اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پروژه رشته حقوق در مورد اعسار از محکوم به. doc

اختصاصی از اس فایل پروژه رشته حقوق در مورد اعسار از محکوم به. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه رشته حقوق در مورد اعسار از محکوم به. doc


پروژه رشته حقوق در مورد اعسار از محکوم به. doc

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 40 صفحه

 

مقدمه:

اعسار در فقه و حقوق اسلام:

مقرراتی که در حقوق اسلام در مورد افلاس وجود دارد، بسیار قابل توجه است، به طوری که شباهت های از این تأسیس در حقوق غربی نیز مشاهده می گردد و تشخیص مفلس (بر وزن محسن) فردی است فقیر و بی چیز که اصل مالش از بین رفته و مقداری پول خورد (فلوس) برای او باقیمانده است.

کسانی که می توانند تنقاضای حَجر و حکم تفلیس مدیون را بنمایند عبارتند از:

1- کلیه بستانکاران یا برخی از آنان می توانند در خواست حکم افلاس مدیون را از محکمه بنمایند.

نکته ای که در اینجا قابل ذکر است. این است که اصولاً تقاضای بستانکاران از محکمه برای صدور حکم حجر مدیون به عنوان یکی از شروط اعتباری دعوای اعسار مطرح شده است.

2- مدیون می تواند تقاضای حکم افلاس خود را از محکمه بنماید البته این مسئله اختلافی است.

ناگفته نماند که علمای اهل سنت نیز معتقدند که مدیون نمی تواند تقاضای حکم حجر خویش را از محکمه کند البته امام شافعی صدور حکم به درخواست مدیون را جایز می داند.

3- حاکم یا قاضی می تواند رأساً حکم حجر و افلاس مدیون را بدهد، به نظر برخی از فقها چکنانچه قاضی خود به این نتیجه برسد که شخص مدیون معسر است، می تواند حکم افلاس وی را صادر نماید اثار حکم افلاس نسبت مدیون.

1- پس از صدور حکم افلاس، شخص مفلس در اموال خویش منوع است.

البته دائره این ممنوعیت شامل حقوق غیر مالی ( همچون ازدواج – طلاق – قصاص و ...)مفلس نمی گردد، زیرا تصرف در این حقوق منافی حق غرما و بستانکاران نیمست.

2- دارائی شخص مفلس وثیقه دیون بستانکاران می گردد، به عبارتی دیگر اموال موجود وی در زمان صدور حکم، وثیقه دیون حال بستانکاران او در زمان صدور حکم حجر است.

3- باید توجه داشت که به عکس ورشکستگی در قوانین موضوعه، صدور حکم افلاس موجب حال شدن دیون موحل مدیون نمی گردد و مشهور قول فقهای امامیه، تأیید همین مطلب است.

 

فهرست مطالب:

اعسار از نظر لغوی

مفکهوم اصطلاحی اعسار

اعسار در فقه و حقوق اسلام

آثار حکم افلاس نسبت به بستانکاران

مقررات فعلی درباره اعسار

قانون اعسار

قانون نحوة اجرای محکومیت های مالی

انواع اعسار

شرایط مدعی اعسار برای تقدیم دادخواست

الف – شخص حقیقی بودن

ب- مسئله محبوس بودن مدعی اعسار از محکوم به

دلائل موافقین با حبس مدیون

دلائل مخالفین با حبس مدیون

پایان مناقشه

محکمه صالحه برای طرح دعوی اعسار

نحوه اقامه دعوی اعسار

اعسار از تأدیه وجه اوراق لازم الاجراء

اطراف دعوی اعسار از محکوم به

نوع دادرسی در دعوی اعسار

بحث تطبیقی

1- نحوه اثبات دعوی از محکوم به

تکلیف محکمه پس از اثبات اعسار

تکلیف محکمه در صورت عدم اثبات اعسار

1حکم رد اعسار از تأدیه هزینه دادرسی

حکم رد اعسار از محکوم به

رسیدگی غیابی محکمه

تجدید نظر خواهی از آراء مربوط به اعسار

نظریه شماره 226 مورخ 5/10/1343

بحث تطبیقی

آثار ناشی از حکم قبول اعسار نسبت به شخص مدیون

الف- آثار حکم قبول اعسار از محکوم به

رای دادگاه بدوی

زوال حالت اعسار از محکوم به

ب- زوال اعسار بدلیل اظهارات خلاف واقع معسر

ج- زوال اعسار به علت قصد فرار از دین

تخلفات و جرائم مرتبط با اعسار

اعسار از پرداخت ضرر و زیان ناشی از چرم

اعسار از جزای نقدی

فهرست منابع

 

منابع و مأخذ:

1-لغتنامه دهخدا، ج دوم، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم 1377

2- امامی-سید حسن- حقوق مدنی، جلد اول- چاپ شانزدهم- 1375

3- جعفری لنگرودی- محمد جعفر، دائر المعارف علوم اسلامی (قضائی)، جلد اول انتشارات کتابفروشی گنج دانش- 1363

4- حائری (شاه باغ)- سید علی- شرح قانون مدنی، جلد دوم، چاپ اول، انتشارات گنج دانش 1376

5- حسینی نژاد- حسینقلی، مسؤلیت مدنی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1370

6- روشن- محمد، بررسی فقهی و حقوقی اعسار، افلاس و ورشکستگی، انتشارات فردوسی، چاپ اول،1385

