اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله عارضة افزایش قوس پا

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله عارضة افزایش قوس پا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
عارضه «گودی پا» یا «افزایش قوس»، به ناهنجاری اطلاق می شود که در آن قوس طولی پا از افزایش غیرطبیعی برخوردار بوده و همراه با چنگالی شدن انگشتان پا می باشد. عارضه مذکور از نظر علّت شناسی به انواع مادرزادی، اکتسابی و با علّت نامعلوم تقسیم می شود. همچنین برخی از منابع از پای گود نرم، که به وسیله حرکات و ماساژ قابل درمان است و پای گرد تغییر شکل یافته نام برده اند.
در نوع اکتسابی، این عارضه می تواند ناشی از کوتاهی نسوج نرم و کف پا، ضعف عضلات کوچک شست، عضلات بین استخوانی، ضعف عضله بازکننده دراز انگشتان باشد. همچنین ضعف عضله درشت نی قدامی و نیز فعّالیت بیش از اندازه عضلات ریز داخل کف پائی که گاه در اثر کوتاهی تاندون آشیل به وجود می آید از جمله عوامل دیگر بروز این عارضه است.
روش ارزیابی عارضه مذکور نیز ترسیم نقش پا است. هرگاه نقش داخلی کف پا از خط فرضی که از مرکز وتر آشیل و در امتداد کف به طرف انگشت دوّم می رود، فاصله زیادی داشته باشد می توان عارضه مذکور را مشاهده نمود و در مراحل شدیدتر انگشتان به صورت چنگالی درآمده و نقش لبة خارجی پا، محو می گردد. در برخی موارد شدید نیز، عارضه گودی کف پا، با چرخش داخلی پاشنه همراه است.
علائم
پائین افتادن استخوان های مچ به همراه کوتاهی وتر آشیل، محدودیّت حرکت در عمل خم شدن مچ را به همراه دارد. زاویه دار شدن قوس عرضی و وضعیّت انگشتان چنگالی نیز موجب محدودیّت در عمل خم شدن مفصل کف پائی و بند انگشتی شده که کاهش دامنه حرکتی در مفصل بند انگشتی میانی را به دنبال خواهد داشد. همچنین ممکن است در موارد شدید پاشنه مختصر چرخشی به داخل داشته باشد.
افزایش قوس طولی پا که همراه با عارضه انگشتان چنگالی مشاهده می شود، موجب کوتاهی و انقباضات اسپاستیک عضلات ریز کف پائی می شود. کوتاهی نیام کف پائی و رباط ناوی پاشنه ای (فنری) همراه با کوتاهی وتر آشیل در موارد شدیدتر ملاحظه می شود. همچنین کشیدگی و ضعف عضلات قدامی ساق، به ویژه ضعف عضلات دودی و بین استخوانی که به عنوان یک گروه عضلات کمکی در حین عمل عضلات تاکننده دراز دخالت دارند و به عنوان یک گروه عضله مخالف از خم شدن مفاصل بین انگشتی که در موقع راه رفتن توسط عضله خم کننده ایجاد می شود جلوگیری به عمل می آورد، نیز دیده می شود. ضعف عضلات دودی و بین استخوانی موجب بروی انگشتان چنگالی می شود. در این وضعیّت مفصل کف پائی بند انگشتی به حالت باز شدن بیش از حدّ و بند میانی به حالت خم در می آید. کاهش تعادل، برخورد پاها با موانع کم ارتفاع و سقوط های مکرّر، احساس درد و خستگی در عضلات جلوی ساق، وجود پینه های دردناک در روی مفاصل خم شده، کاهش استقامت و احساس خستگی در راه رفتن ها و ایستادن ها و در مراحل پیشرفته، راه رفتن سخت، دردناک و غیرموزون و پاره شدن سریع کفش ها از علائم این عارضه است.
حرکات باید بر کشش عناصر کف پائی، کشش وتر آشیل و تحرّک بخشیدن به مفاصل محدود شده مبتنی باشد. جلوگیری از خم شدن بند میانی و سوّم انگشتان و باز شدن بند اوّل انگشتان پا در اجرای حرکات ضروری است. انجام حرکات به صورت چرخش به خارج برای کشیده شدن نیام کف پائی، چرخش به خارج پاشنه و تقویت عضلات نازک نئی نیز مناسب است. تقویت عمل عضلات ریز داخل کف پائی و سایر عضلات ضعیف شده، انعطاف عضلات کوتاه شده و بهبود دامنة حرکتی مفاصل، از جمله اقدامات درمانی ممکن است که می تواند از سوی معلّمات ورزش و مربّیان اصلاحی، صورت گیرد و نتایج ثمربخشی را به همراه داشته باشد.
حرکات اصلاحی
الف) حرکات تقویتی
1) در وضعیت نشسته زانوها خم، پاشنه ها بر روی زمین پا را به حالت چرخش به خارج برده و سعی در دور کردن انگشتان از هم نمائید.
2) در وضعیّت نشسته با دست و یک حوله که از زیر کف پا گذاشته است، سعی در کشش کف پا نماید. پا مقاومتی در مورد خم شدن به پشت و چرخش خارجی نمی کند.
3) در وضعیّت نشسته مانند تمرین قبل با استفاده از دست یا حوله سعی کنید بند انتهائی و میانی انگشتان را به حالت باز شده درآورید. توجّه شود بند ابتدائی باز نشود.
4) در وضعیّت ایستاده شیئی را با ارتفاع کم زیر بندهائی ابتدائی انگشتان بگذارید. روی پای دیگر را زیر پای اوّلی قرار دهید. همزمان با فشاری که انگشتان پای اوّل به لبة شی وارد می کند، سعی در باز کردن بندها نمائید. پای دوّم را با فشار به ناحیه زیر مفصل انگشتی کف پائی مانع از باز شدن و بالا آوردن آن می شود.
5) در وضعیّت ایستاده پنجه ها را به صورت بادبزنی از یکدیگر باز نمائید.
ب) حرکات کششی
1) در وضعیّت نشسته با کمک دست ها بند اوّلی را به پائین، بندهای دیگر را به بالا فشار دهید.
2) در وضعیّت نشسته به حالت استارت دوهای سرعت، سعی در رساندن پاشنه به زمین و کشش ناحیه کف پا نمائید.
3) در وضعیّت خوابیده با پاهای مستقیم پنجه را به دیوار گذاشته، پاشنه ها را آرام به دیوار نزدیک کنید.
4) در وضعیّت ایستاده با زانو مستقیم فرد برای گرفتن پاشنه به طرف پائین می رود و همزمان چرخش داخلی به پاها می دهد.
5) در وضعیّت ایستاده سعی در بلند کردن پنجه ها و نزدیک کردن پشت پا به ساق نمایید.
6) برای تحرّک بخشی به مفاصل مچ پا را به طرف بالا و داخل حرکت داده و همراه با حرکت انگشتان اوّلین حرکت انعطافی را تکرار نمائید.
ج) پیشنهادات و ملاحظات کلّی
1) به علّت کاهش تعادل در این گونه افراد لازم است تا حدّ امکان از حرکت بر روی ارتفاع و معابر خطرناکی که احتیاج به تعادل دارد، پرهیز شود.
2) به علّت ایجاد پینه های دردناک و عفونی، رعایت بهداشت کفش، جوراب و پا ضروری است. استفاده از یک تکّه پارچه بر روی مفصل و محلّ پینه مفید است.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله عارضة افزایش قوس پا

دانلودمقاله بافت بدن

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله بافت بدن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


هر بافت مجموعه‌ای از سلولهای تخصص یافته می‌باشدکه کار معینی را انجام می‌دهد. بنابراین چون همه بافتها و ارگانهای بدن از اجتماع سلولها تشکیل شده ، بطور مرسوم سلول را واحد ساختمانی بدن نامیده‌اند.
نگاه کلی

بافت شناسی قسمتی از علوم تشریحی است که ساختمان میکروسکوپی ارگانهای مختلف بدن را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. یادگیری جزئیات ساختمانی ارگانها و اعضای مختلف برای فهم فعالیت فیزیولوژیک و تغییرات پاتولوژیک آنها ضروری است بنابراین بافت شناسی علمی مستقل نبوده و مرتبط با سایر شاخه‌های علم پزشکی و یکی از پایه‌های اصلی علوم پایه پزشکی مورد توجه قرار گیرد. بدن جانواران از بافتهای متعددی ساخته شده است که هر کدام وظایف مخصوص به خود را دارند. در زیر به اختصار به هر کدام از آنها اشاره می‌شود.

 

 

 

 

 


بافت پوششی
لایه پوشاننده سطوح خارجی و داخلی بدن را بافت پوششی می‌نامند. بافتهای پوششی عهده‌دار وظایف و اعمال مختلفی نظیر حفاظت ، جذب و ترشح می‌باشند. به همین دلیل شکل سلولها و تعداد لایه‌های تشکیل دهنده آنها در ارگانهای مختلف بر حسب وظیفه‌ای که انجام می‌دهند متفاوت می‌باشند. بافتهای پوششی بر حسب تعداد لایه‌های سلولی تشکیل دهنده آنها به دو دسته ساده و مطبق تقسیم می‌شوند که هر کدام از آنها نیز بنابه شکل سلولهای تشکیل دهنده به سه دسته سنگفرشی ، مکعبی و منشوری تقسیم می‌شوند.

بافت پوششی سنگفرشی ساده در کیسه‌های هوایی ریه و پوشش داخلی رگهای خونی دیده می‌شود. بافت پوششی مکعبی ساده در مجاری غدد ترشحی و بافت پوششی منشوری ساده در دیواره معده و روده دیده می‌شود. بافت پوششی سنگفرشی مطبق در پوست بدن پوشش مری و واژن بافت پوششی مکعبی مطبق در مجاری دفعی بزرگ غدد مترشحه و بافت پوششی منشوری مطبق ملتحمه چشم ، پوشش کام نرم و پوشش اپیگلوت دیده می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

بافت همبند
بافت همبند ، بافتها و ارگانهای مختلف را به یکدیگر می‌پیوندد. این بافت در زیر اپیتلیوم و اطراف ارگانهای مختلف به عنوان یک لایه پشتیبان عمل می‌نماید و به همین دلیل آن را بافت پشتیبان نیز می‌نامند. بافت همبندی از سه جزء اصلی یعنی سلولها ، رشته‌ها و ماده زمینه‌ای تشکیل شده است. سلولهای بافت همبند عبارتند از فیبروبلاست ، ماکروفاژ ، پلاسماسل ، ماست سل ، سلولهای چربی ، سلولهای مزانشیمی و سلولهای مهاجر.
رشته‌های بافت همبند سه نوعند :کلاژن ،رتیکولر و الاستیک. که دو نوع اول از پروتئین کلاژن و نوع سوم از الاستین تشکیل شده است. سلولها و رشته‌های بافت همبند بوسیله ماده‌ای بی‌شکل به نام ماده زمینه‌ای یا ماتریکس احاطه شده است. این ماده ژله مانند مرکب از گلیکوز آمینوگلیکان‌ها ، گلیکوپروتئینها و مایع بافتی است.

