دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه بین سلامت روان زنان و مردان کارمند ایران خودرو می¬پردازد در این پژوهش از نمونه 80 نفری از زن و مرد کارمند ایران خودرو انتخاب شده است و برای سنجش سلامت روان کارمندان از پرسشنامه GHQ-28 استفاده شده داده¬های استخراج شده در این پژوهش از روش آمار استنباطی بررسی گردید و از طریق آزمون مان ویتنی یو محاسبه گردید.
نتایج این آزمون حاصل از آن است که بین سلامت روان زنان و مردان کارمند شرکت ایران خودرو تفاوت معنادار وجود دارد.
همچنین می¬توان گفت که در هر یک از خرده آزمونها نتایج به صورت زیر است که بین علایم جسمانی در زنان و مردان تفاوت معنی دار وجود دارد. و در علایم اضطرابی در زنان و مردان تفاوت معنادار مشاهده نمی¬شود همچنین در علایم کارکرد اجتماعی و علایم افسردگی هم دربین زنان و مردان تفاوت معنادار وجود ندارد.
لذا می¬توان نتیجه گرفت که سلامت روانی زنان نسبت به مردان بیشتر در معرض خطر است و درکل می¬توان اظهار داشت که نتایج بدست آمده از این پژوهش و پژوهشهای قبلی احتمال قابلیت تعمیم این نتایج به جامعه بزرگتر زیاد است و احتمالاً می¬تواند مورد استفاده پژوهشگران قرار بگیرد.
فصل اول :
طرح تحقیق
مقدمه:
بدون شک سلامت افراد جامعه از اهمیت به سزایی بر خورداراست . جوامع انسانی بدون حفظ سلامت نمی¬توانند بقاء واستمرار خود را حفظ کنند. و همان گونه که سلامت روان را به عنوان یکی از حیطه¬های علوم پزشکی دارای اهمیت است .حفظ سلامت جسمانی افراد بدان وابسته است.بهداشت و سلامت روانی فرد مورد توجه خاص متخصصین و دست اندکاران قرار گرفته است.(شهیدی ، حمیدیه، 1381 )
تلاش شتاب زده برای صنعتی شدن و گسترش سریع شهر نشینی و زندگی ماشینی که لازمه آن قبول شیوه¬های نوین برای زندگی است . اثر معکوس بر سلامت گذاشته و مسائل تازه¬ای ر ابه وجود آورده است. اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی نا به سامان جهان بار مشکلات اجتماعی و محیطی و روانی واکنشهای بیمار گونه بسیاری در افراد و جوامع و به وجود آورده است که خود سبب وخیم تر شدن اوضاع و نامساعدتر شدن شرایط محیط زیست شده است.
گذشته نشان داده است که بسیاری از بیماریهای شایع غیر واگیر و بیماریهای روانی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه زاییده عواملی هستند که خود انسان آنها را خلق و گرفتار آن شده است. بنابراین چنین عواملی قابل پیشگیری و درمان هستند پیشگیری از بیماریها و برنامه های بهداشتی باید از روز تولد شروع شود تا از پیدایش ناتوانیهای جسمی و روانی که سد را ه انسان برای رسیدن به یک زندگی سالم و موفق است جلوگیری کند.(میلانی فر، 1376)
علم سلامت روان فرآیند همیشگی است که از بدو تولد تا هنگام مرگ ادامه می¬یابد این علم با چهار هدف شکوفایی توان بالقوه ، درمان اختلاهای روانی و حفظ تداوم بهداشت روانی در اشخاص سالم شرایطی را به وجود می¬آورد (گنجی، 1383 )
بخش عظیمی اززندگی هر انسانی صرف کار و فعالیت که بسیار مهم است .فعالیت کاری از نظر سلامت روانی شخص فعالیت مهم به حساب می¬آید کار وسیله¬ای است که برای فرد استقلال می¬آورد و رشد و عزت نفس او را مساعد می-کند.(گنجی، 1383)
