اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد حقوق ملک

اختصاصی از اس فایل تحقیق و بررسی در مورد حقوق ملک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق و بررسی در مورد حقوق ملک


تحقیق و بررسی در مورد حقوق ملک

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه

 10

برخی از فهرست مطالب

 

رابطه امانی طبق م 107

عنصر روانی

عناصر تشکیل دهنده تصرف عبارتند از

این ماده از سه جزء تشکیل شده است

) فعل ثبت خیانت یا قبانطی شخص امین: شخص این با این عملی که از مصادیق معاونت محسوب می شود در اینجا در ردیف تحریک شخص ثالث قرار می گیرد و مال آینده با نظر می رسد در این ماده شخص ثالث عملیات اجرای را انجام می دهد و ملک را با نام خود ثبت می کند و امین در این میان متقاضای می کند و فعل وی را تحمیل می کند. در هر حال شخص امین دراینجا مثل شخص ثالث به مجازات کلاهبرداری رسیده و محکوم خواهند شد.

ج) ملک با نام گیری باید ثبت شود (طبق 21 ق.ث.ا) بین اگر صرف تقاضای ثبت ملک مورد امانت شود به توجه به توضیح خواهد ماند که با توجه به توضیح در بخش قبلی و نیز طبق 2 قانون ن. ام.م محسوب 77 و وآئین نامه آن مسیر رعایت مشتر نهایت ان در حبس شده است.

3- عفو ذکر شده در ذیل م طبق م 24 ق. م . ا نسخ شده است.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد حقوق ملک

تـــعـلق در شعر خداوندگار سخن و معانی ملک الکلام حضرت بیدل 23 ص

اختصاصی از اس فایل تـــعـلق در شعر خداوندگار سخن و معانی ملک الکلام حضرت بیدل 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تـــعـلق در شعر خداوندگار سخن و معانی ملک الکلام حضرت بیدل 23 ص


تـــعـلق در شعر خداوندگار سخن و معانی ملک الکلام حضرت بیدل 23 ص

تقدیم: به دو آزاده مرد خرد و فرهنگ که اندیشه هاشان همیشه (ازآنچه رنگ تعلق پذیردآزاد است) و بوده، به ترتیب الفبا دکتر اکرم عثمان و استاد لطیف ناظمی.

تـــعـلق در شعر خداوندگار سخن و معانی ملک الکلام حضرت بیدل

سلیمان راوش

اشعار حضرت ابوالمعانی بیدل بدون شک چونان نردبان زرینه پله یی بسوی معراج بیان و معانی، کوه پیکرانه از سدة دوازدهم تا به امروزبر بلندای مفرغین شعر و ادب فرازینه است. در وصف بیدل اگر از پنجره اندیشة کشنچند اخلاص آبادی سر بدر آوریم او حضرت بیدل را در ستاوند بالا نشینان سخن و معانی چنین می ستاید: بربام اخضر این نه رواق سپهر، کوس ملک الکلامی بنام نامی او صدا می دهد، و قدسیان بالایی عرش نوبت مسلمی به اسم گرامی آن سخن آفرین می زنند، سالک شاهراهحقیقت و دانایی پرده بر انداز حجله نشینانمعانی، چهره گشای شاهدان مضامین نهانی، پیشوای اهل تجرید و سرحلقه ی اهل دید بود. در وصف ذات مجمع الکمالاتش هرچه نویسم کم است. دهلی به یمن قدوم میمنت لزوم آن بی پرده بحر طریقت حکم بسطام داشت.(١)

با تکیه به کلام این ستاینده حقیقت، بی تردید می توان اشعار بیدل را مجموعهء از معرفت علم الیقین وعلم الادب واشراق و عرفان دانست، که گنجینه این اشراق و عرفان جدا از مجاهل مذهبی زیر نام اشراق و عرفان میباشد. زیرا که در مجاهل متشرعین و مذهبیون هرگز پوینده را راه به مقصود میسر نگردد، از بس کژ راهه یی معنی و درزیگری الفاظ در قامت های مجهول مقاصد.