 

 

 

 

 


غضروف
غضروف بافت همبند تخصص یافته‌ای است که بسیار مقاوم‌تر و انعطاف‌پذیرتر از بافت همبند می‌باشد. غضروف از سلولهای غضروفی و ماتریکس خارج سلولی تشکیل شده است که ماتریکس غضروف ، ژله‌ای سفت شده و انعطاف پذیر می‌باشد. ماتریکس غضروفی متشکل از ماده زمینه‌ای و رشته‌ها می‌باشد که از رشته‌های شرکت کننده در ساختمان آن بسته به نوع غضروف ، کلاژن نوع I و II و رشته‌های الاستیک را می‌توان نام برد که مسئول استحکام غضروف هستند.
غضروف با توجه به غالب بودن نوع رشته شرکت کننده در ساختمان ماتریکس آن به سه نوع شفاف ، الاستیک و فیبری تقسیم می‌گردد. غضروف شفاف در دیواره مجاری تنفسی ، بینی ، محل اتصال دنده‌ها به جناغ ، سر استخوان‌های دراز در محل مفصل دیده می‌شود. غضروف الاستیک در لاله گوش ، اپی‌گلوت و غضروف میخی حنجره بکار رفته است. غضروف فیبری در دیسکهای بین مهره‌ای ، برخی مفصل استخوان‌های عانه و برخی تاندونها و لیگمانها که فشار زیادی را باید تحمل نمایند، بکار رفته است.

 

 

 


استخوان
استخوان بافت همبند ویژه‌ای است مرکب از سلولها و ماده بین سلولی معدنی شده‌ای به نام ماتریکس. حضور مواد استخوانی معدنی در ماتریکس باعث شده است که استخوان بافتی سفت و محکم باشد و چگونگی ساختمان آن سبب گردید، که استخوان با حداقل وزن حداکثر استحکام را داشته باشد. مجموعه این خصوصیات ، استخوان را بافتی ایده‌آل برای تامین اسکلت بدن و حفاظت از ارگانهای حیاتی نظیر مغز و نخاع ساخته است.
ماتریکس استخوان متشکل از موادآلی و املاح معدنی است که هر کدام 50 درصد وزن خشک استخوان را تشکیل می‌دهند. 90 درصد ماده آلی ماتریکس کلاژن نوع I و 20 درصد بقیه را پروتئوگلیکانها تشکیل می‌دهند. عمده‌ترین مواد معدنی استخوان را کلسیم و فسفر تشکیل می‌دهند که قسمت اعظم آنها به شکل بلورهای هیدروکسی آپاتیت به فرمول Ca10(PO4)6 (OH2 می‌باشد. سلولهای بافت استخوانی حاوی سه نوع سلول به اسامی استئوپلاست ، استئوسیت و استئوکلاست می‌باشد.
از نظر شکل و ساختمان استخوان به سه دسته دراز (مانند ران و بازو) کوتاه (مانند انگشتان و مهره‌ها و پهن (مانند جمجمه و دنده) تقسیم می‌شوند. استخوان از نظر ماکروسکوپی به دو نوع متراکم و اسفنجی تقسیم می‌شود. که استخوان متراکم در تنه استخوانهای دراز و سطح خارجی اپی فیز و استخوانهای استخوانهای پهن و کوتاه دیده می‌شود. استخوان اسفنجی در اپی‌فیز استخوانهای دراز و قسمت مرکزی استخوانهای پهن و کوتاه دیده می‌شود.

 

 

 

 

 

خون
بافت همبند تخصص یافته‌ای است که سلولهای آن در داخل ماده زمینه‌ای مایعی به نام پلاسما شناورند. خون 7 تا 8درصد وزن بدن را تشکیل می‌دهد و حجم آن در یک فرد بالغ بطور متوسط 5 لیتر می‌باشد. خون با گردش در رگهای خونی عامل توزیع مواد غذایی ، اکسیژن ، حرارت در بدن و انتقال دی‌اکسید کربن و مواد زاید حاصل از فعالیت سلولها از بافتها به ارگانهای دفعی است. پلاسما 55 درصد حجم خون را تشکیل می‌دهد. پلاسما مایعی است که 91 درصد آن را آب ، 7 درصد آن را پروتئینها ، 1 درصد آن را املاح معدنی و 1 درصد بقیه را ویتامینها ، موادقندی و لیپیدی ، هورمونها و اسیدهای آمینه تشکیل می‌دهند.پروتئینهای پلاسما عبارتنداز :

 

آلبومین ، فیبرینوژن ، پروترومبین و گلوبولینها. سلولهای خون به دو دسته بزرگ اریتروسیتها یا گلبولهای قرمز و لکوسیتها یا گلبولهای سفید تقسیم می‌شوند. لکوسیتها براساس حضور یا عدم حضور گرانولهای اختصاصی در سیتوپلاسم خود به دو دسته گرانولوسیتها و آگرانولوسیتها تقسیم می‌شوند. گرانولوسیتها به سه دسته : نوتروفیلها ، اسیدوفیلها و بازوفیلها تقسیم می‌گردند. آگرانولوسیتها شامل لنفوسیتها و مونوسیتها می‌باشند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بافت عضلانی
براساس خصوصیات ساختمانی و عملکردی سلولهای عضلانی ، بافت عضلانی به سه دسته اصلی عضله مخطط و قلبی و عضله صاف تقسیم می گردد.
عضله مخطط
این نوع عضله را به خاطر داشتن نوارهای تیره و روشن در زیر میکروسکوپ (عضله مخطط) ، به علت چسبیده بودن آنها به استخوانها عضله اسکلتی و به جهت عملکرد ارادی آنها عضلات ارادی می‌نامند که وظیفه اصلی این نوع عضله شرکت در حرکات بدن می‌باشد. سلولهای عضله مخطط از به هم پیوستن تعداد زیادی سلول سازنده عضلانی (میوبلاست) بوجود می‌آیند و بسیار بلند می‌باشند و رشته عضلانی نیز نامیده می‌شوند. گروههای سلولهای عضلانی را که از تعدادی سلول موازی هم در هر گروه تشکیل می‌گردد دسته و مجموعه دسته‌ها را با هم عضله ، می‌نامند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بافت بدن

دانلودمقاله بیمارستان امداد

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله بیمارستان امداد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 



 واحد پذیرش :
( پذیرش درواقع ورودی اصلی بیمارستان است و کانال ارتباطی بین مصرف کننده خدمات و ارائه دهندة‌خدمات برقرار می کند . و در واقع پذیرش عبارتست از بیان اجازه ای که طبق آن بیمار می تواند از خدمات درمانگاهیی و یا تخت بیمارستانی استفاده می نماید .
پذیرش بیمار به 2 صورت عادی و اورژانس انجام می گیرد . که قسمت پذیرش عادی به دو بخش تقسیمی می گردد :
1- پذیرش سرپایی ( درمانگاه ) OUTpation
2- پذیرش بستری یا پذیرش بیمارستانی یا پذیرش خدمات پرستاری inpetient
بیماران عادی اولین جایی که مراجعه می کنند درمانگاه است و توسط پزشک ویزیت می شوند و به صورت سرپایی درمان می شوند اما اگر پزشک تشخیص به بستری شدن را داد بیمار به واحد پذیرش مراجعه می کند و اگر تخت بود بیمار در بخش بستری می شود که بستری نیز به دو نوع تقسیم می شود بستری Urgget یا فوری که سریع باید بستری شوند و بستری electire ( انتخابی ) که وقفه در بستری آنها مشکلی ایجاد نمی کند .
پذیرش به شکل اورژانس به این صورت که بیمار مستقیما” به پذیرش اورژانس مراجعه می کند و به درمانگاه نمی رود و باید سریعا” تحت درمان قرار گیرند مثل شکستگی ها ، تصادفات و 000 بیمارانی که به صورت اورژانسی پذیرش می شوند بعد از 24 ساعت دیگر نمی توانند در بخش اورژانس باشند و باید به بخش بروند و یا مرخص شوند و یا در صورت نبود امکانات به بیمارستان دیگر اعزام شوند )

 


 مراحل پذیرش بیمار در بیمارستان :
1- دریافت دستور بستری
2- تعیین وقت بستری
3- تنظیم برگ پذیرش در چهار برگ
4- درخواست سوابق قبلی در صورت داشتن سابقه ( توسط پذیرش ) .
5- ثبت دقیق مشخصات در دفتر پذیرش
6- الصاق مشخصات بیمار در تابلو نمودار تخت
7- تنظیم اوراق پرونده و اعزام بیمار به بخش مربوطه
8- الصاق سایر اوراق پرونده به آن و تنظیم اوراق طبق روال کار بخش .
9- تحویل بیمار و پرونده او به کادر پرستاری .
 انواع پذیرش :
واحد پذیرش به دو صورت باز و بسته می باشد . که در پذیرش باز بیمار تنها نمی باشد و اطرافش افراد زیادی هستند که با توجه به محرمانگی اطلاعات این نوع پذیرش خوب نیست . در پذیرش بسته بیمار به یک اتاق وارد شده و اطلاعات هویتی را به متصدی پذیرش اعلام می کند .
وسایل مورد نیاز :
1- لوازم اداری و دفتری
2- دفتر پذیرش
3- دفتر تعیین وقت بیماران
4- دفتر ثبت مشخصات بیماران فوت شده
5- تابلو نمودار تخت
6- ماشین تایپ و کامپیوتر
7- منشور حقوق بیمار
 پذیرش دربیمارستان امداد :
بیمارستان امداد یک پذیرش دارد و پذیرش به صورت بسته می باشد یعنی بیمار در یک اتاق پذیرش می شود در هنگام پذیرش پس از ثبت مشخصات بیمار در کامپیوتر و پرینت فرم پذیرش و خلاصه ترخیص ، این فرم به همراه تمام اوراق پرونده در پوشه گذاشته می شود و به بیمار تحویل داده می شود . در ضمن شماره پرونده و نام بیمار در تمام اوراق نوشته می شود در واحد پذیرش اگر بیمار الکتیو مراجعه کند ابتدا برای او تعیین هزینه و جا می شود ولی اگر بیمار اورژانسی باشد تعیین هزینه و تعیین جا نمی شود اگر بیمار پذیرش مجدد داشته باشد .
به عبارتی دفعه دوم یا بیشتر باشدکه می خواهد بستری شود همان شماره پرونده قبلی بستری اش به او داده می شود که شماره پذیرش قبلی در کارت ترخیص که توسط بخش به او داده شده نوشته شده است . و در بایگانی هم پرونده او در همان پرونده قبلی اش جایگذاری می شود .
اگر بیمار اورژانس باشد پزشک همان روز بیمار را ویزیت می کند و در صورت نیاز بیمار او را بستری می کنند که برای پذیرش بیماران بستری فقط نام و نام خانوادگی او از وی گرفته می شود و در صورت وجود همراهی آدرس و مشخصات دیگر نیز گرفته می شود اگر بیمار همراهی نداشته باشد سعی می کنیم از کارت شناسایی که همراه بیمار است در جیبش قرار دارد مشخصات او را به طور درست و دقیق یادداشت کنیم .
اگر بیمار نتوانست نامش را بگوید و یا کارت شناسایی هم همراهش نبود در این صورت با نام مجهول الهویه پرونده را سریعا” تشکیل می دهیم . اگر بیماری مراجعه کند و شماره پرونده اش را فراموش کرده باشد .
با استفاده از کامپیوتر و کلید می توانیم بفهمیم که آیا در این بیمارستان قبلا” بستری بوده است یا نه که اگر بستری بوده باشد شماره پرونده اش را پیدا می کنیم همان شماره را به پرونده جدیدش اختصاص می دهیم . در پذیرش به بیماران قبض و رسید نیز داده می شود که این قبض و رسید بیشتر برای بخیه در درمانگاه ، برای ویزیت پزشک و یا برای رادیوگرافی داده می شود . در این واحد حتما”‌ ساعت پذیرش بیمار نوشته می شود چون از لحاظ موارد قانونی خیلی مهم تلقی می شود .
اگر بیمار تصادفی باشد مشخصات شخص راننده نیز در کامپیوتر ثبت می شود در مورد اخذ رضایت از بیمار در واحد پذیرش به این صورت عمل می کردند که اگر بیمار به سن قانونی رسیده باشد از خود او رضایت می گیرند اگر بیمار به سن قانونی نرسیده باشد از پدر او رضایت می گیرند ( که البته ما شاهد بودیم که از عمه کودک نیز رضایت گرفته شد ) . اگر بیمار هوشیار نباشد در پرونده قید می شود که در بخش بعد از بهبودی نسبی از بیمار رضایت گرفته شود . اگر بیماری ضربه به سرش وارد شده باشد و هوشیاری نداشته باشد رضایت گرفته نمی شود . و پزشک هم هیچگاه بدون رضایت بیمار ، اقدام به عمل نمی کند مگر اینکه بیمار اورژانسی باشد و قادر به رضایت دادن نباشد در این صورت سریعا” در بخش نامه ای به مدیریت دادگستری داده می شود و مسئولیت از پزشک و بخش مربوطه سلب می شود .
 معایب واحد پذیرش :
1- نبود نیروی انسانی متخصص
2- استفاده نشدن سیستم HIS
3- نبود منشور حقوق بیمار در پذیرش
4- نگرفتن کارت شناسایی یا شناسنامه از بیمار برای ثبت دقیق مشخصات حتیبرای
بیمار الکتیو .
5- استفاده نکردن از تابلو نمودار تخت
6- استفاده نکردن از دفتر پذیرش
7- رفتار نادرست با بیماران و همراهیان و راهنمایی نکردن صحیح آنها .
 واحد مدارک پزشکی :
( مدارک پزشکی عبارت است از کلیه اوراق و مدارکی که به ضرورت خدمات پزشکی و پیراپزشکی در یک مرکز پزشکی ، بیمارستان و یا درمانگاه و غیره تهیه و به ترتیب تاریخ و به نحو قابل دسترسی نگهداری می گردد تا در موقع لزوم به منظور معالجات بعدی بیمار ، آمار ، تحقیقات و آموزش و بررسی خدمات داده شده از لحاظ کیفی و کمی مورد استفاده قرار گیرد این اوراق مؤید و ضامن معالجات و معاینات انجام شده بود. و در مراحل مختلف جوابگو هستند . )
( یکی از وظایف مهم واحد مدارک پزشکی ، جمع آوری مدارک پزشکی می باشد .
جمع آوری به معنای مرتب کردن اوراق و مدارک پزشکی در یک مجموعه خاص بعد از ترخیص بیمار می باشد . این جمع آوری زمانی انجام می شود که بیمار از بیمارستان مرخص شود . اوراق مدارک پزشکی پس از ترخیص از بخش پرستاری به واحد ترخیص جهت محاسبات هزینه ای ارسال شده و سپس به واحد مدارک پزشکی ارسال می شود . که بعد از عمل جمع آوری در واحد مدارک پزشکی عمل تنظیم پرونده انجام می گیرد که هدف از این کار این است که بهترین اطلاعات را برای کسانی که کار مراقبت از بیمار را به عهده دارند در اسرع وقت در اختیار آنان قرار دهیم که اوراق پزشکی در هر بیمارستان براساس یک نظم خاص مرتب می شوند این اقدام براساس نیاز تیم پزشکی و سایر کارمندان است که تنظیم پرونده به دو صورت مختلط و مقطعی انجام می گیرد )
ترتیب تقدم اوراق لازم در پرونده بیمار به صورت زیر می باشد :
1- برگ پذیرش و خلاصه ترخیص
2- برگ خلاصه پرونده
3- برگ شرح حال
4- برگ درخواست مشاوره
5- برگ سیر بیماری
6- برگ مراقبت قبل از عمل
7- برگ بیهوشی
8- برگ گزارش عمل جراحی
9- برگ مراقبت بعد از عمل
10- برگ دستورات پزشک
11- برگ گزارش پرستار
12- برگ نمودار علائم حیاتی
13- برگ کنترل علائم حیاتی
14- برگ گزارش رادیولوژی
15- برگ گزارش آزمایشگاه
16- برگ گزارش
17- برگ الصاق الکتروکاردیوگرام
18- برگ جذب و دفع مایعات

