اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد حق شفعه در حقوق مدنی ایران

اختصاصی از اس فایل تحقیق در مورد حق شفعه در حقوق مدنی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حق شفعه در حقوق مدنی ایران


تحقیق در مورد حق شفعه در حقوق مدنی ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:70

 

  

 فهرست مطالب

 

پیشگفتار

الف – موضوع تحقیق

ب – هدف از انتخاب موضوع

ج – روش تحقیق

د – نمای کلی از موضوعات مورد بحث

مقدمه

فصل اول : کلیات و مفاهیم

مقدمه

بخش اول : تاریخچه حق شفعه

بخش دوم : مفهوم حق شفعه

مبحث اول: مفهوم لغوی حق شفعه

مبحث دوم : مفهوم اصطلاحی

بخش سوم : اوصاف حق شفعه

مبحث اول : حق شفعه، حق مالی است

مبحث دوم : حق شفعه، حقی عینی است

مبحث سوم : حق شفعه به ارث انتقال می‌یابد

مسائل :

مسأله اول : چگونگی تقسیم حق شفعه میان وراث

مسأله دوم : صرفنظر نمودن یک از وراث از حق شفعه خویش

مسأله سوم : همسر متوفی و حق شفعه به ارث رسیده

مبحث چهارم : حق شفعه قابل انتقال نیست

مبحث پنجم : حق شفعه قابل اسقاط است

مبحث ششم : حق شفعه از آثار بیع صحیح است

مبحث هفتم : حق شفعه قابل تبعیض نیست

فصل دوم : شرایط ایجاد حق شفعه

مقدمه

شرط اول : غیر منقول بودن مورد شفعه

شرط دوم : قابل تقسیم بودن مورد شفعه

شرط سوم : لزوم شرکت

استثناء بر شرط

شرط چهارم : محدود بودن شرکاء به دو نفر

شرط پنجم : انتقال سهم مشترک بواسطه بیع

چند نکته

نکته اول : وقفی بودن حصة یکی از دو شریک

بند اول : دیدگاه فقها

بند دوم : دیدگاه قانونگذار

نکته دوم : خیاری بودن بیع

بند اول :‌ دیدگاه فقها

بند دوم : دیدگاه قانونگذار

نکته سوم : بیع فضولی

نکته چهارم : اقاله بیع

نکته پنجم : فسخ بیع

فصل سوم : زوال حق شفعه

زوال اختیاری وقهری

اسباب زوال حق شفعه

مبحث اول : اسباب ارادی زوال حق شفعه

الف: اسقاط حق پیش از بیع

ب: فروش حصه از جانب شفیع

مبحث دوم : اسباب قهری زوال حق شفعه

الف: فوریت در حق شفعه

ب: ناتوانی و مسامحه شفیع در تأدیه ثمن

ج: تلف مبیع پیش از اخذ به شفعه

د: تلف مبیع پس از اخذ به شفعه

فصل چهارم : اخذ به شفعه

ماهیت اخذ به شفعه و تعریف آن

شرایط شفیع

دعوای اخذ به شفعه

خلاصه و نتیجه گیری

فهرست منابع 

فصل اول : کلیات و مفاهیم

مقدمه

در آغاز بحث حق شفعه، مناسب دیده شد کلیاتی پیرامون این تأسیس حقوقی با پیشینة طولانی بیان گردد تا بوسیلة آن علاوه بر یافتن آگاهیهای بیشتر نسبت به آن، مباحث این تحقیق نیز غنی تر شود. مطالبی که در این فصل مورد بررسی قرار خواهد رفت به ترتیب عبارت است از:

در بخش اول، از تاریخچه و قدمت این تاسیس حقوق سخن به میان خواهد آمد و در ضمن خواهیم دانست که این تأسیس به چه کیفیتی در کشورهای دیگر از جمله فرانسه و آلمان جریان دارد. همچنین تفاوتهای موجود میان حقوق آن کشورها را که ریشه در حقوق رم دارد با حقوق ما که ریشه در فقه امامیه دارد، در این مورد خواهیم شناخت.

در بخش دوم، مفهوم لغوی  و اصطلاحی حق شفعه را مورد توجه قرار خواهیم داد، و ضمن اشاره به تعریفهائی که فقها و حقوقدانان در این مورد ارائه کرده‌اند،‌ بیان خواهیم داشت که هدف از یک تعریف چیست و در مورد موضوع مورد بحث چه تعریفی مناسب‌تر است.

دربخش سوم، برخی از اوصاف حق شفعه مانند مالی بودن، عینی بودن، به ارث رسیدن، قابل نقل بودن، قابل اسقاط بودن و ... را بیان کرده، و بحثهای جالب و مفید فایده‌ای ارائه خواهد شد.

بخش اول : تاریخچه حق شفعه[1]

  موضوع شفعه که در فقه اسلام مبتنی بر قاعده لاضرر است، پیش از اسلام وجود داشته است. مخصوصاً در رم قدیم در موارد متعدد اعمال می‌شد و حقوق قدیم فرانسه و کشورهای غربی که تحت تاثیر قانون رم بوده‌اند،‌ موارد زیادی از این حق را اخذ کرده‌اند. ولی در قانون فعلی فرانسه دامنه آن محدود شده و فقط در سه مورد اعمال می‌گردد :

1- شفعه راجع به مورد دعوی؛

2- شفعه مربوط به ارث؛

3- شفعه اشاعه.

1- شفعه مورد دعوی :‌در قانون مدنی فرانسه، ضمن ماده 1699 در فصل بیع، پیش بینی شده و بموجب آن به خوانده حق داده شده که اگر خواهان، حق متنازع فیه را که دعوی نسبت به آن مطرح شده در مقابل عوض بغیر منتقل نماید، با تأدیه قیمت واقعی و مخارج قانونی و خسارات لازمه به خریدار، خود را از قید آن دعوا رها نماید.

2- شفعه مربوط به سهم الارث : این حق که یادگار مالکیت خانوادگی و برای حفظ اموال و اسرار خانواده ایجاد شده، از حقوق رم اخذ شده و در حقوق امروزی واغلب کشورهای غربی شناخته شده است. و ضمن ماده 841 قانون مدنی فرانسه در مبحث تقسیم سهم الارث حکم آن بیان شده. این حق که در حقوق آلمان هم شناخته شده است به ورثه حق می‌دهد که هر گاه یکی از آنان سهم الارث مشاع خود را از ترکه به اجنبی انتقال دهد،‌ وجهی را که منتقل الیه پرداخته به او داده وی را از شرکت در تقسیم ما ترک و دخالت در امر خانواده طرد نمایند.

3- شفعه اشاعه : این حق اختصاص به رژیم اشتراک اموال در حقوق فرانسه دارد و مادة 1408 قانون مدنی فرانسه به زن حق داده که هرگاه شوهر به نام خود مال غیر منقولی بخرد که زن در آن مال مشاعاً شرکت داشته باشد، موقع انحلال قرار داد مالی زوجین، زوجه بتواند مال غیر منقول را به نفع خود اخذ نماید و قیمتی را که شوهر او داده به (کومونوته) بپردازد.