7- روشن- محمد- حسن مدیون در فقه و قوانین موضوعه

8- شهیدی- موسی،موازین قضائی ، چاپ سوم، چاپخانه علمی 1360

9- علی احمدی- حسین، اجرای تعهد قرارداری- چاپ اول، انتشارات برهمند 1375

10- کارتوزیان- ناصر- قانون مدنی در نظام حقوقی کنونی- چاپ اول، نشر دادگستر 1377


دانلود با لینک مستقیم


پروژه رشته حقوق در مورد اعسار از محکوم به. doc

پروژه بررسی آثار کیفری فرار از منزل. doc

اختصاصی از اس فایل پروژه بررسی آثار کیفری فرار از منزل. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه بررسی آثار کیفری فرار از منزل. doc


پروژه بررسی آثار کیفری فرار از منزل. doc

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 32 صفحه

 

مقدمه:

امروزه فرار از منزل به عنوان یک آسیب اجتماعی، باعث ایجاد نگرانی در اکثر جوامع به خصوص جوامع در حال پیشرفت شده است. عوامل مختلفی از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی در بروز این پدیده نقش دارند. دشوارترین دوران حیات انسان از نظر تربیتی دوره نوجوانی است. در این دوره که حدود سنی 18-12 سال را در بر می‌گیرد منطبق با دوره آموزشی راهنمایی و دبیرستان بیشترین مشکلات تربیتی در این دوره رخ می دهد و غالبا در همین دوره است که فرزندان یا راه نادرست را بیش میگیرند و یا در مسیر سعادت گام می نهند. این دوره مرحله انتقال از دوران کودکی به دوران جوانی است.

از یک سو، نوجوان در حال هجرت از وابستگی های دوران کودکی است، و از سوی دیگر توانایی لازم برای حل بسیاری از مسائل زندگی را ندارد. همین نوسان فکری وروانی در اودرماندگی، تزلزل و گاه پریشانی و ابهام ایجاد می کند و آرامش روحی را از می گیرد. همزمانی این دوره با پدیده بلوغ، سبب میشود که این دوره از زندگی انسان، از اهمیت و حساسیت ویژه ای برخوردار باشد. از یک سو، انگیزه های غریزی و عاطفی هر لحظه او را به سویی کشانده و تعادل روانی او را بهم میزند، و از سوی دیگر انواع تردیدها و دودلی ها او را با بلاتکلیفی درد آوری روبه رو می سازد.

فهرست مطالب:

مقدمه

تعاریف فرار

اقدامات انجام شده در زمینه فرار و کمک به فراریان

اعلامیه های جهانی حقوق کودک

کودک در حقوق ایران

با توجه به قانون مجازات اسلامی

با توجه به قانون کار و قانون انتخابات

با توجه به قانون ثبت اسناد و املاک‘ قانون تابعیت و عرف معاملاتی و مالی

رابطه فرار از منزل و انحراف

عمده علل فرار از منزل

بررسی علل و عوامل فرار از منزل

قوانین موضوعه ایران در خصوص کودک بزهکار

حــدود

قصاص

دیات

تعزیرات

مجازاتهای بازدارنده

نتیجه گیری

منابع و مواخذ

 

منابع و مأخذ:

  1. امامی ، حسن، حقوق مدنی، نشر اسلامیه، 1368، چاپ هفتم، ج 1
  2. پارسا، مهرداد، دایره المعارف پزشک در خانواده، نشر اکباتان، 1362
  3. جعفری، محمدتقی، خودشناسی برای خودسازی، مؤسسه راه حق، 1359
  4. جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوقی، تهران، گنج دانش، 1368
  5. حائری شاه باغ، سید علی، شرح قانون مدنی، تهران، گنج دانش، 1376، ج 1
  6. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، ج 13
  7. زراعت، عباس، شرح قانون مجازات اسلامی، نشر ققنوس، 1380، چاپ دوم، ج 1 (بخش دیات)
  8. سیاح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوین (عربی به فارسی)، نشر اسلام، 1373، چاپ شانزدهم
  9. شهری، غلامرضا – ستوده جهرمی، سروش، نظریات اداره حقوقی قوه قضائیه در زمینه مسائل کیفری از سال 1372 تا پایان سال 1373،
  10. تهران، روزنامه رسمی کشور، بهار 1375، ج 2
  11. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، تهران، گنج دانش، 1371، چاپ چهارم، ج 1
  12. عمید، حسن، فرهنگ فارسی، تهران، نشر امیر کبیر، 1362، چاپ بیست و دوم
  13. گودرزی، فرامرز، ارش و خسارت و تطابق دیات با موازین شرعی، نشر طالب، بهار 1377، چاپ اول
  14. مرعشی، سید محمد حسن، دیدگاههای نو در حقوق کیفری اسلام، تهران، نشر میزان، 1373، چاپ اول
  15. مصباح یزدی، محمدتقی، خودشناسی برای خودسازی، مؤسسه راه حق، 1359
  16. المصطفوی الخمینی(ره)، الامام روح الله، تحریر الوسیله، دفتر انتشارات اسلامی، 1368، چاپ اول، ج 3
  17. میر محمد صادقی، حسین، جرایم علیه اموال و مالکیت، تهران، نشر میزان، 1378، چاپ پنجم
  18. النجفی، شیخ حسن، جواهر الکلام، بیروت ، مؤسسه المرتضی العالمیه، 1412 ه‍/ 1992م، ج 9
  19. نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، تهران، نشر کانون وکلای دادگستری، 1369، چاپ اول
  20. ولیدی، محمد صالح، حقوق جزا – مسؤولیت کیفری، تهران، نشر امیر کبیر، 1366، چاپ اول