سلامت روانی از جمله مفاهیمی است که امروزه در بحث های روان شناسی از اهمیت ویژه¬ای بر خوردار است و دایره شمول موضوعات آن هر روز فراگیرتر می¬شود. سلامت روانی درسه حوزه کاربردی در روان شناسی یعنی پیشگیری، تشخیص، درمان اختلالات روانی مطرح است از بین مفاهیم موجود در سلامت روانی دو موضوع فشار روانی و مقابله اهمیت ویژه¬ای دارد(میلانی فر، 1376)
معیار اصلی قضاوت درباره سلامت روانی تشخیص این است که او بتواند با محیط خود مبادلات هماه+نگ داشته باشد . انسان سالم این توانایی را دارد که به طور دایم به دنبال رفع نیازهای خود برود و در محیط به جستجو بپردازد و برای نیل به این هدف دو عنصر حیاتی نیازدارد:(شخص، محیط) اگر خود شخص را کنار بگذاریم هر چه در اطراف باقی می¬ماند محیط محسوب خواهد شد جای تردید نیست که هر دو عامل می¬تواند سلامت روانی کارکنان اثر مثبت یا منفی داشته باشد.(گنجی ، 1383)
درجهانی که هم اکنون به سوی صنعتی شدن هر چه بیشتر گام بر می¬دارد سالم زیستن در دنیاری علم و تکنولوژی از اهمیت ویژه¬ای بر خوردار است امروزه شعار انسان سالم در محیط کار سالم سر لوحه بسیاری از صنایع قرار گرفته است(www.uswer.ir )
سلامت روانی را حالت سازگاری نسبتاً خوب احساس بهزیستی و شکوفایی توان و استعدادهای شخص تعریف کرده¬اند این اصطلاح عموماً برای کسی به کار می-رود که در سطح بالایی از سازگاری و انطباق رفتاری و عاطفی عمل کند نه کسی که صرفاً بیمار نیست از سویی علم سلامت روان شاخه¬ای از علم بهداشت است که با پیشگیری از اختلال های روانی و حفظ شیوه¬های بهینه زندگی سر و کار دارد(شهیدی، حمیدیه، 1381)
بیان مسئله:
از آن جایی که مدیران و کارمندان مراکز صنعتی و اداری در عصر با آشفتگی ها وتنشهای روانی مختلف درمحیط کار روبه رو هستند و این آشفتگی ها باعث بروز مشکلات در محیط کار می¬شود این متغیر یعنی سلامت روان در میان زنا ن و مردان متفاوت است لذا دراین تحقیق سعی بر این است که مشخص گردد آیا سلامت روان کارمندان زن و مرد در شرکت ایران خودرو متفاوت است یا خیر؟
یعنی اینکه جنسیت نقشی در تفاوت سلامت روانی کارکنان دارد اگر این تفاوت وجود دارد به چه صورت خود را نشان می¬دهد.
هدف پژوهش:
در پژوهش حاضر سعی شده که بررسی شود که سلامت روان زنان و مردان کارمند ایران خودرو متفاوت است.
ضرورت پژوهش:
با توجه به اینکه تعداد زیادی از افراد جامعه را کارگران و کارمندانی صنعتی تشکیل می¬دهند لذا توجه به مقوله سلامت روان امری است مهم. چون بسیاری از افراد غیر متخصص به کارگران و کارمندانی که دچار آشفتگی روحی می¬شوند بر چسب بیمار روانی بودن می¬زنند و آگاهی و تخصص لازم ر ادر تعریف این بر چسب ندارند.
با توجه به این مقوله که هدف اصلی مقوله سلامت روان درمان مسائل روانی و حفظ سلامت روانی به منظور ایجاد یک محیط فردی و اجتماعی سالم و مناسب است . لذا در این پژوهش سعی شده با مطالعه مقوله سلامت روان در زنان و مردان و اینکه سلامت روان در زنان و مردان چگونه تظاهر پیدا می¬کند مشخص می¬شود که آیا متغیر جنسیت و در عوامل مرتبط با آن همچون فرهنگ جامعه در سلامت روانی در کارکنان ایران خودرو باعث ایجاد تفاوت در سلامت روانی آنها شده یانه.