سه موردی که ذکر شد از این جهت که پس از وقوع معامله مبیع را تملک می‌نماید شبیه به شفعه در حقوق مدنی ایران است که تحت عنوان حق رتر[2] ذکر گردیده است.

مورد دیگری هست که تحت عنوان پرآمسیون[3] بیان گردیده و این حق معمولا ناشی از یک قرار داد است و اساسنامه شرکتها در مورد انتقال سهام، این حق را پیش بینی می‌نمایند و بموجب آن، شرکاء و طرفین قرار داد ملزم می‌شوند سهم خود را قبل از فروش به شرکاء دیگر پیشنهاد نمایند. پرآمسیون را حقوق فرانسه بموجب قانون روستائی مصوب 1946 برای مستأجرین املاک مزروعی قائل شده و بر حسب آن : هرگاه مالک بخواهد زمین خود را بفروشد باید قبلا با ترتیبی که پیش بینی شده شرایط معامله را به زارع زمین (مستأجر) پیشنهاد نماید و زارع،‌زمین را به دیگری بفروشد یا در پیشنهاد آن برای منع وی حیله به کاربرد، ضمانت اجرای امر، بطلان معامله مالک خواهد بود.

هر چند اصطلاح رتر و پرآمسیون متفاوت بوده و در عمل با یکدیگر اختلاف دارد، ولی حقوقدانان فرانسه بتدریج اصطلاح رتر را ترک نموده و کلمه پرآمسیون استعمال می‌نمایند هر چند بعد از بیع اعمال گردد.

پرآمسیون که بموجب آن حق آزادی مالک در انتقال ملک او محدود می‌گردد، می‌تواند جزء شرایط قرار دادهای خصوصی قرار گیرد و از نظر قانون مدنی ممکن است چنین تعهدی جزء شرایط ضمن عقد واقع شود و در شرکتهای تجاری ممکن است اساسنامه شرکت آن را پیش بینی نماید.

حقوقدانان غربی شفعه را از موارد سلب مالکیت شمرده و آن را مانند موردی که بموجب قانون برای منافع عمومی از کسی سلب مالکیت می‌شود، سلب اجباری مالکیت بنفع افراد تلقی نموده‌اند.

موضوع مسلم این است که در حقوق ملل قدیم، دامنه اعمال این حق وسیعتر بوده و چون مضار وسعت آن معلوم شده، بتدریج کشورها در قانونگذاری آن را محدود ساخته‌اند.

برخی از حقوقدانان در مورد تفاوت پرامسیون در حقوق فرانسه با حق شفعه بیان می‌دارد: «... لذا شفعه مورد نظر فقه و قاون مدنی ایران متفاوت با آن چیزی است که در حقوق فرانسه تحت عنوان حق شخص ثالث که با استفاده از آن می‌تواند در معامله بین دو نفر مداخله کرده و پیش از انجام معامله با دادن امتیاز بیشتر معامله را بنام خود نماید [Droite Preemption] معروف است، زیرا در اعمال حق شفعه اولاً شفیع خود مالک و شریک مالک بایع است و ثانیاً همان مبلغی را که مشتری به بایع داده است به او می‌پردازد و ثالثاً بدون موافقت بایع با مشتری حصه مبیعه را تملک می‌نماید.»[4]

چنانچه از برخی از کتب لغت برمی‌آید، در زمان جاهلیت نیز تأسیسی بنام شفعه وجود داشته، هر چند ما از کیفیت و چگونگی شرایط ‌آن اطلاع دقیقی در دست نداریم. [5]

بخش دوم : مفهوم حق شفعه

معمولاً هنگامی که می‌خواهند یک واژه را مورد تحقیق و تدقیق قرار دهند، آن را از دیدگاه دو دسته از اندیشمندان لحاظ می‌کنند؛ دیدگاه اهل لعنت، و دیدگاه متخصصین در موضوع. وظیفة اهل لعنت صرفاً بیان معانی کلمات بدون توجه به موقعیت آن در جمله‌های مختلف می‌باشد، گاهی نیز با آوردن مثالهایی تغییر معانی آن واژه را در جملات گوناگون مورد توجه قرار می‌دهند. اما نقش متخصصین در موضوع بیان تعریف واژه و موضوع آن است بگونه‌ای که بتوان براحتی آن را از دیگر موضوعات تمیز داد. در اینجا، ما نیز ابتدا به بیان دیدگاه اهل لغت در مورد حق شفعه می‌پردازیم، و سپس نظر حقوقدانان را که متخصصان موضوع مورد نظر ما می‌باشند در این باره بیان می‌کنیم.

 


 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حق شفعه در حقوق مدنی ایران

مسئولیت مدنی دارنده و راننده وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل خسارات در حقوق ایران

اختصاصی از اس فایل مسئولیت مدنی دارنده و راننده وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل خسارات در حقوق ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مسئولیت مدنی دارنده و راننده وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل خسارات در حقوق ایران


مسئولیت مدنی دارنده و راننده وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل خسارات در حقوق ایران

پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق

گرایش حقوق خصوصی

94 صفحه

چکیده:

اتومبیل همراه با امکانات نوینی که از نظر حمل ونقل و ترابری در اختیار بشر قرار داده است خطرات گوناگونی را نیز برای بشر پیش آورد. در مقابل این خطرات، مسئولیت مدنی به عنوان ضمانت اجرای حقوق اشخاص، ایفای نقش می کند. در حوادث رانندگی نیز سیر تحولات صنعتی و اجتماعی ، پذیرش نظریه مسئولیت مبتنی بر خطر و مسئولیت موضوعی را به حد بالایی رسانده است.  علاوه بر این، از آنجا که فقه اسلامی  پیش از هزار  سال قبل مبنایی غیر از تقصیر، یعنی مسئولیت موضوعی را برگزیده است و باعنایت به این که مطابق اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی  نیز قوانین ایران باید منطبق بر حقوق اسلامی باشد مبنای مسئولیت مدنی در حقوق اسلامی ما مسئولیت موضوعی است.

حوادث رانندگی، از مهم ترین مسائلی هستند که در قرن اخیر دادگاهها را به خود مشغول داشته اند. همین امر ضرورت دخالت قانونگذار در جهت کاهش آسیبهای ناشی از این پدیده را به خوبی روشن می کند. "قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث" مصوب 1347 و نیز قانون اصلاح آن مصوب 1387 در راستای همین امر وضع شده اند. با این حال متأسفانه هنوز در این قانون نواقصی وجود دارد از جمله این که در مواردی که اتومبیل بیمه ندارد یا مبلغ خسارت بیش از مقداری است که بیمه پرداخت می کند،زیان دیده به چه کسی می تواند رجوع کند دارنده یا راننده؟  نظرات در این خصوص متعدد است اما در نهایت نظریه ای مطرح می شود که طبق آن کسانی که ممکن است دارنده وسیله نقلیه بر اساس ماده یک موضوع این قانون باشند بر چهار دسته تقسیم می شوند :1-مالک 2-متصرف غیرقانونی3- متصرف قانونی که وسیله نقلیه را در جهت منافع مالک در تصرف دارد.4-متصرف قانونی که وسیله نقلیه را در جهت منافع خود در تصرف دارد.که این نظریه به دلیل سازگاری بیشتر با قانون و فقه اسلامی و بیان فروض مختلف، نظریه مورد قبول و برتر است.

