اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اس فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله فرهنگ

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله فرهنگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


فرهنگ مجموعه پیچیده ایست که در برگیرنده دانستنیها , اعتقادات ,هنرها , اخلاقیات ,قوانین ,عادات وهرگونه توانایی دیگری است که بوسیله انسان بعنوان عضو جامعه کسب شده است.
تعاریف دیگر فرهنگ
• رالف لینتون فرهنگ را ترکیبی از رفتار مکتب می‌داند که بوسیله اعضاء جامعه معینی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و میان افراد مشترک است.
• به نظر ادوارد ساپیر فرهنگ بعبارت از نظامی از رفتارها که جامعه بر افراد تحمیل می‌کند و در عین حال نظامی ارتباطی است که جامعه بین افراد بر قرار می‌کند.
با توجه به تعاریف فوق بطور کلی می‌توان فرهنگ را میراث اجتماعی انسان دانست که او را از سایر حیوانات متمایز می‌سازد. این وجوه تمایز را که منحصر به انسان است می‌توان مبتنی بر چهار ویژگی بشرح زیر دانست :
• تفکر و قدرت یادگیری
• تکلم
• تکنولوژی
• اجتماعی بودن(زندگی گروهی)
بعضی از صفات فوق را می‌توان در حد بسیار ضعیفی در حیوانات نیز مشاهده نمود که آنها را در حقیقت اعمال و حرکات غریزی باید تلقی نمود و نه ویژگیهای فرهنگی مثل غریزه مادری , لانه سازی و...
فرهنگ انسانی بر عکس در بسیاری از موارد بر غرایز بشری لگام می‌زند و بهمین دلیل چنانچه فرهنگ انسانی را از انسان بگیرند تمایزی بین انسان و حیوان بجای نمی‌ماند.
فرهنگی شدن
فرهنگی شدن در حقیقت هماهنگی و انطباق فرد با کلیه شرایط و خصوصیات فرهنگی است و معمولاً به دو صورت ممکن است واقع شود. اول بصورت طبیعی و تدریجی که همان رشد افراد در داخل شرایط فرهنگی خاص است . دوم بصورت تلاقی دو فرهنگ که بطرق مختلف ممکن است صورت گیرد . فرهنگ در برگیرنده تمام چیزهایی است که ما از مردم دیگر می‌آموزیم و تقریباً اعمال انسان مستقیم و یا غیر مستقیم از فرهنگ ناشی می‌شود و تحت نفوذ آن است . برای روشن شدن مطلب یکی از اعمال انسان را مثال می زنیم : غذا خوردن نیازی بدنی و بیولوژیک است , برای زنده ماندن باید تغذیه کرد ولی وقتی سئوال می‌شود چه باید خورد ؟ چگونه باید خورد؟ چه وقت باید خورد , نفوذ فرهنگ در اعمال انسانی نمودار می‌گردد. برآوردن نیازهای غریزی در انسان با مجموعه‌ای از رفتارهای پیچیده همراه است و این رفتارها را فرهنگ هر جامعه ای شکل می‌دهد . در مورد برآوردن نیاز تغذیه در جوامع مختلف اشکال گوناگونی دیده می‌شود و محدودیت ها , مقررات , قواعد و رسومی هست که افراد هر جامعه را تحت نفوذ می‌گیرند که مثلاً چه باید خورد و از خوردن چه چیز باید پرهیز کرد. فرهنگ بین افراد مشترک است . هر فردی خصوصیاتی منحصر به فرد دارد که ویژه است و دیگران را از آن بهره‌ای نیست . این گونه خصوصیات جزو فرهنگ بشمار نمی‌رود مگر آنکه بوسیله افراد دیگر یاد گرفته شود و بصورت رسوم و عادات گروهی در آید و دیگران در انجام آن شرکت کنند. از طرف دیگر فرهنگ گرد آورده جمع است ,ذخیره دانش انسانی از طریق نسلهای متمادی فراهم شده است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌گردد. و بهمین دلیل غالباً هر اختراعی بر اساس زمینه عینی گذشته که حاصل کوششهای جمعی انسان است متکی می‌باشد.

 

فرهنگ پذیری
تطابق با همنوائی عمیق فرد با هنجارها و موازین فرهنگی یک جامعه را فرهنگ پذیری گویند. فرهنگ پذیری یا جریانی را که طی آن فرد فرهنگی می‌شود می‌توان به دو دسته تقسیم نمود. فرهنگ پذیری یک سویه و فرهنگ پذیری دو سویه.
فرهنگ پذیری یک سویه مربوط به کودکان می‌شود و به این دلیل یک سویه نام گرفته است که کودک در مقابل پذیرا شدن ارزش های جدید منفعل است یعنی آنکه جریان تاثیر ارزش ها یک طرفه و تنها از جانب جامعه بسوی کودک است و او مقاومتی در برابر این ارزش ها از خود بروز نداده و نمی‌تواند بر جامعه تاثیری متقابل داشته باشد. کودک بتدریج و ابتداء از طریق خانواده بعنوان میانجی با ارزشها و نهادها و واقعیت‌های اجتماعی آشنا می‌گردد.
فرهنگی شدن طفل از طریق خانواده به دو طریق صورت می‌گیرد : ناآگاهانه و آگاهانه .
انتقال ناآگاهانه هنجارها به طفل از طریق سر مشق قرار دادن و اقتباس رفتار و کردار و گفتار والدین می‌گیرد و بدین ترتیب بدون آنکه والدین خود متوجه باشند کودک بتدریج با الگوهای رفتار و کرداری آشنایی می‌یابد که وی از سوی اطرافیان مشاهده می‌کند. این مرحله مرحله‌ای است حساس که شخصیت طفل بوسیله این الگوهای رفتار و کردار و گفتار بتدریج شکل گرفته و پایه ریزی می‌شود.

 

از طرف دیگر انتقال هنجارها به کودک از طریق آگاهانه بدین معنی است که والدین با آموزش مستقیم و امر و نهی و تشویق و یا ممانعت وی را عمداً با هنجارها و موازین زندگی اجتماعی آشنا ساخته و بگونه‌ای که خود ترجیح می‌دهند و با توجه به برداشتی که از هنجارهای اجتماعی دارند سعی در اجتماعی شدن و فرهنگی نمودن وی می‌نمایند.

 

آشنایی و سپس همنوائی عمیق کودک با هنجارهای اجتماعی در دو وضعیت آگاهانه ,ناآگاهانه از آن جهت اهمیت فراوان دارد که این جریان ,جریانی است یک سویه و بنابراین ذهن کودک مساعد و آماده است ,از برای هر آنچه که می‌بینید, می‌شنود و حس می‌کند , در حالیکه جریان فرهنگی شدن در بزرگسالان جریانی دو سویه بدین معنا که در مورد افرادی مصداق دارد که شخصیت آنان تکوین یافته و دارای فرهنگ پیش بینی باشند. در چنین حالتی فرهنگ پذیری تبدیل به جریانی پیچیده می‌شود و فرهنگ جدید به سهولت فرد را تحت سلطه و تاثیر خود قرار نخواهد داد.

 


فرهنگ پذیری می تواند از چند طریق به وجود آید :
• مهاجرت های بین المللی
• برخوردهای تاریخی اقوام
• سلطه استعمارگران بر مستعمرات

 

خرده فرهنگ
فرهنگهای قومی, قبیله‌ای ,ناحیه‌ای , گروههای زبانی یا اقلیت های مذهبی و نیز فرهنگهای ویژه و فرعی گروههای شغلی , طبقات ,قشرهای موجود در یک کشور را خرده فرهنگ تشکیل گردیده که البته هر کدام در عین داشتن ویژگیهای خاص خود با فرهنگ کلی جامعه مبانی مشترکی دارند.

 

بعنوان مثال ویژگیهای مردم لرستان از لحاظ گویش , آداب و رسوم ,شکل لباس پوشیدن , مهمان نوازی , ازدواج و مشخص و متمایز می‌کند این فرهنگ ویژه ر خرده فرهنگ لری می‌گوییم که در حالیکه جزئی از فرهنگ ایرانی تلقی می‌شود ولی ویژگیهای خاص خود را دارد.

 

خرده فرهنگها را در بین قشرها یا طبقات شهری نیز می‌توانیم مشاهده کنیم مثلاً در یک شهر واحد مثل تهران یا اصفهان یا مشهد قشرها و گروههای شغلی معینی وجود دارند که هر کدام در محدوده فرهنگی خاصی قرار دارند. اصطلاحات , استعارات , طرز سخن گفتن , لباس پوشیدن , برخوردهای اجتماعی, طرز تلقی آنها از واقعیات کاملاً با یکدیگر متفاوت بوده و راحتی می‌توان آنها را از هم تمیز داد بهمین دلیل جماعت بازاری , کسانی که در بوروکراسی دولتی بکار مشغولند , افسران ارتش , پزشکان ,رانندگان تاکسی و... هریک دارای خرده فرهنگ ویژه دارای بوده و در برخوردهای اجتماعی تا حدود زیادی رفتار آنها انعکاسی از تعلق آنها به خرده فرهنگ خاصی است .