دانلود با لینک مستقیم


پروژه بررسی آثار کیفری فرار از منزل. doc

پروژه بررسی مسأله حضانت اطفال در حقوق مدنی ایران و فرانسه. doc

اختصاصی از اس فایل پروژه بررسی مسأله حضانت اطفال در حقوق مدنی ایران و فرانسه. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه بررسی مسأله حضانت اطفال در حقوق مدنی ایران و فرانسه. doc


پروژه بررسی مسأله حضانت اطفال در حقوق مدنی ایران و فرانسه. doc

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 27 صفحه

 

چکیده:

حضانت نگهداری و تربیت طفل است به گونه ای که صحت جسمانی و تربیت وی با توجه به نیازمندیهای حال و آینده او، و وضع و موقعیت والدین طفل تأمین گردد. مسأله حضانت و اولویت هر یک از پدر و مادر برای نگهداری و سرپرستی طفل بیشتر زمانی مطرح می گردد که آنها از هم جدا می شوند، مشهور فقها و به تبع آن قانون مدنی ایران برآنند که مادر برای حضانت فرزند پسر تا 2 سال و برای دختر تا 7 سال شایسته تر است.

در حقوق فرانسه نیز حضانت تحت عنوان «ولایت ابوینی» مطرح شده است که علاوه بر سرپرستی کودک، ولایت بر اموال او را نیز در بر می گیرد. ظاهراً حضانت برای مادر حق و برای پدر حق و تکلیف است؛ اگر چه نظرات مخالف نیز در این زمینه وجود دارد. مهمترین مسأله در بحث حضانت، حفظ مصلحت طفل است که مورد نظر قانونگذار بوده است؛ به همین جهت چنان که ابوین شایستگی و شرایط اخلاقی لازم را دارا نباشد، این حق از آنها سلب و به فرد شایسته ای که دادگاه معین می کند، اعطا می شود.

نگارنده در این مقاله بر آن است که بطور موجز به بررسی حقوق و تکالیف والدین در قبال فرزندان از دیدگاه قانون مدنی ایران و فرانسه، بپردازد و در پایان بـعضی از مفاد اعلامـیه جـهانـی حقوق کودک را ارزیابی کرده، نتایجی را ارائه نماید.

 

مقدمه:

حضانت کلمه ای عربی و در لغت به معنای پروردن است و در اصطلاح عبارت است از نگهداری مادی و معنوی طفل توسط کسانی که قانون مقرر داشته است (لنگرودی، 1368، ج 1، ش1720). معانی دیگر همچون «زیر بال گرفتن، در برگرفتن، در دامان خود پروراندن و پروراندن» نیز برای حضانت ذکر شده است ( معین ، 1371، ج 1، ص1360).

وجه تسمیه حضانت برای پروراندن و امر نگهداری طفل این است که «الحضن» در لغت عربی، زیر بغل تا تهیگاه یا سینه و فاصله دو بازو را گویند و چون مادر، طفل را در بین بازوان و سینه (آغوش) قرار می دهد، گفته می شود که حضانت نموده است (معلوف، 1374، ص 139).

 

فهرست مطالب:

بررسی مسأله حضانت اطفال در حقوق مدنی ایران و فرانسه

چکیده

واژگان کلیدی

حضانت در لغت و اصطلاح

معنای حضانت در حقوق ایران و فرانسه

معنای ولایت ابوینی در حقوق فرانسه

ولایت در حضانت طفل و ولایت بر نگهداری اموال او

تعریف علمای حقوق و فقه امامیه از حضانت

حضانت حق است یا تکلیف والدین؟

 حضانت و تعلیم و تربیت در حقوق فرانسه به حق یا تکلیف بودن حضانت

اعراض از حق حضانت

حق تقدم پدر و مادر در حضانت

حضانت طفل در صورت جدایی ابوین یا فوت آنها

موانع یا موارد سقوط حق حضانت

پیشنهاد اصلاحی نگارنده درباره حضانت اطفال

منابع و مآخذ

 

منابع و مأخذ:

الف ـ منابع فارسی

- قرآن الکریم

- امامی، سید حسن، حقوق مدنی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چاپ پنجم،1370

- بطحایی، مهدی، تثبیت خانواده (رساله دکتری)، تهران، دانشگاه تهران، 1346

- جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، 1367

- همو، محشا از قانون مدنی، تهران، انتشارات گنج دانش، چاپ دوم، 1372

- شایگان، علی، حقوق مدنی، تهران، بی نا، چاپ اول، 1339

- شریعتمداری، علی، روان شناسی تربیتی، تهران، بی نا، چاپ اول، 1374

- کاتوزیان، ناصر، مقدمه علم و حقوق، تهران، انتشارات بهنشر، چاپ اول، 1349

- همو، فلسفه حقوق، تهران، انتشارات تهران، چاپ دوم، 1365

- همو، حقوق خانواده، تهران، شرکت بهنشر، چاپ سوم، 1371

- همو، قانون مدنی در نظم کنونی، تهران، نشر دادگستر، چاپ چهارم، 1379

- مدیرنیا، جواد، حضانت کودک، تهران، انتشارات مجد، چاپ اول، 1379

- معلوف، لوئیس، المنجد، تهران، انتشارات پیراسته، چاپ چهارم، 1374

- معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ هشتم، 1371

- موسوی، احمد، ”حضانت کودک”، مجله کانون هدایت، انجمن ملی حمایت کودکان، 1342

- نجفی، محمد حسن، جواهرالکلام، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1418 ه‍