پس از تحقق مسئولیت و مشخص شدن فرد مسئول حادثه، عوامل رافع مسئولیت، موثر خواهند بود. تأثیر عوامل رافع مسئولیت به طور کلی یکسان است و سبب معافیت کلی یا جزیی شخص مسئول می شود.

واژگان کلیدی: مسئولیت موضوعی، اصل تقصیر، دارنده وسیله نقلیه، جبران خسارت


دانلود با لینک مستقیم


مسئولیت مدنی دارنده و راننده وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل خسارات در حقوق ایران

تحقیق آماده : مسؤولیت مدنی ناشی از اضرار به مالکیت فکری

اختصاصی از اس فایل تحقیق آماده : مسؤولیت مدنی ناشی از اضرار به مالکیت فکری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آماده : مسؤولیت مدنی ناشی از اضرار به مالکیت فکری


تحقیق آماده : مسؤولیت مدنی ناشی از اضرار به مالکیت فکری

تحقیق آماده

 مسؤولیت مدنی ناشی از اضرار به مالکیت فکری

با فرمت ورد 2003 قابل ویرایش و آماده چاپ

 

کلمات کلیدی : مالکیت فکری، مسؤولیت مدنی، مالکیت،حق، پدید آورنده، اتلاف، نظریه کار، نظریه پاداش

چکیده
مسؤولیت مدنی ناشی از اضرار به مالکیت فکری, به سه عامل بستگی دارد: مبنای اعتبار مالکیت فکری، ماهیت مالکیت فکری و ادله مسؤولیت مدنی و حوزه شمول آن. مبانی مالکیت فکری در قالب نظریه های کار، شخصیت، پاداش و منفعت و ماهیت مالکیت فکری به عنوان مال مالکیت و یا حق انتفاع و ادلة مسؤولیت مدنی با عناوینی چون قاعده اتلاف و قاعده لاضرر قابل تحلیل است.
مقدمه
حقوق معنوی، بخشی از حقوق مالی است که دارای ارزش اقتصادی بوده، اما موضوع آن شیء خارجی نیست و به صاحبش اجازه می دهد تا به صورت انحصاری از منافع آن استفاده کند (ر.ک: کاتوزیان، 1374: ص60). این حقوق را به اعتبار تحقق موضوع به دو دسته می توان تقسیم کرد؛ دسته اول ناظر به موضوعی است که در نتیجه کار، فعالیت و امانت شخص به دست می آید مانند حق سرقفلی. بنا بر این دیدگاه, که آن را به «حق بر مشتریان دائم و سرمایه تجارت خانه» (همان: ص61) معنا کنیم نه این که آن را قرض یا بخشی از اجرت و یا حق اولویت نسبت به اجاره مجدد تلقی کنیم یا جزئی از اجرت در ازای اشتراط بر موجر بدانیم که مزاحم مستأجر نشود و بعد از انقضای مدت اجاره بدون افزایش اجرت، دوباره آن را اجاره دهد (حسینی روحانی،1414: ص23) و یا این که بگوییم سرقفلی عبارت است از مبلغی در برابر توکیل در اجاره که به صورت شرط ضمن عقد آمده است (همان).
دسته دوم ناظر به موضوعاتی است که به طور عمده ناشی از آفرینش های فکری است. به این دسته، مالکیت فکری یا حقوق آفرینش های فکری اطلاق می شود. این دسته دارای دو زیرگروه است: حقوق مالکیت صنعتی که شامل حق اختراع، علائم تجاری و طرح های صنعتی شده و حق مؤلف یا کپی رایت که شامل آثار نوشته، آثارسمعی و بصری، رادیویی و تلویزیونی، سینمایی، موسیقی و صوتی و آثار تجسمی و مانند آنها می گردد.
اعتبار قانونی مالکیت فکری (بخش حق مؤلف) متضمن حمایت از حقوق اخلاقی و مادی پدیدآورندگان است. حق اخلاقی که یک حق دائمی و غیرقابل انتقال بوده ایجاب می کند که همیشه اثر به پدید آورندة آن منتسب گردد و دیگران نتوانند آن اثر را به خود منسوب کنند.
حق مادی پدید آورنده نیز به این معنا است که او به طور انحصاری حق بهره برداری مادی از اثر خود را دارد. با توجه به این دو دسته امتیاز، اضرار به پدید آورنده را نیز می توان به دو حوزه تقسیم کرد: اضرار به حقوق اخلاقی و معنوی او، یعنی انتساب اثر دیگری به خود و اضرار به حقوق مادی او با حفظ حق معنوی، به این معنا که دیگری، اثر فکری شخصی را به نام خود او اما بدون اجازه تکثیر کند و از منافع مادی آن بهره مند گردد. در هر دو صورت باید مسؤولیت مدنی را بررسی کرد و به تحلیل این مطلب پرداخت که آیا ادلة مسؤولیت مدنی، اضرار به این حقوق را در بر گرفته و ضمان را ثابت می کنند یا نه؟ برای بررسی موضوع, لازم است ابتدا مبانی اعتبار مالکیت فکری را تحلیل کنیم, سپس با نگاهی به ماهیت موضوع، جریان ادله مسؤولیت مدنی را بررسی نماییم. از این رو مباحث مقاله را طی سه گفتار پی خواهیم گرفت.

 