سوال پژوهش :
آیا سلامت روان در کارمندان(زن و مرد ) در ایران خودرو تفاوت وجود دارد؟
فرضیه اصلی پژوهش: بین سلامت روان کارمندان (زن ومرد) در ایران خودرو تفاوت وجود دارد.
فرضیه فرعی پژوهش
بین علائم افسردگی کارمندان (زن و مرد ) در ایران خودرو تفاوت وجود دارد.
بین علائم جسمانی کارمندان (زن و مرد ) در ایران خودرو تفاوت وجود دارد.
بین علائم اضطرابی کارمندان(زن و مرد ) در ایران خودرو تفاوت وجود دارد.
بین علائم کارکرد اجتماعی کارمندان(زن و مرد )¬ در ایران خودرو تفاوت وجود دارد.
متغی مستقل:زن و مرد
متغیر وابسته: سلامت روانی
تعریف مفهومی:
سازمان جهانی بهداشت سلامت روانی را چنین تعریف می¬کند:سلامت روانی در درون مفهوم کلی سلامت جای می¬گیرد و سلامت یعنی توانایی کامل برای ایفاء نقش های اجتماعی و روانی و جسمانی (گنجی، 1383)
تعریف عملیاتی:
نمره¬ای که کارکنان از پاسخگویی به پرسشنامه GHQ-28 کسب کرده¬اند.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
تاریخچه سلامت روان:
درحقیقت روان پزشکی را می¬توان قدیمیترین حرفه و تازه ترین علم بشمار آورد. قدیمیترین چون بیماریهای روانی از قدیم وجود داشته و بقراط در 377تا 460 سال قبل از میلاد عقیده داشت که بیماران روانی را باید مانند بیماران جسمی درمان کرد.
تازه ترین علم برای اینکه از 1930 بعد از تشکیل اولین کنگره بین الملی سلامت روانی بود که روان پزشکی به صورت جزیی ازعلوم پزشکی شد و سازمانهای روان پزشکی و مراکز درمان در کشور یکی بعد از دیگری فعالیت خود را شروع کردند.
از اسناد و مدارک موجود چنین استنباط می¬شود که تا اواخر قرن هجدهم و همزمان با انقلاب کبیر فرانسه از تاریخچه سلامت روانی اطلاعات کافی در دسترس نیست.
اولین روان پزشک به نام جان وییر که در سال 1515 در آلمان به دنیا آمد علاقمند مطالعه درباره رفتار انسانی و بیماریهای روانی شد. درسال 1563 کتابی نوشت که امروزه اهمیت زیادی درباره تاریخچه روان پزشکی دارد. اولین پزشک در کشور انگلستان ویلیام بتی در سال 1753 بود. به طور خلاصه در اوایل قرن 19 اصطلاح روان پزشکی درکشورهای اروپایی به جای دیوانگی بنا نهاده شد.
درسال 1895 انیستوی روان پزشکی در بیمارستان نیویورک تحقیقات درباره مسائل روان پزشکی را شروع کرد. و درسال 1902 آدولف مایرروان پزشک سوئیسی جزء پزشکان این انیستو شد.
در سال 1908 کمیته وابسته به سلامت روانی که پس از یکسال تبدیل به انجمن شد. درسال 1930 اولین کنگره بین المللی سلامت روان با شرکت نمایندگان پنجاه کشور در واشنگتن تشکیل شد و مسائل روانی کشورها از قبیل تأسیس بیمارستان ها، مراکز درمانی و ... را مورد مطالعه قرار گرفت.
در سومین کنگره بین المللی سلامت روان در سال 1948 که در لندن تشکیل شد اساس فدراسیون جهانی سلامت روانی بنیان گذاری شد و درهمان سال این فدراسیون به عضویت رسمی سازمان یونسکو در آمد.(میلانی فر، 1376)
تاریخچه سلامت روانی در ایران:
اگر چه از تاریخچه سلامت روانی در ایران اطلاعات کافی در دسترس نیست . در سال 1267 شمسی دارالشفایی دریزد به فرمان خواجه شمس الدین محمد صاحب دیوانی در باغی بزرگ بنا شد این بیمارستان دارای بخشهایی برای بیماران روانی بود. تا سال 1293 به علت جنگ داخلی و هجوم قبایل بیگانه پیشرفت سلامت روانی انجام نگرفت.
