اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله با موضوع تحریف مکتب امام خمینی (ره)

اختصاصی از اس فایل مقاله با موضوع تحریف مکتب امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله با موضوع تحریف امام 

تعداد صفحات 18 

فرمت فایل word

مقدمه

یکى از آفت هایى که در تداوم هر نهضتى ازجمله نهضت امام راحل خودنمایى مى کند و باید از آن صیانت کرد، تحریف شخصیت، افکار و اندیشه هاى بنیان گذار و مبدع نهضت است. به تدریج که از مبدأ انقلاب فاصله زیاد مى شود و نسل هایى که رهبر و بنیان گذار انقلاب خود را ندیده و با اندیشه هاى وى به طور مستقیم آشنا نشده اند، پا به میدان مى گذارند و حافظة تاریخى بزرگ سالان هم ضعیف شده و دیگر یارى نمى کند، زمینه براى تحریف شخصیت بنیان گذار نهضت فراهم مى شود و گروه هاى مختلف با  انگیزه هاى گوناگون در این مسیر قدم برمى دارند.

نخستین گروهى که درصدد تحریف شخصیت بنیان گذار انقلاب حتى در زمان حیات او برمى آیند، دشمنان آن انقلاب هستند. دشمن تلاش مى کند چهره و شخصیت رهبر و بنیان گذار انقلاب را وارونه جلوه دهد تا پیروان آن انقلاب در زمان حیات یا ممات او با شخصیتى معمولى یا غیرجذاب و احیاناً آلوده مواجه شوند و مسیرى انحرافى را بپیمایند یا انگیزة خود را براى پیروى از آرمان هاى او از دست بدهند.

گروه دیگرى که ممکن است دست به تحریف شخصیت مبدع و پایه گذار نهضت بزنند، دوستان انقلاب و حتى  همراهان بنیان گذار انقلاب هستند. این گروه با دو نوع  انگیزه دست به این کار مى زنند؛ نخست، از سر ارادت و شدت علاقه به نوعى اسطوره سازى مى کنند و با تعاریف غلوآمیز و اغراق آلود، شخصیتى غیرواقعى از بنیان گذار نهضت ارائه مى کنند که در واقعیت مصداقى ندارد و گروه دوم، به ظاهر دوستانى هستند که ازطرفى، چرب و شیرین روزگار آن ها را از ادامة راه انقلاب خسته کرده است و از طرف دیگر، عظمت و ابهت شخصیت بنیان گذار نهضت اجازه نمى دهد آن ها به صراحت در مقابل او قرار گیرند و وامانده از انقلاب معرفى شوند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله با موضوع تحریف مکتب امام خمینی (ره)

دانلود مقاله کامل درباره تحریف قرآن

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله کامل درباره تحریف قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره تحریف قرآن


دانلود مقاله کامل درباره تحریف قرآن

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :42

 

