزند
فصل اول : نقش مذهبی پدر
معرفی و توضیح فلسفه زندگی:
فصل سوم : نقش اجتماعی و اخلاقی پدر
فصل پنجم: نقش اقتصادی پدر
بخش یازدهم: برخوردهای پدر با کودک
فصل اول: پدر و دوستی با کودک
فصل دوم: پدر، تشویق و تأیید کودک
فصل سوم : پدر و بازی کودک
الف) قرآن و مسأله بازی کودک
بخش دوازدهم: روش های عملی در تربیت
بخش سیزدهم: الگوهای جاویدان تربیتی
فهرست منابع
دانلود تحقیق نقش پدر در تربیت فرزند