 

 

 

 

 

 شرح وظایف مسئول مدارک پزشکی
1ـ مدیریت اداره مدارک پزشکی مهمترین وظیفه وی بوده که در این خصوص در توکیولینگ وظیفه مدیر را در هفت مرحله تحت عنوان Ppsdcorb معرفی می نماید که عبارتند از :
الف- برنامه ریزی
ب‌- سازماندهی
ج‌- استخدام پرسنل
د‌- رهبری کردن
هـ- هماهنگی
و‌- گزارش دهی
ی‌- تنظیم بودجه
2ـ تجزیه و تحلیل علمی و ارزیابی مدارک پزشکی
3ـ پاسخگویی به مراجعین
4ـ توسعه مدارک پزشکی ( فضا ، امکانات ، نیروی انسانی )
5ـ کسب خط و مشی و دستورالعمل های لازم از مقامات بالا
6- نظارت در بایگانی پرونده های بیماران به طور دقیق و منظم
7ـ ارسال پرونده های بیمارانی که در بخش بستری هستند
8ـ نظارت درجمع آوری پرونده های بیماران معالجه شده و تعقیب بازگشت پرونده های در جریان

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   32 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بیمارستان امداد

دانلود مقاله استان مازندران

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله استان مازندران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان
استان مازندران با حدود 24 هزار کیلومتر مربع مساحت بین 47 دقیقه تا 38 درجه و 5 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 34 دقیقه تا 56 درجه و 14 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته ایت. دریای مازندران در شمال، استان تهران و سمنان در جنوب و استان های گیلان و گلستان به ترتیب در غرب و شرق آن قرار گرفته است. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری سال 1375 و با توجه به تفکیک استان گلستان از استان مازندران، این استان در حال حاضر 14 شهرستان، 38 شهر، 34 بخش و 100 دهستان دارد. شهرستان های این استان عبارتند از: آمل، بابل، بابلسر، بهشهر، تنکابن، ساری، سواد کوه، قائم شهر، رامسر، محمودآباد، نکا، نور، نوشهر و چالوس.

 

جغرافیای طبیعی و اقلیم استان
موقعیت و وضعیت طبیعی استان مازندران نشانگر دو ناحیه عمده جلگه های ساحلی و کوهستانی البرز است. امتداد و جهت رشته کوه های البرز به صورت دیواری مرتفع و طولانی، نوار ساحلی و جلگه های کناره ای دریای مازندران را محصور کرده است. در سراسر استان مازندارن، شیب زمین از ارتفاعات به سوی جلگه و به سمت دریای خزر کاهش می یابد. در محل تلاقی جلگه و کوهپایه‌های شمالی البرز، به علت شدت فرسایش و تراکم آبرفت، قسمتی از ناهمواری های قدیمی با رسوبات جدیدتر پوشیده شده و در بعضی نقاط به صورت تپه درآمده است. تحت تأثیر نسیم دریا و بادهای محلی، در جلگه های سواحل جنوبی و شرقی دریای خزر، تپه های ماسه ای ساحلی تشکیل شده و سدی طبیعی و کم ارتفاع بین دریا و جلگه پدید آورده اند. همچنین در قسمت شرقی جلگه مازندران رسوباتی ضخیم به صورت تپه ماهوره های نسبتا مرتفع وجود دارد که حداکثر گسترش غربی آنها تا شهرهای بهشهر و نکا محدود می‌شود.
طبیعت استان مازندران تحت تأثیر عرض جغرافیایی، ارتفاعات البرز، ارتفاع از سطح دریا، دوری و نزدیکی به دریا، وزش بادهای محلی و ناحیه ای، جا به جایی توده های هوای شمالی و غربی و حتی پوشش متراکم جنگلی قرار دارد. به همین جهت و با وجود وسعت اندک، (و بر خلاف تصور عموم که آب و هوای آن را یکسره معتدل می دانند)، این ناحیه از تنوع آب و هوایی ویژه ای برخوردار است. دو جریان بزرگ نقش تعیین کننده ای در آب و هوای استان ایفا می کند:
یکی جریان هوایی شمال و شمال شرقی که از سیبری و قطب شمال به سوی
جنوب و جنوب غربی پیش روی می کند و موجب سردی هوا، یخ بندان و ریزش برف و باران می شود. این توده هوا در تابستان به سوی شمال رانده می‌شود و تأثیر چندانی در آب و هوای مازندران ندارد. دیگری جریان وزش بادهای غربی است که در زمستان از اقیانوس اطلس، دریای مدیترانه و دریای سیاه عبور می کند و پس از ورود به ایران، بارندگی های شدید و مداوم را باعث می شود. در ماه های تابستان قدرت باران زایی این بادها کاهش می یابد و فقط رطوبت و هوای شرجی را افزایش می دهد و شرایط زیستی نامناسبی را پدید می‌آورد. علاوه بر باد و جا به جایی توده های اصلی هوا، بادهای محلی دیگری نیز مانند باد سورترک(شاخه ای از سیبری در زمستان)، باد خوش آباد دره نور، باد اورزروا (باد سرد زمستان از شرق به غرب) باد گیل وا(از مازندارن به گیلان) و باد سام(بادی در بهار و تابستان از جنوب به شمال) وجود دارد که به طور محلی و فصلی در شرایط آب و هوایی استان مازندران مؤثر واقع می شوند. آب و هوای استان مازندران با توجه به دما و بارش، به چند نوع تقسیم می شوند که عبارتند از:
آب و هوای معتدل خزری: جلگه های غربی و مرکزی استان تا کوه پایه های شمالی البرز و امتداد آن در نوار باریکی به سوی شرق، که از شمال به مسیر اصلی گرگان رود محدود می شود، آب و هوای معتدل خزری دارد. این نواحی به علت نزدیکی به دریای خزر از یک طرف و دیواره کوهستانی البرز و فاصله اندک کوه و دریا از طرف دیگر، دمای معتدلی دارد که دامنه گرمای آن محدود است. تابستان های گرم و مرطوب و زمستان های معتدل و مرطوب از ویژگی های عمده این نوع آب و هوا است و لذا آب و هوای بخش هایی از این ناحیه، مشابه آب و هوای معتدل مدیترانه است.
آب و هوای معتدل کوهستانی: با افزایش تدریجی ارتفاع اراضی جلگه ای به سوی ارتفاعات البرز و دوری از دریای خزر، در نواری به ارتفاع تقریبا 1500 تا 3000 متر، شرایط آب و هواب معتدل کوهستانی شکل می گیرد. به طوری که زمستان های سرد، طولانی و یخ بندان دارد و تابستان های آن معتدل و کوتاه است. از ویژگیهای اصلی این محدوده، کاهش میزان بارندگی سالانه و دمای هوا و افزایش ریزش برف است، که در نتیجه قسمتی از ریزش های جوی این نواحی به صورت برف تا اوایل دوره گرم در سطح زمین انباشته می شود.
آب و هوای سرد کوهستانی: در قلل کوهستان های مرتفع دامنه شمالی البرز و در ارتفاع بالای 3000 متر، دمای هوا به شدت پایین می آید و یخ بندان های طولانی ایجاد می شود و لذا این نواحی زمستان هایی سرد و طولانی و تابستان هایی کوتاه و خنک دارد. ریزش های جوی این نواحی غالبا به صورت برف است که در دوره سرما روی هم انباشته می شود و تا اواسط دوره گرما نیز دوام می آورد، به همین دلیل در قلل مرتفع منفرد مانند علم کوه، تخت سلیمان، دماوند، شاوار و پیر گردکوه شرایط تشکیل یخچال ها و انباشت دایمی برف فراهم است، به طوری که حتی در گرم ترین ماه های تابستان نیز ذخایر برف و یخ این نقاط باقی می ماند.

