اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کتاب سفرنامه خراسان

اختصاصی از اس فایل کتاب سفرنامه خراسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کتاب سفرنامه خراسان


کتاب سفرنامه خراسان

ناصرالدین شاه قاجار که پادشاهی شکارچی، عاشق سیروسفر و گشت ­و گذار بود و بیش از نیم ­قرن بر مقدرات ایران حکمروایی کرده است، شخصاً به نگارش خاطرات خویش دست می زده است. یکی از سفرهای مهم ناصرالدین شاه در داخل کشور سفر او به خراسان است. این کتاب که به قلم خود ناصرالدین شاه و با خط میرزا محمدرضا کلهر در سال ۱۳۶۱ در تهران به چاپ رسیده است شرح سفر اول ناصرالدین شاه در سال ۱۲۸۳ ه.ق. به خراسان است.


دانلود با لینک مستقیم


کتاب سفرنامه خراسان

دانلودمقاله سفرنامه شاردن

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله سفرنامه شاردن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
رود ارس حد فاصل میان ارمنستان و ماد است . در روزگاران بسیار دور ماد بر بیشتر قاره آسیا تسلط داشته اما اکنون فقط قسمتی از یک استان ایران است که ایرانیان آذربایجان یا اسور پایکان می نامند . این ایالت یکی از بزرگترین ایالات ایران است از مشرق به دریای خزر و هیرکانی از جنوب به ایالت پارت از مغرب به رودخانه ارس و ارمنستان علیا و از شمال به داغستان محدود است . و داغستان چنان که پیش از این اشاره شد سرزمینی است کوهستانی هو مرز قزاقستان مسکوی و قسمتی از سلسله جبال توروس .
آذربایجان شامل دو قسمت شرقی و غربی است . مصنفان قدیم آذربایجان شرقی را آذرکا و آذربایجان غربی یا آذربایجان کوچک را آتروپاتی یا آتروپاتن نامیده اند ، و آشور قسمتی از ارمنستان علیاست .
ایرانیان بر این اعتقادند که اذربایجان از این جهت بدین نام خوانده شده که جایگاه بزرگ ترین و معروف ترین آتشکده از آتشی نگهبانی می شده که از نظر زردشتیان نشان از فروغ یزدان داشته و موبد موبدان یا رهبر همه زردشتیان در آن می زیسته است . گبرها که بازماندگان زردشتیان می باشند و به آتش حرمت بسیار می نهند براین باورند که آتشگاه در محلی بوده که تا شماخی دو روز راه فاصله داشته است . و می گویند هنوز این آتش مقدس که از زیر زمین بیرون می آیأ به شکل شعله ای فروزان است . امتیاز دیگری نیز برای آتش مقدس خود قائلند که بیشتر به شوخی و طنز پردازی شبیه است . آنان می گویند اگر در زمین آتشکده سوراخی ایجاد کنند ، دیگی پرآب رویش بگذارند و چیزی در دیگ بریزند بر اثر حرارت آتش مقدس آب دیگ به جوش می آید و آنچه در آنست پخته می شود .
اما وحه تسمیه آذربایجان به شرحی که پیش از این گفته شد درست است زیرا آز مضاف الیه ار یا اور می باشد که در غالب زبانهای باستانی خاور زمین به معنی آتش ، و پایکان به معنی جایگاه و سرزمین می باشد ، و من از اظهار نظر کسانی که این سرزمین را آسور پایکان نامیده می شود . به عقیده من این تعبیر و تفسیر دارای همان معنی است زیرا آسور نیز از آز و اور که به معنی آتش است مشق شده است .
حضرت موسی آن جا که از نمرود پادشاه بت پرستی که آتش پرستی که آتش پرستی را رواج داد و سرزمینی را که سام از پدرش به میراث یافته بود تصرف کرد سخن به میان می آورد ، می گوید : پسران سام که یکی از آنان آسور بود پس از این که نمرود میراث پدرشان را از ایشان گرفت از آن جا بیرون شدند . بنا براین می توان گفت که آسور را به علت کناره گیریش از روش و آیین آتش پرستان یا به سبب بیرون شدن از سرزمین کلده که در آن زمان آتش پرستی در آن جا رواج داشت به این اسم نامیده است . چنان که فصل یازدهم سفر تکوین نیز بیانگر این واقعیت می باشد . مصنفان قدیم بر این قولند که کلده کشور اوریا سرزمین آتش نامیده می شده ، و بطلمیوس از شهری از آن نام می برد که اوراکو یعنی جایگاه آتش خوانده می شده است . چه "گا" با الف ممدود ، _ گا _ کلمه ای فارسی و به معنی جایگاه و مکان است .