منابع
1_ آر بلاستر، آنتونی، دموکراسی، ترجمة حسین مرتضوی، تهران، آشیان، 1379.
2_ بجنوردی، سید حسن، القواعدالفقهیه، قم، نشرالهادی، چاپ اول, 1377.
3_ توحیدی، محمدعلی، مصباح الفقاهه (تقریرات درس آیة الله سید ابوالقاسم خوئی)، قم، انتشارات وجدانی، چاپ اول, 1368.
4_ حسینی حائری، سیدکاظم، فقه العقود، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ دوم, 1423ق.
5_ حسینی روحانی، سید محمد صادق، المسائل المستحدثه، مؤسسة دارالکتاب، چاپ چهارم, 1414ق.
6_ خمینی، سید مصطفی، البیع، قم، مؤسسه تنظیم نشر و آثار امام خمینی، چاپ اول, 1418ق.
7_ خوئی، سید ابوالقاسم، کتاب الاجاره، قم، لطفی، 1365 .
8_ سنهوری، احمد عبدالرزاق، الوسیط، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا.
9_ صدر، سید محمد باقر، بحوث فی شرح العروه الوثقی، النجف الاشرف، الآداب، چاپ اول, 1391.
10_ صفائی، سید حسین، «مالکیت ادبی و هنری و بررسی قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصفان و هنرمندان», تهران، نشریه دانشکده حقوق و علوم سیاسی،1350.
11_ صناعی, محمود, آزادی فرد و قدرت دولت: بحث درعقاید سیاسی و اجتماعی هابز, لاک و استوارت میل با ترجمه گزیده ای از نوشته های آنان, تهران, شهرکتاب, هرمس, 1379.
12_ طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروه الوثقی، موسسه نشر الاسلامی، چاپ اول,1420ق.
13_ کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمة: داریوش آشوری، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، 1375, ج5.
14_ کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (اموال و مالکیت)، تهران، 1374.
15_ لایقی، غلامرضا، کپی رایت در کشورهای پیشرفته صنعتی، تهران، خانه کتاب، 1381.
16_ نجفی خوانساری، موسی، منیة الطالب (تقریر ابحاث النائینی) مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول, 1418ق.
17_ هابز، توماس، لویاتان، ترجمة حسین بشیریه، تهران، نشر نی،1380.
18_ هگل، گئورگ ویلهلم فردریش، عناصر فلسفه حق، ترجمة مهبد ایرانی طلب، تهران، انتشارات پروین ، چاپ اول, 1378.
19_ وینسنت، آندرو، نظریه های دولت، ترجمة: حسین بشیریه، تهران،1376.
20_ Anderson, Birgitte, the Rationales For Intellectual Property Rights in Ectornic Age, 2002 www.enintangibles net/Library/local files/Andersenip.
21_ Bently Lieonel, Intellectual Property, First published, Oxford University Press, London, 2001.
22_ Caenegem, William Van, A Philosophy of Intellectual Property by Peter Drahos, Applied Legal philosophy series, Dartmouth, 1996.
23_ Davies, Gillian, Copyright and the Public Interest, Sweet & Maxwell, London, 2002.
24_ Hughes, Justin, the Philosophy of Intellectual Property, 77 Geo, L.J, 1988.
25_ J.G.Fichte, Beweis der unrechtma Bigheit des Buchernachdrucks, in Berlinische. Monatsschfrift, 1793, Vol 21.
26_ Kinslla, N. Stephan, Against Intellectual Property, Journal of Libertarian Studies, Volume 15. no 2, Spring 2001.
27_ Menell, Peters, Intellectual Property: General Theories, http:/allserv, rug.ac. be/gdeest/1600 book.
28_ Palmer, Tom. G, the Philosophy of Property and Ideal Objects, Harward Journal of Law and Public Policy.
29_ Smort, j. j. C, Utilitaranism, the Encyclopedia of Philosopy, U.S.A, 1976-1998.v.8

 

 تعداد صفحات:   15 صفحه - صفحه ارایی شده 

 فرمت فایل : ورد 2003 - قابل اجرا و ویرایش در کلیه ورژن های آفیس 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده : مسؤولیت مدنی ناشی از اضرار به مالکیت فکری

دانلود تحقیق رشته حقوق - مبحث ایراد و آثار آن بر دادرسی در آیین دادرسی مدنی

اختصاصی از اس فایل دانلود تحقیق رشته حقوق - مبحث ایراد و آثار آن بر دادرسی در آیین دادرسی مدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق رشته حقوق - مبحث ایراد و آثار آن بر دادرسی در آیین دادرسی مدنی


دانلود تحقیق رشته حقوق  - مبحث ایراد و آثار آن بر دادرسی در آیین دادرسی مدنی

عنوان :

مبحث ایراد و آثار آن بر دادرسی در آیین دادرسی مدنی

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات: 132 صفحه

تکه های از عناوین متن :

فهرست

عنوانصفحه

ایراد و آثار آن بر دادرسی

فصل اول – کلیات......................................................................... 4

بخش اول – مقدمه............................................................................................................... 4

بخش دوم – تعریف ایراد و انواع آن.................................................................................... 6

بند اول – ایراد چیست......................................................................................................... 6

بند دوم – انواع ایراد............................................................................................................. 8

بند سوم – تفکیک ایراد از دفاع ماهوی................................................................................ 11

بخش سوم – احکام کلی راجع به ایرادات............................................................................ 12

بند اول – چه کسی می تواند ایراد را مطرح نماید................................................................ 13

بند دوم – ایراد در کدامیک از مقاطع و مراحل دادرسی قابل طرح است............................... 16

بند سوم – آثار طرح ایراد..................................................................................................... 19

بند چهارم – اثر پذیرش و رد ایراد....................................................................................... 21

فصل دوم – انواع ایرادات و احکام مربوطه........................................... 23

بخش اول – مقدمه............................................................................................................... 23

بخش دوم – ایراد عدم صلاحیت......................................................................................... 25

بخش سوم – ایراد عدم صلاحیت ذاتی................................................................................ 38

بخش چهارم – ایراد عدم صلاحیت نسبی........................................................................... 43

بخش پنجم – ایراد عدم صلاحیت شخصی.......................................................................... 51

بخش ششم – ایراد امر مطروحه........................................................................................... 54

بخش هفتم – ایراد دعوای مرتبط......................................................................................... 59

بخش هشتم – ایراد عدم اهلیت............................................................................................ 63

بخش نهم – ایراد عدم توجه دعوا........................................................................................ 67

بخش دهم – ایراد عدم سمت............................................................................................... 71

بخش یازدهم – ایراد امر مختومه.......................................................................................... 76

بخش دوازدهم – ایراد عدم اثر قانونی دعوا.......................................................................... 81

بخش سیزدهم – ایراد عدم مشروعیت................................................................................. 84

بخش چهاردهم – ایراد عدم جزمیت.................................................................................... 87

بخش پانزدهم – ایراد عدم ذی نفعی.................................................................................... 90

بخش شانزدهم – ایراد مرور زمان........................................................................................ 94

بخش هفدهم – ایراد رد دادرس........................................................................................... 97

بخش هیجدهم – ایراد عدم رعایت شرایط قانونی دادخواست.............................................. 101

بند اول – لزوم پرداخت هزینه دادرسی................................................................................ 102

بند دوم – لزوم الصاق تمبر اوراق پیوست دادخواست.......................................................... 103

بند سوم – لزوم برابر با اصل کردن اوراق پیوست دادخواست............................................... 105

بند چهارم – لزوم الصاق تمبر وکالتی بر روی وکالتنامه های وکلای دادگستری.................. 106

بند پنجم – سایر نواقص مربوط به دادخواست..................................................................... 107

بخش نوزدهم – ایراد تفکیک دعوا....................................................................................... 107

بخش بیستم – ایراد اناطه...................................................................................................... 109               

بخش بیست و یکم – اعتراض (ایراد) به بهای خواسته......................................................... 112     

بخش بیست و دوم – سایر ایرادات...................................................................................... 129

بخش بیست و سوم – نتیجه................................................................................................ 130

 


 

بخش اول مقدمه

مبحث ایرادات از مهمترین مباحث آیین دادرسی مدنی است که فصل مستقل و مواد متعددی از قانون آیین دادرسی مدنی سابق و فعلی در خصوص آن تدوین گردیده است. این مبحث در محاکم و دادگاههای دادگستری و سایر مراجع قضایی و اداری نیز دارای جایگاه ویژه ای است و همواره مورد توجه قضات، وکلای دادگستری و اصحاب دعوا بوده است. همچنین علمای حقوق نیز در تقریرات و تألیفات خود به طور مرتب فصلی برای این موضوع تخصیص داده اند و در واحدهای درسی دانشکده های حقوق و در ضمن درس آیین دادرسی مدنی نیز مورد تدریس قرار گرفته است.