بخشی از متن مقاله

تحریف در لغت و اصطلاح

واژه تحریف

تحریف در لغت از ریشه حرف به معنى کناره , جانب و اطراف یک چیز گرفته شده و تحریف چیزى , کنارزدن آن و از جایگاه اصلى خود کج کردن و به سوى دیگر بردن است .
در قرآن مى خوانیم :
ومــن الناس من یعبد الله على حـرف فان اصهابه خیر اطمان به وان اصهابته فتنة انقلب على وجهه ((9)) , بـعـضـى از مـردم خدا را از اطراف مى پرستند همین که خیرى به آنان برسد حالت اطمینان پیدا مى کنند, اما اگر مصیبتى براى امتحان به آنها برسد دگرگون مى شوند.
زمخشرى در ذیل این آیه مى گوید: یعنى بر کنارى ایستاده , در وسط و قلب میدان دین نمى آیند.
قـرآن , ایـن افـراد دودل را به کسانى تشبیه مى کند که در گوشه و کنار لشگر حرکت مى کنند تا بـبـیـنـنـد چه مى شود .
اگر احساس کنند حوادث به سود همراهانشان پیش مى رود و پیروزى و غـنـیـمـت بـه دسـت مـى آیـد, مـى مـانـنـد وگرنه به سرعت صحنه را ترک کرده به گوشه اى مى خزند ((10)) .
بـنـابـرایـن تـحریف کلام به معنى تفسیر سخنى برخلاف معنى ظاهرش و درنظرگرفتن معنى دیگرى براى آن ـبدون هیچ دلیل و قرینه اى ـ مى باشد .
گویا هر سخن ـطبق قانون وضع الفاظ و بـر حـسـب طبع اولى خودـ یک مجراى طبیعى و عادى دارد که به معنى و مضمون خود دلالت مى کند, اما تحریف کننده , آن را از مجراى طبیعى و معناى اصلى منحرف کرده به کنارى مى برد.
پـیداست این گونه تحریف تحریف معنوى است , یعنى در ظاهر لفظ, هیچ تغییرى رخ ‌نداده , بلکه مفهوم و محتواى آن تغییرکرده و طورى تفسیرشده که خلاف مقصد و مقصود گوینده است .
ابـن مـنظور در لسان العرب مى نویسد: تحریف الکلم عن مواضعه , یعنى تغییردادن و منحرف ساختن سـخن از معنى اصلى به معناى دیگرى که با معناى اصلى از جهاتى شبیه و در کنار آن است و در خـیـال انـسان , به معنى اصلى چسبیده و نزدیک مى باشد, همان طور که یهودیان معانى تورات را تـحـریـف کـرده و بـه مـعانى مشابه معنى اصلى تفسیر مى کردند و خداوند در بیان این عملشان مى فرماید: من الذین هادوا یحرفون الکلم عن مواضعه ((11)) , برخى از یهودیان سخنان را از جاى خود تحریف مى کنند و به کنارى مى برند.
راغـب نـیـز در مـفردات مى گوید: تحریف الکلام , یعنى سخنى را که دو احتمال دارد تنها به یک احتمال حمل کنى , گرچه برخلاف اراده و منظور صاحب سخن باشد.
طـبـرسـى در ذیل آیه مورد بحث مى نویسد: یحرفون الکلم عن مواضعه , یعنى کلمات خدا را به غیر آن چـه نـازل شـده تـفـسـیر مى کنند و صفات پیامبر (ص) را ـکه در کتابهایشان آمده ـ تغییر مى دهند.
بنابراین , تحریف در دو امر صورت گرفته : یکى سوء تاویل و بد تفسیرنمودن و دیگرى تغییر آن چه هـسـت , هـمـان طـور کـه در آیه 78 سوره آل عمران مى خوانیم : ویقولون هو من عندالله وما هو من عـنـداللّه ویـقولون على الله الکذب وهم یعلمون, مى گویند: آن از نزد خداست با این که از طرف خدا نیست و به خدا دروغ مى بندند با این که مى دانند ((12)) .
شـعـرانـى مـى گـویـد: مـنـظور از مواضعه معانى و مفاهیم الفاظ است , یعنى الفاظ را بر معانى ظاهرشان تفسیر نمى کنند, بلکه آن را به وجوه بعیدى حمل مى کنند ((13)) .
در روایـات مـعـصومین للّه نیز همین معنى به چشم مى خورد .
امام باقر(ع) در نامه اى به سعدالخیر مـى فـرمـایـد: یکى از شیوه هاى آنان در پشت سرانداختن کتاب و بى اعتنایى به آن , چنین بود که حـروف و الـفـاظ آن را بـه خـوبـى برپا مى داشتند, ولى حدود و مضامین آن را تحریف مى کردند.
درنـتـیجه , کتاب را روایت و تلاوت مى نمودند, اما آن را به کار نمى بستند, جاهلان از این که آنان کـتـاب را حـفـظ و روایـت کـرده خـشـنود مى شدند و عمل نکردن آنان به کتاب خدا, دانایان را اندوهگین مى ساخت ((14)) .
درحـقـیـقـت , آنـهـا عـبـارات و الفاظ را به خوبى محافظت مى کردند اما آن را بد تاویل و تفسیر مى نمودند و محتواى آن را به کار نمى بستند.
در روایـت دیگرى از همان امام مى خوانیم : ورجل قرا القران فحفظ حروفه وضیع حدوده ((15)) , و شـخـصـى کـه قرآن مى خواند و حروف و الفاظش را حفظمى کند, اما حدود و معانى آن را ضایع مى سازد.
[تا این جا مفهوم لغوى تحریف روشن شد اکنون به مفهوم اصطلاحى آن مى پردازیم ].