این نکته یاد کردنی است که اسامی قدیمی در طی قرون ، بر اثر آسانگیری و غفلت و نادانی یا بی خبری نسخه برادران یا اختلاف لهجه ها و تلفظات مؤلفان و مصنفان و مترجمان چنان تحریف شده و تغییر یافته که هنگام تطبیق اسامی قدیم با نامهای جدید مشابه یکدیگر نیستند و نباید آنها را یکسان و هم معنی به شمار آورد . از آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که آنان که بر این اعتقادند آذربایجان قسمتی از شمال سوریه است و نام آن از اسم آردوابیگارا پایتخت سوریه گرفته شده سخت در اشتباه می باشند .
ایرانیان این ایالت پهناور را به سه قسمت تقسیم می کنند به این شرح : شیروان و شماخی و آذربایجان . استرابن در کتاب یازدهم خود این سرزمین را فقط به دو قسمت کوچک و بزرگ تقسیم کرده است . بطلمیوس و دیگر جغرافی دانان بزرگ و مشهر به طور کلی درباره این سرزمین تقسیماتی قائل نشده اند .
روز چهاردهم در مسیری که تپه و پشته بسیار داشت پنج فرسنگ پیش رفتیم . راهی که در این روز پیمودیم دنباله راه روزهای پیش در جهت شمال غرب بود . در طرف چپ از دشت وسیعی گذشتیم که میدان جنگ ایرانیان و عثمانیان بوده است . مردم محل به ما توده های عظیمی سنگ نشان دادند و گفتند در همین محل سلطلن سلیم پادشاه عثمانی پسر شاه سلیمان کبیر با شاه اسماعیل پادشاه صفوی جنگیده است .
راه پیمائی آن روز ما در آلاکو پایان یافت . ایرانیان می گویند این شهر را که بر اثر جنگهای ایران و عثمانی ویران شده هلاکو پادشاه تاتارها که قسمت بزرگی از قاره آسیا را زیر فرمان خود درآورد بنا کرد .
روز پانزدهم گرچه راه هموارتر و صاف تر از راه روز پیش بود ، بیشتر پیش نرفتیم ، و در مرند فرود آمدیم . مرند شهری زیبا و خوش منظر و خوبست و قریب دو هزار و پانصد خانه دارد ، و در داخل و بیرون آن باغهای بزرگ و دلگشا بسیار است . این شهر در آخر جلگه ای که به کوهی کوچک منتهی می شود واقع است . شهری است حاصلخیز و زیبا و رودخانه ای به نام زلولو از میان آن می گذرد ، و مردم آب این رودخانه را به جویهای کوچکی تقسیم کرده اند ، و از آنها برای آبیاری باغها و بوستانها و کشتزارهای خود استفاده می کنند . مرند از نخجوان آبادتر ، خوش منظرتر و پرجمعیت تر است و میوه هایش از نظر فراوانی و لطافت و مزه از میوه همه شهرهای سرزمین ماد بهتر است .
قرمزدانه یکی از فراورده های مرند است که به مقدار کم از صحرای اطراف شهر به دست می آید . قرمزدانه را فقط در هشت روز برج اسد جمع آوری می کنند . پیش از این مدت محصول به سبب عدم بلوغ کرم مولد آن نارس می باشد . کرمها در موعد معین برگهایی را که روی آن رشد و نمو کرده اند می شکافند و از میان می روند . ایرانیان به قرمزدانه کرمیس می گویند . این کلمه از کرم گرفته شده و چون این ماده از کرم در وجود می آید آن را بدین نام می خوانند .