 

ب ـ منابع لاتین

- Carbonnier, Jean, Droit Civil, 5 ed., T. I., Paris, 1964

- Martyet, Reynaud., Droit Civil, T., I., 2 volume, Les personnes, 2ed., Paris, 1967

- Mazeaud, Henri, Leon et Jean, Lecons de Droit civil. T., I., 2 volume, famille et incapacites, 4ed. 1967

- Planiolet, Ripert & Traite, pratique, Droit civil franc, ais, 2 ed. T., I., parsavatier, 1952

 

1 ـ ماده 13 آیین نامه «... در این موارد دادگاه می تواند حضانت طفل را به هر کسی که مقتضی بداند محول کند...» در این جا کلمه حضانت به معنای نگهداری و تربیت طفل به کار برده شده است.

2 - I’autorite paientale

1- Pzternelle. De lzpuiszce

2- Pzter

3- Pztriz Potestzs

4-Del zutorit e Pzrentzle

1- Pouroir de Protection

1ـ برای اطلاع بیشتر بنگرید به: کاتوزیان 1371، ج 2، ص 127ـ 202 ؛ امامی، 1379، ج 5، ص187ـ211.


دانلود با لینک مستقیم


پروژه بررسی مسأله حضانت اطفال در حقوق مدنی ایران و فرانسه. doc

پروژه اقامه ی دلیل در حقوق کیفری. doc

اختصاصی از اس فایل پروژه اقامه ی دلیل در حقوق کیفری. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه اقامه ی دلیل در حقوق کیفری. doc


پروژه اقامه ی دلیل در حقوق کیفری. doc

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 22 صفحه

 

مقدمه:

معنی لغوی دلیل به معنای راهنما، مرشد و نیز به معنی صحبت و برهان آمده است و آنچه برای ثابت کردن امری بیاورند ادله و ادلاء جمع آن است  و از نظر حقوقی دلیل هرگونه وسیله ای است که در دعاوی برای اثبات ادعای خود ازآن استفاده می گردد. و در تعریف قانون مدنی از دلیل آمده است «دلیل عبارت است از امری که اصحاب دعوی برای اثبات دعوی یا دفاع از دعوی به آن استناد نمایند.

دعوی نیز از «ارعیت» به معنای طلب است جمع آن دعاوی است و به معنای دعا نیز آمده است.

اثبات نیز به معنای ثابت کردن ، یا برجا کردن و به ثبوت رسیدن آمده است  و اصطلاحا به معنای قانع ساختن مخاطب به وجود مطلوب و بر مبنای عواملی است که پایه های اعتقاد او را ایران زمینه تشکیل میدهد.

برای آنکه بتوان به تفاوت ادله اثبات دعوا در امور حقوقی و کیفری رسید باید ابتدا با دو دعوای حقوقی و کیفری آشنا شد تا دعاوی کیفری به دعاویی اطلاق می گردند که موضوع آن ها جرم وزیر یا گذاشتن ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است که جامعه برای آن ها مجازات در نظر گرفته است در حالی که دعوای مدنی تنها به حل اختلافات خصوصی بین مردم می پردازد و به عبارت دیگر هدف از طرح دعوای کیفری حفظ و حمایت و مصونیت جامعه در برابر بزهکاران و رعایت حقوق و آزادی متهمان و متضردین از حرم است در حالی که هدف دعوای مدنی حل و فصل دعاوی و اختلافات مدنی است.

در دعوای کیفری برای مقابله با تبهکاران از قدرت عمومی جامعه در جمع آوری دلایل اتهام استفاده شود در حالی که در دعوای مدنی خود اصحاب دعوی هستند که باید به تحصیل دلیل بپردازند و دعوای خود را به اثبات برسانند.

دعوای کیفری با جان و مال و حیثیت افراد و امنیت جامعه ارتباط مستقیم دارد و باید با سرعت و دقت مراحل رسیدگی را دنبال کند و در تکمیل تحقیقات می تواند از مامورین انتظامی استفاده کند در  حالی که در دعاوی مدنی منافع خصوصی و انجام تعمدات و اختلافات مالی مطرح است و در مرحله رسیدگی ضابطین دادگستری دخالتی ندارند.

در دعاوی کیفری قاضی دادگاه ، انسان متهم به ارتکاب جرم را محاکمه می کند و برای اجرای عدالت و استقرار نظم، ناچار است مجازات قانونی مناسب به درجه مسئولیت و شخصیت و خصوصیات او در نظر گیرد. در حالی که در دادگاه حقوقی شخصیت و سوابق اصحاب دعوی مطرح نیست فقط به مدارک و دلایل ابرازی از طرف خواهان و خوانده توجه می شود.

آثار و نتایجی که از دعوای جزایی حاصل می شو مانند محکومیت اعدام، حبس، قصاص یا برائت از اتمام به مراتب بیش از آثاری است که در دعاوی مدنی و از طریق آئین دادرسی مدنی به دست می آید.