تحریف در اصطلاح

تحریف در اصطلاح هفت گونه است :
1ـ تـحریف معنوى , یعنى تفسیر و معنایى براى لفظ بگوییم که ذاتا بر آن دلالت ندارد, نه براى آن مـعنا وضع شده و نه قرائن و شواهدى بر آن گواهى مى دهد و آن را تفسیر به راى مى گویند و در شرع مقدس شدیدا از آن نهى شده است .
پیامبر خدا (ص) مى فرماید: من فسر القران برایه فلیتبوا مقعده من النهار ((16)) , هرکس قرآن را به راى و نظر خود تفسیرکند باید جایگاه خویش را در آتش برگزیند.
مـنظور روایت این است که شخص , راى و نظریه اى دارد و به دنبال قرآن مى رود تا شاهد و آیه اى مناسب آن بیابد و راى خود را تفسیر آن قراردهد .
و این مفهوم , به معنى لغوی تحریف نزدیک است و در قرآن هرجا ماده تحریف به کار رفته به همین معنا مى باشد.
2ـ تـحریف موضعى , یعنى آیه یا سوره برخلاف ترتیب نزول , در قرآن ثبت شود .
این مساله در آیات , بسیار کم است , ولى سوره ها معمولا به ترتیب نزول ثبت نشده اند ((17)) .
3ـ تـحـریف در قرائت , یعنى کلمه اى برخلاف قرائت شناخته شده بین مسلمین , قرائت شود مانند بیشتر اجتهادات قراء در قرائتهایشان که سابقه اى در صدر اسلام نداشته است .
ما این قرائتها را جایز نمى دانیم , چراکه قرآن یکى است و از نزد خداى یکتا نازل شده همان طور که امام باقر و صادق ک فرموده اند ((18)) .
4ـ تـحـریـف در لهجه و نحوه گویش , یعنى همان گونه که لهجه قبیله هاى مختلف عرب هنگام تـکـلـم بـه حـرف یـا کـلمه اى ـدر حرکات و نحوه ادانمودن ـ متفاوت است [قرآن را نیز به لهجه خودشان تلاوت کنند].
این مساله تا جایى که ساختمان اصلى کلمه محفوظباشد و معناى آن تغییرنکند مجاز است .
مـا حـدیـث سبعة احرف , هفت حرف ((19)) را ـبر فرض که از نظر سند درست باشدـ بر این معنى تـفـسـیر مى کنیم که منظور از آن , لهجه هاى متعدد عرب است حتى اگر لهجه عربى هم نباشد فرشتگان آن را به صورت عربى بالا مى برند ((20)) .
ولى اگر اختلاف لهجه موجب لحن و غلط و مخالفت با قواعد صرف ونحو شود, قرائت به آن مجاز نیست .
خداوند متعال مى فرماید: قرانا عربیا غیر ذى عوج ((21)) , قرآنى است عربى و فصیح و خالى از هرگونه کجى و نادرستى .
در ضمن به ما دستور داده اند قرآن را به عربى صحیح تلاوت کنیم .
پیامبر (ص) مى فرماید: تعلموا القران بعربیته , قرآن را به همان صورت عربى فرابگیرید ((22)) .
هـمچنین اگر تحریف لهجه اى باعث تغییر معنى کلمه شود نیز جایز نیست خصوصا اگر از روى عـمـد و هـدف نـامقدسى باشد, همان گونه که یهودیان هنگام تلفظ راعنا, رعایت حال ما را بکن کسره عین را به سوى فتحه متمایل نموده و با لهجه و آهنگى مخصوص ادا مى کردند تا معناى اى فرد شرور ما از آن استفاده شود ((23)) .
قرآن نیز در دو مورد به کار آنها اشاره کرده است ((24)) .
5.
تـحـریـف با تعویض کلمات , یعنى کلمه اى برداشته شود و کلمه اى دیگر جایگزین آن گردد, خواه کـلـمـه دوم بـا اولـى هـم مـعـنى باشد یا نه .
ابن مسعود این گونه تحریف را در کلمات مترادف و هـم مـعـنى مجاز مى شمرده به اعتقاد این که : مهم حفظ معانى است و اختلاف الفاظ چندان مهم نیست , مثل این که گفته است : اشکالى ندارد به جاى العلیم , الحکیم بخوانیم , مشکل آن جاست که آیه رحمت را به جاى آیه عذاب بگذاریم .
پـیش از این گفتیم که حتى این گونه تحریف هم , در وحى الهى جایز نیست , چراکه اعجاز قرآن هم به لفظ آن است و هم به معنى و محتواى آن , بنابراین , تغییر هیچ یک جایز نخواهدبود ((25)) .
6ـ تـحـریـف به زیاده , یعنى افزودن کلمه یا جمله اى به آیات قرآن .
به ابن مسعود و بعضى دیگر از پـیشینیان نسبت داده شده که براى رفع ابهام از لفظ برخى آیات , کلماتى به آن مى افزودند, البته نه به این اعتقاد که جزء قرآن باشد, بلکه تنها براى شرح و توضیح , این کار را انجام مى دادند.
این امر تا جایى که جزء قرآن شمرده نشود و موجب اشتباه نگردد مانعى ندارد.
از همین باب است اضافات و توضیحاتى که به عنوان تفسیر از امامان معصوم للّه نقل شده است .
در آینده بازهم در این باره سخن خواهیم گفت .
الـبـتـه کـسـى را نـمـى یـابـیم که خیال کند بر قرآن نازل بر پیامبر (ص) چیزى افزوده شده باشد, تنها از عـجارده ((26)) حکایت شده که آنها سوره یوسف را جزء قرآن نمى دانستند, چراکه ـبه پندار باطل آنهاـ این سوره یک داستان عشقى است و نمى تواند وحى الهى باشد ((27)) .
آرى ! ابن مسعود هم اشتباه بزرگى داشت ((28)) که مى پنداشت سوره هاى معوذتین تنها تعویذ و دعا بوده و جزء قرآن نیستند و مى گفت : غیر قرآن را با قرآن نیامیزید و خودش این دو سوره را از قرآنها مى زدود ((29)) .
7ـ تـحـریـف بـه نقیصه و آن دو گونه است : یکى این که از قرآن حاضر کلماتى ساقطشود چنانچه روایـت شده ابن مسعود آیه سوم سوره لیل را این گونه مى خواند: والذکر وادنثى ((30)) , و مذکر و مونث و کلمه ماخلق را ساقط مى کرد ((31)) .
دوم اعـتـقـاد به این که چیزهایى از قرآن حاضر ـخواه عمدا یا از روى فراموشى ـ حذف شده , حال گاهى یک حرف یا کلمه یا جمله کاملى حذف شده و گاه آیه و حتى سوره اى از قرآن کریم ساقط شده است .
این تحریف است که ما شدیدا آن را انکار مى کنیم و موضوع بحث و گفتگوى ما در این کتاب است .
ایـن نـوع تـحـریـف , در روایات اهل سنت که در کتب حدیثى آنها مانند صحاح سته آمده به چشم مـى خـورد و به زودى درباره این روایات بحث خواهیم کردولى قبل از آن مى گوییم : این روایات ـکـه عـمـومـا روایـات عامى و فاقد سند درستى مى باشندـ از سه حال خارج نیستند: یا ساخته و پـرداخـتـه زنـدیق ها و جاعلان حدیث است که به کذب و دروغپردازى معروفند یا این که تاویل و تـفـسـیـر صحیحى دارند که ارتباطى با تحریف قرآن ندارد و شکل سوم این که یک سرى اوهام و خرافات بى ارزش گذشتگان به صورت روایت درآمده است که بیشتر از همین قبیل مى باشد.

واژه تحریف در قرآن

در قرآن ماده تحریف جز در معنى لغوى , یعنى دخل وتصرف در معنى کلمه و تفسیر غیرموجه آن , به کار نرفته است .
به این نوع تحریف ـکه فقط تحریف در معنى کلمات است نه در چیز دیگرـ, سوء تاویل و تفسیر به راى مى گویند.
در قـرآن مـى خوانیم : یحرفون الکلم من بعد مواضعه ((32)) , یعنى پس از آن که کلمات در جایگاه و معنى خود استقراریافت آن را منحرف کرده [به سوى معناى دیگرى مى برند].
در جـاى دیـگـر قـرآن مـى خـوانـیـم : وقـد کـانـ فریق منهم یسمعون کلامالله ثم یحرفونه من بعد مـهـاعـقلوه ((33)) , عده اى از آنان (یهود) سخنان خدا را مى شنیدند, ولى پس از فهمیدن , آن را تحریف مى کردند .
چون به خیال خام خود با مصالحشان سازگارنبود آن را به معانى مورد نظرشان منحرف مى نمودند.
شـیـخ ‌طـوسـى مـى گـویـد: تـحـریـف به دو امر صورت گرفته یکى سوءتاویل و دیگرى تغییر و تـبـدیل ((34)) , یعنى به شکلى لهجه کلام را تغییر مى دادند که معنى دیگرى از آن فهمیده شود.
چـنـانچه در آیه78 سوره آل عمران مى خوانیم : وان منهملفریقا یلوون السنتهم بالکتهاب لتحسبوه من الکتهاب ومهاهو من الکتهاب, در میان آنها (یهود) کسانى هستند که هنگام تلاوت کتاب , زبان خود را چنان مى پیچانند [وژست مى گیرند] که گمان کنید آنچه را مى خوانند از کتاب است درحالى که از کتاب [خدا] نیست .
شـیـخ ‌مـحـمـد عبده مى گوید: بخش مهمى از تحریف , تاویل گفتار خداوند است که بر غیر آن مـعـنـایى که برایش وضع شده حمل شود و از لفظ تحریف هم همین معنى تبادر مى شود و همین تاویل سبب شد که آنها به مقابله با پیامبر (ص) و انکار نبوتش برخیزند و این شیوه همیشگى آنان تا امروز است که بشارات عهدین را تاویل مى کنند ((35)) .
کـوتـاه سـخـن ایـن کـه تحریف عهدین توسط دانشمندان اهل کتاب ـکه قرآن بدان اشاره کرده ـ دوگونه بود: یکى سوء تاویل , یعنى به ناحق در تفسیر آن دخل و تصرف مى کردند تا با پیامبر اسلام# تطبیق نکند بدون این که به ظاهر الفاظ دست درازى کنند.
دیـگـر ایـن کـه وقـتـى کـتاب را تلاوت مى کردند لهجه ها را تغییر مى دادند تا معنى اصلى کلمه فـهـمیده نشود و هنگامى که لفظ با لهجه اى غیر از لهجه طبیعى و اولى خود ادا شد دیگر آن لفظ نیست , بلکه چیز دیگرى است .
هدف آنان از این تحریفها و نیرنگها, کتمان حقیقت و مخفى ساختن مژده ها و بشارتهاى انبیاى پیشین به قدوم پیامبر اسلام# بود.
[تا این جا روشن شد که ماده تحریف در قرآن به همان معنى لغوى و تحریف معنوى به کار رفته ] و در مـورد تحریف اصطلاحى , یعنى کم وزیادکردن یا عوض نمودن کلمات قرآن با غیر آن , استعمال نشده است .

دلایل بطلان شبهه تحریف

در این جا چکیده اى از ادله رد شبهه تحریف در هفت بند بیان مى شود تا میزان ارتباط این مباحث با مساله تحریف روشن گردد.
1ـ حـکـم روشـن و قـطعى عقل عقل انسان به روشنى حکم مى کند که احتمال هرگونه تغییر و تـبـدیـل از سـاحت مقدس کتابى مثل قرآن کریم به دور است , زیرا قرآن کتابى است که از روزاول مورد عنایت و اهتمام یک امت بزرگ و بافرهنگ بوده , پیوسته آن را مقدس شمرده درنهایت دقت و احـتـرام در تـعظیم و تکریم آن و دست نخورده ماندن آن تا ابد کوشیده و مى کوشند .
و باید هم , چنین باشد, چراکه قرآن , اولین مرجع آنان در تمام ابعاد زندگى از مسائل دینى گرفته تا فعالیت سیاسى و اجتماعى است .
با این تفصیل چگونه ممکن است کج اندیشان و باطل گرایان به این کتاب عزیز دست درازى کنند [و چیزى از آن کم کنند یا بر آن بیفزایند].
دانـشـمـنـد برجسته شیعه سیدمرتضى (متوفاى 436هـ.ق ) ((36)) مى گوید: یقین و آگاهى به صـحت نقل قرآن , مثل یقین به شهرها و حوادث بزرگ و کتابها و دیوانهاى مشهور عرب است ,زیرا در ایـن گونه موارد, مردم , اهتمام زیادى براى حفظ و اطلاع از آن به خرج مى دهند و انگیزه هاى فراوانى براى نقل و حراست از آن دارند و قرآن در پایه اى از اهمیت است که هیچ چیز دیگرى بدان نـمـى رسد, چراکه قرآن معجزه جاوید پیامبر اسلام و سرچشمه دریافت همه علوم شرعى و احکام دیـنـى اسـت و دانـشمندان مسلمان نهایت دقت و تلاش خود را در حفظ و پاسدارى از آن به کار بـرده انـد تا جایى که حتى کوچکترین موارد اختلاف آن را ـدر زمینه صداها, آیه ها, حروف و نحوه قـرائت ـ مى دانند و مشخص کرده اند .
در چنین شرایطى و با این توجه صادقانه و محافظت شدید, چـگـونـه مـمکن است قرآن کریم مورد دستبرد و تغییر قرارگرفته یا از آن کم شده باشد؟ سپس اضافه مى کند: در این موضوع , فرقى بین کل قرآن و بخشها و اجزاى آن نیست مثل دیگر کتابهاى معروف براى کسانى که به آن توجه دارند و به آن اهمیت مى دهند که از اصل کتاب و تمام بخشها و فـصـلـهـاى آن اطلاع دقیق دارند, به طورى که اگر تحریفگرى یک بخش بر آن بیفزاید همگان مى فهمند که آن بخش , به کتاب افزوده شده و جزء متن کتاب نیست.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تحریف قرآن

دانلود تحقیق واقع گرایی یعنی تحریف واقعیات

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق واقع گرایی یعنی تحریف واقعیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق واقع گرایی یعنی تحریف واقعیات


دانلود تحقیق واقع گرایی یعنی تحریف واقعیات

 

تعداد صفحات : 22 صفحه      -       

قالب بندی :  word              

 

 

 

واقع گرایی یعنی تحریف واقعیات

(والاس استیونتز)

گفتار اول: پیش درآمد :