درسال 1297 نگهداری و سرپرستی بیماران روانی و جلوگیری از حوادث ناگوار به شهربانی واگذار شد ودرسال 1300 درزمان صدارت سید ضیاءالدین طباطبایی مدیریت و اداره دارالمجانین از شهربانی به شهرداری منتقل شد. درسال 1310 اولین متخصص اعصاب و روان در بیمارستان مشغول به کار گردید.
درسال 1319 ساختمان جدید دانشکده پزشکی توسط پرفسور ابرلین تأسیس و با ایجاد کرسی بیماریهای روانی و تدریس بیماریهای روانی در دانشکده پزشکی تهران، تدریس روان پزشکی در دانشسرای عالی اجرا گذاشته شد. درسال 1325 بیمارستان روزبه جهت بیماران روانی اختصاص یافت در سال 1336 برنامه سلامت روانی از رادیو آغازشد. در سال 1338 اداره بهداشت روانی در وزارت بهداری تشکیل شد و در سال 1343 اولین مرکز بهداشت و سلامت روانی در تهران تأسیس شد در اردیبهشت سال 1357 پس از انحلال سازمان توان بخشی فعالیت بهداشتی و درمانی این سازمان به سازمانهای بهداری منطقه تهران و فعالیت اموزشی آن به انیستوی روان پزشکی تهران واگذار شد.
بنا بر گزارش وزارت بهداشت در سال (1376) درمان و آموزش پزشکی در حال حاضر 200 مرکز روان پزشکی در ایران فعالیت دارد. تعداد پزشکان ایران حدود 24000 نفرمی¬باشد ازبین آنها فقط 385 نفر روان پزشک هستند و با توجه به کل جمعیت ایران برای هر یک میلیون نفر 5 تا 6 روان پزشک داریم به همین علت 85 درصد بیمارا ن روانی به پزشکان غیر روانی پزشک مراجعه می¬کنندحدود بیست بیمارستان عمومی دارای بخش روان پزشکی هستند تعداد تخت های بیمارستانی در کشور 89000 می¬باشد که تعداد 5850 از آنها به بیماران روانی اختصاص دارد0 (میلانی فر ، 1376)
تعریف سلامت روانی:
سازمان جهانی بهداشت ، بهداشت روانی را چنین تعریف می¬کند: سلامت روانی دردرون مفهوم کلی سلامت جای می¬گیرد و سلامت روانی یعنی توانایی کامل برای ایفا نقشهای اجتماعی، روانی، جسمانی (گنجی ، 1383)
تعریف انجمن بهداشت روانی کانادا: انجمن بهداشت روانی کانادا دریک دید جامع سلامت روانی را در سه قسمت(نگرش های مربوط به خود، نگرشهای مربوط به دیگران ، نگرش مربوط به زندگی )تعریف می¬کند.
و از نظر این انجمن سلامت روانی یعنی توانایی سازگاری با دیدگاههای خود، دیگران و رویارویی با مشکلات روزمره زندگی (www.elib.hbi.ir )
در واقع سلامت روانی فرایندی است که از طریق ان و با استفاده از راه کارهای مناسب به حفظ و نگهداری آنچه با ارزش است می¬پردازیم (شهیدی وحیدیه، 1381)
سلامت روانی توصیف کننده یک توازن در خور بین افراد گروه اجتماعی و محیط بزرگتر پیرامون آنها این سه مولفه ترکیب می¬شود برای بالابردن هماهنگی روانی و اجتماعی ، حس بهتر بودن، خودشکوفایی و تسلط محیطی (www.centary.health.com )
تعریف گینزبرگ درمورد سلامت روانی عبارت است از تسلط و مهارت در ارتباط صحیح با محیط به خصوص در سه فضا مهم زندگی عشق ، کار ، تفریح این شخص و همکارانش برای توضیح بیشتر می¬گویند استعداد ادامه کار.داشتن خانواده. ایجاد محیط خانوادگی خرسند .فرد را از مسائلی که با قانون درگیری دارد. لذت بردن از زندگی و استفاده صحیح از فرصتهای ملاک تعادل و سلامت روان است (میلانی، 1376)
درسال 1948 کمیسیون مقدماتی سومین کنگره جهانی بهداشت روانی برای سلامت روانی یک تعریف دو قسمتی ارائه داده است:
1. سلامت روانی حالتی است که از نظر جسمی،روانی، عاطفی در حدی که با سلامت روانی دیگران انطباق داشته باشد برای فرد مطلوبترین رشد را ممکن می-سازد.