در حالیکه اگر بر خرگاه سبز اشعار بیدل خردمندانه پروینه های خرد را به پویندگی بر نشینیم درخشش های مقولات و مفاهیم اشراق و عرفان وروانبینی و فلسفهء هستی و آزموزه های امروزین را آفتابینه باز خواهیم یافت.

در دستگاه اندیشة بیدل تفسیر و تفهیم مفاهیم ومقولات مهم فلسفی و اجتماعی و فرهنگی در کالبد بیان شعری از پالایش و بالندگی خاصی برخوردار است، که یکی از ویژگی های بیان مفاهیم و مقولات در شعر حضرت بیدل آن است که کاربرد آن به هیچوجه ارجناکی جوهر شعری را خدشه دار ننموده است، و این ویژگی ناشی از آنست که زمینه های بیان مفاهیم و مقولات فلسفی و اجتماعی در اشعار بیدل متکی بر استدلال عاطفی های شفاف ولطیف شاعرانه پیوند دارد. که همین تبیین منطقی مفاهیم و مقولات در پیوند تنگاتنگ با عاطفه ها تنها چیزیست که بیدل را بر پله بالاتر از سایر بالا نشینان ستاوند شعر جای میدهد. زیرا در بسیاری از اشعارصاحب کمالان شعر اگر برخی از مفاهیم و مقولات فلسفی واجتماعی هرچند بازنده ترین بافت ها هم تصویر شده باشد، کمتر می توان یافت که جلای صدف شعری آن تیرگی نپذیرفته باشد.

اشعار حضرت بیدل با جواهری مفاهیم و مقولات بسیار زیور آراستگی یافته است، که هر کدام آن تبلور شگردهای اندیشه بزرگوارانة اوست، شگردهاییکه مانند غریوی تندر خواب آلود گان پهنهء هستی را تکان می دهد و باران شگفتن ها برکویر آذان خشکیده باغستان جامعهء انسانی میریزاند. که در این جستار تنها در باره مقوله یی (تعلق) پای اندیشه حضرت بیدل زانو میزنیم، تا مگر جرعهء از شراب معرفت او آب حیات ما گردد.

تعلق را میتوان وابستگی، آویختن به چیزی ویا به گردن و دامن کسی، معنی نمود. و حضرت بیدل آنی راکه آویخته چیزی ویا کسی باشد فتراک گفته است. فتراک: تسمهء است که از عقب زین اسب می آویزند و با آن سواره ی اشتر و یا مرکب در عقب خود با تسمه و یا ریسمان مرکب ویا اشتری دیگری را می کشاند. در این معنی حضرت بیدل می فرماید:

ز صید گاه تعلق همین سراغت بس

 

که هرکجا دلی آویخته است فتراک است.

گفتیم با فتراک، سواره در عقب خود چیزی را می بندد و آن را به دنبال خویش می کشاند مانند مرکب، بیدل در مورد می فرماید:

مردیم و ز تشویش تعلق نگسستیم

چون آدم بیچاره که افسارخران بست


دانلود با لینک مستقیم


تـــعـلق در شعر خداوندگار سخن و معانی ملک الکلام حضرت بیدل 23 ص

دانلود تحقیق درمورد حقوق ملک

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق درمورد حقوق ملک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد حقوق ملک


دانلود تحقیق درمورد حقوق ملک

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 11

 

حقوق ملک

نکات:

  • این ماده از سه جزء تشکیل شده است.