بنا بر اندازه گیری و محاسبه ایرانیان مرند در سی و هفت درجه و پنجاه دقیقه عرض شمالی و هشتاد و یک درجه و پانزده دقیقه طول شرقی واقع است ، و برخی بر این عقیده اند که مرند همان شهری است که بطلمیوس آن را مانداگارانا نامیده است . چون مرند و نخجوان آن عظمت و شکوه نداشتند که از آنان نقشه برداری کنند دستور این کار را ندادم . این نکته نیز گفتنی است بنا به روایاتی که از ارامنه روزگاران قدیم نقل شده نوح پیغمبر در مرند به خاک سپرده شده و اصولا" نام این شهر از کلمه ای که در زبان ارمنی به معنی مدفن است اشتقاق یافته است . همچنین می گویند زمانی که هوا کاملا" صاف و زدوده از ابر و گرد و غبار باشد کوهی که کشتی نوح بر سر آن آرام گرفت دیده می شود ، و نیز می گویند به هنگامی که فضا کاملا" صاف و آسمان بی ابر باشد کوه آرارات از تبریز به چشم می نماید .
روز شانزدهم چهار فرسنگ رفتیم . راه امروز از میان کوههایی می گذشت که بسیار بار کاملا" به هم نزدیک می شدند ، اما به یکدیگر نمی رسیدند . ساعت ده صبح به صوفیان رسیدیم . این شهرکی بود که در دشتی گشاده و پر از آب و حاصلخیز و درختناک افتاده بود . 1 به اعتقاد گروهی صوفیان همان سوفیای ماد باستان می باشد . برخی می گویند صوفیان مشتق از صوفی است و هنگامی که شاه اسماعیل به قصد اقامت در تبریز اردبیل را ترک کرد گروهی از صوفیان در آنجا رحل اقامت افکندند و بدین مناسبت صوفیان نام گرفت .
شب هنگام بارون آزاریک این مرد پاک نهاد و صمیم ارمنی گذرنامه من با سفارشنامه هایی را که از استانداران ارمنستان و گرجستان گرفته بودم ، برداشت ، و بل از من عازم تبریز شد . به وی دستور دادم سفارشنامه ها را از نظر مسؤلان گمرکات تبریز بگذراند و از سوی من از آنها خواهش کند که به ماموران خود دستور دهند هنگام ورود من و همراهانم به شهر هیچ گونه مزاحمت به عمل نیاورند ، و روز بعد آگاه شدم آذریک ماموریت خود را به تمام ترین و نیکوترین صورت انجام داده است .
روز هفدهم بعد از سپردن شش فرسنگ راه در مسیر روزهای پیش و عبور از سرزمینهای سرسبز و پردرخت و حاصلخیز وارد تبریز شدیم . سراسر دو طرف راه پوشیده از کشتزارهای گسترده دامن بود ، و در هر دو جانب آبادیهای بسیار دیده می شد . فاصله ایروان تا تبریز پنجاه و سه فرسنگ ایرانیست ، و هر فرسنگ ایرانی معادل پنج میل است ، و این فاصله را به راحتی می توان در مدت شش روز پیمود . اما کاروانها این راه را در مدت دوازده روز طی می کنند ، زیرا شترها فقط روزی چهار فرسنگ راه می روند اما ششصد تا هفتصد پزان بار حمل می کنند . اسبها و قاطرها روزی پنج یا شش فرسنگ راه می روند اما معمولا" بیش از دویست و بیست پزان بار و یک سرنشین نمی کشند .
تبریز شهری است بزرگ و پرجمعیت و از لحاظ بازرگانی و ثروت و جمعیت دومین شهر ایران است و تبریز در آخر ذشتی وسیع ، در دامنه کوهی بنا شده که بنا به قول محققان جدید همان کوهی است که پولیت ، دیودور، و بطلمیوس آن را اورنت یا بارونت نامیده اند . شهر به صورتی نامنظم ساخته شده ، و به هیچ شکل هندسی شباهت ندارد . نه حصار دارد نه قلعه و استحکامات . رود کوچکی به نام اسپین چا از آن می گذرد . جریان این رود گاهی مایه بروز و ظهور ضایعات و خساراتی به خانه ها و بوستانهایی که در ساحل آنست می شود . رود دیگری نیز در شمال جاری است که مقدار آب آن در فصل بهار و پائیز از اندازه آب رود سن در فصل زمستان کمتر نیست . نام این رود آجی به معنی شور است . زیرا در مدتی متجاوز از شش ماه سیلابهایی که از زمینهای پرنمک می گذرند و آبشان شور می شود به آن می پیوندند.