 

جغرافیای تاریخی استان
درباره تاریخ باستانی استان مازندران اطلاع زیادی در دست نیست و اساسا وضع اقلیمی آن اجازه نمی دهد ابنیه و آثار معماری پایدار بماند. در جلگه های ساحلی مازندران آثار معتبری از ادوار قبل از اسلام به دست نیامده و حتی از شهرهای معتبر صدر اسلام(دوره پادشاهان طبرستان و دیلم) هم به جز آمل و ساری یادگاری به جا نمانده است.
بعد از غلبه آریایی های مهاجم و مهاجرت بومیان، ساکنان جدید پس از مدت ها ظاهرا زیر فرمان هخامنشیان قرار گرفتند. در کتیبه بیستون سرزمین مازندران به نام ” پشتخوارگی” و در اوستا ” پذشخوارگر“ آمده است و به نظر می رسد که مازندران جزو قلمرو اشکانیان بوده است. هم زمان با فتوحات مسلمانان از سلسله های پادوسبانان، آل باوند و افراسیابیان نام برده شده است که در طبرستان یا قسمتی از آن حکومت می کرده اند و استقلال نسبی داشته اند.مورخان درباره اولین حمله مسلمین به طبرستان وحدت نظر ندارند. بنا به قول عده ای از نویسندگان در سال 30 هجری قمری- زمان خلافت عثمان- اولین بار سعد بن عاص حاکم کوفه در صدد فتح طبرستان بر آمد و سرانجام سواحل طبرستان، رویان و دماوند را به تصرف خود در آورد. در زمان مروان بن محمد(132-126ه.ق) آخرین خلیفه بنی امیه، اهالی طبرستان علیه حکام عرب سر به شورش بداشتند. در دوره خلافت ابوالعباس سفاح(136-132 ه.ق) اولین خلیفه بنی امیه، اهالی طبرستان علیه حکام عرب سر به شورش برداشتند. در دوره خلافت ابوالعباس سفاح(136-132 ه.ق) اولین خلیفه عباسی- یکی از هاملان وی رهسپار طبرستان کاملا تحت اطاعت اعراب در آمد، ولی بعد از آن نیز در سرزمین طبرستان مانند سابق، مسکوکاتی با خط پهلوی ضرب شد. سرانجام در سال 167 هجری قمری” ونداد هرمز“ سلسله مستقلی در طبرستان تأسیس کرد. در قرن چهارم و پنجم هجری، طبرستان میدان کشمکش سلسله آل زیار و آل بویه از یک طرف و سامانیان و غزنویان از طرف دیگر شده بود، اغلب اوقات طبرستان تحت اداره امرای آل زیار بود. در سال 426 هجری قمری، سلطان مسعود غزنوی از طریق گرگان وارد طبرستان شد و صدمات و خسارات جانی و مالی زیادی به اهالی ان سامان وارد آورد. هنوز این خرابه ها ترمیم نشده بود که طغرل اول مؤسس سلسله سلجوقی به گرگان و طبرستان حمله ور شد. در سال 606 هجری قمری طبرستان از جمله ” کبود جامه“ به دست سلطان محمد خوارزمشاه افتاد و اسپهبد کبود جامه به نام ” رکن الدین کبود جامه” و فرزندانش به دست سلطان محمد خوارزمشاه اسیر شدند. زمانی که سلطان محمد خوارزمشاه از نبرد با سپاهیان مغول فرار می کرد، رکن الدین، مغولان را به جایگاه سلطان محمد هدایت کرد و بر اثر این خوش خدمتی، از طرف مغولان به حکومت کبود جامه رسید و سرانجام توسط تیموریان بسلط حکمرانی آنها نیز برچیده شد. بعد از درگذشت امیر تیمور، سادات مرعشی با کسب اجازه از شاهرخ میرزا (750-807 ه.ق) به مازندران برگشتند و به عنوان امیران باج گزار این نواحی سلطنت کردند. سرانجام در زمان سلطنت شاه عباس اول به طور کلی قدرت سادات مرعشی از بین رفت. پس از برچیده شدن بساط حکومت ملوک الطوایفی طبرستان که تا سال 1006 هجری قمری ادامه داشت، این منطقه تحت نظارت شاه عباس اول و سلاطین بعدی سلسله صفوی تأمین قرار گرفت. شاهان صفوی در طول هر سال به کرات به عنوان شکار و یا پس از احداث فرح آباد جهت استراحت به این منطقه سفر می کردند. نادر شاه افشار برای مقابله با دشمنان، به ویژه دشمنان شمالی و روس ها، در مازندران یک کارخانه کشتی سازی دایر کرد و بر رونق هرچه بیشتر منطقه افزود. از دوره فتحعلی شاه قاجار، به منطقه سر سبز و زیبا و دل انگیز مازندران، به عنوان یک منطقه استراحتی- تفریحی توجه گردید و ناصرالدین شاه طی دو سفر دستور تعمیر راه ها و کاروان سراها را صادر کرد. در دوران سلطنت پهلوی منطقه مازندران مانند سایر مناطق کشور از راه های ارتباطی برخوردار شد و به علت شرایط محیطی و آب و هوای معتدل، چشم اندازهای زیبا و نزدیکی اش به تهران، محل استراحت و تفریح قسمت اعظم مردم کشور شد. در زیر تاریخچه شهرهای استان مورد اشاره قرار می گیرد:

 

بابل:
بابل از شهرهایی است که در دوران اسلامی نیز وجود داشته و به نام های مامطیران، مامطیر، بارفروش ده، بار فروش و بابل شناخته شده است. اولین نام این شهر ” مامطیر“ بود که در قرن دهم هجری ” بار فروش ده“ در محل آن بنا شد و هنگامی که محمد خالد حاکم آن بود، بازار و عمارتی در آن بنا کرد. در سال 160 هجری قمری مازیار بن قارن مسجد جامع آن را بنا نهاد که شامل مساجد، عمارت، مدارس، دکاکین، سراها، بیوتات و سایر بود. بار فروش به عنوان مرکز تجاری به ویژه در دوره صفوی از رونق، آبادی، وسعت و گستردگی برخوردار شد. شاه عباس اول فرمان داد باغ ارم را در قسمت جنوبی شهر بنا کنند. بابل در زمان فتحعلی شاه قاجار نیز اهمیت قابل توجهی پیدا کرد. قبل از انقلاب روسیه، بابل از طریق بندر مشهد سر(بابلسر) با کشور روسیه ارتباط تجاری داشت و به یکی از مراکز مهم بازرگانی استان مازندران تبدیل شده بود. بابل امروزی شهری آباد و زیبا است.

 

چالوس:
چالوس از شهرهای قدیمی استان مازندران است که در جلگه میانی سواحل دریای خزر واقع شده است. نام این شهر در گذشته های دور سالوس یا شالوس بود که در پیرامون آن دو شهر کوچک دیگر بنام کبیره و کچه نیز وجود داشته است. بعضی از علمای جغرافیا نویس،چالوس را از آبادی های طبرستان دانسته‌اند. محمد بن اویس- از امرای دوره تسلط خلفای عرب- به دستور خلیفه به حکمرانی چالوس منصوب شد. محمد بن اویس خود در رویان(قسمتی از
طبرستان) استقرار یافت و پسرش احمد را به حکومت چالوس گمارد.
شهر چالوس در زمان حمله امیر تیمور تخریب شد و سپس تا قرن های متمادی به صورت روستائی کوچک در آمد. در دهه اول قرن حاضر )1310( با پشتیبانی دولت وقت آرام آرام به شهر سازمان یافته در آمد و امروزه به شهری زیبا با امکانات فراوان جهانگردی تبدیل شده است.

 

نوشهر:
نوشهر که در سابق دهکده ای به نام خواجک یا خواچک بود، به علت وضعیت خاص ساحلی و استعداد بندری که محل رفت و آمد کشتی های تجاری بود، مورد توجه خاص حبیب الله خان سردار خلعتبری پدر محمد ولی خان تنکابنی قرار گرفت و روی به آبادانی گذاشت و به حبیب آباد معروف شد. در سال 1305 به واسطه تغییرات زیادی که در سیمای حبیب آباد به وجود آمد، به ده نو تغییر نام داد و از آن پس با احداث ساختمان های نوساز و توسعه شهر همراه با گسترش تأسیسات متعدد بندری و احداث اسکله، در سال 1318 ”نوشهر” نامیده شد.

وضعیت اجتماعی و وضعیت اقتصادی استان
مطابق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن آبان ماه 1375، جمعیت استان اندکی بیش از 2600000 نفر است که از این تعداد 89/45 درصد در نقاط شهری و 10/54 درصد در نقاط روستایی سکونت داشته و بقیه غیر ساکن بوده اند. در همین زمان، از کل جمعیت استان، 1،296،841 نفر مرد و 1،305،167 نفر زن بوده اند. نسبت جنسی جمعیت استان برابر 99 است، به عبارت دیگر، در این استان در مقابل هر 100 نفر زن، 99 مرد وجود داشته است. از جمعیت این استان 33/36 درصد در گروه سنی کمتر از 15 ساله، 93/58 درصد در گروه سنی 64-15 ساله، 69/4 درصد در گروه سنی 65 ساله و بالاتر قرار داشته اند و سن بقیه افراد نیز نا مشخص بوده است.
در آبان 1375، از جمعیت استان 70/99 درصد را مسلمان نتشکیل می داده اند. این نسبت در نقاط شهری 57/99 درصد و در نقاط روستایی 80/99 درصد بوده است. در فاصله سال های 1365 تا 1375 تعداد 347،246 نفر به استان وارد و یا در داخل آن جابه جا شده اند. محل اقامت قبلی 80/25 درصد مهاجران سایر استان ها، 10/20 درصد شهرستان های دیگر همین استان و 48/53 درصد در شهرستان محلسرشماری بوده است. محل اقامت قبلی بقیه افراد، خارج از کشور یا اظهار نشده است. در آبان 1375، از 2،319،486 نفر جمعیت 6 ساله و بالاتر استان 78/80 درصد با سواد بوده اند. در سال مذکور، از شاغلان 10 ساله و بالاتر 31/31 درصد در گروه کشاورزی، 87/23 درصد در گروه صنعت، 14/40 درصد در گروه خدمات فعالیت داشته اند و 77/1 درصد اظهار نشده و نامشخص گزارش شده است.
مازندران از نظر کشاورزی، دام پروری، صید ماهی، جنگل داری و صنایع و معادن، وضعیت نسبتا ممتازی دارد. بیش از 900 هزار هکتار از مساحت استان، زیر کشت برنج، پنبه، گندم، جو، دانه های روغنی (سویا)، مرکبات و چای قرار دارد. حدود نیمی از محصول مرکبات کشور از مازندران تامین می شود. سیب، آلوی قطره طلا و گلابی از سایر میوه های استان هستند. در استان مازندران پرورش دام و انواع طیور هم به شکل سنتی و هم به صورت صنعتی رواج دارد. مرتع قشلاقی، میان بند و ییلاقی آن از کانون های عمده رمه گردانی و زنبور داری است. در نوار ساحلی و حاشیه اراضی باتلاقی، پرورش گاو میش نیز رواج دارد. پرورش کرم ابریشم و تولید پارچه های ابریشمی نیز یکی دیگر از فعالیت اقتصادی در استان است. مجاورت استان مازندران با دریای خزر و جریان رودخانه های متعدد در آن، زمینه مساعدی را برای پرورش، تکثیر و صید انواع ماهی و توسعه شیلات فراهم آورده است. زغال سنگ، سرب، سنگ آهک، سنگ مرمریت، نمک آبی، پوکه معدنی فلورین، بوکسیت و سیلیس از ذخایر معدنی استان هستند که برخی از آن ها به طور وسیعی وابسته به کشاورزی، جنگل و تولید مواد غذایی نیز زمینه های بسیار مناسبی دارند، ولی از استقرار صنایع سنگین، به ویژه صنایع آلوده کننده به دلیل حساسیت محیط استقبال چندانی به عمل نیامده است. صنایع دستی استان مازندران شامل قالی بافی، گلیم بافی، حصیر بافی، چادر شب و جوراب پشمی، نخ ریسی، پارچه بافی، نمد،زیلو، جاجیم، ظروف گلی و وسایل چوبی است که مواد خام آن ها در محل تهیه می شود.