 

فهرست مطالب:

مقدمه

ویژگی های اقامه ی دلیل در حقوق کیفری

تمایزات ادله در دعاوی حقوقی و کیفری

تعدیل نظریه

  1. از جهت هدف استناد
  2. از جهت کمیت

سیستم دلایل معنوی و سیستم دلایل قانونی

4- از جهت کیفیت قابلیت تجزیه و عدم آن

5- از جهت زمان تهیه

6- از جهت استناد به علم قاضی

7- از جهت اقامه دعوی

منابع

 

منابع و مأخذ:

  1. جمعی از نویسندگان- ادله اثبات دعاوی کیفری- دانشگاه علوم اسلامی رضوی- اردیبهشت 87
  2. مدنی- دکتر سید جلال الدین- آئین دادرسی کیفری- انتشارات پایدار- 1380
  3. کاتوزیان- دکتر ناصر- اثبات و دلیل اثبات جلد اول و دوم- نشر میزان- بهار 1384
  4. آنتوری- دکتر محمد- آیین دادرسی کیفری- انتشارات سمت- 1383
  5. زراعت- دکتر عباس- قانون آئین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی- انتشارات خط سوم. 1386

دانلود با لینک مستقیم


پروژه اقامه ی دلیل در حقوق کیفری. doc

پروژه بررسى فقهى زن و مرد در طلاق. doc

اختصاصی از اس فایل پروژه بررسى فقهى زن و مرد در طلاق. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه بررسى فقهى زن و مرد در طلاق. doc


پروژه بررسى فقهى زن و مرد در طلاق. doc

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 42 صفحه

 

چکیده:

وضعیت طلاق در حقوق ایران، شاید مانند بسیارى از کشورها، فراز و نشیبهایى را طى کرده است و هنوز هم آن گونه که باید و شاید، وضع تثبیت‏شده و کاملا مشخص و روشنى ندارد. بحث ما در این بخش بررسى همه ابعاد و احکام طلاق نیست‏بلکه در مورد تفاوتهایى که در خصوص توسل به این وسیله براى برهم زدن عقد نکاح در حقوق ایران وجود دارد و مبانى آن که همانا موازین اسلامى فقه جعفرى است مختصر بحث و تجزیه و تحلیلى خواهیم داشت و شاید نتیجه‏گیرى و نظر قطعى هم ارائه ندهیم بلکه نفس شرح و تحلیل و شکافتن موضوع را براى بهره‏گیرى خوانندگان و علاقمندان این مباحث مفید و مطلوب مى‏دانیم.

ابتدا سیرى اجمالى در قوانین مختلف موضوعه در حقوق ایران و سایر کشورهاى اسلامى در مورد طلاق خواهیم داشت و آنگاه به شرح چگونگى اختیار و حق مرد و زن در توسل به این طریق پرداخته و مقدارى پیرامون مباحث فقهى آن بحث مى‏نماییم.

 

مقدمه:

وضعیت زن و مرد نسبت‏به طلاق در قوانین موضوعه ایران

طبق قوانین موضوعه و معمول فعلى على‏الاصول اختیار طلاق در دست مرد است، یعنى مرد هر وقت‏بخواهد مى‏تواند اقدام به طلاق دادن زن خود بنماید یعنى ملزم نیست جهت‏خاصى را براى تصمیم خود نسبت‏به طلاق دادن ذکر کند ولى این محدودیت‏براى مرد وجود دارد که اگر بخواهد طلاق دهد حتما باید به دادگاه مراجعه نماید و دادگاه به امید رسیدن به سازش و منصرف کردن مرد از طلاق موضوع را به داورى ارجاع مى‏نماید و طبعا براى مدتى مانع اجراى تصمیم او مى‏شود; اما به هر حال اگر مرد مصمم بر طلاق باشد و کنار نیاید سرانجام دادگاه گواهى عدم امکان سازش صادر مى‏کند و با در دست داشتن آن مى‏تواند رسما طلاق را واقع و ثبت نماید.

بنابراین اختیار مطلق و غیر محدود مرد براى طلاق دادن طبق ماده‏1133 قانون مدنى، مطابق آخرین قانون مصوب در مورد طلاق فقط از لحاظ شکلى تا این حد محدود شده که مرد نمى‏تواند راسا اقدام به طلاق دادن همسر خود نماید بلکه باید به دادگاه رجوع کند و طبعا مدت اعمال این اختیار اندکى به عقب افتد. همچنین با توجه به نحوه تعبیر ماده واحده مصوب سال 1371 و مذاکرات جانبى هنگام بررسى و تصویب به نظر مى‏رسد اگر مردى ریسک واقع ساختن طلاق به صورت غیر رسمى را بنماید و بدون مراجعه به دادگاه با ملاحظه شروط ماهوى صحت طلاق طبق قانون مدنى زن خود را طلاق دهد; طلاقش صحیح و معتبر است. ولى البته امروزه کمتر کسى ریسک این عمل و تبعات آن را مى‏پذیرد و حاضر به واقع ساختن طلاق به صورت غیر رسمى مى‏شود.

با این ترتیب مى‏توان گفت در حقوق ایران، عملا، محدودیتى در اعمال اختیار طلاق براى مرد ایجاد شده است، زیرا براى ثبت طلاق ناگزیر باید به دادگاه مراجعه و اجازه دادگاه را که همانا گواهى عدم امکان سازش است دریافت نماید.