الف) رابطه امانی طبق م 107

ب ) فعل ثبت خیانت یا قبانطی شخص امین: شخص این با این عملی که از مصادیق معاونت محسوب می شود در اینجا در ردیف تحریک شخص ثالث قرار می گیرد و مال آینده با نظر می رسد در این ماده شخص ثالث عملیات اجرای را انجام می دهد و ملک را با نام خود ثبت می کند و امین در این میان متقاضای می کند و فعل وی را تحمیل می کند. در هر حال شخص امین دراینجا مثل شخص ثالث به مجازات کلاهبرداری رسیده و محکوم خواهند شد.

ج) ملک با نام گیری باید ثبت شود (طبق 21 ق.ث.ا) بین اگر صرف تقاضای ثبت ملک مورد امانت شود به توجه به توضیح خواهد ماند که با توجه به توضیح در بخش قبلی و نیز طبق 2 قانون ن. ام.م محسوب 77 و وآئین نامه آن مسیر رعایت مشتر نهایت ان در حبس شده است.

3- عفو ذکر شده در ذیل م طبق م 24 ق. م . ا نسخ شده است.

4- عفو مذکور در این ماده نیز مقید به فرمان است بنظر اینکه ظرف 5 سال اگر شخص نتواند خسارت مدعی خصوصی را بپردازد درخواست عفو و طبق م 21 ق.م.ا دار نمی شود.

عنصر روانی:

این جرم نیزباید عمدی و دارای سنویت عام و خاص باشد.

گفتار پنجم: متصرف قلمداد کردن خود نیست به ملکی و تقاضای مثبت آل

م 1.9 ق.ث. ا مقرر می دارد که (هر کس نسبت به ملکی که در تصرف دیگری بوده خود را متصرف قلمداد کرد. و تقاضای ثبت کند کلاهبردار محسوب می شود. اختلاف است راجع به تصرف در حدود مشمول این ماده نیست.دراین محور بحث بر روی کلاه تعریف اساسی بدین مفرد که شخص ابتدا خود را متصرف ملکی همراه کرده دیگری می باشد.

حقوقدانان تعاریف مختلفی از تصرف کردن که چند مورد از آنها را ذکر می کنیم.

الف) تصرف عبارت است از اینکه مالی تحت اختیار کسی باشد و او بتواند نسبت به آن مال در حدود قانون یا به عنوان تصمیم بگیرد.[1]

ب) تصرف عبارت است از تسلط و اقتدای عرضی که انسان در مقام اعمال خود بر مال دارد.[2]

ج) تصرف عبارت است از استیلای مادی و عرضی انسان بر مال به قصد استفاده از آن به نفع شود.

مسئولین حقوقی تصرف را شامل تصرف غاصب نیز داشته اند به صورتی که معتقدند که اصطلاح تعرف نباید تنها درباره تصرف صحیح و قانونی تجاوز کردکه عبارت است از استیلای بر مال بوسیله زیحق ما که حقیقی یا کسی با حسن نیست خود را ذیحق تصور می کند. بنابراین بر اساس تعاریف ارائه شده کلیه کسانی که تصرف آنان به منظور اعمال حق مالکیت نیست و به عبارت دیگر تصرف آنها به عنوان مالکیت نمی باشند ولی مال را به نحوی از انحا به نفع مورد استفاده قرار می دهند از قبیل مستاجر وزارع مستقلا متصرف شناخته می شوند و تنها اشخاص را متصرف از غیر می دانیم که تصرف آنان صرفا برای استفاده دیگری و حفاظت از مال است مانسویل ولی سرایدار

عناصر تشکیل دهنده تصرف عبارتند از:

الف) استیلا غیرحالت و ارتباطی مادی بین اساس و مالی که به موجب آن شخص می تواند بدون هیچ مانی اراده خود را در مورد مال به اجرا بگذارد.

ب) قصد استفاده از آن مال به نفع خود.

عنصر مادی:

  • همینکه شخص به صورت فعل مثبت ابتدا خود را منصرف اصلی قلمداد کند حال به هر طریق چه مجاز چه غیرمجاز
  • تقاضای ثبت کند که البته درست است که این ماده عبارت تقاضای ثبت آمده است ولی با توجه به رای وحدت رویه ش 4253 مورخه 13/9/1338 فکرو می دارد. تحخقق جز مذکور دوم موکول به ثبت آن ملک به نام متقاضی در دفتر املاک می باشد.