2. جامعه خوب جامعه¬ای است که برای اعضاء خود چنین رشدی فراهم می¬آورد و در عین حال رشد خود را تضمین می¬کند و نسبت به سایر جوامع بردباری نشان می¬دهد(گنجی، 1384) درفرهنگ جامع روان شناسی و روان پزشکی در تعریف سلامت عمومی و یا سلامت روانی آمده است علم و کار حفظ سلامت و کفایت روانی مطلوب سازی رفتارهای شخصی و اجتماعی به منظور استفاده مثبت از تواناییها و استعدادهای فکری و پیشگیری و درمان اختلالات روانی (پور افکاری، 1376) سلامت روان عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران تغیر و اصلاح فردی و اجتماعی و حل تضادها وتمایلات شخصی به طور منطقی ، عادلانه و مناسب را گویند (میلانی فر، 1374)
سلامت روانی به نحوه تفکر و عمل شخص بستگی دارد به طور کلی کسی که از سلامت روانی برخوردار است نسبت به زندگی نگرش مثبت دارد و آماده بر خورد با مشکلات زندگی است و در مورد خود و دیگران احساس خوبی دارد و محیط کار روابطشان مسولیت پذیر می¬باشند زیرا وقتی ازسلامت روانی بر خوردار باشیم انتظار بهترین چیزها را در زندگی داریم. (www.tici.inof/default.com )
مفهوم سلامت روانی:
سلامت روانی مفهومی است در کنار ابعاد جسمی و روانی به گونه ای که در مفهوم عام سلامت سازمان جهانی بهداشت مورد توجه قرار گرفته است . جنبه اجتماعی سلامت روانی را با محور قراردادن مورد بررسی قرار می¬دهد نخستین نقد پژوهشی به مفهوم سلامت روانی در بررسی (بلوک و برسلو) در ایالت کالیفرنیای آمریکا مشاهده شد آنها اول بار در سال 1972 به تعریف و ساختن شاخص سلامت اجتماعی پرداختند و آن را مترادف با (درجه عملکرد اعضاء جامعه) می¬دانستندآنان تلاش کردند تا با طرح پرسشها گوناگون در ابعاد جسمی و روانی و اجتماعی سلامت فرد به میزان فعالیت و عملکرد فرد در جامعه برسند به این ترتیب اولین گامهای عملی در این زمینه بر اساس نگرشهای پژوهشی مدارانه و مبتنی بر مطالعات میدانی آغاز می¬شوداین مفهوم را چند سال بعد (دونالد) و همکارانش در سال 1978 مطرح کردند و استدلال آن این بود که سلامت امری فراتر از گزارش علایم بیماری،قابلیت کارکردی فرد است . که رفاه و آسایش فردی امری متمایز از سلامت جسمی و روانی است بر اساس برداشت آنان سلامت اجتماعی در حقیقت هم بخشی ازارکان وضع جسمی محسوب می¬شود و هم می-تواند تابعی از آن باشد البته باید اشاره کنیم در همان دوره واژه دیگری نیز گاه به صورت مترادف با واژه سلامت کم وبیش با همان محتوا به کار می¬رفت و آن اصطلاحی بود که اول بار در مطالعات مربوط به بیمه در آمریکا استفاده قرارگرفت و برای آن شاخص سازگاری گردید واقعیت آن است که سنجش محتوای سلامت روانی و اجتماعی از ابتدا از طریق تمرکز به (فرد) و در رابطه با تعاملات میان فردی و مشارکت اجتماعی مورد سنجش قرار گرفت و در اندازه¬گیری آن ارکان عینی و ذهنی هر دو تعریف منظور شده بود.