 

توجه به خرده فرهنگهای یک کشور اعم از فرهنگهای قبیله‌ای , مذهبی و طبقه‌ای در جامعه شناسی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و در حقیقت یکی از راههای شناخت فرهنگ یک کشور آشنایی دقیق با خرده فرهنگها یا فرهنگهای فرعی آن کشور است زیرا درست است که آگاهی از تاریخ یک قوم و حوادثی که در طول قرون و اعصار بر آن قوم گذشته است لازمه و شرط عمده‌ای برای شناخت فرهنگ آن جامعه است ولی تاریخ تنها کلیات و حوادث عمده را در ارتباط با شناخت فرهنگ بازگو می‌نماید در حالیکه تحقیق در خرده فرهنگهای یک ملت این امکان را بوجود می‌آورد که بتوانیم به عمق و کنه خلقیات و روحیات آن ملت پی برده , کارکردهای آداب و رسوم و سنت‌ها را درک نموده و عناصر فرهنگ جامعه را نه از بالا بلکه از پائین و ,بصورت "میکرو" باز شناخته و تعریف کنیم.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله فرهنگ

دانلود مقاله تعزیه خانی

اختصاصی از اس فایل دانلود مقاله تعزیه خانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

. رخت و لباس
مقدمه
تعزیه در لغت به معنای سوگواری و بر پا داشتن مراسم عزاداری به یادبود گذشتگان است و در اصطلاح به نوعی نمایش آیینی و مذهبی بر اساس واقعه کربلا و شهادت امامان و وقایع دیگر مذهبی و قصه‌ها و داستان‌های تاریخی و اساطیری و عامیه اطلاق می‌شود. با تکامل و تحول تدریجی تعزیه‌‌خوانی در دوره‌های اخیر، بعضی از تعزیه‌های شادی‌بخش و طنزآمیز نیز به آنها افزوده شده است. از این رو غم‌انگیز بودن، دیگر شرطِ حقیقیِ تعزیه به مفهوم کلی آن نیست. در سرزمین‌های کهن جهان، بیشتر نمایش‌های کلاسیک رشته پیوندی با نمایش‌های آیینی و ریشه در اسطوره‌ها، افسانه‌ها، عقاید و باورها و به طور کلی فرهنگ عامه مردم داشته‌اند. مثلا آیین نیایش و بزرگداشت دیونیسوس، یا باکوس، خدای تاکستانها و باروری و شور و جذبه عارفانه، بن مایه نمایش‌های کلاسیک تراژدی و کمدی یونانی بوده‌اند. ایرانیان شیعه نیز در ساختن تعزیه و به نمایش درآوردن واقعه‌های کربلا و حدیث مصایب سیدالشهدا به سنت نمایش‌هایی آیینی ایرانیان قدیم و شیوۀ اجرای مَناسک و آیین‌های آنان و پاره‌ای از عناصر اسطوره‌ای و حماسی سازندۀ نمایشهایی آیینی نظر داشته‌اند. مثلا نمایش «مصایب میترا» و «سوگ سیاوش» در ایران. به احتمال قوی اصلی‌ترین نمونه از آیین‌های زمینه‌ساز نمایش «مصایب امام حسین» و وقاع کربلا بوده و این دو آیین در شکل‌گیری تعزیه‌خوانی تأثیر داشته‌اند. تعزیه‌خوانی بیرون از حوزۀ مجد و منبر و حیطۀ عمل و نفوذ دستگاه رسمی مذهب، و دور از نظر و رأی جامعۀ روحانیت و در میان توده مردم دیندار و متعصب کوچه و بازار تکوین یافت و شکل گرفت. تعزیه در میان سنت‌های ایرانی رفتاری است آیینی – نمایشی که ساخت و پرداختی تاریخی – دینی، ریشه در رفتار، و مناسک آیینی کهن ایرانی روانده و مایه از اسطوره‌ها و داستان‌های ایرانی گرفته است. در جامعه‌ی دینی – سنتی جهان، در هر دوره و زمانی، انسانی کامل و قهرمانی برتر در ذهنیت جامعه یا در واقعیت حیات تاریخی مردم می‌زیسته است. نمونه این انسان والا و کامل و قهرمان در پیش از تاریخ سیاوش و در تاریخ حیات اجتماعی شیعیان ایران دورۀ اسلامی، حسین علیه‌السلام بوده و هست. از ویژگی‌های تعزیه می‌توان این عوامل را نام برد: زمینه دینی – مذهبی، زمینه تاریخی، مُجلّای نمونه‌های مِثالی عامه، اسطوره‌پردازی بر اساس نمونه‌های اَزَلی، منظومه و غنایی، «تراژیک» یا حزن‌انگیز بودن، آمیختگی با مجموعه‌ای از نشانه‌های نمادی و رمزی، پیوند با زمان آیین‌های کونواری شهیدان.
تعزیه‌خوانی بیشتر در میان مردم جامعه‌های سنتی، جاذبه و پذیرندگی داشته است. سبب جاذبه و پذیرندگی تعزیه در جامعه‌های سنتی این بوده است که فرهنگی که مردمِ این جامعه‌ها در آن رشد می‌کنند و می‌پایند، فرهنگی مذهبی و مبتنی بر آیین‌های تمثیلی و مناسب اسطوره‌ای است. انواع تعزیه‌خوانی عبارتند از: تعزیه‌خوانی‌های عمومی سالانه، دولتی، اعیانی، و گهگاهی.
خصوصیات تعزیه‌خوانی‌های اولیه:
الف) نخستین تعزیه‌های محرم فقط در یک یا روز عاشورا (احتمالا تاسوعا و عاشورا) خوانده می‌شده‌اند نه در سراسر دهه محرم.
ب) موضوع نخستین تعزیه‌های روز عاشورا، خلاصه تا رفتن به شام و بارگاه یزید بود.
پ) در تعزیه‌های قدیم اَشقیا و شبیه‌های مخالفان یا اصلا نقشی نداشتند یا نقششان بسیاراندک و محدود بود.
ت) «حرکت» و «عمل» در تعزیه‌های نخستین بسیار اندک و محدود بود و تعزیه بیشتر بر آواز و کلام تکیه داشت، و در واقع چیزی همانند اِپداهای مذهبی بود.
ث) تعزیه و تعزیه‌خوانی ظاهراً در همۀ شهرها و روستاهای ایران در یک زمان و بر یک منوال رواج نیافت و از نظر کیفیت و شیوۀ ارائه و اجرا نیز یکسان نبود.
روند تحول و دگرگونی‌های کمی و کیفی تعزیه‌ها در مناطق مختلف ایران متفاوت بود مثلا در شهرهایی چون شیراز، اصفهان، کاشان، تبریز، قزوین، تهران و رشت و چند جای دیگر به علل گوناگون اجتماعی – فرهنگی، مذهبی، سیاسی و اقتصادی، رشد و تحول و گسترش بیشتری یافت و از کیفیت بهتری برخوردار شد.
لباس امام‌خوان
عمّامه
عمامۀ امام‌خوان سبزرنگ بود. امام‌خوانان عمامه را به شیوۀ عربی، لیکن نه مندیل‌وار، بر سر می‌پیچیدند و مقداری از آن را از پشت گردن و شانه، متفاوت با «تحت‌الحنک» که در کنار گوش آویزان است، می‌آویختند.
عبا و قبا
عبای امام نوعی مخصوص و معروف به نجفی، و رنگ آن مشکی یا سبز و گاهی عنّابی بود. عبایی که امام‌خوان در تکیۀ دولت می‌پوشید ابریشمی و شانه‌زری بود.
کفش
کفش شبیه امام در همۀ تعزیه‌های شهادت نعلین، به‌خصوص نعلین زرد، بود. شبیه امام در تکایای عمومی و محلی کفش معمولی نیز به پا می‌کرد و در روزهای عاشورا چکمه می‌پوشید.
عصا
ابزار دست شبیه امام عصا بود که در همۀ تعزیه‌ها آن را در دست داشت. امام، به هنگام جنگ و رفتن به میدان، عصا به دست نمی‌گرفت.
لباس بچه‌‌خوانان
لباس بچه‌خوانان پسر در دو گروه اولیاخوان و اشقیاخوان تنها شال و قبا بود. پوشش سر انان دستمال بزرگی بود با سربند که به جای چپیه دور سر می‌بستند، به نحوی که قرص صورتشان پیدا باشد. رنگ قبا و روسری بچه‌خوان‌های اولیا سبز یا آبی یا سفید، و رنگ قبا و روسری بچه‌خوانان اشقیا، مانند پسران ابن سعد در تعزیۀ حُر، سرخ یا تیره بود.
لباس بچه‌خوانانی که شبیه دختران اولیا می‌شدند، مانند فاطمه صغری و رقیه خاتون، پیراهن سیاه عربی بلند و روسری سیاه با سربند بود. روسری را به طرزی به سر می‌بستند که مانند بچه‌خوان‌های پسر، فقط قرص صورتشان پیدا باشد. دخترخوان‌هایی که از اشقیا بودند، مانند دختر یزید، پیراهن عربی می‌پوشیدند. این پیراهن از همان نوع پیراهن بچه‌خوانان دیگر، منتها با رنگ‌های تیره یا سرخ یا زرشکی و مانند آن بود. بر سر نیز روسری و سربندی از پارچۀ ابریشمی و حریر گلدار و مانند آن می‌بستند.
لباس شهادت‌خوانان و جنگجویان موافق