بنابراین صرف تقاضای ثبت در 1.9 موجب تحقق جز نخواهد بود. با توجه به رای می توان گفت که کلا تحقق برنامه ثبت ملک غیرباید موکول به ثبت ملک در اداره ثبت و اسناد می باشد و گرنه صرف تقاضای مثبت ملک غیر را که در هر حال شروع به فرم قرار داد را نمی توان در مقایسه با جرم مورد مجازات قرار داد این بحث ملازمه ای با ثمول مرور زمان نیز دارد که قبلا بحث آن شد.

  • در تصرف دیگری بودن ملک: صرف متصرف قلمداد و تقاضای ثبت نمودن برای تحقق جرم مذکور کافی نیست بلکه باید آن ملک در تصرف دیگری باشد اتفاقا در این موارد رای مثل 835 شعبه 2 دیوان عالی کشور مورخه 17/3/1334 وجود دارد که مقرر می دارد ماده 109 ق.ت.ا مطرح است که ملکی را که در تصرف دیگری بود. تقاضای ثبت نماید و لذا قید دیگری ندارد بنابراین اعتراض بر اینکه ماده مذکور ناظر با مواردی است که شخص با علم به اینکه مال متعلق به غیر است و بدون تصرف داشتن در ان را به تام فور ثبت نماید وارد نیست.

در این مورد که فرض ها مطرح کردند و مورد بحث قرار می دهیم.

اگر رئیس اوقاف و یا مقولی با مدرک مثبت ملکی را به نام شهرداری و یا موسسه را برای امور خیریه درخواست نماید و حال آنکه در موقع درخواست ثبت در تصرف وقف حبس ثلث باقی ویار تصرف دولت و شهرداری نباشد. بزهکار شناخته خواهد شد و عملشان مشمول 109 می شود در مرحله اول شاید بتوان گفت که این اشخاص طبق م محرم تلقی می شوند ولی به نظر می ررسد که هم رای شعبه دیوان هم دلایل دیگر حاکی از این باشد که این اشخاص مرتکب جرم نشده اند.

اگر مقولی و یا رئیس اوقاف یا شهردار اداره دارایی بدون داشتن هیچگونه شونیستی حسیب الوظیفه و فقط برای حفظ منافع وقف و یا متعلق به دولت امور خیریه به شهرداری بدانند. بدون اینکه تحصیل پرسشنامه دروغین و امثال آن بر تصرف فعلی نمایند درخواست ثبت کند سونیست و اجگر اداره ثبت بدون گفتن دلایل تصرف از آنان قبول در خواست مثبت نماید مسئولیت نداشته و جرم نبوده چرا که این روسا خود را متصرف قلمداد نکردند[3].

  • این جرم نیز عنصر روانی که به صورت عمدی می باشد و دارای مسئولیت عام و خاص می باشد که با توجه به عبارت قلمداد کردن نیز استفاده می شود.

گفتار ششم (در مورد املاکی که به رهن باید بکی از عناوین مذکور

ن 116 ق.ث.ا مقرر می دارد که (در مورد املاکی که به رهن یا به یکی از عناوین مذکور در 33 انتقال داده شده را یا انتقال می دهند. ملک اساس حق طرف را ضمن اظهار نام خود قید نماید. در صورتی که راهن یا انتقال دهند به این تکلیف عمل نمود. مرتخن یا انتقال گیرنده می تواغند تا یک سال از تاریخ انقضای مدت حق استرداد یا رهن به وسیله اظهار نامه سعی حق خودرا مطالبه کند. هرگاه در ظرف 10 روز ازتاریخ ابلاغ اظهارنامه راهن یا انتقال دهند. حق طرف را نداده کلاهبردار محسوب و با رعایت مواد 111 و 112 و 113 مطابق 114 با او رفتار خواهد شد.