با این حال و علیرغم اینکه این موضوع مرتباً در تمامی جنبه های علمی و عملی حقوق مورد توجه حقوقدانان قرار داشته، باز هم پرداختن به این مبحث و مسایل آن و یافتن پاسخی مناسب برای مسائل وابهامات مربوطه بسیار لازم و ضروری می نماید زیرا:

اولاً – قوانین مربوط به ایراد از آغاز تدوین تا کنون دستخوش تغییرات متعددی قرار داشته و بدیهی است که پاسخ بسیاری از ابهامات را از طریق بررسی تاریخی موضوع می‌توان حاصل نمود. ضمناً این موضوع تا کنون بطور مستقل و دقیق موردتوجه قرار نگرفته است و تحقیق در خصوص آن ضروری به نظر می رسد. بعلاوه در سالهای اخیر نیز، قواعد مربوط به ایرادات به شکل جدی تری مورد اصلاح و بازنگری قرار گرفته اند و با سیستم دادگاههای عمومی هماهنگ شده اند و خود این امر نیز بررسی تطبیقی قانون سابق و فعلی را ضروری می نمایاند. از طرف دیگر، تعدادی از ایرادات و احکام و قواعد مربوط به آنها در قانون آیین دادرسی مدنی به شکل پراکنده تدوین شده اند و در نتیجه دستیابی به کلیه ایرادات برای حقوقدانان قدری مشکل است. بنابراین جمع آوری و تدوین آنها در یک مجموعه می تواند مفید و منشأ آثار علمی و عملی قرار گیرد.

ثانیاً – همانگونه که در ابتدای بحث، بیان گردید، این مبحث از حقوق، تأثیرات مهم و بعضاً غیرقابل بازگشتی بر دعاوی و دادرسیهای محاکم داشته و دارد، به نحویکه درصد بسیار بالایی از آرای محاکم با استناد به ایرادات دادرسی صادر می گردند و همین امر نشانگر اهمیت فراوان این مبحث از حقوق می باشد اما علیرغم این موضوع، باز هم در بسیاری از موارد، در بین محاکم، رویه واحد یا نزدیکی در برخورد با اسباب ایراد ملاحظه نمی گردد، در بسیاری از موارد نیز محاکم اقدام به اتخاذ تصمیمات کاملاً متفاوت و متعارض می نمایند. در بعضی موارد نیز محاکم اساساً توجهی به ایراد ننموده و یا حتی علیرغم طرح آن توسط اصحاب دعوا،‌ به سادگی از کنار آن می گذرند. این موضوع در بین اصحاب دعوا و وکلای دادگستری نیز مشهود است. برخی از وکلا در تنظیم دفاعیات خود، اهمیت فوق العاده ای به این مبحث داده و عمدتاً یک فصل از دفاعیات خود را بر همین اساس استوار می سازند، برخی دیگر نیز توجه مؤکدی به موضوع ننموده و تعدادی نیز اساساً در استفاده از ایرادات مسامحه می نمایند. در هر حال شاید علت برخوردهای گوناگون با این موضوع ، روشن نبودن اهمیت فوق العاده ایرادات و آثار آن بر دادرسی می باشد.

ثالثاً - برخورد حقوقدانان نیز با موضوع قابل توجه است. بر خلاف سایر مباحث حقوقی که اختلاف نظر بین صاحبان قلم در خصوص مسایل مربوطه، بسیار دقیق و جزئی می باشد، اما در این مبحث، اختلافات موجود بسیار کلی و ابتدایی است. شاید علت اصلی این موضوع عدم طرح مسایل مربوط به این بحث به شکل جدی در بین حقوقدانان می باشد. به عنوان مثال حتی در خصوص تعریف ایراد، از سوی حقوقدانان، تعاریف بسیار متفاوتی ارائه گردیده و حتی در بعضی از موارد دقت لازم به کار نرفته است، در حالیکه این موضوع در سایر مباحث حقوق کمتر مشاهده می شود.

خلاصتاً اینکه موارد برشمرده شده فوق توجیهات قابل قبولی برای پرداختن به موضوع می باشند، امید است که آثار عملی و علمی بحث نیز درخور توجه و منشأ ادامة تبیین هر چه بیشتر و دقیقتر بحث ایرادات باشد.

بخش دوم - تعریف ایراد و انواع آن:

بند اول - ایراد چیست؟

در هیچیک از قوانین آیین دادرسی مدنی که تاکنون تدوین و تصویب گردیده، تعریف صریح و دقیقی از «ایراد» ارائه نشده است و قانونگذار صرفاً به ذکر مصادیق ایراد در قوانین مربوط، پرداخته است براساس همین مصادیق، حقوقدانان تعاریفی از «ایراد» ارائه نموده اند که برخی از تعاریف مزبور و نواقص آنها به طور مختصر مورد بررسی قرار می گیرد:

1- ایرادات و موانع، مسایل مورد اختلافی هستند که از دعاوی اصلی ناشی شده و مشکلاتی ایجاد می کنند که مانند سدی جلوی جریان دادرسی را گرفته، آن را متوقف ساخته، سبب اطالة کار می شوند و پس از رفع موانع و ایرادات، جریان عادی به صورت عادی به پیش می رود (صدرزاده افشار، آیین دادرسی مدنی و بازرگانی ، صفحات307 و 308 )

تعریف فوق به طور صریح و دقیق بیانگر تمامی عناصر ایراد نیست و اشکال وارد بر آن این است که ایراد صرفاً موجب توقف موقت کار و اطاله دادرسی نمی شود. در بسیاری از موارد ایراد ممکن است موجب توقف کامل جریان رسیدگی شود. به هر حال به نظر می رسد که آقای صدرزاده افشار در صدد ارائه تعریفی جامع و مانع از ایراد نبوده است بلکه صرفاً برخی از آثار طرح ایراد را بر دادرسی بیان کرده است.

2- ایراد عبارت است از وسیله ای که خوانده، معمولاً، در جهت ایجاد مانع، موقتی یا دائمی، بر جریان رسیدگی به دعوای مطروحه و یا بر شکل گیری مبارزه در اصل و ماهیت حق مورد ادعا به منظور بازداشتن موقت یا دائم خواهان از پیروزی بکار گیرد. (عبدالله شمس، آیین دادرسی مدنی، جلد اول، صفحه 456)

نقصی که در تعریف فوق مشاهده می شود این است که ایراد، وسیله دفاع خوانده نیست. ایراد مشکل قانونی دعواست، که هرگاه توسط خوانده مطرح شود، شکل دفاع به خود می گیرد و در مواردی که توسط خوانده و یا قاضی محکمه طرح شود، مشمول تعریف فوق نمی شود. بنابراین تمامی ایرادات وسیله دفاع خوانده محسوب نمی شوند و تعریف فوق از این حیث ناقص است.

3- اشکالات مخصوص و منصوص در قانون که به دعوا، از طرف مدعی یا مدعی علیه و یا رأساً به حکم قانون متوجه شود (محمدجعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، صفحه 99)

تعریف اخیر، از تعاریف سابق دقیقتر و کاملتر است و با استفاده از آن و به شکل خلاصه تر می توان ایراد را اینچنین تعریف نمود: ایراد عبارت است از اشکال قانونی وارد بر دعوا که در صورت مطرح شدن، مانع رسیدگی به دعوا به شکل موقت یا دائم می‌گردد.