تبریز نه محله دارد و جمعیت آن مانند دیگر شهرهای ایران به دو فرقه حیدری و نعمتی تقسیم شده است . این دو فرقه منسوب به دو دسته می باشند که در قرن پانزدهم میلادی متشکل شده اند و مانند دو گروه گلف و ژیبلین در ایتالیا با هم مبارزه می کنند . تبریز قریب پانزده هزار دکان دارد . در ایران دکانها جدا از خانه ها ، در کوچه های دراز و عریضی که مسقف است ساخته شده اند ، این کوچه ها که غالبا" در مرکز شهر بنا شده اند بازار نامیده می شوند . خانه ها بیرون بازار ساخته شده اند ، و تقریبا" همه دارای باغچه می باشند . تبریز خانه های باشکوه و مجلل زیاد ندارد ، اما آبادترین و بهترین بازارهای آسیا در این شهر می باشد . طول و وسعت بازارهای تبریز ، زیبایی و ظرافت و عظمت گنبدهایی که روی بازارها را پوشانده ، جمعیت کثیری که در این بازارها رفت و آمد می کنند ، دکانهایی که انباشته از کالاهای متنوع است بیانگر آبادانی و شکوه شهر می باشند . قشنگ ترین و خوش نما ترین بازارهای تبریز بازاریست که جایگاه خرید و فروخت مصنوعات گرانبها و انواع جواهر می باشد . این بازار قیصریه نام دارد که به معنی بازار شاهی است . این بازار که هشت گوشه وبسیار وسیع است حدود سال هشتصد و پنجاه هجری به فرمان ازون حسن که پایتختش تبریز بوده ، ساخته شده است . عمارات عمومی دیگر تبریز از نظر شکوه و عظمت و کثرت جمعیت و زیادی رفت و آمد کمتر از بازار نیست ، در این شهر سیصد کاروانسرا وجود دارد که بعض آنها چندان وسیع است که سیصد نفر می توانند در آن سکونت اختیار کنند . قهوه خانه هایی که در آن چای می نوشند و قلیان می کشند ، اماکنی که مخصوص نوشیدن نوعی مشروب است که از شیره خشخاش می گیرند ، گرمابه ها و مسجدهای عظیمی که متناسب با دیگر بناهای با شکوه ساخته شده اند در این شهر فراوان است . تبریز دویست و پنجاه مسجد بزرگ دارد . من به وصف و شرح خصوصیات ساختمان این مساجد نمی پردازم زیرا تقریبا" مشابه عبادتگاههای اصفهان ساخته شده ، و من در موقع مناسب به شرح آنها می پردازم . مسجد علیشاه کاملا" ویران شده ، اما مردم قسمت پایین آن را برای گزاردن نماز ، و مناره بلندش را تعمییر و ترمیم کرده اند . کسانی که از ایروان به تبریز سفر می کنند نخستین اثری که پیش از وارد شدن به شهر می بینند ، همین مناره است . خواجه علیشاه صدر اعظم غازان خان در حدود چهارصدسال پیش این مسجد را بنا نهاده است . غازان که مرکز و مقر پادشاهیش در تبریز بوده ، در همین شهر در گذشته ، و به خاک سپرده شده است . آرامگاه او در مناره بزرگی که به نام او منارغازان خان خوانده می شود و اکنون خراب شده دیده می شود.
امیرشیخ حسن ، سیصد و بیست و شش سال پیش مسجدی به نام استاد شاگرد ساخت که اکنون نیمه ویران است .همه سطوح درونی و برخی از سطوح بیرونی آن زرنگار بوده است .
یکی از پادشاهان ایران موسوم به جهان شاه در سال هشتصد و هفتاد و هشت قمری مسجدی ساخت که به نام مسجد کبود معروف است . این مسجد دارای دو مناره کوچک می باشد ، و دو مناره دیگر که از نظر فنی دارای خصوصیتی ممتاز است و از نظر بلندی و قطر با مناره کوچک موافقت ندارد بر آنها قرار گرفته ، چنان که مناره های کوچک به جای پایه مناره های بزرگ محسوب می شود .
تبریز سه بیمارستان دارد که به خوبی از آنها نگهداری می شود و همه پاکیزه و تمیزند . در آنها کسی را نمی خوابانند اما به هر کس که آنجا بیاید دو نوبت غذا می دهند . به این بیمارستانها آش داکن ، می گویند ، یعنی جایی که اطعام می کنند .