پی نوشت ها

[1] جعفری لنگرودی. ترمینولوژی حقوق مثل 1241 ص 154

[2] نامرکاتریان در مقدماتی مدنی اموال ش 2.1

[3] عبدالله معقول. بحث اطراف م 109 ق.ث.ا مجله حقوقی فنی وزارت دادگستری مثل35

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد حقوق ملک

حق ارتفاق نسبت به ملک غیر و در احکام‌ و آثار املاک‌، نسبت به املاک مجاور

اختصاصی از اس فایل حق ارتفاق نسبت به ملک غیر و در احکام‌ و آثار املاک‌، نسبت به املاک مجاور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

حق ارتفاق نسبت به ملک غیر و در احکام‌ و آثار املاک‌، نسبت به املاک مجاور


حق ارتفاق نسبت به ملک غیر و در احکام‌ و آثار املاک‌، نسبت به املاک مجاور

فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات34

 

  • فهرست :                                                   
  • عنوان ..................................................................... ...........................شماره صفحه
  • مقدمه .................................................................................. ...............................3
  • مبحث اول : حق ارتفاق نسبت به ملک غیر.........4
  • مالکیت تبعی........................................................................ ................................. 4
  • مالکیت فضا و قرار زمین...................................................... ...................................4
  • تعریف حق ارتفاق................................................................. ................................ 8
  • حق ارتفاق بوسیله عقد (قرار داد)برقرار می شود......................... .................................10
  • تصرف در حق ارتفاق............................................................ ................................11
  • اذن در استفاده از ارتفاق......................................................... ...............................12
  • تفاوت‏هاى حق ارتفاق، با اذن................................................... ................................ 13
  • مواردی که از اذن نمی توان رجوع کرد.................................... ................................. 14
  • تکالیف مالک................................................................... .....................................16
  • تکالیف صاحب حق ارتفاق....................................................... ................................17
  • حق ارتفاق در مورد انتقال ملک................................................ .................................19
  • تکالیف صاحب حق ارتفاق و حق ارتفاق در مورد تقسیم ملک.................................... .......21
  • حق ارتفاق در مورد انتقال ملک..................................................................................22
  • مبحث دوم :احکام و آثار املاک مجاور،ماهیت حقوق املاک مجاور......................22
  • تصرفات مادی که هر یک از شرکا در ملک مشترک و مشاع می نماید بر دو نوع است...........25
  • در صورتی که دیوار مشترک خراب شود .................................... ...............................27
  • حق ارتفاق در مالکیات طبقات یک ساختمان : .................................... ..........................28
  • موارد مشترک در طبقات به شرح زیر می باشد.................................... .........................28
  • اختلافات بین مالکین................................... .................................... ...................... 29
  • دیوار.................................... ..............................................................................29
  • پله .................................... ................................................................................30
  • در مورد تعمیر سقف مشترک طبقات ماده 128 قانونی می گوید.................................... .....30
  • مبحث سوم : ارتفاق در حریم املاک.......................................................... 32
  • حریم چاه.................................... .........................................................................32
  • منابع و ماخذ .................................... ...................................................................35

حق ارتفاق در شهرسازی

 

  • مقدمه :

بشر دارای زندگی اجتماعی است. لازمه زندگی اجتماعی مجاورت و مشارکت با سایرین است. لذا تدوین پاره‏ای از مفاهیم و رعایت بعضی قوانین از ضروریات زندگی اجتماعی می‏باشد. از جمله این مفاهیم می‏توان به حقوقی که اشخاص نسبت به املاک خود و سایرین دارند اشاره کرد. اهمیت رعایت حقو ق همسایگان به قدری است که پیامبر اکرم (ص) می‏فرماید : للجار حق (همسایه حقی دارد) و در جایی دیگر می‏فرماید اذا اراد احدکم ان یبیع عقاره فلیعرضه علی جاره (وقتی کسی بخواهد خانه یا ملک خود را بفروشد باید نخست همسایه خویش پیشنهاد کند.)