بند دوم - انواع ایراد:

ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی به طور کلی ایرادات را در 11 بند بر شمرده است. ولی با عنایت به تعریفی که از ایراد ارائه گردید و همچنین با توجه به ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی باید پذیرفت که موارد مزبور حصری نبوده و ایرادات دیگری، از مواد مختلف قانون آیین دادرسی مدنی قابل استخراج و استناد می باشد. به عبارت دیگر هر مشکلی که براساس قانون مانع از جریان یافتن موقت یا دائم دعوا گردد، تحت عنوان ایراد قابل بررسی و طرح است ولو قانونگذار صراحتاً، عنوان «ایراد» را به مشکل مزبور نداده باشد. علیهذا در ذیل، ایرادات بر شمرده شده در ماده 84 و همچنین مواد پراکنده قانون آیین دادرسی مدنی ذکر می گردند.

ایرادات مذکور در قانون آیین دادرسی مدنی:

1- ایراد عدم صلاحیت (بند یک ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

2- ایراد امر مطروحه (بند دو ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

3- ایراد دعوای مرتبط (بند دو ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

4- ایراد عدم اهلیت (بند سه ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی )

5- ایراد عدم توجه دعوا (بند چهار ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی )

6- ایراد عدم سمت (بند 5 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی )

7- ایراد امر مختومه (بند 6 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

8- ایراد عدم اثر قانونی دعوا (بند 7 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی )

9- ایراد عدم مشروعیت (بند 8 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

10- ایراد عدم جزمیت دعوا (بند 9 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

11- ایراد عدم ذینفعی (بند 10 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)

12- ایراد مرور زمان (بند 11 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی )

13- ایراد رد دادرس (ماده 91 قانون آیین دادرسی مدنی )

14- ایراد عدم رعایت شرایط قانونی دادخواست (مواد 66، 350 و ... )

15- ایراد تفکیک دعوا (ماده 65 قانون آیین دادرسی مدنی)

16- ایراد اناطه (ماده 19 قانون آیین دادرسی مدنی)

17- ایراد به ورود شخص ثالث (ماده 271 قانون آیین دادرسی مدنی سابق)

18- اعتراض (ایراد) به بهای خواسته (بند 4 ماده 62 و ماده 63 قانون آیین دادرسی مدنی)

قابل ذکر است که برخی از ایرادات فوق الذکر در سایر مراجع رسیدگی، اعم از مراجع دادگستری و غیردادگستری نیز قابل طرح و توجه می باشند. بعلاوه در آیین دادرسی برخی از مراجع اختصاصی بدون آنکه صراحتاً نامی از «ایراد» برده شده باشد، مصادیق آن بر شمرده شده است. در اینخصوص می توان به آیین دادرسی دیوانعدالت اداری اشاره نمود که برخی از ایرادات مهم در موارد مختلف آن ذکر گردیده اند. ایرادات مندرج در آیین دادرسی دیوانعدالت اداری به شرح ذیل می باشند:

ایرادات مذکور در آیین دادرسی دیوانعدالت اداری:

1- ایراد عدم اهلیت (ماده 20 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

2- ایراد عدم سمت (ماده 20 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

3- ایراد عدم توجه دعوا (ماده 20 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

4- ایراد امر مختومه (ماده 20 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

5- ایراد عدم صلاحیت (ماده 21 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری )

6- ایراد رد دادرس (ماده 22 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

7- ایراد مبهم یا غیرمنجز بودن خواسته یا موضوع شکایت (ماده 26 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

8- ایراد شکایات متعدد در یک دادخواست (ماده 27 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری)

9- ایراد اناطه (ماده 32 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری )

10- ایراد امر مطروحه (ماده 28 آیین دادرسی دیوانعدالت اداری )

بند سوم - تفکیک ایراد از دفاع ماهوی:

هر گاه ایراد در مقابل دعوای خواهان، توسط خوانده مطرح شود، در واقع نوعی دفاع محسوب می گردد که خوانده می تواند براساس آن، دعوای مطروحه را یا به طور کامل با شکست مواجه کند و یا موقتاً از ادامة آن جلوگیری کرده وصرفاً موجبات اطالة دادرسی را فراهم آورد. بنابراین واضح است که این امر با مطالبی که خوانده نسبت ماهیت دعوا بیان می کند متفاوت است.

این تفکیک در مواد 197 قانون قدیم و 84 قانون جدید مورد تأیید قرار گرفته است. مطابق ماده 84 قانون جدید «... خوانده می تواند ضمن پاسخ نسبت به ماهیت دعوا ایراد کند...» ، بنابراین قانونگذار صراحتاً «ایراد به عنوان دفاع» را از دفاع ماهوی تفکیک نموده است. در واقع همانگونه که بیان شد ، ایراد به عنوان دفاع، طرح مشکلات قانونی دعوا توسط خوانده، به منظور جلوگیری موقت یا دائم، از جریان رسیدگی می باشد. اما در دفاع ماهوی خواهان مطالب و اظهارات خود در خصوص اصل ادعا یا ادعاهای خواهان و با هدف اثبات کذب آنها و بی حقی خواهان بیان می کند. از طرف دیگر آثار این دو نوع دفاع نیز متفاوت است. اثر ایراد جلوگیری از جریان رسیدگی در قالب صدور قرارهای قانونی است، اما اثر دفاع ماهوی، رد یا پذیرش دعوا به جهت اثبات و احراز بی حقی یا ذی حقی هر یک از طرفین دعوا می باشد.

بخش سوم - احکام کلی راجع به ایرادات:

پس از شناخت و تعریف ایراد و تفکیک آن از دفاعیات ماهوی، نوبت آن است که احکام کلی ایرادات را مورد بررسی قرار دهیم. ابتدائاً ذکر این نکته ضروری است که در قوانین جدید و فعلی، بیش از ده مورد از انواع ایرادات برشمرده شده اند که بعضاً دارای آثار و احکام متفاوتی می باشند، اما در هر حال به لحاظ ماهیت یکسان آنها، دارای احکام کلی و مشترکی نیز می باشند که این احکام با توجه به قانون سابق و قانون جدید بررسی خواهند شد. بدیهی است که احکام، شرایط و آثر هر یک از انواع ایرادات به طور جداگانه در فصل مربوطه مورد توجه و تدقیق قرار خواهند گرفت. با توجه به این مقدمه، احکام کلی ایرادات را در چهار بند ذیل مورد بررسی قرار می دهیم:

بند اول - چه کسی می تواند ایراد را مطرح نماید.

بند دوم - ایراد در کدامیک از مقاطع و مراحل دادرسی قابل طرح است؟

بند سوم - آثار طرح ایراد چیست؟

اول - آثار طرح ایراد در جلسه اول دادرسی

دوم - آثار طرح ایراد بعد از جلسه اول دادرسی

بند چهارم - آثار پذیرش یا رد ایراد چیست؟

بند اول - چه کسی می تواند ایراد را مطرح نماید؟

منظور از سؤال فوق این است که کدامیک از اصحاب دعوا و یا قاضی رسیدگی کننده به دعوا، حق طرح ایراد را دارا می باشند. صدر ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی به نحوی تدوین گردیده که به نظر می رسد، طرح ایراد صرفاً توسط خوانده امکانپذیر است. اما باید گفت که این امر اساساً مورد نظر قانونگذار نبوده بلکه طرح نمودن ایراد در برخی از موارد توسط خوانده و یا قاضی محکمه نیز امکانپذیر است، لیکن با توجه به اینکه ایراد به طور معمول توسط خوانده طرح می گردد و اساساً واجد و دربرگیرنده یک نوع دفاع مهم از سوی خوانده می باشد، لذا قانونگذار نیز با در نظر گرفتن وجه غالب اقدام به تدوین و تصویب قانون نموده است. در هر حال جهت روشن تر شدن موضوع، امکان طرح ایراد توسط خواهان، خوانده و قاضی بررسی می گردد.