 

جاذبه های طبیعی
منابع و تفرج گاه های آبی
دریا و سواحل آن
دریای مازندران با وسعتی حدود 438000 کیلیومتر مربع بزرگ ترین دریاچه جهان به شمار می رود که بین ایران و کشورهای رئسیه، ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان واقع شده است. سواحل جنوبی آن از خلیج ” حسینقلی ” تا آستارا به خط ساحلی ایران مربوط است. عمق متوسط نواحی شمال این دریا 6 متر و نواحی جنوب و جنوب غربی آن حداکثر 1000 متر است. کناره های این دریا عموما شن زار و پست و صاف است. خلیج قره بوغاز در شمال شرقی، خلیج گرگان در جنوب شرقی و مرداب انزلی در جنوب غربی، سه بریدگی مهم آن هستند. خلیج گرگان توسط شبه جزیره میانکاله از دریای مازندران جدا می شود. جزایر کوچک ” آشوراده“ در سال های اخیر به شبه جزیره غازیان از دریاچه جدا می شود. وجود دریای خزر، نقش تعیین کننده ای در آب و هوای ساحل شمال ایران ایفا می کند و زیبایی های بی نظیر گیلان و مازندران و گرگان به موجودیت و حفظ شرایط زیستی این دریا بستگی دارد. دریای خزر شامل سه بخش عمده زیر است:
خزر شمالی: عمق متوسط این منطقه 2/6 متر است و از شمالی ترین نقطه آن تا خط فرضی جزیره چچن واقع در دماغه تیوب خرگان(در شبه جزیره سن قشلاق) ادامه دارد. چهار پنجم خزر شمالی کمتر از 10 متر عمق دارد و بقیه که مجاور خزر مرکزی است دارای 25 متر عمق است. وسعت این بخش 73/27 درصد کل مساحت دریاچه و حجم آب آن در حدود یک صدم حجم آب تمام دریاست.
خزر مرکزی:
عمق متوسط این منطقه 6/175 متر و عمیق ترین نقطه آن 770 متر است. این بخش از حد جنوبی بخش شمالی شروع و تا خط فرضی بین دماغه کوالیو شبه جزیره آبشوران ادامه دارد. وسعت این بخش 39/35 درصد و حجم آب آن در حدود یک سوم تمام دریا است. وسعت حوزه آبگیر دریای خزر نزدیک به 373300 کیلومتر مربع است که فقط 256000 کیلومتر مربع آن در خاک ایران قرار دارد.
سواحل ایرانی دریای مازندران از آستارا تا گمیشان و دهانه اترک، در طول و پهنای 3 تا بیش از 30 کیلومتر گسترده است. چشم انداز شمالی آن را دریای نیلگون و نسبتا آرام خزر و چشم انداز جنوبی آن را (غیر از قسمت غربی که عمدتا مرتفع و مردابی است)، جنگل های انبوه دامنه های البرز تشکیل داده اند. در فراسوی جنگل ها، قله های سر به فلک کشیده و برف گیر البرز است که زیبایی خاصی به منطقه می بخشد پیرامون ساحل را باغات مرکبات، شالیزارها و مزارع سر سبز پوشانیده و جلوه های شگفت و زیبا را پدید آورده اند. تمامی کناره دریا(به جز برخی محدوده ها که رسی، قلوه سنگی، شنی و ماسه ای است) از لحاظ نوع ساحل، قابلیت های شگرفی برای بهره برداری توریستی دارند و یکی از کم نظیر ترین سواحل جهان محسوب می شود. مهم ترین محورهای توریستی- ساحلی مازندران عبارت اند از:

 

محور رامسر- علم ده
این بخش از نوار باریک ساحلی که 120 کیلومتر طول و 2500 کیلومتر وسعت دارد، به لحاظ نحوه توپوگرافی، پوشش گیاهی، هم جواری اش با کوه های جنگلی، استقرار در جلگه و سهولت دست رسی به آن، یکی از زیباترین سواحل منطقه خزر محسوب می شود. پهنای این نوار ساحلی از 3 کیلومتر در رامسر تا 30 کیلومتر در تنکابن و 5 تا 10 کیلومتر در نوشهر و چالوس گسترده است و به علت نزدیکی به تهران مورد توجه گردشگران است، به طوری که در همین قسمت از نوار ساحلی، تعداد قابل توجهی از تأسیسات توریستی و ویلاهای ساحلی استقرار یافته اند و روز به روز هم در حال گسترش هستند.

 

محور علم ده- بابلسر
این محور ساحلی نیز دارای عناصر و ویژگی های جذاب توریستی است که با فاصله گرفتن از کوه ها، جلگه وسیعی را پدید آورده و خاستگاه شهر و آبادی‌های متعددی گردیده است. پیرامون این محور، مزارع سر سبز شالی، گندم و باغات مرکبات قرار گرفته و مجموعه ای از فضای طبیعی جذاب آرامش بخش در حواشی ساحل به طول 120 کیلومتر به وجود آورده است. ساحل علم ده به سمت شرق، از شن نرم و سفید رنگی تشکیل شده است و پهنای قابل توجهی دارد که در جهت شرق به عرض آن افزوده می شود و کیفیت بهتری می یابد. به طوری که تپه های شنی به ارتفاع 3 تا 5 متر که در نوع خود از مرتقع ترین تپه های ساحلی اند- تا کیلومترها بین دریا و ساحل قرار گرفته اند. عمق آب برای شنا و ایجاد تأسیسات آبی- توریستی بسیار مناسب است. این بخش از نوار ساحلی به دلیل دست رسی مناسب به ساحل و شهرها، آبادی ها و به ویژه تهران و علاوه بر آن به دلیل وجود امکانات، تجهیزات و تأسیسات توریستی بیشتر مورد توجه مشافران و علاقمندان است.

 

محور بابلسر- فرح آباد و بهشهر- گرگان
این محور، ساحل و جلگه شرقی مازندران را از ساری تا نکا و از شبه جزیره میانکاله تا خلیج گرگان و سواحل شرقی دریا را در بر می گیرد و دارای عناصر متعدد جذاب توریستی است. ساحل آن در بخش غربی (بابلسر، ساری و نکا) ماسه ای است و عمق مناسبی دارد که عمدتا با توسعه ویلاهای شخصی، پلاژهای دولتی و تأسیسات بندری و صتعتی رو به رو شده است. همچنین مناسب بودن سواحل، دامنه توسعه و گسترش آن ها را افزایش داده است. برخی از نواحی ساحلی این بخش به عنوان مناطق تحت حفاظت و پارک طبیعی اعلام شده که از جمله به مرداب های لپو، پلنگان، شبه جزیره میانکاله، مرداب گز، خلیج گرگان ، مرداب گمیشان می توان اشاره کرد. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که دریای مازندران حدود 300 کیلومتر کرانه و 250 کیلومتر ساحل دارد که 100 کیلومتر آن مرغوب و در حد سواحل درجه یک می باشد.

 

دریاچه ها و تالاب ها
استان مازندران علاوه بر استقرار در جوار بزرگ ترین دریاچه جهان(دریای خزر)، دریاچه های متعدد کوچک و بزرگی نیز در نواحی جلگه ای و ارتفاعات دارد که عبارتند از: دریاچه ولشت، دریاچه ساهون، دریاچه خضر نبی، دریاچه استخر پشت، دریاچه شورمست، دریاچه عباس آباد، دریاچه گل پل، دریاچه سد دریوک، تالاب لپو و پلنگان، مجموعه تالابی سر اندون و بالندون، تالاب گز و مرداب کندوچال که به نحوی مورد استفاده علاقمندان به طبیعت قرار می گیرد و ویژگی های هر یک از آنها عبارتند از:

 

دریاچه ولشت:
این دریاچه در جنوب غربی چالوس و شمال شرقی منطقه کلاردشت در میان دره ای عمیق قرار گرفته است. وسعت آن حدود 15 هکتار و عمق متوسط آن 20 متر می باشد. حجم آب دریاچه حدود سه میلیون متر مکعب برآورده شده و شیرین است و به همین علت نیز مأمن پرندگان مهاجر، ماهی و سایر آبزیان است. مراتع و تپه های اطراف آن همراه با نیزارهای پیرامون، جلوه ای ویژه و زیبا به آن بخشیده است. دسترسی به دریاچه از طریق مرزن آباد و سمت غربی جاده چالوس امکان پذیر است.

 

دریاچه استخر پشت
این دریاچه در جوار روستای استخر پشت، میان دره رودخانه زارم، به صورت گودالی بزرگ و دایره ای شکل قرار گرفته که پیرامون آن پوشیده از مزارع برنج و نیزار است. وسعت حوضچه مرکزی آن بیش از نیم هکتار و حواشی آن در حدود 6 هکتار است. پیرامون این دریاچه دارای محوطه برای اتراق و استقرار، ولی فاقد امکانات خدماتی است. دسترسی به ان از مسیر یک جاده جنگلی بسیار زیبا از شهر نکا صورت می گیرد. این جاده در امتداد خود از روستاها و فضاهای جنگلی دیگر عبور می کند و به جاده کیاسر- ساری اتصال می یابد. دریاچه استخر پشت به علت هم جواری با زارم رود و دره زیبای آن، قابلیت توریستی قابل ملاحظه‌ای دارد.

 

رودخانه ها
استان مازندران به علت وضع خاص طبیعی و اقلیمی، یکی از مناطق مرطوب و پر باران ایران است. از طرف دیگر، از آن جایی که در دامنه سلسله جبال البرز قرار گرفته، دارای شبکه ی گسترده ای از رودخانه های متعدد است که از کوه های البرز سرچشمه می گیرند و پس از عبور از دره هایی زیبا و جلگه مازندران به دریای خزر می ریزند. برخی از آن ها خروشان و برخی آرام و کم آب هستند تمامی این رودخانه ها زیستگاه انواع ماهی و آبزیان دیگر محسوب می شوند. بعضی از آن ها قابلیت و جاذبه های توریستی شگفت انگیزی دارند و تعدادی دیگر نیز محل صید ماهی و شکار پرنداگان بومی و مهاجر هستند. این رودخانه‌ها
عبارتند از:
رودخانه هزار، رودخانه چالوس، رودخانه تجن، رودخانه چاله.

 

رودخانه چالوس:
این رودخانه از دامنه های البرز در قسمت کوه های کندوان سرچشمه می گیرد و پس از پیمودن بیش از 85 کیلومتر و پیوستن آب رودخانه زانوسی و دونا به آن و هم چنین ده ها چشمه و آبشار، از میان شهر چالوس عبور می کند و در میان دو روستای فرج آباد و محمد آباد به درای خزر می ریزد. مسیر این رودخانه و شعبات آن از سرچشمه تا مصب، دارای چشم اندازهای زیبا و شگفت انگیز است. ارتفاعات کندوان، قله های علم کوه، پیچ و خم دره هزار چم، چشمه سارها و آبشارهای جنگلی، سردرختی های بهاره، شالیزارهای سر سبز و مناظر و چشم اندازهای بدیع و شگفت انگیز از عناصر و جاذبه های طبیعی مسیر این رودخانه هستند. حواشی رودخانه تفرجگاه های مناسبی دارد که مورد استفاده مسافران قرار می گیرد. صید انواع ماهی از این رودخانه و شعبات آن یکی از عناصر جاذب آن محسوب می شود. وجود جاده تهران- چالوس در امتداد مسیر این رودخانه، دسترسی به آن را آسان کرده است. این مسیر در ردیف یکی از
زیباترین مسیرهای ایران و حتی جهان قرار دارد.