ولى زن اگر متقاضى طلاق باشد، علاوه بر آن که باید به دادگاه مراجعه نماید، درخواست طلاق خود را نیز باید در قالب یکى از موارد خاص پیش‏بینى شده در قانون مدنى، یعنى ترک انفاق یا عسر و حرج مطرح نماید و آن را ثابت کند یا در ضمن عقد بر شوهر شرط یا شروطى کرده و وکالت گرفته که در صورت تخلف از آن شروط خود را مطلقه نماید و در دادگاه، گرفتن وکالت و تخلف از شرط را اثبات نماید تا موفق به اخذ گواهى عدم امکان سازش شود.

همچنین زن مى‏تواند با بخشیدن مهریه یا بذل مال دیگرى به شوهر، موافقت او را براى طلاق جلب کند و در این صورت با توافق از دادگاه درخواست طلاق نمایند.

بررسى فقهى - حقوقى وضعیت متفاوت ...

به هر حال، در اصل درخواست طلاق، این تفاوت بین زن و مرد، در حال حاضر وجود دارد. تفاوت دیگر این که پس از گرفتن گواهى عدم امکان سازش نیز اگر زن به موقع در دفترخانه حاضر نشد، مرد مى‏تواند با حضور در دفتر طلاق، صیغه طلاق را جارى و آن را به ثبت‏برساند. ولى اگر مرد حاضر نشد، زن باید روند جدیدى را طى کند و به دادگاه مراجعه نماید و از نو حکم دادگاه را بر اجراى صیغه طلاق بگیرد.

تفاوت دیگر بین زن و مرد در مورد طلاق، مساله حق رجوع است که همچنان طبق ماده واحده قانون طلاق مصوب سال 1371 نیز براى مرد شناخته شده است و جز در موارد طلاق بائن، مرد این حق را دارد که در ایام عده یک طرفه تصمیم به برگرداندن وضع به حال اول یعنى برقرارى وضع نکاح نماید و در واقع طلاق را منتفى سازد و موافقت زن هم شرط نیست.

تقریبا مى‏توان به این نتیجه رسید که در حقوق ایران و طبق مقررات موجود فعلى اگر مردى از زن خود به هر علت و جهتى خوشش نیاید و مایل به ادامه زندگى زناشویى با او نباشد، مى‏تواند با طرح درخواست‏خود در دادگاه و مؤثر واقع نشدن نصایح دادگاه و مساعى داوران، گواهى عدم امکان سازش دریافت و زن را مطلقه نماید. فقط طبق تبصره‏6 ماده واحده قانون اصلاح مقررات طلاق سال 1371 اگر وقوع طلاق به خاطر سوء رفتار و قصور زن نبود شوهر به حکم دادگاه ملزم است‏به تناسب سنوات زندگى زناشویى و وضع مالى شوهر و نوع خانه دارى زن، مبلغى را به زن بپردازد.

ولى اگر زن از شوهرش کراهت دارد و خوشش نمى‏آید، در صورتى مى‏تواند از دادگاه، گواهى عدم امکان سازش دریافت کند که یا بتواند ثابت کند وضعیت‏به گونه‏اى است که ادامه زندگى زناشویى با شوهر عادتا غیر قابل تحمل است و طبعا براى این کار باید امورى از قبیل بیمارى خطرناک، یا اعتیاد مضر یا سوء رفتار غیر عادى شوهر و امثال آنها را ثابت نماید. و یا باید با دادن مالى به شوهر نظر و موافقت او را جلب کند و در واقع شوهر را حاضر به دادن طلاق بنماید (از طریق خلع یا مبارات) و طبعا اگر شوهر حاضر نشد با گرفتن مال، زن را طلاق دهد، گواهى عدم امکان سازش صادر نخواهد شد. این معنى در قانون پیش‏بینى نشده که اگر زن به هر علت از شوهر، خوشش نیامد و با انصراف از مهریه خود، خواستار طلاق بود، دادگاه بتواند گواهى عدم امکان سازش صادر کند و به تعبیرى مرد را ملزم به طلاق نماید. البته اگر مبناى فقهى این مساله حل شود، شاید بتوان با تفسیر موسعى از ماده واحده قانون طلاق سال 1371، این معنى را برداشت نمود. در بحث مبانى فقهى مربوط به طلاق خلع متعرض این مساله خواهیم شد.

 

فهرست مطالب:

بررسى فقهى - حقوقى وضعیت متفاوت زن و مرد در طلاق

وضعیت زن و مرد نسبت‏به طلاق در قوانین موضوعه ایران

اشاره‏اى به وضع طلاق در قوانین دیگر کشورهاى اسلامى

طلاق در مبانى اسلامى و فقهى

استنباط عمومى فقیهان از مبانى اسلامى بر مطلق بودن اختیار مرد در طلاق

حکم طلاق در قرآن و سنت

محیط نزول قرآن و نوع نگرش به زن در آن محیط

بیان حکم طلاق در آیات قرآن

امضایى بودن حکم طلاق در قرآن

طلاق خلع و احادیث مربوط به آن

احادیث مربوط به ملزم بودن شوهر به طلاق

نتیجه

منابع و مآخذ

 

منابع و مأخذ:

1 - دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتى.

2 - قانون الاحوال الشخصیه مصر، ص 14 در ارتباط با تفسیرات توضیحى مربوط به اصلاحات سال 1985 در مورد مقررات طلاق و توجیه آنها و بیان حکمت تشریع طلاق مى‏گوید: مرد وقتى فهمید ادامه زندگى مشترک به نحو مطلوب میسور نیست مى‏تواند مستقلا طلاق را واقع سازد و زن هم مى‏تواند در این صورت از دادگاه دادخواست طلاق نماید:«... فللرجل ان یوقع الطلاق مستقلا بایقاعه اذا علم ذلک، و للمراة ان تطلب الى القاضى التطلیق اذا علمت ذلک بعد ان یلحقها الضرر لاى سبب من الاسباب الموجبة‏».