اول - طرح ایراد توسط خوانده:

در اولین نگاه و مطالعه قوانین مربوطه، خوانده به عنوان اولین و صالحترین مرجع در یک دادرسی جهت طرح ایراد به نظر می رسد و حتی ممکن است تصور شود که طرح ایراد صرفاً از حقوق خوانده می باشد زیرا آنچه در نظر اول از بررسی ایراد به ذهن متبادر می گردد این است که طرح کردن ایراد متضمن یک نوع دفاع می باشد و از آنجائیکه «دفاع» به طور معمول از سوی خوانده ارائه می گردد، بنابر این طرح ایراد نیز مختص خوانده بوده و سایر اشخاص حق طرح ایراد را ندارند. نگارش قدیم و جدید قانون آیین دادرسی مدنی نیز این موضوع را به نحوی تأیید می نماید، در ماده 197 از عبارت «مدعی علیه» و در ماده 84 عبارت «خوانده» قید گردیده است و به نظر می رسد که قانونگذار طرح ایراد را صرفاً در صلاحیت خوانده قرار داده است. در هر حال اگر چه همانگونه که در مباحث بعدی خواهیم دید، طرح ایراد توسط سایر مراجع نیز امکانپذیر است، اما باید به این نکته توجه داشت که طرح اکثر و غالب ایرادات صرفاً توسط خوانده موضوعیت می یابد و طرح آنها توسط قاضی و خواهان اساساً منتفی است. شاید همین وجه غالب ایراد می باشد که باعث گردیده اکثر حقوقدانان آن را به عنوان یک نوع دفاع از سوی خوانده قلمداد نمایند.

دوم - طرح ایراد توسط خواهان:

آیا طرح ایراد توسط خواهان امکانپذیر است. خواهان که خود آغاز گر و شکل دهنده به دعوا می باشد و همواره فرض بر آن است که بر صحت دعوای مطروحه از سوی خود اعتقاد دارد آیا صلاحیت طرح ایراد را دارد یا خیر؟ واضح است که خواهان هیچگاه در صدد جلوگیری از جریان دعوایی که خود آغاز نموده بر نمی آید بلکه برعکس، همواره سعی در سرعت بخشیدن به جریان دادرسی و رفع موانع آن جهت احقاق حق خود دارد و همیشه سعی می نماید که دعوای خود را در کمال دقت و با رعایت کلیه جوانب و شرایط قانونی طرح کند تا از این طریق در کوتاهترین فاصله زمانی به هدف خود که همان احقاق حق است نایل آید. با تمام این احوال و علیرغم اینکه غالب ایرادات مندرج در قانون صرفاً مختص خوانده می باشند باز هم می توان مواردی را در نظر گرفت که خواهان نیز مجاز به طرح ایراد می باشد به عنوان مثال هر گاه علیرغم میل و خواسته خواهان دعوای وی به دادگاهی ارجاع شود که صلاحیت محلی یا ذاتی رسیدگی به دعوا را نداشته باشد، طرح ایراد از سوی خواهان دور از ذهن نیست. در هر حال باید توجه داشت که طرح ایراد توسط خواهان به موارد بسیار محدودی خلاصه می شود که در جای خود مورد بررسی قرار خواهند گرفت و ضمناً هدف طرح ایراد توسط خوانده با هدف طرح آن توسط خواهان متفاوت است. خواهان با اقدام خود در طرح ایراد،‌در واقع درصدد رفع مانع بر می آید تا رأیی که نسبت به خواسته وی صادر می شود در کمال صحت و فارغ از هر گونه خدشه قرار گیرد، اما خوانده صرفاً با هدف رد موقت یا دائم دعوای خواهان اقدام به طرح ایراد می نماید.

سوم – طرح ایراد توسط قاضی رسیدگی کننده به دعوا:

آیا قاضی رسیدگی کننده مجاز است اقدام به طرح ایراد نماید؟ شاید طرح سؤال مزبور بدین نحو صحیح نباشد زیرا طرح ایراد به نحویکه توسط اصحاب دعوا بعمل می آید خارج از شأن قاضی و خلاف اصل لزوم رعایت تساوی و عدالت، در رسیدگی به دعاوی می باشد، اما باید توجه داشت که قضات محاکم موظفند قبل از ورود در ماهیت دعاوی،‌به جهت رعایت پاره ای از ملاحظات حقوقی و اجتماعی که از اهمیت بسیاری برخوردار می باشند، رأساً نسبت به بررسی و احراز برخی از شرایط لازم برای صحت و پذیرش دعاوی اقدام نمایند. به عنوان مثال صلاحیت ذاتی محاکم در رسیدگی به عاوی از مواردی است که باید به دقت در جریان دادرسی ها مورد رعایت قرار گیرد و عدم رعایت امر مزبور از جهات عمده نقض آرا صادره از محاکم می باشد. بنابراین قضات محاکم موظفند قبل از ورود در ماهیت دعوا، رأساً نسبت به این موضوع رسیدگی نموده و صلاحیت خود را در خصوص رسیدگی به دعوای مطروحه احراز نماینده اگر این ایراد توسط اصحاب دعوا طرح نشده باشد. در برخی موارد دیگر نیز همین قاعده جریان دارد و اگر دادگاه رأساً احراز نماید که برخی از شرایط آمرة طرح دعاوی رعایت نگردیده، مکلف است تصمیمی را اتخاذ نماید که با طرح ایراد توسط اصحاب دعوا اتخاذ می‌نمود. بنابراین اگر قاضی پس از رسیدگی به دعوا رأساً احراز نماید که دعوا توجهی به خوانده ندارد باید اقدام به صدور رد دعوا کند هر چند که خوانده ایراد عدم توجه دعوا را طرح نکرده باشد.