 

چشمه ها ومراکز آب درمانی:
در دل طبیعت استان مازندران به ویژه در مناطق کوهستانی، تعدادی چشمه معروف و شناخته شده وجود دارد که مورد استفاده مردم است. برخی از این چشمه ها چنان پر آب هستند که به آن ها رود گفته می شود و برای کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرند و برخی دیگر خواص درمانی دارند. از جمله کانون های چشمه خیز می توان مناطق جنت رودبار، اشکورات، دو هزار، سه هزار، کلاردشت، بلده، کجور، لار، لاریجان، گلوگله، آلادشت، سوادکوه، کیاسر، جنگل‌های نکا و بهشهر اشاره کرد که چشمه سارهای زیادی در سرتاسر آن ها می‌جوشد و فضای دلپذیری را فراهم می سازد. تعداد کل چشمه های شمارش شده استان به چند صد چشمه می رسد که عمدتا در شهرستان های رامسر، تنکابن، چالوس، نوشهر، آمل، بابل، ساری و بهشهر واقع شده اند. کانون های مهم چشمه های بزرگ استان مازندران عبارتند از:
چشمه های آب گرم رامسر، چشمه های آب گرم آب آهن یا آب فرنگی، چشمه آب گرم آب اسک، آب معدنی استراباکو، آب گرم رینه ، آب معدنی آمولو، آب
گرم لاریجان.

 

چشمه های آب گرم رامسر:
این چشمه ها چندین رشته را تشکیل می دهند و به چشمه های گوگردی گازدار معروف هستند. این چشمه ها در نقاطی مانند جواهر ده، کتالم، سادات محله و خود شهر رامسر قرار دارند. در حال حاضر از بیشتر این چشمه ها به صورتی ابتدایی، به طور عمومی و یا خصوصی استفاده می شود، ولی مجموعه هتل های رامسر، شهرداری های محلی و بخش خصوصی از طریق ایجاد استخر شنا، دوش و وان های متعدد، محل های مناسبی را برای استفاده و استحمام مسافران و مردم محلی فراهم آورده اند.

 

آب معدنی آمولو:
آب این چشمه به دلیل تأثیر در رفع بیماری های گوارشی، قابل شرب است و روی بیماری های پوستی نیز تأثیر دارد. در حال حاضر مردم منطقه به صورت سنتی در آن شنا و استحمام می کنند. این آب گرم به خاطر مجاورت با رود هزار، چشم اندازهای زیبایی دارد.
آبشارها:
استان مازندران به دلیل شیب تند سلسله جبال البرز که سرچشمه رودهای فراوانی است، آبشارهای کوچک و بزرگ متعددی دارد که از نواحی مختلف آن سرازیر می شوند و عمدتا در نواحی مرکزی این سلسله جبال قرار دارند. برخی از آنان بلند و پر آب و برخی دیگر کوتاه و کم آب هستند. هر کدام از این آبشارها می‌توانند به عنوان یک جاذبه طبیعی فوق العاده، عامل جذب جهانگردان باشند. به طور کلی آبشارهای مازندران به دلیل شرایط طبیعی هم در کوهستان وجود دارند و هم در بیشه ها و جنگل ها و در برخی نواحی نیز ترکیبی از مجموعه کوهستانی را توأم دارند. از آن جایی که این آبشارها در ارتفاعات و دامنه های بلند البرز قرار گرفته اند، دارای اقلیمی مساعد و هوایی دلپذیر به ویژه در فصول بهار و تابستان هستند. اکثر آن ها محوطه هایی برای اتراق و چادر زدن دارند. برخی از این آبشارها عبارتند از:
آبشار ایج یا ده قلو، آبشار آلامل، آبشار کاپل، آبشار هریجان، آبشار سواسره، آبشار شاهاندشت لاریجان، آبشار زیار، آبشار یخی

 


آبشار ایج یا ده قلو:
این آبشار از ذوب برف های دائمی کوه خشم چال ارتفاعات اشکور علیا سرچشمه می گیرد و پس از طی مسافتی در بالادست روستای ایج، از فراز سنگی، روی سنگی دیگر فرو می ریزد. سپس به صورت آبشارهایی متعدد به عمق دره سرازیر می شود. ویژگی های این آبشار مقدار زیاد آب آن و فضاهای غار مانند وسیع زیر سنگ های آبشار است. هم چنین می توان به تعداد شاخه ها، چشمه های اطراف، محوطه کنار و بالادست، چشم انداز یخچال های دائمی خشم چال، دره زیبای اشکور، آب و هوای ییلاقی و پوشش گیاهی عطر آگین اطراف آن اشاره کرد که در نوع خود بی نظیر است.

 

آبشار یخی:
این آبشار تمام یخ، در ارتفاع 5100 متری مسیر دودکوه، نزدیک قله دماوند قرار گرفته است. هفت متر ارتفاع و سه متر قطر دارد و مدام نیز به قطر آن افزوده می‌شود. علت آن ناشی از ذوب برف های گودال بالای آن است که به هنگام گرمای تابستان، باریکه آبی را به وجود می آورد و از کنار آبشار یخی عبور می‌کند. این آب مدت کوتاهی دوام می آورد و بلافاصله منجمد می شود. این
آبشار یکی از آبشارهای عجیب و منحصر به فرد جهان است.
آبشارهای دیگر استان عبارتند از: آبشار ازارک در سنگ پشته رامسر، آبشار چادر در جنت رودبار رامسر، آبشار تیمره در وانای آمل، آبشار پرومه در شمس آباد لاریجان، آبشار زنگت در زنگت – بهشهر، آبشار داراب کلا در ساری، آبشار ریش براز در جنت رودبار رامسر و ...

 

شبه جزیره و جزایر
در سرتاسر ساحل جنوبی دریای خزر، تنها یک شبه جزیره به نام میانکاله وجود دارد که در منتهی الیه جنوب شرقی دریای خزر واقع شده و نام خود را از دوکاله(شکستگی ساحلی یا رودخانه) طرفین شمالی و جنوبی گرفته است. این شبه جزیره از شمال به دریای خزر، از جنوب به خلیج گرگان، از شرق به آشوراده و از غرب به اراضی زاغمرز، مرداب لپو و نیروگاه نکا محدود می شود. شبه جزیره میانکاله در حدود 70 هزار هکتار وسعت دارد که عرض آن بین 5/2 تا 5/6 کیلومتر متغیر است. این شبه جزیره با تپه های شنی ساحلی به طول 5/6 کیلومتر از دریا جدا می شود. وسعت دهانه ان نسبت کاهش یا افزایش آب، کم و زیاد و یا کوتاه و بلند می شود. فضای شبه جزیره مرغزار نیمه مشجری است که عمده ترین درخچه های آن بوته های انار و تمشک وحشی است. همه ساله بیش از صدها هزار پرنده مهاجر، از انواع فلامینگو، قو، غاز خاکستری، پیشانی سفید، قره غاز، انواع اردک در این شبه جزیره فرود می آیند و تولید مثل و زمستان گذرانی می کنند. علاوه بر پرندگان فوق، انواع پرندگان بومی نیز مانند قرقاول، سار، کبوتر و حیواناتی مانند خرس، خوک، شغال، جوجه تیغی و دله نیز در آن وجود دارند. شبه جزیره میانکاله به عنوان منطقه ای حفاظت شده به ثبت رسیده است و شکار هر نوع حیوان و پرنده در پیرامون آن، بدون اجازه مخصوص ممنوع است. در شرق شبه جزیره میانکاله، مجمع الجزایر آشوراده قرار گرفته که از سه جزیره کوچک و بزرگ تشکیل شده است و با پیش روی و عقب نشینی آب دریا، بزرگ و کوچک می شوند. علاوه بر جزایر فوق، به جزیره اسمال سای نیز باید اشاره کرد که در مرداب پلنگلن قرار گرفته و یکی از بی نظیرترین اکوسیستم های جهانی را دارد.
مجموعه شبه جزیره میانکاله و جزایر آشوراده و اسمال سای، دارای جاذبه های شگفت انگیز طبیعی و زیست محیطی کم نظیری است که عمده ترین آن ها پوشش گیاهی ویژه و حیات وحش منحصر به فرد آن است. چشم اندازهای ساحلی، بیشه ای و خلیج گرگان، این محدوده از استان مازندران و سواحل خزر را به یکی از جالب ترین نقاط سیاحتی تبدیل مرده است. در بخشی از سواحل آن می توان شنا و قایقرانی کرد.

 

جلگه ها و جنگل
اگر ارتفاع زیر 100 متر را به عنوان محدوده جلگه ای سرزمین مازندران محسوب کنیم، سه فضای جلگه ای متمایز قابل تشخیص است: نوار باریک و کم عرض رامسر- علم ده و گلوگاه – کردکوی که به علت نزدیکی ازتفاعات جنگلی به دریا، دارای شیب نسبتا تند و فضای بسیار محدود دشتی است. پهنای محدوده های فرق بین 3 تا 5 کیلومتر و طول مسیر آن ها بیش از 150 کیلومتر است. جلگه وسیع و طولانی آمل- بابل و ساری- بهشهر که در مصب رودخانه های هزار، بابل، تجن و نکا تشکیل شده و دارای پهنایی بین 20 تا 50 کیلومتر و طول بیش از 120 کیلومتر است. اقلیم جلگه های مازندران معتدل گرمسیری است و از غرب به شرق به دمای آن افزوده می شود و به همان نسبت نیز میزان بارندگی از غرب به شرق کاهش می یابد و در نتیجه از رطوبت هوا نیز کاسته می شود. به همین دلیل در بخش های شرقی نسبت به بخش های غربی با کاهش جنگل و پوشش گیاهی روبرو هستیم. جلگه های مذکور محل اسقرار روستاها و شهرهای مهم استان مازندران است که عمده صنایع و مراکز اقتصادی و خدماتی را نیز در خود جای داده اند. جلگه باریک غربی به علت نزدیکی به دریا و ارتفاعات و بارندگی زیاد، سر سبز و چشم اندازهای متنوعی دارد. به طوری که چشم اندازهای جنگل و دریا، شالی و مرکبات و حتی باغات چای همراه با بریدگی‌هایی در ارتفاعات جنگلی دیدنی است. در جلگه های میانی و غربی به علت فاصله زیاد دریا با ارتفاعات، مناظر دیگری پدید آمده است. مثلا در چشم اندازهای جلگه میانی، با مزارع وسیع شالی و باغات فشرده مرکبات و مزارع گندم و توتون روبرو هستیم، در حالی که جلگه غربی مزارع وسیع گندم، پنبه، دانه های روغنی، سبزیجات و صیفی جات فراوانی دارد. ذخایر جنگلی استان مازندران بسیار وسیع و غنی است که از درختان ساحلی تا درختان سخت چوب و با ارزش تشکیل شده است. این جنگل ها با تراکم و انواع گوناگون درختان در امتداد ساحل و جلگه های ساحلی، از کوه های تالش تا دامنه های شمالی البرز در جنوب و جنوب غربی گرگان به طول بیش از 1600 کیلومتر و در ارتفاع 100 تا 2700 متر کشیده شده اند. وسعت فعلی جنگل های استان مازندران تقریبا 2/1 میلیون هکتار بر آورد شده است که حدود 90 گونه چوبی را در بر می گیرد.مهم ترین این درختان عبارتند از: راش خزر، بلند مازو، توسکا، ملچ، زبان گنجشک و افرا. آب و هوای جنگل های مازندران معتدل مرطوب است که از ارتفتعات به جلگه و از غرب به شرق به درجه گرمای آن افزوده می گردد. میزان بارندگی نیز ار غرب به شرق کاهش می یابد. لذا جنگل های مازندران از غرب به شرق و از شمال به جنوب با طراوت و سرسبزی چشم گیری آغاز گشته و به بیشه ها و بوته زارهای کوهستانی ختم می شود. ترتیب و توالی ساختارهای جنگلی در مسیرهای چالوس- کرج و ساری- فیروزکوه کاملا مشهود است.مناطق جنگلی زیبای مازندران عبارتند از: جنگل های نکا، جنگل های ساری- کیاسر و سواد کوه، جنگل های بابل و آمل، جنگل های چالوس و نوشهر، جنگل های تنکابن و رامسر.