(همشهری-چهارشنبه 24 فروردین 1379- شماره 2091 )
فرق بین سلامت روان بهداشت روانی:
دراین جا لازم است به تفاوت میان سلامت روانی و بهداشت روان که دربسیاری موارد مترادف در نظر گرفته شده¬اند اشاره کنیم اگر چه این دو مفهوم بسیار نزدیکی با هم دارند ولی باید توجه داشت که یکجا نیستند در حالی که در بهداشت روانی مرکز ثقل فعالیتهای روی پیشگیری است ولی سلامت روان درنتیجه فعالیتهای انسان در زمینه پیشگیری، درمان و در کل فعالیتهایی است که می¬شوند. (www.tici.inof/default.com )
تعریف سلامت روانی بر اساس مکاتب مختلف روان شناسی:
مکتب زیست گرایی: در مطالعه رفتار انسان بیشترین اهمیت ر ابر بافتها و اعضای بدن قایل می¬شود این مکتب که پایه اصلی روان پزشکی را تشکیل می¬دهد. بیشتر بر بیماریهای روانی توجه دارد نه سلامت روانی زیرا بیماری روانی را جزء سایر بیماری ها به حساب می¬آورد و درباره فر د دید تعادل حیاتی دارد رابطه برقرار کند.
مکتب روان کاوی:
معتقد است سلامت روانی یعنی کنش متقابل موزون بین سه عنصر مختلف شخصیت ، نهاد ، من ، من برتر بدین صورت که من باید بتواند بین تعارض های نهاد و من برتر .
مکتب رفتار گرایی:
در تعریف سلامت روانی بر سر سازگاری فرد با محیط تأکید دارد این مکتب معتقد است که رفتار ناسالم نیز مثل سایر رفتارها در اثر تقویت آموخته می¬شود بنابر این سلامت روانی رفتاری است آموخته شده.
مکتب انسان گرایی:
معتقد است که سلامت روانی یعنی ارضاء نیازهای سطوح پایین و رسیدن به سطح خودشکوفایی هر عاملی که فرد را در سطح ارضای نیازهای سطوح پایین نگهدارد و از خود شکوفایی او جلوگیری کند اختلال رفتاری به وجود خواهد آورد.
مکتب بوم شناسی :یعنی مطالعه محیطهای زندگی موجودات با یکدیگر و با محیط این دیدگاه معتقد است که عوامل موجود در محیط فیزیکی مثل سر وصدا و آلودگی هوا. زیادی جمعیت کوچکی محل سکونت به خطر افتادن می¬تواند بهداشت روانی را به خطر می¬اندازد.(گنجی ، 1383)
در این پژوهش به تعریف مکتب رفتارگرایی بیشتر توجه می¬شود چون یک تعریف جامع است و سازگاری فرد با محیط بیشتر مد نظر است.
نظریات موجود درباره سلامت روان:
دراین مورد نظریه پردازان مختلف بسته به دیدگاه خود نظرات متفاوتی ارائه کرده¬اند که به چند مورد اشاره می¬کنیم:
زیگموند فروید- انسان متعارف را کسی می¬داند که مراحل رشد روانی را با موفقیت طی کرده و در هیچ یک از مراحل بیش از حد تثبیت نشده باشد و از نظر او کمتر انسانی متعارف به حساب می¬آید و هر فردی به نحوی غیر متعارف (شفیع آبادی، ناصری، 1378)
فرلو- فردی را دارای سلامت روانی می¬داند که چهار مرحله ازسلسله مراتب نیازهای یعنی نیازهای فیزیولوژی و ایمنی، محبت ، تعلق و نیاز به احترام را طی کرده و به تحقیق خود دست یابد (شولتس، 1367، تر جمه خوشدل، 1369)
اریک فروم-با تأکید بر اینکه شخیصت انسان بیشتر محصول فرهنگ جامعه است سلامت روان را بسته به اینکه می¬داند که جامعه تا چه اندازه نیازهای اساسی افراد را بر آورده می¬کند نه اینکه فقط تا چه اندازه خودش را با جامعه سازگار نماید از نظر سلامت روان بیش از آنکه یک مدل فردی باشد سلسله¬ای اجتماعی است عامل اصلی این است که جامعه تا چه اندازه نیازهای انسان را ارضاءمی¬کند (شولتس، 1367، تر جمه خوشدل)