لباس شهادت‌خوانان و جنجگویان موافق مانند حضرت عباس، علی‌اکبر، قاسم، مسلم، حُر و امثال آنان عموماً قبایی یک‌لا، زره، کلاهخود، ابلق، چکمه و شمشیر بود. شهادت‌خوانان قبایی سفید یا سبز و روی آن زره می‌پوشیدند. روی کمر شال می‌بستند. دو سر شال را جلوی کمر گره می‌زدند به نحوی که دو سر شال تقریبا به اندازه یک متر از پیش پا آویزان می‌شد. این شال آویخته را شرّابه می‌گفتند. ظاهراً این رسم و شیوۀ لباس پوشیدن از سواران و جنگجویان قدیم ایران به یادگار مانده است. آویختن دو سر شال، شاید برای آن بوده است که سوار به هنگام مجروح شدن در کارزار سر شال را ببرد و آن را به‌جای پارچه، روی زخم خود ببندد. به هر حال، اکنون در تعزیه‌ها، شهادت‌خوانان هنگام تأثر و نشان دادن غم و اندوه خود، سر شال آویخته را جلوی چشم می‌گیرند. همچنین، پس از تکاپو و جنگ و گریز زیاد، از آن به‌جای دستمال برای پاک کردن عرق صورت استفاده می‌کنند.
شهادت‌خوانان هنگام جنگ و ستیز، مخصوصاً جنگهای پیاده مانند پهلوانان قدیم ایران، دو طرف دامن قبا را بالا می‌زدند؛ مثلاً حضرت مسلم در جنگ با سپاه کوفه، یا ابراهیم مالک اشتر در جنگ با قاتلان امام در تعزیۀ «خروج مختار» چنین کاری را می‌کردند. لباس جنگجویانی نظیر شبیه حر، مالک‌اشتر، ابراهیم‌اشتر، سلیمان‌بن‌صُرَد، همانند لباس شهادت‌خوانان بود، با این تفاوت که رنگ قبای آنان به جای سبز یا سفید، زرد، آبی، طوسی و به رنگ‌های دیگر، به‌جز سرخ، بود.
لباس اشقیا و مخالف‌خوانان
امیران مخالف
امیران مخالف، مانند ابن‌زیاد، ابن‌سعد، یزید، معاویه، هارون و مأمون عمامه‌هایی به رنگ زرد تیره و شیر و شکری بر سر می‌بستند و قبا و جبۀ سرخ یا تیره می‌پوشیدند.
شمرخوانان و اشقیای دیگر
لباس شمرخوان و شبیه‌خوانانی که نقشی چون او در تعزیه داشتند، مانند مرحب خیبری، عمروبن عبدود و...، مانند شهادت‌خوانان، زره و قبا و کلاهخود و ابلق و چکمه بود. قبا، و گاهی شال کمر و پر ابلق کلاهخودشان، معمولاً به رنگ سرخ بود. شمرخوانان همواره خنجری بر کمر داشتند و شمشیر حمایل‌دار می‌بستند. اشقیاخوانان دیگر، مانند سنان، خولی، حارث و حرمله، به‌خصوص در تکایای عمومی، وقتی نقش درجه دوم داشتند، بیشتر چپیه و عگال بر سر می‌بستند و عبا می‌پوشیدند و شالی روی آن بر کمر می‌بستند. آنها از زره و کلاهخود کمتر استفاده می‌کردند.
لباس زن‌خوانان
زن‌خوانان پیراهن بلند و گشاد و سیاهی که تا پشت پا می‌رسید و آستین بلندی داشت می‌پوشیدند، و پارچه یا روسری سیاه بزرگی را روی سر می‌افکندند. این روسری به قدری بزرگ بود که تا سرانگشت‌های دستشان را می‌پوشاند. یک پارچه یا مقنعۀ سیاه نیز به پیشانی می‌بستند تا تمام صورت به‌جز چشم‌هایشان زیر آن پوشیده شود. زنان همسر مخالفان و اشقیا، اگر از هواداران اولیا بودند، مانند زن شمر و زن ظهوی یهودی، همین‌گونه لباس می‌پوشیدند؛ لیکن اگر از مخالفان اولیا بودند، مانند قطامه و جعده، پیراهن و روسری سرخ یا زرشکی و تیره‌رنگ می‌پوشیدند.
لباس فرشتگان و حوریان
فرشتگان و ملائکه و حوریان تور نازک و گُرد (گردی) گل‌بهی یا آبی یا صورتی‌رنگ بر چهره می‌افکندند که نشانۀ پوشیدگی و قداست و روحانیت و لطافت آنها بود. فرشتگان معروف و مقرب مانند جرائیل، میکائیل، اسرافیل و... گردی پولک‌دار بر چهره می‌بستند.
لباس درگذشتگان و مردگان
شبیه درگذشتگان و مردگان، اگر از انبیا و اولیا بودند، با همان لباس معمول خود (البته با افکندن تور بر چهره) ظاهر می‌شدند. اگر از افراد عادی و معمولی بودند با کفن‌های سراسر سفید به صحنه می‌آمدند. مفن سراسری مرده‌خوانان، یک یا دو قطعه چلوار، یا قطیفه‌های عریض و بلندی بود که مانند چادر زنانه بر سر و رو و تمام قامت می‌کشیدند و دو طرف آن را در بالای سر گره می‌زدند، به نحوی که فقط چشمانشان از چاک آن پیدا بود.
2. اسباب تعزیه
شمشیر
سلاحی است با تیغۀ آهنین یا فولادین که دمی برنده دارد. شمشیر دارای دسته‌ای معمولاً از آهن یا استخوان و شاخ حیوانات، یا از چوب صندل است که آن را «قبضه» یا «مُشته» می‌نامند. تیغۀ شمشیرها بلند و مستقیم یا خمیده است. شمشیرهای تعزیه‌خوانی بیشتر از نوع خمیده بودند. شمشیرهای با غلاف و حمایل را که به اصطلاح «شمشیر گردن» می‌نامیدند، جنگاوران را به کمر می‌بستند. این شمشیرها بیشتر در جنگ‌های تن به تن به کار می‌رفتند.
خنجر
سلاحی است دارای تیغۀ کوتاه و تیز دم و نوک تیز و خمیده‌تر از شمشیر و با قبضه یا «مشته». غلاف خنجر را معمولا از چرم و چوب یا چدن می‌ساختند. برخی از این غلاف‌ها روکش مخمل داشتند و بعضی دیگر، به‌خصوص غلاف‌های تکیۀ دولت و تکایای اشرافی و اعیانی، از طلا یا طلاکوب و نقره‌کوب و جواهرنشان شده بودند. خنجر بر خلاف شمشیر، بند و حمایل نداشت. آن را در پهلو زیر شال یا کمربند جای می‌دادند.
خنجر را بیشتر مخالف‌خوانان و معمولا برای بریدن سر اولیاخوانان به کار می‌بردند.
سپر
سپر تعزیه گرد و به اندازه‌های مختلف بود. سپر را از پوست «کَرک» (کرگدن)، یا چرم گاو و گاومیش، یا ورقۀ آهن و چدن می‌ساختند. بهترین آنها سپر کرگدنی بود. بیرون سپر محدب و برآمده و درون آن مقعر و گود بود. در گودی آن دستگیره‌ای از تسمه به شکل x یا اا قرار داشت. در میان گودی نیز یک بالشتک از پنبه و تیماج و کهنه می‌نهادند که ضربات گرز و شمشیر، دست گیرندۀ سپر را آزار و آسیب نرساند. روی بخش محدب بسیاری از سپرهای کرگدنی را میخهای درشت و سرپهن (گل میخ) از جنس ورشو، برنج یا آهن می‌کوبیدند که هم زیبا بود و هم پردوام.
تیر و کمان
در تعزیه‌ها از تیر و کمان واقعی کمتر استفاده می‌کردند. در تکیۀ دولت و برخی از تکایای مهم و معروف، کمان‌های زه‌داری به کار می‌رفت که آنها نیز از کمان‌های واقعی و مخصوص جنگ کوچک‌تر بودند. در بیشتر تکایا و تعزیه‌خوانی‌ها، هر گاه به تیر و کمان نیاز داشتند، از تیر و کمان کم و بیش تیر و کمان بازیچۀ کودکان استفاده می‌کردند.
برای ساختن کمان، دو سر چوب خمیده‌ای را که طول آن در حدود یک تا یک متر و نیم بود با نخ ضخیمی می‌بستند و به شکل کمان درمی‌آوردند. تیرکمان هم یک ترکۀ چوب بی‌پیکان و سوفار (دهانۀ تیر) بود. مثلا در تعزیۀ «شهادت امام» روز عاشورا، هنگامی که شبیه حرمله باید به سوی علی‌اصغر، فرزند خردسال امام تیر بیفکند، یا وقتی که ابن‌سعد فرمان می‌دهد که خیمه‌گاه امام را تیرباران کنند، تیراندازان از همین تیر و کمان‌های ساده استفاده می‌کردند. به طور کلی، در تعزیه‌ها به هنگام جنگ و ستیز تیر و کمان کمتر به کار می‌رفت. ظاهرا به همین سبب گردانندگان تعزیه در ساختن کمان‌های محکم و خوب به شکل واقعی کوشش نکرده‌‌‌اند.
خود یا کلاهخود
نوعی کلاه آهنین است به شکل نیم کره مجوّف که شهادت‌خوانان مانند حضرت عباس، مسلم، علی‌اکبر و... و جنگجویان مخالف مانند شمر و عمروبن عبدود بر سر می‌گذارند. کلاهخود تعزیه‌خوانان کم و بیش شبیه کلاهخود سپاهیان و جنگاوران دورۀ قاجار و صفوی بود.
پر
برخی از شبیه‌خوان‌ها در نقش‌های دیگر، از جمله نقش فرنگیان و کشیشان، بر کلاهشان پر می‌زدند. این شبیه‌ها، پر را که پری ساده و کوچک و معمولا از پر شاهین یا خروس بود، در کنار راست کلاهشان نصب می‌کردند. همچنین برخی از امیران مخالف، مانند یزید و هارون و مأمون، گاهی بر بالای دستارهایشان تاج مخصوصی نصب می‌کردند که روی آن تاج، تاجی از پر می‌گذاشتند. این نوع پر را ابلق نمی‌نامیدند.
زره