در انتهای شهر ، در طرف مغرب ، روی یک کوه کوچک زیارتگاه بسیار زیبایی است که عین علی یعنی چشم علی نامیده می شود . ایرانیان می گویند که حضرت علی داماد پیغمبر زیباترین مردانی بوده که در سراسر دنیا پا به عالم هستی نهاده است ، و هر وقت بخواهند زیبایی کسی را بستایند می گویند این عین علی است . این ساختمان زیارتگاه و در عین حال محل تفریح مردم تبریز است .
بیرون شهر و در طرف مشرق ویرانه های یک قلعه بزرگ دیده می شود که به آن قلعه رشیدیه می گویند . این قلعه را خواجه رشیدالدین صدراعظم غازان خان در حدود چهارصدسال پیش ساخته است ، غازان خان چون معتقد بود یک وزیر نمی تواند تمام امور کشور را به درستی اداره کند دو صدر اعظم برای خود انتخاب کرد . شاه عباس کبیر پس از معاینه خرابه های این قلعه عظیم چون تشخیص داد محل آن برای ایجاد یک شهر بزرگ بسیار مناسب است در حدود صد سال پیش دستور داد رشیدیه را از نو آباد کنند . اما پس از مرگ وی جانشینانش مصلحت آن دیدند که قلعه ، همچنان ویران بماند .
ترکان عثمانی طی سالیانی که بر تبریز تسلط داشتند قلاع و استحکاماتی بنا نهادند که ویرانه های آنها به جاست . پیرامون تبریز هیچ نقطه مناسب ، اعم از قله کوه یا تپه نیست که بر آن ویرانه های برجها ، باروها و قلعه های کوچک نباشد . در بیشتر این خرابه ها به نظر تحقیق و تـأمل نگریسته ام ، کاویده ام و جستجو کرده ام ، اما هیچ گونه آثار عتیقه در آنها نیافته ام ، آنچه به دستم آمده جز سنگ و آجر نبوده است .
یک مسجد بزرگ که سطح داخلی دیوارهای آن پوشیده از سنگهای مرمر صاف و صیقلی ، و سطوح خارجی آن خاتم کاری است تنها بنای کاملی از ابنیه ترکان عثمانی است . ایرانیان به سبب کینه و نفرتی که نسبت به ترکان دارند از این مسجد به سزا مواظبت نمی کنند ، و در پاکیزه نگهداشتنش نمی کوشند و آن را نجس و شوم می شمارند .
بیرون تبریز در طرف جنوب ، خرابه های کاخهای پادشاهانی که در قرون اخیر سلطنت می کرده اند مشاهده می شود . در طرف مشرق بقایای کاخی است که ارامنه آن را مقر سلطنت خسرو پرویز می دانند و معتقدند خسرو صلیب واقعی حضرت عیسی و دیگر چیزهای مقدسی را که از اورشلیم به تاراج گرفته بود ، در این کاخ نگهداری می کرده است .
میان میدانهایی که من در شهرهای مختلف دیده ام میدان تبریز از همه وسیع تر است ، حتی از میدان اصفهان نیز بزرگ تر می باشد . در زمانهای گذشته بارها و بارها ترکان عثمانی سی هزار مرد سپاهی برای جنگ در این میدان گرد آورده اند . عصرها مردم برای گردش و گذراندن وقت ، و دیدن نمایشهایی که در این مکان اجرا می شود به میدان می آیند ، به طوری که همیشه پراز جمعیت است . نمایشهایی که در این محل انجام می گیرد عبارتست از شعبده بازی ، چشم بندی ، بندبازی ، کشتی گیری ، جنگ قوچها ، گاوبازی ، معرکه گیری ، قوالی ، حماسه سرایی ، رقص گرگ و بسیار نمایشهای دیگر . مردم تبریز مخصوصا" از نمایش رقص گرگ خیلی خوششان می آید . بعضی کسان گرگهایی را که برای رقصیدن تربیت کرده اند از راههای بسیار دور به تبریز می آورند و می فروشند . بهای گرگهایی که خوب می رقصند از پانصد اکو بیشتر است . گاهی گرگهایی رقاص به سبب خشمگین می شوند و آرام کردن آنها آسان نیست . میدان تبریز صبحها نیز پر جمعیت و شلوغ است ، و مردم برای خرید خواربار و انواع چیزهای کم قیمت به آن جا می روند .
در تبریز یک میدان بزرگ دیگر نیز هست . این میدان نزدیک قلعه ویران شده معروف به قلعه جعفر پاشا واقع است . می گویند زمانی که قلعه آباد بوده این میدان مرکز تجمع تسلیحات و لوازم جنگ بوده است . اما اکنون کشتارگاه شهر است ، و گوسفندها را در این محل می کشند و پوست می کنند ، و گوشتشان را برای فروختن به نقاط مختلف شهر حمل می کنند .
کوشش بسیار کردم تا بدانم تبریز چقدر جمعیت دارد ، اما موفق نشدم . به هر صورت می توان باور کرد که جمعیت شهر از پانصد و پنجاه هزار نفر کمتر نیست ، اما برخی از مردمان سرشناس و صاحب نام به من گفته اند که در این شهر بیش از یک میلیون و صد هزار نفر زندگی می کنند .
عده زیادی از بیگانگان نیز در تبریز سکونت اختیار کرده اند و به کارهای مختلف اشتغال دارند . در این شهر هر گونه کالا فراوان است . صنعت نساجی و ابریشم بافی و زرگری ترقی بسیار کرده است . بهترین نوع دستار در تبریز درست می شود . از بازرگانان هم شنیده ام که هر سال متجاوز از شش هزار عدل ابریشم در کارگاههای این شهر بافته می شود . بازرگانی این شهر در سراسر ایران ، عثمانی ، مسکوی ، تاتارستان ، هند و سواحل دریای سیاه گسترش یافته است .
هوای تبریز سرد و خشک و کاملا" سالم است ، چنان که برای ناراحتیهای ناشی از ناسازگاری هوا زمینه ای وجود ندارد . زمستانش طولانی است . شهر رو به شمال دارد ، و بر قله های کوههای مجاور قریب نه ماه از سال برف فرو می بارد . در این شهر هر بامداد و شامگاه باد می وزد ، و جز در فصل تابستان بیشتر روزها باران می بارد یا آسمان ابرناک است . عرض جغرافیایی تبریز سی و هشت درجه و طولش هشتاد و دو درجه می باشد . شهر غرق وفور نعمت است ، و مردم به هرچه نیازمندند دسترسی دارند ، و همه چیز ارزان است . در نهر آجی که شرح آن گذشته ماهی صید می شود ، اما ماهیگیری در این رود زمانی میسر است که آب آن فرو نشسته باشد . در تبریز قیمت یک لیور نان دو دینار ، بهای یک لیور گوشت هجده دینار است ، و گوشت پرندگان و شکار ، اقسام میوه و شراب و پنیر به قیمت ارزان معامله می شود . بهای انواع سبزی آن قدر کم است که باور کردنی نیست ، مخصوصا" مارچوبه که تقریبا" قیمت ندارد . در حوالی شهر گوزن و شکار فراوان دیده می شود ، اما چون ایرانیان به خوردن گوشت گوزن و شکار رغبت زیاد ندارند آنها را کمتر شکار می کنند . در کوههای تبریز عقاب نیز هست و من بارها ده نشینانی را دیده ام که عقابی را به پنج سو می فروختند . مردم عقاب را با شاهین صید می کنند . طرز کارشان شگفت انگیز و تحسین آفرین است . شاهین نخست دور عقاب پرواز می کند ، ناگهان بر او حمله می برد و چنگالهایش را در پهلویش فرو می کند ، و در حال پرواز چندان بالهایش را بر سر او فرو می کوبد که عقاب بی حال می شود . گاهی نیز با هم به زمین می افتند . بسیار مواقع شاهین در شکار مرال نیز به صاحبش یاری می کند بدین گونه که بر وی می تازد و بی حالش می کند .
اگر آنچه درباره تبریز گفتم جالب و در خور توجه بود این نکته شگفت تر از آنهاست . که در تبریز و اطرافش شصت جور انگور به بار می آید ، و می توان باور کرد که در ایران هیچ جا نیست که بتوان مانند تبریز به راحتی و آسایش و آرامش تمام زندگی کرد .
در محلی از اطراف تبریز معدن عظیمی از سنگ مرمر سفید وجود دارد و یک نوع آن چنان صاف و بی غش است که از پشت صفحات آن می توان هر چیز را مشاهده کرد . می گویند این نوع مرمر از یخ بستن تدریجی آب یکی از چشمه ها حاصل شده است . در نقطه دیگری از حوالی شهر معدن نمک و طلا وجود دارد . در زمانهای قدیم از معادن طلا بهره برداری می شده ، اما مدتهاست این کار به سبب این که خرجش بر دخلش می چربد متروک مانده است .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 24   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سفرنامه شاردن

دانلود پایان نامه | مقاله سفرنامه ناصر خسرو

اختصاصی از اس فایل دانلود پایان نامه | مقاله سفرنامه ناصر خسرو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه | مقاله سفرنامه ناصر خسرو


دانلود پایان نامه | مقاله سفرنامه ناصر خسرو

فرمت فایل :  WORD( قابل ویرایش)

تعداد صفحات: 14-16 

در صورت داشتن سوال و یا درخواست پروژه و یا تحقیق با هر فرمت دلخواهتان لطفا،حتما با شماره های ما تماس بگیرید.

 

تلفن پاسخگویی به سفارشات شما عزیزان :09389070898

ایمیل پشتیبان:MRTeacher2008@gmail.com

 

 

 

 

 

 

 

 

سفرنامه ناصر خسرو

بسیارى از مسافران از سفر خود یادداشت‌هایى تهیّه مى‌کنند؛ بعضى یادداشت‌هاى خود را تنظیم مى‌کنند و به صورت مجموعه‌اى مى‌نگارند و به شکل سفرنامه در اختیار عموم قرار مى‌دهند و خوانندگان از آنها بهره‌مند مى‌شوند و از تجارب سفر آنها استفاده مى‌کنند. سفرنامه‌هایى که در توصیف مناسک حج و آثار معنوى آن و مسیر سفر، به ویژه شهرهاى مقدّس مکّه و مدینه است، از دیر باز تاکنون به رشته تحریر در آمده و انتشار یافته‌اند لیکن آنگونه که باید مورد بحث و بررسى قرار نگرفته‌اند. در حالى که این نوع نوشته‌ها از کامل‌ترین و معتبرترین منابع درباره حجاز ـ از جنبه‌هاى تاریخى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و جغرافیایى به شمار مى‌روند.

در این ویژه‌نامه برآنیم تا چند سفرنامه را مطرح نماییم. تا از طریق نوشته‌هاى آنها، با حج و اعمال آن و کیفیّت انجام مناسک در دوران‌هاى مختلف تاریخ آشنا شویم و تحوّلات را در‌یابیم و دیدگاه‌هاى این افراد را از زبان خودشان بخوانیم. به امید آن که توفیق دست دهد و فرصتى پیش آید تا تک تک این سفرنامه‌ها، که هر یک در حد خود گنجینه پر ارزشى است، مورد نقد و بررسى همه جانبه قرار گیرد.

هر چند بهترین سفرنامه‌هاى فارسى که یک فرد ایرانىِ فارسى زبان، جریان کامل و دقیق هفت سال سفر خود را قدم به قدم و نکته به نکته در نهایت اختصار و ایجاز و در عین حال روشن و بدون ابهام نگاشته، سفرنامه ناصر خسرو در نیمه اوّل قرن پنجم است ولیکن رونق سفرنامه نویسى در ایران، از قرن سیزدهم آغاز گردیده است.

 

 

سفرنامه ناصر خسرو

ناصر خسرو در سال 427 هـ . ق . بر اثر خوابى که دید به عزم سفر قبله (حج)، خانه و کاشانه خود را ترک و از مشاغل دیوانى استعفا کرد و سفر هفت ساله خود را شروع و سیرى در آفاق و تا حدودى در انفس کرد و در تمام طول مدّت سفر با علما و دانشمندان نواحىِ مختلف در تماس بود و بر آموخته‌هاى خود مى‌افزود.

 

چون هدف اصلى او سفرِ قبله بود، نخست از زندگىِ گذشته خود توبه کرد. او در ابتداى سفرنامه به شرابخوارى خود اعتراف کرده و گفته است: «قُولُوا الحَقَّ وَ لَوْ عَلى أنفُسِکُم.» ناصر خسرو در این سفرِ هفت ساله، چهار بار حج کرد از این رو توصیف مکّه و دیگر اماکن و مراسم حج را بهتر از هر کسِ دیگرى انجام داده است.

.

.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه | مقاله سفرنامه ناصر خسرو