راجرز- نیز مانند فرلو انسان سالم را انسان تحقق یافته با کنش کامل می¬داند و این چنین انسان را دارای پنج ویژگی آمادگی- کسب تجربه- زندگی هستی دار- اعتماد به ارگانیسم خود و احساس آزادی و خلاقیت می¬شناسد( شولتس، 1367، تر جمه گیتی خوشدل)
از دیدگاه یونگ- انسان سالم را انسان فردیت یافته¬ای است که دارای خصوصیات نظیر پذیرش خود، پذیرش و شکیبایی. پذیرش ناشناخته و مرموز خودشناسی و بیان خود است ( شولتس، 1367، تر جمه گیتی خوشدل)
ویکتور فرانکل- در تعریف سلامت روان به اراده معطوف به معنا اهمیت می¬دهد و انسان سالم را انسانی می¬داند که دارای اراده معطوف به معناست و از سه جوهر معنویت .آزادی. مسئولیت بر خوردار است.
پراز-انسان سالم را انسانی می¬شناسد که در زمان حال زندگی کند و با اینکه می-تواند برای آینده برنامه ریزی کند دچاره اضطراب ناشی از اینکه فرد چه خواهد شد می¬شود (شولتس، 1367، تر جمه خوشدل)
تعریف سلامت روان در این پژوهش تعریف سازمان جهانی است که عبارت است از سلامت روانی دردرون مفهوم کلی سلامت جای می¬گیرد و سلامت یعنی توانایی کامل برای ایفا نقش های اجتماعی روانی، جسمانی (گنجی ، 1383)
قلمرو موضوع و زمینه های سلامت روان:
بر اساس آنچه که از تعریف مختلف سلامت روان می¬توان نتیجه گرفت در ارزیابی این موضوع مواردی که علاوه بر ابعاد جسمی روانی باید به عنوان محتوای موضوعی و در مقیاس فردی مورد توجه قرار گیرند عبارتند از مجموع وقایع و امور موثر بر فرد، عواطف و احساسات و اندیشه¬ها ، اقدامات و فعالیتها و بالاخره مجموعه موفقیتهای فردی که طیف گسترده ای از ابعاد اجتماعی و سلامت روانی را شامل می¬¬شود حال اگر خواسته باشیم در یک نگاه کمی تقریباً تمامی حوزه¬های اصلی موضوعی مرتبط با سلامت روانی در یک محدوده مشخص جمع کنیم به حداقل 10 حوزه زیر اشاره می¬کنیم:
1. علایم و مظاهر بیماری
2. موقعیت و شرایط بدن
3. فعالیتهای مرتبط با نقش اجتماعی
4. عملکرد کلی در جامعه
5. قدرت های شناختی
6. خواب و استراحت به قدر ضروری
7. انرژی و سرزندگی
8. وضع و موقعیت عاطفی
9. احساسات فردی از سلامت
10. رضایت کلی از زندگی
(همشهری – چهارشنبه 24 فروردین – 1379- شماره 2091)
اصول سلامت روانی :
یکی از شرایط اصول سلامت روانی احترام شخص به خود است و اینکه فرد خود را دوست بدارد و بر عکس یکی از علایم غیر عادی بودن، تنفر از خویشتن. هر کس با سه اصل می¬تواند حدس بزند تا چه اندازه اولین اصل سلامت روانی را دارد:
1. آیا دیگران را دوست دارد؟
2. آیا به خود احترام می¬گذارد و علاقمند به خویشتن است
3. آیا احساس می¬کند دیگران او را دوست دارد
فرد سالم یا بهنجار احساس می¬کند افراد جامعه او را پذیرا هستند و او نیز موافق به آنان می¬نگرد و برای خود ارزش و احترام قایل است . و بر عکس فرد نابهنجار اغلب چنین احساس و اندیشه¬ای ندارد و او معمولاً بدبین است و اذعان می¬کند که هیچ وقت دوست واقعی در زندگی نداشته وخود نیز به کسی اعتماد ندارد لازم به ذکر است احترام به خود و خود دوست داشتن هرگز به معنای خودخواهی نیست بلکه به این معناست که هر فردی اساساً نیاز دارد که خود را با ارزش و با کفایت احساس کند