 

کوه ها و قله ها
رشته کوه های البرز در شرق دره سفید رود به موازات سواحل جنوبی دریای خزر تا دره گرگان کشیده شده و چون قوسی بلند و عظیم بین جلگه مازندران و فلات مرکزی ایران قرار گرفته است. ارتفاع آن از ساحل تا دریای خزر به طرف جنوب با شیب های تندی افزایش می یابد. این سلسله جبال عظیم به چند رشته کوه فرعی که در جهات مختلف کشیده شده اند تقسیم می شود. عمده ترین این
رشته کوه های فرعی عبارتند از:
رشته کوه های دیلمان و لاهیجان، کوه های تخت سلیمان و کلارستان، کوه های خلنو، توچال و گلون بسته، کوه های لار و دماوند، کوه های خنسک و شاد کوه.

 

کوه های تخت سلیمان و کلارستان:
این کوه ها خط الرأس مرز طبیعی مازندران با تهران محسوب می شوند. جهت این رشته کوه نیز غربی- شرقی است و قلل مهم آن عبارتند از: کلوان، میش چال، گردون گوه، آلانه سر، سی چال، مست چال و کندوان در خط الرأس اصلی و قلل مغار، هفت خوان، خرسان، علم کوه، مرجیکش، رستم نشیت، سیاه سنگ، چالون، سیاه کمان، پسند کوه، میان سه چال، تخت سلیمان، سلیمان گوگ، کالاهو، قبی، کله چال، اوبدر، دیوچال، سرخاس و خورتاب که در یال های انشعابی آن قرار گرفته و یخچال های بزرگ و دائمی البرز را در میان خود جای داده اند .

 

کوه های لار و دماوند
این کوه ها دو رشته کوه فرعی از البرز مرکزی را تشکیل می دهند و مرتفع ترین
بخش جبال البرز محسوب می شوند. رشته شمالی پس از تشکیل گردنه کهو(سفید آب) در شمال قریه گرمابدر از توابع رودبار قصران به دو رشته شمال غربی و جنوب شرقی منشعب می شود که بخش شمال غربی آن با تشکیل قلل تخت خرس و سه سنگ، در جهت غرب امتداد می یابد و قله عظیم دماوند را پدید می آورد. بخش جنوب شرقی آن نیز پس از امتداد در دشت لار، قلل معروف هفت سران را بوجود می اورد. بخش جنوبی این کوه ها که همان خط الرأس قلل مهرچال، آتشکده، ریزان، سیاه چال و ماز در جهت شمال شرقی به کوه های خنسک و شادکوه متصل می شود.

 

غارهای طبیعی
در پیچ و خم بلندی های سلسله جبال البرز غارهای متعددی وجود دارد که بعضی از آنها مأمن و پناهگاه انسان دیرین و بعضی دیگر باروی اسپهبدان مازندران بوده است. غارهای استان مازندران عبارتند از: غار اسپهبد خورشید، غار آب اسک، غار پیرزن خانی، غار دیو سفید، غار کبجا کچال، غار یخ مراد.

 


غار دیو سفید:
این غار در محلی به نام مازگاه، در کنار قله دیو سفید که دارای موقعیت استحفاظی خاصی است، قرار گرفته است و در گذشته بسیار دور به عنوان دژ، مورد استفاده اسپهبدان مازندران بود. فاصله دریا تا قله و غار دیو سفید، هشت قلعه که امروزه به صورت باستانی در آمده اند، قرار دارد.

 

غار یخ مراد:
این غار در نزدیکی گچسر حد فاصل استان تهران و مازندران قرار دارد و از عجایب غارهای جهان به شمار می آید. زمستان های گرم و تابستان های بسیار سرد دارد و دارای قندیل های آهکی و یخی است.
علاوه بر غارهای فوق الذکر، در محدوده استان های دیگری نیز وجود دارد که عبارتند از:
غار سیاه پور در منطقه امیری، بین دره هراز لاهیجان و فیروز کوه.
غار هیلدو در نزدیکی روستای شوراب ساری
غار خرم آباد در نزدیکی خرم آباد تنکابن.

 

دره ها
یکی از جلوه های جذاب طبیعت مازندران، ساختار توپوگرافیک آن است. دره ها و چشم اندازهای پیرامون آن، جلوه شگفت انگیزی طبیعت اند و از استقرارهای فراوان و جذاب تفرجگاهی برخوردارند. دره های مازندران به دو نوع مشخص و متفاوت تقسیم می شوند:

 

دره های جنگلی
این دره ها عمدتا در امتداد رودخانه ها کشیده شده و پیرامون آن ها را انبوهی از جنگل های بلند با پوشش گیاهی متنوع فرا گرفته است. برخی از این دره ها پهنای وسیع دارند و بر روی آن ها، مزارع سر سبزی به شکل ویژه ای تراس بندی شده و مناظر بدیعی را پدید آورده اند. از جمله این دره ها می توان به دره های چالوس، تجن، تلار، نکا، جنت رودبار و دو هزار و سه هزار اشاره کرد. از میان این دره ها دره چالوس با تونلی طولانی به دره رودخانه کرج متصل می شود و گردنه و آبشار هزار چم را همراه با چشم اندازهای بلند کوهستانی و جلوه های روستایی سحر انگیز در بر می گیرد و یکی از بی نظیرترین دره های جنگلی – کوهستانی جهان است. همچنین دره هزار که بیشتر به دره چالوس شباهت دارد، دارای پیچ و خم های اعجاب آوری است که هر بیننده ای را به تعجب و حیرت وا می دارد. مسافرت از طریق این دره های طولانی برای هر جهان گردی، تجربه ای جذاب و به یاد ماندنی است.

 

دره های کوهستانی
این دره ها عمدتا در میان قلل مرتفع قرار گرفته اند و جولان گاه رودخانه های دایمی پر آب و خروشانی هستند که حواشی آن ها را باغ و مزرعه فرا گرفته است. خروش آب رودخانه ها، سرسبزی دامنه ها، صلابت دیواره ها، صعوبت صخره ها، شکوه قله ها، عطر وحشی گلها و گیاهان کوهستانی و رنگ لاجورد آسمان همراه با مزارع و فضاهای روستایی چشم اندازهای بی نظیری را پدید آورده اند. از جمله این دره ها می توان به دره های اشکور، بلده، یوش، لار، تلما، امیری و دره ثبات کوه اشاره کرد. از میان این دره های کوهستانی، دره یوش- بلده و دره اشکور با چشم اندازهای بی نظیر طبیعی، با شکوه ترین صحنه های طبیعت مازندران را به نمایش گذاشته اند.

پارک های جنگلی و طبیعی
تعدادی اتراق گاه جنگلی تجهیز شده در سطح استان وجود دارد که گرچه وسعت و تجهیزات آن ها از قبیل آب لوله کشی، برق، اجاق صحرایی، اتقک، پناه گاه، دست شویی، توالت و نیز رستوران، قابل توجه نیست، ولی مورد استفاده مسافران بومی و گردش گران منطقه بخصوص در تعطیلات تابستانی قرار می‌گیرند. برخی از این پارک های جنگلی دارای حیات وحش تابستانی قرار می‌گیرند. برخی از این پارک های جنگلی دارای حیات وحش محصور جهت بازدید مساقران است پارک های جنگلی استان مازندران عبارتند از:
پارک جنگلی میرزا کوچک خان، پارک جنگلی نور، پارک جنگلی سی سنگان، پارک جنگلی چالوس، پارک جنگلی نمک آبرود، پارک ملی خشکه داران.

 

پارک جنگلی نور
این پارک در دو کیلومتری شهر نور قرار گرفته و تجهیزات و امکانات اقامت روزانه دارد. به دلیل برخی ویژگی ها مانند دسترسی مناسب به جاده ساحلی نور، نزدیکی به شهرهای محمود آباد، نور، آمل و داشتن امکانات کامل تفرجگاهی از قبیل میز، نیمکت، آب لوله کشی و زمین بازی، مورد استفاده مردم شهرهای مجاور و مسافران قرار می گیرد. از خصوصیات بارز این پارک، نزدیکی آن به دریا و چشم اندازهای زیبای آن است. در بیشه های اطراف این پارک قرقاول ایرانی نیز وجود داردکه جاذبه خاصی به آن می بخشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   100 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله استان مازندران

دانلودمقاله معرفی علم ژنتیک

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله معرفی علم ژنتیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

معرفی علم ژنتیک
ژنتیک، علم مطالعه وراثت، در تمامی زمینه‌های آن، از گسترش صفات در یک شجره‌نامه خانوادگی، تا بیوشیمی ماده ژنتیکی، اسید دزوکسی ریبونوکلئیکDNA و اسید ریبونوکلئیکRNA است. هدف ما در این بخش، معرفی و بررسی مکانیزم‌های وراثت است.
به صورت تاریخی، ژنتیک دانان در 3 حیطه مجزا فعالیت کرده‌اند، هر حیطه با مشکلات، روش‌ها و موجودات زنده مورد مطالعه مربوط به خود. این 3 حیطه عبارتند از ژنتیک کلاسیک، ژنتیک مولکولی و ژنتیک تکاملی (یا ژنتیک جمعیت).
در ژنتیک کلاسیک ما با تئوری کروموزومی وراثت روبرو هستیم، مفهومی که ژن‌ها را به صورت خطی در کنار هم بر روی کروموزوم فرض می‌کند. موقعیت نسبی ژنها با بررسی فراوانی زاده‌های حاصل از آمیزش‌های خاصی قابل تعیین است. ژنتیک مولکولی مطالعه ماده ژنتیک است؛ ساختار، رونویسی و بیان ماده‌ ژنتیک. همچنین در همین حیطه ما انقلاب بزرگ تکنولوژی DNAنوترکیب (یا مهندسی ژنتیک) و اطلاعات بدست آمده از آن را بررسی خواهیم کرد. ژنتیک تکاملی یا ژنتیک جمعیت به بررسی تغییرات در فراوانی ژنها در جمعیت می‌پردازد. مفهوم داروینی تکامل که بنابر پایه انتخاب طبیعی است بررسی می‌شود. جدول

امروزه به دلیل پیشرفت‌های علمی، مرزهای این 3 ناحیه، تا حدی محو شده‌اند؛ به عنوان مثال، اطلاعات به دست آمده از ژنتیک مولکولی، از طرفی به فهم بهتر ساختار و عملکرد کروموزوم‌ها و از طرف دیگر به فهمیدن انتخاب طبیعی کمک می‌کند. در این فصل، ما سعی می‌کنیم مطالب را به صورت تاریخی آنها بررسی کنیم؛ از کارهای مندل و کشف خصوصیات وراثت آغاز می‌کنیم و سپس به ژنتیک مولکولی می‌پردازیم.
ژنتیک مانند هر علم دیگری، بر پایه متد علمی بنا نهاده شده است. اطلاعات ما برگرفته از دنیای واقعی است. متد علمی گردآوری قوانینی است که به فهم بهتر طبیعت کمک می‌کنند. در قلب یک متد علمی، آزمایش قرار دارد، طی یک آزمایش، یک حدس درباره کار بخشی از طبیعت (که آن را یک فرضیه می‌نامیم) امتحان می شود. در یک آزمایش خوب، تنها 2 نتیجه ممکن وجود دارد؛ تایید فرضیه و یا رد فرضیه (شکل )