بند دوم – ایراد در کدامیک از مقاطع و مراحل دادرسی قابل طرح است؟

مطابق ماده 87 قانون آیین دارسی مدنی جدید، ایرادات و اعتراضات باید تا پایان اولین جلسه دادرسی بعمل آید … ، به نظر می رسد که ضمانت اجرای ماده مزبور، غیرقابل استماع بودن ایراداتی است که خارج از جلسه اول دادرسی طرح می شوند، به عبارت دیگر دادگاه در خصوص ایراداتی که خارج از جلسه اول دادرسی مطرح می شوند باید به نحوی عمل کند که گویا اساساً ایرادی طرح نگردیده است. در هر حال باید توجه نمود که مواد بعدی قانون جدید و همچنین قسمت آخر ماده 84 و سایر اصول دادرسی احکامی را در بر دارند که براساس آنها طرح ایراد در جلسات بعد از جلسه اول دادرسی را نیز امکانپذیر می داند. موارد و مواد مزبور ذیلاً مورد بررسی قرار می گیرند:

ماده 90 قانون آیین دادرسی مدنی جدید:

ماده مزبور با اندکی تغییر، تکرار ماده 207 قانون آیین دادرسی مدنی سابق است. مطابق قانون جدید،‌هرگاه ایرادات تا پایان جلسه اول دادرسی اعلام نشده باشد، دادگاه مکلف نیست جدا از ماهیت دعوا نسبت به آن رأی دهد. واضح است که ماده مزبور مجوزی برای طرح کلیه ایرادات حتی پس از پایان جلسه اول دادرسی می باشد، اما بدیهی است که اگر بپذیریم طرح کلیه ایرادات بدون هیچ قید و شرطی بعد از جلسه اول دادرسی امکانپذیر است آنگاه با این مشکل مواجه می شویم که حکم مندرج در ماده 87 لغو و بیهوده خواهد بود، بنابراین چاره ای جز جمع بین دو ماده مزبور بنحویکه به هیچ یک از آنها خدشه ای وارد نگردد، وجود ندارد. البته جمع بین دو ماده مزبور نیز چندان مشکل به نظر نمی رسد. در واقع راه حل قضیه بدین نحو است که مطابق ماده 87 ایرادات باید تا پایان اولین جلسه دادرسی بعمل آید، اما عدم طرح ایراد در جلسه اول، دلیلی برای عدم استماع آن توسط دادگاه نمی باشد، بلکه مطابق ماده 90 هرگاه ایراد پس از پایان جلسه اول دادرسی طرح شود،‌دادگاه مکلف نیست جدا از ماهیت دعوا نسبت به آن رأی هد. بنابراین تنها اثری که می توان بر طرح ایراد در جلسه اول دادرسی در نظر گرفت این است که در اینصورت، دادگاه مکلف است جدا از ماهیت دعوا نسبت به ایراد رأی دهد. اما اگر ایراد پس از جلسه اول دادرسی طرح شود، دادگاه مختار است جدا از ماهیت دعوا یا همراه با ماهیت دعوا نسبت به آن رأی دهد. نتیجه این بحث این است که طرح ایراد در کلیه جلسات دادرسی امکانپذیر است، اما آثار طرح ایراد در جلسه اول با آثار این اقدام در جلسات بعدی،‌اندکی متفاوت است.

دوم – سبب ایراد متعاقباً حادث شود:

قسمت دوم ماده 87 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، به طرفین دعوا این اجازه را داده است که هر گاه سبب ایراد پس از جلسه اول دادرسی حادث شده باشد، ایشان بتوانند ایراد خود را طرح نموده و از کلیه آثار آن بهره مند گردند. در حقیقت طرح ایراد در چنین وضعیتی، در حکم طرح ایراد تا پایان جلسه اول دادرسی می باشد و بنابراین دادگاه مکلف است جدا از ماهیت دعوا نسبت به آن رأی دهد.

سوم – ایراداتی که مربوط به قواعد آمره می باشند:

در یک تقسیم بندی که توسط حقوقدانان مورد پذیرش قرار گرفته است، ایرادات به دو دسته تقسیم می شوند، اول ایراداتی که مربوط به قواعد آمره هستند، دوم ایراداتی که مربوط به قواعد مخیره می باشند. آثار این تقسیم بندی متفاوت است، از جمله اینکه، طرح ایراداتی که از قواعد آمره هستند، از طرف اصحاب دعوا ضرورتی ندارد و محاکم می توانند در صورت احراز هر یک از آنها، رأساً رأی مقتضی و متناسب را صادر نمایند؛ البته در برخی موارد احراز صحت برخی از شرایط اساسی صحت طرح دعوا برای دادگاه یک تکلیف محسوب می گردد و عدم توجه به این امر،‌تخلف و حتی مستوجب تعقیب کیفری خواهد بود. اثر دیگری که بر این تقسیم بندی مترتب است، این است که طرح ایراداتی که مربوط به قواعد آمره هستند در تمام مقاطع و جلسات دادرسی امکانپذیر است،‌ زیرا لزوم رعایت قواعد آمره دادرسی از چنان اهمیتی برخوردار است که عدم رعایت آنها قطعاً موجب بی اعتباری و مخدوش بودن آرای صادره از محاکم دادگستری خواهد بود و بنابراین نمی توان با این استدلال که ایراد در جلسه اول طرح نگردیده، از استماع آن خودداری نمود و اقدام به صدور رأیی کرد که آثار ظالمانه ای در پی خواهد داشت. البته در پایان این بند ذکر این نکته ضروری است که همانگونه که در بند 1 شرح دادیم با تحلیلی که از ماده 90 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی بعمل آمد، به طور کلی طرح کلیه ایرادات در تمام جلسات دادرسی امکانپذیر می باشد.

چهارم – طرح ایراد در سایر مراحل دادرسی:........

 

و............


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق رشته حقوق - مبحث ایراد و آثار آن بر دادرسی در آیین دادرسی مدنی

تحقیق مسئولیت مدنی دولت :

اختصاصی از اس فایل تحقیق مسئولیت مدنی دولت : دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق مسئولیت مدنی دولت :


تحقیق مسئولیت مدنی دولت :

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:13

فهرست:

مسئولیت مدنی دولت :

این نوشتار به بررسی معنا و مفهوم مسئولیت مدنی و تبیین ابعاد مهم آن پرداخته و به تعبیری، رسالت اصلی مقاله، این است که به حوزه مسئولیت مدنی دولت و حقوق شهروندی پرداخته آن را در معرض نقد قرار می‌دهد، چون حقوق شهروندی در سایه نهادینه شدن مسئولیت مدنی دولت، جامه عمل خواهد پوشید. پیش از کاوش در ویژگی‌های مسئولیت مدنی دولت، ضرورت دارد، نخست به بررسی مفهوم مسئولیت مدنی دولت پرداخته شود.

هرچند تعاریف گوناگونی از مسئولیت مدنی دولت از ناحیه حقوقدانان ارایه شده، در یک جمع‌بندی کلی، می‌توان گفت، مسئولیت مدنی دولت عبارت است از: مسئولیت ناشی از اعمال دولت، اعم از این‌که مسئولیت مبتنی بر تقصیر بوده یا نبوده، خواه در اثر نواقص سیستم اداری و با خطای عوامل انسانی باشد. بدیهی است، تقصیر شخصی مستخدم دولتی، خارج از شمول این تعریف بوده و مستثنی است و بر این اساس، باید ساختار قوانین حقوقی کشور به صورت شفاف مسئولیت مدنی دولت را پذیرفته تا شهروندان بتوانند با تکیه بر چنین قوانین، حقوق شهروندی خویش را استیفا کنند، زیرا با رشد فزاینده تکنولوژی و عوارض ناشی از آن، بحران‌های ناخواسته از خدمات انحصاری دولت به شهروندان وارد می‌شود که باید با راهکارهای قانونی شفاف، جبران شده تا جامعه از نتایج زیانبار اجتماعی و اقتصادی آن، در امان بماند.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق مسئولیت مدنی دولت :