(www.public.ui.com )
پس اصول سلامت روانی عبارت است از:
1. احترام فرد به شخصیت خود و دیگران
2. شناسایی محدودیت در خود و دیگران
3. دانستن این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی
4. آشنایی به اینکه رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود اوست
5. شناسایی نیازها و محرک هایی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان می¬شود
(شاملو، 1378)
اصول سلامت روانی در محیط کار:
1. ایجاد شرایطی که کارکنان سازمان با اعتقاد قلبی و صمیمیت برای خود و همکاران خود احترام قائل باشند
2. پرهیز از اعمال روشهایی مبتنی بر زور و اجبار در محیط کار
3. شناسایی استعدادهای بالقوه کارکنان
4. شناسایی دلیل کم کاری .غیبت از کار. بی حوصلگی. بی علاقگی از کار. کم توجهی بی دقتی کارکنان
5. آشنا ساختن کارکنان با واقعیت های محیط کار و حذف آن دسته از معیارهای و عوامل سازمانی که ازلحاظ اخلاقی ، انسانی، فرهنگی سازمانی صحیح تلقی می-شود. (www.public.ui.com )
نشانه های سلامت روانی:
پی بردن به شخصیت ، قابلیتها و توانایی ها یا تصور مثبت و تعادل از خود داشتن نشانه سلامت روانی است یک فر دسالم و مثبت از بزرگ جلوه دادن اتفاقات ناراحت کننده و رنج آور خود داری کرده ضمن پذیرفتن آن در جهت بهبود شرایط نیز اقدام می¬کند تا از ایجاد فشار روانی وتشویش در وجود خود جلوگیری کند اما چنانچه فرد تصور منفی یا نا متعادلی از خود داشته باشد در هنگام رویارویی با حوادث آنها را به صورت منفی تفسیر می¬کند. لذا نتیجه غیر منطقی و غیر عقلانی از آن خواهد گرفت اگر فردی معتقد باشد که بدبختی ها و ناراحتی ها و شکستهای او فقط به دلیل اطرافیان و عوامل بیرونی است و دیگر بداند باید به اصطلاح تفکر خود اقدام کند چون اتفاقات همیشه قادر به آسیب رساندن به فرد نیستند مگر آنکه خودش بخواهد تحت تأثیر قرار گیرد. اگر فردی بپذیرد که اختلالات و ناراحتی ها عاطفی ناشی از تلفیق خود فرد است بهتر می-تواند کنترل متغیر آن را بدست گیرد.(بیابانگرد، 1370)
اهداف سلامت روانی در محیط کار:
1. هیچ یک از کارکنان سازمان به دلیل عوامل موجود در سازمان گرفتار اختلال روانی نشود
2. هر یک از کارکنان از اینکه در سازمان محل کار خود به فعالیت اشتغال دارند احساس رضایت کند و علاقمند به ادامه کا خود در آن سازمان باشند
3. هر یک از کارکنان سازمان نسبت به خود، روسا، مرئوسان، و همگنان خود به طور کلی نسبت به جهان اطراف خود نسبت به جایگاه خود در سازمان احساس مثبتی داشته باشد
4. همه کارکنان سازمان قادربه ایجاد روابط مطلوب با محیط کار و عوامل موجود درآن باشد
5. علی رغم مشکلاتی که در داخل خانواده و در سازمان محل کار خود دارند احساس خوشبختی کنند و ازاینکه عضوی از آن سازمان هستند را ضی و خشنود باشند
(ساعتچی، 1378)
ملاک افرادی که دارای سلامت روانی هستند:
1. واقعیت را درک کنند
2. دوست داشتن خود
3. انعطاف پذیر بودن
4. شناخت محدودیت خود و دیگران (گنجی، 1380)
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 62 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید