اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی

 

چکیده
کارآفرینی، مفهومی است که همراه با خلقت بشر وجود داشته است. به تعبیری دیگر، کارآفرینی، کانون و مرکز ثقل کار و تلاش و پیشرفت بشر در عصر مدرنیته، تلقی می‌شود. به زبان ساده، ”کارآفرینی“ همان فرایند تاسیس و یا توسعه کسب‌وکار، برمبنای یک فکر و ایده نو است. کارآفرینی، به منظور رشد و نمو در جوامع، نیازمند وجود فرهنگ خاصی است. با توجه به اهمیت کلیدی کارآفرینی در اقتصادهای نوین (ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط)،‌ کشورهای مختلف، برنامه‌های مفصلی را برای بسط چنین فرهنگی در جامعه خود تدارک دیده‌اند تا بتوانند همچنان مسیر رشد و پویایی‌شان را ادامه دهند. بنابراین، شناسایی عوامل موثر بر ایجاد و توسعه فرهنگ کارآفرینی در جامعه و نیز ویژگیهای منحصر به فرد کارآفرینان در سازمان شغلی یک فرد در دنیای امروزین به عنوان عنصر رشد و توسعه از ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی محسوب می¬شود؛ به گونه¬ای که عنصر کارآفرینی به عنوان موتور حرکتی تولید و توسعه اقتصادی و از سویی پرورش‌دهنده و تقویت کننده روحیه سرمایه¬گذاری و بهره¬وری در نیروی انسانی تلقی می-شود. از همین رو مقاله حاضر نیز با دیدگاه توصیفی- تحلیلی، مؤلفه¬ها و عوامل تأثیرگذار بر ایجاد و توسعه فرهنگ کارآفرینی در سازمانها را برشمرده و به تشریح هر یک از آنها می¬پردازد.
مقدمه
فرهنگ را می‌توان مجموعه‌ای از باورها، آیینها، اندیشه‌ها، آداب و رسوم، و ارزشهای حاکم بر یک جامعه دانست. به دیگر سخن، فرهنگ مقوله‌ای است که در سطح جامعه، گروه و در تعامل میان آنها معنا می‌یابد و شیوه برقراری ارتباط و تعامل میان افراد آن جامعه را بیان می‌کند. (Joseph & Igor، 1999)
از سوی دیگر اگر از دیدگاه ”شیوه زندگی“ به فرهنگ بنگریم، نمی‌توانیم آن را از مقوله کار و نحوه کسب درآمد نیز جدا بدانیم. کار و فرهنگ همواره و در تمام جوامع بر یکدیگر تاثیر متقابل داشته‌اند. روشهای رایج کسب درآمد تا حد زیادی بر نحوه رفتار افراد و تعامل آنها با یکدیگر موثر است. گسترش کارآفرینی نیز به عنوان عامل ایجاد اشتغال و تولید ثروت در جامعه، نتایج فرهنگی ویژه‌ای را در پی خواهد داشت که قابل تامل و بررسی است. در واقع بدون توجه کافی به مقوله «توسعه فرهنگ کارآفرینی» نمی‌توانیم به شـاخصهای رشد و توسعه که از طریق تغییر در رونــد تولید،‌ بهره‌وری و توان¬افزایی فنی و صنعتی در عرصه اقتصاد حاصل می‌شود، دست یابیم. (Joseph & Igor، 1999)
ادبیات کارآفرینی
فرایندی که بتوان با استفاده از خلاقیت، عنصر جدیدی را همراه با ارزش جدید با استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری دیگر عوامل، به وجود آورد، کارآفرینی گویند. کارآفرینی فقط فردی نیست، سازمانی هم می‌تواند باشد. (Thompson & ALVY، 2000)
به عقیده «آرتورکول» کارآفرینی عبارت است از فعالیت هدفمند که شامل یک سری تصمیمات منسجم فرد یا گروهی از افراد برای ایجاد، توسعه یا حفظ واحد اقتصادی است. از دیگر سو «روبرت نشتات» فرهنگ کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصتها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تأسیس یک کسب ‌و ‌کار می‌داند. (داریانی، 1380)
جامعه¬شناسان و روانشناسان، ابعاد فرهنگی و اجتماعی تأثیرات محیط بر فرد و ویژگیهای شخصیتی آن را بررسی کرده¬اند. بی¬شک در توسعه فرهنگ کارآفرینی نیز عوامل متعددی دخیل هستند که ضروری است، درجه تاثیرگذاری هر یک از آنان مشخص شود.
نظریه¬ فرهنگ کارآفرینی پارسنز
پارسنز، جامعه شناس شهیر آمریکایی که نظریه‌های خود را در چهار نظام زیستی، فرهنگی، نظام اجتماعی و دینی بیان کرده است، توسعه فرهنگ خلاقیت و ابتکار را محصول نظام اجتماعی و تحت تاثیر نهاد خانواده و مدرسه می¬داند که در پرتو آن، انگیزه کنشگران برای به عهده گرفتن نقشهای تولیدی بالا می¬رود. در همین خصوص باید به شیوه جامعه¬پذیری، میزان رشد و انسجام شخصیت، استقلال فردی، طرز تلقی از کار در جامعه، سخت¬کوشی، پشتکار و وقت شناسی اشاره کرد.
نظریه¬ فرهنگ کارآفرینی ماکس وبر
ماکس وبر جامعه¬شناس بزرگ آلمانی در تشریح تبیین چگونگی شکل¬گیری تمدن نوین صنعتی و سرمایه¬داری در مغرب زمین به مفهومی اشاره می¬کند که این مفهوم به زبان امروزی، همان فرهنگ کارآفرینی است.
وبر توسعه فرهنگ کارآفرینی را متأثر از چهار عامل تشویق به کار برای سعادت، خطرپذیری برای تغییر سرنوشت، برنامه‌ریزی برای آینده و صرفه جویی می‌داند. (Haug & Pardy,1999)
نظریه¬ فرهنگ کارآفرینی مک‌کله‌لند
مک کله¬لند، روانشناس اجتماعی معاصر، نظریه نیاز به موفقیت را برای اولین بار در مباحث اجتماعی مطرح کرد. وی معتقد بود جوامعی که دارای نیاز به موفقیت پایین هستند، نرخ سرمایه¬گذاری، خطر¬پذیری در آنها پایین است و به تبع آن توسعه¬نیافته هستند و در جوامعی که نیاز به موفقیت بالا است، نرخ سرمایه¬گذاری و خطر¬پذیری نیز بالاست. در این جوامع، افرادی پیدا می¬شوند که کسب و کار جدیدی راه¬اندازی می¬کنند، شرکت یا واحد اقتصادی را سازماندهی می کنند و ظرفیت تولیدی و بهره¬وری آن را افزایش و بهبود می¬بخشند. مک کله¬لند چنین افرادی را کارآفرین می¬نامد و عواملی نظیر شیوه جامعه¬پذیری، شیوه¬های تربیتی والدین، طبقه اجتماعی والدین، ایدئولوژی حاکم، مذهب و تحرک اجتماعی را عوامل موثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی می¬داند. توجه خاص او به فرهنگ در امر کارآفرینی است و مناسبترین نوع جامعه¬پذیری را تقویت استقلال فردی و ایجاد اعتماد به نفس می¬داند که موجب کارآفرینی می¬شود. (Brockhaus & Hurwitz,2000)
ویژگیهای فرهنگ کارآفرینی
- کارآفرینی؛ فرهنگ درک تغییر و کشف فرصت
کارآفرینان و شرکتهای کارآفرین، همگام با تغییرات گام برمی‌دارند و می‌کوشند فرصتهای ایجاد‌شده در جریان این تغییرات را کشف و از آنها بهره‌برداری کنند. همگامی با تغییرات، مستلزم بستری فرهنگی است که به تغییر بها می‌دهد و به استقبال آن می‌رود. بستری که می‌تواند در صورت لزوم، رهیافتها و عملکردهای سنتی و قدیمی را کنار گذارد و رهیافتهای نوینی را برگزیند (Jeffrey & Baron, 2000).
در عمیقترین لایه‌های فرهنگ کارآفرینی یک باور اساسی نهفته است و آن اینکه:
”نمی‌توان در امواج سهمگین تحولات، جزیره‌ای کوچک و باثبات ساخت و با قراردادن حصارهای به ‌ظاهر مستحکم، جامعه را از تبعات مثبت و منفی تحولات، مصون نگاه داشت“.
- کارآفرینی؛ فرهنگ مشارکت
در شرکتهای کوچک، کارآفرینی، ساختار سازمانی ساده‌تری دارد و سلسله مراتب، بسیار مختصر و مفید است. درحالی‌ که در ساختارهای منسجم و گسترده سازمانهای سنتی، سلسله مراتب گسترده‌ای حکمفرماست. در این سازمانها، فرهنگ تضمین امنیت شغلی، در مقابل ”اطاعت“ شکل می‌گیرد. اما در کارآفرینها بیشتر ساختار شبکه‌ای وجود دارد و به ‌جای فرایندهای عمودی، فرایندهای افقی در آنها جاری است. با کم‌شدن سلسله مراتب و برداشتن مرزها، روابط بیشتر بر مبنای مشارکت و درک متقابل شکل می‌گیرد. (Jeffrey & Baron, 2000)
- کارآفرینی؛ فرهنگ خلاقیت
کارآفرینان، افراد خلاقی هستند که ایده‌های نو تولید می کنند و آن را در قالب یک شرکت به سرانجام می‌رسانند. به علاوه در شرکتهای کارآفرین، کارکنان می‌توانند به دنبال ناشناخته‌ها بروند و روشهای جدید را به محک تجربه بگذارند. در این شرکتها افراد با خلاقیت و ابتکار عمل، تشویق می‌شوند. بها دادان به خلاقیت نه‌ تنها در درازمدت باعث رشد و توسعه شرکتها می‌شود،‌ بلکه زمینه مناسبی را برای رشد و شکوفایی استعدادها و ظرفیتهای انسانی فراهم می‌کند. (Jeffrey & Baron,2000)
- کارآفرینی؛ فرهنگ استقلال‌طلبی و قبول مسئولیت
کارآفرینان، افرادی هستند که روحیه استقلال‌طلبی (روی پای خود ایستادن) را دارند و حاضرند مسئولیت کار و اشتغال خود (و حتی دیگران) را برعهده گیرند. این افراد معتقدند باید برپایه تواناییها، شایستگیها و فکرهای خود، امرار معاش کنند و اساساً روحیه ”کارمندی“ ندارند. در ساختار سازمانهای گسترده و سنتی ”امنیت شغلی“ بهایی بود که در مقابل ”اطاعت“ به کارکنان پرداخت می‌شد. اما در شرکتهای کوچکِ کارآفرین، نه ”امنیت شغلی“ به معنای فراگیر آن وجود دارد و نه ”اطاعت“. در چنین شرکتی کارکنان، خودگردان، خطرپذیر و مسئولیت‌پذیرند و همه خود را در برابر منافع خود و شرکت و جلب رضایت مشتری، مسئول و پاسخگو می‌دانند. (Joseph & Igor,1999)
- کارآفرینی؛ فرهنگ مخاطره‌پذیری
کارآفرینان، باید مخاطره‌پذیر باشند، یعنی بتوانند نسبت به موقعیت، شرایط، امکانات و در یک کلام آینده خود خطرکرده و برای کسب ”موفقیتی محتمل“ مبارزه کنند. باید دولت یا دیگر حامیان مستقل، حاضر به پذیرش مخاطره مورد نیاز کارآ‏فرین باشند و ”سرمایه مخاطره‌پذیر“ برایش فراهم و او را در مراحل مختلف کارآفرینی همراهی کنند. افرادی که دارای روحیه محافظه‌کاری و یا کارمندی هستند، اســاساً کارآفرینان موفقی نخواهند بود. (Elwood & Eliza,1999)
چنانکه می دانیم کارآفرینی را فرایند خلق چیزی نو و با ارزش به کمک راه اندازی یک کسب و کار از طریق اختصاص زمان و تلاش بسیار زیاد ، پذیرش ریسک های مالی ، روحی و اجتماعی به منظور رضایت شخصی ، استقلال و دریافت پاداشهای مالی تعریف کرده اند . این برداشت که راه اندازی شرکتی جدید امری است لازم ،از مطالب مختلفی از قبیل فرهنگ ، خرده فرهنگ ، خانواده ، معلمان و هم قطاران نشأت می گیرد .فرهنگی که برای مؤسس موفق فعالیت اقتصادی جدید ارزش قائل است در مقایسه با فرهنگی که این ارزش را قائل نیست در شکل گیری فعالیتهای کار آفرینانه ، نقش مؤثری دارد . در فرهنگی که برای تمام جنبه های کارآفرینی همچون رئیس خود بودن ، فرصتهای شخصی ر ا دنبال کردن ، موفقیت و پول درآوردن ، ارزش زیادی قائل است ، درصد بالای تشکیل شرکت تعجب آور نیست . از سوی دیگر در بسیاری از کشورهای تاسیس موفقیت آمیز فعالیت اقتصادی جدید و بدست آوردن پول چندان با ارزش نیست و شکست و رسوایی به شمار می رود .این کشورها درصد تشکیل فعالیت اقتصادی بالایی ندارند. هیچ فرهنگی بصورت تمام و کمال موافق یا مخالف کارآفرینی نیست . بسیاری از خرده فرهنگها که سیستم ارزشی را شکل می دهند درون چارچوب فرهنگی عمل می کنند . در خرده فرهنگهایی که حامی و حتی مشوق کارآفرینی هستند و کارآفرینی را یکی از مهمترین مشاغل قلمداد می کنند جای تعجب نیست که افراد بیشتری بطورفعالانه بنگاههای اقتصادی جدید را طرح ریزی می کنند.در این مقاله از طریق مروری بر موضوع فرهنگ ، فرهنگ کارآفرینی و مشخصه های فرهنگی به بررسی ارتباط فرهنگ و کارآفرینی و نقش فرهنگ در توسعه کارآفرینی پرداخته می شود.

 

چرا کارآفرینی؟
دلیل اوّل آن مطالبات حیاتی شهروندان از مسوولان است. مسائلی مثل جامعه امن تر، فرصت های فراوان تر، سرمایه گذاری بیشتر در آموزش و بهداشت، محیط زیست پاکتر و برخورداری از اقتصادی سالم و رشد کافی از جمله این مطالبات است.
در آینده سه حوزه اساسی برای ایجاد اشتغال است. یکی اقتصاد بدون نفت (یعنی تولید انرژی غیر وابسته به نفت) که دنیا در این جهت بسیج شده است. حوزه دیگر حوزه مواد است و حوزه سوم که خیلی مهم و مد نظر ما است حوزه ساخت انسان است یعنی حوزه ای که شغل پیامبران است.
مطالبات مهم مردم ما از دولت عبارتند از: رفع بیکاری، افزایش درآمد، آموزش عالی، توسعه بهداشت.
سئوال این است که شاه کلید پاسخ به این مطالب چیست؟
این کار دو شاه کلید دارد اول فرصت سازی و دوم ثروت سازی که حاصل این دو جامعه ای سرآمد خواهد بود. باید یک کارآفرین ما از اوّل در ذهنش باشد که هدفش گرفتن بازارهای بین‌المللی است.
در کتاب رویارویی بزرگ سه اقتصاد در حال خیزش یعنی آمریکا، آلمان و ژاپن را با هم مقایسه می کند و در مورد ژاپن می گوید اگر شرکتی یک نفره هم در ژاپن تشکیل شود از ابتدا هدفش گرفتن بازارهای دنیا است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی

دانلود مقاله موانع اجرای استراتژی شاهینی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله موانع اجرای استراتژی شاهینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

موانع اجرای استراتژی شاهینی

 


مقدمه
در یک دهه گذشته تغییرات بسیار وسیع و پر شتابی را درصحنه تجارت شاهد بوده ایم . با افزایش سرعت این تغییرات که ناشی از تغییر در فناوریها ، فعالیت آزادانه و نزدیک بازارهای جهانی ، افزایش نوآوریها ، کاهش مستمر چرخه زندگی محصولات و کمرنگ شدن فاصله های زمانی و مکانی در فضای فناوری اطلاعات بوده است ، سازمانها با بازارهایی روبروشده اند که وجود رقابت شدید و نیازهای جدید و رو به رشد مشتریان از ویژگیهای منحصر بفرد آن محسوب میشود . بنابراین سازمانها به این نتیجه رسیده اند که برای حفظ بقا و ماندگاری خود در این بازار لازم است هر چه سریعتر خود را با این تغییرات مستمر هماهنگ سازند و به بیان دیگر باید آینده نگر ، مبتنی بر بازار و بر اساس دانش روز به فعالیتهای خود ادامه دهند .
برای نیل به چنین اهدافی تنها برخورداری از اطلاعات مهم و اساسی در مورد این بازار کافی نیست بلکه استفاده بهینه از انبوه اطلاعات موجود در گرداگرد سازمان ، از دغدغه های اصلی مدیران بشمار میرود . استفاده از سیستمهای اطلاعاتی کارا و یکپارچه که بتواند همه فعالیتها و وظایف موجود در یک سازمان را تحت پوشش قرار داده و اطلاعات لازم و ضروری را بموقع در اختیار استفاده کنندگان آن قرار دهد یکی از ابزار مفیدی است که سازمانها برای افزایش قابلیتهای خود ، بهبود عملکرد ، تصمیم گیری بهتر و دستیابی به مزیت رقابتی از آن استفاده میکنند . امروزه با پیشرفت تکنولوژی اطلاعات ، نرم افزارهای مدرنی تولید شده است که می تواند توان سازمان را در کاهش هزینه ها داخلی و تعامل بهتر با میط و در نهایت کسب سود ، یاری دهند .نرم افزارهای مدیریت زنجیره تامین یا SCM ، سازمان را در تعامل بهتر با تامین کنندگان و محیط و تامین بهتر ورودی ها یاری می دهند.نرم افزارهای ERP ، یا نر م افزارهای برنامه ریزی منابع سازمان ، سازمان را در هدایت و برنامه ریزی عملیات یاری می دهند نرم افزارهای CRM ، یا مدیریت روابط با مشتریان سازمان را در تعامل و حفظ مشتریان یاری می رساند.
با وجود گذشت چند سال از پیدایش سیستمهایERP که بعنوان ابزاری برای کسب و کار الکترونیکی بشمار میرود ، سهم کشور ما از این بازار وسیع بخصوص در زمینه تولید و بکارگیری این سیستمها بسیار محدود است. این تحقیق بدنبال این است که بیابد چه موانعی برسر راه اجرای استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در ایران وجود دارد .

 

 

 

 

 


1- بیان موضوع تحقیق :
همگام با پیشرفت فناوری اطلاعات ، تولیدات محصولات نرم افزاری نیز متحول شده است. دوره تولید نرم افزارهای جزیره ای به پایان رسیده است و شرکت های نرم افزاری بدنبال تولید نرم افزارهای جامع و یکپارچه ای هستند که بتوانند مدیریت را در دستیابی به اطلاعات لازم برای هدایت و کنترل سازمان و همچنین امر خطیر تصمیم گیری یاری دهند. اما علیرغم این تغییر وتحولات در صنعت نرم افزار جهان ، شرکت های نرم افزاری ایرانی همچنان محصولات جزیره ای را تولید می کنند ، ولی از سوی خطر حضور نرم افزارهای مدرن خارجی را نیز احساس می نمایند. لذا از یک سو می دانند دیر یا زود باید نوع محصول خود را تغییر دهند و در واقع بنوعی استراتژی توسعه محصول را در پیش گیرند و از سوی دیگر احساس می کنند در اجرای استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن با موانعی روبرو خواهند بود.
براستی اگر شرکت های خدمات نرم افزاری ایرانی ، استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن را در دستور کار خود قرار دهند ، چه موانعی بر سر راه اجرای این استراتژی قرار خواهد داشت ؟
به عبارت دیگر می توان گفت در قسمتی از فرا یند مدیریت استراتژیک دو گام متولی زیر وجود دارد :
1- تعیین استراتژی های ممکن
2- تعیین موقعیت استراتژیک سازمان
اکنون سوال اساسی این است که اگر یکی از استراتژی های ممکن برای شرکت های نرم افزاری ایران تولید نرم افزارهای مدرن باشد ، فاصله موقعیت استراتژیک شرکت های مذکور با استراتژی مذکور چیست و برای کم کردن این فاصله باید از چه موانعی عبور کنند .

 

 

 

 

 


موضوع این تحقیق بر شناسایی این موانع بنیان نهاده شده است . و بطور خلاصه می توان گفت :

 

تولید نرم افزارهای مدرن در خارج از کشور تهدیدی برای شرکتهای نر م افزاری داخلی به شمار می رود. یکی از استراتژی های ممکن برای مقابله با این تهدید خارجی استراتژی " تولید نرم افزارهای مدرن در داخل " می باشد. اما راه برای اجرای این استراتژی چندان هموار به نظر نمی رسد. لذا ضروری است تحقیقی به منظور شناسایی موانع اجرایی صورت پذیرد.
2- اهمیت و ضرورت تحقیق
پس از تدوین استراتژی ها ، فرایند مدیریت استراتژیک به پایان نمی رسد. باید به افکار استراتژیک جامه عمل پوشانید.از سوی دیگر تدوین موفقیت آمیز استراتژی نمی تواند اجرای موفقیت آمیز را بدنبال داشته باشد. همیشه انجام دادن کار ( اجرای استراتژی ) از گفتن آنچه باید انجام شود ( تدوین استراتژی ) مشکل تر است . تدوین و اجرای تفاوت هایی دارند که در ذیل به آنها اشاره می شود :
• در تدوین استراتژی نیروها قبل از عمل قرار می گیرند
• اجرای استراتژی یعنی مدیریت بر نیروها به هنگام عمل
• در تدوین استراتژی بر اثربخشی تاکید می گردد
• در اجرای استراتژی بر کارایی تاکید می شود
• اصولا تدوین استراتژی یک فرایند ذهنی است
• اصولا اجرای استراتژی یک فرایند عملیاتی است
• تدوین استراتژی مستلزم داشتن قضاوت شهودی خوب ومهارت تحلیلی است
• اجرای استراتژی مستلزم داشتن انگیزه ویژه و مهارت های رهبری است
• تدوین استراتژی مستلزم ایجاد هماهنگی میان عده ای انگشت شمار است
• اجرای استراتژی مستلزم ایجاد هماهنگی بین عده زیادی است.

یک ضرب المثل آلمانی می گوید : " و قتی که در مسیر درست گام برنمی دارید فایده تند دویدن چیست " . بهترین فکرها و ایده ها تا زمانی که به اجرا در نیایند تنها یک رویایی ذهنی هستند. از سوی دیگر اجرا و پیاده سازی یک اندیشه بزرگ بدون فراهم کردن بستر لازم برای اجرای آن همان تند دویدن در مسیر نادرست است .
استراتژی یک اندیشه بزرگ است لذا اجرای استراتژی ها نیز از این قاعده مستثنا نیست. پس از تدوین استراتژی ، برای اجرای آندر یک سازمان ، لازم و حیاتی است که بستر اجرایی آن فراهم گردد .
فراهم سازی این بستر خود نیازمند شناسایی موانع اجرایی استراتژی می باشد ، تا با رفع کردن آن موانع زمیته و بستر لازم برای پیاده سازی استراتژی فراهم گردد.
لذا ، در این تحقیق تلاش می شود عوامل اثر گذار بر اجرای استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در شرکت ها ایرانی شناسایی ، طبقه بندی و اولویت بندی گردند.

 

3- اهداف تحقیق
1- هدف اصلی
شناسایی و تبیین موانع اجرایی استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در شرکت های خدمات نر م افزاری
2- اهداف فرعی
2-1 شناسایی و تبیین موانع داخلی اجرایی استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در شرکت های خدمات نر م افزاری
2-2 شناسایی و تبیین موانع خارجی اجرایی استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در شرکت های خدمات نر م افزاری
2-3 اولویت بندی موانع داخلی اجرایی استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در شرکت های خدمات نر م افزاری
2-4 اولویت بندی موانع خارجی اجرایی استراتژی تولید نرم افزارهای مدرن در شرکت های خدمات نر م افزاری
4- مدل مفهومی تحقیق
ابتدا موانع را به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم می کنیم :
1- موانع داخلی
2- موانع خارجی

 

اکنون در مرحله بعد عوامل داخلی را براساس مدل هفت اس مکینزی تقسیم می کنیم :
1- موانع داخلی سخت :
1- ساختار 2- سیستم ها 3- استراتژی
2- موانع داخلی نرم :
4- سبک های مدیریتی 5- کارکنان 6- مهارت ها 7- ارزشهای مشترک

 

 

 

و عوامل خارجی را براساس PEST تقسیم می کنیم :
1- موانع اقتصادی
2- موانع تکنولوژیکی
3- موانع سیاسی
4- موانع فرهنگی – اجتماعی
البته در مراحل بعد هریک از عوامل داخلی قابل تفکیک به عوامل فرعی خواهد بود .
5- سوالها و فرضیه های تحقیق :
1- عوامل داخلی در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -1 عوامل داخلی ناشی از سیستم های سازمانی، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -2 عوامل داخلی ناشی از ساختار سازمانی، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -3 عوامل داخلی ناشی از استراتژی، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -4 عوامل داخلی ناشی از منابع انسانی، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -5 عوامل داخلی ناشی از مهارت ها ی نیروی انسانی، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -6 عوامل داخلی ناشی از سبک های مدیریتی، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
1 -7 عوامل داخلی ناشی از ارزشهای مشترک سازمان، در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
2- عوامل خارجی در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند.
2-1 عوامل صنعت در عدم به کارگیری استراتژی مذکور موثرند.
2-2 عوامل ملی و بین المللی در عدم به کارگیری استراتژی مذکور موثرند.
3- عوامل خارجی در عدم بکارگیری استراتژی بیش از عوامل داخلی تاثیر دارند.
4- عوامل داخلی نرم بیش از عوامل داخلی سخت در عدم بکارگیری استراتژی مذکور موثرند .

 

6- متدولوژی تحقیق :
الف) روش کتابخانه ای :
یکی از شیوه های عمده مطالعات اجتماعی، بررسی اسناد و مدارک مکتوب یا مضبوط است. زمانی که محقق قصد مطالعه پدیده یا رویدادی را دارد که زنده نیست و مدتی قبل رخ داده است، ناچار باید از افرادی که شاهد صحنه و یا عامل و در ارتباط با پدیده مورد نظر بوده اند اطلاعات لازم را کسب کند. و یا به اسناد موجود در آن زمینه مثل گزارشها، سفرنامه ها، یادداشت های خصوصی، اسناد رسمی و ... استناد کند از زمانی که خط پدید آمد بسیاری از اطلاعات مربوط به جامعه را می توان از نوشته ها کسب کرد.

 

ب) روش دلفی :
روش دلفی برای ایجاد یک فرایند ارتباط گروهی که شامل اجزای جداگانه و متصل است به کار می رود و به آنها اجازه می دهد که در حل مسائل پیچیده شرکت نماید. پس از شناسائی موانع احتمالی از طریق روش کتابخانه ای این عوامل بین تعدادی از اساتید صاحب نظر و مدیران سازمان توزیع گردید و پس از اخذ نظرات و اعمال آن نتیجه حاصله مجدد بین افراد فوق توزیع گردید و در نهایت 44 عامل به عنوان موانع احتمالی شناسائی گردید که مبنای تنظیم پرسشنامه گردید.
ج) روش پیمایشی :
برای شناسائی موانع اجرای استراتژی مناسب ترین روش، روش تحقیق پیمایشی است، که این روش برای بررسی توزیع ویژگی های یک جامعه آماری مورد استفاده قرار می گیرد . تحقیق پیمایشی روشی است برای گردآوری داده ها که در آن از گروههای معینی افراد خواسته می شود تا به تعدادی پرسش مشخص پاسخ دهند.در این روش جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه صورت می گیرد.
د ) جامعه آماری
نخستین گام در فرآیند گردآوری اطلاعات تعریف جامعه آماری و تعیین حدود و دامنه آن می باشد. جامعه آماری در واقع جامعه ای است که عملا زیر پوشش بررسی قرار گرفته است و یافته های تحقیق قابل تعمیم به آن می باشد. این تعریف بر پایه مفهوم آماری از جامعه آماری می باشد. یعنی دلالت دارد بر گردآوری واحدهایی که نتایج بررسی به آن مربوط می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران و کارشناسان شرکتهای نرم افزاری هستند.
ه ) روش نمونه گیری
جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادف استفاده شده است از ویژگی های این روش آن است که برای دسترسی به نمونه های آماری از جامعه بزرگ می توان جامعه را طی چند مرحله به اجزای کوچک و کوچکتر تقسیم نمود و سپس از بین خوشه های مشخص شده به روش تصادفی نمونه ها را انتخاب نمود. شرکت های نرم افزاری جامعه آماری این تخمبنای انتخاب نمونه بدین صورت بود که با توجه به لیست رده بندی شرکتهای نرم افزاری ( بخش خصوصی) ارائه شده در سایت شورای عالی انفورماتیک کشور شرکتهای دارای شرایط زیر انتخاب شدند :
1- شرکت دارای درجه 1 و درجه 2
2- شرکتهایی که حجم فعالیت آنها متمرکز بر نرم افزار است. ( شرکتهای سخت افزاری حذف شدند)
3- شرکتهایی که در حوزه نرم افزارهای مالی و صنعتی فعالند. بنابراین شرکتهایی که درحوزه نرم افزارهای آموزشی ، قضایی ، نظامی ، جغرافیایی و نظایر آن بودند حذف گردیدند.
4- شرکتهایی که نرم افزارهای فوق را بصورت استاندارد تولید می کنند.

1- استراتژی
استراتژی‌، مفهومی‌ است‌ که‌ از حوزة‌ مدیریت‌ نظامی‌ سرچشمه‌ گرفته‌ است‌ و اولین‌ آثار مکتوب‌ دراین‌ زمینه‌ به‌ حدود 2500 سال‌ پیش‌ باز می‌گردد. ولی‌ سابقه‌ کاربرد این‌ مفهوم‌ در حوزة‌ مدیریت‌ وبازرگانی‌ به‌ دهه‌ پنجاه‌ میلادی‌ و در حقیقت‌ به‌ زمانی‌ باز می‌گردد که‌ نظریه‌ پردازان‌ سیستمهای‌ طبیعی‌،عامل‌ محیط‌ را در مطالعه‌ سازمانها وارد ساختند
از نظر معناشناسی‌، «واژة‌ استراتژی‌ ریشة‌ یونانی‌ دارد و ابتدا به‌ صورت‌ «استراتگوس‌» و به‌ مفهوم‌یک‌ نقش‌ (یک‌ فرمانده‌ در نقش‌ فرماندهی‌ یک‌ ارتش‌) به‌ کار می‌رفت‌. پس‌ از آن‌ به‌ معنای‌ «هنر یک‌فرمانده‌ نظامی‌» تعبیر شد که‌ به‌ مهارتهای‌ رفتاری‌ و روانشناختی‌ فرمانده‌ اشاره‌ داشت‌
در لغت نامه آکسفورد استراتژی چنین تعریف شده است :
" هنر یک فرماند کل قوا ، هنر طراحی وهدایت عملیات بزرگ نظامی و مانورهای بزرگ " این تعریف با تعریف استراتژی در چندان ارتباط ندارد، اما حداقل پیام آن است که استراتژی یک هنر است .
همچنین در لغت نامه بریتانیکا، در مورد استراتژی چنین آمده است :
" استراتژی یعنی هنر برنامه ریزی و هدایت عملیاتی و برای اینکه از تاکتیک متمایز شود باید دارای 3 ویژگی باشد :
1- گستره عملیاتی بیشتری دارد
2- دوره زمانی بلند تری دارد
3- جابجائی انبوه نیروها "
دراکر در سال 1955، در کتاب " روش مدیریت " به اهمیت تصمیمات سازمان اشاره کرد و آنرا چنین تعریف نمود " کلیه تصمیم های مربوط به اهداف شرکت و راههای رسیدن به آنها "
البته مفهوم مدیریت کامل نشده بود تا اینکه دانشمندان برجسته ای چون چندلر ، انسوف ، پورتر و چندلر و سایرین نظرات خود را در مورد آن ابراز کردند.
واژة‌ استراتژی‌ برای‌ اولین‌ بار توسط‌ «آلفرد چندلر»در کتاب‌ «استراتژی‌ و ساختار» به‌ کار رفت. وی آنرا چنین تعریف کرد :
" استراتژی عبارتست از تعیین اهداف و آرمانهای بلند مدتع و اساسی برای یک شرکت، و پذیرش مجموعه از اقدامات و تخصیص منابع لازم برای حصول به این اهداف و آرمانها "
.استراتژی ها در سه سطح استراتژیهای بنگاه ، کسب و کار و کارکردی تعریف می شوند. از آنجایی که تولید نرم افزار از جنس توسعه می باشد بنابراین در این تحقیق بر استراتژی کارکردی تحقیق و توسعه تمرکز می گردد.
2- استراتژی کارکردی در حوزه تحقیق و توسعه :
در سازمان های تلاش تحقیق و توسعه برای اجرای کارآمد استراتژی بسیار ضروری است. این نوع استراتژی که از تصمیمات و اقدامات انجام شده در تحقیق و توسعه، مهندسی و فعالیت های پشتیبانی ناشی شده است، همان استراتژی تحقیق و توسعه می باشد.
معمولا مسئولیت عرضه محصولات جدید و بهبود یا اصلاح محصولات موجود یا قدیمی بر عهده این واحد گذاشته شده است تا سازمان بتواند استراتژی ها را به شیوه ای موفقیت آمیز به اجرا درآورد.
نمونه پرسش هایی که توسط استراتژی عملیاتی تحقیق و توسعه پاسخ داده می شود شامل :
1- پژوهش پایه در برابر توسعه محصول
2- پژوهش های کوتاه مدت یا بلند مدت
3- توسط شرکت یا با قرارداد با بیرون از شرکت
4- متمرکز یا غیر متمرکز
5- موضوعات پژوهشی تهاجمی یا دفاعی
6- تناسب سازمانی
7- موضع اساسی تحقیق و توسعه
8- پروژه های جدید برای حمایت از رشد
9- انتخاب گرایش مناسب در استراتژی کسب و کار
10- انتخاب گرایش مناسب در سایر استراتژیهای کارکردی
11- رابطه میان واحد تحقیق و توسعه و مدیران محصول
12- رابطه میان واحد تحقیق و توسعه و مدیران تولید
13- رابطه میان واحد تحقیق و توسعه و مدیران بازاریابی
14- موضع تهاجمی یا دفاعی

 

استراتژی این حوزه می تواند تهاجمی یا دفاعی و یا ترکیبی باشد. استراتژی تهاجمی ویژگیهای زیر را دارا می باشد :
1- تاکید بر نوآوری تکنولوژیکی
2- ارائه محصول جدید
3- گرایش به ریسک بالا
4- توانایی تبدیل سریع نوآوری به محصولات تجاری
از سوی دیگر استراتژی دفاعی تحقیق و توسعه ویژگیهای زیر را دارا است :
1- اصلاح محصول
2- نسخه برداری
3- حفظ موقعیت موسسه

 

استراتژی ترکیبی با درجاتی از رهبری تکنولوژیکی مورد استفاده قرار میگرد . شرکت جنرال الکتریک در صنعت برق ، آی بی ام در کامپیوتر و دوپان در صنایع شیمیایی از این صنعت استفاده کرده اند.

 

سیستم تحقیق و توسعه
در حال حاضر برخی از شرکت ها هیچ نوع تحقیقی انجام نمی دهند و واحدی به نام دایره تحقیق و توسعه ندارند و این در حالی است که برخی دیگر از شرکتها بقای شرکت به فعالیت موفقیت آمیز دایره تحقیق و توسعه بستگی دارد. بویژه شرکتهایی که استراتژی توسعه محصول را به اجرا در می آورند به دایره تحقیق و توسعه اهمیت زیادی می دهند و آن را بیش از دوایر دیگر تقویت می کنند.
اگر دایره تحقیق و توسعه بخواهد در اجرای استراتژی ها اثر بخش باشد ناگریز است با سایر واحدهای مهم و حیاتی شرکت طرح های استراتژیک و از نظر عملیاتی نوعی مشارکت تشکیل دهد. در شرکت هایی که در حال حاضر دارای بهترین شیوه مدیریت هستند، شاهد روحیه همکاری مشارکت و اعتماد متقابل بین مدیران عمومی و مدیران دایره تحقیق و توسعه هستیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1 – موانع اجرای استراتژیک از نظر دیوید آش
مهمترین موانع اجرای استراتژیک از نظر دیوید آش با توجه به تحقیقاتی که از 93 شرکت انجام داده است به صورت زیر استخراج نموده است. البته لازم به ذکر است این موانع در کتاب آقای هانگر عینا ذکر گردیده است.
1- اجرا استراتژی ها بیشتر زمان بر است تا تنظیم استراتژی ها
2- مهمترین مشکل در طی اجرا عدم پیش بینی کافی موارد در اجرا از قبل می باشد.
3- هماهنگی فعالیتهای اجرا از اثر بخشی کافی برخوردار نیست.
4- فعالیت رقبا و ایجاد آشفتگی درون سازمانی موجب انحراف توجه مدیران از اجرای استراتژی ها می شود.
5- برنامه های آموزشی برای کارکنان به میزان کافی نمی باشد.
6- عوامل غیر قابل کنترل در محیط خارجی تاثیر زیادی در اجرای استراتژی ها دارد
7- هدایت و رهبری بوسیله مدیران قسمتها به اندازه کافی صورت نمی گیرد.
8- جزئیات وظایف و فعالیتهای کلیدی در اجرا، به اندازه کافی مشخص نگردیده است.
9- سیستم های اطلاعات استفاده شده برای کنترل اجرا به اندازه کافی نمی باشد.

 

2 – موانع اجرا کردن استراتژی پیترلورانج
در پیاده کردن استراتژی موانعی وجود دارد که بعضی نتیجه محدودیتهای محیطی و پاره ای ریشه در محدودیتهای داخلی دارد که به شرح زیر توضیح داده می شود :

 

2- 1) محدودیتهای محیطی
به عقیده پیتر لورانج پنج عامل محیطی بر پیاده شدن استراتژی اثر می گذارند. وی می گوید که سازمانها باید این عوامل را که نتیجه پیچیدگی محیطی می باشند برای رسیدن به استراتژی برنامه ریزی ادغام نمایند این پنج عامل عبارتند از :
1- کمیابی : رشد کمبود منابع طبیعی از قبیل انرژی، غذا، مواد معدنی و ... باعث می شود که فعالیت ها به نحوی طراحی می شوند تا مواد به کارایی در حد بسیار بالا مصرف گردند و در عین حال به فکر کمبودها و جستجوی منابع جایگزین نیز باید بود.
2- سیاستها : با توجه به مسایل قانونی جهت گیریهای دولت به کار و تجارت و سیاستهای عمومی، مسیر حرکت سرمایه ای سازمان را نمی توان به درستی پیش بینی کرد و علیرغم برنامه های استراتژیک، مدیریت باید در این رابطه بسیار هوشمندانه عمل نماید تا منافع شرکت در رابطه با تحولات شدید و ناگهانی اقتصاد و سیاست جهانی لطمه کمتری ببیند.
3- موقعیت : در سالهای اخیر دو حرکت مهم در موثر بودن سازمانها به وقوع پیوسته اولی تغییرات حاصل در موقعیت و وضعیت سازمان که حرکت به سوی رشد دارد و دومی چالش انتظارات سنتی نسبت تعهدات سازمان و انجام دادن آنها از طرف کارکنان. با توجه به اینکه مسایل فوق در چارچوب واقعیتهای سیاسی و ارزشهای اجتماعی قرارداد و استراتژی سازمان نیز بر آن منطبق می باشد مدیران مسئول وظیفه دارند درک کارکنان از استراتژی ها را هر چه بیشتر نموده تا در پیاده و اجرا کردن آن دچار تشتت و اختلال نشوند.
4- تغییرات قدرت : تاثیر گروههای نفوذ و فشارهای خارجی بر سازمان به گونه ای دایم در حال تغییراند. در این شرایط تکلیف تعدیل اثرات اینگونه تغییرات بر اهداف سازمان سعی در کم کردن خطاپذیری سیاست های عمومی سازمان نسبت به فشارهای خارجی از طریق انتقال دادن و دور کردن منابع خود از طریق حساس به مناطق مطمئن می باشد.
5- تکنولوژی : تخصص های تکنیکی امکان دارد در آینده به تنها و مهمترین «استراتژی منابع» تبدیل گردند. در چنین وضعیتی، استراتژی ها باید تکنولوژی را مدیریت نمایند و به همانگونه که منابع مالی و پولی و دانش فنی بین قسمتهای مختلف سازمان توزیع می گردد تکنولوژی نیز در همان کانالهایی که منابع مالی و فنی و علمی حرکت نموده اند جریان پیدا کند.
2- 2- محدودیتهای داخلی
1- عدم انعطاف پذیری: واحدهای عملیاتی سازمان معمولا پس از مدتی به صورت تیول شخصی مستقل و غیر قابل تغییری در می آیند و توانایی برقراری ارتباط و همکاری با سایر واحدها را به تدریج از دست می دهند مدیران باید به طبیعت ارتباط عملیاتی متقابل که به صورت ذاتی در سازمان وجود دارد توجه داشته و فعال نگهداشتن آن را ترغیب نمایند. برای رفع این مشکل لورانچ معتقد به «سیستم دوگانگی مسئولیت» است. به این معنی که مدیران علاوه بر مسئولیتهای اولی باید به مشاغل استراتژیک که دارای ماهیت عملیاتی متقابل می باشند منصوب شوند تا به جنبه های مختلف مشکل تسلط کافی پیدا کنند.
2- کهنه بودن تفکر مدیران : افراد سازمان با گذشت زمان و با تحولات محیط به تدریج دارای طرز تفکری کهنه و منسوخ می شوند و چنانچه در جهت باز پروری فکری و یادگیری اقدام ننمایند. قادر به حفظ ادامه فعالیتهای سازمان به گونه مثبت نخواهند بود. استراتژی باید کفایتهای انسانی را به عنوان منابع قابل انتقال که توانایی انتقال از مشکلی به مشکل دیگر به هنگام ضرورت را دارند تلقی نماید تا اینکه آنها را به استخدام درآورده و پس از رفع مشکل یا مشکلات از خدمت مرخص کند.
3- محدودیتهای فکری : تنگ نظری و محدودیت فکری پاره ای مدیران اغلب باعث می شود که به جای وفاداری به سازمان یک موجودیت کل به کسب و کار و یا وظیفه محدود خود احساس وفاداری نمایند. لورانچ می گوید که محدودنگری و به چارچوبی معلوم و مشخص توجه داشتن تا به منافع کلی سازمان، استراتژی های کلی و اساسی را به مخاطره می اندازد و مدیران عالی باید به این مشکل نهایت توجه را بنمایند.
4- ارزشها، سبک ها سنت ها : فرهنگ سازمان اجرا و پیاده کردن استراتژی را ساده می نمایند زیرا دیدگاه ها و نظرات را واحد نموده و بر یکدیگر منطبق می سازد. از طرفی ارزشها و سبکها می توانند به گونه ای منافع مقرره عمل نمایند زیرا در کنار فرهنگ سازمان ه شکل گرفتن نوعی فرایند استراتژیک کمک می کنند که منجر به بهبود فعالیت های جدید و در نتیجه منتفی شدن مشکلات محیطی می گردد.
5- قدرت : در بسیاری از سازمانها مدیران عالی اصولا فاقد برنامه استراتژیک می باشند. این حالت بیشتر در شرایطی اتفاق می افتد که قدرت اجرایی غیر متمرکز و بیشتر در دست مدیران عملیاتی قرار دارد و یا مدیرعامل در حال باز نشسته شدن می باشد. در چنین وضعیتی که مدیرعامل به علت بی علاقه شدن اعتماد به نفس خود را نیز از دست می دهد، فعالیتها به صورت ضعیفی انجام می شوند که انعکاسی قوی در سطح سازمان دارند. راه حل این مشکل فقط از طریق اجتماع مدیران عالی امکان پذیر است که با ترغیب کارکنان، آنها را به پیاده کردن و اجرای استراتژی وادار نمایند.

 

3- موانع اجرای استراتژی از نظر جان . ام برایسون
برایسون 4 عامل کلیدی را به عنوان مانع اجرای استراتژی معرفی می کند :
1- مشکل انسانی عبارت است از مدیریت و توجه و تعهد افراد. توجه افراد کلیدی باید معطوف به مسایل کلیدی، تصمیم ها، اختلاف نظرها و تعیین اولویت های خط مشی در مقاطع کلیدی فراگرد و سلسله مراتب سازمانی باشد.
2- مشکل فراگرد عبارت است از مدیریت اندیشه های استراتژیک به روشی مناسب دانش نامتعارف باید به دانش متعارف تبدیل شود.
3- مشکل ساختاری عبارت است از مدیریت روابط جزء و کل. محیطهای داخلی و خارجی باید به صورتی سودمند با هم مرتبط شوند.
4- مشکل نهادی عبارت است از به کار بردن رهبری تغییر شکل. دشوارترین مشکلاتی را که برنامه ریزی استراتژیک با آنها مواجه است تنها از طریق تغییر شکل نهادی می توان حل کرد. این تغییر شکل بدون رهبری قوی محقق نخواهد شد.

 

4- موانع اجرای استراتژی از نظر کاپلان و نرتون
کاپلان و نرتون در سال 2001 مهمترین عامل اجرای ضعیف استراتژی را به شرح زیر عنوان کرده اند:
1- استراتژی های قابلیت اجرا نداشتند.
2- استراتژی ها با اهداف فردی گروهی و سازمانی مرتبط نیستند.
3- استراتژی ها با منابع کوتاه مدت و بلند مدت سازمان مرتبط نیستند.
تفاوت اصلی کاپلام و نرتون با سایر تئوری پردازی ها در این است که آنان به سبک های مدیریت در داخل سازمان نپرداخته اند.
5- موانع اجرای استراتژی از نظر بیروایزینستیت
بیروایزینستیت در تحقیقات خود در سال 2000 موانع اجرای استراتژی را به سه دسته آرام، خاموش و مخفی تقسیم کردند. این موانع با سیک مدیریت و فرهنگ سازمانی گره خورده است.

 

6- سایر دیدگاه در زمینه موانع اجرای استراتژی

 

در نظریه دیگر موانع اجرای استراتژی به سه سطح قابل تقسیم است 1- موانع خارجی 2- موانع و فشارهای داخلی 3- فشارهای واحد بازاریابی

 

1- موانع خارجی
فاکتورهای اجتماعی : تغییرات جمعیتی و الگوهای اجتماعی
فاکتورهای قانونی : افزایش قوانین تاثیرگذار بر فعالیتهای سازمانی
فاکتورهای اقتصادی : تغییرات بازار و تغییرات جهانی
فاکتورهای سیاسی : نقش دولت در فعالیتهای سازمانی
فاکتورهای تکنولوژی : تغییرات اساسی در تکنولوژی

 

2- موانع داخلی
رهبری : درجه ای از سبک مدیران عالی سازمان
فرهنگ سازمانی : فرهنگ سازمانی مشتری مدار یا بازار مدار
طرح سازمانی : توانایی ارائه استراتژی
سیاستهای وظیفه ای : وقتی که سیاستها و رویه های سازمان در یک راستا نباشد.
منابع : آیا منابع کافی برای اجرای استراتژی ها وجود دارد؟ آیا مدیرعامل سازمان اولویت ها را در توزیع منابع در نظر می گیرد؟
3- فشارهای داخلی واحد بازاریابی :
وظایف متعدد بازاریاب
نقش بازاریاب
کنترل بازاریاب
آقای گلین دیکنز پیما موانع اجرای استراتژی را به چهار قسمت تقسیم می کند :
1- استراتژی ها برای کارکنان مجری قابل درک نیست.
2- سیستم های مدیریتی برای رضایت مشتریان تنظیم نشده بلکه برای کنترل عملیات طراحی شده اند.
3- فرایند تولید طراحی شده برای تولید کالا و خدمت و نه برای اجرای استراتژی ها
4- شایستگی افراد و اهداف مشارکتی با استراتژی ها گره نخورده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

با کوتاه شدن دوره عمر محصولات ، سازمانها قادر نخواهند بود در این محیط رقابتی و همراه با تغییرات شدید در فناوری ، منابع زیادی را برای تولید محصولات جدید صرف نمایند و به عبارتی باید به فکر استفاده بهینه از منابع باشند . بر همین اساس و در جهت استفاده بهینه از منابع سازمان ، مشکل اصلی مدیران کمبود اطلاعات راجع به منابع سازمان نیست بلکه مسئله اصلی همان چگونگی استفاده از حجم زیاد اطلاعات در سازمان میباشد . امروزه استفاده از سیستمهای اطلاعاتی که یکی از دستاوردهای فناوری اطلاعات در سازمانها میباشد به یک ضرورت تبدیل گشته و سازمانها را در جهت استفاده هر چه بیشتر از این فناوری جدید که بستگی به تفکر مدیران ارشد سازمان و شناخت و درک آنان از اهمیت این سیستمها در امورسازمان دارد ، ترغیب خواهد کرد . فناوری اطلاعات به عنوان ابزاری قوی در جهت آمادگی سازمانها برای رقابت در عرصه جهانی و افزایش کارایی سازمان و همچنین تغییر ساختارسازمان از حالت هرمی و مقاوم در برابر تغییر به ساختار مسطح با سطوح کمتر مدیریت و درجه بالای تغییر و انعطاف پذیری مورد استفاده قرار خواهد گرفت . به عبارت دیگر فناوری اطلاعات در سازمانها با حذف فواصل زمانی و مکانی با استفاده از سیستمهای تحت وب ، شبکه های داخلی و خارجی و معماری مبتنی بر Client/Server ، مدیران را در جهت استفاده بهینه از منابع سازمان یاری خواهد کرد یعنی هر شخص قادر است بر اساس حق دسترسی تعریف شده برای وی به اطلاعات مورد نیاز خود دست یافته و بر اساس آن تصمیم گیریهای لازم را انجام دهد .
با استفاده از فناوری اطلاعات سازمانها قادرند وظایف مختلف طراحی ، تولید و خدمات پس از فروش را بطور جداگانه و در نقاط مختلف دنیا انجام دهند و در هر زمان اطلاعات لازم و مورد نیاز خود را بصورت آنلاین دریافت کنند .برای پیاده سازی چنین مکانیزمی استفاده از سیستمهای یکپارچه که قادر باشد تمامی واحدهای سازمان از قبیل مالی، تولید ، انبار ، اداری ، عملیات و... را تحت کنترل داشته باشد ضروری بنظرمیرسد . به چنین سیستمی که بعنوان یکی از فرآورده هاو کاربردهای فناوری اطلاعات در سازمانها به شمار میرود و وظیفه برنامه ریزی منابع سازمانی را برعهده دارد سیستم ERP (برنامه ریزی منابع موسسه ) گفته میشود . این سیستم از یک بانک اطلاعاتی واحد تشکیل شده و همه بخشهای سازمان از اطلاعات واحد موجود در این بانک اطلاعات بطور مشترک استفاده میکنند .منظور از یکپارچگی در این نرم افزارها استفاده اشتراکی دو یا تعداد بیشتری از برنامه های کاربردی موجود دراین سیستمها از اطلاعات یکسان میباشد و کاربران سیستمها این اطلاعات یکسان را همواره و در همه این برنامه ها مشاهده و مورد استفاده قرار میدهند .

 

همانگونه که میدانیم در فرایند ارضای سفارشات ، سه حوزه اصلی بازاریابی ،تدارکات و تولید درگیر هستندکه در هر یک از این حوزه ها ، کاربر سیستمهای اطلاعاتی نقش مهمی را ایفا میکند . برای مثال سیستم اطلاعات مدیریت بازاریابی ، برنامه های کاربردی از قبیل پیش بینی تقاضا و مدیریت سفارشات مشتری را شامل میشود . سیستم اطلاعات مدیریت تدارکات ، مدیریت عرضه کنندگان و سفارشات خرید را در بر میگیرد و نهایتا سیستم اطلاعات مدیریت تولید ، اطلاعاتی در مورد ردیابی محصولات و قطعات و منابع مورد نیاز برای تولید را شامل میشود . نکته مهمی که درواقعیت با آن روبرو هستیم آن است که دو یا بیش از دو بخش از این حوزه های وظیفه ای نیازمند تسهیم و به اشتراک گذاری اطلاعات با یکدیگر هستند . برای مثال اطلاعات در مورد سفارشات تولید و موجودیهای جاری بطور همزمان بوسیله بخشهای بازاریابی ، تدارکات و تولید مورد استفاده قرار میگیرند . بعبارت دیگر:
پرسنل بازاریابی این اطلاعات را برای تعیین میزان محصولات قابل عرضه به مشتریان استفاده میکنند و در مورد زمان تحویل سفارشات مشتریان بوسیله محصولات تولید شده تصمیم گیری میکنند .
پرسنل تولید این اطلاعات را برای کنترل موجودیها و اینکه آیا این مقدار موجودی برای سفارشات رسیده کافی است و آیا سفارشات ، بموقع بدست مشتری خواهد رسید یا خیر مورد استفاده قرار میدهند .
پرسنل تدارکات نیز از اطلاعات موجودی برای تصمیم گیری در مورد اینکه چه موقع و به چه میزان باید قطعات و مواد مورد نیاز را سفارش دهند استفاده میکنند .
در این حالت اگر هر بخش کار خود را با سیاست مستقل و جداگانه ای دنبال کند ، اهداف کلی و کلان سازمان کمرنگ شده و مدیران ارشد و اجرایی سازمان نمیتوانند گزارشات مختلف از عملکرد و وظایف متعدد سازمان خود را بطور یکجا و مرتبط با هم مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند . بنابراین به راه حلی نیاز است تا وظایف و فرآیندهای مختلف در یک سازمان را بصورت یکپارچه و به شکل زنجیره ای واحد تبدیل کند . در نتیجه مدیران قادر خواهند بود با استفاده از داده های بدست آمده از کل سازمان در زمان مناسب و بموقع تصمیم گیریهای لازم را انجام دهند . استفاده از این روش برای مشتریان نیز موجب کاهش زمان و هزینه دستیابی به کالا و خدمات مورد نیازشان میگردد . در عمل توانایی و قابلیت سیستمهای اطلاعاتی سنتی برای پشتیبانی از سفارشات پویا و یکپارچه کافی نمیباشد از طرف دیگر مشکل دوباره کاری در ورود داده یکسان به این سیستمها توسط بخشهای مختلف وجود دارد . در نتیجه ، این امرتلاشها را در جهت ایجاد یک سیستم اطلاعات مدیریت یکپارچه سوق داد . این سیستمها بطور ایده آل نه فقط برای پشتیبانی از فرآیند تصمیم گیری بلکه بعنوان ابزاری ارتباطی بین اعضای حوزه های مختلف کاری سازمان مورد استفاده قرار میگیرد
اولین تلاشی که برای دستیابی به این نیاز صورت پذیرفت در قالب یک گروه از نرم افزارها بنام پردازنده های صورت مواد ( (BOMPsبمنظور استفاده بهینه از مواد ، تجهیزات و نیروی انسانی مورد استفاده قرار میگرفت . روش کار در این برنامه ها بدین صورت بود که مقدار مورد نیاز محصول به همراه اجزاء و قطعات مورد نیاز برای تولید آن محصول به سیستم وارد میشد و سیستم میتوانست بر اساس آن ، همه مواد مورد نیاز برای تولید آن مقدار محصول را محاسبه و ارائه کند . بر اساس این نتایج ، پرسنل تدارکات قادر بودند برای خرید و تدارک مواد مورد نیاز ، برنامه ریزی لازم را بعمل آورند . ولی مشکل عمده ای که این نرم افزارها داشت آن بود که مقادیر مواد و قطعات موجود در خط تولید و یا مقادیر موجودی مانده در انبار که از تولیدهای قبلی باقی مانده بود را در نظر نمیگرفت ، بنابراین میزان موجودی انبار به مقدار قابل توجهی افزایش می یافت . از سوی دیگر زمان تاخیر در سفارش مواد و تهیه آن نیز در محاسبات مد نظر قرار نمیگرفت . بنابراین سعی در تولید نرم افزارهایی برای کنترل موجودی انبار گسترش یافت و توجه مدیران به سمت سیستمهای برنامه ریزی مواد مورد نیاز (MRP) سوق یافت .
در این دیدگاه جدید که شکل پیشرفته BOMPs بود ، با در دست داشتن اطلاعات لازم در مورد میزان تقاضا برای محصولات و همچنین ساختار محصولات مورد نیاز میتوان براحتی مقدار مورد تقاضا برای هر محصول و اجزای آن را محاسبه کرد و این کار باعث کاهش خطای موجود در زمان پیش بینی میگردد . در این روش، مشکلات موجود در نرم افزارهای پردازشگر صورت مواد نیز حل شده بود . بعبارت دیگراین سیستم، میزان موجودی در گردش و زمان تهیه مواد را نیز در نظر میگرفت و بر این اساس برنامه زمانبندی شده ای برای خرید و تولید مواد ارائه میداد .سیستمهای MRP اولیه که با MRP I شناخته میشدند اطلاعات بازاریابی موجود در برنامه کلان تولید (MPS) را با اطلاعات مربوط به سطوح جاری موجودیها و سفارشات تولید ، خرید ، اطلاعات تکنولوژیک در مورد ساختار محصول و فرایندهای تولید آن محصول ترکیب میکند . نتایج بدست آمده به این صورت خواهد بود که از هر قطعه ، ماده اولیه ، محصول و ... چه میزان خریداری ، تولید و یا مونتاژ شود و چه موقع سفارش خرید یا تولید صادر شود ؟
برنامه کلان تولید(MPS ) ، اطلاعات مربوط به سفارشات مشتریان شرکت و پیش بینی های تقاضای انجام شده را در هر دوره ترکیب میکند . این اطلاعات با حجم موجودیهای جاری مقایسه میشود و زمان دریافت اقلام مورد نیاز نیز با توجه به زمان تاخیر دریافت اقلام از عرضه کنندگان یا در سطح کارخانه (از سایر دپارتمانها ) منظور میگردد . بعدها سیستم برنامه ریزی نیازمندیهای مواد برای سازمانهای خدماتی نیز طراحی و مورد استفاده قرار گرفت . با گذشت زمان قابلیتهای جدیدتری به این سیستمها اضافه شد که از آن میان میتوان به ماجولهای برنامه ریزی ظرفیت و کنترل سطح کارخانه که به بهره برداری کارا از ظرفیتهای محدود منجر میشد اشاره کرد .
در نیمه دوم دهه 1980 میلادی سیستم MRP II که شکل توسعه یافته MRP بود توسط شخصی بنام اولیور وایت ارائه شد . در این سیستم علاوه بر اطلاعات مواد مورد نیاز ، برای سایر منابع از جمله ماشین آلات و تجهیزات ، پرسنل ، ابزار ، ظرفیت انبار و... نیز برنامه ریزی انجام میشد . بدین ترتیب بهره وری منابع و کارایی سازمان به شکل چشمگیری افزایش یافت . با گذشت زمان ، عملیات مربوط به برنامه ریزی توزیع نیز در مجموعه نرم افزارهای MRP II به نام DRP وارد شد و بصورت یکپارچه ای با عملیات تولید مرتبط گردید .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   150 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله موانع اجرای استراتژی شاهینی

دانلود مقاله نماز ، غدیر و امام علی (ع)

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله نماز ، غدیر و امام علی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

نماز ، غدیر و امام علی (ع)

 

تمام پدیدههاى نظام هستى معلول و مخلوق ذات حق بوده و منشأ آفرینش آنها خالق قادرى است که هستى از او نشأت گرفته است. همه موجودات از جمله انسان از فیض حق وجود یافتهاند. و نه تنها در مقام حدوث بلکه در مقام بقاء نیازمند و محتاج اویند.
یعنى خداوند نه تنها نعمت وجود را به موجودات اعطا نموده است بلکه ربوبیت و سرپرستى آنها را نیز عهدهدار گشته است پس خدا هم خالق است و هم رب، و همه موجودات به خالقیت و ربوبیت او اعتراف دارند.
یسبح لله ما فى السموات وما فى الارض الملک القدوس العزیز الحیکم.
«تسبیح مىگوید خدا را آنچه در آسمانها و در زمین است آن پادشاه پاک عزیز حکیم را».
انسان که اشرف کائنات است بر اساس فطرت به ربانیت او مقر و معترف است و هرگونه شرک را از او نفى مىکند و لازم است که فقر خویش و غناى خالق، کوچکى خود و عظمت رب را اظهار نماید و رمز نماز در همین است که بنده اظهار عبودیت و بندگى نماید. چنانچه در کلام گوهر بار امام رضا(علیه السلام) آمده است که: علة الصلاةِ انَّها اقرارٌ بالربوبیّة لله ـ عزّ وجل ـ وخلعُ الانداد وقیامٌ بین یدى الجبّار جلّ جلاله بالذّل والمسکنة والخضوع والاعتراف.
«علت نماز اقرار به ربوبیت خدا و نفى هرگونه شریک براى او و ایستادن با خضوع و کوچکى و بیچارگى در پیشگاه خداست»(2).
از آن جهت که آدمى مرکّب از عقل و شهوت است و نیز در فرمان بردارى او هیچ گونه جبرى وجود ندارد بلکه با اختیار زندگى مىکند قطعاً داراى معاصى و گناهان هم هست پنج بار ایستادن در مقابل خداوند در حال نماز به معناى اعتراف به گناه و درخواست آمرزش گناهان و طلب مغفرت در مقام عمل است.
پس «نماز، ایستادن با اعتراف به گناه و درخواست آمرزش گناهان پیشین و نهادن صورت بر زمین پنج نوبت در شبانه روز با عظمت خدا، همراه است».
و چون هواى نفس هر لحظه او را به غفلت و سرکشى سوق مىدهد و به غرور و خود خواهى دعوت مىکند و به افزون طلبى و تمامیت خواهى فرا مىخواند باید در مقابل آن، عاملى باشد بسیار قوى و نیرومند که جلوى این رذایل را سد نموده و او را به سمت عزت و عظمت انسانى سوق دهد که آن نماز است چون نماز تنها عنصر بازدارنده از ذمائم اخلاقى است.
چنانچه در حدیث آمده است که «نماز موجب یاد خدا و دورى از غفلت و سرکشى و باعث خشوع، فروتنى و خواهان طلب افزایش معنوى و مادى است».
و چون در سرشت آدمى نسیان و فراموشى عجین است هر لحظه بیم آن مىرود که انسان خود و آفریدگارش را به باده نسیان و فراموشى سپرده و طغیان و سرکشى را پیشه خود سازد و عمرى را در حیوانیت و پستى
سپرى سازد و کمال و انسانیت خویش را در حیات حیوانى ببیند اینجاست که: «نماز او را به مداومت بر ذکر خدا در شب و روز بر مىانگیزاند تا بنده، مولى و مدبر و آفریدگار خود را فراموش نکند چرا که فراموشکارى، باعث طغیان و سرکشى خواهد بود»(1).
وبالاخره اینکه فلسفه نماز، حضور در پیشگاه ربوبى و اظهار بندگى و عبودیت و اقرار به ربوبیت پروردگار و جاودانگى بر آن ذاتى است که موجب مىشود بنده در پى اصلاح و سعادت خویش برآید و به کمال انسانى خود دست یابد. «انسان در حال نماز در محضر خدا و به یاد خداست و همین حالت او را از معاصى بازداشته و از همه تباهىها و تاریکىها او را مانع مىشود».

 

فلسفه قبله
حالت نماز از بهترین حالات روحانى و معنوى انسان در تمام لحظات عمرش بحساب مىآید بنده خود را به تمام معنى آماده مىسازد تا با معبود خویش سخن بگوید. عبد وقتى در مقابل معبود خویش قرار مىگیرد و مهیاى سخن گفتن با او مىگردد احساس مىکند که باید آدابى را درنظر بگیرد و با حفظ آن آداب با او سخن بگوید چنانچه در عرف اجتماعى هم چنین است.
یکى از آداب این حالت معنوى و ملکوتى، قیام در مقابل کعبه است، محلّى که جلوهاى از حق در آن تجلّى یافت و نمونهاى از تصویر کعبه حق در بیت المعمور در این سراى مادى در آن مکان ظهور یافت. لذا فرمان رسید به آنان که مىخواهند از دنیّت دنیا اِدبار نموده و قلب خویش را از همه امور سرگرم کننده آن بازداشته و با انقطاع از ملعبههاى خلق وصال به حق پیدا نمایند به قبله اقبال نمایند تا شاید بدان واسطه نورانیت قلبشان به وجود جسمانى و مادى آنان تسرّى یافته و قدرت حق را با خلافتى که از قِبَل او بعهده دارند در زمین ظاهر سازند. چنانچه از امام صادق(علیه السلام) منقول است که فرمودند: «هرگاه براى نمازى رو به قبله ایستادى از دنیا و آنچه در آن است و مردم و آنچه در آنند مأیوس باش و قلبت را از هر چیز که تو را از خدا غافل مىکند خالى کن و با چشم دل عظمت خدا را نظاره کن»(1).
و قیام مقابل کعبه در حال نماز باید یادآور ایستادن انسان در مقابل عظمت الهىاذا استقبل المصلى القبلة استقبل الرحمان بوجهه لا إله غیره.
«آنگاه که نمازگزار روى به قبله مىایستد روى به آن خدایى ایستاده است که جز او خدایى نیست»(2).
در واقع رو کردن به قبله به معناى بردن دل بدانجاست یعنى سپردن دل به صاحبدل است که گناه را از او باز دارد و در مسیر کمال سیر دهد بنابر این استقبال ظاهرى به کعبه باید با توجه باطنى بدان همراه باشد والاّ نماز، او را سودى نبخشد. «حاتم اصم را از نمازش پرسیدند در جواب گفت: چون وقت نماز آید وضو سازم و به موضع نماز روم پس براى نماز کعبه را در میان دو ابروى خود فرض مىکنم و صراط را زیر دو قدم خود و بهشت را بر راست و آتش را از چپ و ملک الموت را پشت سر و آن نماز را آخرین نماز خود پندارم و با خوف و رجا، با خضوع و خشوع و اخلاص آن را انجام دهم»(1).
پس استقبال به قبله در حال نماز به معناى استدبار دل از غیر خداست. و اعراض از قبله به معناى استقبال به غیر اوست. و به همین خاطر توجه به قبله در نماز از واجبات شمرده شده و روى گردانى از آن از محرمات به حساب آمده چنانچه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمودند: «آیا آن کس که در نماز صورتش را از قبله بر مىگرداند نمىترسد از اینکه خداوند او را مسخ نماید و صورتش را مبدّل به صورت حمار کند».

 

سرّ الله اکبر
گفتن تکبیر به معناى ورود در حریم معنوى نماز است و با تعظیم و تکبیر در شروع نماز خداوند او را تکریم و تعظیم نماید و او را نزد بندگان دیگرش بزرگ بدارد چون او با بیان الله اکبر نه تنها خالق خویش را بزرگتر دانسته بلکه از او نفى شرک نموده است. و این مضمون کلام گوهر بار امام حسن عسکرى(علیه السلام) است که فرمودند: «هنگامى که نمازگزار دو دستش را جهت گفتن الله اکبر بالا برد و ثناى خدا گوید خداى تعالى به ملائکه خود چنین فرماید: اى عبادت کنندگان من آیا نمىبینید بندهام را که چگونه مرا بزرگ و عظیم شمرد و از شریک و تشبیه و نظیر پاک دانست و دستش را بلند کرد و دورى جست از گفتههاى دشمنان من که براى من شریک قائلند شما را شاهد مىگیرم به درستى که به زودى من او را در دار جلالم بزرگ و عظیم خواهم کرد و پاک مىگردانم او را در پاکیزگى دار کرامتم و او را از گناهان پاک مىسازم و از عذاب جهنّم و آتش آن او را حفظ مىکنم»(1).
و شاید سرّ بالا بردن دستان به هنگام تکبیر (الله اکبر) نفى همه امور دنیوى و قدرتهاى پوشالى و یا نفى همه اوصاف مادى از اوست. چنانچه از على(علیه السلام) منقول است که فرمودند: وجه دیگر «الله اکبر» این است که کیفیت و چگونگى را از او نفى مىکند گویى اذان گوینده مىگوید: خداوند والاتر از آن است که وصف کنندگان صفت او را ادراک کنند»(2).
گفته مىشود همین که وقتى بندهاى تکبیره الاحرام نماز را بگوید خداوند به او توجه کند و فرشتهاى را مأمور کند که ثواب همه اجزاى نماز را به دست او سپارد و او را نزد خود عزیز دارد و مشمول عزت خود گرداند و در قلب او اثر کبریائى خویش را نمایان سازد اگر ذکر تکبیر او از روى صدق و صفا باشد.
ولى اگر در قلب او چیزى باشد که از حقیقت معناى تکبیر بازش دارد خداوند او را از حلاوت و شیرینى یاد خود محرومش سازد و از قرب به خود و شادمانى مناجات محجوب سازد. امام صادق(علیه السلام) را در این باره کلام زیبائى است که فرموده ایشان چنین است: «پس به هنگام نماز دل خود را بیازماى اگر شیرینى نماز را و در عمق جان، سرور و بهجت آن را
مىیابى و دلت از راز و نیاز با او شادمان است و از گفتگو با او لذت مىبرد بدان که خداوند، تو را در تکبیرى که بر زبان راندهاى تصدیق فرموده است و گر نه بدان فقدان لذّت مناجات و محرومیت از شیرینى عبادت دلیل بر این است که خداوند تو را در گفتن تکبیرات دروغگو دانسته و از درگاه خود رانده است».
و اینکه چرا گفتن هفت تکبیر در ابتداى نماز داراى ثواب و فضیلت است هشام بن حکم گوید از امام موسى کاظم(علیه السلام) پرسیدم امام در پاسخ فرمودند: «اى هشام خدا آسمانها را هفت، زمین را هفت و حجابها را هفتگانه آفرید پس چون پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) را به معراج برد و قرب او به پروردگارش به اندازه فاصله دو کمان یا نزدیکتر شد یک حجاب از حجابهایش برداشته شد پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) تکبیر گفت و آغاز نمود به گفتن کلمات افتتاحیه نماز، پس چون حجاب دوم برایش برداشته شد تکبیر گفت و به همین منوال گذشت تا به هفت حجاب رسید پس آن جناب هفتتکبیر گفت بدین علت براى افتتاح نماز هفت تکبیر گفته مىشود».

 

نماز و تأثیر آن در زندگی فردی و اجتماعی
در دنیای مادی و ماشینی امروز، همه به دنبال پیشرفت و ترقی هستند و هر روز برای دستیابی به امکانات بهتر و جدیدتر تلاش می کنند، تا از رفاه بیشتری برخوردار شوند. این همه اختراع و اکتشاف به خاطر راحتی و تأمین نیازهای جسمی انسان است. آیا درمیان این همه رفاه اهمیتی هم به غذای روح بشر داده شده است؟
اصلا غذای روح انسان چیست؟
هدف از آفرینش موجودات عبادت است. حال عبادت چیست؟ تمامی کارها و اعمالی را که ما انجام می دهیم اگر برای رضای خدا باشد، عبادت محسوب می شود. چرا که آن چیزی که یک امر را عبادت می کند آن است که با انگیزه و نیت پاک و مقدس انجام شود و به تعبیر قرآن رنگ خدایی داشته باشد و عبادت نیز خود شامل درجه های مختلفی می باشد که نماز عالیترین نوع آن محسوب می شود زیرا نماز تنها عبادتی است که انسان هر روز موظف به انجام آن است و به ماه و فصل و شرایط خاصی وابسته نیست و این عبادت اثرات مختلفی را برای انسان در زندگی فردی و اجتماعی به همراه دارد ازجمله اینکه: عامل نزدیکی به خداوند و بازدارنده از گناه و دوری از شیطان است، زیرا نمازی که در اول وقت باشد و تمام شرایط آن به جا و با حضور قلب ادا شود باعث می شود انسان ازدرون و برون درمقابل خطرات شیطان حفظ شود؛ دوم: نماز عامل پاکی جسم و روح انسان است زیرا روح انسان نیز درمیدان زندگی روزانه درمعرض آلودگی های زیادی مانند هوسها، خودخواهیها، غرور، تکبر و کینه و حسد قراردارد سوم: نماز، تمرین وظیفه شناسی و قبول مسئولیت پذیری است و مانعی دربرابر بی بندوباری و سهل انگاری نسبت به وظایف و کمکی به پیشرفت در زندگی می باشد چهارم: نماز وسیله ای برای حفظ تعادل فرد در مقابل سختیها و نعمتها می باشد. این عامل سازنده ایستادگی و مقاومت انسان را در فراز و نشیب زندگی حفظ کرده و باعث می شود که فرد دربرابر هرگونه سختی و رنجی نلغزد و درهنگام سختیها به خدا توکل کند و او را تکیه گاه امنی برای خود بداند زیرا نماز عالیترین مهم ترین وسیله استعانت و یاری جستن ازخداوند است که در مواقع سختی و برای رفع پریشانی و نگرانی سفارش شده است. از دیگر فواید نماز، کبرزدایی است، حضرت علی(ع) درنهج البلاغه نماز را عامل تنزیه و تزکیه از کبر و خود بزرگ بینی معرفی می فرمایند و می گویند: خداوند حکیم، نماز را برای پاکسازی و جداسازی انسان از بیماری کبر و خودستایی مقرر فرموده است.
نماز عامل بازدارنده از گناه و شهوت است زیرا نماز واقعی انسان را از زشتیها و منکرات باز می دارد و باعث می شود که انسان در موقع نماز از هرگونه بی عفتی پاک باشد و روحش نیز مانند جسمش طاهر شود.
نماز نوعی تمرین بدنی یا ورزش است که انسان را شاداب و سرحال می کند و باعث می شود که تنبلی و کسالت از او دور شود و انسان با نشاط بیشتری به کار و فعالیت بپردازد.
یکی از اثرات اجتماعی نماز ترس از عذاب قیامت است زیرا یادآور معاد و روز محشر است و درنتیجه سبب می شود تا انسان مواظب رفتار و اعمال خود باشد چرا که خود را درپیشگاه خداوند مسئول می داند نماز، وسیله ارتباط خالق با مخلوق و به منزله پلی برای رسیدن به خداوند است و مشوقی برای انفاق کردن اموال به دیگران به این ترتیب، افراد هم ارتباطشان را با خدا حفظ می کنند و هم پیوندشان را با مخلوق، خداوند دراین زمینه می فرماید «قل لعبادی الذین امنوا یقیموا الصلاه و ینفقوا مما رزقناهم سراً و علانیه» به بندگان من که ایمان آورده اند بگو نماز را به پا دارند و از آنچه به آنان روزی داده ایم در پنهان و آشکار انفاق کنند. یکی دیگر از رموز نماز این است که خودبینی و غرور را درهم می شکند و به انسان درس تواضع و خشوع دربرابر خداوند و همینطور در زندگی می دهد نماز علاوه بر ایجاد خضوع و خشوع یک نوع تمرین جهاداست جهاد انسان با نفس خود. و بالاترین امر به معروف و نهی از منکر می باشد. نماز، استحکام بخش ارزشها و جلوگیری از فروپاشی شخصیت افراد و اعضاء یک جامعه می باشد. چرا که اگر افراد جامعه سست و بی مسئولیت باشند، اجتماع آنها نیز متزلزل خواهدشد.
خلاصه: نماز، عبادتی انسان ساز، وسیله ای برای وسعت رزق، شفای بیماریها، سهولت در امور زندگی و معیشت و دفع بلاها و خطرات است.

 

تآثیر نماز بر اعتیاد
حدیث از امام صادق (ع):
ای انسان ، تو طبیب خویشتن هستی ، هم دردها برای تو بیان شده است و هم به دوای آن دردخها راهنمایی شده ای
اعتیاد بلای سیاه و خانمان سوز . بشری در عصر بیگانگی از خود است . دامنه ابتلاء به اعتیاد از وابستگی به مشروبات مرگبار الکی در کشورهای غربی ( الکلیسم ) گرفته تا اعتیاد به مواد افیونی که بدبختانه هنوز گریبانگیر جامعه مسلمانان ماست گسترده است .
گویی ، انسان امروزی برای گم کردن خود و فرار از اضطرابها و افسردگیهای خویش راهی جز وابستگی به صدها نوع ماده روانگردان پیدا نکرده است . حال آن که اگر به مجموع تعداد معتادان به الک و مواد مخدر در سراسر جهان ، شمار کسانی که به لهو و لعب های دیگر از جمله قمار و انحرافات جنسی و ... اعتیاد دارند را اضافه کینم ، به آمار تکان دهنده و وحشتناکی خواهیم رسید که خبر از افول دردناک ستاره انسانیت می دهد .
با این که فجایع ناشی از اعتیاد از جنبه های مختلف فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و ... قابل بررسی است . اما تنها در بعد پزشکی قضیه می توان به این نکته اشاره کرد که هر سال بخش عضیمی از توان پزکشی و روانپزشکی کشورها ، مصروف درمان عوارض جسمی و روانی متعدد معتادان و تأثیرات شومی که خواه ناخواه بر اعضای خانواده شخص معتاد وارد میشود ، می گردد.
هر چند علتهای مختلفی در ابتلای به اعتیاد مطرح شده است . اما بیشتر تحذیر روان و تجربه تغییر حالات روانی ناشی از خود می گریزد و دچار خود فراموشی می شود و این برعکس جریان مقتدر خودشناسی و معرفت النفس موجود در تعالیم نماز است . نمازگران با تکرار دائم آیات هفتگانه سوره حمد ( سبع المثانی ) که چون حلقه های به هم متصل ، هر کدام راهگشای بعدی می باشد . پیوسته سرنوشت خود را مرور می کنند و در مسیر خودشناسی و خود باوری گام بر می دارند و با اعتقاد به ایاک نعبد و ایاک نستعین از هیچ چیز جز خدا برای التیام دردرهای خویش یاری نمی جویند .
و این گونه ایت که نماز حقیقی تیشه بر ریشه اعتیاد می زند و به قول اندیشمند شهید و استاد بزرگ مطهری (‌ره) :
راز این که اکثر جانی های دینا معتاد بع یک سلسله سرگرمیهای خیلی شدید از قبیل مصرف تریاک و هرودین و مشروبات الکی و قمار هستند، این است که می خواهند از خودشان فرار کنند . مثل این مه دورنشان پر از مار و پر از عقرب است و دایم او را می گزند و این اعتیاد ها مانند مرفینی است که به انسانی که از شدت درد می نالید تزریق می کنند ، تا درد را احساس نکند ، این بدبختی بزرگی است که انسان نتواند خودش را آنچنان بسازد تا بتواند با خودش خلوت کند .
برعکس بیشتر اهل صلاح و تقوی و اخلاق ( نمازگزاران ) و آنهایی که ندای وجدانشان را همیشه می شنوند ، معتاد به اینها نیستند و از هز چند که آنها را از خودشان منصرف می کند ، فرار می کنند ، دلشان می خواهد ، خودشان یاشند و در خودشان فکر کنند . چون عالم درونشان از عالم بیرونشان واقعا سالم تر است .

 

 

 

تأثیر نماز بر وسواس های فکری
حدیث از امام صادق (ع) :
شیطان ، به وسیله وسواس نمی تواند بر ضرر بنده خدا کاری بکند ، مگر آن که بنده از یاد خدا اعراض کرده باد.
وسواس از قدیمی ترین اختلالات شناخته شده روانی است که بین مردم از شیوع نسبتا بالایی( حدود دو درصد جامعه ) برخوردار است وسواس را امروزه در دو عنوان کلی وسواس فکری ( مانند احتیاط یا تنفر مروبط به ترشحات و مواد دفعی بدن ، ترس از وقوع اتفاقات وحشتناک مثل آتش سوزی و مرگ و ... ) و وسواس عملی ( مانند شست و شوی دست ، استحمام ، آرایش مفرط ، امتحان دردها و قفلها ، مرتب و منظم کردن ، احتکار و جمع آوری و .....) طبقه بندی می کنند.
موضوع سخن امروز ما وسواس فکری است که می تواند مشکلات متعدد و مسایل آزاردهنده بسیاری را برای شخص مبتلا و اطرافیانش به همراه داشته باشد . در این حالت شخص مبتلا ممکن است تصاویری ذهنی به شکل صحنه های وحشتناک و ناراحت کننده بسیاری داشته باشد که هر چه بیماری سعی در مقاومت در مقابل آنها دارد ، نمی تواند از آنها خلاص شود این وسوسه فکری از موضوعات بسیار کلی مانند سوال ذهنی درباره اینکه : چه کسی خدا را آفریده ؟ هدف از زندگی چیست ؟
و گرفته تا افکار گناه آلوده جنسی و ترسهای مرضی و ..... متفاوت است و تقریبا همه این افکاتر بیمار را در وضعیت وحشتناکی قرار می دهند .
اما درست برخلاف آنچه که در مورد شخصیتهایی مثل جانی بانی یان ( خطیب و مؤلف انگلیسی در قرن هفدهم ( که به شدت از افکار وسواسی در ارتباط با خدا و مذهب رتج می برد ، به نظر می رسد ، مذهب و شکوهمندترین جلوه آن یعنی نماز می توانند در زدودن وسواس فکری نقش بسیار مهمی بازی کننند.
گواه این موضوع نیز یادآوری این مساله است که در منابع اسلامی و وسواس پدیده شناخته شده ایست و به آن به عنوان وسوسه ای از سوی شیطان اشاره می شود . به عنوان مثال در کتاب اصول کافی ( باب عقل و جهل ) آمده است : در نزد امام صادق (ع) شخصی را به عقل و درایت نام بردند و گفتند او وسواس دارد ، حضرت فرمود : چگونه عاقل است که شبطان را اطاعت می کند؟

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  26  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نماز ، غدیر و امام علی (ع)

دانلود مقاله پیروزی انقلاب

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله پیروزی انقلاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

انقلاب‌ها، ذائقه‌ی‌ انسان‌ها و نگاه‌ و تلقی‌ آنان‌ را نسبت‌ به‌ جهان، جامعه‌ و خویشتن‌ تغییر می‌دهند و همین‌ دگرگونی، دگرگونی‌ در <زبان‌ و احساس> و حتی‌ در قلمرو <قالب‌ و شکل> را نیز در پی‌ دارد. انقلاب‌ بزرگ‌ صنعتی‌ در اروپا، انقلاب‌ مارکسیستی‌ در شوروی‌ و انقلاب‌ مشروطه‌ در ایران، نمونه‌های‌ روشنی‌ هستند که‌ گواه‌ حضور تفکر تازه‌ در عرصه‌ی‌ اجتماعی‌ و فروریختن‌ باورهای‌ قبلی‌ و در نتیجه‌ آفریدن‌ هنر و ادبیاتی‌ متناسب‌ با فضای‌ تازه‌ و نیازهای‌ تازه‌ هستند. در عصر مشروطه، گسترده‌ شدن‌ افق‌ نگاه‌ شاعر و نویسنده‌ به‌ دلیل‌ تجربه‌های‌ تازه‌ی‌ اجتماعی، ظهور موضوعاتی‌ تازه‌ و بی‌سابقه‌ یا کم‌سابقه‌ را در حوزه‌ی‌ ادبیات‌ باعث‌ می‌شود و قلمرو سرودن‌ و نوشتن‌ را وسعت‌ می‌بخشد، عرصه‌ای‌ که‌ پیش‌ از آن‌ حساسیت‌ هیچ‌ نویسنده‌ و شاعری‌ را برنمی‌انگیخت. پرداختن‌ به‌ مساءله‌ی‌ آزادی، بروز احساسات‌ ملی‌ و وطن‌گرایانه، طرح‌ نابسامانی‌های‌ اجتماعی‌ و دردها و رنج‌های‌ رنجبران‌ و کارگران‌ و بهره‌گیری‌ از قالب‌های‌ نوین‌ مانند تصنیف‌ها، نمایشنامه‌ها، رمان‌ها و... پدیده‌هایی‌ هستند که‌ پیش‌ از آن‌ سابقه‌ نداشته‌اند. گرچه‌ فضای‌ ادبی‌ و هنری‌ به‌ شدت‌ متاءثر از فرهنگ‌ فرنگ‌ است‌ و شیفتگی‌ها و غرب‌باوری‌ها بر شیوه‌ی‌ زندگی‌ و نگرش‌ جامعه‌ و در نتیجه‌ بر سیاست، اقتصاد، وضعیّت‌ فکری‌ و فرهنگی‌ جامعه‌ اثر گذارده‌ است. به‌ همین‌ دلیل‌ در نقد و تحلیل‌ آثار ادبی‌ و ذوقی، همچون‌ همه‌ی‌ مقوله‌های‌ دیگر، باید زمینه‌ها، شرایط، تحولات‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ و دگرگونی‌های‌ فرهنگی‌ و حتی‌ معیشتی‌ را فراچشم‌ داشت‌ تا نقد و تحلیل، همه‌ سونگرانه‌ و واقع‌بینانه‌ باشد. بنابراین‌ اگر موقعیت‌ تاریخی‌ تولّد یک‌ اثر ادبی‌ و هنری‌ را نشناسیم، بررسی‌ها و قضاوت‌ها فاقد ارزش‌ و اصالت‌ خواهد بود.
شعر انقلاب‌ اسلامی، پاره‌ای‌ از پیکر انقلاب‌ اسلامی‌ و فرزند و میوه‌ی‌ آن‌ است‌ و باید متناسب‌ با نشیب‌ و فرازها و تحولات‌ سریع‌ و شتابناک‌ جامعه، بررسی‌ و مطالعه‌ گردد. بنابراین‌ شعر اوایل‌ انقلاب‌ (دوره‌ی‌ مبارزه‌ و تظاهرات‌ و درگیری‌های‌ خیابانی) باید با حال‌ و هوای‌ خاصّ خودش‌ سنجیده‌ شود. آنان‌ که‌ با فضای‌ امروز و احساس‌ امروزین، شعر دیروز را محک‌ می‌زنند در داوری‌ خویش‌ به‌ کژراهه‌ خواهند رفت. شاعر، درونمایه‌ شعر خویش‌ را از تجربیات‌ درونی‌ و دریافت‌های‌ بیرونی‌ می‌یابد و به‌ مدد توانمندی‌ خویش‌ در مضمون‌یابی‌ و آفرینندگی‌ و احیاناً تاءمل‌ انتقادی‌ در آثار گذشتگان‌ می‌پرورد و عرضه‌ می‌کند. اگر شاعر در لحظه‌های‌ متفاوت‌ خویش، احساس‌های‌ گونه‌گون‌ و گاه‌ متناقض‌ دارد طبیعی‌ است‌ در تحولات‌ ژرف‌ و بنیادین‌ هم‌ در طرح‌ و ساختار کلی‌ شعر و حتی‌ هم‌ در واژگان‌ و اوزانی‌ که‌ با جوشش‌های‌ شعری‌ او همزمانند تفاوت‌ و تحول‌ احساس‌ شود. <همفری‌ هاوس> در کتاب‌ خود به‌ نام‌ دنیای‌ دیکنز(1) که‌ نمونه‌ی‌ شایان‌ تحسینی‌ از نقد جامعه‌ شناختی‌ است‌ - نظر خود را به‌ تناوب‌ بین‌ بخش‌هایی‌ که‌ گزارش‌ صحنه‌ی‌ متغیر تاریخی‌ روزگار دیکنز است‌ و ارائه‌ی‌ انعکاس‌ این‌ دگرگونی‌ در رمان‌های‌ دیکنز، بیان‌ می‌کند.(2) نویسنده‌ در تحلیل‌ خویش، تاءثیر موفقیت‌های‌ صنعتی‌ بین‌ سالهای‌ 1870 - 1812 را بر آثار دیکنز کاملاً نشان‌ می‌دهد.
انقلاب‌ اسلامی‌ واقعه‌ای‌ بزرگ، تحولی‌ بنیادین‌ و آرمانی‌ در جامعه‌ بوده‌ و هست‌ و حادثه‌ها و لحظه‌های‌ آن، آشکار و پنهان، به‌ دنیای‌ شعر راه‌ می‌یابند. وقوع‌ حادثه‌های‌ بزرگ، لحظه‌های‌ خطیر و سترگ، لحظه‌هایی‌ که‌ با حیات‌ و مرگ‌ انقلاب‌ و جامعه‌ پیوند داشت‌ نمی‌توانست‌ و نباید بر سروده‌ها و احساس‌ شاعران‌ بی‌تاءثیر باشد. سخن‌ از نوع‌ دریافت‌ و نحوه‌ی‌ بازتاب‌ حادثه‌ها و لحظه‌ها نیست‌ بلکه‌ سخن‌ از ناگزیری‌ تاءثیر و تاءثر شاعر است‌ و همین‌ مطالعه‌ای‌ دقیق‌ و عمیق‌ می‌طلبد تا میزان‌ تاءثر شعر و شاعر و تاءثیر متقابل‌ شاعران‌ در مجموعه‌ی‌ حوادث‌ و جریان‌های‌ انقلاب‌ شناخته‌ شود. جز این، باید دید شاعر چقدر خود با لحظه‌ها زیسته‌ و از تجربه‌های‌ عاطفی‌ بهره‌ گرفته‌ است. چرا که‌ شعر عصر ما از فقدان‌ تجربه‌های‌ حسّی‌ شاعرانه‌ رنج‌ می‌برد و جماعت‌ شاعر و نویسنده‌ بیش از گذشته‌ به‌ تجربه‌ها و احساسات‌ عینی‌(objective) نیازمند است.
نکته‌ای‌ که‌ نباید از آن‌ غفلت‌ ورزید جدّی‌ گرفتن‌ <امروز> است‌ و نقد و تحلیل‌ عالمانه‌ و صادقانه‌ی‌ ادبیات‌ انقلاب‌ اسلامی. واگذار کردن‌ این‌ مهم‌ به‌ فردا، تنها به‌ این‌ بهانه‌ که‌ هنوز یک‌ دوره‌ پایان‌ نیافته‌ است‌ تا به‌ جمع‌بندی‌ و تحلیل‌ آن‌ نشست، کاری‌ ناسنجیده‌ و ناصواب‌ است. بسیاری‌ از تذکره‌نویسان‌ دیروز - با همه‌ی‌ ضعف‌های‌ اغماض‌ناپذیر - شاعران‌ عصر خویش‌ را معرفی‌ کرده‌ و گاه‌ نیز به‌ نقل‌ و نقد سروده‌هایشان‌ پرداخته‌اند. هیچ‌کس‌ نمی‌تواند ابوالفضل‌ بیهقی‌ را به‌ دلیل‌ نگارش‌ تاریخ‌ ارزشمندش‌ در دوره‌ی‌ غزنوی، دوره‌ای‌ که‌ در هنگام‌ نگارش‌ تاریخ، پایان‌ نیافته‌ بود و برخی‌ حادثه‌ها نیز به‌ یک‌ یا دو دهه‌ فاصله‌ نقل‌ و طرح‌ می‌شد، محاکمه‌ کند. متاءسفانه‌ کسانی‌ که‌ ناباورانه‌ یا اصولاً ناهمخوان‌ و ناهمخون‌ با این‌ دوره‌اند و یا زحمت‌ مرور و مطالعه‌ی‌ آثار این‌ دوره‌ را به‌ خویش‌ نداده‌اند چنین‌ انگاره‌ و القایی‌ دارند.
اگر این‌ ضرورت‌ امروز تحقق‌ نیابد، نسل‌های‌ بعد که‌ احیاناً در چنین‌ فضایی‌ تنفس‌ نکرده‌اند بی‌شک‌ نخواهند توانست‌ به‌ خوبی‌ و دقت‌ آنهایی‌ که‌ در حادثه‌ها زیسته‌ و تنفس‌ کرده‌اند به‌ بیان‌ و تبیین‌ شعر و هنر این‌ دوره‌ بپردازند. اگر آگاهی‌ ما از زوایای‌ زندگی‌ و آثار بسیاری‌ از چهره‌های‌ بزرگ‌ علمی‌ و ادبی‌ و تاریخی‌ کشورمان‌ کم‌ است‌ شگفت‌آور نیست؛ یا شگفت‌انگیزتر و دردآورتر آن‌ است‌ که‌ اطلاعات‌ ما نسبت‌ به‌ برخی‌ از بزرگان‌ معاصر نیز کم‌ و ناچیز و گم‌ گوشه‌ها در زندگی‌ و اندیشه‌ و آثار آنان‌ فراوان‌ است. حلقه‌های‌ مفقوده‌ در ادبیات‌ نزدیک‌ترین‌ دوره‌ به‌ ما یعنی‌ عصر مشروطیت‌ آن‌قدر زیاد است‌ که‌ فقدان‌ دیوان‌ اشعار دست‌ کم‌ چند نمونه‌ شعر از یک‌ شاعر ما را از دریافت‌ درست‌ تحولات‌ شعر دوره‌ی‌ مشروطیت‌ محروم‌ ساخته‌ است. مجموعه‌ی‌ شعر خانم‌ شمس‌ کسمائی‌ گم‌ شده‌ است. از سروده‌های‌ <میرزاده‌ی‌ عشقی>، <لاهوتی>، <تقی‌ رفعت> اندکی‌ در دست‌ ماست‌ و این‌ تاءسف‌ و دریغ‌ را کسانی‌ به‌ خوبی‌ درمی‌یابند که‌ در اندیشه‌ی‌ تحقیق‌ و تتبع‌ جدی‌ در این‌ دوره‌ برمی‌آیند.
باید ادبیات‌ عصر انقلاب‌ را جدی‌تر و دقیق‌تر پی‌گرفت. در همین‌ جا به‌ نکته‌ای‌ که‌ ضرورت‌ جمع‌آوری‌ آثار و پی‌گیری‌ تحولات‌ فکری‌ و روحی‌ شاعران‌ و نویسندگان‌ این‌ دوره‌ را ضروری‌تر می‌سازد باید اشاره‌ کرد و آن‌ حذف‌ برخی‌ سروده‌ها و آثار، توسط‌ خود شاعر و نویسنده‌ است. برخی‌ از شاعران‌ و نویسندگان‌ امکان‌ ردیابی‌ و رصد را از پژوهشگران‌ به‌ هر دلیل‌ می‌گیرند. در مجموعه‌ دفترهای‌ چاپ‌ شده‌ی‌ شعری، سروده‌هایی‌ آشنا از شاعران‌ دیده‌ نمی‌شود؛ سروده‌هایی‌ که‌ با حافظه‌ی‌ مردم‌ گره‌ خورده‌ و گاه‌ نیز بسیار ارزنده‌ و خاطره‌انگیز است. گاه‌ نیز شعری‌ مثله‌ شده‌ و غیرقابل‌ انطباق‌ با اصل‌ یافت‌ می‌شود.
ثلاً برخی‌ شاعران، سروده‌های‌ دوره‌ی‌ جنگ‌ هشت‌ ساله‌ را در چاپ‌ مجموعه‌ شعرهایشان‌ قلم‌ گرفته‌اند! احیاناً برخی‌ شعارهای‌ تحقق‌ نایافته‌ یا مسائلی‌ که‌ در تحولات‌ سیاسی‌ فرهنگی‌ پیش‌ آمده‌ و یا نشیب‌ و فرازهای‌ روحی‌ و فکری‌ شاعر نیز در این‌ پالایش‌ و زدایش! مؤ‌ثر بوده‌ است. به‌ هر حال‌ این‌ کار به‌ لحاظ‌ اخلاقی‌ و اجتماعی، ستوده‌ یا نکوهیده، از نظر گاه‌ ادبی، بستن‌ پنجره‌ها و کور کردن‌ روزنه‌هایی‌ است‌ که‌ به‌ شناخت‌ بهتر و دقیق‌تر این‌ دوره‌ کمک‌ می‌کند.

 

سیر تحول‌ در محتوای‌ شعر انقلاب‌
نخستین‌ سروده‌های‌ عصر انقلاب‌ را اگر به‌ سال‌ شروع‌ جدّی‌ انقلاب، یعنی‌ سال‌ 1357 برگردانیم، حال‌ و هوای‌ شعاری‌ چشمگیرتر و پررنگ‌تر است. در این‌ سال، برخی‌ شعارها که‌ سازنده‌ی‌ عمده‌ی‌ آن‌ها شاعران‌ مطرح‌ نیستند از جوهره‌ی‌ شعری‌ برخوردارند. جامعه‌ی‌ ایرانی‌ قرن‌هاست‌ که‌ با شعر خوگر و زندگیش‌ آمیخته‌ با نغمه‌های‌ آسمانی‌ حافظ، سوگسروده‌های‌ عاشورایی‌ و ضرب‌المثل‌هایی‌ است‌ که‌ ایجاز و اعجاز در آن‌ها موج‌ می‌زند. شعر، آن‌ چنان‌ با فرهنگ‌ ما آمیخته‌ است‌ که‌ از لای‌لای‌ گهواره‌ تا سنگ‌ مزار با ما همراه‌ است‌ به‌ تعبیر نزار قبّانی‌ شاعر معاصر عرب: <اگر نیشتر بر رگمان‌ بزنند چیزی‌ سبز می‌جوشد. تصور نکنید نفت‌ است، شعر است!> گرچه‌ این‌ سخن‌ را در توصیف‌ عرب‌ و گرایش‌ او به‌ شعر گفته‌ است‌ اما بر روح‌ هنرمند و ذائقه‌ی‌ شعرگرای‌ ایرانی‌ نیز منطبق‌ است.
در دوره‌ی‌ حرکت‌های‌ مردمی‌ و تظاهرات‌ خیابانی‌ و دیوار نوشته‌ها، این‌ جوشش‌ها کاملاًمحسوس‌ است. شعارهای‌ ارتجالی‌ در کنار سروده‌های‌ تند و شعاری‌ و عموماً مقطعی، سروده‌های‌ انقلابی‌ که‌ شبیه‌ تصنیف‌های‌ دوران‌ مشروطه‌ و گاه‌ متفاوت‌ با آن‌ است‌ نیز دیده‌ می‌شود. شعر برخی‌ از <سروده‌ها> از شاعران‌ مشهور عصر مشروطه‌ مانند فرّخی‌ یزدی‌ و برخی‌ از شاعران‌ گمنام‌ و به‌ ندرت‌ مشهور است. از مهم‌ترین‌ ویژگی‌های‌ سروده‌های‌ این‌ دوره‌ به‌ ویژگی‌های‌ ذیل‌ می‌توان‌ اشاره‌ کرد:
1
- ترسیم‌ افق‌های‌ روشن‌ پیروزی‌
فضای‌ یاءس‌ آلود و سراسر بن‌بستی‌ که‌ شاعر پیش‌ از انقلاب‌ ترسیم‌ می‌کرد فرو می‌شکند. شاعر با بهره‌وری‌ از شکوه‌ و شور حرکت‌های‌ مردمی‌ و باورهای‌ عمیق‌ مذهبی‌ که‌ پیروزی‌ حق‌طلبان‌ را حتمی‌ و <صبحی‌ قریب>(3) را نوید می‌دهد با سرانگشت‌ شعر، فرداهای‌ روشن‌ را نشان‌ می‌داد:
هان‌ ای‌ خدایان!
در روز بار عام‌
حتی‌
تمثال‌ بی‌مثال‌ شما را
یارای‌ ادای‌ تظلم‌ نداشتیم‌
آری‌ حتی‌ خری‌ به‌ دست‌ تظلم‌
زنجیر عدل‌ و داد شما را تکان‌ نداد!(4)
باری‌ هرجا قدم‌ به‌ خاک‌ نهادید
صدها نهال‌ عاطفه‌ خشکید
صدها درخت‌ فاجعه‌ رویید
اینک‌
هرچند تاج‌ تخمه‌ به‌ گهواره‌ بسته‌اید(5)
باری‌ امید بس‌ عبثی‌ دارید!
زیرا که‌ شب‌
آبستن‌ طلوع‌ شگفتی‌ است!(6)
شعر این‌ دوره‌ دیگر از شب‌ و زمستان‌ و وحشت‌ و بن‌بست‌ آکنده‌ نیست. اگر هم‌ از وحشت‌ و انجماد و زمستان‌ و پاییز سخن‌ می‌رود، سرانگشت‌ شعر به‌ سمت‌ <روشنی> است. شاعر چشم‌انداز فضایی‌ بی‌زندان‌ و آسمانی‌ بی‌سقف‌ را دریافته‌ است. شعر سیاسی‌ دیروز - اگر این‌ عنوان‌ رسا و فراگیر باشد - عمدتاً سایه‌های‌ یاءس‌ و مرگ‌ و خزان‌های‌ بی‌برگی‌ با خویش‌ دارد. در شعر اخوان‌ ثالث‌ - که‌ باید او را پیشقراول‌ سرایندگان‌ شعر اجتماعی‌ و سیاسی‌ در حوزه‌ی‌ شعر نیمایی‌ خواند - و در شعر فروغ‌ و دیگران‌ این‌ دریافت‌ و استنتاج‌ مشهود است. حتی‌ سروده‌های‌ شاعران‌ معترض‌ قبل‌ از انقلاب‌ کمتر توفندگی‌ و جوشندگی‌ و خروش‌ و خشم‌ سروده‌های‌ این‌ دوره‌ را دارند.

 

2- طرح‌ فقر و محرومیت‌ و زراندوزی‌ و غارت‌ سرمایه‌های‌ جامعه‌
پیش‌ از این‌ برخی‌ از شاعران‌ که‌ عمده‌ی‌ آنها گرایش‌های‌ سیاسی‌ خاص‌ داشتند در کنار دو جریان‌ شعری‌ روشنفکران‌ غیرمذهبی‌ و شاعران‌ مذهبی‌ با زبانی‌ نمادین‌ و تمثیلی‌ و گاه‌ عریان‌ و شعارگونه، از فقر و محرومیت، استثمار و غارت‌ توده‌های‌ جامعه، و زراندوزی‌ و چپاول‌ سرمایه‌های‌ ملّی‌ توسط‌ عوامل‌ حکومت‌ و سرمایه‌داران‌ سخن‌ می‌گفتند. در سروده‌های‌ خسرو گلسرخی، سیاوش‌ کسرایی، اخوان‌ ثالث، شاملو، فروغ‌ و شاعران‌ مذهبی‌ همچون‌ نعمت‌ میرزازاده‌ (م.آزرم)، طاهره‌ صفارزاده، موسوی‌ گرمارودی، حمید سبزواری‌ و... نمونه‌هایی‌ از این‌ دست‌ مسائل‌ می‌توان‌ یافت. گاه‌ نیز این‌گونه‌ سروده‌ها نوعی‌ <ژست‌ سیاسی> برای‌ شاعران‌ محسوب‌ می‌شد.(7)
در هنگامه‌ی‌ طرح‌ این‌ فقر طاقت‌سوز، گاه‌ شعله‌های‌ اعتراض، دامن‌ سکوت‌ و سکون‌ مخاطب‌ها را فرامی‌گرفت. شاعر آشفته‌ و خشماگین، سکوت، اضطراب‌ و ترس، به‌ انتظار حادثه‌ نشستن‌ محرومان‌ و ستمدیدگان‌ را محکوم‌ می‌کرد:
در سجاف‌ کوچه‌ باغ‌
اضطراب‌
گام‌های‌ عابران‌ خسته‌ را،
شماره‌ می‌کند
رهگذر
غروب‌ را به‌ روی‌ شاخه‌های‌ خشک‌
روبروی‌ چشمه‌های‌ بی‌تپش‌
نظاره‌ می‌کند.
برزگر، خیال‌ خویش‌ را،
به‌ بوی‌ نان‌ گرم‌ آفتاب،
پر نمی‌دهد
سایه‌ی‌ پرنده‌ای‌
از بهارزایی‌ قنات‌ خشک‌
روستای‌ خفته‌ را خبر نمی‌دهد
فقر
خوش‌ نشسته‌ روبرو:
روبه‌روی‌ زرد زخم‌ آفتاب‌
روبه‌روی‌ سایه‌های‌ ممتد ملال‌
روبه‌روی‌ باغ‌های‌ خواب‌
روبه‌روی‌ ریگ، شن، سراب‌
در هجوم‌ هول‌
پشت‌ پلک‌ روستا
می‌توان‌ شکوفه‌های‌ خواب‌ را، نظاره‌ کرد
می‌توان‌ کلاف‌ ابر را
دور دوک‌ صبحدم، هماره‌ دید(8)...

 

3- غلبه‌ شعارگونگی‌ و عنصر تفکر بر دیگر عناصر شعری‌
ضرورت‌ها، نیازها و عطش‌ اجتماعی، فضای‌ سیاسی‌ و مبارزاتی‌ و هیجان‌ها و التهاب‌های‌ شاعرانه‌ای‌ که‌ متاءثر از اوضاع‌ و شرایط‌ خیزش‌ و قیام‌ مردمی‌ بود، به‌ شدّت‌ شعر را تحت‌ تاءثیر قرار داد. سروده‌های‌ آغاز انقلاب، گاه‌ سیاسی‌ محض‌ و فاقد ویژگی‌های‌ لازم‌ شعری‌ مانند زبان‌ استوار، ایماژها و صور خیال‌ زنده‌ و تازه‌ هستند. سروده‌ها از این‌ جهت‌ به‌ دوره‌ی‌ مشروطه‌ بسیار شبیه‌ می‌شوند. شاعر به‌ پیام‌ بیش‌ از هر چیز می‌اندیشد. لحن‌ شعر خطابی‌ است‌ و عنصر تفکر و تکیه‌ بر پیام‌ مشخص‌ سیاسی، عرصه‌ را بر دیگر عناصر شعر تنگ‌ می‌کند. در حالی‌ که‌ در یک‌ شعر خوب، هیچ‌ عنصری‌ نباید عرصه‌ را بر عنصر دیگر تنگ‌ کند؛ عاطفه‌ پا به‌ پای‌ تخیّل، آهنگ‌ و زبان‌ پا به‌ پای‌ هم‌ و همه‌ی‌ عناصر همدست‌ و همراه‌ در یک‌ مجموعه‌ی‌ همخوان‌ باید به‌ انتقال‌ پیام‌ شاعر کمک‌ کنند. این‌ گونه‌ سروده‌ها از انسجام‌ و گاه‌ ایجاز لازم‌ برخوردار نبودند. شعر در مدار تکرار می‌چرخید و تنها پاسخی‌ به‌ تشنه‌ کامی‌ و عطش‌ جامعه‌ به‌ این‌ نوع‌ سروده‌ها بود. برخی‌ از این‌ سروده‌ها، بی‌نام‌ و بی‌نشان، در کنار پیام‌ها و اطلاعیه‌ها بر دیوارها نصب‌ می‌شد و یا در تظاهرات‌ خوانده‌ می‌شد و بعدها که‌ اندکی‌ فضا برای‌ تنفس‌ باز شد در روزنامه‌ها و مجلات‌ به‌ چاپ‌ می‌رسید.

 

4- محتوا و مضامین‌ محدود
به‌ دلیل‌ تنفس‌ در فضای‌ واحد (مبارزه‌ با حاکمیت‌ و نظام‌ ستم)، درونمایه‌ و محتوای‌ شعر حول‌ محور موضوعاتی‌ معدود و محدود می‌چرخید. سوژه‌ وموضوع‌ عمده‌ی‌ سروده‌ها، مبارزه، وحدت، خودآگاهی، شهادت‌ و... بود. گاهی‌ تصویرها به‌ دلیل‌ شباهت‌ موضوع‌ نیز به‌ هم‌ نزدیک‌ می‌شد.(9) در حوزه‌ی‌ قصه‌ها و داستان‌های‌ همین‌ سال‌ها نیز مشابهت‌ و محدودیت‌ موضوعات‌ کاملاً محسوس‌ است. اما در عمده‌ی‌ این‌ سروده‌ها خیزش، جوشش‌ و تپندگی‌ واژه‌ها بر تندخوئی‌ و هیجان‌ مخاطب‌ می‌افزود و همین‌ سروده‌های‌ برانگیزاننده‌ و حرکت‌ بخش، نقش‌ جدّی‌ و شگرف‌ در مبارزه‌ی‌ مردم‌ داشت.
5- بیگانه‌ستیزی‌ و غرب‌ستیزی‌ (مبارزه‌ با روشنفکری‌ و خودباختگی)
بازگشت‌ به‌ خویشتن‌ که‌ به‌ شکل‌ جدی‌ و دقیق‌ قبلاً توسط‌ سیّدجمال‌ و اقبال‌ لاهوری‌ و سپس‌ در سخنرانی‌ها و نوشته‌های‌ دکتر شریعتی‌ مطرح‌ شده‌ بود به‌ قلمرو شعر نیز راه‌ یافت. پیش‌ از انقلاب، سهم‌ هیچ‌کس‌ در ستیز با روشنفکری‌ - روشنفکران‌ بی‌درد و خودباخته‌ - در حوزه‌ی‌ شعر، به‌ اندازه‌ی‌ شاعران‌ متعهد و روشن‌اندیش‌ مسلمان‌ نیست. گرچه‌ برخی‌ شاعران‌ دیگر نیز از بی‌تحرکی‌ و بی‌دردی‌ اینان‌ نالیده‌اند:
مرداب‌های‌ الکل‌
با آن‌ بخارهای‌ گس‌ مسموم‌
انبوه‌ بی‌تحرّک‌ روشنفکران‌ را
به‌ ژرفنای‌ خویش‌ کشیدند
و موش‌های‌ موذی‌
اوراق‌ زرنگار کتب‌ را
در گنجه‌های‌ کهنه‌ جویدند.
و در جای‌ دیگر صریح‌تر و تلخ‌تر و گزنده‌تر:
من‌ می‌توانم‌ از فردا
در پستوی‌ مغازه‌ی‌ خاچیک‌
بعد از فروکشیدن‌ چندین‌ نفس‌ از چند گرم‌ جنس‌ دست‌ اوّل‌ خالص‌
و صرف‌ چند بادیه‌ پپسی‌ کولای‌ ناخالص‌
و پخش‌ چند یا حق‌ و یا هو وغ‌ وغ‌ و هوهو
رسماً به‌ مجمع‌ فضلای‌ فکور و فضله‌های‌ فاضل‌ روشنفکر
و پیروان‌ مکتب‌ داخ‌ داخ‌ تاراخ‌ تاراخ‌ بپیوندم...(10)
در سروه‌های‌ طاهره‌ی‌ صفارزاده، موسوی‌ گرمارودی، میرزازاده، حمید سبزواری‌ و برخی‌ شاعران‌ که‌ در این‌ دوران‌ هنوز نام‌ و آوازه‌ای‌ ندارند - مستقیم‌ و غیرمستقیم‌ - ستیز با روشنفکری‌ محسوس‌ و چشمگیر است. بی‌هویتی، بریدگی‌ از فرهنگ‌ جامعه، بی‌دردی‌ و نشستن‌ در حاشیه‌ی‌ حادثه‌ها و به‌ تحلیلی‌ تحلیل‌ رفته‌ بسنده‌ کردن، شناسنامه‌ی‌ روشنفکران‌ است‌ که‌ با سرانگشت‌ شعر ورق‌ می‌خورد:
هم‌ اکنون‌ که‌ نعش‌ تو را به‌ ناکجا می‌برند
او در کافه‌ای‌ نشسته‌ و ودکا می‌نوشد
و مرگ‌ تو را تحلیل‌ علمی‌ می‌کند...
بر او ببخش‌ خواهرم!
روشنفکر است.(11)

 

6- اندیشه‌ها و مضامین‌ مذهبی‌
در طول‌ دوران‌ مبارزه‌ و پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی، هویت‌ مذهبی‌ انقلاب، موجی‌ وسیع‌ و گسترده‌ از مضامین‌ و واژگان‌ و در بیانی‌ کلی‌تر فرهنگ‌ اسلام‌ را به‌ فراخنای‌ شعر کشانید. شعر از آیات‌ و روایات‌ سرشار بود. ستایش‌ و یادکرد از چهره‌های‌
درخشان‌ تاریخ‌ اسلام‌ به‌ ویژه‌ ابوذر، عمار، حرّ، سمیّه، مالک‌ اشتر و مبارزان‌ و مجاهدان‌ و شهیدان‌ بزرگی‌ چون‌ جلال‌ آل‌احمد، دکتر شریعتی‌ و... در سروده‌های‌ این‌ دوره‌ احساس‌ می‌شد. احساسات‌ شورانگیز مذهبی‌ در تار و پود شعر تنیده‌ بود و سروده‌ها با بهره‌وری‌ از این‌ اندیشه‌ها و طرح‌ حماسه‌ی‌ شکوهمند عاشورای‌ حسینی‌ به‌ تهییج‌ و تحریک‌ عواطف‌ می‌پرداخت.

 

7- طرح‌ چهره‌های‌ ملّی‌ و اسطوره‌های‌ تاریخی‌
گرچه‌ طرح‌ چهره‌های‌ ملّی‌ و اشاره‌ به‌ اسطوره‌ها کم‌ فروغ‌تر از اندیشه‌های‌ مذهبی‌ در سروده‌ها چهره‌ می‌نمود اما اشعار این‌ دوره‌ خالی‌ از این‌ مسائل‌ نیست. اشاره‌ به‌ داستان‌ ضحّاک، کاوه‌ی‌ آهنگر، سیاووش‌ و کاربرد واژگان‌ دیو، اهریمن‌ و.... در شعر و اشعار مردم‌ شنیده‌ می‌شود.
در برخی‌ از سروده‌ها و <سرودها> و شعارها، مصراع‌ها و ابیاتی‌ از گذشتگان‌ نیز به‌ کار می‌رفت‌ که‌ مصراع‌ <دیو چو بیرون‌ رود فرشته‌ درآید>(12) از آن‌ جمله‌ است. احیای‌ برخی‌ مضامین‌ شعر مشروطیت‌ و استفاده‌ از سروده‌های‌ شاعران‌ برجسته‌ی‌ عصر مشروطه‌ که‌ مضامین‌ ملّی‌ در شعر آن‌ها وجود دارد مانند فرّخی‌ یزدی، نسیم‌ شمال، عارف‌ و عشقی‌ در لابه‌لای‌ شعارها و سروده‌ها به‌ چشم‌ می‌خورد.

 

8- مردم‌گرایی‌ و مردم‌ باوری‌
در شعر سال‌های‌ اختناق، نوعی‌ نفرت‌ و ناباوری‌ نسبت‌ به‌ مردم‌ احساس‌ می‌شود. شاید مشاهده‌ی‌ بی‌تفاوتی‌ها، در خود خزیدن‌ها، نظاره‌گر بی‌درد حادثه‌ها و فاجعه‌ها بودن‌ دستاویز تاختن‌ به‌ مردم‌ است. به‌ دلیل‌ همان‌ یاءس‌ که‌ پیش‌تر از آن‌ سخن‌ رفت، شاعران‌ نسبت‌ به‌ فردای‌ این‌ مردم‌ چنان‌ یاءس‌زده‌ و ناباورند که‌ گاه‌ بالحنی‌ تند و شکننده‌ با آنان‌ سخن‌ می‌گویند:
مردم،
گروه‌ ساقط‌ مردم‌
دلمرده‌ و تکیده‌ و مبهوت‌
در زیر بار شوم‌ جسدهاشان‌
از غربتی‌ به‌ غربت‌ دیگر می‌رفتند
و میل‌ دردناک‌ جنایت‌
در دست‌هاشان‌ متوّرم‌ می‌شد(13)
شعر شاملو از ناامیدی‌ مطلق‌ و لحن‌ پرخاشگرانه‌ نسبت‌ به‌ مردم‌ لبریز است. در مجموعه‌ هوای‌ تازه‌ و باغ‌ آینه‌ از این‌ دست‌ سروده‌ها فراوان‌ می‌توان‌ یافت. بعدها نعمت‌ میرزازاده‌ در مجموعه‌ی‌ <سحوری> پاسخی‌ نرم‌ به‌ او داد:
نفرین‌ مباد جنگل‌ آتش‌ گرفته‌ را
این‌ رهروان‌ دیده‌ شبیخون‌
وز چشم‌ زخم‌ اهرمن‌ از هم‌ گسیخته‌
دیگر سزای‌ سرزنشی‌ نیستند، مرد!
هرگز مباد نفرت‌ از این‌ مردم...(14)

 

9- بازگشت‌ به‌ عشق‌ عارفانه‌
دوره‌ی‌ پیش‌ از انقلاب، سرودن‌ شعر گناه‌آلود (کفرگونه) و در کنار آن‌ غزل‌ عاشقانه‌ زمینی، فراگیر و گسترده‌ در سروده‌ی‌ شاعران‌ به‌ چشم‌ می‌خورد. در سروده‌های‌ شاملو، نصرت‌ رحمانی، نادرپور و... گاه‌ به‌ حوزه‌ی‌ مقدّس‌ترین‌ ارزش‌های‌ دینی‌ حمله‌ می‌شد. همان‌گونه‌ که‌ در قلمرو رمان‌ها و داستان‌های‌ این‌ زمان‌ همین‌ ویژگی‌ موج‌ می‌زد. دو جناح‌ روشنفکر غرب‌گرا و روشنفکران‌ شرق‌گرا با تفکرات‌ مادّی، با زبان‌ طنز و کنایه‌ و تمسخر و گاه‌ صریح‌ و روشن، باورهای‌ مذهبی‌ را به‌ سخره‌ می‌گرفتند و در کنار آن، خیل‌ شاعران‌ از بیان‌ عریان‌ترین‌ و بی‌پرده‌ترین‌ لحظه‌ها و صحنه‌های‌ جنسی‌ و التذاذهای‌ جسمی‌ پروایشان‌ نبود، فریدون‌ توللی، فروغ‌ فرخزاد، سیمین‌ بهبهانی، اخوان‌ ثالث، نادر نادرپور(15) و... از این‌ دست‌ شاعران‌ محسوب‌ می‌شوند. گرچه‌ برخی‌ از آن‌ها همچون‌ اخوان‌ بعدها رویکردی‌ به‌ سمت‌ سروده‌های‌ عمیق‌تر با نگاهی‌ و تاءملی‌ در مسائل‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ دارند.
در عصر انقلاب، عشق‌ عارفانه‌ با بهره‌گیری‌ کم‌رنگ‌تر از اصطلاحات‌ رایج‌ عرفان‌ سنتی‌ دوباره‌ شعر را باز می‌یابد. در دوران‌ اوج‌گیری‌ مبارزه، عشق‌ هماره‌ با شهادت، خون، ایثار و وصال‌ محبوب‌ و... همراه‌ است. این‌ دست‌ سروده‌ها با عاشقانه‌ترین‌ حماسه‌ی‌ تاریخ‌ اسلام‌ یعنی‌ عاشورا امتزاج‌ و پیوند می‌یابند و با آمیزه‌ای‌ از عشق‌ و حماسه، فضایی‌ تازه‌ و بابی‌ نو در شعر انقلاب‌ می‌گشایند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   23 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پیروزی انقلاب

دانلود مقاله سیری در طلاق

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله سیری در طلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

سیری در طلاق

 

 

 

مقدمه
طلاق و پی آمدهای آن از مشکلات بزرگ جوامع کنونی به شمار می رود.
به گزارش خبرگزاری زنان ایران (ایونا)گسستن رابطه ی زناشویی و رها ساختن زندگی مشترک ، زن و مردی را که به هم پیوسته بودند به راه های گوناگون می کشاند هر چند امکان دارد چنین زن و مردی هر یک خوشبختی نا یا فته یا از دست رفته را در کنار همسری دیگر بیابد اما در بیشتر موارد کار اینگونه نیک فرجام نیست. مشکل تر از سرنوشت آن دو نابسمانی فرزندانی است که ناچارند به جهت یکی از پدر و مادر بسنده کنند و یا در زیر سایه ناپدری و نامادری بگذارنند. مسلما اصل این مشکل زاییده جوامع امروزی است و در گذشته وجود داشته است اما آگاهی از آن و ابعاد آن به اندازه حالا نبوده است. درگذشته بار سنت های اجتماعی چنان بود که بسیاری از ناسازگاریهای زندگی زناشویی کمتر مجال ظهور می یافت .از سویی سلطه مردان به زنان و کودکان کمتر امکان می داد تا آوای حق جویی سر دهند ، شاید به همین دلیل بوده است که داستانهای عامیانه ما که سینه به سینه از مادران به فرزندان انتقال می یابد ، پر است از درد و رنج های فرزندان رها شده از سوی پدر یا بزرگ شده در دامان نا مادری ، داستان هایی که در آنها عوامل فوق طبیعی به کمک این محرومان می شتابند و آرزوهای برآورده نشده آنان را جامه عمل می پوشانند و از سویی دیگر نا آشنایی مردم به حقوق خود سبب می شد که نابسمانی ها را حق پنداشته تحمل کنند .در دنیای کنونی به هم ریختن بافت سنتی جوامع دگرگونی های اقتصادی و اجتماعی بی تردید در بالا بردن میزان طلاق و گاه در قانونی شناختن طلاق موثر بوده است اما علاوه بر این عوامل ، توجه بیشتر به حقوق زنان و کودکان موجب آن شده است که در مورد مقررات طلاق تحولی پدید آید که در برخی کشورها عمیق تر و در پاره ای موارد کم اهمیت تر است .در مطالعه مسائل مربوط به طلاق می توان از زاویه های مختلفی به بررسی پرداخت ، تحقیق درباره انگیزه ها و علل اجتماعی ، عوامل اقتصادی و مانند آن. اما در این تحقیق که توسط یکی از خبرنگاران خبرگزاری زنان ایران "ایونا"تهیه شده است تکیه اصلی به مقررات حاکم بر طلاق در قوانین حقوقی ایران عنوان شده است .

 

تعریف طلاق

 

طلاق در لغت به معنی گشودن گره و رها کردن است .در فقه اسلامی در تعریف طلاق گفته اند طلاق عبارت است از زائل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص .

 

بعضی از استادان فرانسه طلاق(ِِِdivorce )را چنین تعریف کرده اند :

 

((طلاق قطع رابطه ی زناشویی به حکم دادگاه ، در زمان حیات زوجین ، به درخواست یکی از آنان یا هر دو است )) .در حقوق امروز ایران ممکن است به حکم دادگاه یا بدون قطع آن واقع شود و در تعریف آن می توان گفت: طلاق عبارت است از انحلال نکاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده او .بنابراین طلاق ویژه نکاح دائم است و انحلال نکاح منقطع (متعه) از طریق بذل یا انقضاء مدت صورت می گیرد .ماده 1139 قانون مدنی، در این باره می گوید طلاق مخصوص عقد دائم است و زن منقطعه با انقضاء مدت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج می شود .

 

از نظر ماهیت در فقه اسلامی و قانون مدنی ، طلاق ایقاعی است که از سوی مرد یا نماینده او واقع می شود حتی در مواردی که طلاق بر اساس توافق زوجین و به صورت خلع یا مبارات صورت می گیرد باید آن را یک عمل حقوقی یک جانبه (ایقاع ) به شمار آورد زیرا توافق زوجین که شرط یا انگیزه طلاق می باشد غیر از خود آنست و طلاق یعنی آخرین عملی که با اجرای صیغه تحقق می پذیرد و رابطه ی نکاح را منحل می کند ،در هر حال یک عمل حقوقی یک جانبه (ایقاع ) است و ناشی از اراده ی طرفین نمی باشد .

 

طلاق :عبارت است از انحلال عقد نکاح در حیات زن و شوهر به اراده مرد یا به تقاضای زن یا شرایط معین .

 

به طبق ماده واحد قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 21/12/70 مجلس شورای اسلامی، 28/8/71 مجمع تشخیص مصلحت نظام از تاریخ تصویب این قانون زوج هایی که قصد طلاق و جدایی از یکدیگر را دارند باید جهت رسیدگی به اختلاف خود به دادگاه مدنی خاص مراجعه و اقامه دعوی نمایند چنانچه اختلاف فیمابین از طریق دادگاه و حکمین ،از دو طرف که برگزیده دادگاهند (آن طور که قرآن فرموده ) حل و فصل نگردید، دادگاه با صدور گواهی عدم امکان سازش آن را به دفاتر رسمی طلاق خواهد فرستاد دفاتر رسمی طلاق حق ثبت طلاق هایی را که گواهی عدم امکان سازش برای آنها صادر نگردیده است ندارند. در غیر این صورت از سر دفتر خاطی سلب صلاحیت به عمل خواهد آمد.

 

تبصره 1- نحوه دعوت از حکمین و بررسی صلاحیت آنان به عهده دادگاه مدنی خاص است که آیین نامه اجرایی آن ظرف مدت 2 ماه توسط وزیر دادگستری تهیه و به تصویب رییس قوه قضائیه خواهد رسید .

 

تبصره 2- گزارش کتبی مبنی بر عدم امکان سازش با توجه به کلیه شروط ضمن عقد و مطالب مندرج در اسناد ازدواج جمهوری اسلامی ایران و نیز تعیین تکلیف و صلاحیت سرپرستی فرزندان و حل و فصل مسائل مالی با امضای حکمین شوهر و زن مطلقه و همچنین گواهی کتبی سلامت روانی زوجین در صورتی که برای دادگاه مدنی خاص مشکوک باشد به دادگاه تحویل گردد.

 

تبصره 3 -اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفتر موکول، به تادیه حقوقی شرعی و قانونی زوجه (اعم از مهریه ، نفقه ،جهیزیه و غیرآن ) به صورت نقد می باشد ،مگر در طلاق خلع یا مبارات درحد آنچه بذل شده و یا رضایت زوجه و یا صدور حکم قطعی اعسار شوهر از پرداخت حقوق فوق الذکر .

 

تبصره 4 -در طلاق رجعی گواهی کتبی اسکان زوجه مطلقه درمنزل مشترک تا پایان عده الزامی است. و در صورت تحقق، رجوع ، صورتجلسه طلاق ابطال و در صورت عدم رجوع در مهلت مقرر صورتجلسه ی طلاق تکمیل و ثبت می گردد .صورتجلسه ی تکمیلی طلاق با امضاء زوجین و حکمین و عدلین و سر دفتر و مهر دفتر خانه معتبر است .

 

تبصره 5 دادگاه مدنی خاص در مواقع لزوم می تواند از بین بانوان واجد شرایط انتخاب قضات مشاورزن داشته باشد .

 

تبصره 6 مصوبه 28/8/71 مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از طلاق درصورت درخواست زوجه مبنی بر مطالبه حق الزحمه کارهایی که شرعا به عهده وی نبوده است ، دادگاه بدوا از طریق تصالح نسبت به تامین خواسته زوجه اقدام می نماید و در صورت امکان تصالح ، چنانچه ضمن عقد یا عقد خارج لازم ،در خصوص امور مالی ، شرط شده باشد ، طبق آن عمل می شود در غیر این صورت، هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و نیز تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد بنا به درخواست زوجه نباشد و نیز تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار نباشد به ترتیب زیر عمل می شود .

 

الف- چنانچه وجه کارهایی را که شرعا به عهده وی نبوده به دستور زوج و با عدم تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود ، دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم نماید .

 

ب- در غیر مورد{ الف }با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده است و وسع مالی زوج ، دادگاه مبلغی را از باب بخشش (نحله)برای زوجه تعیین می نماید

 

تبصره 7- گواهی وجود یا عدم وجود جنین توسط پزشک ذیصلاح و آزمایشگاه مربوط تحویل گردد ((آیین نامه ی اجرایی تبصره ی یک ماده واحده ی قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق )) مصوب 28/8/70 مجلس شورای اسلامی و 28/8/71 مجمع تشخیص مصلحت ماده بک نسبت به درخواست طلاق که از طرفین زوجین یا یکی از انها به دادگاه مدنی تسلیم می شود چنانچه اختلاف فیمابین از طریق دادگاه حل و فصل نگردد .رسیدگی به موضوع با صدور قرار به داوری ارجاع می گردد. تبصره: داوری در این قانون تابع شرایط مندرج در آیین دادرسی مدنی نمی باشد .

 

ماده 2 -پس از صدور قرار ارجاع امر به داوری هر یک از زوجین مکلفند ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ یک نفر از اقارب خود را که واجد شرایط مقرر در آیین نامه هستند را به عنوان داور به دادگاه معرفی نماید .

 

ماده 3 -درصورتی که در بین اقارب ،فرد واجد شرایط نبوده یا دسترسی به آنان مقدور نباشد و یا اقارب از پذیرش داوری استنکاف نماید هر یک از زوجین می تواند داور خود را در بین افراد دیگر که واجد صلاحیت هستند تعیین و معرفی نماید و در صورت امتناع یا عدم توانایی در معرفی داور دادگاه راسا از بین افراد واجد شرایط ، مبادرت به تعیین داور یا داوران خواهد کرد .

 

ماده 4- داوران منتخب و یا منصوب باید واجد شرایط زیر باشند : 1- مسلمان 2- آشنایی نسبی با مسائل شرعی ، خانوادگی و اجتماعی 3- حداقل دارای 4 سال تمام 4- متاهل 5- معتمد 6- عدم اشتهار به فسق وفساد

 

ماده 5- پس از معرفی و انتخاب داوران دادگاه بلافاصله در وقت فوق العاده جلسه توجیهی تشکیل داده و وظایف آنان گوشزد و ارشادات لازم را خواهد نمود.

 

ماده 6 مهلت اعلام نظر داوران از سوی دادگاه تعیین می گردد ، داوران می توانند از دادگاه تقاضای تجدید مهلت نمایند و در صورتی که دادگاه درخواست را ضروری تشخیص داد مهلت را تمدید می نماید .

 

ماده 7- داوران منتخب یا منصوب ، مکلفند با تشکیل حداقل 2 جلسه با حضور زوجین سعی و اهتمام در رفع اختلاف و اصلاح ذات البین نمایند و در صورتی که رفع اختلاف به عمل نیامد یا یکی از زوجین از حضور در جلسات مقرر خودداری نموده با تشکیل جلسات دیگر با حضور زوجین یا یکی از آنان و یا بدون حضور آنان نسبت به موارد اختلاف ، بررسی نموده و نظیر خود بر امکان یا عدم امکان سازش ، در مهلت تعیین شده به دادگاه تسلیم نمایند .

 

ماده 8- در هر مورد که داوران یا یکی از آنان ، درخواست حق الزحمه ی داوری نمایند، دادگاه حق الزحمه ی متناسبی برای وی تعیین و دستور قرآن و پرداخت به داوررا خواهد داد .حق الزحمه ی مقرر در وهله ی اول از شخص که داور از سوی وی انتخاب و یا برای وی نصب شده است دریافت خواهد شد ، و چنانچه دادگاه مقتضی بداند دستور وصول آن را بالمناصفه از طرفین و یا از متقاضی طلاق خواهد داد.

 

ماده 9- این آیین نامه در 9 ماده و یک تبصره توسط وزیر دادگستری تهیه و در تاریخ 2/12/71 به تصویب رییس قوه قضاییه رسید .

 

B-تشریفات طلاق

 

این تشریفات را می توان تحت 4 عنوان ذکر کرد : 1- اسنادی که برای طلاق باید نشان داد برای اجرای طلاق شناسنامه و اجازه یا حکم را باید به صاحب دفتر نشان داد 2و3- به موجب ماده 1134 قانون مدنی ((طلاق)) باید به صیغه ی طلاق و در حضور لا اقل 2 نفر عادل که طلاق را بشنوند، واقع گردد. 4 دارندگان دفاتر رسمی ازدواج و طلاق مکلفند منابع ازدواج و طلاق و رجوع را که دردفاتر مربوط ثبت می کنند در شناسنامه ی زوجین نیز درج و امضا و مهر نمایند و حداکثر هر پانزده روز یکبار ، وقایع ازدواج و طلاق و رجوعی راکه در دفاتر به ثبت می رسد ، روی نمونه های مربوط تهیه کنند و به ثبت احوال تحویل دهند و رسید دریافت دارند .

 

 

 

عقاید مختلف درباره طلاق

 

مخالفین طلاق می گویند طلاق مخالف طبیعت ازدواج است ، چه ازدواج پیمان همکاری و زندگی مشترک مادام الحیات می باشد و پیوند زناشویی که یک پیوند دائمی است نباید با طلاق گسسته شود طلاق برای اطفال زیان آور است و آنان را دچار سرنوشت اسف باری خواهد کرد ، آمار نشان می دهد که بسیاری از اطفال بزهکار کسانی هستند که پدر و مادرشان بر اثر طلاق از هم جدا شده اند ، طلاق روابط نامشروع زن یا شوهر را ترویج می کند، چه زن یا شوهری که با دیگری رابطه ی نامشروع دارد با ادامه و گسترش این رابطه امیدوار است که روزی بتواند از همسرش جدا شود و با عاشق یا معشوق خود خانواده دیگری تشکیل دهد. موافقین طلاق به ضرورت آن درباره ای موارد استناد می کنند ،گاهی اتفاق می افتد که بین زن و شوهر هیچ گونه هماهنگی و توافق اخلاقی وجود ندارد ممکن است که یکی از زوجین بدکار یا جانی و شریر باشد ، ممکن است بر اثر پاره ای امراض صعب العلاج یا بعضی اعتیادات مضر یا در نتیجه سوء معاشرت زن یا مرد ، ادامه ی زندگی زناشویی ممکن نباشد آیا در این گونه مواردزن و مرد باید یک عمر در رنج و سختی بسر ببرند و به زندگی رنج افزاری، زناشویی ادامه دهند به جنون یا عقیم بودن زن یا شوهر نیز به اعتقاد بعضی میتواند طلاق را توجیه کند.

 

 

 


طلاق از نظر آثار اجتماعی

 

درباره آثار اجتماعی طلاق و اصولا بودن یا نبودن آن اختلاف نظر فراوان است به عقاید کسانی کار نداریم که اساسا با ازدواج میانه خوشی ندارند وآن را مخالف آزادی انسان می دانند ، از دیدگاه کسانی که به ازدواج و مصلحت خانواده و کودکان می اندیشند ، طلاق در مواردی به عنوان یک ضرورت باید پذیرفته شود اینان می گویند گاه هست که زندگی زناشویی دستخوش چنان نابسمانی می شود که ادامه زندگی مشترک زن و شوهر نه فقط کانون خانواده را به محیطی غیر قابل تحمل تبدیل می سازد بلکه فرزندانی که در چنین فضای مسمومی بزرگ می شوند به جای آنکه از تربیت صحیح و محبت لازم برخوردار شوند دچار عقده های روانی و ناراحتی های روحی خواهند شد .دسته ای از مخالفان طلاق این مشکلات را قبول دارند اما می گویند مجاز ساختن طلاق راه را برای سوء استفاده باز می کند امروزه در بیشتر کشور ها اصل قابل انحلال بودن ازدواج از راه طلاق پذیرفته شده است اما کو شش می شود تا جایی که ممکن است از سوء استفاده ها جلوگیری به عمل آید در واقع انتقادهای اساسی مربوط به آزادی بی قید و بند طلاق است این نوع آزادی در امر طلاق در دوران های خاصی دیده شده و آثار نامطلوب آن قانون گذار را به چاره اندیشی وا داشته است .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   37 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سیری در طلاق