به عنوان مثال ممکن است شما تصور کنید که صفات اکتسابی به ارث می‌رسند ایده‌ای که توسط لامارک پیشنهاد شد. لامارک فرض کرد که زرافه‌هایی که سعی‌‌ می‌کردند برگ‌های موجود در شاخه‌های بالاتری را بخورند، گردن‌های بلندتری داشتند. آنها این صفت درازی گردن را به فرزندان خود انتقال می‌دهند (در هر نسل فقط افزایش کوتاهی در طول گردن وجود دارد) و این روند در نهایت امروزه منجر به گردن‌های بسیار طویل زرافه‌ها شده است.
دیدگاه دیگر نسبت به این مطلب، دیدگاه تکامل براساس انتخاب طبیعی است که توسط داروین پیشنهاد شد. براساس فرضیه داروین، زرافه‌ها به طور طبیعی در طول گردن تنوع کمی دارند و این تنوع‌ها به ارث می‌رسند. زرافه‌هایی که گردن بلندتری دارند، در تهیه برگ‌ از درخت برای خوردن، نسبت به دیگران مزیت دارند. به عبارت دیگر، درطول زمان، زرافه‌هایی که گردن‌های بلندتری دارند، بهتر و بیشتر از دیگران زنده می‌مانند و تولید مثل می‌کنند. در نتیجه، زرافه‌هایی با گردن درازتر، پس از مدتی، گونه غالب در جمعیت می‌شوند که دلیل اصلی این اتفاق مرگ گونه‌های دارای گردن کوتاه‌تر است. فراوانی هر جهشی که باعث افزایش طول گردن در جمعیت شود، در جمعیت افزایش خواهد یافت. برای آزمودن فرضیه لامارک، ما ابتدا باید جاندار مناسبی پیدا کنیم. گرفتن زرافه‌ها و انجام آمیزش‌های مورد نظر بر روی آنها بسیار دشوار است. می‌توانیم آزمایش را با موش‌های آزمایشگاهی انجام دهیم. (نگهداری و آزمایش بر روی موش نسبتاً آسان و ارزان است). ما باید صفت دیگری به غیر از طول گردن پیدا کنیم. برای مثال می‌توانیم نیمی از دم موش‌ها را ببریم. سپس موش های دم کوتاه را با موش‌های عادی آمیزش می‌دهیم و زاده‌ها را بررسی می‌کنیم اگر زاده‌ها دم‌های عادی داشتند، می‌توانیم نتیجه بگیریم که دم کوتاه، یک صفت اکتسابی، به ارث نمی‌رسد. در مقابل در صورتی که دم موش‌های نسل بعد کوتاه‌تر از حد معمول باشد، می‌توانیم نتیجه بگیریم که صفات اکتسابی، ارثی هستند.
دلیل اینکه ما یک آزمایش را با تمامی سختی‌هایش انجام می‌دهیم، این است که نتایج آزمایش، برای ما قطعی هستند و قابل اطمینان اند. در صورتی که آزمایش درست طراحی شده باشد و بدون خطا اجرا شود، نتیجه منفی در آزمایش، مانند آزمایش ما در بالا، به معنی رد نظریه خواهد بود. آزمودن نظریه‌ها به طوری که اگر نتیجه آزمایش منفی باشد، نظریه رد شود، ایده اصلی متد علمی است.
تاریخچه ژنتیک
علم زیست شناسی ، هرچند به صورت توصیفی از قدیم ترین علومی بوده که بشر به آن توجه داشته است ؛ اما از حدود یک قرن پیش این علم وارد مرحله جدیدی شد که بعدا آن را ژنتیک نامیده اند و این امر انقلابی در علم زیست شناسی به وجود آورد. در قرن هجدهم ، عده ای از پژوهشگران بر آن شدند که نحوه انتقال صفات ارثی را از نسلی به نسل دیگر بررسی کنند؛ ولی به 2دلیل مهم که یکی عدم انتخاب صفات مناسب و دیگری نداشتن اطلاعات کافی در زمینه ریاضیات بود، به نتیجه ای نرسیدند.
اولین کسی که توانست قوانین حاکم بر انتقال صفات ارثی را شناسایی کند، کشیشی اتریشی به نام گریگور مندل بود که در سال 1865 این قوانین را که حاصل آزمایشاتش روی گیاه نخود فرنگی بود، ارائه کرد. اما متاسفانه جامعه علمی آن دوران به دیدگاه ها و کشفیات او اهمیت چندانی نداد و نتایج کارهای مندل به دست فراموشی سپرده شد.
در سال 1900 میلادی کشف مجدد قوانین ارائه شده از سوی مندل ، توسط درویس ، شرماک و کورنز باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به عنوان پدر علم ژنتیک شناخته شود.
در سال 1953 با کشف ساختمان جایگاه ژنها (DNA) از سوی جیمز واتسن و فرانسیس کریک ، رشته ای جدید در علم زیست شناسی به وجود آمد که زیست شناسی ملکولی نام گرفت . با حدود گذشت یک قرن از کشفیات مندل در خلال سالهای 1971 و 1973 در رشته زیست شناسی ملکولی و ژنتیک که اولی به بررسی ساختمان و مکانیسم عمل ژنها و دومی به بررسی بیماری های ژنتیک و پیدا کردن درمانی برای آنها می پرداخت ، ادغام شدند و رشته ای به نام «مهندسی ژنتیک» را به وجود آوردند که طی اندک زمانی توانست رشته های مختلفی اعم از پزشکی ، صنعت و کشاورزی را تحت الشعاع خود قرار دهد.
پایه اصلی مهندسی ژنتیک بر این اصل استوار است که با انتقال ژنی به درون ذخیره ژنی یک ارگانیسم ، آن ارگانیسم را وادار می کند که در شرایط محیطی مناسب برای بیان آن ژن به دستورات آن ژن که می تواند بروز یک صنعت یا ساختار شدن یک ماده بیوشیمیایی و... باشد ، عمل کند. امروزه مهندسی ژنتیک خدمات شایان ذکری را به بشر ارائه کرده که در تصویر دیروز او نمی گنجیده و امری محال محسوب می شد.
از برجسته ترین خدمات این علم در حال حاضر می توان موارد زیر را برشمرد: اصلاح نژادی حیوانات و نباتات که باعث بالا رفتن سطح کیفیت و کمیت فرآورده های غذایی استحصال شده از آنان گردیده است . تهیه داروها و هورمون ها با درجه خلوص بالا و صرف هزینه های پایین درمان بیماری های ژنتیکی با ایجاد تغییرات در سلول تخم که از جدیدترین دستاوردهای مهندسی ژنتیک محسوب می شود و بسیار محدود است . پیش بینی محدود بیماری ها در فرزندان آینده یک زوج که از این طریق به زوجهای جوانی که می خواهند با یکدیگر ازدواج کنند خدمات مشاوره ژنتیک می دهند و آنها را از وضعیت جسمانی فرزندان آینده شان مطلع می سازند.
اما اگر بخواهیم دورنمای مهندسی ژنتیک را ترسیم کنیم ، تمامی موارد زیر قابل تصورند: اعضای بدن انسان از قلب گرفته تا چشم و دست و پا به صورت مجزا از طریق مهندسی ژنتیک تولید می شوند و بانکهای اعضای بدن به نیازمندان پیوند عضو ، عضو جدید عرضه می کنند و هر فرد می تواند عضوی که دقیقا مشابهت ژنتیکی با خودش را دارد، خریداری کند و از این طریق مشکل دفع پیوند که به دلیل شباهت نداشتن رموز ژنتیکی ، فرد دهنده و گیرنده عضو ناشی می شود، مرتفع خواهد شد در نتیجه آمار مرگ و میر انسان نیز پایین خواهد آمد. تمامی بیماری های ژنتیکی حتی در دوره جنینی نیز قابل درمان خواهد بود. از جهشهای متوالی عوامل بیماریزا که عامل اصلی فناناپذیر بودنشان است ، جلوگیری به عمل می آید و درصد بالایی از بیماری های شناخته شده ریشه کن خواهد شد. کارتهای شناسایی افراد ژنتیکی خواهد شد که برای هر 2فردی روی کره زمین (بجز 2قلوهای همسان و کلونها) متفاوت خواهد بود و دقیقا هویت هر فرد را تعیین می کنند. مجرمان با گذاشتن کوچکترین اثر بیولوژیکی از خود مثل یک تار مو بسرعت شناسایی خواهند شد. می توان سرعت رشد موجودات مختلف را افزایش داد که خود این امر مزایای بسیاری را فراهم می آورد که از آن جمله می توان به پرورش سریع حیواناتی همچون گاو و گوسفند اشاره کرد که می توانند نیازهای غذایی یک جامعه را تا حد زیادی مرتفع کنند.
به نظر می رسد ژنتیک بخش بسیار عظیمی از آینده را به خود اختصاص خواهد داد و شاید یکه تاز زمان باشد. البته برای این علم جنجال برانگیز پایانی نمی توان متصور شد. تمامی مواردی که در بالا ذکر شد، از لحاظ نظری امکانپذیر است ؛ ولی نیاز به تحقیق ، مطالعات و آزمایشات فراوان دارد که بشر بتواند به آنها دست یابد و چون مسلط بودن بر این علم نیاز به پشتوانه قوی علومی همچون بیولوژی سلولی ملکولی ، بیوشیمی ، فیزیولوژی و آمار و احتمالات دارد ، باید زحمات فراوانی برای دستیابی به ویژگی های این رشته از علم متحمل شد.
دانشمندان می توانند ژنی را از یک گونه بگیرند و آن را وارد گونه دیگری کنند، تا مشخصه جدیدی در گونه دوم ایجاد شود. مثلا می توان ژنی را که مواد شیمیایی سمی برای حشرات تولید می کند، به یک سلول گیاه گوجه فرنگی منتقل کرد. این سلول به صورت یک گیاه گوجه فرنگی در می آید که مواد شیمیایی سمی تولید می کند و در نتیجه حشرات آن را نمی خورند. این مثالی از مهندسی ژنتیک است.

انتقال ژن: گیاه گوجه فرنگی که با مهندسی ژنتیک تولید
شده است توسط یک ژن جدید از خورده شدن توسط
حشرات محافظت می شود.

 


جنسیت چگونه تعیین می شود
جنسیت یک جانور توسط یک جفت کروموزوم، که کروموزوهای جنسی هستند، تعیین می شود. در پستانداران، جنس ماده دو کروموزوم جنسی همانند دارد، که به دلیل شکلشان، کروموزوم X نامیده می شوند. بنابراین جنس ماده XX است. جنس نر یک کروموزوم X و یک کروموزوم کوتاهتر به نام Y دارد. بنابراین نرها XY هستند. تخمکهایی که توسط جنس ماده ساخته می شوند دارای یک کروموزوم X هستند. اسپرمهایی که توسط جنس نر ساخته می شوند دارای یک کروموزوم X یا Y هستند. اگر تخمک توسط اسپرمی که دارای کروموزوم X است بارور می شود، فرزند ماده خواهد بود و اگر توسط اسپرمی با کروموزوم Y بارور شود، فرزند نر خواهد بود.

 

 

 

ساخته شدن سلولهای جنسی
سلولهای جنسی توسط نوع خاصی از تقسیم سلولی به نام میوز ساخته می شوند. این تقسیم فقط در اعضای تناسلی، یعنی بیضه ها و تخمدانها در جانوران، و بساکها و تخمکهای گیاهان، انجام می شود. سلولهای جنسی فقط یک مجموعه کروموزوم دارند، در حالی که همه سلولهای دیگر یک موجود زنده دو مجموعه کروموزوم دارند. وقتی تخمک جنس ماده و اسپرم جنس نر در عمل لقاح با هم ترکیب می شوند، تبدیل به یک سلول می شوند که دوباره همان دو مجموعه کروموزوم را دارد. این سلول تبدیل به یک موجود زنده جدید می شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  25  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله معرفی علم ژنتیک