اگر چنانچه جیمز ادعا می کند: « درمان واقع در مسیر صواب  هنوز هم مستقل ترین انعطاف پذیرفتن و غول آسانترین نوع ادبی است » واژه ی رئالیسم هم که در بحث رمان از  آن فراوان سخن می رود. بی گمان باید مستقل ترین و انعطاف پذیرترین و غول آسانترین نوع اصطلاح در نقد ادبی باشد 

به راستی که واژه ی رئالیسم با استقلال ظاهری اش از هر توصیف صوری و محتوایی و با انعطاف پذیری مهار ناپذیرش عجوبه ای است که اغلب اشخاص احساس می کنند. بدون آن هم می توانند راحت سر کنند نکته ای که دقیقاً نشان دهنده ی بی ثباتی مزمن این واژه است تمایل شدید آن به جذب این با آن کلمات توصیفی است که حکم تکیه گاه معنایی را پیدا      می کنند. خواننده لازم نیست وقت زیادی را صرف تورق  تألیفات انتقادی کند تا به کلمات توصیفی برسد از قبیل:

رئالیسم آرمانی، رئالیسم انتقادی، رئالیسم استمراری، رئالیسم بدبین ، رئالیسم بویا ، رئالیسم تجمعی، رئالیسم خارجی ، و انواع دیگر آن از قبیل . خوش بین . ذهنی ، رمانتیک روان شناختی، روزمره ، سوسیالیستی ، شاعرانه، صوری، طنز آلود، عینی ، فانتزی ، هجایی و رئالیسم ناتورالیستی و ملی اشاره کرد.

بسیاری از این ها در کتاب حرج بکر که مجموعه ای انسانی در مورد رئالیسم است        پراکنده اند  والنر  لاشی در کتابش « رئالیسم در رمان معاصر» رئالیسم های مختلف را دست بندی کرده است . رئالیسم چوپانی شاتو برچان، رئالیسم روحانی دو آمیل ، رئالیسم خود کاوانه ی پروست و حتی رئالیسم کلان شهری ژول روهن.

پس هم می توان این سخن و پیشنهاد معقول بکر را جدی گرفت که :

« برای تسهیل گفتگو بهتر است از این به بعد روی هر اتفاقی که افتاد اسم تازه ای بگذاریم و آن را با گونه یا شکل دیگری از واژه ی رئالیسم نام گذاری نکنیم »

و هم سخن منتقدی را که  با کمی ناشکیبایی می گوید:

من نمی خواهم همچون خر در گل تعریف های مختلف واژه ی رئالیسم بمانم واژه ی رئالیسم در واقع حکم بزهکاری را دارد که نویسندگان یا با قرار دادن آن تحت مراقبت کلمات دیگر یا با زدن دستبند گیومه بر دستها بشر بی اعتمادی خود را به رفتار آن نشان داده اند. ارتگا امی گایست که او علی الاصول راه دوم را برگزیده است : « من اکنون نمی توانم وارد بحث  اصطلاح بغرنجی شرح که همیشه برای مظلوم  نشان دادنش آنرا داخل گیومه
 قرار داده ام» .

رئالیسم اصطلاحی است که از فلسفه به حوزه ی نقد راه پیدا کرده است. آن هم در وضعیتی که بر اثر خونریزی های ناشی از نبودهای پیشین ضعیف شده است. پس ما ابتدا باید دست کم طرفین جنگ را بشناسیم به هر حال شاید به نظر می رسد که رئالیستی (ولو نابرابر) دل به دو دلبر ایدئالیسم و ماتریالیسم سپرده است، تعهد شر را به واقعیت از یاد بوده است و دلیلش این است که خود مفهوم واقعیت نیز در ذهنیت معاصر بی آبرو شده است. این ما را به سرچمشه ی مشکلاتمان می رساند فیلیپ او می گوید : « دیگر به دون مسلم و فخر کردن واقعیت نمی توان از شیوه های واقع گرایانه استفاده کرد» بو فارد برگانزی در سمپوزیومی که اخیراً برگزار شده است می گوید که امروزه ما نمی توانیم مثل تولستوی بنویسیم ، « چون واقعیت برای ما معنی مشترکی ندارد» این موضع خائنانه را فیلسوفان به دیده ی تحقیر        می نگرند همه می دانیم که امروزه فلسفه هر گونه ادعایی را نسبت به آنچه که زمان نخستین کارکرد آن به شمار می آمد کنار گذاشته است. و به یک کارکرد جنبی، بعضی بررسی نفس امکان شناخت، بسنده کرده است. پس فلسفه تا حد شناخت شناسی کوچک شده است.

ادوین بسیبل هولت از رئالیست های نو می گوید که « اینکه واقعیت چیست چندان مورد علاقه من نیست » با این همه می بینیم که برخی نویسندگان همچنان برای پیدا کردن نوعی ثابت در معنی تلاش می کنند‎، در حالیکه دیگران از آن فاصله می گیرند. نمونه های البوت ، جویس و لارنس نشان دهنده ی اختلاف نیت ها در ارایه واقعیت است.