3 - همان ص 5: «... و تترتب آثار الطلاق من تاریخ ایقاعه الا اذا اخفاه الزوج عن الزوجة فلا تترتب آثاره من حیث المیراث و الحقوق المالیة الاخرى الا من تاریخ علمها به‏».

4 - مهرپور، حسین، بررسى فقهى - حقوقى وضعیت متفاوت زن و مرد در فسخ نکاح، نامه مفید، شماره 20، ص‏39.

5 - قانون الاحوال الشخصیه، سوریه، گردآورى نزار اعرابى.

6- قانون الاسرة الجزایر قانون شماره 84-11 مصوب نهم رمضان 1404 هجرى قمرى.

7 - پیشین ماده 55: «عند نشوز احدالزوجین یحکم القاضى بالطلاق و بالتعویض للطرف المتضرر.»

8 - الاحوال الشخصیه: النصوص المرعیة الاجراء فى لبنان جمع آورى ماهر محمصانى و ابتسام مسرة.

9 - ماده 110: «الزوج الذى یطلق زوجته مجبور على اخبار الحاکم بذلک.»

10 - قانون الاحوال الشخصیه و تعدیلاته، چاپ ششم، بغداد، 1991.

11 - قانون الاحوال الشخصیه، کویت ماده‏97: «الطلاق هو حل عقدة الزواج الصحیح بارادة الزوج، او من یقوم مقامه، بلفظ مخصوص... .»

12 - ایلاء بدین معنى است که شوهر سوگند یاد مى‏کند با زن خود هم بستر نشود، در قرآن مجید سوره بقره آیه‏226 از این امر سخن رفته است: «للذین یؤلون من نسائهم تربص اربعة اشهر». و در کتابهاى فقهى حکم آن بیان شده ولى در بین قوانین موضوعه که ما دیدیم قانون احوال شخصیه کویت‏حکم آن را بیان کرده و از موجبات درخواست طلاق از ناحیه زن دانسته است، ماده‏123 قانون مزبور مى‏گوید: «اگر مرد قسم بخورد که بیش از چهار ماه با زن هم بستر نشود یا مدتى تعیین نکند و به هر حال چهار ماه بگذرد و بر این سوگند خود باقى باشد، با درخواست زن، دادگاه طلاق مى‏دهد».

13 - قانون الازدواج فى اندونیسیا، مصوب سال 1974، از انتشارات وزارت امور دینى اندونزى سال‏1407 هجرى قمرى-1976 میلادى- ترجمه رسمى از زبان اندونزى به عربى.

14 - بند 1، ماده‏3، قانون اساسى دولت فدرال مالزى: Islam is the religion of the federation.

1 ص 4891:چاپ دوم 15- Family law in Malaysia and singaporcBy:AHMAD IBRAHIM

16- منبع پیشین صص 131 و 134 و 135.

17 - همان منبع صص 22 و223.

18 - سوره طلاق / 1.

19 - قاضى ابن البراج، المهذب، ج 2، ص 275.

20 - قاضى ابن البراج، المهذب، ج 2، ص 294. و نیز محقق حلى، شرایع الاسلام جلد3 (دو جلدى) ص 595.

21 - نهایة شیخ طوسى ص 515.

22 - قانون مجازات اسلامى بخش تعزیرات مصوب سال 1375 در بازگشتى به نوع تلقى و بینش قانونگذار سال 1310 (قانون راجع به ازدواج)، ثبت ازدواج و طلاق و رجوع را الزامى کرد و براى تخلف از آن مجازات تعیین نمود، ماده 645 این قانون مقرر مى‏دارد: «به منظور حفظ کیان خانواده ثبت واقعه ازدواج دائم، طلاق، و رجوع، طبق مقررات، الزامى است، چنانچه مردى بدون ثبت در دفاتر رسمى، مبادرت به ازدواج دائم، طلاق و رجوع نماید، به مجازات حبس تعزیرى تا یکسال محکوم مى‏گردد». و شوراى نگهبان که زمانى ماده 1 قانون ازدواج در مورد الزام به ثبت موارد مزبور و تعیین مجازات براى آن را خلاف شرع اعلام کرده بود (مجموعه نظریات شوراى نگهبان، ج‏3، ص 268)، این بار ماده فوق الذکر را تایید نمود.

23 - ر.ک: الفقه على المذاهب الاربعة، عبدالرحمن الجزیزى، جلد 4، احکام القرآن از جصاص، جلد اول ص 388; مغنى ابن قدامه جلد7 کتاب طلاق و...

24 - از جمله ر.ک: مغنى ابن قدامه، کتاب طلاق، ج‏7، ص 278 که تصریح مى‏کند: در رجوع رضایت زن شرط نیست و حق و اختیارى براى زن در این خصوص قرار داده نشده است.

25 - الفقه الاسلامى و ادلته، جلد7، ص 360.

26 - الفقه الاسلامى و ادلته، ج‏7، ص 361.

27 - امام خمینى (ره) تحریر الوسیله جلد دوم کتاب الطلاق ص‏327: «لایعتبر فى الطلاق اطلاع الزوجة علیه فضلا عن رضاها به‏».