در این مقال سعی شده تا آثار و احکام مربوط به ارتفاق ،املاک مجاور،  حرائم املاک  ، قوانین مربوط ، ضررهای نامتعارف همسایگی و همچنین محدودکننده‌ های‌ مالکیت مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

 

 

 

 

حق ارتفاق در شهرسازی

 

  • مبحث اول : حق ارتفاق نسبت به ملک غیر

از آنجا که حق ارتفاق یکی از تبعات مالکیت می باشد در ابتدا به بررسی مالکیت تبعی می پردازیم:

  • مالکیت تبعی ـ ثمرات و متعلقات اموال که طبعاً یا در نتیجه عملی حاصل شده باشد یا بالتبع مال مالک همان اموال می‌باشد همچنین است نما و محصول حاصل از زمین و نتایج حیوانات تحت شرایط مقرر بدین معنی که اگر نما یا حاصل از اصله (نهال) یا حبه (دانه) غیر حاصل شده باشد درخت و محصول مال صاحب اصله یا حبه خواهد بود اگرچه بدون رضایت صاحب زمین کاشته شده باشد.
  • مالکیت فضا و قرار زمین ـ مالکیت زمین مستلزم مالکیت فضای محاذی آن است تا هر کجا با لارود و همچنین است نسبت به زیر زمین تا هر کجا که پائین رود به همین جهت دادن در، پنجره یا هر نوع خروجی از ملک مجاور به فضای خانه همسایه بدون اجازه ممنوع می‌باشد و در مورد داخل شدن شاخه و یا ریشه درخت در فضای خانه، یا زمین همسایه مالک درخت بایستی نسبت به عطف آن اقدام کند. در صورتیکه کسی در دیوار اختصاصی خود در مجاورت ملک همسایه روزنه یا شبکه ایجاد کند همسایه می‌تواند جلو شبکه و روزنه مانع ایجاد کند. با وجود موارد یاد شده مالکیت حقی نامحدود نیست و حدودی برای آن مقرر شده است. حدود دیگر مالکیت را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

 

حق ارتفاق در شهرسازی

 

(الف) حدودی که مبتنی بر قاعدة لاضرر است و (ب) حدودی که برای حفظ منافع عمومی به موجب قوانین خاص مقرر شده است.

الف ـ حدودی که مبتنی بر قاعدة لاضرر است

این قاعده از حدیث نبوی لاضرر و لاضرار فی الاسلام گرفته شده است. در مواردی که تصرف مالک در مال خود به موجب نقص خاصی منع نشده است و تصرف اصولاً جزء لوازم حق و از لحاظ نوعی داخل در قلمرو اعمال حق است، مالک نباید در مال خود تصرفی کند که از آن زیانی به دیگری برسد. چنین تصرفی در اصطلاح حقوقی سوء استفاده از حق نامیده می‌شود. در حقوق ما نیز اصل چهلم قانون اساسی سوء استفاده از حق را ممنوع اعلام کرده است. در این اصل چنین می‌خوانیم: «هیچکس نمی‌تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد». با وجود این، اصل چهلم قانون اساسی معیار تشخیص سوء استفاده از حق را به دست نمی‌دهد.

به موجب مادة 132 این قانون: «کسی نمی‌تواند در ملک خود تصرفی کند که مستلزم تضرر همسایه شود، مگر تصرفی که به قدر متعارف و برای رفع حاجت یا رفع ضرر از خود باشد». گرچه این ماده ناظر به تصرفی است که مالک در مال غیرمنقول خود می‌کند و از آن زیانی به همسایه وارد می‌شود، لیکن می‌توان، بنا بر وحدت ملاک، و با توجه به اصل 40 قانون اساسی حکم آن را به کلیة تصرفات زیان‌آور مالک (اعم از اینکه مال، غیرمنقول یا منقول باشد و اعم از اینکه ضرر به همسایه وارد شود یا به دیگری) گسترش داد،

حق ارتفاق در شهرسازی

 

مشروط بر اینکه شرایط مندرج در مادة 132 در آن جمع باشد. حتی می‌توان قاعدة مذکور را به حقوق دیگر (غیر از مالکیت) تعمیم داد و قاعدة کلی «سوء استفاده از حق» را از آن به دست آورد. اطلاق به اصل 40

قانون اساسی مؤید این نظر است. قاعدة لاضرر نیز که مأخذ این حکم است یک قاعده کلی است و اخصتاص به مورد مذکور در مادة 132 ندارد.


دانلود با لینک مستقیم


حق ارتفاق نسبت به ملک غیر و در احکام‌ و آثار املاک‌، نسبت به املاک مجاور

دانلود مقاله قاعده (من ملک شیئا ملک الاقرار به)

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله قاعده (من ملک شیئا ملک الاقرار به) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله قاعده (من ملک شیئا ملک الاقرار به)


دانلود مقاله قاعده (من ملک شیئا ملک الاقرار به)

قاعده «مَن مَلَکَ شیئا مَلَکَ الاقرارَ بِه» یکی از قواعد حقوقی است که فقیهان اسلام بیش از هزار سال است بدان استناد می‏نمایند و در دادرسیها و حتی مراجع اداری بسیار سودمند است.
این قاعده در قالب یک گزاره شرطی متصل لزومی است که مقدم آن «ملک شیئا» و تالی آن «ملک الاقرار به» است. در این نوع گزاره تلازم و پیوستگی بین دو قضیه حملیه مقدم و تالی است و مقدم، علت تالی است. بنابراین، تسلط بر اقرار چیزی معلول تسلط داشتن بر آن است.
در بندهای ذیل به تحلیل این قاعده می‏پردازیم:

الف) "مفاد قضیه مقدم" داشتن تسلط بالفعل بر امری و یا اهلیت استیفای حقی و یا حق تصرفات حقوقی است. تعبیر به تسلط بالفعل، تسلط بالقوه نظیر تصرفات حقوقی کودکان را خارج می‏کند. البته فقیهان استثنائا تصرفات حقوقی برخی از کودکان را در برخی موارد همچون وصیت به معروف و وقف و صدقه تجویز نموده‏اند. با این وجود، این موارد مشمول این قاعده می‏شود. بنابراین کلمه «مَنْ» به عنوان ادات شرط شامل کودکان نیز می‏گردد. مقصود از «مَلَک» یا تسلط اعم از تسلط اصیل و یا وکیل یا ولی است. بنابراین وکیل و ولی همچون اصیل مشمول قاعده می‏باشند و اقاریر ایشان در حق موکل و مولی علیه نافذ است، حتی اگر در مورد وکالت تصریح بدان نشده باشد.

ب) "مفاد قضیه تالی" تسلط بر اقرار نمودن و یا حق اقرار بر استیفای حق است. اقرار، یک معنای لغوی دارد که عبارت است از جعلُ الشیِ‏ء ذا قرارٍ و ثَباتٍ. وقتی می‏گویند اَقَّرَه عَلی شُغْلِه، یعنی او را در شغلش تثبیت کرد، بنابراین مفاد لغوی اقرار، مرادف با اثبات است، یعنی حقی را به حالت ثبات درآوردن. اقرار در معنای اصطلاحی در ماده 1259 ق.م چنین است: «اخبار به حقی است برای غیر بر ضرر خود». این ماده متخذ از قاعده «اقرار العقلاء علی انفسهم جائز» است.

شامل 19 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قاعده (من ملک شیئا ملک الاقرار به)