واقعیت به جسم شناوری مانند است

آری از گرده ی در تلاش ذهن عاصی

برای تعریف از آن سواری می گیرد

یا به آن ماهی، که همه ی جانداران دیگر را می بلعد

و سپس دریایی را که در آن شناور است سر می کنند.

اندیشمند تحلیل گر باید به دنبال کردن قدم های آهسته تر حقیقت ، به دون قصد پیشی گرفتن از آن بسنده کنند.

در جواب این پرسش بیلاطس که حقیقت چیست؟ فلسفه نه تنها پاسخ های مختلف بلکه انواع مختلف از پاسخ های  را فراهم می آورد که نماینده ی رویکردهای مختلف به مسئله اند ولی نمی توان این پاسخ ها را به دو گروه متضاد و مکمل تقسیم کرد. به دین سان می توان حقیقت را یا علمی دید یا شاعرانه ، که یکی در روند شناخت کشف می شود و دیگری در روند ساخت آفریده می شود اول را اهل فن نظریه هم سازی می خوانند و دومی را نظریه ی همبستگی  نظریه ی هم سازی ( corres  pond ence ) تجربی و شناختی است اعتقاد واقع گرایانة  خام با عامه فهمی به واقعیت دنیای خارج دارد و می پندارد که ما با مشاهده و مقایسه                 می توانیم این دنیا را بشناسیم حقیقتی که مطرح می کنند حقیقتی است که با واقعیت مستند همسازی دارد، نزدیکی دارد، و آنرا با دقت و امانت داری منتقل می کند، حقیقت اثبات گرا ( پوزیتیویست ) یا حقیقت حتمی گرا ( دترمینیست ) یی است که قصدش مستند کردن و تعیین حدود کردن و  تعریف کردن است.

در قتل در کلیسا بکت به قاتلانش می گوید: « شما به واقعیت تسلیم می شوید » نظریه ی همسازی خود به خود به واقعیت تسلیم شده و تکلیف می کند که حقیقت با آن سنجیده         می شود، دموکرات است و اعتماد به نفس خود را از طریق اصول اکثریت در توصیف واقعیت می گیرد ، که از آن جهت آنرا عین می خواند، از سوی دیگر در نظریه ی همبستگی فرآیند شناخت شناسانه با ادراک آن شهودی شتاب می گیرد یا کوتاه می شود. حقیقت با زحمت تسنید  و تحلیل به دست نمی آید ، ساخته می شود از یک آلیاژ ، آماده ، و رواج می یابد، مثل سکه ای، با اطمینان ، « اطمینان به حقیقت » بداهت بی نیاز از اثبات می گردد.

در مورد اول حقیقت . نسبت به چیزی حقیقی است . در مورد دومی ، حقیقت به گونه ای حقیقی است که خط یا لبه ای را که راست و بی نقص باشد گویند حقیقی است بعضی در برگیرنده ی حقیقت است نه صرفاً نشان دهنده ی آن یا اشاره کننده ما به آن در اولی، واقعیت را حقیقت گویی نگه می دارد، می ایستاند. در دومی ، واقعیت در خود عمل در آن کشف           می شود و به تعبیری آفریده می شود، یک بازداشت است و دیگری رهایی برای روشن شدن تفاوت ، می توان مثال زد که حقیقت این خطاب دان { شاعر انگلیسی } به خورشید است که :

اینجا بمان بر ما، ای که تو که هستی همه جا

مرکزت این بستر و مدارت این دیوارها

بستگی به حقیقت علمی کیهان شناسی بطلیموس ندارد.

دان اگر دلش می خواست می توانست بنویسید :

( خورشید گم شده است و نیز زمین ، با و به عقل هیچ انسانی نمی رسد که کجا بگردد از پی آن )« طلوع خورشید » منشاء یک تصور، یک فرضیه می گردد که خود آن توجیه کننده آن است . برتراند راسل اعتقاد دارد که نظریه ی همسازی یک تصور معنایی از حقیقت است و نظریه همبستگی یک تصور نحوی از حقیقت یک معنی سنجش پذیری را می جوید و به آن ارجاع می دهد و دیگری حقیقت را اظهار می کند که چون سدی در ذهن افراشته می شود و واقعیت در پشت آن انبار می شود.

هیچیک از دو نظریه ی درباره ی حقیقت را نمی توان در تضاد کامل یا حتی استقلال کامل نسبت به دیگری پنداشت.

در همه ی موارد استفاده از رئالیسم می توان تنش مشابهی میان همسازی  و همبستگی به عنوان ملاک واقعیتی که بازتاب می یابد یا به دست می آید تشخیص داد.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق واقع گرایی یعنی تحریف واقعیات

دانلوداهداف و ابعاد تحریف خط امام خمینی

اختصاصی از اس فایل دانلوداهداف و ابعاد تحریف خط امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلوداهداف و ابعاد تحریف خط امام خمینی


دانلوداهداف و ابعاد تحریف خط امام خمینی

 

 

 

 

 

 

 

 

مقاله اهداف و ابعاد تحریف خط امام به تازگی جهت ارائه در  جشنواره علمی پژوهشی فرهنگیان بسیجی تدوین گردیده است و تاکنون در هیچ کجا مورد استفاده قرار نگرفته شده است. مدیر سایت این مقاله را بر اساس بخشنامه ارسال شده توسط آموزش و پرورش تدوین کرده است و تنها در این فروشگاه موجود می باشد.

این مقاله در قالب ورد و قابل ویرایش و در 20 صفحه تدوین گردیده است.

چکیده 

نظام سلطه و دشمنان انقلاب یک بار دیگر سناریوى پیچیده و بسیار خطرناکى را طراحى نموده‌اند. طراحان و کارگزاران این سناریو با بهره گیرى از عوامل نفوذى، تجدیدنظرطلبان و منحرفین از مکتب امام خمینى تغییر و استحاله رامدنظر قرار داده‌اند. براى شناخت تفسیر درست خط امام و جلوگیرى از تحریف وجود نازنین، رفتار، عملکرد و خط مشى امام راحل، دو مسیر وجود دارد که مراجعه به هر کدام از این دو مسیر، آفت تحریف را به حاشیه مى برد و بهره مندى از زلال خط درست امام را ممکن مى سازد. اولین و مطمئن ترین راه، اخذ مفهوم درست و تفسیر خط امام از کلام ولى فقیه زمان است؛ فردى که تقوا، عدالت، اجتهاد و تدبیر وى عوامل کشف ایشان به عنوان ولى فقیه و سکاندارى جامعه اسلامى  بوده است. بدون تردید حضرت آیت الله العظمى امام خامنه اى به عنوان شاگردى امین، همراهى صدیق و یاورى انقلابى که سال هاى سال در کنار امام خمینى (ره) در کوران حوادث انقلاب طى طریق نموده اند و امروز ولایت نظام اسلامى را به عهده دارند، مرجعى قابل اعتماد براى تفسیر درست خط امام مى باشند......


دانلود با لینک مستقیم


دانلوداهداف و ابعاد تحریف خط امام خمینی

تحریف سیره و سنت پیامبر

اختصاصی از اس فایل تحریف سیره و سنت پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحریف سیره و سنت پیامبر


تحریف سیره و سنت پیامبر

تحریف سیره و سنت پیامبر(ص) توسط معاویه

 11 صفحه

از میان دشمنان اسلام تنها طایفه اى که لحظه اى دست از عداوت و دشمنى با پیامبر و مسلمانان برنداشت, طایفه بنى امیه بود. سرکرده این طایفه ابوسفیان بود; او کسى بود که تا پیش از فتح مکه, یکى از دشمنان سرسخت اسلام و مسلمانان به حساب مىآمد. او کسى بود که جنگ بدر, احد و احزاب را به قصد نابودى اسلام راه اندازى کرد و تا فتح مکه لحظه اى عقب ننشست و فرزندش معاویه ـ که در فساد, طغیان و بى دینى, کمتر از پدر خود نبود ـ از همان اول بناى مخالفت با پیامبر و اهل بیت او را گذاشت. پس از شهادت امیرمومنان(ع) بدترین فشارها را علیه شیعیان و پیروان آن حضرت روا داشت.

و مى توان گفت کسى که بیش ترین لطمه را به پیکره اسلام و مسلمانان وارد کرد, معاویه بود; چرا که او طى پنجاه سالى که برمسلمانان مسلط شده بود, نه تنها بسیارى از حرمت ها را شکست بلکه در تحریف سیره و سنت پیامبراکرم(ص) تلاش زیادى کرد.

امیرمومنان که بهتر از هرکس دیگرى سابقه دیرینه این طایفه و على الخصوص معاویه را مى دانست, طى نامه اى به مردم عراق به این مسئله اشاره کرده و چنین خاطر نشان مى سازد:

((بدانید که شما مردم عراق با کسانى رو به رو شده اید که طلقإ (آزاد شدگان) و فرزندان طلقإ هستند, و با گروهى مى جنگید که به زور و به اکراه اسلام آورده اند. آنان از دشمنان خدا و سنت پیامبر و قرآن مجید و پیروان احزاب و بدعت ها مى باشند.


دانلود با لینک مستقیم


تحریف سیره و سنت پیامبر