نیم‌تنه‌ای است آستین کوتاه و جلوباز آهنی یا فولادی. این نیم‌تنه یا جامۀ جنگی، بافت حلقه‌ای دارد و آن را جنگجویان به هنگام جنگ و ستیز روی لباسهایشان می‌پوشیدند. زره بر دو نوع بود، زره داوودی یا میخ گرد و زره معمولی. زره داوودی زرهی بود محکم و ریزبافت که سیمهای فولادی را به طرزی خاص می‌کردند و می‌بافتند و هر جا سیم تمام می‌شد، با سیم ظریف‌تر و نازک‌تری آن را پَرچ می‌کردند. زره معمولی زرهی بود که حلقه‌ها را دانه دانه در عرض و طول به هم می‌انداختند.
چکمه
کفش ساقه بلندی از تیماج سیاه یا سرخ بود که ساق آن تا زیر زانو می‌رسید. چکمه را جنگجویان سیاه، اعم از شبیه اولیا و اشقیا، مانند حضرت عباس، علی‌اکبر، حُر، شمر و عمروبن عبدود می‌پوشیدند. شبیه امام، فقط در تعزیۀ «شهادت امام» در روز عاشورا، چکمه می‌پوشید. معمولا چکمۀ سیاه را شهادت‌خوانان به پا می‌کردند و سرخ را اشقیاخوانان. در برخی از تکایا و دسته‌های تعزیه‌خوان که اسباب و وسایل کافی نداشتند، شمرخوان از هر نوع و هر رنگ چکمه‌ای که به دستش می‌دادند، استفاده می‌کرد.
عصا
عصا از اسباب و ابزار ضروری در مجالس تعزیه بود. در بسیاری از تکایا و تعزیه‌ها، معمولا از سه یا چهار نوع عصا استفاده می‌کردند.
عصای تعزیه‌گردانان
عصایی بود بلند و سرگره‌دار. آن را معمولا از چوب آبنوس، یا عنّاب یا آلبالو می‌ساختند. سر و ته برخی از عصاها نقره‌کش، یا نقره‌کوب شده بود. مثلا، معین‌البکا در تکیۀ دولت عصایی از نوع سر و ته نقره‌دار به دست می‌گرفت. تعزیه‌گردان‌های دیگر نیز ظاهرا به تقلید از او، از همین نوع عصا، یا از گونه‌های ساده‌ترش استفاده می‌کردند. حتی در تعزیه‌خوانی‌های زنانه که در خانه‌های اعیان بر پا می‌شد، تعزیه‌گردان زن عصای بلندی به دست می‌گرفت. این نوع عصا نشان‌دهندۀ مدیریت و رهبری مجالس تعزیه بود.
عصای امام‌خوانان
عصای امام‌خوانان یا شبیه پیامبران و امامان، عصایی معمولا سرکج یا ساده و از چوب آبنوس و عنّاب و مانند آن بود. شبیه امام، در همۀ تعزیه‌های شهادت در ایام محرم، چنین عصایی در دست داشت، لیکن به هنگام رفتن به میدان جنگ، به خصوص در تعزیۀ «شهادت امام» روز عاشورا، عصا به دست نمی‌گرفت. این عصا، چنان که در بخش تعزیه‌خوانان نیز به آن اشاره کردیم، نماد و نشانۀ رهبری و زعامت و وقار و متانت امام بود، از این رو تعزیه‌گردانان کارکشته و آگاه برای شبیه امام و امام‌خوان این نوع عصا را انتخاب می‌کردند.
عصای سالخوردگان
عصای سرخمیدۀ معمولی بود. این عصا را در تعزیه‌ها معمولا شبیه شخصیت‌های پیر و بیمار، نظری حبیب‌بن مظاهر، امام زین‌العابدین و فاطمۀ صغری به دست می‌گرفتند.
عصای تخت‌خوانان
چوب‌دستی نسبتا کوتاه و باریکی بود که آن را عصای تعلیمی هم می‌خواندند. این عصا نشانۀ امارت و فرماندهی و خشونت و شقاوت بود. تخت‌خوانان عصای معمولی به دست نمی‌گرفتند. در بعضی از تعزیه‌ها، از همین عصای تعلیمی استفاده می‌کردند و گاهی با آن مغضوبان را می‌زدند. مثلا، در تعزیۀ «عبدالله عفیف»، عبیدالله زیاد عصای تعلیمی به دست می‌گرفت. همچنین در تعزیۀ «بازارشام» یزید یک تعلیمی از چوب خیزران در دست داشت و با آن بر لب و دندان سر بریدۀ امام می‌زد.
مشک
پوست گوسفند یا بزی است که آن را درسته و غلفتی درآورده و پشم و موی آن را کنده و دباغی کرده‌اند. مشک را برای نگهداری و حمل آب و دوغ و زدن دوغ و کره‌گیری استفاده می‌کنند. سقّایان مشک آب را با بند و تسمه‌ای که به آن بسته بودند، از گردن و شانه می‌آویختند.
چادر
تکیه‌های بی‌سقف را به هنگام لزوم با چادر می‌پوشاندند، یا به اصطلاح چادر می‌زدند. در برخی از کاروانسراها و حیاط بیرونی خانه‌های اعیان و اشراف نیز، به هنگام مجالس تعزیه‌خوانی چادر می‌افراشتند.
جنس چادر معمولا از کرباس بود که آن را در قطعات متعدد و اندازه‌های مختلف، به اندازۀ سقف مناسب فضای تکیه می‌دوختند.
عَلَم یا بیرق
پارچۀ سیاه یا رنگین ساده یا نقشداری است که معمولا به صورت پردۀ مستطیل یا مثلثی درمی‌آورند و بر سر نی (نیزه) یا چوبی باریک نصب می‌کنند. علم نشان یک جمعیت یا حزب یا فرقۀ مذهبی یا کشور است. در مجالس تعزیه‌خوانی و عزاداری، علم‌های مختلفی به کار می‌بردند. علم‌ها را می‌توان به سه گونه تقسیم کرد:
1- علم‌های سبک و ساده که پرده‌های آنها بیشتر به رنگ سیاه یا سبز، و دسته‌های آنها از نی یا چوب بودند. پردۀ برخی از این علم‌ها نقش و نگار داشت و با گلدوزی‌های زیبایی تزیین شده بود.
2- علم‌هایی که سنگین‌تر و بزرگ‌تر از علم‌های نوع اول و پارچۀ پردۀ آنها معمولا از اطلس و حریر و شال و امثال آن بود. در متن و حواشی پردۀ این نوع علم‌ها، اشعار و آیاتی از قرآن‌مجید را با سوزنکاری و گلدوزی نقش می‌زدند. پردۀ این گونه علم‌ها به اندازه‌ای بلند بود که علمدار معمولا دسته و سرپرده را با هم می‌گرفت. بعضی از این علم‌ها، سرعلمی به شکل پنجه یا گنبد داشتند.
3- علم‌های استوانه‌ای که پردۀ آنها کیسه‌مانند و به رنگ‌های مختلف، یا تلفیقی از چند رنگ بود. بر روی برخی از پرده‌های این نوع علم‌ها مغزی‌هایی از ابریشم طلایی به صورت عمودی دوخته بودند.
کجاوه یا هَودَج
و وسایل و اسباب تعزیه، به‌خصوص تعزیه‌خوانی‌های تکیۀ دولت کجاوه یا هودج بود. کجاوه دو اتاقک چوبین و روباز به هم پیوسته‌ای بود که آن را روی شتر یا استر، به طوری می‌بستند که اتاقک‌های آن در دو طرف حیوان قرار می‌گرفت. از کجاوه برای نشان دادن کاروان امام، در تعزیه‌هایی چون «حجه‌الوداع» و «ورود به کربلا»، استفاده می‌کردند. گاهی در مراسم عزاداری و دسته‌گردانی ایام تاسوعا و عاشورا نیز آن را به کار می‌بردند.
کجاوه در تعزیه بیشتر جنبۀ نمایشی و تشریفاتی داشت، و بر خلاف کجاوه‌های معمولی، کسی در میان آنها نمی‌نشست. مثلا، به هنگام حرکت کاروان در تعزیۀ «حجه‌الوداع» اهل بیت امام بر شتر یا اسب و استر سوار می‌شدند، و یک یا چند کجاوه خالی بر شتر یا قاطر بار می‌کردند.
اسب
از مهم‌ترین چهارپایان لازم و ضروری در مجالس تعزیه، اسب بود. در تعزیه‌های شهادت در دهۀ اول محرم، امام و جنگجویان موافق و مخالف، به هنگام جنگ و در بعضی مواقع دیگر، به اسب نیاز داشتند. در بسیاری از تعزیه‌های حماسی و تاریخی نیز، مانند «جنگ خندق»، «جنگ خیبر» و «نبرد بثرالعلم»، اسب از چهارپایان حتمی و ضروری تعزیه به شمار می‌رفت.
فصل دوم : موسیقی تعزیه
1. موسیقی آوازی
شیوه‌های مختلف آوازی تعزیه‌خوانان
با آن که خواندن آواز در مقام‌ها و گوشه‌های معین در تعزیه یک رسم یا رویۀ سنتی تعزیه‌خوانی بود، مع‌هذا تعزیه‌خوانان برخی از شهرهای سبک و شیوۀ خاص هنری خود را نیز به کار می‌بردند.
در اینجا دو نکته لازم را یادآوری می‌کنیم:
1- در برخی از شهرها و مناطق ایران، احتمالا از آهنگ‌های موسیقی محلی نیز در تعزیه‌خوانی استفاده می‌کرده‌اند. به‌هرحال، سبک و شیوۀ تعزیه‌خوانان تهران، به‌خصوص تعزیه‌خوانان تکیۀ دولت، همچنین، تعزیه‌خوانان قزوین سرمشق تعزیه‌خوانان بسیاری از شهرها و روستاهای مرکزی و شمالی ایران بوده است.
2- خواندن تعزیه در تکایای بزرگ و مهم کار هر آوازخوانی نبود. تعزیه‌خوانان این تکیه‌ها، به‌خصوص کسانی که نقشهای عمده و اصلی تعزیه را داشتند، مانند شهادت‌خوانان، علاوه بر استعداد هنری و چهره و اندام مناسب، می‌بایست از قدرت صدای کافی و لازم نیز برخوردار باشند تا بتوانند در مواقع لزوم صدای خود را به گوش تماشاگران دور هم برسانند.

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  35  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تعزیه خانی

دانلودمقاله مولکول و اکسیژن

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله مولکول و اکسیژن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 



 

اتم اکسیژن فراوان ترین عنصر در پوسته زمین است و در اتمسفر و آب برای شکل‌های هوازی حیات مورد نیاز می باشد مخزن اکسیژن کره زمین نتیجه ساخته شدن آن از واکنش‌هایی مانند فتو سنتز است 37 EMOL و 1 EMOL=108 MOLES. فتوسنتز واکنشی است که در آن دی اکسیژن (2O‌) از آب آزاد می‌شود دی اکسیژن تقریبا بطور دائمی در تنفس استفاده می‌شود و بیشتر از آن جهت استفاده می‌شود که پذیرنده نهایی الکترون است. اتم اکسیژن در آنواع مولکولهای آلی بوسیله تنوعی از واکنش‌های آنزیمی (مانند اکسیژن ساز‌) و غیر آنزیمی ثابت می‌شود.
موجودات بی هوازی هر چند از عهده اثر مخالف اکسیژن بر می آیند. در غلظت بالا‌تر از اکسیژن اتمسفر، دی اکسیژن ممکن است (2O‌) بازدارنده یا غیر فعال کننده آنزیم معینی باشد و یا اینکه ممکن است با CO2 برای ثابت شدن بوسیله 1، 5 – بیس‌فسفات کربوکسیلاز اکسیژناز رقابت کند که این باعث می‌شود که ارزش انرژیتیک فتوسنتز افزایش یابد. بطور کلی اثر سمی اکسیژن به طور عمده توسط مشتقات واکنشی (واکنش پذیر) آن اعمال می‌شود، در حالیکه دی اکسیژن در حالت پایدار اتم نسبتا غیر قابل واکنش است و می تواند در حالت آرامش همراه مواد الی وجود داشته باشد اجباراتی جزئی از ساختار آنها گردد. این ویژگی توسط چرخش‌های موازی دو الکترون جفت نشده دی اکسیژن، که دارای یک سدانرژی برای واکنش اکسیژن با ترکیبات غیر رادیکال است (ممانعت چرخش‌) نشان داده می‌شود.
برای اینکه اکسیژن به طور شیمیایی واکنش پذیر باشد باید بطور فیزیکی یا شیمیایی فعال شود. فعالیت فیزیکی بطور عمده توسط انتقال انرژی تحریک از یک رنگیزه فعال شده با نور همانند کلروفیل تحریک شده به اکسیژن اتفاق می‌افتد با جذب انرژی کافی چرخش یک الکترون معکوس می‌شود. اولین حالت منفرد از اکسیژن (به صورت O2 یا 2 نشان داده می‌شود‌) یک نوع واکنش پذیر متداول است. این حالت اکسیژن قابلیت انتشار زیادی دارد و قادر به واکنش با ملکولهای الی است (که الکترونها معمولا جفت شده هستند‌) و به غشاهای فتوسنتزی آسیب می‌رسانند.
فعالیت شیمیایی مکانیزم دیگری برای ممانعت چرخش الکترون و فعال کردن است. این عمل توسط احیا یونی والنت (یک ظرفیتی‌)دی اکسیژن با افزایش الکترونهای یکی توسط دیگری آنجام می گیرد. چهار الکترون و چهار پروتون برای احیا کامل اکسیژن به آب نیاز است. همه سه حد واسط احیا یک ظرفیتی(univatent) مثلا سوپر اکسید O2o. پراکسید هیدروژن (H2o2) رادیکال هیدروکسیل OHo از نظر شیمیایی فعالند و از نظر فیزیولوژیکی سمی هستند این سمیت به وسیله نیمه عمرها ی کوتاه آنها قبل از واکنش با ترکیبات سلولی و در مقایسه با نیمه عمر دی‌اکسیژن انعکاس داده می‌شود، (بیشتر از 100 ثانیه جدول 1‌) نوع اکسیژن واکنشی که با یک ملکول الی برخورد می‌کند یک الکترون را از آن خارج می‌کند و در یک واکنش زنجیره ای به صورت رادیکالهای پراکسیل(Rooo) و آلکوکسیل (Roo) درآید.
سوپر اکسید اولین تولید احیا شده از حالت بنیادی اکسیژن است که این توانایی را دارد هم از اکسید شدن و هم از احیا شدن ایجاد شود این ماده با چند ماده تولیدی از واکنش‌های دیگر ممکن است واکنش دهد که این عمل بطور خود به خود و یا بوسیله آنزیم‌های جهش نیافته منجر به تولید H2o2 می‌شود.
پراکسید هیدروژن یک رادیکال آزاد نبوده اما بعنوان اکسید کننده و عامل احیا کننده در تعدادی از واکنش‌های درون سلولی شرکت می‌کند بر خلاف سوپر اکسید، H2o2 انتشار بیشتری از میان غشاها و بخش‌های کرده‌بندی شده سلول داشته و ممکن است مستقیما آنزیم‌های حساس را در غلظت کم غیر فعال کند مانند سوپر اکسید، H2o2 پایداری بیشتری دارد. بنابراین از دیگر آنواع آن اکسیژن‌های واکنش اثر سمی کمتری دارد تهدید عمده سوپر اکسید و H2o2 در توانایی آنها به تولید زیاد رادیکالهای هیدروکسیل واکنش‌دار می‌باشد.
رادیکال‌های هیدروکسیل از آنواع اکسید کننده قوی در سیستم بیولوژیکی بشمار می‌روند. این رادیکال ها بطور غیر ویژه ای با هیچ مولکول بیولوژیکی واکنش نمی دهند این موضوع به انتشار آن بر می‌گردد که انتشار آن در درون سلول به آندازه قطر 2 مولکول از جایگاه تولید آنها انجام می‌گیرد.
هیچ نوع تمیز کننده ای که بتواند OHo را جمع آوری کند شناخته نشده است. اگر چه پیشنهاد شده است که چندین متابولیت همانند اوره یا گلوکز در سیستم‌های جانوری جمع کننده OHo هستند جدیدا هم نقشی برای OHo در متابولیسم پلی ساکاریدهای دیواره سلولی پیشنهاد شده است نوع واکنش‌های مختلفی که در بالا شرح داده شده است به سبب تغییرات: 1- جلوگیری از آنزیم‌های حساس 2- کاهش کلروفیل یا بی رنگ شدن 3- پراکیداسیون لیپیدها می باشد: به دلیل یورش رادیکال‌های آزاد، H2o2 و اکسیژن منفرد به اسیدهای چرب غیر اشباع لیپیدهای هیدروپراکسید تولید می‌شود و در حضور مواد کاتالیزی رادیکال‌های الکوکسیل (alkoxyl) و پراکسیل (peroxyl) به زنجیره واکنش در غشا سلولی انتقال می یابند و لیپید‌های ساختاری و غشاهای سازمان یافته و بی عیب تغییر و تجزیه می شوند، بعلاوه تعدادی الدئید و هیدروکربن‌های تولید شده بوسیله پراکیداسیداسیون باعث اثر سمی در سیستم‌های جانوری می‌شود
4- حمله ناشی از عدم تشخیص بوسیله رادیکال ها به ملکولهای الی مانند DNA . تغیرات زیادی در اثر حمله OHo به DNA ایجاد می‌شود که شامل شکست رشته ها که ممکن است دوباره جفت شدن آنها را دچار مشکل کند و یا واکنش‌های متناوب پایه ای باشد. پروتئین‌هایی که د ر معرض OHo قرار می گیرند تغییرات بر جسته ای پیدا می کنند که شامل تغییر توالی آمینو اسیدهای ویژه، که شامل تغییر متوالی آمینو اسیدهای ویژه، قطعه قطعه شدن پلی پپتید، اجتماع و دناتوره شدن پروتئین‌ها و آمادگی آنها برای تجزیه می باشد.

 

منابع بیولوژیکی اکسیژن واکنش‌دار:
در همه جریان‌های متابولیکی طبیعی در موجودات هوازی آنواع اکسیژن واکنش‌دار ( ROS) تشکیل می‌شود در شکل 1 تعدادی از مسیرهای فیزیولوژیکی گیاه که تولید اکسیژن واکنش دار می کنند مورد بحث قرار می گیرند اگر چه تعدادی از رادیکال‌های اکسیژن که در اثر اشریشیا هوازی ساخته می شوند زودتر کشف شده‌اند در رشد هوازی E.coli رادیکال O2o در طول انتقال الکترون در غشا تولید می‌شود فقط 4% درصد از الکترونها انتشار یافتند و مکانیسمی نیاز است تا از تجمع سوپر اکسید جلوگیری کند از نمونه موتانهای E.coli غشا‌های تهیه شده و سطح سوپراکسید آندازه گیری شده که تهی از سوپراکسید دسیموتازبود sodA) (sodBچنین موتان‌هایی رشد کمی را نشان دادند و از طریق چندین موجود اگزوتروف ثابت گردید که soD (سوپر اکسید اسیموتاز‌) نقش حیاتی در کاهش سطح پایدار o2o به میزان دارد یکی از بیشترین آنزیم‌هایی که در سیستم E.coli به سوپر اکسید حساس می باشد آنزیم اکونیتاز می‌باشد که در چرخه TCA نقش دارد غیر فعال شدن اکونیتاز می‌باشد که در برگشت پذیری اکیداتیو بوسیله O2o آنجام می گیرد و پیشنهاد شده است که با ایجاد یک نقش تدافعی ‍‍‍[ ciruit breaking ] باعث تولید NADPH در راه کوتاهتر می‌شود.

 

تشکیل اکسیژن واکنش‌دار در کلروپلاست گیاهان:
کلرو پلاست‌ها منابع بزرگی از تشکیل اکسیژن واکنش دار در گیاهان هستند. در انرژی نوری زیاد کارایی آنها بالا رفته و ایجاد مواد احیاکننده همانند NADPH می‌کند. چندین مسیر یا جایگاه وابسته فعالیت اکسیژن در کلرو پلاست وجود دارد که در مواقعی به سمت تولید اکسیژن‌های واکنشی هدایت می‌شوند. اهمیت زیاد از این جهت است که سمتی از PSI احیاکننده است که یک الکترون ممکن است بوسیله کاریر (حامل‌) غشایی به o2 انتقال یابد (واکنشmehler ‌)، در عوض از جریان الکترون به سمت پائین در نهایت NADP+ احیا می‌شود (شکل 1‌) تحت وضعیت‌هایی که قابلیت استفاده پذیرنده‌های الکترون از PSI محدود می شوند به عنوان مثال وقتی که سیکل کالوین به آندازه کافی و با سرعت NADPH مصرف نمی کند سوپر اکسید در غشا شکل می‌گیرد.
در PH پائین سوپر اکسید خود به خود از انتشار زیاد H2O2 جلوگیری می‌کند، به طور دیگر سوپر اکسید ممکن است با پلاستو سیانین یا سیتوکروم F واکنش داده و آنها را احیا کند، نتیجه واسطه ای بودن سوپراکسید باعث می‌شود که سیکل الکترون در اطراف PSI جریان یابد این مکانیسم پیشنهاد میکند که تولید سوپر اکسید یک نقش تنظیم کنندگی دارد که با تغییر دادن یا چرخش بیش از حد الکترون د رهمان زمان مانع انتشار رادیکال‌ها به یک صرف از غشا می‌شود.
پراکسید هیدروژن از بیشترین تولیدات کلروپلاست است که به طور بی تناسبی از سوپر اکسید و بوسیله آنزیم SOD ایجاد می‌گردد، که دراثر از بین رفتن خود بخود بی‌ثبات‌تر می‌شود. از منابع دیگر تولید H2O2 تنفس نوری است که بوسیله فعالیت اکسیژنازی آنزیم 1، 5 ریبو لوز بیس فسفات کربوکسیلا زد راسترومای کلروپلاست شروع می‌شود و در نتیجه د رپراکسی زوم تولید H2O2 می‌شود (شکل 1‌).
تنفس نوری ممکن است یک مکانیسم محافظتی برای بازسازی پذیرنده الکترون باشد که با این عمل اجازه می دهد که جریان می‌دهد که جریان الکترونهای فتوسنتزی تحت وضعیت‌های تثبیت کم کربنی ادامه یابد.

 

در مقایسه با چرخه الکترون اطراف PSI، سیکل تنفس نوری باعث از هم پاشیدگی ATP و NADPH می‌شوند. یک مکانیسم مهم از تنظیم که باعث جفت شدن تثبیت کربن در استروما به جریان الکترون فتوسنتزی می‌شود. این است که وقتی انتقال دهنده‌های الکترون در واکنش‌های نوری اکسید می شوند آنزیم‌های سیکل کالوین بطور برگشت پذیری غیر فعال وقت انتقال دهنده‌ها احیا شدند. این آنزیم ها دوباره فعال می شوند چنین تنظیمی بوسیله واسطه‌هایی مانند تیورود کسین،PH استروما و دیگر فاکتورها آنجام می‌گیرد.
پراکسید هیدروژن از طریق اکسید کردن گروههای تیول باعث مختل شدن کار این مکانیسم‌های حفاظتی می شوند همچنین پراکسید هیدروژن باعث غیر فعال شدن آنزیم‌های چرخه کالوین بطور غیر بازگشت‌پذیر می‌شود.
بنابراین غلظت آن باید در کلروپلاست پایین نگه داشته شود همچنین آن ممکن است آنزیم SOD مس / روی غیر فعال کند. رادیکال‌های هیدروکسیل ممکن است در طی واکنش‌های کاتالیزی در تمام سلولهای زنده بوسیله تغییر یونهای آهن و مس وقتی که H2O2 و سوپر اکسید حضور دارند تشکیل شود:
1- واکنش Fenton که در نتیجه آن، OHo از H2O2 تولید می‌شود.

2-یون آهن غیرچرخه‌ای همانند یک احیا کننده فعال بوده و با اضافه شدن سوپر اکسید به واکنش 1 بصورت زیر ادامه می‌یابد.

3- حاصل جمع واکنش 1 و 2 که واکنش haber-weiss نامیده می‌شود.

SOD, O2o با هم یک منبع تمیز کننده مشترک ا زH2o2 از بین می رود، علاوه بر آن آنواع اکسیژن واکنش‌دار دیگری را نیز از بین می برند خطر اصلی پراکسید هیدروژن و سوپراکسید غیر مستقیم بوده و آن وقتی اتفاق می افتد که آنها اجازه پیدا می‌کنند که د رهمان جایگاه‌های سلولی تجمع یابند و متابولیسم آهن و مس د ر تماس با استرس اکسیداتیو هستند مطابق یک گزارش چالش آنگیز بوسیله yim و همکارانش (1990‌)، رادیکال‌های هیدروکسیل بوسیله آنزیمcu/zn SOD بصورت محلول آزاد می‌شود که خود با آن واکنش داده و تولید پراکسید هیدروژن می‌کند. اکسیژن منفرد وقتی در کلروپلاست شکل می‌گیرد کلروفیل برانگیخته از نور در حالت سه گانه با دی‌اکسیژن واکنش می دهد. دوباره وقتی که ATP و NADPH بوسیله واکنش‌های چرخه کالوین کمتر استفاده می شوند میزان آن زیادتر می‌شود تعدادی از فاکتورهای استرس که محدود کننده همانند سازی CO2 هستند ممکن است باعث افزایش این جریان ها شود (مانند بسته شدن روزنه ها‌). انرژی باقی مانده بر انگیخته از اینرو از طریق فلورسانس یا فروکش کردن کارتنوئیدها پراکنده می‌شود. بعلاوه اکسیژن منفرد ممکن است بوسیله پراکسیدازهای معین در گیاهان تولید شود.

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  66  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مولکول و اکسیژن

دانلودمقاله عقل و ایمان

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله عقل و ایمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

در دین اسلام، تعقل مبنای ایمان قرار گرفته است و قرآن کریم، همواره انسان رابه تفکر و تدبر و پرهیز از تقلید کورکورانه فرا میخواند. در اینکه عقل در قلمرو دینجایی دارد، شک و تردیدی وجود ندارد؛ مهم، تشخیص و تبیین دامنه‌ی جایگاه‌عقل است؛ زیرا تمام متدینان، تلاش می‌کنند تا در تعالیم نظام دینی و تبیینباورهای دینی از عقل بهره‌مند شوند. پس برای فهم ایمان، باید از عقل بهره بگیریم.
در دین اسلام، تعقل مبنای ایمان قرار گرفته است و قرآن کریم، همواره انسان رابه تفکر و تدبر و پرهیز از تقلید کورکورانه فرا میخواند. در اینکه عقل در قلمرو دینجایی دارد، شک و تردیدی وجود ندارد؛ مهم، تشخیص و تبیین دامنه‌ی جایگاه‌عقل است؛ زیرا تمام متدینان، تلاش می‌کنند تا در تعالیم نظام دینی و تبیینباورهای دینی از عقل بهره‌مند شوند. پس برای فهم ایمان، باید از عقل بهره بگیریم.
در این مقاله، به بررسی نسبت عقل و ایمان پرداخته شده است و نویسنده،ضمن بررسی آیات و احادیث، به تحلیل این دو مقوله پرداخته است.
نویسنده معتقد است، در اینکه عقل در قلمرو دین جایی دارد، شک و تردیدیوجود ندارد؛ مهم، تشخیص و تبیین دامنهی جایگاه عقل است. لذا نویسنده درمقاله‌اش به این مهم می‌پردازد.
نویسنده در مقدمه می‌نویسد: عقل و ایمان، دو موهبت و نعمت گرانبهای الهی‌برای بشریت‌اند و کرامت آدمی در تکریم این دو ارزش الهی است. جدا انگاری‌میان آنها، پی آمدهای جبران ناپذیری را به دنبال دارد. تکیه به عقل صرف و پرهیزاز ایمان، باعث طغیان انسان و بی مهار شدن نفس می‌شود. بی‌هویتی و سرگشتگی‌انسان معاصر نیز، زاییدهی خردورزی افراطی جهان معاصر است. از طرف دیگر،دین فارغ از عقل نیز یا گرفتار بد فهمی می‌شود و یا در انواع تحریف‌ها و خرافه هاآلوده میگردد.
نویسنده، جایگاه عقل را در اسلام بررسی می‌کند و می‌نویسد: اساس آیات وروایات، بیانگر این حقیقت اند که از منظر اسلام، عقل جزیی باید به منشأ خودیعنی عقل کلی متحمل شود و عقل بشری، رنگ عقل الهی به خود بگیرد؛ و برایآنکه عقل جزیی با مبدأ خود ارتباط یابد و سیر صعودی خود را به موطن اصلیاشآغاز کند و در پرتو این ارتباط بتواند راهنمای انسان باشد تعقل و پرهیزگاری دراسلام، مقارن با هم مطرح شدهاند.
نویسنده، تفاوتهای مهم اسلام و مسیحیت را در مقوله‌ی ایمان و نسبت آن باآگاهی را در سه عنوان اکتسابی بودن ایمان، تعارض یا توافق ایمان و آگاهی و ایمانصرف، بررسی میکند و مینویسد: علم و عقل در آموزه‌های مسیحیت مذموماست و مفاد مسیحیت، غیر عقلانی تلقی میشود. ولی در دین اسلام، عقل اهمیتخاصی دارد. توصیه های فراوان قرآن و سنت به عقل گرایی و نیز عقلانی بودن مفاددین اسلام، نسبت این دین و عقل را محکمتر مینماید.
نویسنده در ادامه به بررسی نسبت عقل و قلب در شناخت حقایق می‌پردازد ومینویسد: عقل و قلب، دو دریچه به سوی شناخت حقایق جهان هستیاند که هرکدام اسلوب و روش خاص خود را دارند. عارف، کسی است که عقل و قلب وتعقل و سلوک عملی او به منزله‌ی دو بال او تلقی گردند.
نویسنده، ارکان و شرایط ایمان را بررسی می‌کند و دیدگاه متکلمان و حکمای‌اسلامی را از سویی و دیدگاه عرفای اسلامی را از سویی دیگر تحلیل می‌نماید.
وی در ادامه، تجربه‌ی دینی و ایمان را تحلیل می‌کند و می‌نویسد: ایمان،شناخت و تجربه‌ی حوادث وحیانی است. ایمان برای فرد مؤمن، انکشاف عنایتخداوند در جهان است. اساس ایمان، دیدن، تعلق و وابستگی آدمی به یک امرمتعالی است؛ بنابراین، مؤمن بعد از آنکه حادثه را از طریق وحی تجربه کرد، نگرشاو به حادثه‌ها دگرگون و سراسر زندگی او دستخوش تغییر میشود.
نویسنده در پایان می‌‌نویسد:
دین و ایمان، نه تنها در محدودهی ناتوانی عقل، نقش ایفا میکنند، بلکه دردایره‌ی توانایی عقل نیز حضور می‌یابند؛ بنابراین، ایمان به خدا بدون معرفت،ممکن نیست و نمی‌توان به مجهول مطلق ایمان آورد و طعن عارفان اسلامی در حق‌فیلسوفان، نه از باب ناتوانی عقل در اثبات وجود خدا، بلکه به جهت توانایی شهودخداوند توسط انسان بوده است.
ایمان و عقل از نگاه علامه طباطبایی
از نگاه علامه میان ایمان و اسلام پیوندی ناگسستنی وجود دارد به طوری که هر مرتبه از اسلام ، مرتبه ای از ایمان را به دنبال دارد.
از نگاه علامه میان ایمان و اسلام پیوندی ناگسستنی وجود دارد به طوری که هر مرتبه از اسلام ، مرتبه ای از ایمان را به دنبال دارد. باید گفت ایمان با مولفه ها و عناصری پیوند دارد ، از جمله این عناصر: اسلام ، عقل ، یقین ، اختیار ، اخلاق ، علم و... است که در این مقاله نویسنده به اختصار به رابطه ایمان و عقل می پردازد.
در آغاز این مبحث ، ذکر نکاتی خالی از فایده نیست. در بررسی پیوند میان تعقل و عنوان ۲ عملکرد انسانی ، ۳رهیافت عمده در تاریخ فلسفه وجود دارد: "عقلگرایی افراطی"، "عقلگرایی انتقادی" و "ایمانگرایی".
مطابق دیدگاه نخست ، برای آن که نظام اعتقادات دینی ، واقعا و عقلا مقبول باشد ، باید بتوان صدق آن را تا حدی که جمیع عقلا قانع شوند ، اثبات کرد که از میان این عقلگرایان برخی مانند آنسلم قدیس ، توماس آکوئیناس ، جان لاک و... و نیز ابن سینا در شرق موافق با دین هستند و برخی همچون آنتونی فلو ، هر ، هیوم ، راسل و... مخالف با دین است. با وجود این ، همگی مبناگرایان ، باوری را که عقلانی نباشد مردود می شمردند. دومین دیدگاه ، دیدگاه "عقل گرایی انتقادی" است.
مطابق این دیدگاه ، هم به عقل و هم به ایمان به یک اندازه اهمیت داده می شود. شاید بتوان علامه طباطبایی ره را جزئ این دسته دانست. در دیدگاه سوم ، حقایق دینی مبتنی بر ایمان است و از راه خردورزی و استدلال نمی توان به حقایق دینی دست یافت. امروزه با واژه ایمان گرایی در حوزه کلام ، نام کرکگور و در حوزه فلسفه دین نام ویتگنشتاین تداعی می شود. ایمان گرایی را می توان در ۲شکل عمده افراطی و اعتدالی بررسی کرد. گونه نخست آن خردستیز و گونه دیگر آن خردگریز و غیرعقلی است.
در اولی ، عقل و ایمان یکدیگر را برنتابیده و با یکدیگر ضدیت دارند ولی در نوع دوم عقل و ایمان صرفا قلمرویی جدا دارند. کرکگور ، داستایوفسکی ، شستوف و مونتنی از جمله ایمان گرایان افراطی هستند. پاسکال ، ویلیام جیمز، تیلیش ، ویتگنشتاین و جان هیک را در زمره اعتدالی ها می توان جای داد.دیدگاه مرحوم علامه درباره جایگاه عقل در مساله ایمان ، مقتضی نظام تربیت عقلانی ویژه ای است که وی به عمده عناصر و پیوند میان آن ها تصریح کرده است.
مبانی تربیت عقلانی از نگاه علامه از یک سو توانمندی های عقل را در شناخت آموزه های دینی و منزلت والایی که برای تفکر عقلی قائل است توجیه می کند و از سویی موارد عجز و ناتوانی آن را.
۲ ویژگی فطری انسان یعنی واقع بینی و شعور استدلالی آدمی ، علت تاکید علامه بر طریق عقلی در مسایل ایمانی و دینی و جایگاه والای آن است.
وی ، لفظ عقل را بر ادراک اطلاق می کند و قائل است که در ادراک عقد قلبی به تصدیق است و انسان را بدین جهت عاقل می گویند که به طور فطری و از راه عقل در جستجوی امور واقعیت دار است و در مواجه با واقعیت ها و علومی که بر او عرضه می شود. علامه معتقد است که دین حقیقی مردم را جز به فلسفه الهی نمی خواند و هدف دین این است که می خواهد مردم به کمک استدلال و با سلاح منطق عقلی و به نیروی برهان عزم راه کند و قدم در عرصه دشوار شناخت حقایق جهان ماوراء طبیعت نایل آیند. چرا که "فلسفه الهیه همان دین الهی است". و جدا از هم انگاشتن این دو، ستمی بزرگ به هر دوست.
علامه در ادامه می گوید: کرامت و شرافتی بالاتر از درک حقایق و معارف دینی برای انسان وجود ندارد و همانا تکریم انسان به نعمت عقل است که به هیچ موجود دیگری داده نشده است.
به عقیده وی عقل اعتبار و کارآیی لازم را در حوزه شناخت مسایل دینی و ایمانی داراست و با یک الهام فطری راه را در این گونه مسایل برای خود هموار می کند.
درک عقلانی حقایق دینی و پذیرفتن آن ها ، گرانبهاترین محصولی است که دستگاه انسانیت تولید می کند و مایه تحکیم مبانی دین اسلام می شود.
از دید علامه ، بررسی تعلیمات و آموزه های دینی به ویژه ایمان از مجرای تعقل و استدلال آزاد ، حیات و تازگی آن را در همه زمان ها ، حفظ خواهد کرد ، چرا که قرآن با رساترین بیان کنجکاوی عقل آزاد را می ستاید.
وی بر این عقیده است که ایمان با غریزه تفکر فلسفی انسان قابل هضم است و نتیجه پیروی از این راه ، ایجاد پشتوانه دیگری غیر از وحی مجرد است که آموزه های ایمانی را برای همیشه و نسبت به همه کس زنده نگه می دارد و مقاصد این آئین پاک از دریچه چشم استدلال ، همیشه پیوسته و تازه خواهد بود. بهترین گواه علامه بر مدعای خویش ، روش تفسیری روایت به روایت است. وی مجوز تفسیر اجتهادی و نظری قرآن را از خود قرآن گرفته است.
هنر علامه در این است که نخست در پس فهم و بیان معنای هر آیه برآمده ، آن گاه چنان چه مویداتی از علم ، فلسفه ، عرفان و....... داشته ذکر کرده است.
وی بر خلاف پیشینیان ، برهان را در خدمت قرآن و عقل را در خدمت وحب درآورده و این همان "تفسیر عقلی" است که مقبول قرآن کریم است.
علامه حیات انسانی را، حیاتی فکری دانسته و چنین اظهار می کند:" هرچند قرآن کریم بشر را به اطاعت مطلقه و بی چون و چرای خدا و رسول دعوت می کند، اما به این هم رضایت نمی دهد که مردم معارف قرآنی را با تقلید کورکورانه و بدون هیچ تعقلی بپذیرند. بلکه باید فکر و عقل خود را به کار گیرند تا در هر مساله حقیقت ، کشف شود." مرحوم علامه در مقابل کسانی که معتقدند قرآن برتر از آن است که با عقل ناقص انسانی مورد تفسیر و تدبر قرار گیرد. به آیه ۸۲ سوره نسائ اشاره می کند:"افلا یتدبرون القرآن و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا: آیا در قرآن از روی فکر و تامل نمی نگرند و اگر از جانب غیر خدا بود، در آن بسیار اختلاف می یافتند." و می فرماید از این آیه استفاده می شود که آدمی با همین فهم و عقل عادی می تواند به درک قرآن دست یابد. علامه در جایی دیگر چنین آورده که راه های تفکر مذهبی در قرآن ۳ طریق است : ظواهر دینی ، حجت عقلی و درک معنوی از راه اخلاص و بندگی.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 14   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله عقل و ایمان

دانلودمقاله سونامی چیست

اختصاصی از اس فایل دانلودمقاله سونامی چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 



سونامی، واژه‌ای ژاپنی به معنای موج در بندر می‌باشد. اغلب چنین واژه‌ای توصیفی است برای پدیده‌های مشاهده شده‌که در ارتباط با امواج ساحلی یا امواج لرزه‌ای دریا هستند. به کاربردن هر دوی این واژه‌ها دلایل گمراه‌کننده‌ای از لحاظ مکانیسم تشکیل آنها را به همراه دارد.
اغلب، در امریکای جنوبی واژه maremoto به کار می‌رود. در صورتی که کاربرد کلمه سونامی به وسیله دانشمندان و اکثر کشورهای حوضه اقیانوس آرام مورد قبول‌تر و رایج‌تر است. برای TWS ها سونامی ها به سه دسته محلی – منطقه ای ( ناحیه ای ) و عرض اقیانوس آرام تقسیم بندی می شوند، و به وسیله این واژه ها گستردگی و دامنه پتانسیل تخریب نسبت به مرکز سونامی توصیف می شود. به طور معمول، سونامی‌های محلی در ارتباط با نوع خاصی از سونامی هستند که پیدایش آن به موجب زمین لرزه‌های زیردریایی و یا انفجار آتشفشان است. به عنوان مثال سونامی هولناک محلی 9 جولای 1958 در خلیج Lituya ( آلاسکا )، که ارتفاع امواج از 485 متر تجاوز کرد، اما میزان تخریب منطقه محدودی را در بر می گرفت. سونامی های منطقه ای متداول تر هستند. تخریب این نوع سونامی نیز ممکن است در حد محلی باشد، چرا که انرژی آزاد شده برای ایجاد یک سونامی به وسعت عرض اقیانوس آرام کافی نمی باشد و یا اینکه به دلیل ژئومورفولوژی مرکز سونامی پتانسیل تخریب آن را محدود می‌کند.
سونامی‌های عرض اقیانوس آرام کم رواج ترین هستند. اما پتانسیل تخریب بالای آنها تنها به دلیل بزرگی و وسعت خود آنها نیست،‌ بلکه با عبور از عرض حوضه اقیانوس آرام بسیاری از مناطق ساحلی در معرض امواج مخرب قرار می گیرند. به عنوان مثال سونامی 22 می 1960 گسترش تلفات و تخریب در عرض اقیانوس آرام از شیلی تا هاوایی – ژاپن و فیلیپین را در بر می گرفت.
سونامی سیستمی از امواج ثقلی است که در دریا به موجب یک آشفتگی بزرگ مقیاس در سطح آب دریا در یک محدوده (بازه ) زمانی کوتاه رخ می دهد .در ادامه برای اینکه سطح دریا به حالت تعادل ( هم ترازی) به موجب یکسری حرکات آونگی برسد، امواجی شکل می گیرند که به سمت خارج مرکز سونامی انتشار می یابند. یک سونامی می تواند: توسط فوران آتشفشان زیر دریایی – با جابجایی رسوب‌های زیردریایی – به واسطه زمین‌لرزه‌های ساحلی به سوی یک خلیج یا بندرگاه – به وسیله برخورد شهاب سنگ و یا جابجایی قائم پوسته زمین در امتداد یک زون‌ شکستگی که در زیر و یا مرز بستر اقیانوس است – ایجاد شود. مورد اخیر متداول‌ترین علت تشکیل سونامی ها می باشد. نخستین علت تشکیل سونامی ها ( ذکر شده در بالا) قادر به گسترش درعرض یک حوضه اقیانوسی است.
همچنین، گسستگی پوسته زمین می‌تواند یک زمین لرزه اصلی ایجاد کند و توسط دستگاه‌های لرزه‌ای در سطح دنیا ثبت و اندازه‌گیری شود. در هر حال این بدان معنی نمی‌باشد که تمام زمین‌لرزه‌های ساحلی ویا نزدیک به ساحل باعث ایجاد سونامی می شوند.
هم‌اکنون، به جز توجه به وقوع و مرکز کانونی زمین لرزه و سپس پی بردن به دریافت امواج خاص سونامی در شبکه ایستگاه‌های ساحلی، هیچ روش کاربردی‌ای برای بررسی سونامی ایجاد شده، وجود ندارد.
زمانی که زمین‌لرزه‌ای اتفاق می‌افتد، انرژی آزاد شده در زمین، در سطح وسیعی از شدت و سرعت، گسترش (‌انتشار‌) می‌یابد. ممکن است اگرچه حرکات قابل تشخیص برای بیننده به منطقه‌ای که زمین‌لرزه در آنجا رخ داده است محدود شود، فازهای امواج لرزه‌ای کوچک گوناگونی در سطح زمین منتشر می شوند که به وسیله لرزه‌سنج‌ها ثبت می شوند. سپس یک لرزه نگار، تصویری از حرکت زمین در آن ایستگاه را ترسیم می کند.
برای یک سیستم هشداردهنده سونامی، 3 موج اصلی لرزه ای مورد بررسی قرار می گیرند.
نخستین موج : موج p ، که یک موج فشارشی است و در درون زمین با سرعت های مختلف حدود 8 کیلومتر در
ثانیه نزدیک مرز پوسته – گوشته تا 5.13 کیلومتر در ثانیه در مرز گوشته – هسته حرکت‌ می‌کند.

 

 

 

 

 

 

 


بنابراین این نخستین فاز لرزه‌ای است که به وسیله هر ایستگاه لرزه ای ثبت می‌شود و نخستین نشانه‌ای است که فاصله محل وقوع زمین لرزه را نشان می‌دهد. محل زمین لرزه را می توان به وسیله به دست آوردن بهترین هم پوشانی از طرح ها (‌الگو‌های‌) موج p دریافت شده در چندین ایستگاه و مقایسه آنها با جدول استاندارد زمان رسیدن موج p برای فاصله ها و عمق های کانونی مختلف، بررسی کردو یا اینکه در مواردی که زمین لرزه ها محلی هستند و درون و یا نزدیک به محدوده یک شبکه نسبتا کوچک لرزه‌ای رخ می‌دهند، با زمان‌های رسیدن محاسبه شده براساس یک مدل سرعت لرزه‌ای محلی پوسته مقایسه شوند.
دومین موج لرزه ای موج S است. این موج به صورت یک موج برشی در درون زمین حرکت می کند و تقریبا همان مسیر موج p را ادامه می دهد اما با سرعتی پایین تر که این سرعت در مرز پوسته – گوشته حدود 6-7 کیلومتر در ثانیه و نزدیک هسته تقریبا 8 کیلومتر در ثانیه است.
این فازهای امواج لرزه ای به عنوان امواج پیکری طبقه بندی می شوند که این عنوان ناشی از انتشار آنها در درون زمین است.
امواج پیکری علاوه بر فراهم آوردن تشخیص مکان زمین‌لرزه، در ارزیابی اندازه یک زمین لرزه به خصوص زمانی که کانون زمین لرزه در اعماق زمین است مفید هستند.
سومین دسته فازهای لرزه‌ای با عنوان امواج سطحی بیان می‌شوند؛ که نتیجه گسترش جابجایی‌های زمین در طول سطح زمین هستند. این امواج در یک ایستگاه لرزه‌ای به صورت امواج سطحی محلی و منطقه ای مشاهده می شوند و اساس اندازه گیری وسعت زمین لرزه در مقیاس ریشتر هستند. این مقیاس یک مقیاس لگاریتمی است که به‌وسیله CHARLES RICHTER ابداع شد و در نوسانات ثبت شده بر روی یک لرزه نگار و فاصله نسبت به مرکز کانونی برای تعیین اندازه آن، متناسب با زمین‌لرزه خاصی که در ایستگاه‌های مختلف اندازه‌گیری شده است، به کار می رود. BENO GUTENBERG مقیاس ریشتر را گسترش داد تا امواج سطحی و دوردست ) LOVE – RALEIGH ( را نیز در برگیرد. این یک مقیاس لگاریتمی بر پایه 10 است.
انرژی واقعی آزاد شده برای هر درجه در مقیاس ریشتر ضریبی از 32 است. بنابراین انرژی آزاد شده توسط یک زمین لرزه با وسعت 7 ،32 برابر انرژی آزاد شده به‌وسیله زمین‌لرزه‌ای با وسعت 6 است و انرژی آزاد شده توسط زمین لرزه 8 ریشتری بیش از 1000 برابر زمین لرزه 6 ریشتری است.
سونامی‌ها نسبت به منطقه‌ای که در آنجا ایجاد شده‌اند، به سوی خارج در تمام جهات حرکت می‌کنند و گسترش انرژی اصلی معمولا نسبت به زون گسلش زمین لرزه است.
سرعت آنها بستگی به عمق آب دارد، بنابراین سرعت امواج هنگام عبور ازکف اقیانوسی که عمق های گوناگونی دارد بالا وپایین می آید. در اقیانوس های باز و عمیق، سونامی‌ها با سرعتی در حدود 1000-500 کیلومتر در ساعت ( 600-300 مایل در ساعت ) حرکت می‌کنند. فاصله بین دو راس متوالی می تواند بیش از 650-500 کیلومتر باشد (400-300 مایل). در حالی که در اقیانوس های باز ارتفاع امواج به بیش از 60-30 سانتی متر نمی‌رسد (2-1 فوت) و امواج به آرامی حرکت می‌کنند. گوناگونی( اختلاف) در انتشار سونامی زمانی ایجاد می شود که ضربه انتشار در یک جهت قوی تر از جهات دیگر باشد که این خود به دلیل جهت یافتگی و ابعاد منطقه پیدایش است و در آنجا اشکال توپوگرافی منطقه ای نشاندهنده شکل موج میباشند. سونامی‌ها موج‌گونه‌هایی هستند که از داخل آب از سطح دریا به سوی کف اقیانوس انتشار می‌یابند. این خصوصیت نشان دهنده انتقال میزان بالای انرژی به وسیله سونامی‌ها است.
امواج متوالی سونامی در دریاهای عمیق طول بزرگی دارند و چنین ارتفاع کمی باعث می شود که نتوان آنها را از سطح یک هواپیما ویا یک کشتی تشخیص داد. امواجی که می‌گذرند دارای یک برآمدگی ( پشته ) ملایم هستند و به سطح آب فرود می آیند. در جریان سونامی 1946 هاوایی، کشتی‌هایی که در ساحل بودند امواج هولناکی را که در ساحل می‌شکنند، مشاهده کردند؛اما در آنجا هیچ گونه تغییری در سطح آب دریا گزارش نشد.
با رسیدن به آب‌های کم عمق سرعت موج پیش‌رونده کاهش می یابد وبه دنبال آن طول موج کاهش یافته و ارتفاع آن به مقدار زیادی بالا می‌رود. شکل خطوط ساحل، شکل بستر اقیانوس و مشخصات امواج پیش‌رونده نقش مهمی در میزان تخریب سونامی ها در امتداد سواحل بازی می‌کنند.
در حال حاضر مطالعه سونامی‌ها تنها در نزدیکی سواحل جایی که اثرات آن قابل مشاهده است امکان‌پذیر است. معمولا نخستین نشانه قابل مشاهده یک سونامی به ساحل کاهش آب دریک فرورفتگی باریک می باشد و بنابراین مشاهده هرگونه نوسانی در آّب دریا را باید به عنوان هشداری برای نزدیک شدن امواج در نظر گرفت. بالا رفتن سطح آب دریا همچنین می تواند نخستین نشانه باشد.گزارش‌های به دست آمده از سونامی، 22 می 1960 شیلی نشان‌دهنده بالا رفتن سطح آب دریا به عنوان نخستین نشانه این سونامی است.
قدرت و اثرات مخرب سونامی ها را نمی توان برآورد کرد. در بعضی جاها قسمت های جلویی و پیش‌رونده امواج مخرب ترین بخش موج هستند. در آب های کم عمق خلیج ها و بندر ها، در چنین شرایطی حداکثر فعالیت موج بسیار دیرتراز رسیدن نخستین موج است.
سونامی یک موج نیست بلکه دسته‌ای از امواج است. زمان سپری شده بین خط الراس توالی امواج معمولا 10 تا 45 دقیقه است. ممکن است گسترش تخریب، ساعت‌ها و یا چندین روز ادامه داشته باشد تا دریا به حالت عادی خود برگردد.
در طول دوره 101 ساله از سال 1900 تا 2001 حدود 796 سونامی در اقیانوس آرام توسط آزمایشگاه NOVOSIBRISK به ثبت رسیده است. 117 رویداد از این سونامی ها باعث خرابی و خسارت تنها در نزدیک منشا رخداد شدند و حداقل 9 سونامی عامل خرابی های گسترده در سطح اقیانوس آرام بودند. بیشترین تعداد سونامی در یک سال مربوط به سال 1938 می شود که 19 سونامی رخ داد، اما تمام آنها کوچک بوده و خسارات و ویرانی نداشتند و هیچ سالی در این دوره نبوده که سونامی در آن رخ نداده باشد.
17 درصد کل سونامی ها در ژاپن و یا نزدیک به آن رخ می دهند. گسترش سونامی‌ها در بخش های دیگر دنیا به شرح زیر است:
آمریکای جنوبی 15 درصد- جزایر گینه نو 13درصد- اندونزی 11 درصد- جزایر Kuril وکامچاتکا10 درصد، مکزیک و آمریکای مرکزی 10 درصد، نیوزیلند و تونگا 7 درصد، آلاسکا، ساحل غربی کانادا و ایالات متحده 7 درصد و هاوایی 3 درصد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 33   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سونامی چیست