28 - الفقه الاسلامى و ادلته، ج‏7، صص 400 و 401.

29 - دکتر یوسف القرضاوى، الحلال و الحرام فى الاسلام، ص 320.

30 - همان، ص‏323 پاورقى.

31 - الفقه الاسلامى و ادلته، ج‏7، ص 401.

32 - ر.ک: آیات 58 و59 سوره نحل.

33 - تفسیر المیزان، جلد 2 ص 281.

34 - تقریبا همه تفاسیر مطلب را همین گونه نقل کردند. از جمله ر.ک: مجمع البیان، طبرسى، جلد اول، ص‏577 و تفسیر المنار، جلد 2، ص 381.

35 - المنار، همان، ص 368، الفقه الاسلامى و ادلته، ج‏7، ص 535.

36 - الفقه الاسلامى و ادلته، همان، ص 585.

37 - ر.ک: آیات: 18 تا 22 سوره نساء و تفاسیر مربوط از جمله تفسیر المنار، جلد 4، ص 454.

38 - سوره نساء آیه 11: «یوصیکم الله فى اولادکم للذکر مثل حظ الانثیین‏».

39 - سوره بقره آیه 282: «... و استشهدوا شهیدین من رجالکم فان لم یکونا رجلین فرجل وامراتان ممن ترضون من الشهداء ان تضل احدیهما فتذکر احدیهما الاخرى...»

40 - مجمع البیان، جلد9-10، ص 454.

41 - آیه 1 سوره طلاق: «یا ایها النبى اذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن واحصوا العدة، و اتقوا الله ربکم، لاتخرجوهن من بیوتهن و لایخرجن الا ان یاتین بفاحشة مبینة و تلک حدود الله و من یتعد حدود الله فقد ظلم نفسه لا تدرى لعل الله یحدث بعد ذلک امرا. ترجمه و بیان مفاد آیه فوق در متن با استفاده از تفسیر مجمع البیان، جلد9-10، ص 454 و تفسیر کشاف زمخشرى، جلد 4، ص 552 و تفسیر المیزان، جلد19، ص 362 بعمل آمد.

42 - وهبه زحیلى، الفقه الاسلامى و ادلته، جلد7، ص 360.

43 - وسیلة النجاة، سید ابوالحسن اصفهانى، جلد 2، ص‏436.

44 - به عنوان نمونه ر.ک: اظهارات آیة الله حلى در رساله حقوق الزوجیة به نقل از مرحوم شهید مطهرى در کتاب نظام حقوق زن در اسلام، ص 322.

45 - دعائم الاسلام، جلد 2، ص‏257، شماره 978.

46 - فروع کافى، جلد6، کتاب طلاق، ص 54. وسایل الشیعه، جلد 15 ص‏267.

47 - همان.

48 - همان.

49 - همان.

50 - وسائل الشیعه، جلد 5، ص‏266.

51 - المبسوط، شیخ طوسى، جلد 5، ص‏3.

52 - مسالک الافهام، جلد9، ص 11.

53 - جواهر الکلام، جلد 32، ص 5.

54 - سنن ابن ماجه، تحقیق محمد فواد عبدالباقى، دار احیاء التراث العربى، چاپ 1975 میلادى، جلد اول، ص‏672، حدیث 2081.

55 - فروع کافى، جلد9، ص‏56 و وسایل الشیعة، جلد 15، صص 270 و 271.

56 - براى ملاحظه روایات مربوط به طلاق خلع و مبارات بنگرید وسائل الشیعه، جلد 15 ص‏487 به بعد و دیگر کتب حدیث.

57 - مجمع البیان، جلد اول، ص‏577. نظیر همین بیان: تفسیر المنار، جلد 2، ص 390.

58 - سنن ابن ماجه، جلد اول، ص‏663، از دو طریق حدیث را نقل مى‏کند، در یک نقل (حدیث‏2057) آمده است که پس از بازگرداندن باغ (مهریه) از سوى زن، پیامبر بین آنها جدایى انداخت (ففرق بینهما).

59 - مسالک الافهام، جلد9، ص 411. و جواهر الکلام، جلد33، ص‏3. الفقه الاسلامى و ادلته، جلد7، ص 482، پس از نقل حدیث ثابت‏بن قیس و امر پیامبر(ص) به طلاق مى‏گوید: این امر، امر ارشادى است و در مقام افاده وجوب نیست.

60 - نهایه شیخ طوسى، ص‏529 «... فمتى سمع منها هذا القول وجب علیها خلعها».

61 - ابوالصلاح حلبى، الکافى فى الفقه، ص‏307.

62 - جواهر الکلام، جلد33، ص 4، «و على کل حال فلاریب فى ضعفه و منافاته اصول المذهب و قواعده.»

63 - بنگرید: وسایل الشیعة، جلد 15، صص‏389 و 390 باب‏23 از ابواب طلاق احادیث 1 تا 5.

64 - مهرپور، حسین، بررسى فقهى - حقوقى وضعیت متفاوت زن و مرد در فسخ نکاح، نامه مفید، شماره 20.

65 - وسایل الشیعه، پیشین، ص‏223.

66 - محمد ابوزهره، الاحوال الشخصیة، انتشارات دار الفکر العربى، سال‏1967 میلادى، صص 281 تا283.


دانلود با لینک مستقیم


پروژه بررسى فقهى زن و مرد در طلاق. doc